جمع بندی چگونه بهشت ونعمت هایش کسل کننده و تکراری نمیشوند؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه بهشت ونعمت هایش کسل کننده و تکراری نمیشوند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام
من داشتم با یه نفر درمورد بهشت حرف می زدم اما نتونستم قانع اش کنم. می گفت
وقتی یه کودک می میره و یه پیرمرد . تو اون دنیا چطور می شن . هر دو شون جوان می شن .
می گفت تو بهشت که همه چیز مهیاست و آدم بدون این که تلاشی بکنه همه چی بدست میاره می گفت این کسل کننده است .
یا می گفت آدم خسته می شه از کار تکراری تو بهشت و دائما در نعمت بودن .

البته من گفتم نعمت های بهشت به گونه ای هستند که آدم هیچ وقت ازش خسته نمی شه و و چیز های زیادی هم گفتم اما باز هم راضی نشد .

می خواستم راهنماییم کنید .

با تشکر فراوان

تاپیک ها مربوط رو مطالعه کردم ،‌اما به جواب نرسیدم .

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش زیبای شما
این شبهه زمانی در ذهن ایجاد می شود که انسان، عالَم دنیا را با عالم آخرت و بهشت برین مقایسه کند، انسان خیال می کند بهشت و نعمات بهشتی نیز همانند نعمات مادی هستند و استفاده مکرر از نعمات موجب دلزدگی می شود؛ غافل از اینکه نعمات دنیوی با نعمات اخروی تفاوت ماهوی دارد.
برای اینکه به این پرسش پاسخ بدهیم مقدمه را ذکر می کنیم:
انسان همیشه دنبال دارا شدن است و این که انسان دنبال چیزی می رود و بعد که آن را واجد شد، شوقش کاهش می یابد و بلکه حالت تنفر و دلزدگی پیدا می کند، دلیلش این است که، آنچه انسان در عمق دلش می خواسته آن چیز نبوده؛ در اصل دنبال چیز برتر یعنی کمال مطلق بوده است. انسان طالب کمال است آن هم کمال نامحدود، چون از محدودیت که نقص و عدم است، تنفر دارد.
دنبال یک اتومبیل یا خانه یا فلان مد می رود و تصورش این است که گمشده واقعی اش این است . وقتی که می رسد و آن را کمتر از آنچه می خواست می بیند، باز دنبال چیز دیگر می رود به آن هم که رسید چون اشباع نمی شود، مجددا از آن دلزده شده و دنبال دیگری می رود و . . . حال اگر این انسان به چیزی یا جایی رسید که کمال مطلق است (یعنی به آنچه که در نهادش قرار داده شده است) در آنجا آرام می گیرد، دلزدگی هم دیگر پیدا نمی کند، طالب تحول هم نیست. درست مانند رود خروشانی که به اقیانوس می رسد و یک‌مرتبه از خروش می افتد.
در بهشت، انسان به چیزی می رسد که عین خواسته‌ی نهایی اوست و آن کمال مطلق است. بعد از آن کمال نیست، که انسان دچار خستگی و دلزدگی شود و در آرزوی مافوق آن باشد . قرآن هم برای همین نکته بوده است که این تعبیر را درباره بهشت می کند: «لایبغون عنها حولا»(108کهف) یعنی بر عکس نعمت های دنیا که وقتی داشته باشد خسته و طالب تحول و تجدد می شود . اگر به انسان چیزی بدهیم که ماورای آن چیزی نیست و آن «همه چیز» باشد دیگر خستگی معنا ندارد. )معاد، استاد شهید مرتضی مطهری، ص 172- 170)
وقتی انسان به کمال مطلق و نهایی خود نائل شد هيچ گونه ركود، سكون و خستگى پيش نمى آيد و تحقق آرزوهاى دست نيافته به طور آسان تر و بدون مزاحمت در آنجا یافت می شود.

