جمع بین حلیت تشریعی و آسیب تکوینی

تب‌های اولیه

101 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جمع بین حلیت تشریعی و آسیب تکوینی

سلام به همه
می دانیم که درمواردی از احکام ، آنجایی که مکلف عِلم کامل به موضوع ندارد ، ممکن است اصل بر حلیت قرار داده شود
مثلاً زمانی که من به خانهء کسی میروم که اهل کسب حرام است ، اگر برای من غذا بیاورد در خوردنش شک میکنم
اینجا مراجع میگویند اگر اطمینان به حرام بودن آن غذا نداری ، خوردنش ایرادی ندارد و حلال است
یا مثلاً وقتی نمی دانیم گوشتی واقعاً بصورت اسلامی ذبح شده یا نه ، باز میگویند تا زمانی که یقین نکرده اید ، حلال است
حتی میگویند نیازی به تحقیق کردن هم نیست

حالا سوال مهمی برای من پیش آمده
به نظر من هدف خدا از این حلال و حرام ها ، این بوده که از تاثیر منفی موارد حرام بر ما جلوگیری شود
به عبارتی آنچه که حرام تشریعی است ، قطعاً حرام و مضر تکوینی نیز هست

با این حساب اگر مثلاً مال حرام اثر منفی تکوینی دارد ، دیگر چه فرقی می کند که ما به آن علم داشته باشیم یا خیر؟
آیا اثر خودش را نمی گذارد؟

مانند اینکه به کسی بگوئیم چون تو عِلم نداری که ماده ای که داری میخوری "سَم" است ، خوردنش اشکالی ندارد!
خب آن شخص در اثر خوردن
"سَم" خواهد مرد. چه بداند که چه میخورد و چه نداند!

از کارشناس محترم درخواست دارم که این موضوع را برای بنده توضیح بفرمایند
تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد بصیر

Reza-D;890251 نوشت:
حالا سوال مهمی برای من پیش آمده
به نظر من هدف خدا از این حلال و حرام ها ، این بوده که از تاثیر منفی موارد حرام بر ما جلوگیری شود
به عبارتی آنچه که حرام تشریعی است ، قطعاً حرام و مضر تکوینی نیز هست

باسلام و احترام و تشکر از این که در این پست شرکت فرمودید و سوال خوبی را مطرح کردید.
بسیاری از اثرات اعمال، هر چند تکوینی هستند، بستگی به علم مکلف و توان او دارند. یعنی با جهل مکلف یا عدم توان او، اثرات معنوی آن حکم برداشته می شود.
یعنی مضرات معنوی با مضرات مادی که تحت چهار چوب ماده و دنیاست فرق می کند. مثلا مثال سمی که زدید. شما چه علم داشته باشی سم است و چه نداشته باشی، اگر در گلوی شما فرو برود مسموم خواهید شد اما در باب دین و احکام تکوینی عالم اینگونه نیست.
یعنی همان خدایی که به فلان لقمه ی حرام اثر تکوینی خاصی داده، او میتواند این اثر را از کسی که جهل به موضوع دارد، بر دارد و ترتیب اثر ندهد.
لذا طبق آیه ی شریفه خدا کسانی را عذاب می کند که فرستاده ای برای آنها فرستاده شده و علم به حکم الهی پیدا کرده باشند و در عین حال از حق تمرد بجویند.
لذا می فرماید: وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولا.(اسراء، 15)
همچنین در آیه دیگر می فرماید که:
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها.(بقره، 286)
خدا بیش از وسع آدمی، او را تکلیف نمی کند.
یعنی اگر تکلیفی بیش از وسع ما بود یا اصلا تکلیفی به ما نرسید، اثرات آن را خد از ما بر خواهد داشت و ما را بابت آن عذاب نخواهد کرد و از اثرات اخروی آن در امان خواهیم بود.

[="Tahoma"][="Navy"]

Reza-D;890251 نوشت:
سلام به همه
می دانیم که درمواردی از احکام ، آنجایی که مکلف عِلم کامل به موضوع ندارد ، ممکن است اصل بر حلیت قرار داده شود
مثلاً زمانی که من به خانهء کسی میروم که اهل کسب حرام است ، اگر برای من غذا بیاورد در خوردنش شک میکنم
اینجا مراجع میگویند اگر اطمینان به حرام بودن آن غذا نداری ، خوردنش ایرادی ندارد و حلال است
یا مثلاً وقتی نمی دانیم گوشتی واقعاً بصورت اسلامی ذبح شده یا نه ، باز میگویند تا زمانی که یقین نکرده اید ، حلال است
حتی میگویند نیازی به تحقیق کردن هم نیست

حالا سوال مهمی برای من پیش آمده
به نظر من هدف خدا از این حلال و حرام ها ، این بوده که از تاثیر منفی موارد حرام بر ما جلوگیری شود
به عبارتی آنچه که حرام تشریعی است ، قطعاً حرام و مضر تکوینی نیز هست

با این حساب اگر مثلاً مال حرام اثر منفی تکوینی دارد ، دیگر چه فرقی می کند که ما به آن علم داشته باشیم یا خیر؟
آیا اثر خودش را نمی گذارد؟

مانند اینکه به کسی بگوئیم چون تو عِلم نداری که ماده ای که داری میخوری "سَم" است ، خوردنش اشکالی ندارد!
خب آن شخص در اثر خوردن "سَم" خواهد مرد. چه بداند که چه میخورد و چه نداند!


سلام
بیان شرعی برای علم به واقعیات تکوینی است اما منابع این احکام در بسیاری موارد قطعی نیست لذا ممکن است در تشخیص حکم برای مجتهد یا موضوع برای مکلف اشتباهی پیش بیاید
در این دو مورد عذری که برای فرد وجود دارد از اهم آثار منفی جلوگیری می کند در غیر اینصورت بسیاری از تعالیم شرع لغو خواهد بود
یا علیم[/]

بصیر;891054 نوشت:
اگر تکلیفی بیش از وسع ما بود یا اصلا تکلیفی به ما نرسید، اثرات آن را خد از ما بر خواهد داشت و ما را بابت آن عذاب نخواهد کرد و از اثرات اخروی آن در امان خواهیم بود
تشکر استاد
البته اثر اخروی نیز مد نظر من بود ، اما اثر دنیوی را هم مد نظر داشتم
حتی میشود گفت که منظورم بیشتر اثر دنیوی بود

مثالی می زنم. فرض کنیم کسی با زور اسلحه به من بگوید باید شراب بخوری. حکم اسلامی این است که چون در اینجا حفظ جان مهمتر است ، شراب را بخور. خب در اینجا تکلیفی بر دوش من نیست و در آخرت بازخواست نخواهم شد. اما به هر حال در اثر خوردن آن شراب مست میشوم. حتی اگر ندانم چیزی که به زور دارند به من می دهند شراب است یا نه ، باز هم در مست شدن من تاثیری نخواهد داشت. من مرتکب گناه نشده ام ، اما مست شده ام

حال اگر فرض کنیم خوردن مال حرام مثلاً باعث سنگ دل شدن میشود ، اینکه نمی دانم غذای میزبان آلوده به حرام است یا نه ، تکلیف شرعیش این است که اصل را بر حلیت بگذارم. اما آیا این غذا دیگر مرا سنگدل نخواهد کرد؟ دقت کنید بزرگوار اثر تکوینی در دنیا را عرض میکنم ، نه اینکه از نظر اخروی گناه است یا نه

بصیر;891054 نوشت:
همان خدایی که به فلان لقمه ی حرام اثر تکوینی خاصی داده ، او میتواند این اثر را از کسی که جهل به موضوع دارد ، بر دارد و ترتیب اثر ندهد
در توان خداوند شکی ندارم. اما مگر نه اینکه دنیا بر اساس اسباب و علل آفریده شده؟

محی الدین;891064 نوشت:
......
شما هم مطالب بالا را ببینید و اگر نکته ای بود بفرمائید برادر

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;891080 نوشت:
حال اگر فرض کنیم خوردن مال حرام مثلاً باعث سنگ دل شدن میشود ، اینکه نمی دانم غذای میزبان آلوده به حرام است یا نه ، تکلیف شرعیش این است که اصل را بر حلیت بگذارم. اما آیا این غذا دیگر مرا سنگدل نخواهد کرد؟ دقت کنید بزرگوار اثر تکوینی در دنیا را عرض میکنم ، نه اینکه از نظر اخروی گناه است یا نه

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

البته استاد گرامی توضیح خواهند داد اما بگذارید کم هم بررسی کنیم

نقل قول اولی که گرفتم از شما
جهل به حرام بودن آن است.
پس طبق گفته استاد چون شما جاهلی و در وسعت نیست آثار معنوی او از بین می ره

و البته بنظرم در اینجا شاید شرایط طوری شود که آثار اون رو خدا با سبب از بین ببرد.

در مورد توبه کاران هم داریم که خدا گناهانشون را به حسنات تبدیل می کنه

Reza-D;891080 نوشت:
مثالی می زنم. فرض کنیم کسی با زور اسلحه به من بگوید باید شراب بخوری. حکم اسلامی این است که چون در اینجا حفظ جان مهمتر است ، شراب را بخور. خب در اینجا تکلیفی بر دوش من نیست و در آخرت بازخواست نخواهم شد. اما به هر حال در اثر خوردن آن شراب مست میشوم. حتی اگر ندانم چیزی که به زور دارند به من می دهند شراب است یا نه ، باز هم در مست شدن من تاثیری نخواهد داشت. من مرتکب گناه نشده ام ، اما مست شده ام

اینجا شما به زور شما را وادار کردند پس در اختیار خودت نبوده
و کراهت داشتید
وشرایط دیگه که باز حکم فرق داره

اما آثار دنیایی اش خب چاقو می برد مگر خدا بخواهد که اون هم نبرد.

یا علی(ع)@};-[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

Reza-D;891080 نوشت:
شما هم مطالب بالا را ببینید و اگر نکته ای بود بفرمائید برادر

سلام
پاداش و عذاب از عمل جدا نیست بلکه عین آنست
لذا اعذار شرعی رافع اثر اخروی آن نیز باید باشد
یمحوالله ما یشاء و یثبت
یا علیم[/]

محی الدین;891084 نوشت:
پاداش و عذاب از عمل جدا نیست بلکه عین آنست
لذا اعذار شرعی رافع اثر اخروی آن نیز باید باشد
برادر ، به نظرم یک بار دیگر مطالب را بخوانید

1 - از اثر دنیوی پرسیدم

2 - پرسیدم آیا همانطور که شراب زوری ، با اینکه گناه نیست ، اما مست کنندگی آن سر جای خودش است
سنگ دل شدن در اثر مال حرامی که علم به حرام بودنش نداریم (به عنوان مثال) ، جدای از آنکه گناه نیست ، آیا اثرش پابرجاست؟

3 - این را هم جدید عرض میکنم برای تبیین بهتر موضوع. مگر نه اینکه میگویند حرام زادگان بیشترین احتمال برای دشمنی کردن با اهل بیت(ع) را دارند
خب بفرمائید این تاثیری که در آنها روی می دهد ، کجایش عین عمل خودشان است؟
دقت بفرمائید ، خودِ دشمنی را نمی گویم ، بلکه تاثیر حرام زادگی بر این احتمال را عرض می کنم

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]سلام و عرض ادب

به نظرم
بحث اثر دنیوی گناه هم خود شامل دو بخش هست.

