ازدواج با کسی که با همه ی فعالیتهای اجتماعی خانم مخالف است

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج با کسی که با همه ی فعالیتهای اجتماعی خانم مخالف است

سلام
من دختری بیست و چهر ساله ام و دنشجوی ارشد. تصمیم داشتم بعد از پایان مقطع ارشد حوزه برم و کار فرهنگی بکنم. با توجه به سوابقی که دارم فکر میکنم موفق هم باشم
و در خانه ای بزرگ شدم که مادرم علاوه بر کار- معلمی - درسش رو هم با تشویقهای پدرم خواند و مدرک دنشگاهیش حتی از پدرم بیشتر شد اما باز ایشون مادرم رو به تحصیل بیشتر تشویق میکردن. خانم های دیگر اطرافم هم همینطور بودن و من هم چنین ذهنیتی در ذهنم بود
البته کارهای خانه برام در اولویت هست و میدانم وظیفه ی اصلیم در خانه ست اما همیشه فکر میکردم میتوانم به هر دو برسم و میدانم خانواده انقدر برام مهم هست که در صورت بروز مشکل فعلیت های اجتماعیم رو تعطیل بکنم. اما الان و به خصوص تا قبل از بچه دار شدن فکر میکنم نیازی نیست
به علاوه در خانه ی پدرم هم محدود نبودیم و بدون ایشون مسافرت زیاد میرفتیم. مثلا اردو جهادی یا راهیان نور که با بسیج میرم و یا گاهی چند روزی با یکی از خانمهای فامیل که مجردند مشهد میرفتیم (البته اونجا فامیل داریم) و یا دنشجویی کربلا رفتم ووو
حالا خواستگاری برام اومده که همه ی ملاکهای دیگش خوبه اما با همه ی این فعایتها مخالفه. حتی تحصیل در حوزه. یک کدبانوی کامل میخواد و خانم خانه...البته من به کارهی خانه میرسم دست پختم هم بد نیست اما خیاطی وووو...نه....علاقه هم ندارم
خانم های اطراف ایشون همه همینطور خانه دار بودن و خانمهای اطاف من عکس(البته سنشون هم 8سال از من بیشتره که منو به شک انداخته)با
همه ی اینها چه کار کنم؟اطرافیان میگن قبول کن. میگن در مورد تحصیل در حوزه چون مذهبی ست راضی میشه و کارهای فرهنگی رو هم میشه در خانه انجام داد ... اما میترسم اختلافات به اینجا ختم نشه

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام و احترام
بزرگوار
اینکه شما روحیه تلاش وعلاقمند به حضور و انجام فعالیت اجتماعی مثبت هستید و می خواهید یک فرد موفق و مفیدی باشید، این یک ویژگی خوب و شایسته ای است. اما به نظر می رسد آنچه اولویت شما باید باشد رسیدگی خوب و کامل به امورات منزل می باشد، البته خودتان هم (خدای را شکر) این ایده را قبول دارید، به هر حال اگر این فرد، شخصیت خوب و متعادل و متناسب با شما را دارد، پیشنهاد ایشان را بپذیرید. شما بعد از ورود به زندگی اگر بتوانید از پس مسائل خونه بر بیایید و به طور راضی بخش مدیریت درونی خونه را بنحواحسن انجام بدهید، بعید می دانم همسرتان با فعالیت های اجتماعی شما مخالفت کند، به هر حال زندگی تاهلی اصول و ضوابط خاصی دارد و مثل مجردی نیست و باید از انجام برخی کارها که فراغت و فرصتی بود و شما به راحتی انجام می دادید و حتی علاقمند هم بودید، باید در مواقعی از انجام آنها ( در زندگی تاهلی) صرف نظر کنید، البته اگر فردی زرنگ و منظم باشید، و رضایت همسرتان را خوب جلب کنید، حتی بعد از ورود به زندگی تاهلی هم می توانید بسیاری از برنامه هایتان را به طور خوب انجام داده و هیچ مساله و مشکلی هم پیش نیاید. تجربه نشان داده زنانی که توانسته اند کدبانوی خوبی باشند زندگی لذت بخشی را تجربه کرده اند. خود علاقه به کدبانو بودن و رسیدن به زندگی و نظم دادن امورات منزل توسط شما باید عاشقانه و همراه با علاقه بیشتر باشد، هر گونه بی تحملی و یا بد دانستن این مساله و پنداشتن یک محدویت، یک خطای فکری و شناختی است که باید قبل از ورود به زندگی حل و درمان شود.
آرزوی سلامتی و خوشبختی داریم.

