عوارض سهمگین و خطرناک سرکوب نیاز جنسی چیست؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عوارض سهمگین و خطرناک سرکوب نیاز جنسی چیست؟

[="Tahoma"]سلام
شهید مطهری برای اثبات ضرورت ازدواج موقت مطالبی مطرح می کنند که بخشی از آن ذکر می شود:

"از شما می‏پرسم: آیا با این حال، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم؟ آیا طبیعت‏ حاضر است به خاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه نمی‏دهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم دوران بلوغ را به تأخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده‏ ایم غریزه جنسی از سر ما دست بردارد؟.
آیا جوانان حاضرند یک دوره «رهبانیت موقت» را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانی که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟ فرضاً جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد، آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا می‏شود و روانکاوی امروز از روی آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟"

(از این به بعد مقدمه سوال بنده است)

شکی نیست که تجرد در اسلام مورد مذمت واقع شده است و فقهای اسلام هم همگی مجرد بودن را مکروه می دانند و مساله ای در عروه هست که

(مسألة 1): يستفاد من بعض الأخبار كراهة العزوبة، فعن النبي (صلّى اللّٰه عليه و آله) رذال موتاكم العزّاب. و لا فرق على الأقوى في استحباب النكاح بين من اشتاقت نفسه و من لم تشتق، لإطلاق الأخبار، و لأنّ فائدته لا تحصر في كسر الشهوة، بل له فوائد، منها: زيادة النسل و كثرة قائل لا إله إلّا اللّٰه. فعن الباقر (عليه السّلام) قال رسول اللّٰه (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم): ما يمنع المؤمن أن يتّخذ أهلًا لعلّ اللّٰه أن يرزقه نسمة تثقل الأرض بلا إله إلّا اللّٰه.


و از آنجا که احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد واقعی و نفس الامری است نتیجه می شود که بدون شک مضرات فراوانی در تجرد و ممانعت از اعمال غریزه جنسی وجود دارد.(یعنی از جهت دینی در مطلب شهید مطهری سوالی نیست)

اما شهید مطهری ادعایی که کرده اند این است که که در روانکاوی یا روانشناسی امروز نیز این عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا می‏شود هم اثبات شده است.

بفرمایید این عوارضی که شهید مطهری مطرح می کنند و روانکاوری هم از آن پرده برداشته دقیقا چیست؟
[/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