1- مخالفت با دستور خدا

2- بد بودن ذاتی عمل ( که در بعضی موارد وجود دارد در بعضی موارد نه)

در مواردی که شخص دستور خدا رو مخالفتی باهاش نکرده (حداقل از نظر خودش) آثار این بخش تقریبا حذف میشه.

اما بد بودن ذاتی عمل میتونه اثر خودش رو بذاره. اما با توجه به اینکه اثری که مثلا وسواس و عسر وحرج میذاره از اثر خود اون عمل بیشتره اینجا دیگه حکم عوض میشه.

مثال اول.

اثری که داشتن دوست دختر و رابط غیر شرعی بر روی یه فرد مذهبی میذاره (به خاطر گزینه 1) به مراتب بدتر از یه شخص بی تفاوت به دین هست که میذاره. به همین خاطر هست افراد مذهبی خیلی وقتا دنبال این هستن که عمل خودشون رو مستثنی کنن و مخالفت با خدا ندونن.

مثال دوم
یه مطلبی خوندم که یکی از علمای بزرگ ( دقیق اسمشون رو یادم نیست) حتی در مورد موارد مشکوک ( نه این که به حرام بودن اطمینان کنه) هم غذایی تهیه میشد ازش نمیخورد.

[/]

حق دوست;891088 نوشت:
1- مخالفت با دستور خدا

2- بد بودن ذاتی عمل ( که در بعضی موارد وجود دارد در بعضی موارد نه)


سلام برادر
دقیقاً درست است
یعنی ما سه نوع تاثیر داریم (اگر بیشتر نباشند!)

1 - اثر تکوینیِ خطا در آخرت

2 - اثر خطا در آخرت ، صرف مخالفت با حکم خداوند

3 - اثر تکوینیِ خطا در دنیا

(عمداً گفتم خطا ، و نه گناه)

Reza-D;891086 نوشت:

1 - از اثر دنیوی پرسیدم

2 - پرسیدم آیا همانطور که شراب زوری ، با اینکه گناه نیست ، اما مست کنندگی آن سر جای خودش است
سنگ دل شدن در اثر مال حرامی که علم به حرام بودنش نداریم (به عنوان مثال) ، جدای از آنکه گناه نیست ، آیا اثرش پابرجاست؟

این مطلب رو ملاحظه بفرمائید ( اگرچه تکراری ست )

مرحوم علامه جعفری (رحمة الله علیه) در تفسیر این بیت مولانا

«علم و حکمت زاید از لقمه حلال - عشق و رقت آید از لقمه حلال» می فرماید

لقمة حلال برای دل انسان علم و حکمت و عشق و ظرافت ایجاد می کند

و هنگامی که دیدی حسادت و جهل و غفلت تو روز افزون است

بدان که نتیجه همان لقمه های حرامی است که خورده ای...

لقمه حلال عالیترین پدیده ای را که برای انسان ممکن است ایجاد می کند
.
........................................

آثار وضعی گناه در فرزندانی که از لقمه حرام و یا از طریق نامشروع به دنیا می آیند نیز از جمله اسباب و مسببات بوده و

علت تامه و غیر قابل تخلف به شمار نمی آید و بسیار دیده شده است که از پدرانی فاسد و مشرک، فرزندانی صالح

به وجود آمده اند که نمونه آن را در صحابیانی می بینیم که پدرانشان در سپاه مشرکان بوده و خودشان

در رکاب پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)شمشیر می­ زدند و در مقابل فرزندان برخی انبیا و اولیا نیز به کژراهه

کشیده شده اند.


بنابه اصل علیت غذای حرام بر روح و روان انسان بسیار تأثیر گذار است و این تأثیر بر روان فرزند به هیچ وجه

قابل انکار نیست. چنانکه در طول تاریخ غالب افراد فاسدی چون معاویه بن ابی سفیان از دامان کسانی چون

هند جگر خوار برآمده اند که سخن حق در آنها هیچ تأثیری نمی کند. کما اینکه امام حسین ـ علیه السلام ـ

در روز عاشورا فرمود:

شکمهای شما از حرام پر شده لاجرم سخن حق را شنوا نیستید.

Reza-D;891086 نوشت:

3 - این را هم جدید عرض میکنم برای تبیین بهتر موضوع. مگر نه اینکه میگویند حرام زادگان بیشترین احتمال برای دشمنی کردن با اهل بیت(ع) را دارند
خب بفرمائید این تاثیری که در آنها روی می دهد ، کجایش عین عمل خودشان است؟
دقت بفرمائید ، خودِ دشمنی را نمی گویم ، بلکه تاثیر حرام زادگی بر این احتمال را عرض می کنم


و هم چنین این مطلب رو ملاحظه بفرمائید

« البته همان گونه که در امور تکوینی آثاری که ایجاد می شود از شدت و ضعف برخوردار است،

در امور معنوی و تشریعی نیز چنین است؛به این معنا که بعضی از اسباب به قدری خطرناک است که فرصت جبران

را نیز از آدمی می گیرد، مثل خوردن سم مهلک که اثر وضعی آن هلاکت است.

بر خلاف وارد شدن میکروب کوچکی در بدن، که خیلی زود قابل مداوا است، آثار به جا مانده از رفتار گناه آلود

نیز چنین است که بسته به اندازه گناه و دانش و اختیار انسان در انجام آن متفاوت می باشد »

[="Tahoma"][="Navy"]پرسیدم آیا همانطور که شراب زوری ، با اینکه گناه نیست ، اما مست کنندگی آن سر جای خودش است
سنگ دل شدن در اثر مال حرامی که علم به حرام بودنش نداریم (به عنوان مثال) ، جدای از آنکه گناه نیست ، آیا اثرش پابرجاست؟

3 - این را هم جدید عرض میکنم برای تبیین بهتر موضوع. مگر نه اینکه میگویند حرام زادگان بیشترین احتمال برای دشمنی کردن با اهل بیت(ع) را دارند
خب بفرمائید این تاثیری که در آنها روی می دهد ، کجایش عین عمل خودشان است؟
دقت بفرمائید ، خودِ دشمنی را نمی گویم ، بلکه تاثیر حرام زادگی بر این احتمال را عرض می کنم

سلام
آثار مادی قهری است اما آثار معنوی تابع عدم تقصیر است
در خصوص حرامزاده فعلی به اومنسوب نیست بلکه ذاتش ناقص است. البته تاثیر فعل در حرامزادگی حتما ناشی از تقصیر زن و مرد است و الا نه شرعا و نه تکوینا حرامزادگی محقق نیست.
یا علیم[/]

این ، بحث اثر وضعی است.
چه ما بدانیم مالی حرام است ، چه ندانیم ، اثر وضعی سر جای خودش است.
تنها فرقش این است که اگر بدانیم حرام است و بخوریم ، روز قیامت عذاب می شویم ؛ اما وقتی ندانیم حرام است ، روز قیامت عذاب نمی شویم.

در نماز جمعه شهری شرکت کردم ، امام جمعه در بین صحبتهایشان فرمودند:
کسی گوشه خیابان نشسته و سطل ماستی را می فروشد. شما از او می خرید. دیگر نمی دانید که آیا او این سطل ماست را از جایی دزدیه ، یا نه. اگر او دزدیده باشد ، حتی اگر ندانید ، اثرش را روی شما و نسل شما خواهد گذاشت.

الان این یکی از مسایل مهم زندگی من است.
خانه خواهرم اصلا نمی روم. چون شوهرش گاهی قمار می کند.
چون نمی شود که بروم ولی وقتی پذیرایی کردند چیزی نخورم. یا جلوی غذا خوردن بچه هایم را بگیرم!

خانه خواهر دیگرم هم نمی روم. چون شوهرش خمس نمی دهد.

همه به من می گویند چرا در مجامع فامیلی شرکت نمیکنی!
من که نمی توانم حقیقتش را بگویم. ساکت می نشینم و شماتت ها را تحمل می کنم.

تا جایی که بتوانم و زورم برسد ، خانواده ام را نمی گذارم در عروسی ها شرکت کنند.
آخر کسی که ساز و آواز راه می اندازد و زن و دخترش با وضع بدی حرکات بدی را انجام می دهند ، می تواند اهل خمس دادن باشد؟؟

(البته گاهی هم می بینم که جلوی زن و بچه را گرفتن ، از لحاظ روانشناختی آثار بدی به بار می آورد و فضای خانه را منفی میکند و همه عصبی می شوند و ... لذا خودم را میزنم به آن راه که: ما علم نداریم و تحقیق هم واجب نیست و ان شاء الله اهل خمس هستند و همه چیز درست است)!

بصیر;891054 نوشت:
یعنی همان خدایی که به فلان لقمه ی حرام اثر تکوینی خاصی داده، او میتواند این اثر را از کسی که جهل به موضوع دارد، بر دارد و ترتیب اثر ندهد.

سلام
آیا این اتفاق می افتد؟
یعنی اگر کسی نادانسته ، مال حرامی را بخورد ، خدا حتما به خاطر اینکه او نمی دانسته ، اثرات تکوینی لقمه حرام را از او بر میدارد؟
اثرات تکوینی ، تابع علم داشتن یا نداشتن افراد نیستند، و خداوند ابا دارد از اینکه خلاف اسباب کاری را انجام دهد.
تنها در بحث معجزه ( و یا کرامت ) است که خداوند در مسایل تکوینی تغییر ایجاد می کند.

[="Tahoma"][="Navy"]سلام
اثر وضعی تابع اراده الهی است و از بیان شرع روشن میشود که آثار وضعی در صورت عدم تقصیر تغییر می کند
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

طوفان خورشیدی;891110 نوشت:
سلام
آیا این اتفاق می افتد؟
یعنی اگر کسی نادانسته ، مال حرامی را بخورد ، خدا حتما به خاطر اینکه او نمی دانسته ، اثرات تکوینی لقمه حرام را از او بر میدارد؟
اثرات تکوینی ، تابع علم داشتن یا نداشتن افراد نیستند، و خداوند ابا دارد از اینکه خلاف اسباب کاری را انجام دهد.
تنها در بحث معجزه ( و یا کرامت ) است که خداوند در مسایل تکوینی تغییر ایجاد می کند.

باسلام و احترام
جناب محی الدین، جواب سوال شما را در پست بعدی شما دادند.
باتشکر[/]

طوفان خورشیدی;891110 نوشت:
آیا این اتفاق می افتد؟
یعنی اگر کسی نادانسته ، مال حرامی را بخورد ، خدا حتما به خاطر اینکه او نمی دانسته ، اثرات تکوینی لقمه حرام را از او بر میدارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم رحمه الله وبرکاته
خدا حتی در بعضی جاها اجازه داده به قصد ضرورت مصرف شود

در جایی که خودش در ضرورت اجازه می دهد عقلا پذیرفته است که در جایی که خبر نداری و از نظر شرع عملت درست است این اثر را بخواهد بگذارد؟

اثر وضعی در عالم دنیا بر اساس اسباب است اما این به معنای اینه که خدا در همه شرایط عینا یکسان عمل کند یا شرایط را طوری کند که آن اثر بر طرف شود؟

طوفان خورشیدی;891110 نوشت:
ب کاری را انجام دهد.
تنها در بحث معجزه ( و یا کرامت ) است که خداوند در مسایل تکوینی تغییر ایجاد می کند.

