جمع بندی بررسی صحت حدیث «سلام بر شهیدان احد و پاسخ آنان تا روز قیامت» در متون عامه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی صحت حدیث «سلام بر شهیدان احد و پاسخ آنان تا روز قیامت» در متون عامه

[=&quot] [/]
سلام علیکم

در رابطه با شنوا بودن شهدای احد تا روز قیامت روایتی را حاکم نیشابوری نقل نموده خواستم آنرا بررسی سندی فرمائید.

«...أَشْهَدُ أَنَّ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، فَأْتُوهُمْ وَزُورُوهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا رَدُّوا عَلَيْهِ».

گفته شده ذهبی این روایت را رد نموده،‌ آیا در صورت چنین امری این روایت مشکل دار نمی شود؟

متشکرم.

[=&quot][/][=&quot][/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

سوال:
در رابطه با شنوا بودن شهدای احد تا روز قیامت روایتی را حاکم نیشابوری نقل نموده خواستم آنرا بررسی سندی فرمائید. روایت حاکم چنین است: «...أَشْهَدُ أَنَّ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، فَأْتُوهُمْ وَزُورُوهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا رَدُّوا عَلَيْهِ». گفته شده ذهبی این روایت را رد نموده،‌ آیا در صورت چنین امری، اشکال عمده ای بر روایت وارد نمی گردد؟

پاسخ:
یکی از روایات بیانگر شنوایی اموات،روایتی در مورد شهدای احد است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نسبت به آنان فرمودند: «...أَشْهَدُ أَنَّ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، فَأْتُوهُمْ وَزُورُوهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا رَدُّوا عَلَيْهِ»؛[1]«گواهی می‌دهم که اینان در روز قیامت نزد خداوند شهدا هستند؛ پس به سوی آنها بیایید و آنها را زیارت کنید. قسم به خدایی که جانم در دست اوست تا روز قیامت هیچکس به آنها سلام نمی‌دهد مگر آنکه آنها جواب سلام او را می‌دهند».

حاکم نیشابوری در کتاب: «المستدرک علی الصحیحین» این روایت را با سند خویش از طریق: « عُبَيْدِ بْنِ عُمَيْر» نقل نموده و در پایان آن بیان نموده که این خبر بنابر شرط شیخین صحیح بوده؛[2] اما با این حال بخاری و مسلم آنرا در صحیح خود روایت نکرده اند.

ذهبی در تعلقه ی خویش بر این روایت، سخن حاکم نیشابوری را رد نموده و به متن و سند آن ایراد نموده است. در ناحیه ی متن از آنجا که متن آن با عقاید وی همخوانی نداشته،ذهبی آنرا موضوع و ساختگی دانسته است: «أنا أحسبه موضوعا».

این اشکال ذهبی به قدری سست است که البانی وهابی نیز آنرا نپذیرفته و در پاسخ وی می نویسد: «اما اینکه این روایت موضوع است، چنین چیزی قابل قبول نمی باشد؛ زیرا چگونه این روایت موضوع است در حالی که در آن چیزی که مخالف کتاب و سنت باشد یافت نمی گردد و اینکه مردگان(به حسب عادت) چیزی نمی شنوند؛[3] به معنای نفی شنواندن هرکدام از آنان که خدا اراده نماید به گونه ای خاص و در زمانی که خواست اوست نخواهد بود...».

ایراد دیگر ذهبی بر حکم حاکم نیشابوری به سند روایت است که وی سند آنرا بنابر شرط شیخین صحیح دانسته است.[4]

ذهبی در اشکال به حاکم نیشابوری می نویسد این سخن صحیح نمی باشد؛ زیرا که بخاری از «قَطَنِ بْنِ وَهْب» روایتی نقل ننموده و علاوه بر آن بخاری و مسلم از «عَبْدِ الْأَعْلَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ» نیز روایت ننموده اند؛ بنابراین سخن حاکم که گفت حدیث صحیح بنابرشرط شیخین است صحیح نمی باشد.

البانی در پاسخ به ذهبی می نویسد: «هر چند این سخن ذهبی امر مسلمی است؛ ولی چنین امری مستلزم ضعف راویان مذکور نخواهد بود؛ زیرا «قَطَنِ بْنِ وَهْب» از راویان صحیح مسلم بوده و ابوحاتم در مورد وی گفته که وی «صالح الحدیث» است و «نسائی» نیز در مورد وی گفته:«لیس به باس» و ابن حبان نیز وی را در کتاب «ثقات» خود آورده و حافظ ابن حجر نیز وی را صدوق دانسته است».[5]

البانی همچنین در مورد «عَبْدِ الْأَعْلَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ» می نویسد: « اما عبدالاعلی ...را ابن معین و ابن حبان توثیق نموده اند و حافظ ابن حجر نیز وی را ثقه و فقیه دانسته است».

بنابراین اشکال ذهبی از جهت متن و سند بر حاکم وارد نمی باشد؛ همچنان که البانی اشکالات ذهبی را نپذیرفت.

موفق باشید.


[/HR][1] . الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص271: « عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حِينَ انْصَرَفَ مِنْ أُحُدٍ مَرَّ عَلَى مُصْعَبِ بْنِ عُمَيْرٍ وَهُوَ مَقْتُولٌ عَلَى طَرِيقِهِ، فَوَقَفَ عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَدَعَا لَهُ، ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ: {مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا} [الأحزاب: 23] ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَشْهَدُ أَنَّ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، فَأْتُوهُمْ وَزُورُوهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا رَدُّوا عَلَيْهِ» (هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ)».

[2] . مراد از شرط شیخین آن است که راویان این خبر از راویان صحیح بخاری و مسلم می باشند؛ یعنی نام راویان این خبر در سلسله اسناد روایات بخاری و مسلم ذکر شده است: « نزهة النظر فی توضیح نخبة الفکر، ابن حجر العسقلانی، ص76، مطبعة سفير بالرياض: المراد به رواتهما معَ باقي شروطِ الصَّحيحِ».

[3] . البانی جزو منکرین سماع الموتی بحساب می آید و شنوایی اموات را تنها در مراحل ابتدای دفن قبول نموده است.

[4] . در چاپهای موجود تنها ایراد اول ذهبی نقل شده و اشکال سندی نقل نشده است و این اشکال به نقل البانی از ذهبی است.

[5] . سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة، الالبانی، ج11، ص366، دار المعارف، الرياض - الممكلة العربية السعودية.
موضوع قفل شده است