شورای علمی و شورای فقهی ما کجاست ؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شورای علمی و شورای فقهی ما کجاست ؟

با سلام
با توجه به گستردگی و توسعه موضوعات دینی و فقهی چرا در حوزه و شاید در دانشگاه هنوز محور فعالیتهای علمی افراد هستند نه شوراها ؟ چرا ما شورای علمی و فقهی یا نداریم یا خیلی کم ؟ آیا این روش فعالیت علمی و دینی پاسخگوی نیاز روز خواهد بود ؟
باتشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

محی الدین;826170 نوشت:
با سلام
با توجه به گستردگی و توسعه موضوعات دینی و فقهی چرا در حوزه و شاید در دانشگاه هنوز محور فعالیتهای علمی افراد هستند نه شوراها ؟ چرا ما شورای علمی و فقهی یا نداریم یا خیلی کم ؟ آیا این روش فعالیت علمی و دینی پاسخگوی نیاز روز خواهد بود ؟
باتشکر

سلام وعرض ادب
واقعا سوال بجا وخوبی است.
البته همانطور که اشاره کرده اید، کم وبیش این مساله وجود دارد. ومراکز فقهی هستند. ولی مشکل عمده این است که همین مراکز موجود هم هر کدام برای خود کار می کنند. وخیلی وقتها موازی کاری است. متاسفانه مشکل اصلی این است. که ما سامانه جامع اطلاعات علی الظاهر در هیچ چیزی نداریم.
مشکل بدتر اینکه تولیدات علمی ما عملی نمی شود. ونوعا بصورت کتاب وطرح وغیره زینت بخش کتابخانه ها هستند.
خلاصه کلام اینکه شوراهای علمی وفقهی وجود دارند، کم هم نیستند. ودر خود قم مراکز مختلف تحقیقاتی وجود دارند که یک بخش عمده کارشان مسائل فقهی است. یا آیت الله شاهرودی مرکزی وموسسه ای دارند که متمرکز در مسائل فقهی هستند. اما خروجی این مراکز در مدیریت کشور وامور مختلفی که مردم در گیر هستند دیده نمی شود. ومی شود گفت در حد همان تحقیقات علمی باقی می ماند.
البته بماند که متاسفانه مادرعلوم انسانی بطور کلی کار خاصی انجام نداده ایم. ومراکز علمی ودانشگاهی ما در این مسائل نوعا جیره خوار غرب هستند.

طاهر;826733 نوشت:
کارشناس بحث: استاد کریم

:-bd

محی الدین;826170 نوشت:
شورای علمی و شورای فقهی ما کجاست؟

کریم;826971 نوشت:
مشکل بدتر اینکه تولیدات علمی ما عملی نمی شود
سلام به هر دو برادر عزيز
نمي دانم چقدر با موضوع تاپيك مرتبط است ، اما در تاپيك ديگري من بحث "رابطه اخلاق و احكام" را مطرح كردم كه در نهايت و در پست زير ، جناب استاد "حافظ" هم دليل عدم تطابق احكام و اخلاق در برخي موارد را در همين درجا زدن فقه ديدند و اينكه فقه ما آنچنان كه بايد ، پويا نيست و توضيحات كاملي فرمودند. در لينك زير ، پست هاي شماره 139 و 140:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55564&p=826536&viewfull=1#post826536


نمي دانم تا كي مي خواهيم منفعل باشيم؟!

[="Tahoma"][="Navy"]

کریم;826971 نوشت:
سلام وعرض ادب
واقعا سوال بجا وخوبی است.
البته همانطور که اشاره کرده اید، کم وبیش این مساله وجود دارد. ومراکز فقهی هستند. ولی مشکل عمده این است که همین مراکز موجود هم هر کدام برای خود کار می کنند. وخیلی وقتها موازی کاری است. متاسفانه مشکل اصلی این است. که ما سامانه جامع اطلاعات علی الظاهر در هیچ چیزی نداریم.
مشکل بدتر اینکه تولیدات علمی ما عملی نمی شود. ونوعا بصورت کتاب وطرح وغیره زینت بخش کتابخانه ها هستند.
خلاصه کلام اینکه شوراهای علمی وفقهی وجود دارند، کم هم نیستند. ودر خود قم مراکز مختلف تحقیقاتی وجود دارند که یک بخش عمده کارشان مسائل فقهی است. یا آیت الله شاهرودی مرکزی وموسسه ای دارند که متمرکز در مسائل فقهی هستند. اما خروجی این مراکز در مدیریت کشور وامور مختلفی که مردم در گیر هستند دیده نمی شود. ومی شود گفت در حد همان تحقیقات علمی باقی می ماند.
البته بماند که متاسفانه مادرعلوم انسانی بطور کلی کار خاصی انجام نداده ایم. ومراکز علمی ودانشگاهی ما در این مسائل نوعا جیره خوار غرب هستند.

