جمع بندی علاقه به اهل بیت (ع) در ایران و یمن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علاقه به اهل بیت (ع) در ایران و یمن

علاقه به اهل بیت در ایران و یمن از کجا نشات می گیرد آیا این علاقه ریشه تاریخی دارد؟ آیا رابطه ای بین ایران و یمن وجود دارد؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

کریم اردکانی;877345 نوشت:
علاقه به اهل بیت در ایران و یمن از کجا نشات می گیرد آیا این علاقه ریشه تاریخی دارد؟

بله ریشه تاریخی دارد
در مورد مردم یمن، آنان به دست حضرت علی علیه السلام به اسلام گرویدند. حضرت علی علیه السلام به دستور پیامبرصلی الله علیه واله وسلم به یمن سفر کرده و آنان را به اسلام دعوت کردند. ابتدا قبیله همدان دعوت ایشان را لبیک گفته (1) و سپس سایر یمنیان به اسلام روی آوردند.(2) و این اولین دلیل بر علاقه مردم یمن به حضرت علی علیه السلام شد البته پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم قبل از آن خالد بن ولید را به یمن فرستادند اما او نتوانست موفقیتی در این سفر کسب نماید.(3)
بسیاری از این قبایل به کوفه سفر کردند و از آنجا که مرکز حکومت حضرت کوفه بود این ارتباط بسیار بیشتر است.
لذا این افراد در به خلافت رساندن حضرت علی علیه السلام نقش داشتند
در حکومت حضرت علی علیه السلام نقش داشتند
رابطه آنان با اهل بیت آنقدر زیاد بود که در جریان کربلا عبدالله بن عباس به امام حسین علیه السلام پیشنهاد می دهد به جای کوفه به یمن سفر کنند.(4)

1.ابن سعد، الطبقات‏الكبرى،ج‏۱،ص۲۵۷
2.طبری، تاريخ،ج‏3،ص:132ابن عبدالبر،الاستيعاب،ج‏3،ص:1121
3تاریخ شیعه، ترجمۀ سید محمد باقر حجتی، ص۲۰۱.
4.ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، ترجمهٔ محمود مهدوی دامغانی، ص۲۹۱.

پس از آنکه کوفه مرکز خلافت حضرت علی علیه السلام شد از آنجا که نزدیک مدائن بود ایرانیان زیادی در آنجا زندگی می کردند. آنان وقتی عدالت حضرت علی علیه السلام را مشاهده کردند به ایشان علاقه مند شدند.
به گفته یعقوبی حضرت علی علیه السلام بر خلاف خلفای قبلی فرقی بین عرب و عجم قائل نبود(1) لذا برخی ازاشراف عرب که تا آن زمان دریافتهای بیشتری داشتند نسبت به حضرت علی علیه السلام کنیه به دل گرفته و برعکس ایرانیان به ایشان علاقه مند شدند
ثقفی کوفه نیز از آمدن دو زن یکی عرب و دیگری ایرانی به محضر حضرت علی علیه السلام خبر می دهد که حضرت به صورت مساوی به هر کدام از آنها بیست و پنج درهم و مقداری گندم عطا می کند اما زن عرب اعتراض کرده و اما امام فرقی بین آنان قائل نمی شود.
همین برخوردها که نمونه های بسیاری دارد علاقه ایرانیان به حضرت علی علیه اسلام را موجب شد.

1 یعقوبی، ج2، ص183
2. ثقفی کوفی، الغارات، ترجمه، ص48

سلام

و هم چنین شاید این هم بی تأثیر نبوده :

خاندان اویس قرنی در سرزمین یمن می زیستند. در سال دهم هجرت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام

را به قصد تبلیغ اسلام به سوی یمن فرستاد. آن حضرت، مردم یمن را به اسلام دعوت کرد و مردم، گروه گروه دعوت حق را پذیرفتند و

اویس قرنی هم که مشتاق نورِ معرفت و هدایت بود و تاریکی جهل و نادانی برای او آزار دهنده می نمود، با شور و اشتیاق بسیار به اسلام گروید و

خالصانه ندا برآورد: اشهدُ اَنْ لا اِله اِلا اللّه و اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رسولُ اللّه . لبیک یا محمد! اینک من باتمام وجود، وارد وادی اسلام می شوم.

لبیک یا محمد! با تو پیمان می بندم که تا بند بندِ وجودم از هم نپاشد، وفادار تو باشم.

لبیک یا محمد! هیچ گاه تو را ندیده ام، ولی پیام دل نشین و کلام نورانی تو را با گوش جان شنیده ام.