نشاط;823103 نوشت:
اینکه شما روحیه تلاش وعلاقمند به حضور و انجام فعالیت اجتماعی مثبت هستید و می خواهید یک فرد موفق و مفیدی باشید، این یک ویژگی خوب و شایسته ای است. اما به نظر می رسد آنچه اولویت شما باید باشد رسیدگی خوب و کامل به امورات منزل می باشد، البته خودتان هم (خدای را شکر) این ایده را قبول دارید، به هر حال اگر این فرد، شخصیت خوب و متعادل و متناسب با شما را دارد، پیشنهاد ایشان را بپذیرید. شما بعد از ورود به زندگی اگر بتوانید از پس مسائل خونه بر بیایید و به طور راضی بخش مدیریت درونی خونه را بنحواحسن انجام بدهید، بعید می دانم همسرتان با فعالیت های اجتماعی شما مخالفت کند، به هر حال زندگی تاهلی اصول و ضوابط خاصی دارد و مثل مجردی نیست و باید از انجام برخی کارها که فراغت و فرصتی بود و شما به راحتی انجام می دادید و حتی علاقمند هم بودید، باید در مواقعی از انجام آنها ( در زندگی تاهلی) صرف نظر کنید، البته اگر فردی زرنگ و منظم باشید، و رضایت همسرتان را خوب جلب کنید، حتی بعد از ورود به زندگی تاهلی هم می توانید بسیاری از برنامه هایتان را به طور خوب انجام داده و هیچ مساله و مشکلی هم پیش نیاید. تجربه نشان داده زنانی که توانسته اند کدبانوی خوبی باشند زندگی لذت بخشی را تجربه کرده اند. خود علاقه به کدبانو بودن و رسیدن به زندگی و نظم دادن امورات منزل توسط شما باید عاشقانه و همراه با علاقه بیشتر باشد، هر گونه بی تحملی و یا بد دانستن این مساله و پنداشتن یک محدویت، یک خطای فکری و شناختی است که باید قبل از ورود به زندگی حل و درمان شود.
آرزوی سلامتی و خوشبختی داریم.

تشکر
اگر این طور باشد که شما میفرمایید خوب است
چون فکر میکنم توانایی مدیریت و برنامه ریزی برای انجام هر دو را دارم اما میترسم مخالفت ایشان با این مسله به شکلی پیش برود که فضا رو به سمتی ببرند که از حالت عادی و مورد نظرم خارج بشه
از یک مشاور هم شنیدم اینکه همسر شما مخالف درسخواندن شما نباشد برای شما کافی نیست و نمیتوانید انجامش بدید.همسر شما باید به درس خواندن شما علاقه مند باشد تا بتوانید درس بخوانید حالا ایشون مخالفن اصلا!
بعد هم اصل دغدغه ی من این است که مشکل به این موضوع خاص ختم نشود . چون مسله سر اعتقاد به دو سبک زندگی متفاوت است برای خانمها.من احساس کردم ایشون حضور یک خانم در جامعه را نه تنها غیر ضروری که بی فایده یا شاید مضر میدونن
در حالی که من عکسش رو فکر میکنم(بنا به دلایلی که بهش معتقدم)

سلام علیکم

استاد یک سوالی دارم خدمتتان

بنظر شما این خواستگار آگاهی و آمادگی لازم برای زندگی مشترک را دارد ؟

هورشید;823136 نوشت:
حضور یک خانم در جامعه را نه تنها غیر ضروری که بی فایده یا شاید مضر میدونن

با سلام
بله متاسفانه از یک طرف حضور برخی از خانم ها واقعا بدتر کرده اند، شما نگران نباشید.

هورشید;823136 نوشت:
مشاور هم شنیدم اینکه همسر شما مخالف درسخواندن شما نباشد برای شما کافی نیست و نمیتوانید انجامش بدید.همسر شما باید به درس خواندن شما علاقه مند باشد تا بتوانید درس بخوانی

با سلام
شاید نظرشان این است که مشکلی ندارد، منتها می توانید به طور واضح از ایشان بپرسید، البته اگر از خصوصیات او بیشتر توضیح دهید راهنمایی دقیق می شود.

فاتح;823204 نوشت:
سلام علیکم

استاد یک سوالی دارم خدمتتان

بنظر شما این خواستگار آگاهی و آمادگی لازم برای زندگی مشترک را دارد ؟


با سلام
چه طور، خیلی مبهم گفته ای؟!

اگر منظورتون در مورد نحوه تفکر او باشد!
خوب این فرد هم نظرش در زندگی این است و ایرادی هم ندارد، دوست دارد زنش فعالیت اجتماعی نداشته باشد، اتفاقا این حرف بی منطقی نیست. کار تربیت واقعا سخته، زنانی که مشغول کار و فعالیت اجتماعی هستند، خیلی سخته به تربیت فرزندان و مدیریت درون منزل برسند!

هورشید;823136 نوشت:
من احساس کردم ایشون حضور یک خانم در جامعه را نه تنها غیر ضروری که بی فایده یا شاید مضر میدونن
در حالی که من عکسش رو فکر میکنم

با این تصورات نمی توان در مورد کسی قضاوت کرد، قشنگ روک و پوست کنده باید صحبت کنید تا تناسب و انتظارات لازم و معقول کشف شود تا یک تصمیم منطقی بگیرید.

[="Arial"][="DarkGreen"]

