جمع بندی نظر دین درباره ی مراسم عزاداری برای درگذشتگان

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظر دین درباره ی مراسم عزاداری برای درگذشتگان

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

سوالم این است که مراسم عزاداری برای عزیزان و مردگان درنقاط مختلف ایران چگونه میباشد و آیا اسلام و قرآن نیز مطلبی دراین مورد بیان نموده است یا خیر و همچنین بنظر شما درچنین شرایطی بهترین مراسم عزاداری و خاکسپاری و یادبود باید چگونه باشد که هم عزیز از دست رفته راضی و خشنود باشد و هم بازماندگان و اقوام و اطرافیان قلبا راضی و خشنود بمانند و هم با اسلام و دین و مذهب خود همخوانی داشته باشد؟

{{{چون شاید برای شما هم پیش امده باشد{یا پیش بیاید} که گاهی اوقات شرایط مالی خانواده ای مناسب نبوده باشد و اطرافیان برای خدا یا حتی حفظ ابروی خود هم که شده مجبور شوند دست درجیب برده و خرج نمایند اما قلبا از این خرج و مخارج راضی نبوده و بعدها به انواع و اقسام شیوه ها انرا بر زبان رانده و باعث ناراحتی و بعضا حتی کینه برای طرف دیگر یا صاحب عزا میگردد ، بنابراین میخاستم بدونم مراسمات گوناگون در نقاط گوناگون ایران چگونه میباشد که ازمیان انها بهترین و کم خرج ترینش را انتخاب نموده و برای ترویجش در هر جا که توانستم و حتی سایر نقاط تلاش نمایم که اگر بعدها وضعیت مالی هموطنانمان بهترشد مجددا یکی دیگه بیاد و بحکم وظیفه ، شرایط بهتر و پرهزینه تری را ترویج نماید}}}

بنابراین بخش اول سوال : مراسم عزاداری درنقاط مختلف از روز اول که عزیزی فوت مینماید تا روزها و هفته های بعدی و تا سالگرد چگونه میباشد؟
بخش دوم نظر دین ؟
بخش سوم هم اگر نظریه بهتری دراین شرایط فعلی بنظرتان میرسد بیان نمایید.باتشکر.[/][/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محسن

بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:
نظر دین درباره ی مراسم عزاداری برای درگذشتگان

پرسش:
سوالم این است که مراسم عزاداری برای عزیزان و مردگان درنقاط مختلف ایران چگونه میباشد و آیا اسلام و قرآن نیز مطلبی دراین مورد بیان نموده است یا خیر و همچنین بنظر شما درچنین شرایطی بهترین مراسم عزاداری و خاکسپاری و یادبود باید چگونه باشد که هم عزیز از دست رفته راضی و خشنود باشد و هم بازماندگان و اقوام و اطرافیان قلبا راضی و خشنود بمانند و هم با اسلام و دین و مذهب خود همخوانی داشته باشد؟
{{{
چون شاید برای شما هم پیش امده باشد{یا پیش بیاید} که گاهی اوقات شرایط مالی خانواده ای مناسب نبوده باشد و اطرافیان برای خدا یا حتی حفظ ابروی خود هم که شده مجبور شوند دست درجیب برده و خرج نمایند اما قلبا از این خرج و مخارج راضی نبوده و بعدها به انواع و اقسام شیوه ها انرا بر زبان رانده و باعث ناراحتی و بعضا حتی کینه برای طرف دیگر یا صاحب عزا میگردد ، بنابراین میخاستم بدونم مراسمات گوناگون در نقاط گوناگون ایران چگونه میباشد که ازمیان انها بهترین و کم خرج ترینش را انتخاب نموده و برای ترویجش در هر جا که توانستم و حتی سایر نقاط تلاش نمایم که اگر بعدها وضعیت مالی هموطنانمان بهترشد مجددا یکی دیگه بیاد و بحکم وظیفه ، شرایط بهتر و پرهزینه تری را ترویج نماید}}}
بنابراین بخش اول سوال : مراسم عزاداری درنقاط مختلف از روز اول که عزیزی فوت مینماید تا روزها و هفته های بعدی و تا سالگرد چگونه میباشد؟
بخش دوم نظر دین ؟
بخش سوم هم اگر نظریه بهتری دراین شرایط فعلی بنظرتان میرسد بیان نمایید.باتشکر.




