می خواهم شیعه شوم (ویژگی های شیعه)

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
می خواهم شیعه شوم (ویژگی های شیعه)

با عرض سلام و ادب و احترام
اینجانب طی تحقیقات مفصلی در تشیع، تسنن و وهابیت به حقانیت شیعه پی برده ام گرچه در خانواده ای شیعی متولد شده و بزرگ شده ام اما از آنجائیکه شیعه بودن به بنده به صورت ارثی رسیده بود و در حقانیت آن ایمان نداشتم و دچار شک شده بودم به تحقیق پرداختم و اکنون که یقین دارم تشیع حق است می خواهم یک شیعه واقعی باشم در روایات دیده ام که ائمه فرموده اند اکثر افراد محب هستند و شیعه نیستند و شیعه به جز پذیرش خلافت بلافصل امیر المومنین علیه السلام ویژگیهای دیگری دارد بنده از کارشناسان محترم تقاضا دارم تمام ویژگیهایی را که طبق روایات یک شیعه باید و باید حتما داشته باشد را اولا برای بنده با سند ترجیحا لیست فرمایند ثانیا اگر مقدور است برای رسیدن به این مهم بنده را راهنمایی کنند که سخت نیازمند راهنمایی شما هستم
امیدوارم خداوند شما را غرق در رحمت خویش گرداند
پیشاپیش از کارشناسان محترمی که وقت می گذارند و پاسخ سوال حقیر را میدهند تشکر می کنم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد جلیل

خاشع;880967 نوشت:
با عرض سلام و ادب و احترام
اینجانب طی تحقیقات مفصلی در تشیع، تسنن و وهابیت به حقانیت شیعه پی برده ام گرچه در خانواده ای شیعی متولد شده و بزرگ شده ام اما از آنجائیکه شیعه بودن به بنده به صورت ارثی رسیده بود و در حقانیت آن ایمان نداشتم و دچار شک شده بودم به تحقیق پرداختم و اکنون که یقین دارم تشیع حق است می خواهم یک شیعه واقعی باشم در روایات دیده ام که ائمه فرموده اند اکثر افراد محب هستند و شیعه نیستند و شیعه به جز پذیرش خلافت بلافصل امیر المومنین علیه السلام ویژگیهای دیگری دارد بنده از کارشناسان محترم تقاضا دارم تمام ویژگیهایی را که طبق روایات یک شیعه باید و باید حتما داشته باشد را اولا برای بنده با سند ترجیحا لیست فرمایند

با عرض سلام و خسته نباشید

شیعه در لغت به معنای پیرو و تابع است؛ لذا به فردی که از دیگری پیروی کند، شیعه گفته می‌شود. در اصطلاح نیز شیعه به پیروان امام علی علیه السلام و فرزندان ایشان اطلاق می‌شود.

اگر به تعریف شیعه دقت کنیم مشخص می شود که شیعه واقعی چه صفات و ویژگی هائی باید داشته باشد. زیرا همانگونه که بیان شد شیعه یعنی فردی که پیرو ائمه علیهم السلام باشد، زمانی می توان گفت یک فرد پیرو دیگری است که اعمال و رفتار او نزدیک و شبیه به آن فرد باشد.
حال هر چه اعمال ما که مدعی شیعه بودن هستیم به اعمال امام علیه السلام نزدیکتر باشد اطلاق شیعه به ما رنگ حقیقی تری به خود می گیرد.

بنابر این اگر می خواهیم شیعه حقیقی باشیم باید در رفتار، اعمال، گفتار و افکار به اهل بیت علیهم السلام نزدیک شویم.
اگر به مجموع روایاتی که در مورد صفات شیعه وارد شده، نگاه کنیم اوصافی را ائمه برای شیعیان مطرح می کنند که خود دارای آن هستند.
اما اوصافی که در روایات آمده است زیاد است و نمی توان همه را در اینجا بیان کرد لذا شما را به کتاب صفات الشیعه مرحوم شیخ صدوق ارجاع می دهیم تا مجموع این روایات را مطالعه فرمائید.
با این حال می توانید برخی از این اوصاف را در آدرس زیر نیز مطالعه فرمائید:

http://www.soalcity.ir/node/2702

خاشع;880967 نوشت:
ثانیا اگر مقدور است برای رسیدن به این مهم بنده را راهنمایی کنند که سخت نیازمند راهنمایی شما هستم
امیدوارم خداوند شما را غرق در رحمت خویش گرداند

برای کسب صفاتی که ائمه از ما توقع دارند باید سه عمل، مشارطه و مراقبه و محاسبه را در داشته باشیم تا مزین به این صفات شویم.
یعنی ما باید تصمیم بگیریم این صفات را داشته باشیم و باید در طول زندگی مراقب باشیم که از این تصمیم برنگردیم و مخالف آن عمل نکنیم و در آخر هر روز به اعمال خود فکر کنیم و ببینیم چه مقدار بر این عهد و تصمیم استوار مانده ایم و کجا خلاف آن رفتار کرده ایم وچنانچه مخالف این تصمیم عمل کرده باشیم باید با عزمی جدی تر روز بعد خود را شروع کنیمو...
توصیه می کنیم در این زمینه نیز کتب اخلاقی را مطالعه فرمائید.

