هر روز نسبت به زندگی ام دل سردتر می شم

تب‌های اولیه

40 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هر روز نسبت به زندگی ام دل سردتر می شم

سلام

من بد باختم.
آدم مذهبی بودم. توی یک خانواده سنتی. به خدا اعتقاد محکمی دارم ولی از زندگی هر روز دل سرد تر می شم. الان دیگه از سر عادته که گاهی نماز می خونم یا به خدا فکر می کنم.
البته توی دبیرستان خوش بودم. مدام با دوستام کلوپ و تفریح بودیم. خوشفکر بودم از این نظر بهم حسودی می کردن.
همکلاسی هام به چشم باهوش و درسخون و خوشتیپ نگاه می کردن. نمی گم عالی بودم ولی خوب بودم.
به خاطر مذهبی بودنم دنبال دخترا نمی رفتم در حالی که صمیمی ترین دوستام یکی دوست دختر داشت و یکی هم با ماشین باباش هر روز پی دخترای خیابونی و خوش گذرونی خودش بود. باقی دیگه بماند

همیشه بخودم می گفتم بجاش من با یه دختر شاد و پاکدامن ازدواج می کنمو یک عمر عاشقانه زندگی می کنم.
کمکم افسرده شدم.
تو دانشگاه باز به خاطر اعتقادم طرف دخترا نرفتم.
به چشم خودم دیدم که بچه ها زود با هم دوست شدن و خوش بودن. دیدم که دخترای باحجاب ر به ر دوس پسر عوض می کردن و همه پسرارو توی حسرت گذاشته بودن. با چشم خودم دیدم که بچه های دانشکده چقدر راحت می رفتن مسافرت و گردشو پارتی و شبنشینی. سوختم باختم.
درسم خراب شد. از شدت افسردگی لاغر شدم. نمازمو ول کردم. اگه اراده می کردم با ده برابر بهتر از اینا بودم خودمو حفظ کردم ولی دخترای افاده ای دوره تا ترم آخر پسری نبود که امتحان نکردن.

دوستام واسم ناراحت بودن و همش سر این قضیه که آدم باید بره سراغ دوس دختر با هم بحث فلسفی می کردیم ولی حریف من نمی شدن. حرفایی که دیگه از سر عادته که بزونم می یاد.
من کسی بودم که بچه های دبیرستان روی هوشم و تواناییم قسم می خوردن. من کسی بودم که آخر ترم نصف بچه های کلاس منتمو می کشیدن. آخرین نفر لیسانسمو تموم کردم و الان هم سال سوم ارشدم.

وقتی به این فکر می کنم که باید با دخترایی ازدواج کنم که عروس هزار داماد بودن و 90% شون عشق پیش از ازدواجو تجربه کردن حالم از این دنیا بهم می خوره.
دخترا هیچ وقت عشق اولشونو فراموش نمی کنن. حالا من باید با دختر ناپاکی ازدواج کنم که دلش یه جای دیگه گیره.
دختری که پیش همون پسرای ایاش بوده. همونا زندگیشونو بردن. الانم همشون روحیه شاد دارن با بهترین درآمد ها زندگیشونو سر می کنند. منم شدم یه آدم افسرده بی انگیزه بی ریخت که همه با تاسف بهم نگاه می کنند.الان ازم فقط یه خروار عقده مونده. یه آدم دو قطبی

پیش مشاور و روانشناس هم رفتم چند بار ولی فکر نمی کنم بهم کمک کنه. همش قرصو رواندرمانیو زهر مار. آره من دیوانه. از همون اول دیوانه بودم.
من سوختم. الانم فقط آرامش می خوام. خیلی حالم بده. چطور از فکر ادواج بیام بیرون؟ خیلی دلم می خواد برم سوریه شهید بشم. دلم لک زده واسه یه ذره جوونی

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
اینکه شما فردی بودید که در مقابل هوس بازی و انحرافات اخلاقی خودتان را نگه داشته اید، جای خوشحالی است.
ایمان و تقوی همین است، شما به جای ناراحتی و غصه باید فخر کنید که در این جهاد نفس پیروزمندانه توانسته اید مقابله کنید، قطعا رضایت خدا و اهل بیت علیهم السلام همین بودند، واقعا جای تعجب است که شما کم بیاورید و...
به راهتان یقین داشته باشید.
و به اینده امیدوار
برای زندگی خودتان برنامه ریزی کنید و مطمئن باشید که شما راهی را انتخاب کرده اید که خدای متعال راضی است پس با خدا اشتی کن تا آرامش سراغ شما بیاید.

داداش اینطوری فکر نکن.تو که خودتو نیگر داشتی مطمئن باش عین خودت گیرت میاد.فقط یه نصیحت میکنم که حتما با خانواده در مورد ازدواج حرف بزن.خودت تنها جلو نرو.
مطمئنم درست میشه.

سلام بزرگوار .
دمت گرم که این جور مقاومت کردی . فقط سعی کن راهی رو که رفتی تا آخرش ادامه بدی . فریب شیطون رو نخوری ها

خدایا تو رو به بزرگواریت قسمت میدم دست این جور انسانهای پاک رو بگیر و کمکشون کن


من هم تقریبا شرایط مشابه داشتم و خوب میدونم چی میگید. در طول دوران تحصیل میتونستم با خیلی ها باشم..آمارش از دستم در رفته...البته یه موقعی هایی هم میخواستم ولی موقعیت جور نمیشد.البته چیزی که همون موقع هم در ذهنم بود دوستی پاک بود که این هم خیلی فراهم نشد..با این همه بخاطر اینکه درگیر این جور روابط و حواشی نشدم خیلی سرحال موندم. البته من مذهبی متوسط بودم یعنی همان نماز و روزه که اکثرا رعایت میکردم و مقداری هم درون گرا بودم.
ولی بزرگوار شما بعضی مطالبتون درست هست بعضی هاش درست نیست
ببینید وقتی شما یک روش رو برای زندگی انتخاب میکنید بایست به اون پایبند باشید ..هر انتخابی که ما انجام میدیم بعضی چیزها رو در مقابل بعضی چیزای دیگر از دست می دهیم. این قانون طبیعت هست
منتها شما بایست ببینید دارید چه معامله ای مکنید یعنی چی رو در مقابل چی عوض میکنید..اینجاست که ارزش ادم ها مشخص می شود.. بعضی از کارها و خطاها هستند که ادم حتی یک بار هم نبایست مرتکب شود.
در این جا بعضی نکات نهفته است... اینکه ادم ها قدر داشته های خودشون را نمی دانند و داشته های دیگران رو بزرگتر از آنچه هست تصور میکنند... این در بین خیلی از افراد رایج هست..یعنی همان ضرب المثل مرغ همسایه غاز هست رو تداعی میکنه
و مطلب دوم اینکه در این معامله بدترین حالت برای افرادی پیش میاد که دچار شک و تردید میشوند.
شما الان یک سری امتیازات دارید که خیلی ها در حسرت اون هستند..این رو میدونید دوستان شما که احتمالا درگیر روابط نامشروع شدند این خاطرات در ادامه زندگی آنها را اذیت میکند هر چند به روی خودشان نمی اورند...یعنی ما هر کاری که انجام میدهیم در گوشه ای از مغزمان ذخیره میشود و بدتر از کار بد خاطرات اون هستند
ضمن اینکه دختران خوب و پاکدامن هم وجود دارند و بعضی از مطالب شما واقعیت ندارند
شما حتما نیاز به مشاوره با یک روان شناس کاربلد رو دارید...کسی که بتونه روی شما تاثیر گذار باشه تا بتونید خودتون رو پیدا کنید و از توانایی هایی که دارید به نحو شایسته استفاده کنید

راوند;892874 نوشت:
سلام

من بد باختم.
آدم مذهبی بودم. توی یک خانواده سنتی. به خدا اعتقاد محکمی دارم ولی از زندگی هر روز دل سرد تر می شم. الان دیگه از سر عادته که گاهی نماز می خونم یا به خدا فکر می کنم.
البته توی دبیرستان خوش بودم. مدام با دوستام کلوپ و تفریح بودیم. خوشفکر بودم از این نظر بهم حسودی می کردن.
همکلاسی هام به چشم باهوش و درسخون و خوشتیپ نگاه می کردن. نمی گم عالی بودم ولی خوب بودم.
به خاطر مذهبی بودنم دنبال دخترا نمی رفتم در حالی که صمیمی ترین دوستام یکی دوست دختر داشت و یکی هم با ماشین باباش هر روز پی دخترای خیابونی و خوش گذرونی خودش بود. باقی دیگه بماند

همیشه بخودم می گفتم بجاش من با یه دختر شاد و پاکدامن ازدواج می کنمو یک عمر عاشقانه زندگی می کنم.
کمکم افسرده شدم.
تو دانشگاه باز به خاطر اعتقادم طرف دخترا نرفتم.
به چشم خودم دیدم که بچه ها زود با هم دوست شدن و خوش بودن. دیدم که دخترای باحجاب ر به ر دوس پسر عوض می کردن و همه پسرارو توی حسرت گذاشته بودن. با چشم خودم دیدم که بچه های دانشکده چقدر راحت می رفتن مسافرت و گردشو پارتی و شبنشینی. سوختم باختم.
درسم خراب شد. از شدت افسردگی لاغر شدم. نمازمو ول کردم. اگه اراده می کردم با ده برابر بهتر از اینا بودم خودمو حفظ کردم ولی دخترای افاده ای دوره تا ترم آخر پسری نبود که امتحان نکردن.

