جمع بندی آینده ی روشن؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آینده ی روشن؟

با سلام خدمت تمامی مشاوران و اعضای سایت
خدمت شما عرض کنم که داستان من از این قراره؛
من حدود 10 ماه پیش به طریقی با دختری در اینستاگرام آشنا شدم.
یه مدت با هم حرف میزدیم و خلاصه هر روز حرفامون بیشتر میشد. (برای اینکه خسته نشید از جزئیات پرهیز میکنم ). آخر سر بهش گفتم بهش علاقه دارم و اینا و اوشون هم به من همچین بی علاقه نبود و دوستیمون جدی تر شد. خلاصه کم کم رومون باز شد و بهش زنگ زدم و با هم تلفنی حرف زدیم. این کارو چند وقت یه بار که دلمون تنگ میشد میکردیم.
راستش من از اولشم قصدم جدی بود و واقعا از ایشون خوشم اومد. نه یه علاقه از روی هوس بلکه علاقه به روح! ایشون چادری هستن و خونوادشون هم خونواده ی مذهبی هستن و خونواده ی ما هم مذهبی هستن. بیشتر با هم چت میکنیم و تا حالا فرصت پیش نیومده که من برم ایشونو ببینم. البته با مادرشون از تو فضای مجازی آشنا شدم و یه کم سوال و جواب کردیم. و مادرشون خبر داره که با من ارتباط دارن از تو دنیای مجازی. خلاصه الان دیگه از 24 ساعت شبانه روز من 6 ساعت خوابمو با ایشون حرف میزنم!
ولی هنوز به خونوادم چیزی نگفتم فقط به یه معلم قدیمیم راجبش گفتم که اون بنده خدا هم فک کرد از این عشقای خیابونیه و چندان جدی نگرفت. خلاصه تصمیم دارم به خونوادم بگم بزودی...
کار ندارم چون محصل هستم ولی مادرم یه خونه برای من کنار گذاشته تا اگه ازدواج کردم راحت باشم. از این لحاظ که خونواده ی اوشون مذهبی هستن قطعا مادرم مشکلی نخواهد داشت با ازدواج من.
فقط نمیدونم دقیقا کی برای ازدواج و خواستگاری و جدی کردن ماجرا مناسب تره؟؟
حالا شما نظرتون چیه با توجه به این شرایط میگید چیکار کنم؟!
من 18 سالمه و ایشونم 17 سالشه.. من یه برادر 13 ساله دارم ایشونم یه خواهر 7 ساله.
منم امسال کنکور ریاضی دادم و خداروشکر خوب هم بود و ایشون هم امسال کنکور تجربی دارن ولی درسشون همچین چنگی به دل نمیزنه یعنی اگه درگیر ازدواج و اینا بشن زیاد مهم نیس.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