پاسخ:
با سلام خدمت شما پرسشگر محترم و دیگر همراهان گرامی
پاسخ پرسش های شما از دو منظر عرفی اجتماعی، و منظر دینی (قرآنی و روایی)قابل ارائه است که البته به هر کدام به شکل بسیار خلاصه اشاره می کنیم.
سوگواری برای در گذشتگان از منظر عرفی اجتماعی
طبیعی است هر موجودی که در نظام طبیعت دارای خانواده و فرزند است،به طور حتم دارای عاطفه نیز می باشد. همان طور که می بینیم حتی یک حیوان بی رحم و درنده،به فرزندش توجه عاطفی شدیدی دارد. زیرا عاطفه مندی حیوانات، ریشه در سرشت آن ها دارد. در این میان عواطف انسانی به دلیل نوع خلقت اش، بیش از دیگر موجودات حیوانی خود را نمایان می کند. با این تفاوت که واکنش حیوانات در از دست دادن عضوی از خانواده معمولا کوتاه مدت و زود گذر است، ولی در انسان ها با توجه به فهم و شعور خاصی که دارند، علاوه بر اندوه و حزن شدید، با عزاداری های خاصی همراه می شود. زیرا که بنی آدم اعضای یکدیگرند،چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار.
معنای سوگواری
باید گفت سوگواری یا عزاداری در کشور ما به طور معمول بیشتر جنبه عاطفی دارد از این که عزیزی از دست رفته و دیگر باز نمی گردد، همراه با خاطراتی که مربوط به او بوده حد اقل تا مدتی به وابستگان اجازه آرامش نمی دهد.
در این بین،سوگواری همراه با آداب خاص آن، بیشتر به دلیل تکریم یاد میت و تشکیل جلسات ختم و فاتحه در قالب روزهای سوم، هفتم، چهلم و سال برای این است که افراد حاضر در جلسه طالب غفرانش شوند و برای شادی روحش ثوابی اعطا کنند. این یک سنت دیرینه است که البته در هر نقطه ای از جهان مطابق مطابق با توصیه ادیان و یا سنت های رایج انجام می شود. در ایران نیز همان طور که می بینیم نوع مجالس و مراسم با رنگ و بوی دینی تشکلیل می شود و از طرفی این گونه مراسم به طور کلی شبیه به هم بوده ولی با تغییرات جزیی همراه است.
سوگواری از منظر دینی:
می توان بیان کرد:
يكى از دستورات اسلام اين است كه پس از مرگ مسلمانى، ساير مسلمانان جمع شده و به بازماندگان تسلى و تعزيت دهند و برای از دست رفتگان از درگاه خداوند متعال درخواست آمرزش نموده و قرآن تلاوت كنند و بازماندگان را به صبر و استقامت توصيه نمايند. بديهى است برگزارى مجلس عزا افزون بر احترام به گذشتگان، موجب دل گرمى و تسلّى و تشفى خاطر بازماندگان مى شود. به همين جهت در روايات براى تسليت دادن به صاحب عزا ثواب فراوانى ذكر شده است.
بنا بر این،اسلام نسبت به اصل سوگواری و اندوه ناکی مرگ عزیزان خصوصا وقتی که با آیین های و سنت های مذهبی همراه شود، نظر مساعدی دارد و البته هم در قرآن و روایات مستنداتی در باره سوگواری و گریه نسبت به عزیزان وجود دارد که هر گونه شک و شبهه ای را از بین می برد.
شاهد قرآنی
اشاره به گریه حضرت یعقوب برای فرزندش یوسف در قرآن:
قرآن، شدت اندوه یعقوب پیامبر در فراق فرزندش یوسف را این گونه توصیف می نماید"
"
وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى‏ عَلى‏ يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيم" (1)
و از آن ها روى برگرداند و گفت: وا اسفا بر يوسف! و چشمان او از اندوه سفيد شد،اما خشم خود را فرو مى‏ برد و هرگز كفران نمى‏كرد.
حضرت يعقوب در فراق فرزندش خود دچار حزن و اندوه فراواني گشت به طوري كه ساليان درازي در غم يوسف اشك ريخت تا ديدگانش سفيد شد و بينايي خود را از دست داد.
این عمل یعقوب پیامبر نشان می دهد که او نیز مثل بقیه انسان ها دارای عواطفی جوشان بود و به حدی در فراق یوسف گریه کرد که نور چشمانش را از دست داد و همواره دل تنگ و سوگورا بود.
تعزیت و تسلیت در روایات
مسئله توجه به کسانی که عزیزان خود را از دست می دهند، از نگاه معصومین سلام الله علیهم اجمعین دور نمانده است.
زیرا اولیای الهی خود نیز در معرض چنین امتحاناتی قرار گرفتند. پیامبر اسلام صلوات الله علیه در فراق فرزندش ابراهیم اشک می ریخت.حضرت فاطمه سلام الله علیها در فراق پیامبر بی تابی می کرد. امام سجاد سلام الله علیه نسبت به شهادت پدرش امام حسین سلام الله علیه تا چند دهه می گریست و ...
به همین دلیل علاوه بر این که صبورانه عزاداری می کردند، توصیه هایی ارزش مندی به پیروان خود داشته اند که به برخی از آن اشاره می شود.
رسول خدا صلوات الله علیه فرمود:
"
مَنْ عَزَّى مُصَاباً كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ أَجْرِ الْمُصَابِ شَيْئا"(2)