سلام
با تشکر از پاسخگویی شما
بله ما مراکز فقهی داریم اما شورای فقهی نه ( تا جایی که بنده اطلاع دارم)
مرکز فقهی محل بررسی و تحقیق بر روی مباحث فقهی بطور فردی است . کار گروهی تحقیقاتی فقهی هم بنده تا به حال ندیده ام
اما شورای فقهی قاعدتا باید از اساتید مسلم فقه و اصول برای بررسی مسائل مستحدثه باشد وگرنه مباحث طهارت و نماز و امثال آن دیگر نیاز به شورا ندارد و نظر شخصی مراجع هم مشکل گشاست
این مسائل روز و مستحدثه و تغییر و تحولات است که نیاز به پاسخ عالمانه جمعی دارد. اما چرا جمعی ؟
بنده چند وقت پیش با جوانی گفتگویی درباره گلد کوئیست داشتم . ایشان معتقد بود پاسخ فلان مرجع درباره این موضوع نشان دهنده عدم اطلاع درست و کافی ایشان است. بنده البته حرف ایشان را رد کردم ولی اگر ما یک شورای فقهی محکم و قوی داشتیم که به این موضوعات کارشناسانه می پرداخت و پاسخ می داد مطمئنا جامعه نگاه متفاوتی داشت.
به نظر بنده تشکیل شورای فقهی در حال حاضر ضروری است و نشانی از بروز بودن و نو بودن اندیشه ها در حوزه و دانشگاه است
امیدواریم بزودی شاهد تشکیل این شوراها باشیم
البته مرکز مدیریت حوزه قم نقش اساسی و مهمی در این مورد می تواند داشته باشد.
یا علیم[/]

محی الدین;827002 نوشت:
اگر ما یک شورای فقهی محکم و قوی داشتیم که به این موضوعات کارشناسانه می پرداخت و پاسخ می داد مطمئنا جامعه نگاه متفاوتی داشت
دقيقاً
شايد باورتان نشود ولي منِ كم سواد بارها تصميم گرفتم به حوزه بروم بلكه بتوانم تغييري ايجاد كنم
البته من از بيرون نشسته و يك نظري ميدهم. واقعاً نمي دانم يك نفر مي تواند تاثيرگذار باشد؟!

راهكار خود شما چيست برادر؟
فكر مي كنيد بشود با دوستان و اقوام حوزوي مشورت كرد و اين موضوع را با آنها مطرح كرد؟

[="Tahoma"][="Navy"]

Reza-D;827008 نوشت:
دقيقاً
شايد باورتان نشود ولي منِ كم سواد بارها تصميم گرفتم به حوزه بروم بلكه بتوانم تغييري ايجاد كنم
البته من از بيرون نشسته و يك نظري ميدهم. واقعاً نمي دانم يك نفر مي تواند تاثيرگذار باشد؟!

راهكار خود شما چيست برادر؟
فكر مي كنيد بشود با دوستان و اقوام حوزوي مشورت كرد و اين موضوع را با آنها مطرح كرد؟


سلام برادر
باید یک مطالبه عمومی در این مورد بوجود آید. چه بسا خود آقایان هم به ضرورت مساله واقفند اما سنتهای حاکم نمی گذارد اقدام کنند.
مطالبه عمومی هم اغلب باید از طریق رسانه ها مطرح شود.
البته رسانه ها چون محافظه کارند چندان امیدی به آنها نیست چرا که طرح این موضوع بطور غیر مستقیم بیانگر ناکافی یا ناکارامدی حوزه و دانشگاه است
خلاصه کار ساده نیست. البته این روزها برای هر امر مهم و گاهی غیر مهم کمپین راه می اندازند و امضا جمع می کنند که فکر می کنم تا حد زیادی موثر باشد.
یا علیم[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


Reza-D;826997 نوشت:
جناب استاد "حافظ" هم دليل عدم تطابق احكام و اخلاق در برخي موارد را در همين درجا زدن فقه ديدند

برادر گرامی در فقهی که قرآن این کتاب گویا و پویا و منور ظنی الدلاله!! باشد و حدیث که اساس اعتبار آن و اصل وجودی آن منوط به تایید قرآن کریم است(مثل حجیت داشتن سخن پیامبر و اهل بیت علیهم السلام و روایات متواتر عرضه احادیث بر کتاب و...) قطعی الدلاله چه انتظاری بیش از این میتوان داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!

