جمع بندی *** اگر حسینی باشی ، زهرایی می شوم ***

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
*** اگر حسینی باشی ، زهرایی می شوم ***

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و افوّض امری الی الله انّ الله بصیرٌ بالعباد

[=&quot]ایام محرم بود , داخل صحن غوغایی بود . سینه زنان حسینی به سرو سینه می زدند . زنها مانند ابر بهاری می گریستند و نوحه می کردند.[/]

[=&quot]من در این همهمه تو حال خودم بودم و ذکر میگفتم .

خانمی به آرامی کنارم نشست و سلام کرد . بدون این که بهش نگاه کنم جواب سلامش رو دادم.
[/]

[=&quot]چند دقیقه ای نگذشت که اون خانم گفت : ببخشید میشه یه کم صحبت کنیم ؟ من صورتم رو برگردوندم و بهش نگاه کردم . خانم جوونی بود با آرایشی نسبتاً غلیظ . جواب دادم خواهش می کنم , حرفی دارین ؟
[/]

[=&quot]سپس کمی جا بجا شدم تا کنارم راحت تر بنشینه.
[/]

[=&quot]بی مقدمه گفت : من حجابتون رو دوست دارم کاش مثل شما بودم . من که بی تعارف یه کم جا خورده بودم جواب دادم : الان هم حجابتون بد نیست ( و با لبخند ادامه دادم) فقط اگه صورتت رو نقاشی نمی کردی کامل می شدی .
[/]

[=&quot]سریع جواب داد : به خاطر شوهرمه . به خاطر زنهای دیگه ست که آرایش میکنن و بد حجابن و الا خوشم نمیاد با این وضع بیام بیرون .
[/]

[=&quot]گفتم : شوهرت هیچی بهت نمیگه ؟ اعتراضی نمی کنه ؟ گفت چرا یه مدت بهم گیر میداد و میگفت چرا اینجوری شدی ولی کم کم بی خیال شد الان دیگه کاری بهم نداره .
[/]

[=&quot]گفتم : پس قبلاً حجابت بهتر بوده ,درسته ؟
[/]

[=&quot]جواب داد بله مدتیه تصمیم گرفتم همیشه پیش شوهرم آرایش کرده باشم خصوصاً وقتی با هم میریم بیرون بیشتر , چون تقصیر اونه . چشم چرونه . هر زنی از کنارش رد میشه نگاهش می کنه , اصلا سرش رو برنمی گردونه .فقط زل میزنه بهشون . من خیلی ناراحت میشم . می خواست ماهواره بگیره من نذاشتم . با هزار بهونه و دلیل جلو این کارش رو گرفتم .

[/]

[=&quot]اون خانوم حدود نیم ساعت یا بیشتر باهام درد دل کرد و من هم یه نصیحتایی خواهرونه بهش کردم :
[/]

[=&quot]خانمی شما رو که تو قبر شوهرت نمیزارن
[/]

[=&quot]تو باید به خاطر کاری که میکنی و چشم چند تا جوون رو به طرف خودت جلب می کنی , اون دنیا باید به خدا جواب پس بدی
[/]

[=&quot]شوهرت هم به خاطر هرزگی نگاهش , خدا بهش رحم کنه
[/]

[=&quot]خانم باور کن این راهش نیست . تو خوب باش . به خاطر یکی دیگه خودت رو به گناه ننداز

[/]

[=&quot]ولی متأسفانه اون خانم گوشش بدهکار نبود و بعد از هر نصیحت من می گفت : نه , شما یه چیزی میگی , نمیشه . آخرش با چشمان گریون بهم گفت : دعا کنین شوهرم درست بشه . دوست ندارم اینجوری باشم ولی تنها راه همینه . ...

[/]

[=&quot]وقتی بهش گفتم آرایشت رو پاک کن به خاطر صاحب این حرم و کسانی که امروز براشون اشک میریزی , نگاه تلخی به من کرد و خداحافظی کرد و رفت .[/]

[=&quot] [/]

[=&quot]گاهی از این دست برخوردها و حرفهای مشابه پیش میاد . کمتر خانمی اشتباه خودش رو قبول می کنه و تقصیر رو به گردن دیگران میندازه و بعضی ها هم که مستعد پذیرش هستند و منطقی , اشتباهشون رو قبول می کنن و مسیرِ هدایت رو میرن الحمدلله.

