جمع بندی از دیدگاه قرآن وضعیت مرده ها چگونه است؟

تب‌های اولیه

143 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از دیدگاه قرآن وضعیت مرده ها چگونه است؟

باسلام وتقدیم امتنان
آیا مرده ها صدای ما را می شنوند ؟ آیا با این دنیا درارتباطا؟ اونايي كه چند هزار سال پيش مردن چی؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد یاسین

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام


از مهم‌ترین آیاتی که بر حیات بزرخی گروهی از کسانی که از دنیا رفتند تصریح نموده آیه سوره آل عمران می‌باشد که خداوند می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»[1] (هرگز گمان مبر كسانی‌كه در راه خدا كشته شدند، مرده‌اند! بلكه آنان زنده‌‏اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌‏شوند).
در اينكه حيات‏ و زندگى شهيدان‏ چگونه است؟ در ميان مفسران گفتگو است، بدون شك ظاهر آيه اين است كه آنها داراى يك نوع حيات برزخى‏ و روحانى هستند چرا كه جسمشان از هم متلاشى شده و به گفته امام صادق ع آن حيات با بدنى مثالى است.[2]

جهان برزخ چيست؟

عالم برزخ چه عالمى است؟ و كجا است؟ و دليل بر اثبات چنين عالمى كه در ميان دنيا و عالم آخرت قرار دارد چيست؟
آيا برزخ براى همه است يا براى گروه معينى؟
و بالآخره وضع حال مؤمنان و صالحان و نيز كافران و بدكاران در آنجا چگونه است؟

واژه" برزخ" در اصل به معنى چيزى است كه در ميان دو شى‏ء، حائل مى‏شود و سپس به هر چيزى كه ميان دو امر قرار گيرد" برزخ" گفته شده است و روى همين جهت به عالمى كه ميان دنيا و عالم آخرت قرار گرفته،" برزخ" گفته مى‏شود.

دليل بر وجود چنين جهانى كه گاهى از آن تعبير به" عالم قبر" و يا" عالم ارواح" مى‏شود از طريق ادله نقليه است آيات متعددى از قرآن مجيد داريم كه بعضى ظهور و بعضى صراحت در اين معنى دارد.
آيه مورد بحث (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ‏) ظاهر در وجود چنين عالمى است، هر چند بعضى خواسته‏اند كلمه برزخ را در اين آيه به معنى مانعى براى بازگشت به اين دنيا معرفى كنند و گفته‏اند مفهوم آيه اين است كه پشت سر انسان مانعى است كه او را از بازگشت به اين جهان منع مى‏كند، ولى اين معنى بسيار بعيد به نظر مى‏رسد، زيرا تعبير به" إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ‏" (تا روز رستاخيز) دليل بر اين است كه اين برزخ در ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، نه ميان انسان و دنيا.[3]




[/HR]
[1]- آل عمران/169.

[2]-آیت الله مکارم شیرازی،تفسير نمونه، ج‏1، ص: 521

[3] - آیت الله مکارم شیرازی،تفسير نمونه، ج‏14، ص: 315

بسم الله الرحمن الرحیم


و اما از نظر روايات- در كتب معروف شيعه و اهل تسنن روايات فراوانى است كه با تعبيرات مختلف و كاملا متفاوت از جهان برزخ و عالم قبر و ارواح و خلاصه جهانى كه ميان اين عالم و عالم آخرت قرار دارد سخن مى‏گويد:

1- در حديث معروفى كه در كلمات قصار در نهج البلاغه آمده است مى‏خوانيم كه على ع هنگام مراجعت از جنگ صفين وقتى كه نزديك كوفه كنار قبرستانى كه بيرون دروازه قرار داشت رسيد، رو به سوى قبرها كرد و چنين گفت:

يا اهل الديار الموحشة و المحال المقفرة و القبور المظلمة! يا اهل التربه! يا اهل الغربه! يا اهل الوحده! يا اهل الوحشة! انتم لنا فرط سابق و نحن لكم تبع لا حق، اما الدور فقد سكنت، و اما الازواج فقد نكحت و اما الاموال فقد قسمت، هذا خبر ما عندنا فما خبر ما عندكم؟

ثم التفت الى اصحابه فقال: اما لو اذن لهم فى الكلام لاخبروكم ان خير الزاد التقوى:

" اى ساكنان خانه‏هاى وحشتناك و مكانهاى خالى و قبرهاى تاريك! اى خاك‏نشينان! اى غريبان! اى تنهايان! اى وحشت‏زدگان! شما در اين راه بر ما پيشى گرفتيد و ما نيز به شما ملحق خواهيم شد، اگر از اخبار دنيا بپرسيد به شما مى‏گويم خانه‏هايتان را ديگران ساكن شدند، همسرانتان به نكاح ديگران در آمدند، و اموالتان تقسيم شد، اينها خبرهايى است كه نزد ما است نزد شما چه خبر؟! سپس رو به يارانش كرد و فرمود: اگر به آنها اجازه سخن گفتن داده شود حتما به شما خبر مى‏دهند كه بهترين زاد و توشه براى اين سفر پرهيزكارى است".

روشن است كه تمام اين تعبيرات را بر مجاز و كنايه نمى‏توان حمل كرد، بلكه همه آنها خبر از اين واقعيت مى‏دهد كه انسان بعد از مرگ داراى يك نوع حيات برزخى است مى‏فهمد و درك مى‏كند و اگر اجازه سخن گفتن داشته باشد سخن هم مى‏گويد.

2- در حديث ديگرى از اصبغ بن نباته از على ع مى‏خوانيم كه روزى حضرت از كوفه خارج شد و به نزديك سرزمين" غرى" (نجف) آمد و از آن گذشت اصبغ مى‏گويد: ما به او رسيديم در حالى كه ديديم روى زمين دراز كشيده است قنبر گفت: اى امير مؤمنان اجازه نمى‏دهى عبايم را زير پاى شما پهن كنم؟ فرمود:

نه اينجا سرزمينى است كه خاكهاى مؤمنان در آن قرار دارد و يا اين كار تو مزاحمتى براى آنها است.

اصبغ مى‏گويد: عرض كردم خاك مؤمن را فهميدم چيست؟ اما مزاحمت آنها چه معنى دارد؟

فرمود:

يا بن نباته لو كشف لكم لرايتم ارواح المؤمنين فى هذا الظهر حلقا، يتزاورون و يتحدثون، ان فى هذا الظهر روح كل مؤمن و بوادى برهوت نسمة كل كافر:

" اى فرزند نباته اگر پرده از مقابل چشم شما بر داشته شود ارواح مؤمنان را مى‏بينيد كه در اينجا حلقه حلقه نشسته‏اند و يكديگر را ملاقات مى‏كنند و سخن مى‏گويند اينجا جايگاه مؤمنان است و در وادى برهوت ارواح كافران‏.

3- در حديث ديگرى از امام على بن الحسين ع مى‏خوانيم:

ان القبر اما روضة من رياض الجنة، او حفرة من حفر النار!:

" قبر باغى است از باغهاى بهشت يا گودالى از گودالهاى جهنم".

4- در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم: كه فرمود:

البرزخ القبر، و هو الثواب و العقاب بين الدنيا و الآخرة ... و اللَّه ما نخاف عليكم الا البرزخ:

" برزخ همان عالم قبر است كه پاداش و كيفر ميان دنيا و آخرت است، به خدا ما بر شما نمى‏ترسيم مگر از برزخ"!.

5- در حديث ديگرى كه در كتاب" كافى" نقل شده است بعد از ذكر اين جمله مى‏خوانيم راوى از امام سؤال كرد و ما البرزخ (برزخ چيست) امام فرمود:

القبر منذ حين موته الى يوم القيامة(قبر از زمان مرگ تا روز قيامت ادامه دارد).[1]


[/HR]
[1] - تفسير نمونه، ج‏14، ص: 318-319.

یاسین;889693 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام


از مهم‌ترین آیاتی که بر حیات بزرخی گروهی از کسانی که از دنیا رفتند تصریح نموده آیه سوره آل عمران می‌باشد که خداوند می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»[1] (هرگز گمان مبر كسانی‌كه در راه خدا كشته شدند، مرده‌اند! بلكه آنان زنده‌‏اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌‏شوند).
در اينكه حيات‏ و زندگى شهيدان‏ چگونه است؟ در ميان مفسران گفتگو است، بدون شك ظاهر آيه اين است كه آنها داراى يك نوع حيات برزخى‏ و روحانى هستند چرا كه جسمشان از هم متلاشى شده و به گفته امام صادق ع آن حيات با بدنى مثالى است.[2]

جهان برزخ چيست؟

عالم برزخ چه عالمى است؟ و كجا است؟ و دليل بر اثبات چنين عالمى كه در ميان دنيا و عالم آخرت قرار دارد چيست؟
آيا برزخ براى همه است يا براى گروه معينى؟
و بالآخره وضع حال مؤمنان و صالحان و نيز كافران و بدكاران در آنجا چگونه است؟

واژه" برزخ" در اصل به معنى چيزى است كه در ميان دو شى‏ء، حائل مى‏شود و سپس به هر چيزى كه ميان دو امر قرار گيرد" برزخ" گفته شده است و روى همين جهت به عالمى كه ميان دنيا و عالم آخرت قرار گرفته،" برزخ" گفته مى‏شود.

دليل بر وجود چنين جهانى كه گاهى از آن تعبير به" عالم قبر" و يا" عالم ارواح" مى‏شود از طريق ادله نقليه است آيات متعددى از قرآن مجيد داريم كه بعضى ظهور و بعضى صراحت در اين معنى دارد.
آيه مورد بحث (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ‏) ظاهر در وجود چنين عالمى است، هر چند بعضى خواسته‏اند كلمه برزخ را در اين آيه به معنى مانعى براى بازگشت به اين دنيا معرفى كنند و گفته‏اند مفهوم آيه اين است كه پشت سر انسان مانعى است كه او را از بازگشت به اين جهان منع مى‏كند، ولى اين معنى بسيار بعيد به نظر مى‏رسد، زيرا تعبير به" إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ‏" (تا روز رستاخيز) دليل بر اين است كه اين برزخ در ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، نه ميان انسان و دنيا.[3]




[/HR]
[1]- آل عمران/169.

[2]-آیت الله مکارم شیرازی،تفسير نمونه، ج‏1، ص: 521

[3] -آیت الله مکارم شیرازی،تفسير نمونه، ج‏14، ص: 315


سلام

فرض می کنیم عالمی به اسم برزخ یا عالم قبر ، آنگونه که در روایات آمده ، وجود داشته باشد و در آن حیاتی موازی با حیات دنیوی ( یعنی بر خلاف تعریفی که شما از برزخ کردید) در جریان باشد. این پاسخ شما ارتباطی با پرسش آغازگر محترم تاپیک ندارد. من زنده هستم و الآن که دارم کلماتی را تایپ می کنم آیا اگر شما را بخوانم ، صدای مرا می شنوید؟!
چگونه است مردمان تا زنده اند قابلیت شنیدن صدا و درخواست کسانی را که اندکی از آنها دورند ، ولو به فاصله یک دیوار ، ندارند اما مردگان ( به فرض حیات برزخی ) می توانند صدای هر کسی را در هر فاصله ای بشنوند؟
ایا این خاصیت مرگ است که بشر را به مافوق بشر و به عالم غیب و شهادت تبدیل می کند ؟
چنانچه تمایل به پاسخ دادن داشتید لطف کنید فقط از دیدگاه قرآن باشد چون عنوان تاپیک : از دیدگاه قرآن وضعیت مرده ها چگونه است؟ می باشد.

با سلام و احترام

ممکن است شما پشت دیوار باشید و من را صدا بزنید و من صدای شما را متوجه نشوم چون دارم روی چیزی تمرکز میکنم و تمام قوای ادراکی مغز را به یک چیز خاص معطوف کرده ام...
یا ممکن است دیوار مانع عبور اصوات شود
یا ممکن است فاصله ان قدر زیاد شود که صدا به گوش نرسد

اما از ان طرف می توان توجه افراد را به خود جلب کرد...
میتوان با رفع موانع ارتباط برقرار کرد
میتوان با تله پاتی ارتباط برقرار کرد
گاهی اوقات با تلفن میتوان صداها را از فرسنگ ها فاصله شنید
میتوان با رادیو امواج خاصی را به دست اورد و فهمید
میتوان یک انسان خواب که در اسمانها سیر میکند را با صدا کردن، متوجه خودمان بکنیم
گاهی اوقات بدون بیدار شدن میتوان صداهای اطراف را شنید...
جالب است وقت خواب ممکن است سر و صدا بیدارمان نکند اما اگر کسی صدایمان کند بیدار شویم...