چه زیبا فرمود علامه طباطبایی:«علوم حوزوی به گونه ای تنظیم شده اند که به هیچ وجه به قرآن احتیاج ندارند، به طوری که شخص متعلم می تواند تمام این علوم را از صرف، نحو، بیان، لغت، حدیث، رجال، درایه، فقه و اصول فرا گرفته و به آخر برسد و آنگاه متخصص در آنها بشود و ماهر شده در آنها اجتهاد کند ولی اساساً قرآن نخواند و جلدش را هم دست نزند!

در حقیقت برای قرآن جز تلاوت کردنش برای کسب ثواب و یا بازوبندی فرزندان که از حوادث روزگار حفظشان کند چیزی نمانده، اگر اهل عبرتی عبرت بگیر!»

المیزان (ترجمه فارسی 20 جلدی) ج5 ص 450


امام خمینی:
«مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز نقشی جز در گورستان ها و مجلس مردگان نداشته و ندارد!» وصیت نامه صفحه ۲.

به این منبع: http://ahdallah.blog.ir/tag/%D9%81%D...A7%D9%86%DB%8C

چرا اینگونه فرمودند؟ چون وقتی به فقه به تفسیر به حدیث و به سایر علوم اسلامی نگاه میشود یا مطالب رایج با قرآن فاصله دارد و خلاف قرآن است یا اساسا قران در ان نقشی ندارد یعنی از معارف قرآن در آن استفاده نشده است!(به جز مواردی که در علوم مختلف اسلامی وجود دارد)

مثلا بنده 2 نمونه از این مطالب فقهی خلاف قرآن را در 2 تاپیک زیر قرار داده ام:


نمونه ای از احکام مهجور قرآنی:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=55436&p=817743#post8177
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54872

که اگر دوستان نظری داشتند خوشحال میشوم بفرمایند!

Reza-D;826997 نوشت:
و اينكه فقه ما آنچنان كه بايد ، پويا نيست


توصیه میکنم این 2 کتاب را حتما بخوانید:

http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/quran-howzeh

http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/feghh-gooya

با تشکر

محی الدین;826170 نوشت:
با سلام
با توجه به گستردگی و توسعه موضوعات دینی و فقهی چرا در حوزه و شاید در دانشگاه هنوز محور فعالیتهای علمی افراد هستند نه شوراها ؟ چرا ما شورای علمی و فقهی یا نداریم یا خیلی کم ؟ آیا این روش فعالیت علمی و دینی پاسخگوی نیاز روز خواهد بود ؟
باتشکر

سلام
قطعا این روش جواب گو نیست طبعا با توجه به وسعت و عمق مسائل علمی معمولا گرایش در تحقیقات به سمت تحقیقات گروهی رفته یعنی اینقدر مطالب زیاده که یک نفر نمی تونه همه رو پوشش بده مگر با صرف وقت زیاد که عملا بازدهی میاد پایین
اما ریشه مشکل کجاست؟ بنده قبلا هم جایی گفتم منتهی خیلی استقبال نکردن
ببینید تا ما مراجع را نقد نکنیم وضعیت حوزه ما همین هست
مراجع تقلید به کسی از شیعیان پاسخ گو نیستند خوب عملکردشون رو چه کسی نظارت دارد؟ تا مراجع در شعار غیر معصوم و در عمل معصوم و غیر قابل نقد کردن باشن وضع همینه
مثالی عرض کنم تقسیم کار در بین مراجع نیست
موازی کاری داریم یهو چهار پنج مرجع کتاب می نویسند در مورد مهدویت همه را نگاه می کنی در مورد علل غیبت کاربرد امام غائب و .... نوشتند!
آیا این خدمت به اسلام هستش؟ یا هدر دادن وقت
الان بیش از 10 ها کتاب داریم در مورد حضرت علی(ع) بعد یک گروه نشستن (بیش از 200 نفر محقق) دانشنامه امام علی رو نوشتن فکر کنم 10 جلده
باز فردا یکی بلد میشه یک کتاب مینویسه که تکرار مباحث کتب قبلیه
چرا هماهنگی نیست؟ چون پاسخگویی نیست

