دو مشکل اخلاقی و روحی من پس از ازدواج

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دو مشکل اخلاقی و روحی من پس از ازدواج


با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام

من به تازگی متاهل شده ام ، قبل از ازدواج میدانستم مشکلات و رذایل اخلاقی در روحم رسوخ کرده اند ، اما متاسفانه چون قبل از ازدواج به فکر درمان انها نبوده ام ، اینک در زندگی جدید و دو نفره به شدت من و احتمالا همسرم را ازار میدهد.

من دو ایراد بزرگ دارم

اول اینکه در آتش حسد دارم میسوزم
دوم اینکه زود رنج شده ام.

در زمینه حسد مشکلم اینطور نیست که به هر چیز و هر کس بهتر از خودم حسادت کنم ، بلکه صرفا به چیزهایی حسد ورزی دارم که در اختیار دیگران است و خودم را در شأن و منزلت ان چیز میدانم. مثلا قبل ازدواج چون همسالان من متاهل شده بوده اند ، همیشه به انها حسادت و شاید غبطه میخوردم و همیشه خودخوری میکردم که چرا فلانی ازدواج کرده و من نکردم ... ولی اینطور نبوده که مثلا یک نفر را سوار بر ماشین شاسی بلند ببینم و به او حسادت کنم چون بین خودم و رسیدن به ان ماشین فاصله بسیاری میدیدم..

اما مشکلی که در زمینه حسد بعد ازدواج گریبانگیر من شده ، این است که هنگامیکه همسرم که بسیار دختر مهربان و دلسوز و خوش اخلاقی است وقتش را (در زمانهای خالی من ) به غیر من با کس دیگری سپری میکند و یا در حضور من به دیگری مهرورزی میکند و یا مواردی از این دست.... بصورت غیر ارادی تمام انرژی من تحلیل میرود و به شکلی دلگیر میشوم که "چرا فقط انرژی و وقتش برای من نیست ؟" و چند ساعت طول میکشد تا دوباره حالم خوب شود. و زندگی بر من و همسرم در ان چند ساعت زهر میشود. نمیدانم ایا این صفت و این رفتار حسودانه و خودخواهانه در ابتدای زندگی که هنوز طرفین خیلی نسبت به یکدیگر پرحرارت هستند ، طبیعی است و یا اینکه این نوع رفتار من غیر طبیعی است و ادامه دار خواهد بود؟
در هر صورت هر چه که هست به شدت دنبال درمان این بیماری روحی خود هستم که این اتش دنیا و اخرت مرا ویران نکند.

اما مشکل دومی که از ان در این روزهای متاهلی دارم رنج میبرم ، زود رنجی است.
تا کسی به من حرفی میزند مخصوصا از طرف خانواده همسرم ، به من برمیخورد و خودخوری میکنم و دچار رنجش میشوم.
لطفا درمان این مشکل و بیماری را هم بفرمایید و اساسا از منظر دین ما چه زمانهایی و از چه نوع حرفها و رفتارهایی مجاز به رنجیدن هستیم و در چه مواردی زودرنجی مذموم است؟