هورشید;822554 نوشت:
سلام
من دختری بیست و چهر ساله ام و دنشجوی ارشد. تصمیم داشتم بعد از پایان مقطع ارشد حوزه برم و کار فرهنگی بکنم. با توجه به سوابقی که دارم فکر میکنم موفق هم باشم
و در خانه ای بزرگ شدم که مادرم علاوه بر کار- معلمی - درسش رو هم با تشویقهای پدرم خواند و مدرک دنشگاهیش حتی از پدرم بیشتر شد اما باز ایشون مادرم رو به تحصیل بیشتر تشویق میکردن. خانم های دیگر اطرافم هم همینطور بودن و من هم چنین ذهنیتی در ذهنم بود
البته کارهای خانه برام در اولویت هست و میدانم وظیفه ی اصلیم در خانه ست اما همیشه فکر میکردم میتوانم به هر دو برسم و میدانم خانواده انقدر برام مهم هست که در صورت بروز مشکل فعلیت های اجتماعیم رو تعطیل بکنم. اما الان و به خصوص تا قبل از بچه دار شدن فکر میکنم نیازی نیست
به علاوه در خانه ی پدرم هم محدود نبودیم و بدون ایشون مسافرت زیاد میرفتیم. مثلا اردو جهادی یا راهیان نور که با بسیج میرم و یا گاهی چند روزی با یکی از خانمهای فامیل که مجردند مشهد میرفتیم (البته اونجا فامیل داریم) و یا دنشجویی کربلا رفتم ووو
حالا خواستگاری برام اومده که همه ی ملاکهای دیگش خوبه اما با همه ی این فعایتها مخالفه. حتی تحصیل در حوزه. یک کدبانوی کامل میخواد و خانم خانه...البته من به کارهی خانه میرسم دست پختم هم بد نیست اما خیاطی وووو...نه....علاقه هم ندارم
خانم های اطراف ایشون همه همینطور خانه دار بودن و خانمهای اطاف من عکس(البته سنشون هم 8سال از من بیشتره که منو به شک انداخته)با
همه ی اینها چه کار کنم؟اطرافیان میگن قبول کن. میگن در مورد تحصیل در حوزه چون مذهبی ست راضی میشه و کارهای فرهنگی رو هم میشه در خانه انجام داد ... اما میترسم اختلافات به اینجا ختم نشه

سلام و عرض ادب

یک سوال برای شفاف شدن مساله داشتم اگر مایلید پاسخ بدید.

آیا صرفا با این مثال های که زدید مخالفند یا کلا فعالیت های اجتماعی رو گفتن مخالف هستن.

چون این مواردی که فرمودید به عنوان مثال، ترک خانه مثلا به مدت یک هفته الی ده روز را میطلبد.

در مورد قسمتی هم که میگن راضی میشه ممکنه ولی اگر قبل ازدواج ایشون راضی نشد یکی از دو کار رو بکنید

1- یا شما از موضعتون کوتاه بیاین و بعدا موضوع رو مطرح نکنید

2- یا موضوع رو بحثش رو موکول کنید به شرایط بعد از ازدواجتون

اگر موضع ایشون رو به طور کامل بپذیرید و بعد مجددا مطرح کنید ممکنه باعث اختلاف بشه.

نشاط;823245 نوشت:
اگر منظورتون در مورد نحوه تفکر او باشد!
خوب این فرد هم نظرش در زندگی این است و ایرادی هم ندارد، دوست دارد زنش فعالیت اجتماعی نداشته باشد، اتفاقا این حرف بی منطقی نیست. کار تربیت واقعا سخته، زنانی که مشغول کار و فعالیت اجتماعی هستند، خیلی سخته به تربیت فرزندان و مدیریت درون منزل برسند!

عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی

بخش غیر منطقی این موضوع این است که تحصیل یک فعالیت اجتماعی نیست .

هر چند که مرد این حق را دارد که در مورد تحصیل در صورت وجود مفسده رضایت ندهد ولی مطرح کردن این موضوع ذیل موضوع فعالیت اجتماعی ( همانظوریکه ذکر کردند ) بیانگر این معنی است که ایشان مخالف است با هرگونه حضور همسرشان در اجتماع .

خب این یک تمامیت طلبی است و آیا با این شرایط میتوان گفت ایشان آمادگی لازم برای یک زندگی مشترک را دارند ؟

هورشید;823136 نوشت:
بعد هم اصل دغدغه ی من این است که مشکل به این موضوع خاص ختم نشود . چون مسله سر اعتقاد به دو سبک زندگی متفاوت است برای خانمها.من احساس کردم ایشون حضور یک خانم در جامعه را نه تنها غیر ضروری که بی فایده یا شاید مضر میدونن
در حالی که من عکسش رو فکر میکنم(بنا به دلایلی که بهش معتقدم)

هورشید;822554 نوشت:
خانم های اطراف ایشون همه همینطور خانه دار بودن و خانمهای اطاف من عکس(البته سنشون هم 8سال از من بیشتره که منو به شک انداخته)با

سلام علیکم

پرس و جو ( تحقیق ) کنید از خانمهای اطراف ایشان ببینید آنها مجازند در هفته یک بار به پدر و مادرشان سر بزنند ؟
و بعد همین سوال را از خود ایشان بپرسید . بپرسید آیا شما دیدار با خانواده خودم را در هفته یک بار درست میدانید ؟

فاتح;823319 نوشت:
خب این یک تمامیت طلبی است و آیا با این شرایط میتوان گفت ایشان آمادگی لازم برای یک زندگی مشترک را دارند ؟

با سلام
بزرگوار

در اینجا مجاز صورت گرفته، ارداه کل نشده بلکه مطمئمنم جز اراده شدهف یعنی بخشی از فعالیتها را مخالف است.

نشاط;823332 نوشت:
با سلام
بزرگوار

در اینجا مجاز صورت گرفته، ارداه کل نشده بلکه مطمئمنم جز اراده شدهف یعنی بخشی از فعالیتها را مخالف است.

سلام علیکم

بله ان شاء الله اینطور باشد چون در ذهنیت بنده آن چیزی بود که به عینه بارها دیده بودم شاید این مطابقت درست نباشد ولی در مورد تمامیت طلبی

اگر زن تنها دومورد از آنچه که حقوق شرعی اوست و اشاره فرمودید را ؛ یعنی نداشتن عهده شرعی برای انجام امورمنزل و تعهد در مورد تربیت فرزندان که اشاره فرمودید را مطالبه کند و از شوهر بخواهد که برای انجام امور منزل کسی را استخدام کند و تربیت فرزندان را بر عهده یک مربی تمام وقت بگذارد

آیا این حقوق را شوهر میتواند ادا کند ؟

پس اگر زنی این را بعنوان صدقه بر عهده میگیرد مرد نیز باید صدق خود را نشان بدهد و او را بواسطه این حکم که اختیار زن با اوست با هر میل ناصوابی محدود نکند .

