از هم خسته شدیم! طلاق عاطفی

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از هم خسته شدیم! طلاق عاطفی

سلام
چند سال از ازدواجمون می گذره هر دومون مذهبی هستیم ؛ اون بیشتر؛ ولی پدرمون در اومده از بس اختلاف نظر داریم ، هزارتا کتاب خوندیم و پیش مشاوره رفتیم ولی
انگار برای هم دیگه ساخته نشدیم!

بجز مذهب و مسایل مذهبی تو هیچ چیزی تفاهم نداریم

اگه من گرمم میشه اون سردشه! تو زمستون سر بخاری و تو تابستون سر کولر که روشن باشه یا خاموش اختلاف داریم ، سر بیرون رفتن از خونه ، سر مسافرت ، سر خرید ، سر تعریف و تمجید از کسی و...

نگه لجبازی باشه ! اصلا

برای هم دیگه کاملا احترام میزاریم ، ولی مزاج هامون 180 درجه با هم فرق می کنه

من غذای ترش بدنم می طلبه اون شیرین ، من خواب زیاد اون کم ؛ من برون گرا اون درون گرا (بعد هر مهمونی بحث داریم) و هزار مورد این طوری

صد هزار بار از هم عذر خواهی کردیم و به زندگی ادامه دادیم

چقدر به هر دومون سخت می گذره! ثانیه به ثانیه مراقبیم که هم دیگه رو ناراحت نکنیم

فقط هم دیگه رو تحمل می کنیم

نمی دونم تا کجا این کوتاه اومدن دو طرفه ادامه پیدا می کنه

چون مذهبی هستیم اصلا به طلاق فکر نمی کنیم یعنی یکی از بیرون به ما نگاه می کنه به فکرشم خطور نمی کنه که ما مشکل داشته باشیم! واقعا هم از دل و جون هم دیگه رو دوست داریم

ولی این اختلافات ریشه ای هر دومون رو خسته کرده

شاید از طرف شما کمکی به ما نرسه ولی تجربه ای میشه که جوونا بیشتر دقت کنند حتما قبل ازدواج مزاج شناسی برن و جز به جز خصوصیات خودشون رو تو خواستگاری مطرح کنند و یه نکته مهم دنبال این نباشند که طرف رو تغییر بدن و همون طور که هست اگه می تونن بپذیرند و گرنه برن دنبال کسی دیگه

واقعا خودشون باشن و نقش بازی نکنن


برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام عليكم
ممنون از اعتماد شما بزرگوار به اين مركز
لطف كنيد
سن و تحصيلات شما و شوهرتان؟
نحوه آشنايي؟
آيا شما يا شوهرتان مشكلات جسمي يا ذهني مانند افسردگي يا وسواس و...داشته ايد يا داريد؟
گزارشي از جلسات مشاوره اي كه رفته ايد را بفرماييد
كجا رفتيد؟ چند جلسه بود؟
چه تكنيك هايي اجرا كرديد؟
در منزل چه تمرين هايي داشتيد؟
آيا همسرتان نيز اعتقاد دارد اين قدر تفاوت و اختلاف بين شما هست؟
[/]

حامی;828422 نوشت:
سلام عليكم
ممنون از اعتماد شما بزرگوار به اين مركز
لطف كنيد
سن و تحصيلات شما و شوهرتان؟
نحوه آشنايي؟
آيا شما يا شوهرتان مشكلات جسمي يا ذهني مانند افسردگي يا وسواس و...داشته ايد يا داريد؟
گزارشي از جلسات مشاوره اي كه رفته ايد را بفرماييد
كجا رفتيد؟ چند جلسه بود؟
چه تكنيك هايي اجرا كرديد؟
در منزل چه تمرين هايي داشتيد؟
آيا همسرتان نيز اعتقاد دارد اين قدر تفاوت و اختلاف بين شما هست؟

سلام

ببخشید دیر جواب میدم درگیر بودم!
هر دومون لیسانسه هستیم

من با خواهر شوهرم تو دوران دبیرستان آشنا بودیم و ایشون معرفی کردن و...

مشکلات جسمی نداریم ، من تو دوران مجردی وسواس داشتم الان خیلی کم شده ، ولی دارم

مشاوره هایی که رفتیم ماه حصلش این بوده که تکنیک های گفتگو رو به ما یاد داده و این که هم دیگه رو به همین شکل بپذیریم و برای شخصیت هم احترام قائل باشیم چرا که هیچ دو انسانی مثل هم نیستند و...

تکنیک و تمرینی که داشتیم روی گفتگو بود مثلا این که ده دیقه من صحبت کنم ده دیقه شوهرم یه خودکار و کاعذ داشته باشیم اگه بین حرف هر کدوم چیزی یادمون اومد سعی کنیم صحبت اون یکی رو قطع نکنیم و...
متاسفانه من تو این نوع برخورد موفق نیستم و تا اندازه ای از صبر زیاد شوهرم عصبی میشم ! البته الان خیلی حرف زدنمون کمتر شده

بله کاملا قبول داره ولی اعتقاد داره درست میشه
ولی من از این قضیه خسته ام و اصلا حوصله بحث و جدل ندارم اونم این طوره
نود درصد حرفامون رو می خوریم !

چون مذهبی هستیم اصلا به طلاق فکر نمی کنیم

با سلام و احترام

ببینید مذهب طلاق را چه می داند؟
طلاق واجب، طلاق مکروه، طلاق مستحب

شما از کجا میدانید طلاق گرفتن برای شما مستحب نیست؟
البته شاید طلاق همیشه مکروه باشد
ولی روی این موضوع فکر کنید و پرس و جو

چون به خاطر مذهب کنار هم مانده اید در صورتی که احتمال دارد مذهب خیر شما را در طلاق بداند.

مریم صبائی;828515 نوشت:
سلام

ببخشید دیر جواب میدم درگیر بودم!
هر دومون لیسانسه هستیم

من با خواهر شوهرم تو دوران دبیرستان آشنا بودیم و ایشون معرفی کردن و...

مشکلات جسمی نداریم ، من تو دوران مجردی وسواس داشتم الان خیلی کم شده ، ولی دارم

مشاوره هایی که رفتیم ماه حصلش این بوده که تکنیک های گفتگو رو به ما یاد داده و این که هم دیگه رو به همین شکل بپذیریم و برای شخصیت هم احترام قائل باشیم چرا که هیچ دو انسانی مثل هم نیستند و...

تکنیک و تمرینی که داشتیم روی گفتگو بود مثلا این که ده دیقه من صحبت کنم ده دیقه شوهرم یه خودکار و کاعذ داشته باشیم اگه بین حرف هر کدوم چیزی یادمون اومد سعی کنیم صحبت اون یکی رو قطع نکنیم و...
متاسفانه من تو این نوع برخورد موفق نیستم و تا اندازه ای از صبر زیاد شوهرم عصبی میشم ! البته الان خیلی حرف زدنمون کمتر شده

بله کاملا قبول داره ولی اعتقاد داره درست میشه
ولی من از این قضیه خسته ام و اصلا حوصله بحث و جدل ندارم اونم این طوره
نود درصد حرفامون رو می خوریم !

سلام
نزد مشاوره خانواده رفتيد؟ يا مذهبي؟
چند جلسه رفتيد؟
فقط همين تكنيك را آموزش داد؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;828700 نوشت:
سلام
نزد مشاوره خانواده رفتيد؟ يا مذهبي؟
چند جلسه رفتيد؟
فقط همين تكنيك را آموزش داد؟

مریم صبائی;825910 نوشت:
سلام
چند سال از ازدواجمون می گذره هر دومون مذهبی هستیم ؛ اون بیشتر؛ ولی پدرمون در اومده از بس اختلاف نظر داریم ، هزارتا کتاب خوندیم و پیش مشاوره رفتیم ولی انگار برای هم دیگه ساخته نشدیم!
بجز مذهب و مسایل مذهبی تو هیچ چیزی تفاهم نداریم
اگه من گرمم میشه اون سردشه! تو زمستون سر بخاری و تو تابستون سر کولر که روشن باشه یا خاموش اختلاف داریم ، سر بیرون رفتن از خونه ، سر مسافرت ، سر خرید ، سر تعریف و تمجید از کسی و...
نگه لجبازی باشه ! اصلا
برای هم دیگه کاملا احترام میزاریم ، ولی مزاج هامون 180 درجه با هم فرق می کنه
من غذای ترش بدنم می طلبه اون شیرین ، من خواب زیاد اون کم ؛ من برون گرا اون درون گرا (بعد هر مهمونی بحث داریم) و هزار مورد این طوری
صد هزار بار از هم عذر خواهی کردیم و به زندگی ادامه دادیم
چقدر به هر دومون سخت می گذره! ثانیه به ثانیه مراقبیم که هم دیگه رو ناراحت نکنیم
فقط هم دیگه رو تحمل می کنیم
نمی دونم تا کجا این کوتاه اومدن دو طرفه ادامه پیدا می کنه
چون مذهبی هستیم اصلا به طلاق فکر نمی کنیم یعنی یکی از بیرون به ما نگاه می کنه به فکرشم خطور نمی کنه که ما مشکل داشته باشیم! واقعا هم از دل و جون هم دیگه رو دوست داریم
ولی این اختلافات ریشه ای هر دومون رو خسته کرده
شاید از طرف شما کمکی به ما نرسه ولی تجربه ای میشه که جوونا بیشتر دقت کنند حتما قبل ازدواج مزاج شناسی برن و جز به جز خصوصیات خودشون رو تو خواستگاری مطرح کنند و یه نکته مهم دنبال این نباشند که طرف رو تغییر بدن و همون طور که هست اگه می تونن بپذیرند و گرنه برن دنبال کسی دیگه
واقعا خودشون باشن و نقش بازی نکنن