مطلب دیگر اینکه: اگر واقعاً چيزى مطلوب و محبوب غريزى و ذاتى و به خصوص فطرى انسان باشد، ممكن نيست كه وصال و رسيدن، او را سرد و افسرده كند. نعمت هاى بهشتى همه مطابق خواسته هاى ذاتى و فطرى انسان است؛ ازاين رو انسان هرگز از آن خسته و ملول نمى شود و هيچ گاه تمناى تعويض و تبديل آن را نمى كند. همچون علاقه طفل به دامان مادر كه هيچ گاه احساس خستگى نمى كند؛ بلكه نگران اين است كه مبادا مادر از او جدا شود. به همين جهت خداوند متعال در توصيف بهشت و بهشتيان مى فرمايد: «خالِدِينَ فِيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلاً» (كهف (18)، آيه 108) جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمى كنند.
افزون بر اینها ، طبق مبانی حکما و عرفای اسلامی نعمات بهشت هیچگاه تکراری نیستند تا ایجاد دلزدگی کنند. برای مثال اگر کسی از اهل بهشت ، سیبی را خورد ، بار دیگر که سیب بخورد ، برایش تازگی خواهد داشت.
از طرف دیگر هر نعمت بهشتی بی نهایت باطن دارد که اهل بهشت با استفاده از آن نعمت به سمت باطن آن سیر می کنند. و باطن هر نعمت بهشتی ، حقیقت اسمی از اسماء الهی است ؛ لذا اهل بهشت دائماً در اسماء الهی سیر می کنند. بر این اساس ، تمام نعمات بهشتی علم آفرین و معرفت زا می باشند و با استفاده از آنها ، معرفت اهل بهشت به حقیقت اسماء الهی فزونی می یابد ؛ و کسی از دانستن خسته نمی شود.(1) لذا اهل بهشت حتّی یک لحظه هم دست از معرفت افزایی بر نمی دارند ؛ چون هر چه کنند ثمره اش علم و معرفت خواهد بود. اگر به منظره ای بنگرد معرفتش افزون می گرد و اگر میوه ای بخور همچنین ؛ و اگر با رفیقانش دیدار نماید باز معرفت او به حقیقت اسماء الهی فزونی می گیرد و این امر تا ابد خواهد بود ؛ چرا که باطن هستی را پایان نیست و اسماء حقّ تعالی محدود به هیچ حدّی نمی باشند.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: استاد حسن زاده آملی هزار و یک نکته ، نکته 796 و 923

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1). امّا اینکه ما در دنیا از کسب علم خسته می شویم ، خستگی از خود دانستن نیست ، بلکه امور جنبی آن مثل خواندن و حفظ نمودن و مدرسه رفتن و ... است که موجب خستگی می شوند ؛ و این امور جنبی در بهشت وجود ندارد.

عرض سلام
استاد گرامی
با توجه به اینکه بهشت مراتبی دارد و همه بهشتیان در یه مرتبه نیستند آیا افراد بهشتی در همان مرتبه ای که هستند تا ابد باقی می مانند؟ یا بهشتیان نیز در اثر تسبیح خدا و افزایش معرفت از مرتبه خود صعود کرده و به مراتب بالاتر میروند؟

