جمع بندی شیطان چگونه انسان ها را فریب می دهد؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیطان چگونه انسان ها را فریب می دهد؟

سلام علیکم

یک سوال دارم هرچی بهش فکر کردم جوابی براش پیدا نکردم . سوالم اینه که:

ما (انسان ها ) از خاک آفریده شدیم و مادی هستیم و شیطان هم از آتش آفریده شده است که هم مادی است . لازمه ارتباط بین دو ماده امور مادی مثلا از طریق صوت است در حالی که کسی که اصطلاحا گول شیطان را می خورد عامل گول خوردن اش مادی نیست مثلا یک دفعه فکر فلان فعل حرام می آید به ذهنش انجام دهد ( البته تدریجی ) و بالفرض مرتکب حرام هم شد.؟ خب این چگونه می شود؟؟؟ شیطان چگونه نقشه هایش را عملی می کند؟؟؟

البته نقش نفس اماره انسان هم نادیده نمی گیریم و منظورم از شیطان در این سوال شیطان قرآن است که قسم خورده تا وقت معلومی بندگان خدا را از صراط مستقیم از راه به در کند است.

خداقوت

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صادق

بنده ی خدا;882876 نوشت:
سلام علیکم

یک سوال دارم هرچی بهش فکر کردم جوابی براش پیدا نکردم . سوالم اینه که:

ما (انسان ها ) از خاک آفریده شدیم و مادی هستیم و شیطان هم از آتش آفریده شده است که هم مادی است . لازمه ارتباط بین دو ماده امور مادی مثلا از طریق صوت است در حالی که کسی که اصطلاحا گول شیطان را می خورد عامل گول خوردن اش مادی نیست مثلا یک دفعه فکر فلان فعل حرام می آید به ذهنش انجام دهد ( البته تدریجی ) و بالفرض مرتکب حرام هم شد.؟ خب این چگونه می شود؟؟؟ شیطان چگونه نقشه هایش را عملی می کند؟؟؟

البته نقش نفس اماره انسان هم نادیده نمی گیریم و منظورم از شیطان در این سوال شیطان قرآن است که قسم خورده تا وقت معلومی بندگان خدا را از صراط مستقیم از راه به در کند است.

خداقوت

باسلام وتشکر .
در ابتدا باید گفت ابلیس از طریق واسطه ها انسان را فریب می دهید چون او پیروان ی دارد و پیروان شیطان از نوع انسان و جنیان لشکر شیطانند و شیطان به کمک آنها مردم را وسوسه و اغوا می‌کند.
امام صادق(ع) فرمود:
«وقتی آیه‌ای مربوط به استغفار نازل شد، ابلیس بالای کوهی در مکه رفت و با صدای بلند فریاد کشید و سران لشکرش را جمع کرد، گفتند: چه شده است که ما را فرا خواندی؟ ابلیس گفت: فلان آیه نازل شده که پشت مرا می‌لرزاند و مایة نجات بشر است، چه کسی می‌تواند با آن مقابله کند؟ یکی از شیاطین بزرگ گفت: من می‌توانم . نقشه‌ام چنین است و چنان. ابلیس طرح او را نپسندید، دیگری برخاست و طرح خود را ارائه داد .باز هم مقبول نیفتاد. در این حال «وسواس خنّاس» از جا برخاست و گفت: من از عهدة آن برمی‌آیم، ابلیس گفت: از چه راه؟ گفت: آنها را با وعده‌ها و آرزوها سرگرم می‌کنم تا آلودة گناه شوند، و هنگامی که گناه کردند ،توبه را از یادشان می‌برم. ابلیس گفت: تو می‌توانی از عهدة این کار برآیی، نقشه بسیار ماهرانه است. این مأموریت را تا دامنة قیامت به او سپرد».(1)
بنابر این لشکر شیطان پیروان و همکاران اوست که نقشه‌ها را طبق دستور شیطان برای فریب آدمیان به کار می‌بندند.
قرآن کریم فرمود:
«إنّه یریکم هو وقبلیه من حیث لا ترونهم؛(2) ابلیس و دار و دسته‌اش شما را می‌بیند اما شما آنها را نمی‌بینید».