[/]

[=&quot] [/]

[=&quot]شما چه فکر میکنید ؟
[/]

[=&quot]مقصر کیست ؟ آیا نگاهِ ناپاک بعضی مردان باعث ترویج بد حجابی در جامعه شده یا خود نمایی بعضی زنان و دختران ؟
[/]

[=&quot]در این بین امر به معروف و نهی از منکر کدام یک ضروری تر و مؤثّر تر است ؟[/][=&quot]

[/]

[=&quot]از نظرات و راهکارهاتون بهره مند خواهم شد .

تشکر
[/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

یازینبِ فاطمه;880055 نوشت:
شما چه فکر میکنید ؟

مقصر کیست ؟ آیا نگاهِ ناپاک بعضی مردان باعث ترویج بد حجابی در جامعه شده یا خود نمایی بعضی زنان و دختران ؟

در این بین امر به معروف و نهی از منکر کدام یک ضروری تر و مؤثّر تر است ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر محترم

خاطره تأسف آوری بود.

هردوی عواملی که حضرتعالی اشاره فرمودید در پرنگ تر شدن این مشکل نقش دارند.

یک سیکل معیوب هر کدام به رشد دیگری کمک می کنند.

اما به نظر می رسد که هیچکدام از اینها دلیل و ریشه اصلی نیست.

دلیل اصلی، گم شدن و سرگردانی انسان در دنیاست و اینکه فکر می کند برای همیشه همینجا خواهد ماند.

اگر کسی توجه داشته باشد و بداند که فقط برای مدتی معدود و انجام کار بزرگی به دنیا آمده، حتما تلاشش را به همان سمت معطوف خواهد کرد.

مشکل اینجاست که ما نسبت به معاد علم داریم؛ اما «باور» نداریم!

باور نداریم که ممکن است هرگز فردا را نبینیم!

باور نداریم که روزی برای تک تک اعمالمان حسابرسی خواهیم شد!

واقعا به معاد باور نداریم! بدون تعارف!

به فرموده امام خمینی رحمه الله علیه علم با باور متفاوت است و باور در اثر استمرار عمل به دست می آید.

یکی از روشن ترین مثال ها در این مورد اینست که همه علم دارند که از مرده کاری ساخته نیست و امکان ندارد که آسیبی به کسی برسانند. اما با اینحال از مرده می ترسند. این علم در مرده شورها در اثر کثرتِ حضور در کنار آنان، به باور تبدیل شده و هیچ واهمه ای ندارند.

خداوند به صراحت می فرماید: «

مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ...» ۱

هر كس عزت مىخواهد [بداند كه] هر چه عزت است، نزد خداوند است...

همچنین در سوره مبارکه نساء می فرماید: «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا» ۲
آنان كه غير از مؤمنان كافران را دوستان [خود] مى گيرند آيا سربلندى را نزد آنان مى جويند [اين خيالى خام است] چرا كه عزت همه از آن خداست.»

پس قطعا عزت و سربلندی در نافرمانی خداوند به دست نخواهد آمد.


اگر این خانم یا افراد دیگری که مثل ایشان فکر می کنند، به این مسئله باور داشته باشند، باز هم برای به عزیز شدن و به دست آوردن دل همسرشان، دست به نافرمانی پروردگار می زدند؟!




امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند:
«مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاه؛ كسي كه بين خود و خدا را اصلاح كند خدا بين او و بين مردم را اصلاح مي‌كند؛ و کسی که امر آخرتش را اصلاح کند،‌ خداوند امر دنیایش را برای او اصلاح می گرداند.»

در این مورد لینک زیر را هم ملاحظه بفرمایید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55099&page=10



۱. سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۰
۲. سوره مبارکه نساء، آیه ۱۳۹
۳. نهج البلاغة، ص ۴۸۳

با تشکر فراوان از استاد حنیف گرامی

نمونه ای دیگه رو هم عرض میکنم :

-« شرط ازدواج رو حجاب و پوشیدن چادر گذاشته بودم, بهش گفتم که تو حجابت رو حفظ کنی من همه جوره مخلصتم .