این گونه بود که اویس به آغوش اسلام پناه آورد و به سرمنزل کمال، رهنمون شد و یکی از بهترین مُبلّغان اسلام گردید. (حوزه نت )

اما از نظر تاریخی دو ارتباط عمیق بین ایرانیان و یمنیان وجود دارد
ارتباط اول حضور ابناالفرس است که به دستور انوشیروان به یمن عزیمت کردند و در آنجا حکومت را بدست گرفتند. یکی از استانداران خسروپرویز در یمن باذان نام داشت او پس از دیدن کرامتی از حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم به اسلام گروید و همه همراهان او نیز به اسلام گرویدند.(1)
باذان از طرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به امارت یمن منصوب شده و از آنجا که اکثر اهالی یمن به دست حضرت علی علیه السلام اسلام آورند(2) رابطه ای بین باذان و اهل بیت بوجود آمد . برخی از ابناء از جمله حنش بن عبدالله در زمزه یاران حضرت علی علیه السلام در صفین قرار گرفتند.

1.ابن اثیر، أسدالغابة،پیشین، ج‏۱،ص:۱۹۵
2.طبری، تاريخ،ج‏3،ص:132ابن عبدالبر،الاستيعاب،ج‏3،ص:1112

دومین ارتباط حضور هادی الی الحق یعنی یحیی بن حسین در یمن است او در قرن سوم یمن حکومت زیدیه را پایه نهاد، از طرفی در ایران نیز همزمان حکومت زیدیه علویان طبرستان حضور داشت. این دوحکومت که از زمان عباسیان تشکیل شده بودند باعث ارتباط بین ایرانیان و یمنیان شدند. البته حکومت علویان طبرستان به زودی رو به افول نهاد اما حکومت زیدیه یمن تا کنون با فراز و نشیب هاییی ادامه داشته است و الان نیز الحوثی ها در یمن از آن طایفه هستند

هادی الی الحق، یحیی بن حسین بن قاسم رسیّ در نیمه قرن سوم هجری هنگامی که سرزمینهای اسلامی دست خوش حوادث شده بودند و حکومت عباسیان رو به ضعف نهاده بود(1) حکومت زیدیان یمن را تاسیس کرد.
او در سال 280 پس از ورود به یمن به عنوان امام زیدیه دعوت به خویش کرد و از مردم بیعت گرفت(2)،ولی اندکی بعد به دلیل عدم استقبال مردم به حجاز بازگشت. هادی الی الحق مجددا در سال 284 هـق برای دعوت مردم به یمن بازگشت و سلسله امامان زیدی یمن را پایه گذاری کرد(3).این سلسله تا بیش از ده قرن با فراز و نشیب­هایی دوام یافت و حدود پنجاه امام در رأس آن قرار گرفتند. هادی الی الحق یحیی بن حسین، صعده را مرکز فعالیت خود قرار داد. شهری که تا به امروز مرکز زیدیه با گرایش هادویه است. البته تذکر این نکته ضروری است که امام هادی و جانشینان او تا قرنها موفق نشدند بر تمام یمن تسلط پیدا نمایند. دوران امامت آنان معمولا با کشمکشها و درگیری با سایر حکومتها و رقیبان اعم از داخلی و خارجی همراه بود(4).

1. یزدانی احمدآبادی، علی؛ تحول و تطور دولت زیدیه یمن، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ص82-90
2.هارونی، یحیی بن حسین؛ الافادة فی تاریخ ائمة الزیدیة، تحقیق محمد یحیی سالم عزان، یمن: دار الحکمة الیمانیه، الطبعة الاولی، 1417هـ ق/1996 م، ص136.
3. یزدانی احمدآبادی، علی، پیشین، ص77-117.
4.موسوی نژاد، علی، آشنایی با زیدیه، فصل نامه هفت آسمان، شماره 11، ص92



حکومت علویان طبرستان نیز با با دعوت مردم طبرستان از حسن بن زید ملقب به داعی کبیر آغاز شد. در سال ۲۵۰ق از ری به آنجا رفته و از مردم بیعت گرفت و پس از شکست عامل طاهریان وارد آمل شد. حکومت بیست ساله داعی کبیر همیشه با جنگ و گریز همراه بود اما او توانست در نامه‎هایی به مردم مناطق مختلف شمال ایران شمار زیادی را که تا آن دوره اسلام را نپذیرفته بودند، به اسلام شیعی دعوت نماید. در نامه‎های او همواره بر شعائر شیعی، تفضیل حضرت علی علیه السلام بر دیگر صحابه، نقد شدید جبرگرایی، تشبیه و تجسیم تأکید شده است(1) پس از او نیز برادرش محمد بن زید به حکومت رسید و پس از مدتی ناصر اطروش این حکومت را ادامه داد.(2)
این دو حکومت در ایران و یمن از طرفی رابطه بین این دو ملت را رقم زدند و از طرف دیگر از آنجا که هر دو شیعه زیدیه بودند درخت تنومند علاقه به اهل بیت که در این دو ملت از قبل به وجود آمده بود بار دیگر آب یاری و تیمار نمودند.
1.مهدی فرمانیان، سید علی موسوی نژاد، زیدیه تاریخ و عقاید، ص ۶۷.
2.رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۵۱ و ۳۴۵.