در واقع نیروهای اماره در وجود انسان در طول القائات شیطانی قرار داد . شیطان بی واسطه آمادگی درونی آدمی نمی تواند کاری صورت دهد. پس شیطان هیچ تسلطی بر انسان ندارد.
روایات در باره راهای نفوذ شیطان مختلف است و در برخی از آن ها به موثرترین راه نفوذ شیطان و یا رأس تمام گناهان اشاره شده است. در ذیل به ریشه های نفوذ شیطان اشاره می کنیم:
1ـ افکار شیطانی:
امام علی(ع) می‌فرماید: «کسی که در مورد گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن گناه کشیده خواهد شد».(3)
اگر کسی بتواند اندیشة خود را از نفوذ افکار شیطانی دور نگه دارد، از گناه جلوگیری کرده است.
2ـ نگاه شهوت‌آمیز:
دام خطرناک دیگر شیطان، نگاه شهوت آمیز است.
امام صادق(ع) می‌فرماید: «نگاه به نامحرم تیر زهرآلود شیطان است. چه بسیارند نگاه‌هایی که بعد‌ها حسرت و تأسّف طولانی به دنبال دارد».(4)
3ـ هواپرستی:
مؤثرترین راه نفوذ شیطان هواپرستی است، زیرا شیطان تا پایگاهی درون انسان نداشته باشد، بر وسوسه‌گری قدرت ندارد. وسوسه‌های شیطانی همانند میکرب‌های بیماری‌زا هستند که دنبال بنیه‌های ضعیف می‌گردند تا در آن جا نفوذ کنند. پایگاه شیطان جز هواپرستی نیست.
4ـ دنیا طلبی:
در حدیثی از امیر مؤمنان(ع) می‌خوانیم: «إیّاک وحبّ الدنیا فانّها أصل کلّ خطیئه و معدن کلّ بلیه؛(5) از علاقه به دنیا بپرهیز که اصل هر گناه و کانون هر بلا است».
در حدیث دیگری آمده است: «رأس کلّ خطیئه حبّ الدنیا؛(6) علاقه به دنیا منشأ هر خطا و گناه است».
ماجرای ذیل که در کلام شهید مطهری آمده ،روشنگر و شنیدنی است. ایشان نقل مى‏كنند كه در زمان شيخ انصارى، شخصى در خواب شيطان را ديد كه تعداد زيادى افسار همراه خودش دارد، ولى افسارها مختلف است؛ بعضى از افسارها خيلى شل است، طناب بسيار ضعيفى را به صورت افسار درآورده است، بعضى از آن ها چرمى است و بعضى به صورت زنجير، زنجيرهاى مختلفى كه بعضى از آن ها خيلى كلفت است. در ميان اين ها يك زنجير خيلى كلفت و قوى‏ بود كه خيلى‏جالب بود. از شيطان پرسيد: اين ها چيست؟ گفت: افسارهايى است كه به سر بنى‏آدم مى‏زنم و آن ها را به طرف گناه مى‏كشانم. گفت: زنجير كلفت براى كيست؟ گفت: براى آدم خيلى گردن كلفتى است. گفت: چه كسى؟ گفت: شيخ انصارى؛ اتفاقا ديشب زدم به سرش و چند قدم آوردم، ولى زد و آن را پاره كرد.
آن شخص صبح آمد خواب را براى شيخ انصارى نقل كرد. مثل اينكه شبى بوده كه شيخ خيلى اضطرار پيدا مى‏كند و از پولى كه بابت سهم امام بوده و فردا بايستى تقسيم مى‏كرده است، به عنوان قرض چيزى بر مى‏دارد. مى‏آيد تا دمِ در، ولى پشيمان مى‏شود و برمى‏گردد، مى‏گذارد سر جايش. شيطان كه گفته بود زنجير را زدم به سرش و او را چند قدم آوردم ، ولى پاره كرد و رفت، قضيه اين بوده است.(7)

پی‌نوشت‌ها:
1. تفسیر نمونه ج 27، ص 476.
2. اعراف (7) آیه 27.
3. آمدی ، غررالحکم، ج5، ص 321. نشر مکتبه الاعلام اسلامی، قم، 1413 ق.
4. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 138.
5. غرر الحکم، ص 150.
6. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 3، ص 7. نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1403 ق.
7. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3 ، ص613، نشر صدرا، 1372 ش.

باسمه الحفیظ

بنده ی خدا;882876 نوشت:
ما (انسان ها ) از خاک آفریده شدیم و مادی هستیم و شیطان هم از آتش آفریده شده است که هم مادی است . لازمه ارتباط بین دو ماده امور مادی مثلا از طریق صوت است در حالی که کسی که اصطلاحا گول شیطان را می خورد عامل گول خوردن اش مادی نیست مثلا یک دفعه فکر فلان فعل حرام می آید به ذهنش انجام دهد ( البته تدریجی ) و بالفرض مرتکب حرام هم شد.؟ خب این چگونه می شود؟؟؟ شیطان چگونه نقشه هایش را عملی می کند؟؟؟

سلام علیکم

انسان دائما در معرض ورود خواطر رحمانی(الهام) و شیطانی(القاء یا وسوسه) است،اما

برای ارتباط با شیاطین نیاز به قوایی است که با آنها به لحاظ وجودی سنخیت داشته باشند

همینطور هم برای ارتباط با ملائکه که منبع خواطر رحمانی و الهام هستند.

این قوا باطنی و درونیند،قوه ای که به واسطه ی آن الهامات فرشتگان را ادراک می کنیم عقل است

که به لحاظ وجودی با ملائکه سنخیت دارد و دریافت وساوس شیطانی از طریق قوه ی واهمه انجام

می شود که با شیاطین سنخیت دارد(ملاصدرا،مفاتیح الغیب،صص163-164)

صادق;883509 نوشت:
ابلیس گفت: تو می‌توانی از عهدة این کار برآیی، نقشه بسیار ماهرانه است. این مأموریت را تا دامنة قیامت به او سپرد»

سلام
یعنی شیاطین ، هر کدام ، کار ویژه ای را انجام می دهند؟
همانگونه که هر کدام ار فرشتگان ، وظیفه معینی را بر عهده دارد که غیر از آن را انجام نمی دهد. یعضی مسوول توزیع ارزاقند ، بعضی مسوول قبض روح ، و ...

