مصاحبه حوزه (حق الناس بزرگ)

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مصاحبه حوزه (حق الناس بزرگ)

سلام روز خوش قبل از سوال کردنم چند تا خواهش دارم:
اول اینکه کاملا به صورت جدی و صحیح به پاسخ بدید و اینکه من وسواسی نیستم.
و اینکه خواهش می کنم کاملا با حکم شرعی باشد نه عقاید شخصی چون در یک عمر زندگی من و پاسخ دهنده تاثیر دارد.
سوال:
من دیروز مصاحبه حوزه دادم چند جای این مصاحبه کارهای اشتباهی انجام دادم:
مثلا به سوالات آن ها اعمال خودم را تقریبا نمی گفتم بلکه آن چه را که در کتاب ها نوشته اند را گفتم مثلا پرسیدند وقتی عصبانی می شوی چه کار می کنی؟
گفتم جایش فرق می کند اگر شخص به خودم ظلم کند کاری ندارم اما اگر به اجتماع ظلم کند قضیه فرق می کند در حالی که اینگونه نیستم ولی این حرف را از یکی از سخنرانی ها شنیده ام.
در کل ظاهر و باطن من یکی نبود طوری جلوه می دادم انگار همه چیز را می دانم و یک جاهایی از کاغذ مصاحبه را اشتباه نوشته ام مثلا در کاغذ معاینه نوشته بود شکمم نفخ می کند ما تیک اشتباه را زده بودیم.
یا برای اینکه جلوه دادن باشد در کاغذ سوال شده بود:
انگیزه ورود به حوزه؟
از خودم نوشته بود پایبندی به آیه شریفه ((ان تصروالله ینصرکم)).
حالا هم در مقابل خدا احساس شرم می کنم چون خدا قبل از مصاحبه تقریبا همه ی سوال هارا در ذهن من آورده بود تا برایشان جواب پیدا کنم اما من در آنجا شاید نفاق کردم و...
در مصاحبه حوزه ما هم که از هر سه نفر یک نفر را باید حذف کنند و نفر بعدی را اگر جا نبود به حوزه دیگر می فرستند حالا مطمئن هستم از مصاحبه قبول شده ام اما شاید حق یکی را که شایسته قبول شدن بود را خورده ام و باعث بشوم در راستای این قبول نشدن مسیر زندگانیش تغییر یابد و این گونه طلبه شدن هم به دردی نمی خورد و آدم به جایی نمی رسد.

چند راه دارم:
بیایم به یک حوزه دیگر که ظرفیتش کامل نیست.
انصراف دهم

یا علی

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شفا

adroit;819002 نوشت:
سلام روز خوش قبل از سوال کردنم چند تا خواهش دارم:
اول اینکه کاملا به صورت جدی و صحیح به پاسخ بدید و اینکه من وسواسی نیستم.
و اینکه خواهش می کنم کاملا با حکم شرعی باشد نه عقاید شخصی چون در یک عمر زندگی من و پاسخ دهنده تاثیر دارد.
سوال:
من دیروز مصاحبه حوزه دادم چند جای این مصاحبه کارهای اشتباهی انجام دادم:
مثلا به سوالات آن ها اعمال خودم را تقریبا نمی گفتم بلکه آن چه را که در کتاب ها نوشته اند را گفتم مثلا پرسیدند وقتی عصبانی می شوی چه کار می کنی؟
گفتم جایش فرق می کند اگر شخص به خودم ظلم کند کاری ندارم اما اگر به اجتماع ظلم کند قضیه فرق می کند در حالی که اینگونه نیستم ولی این حرف را از یکی از سخنرانی ها شنیده ام.
در کل ظاهر و باطن من یکی نبود طوری جلوه می دادم انگار همه چیز را می دانم و یک جاهایی از کاغذ مصاحبه را اشتباه نوشته ام مثلا در کاغذ معاینه نوشته بود شکمم نفخ می کند ما تیک اشتباه را زده بودیم.
یا برای اینکه جلوه دادن باشد در کاغذ سوال شده بود:
انگیزه ورود به حوزه؟
از خودم نوشته بود پایبندی به آیه شریفه ((ان تصروالله ینصرکم)).
حالا هم در مقابل خدا احساس شرم می کنم چون خدا قبل از مصاحبه تقریبا همه ی سوال هارا در ذهن من آورده بود تا برایشان جواب پیدا کنم اما من در آنجا شاید نفاق کردم و...
در مصاحبه حوزه ما هم که از هر سه نفر یک نفر را باید حذف کنند و نفر بعدی را اگر جا نبود به حوزه دیگر می فرستند حالا مطمئن هستم از مصاحبه قبول شده ام اما شاید حق یکی را که شایسته قبول شدن بود را خورده ام و باعث بشوم در راستای این قبول نشدن مسیر زندگانیش تغییر یابد و این گونه طلبه شدن هم به دردی نمی خورد و آدم به جایی نمی رسد.

