مبنای تکفیر در فقه شیعه چیست؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مبنای تکفیر در فقه شیعه چیست؟

با سلام
برخی فتاوای علمای اسلام متضمن تکفیر افراد یا گروه هایی است که اغلب خود را مسلمان می دانند
با توجه به این موضوع بر چه مبناهایی در فقه شیعه می توان فرد یا گروهی را تکفیر کرد؟
یا علیم

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد طاها

با سلام به شما دوست گرامی

بر اساس فقه شیعه، کافر به کسى گفته میشود که:

منکر خداست،

یا

قایل به شریک برای خداست،

يا

پيغمبرى حضرت خاتم الانبيا محمدبن عبدالله را قبول ندارد،

یا

یکی از ضروریّات دین اسلام مثل نماز یا روزه یا معاد را با علم به اینکه ضروری دین است انکار نماید. (در این باره مراجعه نمایید به: رساله توضیح المسائل مراجع / غایه القصوی فی ترجمه عروه الوثقی، ج1، ص42 / الإيمان و الكفر في الكتاب و السنة، جعفر سبحانی، ص: 41)

بنابراین ملاك كفر اين است كه شخص، منكر يكى از اصول سه‏ گانه دين (توحید/نبوت/معاد) يا منكر چيزى باشد كه انكار آن ملازم با انكار يكى از آن سه اصل است و اين ملازمه در صورتى تحقق مى‏ پذيرد كه حكم آن چيز از نظر شريعت اسلام آنچنان بديهى و روشن باشد كه هرگز نتوان ميان انكار آن و اعتراف به اصول دين، جمع كرد. (شيعه و پاسخ چند پرسش، ص: 77)

آنچه نقل شد خلاصه ای بود از مبنای فقه شیعه در کفر و ایمان افراد که بر این اساس نمیتوان فرد یا گروهی كه اعتراف به شهادتين نموده، و ضرورى ‏اى از ضروريات دين را انكار نکرده اند را تکفیر نمود. (شيعه شناسى و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ج‏1، ص: 149)

در پناه حق

[="Tahoma"][="Navy"]

طاها;825821 نوشت:
نابراین ملاك كفر اين است كه شخص، منكر يكى از اصول سه‏ گانه دين (توحید/نبوت/معاد) يا منكر چيزى باشد كه انكار آن ملازم با انكار يكى از آن سه اصل است و اين ملازمه در صورتى تحقق مى‏ پذيرد كه حكم آن چيز از نظر شريعت اسلام آنچنان بديهى و روشن باشد كه هرگز نتوان ميان انكار آن و اعتراف به اصول دين، جمع كرد. (شيعه و پاسخ چند پرسش، ص: 77)

سلام
با تشکر
اگر کسی ضروری دین را قبول داشته باشد و بدان عامل هم باشد اما در تفسیر آن موضوع به لحاظ نظری با فقها اختلاف داشته باشد می توان اورا تکفیر کرد؟
چرا فلاسفه و عرفا توسط برخی فقهای شیعه تکفیر شده اند ؟
یا علیم[/]

طاها;825821 نوشت:
با سلام به شما دوست گرامی

بر اساس فقه شیعه، کافر به کسى گفته میشود که:

منکر خداست،

یا

قایل به شریک برای خداست،

يا

پيغمبرى حضرت خاتم الانبيا محمدبن عبدالله را قبول ندارد،

یا

یکی از ضروریّات دین اسلام مثل نماز یا روزه یا معاد را با علم به اینکه ضروری دین است انکار نماید. (در این باره مراجعه نمایید به: رساله توضیح المسائل مراجع / غایه القصوی فی ترجمه عروه الوثقی، ج1، ص42 / الإيمان و الكفر في الكتاب و السنة، جعفر سبحانی، ص: 41)

بنابراین ملاك كفر اين است كه شخص، منكر يكى از اصول سه‏ گانه دين (توحید/نبوت/معاد) يا منكر چيزى باشد كه انكار آن ملازم با انكار يكى از آن سه اصل است و اين ملازمه در صورتى تحقق مى‏ پذيرد كه حكم آن چيز از نظر شريعت اسلام آنچنان بديهى و روشن باشد كه هرگز نتوان ميان انكار آن و اعتراف به اصول دين، جمع كرد. (شيعه و پاسخ چند پرسش، ص: 77)

