حیا چیست و چه کسی با حیا است؟ (با استناد به قرآن و روایات)

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حیا چیست و چه کسی با حیا است؟ (با استناد به قرآن و روایات)

عرض سلام و ادب و احترام

آیا در روایات یا تفسیر قرآن آمده است که حیا چه فاکتور هایی دارد؟
طبق روایت هر که حیا ندارد ایمان ندارد حال حیا چیست؟
با استفاده از آیات و روایات آن را برایمان باز می کنید؟
مثلا آیا حیا با حجاب رابطه دارد؟
با شوخی با نامحرم؟
با ایمان؟
با نماز؟
و ....

فقط بر اساس قرآن و روایات یا تفسیر آیات قرآن

از اینکه وقت ارزشمندتان را صرف پاسخگویی به سوال بنده می نمایید پیشاپیش تشکر می کنم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد پیام

تعریف حیا:
حیا در لغت به معنی شرم‌ساری و خجلت است و از جمله موضوع‌های اخلاقی است که در قرآن (قصص25) از آن یاد شده فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ پس یکى از آن دو زن در حالى که به آزرم گام بر مى‏داشت نزد وى آمد [و] گفت پدرم تو را مى‏طلبد تا تو را به پاداش آب‏دادن [گوسفندان] براى ما مزد دهد و چون [موسى] نزد او آمد و سرگذشت [خود] را بر او حکایت کرد [وى] گفت مترس که از گروه ستمگران نجات یافتى

حیا به معنی «شرم داشتن، باز ایستادن، زنده گذاشتن» است. حیا به معنی شرم و آزرم باشد و آن انحصار نفس است در وقت ارتکاب فعل قبیح جهت احتراز و دوری از مذمت (دهخدا) حیا در لغت با حالت روانی شرم در انسان به یک معنی است
این شرم در نتیجه درک نظارت شخص ناظر در انسان ایجاد می‌شود؛ چنان‌چه در تعاریف به این نظارت اشاره شده است. در برخی از این تعاریف حیا را به دلیل ترس از مذمت مردم، برخی به دلیل حرمت شخص ناظر، برخی حالت درونی به جهت زشت بودن فعل، برخی به دلیل درک محبت شخص ناظر و برخی به خاطر کرامت نفس بیان کرده‌اند.
بنابر تعاریف موجود، حیا یک حالت درونی است که در مواجهه با کار نادرست در فرد ایجاد می‌شود و حالت بازدارندگی در او به وجود می‌آورد. در برخی تعاریف به حیا به عنوان عامل ایجاد انگیزه برای انجام عمل نیک، اشاره شده است. بنابراین حیا یک عامل درونی بازدارنده در انجام فعل نادرست و وادارنده در انجام عمل درست می‌باشد.
حیا عامل درونی است که مانع انجام عملی می‌شود که در عرف جامعه ناپسند شمرده می‌‌شود.
حیا عامل درونی است که باعث ترک گناه و عمل در جهت خواست پروردگار می‌شود و به این درک توجه خاص شده است. و این امر در عرفان شیعه به وضوح دیده می‌شود. در معارف شیعه به نقش ناظران پررنگ‌تر از سایر فرق اسلامی اشاره شده است. به طوری که ادعیه، زیارات، و بحث مهدویت و عاشورا نقش برجسته‌ای در ایجاد حیا و درک حضور و نظارت دارند

با توجه به تعاریف، حیا یک امر غیر تجربی و غیر کمی است. حیا زمانی ایجاد می‌شود که فرد حضور شخص یا اشخاص دیگری را حس کند. ممکن است این حضور یک حضور و نظارت فیزیکی نباشد اما این درک و احساس به عنوان عامل بازدارنده‌ای در فرد عمل کند. چنین حسی به تنهایی نمی‌تواند حیا را برانگیزد بلکه این درک باید توأم با احترام و کرامت برای شخص ناظر باشد.

حیا در قرآن:
در آیات فراوانی به مفهوم حیا اشاره شده است. آیه 25 سوره قصص در این آیه به حیای دختران شعیب که حیا و عفت ممدوح می‌باشد اشاره شده. کلمه استحیاء در این آیه عیناً آورده شده؛ این حیا بیشتر به بحث عفت در رفتار زنان مرتبط می‌باشد



