جمع بندی معنای محافظت از ذکر (قرآن)

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنای محافظت از ذکر (قرآن)

چرا خدای متعال خودش رو حافظ ذکر معرفی میکنه در حالی که تورات و انجیل هم ذکر بودند و تحریف شدند؟ اگه منظور محافظت از تحریف نیست پس معنای محافظت چیه؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
در آیه إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا ٱلذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ (سوره حجر آیه 9) اشاره به محافظت خدای متعال از قرآن شده است.
در آيات قبل آيه مورد بحث كلمه (ذكر) صريحا به معنى (قرآن ) آمده و اين آيه كه به دنبال آن آمده مسلما به همان معنى قرآن می باشد نه تورات و انجیل یا ... پس طبق این ایه خداوند تضمین نموده است محافظت خود را قرآن.
اما اينكه منظور از محافظت و پاسدارى قرآن در برابر چه امورى است ، باز مفسران تفسيرهاى گوناگونى دارند:
1 - بعضى گفته اند در برابر تحريف و تغيير و زياده و نقصان است .
2 - بعضى ديگر گفته اند در برابر فنا و نابودى تا آخر جهان .
3 - بعضى ديگر گفته اند در برابر منطقه اى گمراه كننده ضد قرآنى .
ولى اين تفاسير نه تنها با هم تضادى ندارند بلكه در مفهوم عام ((انا له لحافظون )) داخلند چرا اين محافظت و پاسدارى را كه به صورت مطلق و به اصطلاح با حذف متعلق آمده است در يك بعد خاص ‍ محصور و محدودش كنيم .
حق اين است كه ، خداوند طبق ظاهر آيه فوق وعده داده كه آنرا از هر نظر حفظ و پاسدارى كند: محافظت از هر گونه تحريف و محافظت از فنا و نابودى و محافظت از سفسطه هاى دشمنان وسوسه گر.(1)

1. تفسیر نمونه ذیل آیه مربوطه.

[=arial]اینکه چرا خداوند تورات و انجیل رو از تحریف حفظ نکرده است قبلا بحث شده در سایت و لینک رو قرار میدم مطالعه نمایید:

چرا تورات و انجیل مانند قرآن از تحریف مصون نمانده اند؟

با سلام

اگر ساير آيات ديده شوند مانند :

{بل هو آيات بينات في صدور الذين أوتوا العلم وما يجحد بآياتنا إلا الظالمون (49 عنكبوت) } مشخص است كه قران در سينه علم داده شدگان بطور كامل محفوظ است .

اما ظاهر قران هم در بين قرائات مختلف حفظ شده و بدست ما رسيده است .

بل هو قرآن مجید
فی لوح محفوظ

http://www.askdin.com/showthread.php?t=54819

اگر این موضوع باز شد
در خدمتتان خواهم بود

عمار;819569 نوشت:
[=arial]اینکه چرا خداوند تورات و انجیل رو از تحریف حفظ نکرده است قبلا بحث شده در سایت و لینک رو قرار میدم مطالعه نمایید:

چرا تورات و انجیل مانند قرآن از تحریف مصون نمانده اند؟

با تشکر از پاسخ شما.
موضوع رو مطالعه کردم اما جواب سوال من اونجا نبود. بنده میگم اگر قرآن ذکره، تورات و انجیل هم ذکر هستند. اما خداوند فقط در قرآن وعده حفظ ذکر رو میده. اگر خداوند حافظ ذکر هستش چرا تورات و انجیل رو حفاظت نکرد؟
البته علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به این مطلب پاسخ داده اما خب تفسیر ایشون برای بنده سنگین بود و منظور علامه رو متوجه نشدم.
در خیلی از آیات کلمه قرآن با لفظ دیگه ای به کار رفته اما در اینجا یک لفظ کلی به کار رفته و به تبع اون یک وعده کلی داده شده. وعده ای که قبل از وعده دادنش نقض شده. یعنی این ذکر قبل از اینکه وعده حفظش از سوی خدا داده بشه تحریف شده و به نظر من اینجا یک چیزی اشتباهه.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


خیر البریه;819570 نوشت:
اگر ساير آيات ديده شوند مانند :

{بل هو آيات بينات في صدور الذين أوتوا العلم وما يجحد بآياتنا إلا الظالمون (49 عنكبوت) } مشخص است كه قران در سينه علم داده شدگان بطور كامل محفوظ است .