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام و احترام
به این روایت توجه کنید:
امام صادق عليه السلام:« إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لَا يَحْسُدُ وَ الْمُنَافِقُ يَحْسُدُ وَ لَا يَغْبِطُ.
مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.( كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص 307 ، ح 7)
غبطه آن است كه آرزو كنى آنچه ديگرى دارد، داشته باشى بدون اينكه آرزوى نابودى نعمت ديگرى را داشته باشى و حسد آن است كه بخواهى نعمتى را كه ديگرى دارد، نداشته باشد. غبطه داشتن اشکالی ندارد و اتفاق باعث پیشرفت روحی انسان هم می شود، آنچه شما از حال و اوضاع خودتان معرفی کردید، به نظر می رسد شما فرد حسودی نیست و بیشتر اهل غبطه هستید و دوست ندارید عقب بمانید.
و اما مشکل شما در مورد همسرتان یک وجه دیگری است که می توان به راحتی حل کرد.
شما همسرتان را خیلی دوست دارید و تمایل دارید که تمرکز همسرتان به شما بیشتر شود، اینکه همسرتان با شما باشد و توجهش از دیگران کمتر شود تا یک حدی صحیح بوده ولی در برخی از موارد شاید زیاده روی و افراط از جانب شما باشد و همین موضوع باعث ایجاد تنش هم بشود، اینکه همسرتان دوست دارد در کنار محبت و علاقه شما نسبت به خانواده خود و دوستانش توجهی داشته باشد، این حق اوست و درخواست بی توجهی، عاقلانه و روش منصفانه ای نیست. منتها اگر همسرتان نسبت به شما توجهی ندارد و بیشتر اوقات خود را با افراد غیر می گذاراند، می توانید با او صحبت کنید و به طور صمیمانه علاقه و محبت خودتان را به ایشان ابراز کنید و به طور غیر مستقیم بیان کنید که از زیاده روی و یا بی توجهی بکاهد. ( البته باید منتظر باشید که به تدریج این مسئله حل شود) در حقیقت با گفتگو و پیشنهاد عاقلانه و تکرار رفتار صمیمانه و مهربان گونه از جانب خودتان، می توانید این مشکل را حل کنید.
تا می توانید به همسرتان مهر بورزید و با او نرم و خوش اخلاق باشید، با او زیاد حرف بزنید و به حرفهای او اهمیت بدهید در این صورت بودن در کنار شما را با هیچ چیزی عوض نخواهد کرد و شما به راحتی می توانید به این خواسته خودتان برسید.
اما مشکل دوم:
زود رنجی و ناراحتی
ناراحتیها حتما ریشه دارند:
1. گاهی ما یک حرفی را می گوییم و چه بسا این حرف ما اصلا مناسب نباشد و موجب اذیت شدن فرد مقابل باشد و برگردد یک حرفی را بزند و در مقابلش ناراحت بشویم، در حقیقت در برخی از موارد ما خودمان زمینه ساز ناراحتی می شویم، حال با رفتار، گفتار، منش، برخورد و... اگر اینگونه است باید در رفتار خودتان تجدید نظر بکنید تا آنها هم چیزی نگویند که ناراحت شوید.
2. شاید آنها با شما شوخی می کنند و شما برداشت منفی می کنید و حال آنکه آنها هیچ قصدی ندارند، در این صورت باید شما دیدگاه و نگاهتان را عوض کنید تا موضوع و مشکل حل شود و چنین احساسی در ذهن و فکرتان ایجاد نشود.
3. اما در مواردی که شما رفتارتان صحیح بوده و آنها رفتاری را مرتکب می شوند که همراه با اذیت کردن شماست، در این صورت:
الف: می توانید خودتان به طور غیر مستقیم تذکر بدهید تا تکرار نکنند.( یا در خلوت و در فضای صمیمی ابراز کنید که چنین رفتاری را دوست ندارید تکرار شود)
ب: از طریق همسرتان بخواهید که رفتارشان را تعدیل کنند و از تکرار رفتارهای ناراحت کننده بپرهیزند.
ج: صبر و تکرار رفتار خوب و کریمانه
تا موجب شود که شخص از کارهای خود دست بردارد و مرتکب رفتار اذیت کننده نشود.
د: بی اهمیت شدن به رفتار ناراحت کننده و با شوخی جواب دادن نیز می تواند به نوعی دفع کننده باشد.

......
خود گویی و تلقین هم خیلی موثر است.
با نفس خودتان، خود گویی کنید که از رفتار دیگران ناراحت نشوید و اگر حرف بی ربطی را هم گفتند با خود حل کنید و بگویید برای من ارزشی ندارد و لزومی ندارد که من از خود ضعف و ناتوانی نشان بدهم و ناراحت و زود رنج باشم (با خود بگویید که من بچه نیستم که ناراحت شوم)
کاهش انتظارات هم می تواند در افزایش صبر و تحمل شما موثر شود، از دیگران انتظار کمتری داشته باشید تا روحتان بزرگ شود.
توکل خودتان را به خدا بیشتر کنید تا حرفهای بی اساس در روح و روان شما تاثیر گذار منفی نداشته باشند و برایتان بی ارزش جلوه گر شود، در این صورت احساس ناراحتی نخواهید کرد.

اتفاقا اينكه دوست داريد هميشه همسرتون پيشتون باشه نشونه علاقه زياد شما به خانومتونه نه حسادت
اما گاهي لازمه ادمها رو به حال خودشون هم بذاريم
اين يه كم فاصله گرفتنه باعث ميشه جذابيتتون حفظ بشه
شما همش بچسبي به خانومت يا بالعكس بعد يه مدت تكراري ميشين
گاهي شما در دسترس نباش گاهي هم خانومتون
زود رنجي هم اوايل ازدواج طبيعيه شناختتون كمه
بعد يه مدت براتون عادي ميشه وقتي بيشتر رفت و امد كني

باسمه المدبّر

نشاط;888085 نوشت:
و اما مشکل شما در مورد همسرتان یک وجه دیگری است که می توان به راحتی حل کرد.

عرض سلام و ادب

استاد گرامی اگر خانم ایشان از حضرتعالی در مورد این دو صفت همسرشان مشورت می خواستند چه می فرمودید؟

با تشکر

حبیبه;888246 نوشت:
استاد گرامی اگر خانم ایشان از حضرتعالی در مورد این دو صفت همسرشان مشورت می خواستند چه می فرمودید؟

با سلام و احترام
بستگی داشت که مشکل از نگاه ایشان چی بود، و نگاهش چگونه بود.
ولی در این سطح که اگر همسرش نسبت به رفت و گفتگو با دیگران حساس هستند از دو حال خارج نیست یا خانم بی توجه است یا این شوهرش زیاده روی می کند، در هر صورت با مهر و محبت کند کمک کند که تعدیل شود.
موضوع قفل شده است