در آیه 24 سوره یوسف در بیان علت امتناع حضرت یوسف(ع) می‌فرماید: «و در حقیقت، [آن زن] آهنگ وی کرد، و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود، آهنگ او می‌کرد.وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ
در این آیه شریف، از «برهان پروردگار» به عنوان عامل بازدارندگی از گناه اشاره شده. امام زین‌العابدین(ع) در تفسیر «برهان پروردگار» می‌فرماید: زن عزیز مصر به سوی بت رفت و پارچه‌ای بر روی آن انداخت. یوسف از او پرسید: «برای چه این کار را کردی؟» پاسخ داد شرم دارم از این که این بت، ما را ببیند! در این هنگام، یوسف به وی گفت: «آیا تو شرم می‌کنی از چیزی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه می‌فهمد و نه می‌خورد و نه می‌نوشد؛ ولی من شرم نکنم از کسی که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟!
این، معنای سخن خداوند است که می‌فرماید: «اگر برهان پروردگارش را ندیده بود». آن‌چه باعث حیای زلیخا شد، ناظر بودن بت بود، هر چند نظارت او بر اعمال بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف(ع) شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است. یکی از اساسی‌ترین مباحثی که در تعریف حیا به آن توجه داده شده، وجود ناظر و نظارت است
آیه 14 علق «آیا نمی‌داند که خداوند او را می‌بیند؟» أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى در این آیات بدون این که به واژه حیا و یا عفت آمده باشد در محتوا به حیا اشاره دارد. توجه به نظارت و دیدن خداوند و درک حضور او، حیا را برمی‌انگیزد. در حقیقت، خداوند پیش از آن‌که مردم را به ترس فرا بخواند، به حیا فرا خوانده و این، جایگاه و اهمیت حیا را در نظام تربیتی اسلامی می‌رساند.
حیا در روایات:
در برخی روایات حیا به عنوان یکی از شاخصه‌های اصلی انسان مسلمان عنوان شده است و این ارزش دینی را لازمه ایمان عنوان کرده‌اند. اما در بخشی دیگر از روایات، حیا به عنوان یکی از ارزش‌های اخلاقی وابسته به جنسیت یاد شده است. بعضی روایات این خصوصیت را مختص انسان دانسته و همراهی عقل و حیا را در انسان یادآور شده است.
حضرت علی(ع) می‌فرماید: جبرئیل بر آدم(ع) فرود شد و گفت: ای آدم من مأمورم تو را میان سه چیز مخیر سازم تا یکی را بگزینی و دو تا را وانهی، آدم گفت: ای جبرئیل آن سه چیز کدامند؟ گفت: عقل و حیاء و دین. آدم گفت: عقل را برگزیدم، جبرئیل به حیا و دین گفت: شما برگردید و او را وانهید، گفتند: ای جبرئیل، ما دستور داریم که همراه عقل باشیم هر جا که باشد، گفت اختیار با شماست و بالا رفت. (کلینی،34:1375)

در احادیث عقل را با حیا همراه دانسته و آن را به عنوان یکی از ضرورت‌های انسان عاقل بیان می‌کند، قدرت تعقل خاص انسان بوده و در سایر موجودات وجود ندارد؛ از همین رو حیا یکی از خصوصیاتی است که مختص انسان بوده و در سایر موجودات وجود ندارد و یا حداقل به این شکل وجود ندارد.
در برخی روایات حیا با بحث عفت و زنان مرتبط است. این روایات حیا را بیشتر مختص زنان عنوان می‌کند.
به عنوان مثال: پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «...حیا نیکوست اما از زنان نیکوتر»( نقل از ارشادالقلوب 194)
اما بخش دیگری از روایات حیا را با ایمان و اعتقاد انسان به خداوند مرتبط دانسته و لازمه ایمان را وجود حیا در انسان عنوان کرده‌اند. از جمله در روایتی پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: شرم و حیا شاخه‌ای از ایمان است، و کسی که حیا ندارد ایمان ندارد. (نقل از مجموعه ورام:33)
امام صادق(ع) فرمودند: بی حیا، ایمان ندارد. (کلینی،10:1375) در این احادیث به ضرورت وجود حیا در شخص باایمان اشاره شده و آن را لازمه ایمان عنوان می‌کند. این‌گونه روایات ارتباط تنگاتنگ حیا با باور و اعتقاد انسان را عنوان می‌کند و از آن‌جا که این بحث بیشتر به مباحث غیر تجربی و متافیزیکی مرتبط می‌باشد، در تحقیقات مورد غفلت قرار گرفته و کمتر به آن پرداخته می‌شود.
در روایات به عامل درک نظارت خداوند به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده در ایجاد حیا اشاره شده است. امام سجاد(ع) می‌فرماید: از خدای بزرگ به جهت توانایی و قدرتش بر تو بترس و به خاطر نزدیک بودن با تو از او شرم کن (بحارالانوار، ج336:68)
امام صادق(ع) نیز در این باره می‌فرماید: دانستم که خداوند بر من مطلع است، پس شرم کردم. (بحارالانوار:228)


آیاتی مرتبط با حیا:
خداوند متعال در آیه ۳۰ سوره مبارکه نور می‌فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ؛ به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‌‏تر است زیرا خدا به آن‌چه می‌کنند آگاه است».

