زودرنج بودن همسر

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زودرنج بودن همسر

سلام علیکم.
با عرض ادب و خسته نباشید خدمت همه بزرگواران بنده یک مشکلی داشتم که میخواستم مطرح کنم لذا از همه دوستانی که نظری دارند مطرح بفرمایند و همچنین از اساتید بزرگوار هم خواهش میکنم نظرشون را بفرمایند.
بنده مدتی هست که با خانمی عقد کردم پس از عقد متاسفانه دچار مشکلاتی شدم.قبل از عقد و در جلسات خواستگاری با همسرم بر روی مسائل مختلف نقطه نظرات مشترکی داشتیم اما بعد از عقد متوجه تضادهایی شدم.از جمله این تضادها اهمین به نماز هست.بعد از عقد متوجه شدم همسرم نمازشون رو یکی در میون میخونن و به نماز بی اهمیت هستن وقتی سوال کردم گفتن که یک مدتی اینطوری شده و قول دادن که اینطور نباشه.باتوجه به اینکه ایشون در جلسه خواستگاری در مورد نماز اول وقت حساسیت نشون میدادن و عنوان میکردن براشون مهم هست در خودشون تا الان این رو ندیدم.مشکل دیگه اینکه ایشون خیلی سریع ناراحت میشن برای مثال عرض میکنم اگر بنده خسته باشم و بخوام استراحت کنم یا اگر کاری داشته باشم یا در شرایط مناسبی نباشم که با ایشون بتونم صحبت کنم ایشون قهر میکنه و شرایط رو درک نمیکنن و تا میخوام باهاشون در این مسئله صحبت کنم ناراحت میشن و فکر میکنن بهشون بی اهمیتم و میگن کاری نداری؟خداحافظ!
مشکل دیگه ای که وجود داره موسیقی گوش دادن ایشون هست.ایشون موسیقی گوش میدن و بنده اثر این موسیقی رو در ایشون دارم میبینم که چطور حالت افسردگی به خودشون میگیرن و هرچقدر در این مورد باهاشون گفتگو میکنم نتیجه ای نداره.مشکل بعدی به قول معروف ولخرج بودنشون هست.چیزی که بنده میبینم اینه که اصلا مهم نیست چه مقدار برای چه چیزی میپردازن و چیزهایی که اصلا نیاز ندارن رو تهیه میکنن.
این نکته رو عرض کنم که این عقد به صورت عقد موقت هست و زمان این عقد داره تموم میشه که قرار هست بعد از چند روز عقد دائم خونده بشه و برای همین مسائل بنده مردد شدم که چه کاری انجام بدن از جهتی ایشون خیلی عاطفی هستن و در این مدت وابسته شدن بنده از اساتید و بزرگواران خواهش میکنم که نظرات خودشون رو بفرمایند و بنده رو در این مسئله کمک کنن که چه تصمیمی اخذ بشه.
بسیار ممنون از همه بزرگواران.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
بزرگوار مواردی را که بیان کردید و این شخص معلوم هست، در مورد نماز و گوش کردن موسیقی و موارد دیگر یک نوع ضعف دارد، در حقیقت در این قسمت با شما هماهنگ نیست و چه بسا نتواندبعدا هم با شما هماهنگ و این مشکل را حل کند، مگر اینکه شما یک وجه نیکویی را ببینید و بتوانید اصلاحش کنید و ایشان هم بپذیرد که با شما هم عقیده باشد، در این صورت ادامه زندگی با او مشکلی ندارد، هر چند شما قبل از عقد موقت باید او را خوب شناسایی می کردید، بر فرض تلاش کردید و اما الان متوجه می شوید، بستگی به معیار و ملاکتان در زندگی است که زندگی را چگونه برای خودتات ترسیم می کنید و با چه فرضی می خواهید زندگی خوشبختی داشته باشید، تا جایی که از گفته شما بدست میاد ایشان در تناسب اعتقادی با شما همسان نیست و همین مسئله می تواند بعدا مشکل ساز باشد. در صورت امکان یک گفتگوی جدی با داشته باشید و تمام موارد و مشکلاتی را که مطرح کردید با او در میان بگذارید و به او فرصت بدهید تا تجدید نظری به مسائل مذکور داشته باشند، فعلا برای عقد دائم خیلی عجله نکنید تا ایشان ثابت کنند که با شما هم عقیده بود و نسبت به مسائل اعتقادی و خصوصا نماز پای بند هستند( چه بسا یک الی دو ماه طول بکشه!) اگر نپذیرفتند ، معلوم هست که بعدا با شما نمی سازند.