اما ظاهر قران هم در بين قرائات مختلف حفظ شده و بدست ما رسيده است .

برادر گرامی به قول یکی از اساتید همین سایت (( صرف حفظ شدن در سینه دارندگان علم که مردم را از گمراهی نجات نمی دهد باید این ها مردم را هدایت کنند و خودشان هم همین قرآن را تلاوت میکرده اند پس حفظ قرآن فقط در سینه اهل بیت نیست و در خارج محقق شده است این همه توصیه ای که اهل بیت به تلاوت قرآن دارند همه حاکی از عدم تحریف قرآن دارد و اگر قرار بود قرآن تحریف شده باشد توصیه به قرآن مفهوم نداشت ))

بزرگان علمای شیعه معتقدند قرآن کریم تحریف نشده (بزرگانی چون شیخ صدوق- سید مرتضی -شیخ طوسی-علامه حلی-شیخ طبرسی-شیخ بهایی-محقق کرکی-شیخ حر عاملی و...) به کتاب فصل الخطاب فی رد تحریف کتاب رب الارباب علامه حسن زاده آملی مراجعه کنید

احادیثی از اهل بیت نقل میکنم که آنها ما را به عرضه احادیث به قرآن ارجاع داده اند:

از پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) به صورت متواتر(این حرف آیت الله معرفت است و آیت الله صادقی و بسیاری از علمای امامیه) نقل شده است كه «آنچه از جانب من به شما رسيد و موافق قرآن بود، آن را من گفته ام و آنچه به شما رسيد و مخالف قرآن بود، من آن را نگفته ام.»

بنده سوال میکنم اگر قرآن تحریف شده باشد یا کم و کاستی داشته باشد این روایت متواتر چه معنایی دارد؟؟؟؟؟ اگر قرآن تحریف و کم و زیاد شده باشد این روایت کلا از حیز انتفاع ساقط است!!!


در حديثى ديگر از امام صادق(عليه السلام) از قول پيامبر(صلى الله عليه وآله)چنين آمده است: «براى هر امر حقّى حقيقتى است و براى هر امر درستى نورى است. پس آنچه را موافق قرآن است، اخذ كنيد و آنچه را مخالف قرآن است، ترك كنيد.»

در صحيحه ابن ابى يعفور آمده است كه وى در مجلس امام صادق(عليه السلام) حاضر بود و از آن حضرت راه چاره اى در مورد اختلاف احاديث پرسيد; احاديثى كه برخى راويان آن ها مورد وثوق و برخى قابل اعتماد نيستند. حضرت فرمودند: «چون حديثى به شما رسيد و از قرآن يا گفتار رسول خدا(صلى الله عليه وآله)گواهى بر آن يافتيد، درست است و گرنه به درد آورنده اش مى خورد.»


در صحيحه ايّوب بن حر نيز آمده است كه شنيدم از امام صادق(عليه السلام) كه فرمود: «هر چيزى بايد به قرآن و سنّت ارجاع داده شود و هر حديثى كه موافق با قرآن نباشد، دروغى خوش نماست.»

احاديث فراوانى در اين باره وجود دارند و همه اين روايات در اين كه معيار تشخيص روايات صحيح از سقيم عرضه بر كتاب خدا و وجود شاهدى از قرآن يا سنّت متواتر يا ضرورت عقل رشيد (هدايت يافته به سوى حق و حقيقت) است اتفاق نظر دارند; چرا كه مطلبى نيست، جز آن كه درباره اش آيه قرآن يا حديثى هست; چنان كه امام صادق و امام باقر(عليهما السلام)فرموده اند: «وقتى به شما از چيزى خبر دادم، دليل آن را از قرآن بخواهيد.»

همچنين عيّاشى با اسنادش از محمد بن مسلم از امام صادق(عليه السلام) روايت كرده است كه امام(عليه السلام) فرمودند: «اى محمّد، هر آنچه در روايتى ـ از شخص نيك يا فاسد ـ براى تو آمد و موافق قرآن بود، پس آن را اخذ كن و بگير و هر آنچه مخالف قرآن بود، آن را اخذ نكن.»