آیا باید باب توبه بسته شود چون اثر وضعی دارد؟
یا آیاتی را که در مورد تبدیل گناه ها به حسنات است را؟

ببیند اثرات فعل در آخرت که عقل من وشواهدی که دارم می گوید متاثر از خود خدا است خدا بخواهد می بخشد نخواهد نمی بخشد.

اما اگر آثار عمل جاهل را جزب تاثیر قطعی عمل بدانیم پس خدا چرا تشریع می کند؟
و اگر هم باشد بنظر اسباب را محیا می کند
مثل جاهلی که پیامبر یا سخن پیامبری را نشنیده این فرد اگر شرایط را نداده بخشیده نمی شود؟

یا علی(ع)@};-

[="Black"]

Reza-D;890251 نوشت:
سلام به همه
می دانیم که درمواردی از احکام ، آنجایی که مکلف عِلم کامل به موضوع ندارد ، ممکن است اصل بر حلیت قرار داده شود
مثلاً زمانی که من به خانهء کسی میروم که اهل کسب حرام است ، اگر برای من غذا بیاورد در خوردنش شک میکنم
اینجا مراجع میگویند اگر اطمینان به حرام بودن آن غذا نداری ، خوردنش ایرادی ندارد و حلال است
یا مثلاً وقتی نمی دانیم گوشتی واقعاً بصورت اسلامی ذبح شده یا نه ، باز میگویند تا زمانی که یقین نکرده اید ، حلال است
حتی میگویند نیازی به تحقیق کردن هم نیست

سلام.
بنده به دلیل مشغله زیاد شاید نرسم هر روز به سایت مراجعه کرده و پاسخ دهم و همچنین مختصرا عرض می کنم
نقل است از عارف سالک مرحوم آیت الله بهجت که فرمود:
خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هر چند جایز است؛ ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می کند و یا سبب سلب توفیق می شود. [در محضر بهجت:2/246]

نقل های متعددی از اساتید اخلاق در اینباره وجود دارد که بنده یک نمونه از آن را نقل می کنم (هر چند موارد متعدد دیگری هم در ذهن دارم)
آیت الله آقاسید جمال الدین گلپایگانی زمانی که در اصفهان بودند حال و هوای معنوی عجیبی داشتند ایشان برای ادامه تحصیلات به نجف می روند علی‍رغم تحمل همه سختی ها و با وجود ذوق و شوق زائدالوصفی که برای رسیدن به نجف داشت، ولی بعد از ورود به این شهر می‍بیند که آن حال و هوای معنوی اصفهان را از دست داده، حال دعا و عبادت ندارد، لذا خیلی ناراحت و پریشان می‍شود‌. در حرم حضرت امیرالمومنین استغاثه بسیار می‍کند که ما با چه امیدی خدمت شما رسیدیم، ولی همه چیز را از دست داده‍ ایم. از حضرت استعانت طلبید‌. بعد از زیارت، در ایوان طلا، سیدی را می‍بیند که استخاره می‌گیرد‌. ایشان پیش آن سید می‌رود و درخواست استخاره می‌کند، سید نگاهی به او می‌اندازد و می‌گوید: سید اینجا اصفهان نیست، در عراق گوشت ها آبکشی نمی‍شود و نجس است، گوشت ها را آب بکش‌. این شخصیت بزرگوار مرحوم سید مرتضی کشمیری بود. در آن زمان در عراق گوشت خیلی ارزان و فراوان بود‌. ولی آب چون از چاه و به سختی تهیه می‌شد در نتیجه، آبکشی لازم که باید هنگام ذبح انجام شود، صورت نمی‌پذیرفت، لذا گوشت‍ها هنگام طبخ باید تطهیر می‌شد‌. ولی چون آقا سیدجمال از این موضوع بی اطلاع بود، به روال اصفهان عمل می‌کرد و اثر وضعی گوشت تطهیر نشده، در عبادات ایشان اثر گذاشته بود‌. آقا سیدجمال به دستور آقا سید مرتضی کشمیری عمل نمود، مجدداً حال و هوای معنوی را بدست آورد‌. باب آشنایی آقا سیدجمال با آقا سید مرتضی کشمیری از همین تقاضای استخاره آغاز شد و بعد از آن ایشان به خدمت مرحوم کشمیری می‌رسید و شاگردی ایشان را می‌نمود.
لذا می فرمایند در سیر و سلوک وجود استادی واصل برای انسان ضروری است که چنین مواردی را به انسان تذکر دهد.

در روایات هم به همین موضوع اشاره شده است که علاقمندان می توانند رجوع کنند یا از اساتیدی که در این موضوعات تبحر دارند سوال نمایند.
[/]

محی الدین;891139 نوشت:
سلام
اثر وضعی تابع اراده الهی است و از بیان شرع روشن میشود که آثار وضعی در صورت عدم تقصیر تغییر می کند

چون قرار بر بحث طلبگی است لذا عرض می کنم:

شکی نیست که نهایتا همه چیز تابع اراده الهی است و هیچ چیز از شمول اراده الهی خارج نیست.اما بنده با استدلال عرض کردم که اثر وضعی ، مستقل از علم داشتن یا نداشتن (یا به قول شما تفصیر داشتن یا نداشتن) است:

طوفان خورشیدی;891110 نوشت:

اثرات تکوینی ، تابع علم داشتن یا نداشتن افراد نیستند، و خداوند ابا دارد از اینکه خلاف اسباب کاری را انجام دهد.
تنها در بحث معجزه ( و یا کرامت ) است که خداوند در مسایل تکوینی تغییر ایجاد می کند.

گرچه تاثیر این امور در حد اقتضاء است و علت تامه نیستند.

شما برای اثبات گزاره خود ، چه استدلال عقلی یا نقلی دارید؟

رستگاران;891170 نوشت:
خدا حتی در بعضی جاها اجازه داده به قصد ضرورت مصرف شود

آن جاها دیگر اصلا گناه محسوب نمی شود ، چون با اجازه الهی است. بنابر این خارج از موضوع ماست.

رستگاران;891170 نوشت:
اثر وضعی در عالم دنیا بر اساس اسباب است اما این به معنای اینه که خدا در همه شرایط عینا یکسان عمل کند یا شرایط را طوری کند که آن اثر بر طرف شود؟

اثر وضعی در حد اقتضاء است ، نه علت تامه.
یعنی مثلا لقمه حرام (که علم به حرمت آن نداشته ایم) زمینه را برای قساوت قلب فراهم می کند، نه اینکه حتماً فرد را دچار قساوت کند.
در مسایل تربیتی ، باید از همین "زمینه ها" هم پرهیز کنیم. چون فراهم بودن زمینه یک امر منفی ، باعث آسانتر شدن تحقق آن امر منفی و سختتر شدن تحقق امر مثبت مقابل آن می شود.

رستگاران;891170 نوشت:
آیا باید باب توبه بسته شود چون اثر وضعی دارد؟

این به سئوال ما مربوط نیست.
توبه ، باعث رفع عذاب اخروی می شود نه رفع اثر وضعی.
اگر کسی ، کسی را به قتل برساند ، بعد توبه کند ، آیا به فرض قبولی توبه اش ، آن فرد مقتول زنده هم خواهد شد؟

رستگاران;891170 نوشت:
اگر آثار عمل جاهل را جزب تاثیر قطعی عمل بدانیم پس خدا چرا تشریع می کند؟

ببینید ، آثار هر گناهی را به چند قسمت می شود تقسیم کرد:

آثار اخروی:
که همان عذاب الهی است. اینها را خداوند اگر بخواهد می بخشد. اینها با توبه قابل رفع هستند و یا قابل تبدیل به ثواب (حسنه).

آثار دنیوی:
مثل مستی به دنبال خوردن شراب ، که عقل را از بین می برد و به بدن آسیب می زند. یا از بین رفتن حیات یک فرد مقتول.
اینها تابع اسباب است و گرچه خداوند می تواند آدم مرده را زنده کند ، اما چون جهان ، جهان اسباب است ، خداوند از غیر طریق اسباب کاری نمی کند (مگر بحث معجزه که خارج از موضوع ماست).
آیا اینها با توبه قابل رفع هستند؟ آیا خداوند اینها را به ثواب و حسنه تبدیل می کند؟ مثلا شرابی که خورده شده ، مستی ناشی از آن را تبدیل به هوش و حافظه زیاد می کند؟

رحمت;891215 نوشت:
نقل است از عارف سالک مرحوم آیت الله بهجت که فرمود:
خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد،هر چند جایز است؛ ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می کند و یا سبب سلب توفیق می شود.[در محضر بهجت:2/246]

نقل های متعددی از اساتید اخلاق در اینباره وجود دارد که بنده یک نمونه از آن را نقل می کنم (هر چند موارد متعدد دیگری هم در ذهن دارم)
آیت الله آقاسید جمال الدین گلپایگانی زمانی که در اصفهان بودند حال و هوای معنوی عجیبی داشتند ایشان برای ادامه تحصیلات به نجف می روند علی‍رغم تحمل همه سختی ها و با وجود ذوق و شوق زائدالوصفی که برای رسیدن به نجف داشت، ولی بعد از ورود به این شهر می‍بیند که آن حال و هوای معنوی اصفهان را از دست داده، حال دعا و عبادت ندارد، لذا خیلی ناراحت و پریشان می‍شود‌. در حرم حضرت امیرالمومنین استغاثه بسیار می‍کند که ما با چه امیدی خدمت شما رسیدیم، ولی همه چیز را از دست داده‍ ایم. از حضرت استعانت طلبید‌. بعد از زیارت، در ایوان طلا، سیدی را می‍بیند که استخاره می‌گیرد‌. ایشان پیش آن سید می‌رود و درخواست استخاره می‌کند، سید نگاهی به او می‌اندازد و می‌گوید: سید اینجا اصفهان نیست، در عراق گوشت ها آبکشی نمی‍شود و نجس است، گوشت ها را آب بکش‌. این شخصیت بزرگوار مرحوم سید مرتضی کشمیری بود. در آن زمان در عراق گوشت خیلی ارزان و فراوان بود‌. ولی آب چون از چاه و به سختی تهیه می‌شد در نتیجه، آبکشی لازم که باید هنگام ذبح انجام شود، صورت نمی‌پذیرفت، لذا گوشت‍ها هنگام طبخ باید تطهیر می‌شد‌. ولی چون آقا سیدجمال از این موضوع بی اطلاع بود، به روال اصفهان عمل می‌کرد و اثر وضعی گوشت تطهیر نشده، در عبادات ایشان اثر گذاشته بود‌.


احسنتم.
همینها منظور بنده است. اینها آثار وضعی گناهان هستند و "قهری" هستند.

بصیر;891054 نوشت:
یعنی همان خدایی که به فلان لقمه ی حرام اثر تکوینی خاصی داده، او میتواند این اثر را از کسی که جهل به موضوع دارد، بر دارد و ترتیب اثر ندهد.

محی الدین;891139 نوشت:
اثر وضعی تابع اراده الهی است و از بیان شرع روشن میشود که آثار وضعی در صورت عدم تقصیر تغییر می کند

سلام علیکم
منابع؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

طوفان خورشیدی;891225 نوشت:
آن جاها دیگر اصلا گناه محسوب نمی شود ، چون با اجازه الهی است. بنابر این خارج از موضوع ماست.