دوستام واسم ناراحت بودن و همش سر این قضیه که آدم باید بره سراغ دوس دختر با هم بحث فلسفی می کردیم ولی حریف من نمی شدن. حرفایی که دیگه از سر عادته که بزونم می یاد.
من کسی بودم که بچه های دبیرستان روی هوشم و تواناییم قسم می خوردن. من کسی بودم که آخر ترم نصف بچه های کلاس منتمو می کشیدن. آخرین نفر لیسانسمو تموم کردم و الان هم سال سوم ارشدم.

وقتی به این فکر می کنم که باید با دخترایی ازدواج کنم که عروس هزار داماد بودن و 90% شون عشق پیش از ازدواجو تجربه کردن حالم از این دنیا بهم می خوره.
دخترا هیچ وقت عشق اولشونو فراموش نمی کنن. حالا من باید با دختر ناپاکی ازدواج کنم که دلش یه جای دیگه گیره.
دختری که پیش همون پسرای ایاش بوده. همونا زندگیشونو بردن. الانم همشون روحیه شاد دارن با بهترین درآمد ها زندگیشونو سر می کنند. منم شدم یه آدم افسرده بی انگیزه بی ریخت که همه با تاسف بهم نگاه می کنند.الان ازم فقط یه خروار عقده مونده. یه آدم دو قطبی

پیش مشاور و روانشناس هم رفتم چند بار ولی فکر نمی کنم بهم کمک کنه. همش قرصو رواندرمانیو زهر مار. آره من دیوانه. از همون اول دیوانه بودم.
من سوختم. الانم فقط آرامش می خوام. خیلی حالم بده. چطور از فکر ادواج بیام بیرون؟ خیلی دلم می خواد برم سوریه شهید بشم. دلم لک زده واسه یه ذره جوونی


سلام
زندگی سخته و باید با سختی هاش قشنگ کنار بیایی وگرنه بعدا حسرت این روزها رو می خوری. من اصلا بهت نمیگم چکار کن و تو جزئیات نمیرم فقط میگم مقاومت کن
فرض کن خدایی نکرده الان فلج بشی یا سرطان بگیری یا کور بشی
اونوقت قول میدم میگی خدایا تو فقط سالمم کن خودم بقیش رو درست می کنم
پس صبور باش و تلاش کن. دختر خوب هم کم نیست.
تلاش و توکل
حرفامو جدی بگیر. موفق باشی

با سلام

من نمیدونم کدوم دانشگاه درس خوندید .

ولی همه ی دانشگاه ها اینطوری که شما میگین نیستن !به خدا همه دخترا اینطوری نیستن!

حالا که اعتماد به دخترای دانشگاهی ندارید

یه دختر سطح دبیرستانی یا کسی که تو دانشگاه دخترونه تحصیل کرده انتخاب کن!

دیگه این همه ناراحتی نداره !والا من که واسه گناهام دچار اضطراب میشم نه واسه ی کارای خوبی

که واسه ی رضای خدا انجام دادم .اتفاقا خیلی باید شاکر خداوند باشید که مرتکب گناه نشدید !

مطمئنید اونایی که مرتکب گناه شدن ،هیچ ناراحتی و غم وغصه ای ندارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

قبل ازاینکه به ازدواج و اینجورچیزا فکرکنی یه نگاه به قیمت خوراک و پوشاک و اجاره خونه بنداز.
به این فکرکن یه نفربهت غر بزنه راجب همه چیز.مشکلات قبلیم داشته باشی.اصلا غصه نخور برای مجردی.که متاهلی هیچی جز اعصاب خوردی نیست.
مجردی بهترین دورانه.

نالان;895095 نوشت:
داداش اینطوری فکر نکن.تو که خودتو نیگر داشتی مطمئن باش عین خودت گیرت میاد.فقط یه نصیحت میکنم که حتما با خانواده در مورد ازدواج حرف بزن.خودت تنها جلو نرو.
مطمئنم درست میشه.

سلام ...
استاد نشاط اگر وقت داشتین میخواستم بدونم نظر شما رو در مورد این جمله ایشون که فرمودند مطمئن باش یکی عین خودت گیر میاد ... چی هست ... آیا شما هم نظره ایشون رو قبول دارین ...

راستش زیر پست ایشون خیلی صلوات بود گفتم شاید بد آموزی داشته باشه و وعده و وعید باشه ...

راوند;892874 نوشت:
سلام من بد باختم. آدم مذهبی بودم. توی یک خانواده سنتی. به خدا اعتقاد محکمی دارم ولی از زندگی هر روز دل سرد تر می شم. الان دیگه از سر عادته که گاهی نماز می خونم یا به خدا فکر می کنم. البته توی دبیرستان خوش بودم. مدام با دوستام کلوپ و تفریح بودیم. خوشفکر بودم از این نظر بهم حسودی می کردن. همکلاسی هام به چشم باهوش و درسخون و خوشتیپ نگاه می کردن. نمی گم عالی بودم ولی خوب بودم. کمکم افسرده شدم. دوستام واسم ناراحت بودن و همش سر این قضیه که آدم باید بره سراغ دوس دختر با هم بحث فلسفی می کردیم ولی حریف من نمی شدن. حرفایی که دیگه از سر عادته که بزونم می یاد. من کسی بودم که بچه های دبیرستان روی هوشم و تواناییم قسم می خوردن. من کسی بودم که آخر ترم نصف بچه های کلاس منتمو می کشیدن. آخرین نفر لیسانسمو تموم کردم و الان هم سال سوم ارشدم. وقتی به این فکر می کنم که باید با دخترایی ازدواج کنم که عروس هزار داماد بودن و 90% شون عشق پیش از ازدواجو تجربه کردن حالم از این دنیا بهم می خوره. دخترا هیچ وقت عشق اولشونو فراموش نمی کنن. حالا من باید با دختر ناپاکی ازدواج کنم که دلش یه جای دیگه گیره. دختری که پیش همون پسرای ایاش بوده. همونا زندگیشونو بردن. الانم همشون روحیه شاد دارن با بهترین درآمد ها زندگیشونو سر می کنند. منم شدم یه آدم افسرده بی انگیزه بی ریخت که همه با تاسف بهم نگاه می کنند.الان ازم فقط یه خروار عقده مونده. یه آدم دو قطبی

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم

[=arial]سلام
با قسمتی از حرفات موافقم،چون خودم فضای دانشگاه رو تجربه کردم و دیدم که حتی دخترای باحجاب یکی در میون حاشیه داشتن،غیر مذهبی هاشون اردوی شمال میرفتن و مذهبی نماهاشون اردوی جهادی مثلا..
الان شما فکر میکنید اگر یکی از همون حاشیه دار ها به پستت بخوره برای ازدواج،احتمالا بعد از یه مدت فیلش یاد عشق اولش بکنه و زندگیش با شما سرد بشه...
نه برادر من...انقدر خودتو بیخود و بی جهت نخور....
اینطور نیست که همه ی دختر ها فضاشون اینطوری باشه،اگر چه مخالف سرسخت اختلاط به هر شکل هستم و فضای نحس اختلاط خواه ناخواه اثرشو روی فرد میذاره،اما دیدم دخترایی رو که از همین اختلاط سربلند بیرون اومدن و آسیب کمتری به نسبت بقیه دیدن...
در ثانی اگر نمیتونید با این قضیه کنار بیاید،چرا خودخوری؟!مجبور نیستید حتما با دختر دانشگاه رفته ازدواج کنید،اینو جزو ملاک هاتون قرار بدید که من دختر حوزوی میخوام،یا دختری که تا حالا توی اختلاط نرفته باشه..