چادر سرت کن و حدود محرم و نامحرم رو هم رعایت کن . همۀ زندگیم مال تو , نمی زارم نگران خرج و مخارج باشی و کم کم زندگی ایده آلی برات می سازم . بهم گفت : این کارهایی که میگی انجام دادنش برام سخته .

تا حالا اینجوری نبودم . جواب اقوامم رو چی بدم .پسر عموها و پسر دایی هام بماند همۀ فامیل مسخرم می کنن .بهش گفتم : به هر حال اگه می خوای زندگی مون شروع خوبی داشته باشه و به خوشی پیش بره , این تنها راهه . من زنم باید چادری باشه و ... »

چند ماه بعد

« خدا رو شکر خانمم چادری شد و دیگه پیش نا محرمای فامیلش محجوب رفتار می کرد . قرار عروسی رو گذاشتیم . »

دوسال بعد:

یک روز دعوامون شد .

-« دوست ندارم سرش تو موبایل و کامپیوترش باشه شما یه چیزی بهش بگید. همش با زنها چت میکنه . خودم بارها مچش رو گرفتم . میگه کارمه . اما قبلاً بهم نگفته بود کارش اینه . وگرنه منم شرطهاشو قبول نمیکردم . یا حد اقل منم یه شرطهایی براش میزاشتم . گولشو خوردم . از دستش خسته شدم . خرج و مخارجمونم کفاف نمیده . »

-« به حرفاش توجه نکنین خانم . من همه چیزو براش فراهم کردم . بهونه می گیره و به حرفم گوش نمیده .تو کارام سرک می کشه .امروز رفته موبایلم رو چک کرده . باید بفهمه این کارو نباید کنه .مگه به من اطمینان نداره . جدیداً هم با آرایش میره بیرون . بارها بهش تذکر دادم گوش نمیکنه.»

« انسان به حکم عقل و فطرت، همیشه جاذب منفعت و دافع مضرت است.
یعنی هر کسی بدون اینکه احتیاج به آموزش دیدن داشته باشد، تمام تلاشش بر اینست که کاری را انجام دهد که برایش نفعی داشته باشد، یا ضرر و زیانی را از او برطرف کند.

اما گاهی اوقات در شناختن این منفعت و مضرت اشکالاتی پیش می آید.

اگر فردی، واقعا توجه داشته باشد که عمر کوتاه و زندگی فانی، در حقیقت سرمایه هائی هستند که در اختیار او قرار داده شده، جهت ساختن سرای ابدی، آیا در به دست آوردن این سعادت ابدی تلاش نخواهد کرد؟!

اگر بداند و توجه کامل داشته باشد که سرپیچی از دستورالعمل هائی که شرع مقدس در اختیارش قرار داده، باعث شقاوت و مصیبت ابدی خواهد بود، آیا باتمام توانش از این بلا دوری نکرده و در دفعش تلاش نخواهد کرد؟!

مشکل اصلی در ناآگاهی و تشخیص نادرست منفعت و مضرت است.
و تمام رسالت انبیاء، ایجاد این آگاهی و تبیین راه سعادت انسان بوده.»

گفتار شما (استاد حنیف )در جمع بندی که آدرسش رو گذاشتید http://www.askdin.com/showthread.php?t=55099&p=815779&viewfull=1#post815779

خوب چه طور این مسئله رو تبیین کنیم ( منفعت و مضرّت)خصوصاً برای اشخاصی که نه از سر لجبازی (خوشبختانه)

بلکه به خاطر عدمِ شناختشون , از درک این کلام عاجزند؟

یازینبِ فاطمه;880579 نوشت:
چه طور این مسئله رو تبیین کنیم ( منفعت و مضرّت)خصوصاً برای اشخاصی که نه از سر لجبازی (خوشبختانه)

بلکه به خاطر عدمِ شناختشون , از درک این کلام عاجزند؟

عرض سلام مجدد

اگر منظور حضرتعالی باور به قیامت است، طبق فرمایش حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، باور با استمرار بر عمل به دست می آید.