همین جهل بر موضوع بنا بر شرع درست است پس اینجا هم گناه و اثر وضعی گناه را رفع می کند(در آخرت) در دنیا هم همین طور خدا در شفا را قرار داده و در قتل قصاص یا بخشش را

طوفان خورشیدی;891225 نوشت:
یعنی مثلا لقمه حرام (که علم به حرمت آن نداشته ایم) زمینه را برای قساوت قلب فراهم می کند، نه اینکه حتماً فرد را دچار قساوت کند.
در مسایل تربیتی ، باید از همین "زمینه ها" هم پرهیز کنیم. چون فراهم بودن زمینه یک امر منفی ، باعث آسانتر شدن تحقق آن امر منفی و سختتر شدن تحقق امر مثبت مقابل آن می شود.

زمینه هم ایجاد شود با جایگزینی زمینه ایی دیگر حل نمی شود؟
لقمه حلال و حرام تنها خوراک خوک و سگ و مردار نیست بلکه پول حرام هم هست که خب این پول اگر غذای سالم بگیریم تنها اثر وضعی آخرتی ان می ماند که خدا خود آن را رفع می کند
اگر هم کلی بخواهیم بدانیم غذا خوردن سم هم ایجاد می کند در بدن اما بر اساس اسباب دیگر دفع می شود.

طوفان خورشیدی;891225 نوشت:
مثل مستی به دنبال خوردن شراب ، که عقل را از بین می برد و به بدن آسیب می زند. یا از بین رفتن حیات یک فرد مقتول.

در مستی همه هر مست کننده ایی را بخورند مست می شوند؟
قتل هم که قصاص دارد و بخشش

طوفان خورشیدی;891225 نوشت:
اینها تابع اسباب است و گرچه خداوند می تواند آدم مرده را زنده کند ، اما چون جهان ، جهان اسباب است ، خداوند از غیر طریق اسباب کاری نمی کند (مگر بحث معجزه که خارج از موضوع ماست).
آیا اینها با توبه قابل رفع هستند؟ آیا خداوند اینها را به ثواب و حسنه تبدیل می کند؟ مثلا شرابی که خورده شده ، مستی ناشی از آن را تبدیل به هوش و حافظه زیاد می کند؟

اینکه خدا غیر اسباب کاری نمی کند بنظرم صحیح نیست(جهان بر اساس سبب هست اما به خواست خدا این اسباب شکل گرفته) و خود خدا می تواند این اسباب را تغییر دهد. چون سنت قطعیه اراده خدا است که بر هر چیز بخواد قرار بگیرد می گیرد.

روند طبیعی خواست خدا بر بودن قوانین است
اگر مبهم است بگویید بیشتر شرح دهم و اگر خطا است بفرمایید.
یا علی(ع)@};-[/]

سلام وعرض احترام
باتوجه به این که جناب بصیر مسافرت تشریف بردن تا تعیین کارشناس برای موضوع بسته میشود
باتشکر

Reza-D;891080 نوشت:
حال اگر فرض کنیم خوردن مال حرام مثلاً باعث سنگ دل شدن میشود ، اینکه نمی دانم غذای میزبان آلوده به حرام است یا نه ، تکلیف شرعیش این است که اصل را بر حلیت بگذارم. اما آیا این غذا دیگر مرا سنگدل نخواهد کرد؟ دقت کنید بزرگوار اثر تکوینی در دنیا را عرض میکنم ، نه اینکه از نظر اخروی گناه است یا نه

باسلام و احترام.
مست شدن بر اثر خوردن شراب غیر اختیاری، اثری است وضعی اما از نوع مادی که چاره ای جز آن نیست. ولی خوردن مال حرام غیر عمدی اگر بخواهد باعث سنگ شدن دل بشود اثری وضعی از نوع معنوی خواهد بود که از قدرت مکلف خارج است لذا بعید است که مولا چنین کاری بکند. از این رو آثار وضعی معنوی بر اثر گناه غیر اختیاری برداشته شده است.
منظور از اثر وضعی معنوی، در بیان بنده، آثاری هستند که سلب هدایت می کنند و باعث عاقبت به شری و ارتکاب سیئات و در نتیجه عذاب اخروی را در پیش خواهند داشت.

محی الدین;891098 نوشت:
این را هم جدید عرض میکنم برای تبیین بهتر موضوع. مگر نه اینکه میگویند حرام زادگان بیشترین احتمال برای دشمنی کردن با اهل بیت(ع) را دارند
خب بفرمائید این تاثیری که در آنها روی می دهد ، کجایش عین عمل خودشان است؟
دقت بفرمائید ، خودِ دشمنی را نمی گویم ، بلکه تاثیر حرام زادگی بر این احتمال را عرض می کنم

باسلام و احترام
شخصی که حرام زاده شد، سنگ دل نمیگردد، بد ذات نمی شود، منتهای چون والدین درست وحسابی نداشته، اسباب هدایت تکوینی به طور کامل و صحیح برای او فراهم نبوده است نه این که ذاتش بد شده باشد بلکه فقط برخی از موجبات هدایت خاصه را ندارد از این رو ممکن است دچار برخی خطاها بشود نه این که حتما خطاکار می شود و مجبور به خطا می گردد. در عین حال می تواند از سایر اسباب هدایت استفاده کند. این که لقمه ای حرام ولی ناخواسته را خورده، باعث نمی شود که او از سایر اسباب هدایت محروم شود. اسباب هدایت، یکی دو تا نیست که اگر از جنبه ای محروم شود سایر جنبه های هدایت را هم از دست بدهد.

[="Tahoma"][="Blue"]

طوفان خورشیدی;891225 نوشت:
اثر وضعی در حد اقتضاء است ، نه علت تامه.
یعنی مثلا لقمه حرام (که علم به حرمت آن نداشته ایم) زمینه را برای قساوت قلب فراهم می کند، نه اینکه حتماً فرد را دچار قساوت کند.
در مسایل تربیتی ، باید از همین "زمینه ها" هم پرهیز کنیم. چون فراهم بودن زمینه یک امر منفی ، باعث آسانتر شدن تحقق آن امر منفی و سختتر شدن تحقق امر مثبت مقابل آن می شود.

احسنتم. این جمله ی خوبی است. ما هم همین را می گوییم. نهایت اثری که لقمه حرام برای شخصی که اصلا علمی به آن ندارد، همین است که در حد اقتضا اثر داشته باشد یعنی علت تامه نباشد.
رحمت;891215 نوشت:
نقل است از عارف سالک مرحوم آیت الله بهجت که فرمود:
خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد،هر چند جایز است؛ ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می کند و یا سبب سلب توفیق می شود.[در محضر بهجت:2/246]

مسلم این است که منظور آیت الله بهجت و امثالهم مواردی است که فرد بتواند از مال حرام یا شبهه ناک اجتناب کند و نکند.

رحمت;891215 نوشت:
نقل های متعددی از اساتید اخلاق در اینباره وجود دارد که بنده یک نمونه از آن را نقل می کنم (هر چند موارد متعدد دیگری هم در ذهن دارم)
آیت الله آقاسید جمال الدین گلپایگانی زمانی که در اصفهان بودند حال و هوای معنوی عجیبی داشتند ایشان برای ادامه تحصیلات به نجف می روند علی‍رغم تحمل همه سختی ها و با وجود ذوق و شوق زائدالوصفی که برای رسیدن به نجف داشت، ولی بعد از ورود به این شهر می‍بیند که آن حال و هوای معنوی اصفهان را از دست داده، حال دعا و عبادت ندارد، لذا خیلی ناراحت و پریشان می‍شود‌. در حرم حضرت امیرالمومنین استغاثه بسیار می‍کند که ما با چه امیدی خدمت شما رسیدیم، ولی همه چیز را از دست داده‍ ایم. از حضرت استعانت طلبید‌. بعد از زیارت، در ایوان طلا، سیدی را می‍بیند که استخاره می‌گیرد‌. ایشان پیش آن سید می‌رود و درخواست استخاره می‌کند، سید نگاهی به او می‌اندازد و می‌گوید: سید اینجا اصفهان نیست، در عراق گوشت ها آبکشی نمی‍شود و نجس است، گوشت ها را آب بکش‌. این شخصیت بزرگوار مرحوم سید مرتضی کشمیری بود. در آن زمان در عراق گوشت خیلی ارزان و فراوان بود‌. ولی آب چون از چاه و به سختی تهیه می‌شد در نتیجه، آبکشی لازم که باید هنگام ذبح انجام شود، صورت نمی‌پذیرفت، لذا گوشت‍ها هنگام طبخ باید تطهیر می‌شد‌. ولی چون آقا سیدجمال از این موضوع بی اطلاع بود، به روال اصفهان عمل می‌کرد و اثر وضعی گوشت تطهیر نشده، در عبادات ایشان اثر گذاشته بود‌. آقا سیدجمال به دستور آقا سید مرتضی کشمیری عمل نمود، مجدداً حال و هوای معنوی را بدست آورد‌. باب آشنایی آقا سیدجمال با آقا سید مرتضی کشمیری از همین تقاضای استخاره آغاز شد و بعد از آن ایشان به خدمت مرحوم کشمیری می‌رسید و شاگردی ایشان را می‌نمود.

در داستان بالا هم که فرمودید توفیقاتی از او سلب شده بود، و ایشان رعایت کردند و اثرات برگشت، به خاطر این بود که ایشان اثر را احساس کردند تغییر در زندگی را حس کرده بودند به همین مقدار برای او تکلیف حاصل شده که باید دنبال رفع عیب و نقص باشد. شما هم اگر به مقامی رسیدید که بتوانید اثر و تغییر توفیقات را حس کنید، بر شما تکلیف است که رعایت کنید.
زراره;891300 نوشت:
سلام علیکم
منابع؟

قرآن می فرماید : لایکلف الله نفسا الا ما آتاها.
خدا تا کسی علم به او نرسیده باشد، تکلیف نمی کند.
پس وقتی علم نیست، اثراتی که موجب عذاب و مواخذه ی فرد یا سلب هدایت از او بشود، از او برداشته می شود. لذا طبق قاعده ی قبح عقاب بلا بیان، که یک قاعده ی عقلی است، خداوند از کسی که علمی ندارد تکلیفی نمی خواهد هر چند توفیقاتی از او سلب شود.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بصیر;893482 نوشت:
در داستان بالا هم که فرمودید توفیقاتی از او سلب شده بود، و ایشان رعایت کردند و اثرات برگشت، به خاطر این بود که ایشان اثر را احساس کردند تغییر در زندگی را حس کرده بودند به همین مقدار برای او تکلیف حاصل شده که باید دنبال رفع عیب و نقص باشد. شما هم اگر به مقامی رسیدید که بتوانید اثر و تغییر توفیقات را حس کنید، بر شما تکلیف است که رعایت کنید.