و نیز در آیه ۳۳ سوره نور می‌فرماید: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ فَکَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَن یُکْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ کسانى‌که [وسیله] زناشویى نمى‏‌یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى‏‌نیاز گرداند و از میان غلامانتان کسانى‌که درصددند با قرارداد کتبى خود را آزاد کنند اگر در آنان خیرى [و توانایى پرداخت مال] مى‌‏یابید قرار بازخرید آن‎ها را بنویسید و از آن مالى که خدا به شما داده است به ایشان بدهید [تا تدریجاً خود را آزاد کنند] و کنیزان خود را در صورتى‌که تمایل به پاکدامنى دارند براى این‌که متاع زندگى دنیا را بجویید به زنا وادار مکنید و هر کس آنان را به زور وادار کند در حقیقت‏ خدا پس از اجبار نمودن ایشان [نسبت به آن‌ها] آمرزنده مهربان است».
خداوند در آیه ۳۱ سوره نور نیز در رابطه با حیا فرموده است: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آن‌چه که طبعا از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بى‏‌نیازند یا کودکانى که بر عورت‌هاى زنان وقوف حاصل نکرده‏‌اند آشکار نکنند و پاهاى خود را [به‌گونه‏‌اى به زمین] نکوبند تا آن‌چه از زینتشان نهفته مى‏‌دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید».

باسلام
لطفا حیا در نگاه، رفتار و گفتار رو هم لطفا بیشتر توضیح دهید.
آیا ابراز علاقه مرد یا زن به همسرش در ملاء عام به دور از حیا هست؟ به هر نحو ( کلام عاشقانه، بوسیدن، ...) مثلا ارسال پیام عاشقانه برای هم دیگه در جایی که افراد دیگه هم میبینند؟

اللیل والنهار;824630 نوشت:
باسلام
لطفا حیا در نگاه، رفتار و گفتار رو هم لطفا بیشتر توضیح دهید.
آیا ابراز علاقه مرد یا زن به همسرش در ملاء عام به دور از حیا هست؟ به هر نحو ( کلام عاشقانه، بوسیدن، ...) مثلا ارسال پیام عاشقانه برای هم دیگه در جایی که افراد دیگه هم میبینند؟

سلام"
. برخلاف تصوّر غلط بعضی از مردم که حیا و شرم را در حجاب، وقار، نجابت و خجالت ( حیای منفی) خلاصه می کنند، حیا ابعاد مختلف زندگی انسان را پوشش می دهد. چنانکه با استفاده از آیات و روایات می توان به ویژگی های متعدد حیا پی برد . وراثت، تربیت، تعقّل، مواظبت، ایمان، انتخاب همنشین مناسب و ... از عوامل موثر در تقویت حیاست و ضعف شخصیت، نطفه ناپاک، دیدن صحنه های خلاف حیا و ... از عوامل موثر بر تضعیف آن می باشد. از سوی دیگر ایجاد محبت الهی، پرهیز از ارتکاب معاصی، بردباری، عیب پوشی، تعدیل غریزه جنسی، آرامش روانی، حفظ حجاب و حریم زن و مرد، رعایت حقوق اجتماعی، مدیریت صحیح حکومت و امنیت اجتماعی نمونه ای از آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی حیا محسوب می شود.
در آیه ۲۳ سوره احزاب درباره وظایف زنان در لزوم رعایت عفاف در سخن گفتن با مردان نامحرم می فرماید: (فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا)؛ «پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید».
خضوع در اینجا به معنای این است که زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف نکنند تا مردان بیمار دل را دچار ریبه و خیال های شیطانی کنند وشهوت آنها را برانگیزانند منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی ایمان است؛ آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوت باز می دارد.
و (قولاً معروفا) یعنی سخن معمولی و مستقیمی بگویند که به دور از کرشمه و ناز باشد و شرع و عرف اسلامی آن را پسندیده دارد.
این آیه اشاره به کیفیت و محتوای سخن گفتن و حرمت صحبت کردن با ناز و عشوه دارد و صحبت کردن با نامحرم باید عفیفانه و به دور از نرمش و خضوع و خودنمایی باشد. همچنین براجتناب از هرگونه سخنان بیهوده و غیرضروری و شهوت انگیز تأکید دارد و متذکر می گردد در صورت عدم رعایت این امر ممکن است در اثر نمایش جاذبه های زنانه و سخنان هوس آلوده، افرادی که از سلامت روحی و روانی و اعتدال نفسانی - که در اثر ضعف یا فقدان ایمان می باشد - برخوردار نباشند به فکر گناه و فحشا بیفتند و امنیت جامعه را به خطر بیندازند.
ویادر آیه ۱۳ سوره نور که به سوره عفت و پاکدامنی و حجاب معروف است، به چندین رفتار عفیفانه اشاره می کند که یکی از آنها وجوب حفظ و کنترل دیده و نگاه است: (و قل للمؤمنات یغضضن من أبصار هن)؛ «به زنان مومن بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند). همچنین در آیه دیگری می فرماید: (قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم)؛ (نور ۲۳) «به مردان مؤمن بگو از بعضی نگاه های خود (نگاه های غیرمجاز) چشم پوشی کنند).

در پاسخ به بخش دوم سوال شما عزیز بایستی عرض کنم که بهتر است از گروه اخلاق پرسیده شود

موضوع قفل شده است