آنچه نقل شد خلاصه ای بود از مبنای فقه شیعه در کفر و ایمان افراد که بر این اساس نمیتوان فرد یا گروهی كه اعتراف به شهادتين نموده، و ضرورى ‏اى از ضروريات دين را انكار نکرده اند را تکفیر نمود. (شيعه شناسى و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ج‏1، ص: 149)

در پناه حق

با سلام و احترام

به علاوه سوالی که در پست قبلی پرسیده شد
سوال دیگری دارم
آیا وهابیت از دیدگاه شیعه تکفیر میشود یا خیر؟ چرا؟

محی الدین;826171 نوشت:
اگر کسی ضروری دین را قبول داشته باشد و بدان عامل هم باشد اما

با سلام به شما دوست گرامی

جنابعالی دو سوال مطرح کرده اید:

1. اگر کسی ضروری دین را قبول داشته باشد و بدان عامل هم باشد اما در تفسیر آن موضوع به لحاظ نظری با فقها اختلاف داشته باشد می توان اورا تکفیر کرد؟

2. چرا فلاسفه و عرفا توسط برخی فقهای شیعه تکفیر شده اند ؟

درباره سوال اول اگر به نکته ای که در پست گذشته پیرامون ضروری دین بیان شد دقت فرمایید پاسخ روشن میشود؛ یعنی این نکته که «... یا منكر چيزى باشد كه انكار آن ملازم با انكار يكى از آن سه اصل است و اين ملازمه در صورتى تحقق مى‏ پذيرد كه حكم آن چيز از نظر شريعت اسلام آنچنان بديهى و روشن باشد كه هرگز نتوان ميان انكار آن و اعتراف به اصول دين، جمع كرد.»

بر اساس این نکته، وقتی میگوییم: «ضروری دین» منظور آن حکمی است که میان مسلمانان (اعم از شیعه و سنی) به عنوان یک حکم بدیهی در اسلام شناخته میشود بطوری که بدیهی و واضح بدانند که نپذیرفتن آن مساوی با نپذیرفتن رسالت پیامبر اسلام و دیگر اصول اساسی دین است؛ اما احکامی که به این درجه از بداهت و وضوح نرسیده اند را نمیتوان به عنوان ضروری دین قلمداد نمود.

با حفظ این نکته عرض میکنیم: تفسیری که شخص درباره ضروری ای از ضروریات دین ارائه میدهد اگر ملازم با نفی آن حکم ضروری باشد مستلزم تکفیر است و الا موجب تکفیر نخواهد بود.

بجاست عرض کنیم اینجا پای برخی از علمای اسلامی در طول تاریخ لغزیده است زیرا فهم شخص یا گروهی از مسلمین درباره حکمی از احکام اسلام را به عنوان حکم ضروری دین قلمداد نموده اند و از اینرو به تکفیر افرادی پرداخته اند که تفسیر یا دیدگاهی مخالف ایشان داشته اند. (در این باره مراجعه نمایید به: الإيمان و الكفر في الكتاب و السنة / جعفر سبحانی/ ص: 58)

درباره سوال دومتان نیز باید عرض کنیم:

این تکفیر نمودنها (آنجا که به نادرست صورت پذیرفته) عمدتا ناشی از دو عامل بوده است:

1. سخن فیلسوف یا عارف به درستی درک نشده است

2. فهم شخص یا گروهی از علما به عنوان ضروری دین قلمداد شده است

در پناه حق

و طاها;826203 نوشت:
به علاوه سوالی که در پست قبلی پرسیده شد سوال دیگری دارم

با سلام به شما دوست گرامی

سوال قبلی پاسخ داده شد و چنانچه ابهامی دارید بیان نمایید

اما درباره سوالی که مطرح کرده اید:

وهابیت نه منکر اصول سه گانه (توحید و نبوت و معاد) هستند و نه منکر ضروریات دین بنابراین فاقد ملاک کفرند هرچند این از گمراه بودن و نادانی ایشان چیزی نمیکاهد. در این باره میتوانید از این تاپیک استفاده کنید: http://www.askdin.com/showthread.php?t=31254&page=2

در پناه حق

موضوع قفل شده است