انسان وقتی می میرد چه در بهشت برزخی باشد و چه در بهشت اخرت ، درک میکند، میشنود، میبیند و ...
اما ایا ادراک او اسیر محدودیت گوش یا چشم مادی است؟
آیا قدرتش در حد تله پاتی است؟
یا فراتر از اینها است؟
مسلما قدرت ادراکی انسان بهشتی بسیار بالا است

فَاطَّـلَـعَ فَـرَآهُ فى سَـواءِ الـجَـحيـمِ

یک انسان بهشتی به محض اینکه بخواهد اطلاع یابد اطلاع خواهد یافت اگر چه وسعت بهشت و دوزخ به وسعت اسمانها و زمین باشد
اگر چه جهنم، جهنم و اتش باشد و بهشت پر از نعمت...
میتواند اطلاع یابد اما نه رنجور شود و ناراحت و نه اتش بگیرد

وقتی عیسی مسیح پس از مرگش از دنیا بی خبر است ، دیگر چه مرده ای خبر دارد؟!
خودش دارد می گوید خبر نداشتم آنوقت شما می گویید خبر داشت؟!
خداوند به او می گوید: ای عیسی ، ای پسر مریم ، ایا تو به مردم گفتی که خود و مادرت را سوای الله به خدایی بگیرند؟
و او پاسخ می دهد: اگر گفته بودم حتماً آن را می دانستی . تو از درون من آگاهی ولی من از درون تو آگاه نیستم. تا زمانی که میانشان زندگی می کردم شاهد بودم که چه می کنند و زمانی که جانم را ستاندی تو خود شاهد اعمال آنها بودی و این تویی که بر هر چیزی شاهدی.
آیا مسیحیان قبول می کنند که رسولشان بعد از مرگ از اخبار دنیا بی اطلاع است و هیچ صدایی را نمی شنود؟ هرگز!
آنها نیز همچون مردم ما گمان می کنند هر جا که باشند و پیامبرشان را صدابزنند ، او همراه آنها خواهد بود و صدایشان را می شنود و درخواستشان را اجابت می کند.
درست مانند خداوند که می گوید هو معکم این ما کنتم - هرجا که باشید او با شماست.
در این میان چه کسی راست نمی گوید؟ خداوند یا آنها که غیر او را به خدایی گرفته اند؟

اگر به کثرت باشد ، طبق آمارهای موجود ؛ جمعیت مسیحیان جهان بیشتر از مسلمانان است و اگر از منظر قدمت بنگریم ، آنها قرنها بیشتر از مسلمانان قدمت دارند . آیا این قدمت و کثرت می تواند گواه صدق باورها و عقاید اشتباه آنها باشد؟
آنها باور کرده اند که مسیح حتی بعد از مرگش از اخبار دنیا اطلاع دارد و در آن تأثیر گذار است. گمان می کنند هرجا عیسی را بخوانند او همانجاست و صدایشان را می شنود و دعایشان را اجابت می کند در حالی که در پست گذشته ملاحظه کردید که چگونه قرآن این باور باطل را تکذیب می کند.
این رسم اهریمن است که پیامبران را در زمان حیاتشان خوار و خفیف وشاعر و کاهن و دیوانه جلوه دهد تا کسی به کلام الله که از زبان همین پیامبران جاری می شود توجه نکند. در عوض وقتی آنها مردند ، مقامشان را ترفیع دهد و آنها را به خدا تبدیل نماید تا اگر کلام خود را به آنها منسوب کرد کسی در آن شک نکند.
آیا ندیدید مسیح چه گفت؟ خداوند پرسید تو به مردم چنین گفتی و او گفت نه. پس مردم از کجا فهمیده بودند که در گذشته های دور و در اعماق تاریک تاریخ ، رسولشان چنان گفته؟! از طریق روایات منسوب به او و از طریق همین قال فلان عن فلان ..... عن فلانها.
خداوند این محاوره را در کتابش نقل کرد تا مسلمانان نیز مانند مسیحیان به دام اهریمن نیفتند و فریب حرفهای او را ، که به پیامبر خدا می بندد ، نخورند.
اصلاً چرا راه دور برویم ؟! ببینید قرآن در مورد مردگانی ( مانند مسیح) که شیطان آنها را به خدا تبدیل کرده چه می گوید:

وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ
آنهايى را كه به جاى الله به خدايى مى‌خوانند، نمى‌توانند چيزى بيافرينند، و خود مخلوقند.

أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
مردگانند، نه زندگان، و ندانند كه چه وقت آنها را دوباره زنده مى‌كنند.

اینها آیات الهی است که بر شما خوانده می شود و حجت را بر شما تمام می کند، پس مواظب باشید شیطان فریبتان ندهد .

تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ
اين آيات الهى است كه به حق بر تو مى‌خوانيم پس به كدامين حديث بعد از خداوند و آيات او ايمان مى‌آورند؟

ما قُلـتُ لَـهُم اِلّا ما اَمَرتَـنى بِـه‌ے اَنِ اعـبُـدُوا ا‌للهَ رَبّى وَ رَبَّـكُم وَ كُنـتُ عَـلَيـهِم شَـهيـدًا ما دُمـتُ فيـهِم فَـلَـمّا تَـوَفَّيـتَـنى كُنـتَ اَنـتَ الرَّقيـبَ عَـلَيـهِم وَ اَنـتَ عَـلىٰ كُـلِّ شَىءٍ شَـهيـدٌ

من یک توضیح مختصر میدهم
و بیش از این از حوزه تخصصی اسک دین خارج است ...

یک دادگاه تشکیل شده و باید انسانها حسابرسی بشوند.
این روز یوم الحساب است. در دادگاه ابتدا از بزرگان بازرسی میشود.
پیروان عیسی مشرک شده اند...
عیسی احضار میشود..
ای عیسی ایا تو به مردم گفتی تو و مادرت را اله بگیرند؟

خیر من چنین چیزی نگفتم و تو خودت بهتر میدانی

آیا اینکه چنین حرفی را نگفتی برای تبرئه شدنت کفایت میکند؟ پس چرا اینها گمراه شدند؟ مگر تو شاهدا و مبشرا و نذیرا نیستی؟

عیسی باید ثابت کند وظیفه اش را انجام داده...
میگوید من فقط انچه خودت گفتی را ابلاغ کردم
که ان اعبدوا ربی و ربکم
این وظیفه ابلاغ و انذار تا زمانی که در میان انها بودم انجام شد و بعد از ان وظیفه ای نداشتم و گمراهی انها به خاطر کوتاهی من نبوده است.

وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَىٰ ۖ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ
و براى خدا چيزهايى قرار مى‌دهند كه خود از آن كراهت دارند و زبانشان دروغ‌پردازى مى‌كند كه براى آنها عاقبت خوبى است، بلكه ناگزير آتش [جهنم‌] براى آنهاست و به سوى آن پيش فرستاده خواهند شد


قوم بت پرست پیامبر ، که شدیداً خدا را به عنوان خالق آسمانها و زمین و رازق هستی و .... قبول داشتند ، از جانب خود و پدرانشان فرشتگان را اولیاء الله قرار داده بودند و همه جوره از آنها اطاعت می کردند . آنها خیلی چیزها را از زبان همین فرشتگان تخیلی حرام می کردند و هر عمل ناشایستی که انجام می دادند ( البته به باور خودشان شایسته بود) به ملائکه منسوبش می کردند . قوم پیامبر حتی فرزندانشان را به حکم همین ملائکه تخیلی ، در راه خدا قربانی می کردند. آنها باور کرده بودند که فرشتگان دختران خدا هستند با این وجود اگربه یکی از آنها مژده می دادند که خداوند به او دختر داده نمی دانی چه می کرد ! اصلاً از کراهت و ننگ آن متواری می شد و چهره اش سیاه می گشت( این را خداوند در کتابش می گوید).
کمتر کسی را می شناسید که بتواند یک شب در کنار یک مرده سر کند ، مخصوصاً اینکه چند روزی از مرگ آن سپری شده باشد . بعضیها آنقدر از مردگان کراهت دارند که اگر مرده ای به آنها نشان دهی فوراً پا به فرار می گذارند و متواری می شوند. اما همین افراد همه جوره در خدمت بعضی مردگان هستند و درست مثل قوم پیامبر که فرشتگان را دختران خداوند تصور می کردند ، مردگان را به عنوان آل الله = خانواده خدا باور دارند و کلی برای آنها نذری می دهند و قربانی می کنند و آنها را همه کاره خداوند می دانند . از همه اینها مهمتر اینکه به باور آنها کسی که می میرد زمان و مکان ، گذشته و آینده ، نهان و آشکار و همه چیز در دست او و علم او قرار می گیرد و برای خود به یک خدا ی عالم غیب و شهادت تبدیل می گردد . حالا اگر از این عده بخواهی کتاب آسمانیشان را بیاورند و بخوانند تا ببینند این چیزهایی که از آباء اولینشان آموخته اند در کتاب خداوند نیست ، خواهند گفت قال فلان عن فلان عن فلان !
اگر به آنها بگویی این همان قضیه آباء اولین است محال است زیر بارش بروند چون قرآن را آنگونه که حق تلاوتش هست ، نمی خوانند و به کلام آباء اولینشان اکتفا کرده اند.

[="Tahoma"][="Navy"]

حامد1;889195 نوشت:
اسلام وتقدیم امتنان
آیا مرده ها صدای ما را می شنوند ؟ آیا با این دنیا درارتباطا؟ اونايي كه چند هزار سال پيش مردن چی؟

سلام
از نقل و عقل چنین بر می آید که ارواح قدرت شنیدن سخنان مارا دارند اما علم آنها به امور تابع توجه است لذا تا وقتی توجه داشته باشند می شنوند و اگر انصراف کامل از عالم ماده حاصل کرده باشند و بدان بی توجه باشند علی القاعده نخواهند شنید
و همچنین هرچه مدت زمان مرگ یک انسان بیشتر باشد قویتر بوده و احاطه وجودیش بیشتر است لذا به طریق اولی آنها شنواتر خواهند بود اما باز هم شنیدن ایشان تابع توجه است
یا علیم[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


shahed1;890345 نوشت:
حالی که در پست گذشته ملاحظه کردید که چگونه قرآن این باور باطل را تکذیب می کند.

کدام پست؟ در پست قبلی شما که آیه ای از قرآن وجود ندارد!

shahed1;890345 نوشت:
ز طریق روایات منسوب به او و از طریق همین قال فلان عن فلان ..... عن فلانها.

یک سوال اساسی! آیا شما به کل منکر همه روایات و احادیث هستید؟

shahed1;890345 نوشت:
ببینید قرآن در مورد مردگانی ( مانند مسیح)

مگر حضرت مسیح علیه السلام مرده است؟ نظر اسلام که بر زنده بودن این بزرگوار است! آیه 157 و 158 سوره نسا به صراحت بر این قضیه صحت میگذارد! تصلیب و مرگ ایشان عقیده مسیحیان است نه مسلمانان!

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%84%DB%8C%D8%A8_%D8%B9%DB%8C%D8%B3%DB%8C

http://www.ghorany.com/quran.htm

shahed1;890345 نوشت:
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ
آنهايى را كه به جاى الله به خدايى مى‌خوانند، نمى‌توانند چيزى بيافرينند، و خود مخلوقند.

أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
مردگانند، نه زندگان، و ندانند كه چه وقت آنها را دوباره زنده مى‌كنند.

این آیات ( 20 و 21 سوره نحل) درباره به خدایی گرفتن مخلوقات اعم از انسان و حیوان و جماد است مگر کسی که در اسلام عقیده به حی بودن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام یا سایر انبیا و شهدا دارد معتقد به خدایی بودن ایشان است معاذ الله؟؟!! در اسلام احدی حضرات انبیا و ائمه و شهدا را خدا نمیداند! این نظر مسیحیت است که مسیح پسر خداست و خداست!! اگر بخواهیم از این آیات برای رد زنده بودن و تاثیر گذاشتن ارواح مقدس انبیا و اولیا و شهدا بر روی هستی با شرایط خاص و مشخصی که هست استفاده کنیم هرگز دلالتی بر رد نخواهیم داشت!