منبع: http://marifat.nashriyat.ir/node/1732



با سلام

تا معني كلمات قرآن و ذكر ومصحف درست فهم نشود مشكلات باقيست ...

اگر مقصود از ذكر همين آيات فعلي مصحف عثمان بود چطور بعضي كلماتش اشتباه است وبا ديگر آيات فرق دارد ؟ چرا خداوند حفظشان نكرد ؟!

ننشرها با ننشزها و فتبینوا با فتثبتوا وطلع با طلح و رجزبا رجس و زغت با صغت ، ملك با مالك و وصیله با وسیله يدسه با يدسها ، بطونه با بطونها و..صابئون با صابئين فرق دارند یا نه ؟

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ {البقرة/62}

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالصَّابِؤُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ {المائدة/69}

بالاخره صابئون درسته یا صابئین ؟! بقول عائشه که این خطای کتّاب است .درحالیکه وفق قواعد زبان عرب صابئین درست است .

كدام محفوظ است ؟؟؟!!!!!

الحیاة;819635 نوشت:
موضوع رو مطالعه کردم اما جواب سوال من اونجا نبود. بنده میگم اگر قرآن ذکره، تورات و انجیل هم ذکر هستند. اما خداوند فقط در قرآن وعده حفظ ذکر رو میده. اگر خداوند حافظ ذکر هستش چرا تورات و انجیل رو حفاظت نکرد؟

[=arial]با سلام
بنده جواب رو در همان پست اول عرض کردم. ظاهرا دقت نکردید.

عمار;819568 نوشت:
در آيات قبل آيه مورد بحث كلمه (ذكر) صريحا به معنى (قرآن ) آمده و اين آيه كه به دنبال آن آمده مسلما به همان معنى قرآن می باشد نه تورات و انجیل یا ... پس طبق این ایه خداوند تضمین نموده است محافظت خود را قرآن.

[=arial]

خیر البریه;819791 نوشت:
تا معني كلمات قرآن و ذكر ومصحف درست فهم نشود مشكلات باقيست ...

با سلام
منظور از ذکر همان قرآن کریم است که امروزه دست ماست و نوع حفظ رو هم بالا عرض کردیم.

خیر البریه;819791 نوشت:
ننشرها با ننشزها و فتبینوا با فتثبتوا وطلع با طلح و رجزبا رجس و زغت با صغت ، ملك با مالك و وصیله با وسیله يدسه با يدسها ، بطونه با بطونها و..صابئون با صابئين فرق دارند یا نه ؟

اختلافات قرائات تحریف محسوب نمی شود که قبلا مفصل بحث شده است.

عمار;819829 نوشت:
اختلافات قرائات تحریف محسوب نمی شود که قبلا مفصل بحث شده است.

سلام

درسته اما يكي از اين قرائات قرآنست و از زبان رسول خدا ص خارج شده است نه همگي ! مثل صابئين نه صابئون !

ودليل من هم بر حفظ قران همين قرائات مختلف است چون قران يكي از اين قرائات است !

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا قرائات قرآن؟!

درباره ی ضرورت طردِ فنونِ قرآئات در برابر یگانه قرائت فوق حدّ تواتر قرآنِ موجود نزد مسلمانان جهان، در این سطور سخن با آن دسته از برادران و خواهران ایمانی است که در تلاشند قرآن را با الفاظی دیگر که در متن آن نیست، قرائت کنند!! در حالی که قرآن می فرماید: [=Traditional Arabic]﴿انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون[=Traditional Arabic]﴾ (حجر،٩) در این آیه چنان که مشاهده می شود، خدای تعالی با ده لفظ ذیل: [=Traditional Arabic]﴿ان، نا، نحن، نزّل، نا، ان، نا، له، ل، حافظون[=Traditional Arabic]﴾ تأکید نموده است که قرآن را خودش حفظ خواهد فرمود و در مورد هیچ یک از کتب آسمانی چنین تأکیدی بکار نبرده است. بنابرین قرآن، همان گونه که به پیامبر گرامی نازل شده بی کم و کاست در دسترس همگان است. ما به نحوه حفظ آن کاری نداریم و بحث تاریخی هم نمی کنیم، زیرا جز هدر رفتن اوقات خود و شما فایده ی دیگری ندارد،