هر كسی به مصيبت ديده‏ اى تسليت بگويد، بدون آن كه از پاداش مصيبت ديده چيزى كاسته شود، پاداشى همانند او خواهد داشت.
هدیه برای مردگان
در احادیث آمده است: هر صدقه ‌ای که برای مرده داده می ‌شود، فرشته ‌ای آن را می‌ گیرد، در طبقی از نور می‌گذارد. بر لب قبر می‌ایستد. با صدای بلند می‌ گوید: ای اهل قبور، درود بر شما، بگیرید این هدیه را که بستگان تان برای شما فرستاده‌اند.(3)
یکی از صحابه پیامبر صلوات الله علیه از حضرت نقل کرد :برای مردگان خود هدیه بفرستید. از ایشان پرسیدم هدیه مردگان چیست؟ فرمود: "صدقه و دعا" و اضافه فرمود:ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه‌های خود می‌آیند و فریاد می‌کنند... ای خانواده من، پدر، فرزندان و خویشان من، بر ما مهربانی کنید. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آن ها بر ما استtنفعش برای غیر ما. ای خویشان ما، به درهمی یا قرص نانی یا جامه ‌ای ما را کمک کنید تا خداوند شما را از جامه‌های بهشت بپوشاند.(4)
هم چنین وارد شده است که خیرات و طلب آمرزش برای اموات در وضعیت آن ها در آخرت تاثیر خواهد داشت. برای اموات از هر چیز بهتر و مفید تر، صدقه و احسان به فقرا و اهدای ثواب آن برای مردگان است. رسول گرامی صلوات الله علیه فرمود: صدقه حرارت قبرها را از بین می‌برد.(5)
توضیح کوتاه در باره مراسم سوم هفتم چهلم و سال
در تکمیل مطالب گذشته باید گفت:
برگزاری مراسم سوم ، هفتم، چهلم و سالگرد، به منظور حفظ یاد و خاطره گذشتگان و احترام به آن ‌ها است و نیز موجب تسکین قلوب بازماندگان می‌ شود. در آموزه‌های دینی به برگزاری این گونه مراسم به صورت خاص (هفتم، چهلم و سال گرد) تصریح نشده، بلکه همان طور که اشاره شد، از روایات استفاده می‌شود که به زیارت قبور رفته و یا به فعالیت هایی پرداخته شود که از آن‌ ها به عنوان خیرات و باقیات صالحات یاد می‌شود. بر این اساس، برگزاری مراسم یاد بود و انجام خیرات برای افرادی که از دنیا رفته اند، از سنت‌های پذیرفته شده است.
نکته پایانی
باید گفت لازم نیست بستگان میت که خود داغ دار فراق عزیزشان هستند، صرفا به دلیل عادات عرفی خود را به زحمت بیندازند و زیر بار مخارج سنگین پذیرایی های پر خرج نسبت به میهمانان بروند، چون می خواهند آبرو داری کنند.
تجربه ثابت کرده است هر گاه و هر جا چنین عاداتی به دست خانواده ای شکسته شد،راه برای دیگران هموار شده است.
توصیه های دینی برای کمک به خانواده های عزادار
در آموزه های دینی توصیه شده است به جای زحمت دادن به بستگان میت، به آن ها کمک شود.
در روایات شیعی و سنّی با استناد به حدیثی از پیامبر اکرم در شهادت جعفر بن ابی طالب ، تصریح شده که مستحب است خویشان و نزدیکان متوفی به مدت سه روز به خانواده او که دچار تألمات روحی شده‌اند، یاری رسانند و از آنان مراقبت و به آنان مهربانی و آن ها را اطعام کنند.
اشاره به روایت پیامبر صلوات الله علیه
"
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیها فَاطِمَةَ علیها السلام أَنْ تَتَّخِذَ طَعَاماً- لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ تَأْتِيَهَا وَ نِسَاءَهَا فَتُقِيمَ عِنْدَهَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَجَرَتْ بِذَلِكَ السُّنَّةُ أَنْ يُصْنَعَ لِأَهْلِ الْمُصِيبَةِ طَعَامٌ ثَلَاثاً"(6)
امام صادق سلام الله علیه فرمود: بعد از این که حضرت جعفر بن ابی طالب به شهادت رسید ( و به جعفر طیار مشهور شد) پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه به فاطمه سلام الله علیها دستور دادند خانواده جعفر سه روز اطعام شوند؛ یعنی هم خانواده و هم کسانی که در این خانه به سوگواری می ‌پرداختند.
از آن زمان اطعام برای سوگواران و برای شهدا رسم شد.
مشابه این روایت که صاحبان عزا به مدت سه روز پذیرایی شوند، در منابع دین موجود است.
با این حال، گاهی بستگان میت به دلیل تمکن مالی خود داو طلبانه مخارج پذیرایی ها را به عهده می گیرند و هیچ گونه توقعی از صاحبان اصلی عزا ندارند، البته چنین اقدام هایی هیچ گونه منعی ندارد.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
اللهم صل علی محمد و آل محمد.
پی نوشت ها:
1.سوره یوسف،آیه 84
2.شیخ کلینی،الکافی،تهران،انتشار ات اسلامیه،سال 1362 خورشیدی،چاپ اول، ج 3 ص 205
3.محدث قمی، مفاتیح الجنان، بخش زیارت قبور مؤمنین.
4.همان
5.محمدی ری شهری محمد، میزان الحکمه، ماده صدقه، شماره 10342.
6.الكافي پیشین، ج‏3، ص 217



موضوع قفل شده است