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


shahed1;890592 نوشت:
مردگان را به عنوان آل الله = خانواده خدا باور دارند و کلی برای آنها نذری می دهند و قربانی می کنند

جناب شاهد بهتر نیست این شبهات نخ نما شده وهابی ها را قبل از مطرح کردن و خدشه زدن به شخصیت کاربری خود اندکی تحقیق و مطالعه کنید؟؟؟؟؟!!!!

اولا نذری دادن و قربانی کردن برای زنده نگه داشتن یاد امام حسین و اهل بیت علیهم السلام- تشویق شدن مردم به نیکو کاری-یاد آوری از فقرا و نیازمندان-هدیه کردن ثواب این کار به ارواح طیبه اهل بیت علیهم السلام و مطالب دیگر یک امر شرعی و عقلی است!!

ثانیا به نص قرآن کریم شهدا زنده اند نه مرده!!

وَلَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَـٰكِن لَّا تَشْعُرُونَ ﴿١٥٤بقره

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿١٦٩آل عمران

http://www.ghorany.com/quran.htm

قرآن کریم به صراحت سخن شما را رد میکند!!! در آیه بقره دقیقا امثال جنابتان را خطاب قرار داده که نگویید مرده اند!! بلکه حی اند زنده اند!!


shahed1;890592 نوشت:
از همه اینها مهمتر اینکه به باور آنها کسی که می میرد زمان و مکان ، گذشته و آینده ، نهان و آشکار و همه چیز در دست او و علم او قرار می گیرد و برای خود به یک خدا ی عالم غیب و شهادت تبدیل می گردد .

اولا نه هرکسی بلکه انبیا و اولیا و شهدا بنا بر حسب درجه و مقام و اجازه خدای سبحان!

ثانیا داشتن علم غیب برای غیر خدا به اذن خدا در آیات قرآن کریم به صراحت و نص وجود دارد!

عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا ﴿٢٦إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿٢٧سوره جن

این یک نمونه است! نص است! واضح است! بدون هیچ توضیح و شرح و تفسیری!

shahed1;890592 نوشت:
حالا اگر از این عده بخواهی کتاب آسمانیشان را بیاورند و بخوانند تا ببینند این چیزهایی که از آباء اولینشان آموخته اند در کتاب خداوند نیست ، خواهند گفت قال فلان عن فلان عن فلان !

ملاحظه فرمودید؟ اینها آیات قرآن کریم است نه فقط روایت!! و حال آنکه حتی اگر روایت هم باشد اگر معتبر باشد حجت شرعی قرآنی است!

با تشکر

رضا ثقلین;890656 نوشت:


جناب شاهد بهتر نیست این شبهات نخ نما شده وهابی ها را قبل از مطرح کردن و خدشه زدن به شخصیت کاربری خود اندکی تحقیق و مطالعه کنید؟؟؟؟؟!!!!



سلام آقا رضا

چرا نمی گویی یکتا پرستان؟! وهابی ها که یکتا پرست نیستند. این شبهه یکتا پرستان است که از قرآن به آن رسیده اند
از همین اول گفته باشم اگر بخواهی برچسب بزنی، آبمان توی یک جوب نمی‌رود. یعنی اگر وهابیها یک حرفی زده باشند ، هرکس دیگری آن حرف را بزند می شود وهابی؟!
اگر وهابیت پیرو پر و پاقرص احادیث و روایات هستند پس شیعیان هم چون در این باره با وهابیت هم عقیده اند، وهابی هستند ؟ این دیگر چه منطقی است؟


مردم برای مردگان مقدس خود چه کارها که نمی کنند ، چه مشقاتی که متحمل نمی شوند و چه هزینه هایی که به گردن نمی گیرند!
انگار مردگان و مقدسین آنها صدایشان را می شنوند و اعمالشان را می بینند یا اگر ببینند و بشنود کاری از دستشان ساخته است! زهی خیال باطل ، دیگر غافل از اینکه آنچه شتابان به سویش می روند سراب و توهمی بیش نیست و به قول پروردگار : اعمالشان همچون سرابی است در یک کویر که انسان تشنه از دور آن را آب می‌پندارد؛ امّا هنگامی که به سراغ آن می‌آید چیزی پیدا نمی کند و خدا را نزد آن می‌یابد که نشسته تا حسابش را برسد
یا اعمالشان همچون خاکستری است در برابر تندباد در یک روز طوفانی! آنها توانایی ندارند کمترین چیزی از آنچه را انجام داده‌اند، به دست آورند؛ و این همان گمراهی دور و دراز است!
کسانی که در این باتلاق وحشتناک و خطرناک می افتند چقدر اعمالشان شبیه به هم است! جالب اینکه هریک دیگری را گمراه و بت پرست و خود را بر طریق مستقیم می داند. آدم نمی داند قسم حضرت عباسشان را قبول کند یا دم خروسشان را!

نقل قول:
بکش یا کشته شو – فستیوال بانی – آندرا پرادش
این مراسم که به گفته کشیش عبادتگاه دواگاراتو بیش از یکصد سال قدمت دارد هر ساله به مناسبت یادبود کشته شدن یکی از الهه های هند باستان برگزار می شود که در آن مردم بسیار زیادی از سراسر ایالت های آندرا پرادش و کارناتاکا در این عبادتگاه جمع می شوند و بوسیله چوب دست های خود بر سر یکدیگر ضربه می زنند. این مراسم هر ساله تعداد زیادی مجروح یا کشته راهی بیمارستان ها می کند

اینان که بخاطر مسیح خود را اینچنین خونین کرده اند ، گمان می کنند در روزگارانی دور مسیحشان را با بدترین شکنجه ها کشته اند دیگر غافل از این که موجودی خبیث سر کارشان گذاشته و دارد به آنها می خندد!
آیا به نظر شما کاری که مسیحیان می کنند با کاری که هندوها در بالا می کردند شباهت ندارد؟ انگار یک نفر همه اینها را دیکته کرده است!



IMAGE(<a href="http://moghanehonline.ir/wp-content/uploads/2013/11/305.jpg" rel="nofollow">http://moghanehonline.ir/wp-content/uploads/2013/11/305.jpg</a> )

رضا ثقلین;890646 نوشت:


کدام پست؟ در پست قبلی شما که آیه ای از قرآن وجود ندارد!

سلام

پست 8 ، در این پست به فرازهایی از ترجمه فارسی آیات 116 و 117 مائده اشاره کرده ام.


نقل قول:
یک سوال اساسی! آیا شما به کل منکر همه روایات و احادیث هستید؟

من به احادیث و روایات تنها به چشم یک منبع تحقیقی نگاه می کنم ولی نه به آنها احتجاج می کنم و نه به عنوان حجت قبولشان دارم .

نقل قول:
مگر حضرت مسیح علیه السلام مرده است؟ نظر اسلام که بر زنده بودن این بزرگوار است! آیه 157 و 158 سوره نسا به صراحت بر این قضیه صحت میگذارد! تصلیب و مرگ ایشان عقیده مسیحیان است نه مسلمانان!

تا اسلام را چه تعریف کنیم!
شما چگونه از آیات 157 و 158 نساء پی به زنده بودن عیسی بردید؟!

نقل قول:
این آیات ( 20 و 21 سوره نحل) درباره به خدایی گرفتن مخلوقات اعم از انسان و حیوان و جماد است

مگر جمادات هم مبعوث می شوند؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


shahed1;890659 نوشت:
چرا نمی گویی یکتا پرستان؟! وهابی ها که یکتا پرست نیستند.

عجب! جالب است پس از نظر شما وهابی ها یکتا پرست نیستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! یعنی چه؟؟؟؟ یعنی عملا شما آنها را خارج از دایره اسلام و حتی توحید دانسته تکفیرشان میکنید؟؟؟؟؟

shahed1;890659 نوشت:
از همین اول گفته باشم اگر بخواهی برچسب بزنی، آبمان توی یک جوب نمی‌رود. یعنی اگر وهابیها یک حرفی زده باشند ، هرکس دیگری آن حرف را بزند می شود وهابی؟!
اگر وهابیت پیرو پر و پاقرص احادیث و روایات هستند پس شیعیان هم چون در این باره با وهابیت هم عقیده اند، وهابی هستند ؟ این دیگر چه منطقی است؟

جناب شاهد! کاربر گرامی! عجله کردی و اشتباه برداشت کردی! یکبار دیگر جمله بنده را که نقل قول کردی با دقت و بدون عجله بخوان!

بنده گفتم:(( جناب شاهد بهتر نیست این شبهات نخ نما شده وهابی ها را قبل از مطرح کردن و خدشه زدن به شخصیت کاربری خود اندکی تحقیق و مطالعه کنید؟؟؟؟؟!!!!))

بنده گفتم این شبهات برای وهابیت است! نخ نماست! و سپس شما را تشویق به مطالعه درباره این شبهات و پاسخ هایشان کردم!!

کجا گفتم شما وهابی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! برادر من! شبهه برای وهابی هاست نه اینکه شما وهابی هستی!

با تشکر


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


shahed1;890690 نوشت:
من به احادیث و روایات تنها به چشم یک منبع تحقیقی نگاه می کنم ولی نه به آنها احتجاج می کنم و نه به عنوان حجت قبولشان دارم .

به عنوان تحقیق یعنی چه؟ میشود توضیح دهید! عدم قبول روایات به صورت مطلق چه احادیث صحیح چه غلط به معنی انکار قول و سیره و تقریر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم است! درسته؟

در این صورت شما با آیه 7 سوره حشر-21 احزاب -4 ممتحنه- 32 آل عمران- 59 سوره نسا- 92 مائده- 56 سوره نور- 33 سوره محمد و... چه میکنید؟؟؟؟؟؟!!!!

http://www.ghorany.com/quran.htm

shahed1;890690 نوشت:
شما چگونه از آیات 157 و 158 نساء پی به زنده بودن عیسی بردید؟!

واضح است! صراحت آیه خبر از عروج مسیح علیه السلام به آسمان و عدم کشته شدن و به صلیب کشیده شدنش میدهد!!

شما اگر یک آیه از قرآن به ما نشان بدهید که مسیح علیه السلام از دنیا رفته و در حال حاضر زنده نیست و وفات یافته بنده سخن شما را میپذیرم!



shahed1;890690 نوشت:
مگر جمادات هم مبعوث می شوند؟!

موضوع آیه 20 و 21 سوره نحل درباره به خدایی گرفته و پرستیدن هرچه غیر خداست آیات قرآن را باید در کنار یکدیگر دید چنان که در آیات دیگری خدای سبحان به صراحت از هیزم جهنم بودن بت های سنگی برای مشرکین سخن گفته وانگهی در طول تاریخ مشرکین بیشتر از هرچیز بت و سنگ را پرستش میکردند تا انسان و حیوان را!!

از طرفی استدلال و نتیجه گیری شما از این آیات اشتباه است که بنده در همان پست (شماره 13) توضیح دادم

درباره سایر مطالب و اشکالاتی که در پست شماره شماره 14 گفتم مطلبی نگفتید! منتظر پاسختان هستم

با تشکر

رضا ثقلین;890848 نوشت:


عجب! جالب است پس از نظر شما وهابی ها یکتا پرست نیستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! یعنی چه؟؟؟؟ یعنی عملا شما آنها را خارج از دایره اسلام و حتی توحید دانسته تکفیرشان میکنید؟؟؟؟؟

سلام رضا

از نظر من و هر آنکه قرآن را بدون گرایشات فرقه ای می خواند ، واهابیها یکتاپرست نیستند .
در فرهنگ قرآن پرستش یا عبات = با پیروی یا اطاعت بی قید و شرط (ولاغیر). یکتا پرستی یعنی یکی را مطلقاً پیروی کردن و تنها یکی را بی قید و شرط اطاعت کردن و آن یکی احدی غیر از الله نیست . خداوند می فرمایند: إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ – ما بر تو کتاب و نوشتاری حق ( نه باطل) فرستادیم پس الله را ، در حالی که دینت را برای او خالص کرده ای ، تعبد کن (نه هرکه را به تو کتاب داد) .
از منظر قرآن مسلمان یا یکتاپرست کسی است که تنها الله را تعبد می کند نه آنکه الله و من دون اورا . آنکه فقط قرآن و ما فیها را تعبد می کند مسلمان است و هرکه علاوه بر نوشتار الله ، کتب و نوشتار دیگر را نیز پرستش و بی قید و شرط اطاعت کند او یک مشرک است چون با پیروی مطلق از نوشتار غیر از قرآن برای خود خدایی دیگر برگزیده ، دینش را از خلوص در آورده و از دایره مسلمانی خارج شده است. در قرآن حتی یک آیه پیدا نمی کنید که در آن خداوند فرمان به تعبد غیر خودش داده باشد و غیر خدا یعنی هر آنکه خدا نیست. وهابیها معتقدند همانگونه که قرآن باید تعبد شود ، صحاح سته نیز باید تعبد شوند چون آنها نیز فرقی با قرآن ندارند ، اگر قرآن از زبان رسول جاری شده ، کتابهای ششگانه نیز از زبان رسول خارج شده اند.
بنابراین وهابیها یکتاپرست نیستند و نمی توان به آنها مسلمان گفت.
آقا رضا: اگر خواستی در این باره چیزی بنویسی، لطف کن تاپیکی جدید باز کن تا در آن از چشم انداز قرآن نگاه کنیم ببینیم آیا شیعه و سنی مسلمانند یا خیر.