معذرت میخواهم اگر شایسته صحبت نمیکنم ولی اگر خانواده ای پایبند بر دین باشند امور دینی را در وجوه مختلفش باید در نظر بگیرند چه ظاهرا به نفع آنها باشد چه نباشد .

نشاط;823246 نوشت:
با این تصورات نمی توان در مورد کسی قضاوت کرد، قشنگ روک و پوست کنده باید صحبت کنید تا تناسب و انتظارات لازم و معقول کشف شود تا یک تصمیم منطقی بگیرید.

بله،درست میفرمایید،شاید بد قضاوت کردم
اما اینطور ک ایشون میگفتن تنها شغل مجاز از نظر خانوادشون برای تحصیل خواهر کوچکترشون مامایی است ! یا وقتی بحث این شد ک محیط حوزه مناسب نیست ، و بنده گفتم خب نباید نشست و نگاه کرد،گفتن نمیتوانی تغییر ایجاد کنی،حرف از کار فرهنگی شد، گفتن انقدر هستن ک نیازی ب شما نیست،یا وقتی صحبت درس خواندن شد در دانشگاه گفتن خب برای چی ? درس بخوانید که چه بشد ?با چه هدفی ?خلاصه هر چ گفتم ایشون ب این شکل پاسخ دادن،و راستش برای من تشخیصش مشکل است ک بفهمم ایشون مصادیقی دیدن ک با فعالیت های اجتماعی از خانه غافل شدن و از این میترسن یا اینکه مسله شان چیز دیگست... به هر حال از نگاخ بنده زنان نیمی از نیروی کار مفید جامعه اند _اگر اشتباه نکنم این نگاه رو در صحبتهای رهبری هم دیدم _ و در صورت عدم بروز مشکل نسبت ب جامعه مسولند و وظیفه دارند
من احساس میکنم این وظیفه ی شرعیم هست ک با اولویت بندی نسبت به خانه اگر کاری ازم بر میاد برای جامعه انجام بدم
ایشون اما گفتن میخوان همه ی تمرکزم روی خانه باشه نه اینکه اینطور اولویت بندی کنم
ب علاوه بنده هم انتظار ندارم به اندازه ی دوران مجردی این طرف . ان طرف برم اما فکر میکنم تا حد توانم مسولم.
و خودم رو جای یک مرد میگذرام میبینم اگر حضور همسرم رو موثر بدونم در جامعه برای ایجاد تغییر مثبت برای هدف بزرگتر کمکش هم خواهم کرد،_وقتی این همکاری و کمک هم نباشد این کارها ب خصوص برای خانمی ک به خانواده اهمیت بسیار زیادی میده ناممکن میشه_ اما قتی این فعالیتهارو بیفایده بدونم مخالفت میکنم
ب علاوه اینکه هیچ وقت بیکار نبودم، تا یادم میاد به جای اینکه حوصله ام سر برود مجبور بودم کلی برنامه ریزی کنم تا به کارهام برسم، از بچگی تا این سن ب . این سبک عادت کردم، اینکه خودم رو محدود کنم ب کارهای منزل باعث میشه احساس بی صرفی بکنم،اعتماد ب نفسم پایین میاد، مادری قطعا وظیفه ی بسیار مهمی است ولی تا قبل از ان و البته از زمانی ک سن بچه ها از حدی گذشت ، و وقتم بازتر شد،چرا باید وقتم رو تلف کنم ?

حق دوست;823315 نوشت:

[=verdana]سلام و عرض ادب

یک سوال برای شفاف شدن مساله داشتم اگر مایلید پاسخ بدید.

آیا صرفا با این مثال های که زدید مخالفند یا کلا فعالیت های اجتماعی رو گفتن مخالف هستن.

چون این مواردی که فرمودید به عنوان مثال، ترک خانه مثلا به مدت یک هفته الی ده روز را میطلبد.

در مورد قسمتی هم که میگن راضی میشه ممکنه ولی اگر قبل ازدواج ایشون راضی نشد یکی از دو کار رو بکنید

1- یا شما از موضعتون کوتاه بیاین و بعدا موضوع رو مطرح نکنید

2- یا موضوع رو بحثش رو موکول کنید به شرایط بعد از ازدواجتون

اگر موضع ایشون رو به طور کامل بپذیرید و بعد مجددا مطرح کنید ممکنه باعث اختلاف بشه.

چیزی که از نظر ایشون مجاز بود کلاسهایی مثل خیاطی و اشپزی ووو ..است.اینها فعالیت اجتماعی نیست قاعدتا...!
بعد هم چیزی مثل حوزه و کارهای تبلیغی به نرم سالمترین نوع از این دست فعالیتهاست...
ایشون با درس خواندن در حوزه و انشگاه و داشتن هر شغلی مخالفن..خب چه چیزی میماند؟
البته بنده هم هیچ عاقه ای به داشتن شغل و درامد ندارم . انگیزم از تاکیید بر ین نوع فعالیتها چیز دیگست_ک توضیح دادم_

با سلام

هورشید;822554 نوشت:
ازدواج با کسی که با همه ی فعالیتهای اجتماعی خانم مخالف است

فرض کنید که همه خانم ها تحصیلات عالیه بروند و بعد نظر آقایون این باشه زندگی و فعالیت اونا محدود به کارهای خونه باشه....چه شووووووووددددد... فک کنم به این میگن کفران نعمت ..