[="Tahoma"][="DarkRed"]بنده هم سخن کارشناس قبول دارم.بهتره صبرکنید،عجله نکنید.[/]

0x31;887248 نوشت:
سلام علیکم.
با عرض ادب و خسته نباشید خدمت همه بزرگواران بنده یک مشکلی داشتم که میخواستم مطرح کنم لذا از همه دوستانی که نظری دارند مطرح بفرمایند و همچنین از اساتید بزرگوار هم خواهش میکنم نظرشون را بفرمایند.
بنده مدتی هست که با خانمی عقد کردم پس از عقد متاسفانه دچار مشکلاتی شدم.قبل از عقد و در جلسات خواستگاری با همسرم بر روی مسائل مختلف نقطه نظرات مشترکی داشتیم اما بعد از عقد متوجه تضادهایی شدم.از جمله این تضادها اهمین به نماز هست.بعد از عقد متوجه شدم همسرم نمازشون رو یکی در میون میخونن و به نماز بی اهمیت هستن وقتی سوال کردم گفتن که یک مدتی اینطوری شده و قول دادن که اینطور نباشه.باتوجه به اینکه ایشون در جلسه خواستگاری در مورد نماز اول وقت حساسیت نشون میدادن و عنوان میکردن براشون مهم هست در خودشون تا الان این رو ندیدم.مشکل دیگه اینکه ایشون خیلی سریع ناراحت میشن برای مثال عرض میکنم اگر بنده خسته باشم و بخوام استراحت کنم یا اگر کاری داشته باشم یا در شرایط مناسبی نباشم که با ایشون بتونم صحبت کنم ایشون قهر میکنه و شرایط رو درک نمیکنن و تا میخوام باهاشون در این مسئله صحبت کنم ناراحت میشن و فکر میکنن بهشون بی اهمیتم و میگن کاری نداری؟خداحافظ!
مشکل دیگه ای که وجود داره موسیقی گوش دادن ایشون هست.ایشون موسیقی گوش میدن و بنده اثر این موسیقی رو در ایشون دارم میبینم که چطور حالت افسردگی به خودشون میگیرن و هرچقدر در این مورد باهاشون گفتگو میکنم نتیجه ای نداره.مشکل بعدی به قول معروف ولخرج بودنشون هست.چیزی که بنده میبینم اینه که اصلا مهم نیست چه مقدار برای چه چیزی میپردازن و چیزهایی که اصلا نیاز ندارن رو تهیه میکنن.
این نکته رو عرض کنم که این عقد به صورت عقد موقت هست و زمان این عقد داره تموم میشه که قرار هست بعد از چند روز عقد دائم خونده بشه و برای همین مسائل بنده مردد شدم که چه کاری انجام بدن از جهتی ایشون خیلی عاطفی هستن و در این مدت وابسته شدن بنده از اساتید و بزرگواران خواهش میکنم که نظرات خودشون رو بفرمایند و بنده رو در این مسئله کمک کنن که چه تصمیمی اخذ بشه.
بسیار ممنون از همه بزرگواران.

سلام
با این شرح حالی که دادید ، برای عقد دایم زود است. باید به تأخیر بیفتد.
کارشناس محترم فرمودند یک تا دو ماه ممکنه طول بکشه اما بنده گمان می کنم احراز تغییر در ایشون و اثبات اصالت آن تغییر ، ممکنه تا شش ماه هم طول بکشه.
عجله اصلا به صلاح نیست.

فرمایش شما حاوی چند نکته بود: مسایل دینی - مسایل روانشناسی - مسایل اقتصادی.

