خلوص نیت

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خلوص نیت


صدقه‏ای که انسان در راه خدا می‏دهد از نظر آن خلوص نیتش متفاوت‏ است. یک وقت کسی صدقه‏ای می‏دهد، از مال خودش چیزی به دیگران می‏دهد، در دل خودش هزار جور غرور هست، این من هستم که با مال خودم که از کد یمین و عرق جبین خودم به دست می‏آورم، دارم جان مردم را نجات می‏دهم، چنین و چنان می‏کنم.
ولی یک فرد دیگر است که اساسا برای خودش کوچکترین‏ ارزشی قائل نیست، خیلی در ته دلش ممنون است که خدا او را واسطه قرار داده است. حالتش حالت کسی است که یک نفر دیگر «صدقه را» به دست او داده‏ می‏گوید: آقا این را تو بده. این دیگر برای خودش شخصیتی قائل نیست، فقط این امتنان را دارد که من وسیله قرار گرفتم. خدا را شکر می‏کند که‏ وسیله چنین کاری قرار گرفته است.

چرا صدقه سری و مخفی اجرش بیشتر است‏ از صدقه علنی؟ برای اینکه صدقه سری از نظر کیفیت بالاتر است، یعنی‏ انسان به اصطلاح معروف یک دستش می‏دهد دست دیگرش آگاه نمی‏شود و حتی‏ خود طرف متوجه نمی‏شود که چه کسی به او داده است. ما در اخبار ائمه‏ اطهار داریم که افرادی بودند از خاندان خودشان بنی‏هاشم که ائمه اگر مستقیم می‏خواستند به آنها کمک کنند بسا بود احساس حقارت می‏کردند، ائمه به افراد دیگری «مساعده» می‏دادند و به آنها می‏سپردند که تو از طرف خودت بده و اسم ما را نبر، نفهمند از طرف ماست.
گاهی اتفاق‏ می‏افتاد که آنها گله می‏کردند، می‏گفتند: شما بیگانه‏ها به ما می‏رسید، ولی این پسرعموهای ما به ما رسیدگی نمی‏کنند. اینها همه به کیفیت عمل، به جنبه «اصوب عملا » و به جنبه «احسن عملا» برمی‏گردد.
این مساله‏ای که عرض کردم مساله منت است. ما در دعای «مکارم‏الاخلاق‏» می‏خوانیم که: «و اجر للناس علی یدی الخیر و لا تمحقه بالمن» خدایا برای مردم به دست من خیر را جاری کن، اما اثر آن را با منت‏ گذاشتن من از بین نبر، یعنی خیری که به دست من جاری بشود ولی توام با یک منت گذاشتن باشد از بین رفته است.
قرآن کریم در سوره بقره آیه ۲۶۴ می‏فرماید: «لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی، صدقات خود را با منت و آزار باطل نکنید»، یعنی‏ اگر شما کار خیر بکنید بعد با یک منت یا یک اذیت، کاری بکنید که روح‏ طرف را خرد کنید، تمام آن عملتان بی‏ارزش است. اینها کیفیت عمل است‏.
از همه اینها بالاتر به‏طورکلی درجه خلوص عمل است، یعنی صرف لله و فی‏الله بودن، هیچ غرضی انسان نداشته باشد، در آن اعماق قلبش هم دوست‏ نداشته باشد که مردم اگر اطلاع پیدا کنند او را ستایش کنند.
این تعبیری‏ است که در حدیث آمده است، وقتی راجع به اخلاص عمل سوال می‏کنند که‏ اخلاص عمل چگونه است، می‏فرماید: اخلاص عمل به این نحو است که این‏طور نباشید که اگر مردم اطلاع پیدا کنند خوشحال بشوید و بلکه آنهایی که خیلی‏ خوف دارند از اینکه شرکی در عملشان وارد شود، از اینکه مردم دیگر اطلاع‏ پیدا کنند وحشت دارند، ناراحت می‏شوند، بلکه نمی‏خواهند دیگر در دنیا باشند.

داستان غلام علی بن الحسین علیهما السلام
شخصی می‏گوید در یک سختی و در سالی که باران نیامده بود و مردم دعا و استغاثه می‏کردند و نماز استسقا می‏خواندند، هرچه می‏کردند اثری نمی‏بخشید. یک وقت در یک خلوتی در دامنه کوهی غلامی را دیدم که عبادت می‏کند و حال‏ عجیبی دارد و در مناجات خودش می‏گوید: خدایا ما بندگان چنین هستیم، خدایا رحمت خودت را از ما قطع نکن، خدایا چنین و چنان. او هنوز مشغول‏ عبادت بود که دیدم اوضاع عالم عوض شد. شک نکردم که اثر دعای همین یک شخص بود. دنبالش را گرفتم ببینم این کیست، فهمیدم غلامی است. نشانی او را پیدا کردم، خانه حضرت علی بن الحسین. پیش خودم گفتم: هرجور هست من این را از امام می‏خرم ولی نه برای اینکه خادم من باشد، برای اینکه من خادم او باشم و او مخدوم من باشد تا از فیض وجود او استفاده کنم. رفتم خدمت‏ امام و گفتم: من یکی از غلامهای شما را می‏خواهم. فرمود: کدام‏ یک؟ تا بالاخره من او را پیدا کردم. ناراحت شد، گفت: ای مرد! تو چرا مرا از این خانه جدا می‏کنی؟ چرا مرا از محبوب و مخدومم جدا می‏کنی؟ گفتم: من‏ نه تو را برای خدمتکاری خودم می‏برم، من تو را می‏برم برای اینکه من تا آخر عمر خدمتگزار تو باشم و از محضر تو استفاده کنم. من در فلان‏جا شاهد و حاضر بودم که این دعاها را می‏کردی، شک نکردم که این بارانی که نازل شد اثر استجابت تو بود. می‏گوید: این جمله را که از من شنید، سر به آسمان‏ بلند کرد، گفت: خدایا من نمی‏خواستم از این رازی که میان من و توست‏ شخص دیگری آگاه شود. ( اخلاص را ببینید! ) حالا که خلقت را به این راز آگاه کردی، خدایا مرا ببر. این را گفت و جان به جان‏آفرین تسلیم کرد.
این را می‏گویند اخلاص، که اصلا وحشت می‏کند که احدی از رابطه‏ای که میان‏ او و خدای خودش هست اطلاع پیدا کند. «بین‏المحبین سر لا یفشیه . . . » در میان دوستان رازی است که به این زودیها افشا نمی‏شود و نمی‏خواهند که‏ افشا بشود و لهذا در همان حدیث هست که «الابقا علی العمل اشد من‏ العمل» نگهداری یک عمل از خود عمل سخت‏تر است، یعنی احیانا یک عملی‏ در ابتدا از روی خلوص نیت صادر می‏شود ولی انسان بعدها در اثر بازگو کردن آن، عمل را از خلوص می‏اندازد و شرک را وارد آن می‏کند

..

موضوع قفل شده است