سلام
لطف كنيد به سؤالات پاسخ دهيد[/]

مریم صبائی;825910 نوشت:
جوونا بیشتر دقت کنند حتما قبل ازدواج مزاج شناسی برن و جز به جز خصوصیات خودشون رو تو خواستگاری مطرح کنند

وقتي من مدام گلوي خودم را پاره ميكنم كه همه چيز صرفاً تطبيق مذهبي نيست (آن هم با تعريفي كه ما از مذهب داريم) همين است!
اي كاش مي فهميديم كه ازدواج با انتخاب دوست فرق دارد

اميدوارم مشكل شما خواهر گرامي حل شود
فعلاً تا استاد
"حامي" پاسخ بدهند ، من صحبتي نمي كنم

حامی;828700 نوشت:
سلام
نزد مشاوره خانواده رفتيد؟ يا مذهبي؟
چند جلسه رفتيد؟
فقط همين تكنيك را آموزش داد؟

سلام
مشاوره خانواده
تعداد جلسات یادم نیست زمان زیادی از اون جلسات میگذره
چیزی که الان یادم است ما در انجام همون دستوراتی که داد هم موندیم و اختلاف پیدا کردیم
من حرفای مشاور رو قبول داشتم ولی اجراش خیلی برام سخت بود
یعنی اصلا نمی تونستم اجرا کنم!
یکی از کارها این بود که اگه اختلافی به وجود اومد با هم صحبت کنیم ده دیقه من صحبت کنم ده دیقه شوهرم
خودکار و کاعذم داشته باشیم که اگه چیزی یادمون اومد تو حرف هم نپریم و یاداداشت کنیم
دلی در عمل خیلی سخت بود!
و...

به نظرم خیلی از کتاب های موجود در بازار در مورد انتخاب همسر و... شعاری است
من تنها کتابی که واقعا تاثیر گذار دیدم
این کتاب بود :
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=284876

پیشنهاد می کنم حتما بخونید

یکی از مشاورین مجازی این طوری جواب دادن :

بسیار ممنونم که تجربه خود را در اختیار ما و اسک قرآنی های عزیز قرار دادید و سوال خود را با ما در میان گذاشتید امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض می کنم راهگشا باشد

واقعا به نکته خوبی اشاره نمودید بسیاری از ویژگیهای ما قابل ارزشگذاری به مثبت و منفی نیستند مثلا همین گرمایی و سرمایی بودن و یا برونگرا و یا درونگرا بودن و...ولی اثری که دارند این است که با فردی که ویژگی مخالفی دارد زندگی سخت می شود
لذا مناسب است بزرگواران چه خواهران و چه برادران قبل از ازدواج شناخت خوبی از خود داشته باشند برای اینکار خوب است به مشاوره مراجعه نمایند و تست شخصیت کتل را پر نمایند هم شناخت خوبی از خود پیدا می کنند و هم ظرف مقابل را می شناسند و می بینند که آیا می توانند در کنار هم زندگی نمایند و یا خیر
همچنین مزاج خود را بشناسند و در جلسات خواستگاری ویژگیهای خود را با هم مقایسه نمایند و با مشورت مشاوران و طبیبان سنتی و غیر سنتی تصمیم خود را برای ازدواج عملی نمایند.

اما شما خواهر عزیز که اینجا سوال و تجربه خود را به خوبی عنوان نمودید.

  1. ممکن است مسءله شما بخاطر اختلاف مزاج شدید نباشد و تنها اختلاف سلیقه کوچک باشد که با اندک گذشت و انعطاف پذیری حل می شود.
  2. بسیاری از افراد (همچون شما )می توانند با مراجعه به طبیبان سنتی مزاج خود را با رژیم غذایی مناسب تعدیل نمایند همچنین با برخی دستورات مناسب سعی کنند به مرور زمان ویژگیهای شخصیت خود را به هم نزدیک نمایند پس هرگز ناامید نشوید و در پی درمان و راهکار باشید
  3. حتی در صورتی که درمانی نیز اتفاق نیافتاد هر چند سخت است ولی اینکه انسان مشکلات و تفاوتها را در ذهن خود برجسته نماید و دایما آنها را به ذهن خود بیاورد صحیح نمی باشد چرا که ضمن تاثیر گذاری در رفتار و نحوه معاشرت با طرف مقابل و اطرافیان روحیه خود انسان را بسیار ضعیف می کند و حتی موجب افسردگی و نارضایتی از زندگی می شود
  4. لذا در این حالت نیز ضمن برجسته نمودن ویژگیهای مثبت طرف مقابل خود سعی کند تفاوتها را نادیده گرفته و به آنها اهمیت ندهید بی خیال باشید
  5. خود را به شادی و خوشحالی بزنید و از نعمتهایی که خداوند بخود شما داده لذت ببرید قطعا همسر شما و خود شما دارای ویژگیهایی هستید که طرف مقابل حاضر نیست آن ویژگیها را با بسیاری از تفاهم های مزاجی و شخصیتی عوض نماید.
  6. سعی راهکارهای ایجاد صمیت و رضایت از زندگی را یاد گرفته و به آنها عمل نمایید.
  7. گذشت و انعطاف پذیری را در خوتون بیشتر نمایید.


نکته خوبی هم در پایان اشاره نمودید که بسیار مهم و خوب می باشد و بنده آن را تکمیل می نمایم :

خواهران و برادران عزیز هرگز به امید تغییر طرف مقابل و یا با شرط و شروط ازدواج نکنید بلکه این را بخود بقبولانید که همسر شما همانی است که در خواستگاری می بینید و آینده ممکن است تغییر نکند و یا شرطی را نتواند محقق نماید.


در پناه قرآن و عترت موفق باشید

واقعا تست شخصیت جالب است
ای کاش قبل ازدواج این تست رو میدیدم!
شما هم انجام بدید :

http://talentyab.com/assessment/mbti.php


منظور از ادراکی و قضاوتی چیه؟
میشه یه مقدار در مورد این الفاظ که تو نتیجه تست اومده توضیح بدید

پیشنهاد می دم حتما مجردا قبل ازدواج این تست رو انجام بدن

تو این مدت کتاب های زیاد خوندیم یکی از بهترین کتا
ب ها تا ساخل آرامش بود
خیلی عالیه

تا ساحل آرامش (دوره پنج جلدی)

http://bookroom.ir/book/8790/%D8%AA%D8%A7-%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D9%84-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4-%28%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D9%86%D8%AC-%D8%AC%D9%84%D8%AF%DB%8C%29

مریم صبائی;878259 نوشت:
تو این مدت کتاب های زیاد خوندیم یکی از بهترین کتا
ب ها تا ساخل آرامش بود
خیلی عالیه

شما خودتان مشکل داشتید یا اومدید به بقیه راهکار بدید؟ happy
اگه عالی بوده و روی شما تاثیر داشته پس چرا مشکلتون حل نشده ؟؟

مریم صبائی;878228 نوشت:
من حرفای مشاور رو قبول داشتم ولی اجراش خیلی برام سخت بود
سلام
اگر قرار باشد بين بودن با همسر ، و بودن با دوستانتان ، يكي را انتخاب كنيد كدام را انتخاب مي كنيد؟

دقت كنيد كاري به اختلافهايتان با همسرتان ندارم ، كلاً منظورم بودن در كنار

"شوهر" است

[="Blue"]

مریم صبائی;825910 نوشت:
سلام
چند سال از ازدواجمون می گذره هر دومون مذهبی هستیم ؛ اون بیشتر؛ ولی پدرمون در اومده از بس اختلاف نظر داریم ، هزارتا کتاب خوندیم و پیش مشاوره رفتیم ولی انگار برای هم دیگه ساخته نشدیم!

بجز مذهب و مسایل مذهبی تو هیچ چیزی تفاهم نداریم


سلام و عرض ادب
عذر میخوام شما در خواستگاری در مورد چی صحبت کردید؟
اصلا صحبت کردید؟[/]

Reza-D;831405 نوشت:
وقتي من مدام گلوي خودم را پاره ميكنم كه همه چيز صرفاً تطبيق مذهبي نيست (آن هم با تعريفي كه ما از مذهب داريم) همين است!
اي كاش مي فهميديم كه ازدواج با انتخاب دوست فرق دارد

اميدوارم مشكل شما خواهر گرامي حل شود
فعلاً تا استاد
"حامي" پاسخ بدهند ، من صحبتي نمي كنم

سلام دوست عزیز از نوع نوشتاری و تاکیدهای شروع کننده تاپیک مشخصه که یا یکی یا دو طرف اختلالات رفتاری دارن و این ربطی به صرفا اون جمله که مذهب رو نوشتن نیست.
مذهبا برای زندگی مشترک حریم و احترام و جایگاه ویزه قایله و این عالیه.
به نظرتون همچین مشکلی تو زندگی مشترک طبیعیه؟؟؟
لطفا حاشیه نریم.