تنها برای رفع اختلاف برخی از مسلمانان درباره ی قرآئتِ قرآن، با دقّت و تدبّر بیشتری در قرآن، به آیه ی 18 و 19 سوره ی قیامت نظر می افکنیم:

[=Traditional Arabic]﴿إنّ علینا جمعه و قرآنه. فإذا قرأناه فأتبع قرآنه[=Traditional Arabic]﴾
محققاً تنها بر ماست گردآوری قرآن و [شیوه ی] خواندنش، پس هنگامی که آن را خواندیم در نتیجه پیروی کن خواندنش را


در اینجا بسیار واضح و روشن است که ضمیر [=Traditional Arabic]﴿هُ[=Traditional Arabic]﴾ در [=Traditional Arabic]﴿قرأناه[=Traditional Arabic]﴾ تنها به یک قرآئت اشاره می کند نه به چند قرائت، و گرنه، باید آیه این گونه نازل می شد: «فإذا قرأناه بقرائاته المختلفه فاتّبع قرائآته»!! اینجا پس از تأملی مختصر، می بینیم که خدای متعال در این آیه فرموده است:

[=Traditional Arabic]﴿فإذا قرأناه فأتبع قرآنه[=Traditional Arabic]﴾ : پس هنگامی که آن قرائت واحد را بر تو خواندیم، پس همان قرائت و خواندن واحد را پیروی کن!


و نفرموده است که «قرائات گوناگون و متعددش را پیروی کن». اگر خدای متعال اراده کرده بود که از چندین قرائت پیروی شود، آیه را این گونه نازل می فرمود: «فاتّبع قرائآتِه»!!


از بحث گذشته دریافتیم که نحوه ی قرائت قرآن، تنها یک گونه است نه چند گونه!! و آن هم تنها به وسیله ی قرآنی که خدای تعالی، خود آن را حفاظت فرموده و در دسترس مردم قرار داده، میسّر است؛ و نام این قرائت قرآن نیز «قرائت به روایت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از خدای متعال» است، اگرچه به نامی دیگر مشهور شده؛ ولی خدای سبحان با حفص و عاصم، قرآن و قرائتش را حفظ نکرده، بلکه با قدرت لایزال خویش، خود محافظ قرآن و نحوه ی قرائت آن بوده و خواهدبود.

منبع : http://www.albalaq.com/post/57.htm

توصیه میکنم این فایل های صوتی را گوش کنید و کتاب ارزشمند را دانلود کنید:

http://www.forghan.ir/darsname/insid...7%D9%86%DB%8C_

http://www.forghan.ir/darsname/insid...7%D8%A7%D8%A8_

http://www.forghan.ir/darsname/insid...7%D9%86%DB%8C_

http://alhaydari.com/fa/2013/09/1025

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

احادیثی از اهل بیت نقل میکنم که آنها ما را به عرضه احادیث به قرآن ارجاع داده اند(پس حتی اگر روایاتی نقل شده باشد ولو اینکه صحیح السند باشد اگر مخالف قرآن کریم باشد باطل است):

۱.« عن هشام بن الحكم ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال : قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) في خطبة بمنى أو بمكّة :ياأيّها الناس ، ما جاءكم عنّي يوافق القرآن فأنا قلته ، وما جاءكم عنّي لا يوافق القرآن ، فلم أقله » ۵ .

۲.« عن النوفلي ، عن السكوني ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال : قال

رسول الله(صلى الله عليه وآله) :إنّ على كلِّ حقّ حقيقة ، وعلى كلّ صواب نوراً ، فما وافق كتاب اللهفخذوه ، وما خالف كتاب الله فدعوه » ۱ .


۳.«عن أبي جعفر، عن أبيه، عن عليّ صلوات الله عليه قال :الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلكة . . . إنّ على كلّ حقّ حقيقة ، وعلى كلّ صواب نوراً ، فما وافق كتاب الله فخذوا به ، وما خالف كتاب الله فدعوه » ۲ .

4.«عن محمّد بن مسلم قال : قال أبو عبدالله (عليه السلام) :يامحمّد ، ما جاءك من رواية من بَرٍّ أو فاجر يوافق القرآن فخذ به ، وما جاءك في رواية من برٍّ أو فاجر يخالف القرآن ، فلا تأخذ به » ۳ .