هادی;822574 نوشت:
با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش زیبای شما
این شبهه زمانی در ذهن ایجاد می شود که انسان، عالَم دنیا را با عالم آخرت و بهشت برین مقایسه کند، انسان خیال می کند بهشت و نعمات بهشتی نیز همانند نعمات مادی هستند و استفاده مکرر از نعمات موجب دلزدگی می شود؛ غافل از اینکه نعمات دنیوی با نعمات اخروی تفاوت ماهوی دارد.
برای اینکه به این پرسش پاسخ بدهیم مقدمه را ذکر می کنیم:
انسان همیشه دنبال دارا شدن است و این که انسان دنبال چیزی می رود و بعد که آن را واجد شد، شوقش کاهش می یابد و بلکه حالت تنفر و دلزدگی پیدا می کند، دلیلش این است که، آنچه انسان در عمق دلش می خواسته آن چیز نبوده؛ در اصل دنبال چیز برتر یعنی کمال مطلق بوده است. انسان طالب کمال است آن هم کمال نامحدود، چون از محدودیت که نقص و عدم است، تنفر دارد.
دنبال یک اتومبیل یا خانه یا فلان مد می رود و تصورش این است که گمشده واقعی اش این است . وقتی که می رسد و آن را کمتر از آنچه می خواست می بیند، باز دنبال چیز دیگر می رود به آن هم که رسید چون اشباع نمی شود، مجددا از آن دلزده شده و دنبال دیگری می رود و . . . حال اگر این انسان به چیزی یا جایی رسید که کمال مطلق است (یعنی به آنچه که در نهادش قرار داده شده است) در آنجا آرام می گیرد، دلزدگی هم دیگر پیدا نمی کند، طالب تحول هم نیست. درست مانند رود خروشانی که به اقیانوس می رسد و یک‌مرتبه از خروش می افتد.
در بهشت، انسان به چیزی می رسد که عین خواسته‌ی نهایی اوست و آن کمال مطلق است. بعد از آن کمال نیست، که انسان دچار خستگی و دلزدگی شود و در آرزوی مافوق آن باشد . قرآن هم برای همین نکته بوده است که این تعبیر را درباره بهشت می کند: «لایبغون عنها حولا»(108کهف) یعنی بر عکس نعمت های دنیا که وقتی داشته باشد خسته و طالب تحول و تجدد می شود . اگر به انسان چیزی بدهیم که ماورای آن چیزی نیست و آن «همه چیز» باشد دیگر خستگی معنا ندارد. )معاد، استاد شهید مرتضی مطهری، ص 172- 170)
وقتی انسان به کمال مطلق و نهایی خود نائل شد هيچ گونه ركود، سكون و خستگى پيش نمى آيد و تحقق آرزوهاى دست نيافته به طور آسان تر و بدون مزاحمت در آنجا یافت می شود.

ممنون استاد .
اما سول ها بع رو جوای ندادین .
وقتی یه کودک می میره و یه پیرمرد . تو اون دنیا چطور می شن . هر دو شون جوان می شن .

Miss.Narges;822668 نوشت:
عرض سلام
استاد گرامی
با توجه به اینکه بهشت مراتبی دارد و همه بهشتیان در یه مرتبه نیستند آیا افراد بهشتی در همان مرتبه ای که هستند تا ابد باقی می مانند؟ یا بهشتیان نیز در اثر تسبیح خدا و افزایش معرفت از مرتبه خود صعود کرده و به مراتب بالاتر میروند؟

سلام علیکم
ینده هم خدمت شما عرض ادب و احترام دارم
لازمه روح بی نهایت و مطلق طلب انسان این است که حیات آخرتی او به منتهایی ختم نشود و همچنان در اوج شکوه و لذت و زیبایی و تکامل ادامه یابد. وگرنه بشر انگیزه چندانی برای رسیدن به چنین نعمت محدود نخواهد داشت.
ميل به جاودانگی در وجود و فطرت انسان قرار داده شده است به اين جهت است كه جاودانگی عالم آخرت و بهشت، خواسته فطری و درونی انسان است که همیشه آن را می خواهد؛ بنابراین عالم آخرت و بهشت، پاسخی به خواسته درونی آدمی است.
در عین حال آخرت محل بر طرف شدن محدودیت ها و سرآغاز زندگی سراسر کمال و خوشی است. تکامل و رشد در ابعاد گوناگون در آن وجود دارد چون میل به تعالی و تکامل روحی و معرفتی و.... به طور نامحدود برای بشر در آن جهان اقتضا می كند که چنین تکاملی باشد .
بنابراین بهشتیان در همان مرتبه خود باقی نمی مانند بلکه سیر تکاملی، تا ابدیّت ادامه خواهد داشت. چرا که مقصد، «الی الله» است. چون رسیدن به خدای نامحدود، معنی ندارد. لذا اهل بهشت دائماً در حال تکامل وجودی خواهند بود؛ و تمام نعمات بهشتی، موجب تکامل می شوند. پس تا ابدیّت، حرکت تکاملی ادامه خواهد یافت.
در روايتي آمده است:
«سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد نازل کرد! اهل بهشت پیوسته بر جمال و زیبایی شان افزوده می شود، همچنان که در دنیا بر پیری و فرتوتی آنان افزوده می شد». (علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 ه ق، ج8، ص199.)