چند راه دارم:
بیایم به یک حوزه دیگر که ظرفیتش کامل نیست.
انصراف دهم

یا علی

سلام علیکم

طبق نظر رهبری:

اگر خلاف واقع گفته اید این دروغ است، و دروغ گفتن جایز نیست و حرام می باشد ، اگر شما دروغ گفته اید باید توبه کنید و دیگر تکرار نکنید.

و اگر آنها شرایط سوالشان در رابطه عمل صحیح در موارد این مواقع بوده ، مثلا در عصبانیت چه باید کرد ، و شما پاسخ صحیح اسلامی را داده اید این دروغ نیست ، و شما خلافی نگفته اید.

در مورد قبول شدنتان در مصاحبه حوزه و ضایع شدن حق دیگران :

این موارد تابع مقررات خود حوزه ای هست که در آن قبول شده اید می توانید ، از خود آنها در این زمینه جویا شوید، که در این موارد باید چه کار کنید.

سعی کن مطمئن بشی ...
و الا عذاب وجدان خواهی گرفت...
حتی اگر عذاب الهی در پی نداشته باشد....اما جوری عمل کن که قلبت اروم بشه...

و طاها;820148 نوشت:
سعی کن مطمئن بشی ...
و الا عذاب وجدان خواهی گرفت...
حتی اگر عذاب الهی در پی نداشته باشد....اما جوری عمل کن که قلبت اروم بشه...

الان 10 روز میشه که زندگیم رو زیر و رو کرده از آنجایی هم که عموم مدیر خشن حوزه است یک روز که اومده بودند خونه ما این سوالات رو ازش پرسیدم ولی فکر کنم حس پارتی بازیش گرفت و جواب سراسیمه ای داد نمی دونم آیا اگر مدیر حوزه از روی تحقیق بگه اشکالی نداره اما چند نفر روحانی دیگر بگند اشکال داره اون دنیا یغه من را می گیرند یا نه.

adroit;821570 نوشت:
الان 10 روز میشه که زندگیم رو زیر و رو کرده از آنجایی هم که عموم مدیر خشن حوزه است یک روز که اومده بودند خونه ما این سوالات رو ازش پرسیدم ولی فکر کنم حس پارتی بازیش گرفت و جواب سراسیمه ای داد نمی دونم آیا اگر مدیر حوزه از روی تحقیق بگه اشکالی نداره اما چند نفر روحانی دیگر بگند اشکال داره اون دنیا یغه من را می گیرند یا نه.

سلام علیکم

مدیر فعلی حوزه اگر چنین اختیاراتی دارد ،که شما را در این حوزه قبول کند، برای شما تحصیل در آن حوزه اشکالی ندارد.

adroit;821570 نوشت:
الان 10 روز میشه که زندگیم رو زیر و رو کرده از آنجایی هم که عموم مدیر خشن حوزه است یک روز که اومده بودند خونه ما این سوالات رو ازش پرسیدم ولی فکر کنم حس پارتی بازیش گرفت و جواب سراسیمه ای داد نمی دونم آیا اگر مدیر حوزه از روی تحقیق بگه اشکالی نداره اما چند نفر روحانی دیگر بگند اشکال داره اون دنیا یغه من را می گیرند یا نه.

با سلام و احترام

شما اول باید ببینید مورد شما خارج از چهارچوب قانونی بوده یا خیر
اگر بوده
بعد باید ببینید مدیر حوزه چنین اختیاری دارد که شما را وارد حوزه کند؟

به هر شکل باید راه قانونی را در نظر داشته باشید
مثلا بروید با مسئولین مصاحبه دوباره ارتباط بگیرید و خواهش کنید دوباره مصاحبه کنند و واقعیت را بگویید و ....( البته بررسی کنید این اعترافات حرمت شرعی نداشته باشد...)

بسمه الحسیب

شفا;819715 نوشت:
و اگر آنها شرایط سوالشان در رابطه عمل صحیح در موارد این مواقع بوده ، مثلا در عصبانیت چه باید کرد ، و شما پاسخ صحیح اسلامی را داده اید این دروغ نیست ، و شما خلافی نگفته اید.