سلام عليكم
پاسخ به سؤال شما را ضمن نكات زير بيان مي كنم:
-انسان و حيوان نيازهاي فيزيولوژي متعدد دارند مانند نياز به غذا، نياز به آب، نياز به جفت،
-انسان نيازهاي رواني ـ اجتماعي مختلفي چون نياز به امنيت، عزت نفس، عشق، محبت كردن، تأييد اجتماعي و خودشكوفايي دارد.
-ارتباط لمسي تماس اجتماعي يكي از ضروريات زندگي اجتماعي است كه به عنوان يك نياز براي رشد و سلامتي روان از كودكي تا بزرگسالي شناخته شده است.[1]
-هر يك از ما چهار رواني و فيزيولوژيكي و اجتماعي و معنوي داريم. اين ابعاد با هم تعامل و تأثير و تأثر دارند
-با فرارسيدن سن بلوغ هورمون هاي جنسي مرد و زن فعال مي شوند و صفات ثانويه شكل مي گيرند.
-از نظر فيزيولوژي بدن مي تواند تا حدودي از نظر جنسي با احتلام به تعادل برسد ولي از آنجا كه عوامل بيروني و دروني شدت شهوت متعدد است باز بدن در صورت عدم ارضاي جنسي مي تواند ناميزان شود و تحت فشار قرار گيرد.هر موجود زنده بر اساس قانون تعادل حياتي گرايش دارد بين محيط دروني و محيط بيرون تعادل برقرار كند. [2]
- همين طور كه نگرش ديني مي تواند هنگام روزه نياز به گرسنگي را مديريت كند نگرش ديني نقش مهمي مديريت شهوت دارد.
- انرژي مي تواند از حالتي به حالتي تبديل شود. انرژي جنسي با كار زياد و ورزش و فعاليت هاي ذهني تا حدود زيادي مصرف مي شود.
- تحريكات جنسي دو گونه اند: طبيعي و مصنوعي (غيرارادي و ارادي). اين تحريكات سبب ترشح هورمون هاي جنسي مي شود و اگر ارضا نشود سبب درد و فشار رواني و به هم خوردن تعادل زيستي مي شود. برخي از پسراني كه در ايام نامزدي به سر مي برند و نزديك همسر خود مي روند و نمي توانند به روش مشروع خود را ارضاع كنند به خاطر تحريكات شديد و ترشح هورمون هاي جنسي ممكن است احساس ناآرامي كنند و حتي تندخو و بد اخلاق شوند.
-- افراد مجرد زيادي براي رسيدن به تعادل حياتي و كاستن فشار جنسي از شيوه هاي نامشروع مانند خودارضايي و...كمك مي گيرند برخي به زنا و يا همجنس گرايي و تجاوز به عنف، چشم چراني، حيوان خواهي و...روي مي آورند. تنها گروهي اندكي در پي ارضاي مشروع و مشروط و متعهدانه يعني ازدواج موقت هستند.
- افراد به دليل شرايط محيطي و شرايط دروني مانند مزاج، تفاوت هاي فردي، نگرش، ارزش ها، قدتر خيال پردازي، مسائل ژنتيكي، اختلالات ذهني، شرايط جغرافيايي، نوع غذاها و... در شدت شهوت و مديريت آن قدرت يكساني ندارند.
- اسلام با سركوبي ميل جنسي مخالف است. براي مديريت نيازي جنسي و كاهش فشار رواني ما را تشويق به روزه، ورزش، كار، مديريت قوه خيال، تعديل در غذاهاي محرك، عفاف(ديداري، شنيداري و خيالي و..) و ازدواج مي كند و ما را از تهييج جنسي گناه آلود و ارضاي نامشروع برحذر مي دارد. نيز به ما گفته است كه اگر به دليل نداشتن همسر نمي توانيم خويشتن داري جنسي داشته باشيم و به گناه مي افتيم ازدواج (دائم يا موقت ) برايمان واجب مي شود.
- برخي از حكما بوده اند كه تا آخر عمر ازدواج نكرده اند و شهوت خود را با عفاف و خويشتنداري حفظ كرده اند ولي اينان گروه نادري هستند. شهيد مطهري مي فرمايند اين گروه معمولا به دليل ازدواج نكردن و از جهات زيادي پختگي و جامعيت نگرشي در نظرهايشان نيست.

..................
1-محمدكريم خداپناهي، روان شناشي احساس و ادراك، ص92
آغوش گرفتن فرزند يا همسر با کاهش تولید کورتیزول یا همان هورمون استرس، و افزایش سروتونین، باعث بهبود خلق و خوی شما می‌شود. به علاوه، سیستم عصبی شما را آرام می‌کند، مغز را تسکین داده و وابستگی عاطفی به عزیزان‌تان را بهبود می‌بخشد.وقتی کسی را در آغوش می‌گیرید، اندورفین یا هورمون شادی به همراه اکسی توسین در خون آزاد می‌شود. این هورمون با اتساع عروق خونی به بهبود گردش خون کمک کرده و سطح فشار خون شما را در وضعیت عادی نگه می‌دارد. همه می‌دانیم که فشار خون بالا خطرات زیادی برای بدن دارد.
2-محمدكريم خداپناهي، روان شناشي احساس و ادراك، ص38.

ایا فرق است بین استحباب نکاح با کراهت عزوبت؟
معنای کراهت و استحباب در اینجا چیست؟

بله عوارض رو نمیدونم ولی استعفاف اسان نیست.
عوارض بیشتر برای کسانی است که خودارضایی میکنند و از طریق حرام ارضا میشوند نه کسانی که صبر میکنند
پس باید بدانیم مقصود از سرکوب کردن چیست؟ ایا صبر کردن همان سرکوب کردن است؟

اصلا جوان مجرد نمیتونه درست فکر کنه .

البته نیاز جنسی قبل از ازدواج اگر سالم فکر کنید که اصلا نباید اذیتتون کنه و باز هم البته ! بهتره خیلی زود ازدواج کنید .