هورشید;823466 نوشت:
وقتی بحث این شد ک محیط حوزه مناسب نیست ،

سلام و عرض ادب
ببخشید ربطی به موضوع نداره شاید
ولی
محیط حوزه مناسب نیست؟منظور اینه که خانم بخواد در حوزه خواهران درس بخونه محیطش مناسب نیست؟!اولین مرتبه است چنین چیزی رو میشنوم.

هورشید;823466 نوشت:
بله،درست میفرمایید،شاید بد قضاوت کردم
اما اینطور ک ایشون میگفتن تنها شغل مجاز از نظر خانوادشون برای تحصیل خواهر کوچکترشون مامایی است ! یا وقتی بحث این شد ک محیط حوزه مناسب نیست ، و بنده گفتم خب نباید نشست و نگاه کرد،گفتن نمیتوانی تغییر ایجاد کنی،حرف از کار فرهنگی شد، گفتن انقدر هستن ک نیازی ب شما نیست،یا وقتی صحبت درس خواندن شد در دانشگاه گفتن خب برای چی ? درس بخوانید که چه بشد ?با چه هدفی ?خلاصه هر چ گفتم ایشون ب این شکل پاسخ دادن،و راستش برای من تشخیصش مشکل است ک بفهمم ایشون مصادیقی دیدن ک با فعالیت های اجتماعی از خانه غافل شدن و از این میترسن یا اینکه مسله شان چیز دیگست... به هر حال از نگاخ بنده زنان نیمی از نیروی کار مفید جامعه اند _اگر اشتباه نکنم این نگاه رو در صحبتهای رهبری هم دیدم _ و در صورت عدم بروز مشکل نسبت ب جامعه مسولند و وظیفه دارند
من احساس میکنم این وظیفه ی شرعیم هست ک با اولویت بندی نسبت به خانه اگر کاری ازم بر میاد برای جامعه انجام بدم
ایشون اما گفتن میخوان همه ی تمرکزم روی خانه باشه نه اینکه اینطور اولویت بندی کنم
ب علاوه بنده هم انتظار ندارم به اندازه ی دوران مجردی این طرف . ان طرف برم اما فکر میکنم تا حد توانم مسولم.
و خودم رو جای یک مرد میگذرام میبینم اگر حضور همسرم رو موثر بدونم در جامعه برای ایجاد تغییر مثبت برای هدف بزرگتر کمکش هم خواهم کرد،_وقتی این همکاری و کمک هم نباشد این کارها ب خصوص برای خانمی ک به خانواده اهمیت بسیار زیادی میده ناممکن میشه_ اما قتی این فعالیتهارو بیفایده بدونم مخالفت میکنم
ب علاوه اینکه هیچ وقت بیکار نبودم، تا یادم میاد به جای اینکه حوصله ام سر برود مجبور بودم کلی برنامه ریزی کنم تا به کارهام برسم، از بچگی تا این سن ب . این سبک عادت کردم، اینکه خودم رو محدود کنم ب کارهای منزل باعث میشه احساس بی صرفی بکنم،اعتماد ب نفسم پایین میاد، مادری قطعا وظیفه ی بسیار مهمی است ولی تا قبل از ان و البته از زمانی ک سن بچه ها از حدی گذشت ، و وقتم بازتر شد،چرا باید وقتم رو تلف کنم ?

هورشید;823472 نوشت:
چیزی که از نظر ایشون مجاز بود کلاسهایی مثل خیاطی و اشپزی ووو ..است.اینها فعالیت اجتماعی نیست قاعدتا...!
بعد هم چیزی مثل حوزه و کارهای تبلیغی به نرم سالمترین نوع از این دست فعالیتهاست...
ایشون با درس خواندن در حوزه و انشگاه و داشتن هر شغلی مخالفن..خب چه چیزی میماند؟
البته بنده هم هیچ عاقه ای به داشتن شغل و درامد ندارم . انگیزم از تاکیید بر ین نوع فعالیتها چیز دیگست_ک توضیح دادم_