رضا ثقلین;890848 نوشت:

جناب شاهد! کاربر گرامی! عجله کردی و اشتباه برداشت کردی! یکبار دیگر جمله بنده را که نقل قول کردی با دقت و بدون عجله بخوان!

بنده گفتم:((

جناب شاهد بهتر نیست این شبهات نخ نما شده وهابی ها را قبل از مطرح کردن و خدشه زدن به شخصیت کاربری خود اندکی تحقیق و مطالعه کنید؟؟؟؟؟!!!!))

بنده گفتم این شبهات برای وهابیت است! نخ نماست! و سپس شما را تشویق به مطالعه درباره این شبهات و پاسخ هایشان کردم!!

کجا گفتم شما وهابی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! برادر من! شبهه برای وهابی هاست نه اینکه شما وهابی هستی!

با تشکر

من متوجه شدم چه گفتید ، شما فقط برچسب زدید. چه برچسب بزنی و چه مستقیم بگویی ، فرق نمی کند نتیجه یکی خواهد بود. در یک کارخانه ممکن است چند جور کالا تولید شود اما کالاهایی که برچسب خراب می خورند باید برگشت شوند و از این بابت یک جورند.
کسانی که به رسول خدا برچسب شاعری دیوانه می زدند قصدشان آیات قرآن بود نه رسول . آیا اگر خداوند در این مورد و موارد مشابه اعتراض کند ( کما اینکه کرده) اعتراضش بجا نیست؟

رضا ثقلین;890853 نوشت:

به عنوان تحقیق یعنی چه؟ میشود توضیح دهید! عدم قبول روایات به صورت مطلق چه احادیث صحیح چه غلط به معنی انکار قول و سیره و تقریر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم است! درسته؟

در این صورت شما با آیه 7 سوره حشر-21 احزاب -4 ممتحنه- 32 آل عمران- 59 سوره نسا- 92 مائده- 56 سوره نور- 33 سوره محمد و... چه میکنید؟؟؟؟؟؟!!!!

http://www.ghorany.com/quran.htm

بگذار این را نیز در همان تاپیکی که ( اگر تمایل داشتید) باز می کنید بررسی کنیم ، شاید تاپیک شما را قفل نکنند.

نقل قول:
واضح است! صراحت آیه خبر از عروج مسیح علیه السلام به آسمان و عدم کشته شدن و به صلیب کشیده شدنش میدهد!!

در قرآن توفی به دو صورت تحقق می یابد؛ یا با موت یا با قتل. عیسی را به قتل نرساندند بلکه به مرگ طبیعی مرد

نقل قول:
شما اگر یک آیه از قرآن به ما نشان بدهید که مسیح علیه السلام از دنیا رفته و در حال حاضر زنده نیست و وفات یافته بنده سخن شما را میپذیرم!



عیسی خود دارد می گوید فلما توفیتنی ( پس چون مرا میراندی) در میان مترجمین و مفسیرین ، آنهایی که از منظر قرآن به مسئله توفای عیسی نگریسته اند ، آن را مرگ معنا کرده اند و لی آنان که از پشت عینک فرقه گرایی و از منظر احادیث و روایات نگاه کرده اند نوشته اند : چون مرا از میانشان برگرفتی.
کسی که از منظر احادیث به مسئله نگاه می کند امکان ندارد زیر بار چیزی برود حتی اگر هزار آیه برایش بیاوری آن را بگونه ای دیگر معنا خواهد کرد.
اصلاً بگذار مانند مسیحیان فرض کنیم عیسی بعد از مرگ زنده شده و به سوی پدرش ، که در آسمان نشسته، بالا رفته و به او ملحق شده یا چه می دانم با او یکی شده و از این حرفها. یا آنگونه که روایات می گویند در آسمان چهارم منتظر است تا مهدی ظهور کند و به او بپیوندد.
هرچه باشد( چه مرده باشد یا در برزخ یا آسمان چهارم باشد) نتیجه اش بی خبری از دنیاست و آنگونه که مسیحیان باور دارند نیست که در همه جا حضور داشته باشد و همه درخواستها را بشنود و اجابت کند. چون؛ دارد می گوید مادامی که در میانشان بودم شاهد آنها بودم و چون جانم ستاندی ( یا مرا برگرفتی و بر فراز آسمانها کنار خودت روی تختت نشاندی!) تو مراقب و شاهد آنها بودی زیرا این تویی که بر هر چیزی شاهدی.

نقل قول:
موضوع آیه 20 و 21 سوره نحل درباره به خدایی گرفته و پرستیدن هرچه غیر خداست آیات قرآن را باید در کنار یکدیگر دید چنان که در آیات دیگری خدای سبحان به صراحت از هیزم جهنم بودن بت های سنگی برای مشرکین سخن گفته وانگهی در طول تاریخ مشرکین بیشتر از هرچیز بت و سنگ را پرستش میکردند تا انسان و حیوان را!!

از طرفی استدلال و نتیجه گیری شما از این آیات اشتباه است که بنده در همان پست (شماره 13) توضیح دادم

درباره سایر مطالب و اشکالاتی که در پست شماره شماره 14 گفتم مطلبی نگفتید! منتظر پاسختان هستم

با تشکر


شما وقتی مطلبی به این صراحت و وضوح را پشت گوش می اندازی و نمی پذیری من به چه امیدی باید به مطالبی که فهمشان مطالعه قرآنی بیشتری را طلب می کند ، بپردازم؟!
خداوند می فرماید : أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ -
مردگانند، نه زندگان، و ندانند كه چه وقت آنها را دوباره زنده مى‌كنند

و شما گفتید:

نقل قول:
این آیات ( 20 و 21 سوره نحل) درباره به خدایی گرفتن مخلوقات اعم از انسان و حیوان و جماد است

آیه می گوید اموات ( که از نظر شما در این آیه شامل جمادات نیز می شوند) نمی دانند چه وقت مبعوث می شوند . سئوال این است: مگر جمادات هم مبعوث می شوند؟ یعنی جمادات نیز باید حساب کتاب پس دهند؟!

کسی که به پنجره فولاد آویخته و با آن راز و نیاز می کند آیا مورد خطابش آن جسم فولادی یا ضریح زرین است؟
این درست است که بگوییم او دارد با پنجره فولاد رازو نیاز می کند و از او حاجت می خواهد؟
ما می دانیم که بتهای قوم پیامبر از نگاه آنها چیزی نبودند جز مقربترین فرشتگان در درگاه الهی و آنگونه که قرآن روایت می کند به دستور همین فرشتگان بود که آن قوم، حلال خدا را بر خود حرام و حرام او را حلال می کردند.
اما آیا آنها هرگز این فرشتگان را دیده بودند یا صدایی از آنها شنیده بودند؟
پس چگونه فرمان بتها به آنها می رسید؟
از طریق نواب زمینی که بطور مرموزی این پیامها را از فرشتگان ( رسولان الهی) می ستاندند و به انسان می رساندند.
سامری وقتی از زر و زیور قوم موسی گوساله زرین را ساخت به آنها گفت این همان خدای موساست. آیا سامری در برابر چشمان آنها چنین نکرده بود و مردم ندیدند که او خود گوساله را ساخت؟
پس چگونه توانست گوساله را جای خدا به آنها قالب کند؟

در طول تاریخ هیچ بت پرستی وجود نداشته که بنده سنگ و فلز و تراشه های دست خود بشود. نه بت پرستان قوم ابراهیم ، نه موسی، نه محمد و نه هیچ قوم دیگری.
آنها چون قادر به دیدن خدایان ماورایی خود نبودند مجبور بودند به هر نحوی که شده یا ساختن مجسمه و مقبره و بارگاه و غیره ، آن بتان را ملموس نمایند تا بتوانند با آنان راز و نیاز کنند و حاجاتشان را مطرح نمایند
بتهای سنگی یا فلزی قوم پیامبر در عقیده آن قوم همان رسولان الهی بودند
هرچند مفسرین از آلهه قوم پیامبر به عنوان بت یاد کرده اند شاید بهتر بود من بجای کلمه بت از همان واژه خدایان استفاده می کردم چون بسیاری از مردم چنین باور کرده اند که بت همان مجسمه سنگی ، چوبی ، فلزی و غیره است و از نظر بت پرست هیچ مصداق خارجی ندارد. به همین باور نا درست و اشتباه ، مردم گمان می کنند با بعثت پیامبر دیگر بساط بت و بت پرستی برای همیشه برچیده شده است .
بت، رب، آلهه یا هر چیز دیگری در باور بت پرست یک مصداق خارجی دارد که منظور و مراد هموست نه آن مجسمه و بنای سنگی ، فلزی و غیره.
به عنوان مثال آنگونه که می گویند ، در میان هندوهای بت پرست کمتر خانه ای پیدا می شود که در آن مجسمه گانش یافت نشود اما این گانش در باور هندو فقط تمثال انسانی با سر فیل نیست بلکه او در عالم ماورا برای خود خدایی است و اسم و رسمی دارد. او پسر شیوا و خدای علم و دانایی است. و از نظر هندوها او روز و شب حاجت حاجتمندان را برآورده می کند و گاه آنها را شفا می دهد .


خدایان قوم پیامبر نیز دختران الله و واسطه های او بودند که سر رشته بسیاری از امور را بدست داشتند. حال شما می خواهید هر نامی بر آنها بگذارید (بت یا اولیاء الله)این اصلاً اهمیت ندارد ما از تاریخ ناب قرآن و برخوردهای قوم پیامبر با این خدایان ، به ماهیتشان پی می بریم.



بدون کوچکترین تردید و ابهامی ، از میان تمام اقوامی که پروردگار در کتابش از آنها نام می برد، هیچ قومی نبوده که به الله اعتقاد نداشته باشد. آنها اعتقاد داشته اند ولی چیزی که هست باورشان شرک آلود بوده و فراموش نکنید که هرجا شرک وجود داشته باشد خدا نیز وجود دارد چرا که مردم همواره نسبت به پروردگارشان شرک می ورزند و از میان بندگانش برای او جزء می گیرند و دستیار می سازند و می تراشند و همه شرکاء به خدا وابسته می شوند مثل دختران خدا، پسران خدا و خانواده خدا ( آل الله).
مبرهن و بدیهی است که هیچ یک از مشرکین شرکای خود را ندیده اند ( هرچقدر هم که در اعماق تاریخ به عقب برگردیم) به همین دلیل لازم بوده به هر طریقی که شده خدایان خود را ملموس نمایند تا بتوانند با آنها بهتر رابطه برقرار کنند حالا یا از طریق مجسمه ای، درختی ، بنایی و یا مقبره و بارگاهی. وقتی یک مشرک دارد با نماد خدایان خود رازو نیاز می کند و از آنها حاجت می خواهد اگرچه در حقیقت خدای او همان نماد است ولی او خود هرگز این را نمی پذیرد و خدای او به همان مجسمه و بنا خلاصه نشده بلکه در سزرمین خدایان برای خود اسم و رسم و جایگاهی ازجمند دارد مثل گانشا ( خدایی با سر فیل) اما این فقط نماد اوست و الا گانشا در سرزمین خدایان از محبوبترین خدایان است هرچند این سرزمین فقط در باور هندوان وجود دارد و غیر واقعی است.