.

مقسومی;822762 نوشت:
ممنون استاد .
اما سول ها بع رو جوای ندادین .
وقتی یه کودک می میره و یه پیرمرد . تو اون دنیا چطور می شن . هر دو شون جوان می شن

سلام علیکم
خواهش می کنم بزرگوار
پرسش اصلی حضرت عالی در مورد دلزدگی و خستگی در بهشت بود که پاسخش تقدیم شد، اما در ارتباط با این پرسش عرض می شود؛ هیچ یک از بهشتیان در معرض پیرى و فرسودگى قرار نخواهند گرفت، نه کودک اند و نه پیر و فرسوده.
امام جواد (ع) فرمود: «لان اهل الجنة یكونون شباناً» ( احتجاج علی طبرسی، انتشارات اسوه ج2، ص478) اهل بهشت همه (مرد و زن) جوان محشور می‏شوند (و در بین آنها پیر مرد و پیر زن وجود ندارد)

پرسش:
در بهشت همه چیز مهیاست و انسان بدون هیچ تلاشی هر آنچه خواست به دست می آورد، آیا در این صورت نعمت ها کسل کننده نخواهد بود و موجب دلزدگی نمی شود؟
وضعیت کودکان و سال‌خوردگان در بهشت چگونه است؟ کودکی که می‌میرد در بهشت هم کودک خواهد بود یا سال خورده‌ای که از دنیا می‌رود به همان صورت خواهد بود؟


پاسخ:
منشاء پیدایش چنین شبهاتی قیاس بین دنیا و آخرت است؛ در صورتی که ماهیّت عالم ماده با ماهیت عالم آخرت متفاوت و غیر قابل قیاس است فلذا هر گونه قیاسی باطل و انسان را از حقیقت دور می‌کند.
برای اینکه به این پرسش پاسخ بدهیم مقدمه را ذکر می‌کنیم:
انسان همیشه دنبال دارا شدن است و این که انسان دنبال چیزی می‌رود و بعد که آن را واجد شد، حالت دل‌زدگی پیدا می‌کند، دلیلش این است‌که آن‌چه انسان در عمق دلش می‌خواسته آن چیز نبوده؛ در اصل دنبال چیز برتر یعنی کمال مطلق بوده است.

اگر این انسان به چیزی یا جایی رسید که کمال مطلق است (یعنی به آنچه که در نهادش قرار داده شده است) در آنجا آرام می‌گیرد، دل‌زدگی هم پیدا نمی‌کند، طالب تحول هم نیست. درست مانند رود خروشانی که به اقیانوس می‌رسد و یک‌مرتبه از خروش می‌افتد.
در بهشت، انسان به چیزی می‌رسد که عین خواسته‌ی نهایی اوست و آن کمال مطلق است. بعد از آن کمال نیست، که انسان دچار خستگی و دلزدگی شود و در آرزوی مافوق آن باشد . قرآن کریم هم برای همین نکته بوده است که این تعبیر را درباره‌ی بهشت می‌کند:
«لایبغون عنها حولا»(108:کهف) یعنی بر عکس نعمت‌های دنیا که وقتی داشته باشد خسته و طالب تحول و تجدد می‌شود. اگر به انسان چیزی بدهیم که ماورای آن چیزی نیست و آن «همه چیز» باشد دیگر خستگی معنا ندارد. (1) وقتی انسان به کمال مطلق و نهایی خود نائل شد هيچ گونه ركود، سكون و خستگى پيش نمى‌آيد و تحقق آرزوهاى دست نيافته به طور آسان‌تر و بدون مزاحمت در آنجا یافت می‌شود.