اسماء، دختر یزید انصاری، از طرف زنان مسلمان مدینه مأمور شد به نمایندگی آنان نزد رسول خدا برود و پیام گلایه آمیز زنان مدینه را به رسول خدا ابلاغ كند وجواب بگیرد.
اسماء وقتی وارد شد كه رسول خدا در میان جمع اصحاب بود. گفت:«پدر و مادرم قربانت. من نماینده ی زنانم به سوی تو. ما زنان می گوییم خداوند عزوجل تو را هم بر مردان مبعوث فرمود و هم بر زنان. تو تنها پیامبر مردان نیستی.ما زنان نیز به تو و خدای تو ایمان آوردیم. ما زنان در خانه های خویش نشسته حاجت جنسی شما مردان را برمی آوریم، فرزندان شما را در رحم خویش می پرورانیم. اما از آن طرف می بینیم وظایف مقدس و كارهای بزرگ و ارجمند و پراجر و باارزش به مردان اختصاص یافته و ما محرومیم.مردانند كه توفیق جمعه و جماعت دارند، به عیادت بیماران می روند، در تشییع جنازه شركت می كنند، حج مكرر انجام می دهند و از همه بالاتر توفیق جهاد در راه خدا دارند. درصورتی كه وقتی یك مرد به حج یا جهاد می رود ما زنان هستیم كه اموال شما را نگهداری می كنیم، برای جامه های شما نخریسی می كنیم، فرزندان شما را تربیت می كنیم. چگونه است كه ما در زحمتها شریك شما مردان هستیم اما در وظایف بزرگ و مقدس و كارهای پراجر و پاداش شركت نداریم و از همه ی آنها محرومیم؟ » .رسول اكرم نگاهی به اصحاب كرد و فرمود:«آیا تاكنون از زنی سخنی به این خوبی و منطقی بدین رسایی در امور دین شنیده اید؟ » .یكی از اصحاب گفت:«خیال نمی كنم این سخن از خود این زن باشد. »رسول خدا به جواب این مرد اعتنا نكرد. رو كرد به اسماء و فرمود:
«ای زن! آنچه می گویم درست فهم كن و به زنانی كه تو را فرستاده اند نیز حالی كن.پنداشتی كه هر كه مرد شد به واسطه ی این كارها كه بر شمردی توفیق اجر و پاداش و فضیلت را می یابد و زنان محرومند؟ خیر چنین نیست. زن اگر خوب خانه داری و شوهرداری كند، نگذارد محیط پاك خانه با غبار كدورت آلوده شود، اجر و پاداش و فضیلت و توفیقش معادل است با همه ی آن كارها كه مردان انجام می دهند. » .اسماء زنی باایمان بود و تقاضای او و زنان همفكرش از عمق ایمانشان برمی خاست نه از شهوات برانگیخته شده كه غالباً امروز می بینیم. او و همفكرانش نگران این بودند مبادا وظایفی كه به عهده ی آنان واگذار شده قدر و قیمتی نداشته باشد و همه ی وظایف مقدس و قدر و قیمت دار به مردان اختصاص یافته باشد. او و همفكرانش تقاضای مساوات زنان و مردان را داشتند، اما در چه؟ در ربودن گوی فضیلت و انجام وظیفه ی مقدس. چیزی كه در مخیّله ی آنان هم خطور نمی كرد این بود كه شهوات فردی را نام «حقوق» نهند و جنجال راه بیندازند.لهذا وقتی كه آن جواب را شنید چهره اش از خوشحالی برافروخته شد و با خوشحالی به سوی همفكرانش برگشت[1]

[1] - مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 540 - 541


[=verdana]سلام و عرض ادب

این مطلب رو نقل نکردم که بگم اسلام با فعالیت های اجتماعی مخالفه چرا که در بخش های دیگر کتاب و سایر کتب استاد صراحتا موضع مخالفی نسبت به محروم کردن زنان از فعالیت اجتماعی گرفته اند. ازین مطلب این منظور رو دارم (و نمیگم که دیدگاه شما غیر اینه ) که

اولا متذکر بشم فعالیت خانه داری ، همسر داری و فرزند آوری مسوولیت سبکی نیست.
ثانیا این رو هم متذکر بشم که نه تنها مسوولیت سبکی نیست بلکه اجر و پاداشی معادل مواردی که پیامبر فرمودن داره.

و حرف اغلب مردهای مخالف فعالیت های اجتماعی این هست که وقتی خانمی وارد این موضوع میشه نا خود آگاه در مسوولیت های اصلیش کم میگذاره.

مثلا ممکنه یک خانم مذهبی دو هفته تنها گذاشتن همسرش در خانه و خادمی راهیان نور در تعطیلات نوروز رو از دید و بازدید عید مهم تر و افضل تر و با اجر اخروی بیشتری بدونه. بنابراین این موضوع اگر به عنوان شرط از دختردر موقع خواستگاری مطرح بشه مرد جبهه میگیره ولی این جبهه گرفتن لزوما به این معنی نیست که بعد از ازدواج حتما مخالفت کنه بلکه با پذیرش اون به عنوان یک مجوز غیر قابل فسخ به خانم مخالفه. مثلا بعد ازدواجشون میگه قبل از عید و به مدت یک هفته برو .
[=verdana]

[=verdana]اما در مورد تحصیل

یک جا هدف از تحصیل به دست آوردن تخصص هست برای کار و اشتغال. اینجا اگر فرد تحصیل کنه و از دانشش استفاده نکنه ( و از ابتدا هم قصد استفاده نداشته) این جا بله یک کار بیهوده ای انجام شده و زن و مرد ندارد.

اما یک جا هدف از تحصیل افزودن دانشی هست که در زندگیش باعث رشد فکری ، اخلاقی ، فرهنگی و کلا به بهتر شدن این فرد منجر بشه. (علم مفید)

بنابر این اگه کسی به طور مطلق با علم آموزی زن مخالف باشه داره خلاف علم آموزی نوع دوم که مورد سفارش و در بعضی موارد حتی واجب در اسلام هست موضع میگیره که باید در این مورد هشیار باشید.

اون مواردی که گفتید مثل خیاطی و ... هم اگر منحصر در همون ها هست اینجا منافع خودشون رو در نظر گرفتن. فرض بگیرید شما بخواین برین کلاس حفظ قرآن و زمان اون رو هم تنظیم کنین با زمان هایی که ایشون خونه نیستن آیا در اینجا موافقن یا مخالف یا ممتنع.[=verdana]

[=verdana]در مورد سالمترین بنابه دلایلی که نمیتونم با مثال شفاف بیانش کنم خیلی این حرفتون رو قبول ندارم. ولی کلیتش اینه:

اگر یه خانم مومن و محجبه در جمعی حضور داشته باشه که نه خیلی مذهبی و نه بی قید و بند باشن (در کل معمولی) از نظر من به مراتب محیط براش سالم تر و کم حاشیه تر خواهد بود. که علتش اصلیش هم بر میگرده به برخی آقایون مذهبی .