بسم الله ارحمن الرحیم

الهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

استاد راهی نیست از طریق غیر اجتناب آثار لقمه شبهه و حرام را دفع کنیم؟

یا علی(ع)@};-[/]

بصیر;892747 نوشت:
مست شدن بر اثر خوردن شراب غیر اختیاری ، اثری است وضعی اما از نوع مادی که چاره ای جز آن نیست. ولی خوردن مال حرام غیر عمدی اگر بخواهد باعث سنگ شدن دل بشود اثری وضعی از نوع معنوی خواهد بود که از قدرت مکلف خارج است
سلام استاد عزيز
شما اينجا اينجا اثرات را به دو گروه مطلق تقسيم كرديد.
مادي و معنوي. اما شما بهتر از من مي دانيد كه اين اثرات در بيشتر موارد توأم هستند
يعني هر فعل حرامي ، هر دو اثر منفيِ مادي و معنوي را با هم دارد و حتي گاهي آنقدر اين دو اثر در هم گره خورده اند كه تفكيك كامل بين آنها دشوار است

بصیر;892754 نوشت:
شخصی که حرام زاده شد، سنگ دل نمیگردد، بد ذات نمی شود، منتهای چون والدین درست وحسابی نداشته، اسباب هدایت تکوینی به طور کامل و صحیح برای او فراهم نبوده است نه این که ذاتش بد شده باشد بلکه فقط برخی از موجبات هدایت خاصه را ندارد از این رو ممکن است دچار برخی ناپختگی ها بشود که نتیجه اش برخی از اعمال سنگدلانه خواهد بود
بعيد مي دانم اينطور باشد
چون آنچه در روايات ديده ام ، ايراد به نفس حرامزادگي بوده ، نه تاثيرات تربيتي! كما اينكه الان در اروپا زنها و مردها بدون ازدواج سال ها با هم زندگي مي كنند و فرزند دار ميشوند و آنها را بزرگ مي كنند. اما همچنان به فرزندان آنها گفته ميشود حرام زاده! و مسلماناني هستند كه در همان روزهاي ابتدايي تولد فرزند از يكديگر جدا ميشوند و فرزند بدون پدر يا مادر بزرگ ميشود ، اما به اين كودك ميگويند حلال زاده
اگر منظور ائمه(ع) آنچه بود كه شما ميفرمائيد ، بايد به عدم وجود تربيت اشاره ميكردند چون همانطور كه عرض شد ، نداشتن شرايط تربيتي مناسب در حلال زاده ها نيز فراوان ديده ميشود

بصیر;893482 نوشت:
نهایت اثری که لقمه حرام برای شخصی که اصلا علمی به آن ندارد، همین است که در حد اقتضا اثر داشته باشد
باشد ، همين مقدار اثر دارد يا نه؟

بصیر;893482 نوشت:
در داستان بالا هم که فرمودید توفیقاتی از او سلب شده بود، و ایشان رعایت کردند و اثرات برگشت، به خاطر این بود که ایشان اثر را احساس کردند تغییر در زندگی را حس کرده بودند به همین مقدار برای او تکلیف حاصل شده که باید دنبال رفع عیب و نقص باشد. شما هم اگر به مقامی رسیدید که بتوانید اثر و تغییر توفیقات را حس کنید، بر شما تکلیف است که رعایت کنید
استاد عزيز از شما بعيد است!
اينكه ايشان اثرات را احساس مي كنند و منِ نوعي كه مقام ايشان را ندارم احساس نمي كنم ، دليل بر عدم وجود اثر است؟!
بعد اينكه اصلاً ايشان چه چيزي را احساس كردند؟ غير از اين است كه اثري بوده كه احساس كرده و متوجه شدند اثري منفي در كارشان پيش آمده؟

بصیر;893482 نوشت:
در داستان بالا هم که فرمودید توفیقاتی از او سلب شده بود،

همین ، اثر بد لقمه شبهه ناک است دیگر!
با وجودیکه "علم به حرمت آن کار" نداشته ، اما اثر خودش را گذاشته است.

بصیر;893482 نوشت:
قرآن می فرماید : لایکلف الله نفسا الا ما آتاها.
خدا تا کسی علم به او نرسیده باشد، تکلیف نمی کند.

منظور قرآن این است که خداوند کسی را که در موردی علم نداشته و از روی جهل ، کار نادرستی را انجام داده ، در " آخرت " "عذاب" نمی کند.
در حالیکه حرف ما در خصوص "عذاب اخروی" نیست.
عذاب اخروی ، مربوط به مسایل "تشریعی" است.
حرف ما در خصوص "مسایل تکوینی" است.
حرف ما اصلا درباره "تکلیف" و "عذاب اخروی" نیست. معلوم است که اینها تابع "علم فرد" است.

در این ماجرای واقعی دقت کنیم:
نام شیخ فضل الله نوری را حتماً شنیده اید. نوه ایشان رئیس توده ای های ایران بود. ایشان پسر هرزه ای داشت که وقتی شیخ فضل الله را دار می زدند، در پای دار کف می زد. در زندان قبل از اعدام کسی به ایشان گفته بود: که شما چرا پسرتان اینقدر هرزه شده است؟ ایشان فرمود: می دانستم هرزه می شود، چون در نجف بودم و مادرش شیر نداشت دادیم به زنی تا به او شیر بدهد. بعداً فهمیدم او زن هرزه ای بوده و به امیرالمؤمنین توهین می کرده است و فحش می داده است و شیری که این ناصبی در حلق بچه من ریخته، از این بهتر نمی شود.

بصیر;892747 نوشت:
مست شدن بر اثر خوردن شراب غیر اختیاری، اثری است وضعی اما از نوع مادی که چاره ای جز آن نیست. ولی خوردن مال حرام غیر عمدی اگر بخواهد باعث سنگ شدن دل بشود اثری وضعی از نوع معنوی خواهد بود که از قدرت مکلف خارج است لذا بعید است که مولا چنین کاری بکند. از این رو آثار وضعی معنوی بر اثر گناه غیر اختیاری برداشته شده است.

گویا نظر شریف حضرتعالی این است که اثر وضعی ، فقط مادی است (مثل مست شدن) و اثر وضعی معنوی ندارد.

در این ماجرای واقعی هم دقت کنیم:
آقاشیخ عباس قمی می فرمود که شبی به میهمانی رفتم و در آن شب، نتوانستم نماز شب بخوانم و نماز صبح را هم نزدیک طلوع آفتاب خواندم و تا چهل شب نتوانستم نماز شب بخوانم یعنی حال نماز شب خواندن را نداشتم. تحقیق کردم که و متوجه شدم که این فرد کسی است که بعداز ظهرها وام ربوی به مردم می دهد. این لقمه برای آقا شیخ عباس قمی شبهه ناک بوده است زیرا خبر نداشته است ولی باعث شده است که ایشان نتواند چهل شب نماز شب بخواند. حالا وای به حال کسی که عمدا ربا خواری کند.

منبع: http://samtekhoda.tv3.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=1078:911220&catid=34:hosseini&Itemid=300

طوفان خورشیدی;893757 نوشت:
در این ماجرای واقعی هم دقت کنیم:
آقاشیخ عباس قمی می فرمود که شبی به میهمانی رفتم و در آن شب، نتوانستم نماز شب بخوانم و نماز صبح را هم نزدیک طلوع آفتاب خواندم و تا چهل شب نتوانستم نماز شب بخوانم یعنی حال نماز شب خواندن را نداشتم. تحقیق کردم که و متوجه شدم که این فرد کسی است که بعداز ظهرها وام ربوی به مردم می دهد. این لقمه برای آقا شیخ عباس قمی شبهه ناک بوده است زیرا خبر نداشته است ولی باعث شده است که ایشان نتواند چهل شب نماز شب بخواند. حالا وای به حال کسی که عمدا ربا خواری کند.

سلام علیکم

خدا خیرتان بدهد

این روایت هم بنوعی گویای اثر وضعی عمل و تاثیر سیره تکوینی است ؛ ولی در عین حال بواسطه آگاهی و توجه , ناپایدار و قابل رفع است لذا برای ایشان جنبه تنبیهی داشت چنانکه در روایت سید جمال الدین گلپایگانی رحمه الله همین شد و توجه این بزرگواران بیشتر شده

ولی برای کسی که نمیداند بالاخره یک بار این حس در او بوجود آمده که مشکلی هست . مثلا گرسنه ای که شکمش خالی است بدنبال راه حل میرود و خداوند روزی اش را میدهد ولی سانی هستند که چنین مشکل برایشان ایجاد میشود به اندازه یک گرسنه بدنبال راه حل نمیروند. اگر خدا رفع مشکل روزیشان کند به اندازه یک گرسنه که طالب نان است طالب آن نیستند و بر آن اصرار نمیورزند.

در مورد آیت الله شیخ فضل الله نوری که میفرمایند پسرم از زن فاجره ناصبی شیر خورده لذا چنین کاری میکند فکر نمیکنم این مساله برای در نظر گرفتن علت تامه این انحراف کافی باشد.

چنانکه پسران حضرت آدم از یک مادر و پدر بودند و غذایشان جدا نبود تربیت شان هم همینطور . در اینجا دیگر نفس است که تعئین تکلیف میکند که شخص چه باشد
و بعد اثرات وضعی و تکوینی ذیل آن انتخاب جمع میشود و شکل میگیرد. اگر خارج از آن انتخاب باشد شکل منظم و منسجمی نخواهد داشت.

فاتح;893781 نوشت:
در مورد آیت الله شیخ فضل الله نوری که میفرمایند پسرم از زن فاجره ناصبی شیر خورده لذا چنین کاری میکند فکر نمیکنم این مساله برای در نظر گرفتن علت تامه این انحراف کافی باشد
سلام برادر "فاتح" عزیز
اتفاقاً جناب
"طوفان خورشیدی" هم در چند پست قبل اشاره کرده بودند که علت تامه نیست

1 - حرف بر سر این است که فرضاً اگر من لقمه ای حرام "بدون اطلاع" خوردم ، آیا اثری روی من دارد یا خیر؟
میزان اثر هم مورد بحث است ، اما اصل بحث روی خود اثرگذاری است ، جدای از اینکه مقدار این تاثیرگذاری کم باشد یا زیاد

2 - اگر این تاثیر (حال به هر مقدار) وجود دارد ، آیا امکان جلوگیری از این تاثیر وجود دارد؟
مثلاً به علت کار خوبی که انجام داده ایم (یا بعداً انجام میدهیم) خداوند اثر منفیِ آن لقمهء حرام را از بین ببرد

3 - آیا این تاثیرگذاری بر روی انسان های مختلف متفاوت است؟ یعنی تابع شخصیت افراد است یا برای همه یکسان است؟

4 - اگر این تاثیرگذاری برای افراد مختلف متفاوت است ، تفاوتش به چه شکل است؟
الف) هر چه انسان مقام بالاتری داشته باشد ، تاثیر اعمال منفیِ بدون علم بر او کمتر خواهد بود؟
ب) یا بالعکس ، هر چه مقامش بالاتر باشد ، تاثیر اینگونه اعمال را بیشتر از یک فرد عادی خواهد دید؟

Reza-D;893810 نوشت:
سلام برادر "فاتح" عزیز
اتفاقاً جناب "طوفان خورشیدی" هم در چند پست قبل اشاره کرده بودند که علت تامه نیست

1 - حرف بر سر این است که فرضاً اگر من لقمه ای حرام "بدون اطلاع" خوردم ، آیا اثری روی من دارد یا خیر؟
میزان اثر هم مورد بحث است ، اما اصل بحث روی خود اثرگذاری است ، جدای از اینکه مقدار این تاثیرگذاری کم باشد یا زیاد

2 - اگر این تاثیر (حال به هر مقدار) وجود دارد ، آیا امکان جلوگیری از این تاثیر وجود دارد؟
مثلاً به علت کار خوبی که انجام داده ایم (یا بعداً انجام میدهیم) خداوند اثر منفیِ آن لقمهء حرام را از بین ببرد

3 - آیا این تاثیرگذاری بر روی انسان های مختلف متفاوت است؟ یعنی تابع شخصیت افراد است یا برای همه یکسان است؟

4 - اگر این تاثیرگذاری برای افراد مختلف متفاوت است ، تفاوتش به چه شکل است؟
الف) هر چه انسان مقام بالاتری داشته باشد ، تاثیر اعمال منفیِ بدون علم بر او کمتر خواهد بود؟
ب) یا بالعکس ، هر چه مقامش بالاتر باشد ، تاثیر اینگونه اعمال را بیشتر از یک فرد عادی خواهد دید؟

عرض سلام و تسلیت این ایام بخدمت شما و دوستان عزیز

اثر وضعی خودش را که میگذارد از این موضوع گریزی نیست . حال بروز و ظهور آن در نفس و اعمال تا چه حد است بستگی به فرد دارد در همه افراد مساوی نیست.