باسلام وتشکر .
از این حدیث بدست می آید که جنیان هم مثل آدمیان غیر از کار های عمومی که مه وارد اند بر خی شان تخصصی هم کار دارند
ودر رشته خاصی از دیگران وارد تر اند .
پس نه تنها فرشتگان هر کدام مسولیت خاص دارند بلکه آدمیان وجنیان هم کار کرد ها ی خاص دارند .

صادق;883509 نوشت:
باسلام وتشکر .
در ابتدا باید گفت ابلیس از طریق واسطه ها انسان را فریب می دهید چون او پیروان ی دارد و پیروان شیطان از نوع انسان و جنیان لشکر شیطانند و شیطان به کمک آنها مردم را وسوسه و اغوا می‌کند.
امام صادق(ع) فرمود:
«وقتی آیه‌ای مربوط به استغفار نازل شد، ابلیس بالای کوهی در مکه رفت و با صدای بلند فریاد کشید و سران لشکرش را جمع کرد، گفتند: چه شده است که ما را فرا خواندی؟ ابلیس گفت: فلان آیه نازل شده که پشت مرا می‌لرزاند و مایة نجات بشر است، چه کسی می‌تواند با آن مقابله کند؟ یکی از شیاطین بزرگ گفت: من می‌توانم . نقشه‌ام چنین است و چنان. ابلیس طرح او را نپسندید، دیگری برخاست و طرح خود را ارائه داد .باز هم مقبول نیفتاد. در این حال «وسواس خنّاس» از جا برخاست و گفت: من از عهدة آن برمی‌آیم، ابلیس گفت: از چه راه؟ گفت: آنها را با وعده‌ها و آرزوها سرگرم می‌کنم تا آلودة گناه شوند، و هنگامی که گناه کردند ،توبه را از یادشان می‌برم. ابلیس گفت: تو می‌توانی از عهدة این کار برآیی، نقشه بسیار ماهرانه است. این مأموریت را تا دامنة قیامت به او سپرد».(1)
بنابر این لشکر شیطان پیروان و همکاران اوست که نقشه‌ها را طبق دستور شیطان برای فریب آدمیان به کار می‌بندند.
قرآن کریم فرمود:
«إنّه یریکم هو وقبلیه من حیث لا ترونهم؛(2) ابلیس و دار و دسته‌اش شما را می‌بیند اما شما آنها را نمی‌بینید».

در واقع نیروهای اماره در وجود انسان در طول القائات شیطانی قرار داد . شیطان بی واسطه آمادگی درونی آدمی نمی تواند کاری صورت دهد. پس شیطان هیچ تسلطی بر انسان ندارد.
روایات در باره راهای نفوذ شیطان مختلف است و در برخی از آن ها به موثرترین راه نفوذ شیطان و یا رأس تمام گناهان اشاره شده است. در ذیل به ریشه های نفوذ شیطان اشاره می کنیم:
1ـ افکار شیطانی:
امام علی(ع) می‌فرماید: «کسی که در مورد گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن گناه کشیده خواهد شد».(3)
اگر کسی بتواند اندیشة خود را از نفوذ افکار شیطانی دور نگه دارد، از گناه جلوگیری کرده است.
2ـ نگاه شهوت‌آمیز:
دام خطرناک دیگر شیطان، نگاه شهوت آمیز است.
امام صادق(ع) می‌فرماید: «نگاه به نامحرم تیر زهرآلود شیطان است. چه بسیارند نگاه‌هایی که بعد‌ها حسرت و تأسّف طولانی به دنبال دارد».(4)
3ـ هواپرستی:
مؤثرترین راه نفوذ شیطان هواپرستی است، زیرا شیطان تا پایگاهی درون انسان نداشته باشد، بر وسوسه‌گری قدرت ندارد. وسوسه‌های شیطانی همانند میکرب‌های بیماری‌زا هستند که دنبال بنیه‌های ضعیف می‌گردند تا در آن جا نفوذ کنند. پایگاه شیطان جز هواپرستی نیست.
4ـ دنیا طلبی:
در حدیثی از امیر مؤمنان(ع) می‌خوانیم: «إیّاک وحبّ الدنیا فانّها أصل کلّ خطیئه و معدن کلّ بلیه؛(5) از علاقه به دنیا بپرهیز که اصل هر گناه و کانون هر بلا است».
در حدیث دیگری آمده است: «رأس کلّ خطیئه حبّ الدنیا؛(6) علاقه به دنیا منشأ هر خطا و گناه است».
ماجرای ذیل که در کلام شهید مطهری آمده ،روشنگر و شنیدنی است. ایشان نقل مى‏كنند كه در زمان شيخ انصارى، شخصى در خواب شيطان را ديد كه تعداد زيادى افسار همراه خودش دارد، ولى افسارها مختلف است؛ بعضى از افسارها خيلى شل است، طناب بسيار ضعيفى را به صورت افسار درآورده است، بعضى از آن ها چرمى است و بعضى به صورت زنجير، زنجيرهاى مختلفى كه بعضى از آن ها خيلى كلفت است. در ميان اين ها يك زنجير خيلى كلفت و قوى‏ بود كه خيلى‏جالب بود. از شيطان پرسيد: اين ها چيست؟ گفت: افسارهايى است كه به سر بنى‏آدم مى‏زنم و آن ها را به طرف گناه مى‏كشانم. گفت: زنجير كلفت براى كيست؟ گفت: براى آدم خيلى گردن كلفتى است. گفت: چه كسى؟ گفت: شيخ انصارى؛ اتفاقا ديشب زدم به سرش و چند قدم آوردم، ولى زد و آن را پاره كرد.
آن شخص صبح آمد خواب را براى شيخ انصارى نقل كرد. مثل اينكه شبى بوده كه شيخ خيلى اضطرار پيدا مى‏كند و از پولى كه بابت سهم امام بوده و فردا بايستى تقسيم مى‏كرده است، به عنوان قرض چيزى بر مى‏دارد. مى‏آيد تا دمِ در، ولى پشيمان مى‏شود و برمى‏گردد، مى‏گذارد سر جايش. شيطان كه گفته بود زنجير را زدم به سرش و او را چند قدم آوردم ، ولى پاره كرد و رفت، قضيه اين بوده است.(7)