مشکل بعدی مشکل اجتهاد فردی هستش یعنی بر فرض آقایان گروهی کار کنند وقتی بحث کردند هیچ کدام نتونست دیگری رو قانع کنه چی میشه؟
الان قمه زنی رو شما ببین سر این موضوع ساده یک نظر نداریم یکی میگه مستحبه یکی میگه حرامه الان شورا کنند چی میشه؟ هیچی
ما حتی یک نظام درست در حوزه نداریم ببینیم مراجع چطور انتخاب میشن شما الان یک جستجو کنید در گوگل بیش از 30 فقیه قسمت پاسخگویی و استفتائات دارن در سایتشون
این مشکلات مرجع اینگلیسی و اینها هم بخشی واسه اینه که نظام انتخاب مرجع دقیق مطرح نشده
یک زمانی فکر کنم حوزه قم اومد لیست داد که مثلا این 6 نفر مرجع هستن سوال کردن از آقای سیستانی ایشون گفت حرف حوزه قم حجت نیست خود مکلف باید انتخاب کنه (نقل به مضمون) با همون روش سنتی پرسش از دو فقیه

در کل حرفم اینه:
1- بر مرجعیت نظارت بشه و مراجع پاسخگو باشن
2- مرجعیت هماهنگ باشن و تقسیم کار دقیق و با برنامه باشه
3- یک شورا مثل مسیحیان کاتولیک تشکیل بشه سیاست گذاری و هدف گذاری های جهان تشیع رو انجام بده(الان سیاست گذاری جهان تشیع با کیه؟ با حکومت جمهوری اسلامی؟ یک عده سیاست مدار؟ کی؟)
4- بعد رای شورای اصلی حتی مراجعی که نظرشون متفاوته نظر اکثریت رو بپذیرن

مباحثم یک مقداری شاید ناپخته باشه اما اصلش به نظرم صحیحه

جوجه اردک زشت;827360 نوشت:
یک زمانی فکر کنم حوزه قم اومد لیست داد که مثلا این 6 نفر مرجع هستن سوال کردن از آقای سیستانی ایشون گفت حرف حوزه قم حجت نیست خود مکلف باید انتخاب کنه (نقل به مضمون) با همون روش سنتی پرسش از دو فقیه

خودشون نبودن توی لیست!! با این که نماز آقای خوئی رو خودش خونده بود

[="Tahoma"][="Navy"]

رضا ثقلین;827216 نوشت:
چرا اینگونه فرمودند؟ چون وقتی به فقه به تفسیر به حدیث و به سایر علوم اسلامی نگاه میشود یا مطالب رایج با قرآن فاصله دارد و خلاف قرآن است یا اساسا قران در ان نقشی ندارد یعنی از معارف قرآن در آن استفاده نشده است!(به جز مواردی که در علوم مختلف اسلامی وجود دارد)

سلام
درست است که به قرآن به اندازه لازم و کافی در حوزه توجه نشده است اما بحث در این است که اگر توجه و استفاده ای باشد چرا باید فقط جنبه شخصی داشته باشد؟ چرا امثال تفسیر نمونه که حاصل یک کار جمعی است باید در حوزه کم باشد؟ کارهای جمعی فعالیتهای شورایی علمی
یا علیم[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

جوجه اردک زشت;827360 نوشت:
شکل بعدی مشکل اجتهاد فردی هستش یعنی بر فرض آقایان گروهی کار کنند وقتی بحث کردند هیچ کدام نتونست دیگری رو قانع کنه چی میشه؟
الان قمه زنی رو شما ببین سر این موضوع ساده یک نظر نداریم یکی میگه مستحبه یکی میگه حرامه الان شورا کنند چی میشه؟ هیچی
ما حتی یک نظام درست در حوزه نداریم ببینیم مراجع چطور انتخاب میشن شما الان یک جستجو کنید در گوگل بیش از 30 فقیه قسمت پاسخگویی و استفتائات دارن در سایتشون
این مشکلات مرجع اینگلیسی و اینها هم بخشی واسه اینه که نظام انتخاب مرجع دقیق مطرح نشده
یک زمانی فکر کنم حوزه قم اومد لیست داد که مثلا این 6 نفر مرجع هستن سوال کردن از آقای سیستانی ایشون گفت حرف حوزه قم حجت نیست خود مکلف باید انتخاب کنه (نقل به مضمون) با همون روش سنتی پرسش از دو فقیه