اما اما اما...
این ها یک طرف قضیه بود..
شما با این حال پریشونت با هر دختری ازدواج کنی،قطعا به مشکل بر میخوری.. اصلا مشکل اینا که گفتی نبود..
به نظرم حرفات بیشتر از اینکه بوی غیرت دینی بده،بوی بد دلی و حسادت میده... آدمی که بخاطر خدا غیرت دینی به خرج میده،همه ی دنیا هم اگر مقابلش باشن،هر روز نشاطش بیشتر میشه،کسی که از روی پاکی و خدایی بودن سرشو پایین بندازه ،قلبش چنان آرامشی پیدا میکنه که اصلا حرفای شما به ذهنش نمیرسه..
همون که خودت گفتی درست بود،یه انسان دو قطبی شدی،وسط گیر افتادی...
یکی ازدلایلشم اینه که توی امتحان الهی مردود شدی...خب تابلوهه دیگه هر کی رد میشه بهم میریزه..
ببین،شما رفتی وسط دانشگاه عربده کشیدی برای شیطان،که آآآی شیطان من بنده ی خوب خدام..مث بقیه نیستم ..آآآی خدا من بنده ی خوب تو هستم،ببین با دخترا کاری ندارم... شیطان سریع دست به کار شد و دام انداخت،از اونورم خدا گفت بذار ببینم بنده ی من حرفش واقعا راسته،و اومد یه امتحان سخت سر راهت گذاشت... هم توی دام شیطان افتادی و هم امتحان خدارو رد شدی...نشونه اش هم اینه که گفتی نمازمو ول کردم... رفیق...برادر...عزیز..
دنیا جای توقف نیست،محل گذره...زودم تموم میشه...
ابدی نیست که انقدر غرغر میکنی،بچسب به زندگی و بندگیت،به خود خدا هم بگو یه دختر خوب نصیبت کنه..بخواه ازش و شک نکن اگر بده یا نده هر دوش به مصلحتت بوده و هست..
نشو مثل کسایی که سرکار نمیرن و تنبلی میکنن ،بعد سر عالم و آدم غر میزنن..
بچسب به کار فرهنگی،به کار و تلاش...
اصلا مگه خودت نگفتی وضع دانشگاه ها خرابه،خب بسم الله...یه گوشه ی کار رو بگیر دست،کمک کن برای اصلاح..یهو میبینی وقتی سرت گرم گرمه خدا یه سکینه و آرامش برات میفرسته..
به قول مرحوم بهجت ،با خدا بسازید،همه ی کارها درست میشه..
حضرت میفرمایند :هلک من لیس له حکیما یرشده..هلاک شد اونکه راهنمای حکیم(به قول خودمون استاد اخلاق)نداشت
یه روحانی باحال پیدا کن،بچسب بهش،هر قدم که بر میداری باهاش مشورت کن،تا اومدی بریزی بهم زنگ بزن بهش،برو پیشش،خلاصه بهش وصل باش،خیلی کمکت میکنه..

مارینر;895673 نوشت:
سلام ...
استاد نشاط اگر وقت داشتین میخواستم بدونم نظر شما رو در مورد این جمله ایشون که فرمودند مطمئن باش یکی عین خودت گیر میاد ... چی هست ... آیا شما هم نظره ایشون رو قبول دارین ...

راستش زیر پست ایشون خیلی صلوات بود گفتم شاید بد آموزی داشته باشه و وعده و وعید باشه ...

هرچند از استاد نشاط سوال کردید ولی باعرض پوزش میخوام چیزی ک برای خودم اتفاق افتاده رو بگم
خودم هم بعد از کلی اذیت و دوری از رابطه با جنس مخالف خدا زنی بهم روزی کرد ک از خودم خیلی خیلی بهتر و بالاتر. هرچند تو دانشگاه خونده ولی ...
خود خدا هم تو قرآن میفرماید
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ

م.ح.;895677 نوشت:
هرچند از استاد نشاط سوال کردید ولی باعرض پوزش میخوام چیزی ک برای خودم اتفاق افتاده رو بگم
خودم هم بعد از کلی اذیت و دوری از رابطه با جنس مخالف خدا زنی بهم روزی کرد ک از خودم خیلی خیلی بهتر و بالاتر. هرچند تو دانشگاه خونده ولی ...
خود خدا هم تو قرآن میفرماید
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ

سلام ...
خوب این تعبیر اشتباهی در مورد این آیه هست ...
صحبت سره این هست که همین آیه رو در درون تلویزیون و مترو و این طرف و اون طرف و جاهای عمومی نشون میدهند ... و میگن که خدا وعده وعید داده که خبیث ها برای خبیث ها هستند و پاکها برای پاکها ... و وقتی افرادی با این مشگل برخورد میکنند که عمری رو خوب و پاکیزه بوده اند و حال همسری خبیث نصیبشون شده به این آیه شک میکنند و میآیند در درون جاهایی مانند اینجا ...

و کارشناس خیای آروم و دره گوشی و تو یک سایت ک عمومی نشه ... میگه تفسیر این آیه این هست که پاکها باید با پاکها ازدواج کنن و خبیث ها با خبیث ها ... حتی برات مثال میزنند که امام حن که معصوم بودند ... خانومشون باعث مصموم شدنشون شدند .

بنابراین ... صحبت من به شروع کننده این پست این هست که طبق تجربه من این چیزها برخی درست در میان و برخی مواقع اشتباه ...

فقط در ادامه مطلبی رو برای شروع کننده پست مینویسم .... جناب راوندی ... طبیعت خیلی خیلی انتقام گیر هست ... امکان نداره جایی رو اشتباه طی کنی ... و طبیعت ازت انتقام نگیره ... صد در صد این کار رو میکنه .

مساله ارتباط با نامحرم و ... به نظره من ... اینه که شما دچار 0 و 1 شدین .... یا صفر صفر ... و هیچ گونه ارتباطی نمیخواین داشته باشین ... یا یک یک ... و فکر میکنید که دوستاتون همشون تا تهش رفته اند ... که اصلا هم اینجوری نیست و اکثرا برای فخر فروشی این حرفها رو میزنند .

به نظره من این وسط چیزی هست به نام فرهنگ و تمدن که شما نمیتونین یادش بگیرین ....

ورزش یه نوع تمدن هست ... که اگر بدستش بیاری ... تا آخر عمرت بدنی محکم داری .
روابط عمومی و روابط اجتماعی یک تمدن هست که اگر بدستش بیاری تا آخر عمر بدستش آوردی .
علم و دانش و تفکر نقاد ... تمدنی هست که اگر بدستش بیاری تا آخر عمر بدستش آوردی .

این مساله هم نوعی تمدن هست ...

اینی که بتونی خانومی رو ببینی ... و تو دلت واقعا هیچ چیزی شکل نگیره .
این که بتونی خانومی رو ببینی ... و هول نشی و رو پاهات نلرزی
این که بتونی خانومی رو ببینی ... و به خاطر زیبایی و عشوه گری اون بهش تخفیف ندی
این که بتونی خانومی رو ببینی ... و نری تو خیالات
این که بتونی خانومی رو ببینی ... یک هفته دلت پیشش نباشه
این که بتونی خانومی رو ببینی ... و ...

خوب مسیر چی هست ...

من در مورد مسیرش صحبت نمیکنم . برای من که اینچنین نشد ... من تا 26 ... 27 سالگی میتونم بگم از همه این چیزها رو بیشتر مراعات میکردم ... ولی حالا هیچ اعتقادی به چنین جملاتی که اعتماد کن ؛ امید داشته باش ؛ توکل کن و ... ندارم .

راوند;892874 نوشت:
دختری که پیش همون پسرای ایاش بوده. همونا زندگیشونو بردن. الانم همشون روحیه شاد دارن با بهترین درآمد ها زندگیشونو سر می کنند. منم شدم یه آدم افسرده بی انگیزه بی ریخت که همه با تاسف بهم نگاه می کنند.الان ازم فقط یه خروار عقده مونده. یه آدم دو قطبی

پیش مشاور و روانشناس هم رفتم چند بار ولی فکر نمی کنم بهم کمک کنه. همش قرصو رواندرمانیو زهر مار. آره من دیوانه. از همون اول دیوانه بودم.
من سوختم. الانم فقط آرامش می خوام. خیلی حالم بده. چطور از فکر ادواج بیام بیرون؟ خیلی دلم می خواد برم سوریه شهید بشم. دلم لک زده واسه یه ذره جوونی


سلام راوند عزیز.
حال یه دوقطبی رو یه دوقطبی دیگه خوب میفهمه !
ببین بچه ها بهت چی گفتن :

prosperity;895141 نوشت:
در این جا بعضی نکات نهفته است... اینکه ادم ها قدر داشته های خودشون را نمی دانند و داشته های دیگران رو بزرگتر از آنچه هست تصور میکنند... این در بین خیلی از افراد رایج هست..یعنی همان ضرب المثل مرغ همسایه غاز هست رو تداعی میکنه

همای رحمت;895399 نوشت:
با سلام

من نمیدونم کدوم دانشگاه درس خوندید .

ولی همه ی دانشگاه ها اینطوری که شما میگین نیستن !به خدا همه دخترا اینطوری نیستن!