اگر کسی واقعا به قیامت علم دارد، و می دانید که قیامتی برپا خواهد شد، طبق دلائل عقلی باید اعمالش را با همین علم مطابقت دهد. هرچه این علم با عمل توأم شود، کم کم باور در انسان پدید می آید.

یازینبِ فاطمه;880579 نوشت:

«

اما گاهی اوقات در

شناختن این منفعت و مضرت اشکالاتی پیش می آید.

.....

اگر بداند و توجه کامل داشته باشد که سرپیچی از دستورالعمل هائی که شرع مقدس در اختیارش قرار داده، باعث شقاوت و مصیبت ابدی خواهد بود، آیا باتمام توانش از این بلا دوری نکرده و در دفعش تلاش نخواهد کرد؟!

مشکل اصلی در

ناآگاهی و تشخیص نادرست منفعت و مضرت است.

و تمام رسالت انبیاء، ایجاد این آگاهی و تبیین راه سعادت انسان بوده.»

گفتار شما (استاد حنیف )در جمع بندی که آدرسش رو گذاشتید http://www.askdin.com/showthread.php?t=55099&p=815779&viewfull=1#post815779

خوب چه طور این مسئله رو تبیین کنیم ( منفعت و مضرّت)خصوصاً برای اشخاصی که نه از سر لجبازی (خوشبختانه)

بلکه به خاطر عدمِ شناختشون , از درک این کلام عاجزند؟

منظورم این گفته بود با توجه به این که همین امر رسالت انبیاء را با دشواری همراه کرده بود .

در این زمان چه باید کرد تا بتوان افراد رو آگاهی داد؟

سلام

واقعا نمیدونم چی به سر بعضی از ما آدما اومده .. . همه چیزو داریم فراموش میکنیم. نه شرمی نه حیایی ، نه گذشتی و بخششی ، نه رحم ومروتی .
نه عفت کلامی ، نه ادبی !!!!
دنیامون شده فقط پول و یکسری خوش گذرونیهای دیگه...

خدا نکنه کسی فقط دنیاش بشه رسیدن به مادیات... اه اه اه حالم بد میشه بهش فکر میکنم.

ما آدما الان دچار روزمرگی شدیم ، یعنی یک سری کارها برامون شدن عادت ، و هر روز داریم تکرارشون میکنیم ، به نظر من اصلا ما دیگه فکر نمیکنیم برا چی به دنیا اومدیدم و هدف خلقت چی بوده و به کجا باید بریم. ، مقصر اصلی هم خودمون هستیم ، اگه خودمون نخواییم نه غربیها میتونن کاری بکنن و نه مشکلات دیگه زندگی ..... به خدا قسم همه این حرفها بهونه است . این که اوضاع کار خرابه ، این که گرونیه و هزار تا داستان دیگه (( البته منکر این نیستم که آقایون مملکتی کاری ازشون بر نمیاد و مدیر نیستن خیلی هاشون)) ، اگه من جوون همت به خرج بدم و واقعا خدایی بشم این مشکلات حل میشه....

به قول یکی از روسای شهر ما ، میگفت الان باب شده یکی از شرط های دختر خانوما اینه که همون اول میگن ما چادر نمیپوشیم ، این شد حرف ؟؟!!!!
یعنی حاضرن ازدواج نکنن ، ولی هر جور دوست داشتن بچرخن....

ببینید خیلی از ما آدما ظرفیت خیلی چیزا رو نداریم ، مثلا همین ماهواره . چه اشکال داشت ما استفاده درست ازش کنیم .. فقط میشینیم پای این سریال های بی محتوا ، فیلم نامه ها فوق العاده ضعیف ، اونا هم برای جذب مخاطب هی موضوعاتی مثل رابطه دختر وپسر و خیانت همسر رو انتخاب میکنن. میدونن ما جنبه نداریم سریع جذب میشیم.

به هرصورت مردم هر دوره ای با یه چیزایی آزمایش میشن ، ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم.