سلام
مطمئنا حوزه به نظام کاراتری نیاز دارد . به نظر بنده مدیریت حوزه قم نقش مهمتری داره. مراجع محترم هم کار خودشان را بکنند. اگر با برنامه مرکز هماهنگ شدند که چه بهتر و الا نباید کار زمین بمونه. شورای فقهی که کارش رسیدگی به مسائل مستحدثه بصورت کارشناسی و جمعی است یک ضرورت است.
اما بحث ساماندهی علمی به چیزی فراتر از اقدام حوزه مربوطه هرچند حوزه هم میتونه یک هدایتگری داشته باشه.
یا علیم[/]

بسمه الله تعالی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما

محی الدین;827598 نوشت:
اما بحث در این است که اگر توجه و استفاده ای باشد چرا باید فقط جنبه شخصی داشته باشد؟ چرا امثال تفسیر نمونه که حاصل یک کار جمعی است باید در حوزه کم باشد؟ کارهای جمعی فعالیتهای شورایی علمی

البته بهتر است جناب رضا ثقلین پاسخ شما را بدهند اما بنده هم نکاتی به نظرم رسید که خدمتتان عرض میکنم:

1-چرا کم است؟ چون همانطور که جناب رضا ثقلین از علامه طباطبایی نقل کردند قرآن در حوزه جایی ندارد!!! وقتی جایی ندارد معلوم است که حتی اشخاص تفسیر ننویسند چه رسد به کار گروهی!!! این واضح است!

2-بر فرض هم نوشته شود چه کارایی دارد؟؟؟ وقتی در فقه در اصول فقه در فلسفه در کلام در حدیث و سایر علوم قرآن عملا نقشی ندارد از معارف آن استفاده نمیشود و فقط یک ظاهر است دیگر نوشتن تفسیر و کار گروهی چه ارزشی دارد؟؟؟؟؟! اصلا 100 تا تفسیر هر کدام 100 جلد خوب ثم ماذا؟؟؟! فقط میشود یک کتاب و یک سری به به و چه چه و نهایت تقدیر و چاپ و خلاص!!! برو در کتابخانه!!

3-شما میفرمایید کار شخصی چند نفر در طول تاریخ شیعه تفسیر قرآن نوشتند؟؟؟؟؟؟ تا قبل از علامه طباطبایی آیا تعداد تفاسیر شیعه به 10 تا میرسد؟؟؟؟؟!! این علامه طباطبایی بودند که با فدا کردن خود و گذشتن از جنبه های فقاهتی و مرجعیت و دفتر و دستک و مقلد عمرشان را گذاشتند و تفسیر المیزان نوشتند!!(و خدا میداند چه سختی ها و مشقات مالی و اجتماعی و شخصی را تحمل کردند) حالا بنگرید پس از علامه چند تفسیر از سوی شاگردان علامه و سایر علما نوشته شده!
تعداد تفاسیری که بعد از علامه در شیعه نوشته شده بیشتر از تعداد تفاسیری که از زمان غیبت کبری تا زمان علامه طباطبایی نوشته شده!!!!!

«مرحوم آية الله شيخ مرتضى مطهّرى از قول حضرت آية الله حاج سيّد رضى شيرازى دامت بركاته براى حقير نقل نمود كه: در يكى از سفرهاى اخير به عتبات عاليات به يكى از مراجع عظام مشهور و معروف گفتم: چرا شما درس تفسير را در حوزه شروع نمى‌كنيد؟! گفت: با موقعيّت و وضعيّت فعلى ما امكان ندارد. من گفتم: چرا براى علّامه طباطبائى امكان داشت كه در حوزه علميّه قم آنرا رسمى نمود؟! گفت: او تَضحيه كرد! (خود را فدا نمود.) » روح مجرّدتعليقه ص ۱۰۷

به این منبع: http://nooremojarrad.com/%D8%AF%D8%A...7_%D9%87%D8%A7

با تشکر

[="Tahoma"][="Navy"]

قرآن حکیم;827874 نوشت:
البته بهتر است جناب رضا ثقلین پاسخ شما را بدهند اما بنده هم نکاتی به نظرم رسید که خدمتتان عرض میکنم:

1-چرا کم است؟ چون همانطور که جناب رضا ثقلین از علامه طباطبایی نقل کردند قرآن در حوزه جایی ندارد!!! وقتی جایی ندارد معلوم است که حتی اشخاص تفسیر ننویسند چه رسد به کار گروهی!!! این واضح است!

