نقد و بررسی اشکال راسل بر برهان امکان و وجوب

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد و بررسی اشکال راسل بر برهان امکان و وجوب

با سلام خدمت همه کاربران گرامی
یکی از برهان های قوی و کارا در بحث اثبات وجود خدا برهان امکان و وجوب است. در مقابل این برهان اشکالات متعددی مطرح شده است که قابل بحث و جواب است .
به نظر می رسد اگر برهان امکان و وجوب در جای خود قرار بگیرد و به درستی تقریر شود از اشکال ها به راحت می توان پاسخ داد و مهم این است که جایگاه این برهان مشخص شده و به درستی تقریر گردد.

اشکال های متعددی در صفحه های اینترنتی و کتاب های ترجمه فارسی برای این برهان مطرح شده و پاسخ گفته شده اند اما یکی از اشکال هایی که در برابر این برهان مطرح شده است و کمتر به آن پاسخ گفته شده است اشکال های راسل بر برهان امکان و وجوب است راسل با الهام از کانت به بیان فلسفه تحلیلی پرداخت و اشکالاتی را از این رهگذر بر براهین اثبات خدا مطرح کرده است.

در ادامه به تقریر شبهه و جواب آن خواهیم پرداخت
در طول بحث از نظریات دوستان هم انشا الله استفاده خواهیم کرد.

با سلام و عرض ادب
راسل به عنوان فیسوف فلسفه تحلیلی یک فیلسوف خدا ناباور بود که با نوشتن کتاب«چرا من مسیحی نیستم» ادله خود را بر عدم وجود خدا یا به عبارت بهتر ناکارایی ادله اثبات وجود خدا بیان کرد. وی دارای دو نظریه مشهور در این باب است که یکی به عنوان قوری سماوی مشهور است و دیگری به بیان این مطلب می پردازد که : « اگر همه چیز علت می خواهد خدا هم باید علت داشته باشد» که جواب این دو در جای خود بیان شده است.
راسل بر اساس فلسفه تحلیلی خود پایه های معرفتی بشر را نشانه گرفت که یکی از آنها مساله علیت است نمود آن در همان بحث علت داری علت العلل نمود پیدا می کند
راسل دو اشکال به برهان امکان و وجوب گرفته است :
1)در برهان امکان و وجوب پیشفرض شما این است که اگر هز جزئی از مجموعه یک صفتی داشته باشد باید کل آن مجموعه نیز آن صفت را داشته باشد. در حالی که این درست نیست مثلا اگر درختان یک جنگل ریشه داشته باشند این گونه نیست که جنگل هم ریشه داشته باشد. یا اگر هر انسانی بایست مادری داشته باشد آیا لاجرم کل بشریت هم یک مادر دارند؟
بنا بر این این که شما می گویید هر ممکن الوجود علت دارد پس همه ممکن ها باید علت واحد داشته باشند درست نیست.

جواب این است که:
باید دید این صفت آیا صفات ذات آن اجزاء است یا صفت ماهیت آن اجزاء . این که درخت ریشه دار باشد یا نه صفت ماهیت است و ماهیت کل با اجزاء متفاوت است اما اگر صفت ذات اجزاء شد این ذات در کل هم تسری پیدا کرده و صفت آن جزء صفت کل هم خواهد بود مثلا این که اجزاء ذاتشلان امکانی است وقتی مجموع هم شوند مجموعشان هم امکانی خواهد بود و نیازمند به علت