جمع بندی «ام فروه» مادر امام صادق (ع) و الاصلاب الشامخه - الارحام المطهره

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
«ام فروه» مادر امام صادق (ع) و الاصلاب الشامخه - الارحام المطهره

این سوال خلاصه شده مقاله مطرح شده در سایت دین آنلاین است:

در عقیده ما، نبیّ گرامی و اوصیاء معصومش، همگی طهارت مولد داشته و پیوسته تا هنگام ولادت از صُلب‌های پاک به رَحِم‌های پاک منتقل میشده‌اند. در دو زیارت زیر این مورد به خوبی نشان داده شده است:
در زیارت ائمه بقیع چنین میخوانیم: «ینسخکم من اصلاب کلّ مطهّر و ینقلکم من ارحام المطهّرات، لم تدنّسکم الجاهلیه الجهلاء».[6]
و از همه معروف‌تر در زیارت وارث: «اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهّره، لم تنجسّک الجاهلیه بانجاسها و لم تلبسک من مدلهمّات ثیابها».
به اقتضای همین مضامین بوده که در کتاب‌های کلامی نیز طهارت مولد را در انبیاء شرط کرده اند؛ چنانکه محقق طوسی در تجرید الاعتقاد آورده: «و یجب فی النبی العصمه ... و کمال العقل و الذکاء و قوه الرأی و عدم السهو و کلما ینفر عنه من دنائه الآباء و عهر الامهات ...»[8]. یعنی پیامبر باید از پستی و فرومایگی پدران و بدکاره بودن مادران منزّه باشد، زیرا این دو از جمله چیزهایی است که موجب نفرت و بیزاری مردم است.

از طرفی مادر امام صادق (ع) ام‌فروه دختر قاسم پسر محمد پسر ابوبکر است؛ و مادر ام‌فروه، اسماء دختر عبدالرحمان پسر ابوبکر است. روشن است که شش امام معصوم بعدی همه از نسل امام صادق (ع)اند. بنابر این ابوبکر جدّ هفت امام معصوم شیعه است.

نمودار تبارِ مادری امام صادق (ع)
امام صادق >>> ام‌فروه >>> قاسم >>> محمد >>> ابوبکر >>> ابوقحافه و سلما
امام صادق >>> ام‌فروه >>> اسماء >>> عبدالرحمان >>> ابوبکر >>> ابوقحافه و سلما

نمودار تبارِ پدری امام صادق (ع)
امام صادق >>> امام باقر >>> امام سجّاد >>> امام حسین >>> امام علی >>> ابوطالب
امام صادق >>> امام باقر >>> امام سجّاد >>> امام حسین >>> حضرت فاطمه >>> پیامبر
چنانکه میبینیم، ابوبکر در تبار مادری در طبقه پنجم است، و امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) هم در تبار پدری در طبقه پنجم هستند.

همچنین در آن مقاله گزارشاتی از بدکاره بودن ابوقحافه و سلما ذکر شده است.

حال طهارت ولد ائمه با این موارد چطور قابل جمع است؟

با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد عماد و استاد مسلم

alirezaa;884558 نوشت:
در زیارت ائمه بقیع چنین میخوانیم: «ینسخکم من اصلاب کلّ مطهّر و ینقلکم من ارحام المطهّرات، لم تدنّسکم الجاهلیه الجهلاء».[6]
و از همه معروف‌تر در زیارت وارث: «اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهّره، لم تنجسّک الجاهلیه بانجاسها و لم تلبسک من مدلهمّات ثیابها».

مضمون زیاراتی که نقل کردید منافات با اینکه جد ام فروه ابوبکر باشد ندارد زیرا منظور از اصلاب شامخه و ارحام مطهره آن است که پدران و مادران انبیا و اوصیا از پلیدی زنا، فسق و فجور به دور بودند، و هنگامی که سلسله طولی نسب امامان را بررسی می کنیم، به این واقعیت دست خواهیم یافت. اما گناهکار نبودن و معصوم بودن تمام پدران و مادران معصومان، موضوعی نیست که مورد ادعای شیعه باشد تا ملتزم به دفاع از این عقیده باشیم، به عنوان نمونه، پیامبران بسیاری از بنی اسرائیل از نسل یکی از برادران یوسف اند که تا حدودی در گناه دیگر برادران و ظلم به یوسف شریک بود.(1)
اگر این اشکال وارد باشد تنها به ام فروه وارد نیست زیرا در جد مادری دیگر ائمه علیهم السلام نیز این مورد دیده میشود مثلا مادر بزرگوار امام سجاد (علیه السلام ) بنا بر نقلی از اشراف زادگان ایران و بوده اند، و اگرچه خود این دو بانو از زنان پاک و مطهر هستند، ولی پدر بزرگ شهربانو؛ (خسرو پرویز) همان فردی است که نامه رسول خدا (ص) را پاره کرد که مورد نفرین ایشان واقع شد و دیگر جنایات او نیز در تاریخ ثبت است.(2)
بنابراین نمی توان چنین برداشت که که همه اجداد ائمه علیهم السلام از طرف مادر باید انسانهای وارسته و متقی باشند و این عبارت نیز چنین مطبی را نمی رساند.



1.طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص، 102، انتشارات ناصر خسرو، تهران،1372 ش.
2. یعقوبی،احمد بن أبی یعقوب بن جعفر بن وهب واضح الکاتب العباسی (م بعد ۲۹۲)، تاریخ الیعقوبی، احمد بن أبی یعقوب بن جعفر بن وهب واضح الکاتب العباسی المعروف بالیعقوبی (م بعد ۲۹۲)، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا،ج۲،ص:۲۴۷

عماد;884887 نوشت:
مضمون زیاراتی که نقل کردید منافات با اینکه جد ام فروه ابوبکر باشد ندارد

عرض سلام و ادب و احترام
با کسب اجازه از استاد گرامی و محترم استاد عماد
بنده قبلا در این مورد تحقیق مفصل کرده ام و در نرم افزارهای مثل جامع الاحادیث هم جستجو کرده ام نتیجه تحقیقات بنده چنین است:

وقال الحافظ عبد العزیز بن الأخضر الجنابذى رحمه الله أبو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن أبى طالب علیهم السلام الصادق وأمه أم فروة واسمها قریبة بنت القاسم بن محمد بن أبى بکر الصدیق رضى الله عنه وأمها أسماء بنت عبد الرحمن بن أبى بکر الصدیق ولذلک قال جعفر علیه السلام ولقد ولدنى أبو بکر مرتین .
کشف الغمة ، ج2 ، ص 374 .

جالب است که این روایت در کتب اربعه شیعه نیامده و فقط در کشف الغمه اربلی آمده است که آن هم از مصادر اهل سنت بیان شده است ضمن اینکه اصلا سند هم ندارد و مرسل است
حافظ عبد العزیز جنابذی گفته است: ابو عبد الله جعفر بن محمد ، مادرش ام فروه از طرفی دختر قاسم بن محمد بن ابو بکر است و از طرف دیگر مادرش اسماء، دختر عبد الرحمان بن ابوبکر است و از این روی امام صادق فرموده: ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده یعنی از دو طرف نسب من به ابو بکر می رسد.

اولاً : حافظ عبد العزیز جنابذی متوفای 611 است و امام صادق علیه السلام در سال 148 هجری به شهادت رسیده است بین این دو فاصله زیادی وجود دارد . پس روایت مرسل است و روایت مرسل ارزشی برای استدلال ندارد .
ثانیاً : این شخص سنی مذهب است ؛ چنانچه ذهبی در سیر اعلام النبلاء در باره وی می‌نویسد :
ابن الأخضر * الامام العالم المحدث الحافظ ... قال ابن النجار : ... وما رأیت فی شیوخنا مثله فی کثیرة مسموعاته ، وحسن أصوله ... .
سیر أعلام النبلاء - الذهبی - ج 22 - ص 31

البته دلیل دیگری هم وجود دارد در این که این حدیث از زبان سنی نقل شده است و آن وجود لفظ صدیق برای ابوبکر در این حدیث است و فقط سنی ها معتقدند که ابوبکر صدیق است و شیعه هرگز چنین اعتقادی ندارد


اما این روایت به لحخاظ دلالی هم باطل است زیرا امام صادق به ان چیزی که افتخار می کند ولایت مولا علی ع هست و نه نسبش

ولایتی لعلی بن أبی طالب أحبّ إلیّ من ولادتی منه، لأنّ ولایتى له فرض وولادتى منه فضل .
ولایت علی بن أبی طالب (علیه السلام) برای من محبوب‌تر از این است که او مرا به دنیا آورده است ؛ چرا که قبول ولایت او برای من واجب و فرزند او بودن امتیاز است .
الفضائل ، شاذان بن جبرئیل ، ص 125 و الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین ، شاذان بن جبرئیل ، ص 103 و بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج29 ، ص299 .
و همچنین نقل شده است که آن حضرت فرمود :
ولایتی لآبائی أحب إلیّ من نفسی ، ولایتى لهم تنفعنى من غیر نسب ، ونسبى لا ینفعنى بغیر ولایة .
ولایت پدرانم برای من ، دوست‌داشتنی تر از جان من است ، ولایت آن‌ها برای من فایده دارد ؛ حتی اگر نسبتی با آن‌ها نداشته باشم ؛ ولی نسبت با آن‌ها زمانی که ولایت آن‌ها را نداشته باشم ، برایم سودی ندارد .
مشکاة الأنوار ، علی الطبرسی ، ص 575 .

عماد;884887 نوشت:
اگر این اشکال وارد باشد تنها به ام فروه وارد نیست زیرا در جد مادری دیگر ائمه علیهم السلام نیز این مورد دیده میشود مثلا مادر بزرگوار امام سجاد (علیه السلام ) بنا بر نقلی از اشراف زادگان ایران و بوده اند

در اینکه مادر حضرت سجاد علیه السلام نوه خسروپرویز باشد سند محکمی وجود ندارد ما هر چه گشتیم پیدا نکردیم فقط برخی نقل ها هست که البته محکم نیستند و قابل استناد نیستند اگر روایت محکمی سراغ دارید ممنون میشوم برایمان قرار دهید استاد بزرگوار

همچنین برای مطالعه بیشتر می توانید به سایت مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) مراجعه نمایید و می توانید این روایت در در نرم افزارهای شیعه سرچ نمایید مثل جامع الاحادیث
و البته می دانی که به جز قرآن هیچ کتابی کامل صحیح نیست و کتب تاریخی هم همین گونه هستند

خاشع;884896 نوشت:
عرض سلام و ادب و احترام
با کسب اجازه از استاد گرامی و محترم استاد عماد
بنده قبلا در این مورد تحقیق مفصل کرده ام و در نرم افزارهای مثل جامع الاحادیث هم جستجو کرده ام نتیجه تحقیقات بنده چنین است:

وقال الحافظ عبد العزیز بن الأخضر الجنابذى رحمه الله أبو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن أبى طالب علیهم السلام الصادق وأمه أم فروة واسمها قریبة بنت القاسم بن محمد بن أبى بکر الصدیق رضى الله عنه وأمها أسماء بنت عبد الرحمن بن أبى بکر الصدیق ولذلک قال جعفر علیه السلام ولقد ولدنى أبو بکر مرتین .
کشف الغمة ، ج2 ، ص 374 .