حالا که اعتماد به دخترای دانشگاهی ندارید

یه دختر سطح دبیرستانی یا کسی که تو دانشگاه دخترونه تحصیل کرده انتخاب کن!

دیگه این همه ناراحتی نداره !


راوند عزیز ... پیشنهاد میکنم اول راجب اختلالمون کمی تحقیق کن ! اینطوری خودت رو بهتر میشناسی و میفهمی آیا این حرفایی که میزنم منطقیه یا به خاطر شیدایی یا افسردگی ام زده شده .
اولا اینو بدون دوقطبی چیز بدی نیست
! باعث میشه آدم خلاق باشه . نیوتون ، ون گوک و غیره .
دوما برای اینکه بهتر زندگی کنی باید سعی کنی دوقطبی رو بیشتر بشناسی . در هر صورت باید این کار رو میکردی ، همون چیزی که تو اسلام یا هر آدم موفقی میگه که ببین شب چیکار کردی و ازش درس بگیر و برا فردا برنامه ریزی کن . خب اگه این کارو بکنی بدون اینکه کسی روت برچسب " دوقطبی " بزنه خودت متوجه حالاتت میشی و پی میبری بعضی افکار و رفتارات چه قدر غیر منطقیه . خود روانپزشکا هم اینطوری کار کردن دیگه . دیدن بعضی ها اینطور رفتارا توشون بیشتره اسمشون رو گذاشتن دوقطبی ، کار دانشمند همینه؛ طبقه بندی .
به هر حال حالا که میدونی دوقطبی هستی برو تحقیق کن ببین چه ویژگی هایی دارن افراد دوقطبی . میتونی بری تو فروم ها و ببینی چطور فکر میکنن و خودشون راجب خودشون چی میگن .
اینا رو که بخونی یه مقدارم خودت رو خودت فکر کنی متوجه میشی چه ویژگی هایی داری .
خب بعد از این کارت آسون میشه ، چون اگه فکر غیر منطقی به سرت زد می فهمی داری اشتباه میکنی و رهاش میکنی .

+ یه چیزی داریم به اسم فکر خودآیند ... اسمش روشه خودش میاد بدون اینکه ما بخوایم . مثلا الان بری تو دبیرستانت یه خاطراتی برات زنده میشه بدون اینکه بهش فکر کنی . این فکرا تو ناخودآگاهت میان بدون اینکه بخوای ولی بدی یا خوبی که داره اینه که تو احساست و درنتیجه تو اعمالت تاثیر میذاره.
خب اگه این فکر خودآیند از نوع منفی اش باشه میتونه یه احساس منفی مثل غم یا اضطراب و بعدش یه رفتار منفی مثل پرخاشگری یا خودکشی
!!! منجر بشه . اگه تو جلسات cbt شرکت کنی کاری که باهات میکنن اینه که این مکانیسم رو بشناسی و بعد بتونی کنترلش کنی. این کارم همه مردم باید بکنن به نظرم .
حالا بیا ببینیم چی گفتی :
فکر خودآیندت اینه : من بدختم و بی چاره !
چرا ؟
1.چون دوران تحصیلاتم رو خوب تموم نکردم
2.اکثر دخترا پاکدامن نیستن پس من مجبورم با یه دختر ناپاک ازدواج کنم
احساسی که ایجاد کرده :
غم و افسردگی مثلا 70%
باعث چه عملی شده ؟
قبلا باعث شد خوب درس نخونی .
حالام همون رویه ادامه داره و کلا زندگیت رو ناکارآمد کرده .

حالا چه اشتباهات شناختی داشتی :
ببین میگی 90% دخترا با سرعت 2 دوست پسر در سال! دوست پسر عوض میکنن !
خب این اشتباه فاحش شناختیه !
خود این خانوم همای رحمت میگه همه دخترا اینطوری نیستن .
منم تو دانشکده خودمون می دیدم که برای دخترا بیلیت سینما میگرفتن اونام رو نمی دادن ... .
کلا یه دختر مذهبی اهل اینکارا نیست ... چه از طیف انجمن اسلامی باشه چه از طیف بسیج .
غیر مذهبی ها هم به دلایل مختلف از جمله اینکه عاقلن! و میدونن خیلی از پسرا دنبال هوسن نه عشق و یا به درسشون بیشتر اهمیت میدن و یا خیلی درونگرا و خجالتین اگه کسی بهشون نزدیکی کنه بهش رو نمیدن تا مطمئن شن این آدم واقعا همونیه که باید باشه!
حالا اینکه تو دانشکده یا دانشگاه شما چرا وضع اینطوریه الله اعلم .
به هر حال تو نباید این همه دختر مذهبی / غیر مذهبی که اهل اینکار ها نیستن رو در نظر نگیری و مثلا فکر کنی همه دخترا مثل اون 200 دختری هستن که خودت و آشناهات میشناسین .

2. طبق فرهنگ دهخدا بیچاره یعنی کسی که درمان نداره! آیا مشکل تو درمان نداره ؟؟؟ داره دیگه !
پس چرا به خودت برچسب میزنی که " بد باختم " و " دیوانه ام " و " سوختم " !
بد باختم و سوختم یعنی چی ؟ دوره لیسانس رو بد گذروندن باعث باخت بد میشه ؟ یعنی از این به بعد نمیتونی طوری زندگی کنی که شاد باشی ؟ به فرض که اینطوری باشه، این فکر تو باعث نمیشه که بازم کارای ناکارآمدت رو ادامه بدی و دوباره تو چهل سالگی بگی بد باختم ؟
دیوانه ام یعنی چی ؟ این همه آدم که دوقطبی دارن نمی تونن زندگی کنن ؟ هیچ کدوم موفق نیستن ؟ یه کم تحقیق کن ببین چند تا دکتر و محقق داریم که دوقطبی ان و دارن زندگیشون رو میکنن .
اینم یه اشتباه شناختی دیگه بود که داشتی ... به خودت برچسب زدی .

همه اینا باعث میشه که تو نتونی خوب عمل کنی و تصمیم بگیری .
حالا پاسخ تو به اینا باید چی باشه ؟ یه پاسخ کلی هست :
احساس بد من تا حدی طبیعیه _ اون قسمتی که تحصیلاتت کمی بد شد _ اما در حال حاضر این افکار کمکی به من نمیکنه پس باید باهاشون مقابله کنم .
قبول داری یا نه ؟

خلاصه ...
روی این افکار خودآیندت کار کن ... بهتره پیش یه روانپزشک رفتار درمانی شناختی cbt کار کنی .
اگرم قرص بخوری این نوسانی که تو احساساتت داری کنترل میشه .

راوند;892874 نوشت:
سلام

من بد باختم.
آدم مذهبی بودم. توی یک خانواده سنتی. به خدا اعتقاد محکمی دارم ولی از زندگی هر روز دل سرد تر می شم. الان دیگه از سر عادته که گاهی نماز می خونم یا به خدا فکر می کنم.
البته توی دبیرستان خوش بودم. مدام با دوستام کلوپ و تفریح بودیم. خوشفکر بودم از این نظر بهم حسودی می کردن.
همکلاسی هام به چشم باهوش و درسخون و خوشتیپ نگاه می کردن. نمی گم عالی بودم ولی خوب بودم.
به خاطر مذهبی بودنم دنبال دخترا نمی رفتم در حالی که صمیمی ترین دوستام یکی دوست دختر داشت و یکی هم با ماشین باباش هر روز پی دخترای خیابونی و خوش گذرونی خودش بود. باقی دیگه بماند

همیشه بخودم می گفتم بجاش من با یه دختر شاد و پاکدامن ازدواج می کنمو یک عمر عاشقانه زندگی می کنم.
کمکم افسرده شدم.
تو دانشگاه باز به خاطر اعتقادم طرف دخترا نرفتم.
به چشم خودم دیدم که بچه ها زود با هم دوست شدن و خوش بودن. دیدم که دخترای باحجاب ر به ر دوس پسر عوض می کردن و همه پسرارو توی حسرت گذاشته بودن. با چشم خودم دیدم که بچه های دانشکده چقدر راحت می رفتن مسافرت و گردشو پارتی و شبنشینی. سوختم باختم.
درسم خراب شد. از شدت افسردگی لاغر شدم. نمازمو ول کردم. اگه اراده می کردم با ده برابر بهتر از اینا بودم خودمو حفظ کردم ولی دخترای افاده ای دوره تا ترم آخر پسری نبود که امتحان نکردن.

دوستام واسم ناراحت بودن و همش سر این قضیه که آدم باید بره سراغ دوس دختر با هم بحث فلسفی می کردیم ولی حریف من نمی شدن. حرفایی که دیگه از سر عادته که بزونم می یاد.
من کسی بودم که بچه های دبیرستان روی هوشم و تواناییم قسم می خوردن. من کسی بودم که آخر ترم نصف بچه های کلاس منتمو می کشیدن. آخرین نفر لیسانسمو تموم کردم و الان هم سال سوم ارشدم.