ببخشید . خدا عاقبت همه مارو ختم به خیر کنه انشا الله

یازینبِ فاطمه;881422 نوشت:
در این زمان چه باید کرد تا بتوان افراد رو آگاهی داد؟

سلام علیکم و رحمه الله

همانطور که عرض کردم، معمولا انسان از جهت علم و آگاهی مشکلی ندارد.

این نفس انسان است که خودش را در حقیقت به خواب زده و به لذت های دنیوی دل خوش کرده است.

اگر کسی واقعا ناآگاه بوده و نسبت به اصول دین بی اطلاع است، که باید با دلیل و برهان برایش این موارد را اثبات کرده و او را به استفاده از عقل و فطرت دعوت نمود.

این موارد مربوط به علم کلام و عقائد است.

ولی کسی که از اصول دین اطلاع داشته و قبول هم دارد، ولی منافع و لذائذ دنیوی را ترجیح می دهد، این همان خود را به خواب زدن است.

اما اینکه چرا چنین حالتی پیش می آید، به این دلیل است که:

اولا منافع انسان دو نوع هستند.
یکی منافع بالفعل و محسوس، و دیگری منافع بالقوه و نیازمندِ تلاش.

منافع بالفعل کاملا در دسترس بوده و احتیاج به تلاش زیادی ندارند در حالیکه برای بالفعل کردنِ منافع بالقوه و به ظهور رساندنشان، تلاش، تمرین و تکرار مستمر لازم است.

منافع دنیوی و مادی از نوع اول بوده و با انجام یک عمل لذت بخش، بلافاصله نفع و لذتِ آن حاصل می شود.

در حالیکه منافع و لذائذ معنوی بالقوه بوده و با زحمت و به تدریج حاصل می شوند.

طبیعتا نفسِ تربیت نشده ی انسان لذت و منفعت نقد را ترجیح می دهد.

از طرف دیگر، مضرات و عقوبت گناه هم، فوری و آنی نبوده و اکثرا به قیامت موکول شده است؛ پس نفس آن را دور دیده و جدی نمی گیرد.

مقابله با چنین حالتی، نیاز به یک انگیزه قوی و تلاش و تمرینِ مداوم دارد.

مبارزه با نفس که جهاد اکبر نامیده شده همین است.

مبارزه و مقابله با جنبه مادی و لذت جویِ‌ نفس، و تمرین و تلاش برای تقویت و تربیت روح معنوی و رسیدن به کمال و سعادت واقعی.

و البته کسی که در این راه تلاش کرده و در پی جلب رضایت الهی باشد، قطعا از عنایات و کمک او هم برخوردار خواهد شد.

إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ؛ اگر خدا را یاری کنید او شما را یاری خواهد کرد و ثابت قدمتان خواهد ساخت. ۱

و نتیجه تلاشش را هم خواهد دید:

بَلَى مَنْ أسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ؛ آرى، هركس خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد، پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد. ۲

۱. سوره مبارکه محمد، آیه ۷
۲. سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۲


و این خبر

به گزارش آرمان زنان، دانشجوی مسلمان اسپانیایی که به دلیل پوشیدن حجاب از یک آموزشگاه اخراج شده بود،

سرانجام روز سه شنبه توانست مسئولین این مرکز آموزشی را قانع کرده و اجازه داشتن حجاب در حین تحصیل را به دست آورد.

این در حالی است که این مسئله به موضع بحث و مجادله در اسپانیا تبدیل شده بود و طبق قانون اسپانیا هیچ گونه ممنوعیتی

برای داشتن حجاب در دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی این کشور وجود ندارد و طبق قانون حتی پوشاندن چهره و زدن پوشیه

نیز در دانشگاه‌ها و مدارس این کشور آزاد است.

این دانشجوی محجبه می‌گوید: من بسیار خوشحالم از اینکه توانسته‌ام به حق خودم دست یابم.

من حق دارم براساس آموزه‌های مذهبی خودم عمل کنم.

دچار تردید شدم . قدم هام رو آهسته تر کردم . تصمیم گرفتم سکوت کنم و رد بشم .

دیدم یه آقایی بهش نزدیک شد . معلوم بود شوهرشه . شکّم بیشتر شد . بگم , نگم ؟ صلاح نیست . ولش کن .