جالب است که این روایت در کتب اربعه شیعه نیامده و فقط در کشف الغمه اربلی آمده است که آن هم از مصادر اهل سنت بیان شده است ضمن اینکه اصلا سند هم ندارد و مرسل است
حافظ عبد العزیز جنابذی گفته است: ابو عبد الله جعفر بن محمد ، مادرش ام فروه از طرفی دختر قاسم بن محمد بن ابو بکر است و از طرف دیگر مادرش اسماء، دختر عبد الرحمان بن ابوبکر است و از این روی امام صادق فرموده: ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده یعنی از دو طرف نسب من به ابو بکر می رسد.

اولاً : حافظ عبد العزیز جنابذی متوفای 611 است و امام صادق علیه السلام در سال 148 هجری به شهادت رسیده است بین این دو فاصله زیادی وجود دارد . پس روایت مرسل است و روایت مرسل ارزشی برای استدلال ندارد .
ثانیاً : این شخص سنی مذهب است ؛ چنانچه ذهبی در سیر اعلام النبلاء در باره وی می‌نویسد :
ابن الأخضر * الامام العالم المحدث الحافظ ... قال ابن النجار : ... وما رأیت فی شیوخنا مثله فی کثیرة مسموعاته ، وحسن أصوله ... .
سیر أعلام النبلاء - الذهبی - ج 22 - ص 31

البته دلیل دیگری هم وجود دارد در این که این حدیث از زبان سنی نقل شده است و آن وجود لفظ صدیق برای ابوبکر در این حدیث است و فقط سنی ها معتقدند که ابوبکر صدیق است و شیعه هرگز چنین اعتقادی ندارد



با این تفاسیر شما می فرمائید مادر امام صادق علیه السلام ام فروه نبوده است؟ پس چه کسی بوده است؟

خاشع;884898 نوشت:
در اینکه مادر حضرت سجاد علیه السلام نوه خسروپرویز باشد سند محکمی وجود ندارد ما هر چه گشتیم پیدا نکردیم فقط برخی نقل ها هست که البته محکم نیستند و قابل استناد نیستند اگر روایت محکمی سراغ دارید ممنون میشوم برایمان قرار دهید استاد بزرگوار

بله به همین دلیل عرض کردم

عماد;884887 نوشت:
اگر این اشکال وارد باشد تنها به ام فروه وارد نیست زیرا در جد مادری دیگر ائمه علیهم السلام نیز این مورد دیده میشود مثلا مادر بزرگوار امام سجاد (علیه السلام ) بنا بر نقلی از اشراف زادگان ایران و بوده اند،

بنا بر نقلی

به در مورد ایشان به ضرس قاطع نیز نمی توان گفت که نیست

عماد;884964 نوشت:
با این تفاسیر شما می فرمائید مادر امام صادق علیه السلام ام فروه نبوده است؟ پس چه کسی بوده است؟

عرض سلام و ادب و احترام
با کسب اجازه از محضرتان

لازم به ذکر است فقط آنهایی که در تاریخ موثر بوده اند و نقش مهمی داشته اند ثبت شده و خواهند شد حتی وقتی به زندگی همسران پیامبر ص نگاه می کنیم و به تاریخ می نگریم می بینیم راجع به برخی از همسران که در تاریخ نقشی ( حال چه خوب چه بد) داشته اند اطلاعات زیادی یافت می شود مثلا مثل عایشه به خاطر جنگ جمل و .... اما برخی از همسران حضرت به سختی می توان در منابع در مورد آنها چیزی یافت یا شاید حتی نتوان!
این که آن بانوی گرامی چه کسی هستند را بنده پیدا نکرده ام و اصلا مهم نیست نام آن عزیز چیست ( مهم آن است که هیچ سند محکمی در اینکه ایشان ام فروه و از نسل ابوبکر است وجود ندارد)
اما این مهم است که دستگاه بنی امیه هزینه زیادی صرف کردند تا روایات جعلی بسازند و برای خودشان منزلت و مقام ایجاد کنند ما می توانیم با بررسی رجالی و درایه روایات به این که روایات حقیقت دارند یا نه پی ببریم

روایات به ظاهر مشهور در این زمینه زیاد وارد شده
مثل
ابوبکر و عمر سرور پیران اهل بهشتند!
علی علیه السلام مردی بود کوتاه قد، جلوی سرش کچل و با شکمی بزرگ!
پیامبر س هر شب نمی خوابید مگر آنکه لبان حضرت زهرا س را می بوسید!
و ......

این روایت لقد ولدنی ابوبکر مرتین نیز گرچه مشهور بوده و برخی سر منبر هم آن را مطرح می کنند از همین دست روایات است و مرسل است. فلذا وقتی سندش ایراد دارد قابل استناد نیست

متاسفانه وهابیت ملعون از این روایات برای تخریب و تضعیف تشیع بسیار بهره کشی میکند حال آنکه این روایات جمیعا از لحاظ سند مشکل دارند مثلا همان روایت آخر سبب طعن به تشیع شده که بنده روایت را کامل باز نکردم آن روایت آخر روایتی است که برخی از مداحان متاسفانه آن را حین مداحی مطرح می کنند اما وقتی ما تحقیق کردیم متوجه شدیم سندش ایراد دارد

این روایت نیز همان طور است
با احترام

[=arial black]سلام علیکم. تشکر میکنم بخاطر پاسخ. پس جمع بندی این شد که لزومی به طهارت ولد در کل اجداد معصومین نیست. بلکه پدر و مادر بلافصل کفایت میکند. بله؟

عماد;884887 نوشت:
مضمون زیاراتی که نقل کردید منافات با اینکه جد ام فروه ابوبکر باشد ندارد زیرا منظور از اصلاب شامخه و ارحام مطهره آن است که پدران و مادران انبیا و اوصیا از پلیدی زنا، فسق و فجور به دور بودند، و هنگامی که سلسله طولی نسب امامان را بررسی می کنیم، به این واقعیت دست خواهیم یافت. اما گناهکار نبودن و معصوم بودن تمام پدران و مادران معصومان، موضوعی نیست که مورد ادعای شیعه باشد تا ملتزم به دفاع از این عقیده باشیم، به عنوان نمونه، پیامبران بسیاری از بنی اسرائیل از نسل یکی از برادران یوسف اند که تا حدودی در گناه دیگر برادران و ظلم به یوسف شریک بود.(1)
اگر این اشکال وارد باشد تنها به ام فروه وارد نیست زیرا در جد مادری دیگر ائمه علیهم السلام نیز این مورد دیده میشود مثلا مادر بزرگوار امام سجاد (علیه السلام ) بنا بر نقلی از اشراف زادگان ایران و بوده اند، و اگرچه خود این دو بانو از زنان پاک و مطهر هستند، ولی پدر بزرگ شهربانو؛ (خسرو پرویز) همان فردی است که نامه رسول خدا (ص) را پاره کرد که مورد نفرین ایشان واقع شد و دیگر جنایات او نیز در تاریخ ثبت است.(2)
بنابراین نمی توان چنین برداشت که که همه اجداد ائمه علیهم السلام از طرف مادر باید انسانهای وارسته و متقی باشند و این عبارت نیز چنین مطبی را نمی رساند.



1.طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص، 102، انتشارات ناصر خسرو، تهران،1372 ش.
2. یعقوبی،احمد بن أبی یعقوب بن جعفر بن وهب واضح الکاتب العباسی (م بعد ۲۹۲)، تاریخ الیعقوبی، احمد بن أبی یعقوب بن جعفر بن وهب واضح الکاتب العباسی المعروف بالیعقوبی (م بعد ۲۹۲)، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا،ج۲،ص:۲۴۷

سلام. من این رویاتی که شما نشان دادید که به نقل از امام صادق (ع) عنوان شده از ابوبکر 2 بار متولد شده است اصلا سوال نکردم. سوال من فقط درخصوص نسب ام فروه بود و اثبات این نسب هم لزوما از طریق حدیثی که ذکر کردید نیست که با رد حدیث نسب مادر امام هم مورد سوال قرار بگیرد.

علی ایهاالحال اگر شکی دارید که مادرِ امام صادق(ع) نوه ابوبکر بوده یا نه این لینک رو در مدرسه فقاهت مشاهده بفرمایید.

خاشع;884896 نوشت:
عرض سلام و ادب و احترام
با کسب اجازه از استاد گرامی و محترم استاد عماد
بنده قبلا در این مورد تحقیق مفصل کرده ام و در نرم افزارهای مثل جامع الاحادیث هم جستجو کرده ام نتیجه تحقیقات بنده چنین است:

وقال الحافظ عبد العزیز بن الأخضر الجنابذى رحمه الله أبو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن أبى طالب علیهم السلام الصادق وأمه أم فروة واسمها قریبة بنت القاسم بن محمد بن أبى بکر الصدیق رضى الله عنه وأمها أسماء بنت عبد الرحمن بن أبى بکر الصدیق ولذلک قال جعفر علیه السلام ولقد ولدنى أبو بکر مرتین .
کشف الغمة ، ج2 ، ص 374 .

جالب است که این روایت در کتب اربعه شیعه نیامده و فقط در کشف الغمه اربلی آمده است که آن هم از مصادر اهل سنت بیان شده است ضمن اینکه اصلا سند هم ندارد و مرسل است
حافظ عبد العزیز جنابذی گفته است: ابو عبد الله جعفر بن محمد ، مادرش ام فروه از طرفی دختر قاسم بن محمد بن ابو بکر است و از طرف دیگر مادرش اسماء، دختر عبد الرحمان بن ابوبکر است و از این روی امام صادق فرموده: ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده یعنی از دو طرف نسب من به ابو بکر می رسد.