* مومن = ظاهر و باطن دین رو درک کرده.
* مذهبی= به ظاهر بیشتر از باطنش اهمیت بده و ممکنه اخلاق رو به اسم شرع زیر پا بذاره.[=verdana]

و من الله توفیق

یا حق

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

منم میخوام که به حدو اندازه خودم به گپ و گفت شما اضافه شم با اجازه. اینایی هم که میگم نظر شخصیمه.happy

الان جامعه و ساختارش به نسبت به گذشته متفاوت هست. مسائل و امور مردم بسیار گسترده شده و نمیشه جلوش رو گرفت. پس تغییر رویه در سنت های زندگی گذشته، لازم هست. الان حتی ارتباط اجتماعی فقط به امور خارج از خانه محدود نمیشه بلکه تمام وجود انسان رو فرا گرفته، همین الان که من دارم اینجا نظر میذارم خودش یک فعالیت اجتماعی محسوب میشه. پس عملا انسان در بند و تحت نظر و مخاطب اجتماع هست. و هر شخص به اجتماع بدهکاره، چون جزئی از اونه و وظیفه ش هست که در تلاش باشه برای بهتر کردن وضعیتش تا هم خودش و هم همنوعانش بتونن زندگی بهتری داشته باشن.

شاید در سنت های گذشته، به طور کلی در نظر بگیریم در اکثریت جوامع دیرین، وظایف مردان بیشتر مربوط به امور خارج از خانه و وظایف زنان بیشتر مربوط به امور خانه و باغ بوده و خب این برای ساختار زندگی انسان ها در اون جوامع کفایت میکرده. اما چیزی که الان جهان باهاش مواجه هست، کمی قضیه رو متفاوت میکنه.
حتی اگر شخصی نخواد چنین چیزی رو، جز در موقعی که بره در روستای کوچکی مشغول زندگی به شیوه ی گذشتگان بشه، راه دیگری برای فرار از رفت و آمد در اجتماع نداره. چه مرد و چه زن. هر راه دیگری منجر به گوشه گیری، افسردگی و یکنواختی میشه. هرچند برخلاف دوستان، دارم از زاویه "بد" به قضیه نگاه میکنم.

و خب نظر شخصیم بر اینه که مرد و زن، مکمل هم دیگه هستن، برای در کنار هم بودن ساخته شدن و هیچ کدوم بر اون یکی برتری نداره، چون ملاک برتری برای ما که مسلمون باشیم، ایمان هست و این هیچ فرقی در زن و مرد نداره برای خدا. بنابراین در رابطه ی زن و مرد بر اساس این دید، هیچ کدوم بر اون یکی صاحب نمیشه. و تازه خدایی که ما داریم و صاحب ما و پادشاه ماست، به ما اختیار داده تا از بین بدترین مسائل که حتی فکرشم نمیشه کرد، و بهترین مسائل، انتخاب کنیم. و اینه که براش ارزشمند میشه، این "انتخاب" کردن برای انجام کار خوب از بین یک عالمه بد، برای خدا میشه ارزش که اسمشو "ایمان" میذاره.
پس ، نه زن بر مرد و نه مرد بر زن صاحب و مالک و "برتر" میشه.

بنابراین مسائلی که گفتم، میخوام جواب بدم به بخشی از حرف های شما.

هورشید;823466 نوشت:
اما اینطور ک ایشون میگفتن تنها شغل مجاز از نظر خانوادشون برای تحصیل خواهر کوچکترشون مامایی است ! یا وقتی بحث این شد ک محیط حوزه مناسب نیست ، و بنده گفتم خب نباید نشست و نگاه کرد،گفتن نمیتوانی تغییر ایجاد کنی،حرف از کار فرهنگی شد، گفتن انقدر هستن ک نیازی ب شما نیست

این زندگی شمائه. سازش بین زن و مرد اولین مسئله هست. این دو برای تکمیل هم در کنار هم باید قرار بگیرن. وقتی شما احساس میکنی که جامعه نیاز داره بهتون برای بهتر شدن و میتونین موثر باشین، پس برین به سمتش چون "خوب" هست. افراد دیگه نمیتونن هیچ وقت "با قاطعیت و 100 درصد" این مسئله رو انکار کنن و شمارو ناتوان خطاب کنن از چنین مسئله ای. بلکه اتفاقا اون ها باید راهنما باشن در این مسئله چون همه ی مردم مخاطب این جامعه هستن و جامعه جهانی، رو مردم تاثیر میگذاره؛ نمیتونن ازش فرار کنن. نمیتونن برن توی یک کوه یا جنگل زندگی کنن به دور از جامعه ی انسانی که از خطرات به دور باشن. نمیتونن توی خونه بمونن که نکنه یه موقعی خطرات جامعه آسیبی برسونه.

اینکه بگیم دیگرانی هستن که این کارو بکنن، مثل این می مونه که ما یک آشغالی رو توی طبیعت ببینیم، و در صورت توانایی برای برداشتنش، بگیم نه، چون ممکنه خطرناک باشه، دیگرانی هستن که بیان برش دارن، "یا" بگیم، چون وظیفه ی ما نیست، دیگرانی هستن که بیان برش دارن. فرض کنین از بین 100 نفری که از اونجا رد میشن، همه همین تفکر رو دنبال کنن. اون "دیگرانی" کجاست؟

هورشید;823466 نوشت:
یا وقتی صحبت درس خواندن شد در دانشگاه گفتن خب برای چی ? درس بخوانید که چه بشد ?با چه هدفی ?