جلیل;881130 نوشت:
اما اوصافی که در روایات آمده است زیاد است و نمی توان همه را در اینجا بیان کرد

سلام و عرض ادب
با تشکر فراوان از پاسخگویی
اما از فرمایشات شما یک سوال برای بنده ایجاد شد
اگر آن صفات آنقدر زیاد است که نمی شود آنها را اینجا آورد چطور می توان آن همه را در خود ایجاد کرد؟!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

خاشع;881152 نوشت:
اگر آن صفات آنقدر زیاد است که نمی شود آنها را اینجا آورد چطور می توان آن همه را در خود ایجاد کرد؟!

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

صفات در طی زمان از آدم صادر می شود(به استنباط من) همان طور که آدمی وقتی کظم غیض در آن شک می گیرد که در موقعیت اش قرار بگیرد و انجمش دهد و بقیه صفات برای کسب صفات باید عمل خوب و بدش بررسی شود و سعی در اصلاح بدی ها شود.(استاد 3 روش رو گفتند.)

اما برای خود من سوال پیش مخی آید مراقبه مشارطه محاسبه الزاما باید به همین ترتیب باشد(یعنی مشارطه ابتدای روز مراقبه طی روز و محاسبه انتهای روز ؟)
نمی شود این روش در طی روز همزمان باشد؟
مثلا یک جا خطا می کنیم اون خطا را همانجا بررسی کنیم و اگر با علممون حل نشد بپرسیم؟ و همانجا هم شرط کنیم وبعدش مراقبه شروع شود؟

این روش غلط است؟

یا علی[/]

خاشع;881152 نوشت:
سلام و عرض ادب
با تشکر فراوان از پاسخگویی
اما از فرمایشات شما یک سوال برای بنده ایجاد شد
اگر آن صفات آنقدر زیاد است که نمی شود آنها را اینجا آورد چطور می توان آن همه را در خود ایجاد کرد؟!

با سلام و تشکر وافر به سبب حسن توجه شما.

مقصود این حقیر ذکر این روایات است که همه را نمی توان در اینجا ذکر کرد زیرا در حد یک کتاب است و الا اوصاف انسانی و کمالی که در این روایات ذکر شده است نامحدود نیست و می توان با تلاش به این اوصاف رسید.
از باب تیمن یک روایت ذکر می شود:

امام رضا از پدران بزرگوار خود از امير المؤمنين عليهم السّلام نقل فرموده‏اند كه حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله فرمودند:
اى علىّ! خوشا بحال آنكه تو را دوست بدارد و تو را تصديق كند و واى بحال كسى كه از تو بدش بيايد و تو را تكذيب كند، دوست داران تو در آسمان هفتم و زمين هفتم در آخرين طبقه و در فاصله ميان اين دو نقطه، شناخته شده هستند، آنان اهل دين، ورع، روش نيكو و تواضع در مقابل خداوند عزّ و جلّ هستند، چشم‌هايشان خاشع و بزير افتاده و قلب‌هايشان از یاد خدا ترسان است، حقّ ولايت تو را شناخته‏اند و زبان‌هايشان به ذكر فضائل تو مشغول است، چشم‌هايشان از سر محبّت به تو و امامان از نسل تو گريان است، به آنچه خداوند در كتابش به آن امر فرموده، و به سنّت پيامبر كه دليل و برهان بر آن قائم شده، متديّن‏اند و به آنچه «اولو الامر» دستور می‌دهد، عمل می کنند، با یکدیگر ارتباط دارند و ارتباط را قطع نمی‌کنند، يك ديگر را دوست دارند و بغض و كينه از هم ندارند، ملائكه تا روز قيامت بر آنان درود مى‏ فرستند و بر دعاى آنان آمين مى‏ گويند و براى گناهكار از ايشان استغفار مى‏ كنند و به جنازه ایشان حاضر مى‏ شوند (و يا در حال مرگ به بالين آنان مى‏آيند) و در فقدان او احساس تنهايى مى‏ كنند.
(عيون أخبار الرضا عليه السلام / ترجمه غفارى و مستفيد، ج‏1، ص: 538)

رستگاران;881164 نوشت:
اما برای خود من سوال پیش مخی آید مراقبه مشارطه محاسبه الزاما باید به همین ترتیب باشد(یعنی مشارطه ابتدای روز مراقبه طی روز و محاسبه انتهای روز ؟)
نمی شود این روش در طی روز همزمان باشد؟
مثلا یک جا خطا می کنیم اون خطا را همانجا بررسی کنیم و اگر با علممون حل نشد بپرسیم؟ و همانجا هم شرط کنیم وبعدش مراقبه شروع شود؟

با سلام و تشکر بسیار از مطلب مفیدتان

آنچه فرموده اید درست است و ما باید در لحظه لحظه زندگی خود این موارد را داشته باشیم منتهی آنچه بیان شده به صورت یک روش کلی است یعنی ما ضمن آنکه در طول روز مراقبت و محاسبه داریم در آخر شب یک نگاه کلی به روز خود می اندازیم و حساب می کنیم با دیروز چه تفاوتی داشته ایم آیا میزان خطا ها همان میزان است یا کمتر شده است و ...
امیدوارم مقصود خود را توانسته باشم برسانم

موضوع قفل شده است