وقتی به این فکر می کنم که باید با دخترایی ازدواج کنم که عروس هزار داماد بودن و 90% شون عشق پیش از ازدواجو تجربه کردن حالم از این دنیا بهم می خوره.
دخترا هیچ وقت عشق اولشونو فراموش نمی کنن. حالا من باید با دختر ناپاکی ازدواج کنم که دلش یه جای دیگه گیره.
دختری که پیش همون پسرای ایاش بوده. همونا زندگیشونو بردن. الانم همشون روحیه شاد دارن با بهترین درآمد ها زندگیشونو سر می کنند. منم شدم یه آدم افسرده بی انگیزه بی ریخت که همه با تاسف بهم نگاه می کنند.الان ازم فقط یه خروار عقده مونده. یه آدم دو قطبی

پیش مشاور و روانشناس هم رفتم چند بار ولی فکر نمی کنم بهم کمک کنه. همش قرصو رواندرمانیو زهر مار. آره من دیوانه. از همون اول دیوانه بودم.
من سوختم. الانم فقط آرامش می خوام. خیلی حالم بده. چطور از فکر ادواج بیام بیرون؟ خیلی دلم می خواد برم سوریه شهید بشم. دلم لک زده واسه یه ذره جوونی


خب شما با یک دختری ازدواج کن که 18 یا 19 سالشه و هنوز دانشگاه نرفته

در ایران حفظ باکرگی برای دخترها خیلی مهمه و به خاطر همین اونا نمیتونن با پسرها رابطه خیلی عمیق برقرار کنن! بر عکس غرب که اگه کسی باکره باشه مسخرش میکنن. تو فیلم امریکن پای بود که میدیدم ( به انگلیسی من تماشا می کنم فیلمام رو) چه جک هایی باسه باکره بودن ساخته بودن و کلا باکره ها رو مسخره میکردن(دقیقا برعکس ایران)

روابط نامشروع جنسی قبل و بعد ازدواج خطرات زیادی داره. مثلا:
1- اگر خانواده دختره بفهمن ، پسره رو به قتل میرسونن!
2- Blackmail طرف فیلم بگیره و اخاذی کنه ، خواه پول بخواد و خواه سرویس جنسی
3- احتمال انتقال بیماری های مقاربت جنسی
4-افرادی که قبل از ازدواج ، با چند نفر دیگر رابطه دارن عموما بعد از ازدواج بیشتر در معرض طلاق هستند.
5- اگر دیگران از این رابطه به هر دلیلی با خبر شوند آبرو و حیثیت طرف می رود.
6- اگر حکومت ایران بفهمد آنها را به سختی مجازات می کند.
7- اگر بعد از ازدواج همسر به هر دلیلی از این رابطه با خبر شود ....

بنابراین شمایی که قبل از ازدواج روابط نامشروع نداشتی ضرر خیلی زیادی هم نکرده اید، فقط بهتره که هرچی زودتر ازدواج کنید با دختری که مثل خودتون باکره باشه و با کسی رابطه نداشته باشه

مشکل شما اینه که خیلی ایده آل در مورد کسانی که روابط نامشروع داشتن فکر می کنید. در حالی که آنها اونقدر را هم که فکر می کنید از زندگیشون لذت نبرده باشن!

تنهاترین سردار;895675 نوشت:
[=arial]
شما با این حال پریشونت با هر دختری ازدواج کنی،قطعا به مشکل بر میخوری.. اصلا مشکل اینا که گفتی نبود..
به نظرم حرفات بیشتر از اینکه بوی غیرت دینی بده،بوی بد دلی و حسادت میده... آدمی که بخاطر خدا غیرت دینی به خرج میده،همه ی دنیا هم اگر مقابلش باشن،هر روز نشاطش بیشتر میشه،کسی که از روی پاکی و خدایی بودن سرشو پایین بندازه ،قلبش چنان آرامشی پیدا میکنه که اصلا حرفای شما به ذهنش نمیرسه..
همون که خودت گفتی درست بود،یه انسان دو قطبی شدی،وسط گیر افتادی...
یکی ازدلایلشم اینه که توی امتحان الهی مردود شدی...خب تابلوهه دیگه هر کی رد میشه بهم میریزه..

شما متن منو تا آخر نخوندی. دیگه فکر ازدواج عذابم می ده. گور باباش.
قصد جسارت ندارم بهت فقط چند سالته دادا؟ در مورد من چی فکر می کنی؟ می خوام بدونم وقتی به سن من رسیدی خودت چه شکلی می شی.
وضع مالیم بد نیست. تیپمم انقدری خراب نیس که دخترا بخوان بدشون بیاد. اگه می خواستم می تونستم توی خیلی از برنامه ها باشم.

ولی هر چی فکر می کنم می بینم اهلش نیستم.

ایشالله شما مردود نشی

@نیلوفر 0
چطوره برم دم مهد کودک یه دختر بچه رو به فرزندی قبول کنم. خخخخ
آبجی نمی دونم می دونی یا نه. ولی وقتی یه چیزی خیلی رو دل آدم می مونه می شه عقده.
مشکل من اینه که ایده‌آل فکر می کنم و مشکل شما اینه که زود قضاوت می کنی، بد قضاوت می کنی.
آدم که به یه سنی می رسه می خواد یه عشق داشته باشه. همون طور که یه آدم 20 ساله دنبال روابط جنسیه یه آدم 30 ساله دنبال کسیه که بتونه دوستش داشته باشه.

مارینر;896153 نوشت:
سلام .
فکر میکنی به هر کی رو بزنی پایه هست .

یه آقایی در درون سایت بودند به نام دکتر مهرانت ... من از ایشون خیلی خوشم اومد . چون تقریبا در جریان کارهاشون بودم . ایشون در مدت یک سال فکر میکنم 30 بار خواستگاری رفتند و در نهایت اون کسی رو که میخواستند رو باهاش ازدواج کردند .

به نظرم ایشون الگویه خوبی میتونه براتون باشه . با خودتون عهد کنین در سال جاری 50 جا برای خواستگاری برین ... فیلم هم بازی نکنین و همون کسی که هستین باشین ... همچنین از خواسته تون خم به هیچ وجه کوتاه نیاین .

اگه من اهل دوستی و روابط این طوری بودم بله آبجی. خیلیا پام بودن. وقتی طرف با پراید مخ می زنه ببین چه وضعیه.

ممنون از که جواب دادین.
گرچه اکثرا یا اطلاعاتتون خیلی کمه یا بد قضاوت می کنید.
دو قطبی یعنی کسی که یک روز شدیدا افسردس یه روز حالش خوبه.

اون روز خلقم خیلی پایین بود. الانم که دوباره اومدم اینجا خلقم باز اومد پایین. ولی خوب ممنون که با حوصله جواب دادین. و همین طور قسمم دادین تا باور کنم. Smile
واقعا ممنون

سلام شما بهترین کار رو انجام دادید سعی کنید بیشتر با خدا درد و دل کنید تا آرامش پیدا کنید و به این فکر کنید کاری انجام دادید که خالقت دوست داره و ازت انتظار داشته و مهم نیست که در آینده چه طور همسری نصیبت بشه خوب یا بد. چون دلیل نمیشه که آدمای خوب حتما همسر خوبی نصیبشون بشه یا برعکس. چون در همه چیز امتحان الهی قرار داره چه همسرت خوب باشه و چه بد. مهم اینه که شما چطور رفتار کنی و آیا رفتاراتون بخاطر خدا هست یا نه. از کارت هرگز پشیمون نشو بزار جهادی که کردی باقی بمونه و ان شاء الله اجرش رو ببینی.اینا حرفایی که همیشه برا خودم تکرار میکنم امیدوارم به کار شما هم بیاد وگرنه در حدی نیستم بخام نظر بدم. همه چی رو به خدای مهربون بسپار و خیالت راحت باشه. آیا خدا برای بندگانش کافی نیست؟ (آیه 36 سوره زمر)

مثبت اندیش;896182 نوشت:
سلام شما بهترین کار رو انجام دادید سعی کنید بیشتر با خدا درد و دل کنید تا آرامش پیدا کنید و به این فکر کنید کاری انجام دادید که خالقت دوست داره و ازت انتظار داشته و مهم نیست که در آینده چه طور همسری نصیبت بشه خوب یا بد. چون دلیل نمیشه که آدمای خوب حتما همسر خوبی نصیبشون بشه یا برعکس. چون در همه چیز امتحان الهی قرار داره چه همسرت خوب باشه و چه بد. مهم اینه که شما چطور رفتار کنی و آیا رفتاراتون بخاطر خدا هست یا نه. از کارت هرگز پشیمون نشو بزار جهادی که کردی باقی بمونه و ان شاء الله اجرش رو ببینی.اینا حرفایی که همیشه برا خودم تکرار میکنم امیدوارم به کار شما هم بیاد وگرنه در حدی نیستم بخام نظر بدم. همه چی رو به خدای مهربون بسپار و خیالت راحت باشه. آیا خدا برای بندگانش کافی نیست؟ (آیه 36 سوره زمر)