اگر واقعاً چيزى مطلوب و محبوب غريزى و ذاتى و به خصوص فطرى انسان باشد، ممكن نيست كه وصال و رسيدن، او را سرد و افسرده كند. نعمت‌هاى بهشتى همه مطابق خواسته‌هاى ذاتى و فطرى انسان است؛ ازاين رو انسان هرگز از آن خسته و ملول نمى‌شود و هيچ‌گاه تمناى تعويض و تبديل آن را نمى‌كند. همچون علاقه‌ی طفل به دامان مادر كه هيچ گاه احساس خستگى نمى‌كند؛ بلكه نگران اين است كه مبادا مادر از او جدا شود. به همين جهت خداوند متعال در توصيف بهشت و بهشتيان مى فرمايد: «خالِدِينَ فِيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلاً» (كهف (18)، آيه 108) جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمى‌كنند.

افزون بر این‌ها، طبق مبانی حکما و عرفای اسلامی نعمات بهشت هیچ‌گاه تکراری نیستند تا ایجاد دلزدگی کنند. برای مثال اگر کسی از اهل بهشت، سیبی را خورد بار دیگر که سیب بخورد، برایش تازگی خواهد داشت.
از طرف دیگر هر نعمت بهشتی بی‌نهایت باطن دارد که اهل بهشت با استفاده از آن نعمت به سمت باطن آن سیر می‌کنند. و باطن هر نعمت بهشتی، حقیقت اسمی از اسماء الهی است؛ لذا اهل بهشت دائماً در اسماء الهی سیر می‌کنند. بر این اساس، تمام نعمات بهشتی علم آفرین و معرفت زا هستند و با استفاده از آن‌ها، معرفت اهل بهشت به حقیقت اسماء الهی فزونی می‌یابد ؛ و کسی از دانستن خسته نمی‌شود.(2)

لذا اهل بهشت حتّی یک لحظه هم دست از معرفت افزایی بر نمی‌دارند ؛ چون ثمره‌ی افعال بهشتی علم و معرفت خواهد بود. اگر به منظره‌ای بنگرد معرفتش افزون می‌گرد و اگر میوه‌ای بخورد همچنین و اگر با رفیقانش دیدار نماید باز معرفت او به حقیقت اسماء الهی فزونی می‌گیرد و این امر تا ابد خواهد بود؛ چرا که باطن هستی را پایان نیست و اسماء حقّ تعالی محدود به هیچ حدّی نمی‌باشند. (3)

در ارتباط با وضعیت کودکان و سالخوردگان در بهشت گفتنی است هیچ یک از بهشتیان در معرض پیرى و فرسودگى قرار نخواهند گرفت، نه کودک‌اند و نه پیر و فرسوده. امام جواد(علیه‌السلام) فرمود: «لَانُّ اَهلَ الجنَّة یكونُون شَباباً» اهل بهشت همه (مرد و زن) جوان محشور می‏شوند (و در بین آنها پیرمرد و پیرزن وجود ندارد) (4)

ـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
منابع:
1. معاد، استاد شهید مرتضی مطهری، ص 172- 170
2. امّا اینکه ما در دنیا از کسب علم خسته می شویم ، خستگی از خود دانستن نیست ، بلکه امور جنبی آن مثل خواندن و حفظ نمودن و مدرسه رفتن و ... است که موجب خستگی می شوند ؛ و این امور جنبی در بهشت وجود ندارد.
3. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: استاد حسن زاده آملی هزار و یک نکته ، نکته 796 و 923
4. احتجاج علی طبرسی، انتشارات اسوه ج2، ص478

موضوع قفل شده است