HeartOfDarkness;828306 نوشت:
با سلام خدمت تمامی مشاوران و اعضای سایت
خدمت شما عرض کنم که داستان من از این قراره؛
من حدود 10 ماه پیش به طریقی با دختری در اینستاگرام آشنا شدم.
یه مدت با هم حرف میزدیم و خلاصه هر روز حرفامون بیشتر میشد. (برای اینکه خسته نشید از جزئیات پرهیز میکنم ). آخر سر بهش گفتم بهش علاقه دارم و اینا و اوشون هم به من همچین بی علاقه نبود و دوستیمون جدی تر شد. خلاصه کم کم رومون باز شد و بهش زنگ زدم و با هم تلفنی حرف زدیم. این کارو چند وقت یه بار که دلمون تنگ میشد میکردیم.
راستش من از اولشم قصدم جدی بود و واقعا از ایشون خوشم اومد. نه یه علاقه از روی هوس بلکه علاقه به روح! ایشون چادری هستن و خونوادشون هم خونواده ی مذهبی هستن و خونواده ی ما هم مذهبی هستن. بیشتر با هم چت میکنیم و تا حالا فرصت پیش نیومده که من برم ایشونو ببینم. البته با مادرشون از تو فضای مجازی آشنا شدم و یه کم سوال و جواب کردیم. و مادرشون خبر داره که با من ارتباط دارن از تو دنیای مجازی. خلاصه الان دیگه از 24 ساعت شبانه روز من 6 ساعت خوابمو با ایشون حرف میزنم!
ولی هنوز به خونوادم چیزی نگفتم فقط به یه معلم قدیمیم راجبش گفتم که اون بنده خدا هم فک کرد از این عشقای خیابونیه و چندان جدی نگرفت. خلاصه تصمیم دارم به خونوادم بگم بزودی...
کار ندارم چون محصل هستم ولی مادرم یه خونه برای من کنار گذاشته تا اگه ازدواج کردم راحت باشم. از این لحاظ که خونواده ی اوشون مذهبی هستن قطعا مادرم مشکلی نخواهد داشت با ازدواج من.
فقط نمیدونم دقیقا کی برای ازدواج و خواستگاری و جدی کردن ماجرا مناسب تره؟؟
حالا شما نظرتون چیه با توجه به این شرایط میگید چیکار کنم؟!
من 18 سالمه و ایشونم 17 سالشه.. من یه برادر 13 ساله دارم ایشونم یه خواهر 7 ساله.
منم امسال کنکور ریاضی دادم و خداروشکر خوب هم بود و ایشون هم امسال کنکور تجربی دارن ولی درسشون همچین چنگی به دل نمیزنه یعنی اگه درگیر ازدواج و اینا بشن زیاد مهم نیس.

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی و همه اسک دینی های عزیزچ

امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض میکنم راهگشای شما باشد
دوست عزیز ای کاش قبل از آنکه وارد شبکه های اجتماعی می شدید از مفاسد و گردابهای آن آگاه می شدید شما وارد ارتباطی شده اید که سبب وابستگی شده است و از سویی دیگر بدون در نظر گرفتن شرایط درست ازدواج و داشتن آن علاقمند شده اید.
ازدواج عرصه تصمیم گیری برای یک عمر زندگی است و سن شما یعنی نوجوانی عرصه تصمیمات احساسی و عجولانه و عشق و وابستگی های زودگذز و...می باشد افراد همچون شما که اسیر بازی رفاقت و دوستی و وابستگی و متاسفانه طلاق شده اند کم نیستند.پس برای انتخاب راه درست :
1 . ابتدا باید آگاهی ها و اطلاعات خود را در زمینه خود و ازدواج و ملاکهای انتخاب همسر بالا ببرید.
2 . ببینید آیا خود شما از پس این مسئولیت بر می آیید آیا از جهات مختلف فکری عاطفی اجتماعی اقتصادی و... به رشد متناسب با ازدواج دست یافته اید.
3 . چند کتاب در مورد ازدواج و خانواده خوانده اید؟
4 . چه مسئولیتهای سنگینی را تا بحال متحمل شده و انجام داده اید؟
5 . از تفاوتهای خانمها و آقایان چقدر اطلاع دارید و...؟
6 و. طرف مقابلتون چطور؟
در صورتی که ارزیابی خودتون از خودتون و طرف مقابل مثبت بود و آگاهی های و مهارتهای لازم را بدست آوردید (البته بسیار دقت نمایید که اسیر تصمیم گیری بعد از انتخاب نشوید چرا که شما الان طرف مقابل خود را انتخاب نموده اید و الان همه سوالات را به گونه ای پاسخ می دهید که منجر با ازدواج با همان فرد شود سعی نمایید اینگونه نباشد به سوالات به صورت واقع بینانه و بدون لحاظ علاقمندی خود پاسخ دهید که البته سخت می باشد) جهت ازدواج اقدام نمایید و برای اینکار می توانید از واسطه استفاده کنید.

و الا هر چه زودتر رابطه را قطع نمایید چرا که داشتن رابطه ضمن اینکه گناه است و موجب گناهان بیشتری می شود وابستگی را بیشتر کرده و عملکرد فردی و اجتماعی و تحصیلی هر دو طرف را به مخاطره می اندازد و فرصت برای ازدواج بهتر را از هردو سلب می نماید

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

موضوع قفل شده است