پرسش:
علاقه به اهل بیت در ایران و یمن از کجا نشات می گیرد آیا این علاقه ریشه تاریخی دارد؟ آیا رابطه ای بین ایران و یمن وجود دارد؟

پاسخ:
در مورد مردم یمن، آنان به دست حضرت علی (علیه السلام) به اسلام گرویدند. حضرت علی (علیه السلام)به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به یمن سفر کرده و آنان را به اسلام دعوت کردند. ابتدا قبیله "هَمدان" دعوت ایشان را لبیک گفته (1) و سپس سایر یمنیان به اسلام روی آوردند.(2) و این اولین دلیل بر علاقه مردم یمن به حضرت علی(علیه السلام) شد. البته پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)قبل از آن "خالد بن ولید" را به یمن فرستادند اما او نتوانست موفقیتی در این سفر کسب نماید.(3)
بسیاری از این قبایل به کوفه سفر کردند و از آنجا که مرکز حکومت حضرت علی (علیه السلام) کوفه بود این ارتباط بسیار بیشتر شد.
لذا این افراد در به خلافت رساندن حضرت علی
(علیه السلام)نقش داشتند و در حکومت حضرت علی (علیه السلام)نقش داشتند.
رابطه آنان با اهل بیت آنقدر زیاد بود که در جریان کربلا "عبدالله بن عباس"
پیشنهاد می دهد امام حسین(علیه السلام) به جای کوفه به یمن سفر کند.(4)

پس از آنکه کوفه مرکز خلافت حضرت علی(علیه السلام)شد از آنجا که نزدیک مدائن بود ایرانیان زیادی در آنجا زندگی می کردند. آنان وقتی عدالت حضرت علی(علیه السلام) را مشاهده کردند به ایشان علاقه مند شدند.
به گفته "یعقوبی" حضرت علی
(علیه السلام) بر خلاف خلفای قبلی فرقی بین عرب و عجم قائل نبود(5) لذا برخی از اشراف عرب که تا آن زمان دریافت های بیشتری داشتند نسبت به حضرت علی(علیه السلام) کینه به دل گرفته و برعکس ایرانیان به ایشان علاقه مند شدند.
"ثقفی کوفی" نیز از آمدن دو زن یکی عرب و دیگری ایرانی به محضر حضرت علی
(علیه السلام) خبر می دهد که حضرت به صورت مساوی به هر کدام از آنها بیست و پنج درهم و مقداری گندم عطا می کند اما زن عرب اعتراض کرده و اما امام فرقی بین آنان قائل نمی شود.(6)همین برخوردها که نمونه های بسیاری دارد علاقه ایرانیان به حضرت علی (علیه السلام)را موجب شد.

اما از نظر تاریخی دو ارتباط عمیق بین ایرانیان و یمنیان وجود دارد
ارتباط اول حضور"ابناالفرس" است که به دستور "انوشیروان" به یمن عزیمت کردند و در آنجا حکومت را بدست گرفتند. یکی از استانداران "خسروپرویز" در یمن "باذان" نام داشت او پس از دیدن کرامتی از حضرت محمد(صلی الله علیه واله وسلم)به اسلام گروید و همه همراهان او نیز به اسلام گرویدند.(7)

"باذان" از طرف پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به حکومت یمن منصوب شده و از آنجا که اکثر اهالی یمن به دست حضرت علی(علیه السلام)اسلام آورند(8) رابطه ای بین "باذان" و اهل بیت بوجود آمد . برخی از فرزندان از جمله "حنش بن عبدالله" در زمزه یاران حضرت علی(علیه السلام) در "جنگ صفین" قرار گرفتند.
دومین ارتباط حضور "هادی الی الحق" یعنی "یحیی بن حسین" در یمن است او در قرن سوم یمن "حکومت زیدیه" را پایه نهاد، از طرفی در ایران نیز همزمان حکومت "زیدیه علویان" طبرستان حضور داشت. این دو حکومت که از زمان "عباسیان" تشکیل شده بودند باعث ارتباط بین ایرانیان و یمنیان شدند. البته حکومت علویان طبرستان به زودی رو به افول نهاد اما حکومت "زیدیه" یمن تا کنون با فراز و نشیب هایی ادامه داشته است و الان نیز "الحوثی ها" در یمن از آن طایفه هستند.