آنچه اهمیت فراوان دارد ، مسایل دینی است که در رأس زندگی است. تمرکز خودتان را روی این مسایل بگذارید. البته این به معنای غفلت از بقیه مسایل نیست.

مسأله نماز را با مراجعه به روحانیون و علمای دینی ، پیگیری کنید.

مسایل رفتاری (روانشناسی) و اقتصادی را میشه با مراجعه حضوری به کارشناسان و مشاوران روانشناسی - در همین دوره عقد موقت - بررسی و حل کرد.

تجربه خود من نشان داده که مثال رفتاری و اقتصادی ، پس از ازدواج هم قابل تعدیل و اصلاح هستند. ممکن است چند سال ( حتی نزدیک به ده سال ) زمان ببرد تا دو نفر از لحاظ روحیات با هم هماهنگ شوند و بتوانند با اخلاق هم کنار بیایند.

ممکن است همه رفتارهایی که نام بردید ( دینی - رفتاری - اقتصادی ) علت مشترکی داشته باشد: نوعی سر خوردگی و افسردگی یا ...

ببینید ایشون در چه محیطی بزرگ شده اند و طیف دوستانشان چه افرادی هستند. اگر خانواده مذهبی و دوستان معتقدی دارند ، پس این رفتارهای ایشان ، خیلی ریشه عمیقی ندارد و شاید به دلیلی مثل همان افسردگی باشد و بتوان با پیگیری ، نتیجه خوبی گرفت.

یک تست روانشناسی توسط مشاوره مربوطه ، به نظرم خیلی کمک کننده است و بعد هم انجام توصیه های ایشون.

تا جایی که ممکن است به مشاورین روانشناسی که خودشان مذهبی هم هستند مراجعه کنید.

به نظرم باید دید اگر عامل خاصی باعث این رفتار ( کاهش سطح مذهبی ،؛ زود رنجی و ولخرجی و ... ) شده ، آن را شناسایی و با روش نیکویی حذف کنید (مثل یک عمل جراحی).
ظاهراً این موسیقی ها اثر بدی روی ایشان گذاشته. سعی کنید ایشان را از موسیقی جدا کنید. یعنی ایشان دیگر موسیقی گوش ندهند. سعی کنید به جای آن ، چیز دیگری به ایشان بدهید که مورد علاقه اش هم باشد ( تفریحات یا کلاس های هنری و ورزشی و ... ).

نکته مهمتر: ایشان چطوری با این موسیقی ها آشنا شده اند؟ عامل این آشنایی فرد خاصی بوده است؟ اگر چنین است دوستی ایشان با آن فرد خاص را قطع کنید (با ملایمت و مهربانی)

همه این کارها باید تا حد امکان ، غیر مستقیم باشد.

بهش بگویید: برای زندگیمان و آینده خود و فرزندانمان باید تغییراتی ایجاد کنیم.

به هر حال ، نکته مهم و اساسی این است که فعلا عقد دایم به صلاح نیست. به بهانه ای مثل فراهم نبودن شرایط ، آن را عقب بیندازید و عقد موقت را طول دهید ( منظورتان از "شرایط" ، وضعیت رفتاری نامزدتان باشد اما جوری بیان کنید که فکر کنند منظورتان شرایط اقتصادی خودتان است. در این صورت دروغ نگفته اید و کسی هم حساس نخواهد شد).

[="Blue"]


سلام
مشاوره حضوری دو نفره برای اینکه مشخص بشه آیا مناسب هم هستید یا نه قبل از عقد دائم خیلی براتون واجبه
اونهایی که این موضوع رو پشت گوش میندازن و بهش توجه نمی کنند چند سال بعد متوجه میشن چه ضرری کردن

[/]