اولاً : حافظ عبد العزیز جنابذی متوفای 611 است و امام صادق علیه السلام در سال 148 هجری به شهادت رسیده است بین این دو فاصله زیادی وجود دارد . پس روایت مرسل است و روایت مرسل ارزشی برای استدلال ندارد .
ثانیاً : این شخص سنی مذهب است ؛ چنانچه ذهبی در سیر اعلام النبلاء در باره وی می‌نویسد :
ابن الأخضر * الامام العالم المحدث الحافظ ... قال ابن النجار : ... وما رأیت فی شیوخنا مثله فی کثیرة مسموعاته ، وحسن أصوله ... .
سیر أعلام النبلاء - الذهبی - ج 22 - ص 31

البته دلیل دیگری هم وجود دارد در این که این حدیث از زبان سنی نقل شده است و آن وجود لفظ صدیق برای ابوبکر در این حدیث است و فقط سنی ها معتقدند که ابوبکر صدیق است و شیعه هرگز چنین اعتقادی ندارد


اما این روایت به لحخاظ دلالی هم باطل است زیرا امام صادق به ان چیزی که افتخار می کند ولایت مولا علی ع هست و نه نسبش

ولایتی لعلی بن أبی طالب أحبّ إلیّ من ولادتی منه، لأنّ ولایتى له فرض وولادتى منه فضل .
ولایت علی بن أبی طالب (علیه السلام) برای من محبوب‌تر از این است که او مرا به دنیا آورده است ؛ چرا که قبول ولایت او برای من واجب و فرزند او بودن امتیاز است .
الفضائل ، شاذان بن جبرئیل ، ص 125 و الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین ، شاذان بن جبرئیل ، ص 103 و بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج29 ، ص299 .
و همچنین نقل شده است که آن حضرت فرمود :
ولایتی لآبائی أحب إلیّ من نفسی ، ولایتى لهم تنفعنى من غیر نسب ، ونسبى لا ینفعنى بغیر ولایة .
ولایت پدرانم برای من ، دوست‌داشتنی تر از جان من است ، ولایت آن‌ها برای من فایده دارد ؛ حتی اگر نسبتی با آن‌ها نداشته باشم ؛ ولی نسبت با آن‌ها زمانی که ولایت آن‌ها را نداشته باشم ، برایم سودی ندارد .
مشکاة الأنوار ، علی الطبرسی ، ص 575 .

خاشع;884972 نوشت:
( مهم آن است که هیچ سند محکمی در اینکه ایشان ام فروه و از نسل ابوبکر است وجود ندارد)

خاشع;884896 نوشت:
فقط در کشف الغمه اربلی آمده است که آن هم از مصادر اهل سنت بیان شده است

در ارشاد شیخ مفید آمده
(باب ذكر ولد أبي جعفر ع و عددهم و أسمائهم)
قَدْ ذَكَرْنَا فِيمَا سَلَفَ أَنَّ وُلْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع سَبْعَةُ نَفَرٍ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ كَانَ بِهِ يُكَنَّى وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ أُمُّهُمَا أُمُّ فَرْوَةَ بِنْتُ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِبْنِ أَبِي بَكْرٍ.(1)
شما می فرمائید فقط در کشف الغمه اربلی آمده حتما می دانید که شیخ صدوق و شیخ مفید بر مرحوم اربلی مقدم است، شیخ صدوق نیز در عیون اخبار الرضا علیه السلام مادر امام را ام فروه مذکور دانسته است(2)در اعلام الوری مرحوم طبرسی آمده(3) حتما می دانید که اعلام الوری نیز مقدم است بر کشف الغمه، در اثبات الوصیه مسعودی آمده است(4) البته ممکن است بگوید مسعودی شیعه نیست، این هم محل تامل است، در احتجاج مرحوم طبرسی آمده است(5) ابن ثلج بغدادی شیعه است تاریخی نیز دارد که از خود اهل بیت نقل نموده است او متوفای سال325 است و در کتاب خود اشاره به مادر حضرت امام صادق علیه السلام کرده است که ام فروه بنت قاسم است.(6) جمال الدین یوسف شامی از علمای امامیه که شاگرد علامه حلی است نیز به این مطلب در کتاب تاریخیش اشاره کرده است(7) محمد بن جریر طبری شیعی در کتاب دلائل الامامه نیز مادر امام صادق علیه السلام را ام فروه ذکر نموده است(8) فتال نیشابوری دیگر عالم شیعی است که در قرن پنج می زیسته است او در کتاب خود روضه الواعظین به این مطلب اشاره نموده است(9) و مقدم بر همه اینها شیخ کلینی در کافی نبز به این مطلب اشاره نموده است(10)

اینها تنها جزئی از علمای قبل از مرحوم اربلی هستند مادر امام صادق علیه السلام را ام فروه بنت قاسم بن محمد بن ابابکر دانسته است، اگر بیشتر بگردیم علمای دیگری نیز قبل از ایشان به این مطلب اشاره نموده اند. اما علمای بعد از مرحوم اربلی که این مطلب را بیان نموده اند بسیار زیادند و ذکر آنان بحث را به درازا می کشاند.

لذا جای تعجب است که می فرمائید تنها مرحوم اربلی در کشف الغمه به این مطلب اشاره کرده است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

منابع:
1. الإرشاد، المفيد ،ج‏2،ص:176
2.عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق ،ج‏1،ص:41
3. اعلام الورى، الطبرسي ،ج‏1،ص:511
4.إثبات الوصية، المسعودي ،ص:182
5.الإحتجاج، الطبرسي ،ج‏2،ص:374
6. تاريخ أهل البيت، ابن ابي الثلج ،ص:105
7. الدر النظيم، الشامي ،ص:617
8. دلائل الإمامة، الطبري ،ص:248
9. ترجمه روضة الواعظين ،ص:349
10.َ شیخ کلینی، کافی، ج1، ص472

alirezaa;885048 نوشت:
سلام. من این رویاتی که شما نشان دادید که به نقل از امام صادق (ع) عنوان شده از ابوبکر 2 بار متولد شده است اصلا سوال نکردم. سوال من فقط درخصوص نسب ام فروه بود و اثبات این نسب هم لزوما از طریق حدیثی که ذکر کردید نیست که با رد حدیث نسب مادر امام هم مورد سوال قرار بگیرد.


بله بحث در مورد ولدنی ابوبکر مرتین نیست بلکه سوال اصلی این است که آیا ام فروه مادر امام بوده است یانه

alirezaa;885047 نوشت:
پس جمع بندی این شد که لزومی به طهارت ولد در کل اجداد معصومین نیست. بلکه پدر و مادر بلافصل کفایت میکند. بله؟

نه بلکه برعکس جمع بندی این است که نیاز به طهارت ولد در تمام اجداد است اما نیاز به این نیست که اجداد تمامی انسانهای وارسته ای باشند طهارت ولد سخنی است و وارسته بودن سخن دیگر
ارحام شامخه اثبات می کند تمام جدات و اجداد طهارت ولد دارند

عماد;885077 نوشت:
ارحام شامخه اثبات می کند تمام جدات و اجداد طهارت ولد دارند

با توضیحات زیر به نظرتون این اجداد وجدات طهارت ولد دارند؟

همچنین در آن مقاله گزارشاتی از بدکاره بودن ابوقحافه و سلما ذکر شده است

چنانکه دیدیم، امام صادق (ع) از جانب مادر از نسل ابوبکر است. روشن است که اجداد امام صادق (ع)، اجداد امامان بعدی هم هستند. حال با توجه به کشفیات لندنی به اجداد امام صادق و شش امام بعدی نگاهی میافکنیم:
عبدالرحمان (پسر ابوبکر و جدّ امام ششم): عیّاش و شهوتران و زن‌باره.
ابوبکر (پسر ابوقحافه و جدّ بعدی امام ششم): زنازاده و حرامزاده محصول ازدواج عمو و دختر برادر.
ابوقحافه (پدر ابوبکر و جدّ بعدی امام ششم): لواط‌گری که با دختربرادرش ازدواج کرد.
سلما (مادر ابوبکر و جدّه امام ششم): فاحشه دارای پرچم، که با عموی خود ازدواج کرد.

استاد عماد در مورد مطلب زیر اظهار نظر نکردید؟

خاشع;884896 نوشت:
اما این روایت به لحخاظ دلالی هم باطل است زیرا امام صادق به ان چیزی که افتخار می کند ولایت مولا علی ع هست و نه نسبش

ولایتی لعلی بن أبی طالب أحبّ إلیّ من ولادتی منه، لأنّ ولایتى له فرض وولادتى منه فضل .
ولایت علی بن أبی طالب (علیه السلام) برای من محبوب‌تر از این است که او مرا به دنیا آورده است ؛ چرا که قبول ولایت او برای من واجب و فرزند او بودن امتیاز است .
الفضائل ، شاذان بن جبرئیل ، ص 125 و الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین ، شاذان بن جبرئیل ، ص 103 و بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج29 ، ص299 .
و همچنین نقل شده است که آن حضرت فرمود :
ولایتی لآبائی أحب إلیّ من نفسی ، ولایتى لهم تنفعنى من غیر نسب ، ونسبى لا ینفعنى بغیر ولایة .
ولایت پدرانم برای من ، دوست‌داشتنی تر از جان من است ، ولایت آن‌ها برای من فایده دارد ؛ حتی اگر نسبتی با آن‌ها نداشته باشم ؛ ولی نسبت با آن‌ها زمانی که ولایت آن‌ها را نداشته باشم ، برایم سودی ندارد .
مشکاة الأنوار ، علی الطبرسی ، ص 575 .

عبد آبق;885110 نوشت:
با توضیحات زیر به نظرتون این اجداد وجدات طهارت ولد دارند؟

همچنین در آن مقاله گزارشاتی از بدکاره بودن ابوقحافه و سلما ذکر شده است

چنانکه دیدیم، امام صادق (ع) از جانب مادر از نسل ابوبکر است. روشن است که اجداد امام صادق (ع)، اجداد امامان بعدی هم هستند. حال با توجه به کشفیات لندنی به اجداد امام صادق و شش امام بعدی نگاهی میافکنیم:
عبدالرحمان (پسر ابوبکر و جدّ امام ششم): عیّاش و شهوتران و زن‌باره.
ابوبکر (پسر ابوقحافه و جدّ بعدی امام ششم): زنازاده و حرامزاده محصول ازدواج عمو و دختر برادر.
ابوقحافه (پدر ابوبکر و جدّ بعدی امام ششم): لواط‌گری که با دختربرادرش ازدواج کرد.
سلما (مادر ابوبکر و جدّه امام ششم): فاحشه دارای پرچم، که با عموی خود ازدواج کرد.