پی‌نوشت‌ها:
1. تفسیر نمونه ج 27، ص 476.
2. اعراف (7) آیه 27.
3. آمدی ، غررالحکم، ج5، ص 321. نشر مکتبه الاعلام اسلامی، قم، 1413 ق.
4. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 138.
5. غرر الحکم، ص 150.
6. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 3، ص 7. نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1403 ق.
7. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3 ، ص613، نشر صدرا، 1372 ش.

سلام ، ممنون از پاسخ
مثلا همین قضیه شیخ انصاری چکونه شیطان می گوید او را چند قدم کشاندم؟؟؟ فکر گناه به سرش انداخته بود ؟؟؟ تا نفس اماره بوده.

در جواب کاربر حبیه هم فرشتگان مگر مجرد نیستند ؟ پس قضیه اش فرق می کند؟؟

جنیان بد یا شیاطین گاهی به شکل انسان یا موجودی ظاهر میشوند و به گمراهی و ضررهای جسمی و روحی مبادرت میورزند!

گاهی اوقات انسانی را مجنون و جن زده میکنند تا قدرت خود را نشان دهند و انسان ها را از خودشان بترسانند...

گاهی نقش مخبر ایفا میکنند و در این بین با دروغ و راست به اهداف خود میرسند.. مثل افرادی که با ارتباط با شیاطین ، ادرس اشیاء گم شده را میدهند... حتی میگویند اکنون نیز سرویس های جاسوسی از این روش استفاده میکنند...

در سوره جن در مورد تعویذ و پناهندگی برخی انسان ها به شیاطین یا جن اشاره شده است...

گاهی اوقات شیطان در قالب انسان وارد مجالس مشورتی مهم سران کفر شده و اهداف خود را القاء کرده است...

اکنون نیز میگویند عده ای از بزرگان و سرمایه داران جهان تحت تاثیر ارتباط با اجنه هستند....

و شیاطین روی بزرگان و ثروتمندان سرمایه گذاری بیشتری میکنند تا اهداف خود را پی بگیرند...

میگویند شیاطین با فریب دادن و دروغ و حتی اعطای برخی قدرت ها یا لذت ها به انسان، او را به خود وابسته میکند... تا انجا که انسان برای حفظ ان دارایی عارضی از شیطان ، حاضر است اهداف او را پیگیری کند...

از طرفی میگویند شیطان به دوستارانش وحی میکند...
القائات شیطان نیاز به گیرنده و گوش شنوا میخواهد که برخی ان را دارند...

بنده ی خدا;882876 نوشت:
لازمه ارتباط بین دو ماده امور مادی مثلا از طریق صوت است در حالی که کسی که اصطلاحا گول شیطان را می خورد عامل گول خوردن اش مادی نیست مثلا یک دفعه فکر فلان فعل حرام می آید به ذهنش انجام دهد ( البته تدریجی ) و بالفرض مرتکب حرام هم شد.؟ خب این چگونه می شود؟؟؟

سلام
اولا امواج امور مادی نیستند. دوما همین صوتی که مثال زدید یک طیفی دارد که فقط گوش انسان قادر است یک محدوده ی مشخصی از این طیف امواج را بشنود . پایین تر از محدوده شنوایی انسان را فروصوت و بالاترش را فراصوت می گویند. فرو صوت و فراصوت را گوش انسان نمی شنود ولی بر زندگی انسان اثرگذار هستند.

بنده ی خدا;884404 نوشت:
سلام ، ممنون از پاسخ
مثلا همین قضیه شیخ انصاری چکونه شیطان می گوید او را چند قدم کشاندم؟؟؟ فکر گناه به سرش انداخته بود ؟؟؟ تا نفس اماره بوده.