سلام علیکم و رحمه الله.ممنون از همه بزرگوارانی که وقت اختصاص دادن ،مطالعه کردن و پاسخ دادن.بنده بیشتر که پیگیر شدم خود دختر خانم یک سری مسائل که از دید بنده مخفی بود رو فرمودن.ایشون در یک خانواده نسبتا مذهبی رشد کردن و متاسفانه به دلیل شاغل بودن پدرشون در یک شهر دیگر و همچنین شاغل بودن مادرشون و متاهل بودن برادرانشون ایشون تنها بودن و احساس کمبود محبت میکردن بعد از مدتی افسرده میشن و دست به خودکشی میزنن و مادرشون میرسن و میبینن دختر خانم دست به خودکشی زدن به بیمارستان منتقل میکنن و دختر خانم بهبود پیدا میکنن.بعد از این اتفاق دختر خانم به یک کلاس امید به زندگی عمومی میرن که واقعا جای تاسف هست در یک کشور اسلامی در چنین کلاس هایی چنین مطالبی را عنوان کنن در کلاس ها به این افراد میگفتند احکام اسلام برای 1400 سال قبل هست و باتوجه به عرف الان دیگه نیاز به اجرای احکام نیست ما همه از یک روح و جسمیم و اشکالی نداره باهم ارتباط داشته باشیم و محرم و نامحرم وجود نداره همه محرمیم.افرادی که در اون کلاس بودن به استثنای عده قلیلی ظاهرا بعد از این مطالب همدیگرو در آغوش گرفتن و مدتی این کلاس ها ادامه داشته و مطالبی در این قالب فکری عنوان میشده بعد از گذشت مدتی دختر خانم به صورت مجازی با یک اقایی آشنا میشن و با این اقا ارتباط عاطفی داشتن و وعده و وعیدهایی داده شده بود اما عملی نمیشه دختر خانم هم به همین دلایل از همون زمان افسرگی موسیقی هایی گوش میکردن که حالشون رو بدتر میکرد.بنده متوجه شدم دختر خانم سوء ظن دارن به بنده در حالی که به صورت رسمی اقدام شده بود خانواده ها مطلع بودن برای همین وقتی سوال کردم و بیشتر ریز شدم این مطالب را گفتن و بنده با توجه به ملاک ها و شرایط بنده و ایشون که ایشون قول میدادن و عمل نمیکردن نتونستم این مسئله را ادامه بدم و همه چیز تمام شد.

طفلی دختره :parandeh:

[="Navy"]

بارانک;889431 نوشت:
طفلی دختره :parandeh:
درسته که پایان تلخی داشتند,ولی تصمیم عاقلانه ای گرفته شده,دختر خانم هرچقدر هم که تنها بودند باید کنترل میکردند خودشون رو,درحال حاضر هم باید خودشون رو اصلاح کنند,تا بتونند مسئولیت یک زندگی مشترک رو به عهده بگیرند.[/]

saharandishe;889557 نوشت:
رسته که پایان تلخی داشتند,ولی تصمیم عاقلانه ای گرفته شده,دختر خانم هرچقدر هم که تنها بودند باید کنترل میکردند خودشون رو,درحال حاضر هم باید خودشون رو اصلاح کنند,تا بتونند مسئولیت یک زندگی مشترک رو به عهده بگیرند.

اما باید یکی به اون دختر کمک کنه نمیدونم شایدم حق با شما باشه

بارانک;889582 نوشت:
اما باید یکی به اون دختر کمک کنه نمیدونم شایدم حق با شما باشه

با سلام و تحیت
بزرگوار
خود اینکه چنین وصلتی سر نمی گیرد، یعنی تناسبی نیست، این تصمیم کمک به هر دو بزرگوار هست و در حق دختر خانم یا آقا پسر جفا نمی شود.

اگر این وصلت انجام می شد علاوه بر آن دختر خانم ، به احتمال قوی ، شوهرش و فرزندانشان هم آسیب می دیدند.
اما حالا فقط همین دختر خانم ، در وضعیت آسیب است.

شاید این منتفی شدن وصلت ، فرصتی باشد برای آن دختر خانم ، تا تغییرات مثبتی در خودشان ایجاد کنند.
البته اگر پند بگیرند و قضایا را درست تحلیل کنند. در یک کلام : به شرط وجود عقل!

موضوع قفل شده است