عرض کردم ارحام مطهرات نشان می دهد که از مادرهای پاک که به گناه فحشاء آلوده نیستند متولد شده اند، لذا آنچه در جدات ایشان است از این گناه مبری هستند و آنچه به سلما نیز نسبت می دهند به دلیل کثرت روایات ارحام مطهرات باطل است اما با روایات ارحام مطهرات نمی شود اثبات کرد که سلما و امثال سلما انسان های وارسته ای هستند. فکر می کنم مطلب مشخص است نیاز به توضیح بیشتر ندارد

عبد آبق;885110 نوشت:
استاد عماد در مورد مطلب زیر اظهار نظر نکردید؟

نقل قول نوشته اصلی توسط خاشع نمایش پست ها
اما این روایت به لحخاظ دلالی هم باطل است زیرا امام صادق به ان چیزی که افتخار می کند ولایت مولا علی ع هست و نه نسبش

ولایتی لعلی بن أبی طالب أحبّ إلیّ من ولادتی منه، لأنّ ولایتى له فرض وولادتى منه فضل .
ولایت علی بن أبی طالب (علیه السلام) برای من محبوب‌تر از این است که او مرا به دنیا آورده است ؛ چرا که قبول ولایت او برای من واجب و فرزند او بودن امتیاز است .
الفضائل ، شاذان بن جبرئیل ، ص 125 و الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین ، شاذان بن جبرئیل ، ص 103 و بحار الأنوار ، علامه مجلسی ، ج29 ، ص299 .
و همچنین نقل شده است که آن حضرت فرمود :
ولایتی لآبائی أحب إلیّ من نفسی ، ولایتى لهم تنفعنى من غیر نسب ، ونسبى لا ینفعنى بغیر ولایة .
ولایت پدرانم برای من ، دوست‌داشتنی تر از جان من است ، ولایت آن‌ها برای من فایده دارد ؛ حتی اگر نسبتی با آن‌ها نداشته باشم ؛ ولی نسبت با آن‌ها زمانی که ولایت آن‌ها را نداشته باشم ، برایم سودی ندارد .
مشکاة الأنوار ، علی الطبرسی ، ص 575 .

بحث تاپیک ارحام مطهرات است نه افتخار به نسب.

alirezaa;884558 نوشت:
حال طهارت ولد ائمه با این موارد چطور قابل جمع است؟

alirezaa;885048 نوشت:
سوال من فقط درخصوص نسب ام فروه بود و اثبات این نسب هم لزوما از طریق حدیثی که ذکر کردید نیست که با رد حدیث نسب مادر امام هم مورد سوال قرار بگیرد.

عبد آبق;885110 نوشت:
با توضیحات زیر به نظرتون این اجداد وجدات طهارت ولد دارند؟

همچنین در آن مقاله گزارشاتی از بدکاره بودن ابوقحافه و سلما ذکر شده است

چنانکه دیدیم، امام صادق (ع) از جانب مادر از نسل ابوبکر است. روشن است که اجداد امام صادق (ع)، اجداد امامان بعدی هم هستند. حال با توجه به کشفیات لندنی به اجداد امام صادق و شش امام بعدی نگاهی میافکنیم:
عبدالرحمان (پسر ابوبکر و جدّ امام ششم): عیّاش و شهوتران و زن‌باره.
ابوبکر (پسر ابوقحافه و جدّ بعدی امام ششم): زنازاده و حرامزاده محصول ازدواج عمو و دختر برادر.
ابوقحافه (پدر ابوبکر و جدّ بعدی امام ششم): لواط‌گری که با دختربرادرش ازدواج کرد.
سلما (مادر ابوبکر و جدّه امام ششم): فاحشه دارای پرچم، که با عموی خود ازدواج کرد.

با سلام و احترام، و کسب اجازه از کارشناس محترم استاد عماد عزیز باید نکته ای عرض کنم:

دوستان اگر در خود تعبیر «أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» دقت کنید روشن میشود که اصلا امثال ابوبکر و اجداش مثل ابوقحافه و سلمی داخل این تعبیر نیستند تا نیاز باشد ما بر سر رفتار آنها بحث کنیم.
ببینید ائمه(ع) انواری بودند که از اصلاب شامخه پدرانشان به ارحام مطهره انتقال یافته اند، یعنی آن ارحامی که روزی ظرف این نور قرار گرفته‌اند، تمام مادرانی که روزی حامل این نور شده اند باید مطهره باشند، پس فقط مادران در نسل پدری ایشان بوده که این نور به واسطه ایشان به صلب بعدی منتقل یافته است، ابوقحافه و سلمی این وسط چه کاره اند؟!! زمان ایشان، نور امام صادق(ع) و باقی ائمه(ع) در صلب ابوطالب یا عبدالمطلب بوده است، به عبارت دیگر آن ارحام مطهره خودشان باید مطهره باشند، آباء و اجداد آن ارحام مطهره از بحث خارج است. به همین دلیل حتی اگر آباء و اجدادشان آلوده بوده باشد، همین که نجاستی از آباء و اجداشان به خود نگرفته باشند کافیست تا لایق انتقال این انوار باشند، اما پدران که همواره حامل این انوار بوده‌اند همگی باید مبرای از شرک و بی بند و باری باشند، و این انوار از طریق ارحام مطهره در صلب بعدی قرار گیرد.

سلام. موافق نیستم. در این صورت باید گفته میشد: أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ فی (یا الی) الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة

مسلم;885387 نوشت:
با سلام و احترام، و کسب اجازه از کارشناس محترم استاد عماد عزیز باید نکته ای عرض کنم:

دوستان اگر در خود تعبیر «أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» دقت کنید روشن میشود که اصلا امثال ابوبکر و اجداش مثل ابوقحافه و سلمی داخل این تعبیر نیستند تا نیاز باشد ما بر سر رفتار آنها بحث کنیم.
ببینید ائمه(ع) انواری بودند که از اصلاب شامخه پدرانشان به ارحام مطهره انتقال یافته اند، یعنی آن ارحامی که روزی ظرف این نور قرار گرفته‌اند، تمام مادرانی که روزی حامل این نور شده اند باید مطهره باشند، پس فقط مادران در نسل پدری ایشان بوده که این نور به واسطه ایشان به صلب بعدی منتقل یافته است، ابوقحافه و سلمی این وسط چه کاره اند؟!! زمان ایشان، نور امام صادق(ع) و باقی ائمه(ع) در صلب ابوطالب یا عبدالمطلب بوده است، به عبارت دیگر آن ارحام مطهره خودشان باید مطهره باشند، آباء و اجداد آن ارحام مطهره از بحث خارج است. به همین دلیل حتی اگر آباء و اجدادشان آلوده بوده باشد، همین که نجاستی از آباء و اجداشان به خود نگرفته باشند کافیست تا لایق انتقال این انوار باشند، اما پدران که همواره حامل این انوار بوده‌اند همگی باید مبرای از شرک و بی بند و باری باشند، و این انوار از طریق ارحام مطهره در صلب بعدی قرار گیرد.

alirezaa;885533 نوشت:
موافق نیستم. در این صورت باید گفته میشد: أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ فی (یا الی) الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة

ببینید شما فقط باید دقت کنید، اگر در خود تعبیر اصلاب شامخه و ارحام مطهره دقت کنید قطعا تصدیق خواهید کرد، من برای روشن شدن مطلب دو نکته عرض می کنم:

اولا در تعبیر «كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ و الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» چه کلمه «فی» برای «الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» تکرار شود و چه نشود، نقشی در معنا نخواهد داشت، چون «الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» عطف شده است به «الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ» که قبل از آن «فی» آمده است، پس این «فی» برای هر دو است، وقتی می گوید فی الاصلاب، و بعد «ارحام» را به آن عطف می کند یعنی فی الاصلاب و فی الارحام، دیگر نیازی به تکرار «فی» نیست.
مثل اینکه من به شما بگویم شما در خانه و اتاق بودید، یا بگویم در خانه و
در اتاق بودید، روشن است که تکرار کلمه «در» نقشی جز تأکید نخواهد داشت.

ثانیا: از نکته اول که بگذریم وجود نور امام صادق(ع) در ابوبکر یا ابوقحافه یا سلمی یا دیگران را چطور تبیین می کنید؟ آیا امام صادق(ع) نوری بوده است در صلب ابوبکر یا ابوطالب؟ یک نور که در دو صلب هم زمان نمی شود!! پس وقتی وجود این نور در صلب ابوقحافه و ابوبکر و مانند آن نفی شد، قطعا ارحامی چون سلمی هم حامل این نور نبوده اند، مطلب خیلی واضح است، فقط باید در خود تعبیر دقت کرد.

مسلم;885387 نوشت:
دوستان اگر در خود تعبیر «أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» دقت کنید روشن میشود که اصلا امثال ابوبکر و اجداش مثل ابوقحافه و سلمی داخل این تعبیر نیستند تا نیاز باشد ما بر سر رفتار آنها بحث کنیم.
ببینید ائمه(ع) انواری بودند که از اصلاب شامخه پدرانشان به ارحام مطهره انتقال یافته اند، یعنی آن ارحامی که روزی ظرف این نور قرار گرفته‌اند، تمام مادرانی که روزی حامل این نور شده اند باید مطهره باشند، پس فقط مادران در نسل پدری ایشان بوده که این نور به واسطه ایشان به صلب بعدی منتقل یافته است، ابوقحافه و سلمی این وسط چه کاره اند؟!! زمان ایشان، نور امام صادق(ع) و باقی ائمه(ع) در صلب ابوطالب یا عبدالمطلب بوده است، به عبارت دیگر آن ارحام مطهره خودشان باید مطهره باشند، آباء و اجداد آن ارحام مطهره از بحث خارج است. به همین دلیل حتی اگر آباء و اجدادشان آلوده بوده باشد، همین که نجاستی از آباء و اجداشان به خود نگرفته باشند کافیست تا لایق انتقال این انوار باشند، اما پدران که همواره حامل این انوار بوده‌اند همگی باید مبرای از شرک و بی بند و باری باشند، و این انوار از طریق ارحام مطهره در صلب بعدی قرار گیرد.