خداوند در سوره بقره راجع به پیامبران قبل از دوره رسول الله می گویند: آنان جماعتی بودند که دورانشان سپری شد و از دنیا رخت بر بستند، هرچه کردند برای خود کردند و شما نیز هرچه کنید برای خود می کنید و درباره آنچه این درگذشتگان کردند مواخذه نخواهید شد. خداوند این را دو بار و به فاصله هفت آیه تکرار می کند و دقیقاً عین هم و کاملاً شبیه به هم تکرار می کند تا همگان بدانند مردگان دخل و تصرفی در حیات زندگان ندارند حالا می خواهد مربوط به قبل از دوره رسول الله باشد یا بعد از آن. مرده که با مرده فرق نمی کند این ماییم که بین آنها فرق می گذاریم و آنکس که در این راه دارد تحریکمان می کند می خواهد متفرقمان سازد ؛ یکی را عمری کند و آن دیگری را علوی تا ما را به جان یکدیگر بیندازد و دین و دنیایمان را فنا سازد.
وای به حالتان اگر آیات 134 و 141 بقره را بخوانید و باز هم جنگهای عمری - علوی راه بیندازید . به تو چه مربوط است که عمر چه کرد و علی که بود و چه کسی حق آن یکی را خورد!
تو اگر خیلی زرنگی حق خودت را بگیر که با حربه مردگان دارند پایمالش می کنند و خود نمی دانی. اینقدر سنگ مردگان را به سینه نزن که از آنها چیزی جز تباهی و ویرانی به تو نمی رسد ، آنها حتی مالک سود و زیان خود نیز نبودند تا چه رسد به ما ؟
هنوز متوجه نشده ای که این همه علم و کتل و ضریح و بارگاه به خاطر روزی دنیاست که به جیب عاملانش می رود؟! با خود نمی اندیشی چرا روز به روز تنور مراسم اموات داغ و داغتر می شود و تعداد امامزاده ها در حال افزایشند؟!

منتظر می مانیم تا کارشناس محترم به سوالات پاسخ دهند

shahed1;889763 نوشت:
سلام
فرض می کنیم عالمی به اسم برزخ یا عالم قبر ، آنگونه که در روایات آمده ، وجود داشته باشد و در آن حیاتی موازی با حیات دنیوی ( یعنی بر خلاف تعریفی که شما از برزخ کردید) در جریان باشد.

ایا این خاصیت مرگ است که بشر را به مافوق بشر و به عالم غیب و شهادت تبدیل می کند ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

در مورد حیات برزخی علاوه بر روایات، در قرآن مجید نیز مطالبی وجود دارد. خداوند می فرماید:« وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون‏»[1] (و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند).

آیا عالم پس از عالم دنیا اقتضائات خاصی دارد، به گونه ای که تشخیص و قدرت فهم نسبت به این دنیای مادی متفاوت باشد؟ بله، بضی آیات قرآن به این موضوع اشاره دارند؛«" لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيد»[2] ([به او مى‏گويند:] تو از اين روز بزرگ در بى‏خبرى و غفلت بودى، پس ما پرده بى‏خبرى را از ديده [بصيرت‏] ات كنار زديم در نتيجه ديده‏ ات امروز بسيار تيزبين است).

تو در دنيا از اينهايى كه فعلا مشاهده مى‏كنى و به معاينه مى‏بينى در غفلت بودى، هر چند كه در دنيا هم جلو چشمت بود و هرگز از تو غايب نمى‏شد، ليكن تعلق و دل‏بستگى‏ ات به اسباب، تو را از درك آنها غافل ساخت و پرده و حائلى بين تو و اين حقائق افكند، اينك ما آن پرده را از جلو درك و چشمت كنار زده‏ ايم،" فبصرك" در نتيجه بصيرت و چشم دلت" اليوم" امروز كه روز قيامت است" حديد" تيزبين و نافذ شده، مى‏بينى آنچه را كه در دنيا نمى‏ديدى.[3]



[/HR][1] -مومنون/100.

[2] -ق/22.

[3]-الميزان فى تفسير القرآن، ج‏18، ص: 350


shahed1;890303 نوشت:
وقتی عیسی مسیح پس از مرگش از دنیا بی خبر است ، دیگر چه مرده ای خبر دارد؟!
خودش دارد می گوید خبر نداشتم آنوقت شما می گویید خبر داشت؟!
خداوند به او می گوید: ای عیسی ، ای پسر مریم ، ایا تو به مردم گفتی که خود و مادرت را سوای الله به خدایی بگیرند؟
و او پاسخ می دهد: اگر گفته بودم حتماً آن را می دانستی . تو از درون من آگاهی ولی من از درون تو آگاه نیستم. تا زمانی که میانشان زندگی می کردم شاهد بودم که چه می کنند و زمانی که جانم را ستاندی تو خود شاهد اعمال آنها بودی و این تویی که بر هر چیزی شاهدی.

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در روز قيامت به حضرت عيسى (علیه السلام) مى‏گويد:" آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را علاوه بر خداوند معبود خويش قرار دهيد، و پرستش كنيد؟" (وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ‏).[1]

شك نيست كه مسيح ع چنين چيزى را نگفته است و تنها دعوت به توحيد و عبادت خدا نموده، ولى منظور از اين استفهام اقرار گرفتن از او در برابر امتش، و بيان محكوميت آنها است.

مسيح ع با نهايت احترام در برابر اين سؤال چند جمله در پاسخ مى‏گويد:
1- نخست زبان به تسبيح خداوند از هر گونه شريك و شبيه گشوده و مى‏گويد:
" خداوندا! پاك و منزهى از هر گونه شريك" (قالَ سُبْحانَكَ‏).

2- چگونه ممكن است چيزى را كه شايسته من نيست بگويم (ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍ‏).
در حقيقت نه تنها گفتن اين سخن را از خود نفى مى‏كند، بلكه مى‏گويد اساسا من چنين حقى را ندارم و چنين گفتارى با مقام و موقعيت من هرگز سازگار نيست.

3- سپس استناد به علم بى‏پايان پروردگار كرده، مى‏گويد:" گواه من اين است كه اگر چنين مى‏گفتم مى‏دانستى، زيرا تو از آنچه در درون روح و جان من است آگاهى، در حالى كه من از آنچه در ذات پاك تو است بى‏خبرم، زيرا تو علام الغيوب و با خبر از تمام رازها و پنهانيها هستى" (إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي وَ لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ‏)

4-" تنها چيزى كه من به آنها گفتم همان بوده است كه به من ماموريت دادى كه آنها را دعوت به عبادت تو كنم و بگويم خداوند يگانه‏ اى را كه پروردگار من و شما است پرستش كنيد" (ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ‏).

5-(وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ).[2]
" و تا آن زمان كه در ميانشان بودم مراقب و گواه آنها بودم و نگذاشتم راه شرك را پيش گيرند، اما به هنگامى كه مرا از ميان آنها برگرفتى تو مراقب و نگاهبان آنها بودى، و تو گواه بر هر چيزى هستى" حضرت عیسی(علیه السلام) نسبت به اعمال امت خود پس از عروج آن حضرت از دنیا، اعلام برائت و بیزاری می کند. این آیات ربطی به عدم اطلاع حضرت عیسی(علیه السلام) نسبت به اعمال امت شان ندارد، بلکه نا حق بودن اعمال و عقاد انحرافی مسیحیان را بیان می کند.


[/HR][1] -مائده/117.

[2]-آیت الله مکارم شیرازی،تفسير نمونه، ج‏5، ص: 135

shahed1;890592 نوشت:
بعضیها آنقدر از مردگان کراهت دارند که اگر مرده ای به آنها نشان دهی فوراً پا به فرار می گذارند و متواری می شوند. اما همین افراد همه جوره در خدمت بعضی مردگان هستند و درست مثل قوم پیامبر که فرشتگان را دختران خداوند تصور می کردند ، مردگان را به عنوان آل الله = خانواده خدا باور دارند و کلی برای آنها نذری می دهند و قربانی می کنند و آنها را همه کاره خداوند می دانند .

shahed1;890592 نوشت:
بعضیها آنقدر از مردگان کراهت دارند که اگر مرده ای به آنها نشان دهی فوراً پا به فرار می گذارند و متواری می شوند. اما همین افراد همه جوره در خدمت بعضی مردگان هستند و درست مثل قوم پیامبر که فرشتگان را دختران خداوند تصور می کردند ، مردگان را به عنوان آل الله = خانواده خدا باور دارند و کلی برای آنها نذری می دهند و قربانی می کنند و آنها را همه کاره خداوند می دانند .

بسم الله الرحمن الرحیم

خویشاوندی با پیامبر(ص) به تنهایی هیچ ارزش خاصی برای انسان ندارد. اگر عموی پیامبر(ص) هم از مسیر بندگی خداوند خارج شود، جز عذاب الهی چیزی در انتظارش نخواهد بود، همانطور که قرآن می فرماید:« تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ»[1]

آنچه ملاک تقرب به درگاه خداوند می شود ایمان و عمل صالح است«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏»[2] (اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ ها و قبيله‏ ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست‏).

در میان بندگان خدا، برخی با عبادت و اطاعت به بالاترین مقام تقرب رسیدند. خداوند در مورد تقرب پیامبر(ص) می فرماید:« فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏»[3] (پس [فاصله‏ اش با پيامبر] به اندازه فاصله دو كمان گشت يا نزديك‏تر شد).

«سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِير»[4] (منزّه و پاك است آن [خدايى‏] كه شبى بنده ‏اش [محمّد صلى الله عليه و آله و سلم‏] را از مسجدالحرام به مسجد اقصى كه پيرامونش را بركت داديم، سير [و حركت‏] داد، تا [بخشى‏] از نشانه‏ هاىِ [عظمت و قدرت‏] خود را به او نشان دهيم؛ يقيناً او شنوا و داناست).
سایر انبیاء نیز مورد احترام و اکرام خداوند هستند؛ «سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ»[5] و «سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهِيمَ»[6]
«سَلامٌ‏ عَلى‏ مُوسى‏ وَ هارُونَ»[7] و قال «سَلامٌ‏ عَلى‏ إِلْ ياسِينَ»[8] «وَ سَلامٌ‏ عَلَى‏ الْمُرْسَلِينَ»[9]
بنابراین اولیای الهی مورد توجه، عنایت و احترام خاص خداوند می باشند.

ادامه دارد.



[/HR][1] - مسد/1.

[2] -حجرات/13.

[3] -نجم/9.

[4] -اسراء،آیه1.

[5] - صافات/ 79.

[6] - الصافات/109

[7] - صافات/ 120.

[8] - صافات/ 130.

[9] - صافات/181.


بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی از انسانها به مقام هایی می رسند که به اذن الهی، کارهایی خدایی انجام می دهند. اگر شما به آیاتی که در مورد حضرت عیسی(علیه السلام) است توجه کنید می بینید که خداوند به ایشان چه مقاماتی عنایت فرمود:« إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلى‏ والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِي وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ»[1] ([ياد كنيد] هنگامى كه خدا فرمود: اى عيسى بن مريم! نعمتم را بر خود و بر مادرت ياد كن، آن گاه كه تو را به وسيله روح القدس توانايى بخشيدم، كه با مردم در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى‏] سخن گفتى، و آن گاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم، و هنگامى كه به اذن من از گِل، مجسمه ‏اى به شكل پرنده مى‏ساختى، پس در آن مى‏دميدى و به فرمان من پرنده ‏اى زنده مى‏شد، و كور مادر زاد و شخص پيس را به اذن من شفا مى‏دادى، و زمانى كه مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بيرون مى‏آوردى، و آن گاه كه [شرّ و آسيب‏] بنى‏اسرائيل را هنگامى كه براى آنان دلايل روشن آوردى از تو بازداشتم، پس كسانى از آنان كافر شدند، گفتند: اين [دلايل و معجزات‏] جز افسونى آشكار نيست‏).


اگر بخواهیم بر اساس آیات قرآن در مورد انبیاء الهی اظهار نظر کنیم می بینیم که خداوند به اولیاءش چه کراماتی عنایت فرمود. هنگامی که خداوند در مورد شهداء می فرماید:« و هرگز گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شدند مرده ‏اند، بلكه زنده ‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند» و آنها را زنده معرفی می کند و آثار حیات و زندگی را در موردشان اثبات می کند، آیا انبیاء و اولیاء الهی از آثار و نشانه های زندگی محرومند؟ آیا صدای افرادی که آنها را مورد توجه قرار می دهند نمی شنوند؟ بنابراین آنچه در مورد کرامت اولیاء الهی ذکر می شود و هماهنگ با آیات قرآن است قابل قبول خواهد بود، و آنچه مخالف قرآن است پذیرفته نمی شود.