عرض سلام و ادب

استاد گرامی آیا طرح چنین سؤالاتی شرعا جایز است؟

سؤالاتی که اگر صادقانه پاسخ گویی گناهانی را که خداوند

پوشانده آشکار می کند به لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟

ما در تعالیم دینی داریم که اعتراف به گناه،گناهی بزرگتر است

و نیز سؤال بیجا ما لایعنی محسوب می شود،حال اگر این سؤال

موجب کشف اسرار مردم شود ولو اینکه شرط پذیرش در حوزه این

باشد که بتوانی خشمت را کنترل کنی و یا اهل معاصی کبیره نباشی،

آیا شرعا جایز است به این نوع سؤالات پاسخ بگویی؟

و اصولا طرح چنین سؤالاتی شرعا چه حکمی دارد؟

با تشکر

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

adroit;819002 نوشت:
مثلا به سوالات آن ها اعمال خودم را تقریبا نمی گفتم بلکه آن چه را که در کتاب ها نوشته اند را گفتم مثلا پرسیدند وقتی عصبانی می شوی چه کار می کنی؟
گفتم جایش فرق می کند اگر شخص به خودم ظلم کند کاری ندارم اما اگر به اجتماع ظلم کند قضیه فرق می کند در حالی که اینگونه نیستم ولی این حرف را از یکی از سخنرانی ها شنیده ام.
در کل ظاهر و باطن من یکی نبود طوری جلوه می دادم انگار همه چیز را می دانم و یک جاهایی از کاغذ مصاحبه را اشتباه نوشته ام مثلا در کاغذ معاینه نوشته بود شکمم نفخ می کند ما تیک اشتباه را زده بودیم.
یا برای اینکه جلوه دادن باشد در کاغذ سوال شده بود:
انگیزه ورود به حوزه؟
از خودم نوشته بود پایبندی به آیه شریفه ((ان تصروالله ینصرکم)).
حالا هم در مقابل خدا احساس شرم می کنم چون خدا قبل از مصاحبه تقریبا همه ی سوال هارا در ذهن من آورده بود تا برایشان جواب پیدا کنم اما من در آنجا شاید نفاق کردم و...

سلام بر شما
ممنون از همه بزرگواران و استاد شفا كه رهنمايي فرمودند
يادم هست وقتي مي خواستم وارد حوره بشوم گفتند شما شهرتان هم درس حوزه خوانده ايد؟ خب بنده رسمي نبود ولي چندماهي خوانده بودم ولي ترسيدم كه قبول نكنند و بگويند ما طلبه صفر كيلومتر مي خواهيم
گفتم خير
بعدا عذاب وجدان داشتم
داستان را به بابام گفتم. ايشان گفتند چه بد شما كار خيري را بنايش را نبايد بر دروغ مي گذاشتيد.
بله واقعا همين طور است
بزرگوار
ما حوزه مي آييم كه همين عيوب را اصلاح كنيم اگر خودساخته بوديم كه نيازي نبود معرفت كسب كنيم. كسي كه تميز نيست حمام مي رود
در مصاحبه حوزه فقط به اين فرم يا ان سؤال اعتنا نمي كنند و مجموع امور را با هم مي سنجد
يعني من اگر خودم مصاحبه گر باشم وقتي شما مي گوييد براي مبارزه با خشم اين كارها را مي كنم حتما برداشتم اين نيست كه شما هم عينا همان ها را انجام مي دهيد كما اين كه مي توان بگويم شما از ديد خودتان هم دروغ نمي گوييد
به هر حال
محتاط باشيد
پيشنهاد مي كنم
نزد مسؤول آن قسمت برويد و حقيقت را بگوييد اگر ممكن است حق كسي را ضايع كنيد وگرنه توبه كنيد و استغفار[/]

اینم از طلبه های اینده ما !:|:-?

ناراحت نشیدا! اخه مردم خیلی به رفتار های طلبه ها نگاه میکنن! مثلا خود من خیلی رو رفتار های طلبه ها حساس هستم بخصوص وقتی به سخنرانی هاشون گوش میدم چون توقع دارم کسی که به من و بقیه احکام خدارو میگه که دروغ نگو و گناه نکن اول از همه خودش رعایت کرده باشه! بخصوص وقتی برای نماز جماعت میرم خیلی حساس هستم که ایا امام جماعت فردی هست که من ازش الگو بگیرم و ایا اون روحانی فرد درستکاری هست؟حتی در رفتار های کارشناسای این سایت هم خیلی حساس هستم و رفتارشونو زیر نظر دارم گاها.. که ایا مثلا این کارشناس مناسب سوالات من هست یا نه!:) و...بعضی ها مثل من حساس هستن!
برای همین ای کاش این سوال رو خصوصی میپرسیدید تا ادم به روحانیت بدبین نشه بخصوص که من خیلی میبینم که در برخی تاپیک ها شایعه ها و حرف های نامربوطی به قشر روحانیت میزنن و سعی در بدبین کردن دارن .. البته منظورم به سوال شما نیستاا منظورم این هست که مثلا منه جوون تا چشمم به این تاپیک افتاد فوری گفتم آه بیا ببین به جوونا میگن دروغ نگید بعد خودشون ....