فرمایش استاد به این حدیث پیامبر صلی الله علیه واله وسلم نیز تطبیق دارد آنجا که می فرماید:
من نتیجه اجابت دعای پدرم حضرت ابراهیم (ع) هستم و من از نسل پاک پدران به ارحام پاکیزه مادرانی منتقل شدم که روابط نامشروع جاهلیت در میان آنها نبوده است(1)
بنابراین اصلاب الشامخه و ارحام المطهرها نسبت به امام صادق علیه السلام شامل امام باقر علیه الاسلام و ام فروه ، امام سجاد علیه لاسلام و فاطمه بنت الحسن ...... می شود لذا حتی شامل پدر و مادر ام فروه نمی شود تا چه رسد با اجداد بالاتر ایشان
ابته آنگونه که تاریخ یاد می کند پدر ایشان قاسم و پدر بزرگ ایشان محمد بن ابوبکر مورد تایید هستند اما این روایات شامل حالشان نمی شود

1مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 38، ص 63، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

جناب عماد گرامی نظرات در مورد این مقاله چیست؟
مقاله حاضر نشان مي‌دهد که غلوِّ سربرآورده از لندن نه تنها در اهانت و توهين به بزرگان اهل‌سنت افراط و زياده‌روی به خرج داده، بلکه در حقّ امامان معصوم شيعه نيز توهين و تقصيري فاحش و بی‌سابقه را مرتکب شده است؛ باشد که دامن شيعه از ننگ فاحشه‌نويسی پيراسته گردد.
محمدحسن محمدي مظفر، عضو هيئت علمي دانشگاه اديان و مذاهب
ینسخکم من اصلاب کلّ مطهّر و ینقلکم من ارحام المطهّرات»[1]اصلاب شامخه و ارحام مطهره
این مضمون که انبیا و اوصیاء‌شان[2]، و مخصوصا نبیّ گرامی ما و اوصیاء معصومش، همگی طهارت مولد داشته و پیوسته تا هنگام ولادت از صُلب‌های پاک به رَحِم‌های پاک منتقل میشده‌اند، مضمونی است که به کرّات در روایات ما، با الفاظ متفاوتی تکرار شده است. کافی است که برای نمونه به معجم بحار الانوار ذیل ماده "صلب" مراجعه کنید تا حجم انبوه این گونه روایات را مشاهده کنید. صلب یا اصلاب و رحم یا ارحام در این روایات به صفات گوناگونی که همگی حاکی از پاکی و نزاهت و کرامت و شایستگی است، وصف شده‌اند، صفاتی نظیر: طاهر، طاهره، طاهرین، طاهرات، اطهر طاهرین، مطهّر، مطهّره، مطهّرات، طیبه، کریمه، کرائم، اکارم، زکیه، زاکیات، شامخه.

علاوه بر این در برخی از روایات، توضیحات بیشتری هم درباره معنا و مقصود از این صفات، که همان طهارت مولد و دوری از زنا و فحشاست، داده شده است. برای نمونه:
پیامبر میفرماید: «انّا اهل بیت قد أذهب الله عنّا الفواحش، ما ظهر منها و ما بطن».[3]
در روایت دیگری چنین آمده: «لم یزل ینقلنا فی اکارم الاصلاب حتی اخرجنا من افضل المعادن محتدا و اکرم المغارس منبتا بین الآباء و الامهات، لم یلتق احد منهم علی سفاح قطّ».[4]

در روایت دیگری آمده: «طهّروا فی الاصلاب و حفظوا فی الارحام، لم یصبهم سفاح الجاهلیه و لا شابَ انسابهم»[5].

در زیارت ائمه بقیع چنین میخوانیم: «ینسخکم من اصلاب کلّ مطهّر و ینقلکم من ارحام المطهّرات، لم تدنّسکم الجاهلیه الجهلاء».[6]

و از همه معروف‌تر در زیارت وارث: «اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهّره، لم تنجسّک الجاهلیه بانجاسها و لم تلبسک من مدلهمّات ثیابها».[7]

به اقتضای همین مضامین بوده که در کتاب‌های کلامی نیز طهارت مولد را در انبیاء شرط کرده اند؛ چنانکه محقق طوسی در تجرید الاعتقاد آورده: «و یجب فی النبی العصمه ... و کمال العقل و الذکاء و قوه الرأی و عدم السهو و کلما ینفر عنه من دنائه الآباء و عهر الامهات ...»[8]. یعنی پیامبر باید از پستی و فرومایگی پدران و بدکاره بودن مادران منزّه باشد، زیرا این دو از جمله چیزهایی است که موجب نفرت و بیزاری مردم است.

ابوبکر؛ جدّ هفت امام معصوم
در کتاب الحجه اصول کافی، باب مولد ابی عبدالله جعفر بن محمد یعنی امام صادق علیه السلام چنین آمده است: «و امه ام‌فروه بنت القاسم بن محمد بن ابیبکر و امها اسماء بنت عبدالرحمن بن ابیبکر».[9] یعنی مادر امام صادق (ع) ام‌فروه دختر قاسم پسر محمد پسر ابوبکر است؛ و مادر ام‌فروه، اسماء دختر عبدالرحمان پسر ابوبکر است. پس مادر امام صادق (ع) هم از طریق پدر (قاسم) و هم از طریق مادر (اسماء) از نسل ابوبکر است؛ به عبارت دیگر پدر و مادرِ مادرِ امام صادق (ع) – یعنی قاسم و اسماء – هر دو نوه‌های پسری ابوبکر هستند و تبارشان به دو پسر ابوبکر – محمد و عبدالرحمان – میرسد. بنابر این امام صادق (ع) از طریق مادر دو بار با سه واسطه به ابوبکر میرسد و ابوبکر جدّ سوم امام صادق (ع) از طرف مادر است. روشن است که شش امام معصوم بعدی همه از نسل امام صادق (ع)اند. بنابر این ابوبکر جدّ هفت امام معصوم شیعه است.

نمودار تبارِ مادری امام صادق (ع)
امام صادق >>> ام‌فروه >>> قاسم >>> محمد >>> ابوبکر >>> ابوقحافه و سلما
امام صادق >>> ام‌فروه >>> اسماء >>> عبدالرحمان >>> ابوبکر >>> ابوقحافه و سلما

نمودار تبارِ پدری امام صادق (ع)
امام صادق >>> امام باقر >>> امام سجّاد >>> امام حسین >>> امام علی >>> ابوطالب
امام صادق >>> امام باقر >>> امام سجّاد >>> امام حسین >>> حضرت فاطمه >>> پیامبر
چنانکه میبینیم، ابوبکر در تبار مادری در طبقه پنجم است، و امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) هم در تبار پدری در طبقه پنجم هستند.

کشفیّات لندنی!
یاسر حبیب، روحانی کویتی ساکن لندن، کتابی[10] را در نقد عایشه، همسر پیامبر، در حجمی افزون بر هزار صفحه نگاشته و در آن غثّ و سمین را به هم آمیخته و نهایت تلاش خود را به کار گرفته تا عایشه را لجن‌مال کند. او برای این منظور تنها به شرح حال عایشه اکتفا نکرده، بلکه سخن خود را از وصف جامعه جاهلی پیش از اسلام، و شرح احوال قوم و قبیله و پدر و مادر و خاندان عایشه آغاز کرده است و فصل اول کتاب را با عنوان "بیئه الانحطاط و اسره الانحراف" (محیط پست و خاندان منحرف)، در حجمی بالغ بر صد صفحه (از ص 103 تا ص 205) به این موضوع اختصاص داده است.

به نظر یاسر حبیب، پست‌ترین قبیله در اجتماع قریش، قبیله بنوتیم بوده اند و این جامعه مزبله‌ای بود که عایشه در آن رشد و پرورش یافت. رئیس قبیله، عبدالله بن جدعان تیمی، ‌خانه‌ فسادی[11] داشت که والدین عایشه، یعنی ابوقحافه و سلما، در آنجا اشتغال داشتند. جدّ عایشه یعنی ابوقحافه، برده‌ای لواط‌گر[12] بود که برای سیر کردن شکمش مجبور شد در آن فاحشه‌خانه مگسها را از سر سفره پذیرایی مهمانان بپراند و آنها را بخورد. جده عایشه یعنی سلما، خود فاحشه‌ای از فاحشه‌های صاحب پرچم بود[13]، و همانند همسرش مگس‌خور بود.

پیوند این زوج: ابوقحافه و سلما، نیز پیوندی غیرمتعارف و نامشروع و از نوع ازدواج با محارم بود؛ زیرا برخلاف گفته برخی منابع که این دو را پسرعمو و دخترعمویِ هم دانسته‌اند، این دو در واقع پسرعمو و دخترعمویِ هم نبودند، بلکه سلما برادرزاده ابوقحافه بوده و ابوقحافه عموی سلما میشده است. بنابر این ازدواجشان ازدواج عمو با دخترِ برادر بوده و در واقع سلما به پیوندی نامشروع با عموی خود، که از محارمش محسوب میشده، تن داده بود.

یکی از پسران ابوقحافه، ابوبکر بود که اسمش عتیق بود. ابوبکر در واقع ثمره همان پیوند نامشروع میان عمو و برادرزاده بود و به عبارت دیگر و صریح آن که ابوبکر زنازاده بود: «أنّ جدتها لأبیها کانت من ذوات الرایات و قد سافحت عمّها الذی هو جدّ عایشه فأولدها أباها أبابکر، فالبیت بیت الزناه و الزوانی!» (الفاحشه، ص 794).