آیات متعددی در قرآن نسبت به بحث شفاعت وجود دارد.ظاهر برخی از آیات قرآن بحث شفاعت را انکار می کند:« وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُون‏»[2] آیات دیگری از قرآن شفاعت را اثبات می کند. البته شفاعت تنها با اذن الهی انجام خواهد شد؛«مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ»[3]. بنابراین در هر موضوعی باید نگاه جامع به آیات داشت تا بتوان نتیجه صحیح گرفت.

در مورد اهل بیت(علیهم السلام) نیز آیات متعددی در قرآن وجود دارد که بیانگر عظمت و جایگاه ویژه آن بزرگوران نزد خداوند متعال می باشد.




[/HR]
[1] -مائده/110.

[2] - بقره/48.

[3] - بقره/255.

[="Tahoma"][="Navy"]

shahed1;890866 نوشت:
عیسی خود دارد می گوید فلما توفیتنی ( پس چون مرا میراندی) در میان مترجمین و مفسیرین ، آنهایی که از منظر قرآن به مسئله توفای عیسی نگریسته اند ، آن را مرگ معنا کرده اند و لی آنان که از پشت عینک فرقه گرایی و از منظر احادیث و روایات نگاه کرده اند نوشته اند : چون مرا از میانشان برگرفتی.

سلام
این آیه می تواند حاکی از سخنان عیسی ع و خدای متعال بعد از مرگ او باشد نه هم اکنون که در معراج است.
یا علیم[/]

shahed1;890667 نوشت:
مردم برای مردگان مقدس خود چه کارها که نمی کنند ، چه مشقاتی که متحمل نمی شوند و چه هزینه هایی که به گردن نمی گیرند!
انگار مردگان و مقدسین آنها صدایشان را می شنوند و اعمالشان را می بینند یا اگر ببینند و بشنود کاری از دستشان ساخته است! زهی خیال باطل ، دیگر غافل از اینکه آنچه شتابان به سویش می روند سراب و توهمی بیش نیست

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از خاطرات سفر اخیر عتبات عالیات را خدمت تان تقدیم می کنم، امیدوارم بیهوده بودن یا نبودن و توهم یا واقعیت داشتن، توسل به اولیای واقعی خداوند را خودتان تشخیص دهید.

یکی از دوستان که ایام اربعین سال گذشته و امسال در مسیر نجف تا کربلا مستقر بود برایم تعریف کرد:
سال گذشته یه گروه چهار نفره مسیحی از اروپا در ایام اربعین به کربلا آمدند. این افراد که ابتدا بیشتر از روی کنجکاوی آمده بودند، با دیدن کرامات و گرفتن حاجت، مسلمان و شیعه شدند. بعد از بازگشت به وطن شان با تبلیغ مکتب تشیع 250 نفر را به دین اسلام و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) هدایت کردند.

حقانیت اهل بیت(علیهم السلام) برای هر انسان آزاده ای که چشمش را بدون تعصب به روی حقیقت باز کند، آشکار است. حرکت عظیم جهانی اربعین شاهد زنده ای بر این مدعاست. در این حرکت میلیونی نه تنها شیعیان از سراسر دنیا حضور دارند، بلکه اهل سنت و حتی غیر مسلمانان نیز از نقاط مختلف جهان شرکت می کنند.

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.

یاسین;891273 نوشت:

در مورد حیات برزخی علاوه بر روایات، در قرآن مجید نیز مطالبی وجود دارد. خداوند می فرماید:« وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون‏»[1] (و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند).

سلام

در سوره مومنون چنین می خوانیم که وقتی مرگ یکی از کفار فرا می رسد می گوید: « پروردگارا ، مرا باز گردانید تا شاید آن عملی را که نکردم و ترک گفتم به نیکی انجام دهم» .
پروردگار می فرمایند: «هرگز چنین نخواهد شد، او فقط این را به زبان می گوید و الا اگر برگردد همان می کند که در زندگی اش می کرد و این درحالی است که تا رستاخیزشان برزخی بیش باقی نمانده است»
این همان برزخی است که در احادیث و روایات از آن به عنوان جهان پس از مرگ یا عالم قبر تعبیر شده ، جهانی کاملاً تخیلی که در قرآن و دین الهی کوچکترین اثری از آن یافت نمی شود .
کلمه برزخ در قرآن سه بار بکار رفته و در هر سه مورد کنایه از یک فاصله باریک و کم بوده که از دو مورد آن بعنوان فاصله بین دو دریا یاد شده است.

در مورد کوتاهی برزخی که در ورای مردگان قرار گرفته همین بس که وقتی آنها را از خواب مرگ بیدار می کنند ، احساس می کنند ساعتی یا نصف روزی یا روزی بیشتر از مرگشان سپری نشده است و این مفهوم آنقدر در قرآن تکرار شده که دیگر جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذاردکه برزخ کنایه از کوتاهی زمان بین مرگ تا رستاخیز است و برزخی که در روایات آمده مصداق خارجی ندارد و حقیقی نیست.
اگر اجازه دهید فعلاً درباره این موضوع بحث کنیم تا بعد به سراغ بقیه مطالب شما برویم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


shahed1;890865 نوشت:
از نظر من و هر آنکه قرآن را بدون گرایشات فرقه ای می خواند ، واهابیها یکتاپرست نیستند .

shahed1;890865 نوشت:
آیا شیعه و سنی مسلمانند یا خیر.

خوب جالب شد! پس وهابیت را تکفیر میکنید! درباره مسلمان بودن سنی و شیعه هم ان شاء الله بحث میکنیم!

shahed1;890865 نوشت:
من متوجه شدم چه گفتید ، شما فقط برچسب زدید. چه برچسب بزنی و چه مستقیم بگویی ، فرق نمی کند نتیجه یکی خواهد بود.

گفتن صحبت ها و بیان نظرات عده ای مستلزم این نمیشود که خود آن شخص هم جز آن تفکر و از آن نحله و فرقه باشد!(مگر آنکه واقعا باشد که دراین صورت دیگر برچسب نخواهد بود بلکه بیان واقعیت است)

آیا با این حساب خدای سبحان هم معاذ الله در زمره کفار و مشرکین و فرعونیان است(چون سخنان آنان و رفتار و کردارشان را در قرآن کریم توضیح داده و بیان میکند)؟؟؟؟؟!!!!! این چه استدلالی است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


shahed1;890866 نوشت:
در قرآن توفی به دو صورت تحقق می یابد؛ یا با موت یا با قتل.

خیر! در قرآن به جز این دو مورد در موراد دیگری هم به کار رفته به عنوان نمونه:

"وَ هُوَ الَّذی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فیهِ لِیُقْضى‏ أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون"؛‏انعام 60

او کسى است که شبانگاهان روح شما را به وقت خواب مى‏گیرد، و آنچه را در روز [از نیکى و بدى‏] به دست مى‏آورید مى‏داند سپس شما را در روز [با برگرداندن روح به جسمتان از خواب‏] بر مى‏انگیزد تا اجل مُعّین سر آید ... .
مطمئناً، عبارت "یتوفاکم" در این آیه به معنای مرگ نبوده، بلکه به معنای خواب شبانگاهی است که در هر شبانه روز تکرار می شود!

http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7609


shahed1;890866 نوشت:
عیسی را به قتل نرساندند بلکه به مرگ طبیعی مرد

به نص قرآن کریم حضرت عیسی از دنیا نرفته است! 2 دلیل بر این امر از قرآن کریم واضح است!

1-نص صریح آیه 157 و 158 سوره نسا بر مشتبه شدن واقعه تصلیب بر مسیحیان و افرادی که در آن زمان بودند نقل شده! و در ادامه خدای سبحان میفرماید:

بَل رَّفَعَهُ اللَّـهُ إِلَيْهِ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿١٥٨ بلکه خدا او را سوی خود بالا برد. و خدا عزیز بوده است.

خدای سبحان نفرمود او فوت کرد! یا ما او را میراندیم! بلکه فرمود او را به سوی خود بالا برد!

اگر بگویید آیه 55 آل عمران و 117 مائده از واژه توفی و مشتقاتش استفاده کرده! جوابش این است که توفی فقط به معنای مرگ نیست بلکه به تعابیر و معانی دیگری هم استفاده شده چه در خود قرآن که نمونه آن را در بالا گفتم و چه در ادبیات عرب! بلکه از منظر لغت عربی چیزی را به طور کامل گرفتن و ستاندن است! چنان که وفی هم به معنای حق کسی را طور کامل و بی کم و کاست پرداختن!

رجوع شود به مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهانی ترجمه فارسی مصطفی رحیمی نیا نشر سبحان صفحه 480

2-در آیه 159 سوره نسا خدای سبحان میفرماید:

وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا

و هیچ کس از اهل کتاب، نیست مگر آنکه بی‌چون پیش از مرگش [:مرگ مسیح] بی‌گمان به او ایمان می‌آورد و روز قیامت (عیسی نیز) بر آنان گواه است.

http://www.ghorany.com/quran.htm

سوال: حضرت عیسی علیه السلام اگر از دنیا رفته باشد باید تمام مسیحیان و یهودیان زمان رسالتش حداقل به او ایمان آورده باشند! و حال آنکه نه تنها کل یهودیان به او ایمان نداشته و ندارند! بلکه در همان زمان و بعد از آن هم بسیاری از مسیحیان معتقد به تصلیب و تثلیث حضرتش بوده اند!! یعنی دست کم ایمان صحیح که باید داشته باشند را نداشته و ندارند!!!

سوال دوم چرا در آیه فعل يُؤْمِنَنَّ ایمان می‌آورد به کار رفته چرا استمرار؟؟؟؟؟؟


shahed1;890866 نوشت:
حتی اگر هزار آیه برایش بیاوری آن را بگونه ای دیگر معنا خواهد کرد.

ان شاء الله که بنده اینگونه نباشم و شما هم اینطور نباشید!!

shahed1;890866 نوشت:
شما وقتی مطلبی به این صراحت و وضوح را پشت گوش می اندازی و نمی پذیری من به چه امیدی باید به مطالبی که فهمشان مطالعه قرآنی بیشتری را طلب می کند ، بپردازم؟!
خداوند می فرماید : أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ - مردگانند، نه زندگان، و ندانند كه چه وقت آنها را دوباره زنده مى‌كنند

جناب شاهد اینطور صحبت کردن شایسته نیست! میزان مطالعات!! شما درباره قرآن از نوشته هایتان کاملا واضح است به عنوان نمونه باید به شما به خاطر نقل برخی سوالات و اشکالات نخ نما و عدم پاسخ شما به آیات حی بودن شهدا در همین تاپیک و آیه مسح پا در تاپیک نماز بر طبق قرآن اشاره کنم!!

عرض کردم که:


موضوع آیه 20 و 21 سوره نحل درباره به خدایی گرفته و پرستیدن هرچه غیر خداست آیات قرآن را باید در کنار یکدیگر دید چنان که در آیات دیگری خدای سبحان به صراحت از هیزم جهنم بودن بت های سنگی برای مشرکین سخن گفته وانگهی در طول تاریخ مشرکین بیشتر از هرچیز بت و سنگ را پرستش میکردند تا انسان و حیوان را!!

بنده به صورت کلی موضع آیه را عرض گفتم نه فقط نص همان آیه را!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


shahed1;891504 نوشت:
در سوره مومنون چنین می خوانیم که وقتی مرگ یکی از کفار فرا می رسد می گوید: « پروردگارا ، مرا باز گردانید تا شاید آن عملی را که نکردم و ترک گفتم به نیکی انجام دهم» .
پروردگار می فرمایند: «هرگز چنین نخواهد شد، او فقط این را به زبان می گوید و الا اگر برگردد همان می کند که در زندگی اش می کرد و این درحالی است که تا رستاخیزشان برزخی بیش باقی نمانده است»

لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ۚ كَلَّا ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

«شاید من در آنچه وانهادم کار نیکی انجام دهم.» (بدو گفته شود:) «هرگز! این سخنی است که او (تنها) گوینده‌ی آن است، حال آنکه از دنبالشان (میانه‌ی دو زندگی دنیا و آخرت) برزخی است تا روزی که برانگیخته خواهند شد.»

