پیامبر(ص) بعد از فتح مکه (دقیقاً) چه کسانی را عفو نمود؟
تبهای اولیه
با سلام
واقعیت آن است که نمی توان دقیقاً مشخص نمود که پیامبر اسلام(ص) چه کسانی را مورد عفو قرار داد؛ زیرا پیامبر(ص) بعد از فتح مکه همة قرشیان (به جز چند نفر) را عفو نمود(1) و فرمود: «شما مردم هموطنان بسیار نامناسبی بودید. رسالت مرا تکذیب کردید، و مرا از خانه ام بیرون کردید و در دورترین نقطه که من به آن جا پناهنده شده بودم؛ با من به نبرد برخاستید، ولی من با این همه، جرایم همة شما را بخشیده و بند و بردگی را از پای شما باز می کنم و اعلام می نمایم که بروید دنبال زندگی خود. همه آزادید».(2)
در فتح مکه تعداد زیادی از قریشان در جنگ شرکت کرده بودند، و برخی دیگر گرچه در جنگ حضور نداشتند، ولی زمینه و بستر جنگ، با پیامبر(ص) را فراهم کرده بودند و هر کدام به نحوی در جنگ نقش داشتند. مشخص نمودن تک تک دشمنانی که مورد عفو قرار گرفته بودند، مبتنی بر آن است که همة افراد دشمن توسط مورخان شناسایی شوند، و حال آن که این امر به شکل دقیق و کامل منتفی است، زیرا تعداد دشمنان زیاد بود و اکثر آنان چهره های شاخصی نبودند که با وجود آن اسامیشان ثبت وضبط گردد. بر همین اساس مورّخان و سیره نگاران تنها مشخصات و اسامی افرادی را که مورد عفو پیامبر(ص) قرار نگرفته بودند، بیان کرده اند.(3) و اسامی افرادی را که مورد عفو قرار گرفته بودند بیان نکرده اند و این بدان جهت است که ذکر تعداد افرادی که مورد عفو قرار گرفته بودند (با تمام مشخصات آنان) معیّن نبوده است. از سوی دیگر نیاز نبود که تک تک افراد مورد بررسی قرار گیرند. البته مورّخان به تدوین و تبیین زندگی نامة برخی از سران قریش (که شخصیت هایی مهم بوده و میان مردم از موقعیت سیاسی و اجتماعی برخوردار بودند) پرداخته اند. از جمله: عبدالله بن سعد بن ابی مسرح، هبّار بن أسود بن مطلّب بن اسد، صفوان بن أمیّه بن خلف جمحی و عکرمه بن ابی جهل.(4)
پی نوشت :
(1) الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 249 – 252؛ تاریخ طبری، ج 2،ص 333؛ مغای واقدی، ج2، ص 821؛ تاریخ پیامبر اسلام، ص 561 به بعد.
(2) فروغ ابدیت، ج 1 – 2، ص 337 – 338.
(3) تاریخ طبری، ج 2، ص 327؛
(4) ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ص 562 – 564.
با سلام خدمت اساتید عزیز:
لازم به ذکر است در رابطه بحث مذکور که امام باقر(ع) در روايتي از عباس و عقيل به عنوان طلقاء ياد كرده است. چرا به اين ها طلقاء مي گفتند چون که:
جملة فأنتهم الطلقاء شامل حال همة آن افراد مي گردد كه پس از فتح مكه مورد عفو پيامبر(ص) قرار گرفته بودند. عباس - به رغم آن كه يكي از شخصيت هاي مهم به حساب مي آمد - از قرشيان بوده، حتي در جنگ بدر در صف دشمنان قرار داشت. البته برخي باور دارند كه او به اجبار و اكراه قرشيان در جنگ حضور داشته است؛ و به دست مسلمانان اسير شد ولي ابن عباس از افرادي بودند كه مورد عفو پيامبر(ص) قرار گرفت؛ همان گونه كه بر همة افرادي كه مورد عفو پيامبر قرار گرفته بودند طلقاء اطلاق مي شد، بر ابن عباس نيز طلقاء گفته مي شد.
اين كه امام باقر(ع) از عباس بن عبدالمطلب به عنوان طلقاء ياد كرده، اشاره بر همان عفو عمومي بوده كه بر همة افراد مكه گفته شده، بر او نيز طلقاء گفته شده است. حضرت عقيل نيز از جمله افراد بود كه در صف قرشيان بوده و در جنگ بدر حضور داشت و اسير مسلمانان شد. گرچه باور دارند كه او نيز به اجبار در جنگ حضور يافت، ولي عقيل نيز از جمله افرادي بود كه عفو عمومي پيامبر شامل حال او شد و بر او طلقاء گفته مي شد؛ زيرا همچنان در مكه و ميان مشركان بود؛ چنانكه در كلام امام باقر(ع) به اين مطلب اشاره شده است. امام باقر(ع) فرمود: ... حديثاً بالاءسلام عباس و عقيل و كانا من الطّلقا؛ عباس و عقيل تازه مسلمان و آزاد شدگان پيامبرند. واژة حديثاً بالاسلام حكايت از آن دارد كه عباس و عقيل بعداً اسلام آورده اند. ابعاد شخصيت عباس و عقيل موجب نمي شود كه بر آن ها طلقاء اطلاق نشده و اين اصطلاح دليل همانندي آن ها و ابوسفيان هم نيست. تفاوت عقيل و عباس با ابوسفيان در آن ظهور مي كند كه ابوسفيان نقش بنيادي در سازماندهي جنگ بر ضد پيامبر(ص) و توطئه عليه مسلمانان داشت، ولي عباس و عقيل چنين نقشي را نداشتند. بر اين اساس اطلاق طلقاء بر عباس و عقيل همانندي آنان با ابوسفيان را تداعي نميكند و همة آن هايي كه مورد عفو پيامبر قرار گرفتند طلقاء بودند.