یکی از پسران ابوبکر هم عبدالرحمان بود. وی آدمی عیّاش و شهوتران و زن‌باره بود؛ و آیات 72 سوره انعام و 18-19 سوره احقاف در مذمت او نازل شده بود، و در جنگ بدر هم در صف مشرکان بود و درمقابل پیامبر و پدرش ابوبکر.[14]

خلاصه این که عایشه شاخه‌ای از این شجره خبیثه (فرع من هذه الشجره الخبیثه) بوده که بدترین خاندان در قریش (شرّ بیت فی قریش) بودند. یاسر حبیب توصیفات خود از این قبیله و خاندان را چنین خلاصه کرده است:
«قوم عایشه – بنوتیم- کانوا "أهل فحش فاش"، اجتمعت فیهم الرذائل و مساویء الاخلاق و شاع فیهم الفساد من عهر و لواط و سِفاح، و ... البیت الذی ولدت فیه عائشه هو "شرّ بیت فی قریش"، کان ابوقحافه فیه لوّاطا سافح ابنه أخیه سلمی التی کانت عاهره من ذوات الرایات الحمراء فأنجبا أبناء ثلاثه کانوا یخدمون فی دار الدعاره التی هیّأها زعیم القبیله ابن‌جدعان! و أحد هؤلاء الثلاثه هو عتیق المکنّی بأبیبکر الذی کان ممن یشرب الخمر و یسکر! و قد أنجب أبناء منهم عبدالرحمن الشغوف بالنساء و اللهو!». (الفاحشه، ص 813)

یاسر حبیب پدید آمدن محمد بن ابیبکر را در این خاندان، از باب اخراج حیّ از میّت و طیّب از خبیث دانسته است[15]؛ ولی ضروریتر آن بود که توضیح دهد پدید آمدن هفت امام معصومِ مفترض الطاعه در این سلسله از چه بابی است؟؟؟

تبار امام صادق (ع) طبق کشفیات لندنی!
چنانکه دیدیم، امام صادق (ع) از جانب مادر از نسل ابوبکر است. روشن است که اجداد امام صادق (ع)، اجداد امامان بعدی هم هستند. حال با توجه به کشفیات لندنی به اجداد امام صادق و شش امام بعدی نگاهی میافکنیم:
عبدالرحمان (پسر ابوبکر و جدّ امام ششم): عیّاش و شهوتران و زن‌باره.
ابوبکر (پسر ابوقحافه و جدّ بعدی امام ششم): زنازاده و حرامزاده محصول ازدواج عمو و دختر برادر.
ابوقحافه (پدر ابوبکر و جدّ بعدی امام ششم): لواط‌گری که با دختربرادرش ازدواج کرد.
سلما (مادر ابوبکر و جدّه امام ششم): فاحشه دارای پرچم، که با عموی خود ازدواج کرد.

علاوه بر اینها، هدف اصلی یاسر حبیب آن بوده که زناکار بودن خود عایشه را اثبات کند، و همه اینها را از باب مقدمه و زمینه‌چینی برای آن هدف اصلی آورده است. ولی از آنجا که خود عایشه در تبار امامان واقع نمیشود (عایشه خواهر محمد و عبدالرحمان است، و نسبت به امام صادق (ع) از جانب مادر، عمه بزرگ محسوب میشود)، ما فعلا به او کاری نداریم.

البته منظور یاسر حبیب از کشفیات لندنیاش آن بوده که عایشه را لجن‌مال کند، ولی گویا بیش از آن، امامان معصوم در معرض لجن‌‌مال‌شدن قرار گرفته‌اند و شائبه حرامزادگی!!! و دارابودن رگی از عهر و زنا در تبارشان، به ثبت رسیده است؛ "سبحانک هذا بهتان عظیم"!!! آیا پذیرفتنی است که تبار امام صادق (ع) از جانب پدری به "بیت الطهاره" (خانه پیامبر و علی و فاطمه) ختم شود و از جانب مادری به «بیت الزناه و الزوانی» (خانه ابوبکر و ابوقحافه و سلما)؟!

یاسر حبیب در مقدمه کتاب میگوید که اگر کسی بفهمد که از نسل ابولهب است، به خاطر مذمتی که در سوره تبّت از اجدادش شده، احساس اندوه و حزن شدیدی پیدا میکند، زیرا انسان معمولا حاضر نیست که توهین به پدرانش را بپذیرد، ولو این که مستحق توهین باشند (و المرء لایتحمّل عاده أن یهان فی آبائه و ان کانوا مستحقین)[16]. آیا وی متوجه است که با اثبات! زنازادگیِ ابوبکر و لواط‌گری و زناکاری ابوقحافه و سلما، چه توهینی را نسبت به امام صادق (ع) و امامان بعدی کرده است؟ آیا انتظار دارد که این هفت امام چنین سلسله‌نسبی را برای خود بپذیرند؟ آیا میتواند به این امامان توصیه کند که: «و علی أبنائهما أن یتقبلوا هذه الحقیقه و ان کانت مؤلمه، لأنها حقیقه!»[17]

یاسر حبیب خود برای تشخیص اهلیت و طهارت زنان قاعده‌ای را بیان کرده به این مضمون که اگر زنی برای اهل بیت (ع) فرزندی آورد، معلوم میشود که اهلیت و عفت و طهارت داشته؛ زیرا اهل بیت (ع) برای نطفه‌های خود بهترین زنان را برمیگزیدند: «و لاتلد لأهل البیت علیهم السلام الا التی تکون أهلا لذلک فی دینها و تقواها و عفّتها، حیث انهم صلوات الله علیهم کانوا یتخیّرون لنطفهم خیره النسوان».[18] یکی از این زنان که فرزندی بزرگ چون امام صادق (ع) آورده، ام‌فروه است که مادربزرگ شش امام معصوم بعدی هم هست. حال آیا امام باقر (ع) این قاعده را رعایت کرده است؟ اگر ام‌فروه بنا بر کشفیات لندنی، به خاندان زنا (بیت الزناه و الزوانی) میرسید، باز هم شایستگی داشت که برای اهل بیت فرزند بیاورد، آن هم چنان فرزندانی یعنی امامان معصوم مفترض الطاعه؟!

یاسر حبیب نقلی را از امام صادق (ع) آورده که طبق آن، هر گاه آن حضرت نام عمر یا منصور دوانیقی را میبرد، آن دو را به زنا نسبت میداد، ولی به غیر آن دو چنین نسبتی نمیداد (کان اذا ذکر عمر زنّاه، و اذا ذکر اباجعفر الدوانیقی زنّاه، و لایزنّی غیرهما) [19]. دیدیم که طبق کشفیات لندنی، ابوبکر هم زنازاده و از خاندان زنا بوده است! آیا امام صادق (ع) میتوانست ابوبکر را هم چنان وصف کند؟ آیا خود امام نواده ابوبکر نیست؟ آیا همین که امام صادق (ع) غیر آن دو را زنازاده نمیخوانده (و لایزنّی غیرهما) کافی نیست که یاسر حبیب نیز غلوّ نکند و از امام صادق (ع) جلو نزند و ابوبکر و والدینش را به زنا متهم نکند.

طهارت نژاد امامان معصوم
چنانکه دیدیم روایات ما به‌کرّات بر پاکی نژاد امامان تصریح و تأکید دارند. این تصریح و تأکید هم ظهور در همه آباء و امّهات، چه بیواسطه و چه باواسطه، دارد. تعبیرهای دیگر هم این برداشت را تأیید میکند، نظیر این که فرموده‌اند: «لم یلتق أحد منهم علی سفاح قطّ» یعنی هیچ یک از آباء و امّهاتِ انبیا و اوصیا از روی سفاح و زنا رابطه نداشته‌اند و همگی روابط‌شان متعارف و مشروع بوده است. نیز در تعبیر دیگری آمده: «لم یصبهم سفاح الجاهلیه و لا شابَ أنسابهم» یعنی سفاح و زنای مرسوم در جاهلیت آنان را نیالوده و با انساب‌شان نیز نیامیخته است. تعبیر اخیر که از دو جمله تشکیل شده، قرینه خیلی خوبی است که مدعای ما را تأیید میکند: ظاهرا جمله اول – لم یصبهم سفاح الجاهلیه – به پدر و مادر بیواسطه اشاره دارد و جمله دوم – و لا شابَ أنسابهم – به پدران و مادران باواسطه یعنی اجداد و جدّه‌ها.

به علاوه عهر و زنا و لواط چیزی است که مورد نفرت هر انسان متعارفی است، چه در تبار مستقیم و بیواسطه باشد، چه در تبار باواسطه، ولو خیلی دور و بافاصله زیاد از انسان. از همین روست که معمولا پرسشی مطرح است که فرزندان حضرت آدم چگونه ازدواج کردند؟ آیا با خودشان (ازدواج برادر و خواهر) یا با دیگری؟ و این که آن دیگری که بوده است؟ زیرا طبع بشر ازدواج برادر و خواهر را نپسندیده و کراهت دارد، و لو این که در فاصله‌ای بسیار دور از انسان، و درباره فرزندان نخستین پدر و مادر باشد.

علامه مجلسی در جلاء العیون درباره امام صادق (ع) چنین گفته: «و پدر آن حضرت امام محمد باقر (ع) و مادر آن حضرت ام‌فروه دختر قاسم پسر محمد بن ابیبکر». سپس چنین ادامه میدهد: «و اگر در پدران و مادران انبیا و اوصیا کافر و منافقی باشد ضرر ندارد، میباید که ایشان در پشت کافر و رحم کافره نبوده باشند».[20] به عبارت دیگر ایشان نبودِ کفر و نفاق مستقیم و بیواسطه را شرط دانسته، نه نبودِ کفر و نفاق باواسطه. بنابر این پدر و مادر نبی یا وصی نباید کافر یا منافق باشند، ولی اگر اجداد یا جدّه‌ها کافر و منافق باشند، ضرری ندارد. شاید این توجیه درباره "کفر" و "نفاق" پذیرفتنی باشد، ولی فکر نمیکنم کسی چنین توجیهی را درباره "زنا" و "لواط" بپذیرد، حتی خود علامه مجلسی.

هیئت خدام المهدی لندن و کار فرهنگی!
در این مختصر در صدد نقد همه برداشت‌های صاحب الفاحشه و کتابش نبوده‌ام. چنین نقدی نیازمند مکتوبی مفصّل است. اجمالا اشاره میکنم که بسیاری از برداشت‌های نویسنده و روش فهم او قابل نقد و ردّ است. مثلا خیلی از برداشت‌های او درباره جامعه جاهلی مبتنی بر ابیاتی از فلان شاعر یا نقل‌هایی[21] است که خود نیازمند جرح و تعدیل و مستندسازی است. ابیاتی که فلان شاعر در مقام تنافس و تقابل با فلان قبیله و برای رجزخوانی و لاف‌زنی سروده، لزوما بیان دقیق واقعیت‌های تاریخی نیست و نمیتوان آنها را برای اثبات پدیده‌ای تاریخی ارسال مسلّم کرد.

سروده‌های شاعران، به‌ویژه شعرای جاهلی و جاهلیمشرب، معمولا خالی از لاف و گزاف نیست. یاسر حبیب برای اثبات پستی و پلشتی قبیله بنوتیم به شعر جریر تمسک کرده است؛[22] در حالی که همین جریر در وصف بنیامیه هم بیتی دارد که درباره‌اش گفته شده «أمدح بیت قالته العرب»: "ستایش‌آمیزترین بیتی که عرب سروده است":
ألستم خیرَ مَن رَکبَ المطایا -------------- و أندی العالمینَ بطونَ راحِ[23]

حال آیا با استناد به این بیت میتوان گفت که بنیامیه شجاع‌ترین و سخیترین مردم جهان بوده‌اند؟!