روزنه;878400 نوشت:
مذهب برای زندگی مشترک حریم و احترام و جایگاه ویزه قایله و این عالیه
سلام به شما
اگر جملهء بنده را درست و دقیق می خواندید چنین برداشتی نمی کردید

فرض کنیم شما برادری دارید 20 ساله و مجرد
آیا حاضر هستید خانمی
120 ساله که 8 فرزند دارد که سن آنها دو برابر برادر شماست را برای برادر خودتان بگیرید؟!
حتی اگر هم برادر شما و هم آن خانم بسیار مذهبی باشند ، حاضرید این خانم را به برادرتان معرفی کنید؟

اگر بفرمائید

"خیر" ، یعنی جملهء بنده را تایید فرمودید که همه چیز در اشتراک مذهبی خلاصه نمی شود

برای اینکه بهتر منظور من را درک کنید توضیحی عرض می کنم:
زنی که به فعالیت های اجتماعی مذهبی علاقه دارد و در همایش های مختلف شرکت می کند
و مردی که علاقه به مطالعه در مسائل دینی بطور علمی دارد و بیشتر وقتش را در کتاب خانه است

هر دوی اینها مذهبی هستند و هر کدام در بخشی که توانایی و استعداد دارد ، به فعالیت می پردازد
هر دو هم مفید و با ارزش هستند ، اما در کنار هم ممکن است به مشکل بربخورند
چون یکی اجتماعی است و دیگری اهل تنهایی

من هم در جمله ای که گفتم منکر تطابق مذهبی نشدم ، اگر شدم به من نشان بدهید
اما هر انسانی روحیات و علائق خود را دارد و اینطور نیست که تمام افراد مذهبی ، کپی برابر اصلِ یکدیگر باشند

صد البته هر فرد مذهبی باید به دنبال همسری مذهبی بگردد ، اما همسر مذهبی با خصوصیاتی شبیه به خودش

Reza-D;878449 نوشت:
سلام به شما
اگر جملهء بنده را درست و دقیق می خواندید چنین برداشتی نمی کردید

فرض کنیم شما برادری دارید 20 ساله و مجرد
آیا حاضر هستید خانمی
120 ساله که 8 فرزند دارد که سن آنها دو برابر برادر شماست را برای برادر خودتان بگیرید؟!
حتی اگر هم برادر شما و هم آن خانم بسیار مذهبی باشند ، حاضرید این خانم را به برادرتان معرفی کنید؟

اگر بفرمائید

"خیر" ، یعنی جملهء بنده را تایید فرمودید که همه چیز در اشتراک مذهبی خلاصه نمی شود

برای اینکه بهتر منظور من را درک کنید توضیحی عرض می کنم:
زنی که به فعالیت های اجتماعی مذهبی علاقه دارد و در همایش های مختلف شرکت می کند
و مردی که علاقه به مطالعه در مسائل دینی بطور علمی دارد و بیشتر وقتش را در کتاب خانه است

هر دوی اینها مذهبی هستند و هر کدام در بخشی که توانایی و استعداد دارد ، به فعالیت می پردازد
هر دو هم مفید و با ارزش هستند ، اما در کنار هم ممکن است به مشکل بربخورند
چون یکی اجتماعی است و دیگری اهل تنهایی

من هم در جمله ای که گفتم منکر تطابق مذهبی نشدم ، اگر شدم به من نشان بدهید
اما هر انسانی روحیات و علائق خود را دارد و اینطور نیست که تمام افراد مذهبی ، کپی برابر اصلِ یکدیگر باشند

صد البته هر فرد مذهبی باید به دنبال همسری مذهبی بگردد ، اما همسر مذهبی با خصوصیاتی شبیه به خودش

من با این جمله که تنها تطابق مذهبی کافی نیست بحثی ندارم (که البته به نظرم در صورت مطابقت معیارهای سنی و ظواهر تنها مومن بودن برای حفظ زندگی کافیه)
شما فرض کنین من یک انسان مشکوکی هستم و مشکوک بودن من از حد طبیعی بیشتر هست آیا من میتونم چه با فرد مذهبی چه غیر مذهبی چه خوب چه بد کنار بیام؟ مسلما نه
مشکلات ما انسان ها با ازدواج خوب نمیشه بلکه بروز میکنه و مشخص میشه.
من اینجا نباید به همسرم ایراد بگیرم بلکه باید خودم رو اصلاح کنم چون اصل مشکل موجوده.
انسان سالم از لحاظ روحی اگر با انسان سالم دیگه ای ازدواج کنه و عاقل باشن تفافت ها هم شیرینه.
تفاهم یکی بودن جزء به جزء زندگی نیست چون همه انسان ها متفاوتن و ممکنه با این تفاوت ها بیشتر جذب هم بشن .
دیگه کارشناس محترم بهتر میتونن مشکل و پیدا کنن این حدس من بود امیدوارم دوست عزیز از دست من ناراحت نشده باشن و مثال هام از خودم بود و آرزوی حل شدن مشکلشون به صورت خیر میخوام.

روزنه;878545 نوشت:
به نظرم در صورت مطابقت معیارهای سنی و ظواهر تنها مومن بودن برای حفظ زندگی کافیه

خب الحمداله سن و ظواهر را پذيرفتيد :Nishkhand:
حالا نظرتان درمورد ميزان علم و سواد چيست؟
درمورد رسوماتِ فرهنگي چطور؟

ببينيد خواهر گرامي ؛ من متوجه فرمايش شما هستم
شما مي فرمائيد دو نفر كه مومن باشند با اختلاف نظرها نيز كنار ميايند
به عبارتي چون مومن هستند سعي مي كنند با هم تطبيق پيدا كنند نه آنكه ايجاد ناراحتي كنند
اين حرف تا حدودي درست است ، اما به هيچ عنوان قطعي و كامل نيست

روزنه;878545 نوشت:
تفاهم یکی بودن جزء به جزء زندگی نیست چون همه انسان ها متفاوتن و ممکنه با این تفاوت ها بیشتر جذب هم بشن
در صورت مطابقت معیارهای سنی و ظواهر تنها مومن بودن برای حفظ زندگی کافیه
بنده هم نگفتم تطابق جزء به جزء!
ولي آيا يكي از نشانه هاي مومن بودن ، عاقلانه عمل كردن هست يا نه؟
اگر هست ، آيا بجاي آنكه بيائيم صرفاً با اتكا به مومن بودن به زندگي وارد شويم و بعد مجبور باشيم خود را با اختلافات زيادي تطبيق بدهيم
عاقلانه تر اين نيست كه ابتدا سعي كنيم بيشترين اشتراكات را پيدا كنيم و بعد اگر اختلافي بود ، در آن اختلافات معدود تطبيق پيدا كنيم؟

آيا اين عاقلانه تر است كه وارد زندگي بشويم با مثلاً 20 اختلاف و خود را تطبيق بدهيم
يا اينكه تا جاي ممكن شخصي با خصوصيات مشترك پيدا كنيم و پس از ازدواج با او مثلاً 5 اختلاف را تطبيق بدهيم؟

مومن بودن يعني اينكه به بهترين شكل ، انسان بودن را اجرا كنيم
براي اين اجرا دستوراتي به ما داده شده

و يكي از اين دستورات اين است كه همسر هم كفو انتخاب كنيد

يعني شما با پيدا كردن شخص مناسب خود در واقع داريد به دين عمل مي كنيد
و اگر به دنبال هم كفو خود از نظر اخلاقي ، فرهنگ و..... نباشيد و صرفاً به مومن بودن اكتفا كنيد ، راهِ مومن بودن را اشتباه رفته ايد

سلام و عرض ادب
مریم خانوم عزیز من کارشناس نیستم اما به جهت کمک تجربه خودمو عرض میکنم شاید ثمره ای براتون داشته باشه
من از یک خانواده معتقد اما همسرم از خانواده ای که زبانا معتقد هستن.اهل ماهواره و خیلی خودشون رو در دینداری به زحمت نمیندازن
مثلا نمازخون هستن اما روز خرید حلقه منو مادرم دنبال مسجد برا نمازخوندن بودیم اینا خیلی بیخیال نمازشون قضا شد
خود همسرم دوست داره خانومش باحجاب باشه و با نامحرم خیلی رعایت کنه.انصافا خودشم اینجوریه
اما پای محارم که میرسه...فقط در همین حد بگم که کفر من در میاد
من لیسانسم از ارشد انصراف دادم.ایشون دیپلم
من شدید سرد مزاج و ترسو و... ایشون شدید گرم مزاجو نترسو...
گاهی اصلا فکر میکردم نمیتونم باهاش ادامه بدم و باید جدا شم
به هم خیلی احترام میذاریم همدیگرو دوست داریم اما این اختلافا و بحثای رو در رو ،روی علاقمونم حسابی سایه مینداخت
مشاور و کتابم آنچنان تاثیری نداشت
وقتی میخواستیم رفع اختلاف کنیم ناگاه صدامون بالا میرفت،گاهی بی احترامی پیش میومد و احساس میکردیم طرف مقابل درکمون نمیکنه یا دوست داشتنش کم شده
اینا رو گفتم و جزیی مثال زدم که بگم اختلاف سلیقه و نظر زیاده
اما یه راه حل خوب پیدا کردم به لطف خدا
وقتی ناراحتم و مشکل دارم
اول خوب روش فکر میکنم که چرا از فلان کار ناراحت میشم.
مثلا مادر ایشون هر موقع بحثی باز میشد،شروع به تعریف از دختراش خصوصا دختر کوچیکه میکردن.حتی گاهی از ظاهر خواهرشوهرم هم تعریف میکرد.و من خیلی ناراحت و بعدش شدید با همسرم بحثم میشد چون منو به حسودی متهم میکرد.
قشنگ یکبار فکر کردم دیدم این تعریفا که با فیلتر کامل ایرادات خواهر شوهرم بود باعث میشه همسرم ناخودآگاه منو با ایشون مقایسه میکرد.از ظاهرشم که میگفت ،اینا جمع میشد و منو بعنوان همسر سرخورده میکرد.
من اینا رو توو کاغذ نوشتم و وقتی سرکار میرفت براش کامل توضیح دادم.بدون جر و بحثی قانع شدن و الان ایشون به مادرشونم با احترام تذکر دادن و هرموقع بحث خواهر پیش میاد،شوهرم سریع موضوع بحثو عوض میکنن
از وقتی مشکلاتمو روش فکر میکنم و رو کاغذ مینویسمو براش توضیح میدم شکر خدا خیلی با هم خوب شدیم
مشکلاتمونو مکتوب مینویسیم در چارچوب ادب.و سعی میکنیم ناراحتی همدیگرو برطرف کنیم
خیییلیییی خوبه
حتما امتحان کنید
من برون گرام و ایشون درونگرا.اما تغییرش دادم
آهان خیلی با هم صحبت میکنیم.مثلا نظرمون رو راجع به اتفاقایی که میفته؛اتفاقای توو فامیل خیابون.نظرمون رو با دلیل میگیم و بهترین دلیل رو که با منطقه میپذیریم و هر دو اون مدلی عمل میکنیم
خدا رو شکر خیلی موثر بوده
امتحان کنید