۵.«عن أيّوب بن الحرّ ، قال : سمعت أبا عبدالله (عليه السلام) يقول :كلّ شيء مردودٌ إلى الكتاب والسنّة ، وكلّ حديث لا يوافق كتاب الله ، فهو زخرف » ۴ .


۶.« حسين بن أبي العلاء . . . قال :سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن اختلاف الحديث يرويه من نثق به ، ومنهم من لا نثق به ، قال : إذا ورد عليكم حديث فوجدتم له شاهداً من كتاب الله ، أو من قول رسول الله (صلى الله عليه وآله) ، وإلاّ فالذي جاءكم به أولى به» ۵ .


۷.« عن أيّوب بن راشد ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال :ما لم يوافق من الحديث القرآن فهو زخرف » ۶ .


۸.« عن كليب الأسدي ، قال : سمعت أبا عبدالله (عليه السلام) يقول :ما أتاكم عنّا من حديث لا يصدّقه كتاب الله ، فهو باطل » ۱ .


۹.« عن سدير قال :كان أبو جعفر (عليه السلام) وأبو عبدالله (عليه السلام) [ يقولان ] : لا يصدّق علينا إلاّ بما يوافق كتاب الله وسنّة نبيّه (صلى الله عليه وآله) » ۲ .


۱۰.« عن الحسن بن الجهم ، عن العبد الصالح (عليه السلام) قال :إذا جاءك الحديثان المختلفان فقسهما على كتاب الله وعلى أحاديثنا ، فإن أشبههما فهو حقّ ، وإن لم يشبههما فهو باطل » ۳ .


۱۱.« عن عبدالرحمن بن أبي عبدالله ، قال : قال الصادق (عليه السلام) :إذا ورد عليكم حديثان مختلفان فاعرضوهما على كتاب الله ، فما وافق كتاب الله فخذوه ، وما خالف كتاب الله فردّوه » ۴ .


۱۲.« عن جابر عن أبي جعفر (عليه السلام) في حديث قال :انظروا أمرنا وما جاءكم عنّا ، فإن وجدتموه للقرآن موافقاً فخذوا به ، وإن لم تجدوه موافقاً فردّوه » ۵ .


۱۳.مقبولة عمر بن حنظلة عن أبي عبدالله (عليه السلام) :« قلت : فإن كان الخبران عنكما مشهورين قد رواهما الثقات عنكم ؟ قال : ينظر ، فما وافق حكمه حكم الكتاب والسنّة وخالف العامّة ، أخذ به ، ويترك ما خالف حكمه حكم الكتاب والسنّة ووافق العامّة » ۶ .


۱۴.« أحمد بن الحسن الميثمي :أنّه سئل الرضا (عليه السلام) يوماً ـ وقد اجتمع عنده قوم من أصحابه ، وقد كانوا يتنازعون في الحديثين المختلفين عن رسول الله (صلى الله عليه وآله) في الشيء الواحد ـ فقال (عليه السلام) : . . . فما وردَ عليكم من خبرين مختلفين ، فاعرضوهما على كتاب الله ، فما كان في كتاب الله موجوداً حلالا أو حراماً ، فاتّبعوا ما وافق الكتاب ، وما لم يكن في الكتاب فاعرضوه على سنن النبيّ (صلى الله عليه وآله) ، فما كان في السنّة موجوداً منهيّاً عنه نهي حرام ، أو مأموراً به عن رسول الله (صلى الله عليه وآله)أمر إلزام ، فاتّبعوا ما وافق نهي رسولِ الله وأمره . . . وما لم تجدوه في شيء من هذه الوجوه فردّوا إلينا علمه ، فنحن أولى بذلك ، ولا تقولوا فيه بآرائكم » ۱ .


۱۵.« عن عبدالله بن بكير ، عن رجل ، عن أبي جعفر (عليه السلام) في حديث قال :إذا جاءكم عنّا حديث فوجدتم عليه شاهداً أو شاهدين من كتاب الله ، فخذوا به ، وإلاّ فقفوا عنده ، ثمّ ردّوه إلينا حتّى يستبين لكم » ۲ .