خیلی سخته که فقط خدا برای آدم کافی باشه. چطور می شه هم توی جامعه زندگی کرد هم به خدا بسنده کرد،
برای رضای خدا غذا بخوریم، کارکنیم، نفس بکشیم. اصلا هیچ کس اینقدر به یاد خدا می مونه؟

راوند;896148 نوشت:
شما متن منو تا آخر نخوندی. دیگه فکر ازدواج عذابم می ده. گور باباش.
قصد جسارت ندارم بهت فقط چند سالته دادا؟ در مورد من چی فکر می کنی؟ می خوام بدونم وقتی به سن من رسیدی خودت چه شکلی می شی.
وضع مالیم بد نیست. تیپمم انقدری خراب نیس که دخترا بخوان بدشون بیاد. اگه می خواستم می تونستم توی خیلی از برنامه ها باشم.

ولی هر چی فکر می کنم می بینم اهلش نیستم.

ایشالله شما مردود نشی


سلام عزيز داداش
خوبى؟
فكر ميكنم سنم از شما بيشتر باشه،البته در هردوحال كوچيك شماييم و قطعا شما از من بهتري.
من همه ي حرفم اين بود كه شرايط فعليتو بپذير وحالاا كه انقدر مردي يه تكون به خودت بدي.
در مورد مردودي هم،اوووه،انقده تاحالامردود شدم ....
من هربار مردود ميشم ميرم امام رضا،ميگم آقا بازم خراب كردم،كمكم كن خودموجمع و جور كنم.
اگر نرم خيلي از الان شما بيشتر بهم ميريزم.
خداييييشم هربار رفتم جمعم كردن..
با غر زدن به عالم و آدم هيچي درست نميشه.
تازه بدتر بهم ميريزي

نظر من این نبود که به ازدواج فکر نکنید منظورم این بود که به خدا توکل کنید و امیدوار باشید. فقط لطفا یکم نسبت به دخترا دیدت رو تغییر بده همه اون طوری که شما فکر میکنید نیستن. فرقی نمیکنه چه پسر چه دختر هر جای دنیا آدم خوب و بد پیدا میشه. ان شاء الله که بهترین همسر نصیبتون بشه.

مثبت اندیش;896185 نوشت:
نظر من این نبود که به ازدواج فکر نکنید منظورم این بود که به خدا توکل کنید و امیدوار باشید. فقط لطفا یکم نسبت به دخترا دیدت رو تغییر بده همه اون طوری که شما فکر میکنید نیستن. فرقی نمیکنه چه پسر چه دختر هر جای دنیا آدم خوب و بد پیدا میشه. ان شاء الله که بهترین همسر نصیبتون بشه.

من تفاوتی بین خانم ها و آقایان قائل نشدم.
چیزی که خیلی بهمم می ریزه اینه
کسی که دنبال خوش گذرونیش رفته بعد با یه توبه و انجام واجبات از من بهتر می شه که دنبال خوشگذرونی نرفتم و روحیم بهم ریخته و حتی رغبت نماز خوندنم ندارم.

اصلا قبول ندارم که دنیا دار مکافاته دلیلشم کشور های ثروتمند. تکلیف آخرتم که اون.

راوند;896191 نوشت:
چیزی که خیلی بهمم می ریزه اینه
کسی که دنبال خوش گذرونیش رفته بعد با یه توبه و انجام واجبات از من بهتر می شه که دنبال خوشگذرونی نرفتم و روحیم بهم ریخته و حتی رغبت نماز خوندنم ندارم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

بهتر نیست شما بجای اینکه دنبال برتر بودن دیگری نسبت به خودتان باشید

یکم به عمل خودتون بچسبید و اصلاح کنید؟

شما از کجا می دانید آن دختری که خواستگاریش می روید اینگونه بوده؟

برفرض گذشته اینگونه بوده الان نیست و رو توبه اش مونده چه ایرادی دارد؟

حال خیلی برایتان مهم است در خواستگاری تحقیق کنید ببینید روابطش با نا محرم چگونه بوده!

یا علی(ع)@};-

راوند;892874 نوشت:
سلام

راستی آقای راوند .
یادت باشه خودبزرگ بینی و خودشیفتگی بخشی از ویژگی های شخصیتی ماست! بنابراین مشکلات رو خیلی کوچکتر از اونچه که هستن میبینیم .
این کار میتونه به ضرر خودمون تموم شه چون ما مثل بقیه داده های یکسانی از محیط میگیریم ولی تابع مغزمون تحلیل متفاوتی از دیگران انجام میده و در نهایت خروجی هامون متفاوت میشه و غیر واقعی و خودبینانه
!
پس همیشه اینو تو ذهنت داشته باش که نکنه این فکری که میکنم، این تصمیمی که میگیرم ناشی از انکار واقعیت ها و جایگزین کردن توهمات با اون باشه .
" تفکر نقادانه " رو یاد بگیر . یعنی وقتی یه ایده تو ذهنت داری با تمام وجود سعی کن ازش اشکال دربیاری ... از تمام زوایا بهش نگاه کن و به شدت و با بی رحمی نقدش کن
!
در نهایت اگه از همه این آزمون ها سربلند ! بیرون اومد اون ایده مبتنی بر واقعیته و از اینجا به بعد به همت خودت بستگی داره تا اونو انجامش بدی یا ندی ... ولی نکته مهم اینه که با خوش خیالی وارد این قضیه نشدی .
این رو البته همه انسان ها دارن و خیلی زیاد هم دارن ! جزو ویژگی های انسان هاست ولی حدس میزنم به خاطر " خود بزرگ بینی " ما تو ما بیشتر باشه .

بنابراین باید مواظب باشیم این تصمیمی که میگیریم نکنه ناشی از خودشیفتگی ما باشه یا برعکس از روی ناراحتی ... در هر صورت چون مبتنی بر واقعیت نیست و یا مشکلات را خیلی خیلی بزرگ و یا خیلی خیلی کوچیک میبینیم خطرناکه

!
اسمش روشه شیدایی-افسردگی !

نشاط;895082 نوشت:
با سلام
اینکه شما فردی بودید که در مقابل هوس بازی و انحرافات اخلاقی خودتان را نگه داشته اید، جای خوشحالی است.
ایمان و تقوی همین است، شما به جای ناراحتی و غصه باید فخر کنید که در این جهاد نفس پیروزمندانه توانسته اید مقابله کنید، قطعا رضایت خدا و اهل بیت علیهم السلام همین بودند، واقعا جای تعجب است که شما کم بیاورید و...
به راهتان یقین داشته باشید.
و به اینده امیدوار
برای زندگی خودتان برنامه ریزی کنید و مطمئن باشید که شما راهی را انتخاب کرده اید که خدای متعال راضی است پس با خدا اشتی کن تا آرامش سراغ شما بیاید.

من واقعاً از شما استاد نشاط تعجب میکنم.

چی از دل پر درد این جوون میدونید ؟
شما خودت کدوم یک از مواردی که ایشون اشاره کردند رو تجربه کردید ؟ توی یک محیط کاملاً یک بعدی درستون رو خوندید.
درد اینه که این آقا توی سال سوم ارشد از شدت فشار روانی که بهش وارد شده رفته پیش روانپزشک.
در صورتی که باید توی شور و نشاط دوران خودش غرق باشه.
درد اینه که هیچی تا الان از زندگیش نفهمیده.
شما میگید خدای متعال از شما راضی است و خوشحالیم که تا الان بر نفس اماره خودتون غلبه کردید و ....
دوست عزیز با حلوا حلوا گفتن که دهن شیرین نمیشه.
به خدا میخوام برای این دوستمون گریه کنم که کم نیستند چنین افرادی.

سلام.بهتون تبریک میگم بابت پاک بودنتون.کسانی مثل شما که پایبند اعتقاداتشون هستند مثل گنج میمونن...دختریکه عشق قبل ازدواج تجربه نکرده نمیگم نیست ولی کمه.خودم یکی از همین دخترا بودم که مثل شما فکر میکردم ولی همسرم قبل ازدواج یه خانمی رو میخواست و با ایشون دوست بود و من خبر داشتم با این حال باهاش ازدواج کردم.سخت بود برای من.ولی فراموش کرد و الان ازش مطمئنم.
شما موقع خاستگاری بیشتر تحقیق کنین ان شالله که جواب پاک بودنتون رو میگیرین.
دوستانتون شاید تو دنیا شاد باشن و بگردن و خوش باشن ولی اسمش روشه دنیا...میگذره.منم گاهی ازین فکرا میکنم ولی پشیمون میشم چون غلطه.
براتون ارزو میکنم مثل سابق شاد باشین و موفق.ان شالله خوشبخت بشین و خانم پاکی نصیبتون بشه.