mahdiyabahar;878707 نوشت:
و وقتی سرکار میرفت براش کامل توضیح دادم.

یکی از چیزهایی که منو به عنوان یک مرد ، عصبی میکنه ، اینه که موقعی که لباس پوشیدم و دارم میرم سر کار ، خانمم راجع به یک مساله تفصیلی ، با من بحث کنه.
بهش میگم: خانم ، مگه نمی بینی لباس پوشیده ام و در آستانه در هال ایستاده ام و میخام برم سر کار؟ اگر کاری داری که جوابش فقط یکی دو جمله است ، بگو. و گرنه الان جای بحث های تفصیلی نیست.

واقعا وقت مناسبی نیست به نظر من.
ولی به هر حال ، در مورد افراد مختلف متفاوته. من که شدیداً کفری میشم. ممکنه دیگران اینطوری نباشند و خیلی هم خوششون بیاد.

mahdiyabahar;878707 نوشت:
من برون گرام و ایشون درونگرا.اما تغییرش دادم

منم درون گرا و خانمم برونگرا.
اما هیچکس دیگری را تغییر نداده. من بدم میاد کسی قصد تغییر دادنم را داشته باشه. این بی احترامیه. یعنی منو قبول ندارند و دارای صفت بدی میدونن.

تا چند سال اول حتی با وجود داشتن یک فرزند ، گاهی به طلاق فکر میکردم.... جوری که دختر سه ساله ام هم می دانست ما با هم مشکل داریم. اما در بیرون و در نزد فامیل ، حفظ ظاهر می کردیم و آبرو داری می کردیم. ولی شکر خدا ، پس از حدود شش هفت سال ، الان گرچه هیچ طرف تغییری نکرده ، اما هر دو مون حساسیتمون نسبت به این تفاوتمون خیلی کمتر شده و برامون عادی شده. شرایطمون از این نظر ، بحرانی نیست و مشکلی نداریم و سازش ایجاد شده است و کاملا عادی هستیم.
این را لطف خدا می دانم. چون ما هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت نکردیم ، نه مشاوره نه کتاب ، نه گفتگو با هم و نه هیچ چیزی.... خدا خودش درستش کرد.

از من به شما نصیحت: مبادا همسرتون متوجه بشه یا حتی احتمال بده که قصد تغییر دادنش را دارین..... مردها خیلی احساس بدی خواهند داشت در این مورد... در حد لا لیگا!

من چون با گوشی جواب میدم، نقل قول بخشی از گفته ها برام مشکله

عرض کردم توی کاغذ مینویسم و نوشتم رو به ایشون میدم که اگه سرکار فرصتی داشت بخونه.اگه به خودش بگم که همون بحث رو در رو پیش میاد که هیچ وقت جواب نداده

اینم که گفتم تغییرش دادم
خودشون بارها و بارها گفتن که هیچ،بخاطر این قضیه کلی ازم تشکر میکنن.خیلی نرم تر شدن.خیلی شوخ.مهربونتر.مثلا قبلا خیلی دعوایی بودن الان اهل گذشت هستن و میگن اینطوری آرامش بیشتری دارن
چون بخاطر خاصیت درونگرایی خیلی کم حرفو مغرور و خشک بودن
من از این جهت گفتم که بقول حاج آقا رنجبر،زن مثل حریر و مرد مثل قیچی تیز بزازه و اون حریر بزاز بالاخره اون قیچی تیز رو کند میکنه و مثال میزدن که خانوم با نرمیت و لطافتش اخلاق تند مرد رو تغییر میده

[="Arial"]

mahdiyabahar;878745 نوشت:

چون بخاطر خاصیت درونگرایی خیلی کم حرفو مغرور و خشک بودن

[=arial]سلام
نظرتون چیه بعد از این بجای برونگرا بگیم جیغ جیغو، شیرین عسل و ....؟
یه فرد درونگرا مغرور و خشک نیست فقط آرومه چون دوست نداره از هر کاهی کوه بسازه
درونگرا یا برون گرا بودن یه شخص نه مزیته نه عیب
فقط یه خصلته مثل هزاران خصلت دیگه

و در جواب استارتر باید بگم
لازم نیست به طلاق فکر کنین یا بخاطر مذهبی بودن همدیگه رو تحمل کنین
یا سعی کنین همسرتون رو تغییر بدین یا حتی خودتون رو
کافیه هردو طرف کمی رفتارتون رو متعادل کنین
اینکه ایشون کمی بیشتر تو جمع باشن و شما هم کمی بیشتر به لحظات خلوتشون احترام بذارین
باعث میشه زندگیتون روال آرومتری رو طی کنه

رهگذر آسمان;878772 نوشت:
[="Arial"]

[=arial]سلام
نظرتون چیه بعد از این بجای برونگرا بگیم جیغ جیغو، شیرین عسل و ....؟
یه فرد درونگرا مغرور و خشک نیست فقط آرومه چون دوست نداره از هر کاهی کوه بسازه
درونگرا یا برون گرا بودن یه شخص نه مزیته نه عیب
فقط یه خصلته مثل هزاران خصلت دیگه

و در جواب استارتر باید بگم
لازم نیست به طلاق فکر کنین یا بخاطر مذهبی بودن همدیگه رو تحمل کنین
یا سعی کنین همسرتون رو تغییر بدین یا حتی خودتون رو
کافیه هردو طرف کمی رفتارتون رو متعادل کنین
اینکه ایشون کمی بیشتر تو جمع باشن و شما هم کمی بیشتر به لحظات خلوتشون احترام بذارین
باعث میشه زندگیتون روال آرومتری رو طی کنه

سلام
پیشنهادتون خیلی خنده دار بود:-))))
من منظوری نداشتم اما این تعریفیه که همسرم خودش از شخصیت خودش داره
هر شخصیتی حسن خودش رو داره
اما در رابطه همسری با یه کسی که احساساتش علاقش عواطفش رو به ندرت بیان میکنه،یا ممکنه از چیزی یا رفتار همسرش دلخور باشه اما به زبان نمیاره،سر کردن سخته.چون بقول دکتر خسروی طرف مقابل علم غیب نداره که از روی قیافه همسرش تشخیص بده که در لحظه از چه چیز رفتار طرف مقابلش دلگیره یا خوشحاله و...

یاقوت احمر;878721 نوشت:
یکی از چیزهایی که منو به عنوان یک مرد ، عصبی میکنه ، اینه که موقعی که لباس پوشیدم و دارم میرم سر کار ، خانمم راجع به یک مساله تفصیلی ، با من بحث کنه.
بهش میگم: خانم ، مگه نمی بینی لباس پوشیده ام و در آستانه در هال ایستاده ام و میخام برم سر کار؟ اگر کاری داری که جوابش فقط یکی دو جمله است ، بگو. و گرنه الان جای بحث های تفصیلی نیست.
واقعا وقت مناسبی نیست به نظر من.
ولی به هر حال ، در مورد افراد مختلف متفاوته. من که شدیداً کفری میشم. ممکنه دیگران اینطوری نباشند و خیلی هم خوششون بیاد.