2-بر فرض هم نوشته شود چه کارایی دارد؟؟؟ وقتی در فقه در اصول فقه در فلسفه در کلام در حدیث و سایر علوم قرآن عملا نقشی ندارد از معارف آن استفاده نمیشود و فقط یک ظاهر است دیگر نوشتن تفسیر و کار گروهی چه ارزشی دارد؟؟؟؟؟! اصلا 100 تا تفسیر هر کدام 100 جلد خوب ثم ماذا؟؟؟! فقط میشود یک کتاب و یک سری به به و چه چه و نهایت تقدیر و چاپ و خلاص!!! برو در کتابخانه!!

3-شما میفرمایید کار شخصی چند نفر در طول تاریخ شیعه تفسیر قرآن نوشتند؟؟؟؟؟؟ تا قبل از علامه طباطبایی آیا تعداد تفاسیر شیعه به 10 تا میرسد؟؟؟؟؟!! این علامه طباطبایی بودند که با فدا کردن خود و گذشتن از جنبه های فقاهتی و مرجعیت و دفتر و دستک و مقلد عمرشان را گذاشتند و تفسیر المیزان نوشتند!!(و خدا میداند چه سختی ها و مشقات مالی و اجتماعی و شخصی را تحمل کردند) حالا بنگرید پس از علامه چند تفسیر از سوی شاگردان علامه و سایر علما نوشته شده!
تعداد تفاسیری که بعد از علامه در شیعه نوشته شده بیشتر از تعداد تفاسیری که از زمان غیبت کبری تا زمان علامه طباطبایی نوشته شده!!!!!

«مرحوم آية الله شيخ مرتضى مطهّرى از قول حضرت آية الله حاج سيّد رضى شيرازى دامت بركاته براى حقير نقل نمود كه: در يكى از سفرهاى اخير به عتبات عاليات به يكى از مراجع عظام مشهور و معروف گفتم: چرا شما درس تفسير را در حوزه شروع نمى‌كنيد؟! گفت: با موقعيّت و وضعيّت فعلى ما امكان ندارد. من گفتم: چرا براى علّامه طباطبائى امكان داشت كه در حوزه علميّه قم آنرا رسمى نمود؟! گفت: او تَضحيه كرد! (خود را فدا نمود.) » روح مجرّدتعليقه ص ۱۰۷

به این منبع: http://nooremojarrad.com/%D8%AF%D8%A...7_%D9%87%D8%A7


سلام برادر
هرچند در باب تفسیر سخنان شما درست است اما بحث ما فقط سر تفسیر نیست اگر بنده به تفسیر نمونه هم اشاره کردم از باب مثال بود
بنده فکر می کنم ما از فرهنگ تعاون علمی دور هستیم
فکر می کنیم تعاون فقط در امور مادی است در حالیکه تعاون در امور معنوی و علمی بسیار ارزشمندتر و ثمربخش تر است. این روحیه فردی میراث بدی است. اعتماد به دیگران و پذیرفتن اندک اختلاف نظر نشانه کرامت و سعه صدر علمی ماست که متاسفانه کم است.
امیدواریم این امر محقق گردد و خود حوزه پایه گذار این حرکت مبارک باشد.
یا علیم[/]

بسمه الله تعالی

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما


محی الدین;828054 نوشت:
فکر می کنیم تعاون فقط در امور مادی است در حالیکه تعاون در امور معنوی و علمی بسیار ارزشمندتر و ثمربخش تر است. این روحیه فردی میراث بدی است. اعتماد به دیگران و پذیرفتن اندک اختلاف نظر نشانه کرامت و سعه صدر علمی ماست که متاسفانه کم است.
امیدواریم این امر محقق گردد و خود حوزه پایه گذار این حرکت مبارک باشد.

بله درست میفرمایید تعاون در معنویات و علم بسیار ارزشمند تر است اما دقت بفرمایید این کار در حوزه قم بسیار سخت و در حد محال است چرا؟ چون تا زمانی که مرجعیت در یک یا چند نفر محدود جمع نشود قدرت و تمرکز علمی در یک جا جمع نشود سرمایه مالی و زمانی متمرکز نشود عملا کار به سختی پیش میرود!!

مثلا یک مرکز قوی مثل آنچه در دار لجنه عربستان سعودی یا الازهر مصر است اگر در قم باشد بسیار بهتر و کار ساز تر از 10 ها موسسه تحقیقاتی است که عملا بازدهی اندکی دارند!!

