دنیا های دیگر و زندگی های دیگر

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دنیا های دیگر و زندگی های دیگر

سلام...آیا با استدلال های عقلی می شه این نظریه رو رد کرد که،
پس از این عالم مادی و یا همین یکی دو روز عمر که می آد و می گذره و ما از دنیا می میریم،ما وارد دنیای دومی می شیم که همچون زندگی در این دنیا زندگی جدیدی خواهیم داشت، و در واقع در دنباله ی زندگی قبلیمون آزمایش می شیم و مسیر تکاملی رو طی می کنیم و اینا؟؟

یعنی می شه گفت از بعضی جهات شبیه به عقیده تناسخه، البته تفاوت هایی بنیادین با این عقیده تناسخ داره که قطعا خوانندگان آنها را در نظر خواهند داشت...

پس خلاصه این که با دلایل عقلی می توانیم همچین نظریه ای یا همچین دنیای دومی را منکر بشیم(هر چند نتونیم ثابت کنیم، ولی می تونیم در حد یک احتمال در نظر داشته باشیم)؟؟

خواهشن این نظریه رو با دو دیدگاه یا فرض جداگانه پاسخ بدید....

یک فرض اینکه ما دنیا دوم رو پشت سر می زاریم یا چند دنیای پشت سر هم رو پشت سر می زاریم، تا قیامت بر پا بشه و حساب و کتابی صورت بگیره(مطابق با عقیده مسلمانان)

یک فرض هم اینکه،هیچگاه قیامت و حساب و کتابی اونطور که در اسلام مطرحه صورت نگیره...این پشت سر گذاشتن دنیا ها انقدر ادامه پیدا کنه که همه به تکامل برسن...و همه نهایت مانند عقیده تناسخ و تا حدی بودایی ها به نور و حقیقتی نهایی برسن و از این جور چیزا دیگه، خودتون می دونید، یعنی هیچکس نهایت به جهنم نره؟...

با تشکر..

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد طاها

با سلام به شما دوست گرامی

آنچه در منابع دینی و نیز آثار اندیشمندان مسلمان در مباحث عقلی آمده این است که عالم هستی مراتب سه گانه ای دارد:

1. عالم مادی

2. عالم مجرد برزخی

3. عالم مجرد عقلی

پاسخ به سوال شما در گرو این است که درباره خصوصیات دنیای دوم و سوم و ... توضیح دهید زیرا هر یک از عوالم سه گانه یاد شده خصوصیاتی ویژه دارند که آنها را در طول هم قرار میدهد.

مثلا اگر منظورتان از دنیای دوم، دنیایی با ویژگی های همین دنیای عنصری و جرمانی باشد باید عرض کنیم روح انسان در متن یک حرکت تکاملی پس از قطع تعلق از این بدن مادی جرمانی اگر به بدن جرمانی و مادی دیگر تعلق بگیرد این بدان معناست که پس از رسیدن به درجه ای از فعلیت، عقبگرد کرده و به حالت بالقوه تبدیل شود و این عقلا محال است.

به هر حال برای روشن شدن جوانب بحث لازم است درباره ویژگیهای دنیاهای نامبرده توضیح دهید.

در پناه حق

طاها;879139 نوشت:

به هر حال برای روشن شدن جوانب بحث لازم است درباره ویژگیهای دنیاهای نامبرده توضیح دهید.

سلام....استاد گرامی ویژگی خاصی مد نظر و مورد توجه نیست....اصل مطلب این که اون عالم های بعدی چه مادی باشن و مجرد و چه هرچی فلسفه ی وجودیشون مشابه با فلسفه ی وجودی این دنیای مادی باشد....می گویند ما در این دنیای مادی مثلا قرار است آزمایش بشویم و تکامل و رشد پیدا کنیم....خوب همین فلسفه ها و اهداف که برای ما در این دنیا وجود دارد در دنیا های بعد ادامه پیدا کند...حالا دنیای بعدی شاید مثل این دنیا مادی باشد

طاها;879139 نوشت:
مثلا اگر منظورتان از دنیای دوم، دنیایی با ویژگی های همین دنیای عنصری و جرمانی باشد باید عرض کنیم روح انسان در متن یک حرکت تکاملی پس از قطع تعلق از این بدن مادی جرمانی اگر به بدن جرمانی و مادی دیگر تعلق بگیرد این بدان معناست که پس از رسیدن به درجه ای از فعلیت، عقبگرد کرده و به حالت بالقوه تبدیل شود و این عقلا محال است.

استاد ببخشید شیعیان یک عقیده ای دارند اسمش درست خاطرم نیست که می گوید که نمی دانم امام علی ع و امامان دیگر قرار است زنده بشوند در این دنیا مادی و نمی دانند خون بریزند و انتقام بگیرند و حکومت کنند و اینها...این هم که داستانش با توجه به فرمایش شما متضاد با عقل می شود!
حالا گذشته از این...ما مثلا می شنویم طرف مرده و دوباره روحش به جسمش بر می گردد و زنده می شود..خوب اینجا هم که روح از بدن خارج شده و دوباره به یک بدن برگشته...یعنی این داستان ها و تجربه ها باطل است؟؟

اما سوال اصلی این است که ما معمولا در استدلالات و نتیجه گیری هایمان، این فرض را داریم که از دنیا می رویم تا قیامت شود و بهشت و جهنمی برپا شود....اگر فرض کنیم که دنیا و زندگی ما با مرگ در این دنیای مادی تمام نمی شود، و زندگی ما در دنیا های دیگر و به شکل و شمایل دیگر ادامه خواهد داشت، آیا نباید در نتیجه گیری هایمان تجدید نظر کنیم؟مثلا در بحث ضرورت انبیاء، شبهه می شود که خدا اگر هم ضرورت دارد پیامبرانی بفرستد و راهنمایانی بفرستد، لزوما نباید پیامبرانی در همین دو روز دنیا بر بشر بفرستد و بشر می تواند در عالم های بعدی از نعمت راهنما به شکل و شمایل جورواجوری بهره مند شود.آنوقت باید در خیلی از اعتقاداتمان تجدید نظر کنیم.