مثلا کسی که اهل نماز باشد و گناهان کبیره را مرتکب نشود و اهل توبه باشد در اقل زمان خداوند این سیئه را به حسنه تبدیل میکند .

کسی مثل شیخ عباس قمی و سیدجمال و .. اینطور اند

ولی کسی که مراقبت کمتری دارد ممکن است تاوان چهل روزه و بیشتر بدهد آنطور که آیت الله بهجت رحمه الله تذکر دادند

یک عده هم هستند که چنین نیستند و اشتهایشان به حرام بازتر میشود.

البته اینها که فرمودید سوالات خود بنده هم هست . و بدنبال پاسخ کامل و دقیق هستم . آنچه هم که عرض شد تا به الان در برخی متون دیده ام که بصورت مضمونی که در ذهن بود نقل کردم.

[="Tahoma"][="Blue"]

رستگاران;893484 نوشت:
استاد راهی نیست از طریق غیر اجتناب آثار لقمه شبهه و حرام را دفع کنیم؟

اگر کسی به آنچه خداوند متعال برای او تکلیف کرده در حد توان، و به اندازه ی علم خود به حلال و حرام، عمل کند و از محرمات و شبهات به اندازه ی علم و تکلیفی که دارد اجتناب کند، از اثرات لقمه ی حرام در امان خواهد بود. به فضل الهی از اثرات لقمه ی حرامی که هم که علم به آن ندارد، خداوند متعال او را اجتناب خواهد داد و با خبر خواهد کرد. هر چند اثرات لقمه ی حرامی که علم به آن نداریم، در برابر اثرات لقمه ی حرامی که عالم به حرمت آن هستیم، بسیار ناچیز است و موجب هلاکت یا شقاوت آدمی نخواهد شد.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

Reza-D;893488 نوشت:
اما شما بهتر از من مي دانيد كه اين اثرات در بيشتر موارد توأم هستند
يعني هر فعل حرامي ، هر دو اثر منفيِ مادي و معنوي را با هم دارد و حتي گاهي آنقدر اين دو اثر در هم گره خورده اند كه تفكيك كامل بين آنها دشوار است

همانطور که خودتان اشاره کردید« هر فعل حرامی» دو اثر منفی مادی و معنوی را دارد. بحث ما بر سر جایی است که علم به حرمت نداریم و بعد کشف می شود که آنچه خوردیم حرام بوده.
پس وقتی علم به حرمت نیست، اثر معنوی ای که هلاک کننده باشد و باعث عقاب گردد از شخص جاهل به موضوع برداشته خواهد شد به فضل الهی.

Reza-D;893488 نوشت:
بعيد مي دانم اينطور باشد
چون آنچه در روايات ديده ام ، ايراد به نفس حرامزادگي بوده ، نه تاثيرات تربيتي!

در باب این روایات در هیمن سایت، بحثهای مفصلی شده، مرحوم مجلسی هم روایات را آورده و در ذیل آنها بحث عدالت الهی را مطرح کرده و به توجیه این دسته روایات پرداخته. سایر علما هم به بررسی سندی این روایات پرداخته اند در نتیجه، روایاتی که ذات فرد ولدالزنا را مذمت کرده اند ناظر به افراد خاص بوده و در برخی موارد به حسب موارد غالبی بوده است، یعنی چون غالب دشمنان اهل بیت، ولد الزنا بوده اند، ذات افراد ولدالزنا، مذمت شده است و الا در روایات دیگر داریم که ولد الزنا اگر کار خیری انجام دهد نسبت به آن اعمال، پاداش داده می شود و این نشان از این است که ذات او را خراب ندانسته اند بلکه در نهایت می توان گفت، ولد الزنا ناقص از برخی اسباب هدایت است مثل افرادی که در خانواده های مجرم به دنیا می آیند از برخی اسباب هدایت که مومنین به خاطر خانواده های خوبشان بهره مند هستند، مولودین در خانواده ی های مجرم، مرحومند اما چه بسا فرزندانی از این خانواده ها دیده شده که از باقی اسباب هدایت الهی استفاده کرده اند و عاقبت به خیر شده اند و از خیلی افراد با شرایطِ سازگار و خوب هم، جلوتر افتاده اند.

Reza-D;893488 نوشت:
كما اينكه الان در اروپا زنها و مردها بدون ازدواج سال ها با هم زندگي مي كنند و فرزند دار ميشوند و آنها را بزرگ مي كنند. اما همچنان به فرزندان آنها گفته ميشود حرام زاده!

کسی حق ندارد به بچه های آنها حرام زاده بگوید. فرزندانی که در ادیان دیگر از پدران و مادرانی بوجود می آیند که عقد شرعی اسلامی برای آنها خوانده نشده، فرزندان همان زن و مرد هستند و طبق حدیث امام صادق علیه السلام، ازدواج آنها طبق ملل و دین خودشان هست و از جهت اسلام، زن و شوهر محسوب می شوند و با فرزندانشان معامله حرام زاده نمی کنند. مگر این که خودشان هم بدانند بدون قانونِ خودشان با هم همبستر شده باشند.

Reza-D;893488 نوشت:
باشد ، همين مقدار اثر دارد يا نه؟

بله. ما که منکر اصل اثر نشدیم، منتها این را می خواهیم اشاره کنیم که اثر لقمه ی حرامی که بدون اختیار و بدون علم و بدون بی احتیاطی مصرف شده، اثر چندانی نخواهد بود که باعث گمراهی و ضلالت بشود.

Reza-D;893488 نوشت:
اينكه ايشان اثرات را احساس مي كنند و منِ نوعي كه مقام ايشان را ندارم احساس نمي كنم ، دليل بر عدم وجود اثر است؟!

دلیل بر عدم اثر نیست، دلیل بر روح لطیف ایشان هست که اثرات ریز و ظریف را هم متوجه می شوند و چون می توجه می شوند، باید از چیزی که توجه به آن دارد و احساس خطر و نقص می کند اجتناب کند.
من نوعی اگر به مقام آنها نرسیده باشم فعلا باید از محرمات و شبهات اجتناب کنم تا از اثرات هولناک گناهان و شبهاتی که علم به شبهه بودنِ آنها دارم مصون و در امان باشم.
تا به جایی برسیم که بتوانیم اثرات دقیقتر و ظریفتر را هم حس کنیم و از آنها هم اجتناب نماییم.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

طوفان خورشیدی;893756 نوشت:
همین ، اثر بد لقمه شبهه ناک است دیگر!

بحث لقمه ی حرام و لقمه شبهه ناک را با لقمه ای که هیچ علمی به آن نداریم و احتمال شبهه ناک بودنِ آن را هم نمی دهیم خلط نکنید. لقمه ی شبهه ناک هم چون علم اجمالی به حرمت آن داریم، بحثش مجزاست و از جهت اخلاقی باید از آن اجتناب کرد تا از اثرات سوء و احتمالی آن در امان باشیم. هر چند به اندازه ی اثرات لقمه ی حرامی که از روی علم و قصد هست، نیستند.

طوفان خورشیدی;893756 نوشت:
نام شیخ فضل الله نوری را حتماً شنیده اید. نوه ایشان رئیس توده ای های ایران بود. ایشان پسر هرزه ای داشت که وقتی شیخ فضل الله را دار می زدند، در پای دار کف می زد. در زندان قبل از اعدام کسی به ایشان گفته بود: که شما چرا پسرتان اینقدر هرزه شده است؟ ایشان فرمود: می دانستم هرزه می شود، چون در نجف بودم و مادرش شیر نداشت دادیم به زنی تا به او شیر بدهد. بعداً فهمیدم او زن هرزه ای بوده و به امیرالمؤمنین توهین می کرده است و فحش می داده است و شیری که این ناصبی در حلق بچه من ریخته، از این بهتر نمی شود.

نباید داستان را جوری تصویر نمود که اگر شخصی بدون اختیار، لقمه ای حرام یا غذایی از دست فرد ناپاکی خورد، حتما عاقبت به شر می شود. این خلاف عدالت الهی، خلاف قرآن و روایات است.
در صورت صحت این حکایت، حتما منظور شیخ فضل الله این بوده: من که در تربیت او کوتاهی نکرده ام، نطفه ی او هم که مشکلی نداشته، پس عاملی که زمینه ساز شرارت او شده، همان لقمه ی آن زن ناصبیه بوده.
باز تاکید می کنم که زمینه ساز بوده نه این که از علل تامه محسوب شود.
یعنی این پسر با زمینه نامساعدی که داشته به همراه سوء اختیاری که کرده، دست به چنین عملی زده. خدا هم روز قیامت او را بابت سوء اختیارش مواخذه می کند نه به خاطر لقمه ی ناخواسته ای که دایه اش به او داده و به اندازه علم و اختیار و تربیتی که در خانواده ای عالم داشته.[/]

طوفان خورشیدی;893757 نوشت:
در این ماجرای واقعی هم دقت کنیم:
آقاشیخ عباس قمی می فرمود که شبی به میهمانی رفتم و در آن شب، نتوانستم نماز شب بخوانم و نماز صبح را هم نزدیک طلوع آفتاب خواندم و تا چهل شب نتوانستم نماز شب بخوانم یعنی حال نماز شب خواندن را نداشتم. تحقیق کردم که و متوجه شدم که این فرد کسی است که بعداز ظهرها وام ربوی به مردم می دهد. این لقمه برای آقا شیخ عباس قمی شبهه ناک بوده است زیرا خبر نداشته است ولی باعث شده است که ایشان نتواند چهل شب نماز شب بخواند. حالا وای به حال کسی که عمدا ربا خواری کند.

حسنات الابرار، سیئات المقربین. خدا با امثال شیخ عباس قمی ها که روح لطیفتری پیدا کرده اند معامله ی دیگری می کند، از آنها توقع دیگری است، آنها به ظرافتهای بیشتری دارند، ظرافتها، بیشتر روی آنها اثر می کند. چه بسا افراد دیگری از مومنین در آن مجلس بوده اند که در مقام شیخ عباس قمی نبوده اند، ولی دربین این چهل روزی که شیخ عباس، نماز شب موفق نشدند، آن مومنین نمازشبی هم خوانده باشند و اثر وضعی ای که می فرمایند برای آن مومنین به صورتی دیگر جلوه کرده باشد.
ما با یک یا دو داستان نمی توانیم اثر وضعی برای لقمه ی حرام غیر عمدی بار کنیم، ما در روایات چنین اثراتی ندیدیم.
آنچه که دیده ایم این بوده که حضرت موسی از بدو تولد در دامن فرعون حرام لقمه و با غذای او بزرگ شده ولی همچنان موسایِ خدا بوده.
حضرت یوسف علیه السلام در دربار عزیز مصر بزرگ شده و از غذای آنها خورده، ولی از یوسف بودنِ او چیزی کم نشده.
موسی بن جعفر علیه السلام که در زندانهای هارون الرشید ملعون بوده از چه غذایی تناول می فرمودند؟ مائده ی آسمانی برایشان می آمده؟
امام رضا علیه السلام در دربار مامون ملعون زندگی کرده اما امام باقی مانده و توفیقاتی از او سلب نگشته.
ما باید به این حکایات هم توجه داشته باشیم.