شما هم با چه چیزایی عصبانی میشید !!! خوب موقعی که دارید لباس میپوشید حرف هم بزنید این دیگه کاری داشت
حالا شما دو سه بار صحبت بکنید تا دیر برسید به محل کار
اون وقت می بینید خانم خودش از کارش پشیمون میشه باور کنید هیچ چیزی برای خانواده مهمتر از این نیست مردها برن سرکارhappy

mahdiyabahar;878707 نوشت:
مشاور و کتابم آنچنان تاثیری نداشت
سلام
دليلش اين است كه مشاورها (معمولاً) و كتاب ها (خصوصاً) به زن و مرد خيلي كلي و بدون جزئي نگري نگاه مي كنند
لذا راهكارهاي آنها نيز خيلي كلي خواهد بود و نهايتاً مي تواند زمينه ساز باشد ، نه اصلِ راه حل

mahdiyabahar;878707 نوشت:
بدون جر و بحثی قانع شدن
من برون گرام و ایشون درونگرا. اما تغییرش دادم
راه حل بسيار خوبي پيدا كرديد. بهترين راه براي حل مشكلات ، طرح آنها در زمان آرامش و همراه با احترام است و اينكه نظر خود را بگوئيم و حرف هاي طرف مقابل را نيز بشنويم و نهايتاً بهترين تصميم را بدون تعصب و خودخواهي بگيريم

فقط در بيان شما احساس كردم بيشتر همسرتان است كه خودشان را با شما تطبيق داده اند
اگر اشتباه كرده ام كه خدا را شكر
اما اگر درست متوجه شدم ، برادرانه ميگويم شما هم سعي كنيد در مواردي كه حق با ايشان است خودتان را تغيير بدهيد
تطبيق بايد دو طرفه باشد و قرار نيست فقط يك نفر خودش را با ديگري تطبيق بدهد
اين را بدانيد كه مردها بر خلاف زنها ، دير اعتراض مي كنند ، اما وقتي هم اعتراض مي كنند بسيار شديد خواهد بود
البته منظورم تطبيق به ميزان مساوي نيست ، بلكه منظورم تعادل است كه با تساوي فرق مي كند

اميدوارم كه من اشتباه برداشت كرده باشم و روش شما اينگونه باشد:

mahdiyabahar;878707 نوشت:
بهترین دلیل رو که با منطقه میپذیریم و هر دو اون مدلی عمل میکنیم
انشاالله موفق و خوشبخت باشيد

Reza-D;878861 نوشت:
سلام
دليلش اين است كه مشاورها (معمولاً) و كتاب ها (خصوصاً) به زن و مرد خيلي كلي و بدون جزئي نگري نگاه مي كنند
لذا راهكارهاي آنها نيز خيلي كلي خواهد بود و نهايتاً مي تواند زمينه ساز باشد ، نه اصلِ راه حل

راه حل بسيار خوبي پيدا كرديد. بهترين راه براي حل مشكلات ، طرح آنها در زمان آرامش و همراه با احترام است و اينكه نظر خود را بگوئيم و حرف هاي طرف مقابل را نيز بشنويم و نهايتاً بهترين تصميم را بدون تعصب و خودخواهي بگيريم

فقط در بيان شما احساس كردم بيشتر همسرتان است كه خودشان را با شما تطبيق داده اند
اگر اشتباه كرده ام كه خدا را شكر
اما اگر درست متوجه شدم ، برادرانه ميگويم شما هم سعي كنيد در مواردي كه حق با ايشان است خودتان را تغيير بدهيد
تطبيق بايد دو طرفه باشد و قرار نيست فقط يك نفر خودش را با ديگري تطبيق بدهد
اين را بدانيد كه مردها بر خلاف زنها ، دير اعتراض مي كنند ، اما وقتي هم اعتراض مي كنند بسيار شديد خواهد بود
البته منظورم تطبيق به ميزان مساوي نيست ، بلكه منظورم تعادل است كه با تساوي فرق مي كند

اميدوارم كه من اشتباه برداشت كرده باشم و روش شما اينگونه باشد:انشاالله موفق و خوشبخت باشيد

سلام
یه نکته ای بگم
احساس میکنم منظورمو بد گفتم
منظورم از تغییر صرف اینه که احساساتو خواسته هاشونو بگن
چون آدمای درونگرا معمولا خیلی توو دارن
مثلا همسرم اگه از یه رفتار من یا اطرافیانش ناراحت باشه،اصلا از رفتار و حرفاش نمیشه تشخیص داد

الان مجبورشون کردم که حتما بگن و من بتونم درست رفتار کنم.اونچه که خوشایندشون نیست رفتار نکنم.
چون واقعا نمیشه تشخیص داد از چی ناراحته

آدمای درونگرا برعکس قیافه به ظاهر مغرورشون گاهی خیلی مظلومن و چون خیلی چیزا رو به زبون نمیارن،ممکنه آدم رفتاری داشته باشه که براشون خوشایند نیست
مثلا من باخانوادم یه مسافرت مشهد برام پیش اومد،هرچی سوال کردم که از رفتنم ناراحت میشه یا نه.خیلی عادی بود.منم رفتم مسافرت نه اسمس زیادی نه تماس زیاد
واقعا احساس کردم خوب مهم نیست رفتنم
از مسافرت برگشتم دیدمشون فقط از خودم بدم اومد.
انقدر توو یه هفته لاغر و غمگین و پریشان چهره شده بود.از خودم بدم اومد که چقدر بی فکر و بی معرفتم.
گرچه خودشم اینطوری در موردم فکر میکرد
اما به خودشونم گفتم خوب من از کجا تشخیص بدم ناراحته و راضی نیست
این نگفتن ها میتونه زمینه اختلاف و نارضایتی باشه.تو رو خدا درونگراها به این نکته توجه کنن که خیلی نگفتن ها خوب نیست و طرف مقابل چطوری تشخیص بده از چی ناراحتن بدشون میاد خستن:-(

همسر من الان سعی میکنن خیلی صریح علایق و ناراحتی هاشونو بگن و من چون خیلی بهشون علاقمندم رفتار و کارهامو طوری تنظیم میکنم که رضایت ایشون رو هم جلب کنم
مثلا من دیگه هیچوقت مسافرت تنهایی نمیرم
یا مثلا دوست ندارن من با هیچ مردی توو فامیلشون صحبت کنم و منم رعایت میکنم

mahdiyabahar;878972 نوشت:
یه نکته ای بگم
سلام
بله من اشتباه فکر کرده بودم. الان که توضیح دادید متوجه شدم
تشکر بابت توضیحات و البته من هم همین مشکل را با همسرم دارم
این صحبت شما باعث شد که به فکر بیفتم در یک تاپیک این مشکل را مطرح کنم
ممنون گل

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;878861 نوشت:
سلام
دليلش اين است كه مشاورها (معمولاً) و كتاب ها (خصوصاً) به زن و مرد خيلي كلي و بدون جزئي نگري نگاه مي كنند
لذا راهكارهاي آنها نيز خيلي كلي خواهد بود و نهايتاً مي تواند زمينه ساز باشد ، نه اصلِ راه حل

سلام
وقتي موتور ماشين مشكل داره برويم پيش باطري ساز حاصلش اينه
يا وقتي باطري بايد عوض بشه و تماس بگيريم به باطري ساز و اصرار كنيم حالا تلفني يه جوري كمك كن ماشين روزش بشه او كار زيادي از دستش بر نمياد ممكن است چيزي بگويد مقطعي اثر داشته باشد
زوج درماني و خانواده درماني دو تخصص است و بايد به اهلش رجوع كرد
و هر دو بايد متخصص واحدي را قبول داشته باشند و تلاش كنند تمرين ها و روش ها را بياموزند و در عمل اجرا كنند
اغلب افراد اجرا نمي كنند و منتظر اعجاز يا قرص هستند يا فوقش چند روز اجرا مي كنند
به نظر شما با دو روز ورزش كردن بدن روي فرم مياد يا با ورزش مستمر و منظم؟
پس اثر دارد و كلي گويي نيست[/]

امام محمد باقر (علیه السلام) مي فرمايند:
اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الایمانِ الرِّفقُ؛ هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
کافی، ج2، ص118، ح1

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) مي فرمايند :
إنَّ اللّه يُحِبُّ الرِّفقَ وَ يُعينُ عَلَيهِ؛ خداوند مدارا را دوست دارد و انسان را بر انجام آن يارى مى كند.
كافى، ج2، ص120، ح12

امام على (عليه ‏السلام) مي فرمايد:
الْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ يُوجِبُ الِائْتِلَاف‏؛انصاف، اختلافات را از بين مى ‏برد و موجب الفت و همبستگى مى ‏شود.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9116

مریم صبائی;825910 نوشت:
سلام
چند سال از ازدواجمون می گذره هر دومون مذهبی هستیم ؛ اون بیشتر؛ ولی پدرمون در اومده از بس اختلاف نظر داریم ، هزارتا کتاب خوندیم و پیش مشاوره رفتیم ولی انگار برای هم دیگه ساخته نشدیم!
بجز مذهب و مسایل مذهبی تو هیچ چیزی تفاهم نداریم
اگه من گرمم میشه اون سردشه! تو زمستون سر بخاری و تو تابستون سر کولر که روشن باشه یا خاموش اختلاف داریم ، سر بیرون رفتن از خونه ، سر مسافرت ، سر خرید ، سر تعریف و تمجید از کسی و...
نگه لجبازی باشه ! اصلا
برای هم دیگه کاملا احترام میزاریم ، ولی مزاج هامون 180 درجه با هم فرق می کنه
من غذای ترش بدنم می طلبه اون شیرین ، من خواب زیاد اون کم ؛ من برون گرا اون درون گرا (بعد هر مهمونی بحث داریم) و هزار مورد این طوری
صد هزار بار از هم عذر خواهی کردیم و به زندگی ادامه دادیم
چقدر به هر دومون سخت می گذره! ثانیه به ثانیه مراقبیم که هم دیگه رو ناراحت نکنیم
فقط هم دیگه رو تحمل می کنیم
نمی دونم تا کجا این کوتاه اومدن دو طرفه ادامه پیدا می کنه
چون مذهبی هستیم اصلا به طلاق فکر نمی کنیم یعنی یکی از بیرون به ما نگاه می کنه به فکرشم خطور نمی کنه که ما مشکل داشته باشیم! واقعا هم از دل و جون هم دیگه رو دوست داریم
ولی این اختلافات ریشه ای هر دومون رو خسته کرده
شاید از طرف شما کمکی به ما نرسه ولی تجربه ای میشه که جوونا بیشتر دقت کنند حتما قبل ازدواج مزاج شناسی برن و جز به جز خصوصیات خودشون رو تو خواستگاری مطرح کنند و یه نکته مهم دنبال این نباشند که طرف رو تغییر بدن و همون طور که هست اگه می تونن بپذیرند و گرنه برن دنبال کسی دیگه
واقعا خودشون باشن و نقش بازی نکنن