شیعه از عایشه و پدرش دل خوشی ندارد، ولی این بدان معنا نیست که در هتک آنان زیاده‌روی کند و نسبت‌های ناروا و مشکوک را درباره‌شان بپذیرد. قرآن هم به ما میآموزد که دشمنیِ گروهی نباید باعث آن شود که عدالت را در حق آنان نادیده بگیریم: «وَلاَ یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّتَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى». (مائده/8)

احادیث عایشه هم باید با معیارهای حدیث‌شناسانه سنجیده شوند. اگرچه در گفته‌های عایشه موارد مشکوک و غیرقابل قبول فراوان است، ولی همه گفته‌های او مردود نیست، بلکه برخی از گفته‌های او در تصحیح و فهمِ درست روایات منقول از دیگران مفید است، نظیر نقلی که درباره گریه بر مرده دارد.[24]

یاسر حبیب نه تنها اهل‌سنت را به عنوان "بکریه" و "بکریون" نام داده، بلکه شیعیانِ غیرهمفکر با خود را هم نَبز القاب کرده و "البتریون/البتریه الجدد"[25] (بتریان جدید) لقب داده است.

کتاب یاسر حبیب در هیئت خدام المهدی لندن به چاپ رسیده است. هیئت مذکور هدف خود را چنین بیان کرده است: «هیئه تثقیفیه اسلامیه تطوعیه هدفها تنمیه المجتمعات ایمانیا وفق رساله اهل‌البیت صلوات‌ الله و سلامه علیهم اجمعین»؛[26] (هیئت فرهنگی اسلامی متکی به کمکهای داوطلبانه که هدفش رشد دادن ایمان در جامعه بر طبق رسالت اهل بیت پیامبر علیهم السلام است). اگر هیئت مذکور واقعا چنین هدفی دارد و میخواهد رسالت اهل‌بیت را اشاعه دهد، ضروری است که ابتدا خودِ اهل‌بیت را از معرض چنان اتهام هولناکی مبرّا کند.

به نظر میرسد ضروریترین کار فرهنگی برای هیئت مذکور، جلوگیری از نشر مجدد کتاب و اصلاح خطاها و برداشت‌های ناصواب و هتاکیهای فراوان آن، و پیراستن دامن شیعه از ننگ فاحشه‌نویسی است.

ارجاعات:
[1]. در زیارت ائمه بقیع و خطاب به چهار امام معصوم: امام حسن، امام سجّاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام.
[2]. برای نمونه پیامبر در حدیث جابر چنین فرموده است: «ان الانبیاء و الاوصیاء مخلوقون من نور عظمه الله یودع الله انوارهم اصلابا طیبه و ارحاما طاهره». (بحارالانوار، ج 60، ص 353). در نهج البلاغه هم در وصف انبیاء چنین آمده: «فاستودعهم فی افضل مستودع و اقرّهم فی خیر مستقر، تناسختهم کرائم الاصلاب الی مطهّرات الارحام» (نهج البلاغه، خطبه 94، ص 87؛ نیز بحار الانوار، ج 16، ص 379).
[3]. بحار، ج 38، ص 62.
[4]. همان، ج 22، ص 149؛ قسمت شاهد را برای توجه بیشتر به صورت پررنگ و برجسته آورده‌ایم.
[5]. همان، ج 10، ص 165.
[6]. همان، ج 100، ص 203؛ و مفاتیح الجنان، زیارت ائمه بقیع.
[7]. بحار، ج 101، ص 178، 200، 260، 332؛ و مفاتیح الجنان، زیارت وارث.
[8]. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص 349.
[9]. الاصول من الکافی، ج 1، ص 472. این مطلب در منابع دیگر نیز دیده میشود، برای نمونه: الارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 180: «و امه ام‌فروه بنت القاسم بن محمد بن ابیبکر»؛ الهدایه الکبری اثر حسین بن حمدان خصیبی (م 334)، ص 247: «و امه امّ‌فروه ... و هی بنت القاسم بن محمد بن ابیبکر بن ابیقحافه»؛ نیز نک: بحار الانوار، ج 47، ص 1-7، به نقل از منابع متعدد؛ نیز بحار الانوار، ج 42، ص 163: «و من ولد القاسم ایضا ام‌فروه تزوّجها الباقر ابوجعفر (ع)».
[10]. الفاحشه الوجه الآخر للعائشه، هیئه خدام المهدی (ع)، مکتب الشیخ حبیب فی لندن، الطبعه الاولی 1431/2010.
[11]. «سید القبیله صاحب دار الدعاره». (الفاحشه، ص 107)
[12]. «الجدّ عبد لوّاط عضروط یطرد الذبّان ثمّ یأکله». (همان، ص 109؛ نیز ص 123: «ما تقدم من کونه لوّاطا»؛ نیز ص 136، پاورقی و ص 139: «ابن العضروط اللوّاط»)
[13]. الجدّه عاهره من ذوات الرایات تزوجّت عمّها. (همان، ص 119؛ نیز ص 123: «ماتقدم من ... کونها بغیه»؛ و ص 144: «أمه کانت بغیّه».
[14]. همان، ص 185-191.
[15]. همان، ص 205.
[16]. همان، ص 32
[17]. همان؛ مراد از ضمیر هما در "أبنائهما" در مورد بحث ما، ابوقحافه و سلما است.
[18]. همان، ص 974-975.
[19]. همان، ص 996؛ بحار الانوار، ج 30، ص 384.
[20]. جلاء العیون، ص 870.
[21]. مثلا درباره لواط‌گر بودن ابوقحافه و فاحشه بودن سلما، به کتاب الاربعین محمدطاهر قمی شیرازی (م 1098) ارجاع داده (الفاحشه، ص 112 و 119)، در حالی که کتابِ نگاشته قرن یازده، برای توصیف جامعه جاهلی، مدرک مناسب و معتبری به شمار نمیآید.
[22]. الفاحشه، ص 105 و 1037.
[23]. دیوان جریر، ص 9 و 102؛ ترجمه: آیا شما در میان جهانیان، بهترین چابک‌سواران نبوده و بخشنده‌ترین کفّ را نداشته‌اید؟؛ نیز نک مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ص 25.
[24]. نک: منطق فهم حدیث، ص 160-161.
[25]. الفاحشه، ص 52، 60-61. بُتریه طائفه‌ای از زیدیان بودند که خلافت ابوبکر و عمر را نیز درکنار امام علی (ع) میپذیرفتند.
[26]. همان، صفحه شناسنامه کتاب.

نویسنده این مقاله متاسفانه علاوه بر آن که ادب را رعایت کرده از نظر علمی نیز اشکالاتی بر نظریه اش وارد است، او برای کوبیدن یاسر الحبیب معلوم الحال، الفاظی بر روی کاغذ جاری نموده که نمی دانم چرا قلم شرم از نوشتن این عبارات نکرده است. در صورتیکه در پاسخ یاسرالحبیب اشاره به روایت«همسران پیامبران هرگز به گناه فحشا آلوده نیستد»(1) کافی بود. بنابرروایتی نسبت فحشا به همسران پیامبران اهانت به خود پیامبران است زیرا سبب بدبینی و ننگ و عار نسبت به آن حضرات می شود لذا هر کس که به همسران پیامبران چنین تهمتی بزند اشتباه بزرگی مرتکب شده و کسی که تحقیق کرده باشد چنین سخنی نمی گوید. (2) سید مرتضی در امالی (3) و مرحوم طبرسی در مجمع البیان(4 ) چنین تهمتی های را ناروا شمرده اند
اما متاسفانه نویسنده این مقاله نه تنها برداشتان از اصلاب شامخه صحیح نیست بلکه رعایت ادب را نسبت به ائمه معصومین نیز زیر پا گذاشته اند
از نظر علمی از روایاتی که تعبیر اصلاب شامخه و ارحام المطهره دارد نتیجه گرفته که تمام اجداد و جدات از حیث صلب و رحم پاکیزه بوده اند و نتیجه گرفته که ابوقحافه و سلمی نیز که در طول اجداد مادری امام صادق علیه السلام قرار گرفته اند از این حیث پاک بوده اند. حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم می فرمایند: من نتیجه اجابت دعای پدرم حضرت ابراهیم (ع) هستم و من از نسل پاک پدران به ارحام پاکیزه مادرانی منتقل شدم که روابط نامشروع جاهلیت در میان آنها نبوده است(5)
در روایت دیگری فرموده اند:« هنگامیکه خداوند آدم را خلقت کرد خدواند نور ما را در صلبش قرار داد، زمانی که آدم در بهشت بود ما در صلبش بودیم، هنگامیه نوح در کشتی بود ما در صلبش بودیم، هنگامیکه ابراهیم در آتش انداخته شد مادر صلبش بودیم، پیوسته خداوند ما از اصلاب طاهره به ارحام طاهره انتقال داد تا اینکه به عبدالمطلب ختم شد...(6)
بنابراین روایت، تنها مادرانی منظور هستند که همسر مستقیم اجداد بوده باشند یعنی نسبت امام صادق علیه السلام شامل ام باقر علیه السلام و ام فروه، امام سجاد علیه السلام و فاطمه بنت الحسن علیه السلام، حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیها ... می باشد و حتی شامل پدر و مادر ام فروه نیز نمی شود تا چه رسد به اجداد ایشان.
عمده استناد علمی وی همین است و سایر روایات نیز بر همین مبنا پاسخ داده می شود.
اما مهمتر از مسئله علمی آن بحث عدم نزاکت وی در چینش الفاظ است. آنجا که بی شرمانه می گوید« البته منظور یاسر حبیب از کشفیات لندنیاش ... ثبت رسیده است؛ "سبحانک هذا بهتان عظیم"!!! »
آنچه در متن وی به صورت نقطه چین نمایش داده شده همان عبارات خارج از نزاکت نویسنده است که به دلیل کژی در استدلال ما از بیان آن معذوریم.