مثلا در قم یک مرکز بزرگی است نزدیک حرم به نام مرکز فقهی ائمه اطهار با همت حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) ساخته شده تلاش و تکاپو دارد در فقه اما چه فایده! چون آخر نتیجه آن است که مراجع هر کدام نظر خود را میگویند و مقلدین هم از نظر مرجع خود تبعیت میکنند!! باید تمام حوزه جمع شود در یک مرکز فقهی مجهز بزرگ و پر امکانات! در هر کداماز علوم مختلف همین طور باید باشد مثلا یک مرکز تفسیر قران در قرآن حرف آخر و نهایی نظریات علما شیعه را بزند همین طور در حدیث در کلام در فلسفه و...

با تشکر

Reza-D;826997 نوشت:
سلام به هر دو برادر عزيز
نمي دانم چقدر با موضوع تاپيك مرتبط است ، اما در تاپيك ديگري من بحث "رابطه اخلاق و احكام" را مطرح كردم كه در نهايت و در پست زير ، جناب استاد "حافظ" هم دليل عدم تطابق احكام و اخلاق در برخي موارد را در همين درجا زدن فقه ديدند و اينكه فقه ما آنچنان كه بايد ، پويا نيست و توضيحات كاملي فرمودند. در لينك زير ، پست هاي شماره 139 و 140

سلام وعرض ادب
البته در بحث علمی نباید اصطلاحات علوم قاطی شود. علم فقه واخلاق هر کدام برای خود مبانی دارند. وجناب استاد حافظ بخوبی به آن اشاره کرده اند. لذا با توجه به تفاوت اصطلاحات در علوم وتفاوت تعریف از واجب ومستحب وحکمت آن در فقه واخلاق تضادی پیش نمی آید.

محی الدین;827002 نوشت:
بله ما مراکز فقهی داریم اما شورای فقهی نه ( تا جایی که بنده اطلاع دارم)
مرکز فقهی محل بررسی و تحقیق بر روی مباحث فقهی بطور فردی است . کار گروهی تحقیقاتی فقهی هم بنده تا به حال ندیده ام
اما شورای فقهی قاعدتا باید از اساتید مسلم فقه و اصول برای بررسی مسائل مستحدثه باشد وگرنه مباحث طهارت و نماز و امثال آن دیگر نیاز به شورا ندارد و نظر شخصی مراجع هم مشکل گشاست

آنچیزی که مد نظر شماست. همان لجنه وگارگروه استفتاء می باشد. که لازمه اش جمع شدن مراجع وبحث ورسیدن به یک نظر واحد است. وچنین چیزی در حوزه ما وجود ندارد. هرچند همانطور که اشاره شد. بحث های فقهی مخصوصادر درسهای مراجع بزرگوار زیاد وجود دارد.
با توجه به اینکه در فقه ومبنای ما هرکس موظف به تقلید از مرجع خود می باشد. لذا برای مکلف مشکلی پیش نمی آید. وباید مد نظر داشته باشیم که در موارد اختلاف فقهی در واقع مبنای مراجع واهل اجتهاد با هم تفاوت دارد. این مساله هم با بحث علمی حل نمی شود. چون این مباحث علمی به قدر کافی وجود دارد. لذا شورای فقهی به این معنی که در امور مختلف مراجع به یک نظر واحد برسند. تقریبا شدنی نیست.

قرآن حکیم;828166 نوشت:
مثلا یک مرکز قوی مثل آنچه در دار لجنه عربستان سعودی یا الازهر مصر است اگر در قم باشد بسیار بهتر و کار ساز تر از 10 ها موسسه تحقیقاتی است که عملا بازدهی اندکی دارند!!

باید مد نظر داشته باشیم که در بین اهل سنت اجتهاد وجود ندارد. وآنها همان فقه آباء واجداد خود را دارند. ودارالإفتاء هم برای پیدا کردن حکم درمورد امور مستحدثه بر اساس همان فقه احمد حنبل می باشد. اما فقه شیعه اینطور نیست. بلکه اجتهاد وتغییر دیدگاه همیشه در آن جریان داشته است.
در فقه شیعه شخص یاباید مجتهد باشد. ویا طبق نظر مرجع خود عمل می کند. وخود همین مساله باعث می شود. فقه شیعه همیشه پویا ودر حل تحول باشد. ودر مورد امور مستحدثه زودتر نظر دهد. ولی نباشد انتظار داشته باشیم که همه مراجع بر سر یک جکم حتما اتفاق نظر داشته باشند. چون آنوقت اجتهاد دیگر معنایی ندارد.