سلام عليكم
ممنون از همه بزرگواراني كه در بحث شركت كردند و يا خواندن و همراهي كردند و دعا كردند مشكل ايشان همه مردم رفع شود
ضمن مباحث و گفتگوها سخنان دقيق و خوبي بيان شد
اكنون در يك جمع بندي در ضمن بندهاي زير پاسخ را بيان مي كنم:
1- علل اختلافات: اختلافات بين زوج ها علل مختلفي دارد: كم تجربگي، اختلافات زياد شخصيتي، تفاوت مزاجي، مشكلات اخلاقي (خودخواهي، تكبر و چشم و هم چمشي و عدم مدارا، تغافل نكردن،....)، اختلاف فرهنگي، اختلاف در باورهاي و ارزش ها، تفاوت سني زياد، مشكلات و اختلالات زناشويي، خطاهاي شناختي (مانند ذهن خواني، پيشگويي خودانجام، استدلال احساسي، و..)، دخالت و كارشنكني و سخن چيني ديگران، دلپسند نبودن همسر، ازدواج با انگيزه هاي غلط( اجباري يا ترحمي و...)، عشق هاي زودگذر بدون شناخت عميق، وجود علاقه به فرد ديگر براي ازدواج، مشكلات اقتصادي و...
2- حضور الزامي همسران نزد مشاور: مشاور ناچار است كه برحسب سبب شناسي زوج ها به درمان اقدام كند ريشه مشكلات را مي توان از آزمون ها، مصاحبه ها، اعترافات صادقانه، گفتگوهاي متدوال در نزد متخصص، اظهارات ديگران، بيماري ها و...كشف كرد.
3- خطاهاي شناحتي: برخي از بيماري ها مانند اضطراب و افسردگي مي تواند هم متأثر از خطاهاي شناختي باشند و هم تشديد كنند خطاهاي شناختي: مثلا فرد اضطرابي ممكن است خيلي گرفتار كمال گرايي شود يا استدلال هاي احساسي كند و يا ذهن خواني كند.
براي درمان اين بيماري ها بايد حتما از روان شناس باليني(روان درماني) و در صورت تشخيص او از روان پزشك (دارودرماني) كمك گرفت.
كتاب هاي خودياري نيز كمك شاياني به بهبودي حال بيمار مي كنند مانند سه كتاب «ده قدم تا نشاط»، «از حال بد به حال خوب» و «وقتي اضطراب حمله مي كند» نوشته دكتر ديويد برنز
تمرين هاي خودياري مانند ورزش هاي مستمر هوازي،
سي دي درماني: شنيدن سخنراني هاي روان شناختي و ديني درباره خانواده و همسران
4- توافق خوب: توافق 100 درصد بين افراد ممكن نيست و توافق 75 درصدي بين همسران خوب است.
5- شاه كليدها: باورهاي ديني، گذشت و مدارا و تغافل و معادانديشي و واقع بيني نقش مهمي در رفع اختلافات دارد. انصاف و سازگاري و ايثار نقش چشمگيري در انسجام روابط دارد.
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) مي فرمايند :
إنَّ اللّه يُحِبُّ الرِّفقَ وَ يُعينُ عَلَيهِ؛ خداوند مدارا را دوست دارد و انسان را بر انجام آن يارى مى كند.[1]
امام محمد باقر (علیه السلام) مي فرمايند:
اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الایمانِ الرِّفقُ
؛ هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.[2]
امام على (عليه ‏السلام) مي فرمايد:
الْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ يُوجِبُ الِائْتِلَاف‏؛انصاف، اختلافات را از بين مى ‏برد و موجب الفت و همبستگى مى ‏شود.[3]

باورهاي عميق ديني نقش مهمي در سازگاري همسران دارد چون اينجا مثلث خدا، زن و مرد مطرح است و خداوند و رضايت او نوك مثلث است. يعني هميشه همسران احساس مي كنند كه زحمات يا بي انصافي هايشان ديده مي شود.
خدا اجر آنها را بدون حساب مي دهد. آيت الله حائري شيرازي مي فرمايند عروس و داماد مانند دو قند هستند و اسلام چايي است اگر هر دو از خودخواهي ها خارج شوند و مطيع دستورات دين (اخلاق و شرع) باشند اختلافي نخواهند داشت كه نتوانند حل كنند و سازگار باشند.
6- فاكتورهاي معنوي و متافيزيكي: از سوره انسان برداشت مي كنيم كه برخي از مشكلات علل يا راه درمان ماورا طبيعي دارد بنابراين از فاكتورهاي معنوي براي درمان اختلافات بايد استفاده كرد: نذر، صدقه، دعا، توسل، توكل به خدا،
7- خروج از بن بست: براي خروج از بن بست مشاجرات از تسليم، تظاهر، خودخوري و پرخاشگري، مقابل به مثل استفاده نكنيد اينها ممكن است مقطعي اختلاف را حل كند ولي در كل روابط همسران را ويران مي كنند. بهترين روش حل اختلافات مذاكره با الگوي ارتباطي قاطعيت است. قاطعيت هم 4 مؤلفه دارد:
صراحت،
صميميت،
احترام متقابل
و احترام به آزادي و خودمختاري مشروع طرف مقابل.
بهتر است آخر هفته را ساعاتي را اختصاص بدهيد براي گفتگو درباره مشكلات و اختلافات تان. يعني با هم برويد بيرون قدمي بزنيد نوشيدني يا چايي بخوريد و اگر ديديد همسرتان آرامش دارند يك نكته (فقط يك نكته) بيان كنيد. زود هم نقد نكنيد ابتدا از صفات مثبت او و تجربيات مشترك و مثبت و توافقات بيان كنيد. هرگز در صدد مچ گيري و اعتراف نباشيد
اگر به هر دليلي نتوانستيد با گفتگو به نتيجه برسيد گفتگو و جدال را كه گناهي بزرگ است را قطع كنيد و براي خروج از بن بست از مشاوري حاذق يا حداقل فردي مورد قبول دو طرف كمك بگيريد.
8- تغيير شخصيتي و قدرت اراده: اگر چه با رشد و افزايش سن تغيير صفات پايدار شخصيت ما بسيار سخت است ولي عقل و دين و روان شناسي مي گويند كه شخصيت بسته نيست و قدرت اراده ما براي سازگاري و اختيار سبب تحول و بلوغ ذهني (هيجاني و عاطفي و شناختي) و اجتماعي و معنوي مي شود. اگر شخصيت ما قابل تغيير نبود معنا نداشت خداوند به ما بفرمايند از بدي ها توبه كنيد و يا براي هدايت ما كتب آسماني و پيامبر بفرستند يا ما با كار بدي احساس پشيماني يا عذاب وجدان كنيم.
به روايت زير دقت كنيد چگونه شاره به قدرت اراده ما و عمل بر خلاف طبعمان دارد:امام صادق‏ (عليه السلام):مرد براي اداره منزل و خانواده خود به سه خصلت نياز دارد كه اگر در طبيعت او نباشد ، بايد خود را با تكلّف به آنها وادارد: خوش رفتاري، گشاده دستي سنجيده و غيرت براي حفاظت از آنها؛ إنَّ المَرءَ يَحتاجُ في مَنزِلِهِ و عيالِهِ إلي ثَلاثِ خِصالٍ يَتَكَلَّفُها و إن لَم يَكُن في طَبعِهِ ذلِكَ: مُعاشَرَةٍ جَميلَةٍ وسَعَةٍ بِتَقديرٍ و غَيرَةٍ بِتَحَصُّنٍ.[4]

9- مكمل هم: از نظر شخصيتي برخي برون گرا هستند و برخي درون گرا. فرد درون گرا نمي تواند از برون گرا بخواهد كه مثل او باشد يا برعكس. هر گل رنگ و بوي خودش را دارد و اگر هم يكسان و يك رنگ بودند جهان تكراري مي شد بلكه اختلافات زياد مشكل ساز هستند ولي تفاوت هاي نسبي سبب تكميل همديگر مي شود. مردي كه هيجان طلب است اگر بخواهد در خيابان سبقت بي جا بگيريد اگر همسرش متفاوت باشد مي تواند او را تعديل كند. اسلام دستوراتي دارد كه گاهي ما را به برون گرايي (عيادت از مريض، تفقد از يتيم، صله رحم و.. ) و گاهي به دورن گرايي (تفكر، نماز شب، خودكاوي و محاسبه نفس، فرار از ريا سعمه و شهرت طلبي و..) كه برخلاف طبعمان است تشويق مي كند. بنابراين همسراني كه اختلافات صفات شخصيتي دارند مي توانند با تمرينات ديني شخصيت خود را قابل انعطاف كنند البته ديكته كردن يك همسر به همسر ديگر با حالت تدافعي يا تظاهري و تسليم و يا پرخاشگري همراه خواهد بود كه اين روش توصيه نمي شود. بنابراين براي تأثير گذاشتن بر شخصيت طرف مقابل بايد از خودمان شروع كنيم و روان شناسي امر به معروف و نهي از منكر را با ظرافت هايش به كار ببريم.