راوند;896191 نوشت:
چیزی که خیلی بهمم می ریزه اینه
کسی که دنبال خوش گذرونیش رفته بعد با یه توبه و انجام واجبات از من بهتر می شه که دنبال خوشگذرونی نرفتم و روحیم بهم ریخته و حتی رغبت نماز خوندنم ندارم.

با سلام
این برداشت حضرتعالی از توبه درست نیست
توبه کردن کار راحتی نیست.به همین دلیل هم میگویند توفیق توبه باید نصیب انسان بشه.
این که یک نفر وقتی خواست ازدواج کند برای اینکه همسر خوبی نصیبش شود بگوید خدایا ببخشید.درون خودش هم این احساس باشه که چقدر خوبه خدا می بخشه و یه چشمک هم به خودش بزند عجب زرنگی هستم من.
نه برادر گرامی نام این عمل توبه نیست،چه برسد به اینکه بخواهد پذیرفته شود.
توبه ارکانی دارد که اولین آنها پشیمانی از گذشته است. یعنی از عمل گذشته ی خود نادم باشد و احساس شکست و خسران کند.
دومین شرط این است که تصمیم قاطع داشته باشد که در آینده به هیچ وجه عمل خود را تکرار نمی کند.
باید توجه داشت که کسی که نفسش را به این مسائل عادت داد ،تغییر رویه برای او بسیار سخت و هر لحظه با وسوسه ای دیگر روبرو میشود که که مقاومت در برابر آن برای کسی که به آن عادت دارد ،بسیار سخت تر است.

فکر میکنم بخشی از بهم ریختگی روحیه شما بخاطر این برداشت اشتباه شماست

حرفای شما همه متین

ولی این سوال داره مغز منو می خوره که دختر چادری دیگه چرا باید بره دنبال دوسپسر و تیپ؟ چرا حرمت چادرو اینطور خراب می کنن؟
به خدا من به چادریا خیلی اعتقاد داشتم ولی با چشم خودم دیدم که یکی از دوستای زبون بازم چطور خامشون می کرد.
وقتی فهمیدم 4 تا دوستدختر چادری داره خورد شدم. من آدمیم که همه اطرافیم فکر می کنن خیلی سنگ دلم ولی این قضیه اشکمو درآورد.
چرا دختری که اسم خودشو گذاشته مذهبی اینقدر فاسده؟
چرا دختری که پدرش قسم خورد درطول عمرش چادر ازسرش پایین نیومده تو دانشگاهش با دوستپسراش می شناختنش؟ دختری که قاری و حافظ قرآن بوده و از من می پرسه چند جزء حفظی.
چرا یه دختری که موهاش ریخته بیرون همه می گفتن با هیچ پسری نبوده ولی یه دختر چادری چندتا دوسپسر عوض کرده؟

خدایا من کثافت آشغال روانی. من باکدوم بنده ایت اینقدر بدی کردم که تو به من کردی؟

یه روحانی اومده بود می گفت
آی پسرا وقتی می رین خاستگاری اگه معتاد بودین دزد بودین ... شمارو به خدا بگین چه موجودی بودین.
بعد ازش پرسیدم که چرا یه دختر که زنا کرده نباید بگه. گفت اعتراف به گناهه. ضمن این که شرایط ازدواج سالمو از دست می ده.

پس قاتل هم به قتلش اعتراف نکنه. چه نفعی برای کسی داره. تازه شرایط زندگی سالمو از دست می ده.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

راوند;897096 نوشت:
حرفای شما همه متین

ولی این سوال داره مغز منو می خوره که دختر چادری دیگه چرا باید بره دنبال دوسپسر و تیپ؟ چرا حرمت چادرو اینطور خراب می کنن؟
به خدا من به چادریا خیلی اعتقاد داشتم ولی با چشم خودم دیدم که یکی از دوستای زبون بازم چطور خامشون می کرد.
وقتی فهمیدم 4 تا دوستدختر چادری داره خورد شدم. من آدمیم که همه اطرافیم فکر می کنن خیلی سنگ دلم ولی این قضیه اشکمو درآورد.
چرا دختری که اسم خودشو گذاشته مذهبی اینقدر فاسده؟
چرا دختری که پدرش قسم خورد درطول عمرش چادر ازسرش پایین نیومده تو دانشگاهش با دوستپسراش می شناختنش؟ دختری که قاری و حافظ قرآن بوده و از من می پرسه چند جزء حفظی.
چرا یه دختری که موهاش ریخته بیرون همه می گفتن با هیچ پسری نبوده ولی یه دختر چادری چندتا دوسپسر عوض کرده؟

خدایا من کثافت آشغال روانی. من باکدوم بنده ایت اینقدر بدی کردم که تو به من کردی؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

وقای کسی بر اساس ظاهر کسی بخواهد قضاوت کند این مشکلاتی به وجود میاد

خصوصا در زمان ما که زمان آخرالزمانه و دین بر اساس ظاهره

البته این کتمان مومنینی حقیقی نیست اما باید قبول کرد که بر اساس ظاهر افراد نباید قضاوت کرد

ظاهر یک اطمینان ظاهری میاورد اما برای مطمئن شدن بر باطن باید راه های مناسبش رو پیمود

تازه اگر فردی چادریه دلیل نمیشه دینش درست باشه یا مسیرش درت باشه
بلکه چادری بودن به عنوان یک مولفه در نظر گرفته میشود

یعنی حکم چادر را درست رعایت می کند
یا دروغ نمی گوید
و...

راوند;897097 نوشت:
یه روحانی اومده بود می گفت
آی پسرا وقتی می رین خاستگاری اگه معتاد بودین دزد بودین ... شمارو به خدا بگین چه موجودی بودین.
بعد ازش پرسیدم که چرا یه دختر که زنا کرده نباید بگه. گفت اعتراف به گناهه. ضمن این که شرایط ازدواج سالمو از دست می ده.

پس قاتل هم به قتلش اعتراف نکنه. چه نفعی برای کسی داره. تازه شرایط زندگی سالمو از دست می ده.

یکی از چیز هایی که در مشاوره هست مسائلی که بعدا ممکنه رو بشود باید گفته شود
اینم یک روش داره برای گفتن و فهمیدنش

در ثانی داخل پرانتز به همه مومنین و کافرین

دچار عجب نشوید(خود بزرگبینی)
برای آشنایی با یان صفت به انجمن اخلاق رجوع کنید.

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;897112 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

وقای کسی بر اساس ظاهر کسی بخواهد قضاوت کند این مشکلاتی به وجود میاد

خصوصا در زمان ما که زمان آخرالزمانه و دین بر اساس ظاهره

البته این کتمان مومنینی حقیقی نیست اما باید قبول کرد که بر اساس ظاهر افراد نباید قضاوت کرد

ظاهر یک اطمینان ظاهری میاورد اما برای مطمئن شدن بر باطن باید راه های مناسبش رو پیمود

تازه اگر فردی چادریه دلیل نمیشه دینش درست باشه یا مسیرش درت باشه
بلکه چادری بودن به عنوان یک مولفه در نظر گرفته میشود

یعنی حکم چادر را درست رعایت می کند
یا دروغ نمی گوید
و...

یکی از چیز هایی که در مشاوره هست مسائلی که بعدا ممکنه رو بشود باید گفته شود
اینم یک روش داره برای گفتن و فهمیدنش

در ثانی داخل پرانتز به همه مومنین و کافرین

دچار عجب نشوید(خود بزرگبینی)
برای آشنایی با یان صفت به انجمن اخلاق رجوع کنید.

یا علی(ع)@};-

اگه رو نشه نباید گفت؟ قضیه همون قاتله. چطور می خواهید این موضوعو توجیه کنید؟
اگه شما فکر می کنید من خود بزرگ بینم ممنون می شم راهنماییم کنید.

رجبعلی;896851 نوشت:
شما میگید خدای متعال از شما راضی است و خوشحالیم که تا الان بر نفس اماره خودتون غلبه کردید و ...

با سلام و احترام
در مقابل هوا و هوس استقامت کردن، یعنی جهاد و این عین رضایت خداست. پس شما یک بار دیگر در مورد مقاومت در مقابل گناه یک مطالعه ای کنید.
تلاش برای ترک گناه فشار روانی نیست، بلکه افتادن در گناه فشار روانی است( افرادی که احساس می کنند شور خاصی دارند، در حقیقت از آرامش حقیقی فاصله دارند و یقیننا به کمال انسانی نمی رسند.