ولی نتونستم چند قدم دیگه برداشتم و رفتم جلو . گفتم : سلام . دستات بدجوری تو دید نامحرمه . بپوشونی بهتره

خانومه یه کم ترسید . نمی دونم چرا ؟

آروم آستینش روکشید ولی اتفاقی نیفتاد . مانتوش آستین کوتاه بود .

- آستینک داری ؟ گفت : می خرم . یک دفعه شوهرش رو در روم وایستاد .خیلی ناراحت بود . من کمی عقب کشیدم .

نگاه تندی به من کرد . بازوی خانمش رو گرفت و گفت : چیزی شده ؟

گفتم نه . خانمش هاج و واج مونده بود . گفتم فقط حجابش ...

آقا حرفم رو قطع کرد و با لحن تندی گفت : بیا بریم عزیزم ولش کن .

دست خانمشو کشید و رفتند . چند نفری ایستاده بودن . اونا هم چیزی نگفتن .

از دور که دیدمش , سرم رو انداختم پایین . دوست نداشتم اونجوری ببینمش .



به من که رسید بعد از سلام و احوالپرسی ، بی مقدّمه بهش گفتم : شوهرت ناراحت نمیشه چادر نمیزاری؟


با لبخندی که کمی با افتخار همراه بود گفت : نه . میگه فرقی نداره ، دوست نداری ، چادر نپوش .


بهش گفتم : ولی تو چادری بودی .


...


وقتی خونۀ باباش بود آنقدر ساده و موقّر چادر سرش میکرد که نگو .


چادر رو خیلی دوست داشت . حتّی الان که بعضی وقتا بعضی جاها که چادر میزاره , کاملاً مشخصه


که اینکاره ست و حرفه ای .


متأسفانه هم خودش هم دختر گلش . شوهرش هم چیزی نمیگه .


دیدم دخترش رو با وضع نامناسبی بیرون میبره . از شوهرش بعید بود .

از خودش انتظار نداشتم . از شوهرش بیشتر


سوال:
آیا نگاهِ ناپاک بعضی مردان باعث ترویج بد حجابی در جامعه شده یا خود نمایی بعضی زنان و دختران ؟ در این بین امر به معروف و نهی از منکرِ کدام یک ضروری تر و مؤثّرتر است ؟
چه طور این مسئله منفعت و مضرّت رو تبیین کنیم؟ خصوصاً برای اشخاصی که نه از سر لجبازی (خوشبختانه) بلکه به خاطر عدمِ شناختشون، از درک این کلام عاجزند؟
در این زمان چه باید کرد تا بتوان افراد رو آگاهی داد؟

پاسخ:
هردوی عواملی که حضرتعالی اشاره فرمودید در پرنگ تر شدن این مشکل نقش دارند.

یک سیکل معیوب هر کدام به رشد دیگری کمک می کنند.

اما به نظر می رسد که هیچکدام از اینها دلیل و ریشه اصلی نیست.

دلیل اصلی، گم شدن و سرگردانی انسان در دنیاست و اینکه فکر می کند برای همیشه همینجا خواهد ماند.

اگر کسی توجه داشته باشد و بداند که فقط برای مدتی معدود و انجام کار بزرگی به دنیا آمده، حتما تلاشش را به همان سمت معطوف خواهد کرد.

مشکل اینجاست که ما نسبت به معاد علم داریم؛ اما «باور» نداریم!

باور نداریم که ممکن است هرگز فردا را نبینیم!

باور نداریم که روزی برای تک تک اعمالمان حسابرسی خواهیم شد!

واقعا به معاد باور نداریم! بدون تعارف!

به فرموده امام خمینی رحمه الله علیه علم با باور متفاوت است و باور در اثر استمرار عمل به دست می آید.

یکی از روشن ترین مثال ها در این مورد اینست که همه علم دارند که از مرده کاری ساخته نیست و امکان ندارد که آسیبی به کسی برسانند. اما با اینحال از مرده می ترسند. این علم در مرده شورها در اثر کثرتِ حضور در کنار آنان، به باور تبدیل شده و هیچ واهمه ای ندارند.