در جواب کاربر حبیه هم فرشتگان مگر مجرد نیستند ؟ پس قضیه اش فرق می کند؟؟

باسلام .
چنان که قبلا اشاره شد شیطان از طریق نفس وابزار دیگر وارد می شود تا انسان گول بزند به عنوان قاعدۀ کلی باید گفت: شیطان دشمن قسم خوردۀ ماست و با بهانه های مختلف در زمینه های مختلف، در انسان رسوخ و نفوذ می کند و در صدد ذلت و خواری انسان است. و از آنجایی که شیطان دوست ندارد، انسان نزدیک خدای متعال باشد، همیشه در تعقیب انسان است تا در اولین فرصت زهر خود را به انسان وارد کند؛ لذا انسان اگر سیم ارتباطی اش به خدای متعال و أهلبیت(ع) متصل نباشد، به راحتی طعمۀ شیطان می شود.
از آنجایی که هر شخصی به خودش آگاه و بصیر است و می داند که نقاط ضعفش چیست، با مدیریت تهذیبی، می تواند جلوی أفکار و أعمال شیطانی را بگیرد؛ زیرا شیطان از نقاط ضعف انسان برای ضربه زدن، استفاده می کند.
اما در مورد شناخت شیطان و وسوسه هایش، باید خدمتتان عرض کنیم:
شیطان می‌تواند به صورت انسان‌های بد طینت و یا فضاهای مختلف ظاهر شود و در قالب نصیحت و خیرخواهی آنان را به سوی گمراهی و ضدیت با حق دعوت کند و در قالب‌های گوناگون مردم را در برابر حق قرار دهد. قرآن از شیطان چنین یاد کرده: «انّ الشیطان لکم عدوٌ فاتخذه عدوّاً؛ (1) شیطان دشمن شماست، شما نیز او را دشمن گیرید». این دشمن همواره در صدد ضربه زدن به آدمی است و از هر راهي براي اين كار استفاده مي كند. به طور كلي هر چیز (حتی مسأله ریاضی که بدان اشاره کرده اید)، از جمله گروندگان به شيطان و نيروهاي شر در جهان است. بايد توجه داشته باشيد كه شيطان هر كس مانند خود اوست و براساس علايق او دست به وسوسه و فريب او مي زند. مثلا در مورد كسي كه به دنيا دل بسته و از خدا غافل است، كار شيطان آسان مي باشد چرا كه او را به راحتي به سمت علايق خود رهنمون مي شود. اما در مورد انسانهايي كه سعي در انجام تكاليف الهي و اجتناب از حرامهاي خداوند را دارند، گناه و امور دنيايي را در نگاه آنها تزيين كرده و جزو امور الهي نشان مي دهد:« أفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنا؛ (2) آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مى‏بيند (همانند كسى است كه واقع را آن چنان كه هست مى‏يابد)». لذا در مورد هر عملي خوب است انسان از پيش انديشه كند و اگر آن را خدايي نديد مطمئن باشد كه از ناحيه شيطان بوده و بايد از آن پرهيز كند.
نکتۀ پایانی: کار شیطان وسوسه کردن به سوی گناه و کارهای ناشایست است. هر کس از یاد خدا دور بشود، خداوند شیطانی را بر او مسلط می کند که همیشه با او است:"وَ مَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِین."(3)
امام علی(ع) می‌فرماید: "کسی که در اطراف گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن گناه کشیده خواهد شد".(4) اگر کسی بتواند اندیشه خود را از نفوذ افکار شیطانی دور نگه دارد، از انعقاد نطفه گناه
جلوگیری کرده است.
1. فاطر (35) آیه 6.
2. فاطر (35) آيه8.
3. زخرف (43) آیه 36.
4. عبد الواحد بن تميمي آمدي، غرر الحکم، ج5 ، ص 321، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، سال انتشار 1366.

متاسفانه این وسوسه ها در بعضی افرادی بسیار قوی است و نمیدانم از کجا شیطان در آنها نفوذ میکند و آنها را بیچاره میکند .

اگر امکانش را دارد بگویید چگونه شیاطین به انسانی نفوذ کرده و او را مجنون میکنند ؟

انسانی که سخت به دنبال کمال معنوی خویش است را با وعده کمال معنوی به جایی میرسانند که نجاست میخورد ، چطور میتوانیم بفهمیم این وعده ها از فرشته ی درونمان است یا شیطان درونمان ؟

عقل را باید به کار بندازیم ؟ اما چگونه ؟ مراحل اندیشیدن را به ما بیاموزید .

صادق;883509 نوشت:
ماجرای ذیل که در کلام شهید مطهری آمده ،روشنگر و شنیدنی است. ایشان نقل مى‏كنند كه در زمان شيخ انصارى، شخصى در خواب شيطان را ديد كه تعداد زيادى افسار همراه خودش دارد، ولى افسارها مختلف است؛ بعضى از افسارها خيلى شل است، طناب بسيار ضعيفى را به صورت افسار درآورده است، بعضى از آن ها چرمى است و بعضى به صورت زنجير، زنجيرهاى مختلفى كه بعضى از آن ها خيلى كلفت است. در ميان اين ها يك زنجير خيلى كلفت و قوى‏ بود كه خيلى‏جالب بود. از شيطان پرسيد: اين ها چيست؟ گفت: افسارهايى است كه به سر بنى‏آدم مى‏زنم و آن ها را به طرف گناه مى‏كشانم. گفت: زنجير كلفت براى كيست؟ گفت: براى آدم خيلى گردن كلفتى است. گفت: چه كسى؟ گفت: شيخ انصارى؛ اتفاقا ديشب زدم به سرش و چند قدم آوردم، ولى زد و آن را پاره كرد.