اینکه بر فرض مثال مرجع تقلیدی اطلاع کافی از یک مسئله نداشته باشد
دلیل کافی برای شورای فقهی نیست

اگر دو مرجع تقلید با اطلاع کافی از موضوع دو حکم متفاوت صادر کنند
در این صورت شورای فقهی برای صدور حکم مناسب نیست
ولی برای جمع آوری اطلاعات مناسب هست

شورای فقهی:
بصورت کلی شورای فقهی بین بزرگان ومراجع که بزرگان فقه واصول حوزه علمیه هستند خیلی خوب است. اما باید توجه داشت که شورای فقهی مد نظر در اینجاب با شورای فقهی عربستان واهل سنت زمین تا آسمان فرق می کند. چون مبانی فقهی دو گروه متفاوت است. که قبلا توضیح داده شد.
اما برای تقریب وآشنایی از مبانی یکدیگر وتبادل افکار خیلی خوب است، وچه بسا موجب اتفاق نظر در مساله یا مبنای فقهی خاصی شود.
البته رهبر بزرگوار انقلاب چنین برنامه ای دارند، که هر هفته برگزار می شود. وفقهای شورای نگهبان، رئیس قوه قضائیه وبرخی فقهای دیگر در آن شرکت می کنند. واکثر این افراد خود تدریس خارج فقه واصول دارند.

[="Tahoma"][="Navy"]

کریم;828762 نوشت:
نچیزی که مد نظر شماست. همان لجنه وگارگروه استفتاء می باشد. که لازمه اش جمع شدن مراجع وبحث ورسیدن به یک نظر واحد است. وچنین چیزی در حوزه ما وجود ندارد. هرچند همانطور که اشاره شد. بحث های فقهی مخصوصادر درسهای مراجع بزرگوار زیاد وجود دارد.
با توجه به اینکه در فقه ومبنای ما هرکس موظف به تقلید از مرجع خود می باشد. لذا برای مکلف مشکلی پیش نمی آید. وباید مد نظر داشته باشیم که در موارد اختلاف فقهی در واقع مبنای مراجع واهل اجتهاد با هم تفاوت دارد. این مساله هم با بحث علمی حل نمی شود. چون این مباحث علمی به قدر کافی وجود دارد. لذا شورای فقهی به این معنی که در امور مختلف مراجع به یک نظر واحد برسند. تقریبا شدنی نیست.

سلام
اگر تکلیف فقه فقط رفع حیرت شخص مکلفین بود این مطلب تا اندازه ای قابل قبول بود اما ظاهرا الان شیعه حکومت دینی دارد مسائل اجتماعی ملی و بین المللی دارد بلکه شرایط حدیدی برای خیلی از مسائل فردی دارد آیا می توان به همین اندازه اکتفا کرد؟
یا علیم[/]

محی الدین;832144 نوشت:
سلام
اگر تکلیف فقه فقط رفع حیرت شخص مکلفین بود این مطلب تا اندازه ای قابل قبول بود اما ظاهرا الان شیعه حکومت دینی دارد مسائل اجتماعی ملی و بین المللی دارد بلکه شرایط حدیدی برای خیلی از مسائل فردی دارد آیا می توان به همین اندازه اکتفا کرد؟
یا علیم

سلام وعرض ادب
فرمایش شما متین ودرست است. البته نه به این معنی که همه مراجع به دیدگاه واحد برسند. ولی چیزی که واقعا لازم است. مخصوصا در امور مستحدثه مثل مسائل واحکام بانک وموسیقی که شناخت موضوعات هم در بیان فتوا مهم است. خیلی ضرورت دارد که بین خود مراجع ویا اصحاب استفتاء آنها مباحثاتی وجود داشته باشد. وخود این مباحثات می تواند در فهم دقیق مساله ورسیدن به نظری واحد ویا مشخص که مساله مخصوصا در موسیقی گنگ نماند.
وهمچنین در اموری مثل رؤیت هلال که چند سالی است معضلی شده است. چقدر خوب است که مراجع محترم مثل کاری که حضرت آقا در تشکیل ستاد استهلال انجام داده اند. انجمنی تشکیل دهند. ویا نمایندگانی در این ستاد داشته باشند. واز یک مرجع که همان حکومت ورهبری باشد. این قضیه بیان گردد. تا دستاویزی برای دشمنان وفرصت طلبان هم نباشد.
موضوع قفل شده است