۱۶.« عن جميل بن درّاج ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال :الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلكة ، إنّ على كلِّ حقّ حقيقة ، وعلى كلّ صواب نوراً ، فما وافق كتاب الله فخذوه ، وما خالف كتاب الله فدعوه » ۳ .


۱۷.« عن الحسن بن الجهم ، عن الرضا (عليه السلام) قال :قلت له : تجيئنا الأحاديث عنكم مختلفة ، فقال : ما جاءكم عنّا فقس على كتاب الله عزّوجلّ وأحاديثنا ، فإن كان يشبهها فهو منّا ، وإن لم يكن يشبهها فليس منّا » ۴ .


۱۸.« عن يونس بن عبدالرحمن . . . حدّثني هشام بن الحكم أنّه سمع أبا عبدالله (عليه السلام)يقول :لا تقبلوا علينا حديثاً إلاّ ما وافق القرآن والسنّة ، أو تجدون معه شاهداً من أحاديثنا المتقدّمة » ۱ .


۱۹.« عن يونس عن أبي الحسن الرضا (عليه السلام) :« لا تقبلوا علينا خلاف القرآن; فإنّا إن تحدّثنا حدّثنا بموافقة القرآن وموافقة السنّة ، إنّا عن الله وعن رسوله نحدّث ، ولا نقول : قال فلان وفلان ، فيتناقض كلامنا . . . فإذا أتاكم من يحدّثكم بخلاف ذلك فردّوه عليه ، وقولوا : أنت أعلم وما جئت به » ۲ .


۲۰.« وعن أبي سلمة الجمّال:عن أبي عبد الله(عليه السلام): قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): «قد كَثُرت الكذّابة علينا ۳ فأيُّ حديث ذُكر يُخالف كتابَ الله; فلا تأخذوه; فليس منّا» ۴ .

مصادر:

5.تفسير العياشي محمّد بن مسعود ۱ / ۸ طبع المكتبة العلمية الإسلامية ـ طهران ، تفسير البرهان السيّد هاشم البحراني ۱ / ۶۷ ـ ۶۸ تحقيق قسم الدراسات الإسلامية ـ طبع مؤسّسة البعثة ـ قم ، الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۵ .


1.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۱ ، تفسير العياشي ۱ / ۸ ، المحاسن ، البرقي أحمد بن محمّد ، تحقيق مهدي الرجائي ۱ / ۳۵۴ .


2.تفسير العياشي ۱ / ۸ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


3.تفسير العياشي ۱ / ۸ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


4.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۳ ، تفسير العياشي ۱ / ۹ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۷ .


5.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۲ ، المحاسن ، البرقي ۱ / ۳۵۲ ـ ۳۵۳ .


6.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۴ .


1.تفسير العياشي ۱ / ۹ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


2.تفسير العياشي ۱ / ۹ .


3.تفسير العياشي ۱ / ۹ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


4.وسائل الشيعة الحرّ العاملي ، محمّد بن الحسن ۲۷ / ۱۱۸ الحديث ۲۹ طبعة مؤسّسة آل البيت(عليهم السلام)ـ قم ، جامع أحاديث الشيعة السيّد حسين البروجردي ۱ / ۲۵۴، المطبعة العلمية ـ قم .


5.وسائل الشيعة ، الحرّ العاملي ۲۷ / ۱۲۰ الحديث ۳۷ .


6.الكافي ، الكليني ۱ / ۶۸ الحديث ۱۰ ، وسائل الشيعة ۲۷ / ۱۰۶ الحديث ۱ .


1.عيون أخبار الرضا ، الصدوق محمّد بن علي ۱ / ۲۳ ـ ۲۴ طبعة مؤسّسة الأعلمي ـ بيروت .


2.وسائل الشيعة ، الحرّ العاملي ۲۷ / ۱۱۲ الحديث ۳۳۳۵۱ .


3.وسائل الشيعة ۲۷ / ۱۱۹ الحديث ۳۳۳۶۸ .


4.وسائل الشيعة ۲۷ / ۱۲۱ الحديث ۳۳۳۷۳ .


1.اختيار معرفة الرجال (المعروف برجال الكشي) ، الشيخ الطوسي (قدس سره) تحقيق السيّد مهدي الرجائي ۲ / ۴۸۹ .