10- همسازي: زن و شوهري كه با هم زندگي مشترك طولاني داشته اند به تدريج طبعشان به هم نزديك مي شود و اخلاقشان از هم متأثر مي شود و حتي برخي مي گويند شكل ظاهري آنها هم به هم ديگر نزديك مي شود مانند ريگ هاي گوشه داري كه كف رودخانه هستند وقتي همراه رود مي شوند و با ريگ هاي ديگر همراه مي شوند گرد و مدور مي شوند. گاهي همسراني كه سال ها با هم زندگي كرده اند به زبان بدن هم اشراف زيادي دارند مثلا نگاه مي كند متوجه مي شود تشنه است مي رود برايش آب مي آورد يا شوخي مي كند از غصه دوري فرزند بيرون بياوردش. يا متوجه هست كه طبع همسرش با كدام غذا سازگار نيست حتي در مهماني هواي همسرش را دارد و از مصلح، چاشني ها و تعديل كننده ها استفاده مي كنند.

11- جدايي مسالمت آميز: اگر چه طلاق منفورترين حلال است ولي اگر قدرت سازگاري همسران يا يكي زياد نباشد و نتوانند اختلافات را با سازگاري و مماشات و مذاكره و راهكارهاي مشاوره و دين حل كنند بهترين تدبير جدايي است نه ايستادن و سوختن و سوزاندن خود و ديگران و احيانا فرزندان. چه بهتر است كه اگر به اينجا رسيد به شيوه مسالمت آميز و رضايت از هم جدا شوند ولي در نظر بگيريد كه مبادا با تصميم عجولانه و بدون توجه به واقع بيني از چاله در بياييد و در چاه بيفتيد. چون برخي مرغ همسايه را غاز مي بينند و تصور مي كنند زندگي همه گل و بلبلي است و فقط آنها اختلاف دارند. بله ارتباطات يك هنر است و بايد اين هنر را به كار بست.
.................................
1- كافى، ج2، ص120، ح12
2- کافی، ج2، ص118، ح1
3- تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9116
4. تحف العقول ، ص۳۲۲ .

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;879883 نوشت:
1- علل اختلافات: اختلافات بين زوج ها علل مختلفي دارد: كم تجربگي، اختلافات زياد شخصيتي، تفاوت مزاجي، مشكلات اخلاقي (خودخواهي، تكبر و چشم و هم چمشي و عدم مدارا، تغافل نكردن،....)، اختلاف فرهنگي، اختلاف در باورهاي و ارزش ها، تفاوت سني زياد، مشكلات و اختلالات زناشويي، خطاهاي شناختي (مانند ذهن خواني، پيشگويي خودانجام، استدلال احساسي، و..)، دخالت و كارشنكني و سخن چيني ديگران، دلپسند نبودن همسر، ازدواج با انگيزه هاي غلط( اجباري يا ترحمي و...)، عشق هاي زودگذر بدون شناخت عميق، وجود علاقه به فرد ديگر براي ازدواج، مشكلات اقتصادي و...
2- حضور الزامي همسران نزد مشاور: مشاور ناچار است كه برحسب سبب شناسي زوج ها به درمان اقدام كند ريشه مشكلات را مي توان از آزمون ها، مصاحبه ها، اعترافات صادقانه، گفتگوهاي متدوال در نزد متخصص، اظهارات ديگران، بيماري ها و...كشف كرد.

به قول دكتر ديويد برنز همان طور كه با يك يا چند روز ورزش بدن روي فرم نمي آيد و نياز است به طور مستمر و منظم و اصولي ورزش كنيم براي تغيير و رسيدن به اهداف روان شناختي بايد تمرينات را زير نظر مشاور خانواده با دقت انجام دهيم، طفره نرويم، انصاف داشته باشيم و هر دو با هم تلاش كنيم مشكل را حل شود مسلما اگر دو نفر بخواهند يك كمدي را بلند كنند يا قايقي را با پارو پيش ببرند بايد هماهنگ باشند و كار پيش نمي رود و يا خراب هم مي شود. بنابراين روزي هاي اول بايد با فاصله كمتر زير نظر متخصص باشيد و بعد به تدريج با فاصله بيشتر طوري كه اتوماتيك وار كارها براي تان آسان شود و قدرت سازگاري و ظرفيت رواني شما بالا برود و به مهارت خودكنترلي، خودشناسي، حل مسأله، ارتباط مؤثر و هوش هيجاني و...مسلح و مجهز شويد[/]

حامی;879852 نوشت:
پس اثر دارد و كلي گويي نيست
فکر میکنم سوء برداشت شده
گرامی ، مواردی که میگویم را قطعاً شما بهتر از من می دانید

روانشناسی را دیده ام که به دختر و پسر مجرد میگفت برای به دست آوردن نشاط و شادابی ، با جنس مخالف ارتباط دوستی (در مواردی حتی جنسی) برقرار کنید
روانشناس دیگری را دیده ام که کتاب چاپ کرده در تایید همجنس گرایی!!
یا نمونه دیگری که توصیه به روابط ضربدری میکرده!!

تمام اینها کتاب خوانده اند ، تحصیل کرده اند و مدرک دارند. ولی آیا از نظر شما اینها واقعاً کارشناس هستند؟
حرف من این است استاد عزیز. اینکه هر گردی لزوماً گردو نیست
من اگر همین الان کسی از دوستانم یا اقوامم مشکل پیدا کند قطعاً آن را نزد شما یا استاد نشاط یا دیگران خواهم آورد
این را نگفتم که تعارف کرده باشم. منظورم این است که باید بدانیم نهال را در کدام زمین بکاریم

به جرات میگویم که خیلی از مشاورین که دفتر مشاوره دارند
صرفاً تعدادی کتاب خوانده اند و بعد همان ها را تحویل مراجعه کننده می دهند

در حالیکه مشاور کسی است که بتواند بر اساس هر شخصیت و هر نوع مشکل ، نسخه ای جداگانه بپیچد
نه اینکه چند نسخهء از پیش نوشته شده داشته باشد که دست همه ، همان ها را بدهد
روی سخن من با چنین کارشناسانی بود

Reza-D;879927 نوشت:
فکر میکنم سوء برداشت شده
گرامی ، مواردی که میگویم را قطعاً شما بهتر از من می دانید

روانشناسی را دیده ام که به دختر و پسر مجرد میگفت برای به دست آوردن نشاط و شادابی ، با جنس مخالف ارتباط دوستی (در مواردی حتی جنسی) برقرار کنید
روانشناس دیگری را دیده ام که کتاب چاپ کرده در تایید همجنس گرایی!!
یا نمونه دیگری که توصیه به روابط ضربدری میکرده!!

تمام اینها کتاب خوانده اند ، تحصیل کرده اند و مدرک دارند. ولی آیا از نظر شما اینها واقعاً کارشناس هستند؟
حرف من این است استاد عزیز. اینکه هر گردی لزوماً گردو نیست
من اگر همین الان کسی از دوستانم یا اقوامم مشکل پیدا کند قطعاً آن را نزد شما یا استاد نشاط یا دیگران خواهم آورد
این را نگفتم که تعارف کرده باشم. منظورم این است که باید بدانیم نهال را در کدام زمین بکاریم

به جرات میگویم که خیلی از مشاورین که دفتر مشاوره دارند
صرفاً تعدادی کتاب خوانده اند و بعد همان ها را تحویل مراجعه کننده می دهند

در حالیکه مشاور کسی است که بتواند بر اساس هر شخصیت و هر نوع مشکل ، نسخه ای جداگانه بپیچد
نه اینکه چند نسخهء از پیش نوشته شده داشته باشد که دست همه ، همان ها را بدهد
روی سخن من با چنین کارشناسانی بود

البته ممكن است مشاوري دين دار نباشد ولي حاذق باشد و يك فرد دينداري كه به روانشاس متدين دسترسي نداشته باشد بتواند به خوبي از اطلاعات علمي او كمك بگيرد
يعني هر جا بين آموزه هاي روان شناسي و دين اصطكاك واقعي و تعارض بود نظر دين را مقدم بدارد.

شبـنم;878380 نوشت:
شما خودتان مشکل داشتید یا اومدید به بقیه راهکار بدید؟
اگه عالی بوده و روی شما تاثیر داشته پس چرا مشکلتون حل نشده ؟؟

من اومدم به بقیه گوشزد کنم که بیشتر دقت کنند مشکلات منو نداشته باشند
پیشگیری بهتر از درمان است(درمان در این زمینه واقعا سخته ! شاید غیر ممکن!)

اگه اون کتاب نبود وضع ما خیلی بدتر از الان بود !

زینبیون;878391 نوشت:
سلام و عرض ادب
عذر میخوام شما در خواستگاری در مورد چی صحبت کردید؟
اصلا صحبت کردید؟

چون هر دو طرف مذهبی بودیم اون موقع که پسر میومد خواستگاری یعنی یه جورایی کار تمام شده بود!
ما یه جلسه رسمی با هم صحبت کردیم
مطمئنا خیلی از زاویه های شخصیتی با یک جلسه بروز پیدا نمی کنه
به نطرم رفتن پیش یک روانشناس و انجام تست شخصیت جز واجبات است
شوهرم همون جا متوجه اختلاف رفتار های ما شده بود
ولی پیش خودش گفته بوده من تغییرش می دم!!!