پارسا مهر;879361 نوشت:
ویژگی خاصی مد نظر و مورد توجه نیست....

با سلام به شما دوست گرامی

شما سه سوال را مطرح کرده اید که در قالب سه نکته به ترتیب پاسخ میگوییم:

نکته اول:

همانطور که میدانید انجام هر آزمایشی مبتنی بر وجود شرایط تحقق آزمایش است؛ مثلا کسی که میخواهد درباره ترکیب آب، آزمایشی انجام دهد اصولا باید آبی باشد و این آب در اختیار آزمایشگر قرار بگیرد و امکانات لازم برای آزمایش نیز در اختیار باشد و... آنگاه آزمایش صورت پذیرد.

اگر دین و عقل، وجود دنیای مادی دومی که مشابه همین دنیای جاری است را محال بداند این بدان معناست که شرایط برای ادامه آزمایشی که هم اکنون در دنیای جاری شاهد آن هستیم در دنیای مشابه دیگر، وجود ندارد.

خلاصه اینکه، بر پایه برخی از برهانهای عقلی نمیتوان دنیایی با ویژگیهای همین دنیای مادی را فرض کرد که روح پس از رحلت از این دنیا وارد آن دنیا شود و وقتی فرض چنین دنیایی محال شد مساله آزمایش (یعنی آزمایشی از همین سنخ ابتلایی که در این دنیا شاهدیم) نیز منتفی خواهد بود زیرا شرایط آزمایش فراهم نیست.

بله! اگر عوالمی که پس از این دنیا تصور میکنیم از نظر عقل و دین تحققشان به خودی خود محال نباشد (همانطور که دین و عقل از دو عالم دیگر به نام عالم مجرد برزخی و عالم مجرد عقلی پرده برداشته اند) آنوقت جای این پرسش هست که آیا آزمایش و تکامل در آن عوالم دیگر (که حقیقت و ماهیتی کاملا متفاوت با این دنیای مادی دارند) نیز وجود دارد یا خیر؟

که در پاسخ این سوال عرض میکنیم:

وجود تکامل و آزمایش در عالم غیرمادی نه تنها محال نیست بلکه نمونه هایی از این آزمایش و تکامل در روایات بیان شده است.

امام باقر فرمود:

چون روز رستاخيز آيد خداوند بر هفت گروه حجّت آورد... خداوند عزّ و جلّ فرستاده‏ اى بسوى آنان گسيل دارد و آتشى براى امتحان ايشان برافروزد؛ سپس به آنان فرمان دهد و گويد: پروردگار شما امر فرموده كه خود را در اين آتش افكنيد، پس هر كس در آتش رفت آن آتش بر وى سرد و سلامت می شود، و هر كس نافرمانى نمود بسوى آتش دوزخ رهسپارش كنند. (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏5، ص: 289)

امام کاظم فرمود:

هر كه از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن را خوب نداند در قبر به او ياد دهند تا خداوند بدان وسيله درجه اش را بالا برد زيرا درجات بهشت برابر با آيات قرآن است؛ به او گفته میشود: بخوان و بالا برو، پس ‍ میخواند و بالا میرود. (كافي (ط - دار الحديث)، ج‏4، ص: 611)

نکته دوم:

زنده شدن مردگان که نمونه هایی از آن در قرآن بیان شده (مانند: بقره / 243 و 259) و مساله «رجعت» که جزو باورهای اصیل شیعه است (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏53، ص: 39) ملازمتی با آن اشکال عقلی ای که ناظر به تناسخ است و در پست گذشته اشاره شد ندارد؛

زیرا در رجعت، روح به بدن کمال یافته سابق خود که بخشی از همین دنیای مادی است بازمیگردد نه بدنی دیگر. بنابراین مساله عقب گرد (یعنی تبدیل بالفعل به بالقوه) رخ نمیدهد. (برای مطالعه تفصیلی تر مراجعه کنید به: http://kalami.nashriyat.ir/node/644#_ftn1)

نکته سوم:

حوزه ولایت پیامبر و امام اختصاصی به این دنیا ندارد و از اینروست که آیات و روایات از مسئله شهادت (نساء /41) و شفاعت (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏8، ص: 29) در عوالم دیگر خبر داده اند.

بنابراین اینطور نیست که انسانها فقط در این دنیا از نعمت وجود انبیا و اولیا بهره مند باشند بلکه در عوالم دیگر نیز چنین است البته متناسب با شرایط تکوینی آن عوالم.

اما مساله زعامت تشریعی و سیاسی که شرط تحقق آن، وجود جامعه ای از انسانهای مخیر میان انتخاب خیر و شر است منحصر به این دنیاست.

بطور خلاصه، شئون انبیا و اولیا منحصر به تبلیغ دینی و زعامت سیاسی و اجتماعی نیست؛ هرچند این وظایف دنیوی، ضرورت ارسال نبی در این دنیا را مبرهن میکند.

وقتی شئون ایشان منحصر به آن وظایف دنیوی نبود در این صورت متناسب با شرایط عوالم دیگر نقش آفرینی میکنند که نمونه های آن، شهادت و شفاعت است.

در پناه حق

موضوع قفل شده است