البته روش های بسیار مختلفی برای کسب علم وجود داره که یکی از این ها دانشگاه هست. انسان ها طبق اختیاری که دارن، مختار هستن که فعالیت هایی که در عرف جامعه "خوب" محسوب میشن (یعنی ناهنجار و ضد عرف یا ضد احتماع نیستن) رو انجام بدن.
طبق این حرف که "نه مرد بر زن برتری داره و نه زن بر مرد و هیچ کدوم صاحب و مالک اون یکی نیستن" دیگری نباید اختیار شمارو از بین ببره. بلکه میتونه با سازش و راهنمایی و پیشنهاد، راه های دیگری برای انتخاب جلوی شما بذاره. اما در هر صورت این شمایی که مختار هستی کاری که میخوای رو بکنی. و خب تحصیل در دانشگاه برای "کسب علم" یک ناهنجاری و کار بد محسوب نمیشه و ضرری به انسان و همنوع خودت نمیزنه پس هم عقلانیه و هم خوب و هم خلاف شرع و دین نیست. همونطور که در دین تاکید شده که سراغ علم برین و هی یاد بگیرین.

پس من هیچ توجیه عقلانی ای برای چنین جبری نمیبینم.

هورشید;823466 نوشت:
و خودم رو جای یک مرد میگذرام میبینم اگر حضور همسرم رو موثر بدونم در جامعه برای ایجاد تغییر مثبت برای هدف بزرگتر کمکش هم خواهم کرد

این دقیقا همون حرفیه دارم میزنم. کمک به همسر برای ایجاد تغییر مثبت در جامعه. چون شما مخاطب جامعه هستی. جامعه روی شما تاثیر میذاره چه بخوای چه نخوای. و به دلیل گستردگی ارتباطات، جامعه فقط محدود به شهر و محله نمیشه بلکه جهان به نوعی تاثیرگذاره.

*************

باز شمایی که تصمیم میگیرین ازدواج کنین با این آقا یا نه. به نظرم، بیشتر سر این مسئله با ایشون صحبت کنین و خیــــــــــــلی موشکافانه تر و مصداقی درباره ی این موضوع بحث کنین تا نتیجه ی کاملا شفافی از ذهنیت این عزیز برای شما روشن بشه. اینطوری تصمیم خیلی بهتری میتونین بگیرین.

حق دوست;823550 نوشت:


[=verdana]سلام و عرض ادب
[=verdana]
[=verdana]اما در مورد تحصیل

یک جا هدف از تحصیل به دست آوردن

[=verdana]تخصص هست برای کار و اشتغال.[=verdana] اینجا اگر فرد تحصیل کنه و از دانشش استفاده نکنه ( و از ابتدا هم قصد استفاده نداشته) این جا بله یک کار بیهوده ای انجام شده و زن و مرد ندارد.

اما یک جا هدف از تحصیل

[=verdana]افزودن دانشی هست که در زندگیش باعث رشد فکری ، اخلاقی ، فرهنگی و کلا به بهتر شدن این فرد منجر بشه[=verdana]. (علم مفید)

بنابر این اگه کسی به طور مطلق با علم آموزی زن مخالف باشه داره خلاف علم آموزی نوع دوم که مورد سفارش و در بعضی موارد حتی واجب در اسلام هست موضع میگیره که باید در این مورد هشیار باشید.

[=verdana][=verdana]
و من الله توفیق

یا حق

با سلام

احسنت, نکته اصلی رو گفتید. بیشتر اختلاف نظرها که وجود دارد و مردها, اشکالاتی رو مطرح می کنند, سر این دو نکته هستش.

فرد مورد نظر باید هدف از تحصیل رو انتخاب کند. اگر مورد اول هست که اشکال وارد هستش چون زن به زندگی نمی تواند به نحو احسن رسیدگی کند و شاید یکی از موارد (همسر یا تحصیل) یا هر دو را از دست بدهد. ولی دلیل خاصی برای مخالفت با مورد دوم وجود ندارد. (البته با شرط هایی)

[="Arial"][="DarkGreen"]

*taha*;823673 نوشت:
با سلام

احسنت, نکته اصلی رو گفتید. بیشتر اختلاف نظرها که وجود دارد و مردها, اشکالاتی رو مطرح می کنند, سر این دو نکته هستش.

فرد مورد نظر باید هدف از تحصیل رو انتخاب کند. اگر مورد اول هست که اشکال وارد هستش چون زن به زندگی نمی تواند به نحو احسن رسیدگی کند و شاید یکی از موارد (همسر یا تحصیل) یا هر دو را از دست بدهد. ولی دلیل خاصی برای مخالفت با مورد دوم وجود ندارد. (البته با شرط هایی)

سلام و عرض ادب

البته این دقیقا حرف من نبود.

در مورد اولی من تحصیل برای کسب تخصص رو در مورد خانم ها رو به کلی نقض نکردم بلکه دو مورد مطرح کردم که اولا اگر برای صرفا مدرک هست چنین تحصیلی هدر دادن منابع هست و اگر برای کار کردن در آینده هست اولویت زندگی مشترک هست بعد چنین تحصیلی .

در مورد دوم بنده دارم میگویم بدون دلیل مشخص حق مخالفت با چنین تحصیلی را ندارد.[/]

موضوع قفل شده است