مریم صبائی;880846 نوشت:
من اومدم به بقیه گوشزد کنم که بیشتر دقت کنند مشکلات منو نداشته باشند
پیشگیری بهتر از درمان است(درمان در این زمینه واقعا سخته ! شاید غیر ممکن!)

سلام
ولی مشکلات شما بعد از ازدواج پیش امده من کاری به اشتباهات شما قبل از ازدواج ندارم در این مورد حرف شما درسته
ولی کتابهایی که اسم بردید برای چنین مشکلاتی نوشته شده است و عمل کردن به اونها باید باعث رفع مشکل بشه
وقتی شما استفاده کردید و خوندید و هیچ تاثیری نداشته دیگه به چه دردی میخوره

[=arial]خانمی به دادگاه مراجعه میکنه با صورت سرتا سر کبود،دست شکسته و بدن ناقص...
خانم دیگری بخاطر خیانت شوهرش..
دیگری بخاطر اینکه شوهرش شراب میخوره..
یکی دیگه بخاطر اینکه همسرش معتاده و بخاطر مصرف شیشه هر روز کتکش میزنه..
و شما ...
طلاق عاطفی!!چون من سردمه و اون گرمش میشه...!!
کمی شکر...
کمی صبرو تحمل ...
کمی گذشت..
کمی فکر کنیم رشد من الان توی وضعیت فعلی هست...امتحانم الان اینه و..

مریم صبائی;825910 نوشت:
نمی دونم تا کجا این کوتاه اومدن دو طرفه ادامه پیدا می کنه

امام محمد باقر علیه السلام فرموده اند :
به راستی که خداوند عزوجل بر زنان و مردان جهاد را واجب کرده است اما جهاد مردان آن است که (برای حفظ دین و مملکت) مال و خون خود را بذل کنند تا در راه خدا کشته شوند و اما جهاد زن آن است که در مقابل دشواری های زندگی همسرش صبر کند.مکارم الاخلاق فی حق الزوج علی المراة (ط بیروت ص 215)

مریم صبائی;825910 نوشت:
فقط هم دیگه رو تحمل می کنیم

حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند :
هر زنی که شوهرش را با زبان اذیت کند از او هیچ توبه و فدیه و حسنه ای قبول نمی شود تا این که شوهر از حق او راضی شود ، اگرچه روزها روزه بدارد و شب ها را در عبادت باشد بنده ها آزاد کند و اسب های نیکو در راه خدا برای جهاد بدهد پس او اول کسی ست که وارد آتش می شود و همچنین است مردی که نسبت به زنش ظالم و ناسازگار باشد. مکارم الاخلاق فی حق الزوج و المراة به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی

مریم صبائی;825910 نوشت:
اگه من گرمم میشه اون سردشه!

پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :
هر زنی که در مقابل بد اخلاقى ‏هاى شوهرش ‏بردبارى کند خدا ثواب آسیه ...را به وى عطا خواهد کرد.
بحار ج 103 ص 247

مریم صبائی;825910 نوشت:
بعد هر مهمونی بحث داریم

شخصى خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کرد : همسرى دارم که به هنگام ورود به خانه به استقبالم مى ‏آید و به هنگام خروج ‏بدرقه ‏ام می کند. هنگامى که مرا اندوهناک یافت در تسلیت من می گوید : اگردرباره رزق و روزى مى ‏اندیشى غصه نخور که خدا ضامن روزى است و اگر در امور آخرت مى ‏اندیشى خدا اندیشه و اهتمام ترا زیاده گرداند. پس ‏رسول خدا فرمود : خداى را در این جهان عمال و کارگزارانى است و این ‏زن از عمال خدا می باشد ، چنین همسرى نصف اجر یک شهید را خواهدداشت. وسائل الشیعة ج 14 ص 17

مریم صبائی;825910 نوشت:

سلام
چند سال از ازدواجمون می گذره هر دومون مذهبی هستیم ؛ اون بیشتر؛ ولی پدرمون در اومده از بس اختلاف نظر داریم ، هزارتا کتاب خوندیم و پیش مشاوره رفتیم ولی
انگار برای هم دیگه ساخته نشدیم!

بجز مذهب و مسایل مذهبی تو هیچ چیزی تفاهم نداریم

اگه من گرمم میشه اون سردشه! تو زمستون سر بخاری و تو تابستون سر کولر که روشن باشه یا خاموش اختلاف داریم ، سر بیرون رفتن از خونه ، سر مسافرت ، سر خرید ، سر تعریف و تمجید از کسی و...

نگه لجبازی باشه ! اصلا

برای هم دیگه کاملا احترام میزاریم ، ولی مزاج هامون 180 درجه با هم فرق می کنه

من غذای ترش بدنم می طلبه اون شیرین ، من خواب زیاد اون کم ؛ من برون گرا اون درون گرا (بعد هر مهمونی بحث داریم) و هزار مورد این طوری

صد هزار بار از هم عذر خواهی کردیم و به زندگی ادامه دادیم

شاید از طرف شما کمکی به ما نرسه ولی تجربه ای میشه که جوونا بیشتر دقت کنند حتما قبل ازدواج مزاج شناسی برن و جز به جز خصوصیات خودشون رو تو خواستگاری مطرح کنند و یه نکته مهم دنبال این نباشند که طرف رو تغییر بدن و همون طور که هست اگه می تونن بپذیرند و گرنه برن دنبال کسی دیگه

واقعا خودشون باشن و نقش بازی نکنن



[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم

فرمودید مذهبی هستید!!!عنایت دارید که؟ مذهب علاوه بر حجاب و نماز،ایثار و گذشت هم داره ها...
با این تعاریف شما که فرمودید من حس کردم دوتا شوهر دارن با هم زندگی میکنند ،نه یک زن و یک شوهر..
یعنی چی که سر کولر دعوا داریم با هم....
شما اگر با پدرتون این اختلاف مزاج ها رو داشتید چکار میکردید؟؟با مادرتون چی؟بازم احساس میکردید فاصله ای عمیق بین شماست؟بازم اینطوری سر این مسایل باهاشون کل کل میکردید ؟
اصلا شاید شما یک شوهر هم مزاج داشتید،بعد بچه تون طبعش با شما فرق داشت،ازاونم عاطفتون میبرید؟یا یک واژه جدید مساختید مثل طلاق عاطفی!!!
خداییش بگید ،خدایییش،بچه تون بگه مامانی سردمه،طبع شما بخاطر محبت مادرانه طبع بچه تون نمیشه؟بگه گرممه،محبت مادرانتون اونچه اون میخواد رو فراهم نمیکنه؟بعد اسمشو میذارید تحمل ؟یعنی بعد فقط سر مذهبی بودن بچه تون رو از خونه بیرون نمیندازید؟
من احساس میکنم شما مقام یک مرد در منزل رو درک نکردید،یا اینکه کاملا درکش نکردید..
واقعا الگوی شما که میفرمایید مذهبی هستید حضرت زهرا سلام الله علیها هست که یکبار هم از مولا چیزی نخواستن که مبادا شرمنده اش کنن؟
واقعا الگوی شما همون خانمی هست که وقتی مولا بهشون فرمود قاتلینت میخوان بیان خونمون ،عرض کردند که خانه خانه ی شماست و منم کنیز این خانه؟
ببخشید اما هرکار میکنم از حرفاتون جز بهانه گیری چیزی در نمیارم...
مرد سالم و سربراه ،خودتون میگید احترامتونم داره،دست بزن نداره،مومن...ناشکرید..مرد شما آرزوی هر زنی هست...
همسر حضرت آسیه کی بود؟فرعون!!
من توی بهت کامل هستم از خوندن حرف های شما...
پناه برخدا که مزاج شناسی هم شد جزو شرایط زوج های جوان...
ای کاش به جای این همه علم که داره سرریز میکنه دو واحد هم گذشت و فداکاری پاس میکردیم..

توی یه پادگان همه یه جا میخوابن،200 نفر جوان ،یکی سردش میشه یکی گرمش میشه،یکی شبا دیر میخوابه ،یکی زود..یکی میخواد تلوزیون خاموش باشه یکی روشن...
میسازن باهم و به شرایط عادت میکنن..200 تا نظر مختلف!!
2 نفرید،که یک نفر هم تازه به اون یکی ولایت داره...

اینکه بعد از هر مهمانی درگیرید..اینا حرف های خوبی نیست..
دو یادآوری میکنم و یک ذکر کار آمد که معجزه میکنه..
یادآوری اول:شما زن هستید نه شوهر..
یادآوری دوم:خدایی هم هست که اگر گذشت کنید ،فکر حال شما رو هم خواهد کرد..
ذکر:چشم آقا..معجزه میکنه...

حامی;879889 نوشت:
فرد اضطرابي ممكن است خيلي گرفتار كمال گرايي شود

استاد، شاید خارج از بحث باشد ، اما خواهشمندم اینو توضیح چند سطری بدین. چگونه ممکنه کمال گرایی دلیل بر اضطرابی بودن فرد باشه؟ ربظ بینشون چیه؟
موضوع قفل شده است