شما این را از کجای آیه آوردید؟؟؟؟؟؟؟؟!!! کدام کلمه را ترجمه کردید؟؟؟؟؟؟؟؟!! که شده این:(( این درحالی است که تا رستاخیزشان برزخی بیش باقی نمانده است ))

shahed1;891504 نوشت:
این همان برزخی است که در احادیث و روایات از آن به عنوان جهان پس از مرگ یا عالم قبر تعبیر شده ، جهانی کاملاً تخیلی که در قرآن و دین الهی کوچکترین اثری از آن یافت نمی شود .

بعد شما از دیگران ایراد گرفته و میگویید:

(( شما وقتی مطلبی به این صراحت و وضوح را پشت گوش می اندازی و نمی پذیری من به چه امیدی باید به مطالبی که فهمشان مطالعه قرآنی بیشتری را طلب می کند ، بپردازم؟! ))

مگر فقط با وجود کلمه برزخ در آیه ای میشود اثبات کرد که عالمی ما بین عالم دنیا و قیامت وجود دارد؟؟؟؟؟!!! 10 ها آیه در قرآن کریم اشاره به عالم برزخ دارد!!! چند نمونه ساده:

النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦غافر

(اینک هر) صبح و شام بر آتش نمایش داده می‌شوند و روزی که رستاخیز بر پا شود (فریاد می‌رسد که:) «فرعونیان را در سخت‌ترین (انواع) عذاب در آورید.»

این آیه یکی از صریح ترین و واضح ترین آیات قرآن کریم در اثبات عالم برزخ است!! اصلا به توضیح نیاز ندارد!!

فقط چند نکته: 1- در قیامت صبح و شامی وجود ندارد!! پس اینجا کجاست؟؟؟؟ 2-عرضه شدن و نمایش آتش برای مرده ای که چیزی نمیفهمد چه ارزشی و چه توجیه عقلی دارد؟؟؟؟!!!

3-چرا بعد از این نمایش و عرضه صحبت از روز قیامت میشود؟؟؟؟!!! این مکان این عالم این محیط کجاست که مابین دنیا و قیامت است؟؟؟؟؟؟!!!

إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ ۖ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّـهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا ۚ فَأُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿٩٧نساء

بی‌گمان کسانی که بر خود ستمکارند (هنگامی که) فرشتگان جانشان را گرفتند (به آنان) گفتند: «در چه (حال) بودید؟» پاسخ دادند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» گفتند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جایگاهشان دوزخ است و (دوزخ) چه بد بازگشتگاهی است.

این آیه هم نشان از وجود یک عالم دیگر پس از دنیا میدهد که قیامت نیست! و هم چنین به شنوا بودن و پاسخ دادن و حرف زدن کسانی که از دنیا رفتند با فرشتگان!! نه اینکه مردند و دیگر هیچ تا قیامت!!!

http://www.ghorany.com/quran.htm

توصیه میکنم حتما بیشتر در آیات قرآن تدبر کنید!!

با تشکر

shahed1;891504 نوشت:
سلام
در مورد کوتاهی برزخی که در ورای مردگان قرار گرفته همین بس که وقتی آنها را از خواب مرگ بیدار می کنند ، احساس می کنند ساعتی یا نصف روزی یا روزی بیشتر از مرگشان سپری نشده است و این مفهوم آنقدر در قرآن تکرار شده که دیگر جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذاردکه برزخ کنایه از کوتاهی زمان بین مرگ تا رستاخیز است و برزخی که در روایات آمده مصداق خارجی ندارد و حقیقی نیست.
اگر اجازه دهید فعلاً درباره این موضوع بحث کنیم تا بعد به سراغ بقیه مطالب شما برویم.


بسم الله الرحمن الرحیم
این موضوع ربطی به عنوان تاپیک ندارد. اگر علاقه مند هستید می توانید در تاپیک جداگانه ای این موضوع را مطرح و دنبال کنید.

shahed1;891504 نوشت:
در مورد کوتاهی برزخی که در ورای مردگان قرار گرفته همین بس که وقتی آنها را از خواب مرگ بیدار می کنند ، احساس می کنند ساعتی یا نصف روزی یا روزی بیشتر از مرگشان سپری نشده است و این مفهوم آنقدر در قرآن تکرار شده که دیگر جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذاردکه برزخ کنایه از کوتاهی زمان بین مرگ تا رستاخیز است و برزخی که در روایات آمده مصداق خارجی ندارد و حقیقی نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم

اگرچه مدت زمان برزخ نسبت به قیامت کوتاه است، و افرادی که دوران برزخ را سپری می کنند، به نظرشان زمان کوتاهی گذشت اما این دلیل نمی شود که واقعا زمان برزخ زمان کوتاهی باشد.
خداوند در مورد اصحاب کهف که حدود300 سال در خواب بودند، می فرماید:« قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْم‏»[1] (گوينده‏ اى از آنان گفت: چه اندازه [در خواب‏] مانده ‏ايد؟ [برخى‏] گفتند: يك روز يا پاره ‏اى از روز را مانده ‏ايم‏).

آیا تصور اصحاب کهف که گمان می کردند یک روز یا قسمتی از روز خواب بودند، حقیقت خارجی را تغییر می دهد و آن را تبدیل می کند؟!
در مورد قیامت نیز، تصور افرادی که سالیان زیادی در عالم برزخ زندگی می کردند موجب نمی شود که عالم برزخ واقعا ایام کوتاهی بوده باشد، علاوه بر اینکه دوران برزخ نسبت به قیامت زمان کوتاهی می باشد.



[/HR][1] - کهف/19.

محی الدین;890607 نوشت:
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
از نقل و عقل چنین بر می آید که ارواح قدرت شنیدن سخنان مارا دارند اما علم آنها به امور تابع توجه است لذا تا وقتی توجه داشته باشند می شنوند و اگر انصراف کامل از عالم ماده حاصل کرده باشند و بدان بی توجه باشند علی القاعده نخواهند شنید
و همچنین هرچه مدت زمان مرگ یک انسان بیشتر باشد قویتر بوده و احاطه وجودیش بیشتر است لذا به طریق اولی آنها شنواتر خواهند بود اما باز هم شنیدن ایشان تابع توجه است
یا علیم
[/]

سلام
چه سند عقلی و شرعی وجود دارد که مردگان صدای ما را میشنوند؟
نمیشه که یکی از حواس زنده مانده باشد
وقتی شخصی مرد با تمام حواس ظاهری اش مرده
که اگر این نبود دیگر مرده نبود

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

غریبه آشنا;891626 نوشت:
چه سند عقلی و شرعی وجود دارد که مردگان صدای ما را میشنوند؟
نمیشه که یکی از حواس زنده مانده باشد
وقتی شخصی مرد با تمام حواس ظاهری اش مرده

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ما و شما همین الان که داریم صحبت می کنیم مقداری از سلول هامون دارد می میرد و جایگزین می شود

این جسم می میرد اما ما زنده هستیم

به همین دلیل ما مستقل از جسم هستیم که در لحظه مرگ این جسم می میرد و در عالم دیگر با جسم دیگر به زندگی ادامه می دهد.

یا علی(ع)[/]

غریبه آشنا;891626 نوشت:
سلام
چه سند عقلی و شرعی وجود دارد که مردگان صدای ما را میشنوند؟
نمیشه که یکی از حواس زنده مانده باشد
وقتی شخصی مرد با تمام حواس ظاهری اش مرده
که اگر این نبود دیگر مرده نبود

پیامبر در جنگ بدر با مردگان سخن گفتند
همچنین آیه قل اعملوا فسیری الله عمله و رسوله والمومنون
واین بالا تر از شنیدن است یعنی هر کاری میکنید دیده میشود.حتی حرف زدن شما .پس رسول الله اعمال مارا می بینند.

رستگاران;891632 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

ما و شما همین الان که داریم صحبت می کنیم مقداری از سلول هامون دارد می میرد و جایگزین می شود

این جسم می میرد اما ما زنده هستیم

به همین دلیل ما مستقل از جسم هستیم که در لحظه مرگ این جسم می میرد و در عالم دیگر با جسم دیگر به زندگی ادامه می دهد.

یا علی(ع)

[/]

سلام

پس چرا در سنین بالا ضعیف میشوند؟؟؟
حواس ظاهری ما با مرگ میمیرند و الا مردن لازم نبود
و اما شنیدن ورای حواس مربوط به خداوند است قاعدتا

عبدالرحیم;891633 نوشت:

پیامبر در جنگ بدر با مردگان سخن گفتند
همچنین آیه قل اعملوا فسیری الله عمله و رسوله والمومنون
واین بالا تر از شنیدن است یعنی هر کاری میکنید دیده میشود.حتی حرف زدن شما .پس رسول الله اعمال مارا می بینند.

من در جمله بالا دلیلی بر شنیدن مردگان ندیدم
حرف زدن پیامبر با مردگان اگر سندش درست باشد میتواند از باب مجاز و پندگیری اطرافیان باشد
خیلیا با بیمارشون علیرغم که میدونن نمیشنوه صحبت میکنن و این
چیز عجیبی نیست

غریبه آشنا;891634 نوشت:
پس چرا در سنین بالا ضعیف میشوند؟؟؟
حواس ظاهری ما با مرگ میمیرند و الا مردن لازم نبود
و اما شنیدن ورای حواس مربوط به خداوند است قاعدتا

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

وسیله شنیدن این جسم است اما عمل شنیدن با این نیست
برای همین خراب می شود کند می شود و در هنگام مرگ به بدن جدید که بدن مثالی گفته میشود(حتی الان هم ما این بدن را داریم که در عالم خواب مشاهده میشه)
منتقل میشه

الان ملائکه هم مش شنوند می بینند آیا جسم دارند؟

کجا گفته شده این شنیدن مختص خداوند است؟

خداوند جسم ندارد و ورای همه است و هیچ شریکی ندارد اما عالم مظهر اسامی وصفات اوست

یا علی(ع)@};-

رضا ثقلین;891539 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خیر! در قرآن به جز این دو مورد در موراد دیگری هم به کار رفته به عنوان نمونه:

"وَ هُوَ الَّذی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فیهِ لِیُقْضى‏ أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون"؛‏انعام 60

او کسى است که شبانگاهان روح شما را به وقت خواب مى‏گیرد، و آنچه را در روز [از نیکى و بدى‏] به دست مى‏آورید مى‏داند سپس شما را در روز [با برگرداندن روح به جسمتان از خواب‏] بر مى‏انگیزد تا اجل مُعّین سر آید ... .
مطمئناً، عبارت "یتوفاکم" در این آیه به معنای مرگ نبوده، بلکه به معنای خواب شبانگاهی است که در هر شبانه روز تکرار می شود!

http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7609



سلام

لطفاً مچ گیری نکنید!
من آنقدر از قرآن بی اطلاع نیستم که ندانم در آن چنین آیه ای وجود دارد. شما نیز بجای اینکه به فکر مچ گیری باشید به نوشته ها دقت کنید. در اینجا منظور توفای مرک است که یا با قتل و کشته شدن حاصل می شود و یا بطور طبیعی و در بستر.



نقل قول:
بَل رَّفَعَهُ اللَّـهُ إِلَيْهِ ۚ وَكَانَ اللَّـهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿١٥٨ بلکه خدا او را سوی خود بالا برد. و خدا عزیز بوده است.

سلام

منظور از اینکه فرمود رفعه الله الیه چیست؟
آیا منظور چیزی است که در زیر بطور مصور نشان داده شده؟


یعنی خداوند بر فراز آسمان هفتم روی تختش نشسته و عیسی را به سوی خودش بالا برده است است تا به پروردگارش بپیوندد ؟!

