جمع بندی دعا و طلسم برای اینکه شوهرم زن دوم نگیرد!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دعا و طلسم برای اینکه شوهرم زن دوم نگیرد!

سلام
از کارشناس های بخش عرفان یا هر جای دیگری که اینگونه مسائل در تخصص آنهاست تقاضا داریم صحت و سقم این مطلب که برخی از سایت ها آن را منتشر کرده اند بررسی کنند:


نقل قول:
دعای ذیل معروف به دعای محبت همسر است . فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و به نحوی میخواهد که زندگیش به اذن و اراده پروردگار از دوام و استحکام بهتر برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم نسبت به او بیشتر شود، اگر آیه شریفه ذیل را با گلاب و زعفران در سه برگه نوشته، اولی را به مطلوب بنوشاند. برگه دوم را زیر یا داخل بالش مطلوب بگذارد و برگه سوم را با خود به همراه داشته باشد ان شاء الله به اذن باریتعالی به خواست خود خواهد رسید.

(لا یحل لک النساء من بعد والا ان تبدل بهن من ازواج ولو اعجبک حسنهن الا زوجتک فلانه).

توجه شود:

اسم خودش و مادرش را هم در ورقه بنویسد و شرایط عمومی نوشتن دعا را رعایت کند.

مزاح:شوهر هم برای ابطال لابد باید چند بار آیه "فانکحوا ما طالب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع" را خوانده و به خود فوت کند:Nishkhand:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد تذکره

با سلام
با توجه به این که از ما روایتی را در زمینه سوالتان می خواستید با تحقیقی که صورت گرفته چنین روایتی با این مضمون وجود ندارد

[="Arial"]

علــی;879042 نوشت:
دعای محبت همسر

[=arial]سلام
نمیدونم سوالتون تا چه حد جدیه
ولی من به فرض جدیت جواب میدم
تا جایی که بنده خوندم و اطلاع دارم
دعای محبت بین دو نفر یعنی هم خانم و هم آقا نوشته میشه
یعنی به اسم هردو هست و هر دو باید استفاده کنن
دعایی که به اسم فقط زن یا مرد نوشته بشه دعا نیست طلسمه
و نوشتن طلسم از گناهان کبیره است
البته الان خیلیا انجامش میدن

با سلام
ترجمه آیه 102 سوره بقره
و ( یهود ) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان ( از کتاب مدوّن جادوی خود ) می خواندند پیروی کردند ، و سلیمان کفر نورزید ( گناه سحر را که در آن عصر سبب کفر یا به منزله کفر بود مرتکب نشد ) و لکن شیاطین کفر ورزیدند که به مردم سحر می آموختند ، و نیز از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در سرزمین بابل نازل شده بود ( پیروی کردند ) با آنکه آن دو هرگز به کسی یاد نمی دادند مگر آنکه می گفتند: ما فقط وسیله آزمایشیم ( و سحر را فقط برای مقابله با ساحران و ابطال سحرشان به تو می آموزیم ) پس زنهار که کفر نورزی ( و سحر را در مورد ممنوع آن به کار مبندی ) ! ولی آنها از آن دو فرشته چیزی را می آموختند که میان مرد و همسرش جدایی می افکندند- با آنکه آنها به سبب آن سحر توان ضرر به کسی را جز با اذن ( تکوینی ) خداوند نداشتند- و آنها پیوسته چیزی را که به آنها زیان می رسانید و سودی نمی داد فرا می گرفتند ، و به حقیقت ( قوم یهود ) می دانستند که هر کس خریدار چنین عملی باشد حتما در آخرت نصیبی ندارد.

[=&quot]وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلي‏ مُلْکِ سُلَيْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لکِنَّ الشَّياطينَ کَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَکَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّي يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ

[=time]102

تذکره;880161 نوشت:
با سلام
با توجه به این که از ما روایتی را در زمینه سوالتان می خواستید با تحقیقی که صورت گرفته چنین روایتی با این مضمون وجود ندارد

سلام
البته ما درخواست روایت نکردیم درخواست بررسی صحت این نقل قول را داشتیم که لزومی ندارد همواره به طور مستقیم در روایات به چنین چیزی اشاره داشته باشد همینکه اصل تاثیر برخی از ادعیه و اوراد و سحر و طلسمات در زندگی مورد تایید قرآن قرار گرفته است مانند آیه 102 سوره بقره که داستان هاروت و ماروت را بیان می‌کند و می‌فرماید : مطالبی را به مردم می‌آموختند، ولی آنان که آن را فرا می‌گرفتند ،بین مرد و زن جدایی می‌انداختند (فیتعلمون منهما ما یفرّقون به بین المرء و زوجه) نیز چیزهایی می آموختند که به آنان ضرر می‌رساند و نفعی نمی بخشید اما اینکه این مسائل دقیقا چه بوده و چه الفاظ یا اعمال و اورادی برای جدایی زن و مرد باید خوانده شود در قرآن و ادعیه نیامده به دلیل نتایج فاسدی که ممکن است داشته باشد اما اصل وجود چنین چیزی مورد تایید قرآن است در موضوع مورد بحث هم اینکه این مساله در روایات نیامده آیا می توان چنین برداشت کرد که چون نیامده تاثیری نخواهد داشت؟
البته در این ادعا که متنی که بخشی از قرآن (با کمی اختلاف است) تاثیر یاد شده در سوال را می گذارد هم مدعی (سایت هایی که این مطلب را نقل کرده اند) باید برای مدعای خود دلیل یا منبعی معتبر ارائه کنند اما من به عنوان شخصی که دارم این مطلب را بررسی می کنم نه می توانم منکر تاثیر آن شوم (طبق آنچه که شما گفتید که در روایات نیامده به دلیلی که گفتیم) و نه می توانم مدعی تاثیر آن شوم فقط می توانم سوال کنم که شخصی مطلع صحت و سقم آن را بررسی نماید.

موضوع قفل شده است