سلام علیکم و رحمه الله
استاد اتفاقا من هم این خواب را دیدم!
از شیطان پرسیدم, طناب یا ریسمان مرا به من نشان بده.
گفت تو نداری..
خوشحال شدم و گفتم پس با من کاری نداری؟!
گفت نه...تو ریسمان نمیخواهی...همینطوری خودت صبح تا شب دنبالمی!happy
[SPOILER]البته مزاحی بود برای انبساط خاطر دوستان!@};-
لطیفه ای رایج بود.
[/SPOILER]

به من بیاموز;885235 نوشت:
عقل را باید به کار بندازیم ؟ اما چگونه ؟ مراحل اندیشیدن را به ما بیاموزید .

ترک محرمات
انجام واجبات
قرائت و تأمل در قرآن (و عمل به احکام)
تفکر و عمل به احادیث معصومین علیهم السلام
[SPOILER]استفاده زیرکانه و عاقلانه از سایت اسک دین@};-[/SPOILER]

عارف;885337 نوشت:

سلام علیکم و رحمه الله
استاد اتفاقا من هم این خواب را دیدم!
از شیطان پرسیدم, طناب یا ریسمان مرا به من نشان بده.
گفت تو نداری..
خوشحال شدم و گفتم پس با من کاری نداری؟!
گفت نه...تو ریسمان نمیخواهی...همینطوری خودت صبح تا شب دنبالمی!happy
[SPOILER]البته مزاحی بود برای انبساط خاطر دوستان!@};-
لطیفه ای رایج بود.
[/SPOILER]


عارفان هر دمی دو عید کنند
عنبکوتان مگس قدید کنند

بنده ی خدا;882876 نوشت:
سلام علیکم

یک سوال دارم هرچی بهش فکر کردم جوابی براش پیدا نکردم . سوالم اینه که:

ما (انسان ها ) از خاک آفریده شدیم و مادی هستیم و شیطان هم از آتش آفریده شده است که هم مادی است . لازمه ارتباط بین دو ماده امور مادی مثلا از طریق صوت است در حالی که کسی که اصطلاحا گول شیطان را می خورد عامل گول خوردن اش مادی نیست مثلا یک دفعه فکر فلان فعل حرام می آید به ذهنش انجام دهد ( البته تدریجی ) و بالفرض مرتکب حرام هم شد.؟ خب این چگونه می شود؟؟؟ شیطان چگونه نقشه هایش را عملی می کند؟؟؟

البته نقش نفس اماره انسان هم نادیده نمی گیریم و منظورم از شیطان در این سوال شیطان قرآن است که قسم خورده تا وقت معلومی بندگان خدا را از صراط مستقیم از راه به در کند است.

خداقوت


سلام علیکم،
وقت نکردم نظرات دیگران را بخوانم، اگر تکراری است عذرخواهی می‌کنم، ولی در روایت وارد شده است از طریق گوش و فرموده‌اند که گوش مستقیماً به قلب راه دارد و محل القاء وسواس‌ها از طریق شیاطین است ... ولی احتمالاً منظور از گوش همین گوش سر نباشد ... چنانکه در قرآن کریم صدر به عنوان مسیر ورود چه ایمان و چه کفر به قلب عنوان شده است و صدر مرتبط با ظرفیت وجودی انسان و در واقع گستره‌ی وجودی انسان می‌شود که ظرفیت تحمل انسان هم با همین سعه‌ی صدر سنجیده می‌شود ... و مراد از صدر هم همین سینه‌ای که گوشتی است نمی‌باشد اگرچه مستقل از آن هم نیست، چنانکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام دلیل ستبری سینه‌ی خود را مخزن علم جهان بودن خود معرفی می‌نمایند ... رابطه‌ی صدر با این سینه مانند رابطه‌ی قلب با قلبی است که در سینه است، آن قلب در صدر است و این قلب هم در صدر است، ولی یک قلب و صدر نمایش دنیایی آن قلب و صدر دیگر است که مرتبط به عالم باطنی انسان می‌شود ... شیطان می‌تواند اعمال بد انسان‌ها را در نظر ایشان زینت بدهد، این مطلب در علوم روان‌شناسی جدید هم قابل توضیح است، ذهن انسان یک سری فیلتر دارد که ورودی‌های ذهن را با بزرگ‌نمایی یا تغییر شکل و امثال آن ثبت می‌کنند، حجاب‌هایی که خداوند بر قلوب بندگانش می‌اندازد هم از نوع همین فیلترهاست که باعث می‌شود چه بسا حقیقت در مقابل چشم اشخاص باشد ولی این حقیقت در نظر شخص چنان به نظر برسد که در عمل انگیزه‌ی کافی را در او برای اختیار کردن آن نداشته باشد و البته مسائل دیگری هم می‌تواند دخیل بشود ... شیطان هم می‌تواند در ذهن انسان‌ها تأثیر بگذارد و هم می‌تواند در صدر ایشان و از طریق گوش او در باطن او وسوسه نماید ...
خیلی دقیق و کامل ننوشتم، صرفاً نوشتم که شاید ایده‌ای به شما بدهد و اگر خواستید خودتان به دنبال جواب کاملترش بروید ...

راستش را بخواهید من قانع نشدم و جوابم را نگرفتم.

می دونم شیطان دشمن قسم خورده ماست و در قرآن کریم بارها اشاره شده است و از طریق قلب و القائات فریب می دهد؟؟؟

ولی چگونه یک فکر گناهی را به شخص القا می کند؟؟؟

آیا شیطان قدرت خارق العاده دارد که می تواند به شکل انسان در آید و اهداف خود را پیاده کند؟؟

به هرحال نعوذ بالله

بنده ی خدا;885887 نوشت:
راستش را بخواهید من قانع نشدم و جوابم را نگرفتم.