رستگاران;891638 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

وسیله شنیدن این جسم است اما عمل شنیدن با این نیست
برای همین خراب می شود کند می شود و در هنگام مرگ به بدن جدید که بدن مثالی گفته میشود(حتی الان هم ما این بدن را داریم که در عالم خواب مشاهده میشه)
منتقل میشه

الان ملائکه هم گوش دارند آیا نمی شنوند؟

کجا گفته شده این شنیدن مختص خداوند است؟

خداوند جسم ندارد و ورای همه است و هیچ شریکی ندارد اما عالم مظهر اسامی وصفات اوست

یا علی(ع)@};-

[/]

باشه
یک آیه صریح بیاورید که بنده هم باور کنم
در ضمن در خواب ما از دنیا فاصله میگیریم و دنیای دیگری برویمان باز میشود
بین خواب و بیداری رابطه عکس وجود دارد لذا سخنتان صحیح نیست
با گوش باطنی نمیتوان صدای ظاهری را شنید

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

غریبه آشنا;891640 نوشت:
یک آیه صریح بیاورید که بنده هم باور کنم

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

در چه زمینه ایی می خواهید؟

برای کدام بخش سخنم؟

غریبه آشنا;891640 نوشت:
در ضمن در خواب ما از دنیا فاصله میگیریم و دنیای دیگری برویمان باز میشود

خواب هم نوعی مرگ است
همان گونه که در خواب می بینیم و میشنویم در عالم مرگ هم می بینیم و می میشنویم

غریبه آشنا;891640 نوشت:
بین خواب و بیداری رابطه عکس وجود دارد لذا سخنتان صحیح نیست
با گوش باطنی نمیتوان صدای ظاهری را شنید

چطور؟ بین خواب و بیداری سخنم رد میشود؟

اگر در بیداری بگویید که بشود شنید یا نه بحث بخش عرفان است و آنجا باید صحبت کرد
و اگر خواب و مرگ باشد که در ابتدای پست گفتم خواب نوعی مرگ است وقتی در خواب می شنویم و راه می رویم پس در عالم مرگ هم می توانیم

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;891643 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

در چه زمینه ایی می خواهید؟

برای کدام بخش سخنم؟

خواب هم نوعی مرگ است
همان گونه که در خواب می بینیم و میشنویم در عالم مرگ هم می بینیم و می میشنویم

چطور؟ بین خواب و بیداری سخنم رد میشود؟

اگر در بیداری بگویید که بشود شنید یا نه بحث بخش عرفان است و آنجا باید صحبت کرد
و اگر خواب و مرگ باشد که در ابتدای پست گفتم خواب نوعی مرگ است وقتی در خواب می شنویم و راه می رویم پس در عالم مرگ هم می توانیم

یا علی(ع)@};-

[/]

در مورد اینکه مردگان صدای ما را میشنوند گفتم آیه بیاورید

و اما عرض کردم خواب و بیداری رابط عکس با هم دارند...ندارند؟!
شما تا بیدار نباشی صدای هم اتاقی تان را نمیشنوید
و تا نخوابید اجسام مربوط به عالم خواب را نخواهید دید

پس مثال خواب دلیلی بر این نشد که مردگان صدای ما را میشنوند
اگر چیزی هم بشنوند مربوط به عالمی است که در آنند نه دنیا
درست مثل خواب

غریبه آشنا;891650 نوشت:
در مورد اینکه مردگان صدای ما را میشنوند گفتم آیه بیاورید

و اما عرض کردم خواب و بیداری رابط عکس با هم دارند...ندارند؟!
شما تا بیدار نباشی صدای هم اتاقی تان را نمیشنوید
و تا نخوابید اجسام مربوط به عالم خواب را نخواهید دید

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اگر من مرده ایی را بخوانم که به سمتم بیاید آیا ثابت میشود که مرده می شنود؟

غریبه آشنا;891650 نوشت:
پس مثال خواب دلیلی بر این نشد که مردگان صدای ما را میشنوند
اگر چیزی هم بشنوند مربوط به عالمی است که در آنند نه دنیا
درست مثل خواب

غریبه آشنا;891650 نوشت:
و اما عرض کردم خواب و بیداری رابط عکس با هم دارند...ندارند؟!
شما تا بیدار نباشی صدای هم اتاقی تان را نمیشنوید
و تا نخوابید اجسام مربوط به عالم خواب را نخواهید دید

این را در انجمن عرفان صحبت کنید برایتان روشن میشود ان شاء الله
اینکه چشم برزخی چیست
گوش برزخی چیست
و...

اما در مورد خود خواب دوست ما وقتی ما را صدا بزند آیا متوجه نمی شویم؟

مثل بخواهد ما را بیدار کند؟

غریبه آشنا;891650 نوشت:
پس مثال خواب دلیلی بر این نشد که مردگان صدای ما را میشنوند
اگر چیزی هم بشنوند مربوط به عالمی است که در آنند نه دنیا
درست مثل خواب

پس ماجرا مشاهده رویاهای حضرت یوسف(ع) و 2 نفر زندانی و پادشاه مصر و حضرت رسول الله(ص) چطور؟
(اینها خبر از وقایع درون این دنیا می دهد.)
ماجرای حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) چطور؟
(این ها اگر در رویا هست و خواب نوعی مرگ پس از دنیا بی خبر نیست کسی که در عالم رویا است طبق شواهد)

یا مثال این دنیا که دیده می شود مشاهده ملائک چطور؟

ملائک آیا نمی بینند؟

یا علی(ع)@};-

رستگاران;891651 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اگر من مرده ایی را بخوانم که به سمتم بیاید آیا ثابت میشود که مرده می شنود؟

این را در انجمن عرفان صحبت کنید برایتان روشن میشود ان شاء الله
اینکه چشم برزخی چیست
گوش برزخی چیست
و...

اما در مورد خود خواب دوست ما وقتی ما را صدا بزند آیا متوجه نمی شویم؟

مثل بخواهد ما را بیدار کند؟

پس ماجرا مشاهده رویاهای حضرت یوسف(ع) و 2 نفر زندانی و پادشاه مصر و حضرت رسول الله(ص) چطور؟
(اینها خبر از وقایع درون این دنیا می دهد.)
ماجرای حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) چطور؟
(این ها اگر در رویا هست و خواب نوعی مرگ پس از دنیا بی خبر نیست کسی که در عالم رویا است طبق شواهد)

یا مثال این دنیا که دیده می شود مشاهده ملائک چطور؟

ملائک آیا نمی بینند؟

یا علی(ع)@};-

1-اگر مرده را صدا بزنید سمت شما بیاید بالفرض هم که بشود
باز اثبات شنیدن مرده نیست بلکه اثبات زنده شدن مرده است

2-وقتی دوستمان ما را در خواب صدا میزند و ما میشنویم در ازای بیدار شدن است که میشنویم

3- رویای حضرت یوسف ارتباطی با بحث ما ندارد و مربوط به علم تعبیر است

خلاصه اینکه خیلی چیزها به دین چسبیده که به نظر میاد خرافات باشد نه واقعیت

یاسین;891581 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
این موضوع ربطی به عنوان تاپیک ندارد. اگر علاقه مند هستید می توانید در تاپیک جداگانه ای این موضوع را مطرح و دنبال کنید.

سلام

این شمایید که بحث برزخ را شروع کرده اید نه من، به همین زودی یادتان رفت؟!
اگر ارتباط نداشت پس چرا آن را پست کردید؟ چرا به قضیه کذب برزخ متوسل شدید؟
چرا تک تک این کاربران برای اثبات شنوایی مردگان به تقلید دارند بحث برزخ را پیش می کشند؟
من اگر بخواهم تاپیکی باز کنم فوراً ان را قفل خواهند کرد پس شما خودتان زحمتش را بکشید ، در غیر اینصورت بنویسید برزخ هیچ ارتباطی با حیات مردگان و شنوایی آنها و عالم غیب و شهادت بودن آنها و....و غیره ندارد تا ادامه دهیم.
من مباحثه با شما را متوقف می کنم تا این کار را انجام دهید ، اگر ندادید من بعد برای اثبات شنوایی مردگان دیگر کلامی از برزخ صحبت نکن که برزخ افترایی بیش نیست و در کل قرآن حتی آیه ای پیدا نمی کنید که از این جهان خیالی حرف زده باشد.

غریبه آشنا;891652 نوشت:
1-اگر مرده را صدا بزنید سمت شما بیاید بالفرض هم که بشود
باز اثبات شنیدن مرده نیست بلکه اثبات زنده شدن مرده است

2-وقتی دوستمان ما را در خواب صدا میزند و ما میشنویم در ازای بیدار شدن است که میشنویم

وقتی اجابت می کند

یعنی شنیده است که اجابت می کند

اگر کر بود که اجابت نمی کرد!

شما کر را که صدا کنی و بگویی بیا می آید؟

غریبه آشنا;891652 نوشت:
3- رویای حضرت یوسف ارتباطی با بحث ما ندارد و مربوط به علم تعبیر است

خلاصه اینکه خیلی چیزها به دین چسبیده که به نظر میاد خرافات باشد نه واقعیت

ربط ندارد؟

وقتی خواب و رویا هم نوعی مرگ است.
و
وقتی در عالم رویا (عالم خواب) از آینده سخن گفته می شود.
و از وقایع دنیا خبر آورده می شود.
آیا به معنای این نیست که با عالم دنیا در ارتباط است روح؟

پس بگذارید آیه را بیاورم
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ۲۶۰ بقره
و (به خاطر بیاور) هنگامى را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! به من بنمایان چگونه مردگان را زنده مى کنى؟» فرمود: «مگر ایمان نیاورده اى؟!» گفت: «آرى (ایمان آورده ام)، ولى مى خواهم قلبم آرامش یابد.» فرمود: «در این صورت، چهار پرنده (از گونه هاى مختلف) را انتخاب کن; و آنها را (پس از ذبح کردن،) قطعه قطعه کن (و درهم بیامیز); سپس بر هر کوهى،قسمتى از آن را قرار بده; بعد آنها را صدا بزن، بسرعت به سوى تو مى آیند. و بدان که خداوند توانا و حکیم است;».260
منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#2:261

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ۲۶۰ بقره
و (به خاطر بیاور) هنگامى را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! به من بنمایان چگونه مردگان را زنده مى کنى؟» فرمود: «مگر ایمان نیاورده اى؟!» گفت: «آرى (ایمان آورده ام)، ولى مى خواهم قلبم آرامش یابد.» فرمود: «در این صورت، چهار پرنده (از گونه هاى مختلف) را انتخاب کن; و آنها را (پس از ذبح کردن،) قطعه قطعه کن (و درهم بیامیز); سپس بر هر کوهى،قسمتى از آن را قرار بده; بعد آنها را صدا بزن، بسرعت به سوى تو مى آیند. و بدان که خداوند توانا و حکیم است;».260
منبع:http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#2:261

می شود بگویید ادعهن یعنی چه؟
چرا خدا اینجا به ابراهیم(ع) گفت صداشون کن؟

صدا کردن کسی که نمی شنود بنظرتان چه مفهومی می دهد؟

شما یک کر را صدا کن!

بنظرتون منطقیه؟

یا چرا خدا در این آیه به طور مستقیم خودش اقدام کرده و سخنی از صدا زدن نیست؟
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ ۖ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 259
یا همانند کسى که از کنار یک آبادى (ویران شده) عبور کرد، در حالى که دیوارهاى آن، به روى سقفهایش فرو ریخته بود،(و اهل آن همگى مرده بودند، او با خود)گفت: «چگونه خدا این ها را پس از مرگ، زنده مى کند؟!»(دراین هنگام،)خدا او را یکصد سال میراند; سپس زنده کرد; و به او گفت: «چه قدر درنگ کردى؟» گفت: «یک روز; یا بخشى از یک روز.» فرمود: «بلکه یکصد سال درنگ کردى!نگاه کن به غذا و نوشیدنى خود، که هیچ گونه تغییرى نیافته است! (پس بدان خدا بر همه چیز قادر است). ولى به درازگوش خود نگاه کن (که چگونه از هم متلاشى شده!، آنچه مى بینى، هم براى اطمینان خاطر توست، و هم)براى این که تو را نشانه اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهیم. (اکنون) به استخوانها (ى مرکب سوارى خود) نگاه کن که چگونه آنها را برپا ساخته، به هم پیوند مى دهیم، سپس گوشت بر آنها مى پوشانیم!» هنگامى که (این حقایق) بر او آشکار شد، گفت: «مى دانم خدا بر هر چیزى تواناست.»259
منبع: http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#2:259

آیا جایی گفته شده که تو بخواه؟

اگر دیدید به من بگویید.

غریبه آشنا;891652 نوشت:
2-وقتی دوستمان ما را در خواب صدا میزند و ما میشنویم در ازای بیدار شدن است که میشنویم

وقتی دوستمون صدامون می کنه اگر خوابمون سنگین باشد در ابتدا نمی شنویم

وقتی چند بار صدامون کرد آن قدر یکمی می شنویم تا اینکه روحمون به جسممون بر گردد و می شنویم!

غیر اینه؟

اگر شنیدن با جسم است همان اول جواب باید بدهیم

مگر اینکه توجهمان به جسممان بیشتر باشد.

یا علی(ع)@};-

موضوع قفل شده است