جمع بندی نقد «اشهد ان محمدا رسول الله»

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد «اشهد ان محمدا رسول الله»

سلام یک مسلمان بارها عبارت «اشهد ان محمد الرسول الله» را باید در طول روز بشنود و تکرار کند. اما چند اشکال می‌شد به آن وارد است: 1) محمد(ص) رسول خدا بود و الآن نیست. چرا این عبارت با اشهد ان کان محمد الرسول الله یا چیزی مشابه مربوط به گذشته عوض نمی‌شود. 2) شهادت را کسی می‌دهد که چیزی را دیده باشد یا لااقل شنیده باشد. ما که نه پیامبر(ص) را دیده‌ایم نه وحی به او را شنیده‌ایم به چه چیز شهادت می‌دهیم؟ این مصداق شهادت دروغ نیست؟ 3) شهادت را می‌دهند تا چیزی را ثابت کنند. چند بار مگر باید شهادت داد تا یک چیزی ثابت شود؟ آیا نگرانند صبح که شهادت دادیم عصر نظرمان عوض شده باشد که دوباره مجبور به اعتراف باشیم. آن هم شهادت بر چیزی که ندیده‌ایم؟ آیا این دلیل بر آن نیست که اصل این شهادت چیزی مبهم است و در واقع نوعی شهادت زوری است؟ به این اشکالات و سؤالات چگونه پاسخ می‌دهید؟ با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

جمع بندی

پرسش:
شهادت را کسی می‌دهد که چیزی را دیده باشد یا لااقل شنیده باشد. ما که نه پیامبر(صلی الله علیه و آله) را دیده‌ایم نه وحی به او را شنیده‌ایم به چه چیز شهادت می‌دهیم؟شهادت را می‌دهند تا چیزی را ثابت کنند. چند بار مگر باید شهادت داد تا یک چیزی ثابت شود؟

پاسخ:

از آنجا که رتبه ی سوال دوم مقدم بر سوال اول است، ما در پاسخ ابتدا به سوال دوم می پردازیم.

1) بدیهی است که یکی از راه های شناخت صدق ادعای نبوت از سوی مدعی آن، آوردن معجزه است؛ لذا انبیای الهی مؤید به چنین امر الهی ای بوده اند. در میان انبیای الهی (علیهم السلام)‌ تنها کسی که به واسطه ی بقای شریعتش صاحب معجزه ای جاوید شد پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) با معجزه ی کلام وحی است که خدای متعال بقا و عدم تحریف آنرا تا قیامت تضمین فرموده است؛[1] لذا احدی از جن و انس یارای تعارض با آنرا نداشته؛

بنابراین قرآن خود بزرگترین بیّنه و دلیل بر رسالت آن حضرت بوده و در این کتاب آسمانی خدای متعال خود شهادت بر رسالت آنحضرت فرموده که تحصیل علم از این مجرا خود بالاتر از کسب یقین از سایر طرق می باشد. خدای متعال در بیان شهادت بر رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به آنحضرت می فرماید:
«وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب»؛[2] «و كسانى كه كافر شدند مى‏ گويند: «تو فرستاده نيستى» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد».
«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهِيداً؛ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ»؛[3] «او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه ی اديان پيروز كند و كافى است كه خدا گواه اين موضوع باشد! محمّد(صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند...».

و آیات دیگر... بنابراین شهادت بر رسالت آنحضرت بر اساس علم قطعی و نه گمان و حدس بوده؛ علاوه بر آنکه به تواتر نبوت آنحضرت نقل شده است.

2) رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) امری نیست که قوام آن به حیات مادی آنحضرت بستگی داشته و یا گذشت زمان مانع اتصاف چنین مقامی به آنحضرت گردد؛ بلکه آنحضرت برای همیشه ی دوران پیامبر و رسول بوده و خواهد بود، چه در این سرا و چه در سرای باقی،[4] و چنین انتسابی نیز از آنحضرت قابل انفکاک نبوده؛ زیرا که جعل چنین مقامی الهی بوده و خدای متعال نیز چنین منصبی را از آن حضرت سلب نفرموده است؛

لذا قرآن کریم در دستوری به مسلمانان می فرماید که بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) درود فرستند که این امر تا قیامت استمرار داشته و این صلوات نیز بر حقیقت موجود و نه آنچه در گذشته بوده، ‌می باشد: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيما».[5] همچنین در مقام بشارت به مؤمنین در راستای کسب مقامات اخروی و همنشینی با برجستگان می فرماید: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقا»؛ [6] که ثمره ی اطاعت از خدا و رسول، همنشینی با انبیاء و...در آخرت بوده و بدیهی است اطاعت از رسول(صلی الله علیه وآله) به معنای اطاعت از دستورات (قطعی) رسیده از آن حضرت در مورد ما می باشد.

از سویی دیگر شریعت آنحضرت و معجزه ی جاوید آنحضرت تا قیامت پابرجا بوده:«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون»؛[7] و آنحضرت خاتم انبیاء(علیهم السلام) بوده: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّين»،[8] که چنین امری خود بیانگر استمرار امر نبوت و شریعت و به تبع آن رسالت آن حضرت خواهد بود.

3) با توجه به چنین امری یکی از وظایف مسلمانان اعتراف به مهمترین ارکان اسلام (شهادتین)، ‌شهادت به وحدانیت پروردگار و شهادت به رسالت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) است؛ یعنی همچنان که شهادت بر توحید و اعلان آن امری لازم بوده، شهادت به رسالت نبی خاتم (صلی الله علیه وآله) و اعلان آن نیز بر هر مسلمانی واجب و لازم می باشد.

حال در فقرات اذان که مسلمانان در هر روز توصیه به تکرار آن،‌ از جمله قبل از ادای نمازهای یومیه شده اند؛‌ تکرار این حقایق علاوه بر آنکه علامت و نشانه ای بر مسلمانی گوینده و اعلان آن می باشد؛ خود تجدید عهد با پروردگار و تثبیت معارف توحیدی در قلب و مقدمه ای برای ورود به نماز بوده،‌ نمازی که اوج تقرب بنده نسبت به پروردگار در آن محقق می گردد.

نکته ی دیگر آنکه شهادت در هر موضوعی به تناسب آن موضوع بوده و از آنجا که شهادت بر توحید و رسالت فرع بر اثبات قبلی آن است؛ اساسا گوینده این فقرات در صدد اثبات محتوای آن نبوده؛ بلکه چنین مقامی مقام اقرار و تثبیت قلبی و همنوایی قلب با زبان و درخواست درجات و مراتب بالاتر بوده، همچنان که مصلی در هر نماز به هنگام قرائت سوره ی حمد، هدایت در صراط مستقیم را از خدا خواستار است، که این امر به معنای درخواست بقا و دوام و طلب هدایتی برتر خواهد بود و مساله ی تکرار شهادتین نیز به همین صورت خواهد بود.

 

پی نوشت ها:
 [1] . الحجر، 9.

[2] . الرعد، 43.

[3] . الفتح، 48.

[4] . «يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُم» (از) روزى (بترسيد) كه خداوند، پيامبران را جمع مى‏كند.(المائده، 109).

[5] . الاحزاب، 56: «خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏ فرستد اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملًا تسليم (فرمان او) باشيد».

[6] . النساء، 69: «و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آنها رفيقهاى خوبى هستند!».

[7] . الحجر، 9: «ما قرآن را نازل كرديم و ما بطور قطع نگهدار آنيم».

[8] . الاحزاب، 40: «محمّد (صلی الله علیه وآله) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ولى رسول خدا و ختم ‏كننده و آخرين پيامبران است».

موضوع قفل شده است