می دونم شیطان دشمن قسم خورده ماست و در قرآن کریم بارها اشاره شده است و از طریق قلب و القائات فریب می دهد؟؟؟

ولی چگونه یک فکر گناهی را به شخص القا می کند؟؟؟

آیا شیطان قدرت خارق العاده دارد که می تواند به شکل انسان در آید و اهداف خود را پیاده کند؟؟

به هرحال نعوذ بالله

باسلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که شیطان از طریق وسوسه فکر گناه را در انسان القاء می کند وقدرت فوق العاده هم ندارد توضیح این که :
از نصوص دینى به ویژه از قرآن کریم استفاده مى‏شود قلمرو نفوذ شیطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه دادن و زینت دادن خیالی یک امر باطل است، که با عناوین وسوسه، تزیین و تسویل بیان شده است و او هیچ‏گونه اکراه و اجبارى برانسان ندارد.
این حقیقت را قرآن کریم از زبان شیطان چنین نقل مى‏کند:
«و ما کان لى علیکم من سلطان الاّ ان دعوتکم فاستجبتم لى فلا تلومونى ولوموا انفسکم؛ شیطان در قیامت خطاب به گمراهان مى‏گوید: در دنیاهیچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم جز اینکه شما را به سوى باطل فرا خواندم و شما اجابت کردید. پس مرا بر گمراهى خویش ملامت نکنید، بلکه خود سزاوار سرزنش هستید».(1)
در تفسیر «المیزان» در ذیل آیه آمده است: خداوند در این آیه هر گونه سلطه ظاهرى و معنوى را از شیطان نفى کرده؛ یعنى، نه چنین قدرتى دارد که در اراده انسان نفوذ کند و چیزى را بر او تحمیل کند و بر کارى اجبار نماید ؛نه دلیل و برهانى دارد تا عقل و اندیشه انسان را تحت تصرف خود قرار دهد و در نتیجه انسان را ناچار به پذیرش القائات خود بکند.
تنها نقشى که او در زندگى انسان دارد، دعوت به سوى باطل است .دعوت شیطان از طریق نفس اماره وجود انسان صورت می گیرد . در واقع نیروهای اماره در وجود انسان در طول القائات شیطانی قرار داد . شیطان بی واسطه آمادگی درونی انسان نمی توان کاری صورت دهد. پس شیطان هیچ تسلطی بر انسان ندارد.
اما در قرآن بعد از آنکه هر گونه تسلط و نفوذ ابتدایى از شیطان سلب شده، یک نوع چیرگی و نفوذ ثانوى براى او نسبت به برخى پذیرفته شده است . این حقیقت را در سوره نحل بیان مى‏فرماید:« انه لیس له سلطان على الذین امنوا و على ربهم یتوکلون و انّما سلطانه على الذین یتولونه و هم به مشرکون؛ همانا شیطان بر مردمى که به خدا ایمان آورده و بر پروردگار خویش اتکا و اعتماد کرده‏اند، هیچ گونه تسلط و نفوذى ندارد .تنها تسلط او منحصر به اشخاصى است که خودشان ولایت و سرپرستى او را پذیرفته و دست ارادت و دوستى به او داده‏اند».
چیرگی و نفوذ ثانوى که شیطان بر گروهى پیدا کرده است ،نه تنها با اراده و اختیار و استقلال انسان هیچ منافاتى ندارد؛ بلکه خود آنان با اراده و اختیار، زمام امورشان را به دست شیطان داده و ولایت وزمامدارى او را پذیرفته‏اند.
بنا بر این کار شیطان فقط وسوسه کردن است. البته خداوند شیطان را براى وسوسه‏ گرى نیافریده است؛ بلکه او بر اثر گمراهى اختیارى چنین راهى را برگزید؛ در حالى که مى‏توانست در طریق مقابل آن حرکت کند. به انسان نیز نیروى مقابله با وسوسه‏گرى‏هاى او را داده است.
بنا بر این شیطان هیچ قدرتى ندارد و فقط وسوسه‏ گرى مى‏کند.
پاورقی :
قرآن کریم در آیه 22 سوره «ابراهیم»

سوال :
شیطان چگونه انسان ها را فریب می دهد؟

پاسخ :
در ابتدا باید گفت ابلیس از طریق واسطه ها انسان را فریب می دهید چون او پیروان ی دارد و پیروان شیطان از نوع انسان و جنیان لشکر شیطانند و شیطان به کمک آنها مردم را وسوسه و اغوا می‌کند.
امام صادق(ع) فرمود:
«وقتی آیه‌ای مربوط به استغفار نازل شد، ابلیس بالای کوهی در مکه رفت و با صدای بلند فریاد کشید و سران لشکرش را جمع کرد، گفتند: چه شده است که ما را فرا خواندی؟ ابلیس گفت: فلان آیه نازل شده که پشت مرا می‌لرزاند و مایة نجات بشر است، چه کسی می‌تواند با آن مقابله کند؟ یکی از شیاطین بزرگ گفت: من می‌توانم . نقشه‌ام چنین است و چنان. ابلیس طرح او را نپسندید، دیگری برخاست و طرح خود را ارائه داد .باز هم مقبول نیفتاد. در این حال «وسواس خنّاس» از جا برخاست و گفت: من از عهدة آن برمی‌آیم، ابلیس گفت: از چه راه؟ گفت: آنها را با وعده‌ها و آرزوها سرگرم می‌کنم تا آلودة گناه شوند، و هنگامی که گناه کردند ،توبه را از یادشان می‌برم. ابلیس گفت: تو می‌توانی از عهدة این کار برآیی، نقشه بسیار ماهرانه است. این مأموریت را تا دامنة قیامت به او سپرد».(1)
بنابر این لشکر شیطان پیروان و همکاران اوست که نقشه‌ها را طبق دستور شیطان برای فریب آدمیان به کار می‌بندند.
قرآن کریم فرمود:
«إنّه یریکم هو وقبلیه من حیث لا ترونهم؛(2) ابلیس و دار و دسته‌اش شما را می‌بیند اما شما آنها را نمی‌بینید».