  1. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیرالقرآن، تحقیق قصیر العاملی، مکتب الاعلام السلامی، چاپ اول، 1409، ج5، ص495؛علامه مجلسی، بحارالانوار، داراحیاءالتراث، بیروت، 1403، چاپ دوم، ج11، ص314
  2. همان، ج10، ص52
  3. سید مرتضی، علم الهدی، علی بن الحسین، امالی، تحقیق نعسانی حلبی، کتاب خانه آیه الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1325، ج2، ص144-145
  4. شیخ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، موسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1415ق، ج5،ص285
  5. شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، محقق علی اکبرغفاری، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علیمه قم، قم، 1403ق، چاپ اول، ص56
  6. همو، علل الشرایع، کتاب فروشی داوری، قم، 1385ش، چاپ اول، ج1، ص134

سلام. احسنت. اشتباه از من بود. من توضیح شما رو قانع کننده میدونم. دست شما درد نکنه.

مسلم;885575 نوشت:
ببینید شما فقط باید دقت کنید، اگر در خود تعبیر اصلاب شامخه و ارحام مطهره دقت کنید قطعا تصدیق خواهید کرد، من برای روشن شدن مطلب دو نکته عرض می کنم:

اولا در تعبیر «كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ و الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» چه کلمه «فی» برای «الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» تکرار شود و چه نشود، نقشی در معنا نخواهد داشت، چون «الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» عطف شده است به «الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ» که قبل از آن «فی» آمده است، پس این «فی» برای هر دو است، وقتی می گوید فی الاصلاب، و بعد «ارحام» را به آن عطف می کند یعنی فی الاصلاب و فی الارحام، دیگر نیازی به تکرار «فی» نیست.
مثل اینکه من به شما بگویم شما در خانه و اتاق بودید، یا بگویم در خانه و
در اتاق بودید، روشن است که تکرار کلمه «در» نقشی جز تأکید نخواهد داشت.

ثانیا: از نکته اول که بگذریم وجود نور امام صادق(ع) در ابوبکر یا ابوقحافه یا سلمی یا دیگران را چطور تبیین می کنید؟ آیا امام صادق(ع) نوری بوده است در صلب ابوبکر یا ابوطالب؟ یک نور که در دو صلب هم زمان نمی شود!! پس وقتی وجود این نور در صلب ابوقحافه و ابوبکر و مانند آن نفی شد، قطعا ارحامی چون سلمی هم حامل این نور نبوده اند، مطلب خیلی واضح است، فقط باید در خود تعبیر دقت کرد.

سلام. بله فرمایش شما و جناب مسلم هم صحیحه. این حدیثی که فرمودید رو میشه با ادرس کامل بذارید؟

عماد;885578 نوشت:

فرمایش استاد به این حدیث پیامبر صلی الله علیه واله وسلم نیز تطبیق دارد آنجا که می فرماید:
من نتیجه اجابت دعای پدرم حضرت ابراهیم (ع) هستم و من از نسل پاک پدران به ارحام پاکیزه مادرانی منتقل شدم که روابط نامشروع جاهلیت در میان آنها نبوده است(1)
بنابراین اصلاب الشامخه و ارحام المطهرها نسبت به امام صادق علیه السلام شامل امام باقر علیه الاسلام و ام فروه ، امام سجاد علیه لاسلام و فاطمه بنت الحسن ...... می شود لذا حتی شامل پدر و مادر ام فروه نمی شود تا چه رسد با اجداد بالاتر ایشان
ابته آنگونه که تاریخ یاد می کند پدر ایشان قاسم و پدر بزرگ ایشان محمد بن ابوبکر مورد تایید هستند اما این روایات شامل حالشان نمی شود

1مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 38، ص 63، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

alirezaa;885676 نوشت:
این حدیثی که فرمودید رو میشه با ادرس کامل بذارید؟

عماد;885649 نوشت:
حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم می فرمایند: من نتیجه اجابت دعای پدرم حضرت ابراهیم (ع) هستم و من از نسل پاک پدران به ارحام پاکیزه مادرانی منتقل شدم که روابط نامشروع جاهلیت در میان آنها نبوده است(1)
در روایت دیگری فرموده اند:« هنگامیکه خداوند آدم را خلقت کرد خدواند نور ما را در صلبش قرار داد، زمانی که آدم در بهشت بود ما در صلبش بودیم، هنگامیه نوح در کشتی بود ما در صلبش بودیم، هنگامیکه ابراهیم در آتش انداخته شد مادر صلبش بودیم، پیوسته خداوند ما از اصلاب طاهره به ارحام طاهره انتقال داد تا اینکه به عبدالمطلب ختم شد...(2)

1. شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، محقق علی اکبرغفاری، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علیمه قم، قم، 1403ق، چاپ اول، ص56
2. همو، علل الشرایع، کتاب فروشی داوری، قم، 1385ش، چاپ اول، ج1، ص134

منظورتان این حدیث بود؟؟

سلام. ممنون الان دقت کردم دیدم انتهای متن رفرنس دادید.

عماد;885742 نوشت:
منظورتان این حدیث بود؟؟

پرسش:
می دانیم که ام فروه مادر امام صادق(علیه السلام) دختر قاسم بن محمد بن ابابکر است این موضوع چگونه با روایات اصلاب الشامخه و ارحام المطهره قابل جمع است؟

پاسخ:
در اینکه مادر امام صادق(علیه السلام) ام فروه از نوادگان ابوبکر است شکی نیست زیرا منابع زیادی به آن اشاره کرده اند(1) اما مضمون زیاراتی که نقل کردید منافات با اینکه جد "ام فروه" ابوبکر باشد ندارد زیرا

اولا : منظور از «اصلاب شامخه و ارحام مطهره» آن است که پدران و مادران انبیاء و اوصیاء از پلیدی زنا، فسق و فجور به دور بودند، و هنگامی که سلسله طولی نسب امامان را بررسی می کنیم، به این واقعیت دست خواهیم یافت. اما گناهکار نبودن و معصوم بودن تمام پدران و مادران معصومان، موضوعی نیست که مورد ادعای شیعه باشد تا ملتزم به دفاع از این عقیده باشیم،

به عنوان نمونه، پیامبران بسیاری از بنی اسرائیل از نسل یکی از برادران یوسف اند که تا حدودی در گناه دیگر برادران و ظلم به یوسف شریک بود.(2)
اگر این اشکال وارد باشد تنها به "ام فروه" وارد نیست زیرا در جد مادری دیگر ائمه(علیهم السلام)نیز این مورد دیده میشود و نمی توان اثبات کرد اجداد مادری همه آنان انسان های وارسته ای بوده اند

بنابراین نمی توان چنین برداشت که که همه اجداد ائمه(علیهم السلام) از طرف مادر باید انسان های وارسته و متقی باشند و این عبارت نیز چنین مطبی را نمی رساند.

و ثانیا : اگر در خود تعبیر «أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» دقت کنید روشن میشود که اصلا امثال ابوبکر و اجداش مثل "ابوقحافه" و "سلمی" داخل این تعبیر نیستند تا نیاز باشد ما بر سر رفتار آنها بحث کنیم.

ببینید ائمه(ع) انواری بودند که از «اصلاب شامخه» پدرانشان به «ارحام مطهره» انتقال یافته اند، یعنی آن ارحامی که روزی ظرف این نور قرار گرفته‌اند، تمام مادرانی که روزی حامل این نور شده اند باید مطهره باشند، پس فقط مادران در نسل پدری ایشان بوده که این نور به واسطه ایشان به صلب بعدی منتقل یافته است، "ابوقحافه" و "سلمی" این وسط چه کاره اند؟!!

زمان ایشان، نور امام صادق وباقی ائمه(علیهم السلام) در صُلب "ابوطالب" یا "عبدالمطلب" بوده است، به عبارت دیگر آن «ارحام مطهره» خودشان باید مطهره باشند، آباء و اجداد آن ارحام مطهره از بحث خارج است. به همین دلیل حتی اگر آباء و اجدادشان آلوده بوده باشد، همین که نجاستی از آباء و اجداشان به خود نگرفته باشند کافیست تا لایق انتقال این انوار باشند،

اما پدران که همواره حامل این انوار بوده‌اند همگی باید مبرای از شرک و بی بند و باری باشند، و این انوار از طریق ارحام مطهره در صلب بعدی قرار گیرد.
این مطلب با روایت پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) نیز تطبیق دارد آنجا که می فرماید:
من نتیجه اجابت دعای پدرم حضرت ابراهیم(علیه السلام)هستم و من از نسل پاک پدران به ارحام پاکیزه مادرانی منتقل شدم که روابط نامشروع جاهلیت در میان آنها نبوده است(3)

در روایت دیگری فرموده اند:« هنگامی که خداوند آدم را خلقت کرد خدواند نور ما را در صلبش قرار داد، زمانی که آدم در بهشت بود ما در صلبش بودیم، هنگامیه نوح در کشتی بود ما در صلبش بودیم، هنگامیکه ابراهیم در آتش انداخته شد مادر صلبش بودیم، پیوسته خداوند ما از اصلاب طاهره به ارحام طاهره انتقال داد تا اینکه به عبدالمطلب ختم شد...(4)

بنابراین روایت، تنها مادرانی منظور هستند که همسر مستقیم اجداد بوده باشند یعنی نسبت امام صادق (علیه السلام) شامل ام باقر(علیه السلام) و ام فروه، امام سجاد(علیه السلام)و فاطمه بنت الحسن(علیها السلام)، حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) ... می باشد و حتی شامل پدر و مادر ام فروه نیز نمی شود تا چه رسد به اجداد ایشان.


منابع:

1. شیخ کلینی، کافی، ج1، ص472؛ عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق ،ج‏1،ص:41؛ الإرشاد، المفيد ،ج‏2،ص:176؛ اعلام الورى، الطبرسي ،ج‏1،ص:511؛ إثبات الوصية، المسعودي ،ص:182؛ الإحتجاج، الطبرسي ،ج‏2،ص:374؛ تاريخ أهل البيت، ابن ابي الثلج ،ص:105؛ الدر النظيم، الشامي ،ص:617؛ دلائل الإمامة، الطبري ،ص:248؛ ترجمه روضة الواعظين ،ص:349
2. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص، 102، انتشارات ناصر خسرو، تهران،1372 ش.
3. شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، محقق علی اکبرغفاری، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علیمه قم، قم، 1403ق، چاپ اول، ص564. همان، ج10، ص52
4. سید مرتضی، علم الهدی، علی بن الحسین، امالی، تحقیق نعسانی حلبی، کتاب خانه آیه الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1325، ج2، ص144-145
5. همو، علل الشرایع، کتاب فروشی داوری، قم، 1385ش، چاپ اول، ج1، ص134

موضوع قفل شده است