خداوند به صراحت می فرماید: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ...» ۱
هر كس عزت مى خواهد [بداند كه] هر چه عزت است، نزد خداوند است...

همچنین در سوره مبارکه نساء می فرماید:
«الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا» ۲
آنان كه غير از مؤمنان كافران را دوستان [خود] مى گيرند آيا سربلندى را نزد آنان مى جويند [اين خيالى خام است] چرا كه عزت همه از آن خداست.»

پس قطعا عزت و سربلندی در نافرمانی خداوند به دست نخواهد آمد.

اگر این خانم یا افراد دیگری که مثل ایشان فکر می کنند، به این مسئله باور داشته باشند، باز هم برای به عزیز شدن و به دست آوردن دل همسرشان، دست به نافرمانی پروردگار می زدند؟!

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند:
«مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاه؛
كسي كه بين خود و خدا را اصلاح كند خدا بين او و بين مردم را اصلاح مي‌كند؛ و کسی که امر آخرتش را اصلاح کند،‌ خداوند امر دنیایش را برای او اصلاح می گرداند.» 3

اما در مورد باور به قیامت، معمولا انسان از جهت علم و آگاهی مشکلی ندارد.

این نفس انسان است که خودش را در حقیقت به خواب زده و به لذت های دنیوی دل خوش کرده است.

اگر کسی واقعا ناآگاه بوده و نسبت به اصول دین بی اطلاع است، که باید با دلیل و برهان برایش این موارد را اثبات کرده و او را به استفاده از عقل و فطرت دعوت نمود.

(این موارد مربوط به علم کلام و عقائد است.)

ولی کسی که از اصول دین اطلاع داشته و قبول هم دارد، ولی منافع و لذائذ دنیوی را ترجیح می دهد، این همان خود را به خواب زدن است.

اما اینکه چرا چنین حالتی پیش می آید، به این دلیل است که:

اولا منافع انسان دو نوع هستند.
یکی منافع بالفعل و محسوس، و دیگری منافع بالقوه و نیازمندِ تلاش.

منافع بالفعل کاملا در دسترس بوده و احتیاج به تلاش زیادی ندارند در حالیکه برای بالفعل کردنِ منافع بالقوه و به ظهور رساندنشان، تلاش، تمرین و تکرار مستمر لازم است.

منافع دنیوی و مادی از نوع اول بوده و با انجام یک عمل لذت بخش، بلافاصله نفع و لذتِ آن حاصل می شود.

در حالیکه منافع و لذائذ معنوی بالقوه بوده و با زحمت و به تدریج حاصل می شوند.

طبیعتا نفسِ تربیت نشده ی انسان لذت و منفعت نقد را ترجیح می دهد.

از طرف دیگر، مضرات و عقوبت گناه هم، فوری و آنی نبوده و اکثرا به قیامت موکول شده است؛ پس نفس آن را دور دیده و جدی نمی گیرد.

مقابله با چنین حالتی، نیاز به یک انگیزه قوی و تلاش و تمرینِ مداوم دارد.

مبارزه با نفس که جهاد اکبر نامیده شده همین است.

مبارزه و مقابله با جنبه مادی و لذت جویِ‌ نفس، و تمرین و تلاش برای تقویت و تربیت روح معنوی و رسیدن به کمال و سعادت واقعی.

و البته کسی که در این راه تلاش کرده و در پی جلب رضایت الهی باشد، قطعا از عنایات و کمک او هم برخوردار خواهد شد.

إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ؛
اگر خدا را یاری کنید او شما را یاری خواهد کرد و ثابت قدمتان خواهد ساخت. 4

و نتیجه تلاشش را هم خواهد دید:

بَلَى مَنْ أسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ؛
آرى، هركس خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد، پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد. 5

در این مورد لینک زیر را هم ملاحظه بفرمایید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55099&page=10


۱. سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۰
۲. سوره مبارکه نساء، آیه ۱۳۹
۳. نهج البلاغة، ص ۴۸۳
4. سوره مبارکه محمد، آیه ۷
5. سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۲

موضوع قفل شده است