در واقع نیروهای اماره در وجود انسان در طول القائات شیطانی قرار داد . شیطان بی واسطه آمادگی درونی آدمی نمی تواند کاری صورت دهد. پس شیطان هیچ تسلطی بر انسان ندارد.
روایات در باره راهای نفوذ شیطان مختلف است و در برخی از آن ها به موثرترین راه نفوذ شیطان و یا رأس تمام گناهان اشاره شده است. در ذیل به ریشه های نفوذ شیطان اشاره می کنیم:
1ـ افکار شیطانی:
امام علی(ع) می‌فرماید: «کسی که در مورد گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن گناه کشیده خواهد شد».(3)
اگر کسی بتواند اندیشة خود را از نفوذ افکار شیطانی دور نگه دارد، از گناه جلوگیری کرده است.
2ـ نگاه شهوت‌آمیز:
دام خطرناک دیگر شیطان، نگاه شهوت آمیز است.
امام صادق(ع) می‌فرماید: «نگاه به نامحرم تیر زهرآلود شیطان است. چه بسیارند نگاه‌هایی که بعد‌ها حسرت و تأسّف طولانی به دنبال دارد».(4)
3ـ هواپرستی:
مؤثرترین راه نفوذ شیطان هواپرستی است، زیرا شیطان تا پایگاهی درون انسان نداشته باشد، بر وسوسه‌گری قدرت ندارد. وسوسه‌های شیطانی همانند میکرب‌های بیماری‌زا هستند که دنبال بنیه‌های ضعیف می‌گردند تا در آن جا نفوذ کنند. پایگاه شیطان جز هواپرستی نیست.
4ـ دنیا طلبی:
در حدیثی از امیر مؤمنان(ع) می‌خوانیم: «إیّاک وحبّ الدنیا فانّها أصل کلّ خطیئه و معدن کلّ بلیه؛(5) از علاقه به دنیا بپرهیز که اصل هر گناه و کانون هر بلا است».
در حدیث دیگری آمده است: «رأس کلّ خطیئه حبّ الدنیا؛(6) علاقه به دنیا منشأ هر خطا و گناه است».
ماجرای ذیل که در کلام شهید مطهری آمده ،روشنگر و شنیدنی است. ایشان نقل مى‏كنند كه در زمان شيخ انصارى، شخصى در خواب شيطان را ديد كه تعداد زيادى افسار همراه خودش دارد، ولى افسارها مختلف است؛ بعضى از افسارها خيلى شل است، طناب بسيار ضعيفى را به صورت افسار درآورده است، بعضى از آن ها چرمى است و بعضى به صورت زنجير، زنجيرهاى مختلفى كه بعضى از آن ها خيلى كلفت است. در ميان اين ها يك زنجير خيلى كلفت و قوى‏ بود كه خيلى‏جالب بود. از شيطان پرسيد: اين ها چيست؟ گفت: افسارهايى است كه به سر بنى‏آدم مى‏زنم و آن ها را به طرف گناه مى‏كشانم. گفت: زنجير كلفت براى كيست؟ گفت: براى آدم خيلى گردن كلفتى است. گفت: چه كسى؟ گفت: شيخ انصارى؛ اتفاقا ديشب زدم به سرش و چند قدم آوردم، ولى زد و آن را پاره كرد.
آن شخص صبح آمد خواب را براى شيخ انصارى نقل كرد. مثل اينكه شبى بوده كه شيخ خيلى اضطرار پيدا مى‏كند و از پولى كه بابت سهم امام بوده و فردا بايستى تقسيم مى‏كرده است، به عنوان قرض چيزى بر مى‏دارد. مى‏آيد تا دمِ در، ولى پشيمان مى‏شود و برمى‏گردد، مى‏گذارد سر جايش. شيطان كه گفته بود زنجير را زدم به سرش و او را چند قدم آوردم ، ولى پاره كرد و رفت، قضيه اين بوده است.(7)

پی‌نوشت‌ها:
1. تفسیر نمونه ج 27، ص 476.
2. اعراف (7) آیه 27.
3. آمدی ، غررالحکم، ج5، ص 321. نشر مکتبه الاعلام اسلامی، قم، 1413 ق.
4. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 138.
5. غرر الحکم، ص 150.
6. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 3، ص 7. نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1403 ق.
7. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3 ، ص613، نشر صدرا، 1372 ش.

موضوع قفل شده است