"هادی الی الحق"، "یحیی بن حسین بن قاسم رسیّ "در نیمه قرن سوم هجری هنگامی که سرزمین های اسلامی دست خوش حوادث شده بودند و حکومت عباسیان رو به ضعف نهاده بود(9)حکومت زیدیان یمن را تاسیس کرد.
او در سال 280 پس از ورود به یمن به عنوان امام زیدیه دعوت به خویش کرد و از مردم بیعت گرفت(10)،ولی اندکی بعد به دلیل عدم استقبال مردم به حجاز بازگشت. "هادی الی الحق" مجددا در سال 284 هـق برای دعوت مردم به یمن بازگشت و سلسله امامان زیدی یمن را پایه گذاری کرد(11).

این سلسله تا بیش از ده قرن با فراز و نشیب ­هایی دوام یافت و حدود پنجاه امام در رأس آن قرار گرفتند. "هادی الی الحق یحیی بن حسین"، "شهر صعده" را مرکز فعالیت خود قرار داد. شهری که تا به امروز مرکز زیدیه با گرایش "هادویه" است. البته تذکر این نکته ضروری است که "هادی الی الحق" و جانشینان او تا قرنها موفق نشدند بر تمام یمن تسلط پیدا نمایند. دوران امامت آنان معمولا با کشمکش ها و درگیری با سایر حکومتها و رقیبان اعم از داخلی و خارجی همراه بود(12)

حکومت علویان طبرستان نیز با دعوت مردم طبرستان از "حسن بن زید" ملقب به "داعی کبیر" آغاز شد. در سال ۲۵۰ق از ری به آنجا رفته و از مردم بیعت گرفت و پس از شکست عامل "طاهریان" وارد آمل شد. حکومت 20ساله "داعی کبیر" همیشه با جنگ و گریز همراه بود اما او توانست در نامه‎هایی به مردم مناطق مختلف شمال ایران شمار زیادی را که تا آن دوره اسلام را نپذیرفته بودند، به اسلام شیعی دعوت نماید.

در نامه‎های او همواره بر شعائر شیعی، تفضیل حضرت علی(علیه السلام) بر دیگر صحابه، نقد شدید جبرگرایی، تشبیه و تجسیم تأکید شده است(14) پس از او نیز برادرش "محمد بن زید" به حکومت رسید و پس از مدتی "ناصر اطروش" این حکومت را ادامه داد.(15)
این دو حکومت در ایران و یمن از طرفی رابطه بین این دو ملت را رقم زدند و از طرف دیگر از آنجا که هر دو شیعه زیدیه بودند درخت تنومند علاقه به اهل بیت که در این دو ملت از قبل به وجود آمده بود بار دیگر آب یاری و تیمار نمودند.

البته ایرانیان به دلایلی از جمله حضور امام رضا(علیه السلام) در ایران، و هجرت اشعریان به قم که به شیعه امامیه گرایش پیدا کردند و این مذهب اکثر ایران را فرا گرفت.
بنا براین هر دو کشور به دلیل حضور ائمه
(علیهم السلام) و دوستدارانشان و نیز ارتباطات تاریخی به اهل بیت گرایش پیدا کرده و هر دو کشور مذهب شیعه را به عنوان مذهب انتخاب کردند اگر چه یمن بیشتر زیدی مذهب و ایران بیشتر امامی مذهب هستند.


منابع:

1. ابن سعد، الطبقات ‏الكبرى،ج‏۱،ص۲۵۷
2. طبری، تاريخ،ج‏3،ص:132ابن عبدالبر،الاستيعاب،ج‏3،ص:112
3. تاریخ شیعه، ترجمۀ سید محمد باقر حجتی، ص۲۰۱.
4. ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، ترجمهٔ محمود مهدوی دامغانی، ص۲۹۱. ۳۴۵.
5. یعقوبی، ج2، ص183
6. ثقفی کوفی، الغارات، ترجمه، ص48

7. ابن اثیر، أسدالغابة،پیشین، ج‏۱،ص:۱۹۵
8. طبری، تاريخ،ج‏3،ص:132ابن عبدالبر،الاستيعاب،ج‏3،ص:111
9. یزدانی احمدآبادی، علی؛ تحول و تطور دولت زیدیه یمن، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ص82-90
10. هارونی، یحیی بن حسین؛ الافادة فی تاریخ ائمة الزیدیة، تحقیق محمد یحیی سالم عزان، یمن: دار الحکمة الیمانیه، الطبعة الاولی، 1417هـ ق/1996 م، ص136.
12. یزدانی احمدآبادی، علی، پیشین، ص77-117.
13. موسوی نژاد، علی، آشنایی با زیدیه، فصل نامه هفت آسمان، شماره 11، ص92
14. مهدی فرمانیان، سید علی موسوی نژاد، زیدیه تاریخ و عقاید، ص ۶۷.
15. رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۵۱ و ۳۴۵.

موضوع قفل شده است