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

و طاها;883195 نوشت:
ایا فرق است بین استحباب نکاح با کراهت عزوبت؟
معنای کراهت و استحباب در اینجا چیست؟

سلام عليكم
از جناب استاد سجاد درخواست كردم كه پاسخگو باشند
نيز بفرمايند آيا استجاب مؤكد ازدواج به قول مشهور است؟[/]

و طاها;883195 نوشت:
بله عوارض رو نمیدونم ولی استعفاف اسان نیست.
عوارض بیشتر برای کسانی است که خودارضایی میکنند و از طریق حرام ارضا میشوند نه کسانی که صبر میکنند
پس باید بدانیم مقصود از سرکوب کردن چیست؟ ایا صبر کردن همان سرکوب کردن است؟

مسلما هر نياز فيزيولوژيكي و غريزي وقتي برانگيخته شود تنش در وجود ارگانيسم ايجاد مي كند مانند زماني كه روزه هستيم كه گرسنگي و تشنگي تنش ايجاد مي كند و ما با نگرش ديني و برنامه هاي رفتاري مهارت خودكنترلي را در خود تقويت مي كنيم
ولي مسائلي جنسي چون يك سال و دو سال نيست و افراد از نظر شدت و ضعف اين غريزه و مقداري خودكنترلي و نگرش هاي ديني متفاوت هستند داستانش فرق دارد و متناسب با افراد مختلف شقوق مختلفي و راهكارهاي شرعي مختلفي پيدا مي كند.

صبر و عفاف نوعي خودمديريتي و خودكنترلي غريزه است تا زمان فراهم شدن ارضا ولي سركوب يعني از بين بردن و محو كردن اصل شهوت جنسي.

حامی;883274 نوشت:

تا زمان فراهم شدن ارضا ولي سركوب يعني از بين بردن و محو كردن اصل شهوت جنسي.

با سلام و احترام و سپاس

این تعریف باید جایگاهش مشخص باشد...

چون قرار است مخاطب ان را درک کند....

آیا مخاطب از سرکوب کردن همین معنای شما را قصد کرده یا درک میکند؟
از بین بردن اصل شهوت؟ محو کردن اصل شهوت؟

نمیدانم شهید مطهری بود یا شخص دیگری... که میگفت به این مضمون که کاش هر واژه ای در جایگاه خودش استفاده میشد و....

حامی;883274 نوشت:

مسلما هر نياز فيزيولوژيكي و غريزي وقتي برانگيخته شود تنش در وجود ارگانيسم ايجاد مي كند مانند زماني كه روزه هستيم كه گرسنگي و تشنگي تنش ايجاد مي كند و ما با نگرش ديني و برنامه هاي رفتاري مهارت خودكنترلي را در خود تقويت مي كنيم
ولي مسائلي جنسي چون يك سال و دو سال نيست و افراد از نظر شدت و ضعف اين غريزه و مقداري خودكنترلي و نگرش هاي ديني متفاوت هستند داستانش فرق دارد و متناسب با افراد مختلف شقوق مختلفي و راهكارهاي شرعي مختلفي پيدا مي كند.

صبر و عفاف نوعي خودمديريتي و خودكنترلي غريزه است تا زمان فراهم شدن ارضا ولي سركوب يعني از بين بردن و محو كردن اصل شهوت جنسي.

هر امری باید در حد اعتدال انجام گیرد...

من منکر عوارض نیستم...

چه زیاده روی در ارضا و چه خود داری ... هر دو عوارض دارند...

حتی میتوان گفت اصل اطفای شهوت نیز عوارض دارد... اگر چه عرفا عوارض به حساب نیاید... اما در طولانی مدت انسان را پیر میکند!

کراهت گاهی به سبب همین عوارض است ... مثلا تخم مرغ مکروه بشود به خاطر همین عوارض...

پی بردن به این عوارض مشکلی ندارد و کسی هم منکر نمیشود...
اما گاهی اوقات ما واژگان را درست تعریف و تبیین نمیکنیم... و بار معنایی خاصی دارند...

مثلا یکی به حکم ایه قران باید صبر کند...
بعد از ان طرف کسی بگوید عوارض سهمگین سرکوب....
یا یکی بگوید درد بیضه جزو عوارض سهمگین است...
یا از این ترس ها ... که گاهی عاقلانه جلوه میکند...
و مسیر شیطان را هموار میکند....

مثلا باید دید این عزوبت شامل چه کسی است؟

آیا کسی که دارد صبر میکند به حکم قران عزب محسوب میشود و مشمول حکم کراهت است؟

اگر کسی بگوید صابر مشمول کراهت نیست

ان وقت میگوییم آیا هر دو شخص در عوارض سرکوب یا صبر یکسان نیستند؟

موضوع قفل شده است