اگر میتونستی ازدواج کنی چرا ازدواج نکردی؟

راوند;897097 نوشت:
یه روحانی اومده بود می گفت
آی پسرا وقتی می رین خاستگاری اگه معتاد بودین دزد بودین ... شمارو به خدا بگین چه موجودی بودین.
بعد ازش پرسیدم که چرا یه دختر که زنا کرده نباید بگه. گفت اعتراف به گناهه. ضمن این که شرایط ازدواج سالمو از دست می ده.

پس قاتل هم به قتلش اعتراف نکنه. چه نفعی برای کسی داره. تازه شرایط زندگی سالمو از دست میم ده.

سلام ...
خوب این اقتضای سنتون هست که اینجوری مقایسه میکنین ...

وگرنه دزدی و قتل کجا و رابطه نامشروع جنسی کجا ...

ثانیا ... خیلی از این روابط نامشروع رو هم نمیشه زنا دونست ... دختر و پسری 3 ماه با هم دوست بودند .... با هم تصمیم میگیرند روابطشون رو نزدیک تر بکنند ... دختره به پسره میگه راضی هستی ... اونم میگه بله ...

بعدش با هم دیگه جایی قرار میزارن و ...

خوب مگه صیغه چی هست ... اونم همینه ... ولی به زبان عربی ... فارسیش رو هم میتونین بخونین ...

شما برو دوست دختر پیدا کن ... بعدش بگو میخوام عربیش رو بخونیم ... مشگل همینه !!!

مشگل شما اینه که در این مساله متمدن نشدی ... از رویه مقایسه کردنات هم معلوم هست ...

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مارینر;897293 نوشت:
خوب مگه صیغه چی هست ... اونم همینه ... ولی به زبان عربی ... فارسیش رو هم میتونین بخونین ...

شما برو دوست دختر پیدا کن ... بعدش بگو میخوام عربیش رو بخونیم ... مشگل همینه !!!

مشگل شما اینه که در این مساله متمدن نشدی ... از رویه مقایسه کردنات هم معلوم هست ...

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

در صیغه شرایط خودش رو هم داره مثل عده و مهریه و رضایت پدر برای دختر باکره البته برای جزئیات احکام بهتر است دوستان به اساتید فقه و مراجع رجوع کنند

یا علی(ع)@};-[/]

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

راوند;897149 نوشت:
اگه رو نشه نباید گفت؟ قضیه همون قاتله. چطور می خواهید این موضوعو توجیه کنید؟
اگه شما فکر می کنید من خود بزرگ بینم ممنون می شم راهنماییم کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

من قبلا نظر مرجعم رو از اساتید پرسیدم

توی موضوع دوشیزه محترمه در موضوعاتم هم هست
http://www.askdin.com/showthread.php?t=56507
که رجوع کنید تو مضوع حکمش هست اگر حکم مرجعی رو می خواهید می توانید بپرسید
اما باکره بودن رو نیاز نیست بگویند و اگر مرد فهمید باکره است می تواند عقد رو فسخ کند(البته حکم دقیق مرجعتون رو بپرسید.)

اما در مورد خود بزرگ بینی برای هر کسی ممکنه پیش بیاد اونم اینه که عملی رو انجام بده و فکر کنه از بقیه برتر شده و مشکلاتی که در این دید به وجود میاد

برای این موضوع باید به بخش اخلاق رجوع کرد.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=18104
این یک موضوع می تواند کمکتون کند ببینید اگر دچارش شدید سعی کنید رفعش کنید ان شاء الله

یا علی(ع)@};-[/]

سلام من یک مسئله ی دیگر را هم متذکر شوم. درسته که بعضی از دختران عشق قبل از ازدواج را تجربه کرده اند ولی خیلی از پسران هم عشق قبل از ازدواج را تجربه کرده اند. این مسئله یک مسئله است اما مسئله ی مهم دیگری که مطرح است که باعث می شود 95 درصد دختران ما چه مذهبی و چه غیرمذهبی ، چه طلبه و چه غیرطلبه ، چه دانشگاهی و چه غیر دانشگاهی لیاقت ازدواج را نداشته باشند فقط عشق قبل از ازدواج نیست. به نظر من 95 درصد از دختران ما فکر می کنند از عالم افلاک آمده اند و دارند خیلی محبت می کنند به پسران که حالا می خوان ازدواج کنند باهاشون. حرفشون هم اینه (البته به صورت ناخودآگاه) که حالا که ما داریم ازدواج می کنیم باید پس حداقل یک ماشین مدل بالا ، حداقل یک آپارتمان بزرگ ، حداقل یک عروسی پرتجمل ، حداقل یک مهریه ی بالا داشته باشیم. به واژه ی حداقل توجه کنید. در جامعه ی ما متاسفانه به جنس مونث بهای زیادی داده می شود ، طوری که دختران خیلی برای خود نوشابه باز می کنند . به همین دلیل هرچه قدر هم که سنگ تمام بگذاری باز هم این ها حداقل است و باید تحقیر شوی. این که مردها تحقیر می شوند در جامعه ی ما مشکلات تربیتی و روانی خیلی زیادی خصوصا برای نوجوانان و کودکان وجود دارد این است . قدیم بدون هیچ منتی زنه می رفت با یک اتاق زندگی اش را شروع می کرد و هیچ منتی هم سر شوهرش نداشت زیرا شوهر خود را بخشی از خودش می دانست. ای کاش شهید مطهری الان وجود داشت و یک کتاب نظام حقوق مرد در اسلام می نوشت. متاسفانه دختران ما فکر می کنند چون دختر هستند دیگر یک کرامت ذاتی نسبت به پسران دارند. بنابراین مشکلات مالی ازدواج را مشکل آقایون می دانند. حتی اگر به دلیل این که می ترسند بترشند به پسری که شرایط متوسط یا پایینی دارد جواب مثبت دادند باز هم منت بر سر او می گذارند. یک توصیه به شما و همه ی پسران دارم و این است که بروید انسان پیدا کنید. میگه : از دیو و دد ملولمی انسانم آرزوست. مذهبی بودن یا طلبه بودن و این طور چیزها یک عنوان کاملا پوچ است . این مسئله را برای آغازکننده ی تاپیک می گویم تا فقط به این فکر نکند که دختری را پیدا کند که عشق را تجربه نکرده باشد. شاید دختری واقعا قبلا قصد ازدواج داشته و طرفش کلاه بردار از آب در آمده . آیا این دختر نباید ازدواج کنه ؟ مسئله ی مهمی که باید بدان توجه کنید اینه که اگر 50 درصد دختران ما عشق به یک پسر قبل از ازدواج را تجربه کرده باشند 98 درصد آن ها عشق به تجمل و زندگی های آن چنانی را دارند و این عشق صددرصد خانه خراب کن است. من خودم با وجود این که الان سربازم ولی شرایط ایجاد یک زندگی تجملی برایم جور است ولی هرجا می رم خواستگاری نمی گم این مسئله را. می گم که باید با دو تا اتاق شروع کنیم . اگر دختری اومد شروع کنه به درد می خوره و اگر نیومد بندازش دور. به درد هیچی نمی خورد.

سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ....
آقای راوند من نمیدونم شما تا به حال عاشق شدین یا نه ... ولی میخواستم ازتون یه سوال رو بپرسم ...

همکنون دو تا دختر در شرایطی هستند که شما میتونین با ایشان ازدواج کنین ... میخوام بدونم کدومشون رو انتخاب میکنین ...

1. دختری که خوب و پاکدامن هست ؛ از بودن در کنار او خوشحال و شاد هستید ؛ هیچ مشگلی در درون اخلاقیات و رفتار اون نمیتونین پیدا کنین ؛ در کنار او هر روز و هر ساعت شیفته تر میشین . فقط روز آخر که میخواهید با ایشان ازدواج کنین متوجه میشین که قبلا با کسی بوده ...

2. دختری که خوب و پاکدامن هست ؛ همواره سرش پائین هست و تا کنون به صورت هیچ مرد غریبه ای نگاه نکرده ؛ وقتی باهاش صحبت میکنین ... چون نمیخواد عاشق شما بشه ...همواره سرش رو پائین نگاه میداره ؛ با شما بگو بخند نمیکنه ؛ شما نمیتونین از اخلاق و رفتار ایشون مطمئن باشین ؛ نمیدونین که در آینده از بودن در کنار ایشان راضی و شاد خواهید بود یا نه ؛ نمیدونین هر روز شیفته تر میشین یا نه ... و میدونین که با هیچ پسری نبوده ...

امکانش هست جواب بدین ...

موضوع قفل شده است