به هرحال به نظرم بی خیال این موضوع شید و حساس نباشید
فقط مثل اینکه وسواس ذهنی دارید وسواس زیادی خوب نیست اگر دروغی گفتید توبه کنید و سعی کنید عوضش یه روحانی شایسته و عالی برای جامعه بشید .نیازی هم نیست به مسئولین حوزه بگید جناب! اینطوری همه بهتون بد بین میشن! ( البته بستگی به مسئول حوزه داره ! ممکنه مسئولتون از اون هایی باشه که از اعتراف شما خوشش بیاد و باز شمارو قبول کنه وحتی تشویقتون هم کنه@-) و یا برعکس !!:-ssاون حرفایی که شما در مصاحبه گفتید درس هایی بود که یاد گرفتید و همونطور که گفتید حرفایی بود که در سخنرانی ها و کتاب ها دیدید و گفتید پس مشکلی نیست .
ان شالله موفق باشید و روحانی شایسته ای برای این کشور عزیز باشید که ظاهر و باطنش یکی باشد .:)

حبیبه;822322 نوشت:
بسمه الحسیب

عرض سلام و ادب

استاد گرامی آیا طرح چنین سؤالاتی شرعا جایز است؟

سؤالاتی که اگر صادقانه پاسخ گویی گناهانی را که خداوند

پوشانده آشکار می کند به لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟

ما در تعالیم دینی داریم که اعتراف به گناه،گناهی بزرگتر است

و نیز سؤال بیجا ما لایعنی محسوب می شود،حال اگر این سؤال

موجب کشف اسرار مردم شود ولو اینکه شرط پذیرش در حوزه این

باشد که بتوانی خشمت را کنترل کنی و یا اهل معاصی کبیره نباشی،

آیا شرعا جایز است به این نوع سؤالات پاسخ بگویی؟

و اصولا طرح چنین سؤالاتی شرعا چه حکمی دارد؟

با تشکر

سلام علیکم

طبق نظر رهبری:

اقرار به گناه جایز نیست ، فلذا نباید در مصاحبه ها از گناه فرد سوال شود.

پی نوشت:
استفتاء مکتوب از دفتر رهبری

ببخشید ولی طبق فرموده ی خودتون،سوالا قبل از مصاحبه به ذهنتون اومده بود و میدونستید چه سوالایی میپرسن، پس چرا همچین جوابایی رو آماده کردین که حالا به این روز بفتین؟
بهتر نبود قبل از مصاحبه به جوابایی که قراره بدین و عاقبتش فکر میکرید؟
بگذریم از این موضوع چون حالا کاریه که انجام شده، یه نکته دیگه که کاملا بهش اعتقاد دارم اینکه همه چی دست خداست. برگی از درخت نمی افته بدون خواست خدا، پس چطور ممکنه شما تو این حوزه قبول بشین بدون خواست خدا؟
خدا نیاز به اسباب نداره، حتی اگه برای یه کاری همه ی اسباب فراهم باشن ولی خدانخواد اون اتفاق نمیفته، ممکنه یه جایی هم هیچ اسبابی وجود نداشته باشه ولی برای خدا کاری نداره که از اونجایی که گمان نمیکنیم ما رو برسونه به اونچه که خودش میخواد. میخوام بگم اگه جواباتون به سوالا عالی بوده باشه تا خدا نخواد قبول نمیشین. این دست خداست که نظر مصاحبه کنندگان در مورد شما مثبت بشه یا منفی، بدون اینکه دست خودشون باشه. یا شما از کجا میدونید نفرات دیگه چه جوابی به سوالا دادن که مطمئنین خودتون بهتر جواب دادین؟ نمیدونم ولی فکر میکنم بهتره به دست خدا بسپارین و بگین خدایا اگه به صلاحم نیست خودت کاری کن که جور نشه.

موضوع قفل شده است