بصیر;893851 نوشت:
وقتی علم به حرمت نیست، اثر معنوی ای که هلاک کننده باشد و باعث عقاب گردد از شخص جاهل به موضوع برداشته خواهد شد به فضل الهی
در حد زمینه سازی چه؟ اثر دارد؟
اگر دارد ، چه مقدار؟

بصیر;893851 نوشت:
در نهایت می توان گفت، ولد الزنا ناقص از برخی اسباب هدایت است
اگر این نقص به دلیل عدم وجود شرایط مناسب رشد و تربیت برای این افراد باشد
مثلاً بخاطر نداشتن پدر یا بی خیال بودن والدین و..... بنده حرفی ندارم
اما اگر خودِ ولدالزنا بودن باعث شود نقصی در کودک بوجود بیاید ، آن وقت صحبتی که فرمودید نقض میشود

بصیر;893851 نوشت:
کسی حق ندارد به بچه های آنها حرام زاده بگوید. فرزندانی که در ادیان دیگر از پدران و مادرانی بوجود می آیند که عقد شرعی اسلامی برای آنها خوانده نشده، فرزندان همان زن و مرد هستند
باید درمورد اینکه اصلاً زنازاده یعنی چه؟ یک تاپیک بزنم
ولی در اینجا منظورم زندگی های بدون عقد ازدواج بود. الان در خیلی از کشورهای اروپایی ، ازدواج انجام نمیشود بلکه همباشی ها جای آن را گرفته است
اینها مثل زن و شوهرهای معمولی با هم زندگی می کنند ، همخوابی دارند و بچه دار میشوند و بچه هایشان را هم بزرگ می کنند
اما ازدواج رسمی ندارند

سلام علیکم

از آیت الله مجتهدی مطلبی به این مضمون شنیدم که فرمودند به مردم شک نکنید همین که طرف در نظرتان ظاهر الصلاح بود کفایت میکند نرید بدنبال تجسس و .. ./ البته منظورشان این نبود که اگر کسی مطلع بود لقمه طرفش حرام است مشکلی ندارد . منظورشان این بود که تجسس نکنید . به همدیگر بد بین نباشید , ظن خوب به یکدیگر داشته باشید .

با این حساب اگر فرد خودش مراقبت در حلال و حرام میکند مته به خشاش دیگران , تا زمانی که برایش قطعی نشده , نباید بگذارد.

[="Tahoma"][="Blue"]

Reza-D;893890 نوشت:
در حد زمینه سازی چه؟ اثر دارد؟
اگر دارد ، چه مقدار؟

از اخبار و روایات چیزی برداشت نکردیم هر آنچه که هست، چند حکایت و داستان از علما و بزرگان دین است که آن هم خیلی نمی شود حجت قرار گیرد چون آیه و حدیثی یا روایتی برآن نداریم، بلکه آنچه هست از عقل و فحوای حکایات و زندگانی انبیاء و ائمه، خلاف آن است. عقل که نمی تواند اثری مخرب بر اعمال معنوی ای که تکلیفی نسبت به آن نداریم و از قدرت و اختیار ما خارج است، بپذیرت و خلاف عدالت الهی می داند، فحوای حکایات انبیاء و ائمه هم که عرض شد خیلی از اینها در کنار فراعنه و سلاطین زندگی می کردند و در کنار آنها بزرگ شده بودند مانند حضرت موسی و یوسف علیهما السلام که در پستهای قبل اشاره کردم.
اما اگر بخواهیم بگوییم در حد زمینه بوده، شاید حرف غیر منطقی ای نباشد، یعنی لقمه ی حرامی که بدون علم تناول شده، نهایت اثری که می گذارد زمینه ی کسب برخی از کمالات را از بین ببرد که مسلما با اعمال خیر و توفیقات دیگری که در سایر شرایط، خداوند برایمان حاصل می کند، جبران پذیر خواهد بود.
آنقدر در طول زندگی، انسان ولو با رعایت و احتیاط، به طور ناخواسته ممکن است دچار بعضی از لقمه ها بشود که رعایت آن از علم، قدرت و اختیار آدمی خارج است. شما هر چقدر هم رعایت کنند این امکان وجود دارد که لقمه ای نجس یا لقمه ای که حرام بوده و شما نمی دانستید به خوردنِ آن مبتلا شده اید.
از امام باقر در مورد پنیری که از بازار مسلمین خریده شده بود و معلوم نبود که چه کسی آن را درست کرده(از دست انسان پاک بوده یانه؟ یا از مواد حلال در آن به کار رفته یا نه؟)، حضرت فرمودند که اگر از بازار مسلمانها خرید و فروش شده، بخورید. (در اینجا حضرت امر به خوردن می کنند با این که سوال شده بود چه کنیم؟ یعنی آیا احتیاط بکنیم یانه؟)
وَ إِنْ كَانَ الْجُبُنُّ مَجْهُولًا لَا يُعْلَمُ مَنْ عَمِلَهُ وَ بِيعَ فِي سُوقِ‏ الْمُسْلِمِينَ‏ فَكُلْهُ.(دعائم الاسلام، ج2، ص 126)
این مطلب در مورد ذبیحه(یعنی حیوانی که ذبح شده) هم وارد شده است. از ائمه سوال شد در مورد ذبیحه ای که نمی دانیم ذابح آن که بوده و شرعی ذبح کرده یانه؟ در جواب فرمودند اگر از بازار مسلمانان خریده شده، بخورید، سوال هم نکنید. امر به خوردن صورت گرفته تا مومنین به عسر و حرج نیفتند.
از این حکایات معلوم می شود که اگر هم خدایی نکرده ذبیحه یا لقمه ای که از بازار مسلمانها تهیه میکنیم، مورد اشکال واقع شده باشد، یا خداوند اثر آن را بر می دارد یا اثر آن ناچیز است.

[=Traditional Arabic]َ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ شِرَاءِ اللَّحْمِ مِنَ السُّوقِ وَ لَا يُدْرَى مَا يَصْنَعُ الْقَصَّابُونَ قَالَ فَقَالَ إِذَا كَانَ فِي سُوقِ‏ الْمُسْلِمِينَ‏ فَكُلْ وَ لَا تَسْأَلْ عَنْهُ.([=Traditional Arabic]تهذیب الاحکام، ج 9، ص 73)[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]

[="Tahoma"][="Blue"]

Reza-D;893890 نوشت:
اگر این نقص به دلیل عدم وجود شرایط مناسب رشد و تربیت برای این افراد باشد
مثلاً بخاطر نداشتن پدر یا بی خیال بودن والدین و..... بنده حرفی ندارم
اما اگر خودِ ولدالزنا بودن باعث شود نقصی در کودک بوجود بیاید

چه فرقی می کند؟ قطعا نقص به خاطر کوتاهی والدین است دیگر. و این نقص در فرزند ایجاد می شود. مثل والدینی که نکات بهداشتی را رعای نکرده اند و نقصی ظاهری در فرزند ایجاد شده، یا با بسم الله و دعا اقدام نکدره اند و از اثرات مثبت آن دعا فرزندشان محروم می شود یا در طول بارداری مادر مرتکب محرماتی می شود که در رشد معنوی فرزند در رحم اثر می گذارد یا مادری مدام در حال بارداری قرآن و دعا می خواند، موجبات سرعت بخشیدن به هدایت و زمینه ی رشد فرزند را بیشتر می کند. همه ی این عوامل در قوت و ضعف هدایت، اثر می گذارد، شراکت شیطان در نطفه یا بارداری غیر مشروع، همه در قوت و ضعف فرزند اثر می گذارد. ولی هیچ کدام مانع رشد و هدایت کامل نمی شود بلکه راه را تنگ و باریک می کند و با رعایت نکات وارده شده در روایات، راه وسیع و گسترده تر خواهد شد.
نه رعایت عوامل، فرزند را مجبور به اعمال خیر می کند و نه عدم رعایت آن، مجبور به ظلم و قساوت.
لذا امید عمل خیر از ولد الزنا هم وجود دارد همانطور که امام صادق علیه السلام فرمودند:
ولد الزنا اگر عمل خیری انجام دهد پاداش داده می شود و اگر عمل بدی بکند، مجازات می شود.(یعنی مانند سایر انسانهاست، نه اینطور است که اعمال خیرش به خاطر کار والدینش بی اثر باشد ونه اینطور است که اگر کار بدی کند، بی مجازات باقی بماند به خاطر این که بگوید من دست خودم نبود باید کار بد می کردم چون ولد الزنایم.)
[=Traditional Arabic]َ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّ وَلَدَ الزِّنَا يُسْتَعْمَلُ إِنْ عَمِلَ خَيْراً جُزِئَ بِهِ‏ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً جُزِئَ بِهِ.(کافی، ج 8، ص 238)

[="Tahoma"][="Blue"]

فاتح;893999 نوشت:
از آیت الله مجتهدی مطلبی به این مضمون شنیدم که فرمودند به مردم شک نکنید همین که طرف در نظرتان ظاهر الصلاح بود کفایت میکند نرید بدنبال تجسس و .. ./ البته منظورشان این نبود که اگر کسی مطلع بود لقمه طرفش حرام است مشکلی ندارد . منظورشان این بود که تجسس نکنید . به همدیگر بد بین نباشید , ظن خوب به یکدیگر داشته باشید .

با این حساب اگر فرد خودش مراقبت در حلال و حرام میکند مته به خشاش دیگران , تا زمانی که برایش قطعی نشده , نباید بگذارد.


بله همینطور است.
از آیت الله علامه طباطبائی هم سوال قریب به این مضمامین شد که آقا در ذهنمان نسبت به لقمه ی بعضی افراد، شک و شبهه ایجاد می شود، ایشان در جواب فرموده بودند: این سوء ظنی که در ذهن شما نسبت به طرف مقابل ایجاد می شود به مرابت، اثرش از خوردن آن لقمه ی شبهه ناکی که دنبال اجتناب از اثرات منفی آن هستید، بدتر است.(دلیلش هم این است که سوء ظن حرام است ولی اگر مالی اثبات شود که شبهه ناک است، مکروه است.)[/]

فاتح;893820 نوشت:
اثر وضعی خودش را که میگذارد از این موضوع گریزی نیست .

احسنت بر شما. اصل هدف بنده هم بیان همین نکته بود. یعنی : حتی اگر علم به حرام بودن غذا نداشته باشیم ، اثر تکوینی به وقوع می پیوندد.
حال ، اینکه اثر تکوینی چیست و تا چه میزان است و ... ، اینها فروع قضیه اند که إن شاء الله باید در ادامه بحث ، مطرح شوند.

فاتح;893820 نوشت:
در اقل زمان خداوند این سیئه را به حسنه تبدیل میکند .

تبدیل سئیات به حسنات ، مربوط به روز قیامت است.
در حالیکه بحث ما روی "این دنیا" است. یعنی ما درباره اثرات دنیوی ( = تکوینی) غذای حرامی که علم به حرمت آن نداریم، صحبت می کنیم.

بصیر;893856 نوشت:
حسنات الابرار، سیئات المقربین. خدا با امثال شیخ عباس قمی ها که روح لطیفتری پیدا کرده اند معامله ی دیگری می کند، از آنها توقع دیگری است، آنها به ظرافتهای بیشتری دارند، ظرافتها، بیشتر روی آنها اثر می کند. چه بسا افراد دیگری از مومنین در آن مجلس بوده اند که در مقام شیخ عباس قمی نبوده اند، ولی دربین این چهل روزی که شیخ عباس، نماز شب موفق نشدند، آن مومنین نمازشبی هم خوانده باشند و اثر وضعی ای که می فرمایند برای آن مومنین به صورتی دیگر جلوه کرده باشد.
ما با یک یا دو داستان نمی توانیم اثر وضعی برای لقمه ی حرام غیر عمدی بار کنیم، ما در روایات چنین اثراتی ندیدیم.
آنچه که دیده ایم این بوده که حضرت موسی از بدو تولد در دامن فرعون حرام لقمه و با غذای او بزرگ شده ولی همچنان موسایِ خدا بوده.
حضرت یوسف علیه السلام در دربار عزیز مصر بزرگ شده و از غذای آنها خورده، ولی از یوسف بودنِ او چیزی کم نشده.
موسی بن جعفر علیه السلام که در زندانهای هارون الرشید ملعون بوده از چه غذایی تناول می فرمودند؟ مائده ی آسمانی برایشان می آمده؟
امام رضا علیه السلام در دربار مامون ملعون زندگی کرده اما امام باقی مانده و توفیقاتی از او سلب نگشته.
ما باید به این حکایات هم توجه داشته باشیم.

به نظر این حقیر ، این حکایات روشن هستند.
ما نمیگوییم اثر لقمه شبهه ناک منحصرا سلب توفیق نماز شب است. ممکن است برای بعضی ها اثرش این باشد که توفیق گریه از آنها سلب شود (خشکی چشم)، یا فرزند ناصالحی از آنها متولد شود، یا اثرات سوء دیگر. بسته به شرایط متفاوت افراد.

بحث حضرت موسی و حضرت یوسف و ... هم به نظر من جداست و نباید خلط بشود.
اولا درست است که فرعون یا هارون الرشید ظالم بوده اند. اما ظالم بودن آنها ، اثبات نمی کند که غذایشان حرمت داشته باشد.
ثانیاً امام (ع) زندانی آنها بوده اند و اختیار نداشتند. حضرت یوسف ، غلام فرعون مصر بود و اختیار نداشت. حضرت موسی هم در سنین کودکی نزد فرعون بودند (وقتی به سن جوانی رسیدند، به مدین فرار کردند).
این بزرگواران اختیاری از خود نداشته اند. در بررسی موقعیت آنها ، ما عنصر بحث اضطرار است. مثل اکل میته. در حالیکه حکایاتی که نقل شد ، اصلا عنصر اضطرار در آنها وجود ندارد.

ظاهراً جنابعالی معتقدید که از موضع علم کلام ، تحقق اثر وضعی ، با عدالت خداوند ناسازگار است. (از نظر بنده این امر منافی با عدالت خداوند نیست).
همچنین می فرمایید که در روایات ، حدیثی که دلالت بر اثر وضعی کند وجود ندارد و منشأ این بحث ، تنها در تجارب علمای اخلاق و عرفان است.
درست متوجه شده ام؟

بصیر;893855 نوشت:
بحث لقمه ی حرام و لقمه شبهه ناک را با لقمه ای که هیچ علمی به آن نداریم و احتمال شبهه ناک بودنِ آن را هم نمی دهیم خلط نکنید. لقمه ی شبهه ناک هم چون علم اجمالی به حرمت آن داریم، بحثش مجزاست و از جهت اخلاقی باید از آن اجتناب کرد تا از اثرات سوء و احتمالی آن در امان باشیم. هر چند به اندازه ی اثرات لقمه ی حرامی که از روی علم و قصد هست، نیستند.
استاد ، لقمه ای که شبهه ناک است و علم اجمالی به حرمتش دارم ، به مراتب اثراتش بدتر از لقمه ای است که هیچ علمی به آن نداریم و احتمال شبهه ناک بودنش را هم نمی دهیم!
وقتی لقمه ای که به فرمایش شما هیچ علمی به شبهه ناک بودنش نداریم (موضوع حکایت مذکور) ، چنین اثری داشته باشد ، وای به حال اثرات لقمه شبهه ناک.

بصیر;894042 نوشت:
شما هر چقدر هم رعایت کنند این امکان وجود دارد که لقمه ای نجس یا لقمه ای که حرام بوده و شما نمی دانستید به خوردنِ آن مبتلا شده اید
سلام مجدد
پس با این حساب تا اینجا می توان گفت ممکن است زمینه های هر چند اندک در کار انسان پدید آید
شاید اینکه مدام به انجام اعمالی برای دفع بلا سفارش شده ایم ، یکی از حکمت هایش همین باشد

مثلاً من امروز که می خواهم زندگی را شروع کنم ، صدقه ای بدهم تا اگر در طول روز زمینه ای منفی بطور ناخواسته خواست به من ضرر بزند
در اثر آن صدقه دفع بشود

یا اعمال دیگری مثل خواندن سوره های قرآن ، گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز کارها و.....

سلام علیکم

طوفان خورشیدی;894107 نوشت:
تبدیل سئیات به حسنات ، مربوط به روز قیامت است.
در حالیکه بحث ما روی "این دنیا" است. یعنی ما درباره اثرات دنیوی ( = تکوینی) غذای حرامی که علم به حرمت آن نداریم، صحبت می کنیم.

تبدیل سیئات به حسنات بشرط توبه فرد است . در قیامت انسان اختیاری بر توبه ندارد . اگر منظور این است که جزای توبه در قیامت تبدیل سیئه به حسنه است خب این بحث دیگری است که

در تفسیر اطیب البیان سید عبدالحسین طیب رحمه الله آمده که کار تبدیل به قیامت نمیرسد

أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ توبه آيه 105 وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ شورى آيه 25 و غير اينها مِنْ بَعْدِ ذلِكَ يعنى بعد از آنكه اعمال سوء را مرتكب شدند موفق بتوبه شدند و اصلحوا اصلاح بعد الفساد باينست كه اگر حقوق الناس يا خمس و زكاة است رد كند و اگر مثل نماز و روزه است قضا كند و اگر ظلم و اذيت است ترضيه كند يا طلب مغفرت و اگر مخالفت است اطاعت كند و اگر كفر و شرك و ضلالت است ايمان آورد

إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها بعد از توبه و اصلاح لغفور رحيم حتى از نامه عمل محو میكند و تبديل بحسنات ميفرمايد فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ‏
.

أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 206 / سيد عبد الحسين طيب

بصیر;894045 نوشت:
دلیلش هم این است که سوء ظن حرام است ولی اگر مالی اثبات شود که شبهه ناک است، مکروه است.

عرض سلام و ادب

استاد بنده درست متوجه شرط کراهت نشدم شرایط را عرض میکنم بزرگواری بفرمائید وضعیت را بفرمائید

شرط اول : لقمه حرامی که سهوا از مشارکت یا از سفره ای بدون آگاهی از مثلا فرد رباخواری مصرف شده بدون اینکه بعدا فرد متوجه بشود

شرط دوم : لقمه ای که با آگاهی از سفره یا مشارکت با مثلا فرد رباخواری مصرف شده

شرط سوم : لقمه از سفره یا مشارکت با فرضا فرد رباخواری مصرف شده ولی بعدا اطمینان و آگاهی حاصل شده که فرد رباخوار بوده

مکروه کدامیک است ؟ آیا منظور این است که همگی مکروه هستند و شرایطشان برابر است .

بصیر;894042 نوشت:
فحوای حکایات انبیاء و ائمه هم که عرض شد خیلی از اینها در کنار فراعنه و سلاطین زندگی می کردند و در کنار آنها بزرگ شده بودند مانند حضرت موسی و یوسف علیهما السلام که در پستهای قبل اشاره کردم.

با سلام و احترام
استاد گرامی یکتا پرست نبودن لزوما تزاحمی با حلال بودن درآمد دارد؟همانطور که یک یکتاپرست ممکن است حرام بخورد ،یک بی دین هم ممکن است مقید باشد به رعایت انسانیت و اخلاق در معاملات و تصرف نکردن در مال غیر.

احتمال دیگر اینکه ممکن است در اثر عنایت خاص حق تعالی ،به طور اتفاقی لقمه حرام وارد رزق این انبیاء الهی نشده باشد

و باز احتمال دیگر اینکه اگر هم حرام وارد شده باشد ،به دلیل رحمت خاصه الهی اثر تکوینی آن متحقق نشده باشد،همانطور که در موارد دیگر مثل معجزات ،علل طبیعی خنثی میشد.

باسمه الرقیب

بصیر;893482 نوشت:
قرآن می فرماید : لایکلف الله نفسا الا ما آتاها.
خدا تا کسی علم به او نرسیده باشد، تکلیف نمی کند.
پس وقتی علم نیست، اثراتی که موجب عذاب و مواخذه ی فرد یا سلب هدایت از او بشود، از او برداشته می شود. لذا طبق قاعده ی قبح عقاب بلا بیان، که یک قاعده ی عقلی است، خداوند از کسی که علمی ندارد تکلیفی نمی خواهد هر چند توفیقاتی از او سلب شود.

عرض سلام و احترام

و نیز خداوند فرمود:"لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا"

آنچه را به آن علم نداری پیروی نکن چرا که گوش و چشم و دلها در برابر آن باز خواست می شوند.

و نیز فرمود:"فلینظر الانسان الی طعامه"انسان باید در لقمه ای که می خورد دقت کند،همین که نمی داند حلال است

یا حرام باید از خوردن آن اجتناب کند و تنها لقمه ای را بخورد که یقین دارد حلال است.

بی مبالاتی در خوردن هر چیزی که به دست انسان می رسد و یا به او تعارف می شود به تدریج در قلب و روح انسان

تأثیر می گذارد شاید نه تنها از این جهت که لقمه ای که خورده حرام غیر عمد و یا شبهه ناک بوده بلکه از این جهت که

نسبت به آنچه خداوند امر به دقت در آن کرده بی مبالات و بی مهابا عمل کرده است و اگر این بی مبالاتی ها که در حکم

حال است تکرار گردد تبدیل به ملکه شده و آنجاست که موجد کدورت و ظلمت و بی توفیقی و همان آثار تکوینی مذکور می گردد.

بصیر;893482 نوشت:
در داستان بالا هم که فرمودید توفیقاتی از او سلب شده بود، و ایشان رعایت کردند و اثرات برگشت، به خاطر این بود که ایشان اثر را احساس کردند تغییر در زندگی را حس کرده بودند به همین مقدار برای او تکلیف حاصل شده که باید دنبال رفع عیب و نقص باشد. شما هم اگر به مقامی رسیدید که بتوانید اثر و تغییر توفیقات را حس کنید، بر شما تکلیف است که رعایت کنید.

انسان ابتدا اهل رعایت و تدقیق و مراقبت می شود سپس به آن مقامات می رسد.

موضوع قفل شده است