2.اختيار معرفة الرجال ۲ / ۴۹۰ .


3.قد جاءت هذه الجملة في حديث أمير المؤمنين (عليه السلام) أنّه قال: «قد كذب على رسول الله ۶ على عهده حتى قام خطيباً فقال: أيها الناس، قد كثرت علي الكذّابة، فمن كذب عليّ متعمّداً فليتبوأ مقعده من النار» ثم كذب عليه من بعده... الحديث رواه الكليني في الكافي (۱/۶۲) ح۱ باب اختلاف الحديث.


4.مختصر شرح الأخبار للقطب الراوندي (ت ۵۷۳ هـ) ص۳۲۶ الحديث رقم (۵) من المطبوع في علوم الحديث / العدد الأول ـ محرّم الحرام ـ طهران ۱۴۱۸هـ. واختيار معرفة الرجال (المعروف برجال الكشي) ، الشيخ الطوسي(قدس سره) تحقيق السيّد مهدي الرجائي ۲ / ۴۸۹ .

منبع: http://www.hadith.net/ar/post/3878/%...87-%d9%85/p21/

سلام

عرضه بر قرآن ، یعنی ابتدا باید فهمید قران چیست وفرقش با مصحف کدامشت ؟

در کتب عامه باسناد متعدد صحیح آمده که مثلا آیه رجم در قران بود :

ثُمَّ قَالَ: إِيَّاكُمْ أَنْ تَهْلِكُوا عَنْ آيَةِ الرَّجْمِ، أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ لاَ نَجِدُ حَدَّيْنِ فِي كِتَابِ اللَّهِ، فَقَدْ رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَرَجَمْنَا، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَوْلاَ أَنْ يَقُولَ النَّاسُ: زَادَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى لَكَتَبْتُهَا - الشَّيْخُ وَالشَّيْخَةُ فَارْجُمُوهُمَا أَلْبَتَّةَ - فَإِنَّا قَدْ قَرَأْنَاهَا. قَالَ مَالِكٌ: قَالَ يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ:، قَالَ سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيِّبِ: فَمَا انْسَلَخَ ذُو الْحِجَّةِ حَتَّى قُتِلَ عُمَرُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ يَحْيَى: سَمِعْتُ مَالِكًا يَقُولُ: قَوْلُهُ الشَّيْخُ وَالشَّيْخَةُ يَعْنِي: الثَّيِّبَ وَالثَّيِّبَةَ فَارْجُمُوهُمَا أَلْبَتَّةَ. موطا واتحاف الخيره بسند صحيح .

عمر میگوید ما خودمان آیه رجم را در قران محمد ص خوانده بودیم اما الان نیست !!!!

ودر کتب شیعه هم باسناد صحیح :

قال أبو عبد الله عليه السلام: الرجم في القرآن قول الله عز وجل: إذا زنى الشيخ والشيخة فارجموهما البتة فإنهما قضيا الشهوة» الکافی (7/177

پس مقصود عرضه اخبار بر این قرانست .

خیر البریه;819791 نوشت:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ {البقرة/62}

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالصَّابِؤُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ {المائدة/69}

بالاخره صابئون درسته یا صابئین ؟! بقول عائشه که این خطای کتّاب است .درحالیکه وفق قواعد زبان عرب صابئین درست است .

كدام محفوظ است ؟؟؟!!!!!



و طاها;819630 نوشت:
بل هو قرآن مجید
فی لوح محفوظ

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

استاد میقات قبلا به این مطلب پاسخ داده اند!


«الصَّابِئِينَ» در آیه 17 سوره مبارکه "حج"، به جهت این که اسم إن قرار گرفته (عطف بر اسم إن) منصوب است، و نصب آن با یاء است زیرا جمع مذکر سالم است.

«الصَّابِئونَ» در آیه 69 سوره مبارکه "مائده"، به جهت مبتدا بودن، مرفوع است. "صابئون" مبتدا است و خبر آن محذوف است، و تقدیر آن، چنین است: إن الذين آمنوا و الذين هادوا و النصارى حكمهم كذا، و الصابئون كذلك.

_______________
(إعراب القرآن الكريم، دعاس ـ حميدان ـ قاسم‏، ج ‏1، ص 268 و ج ‏2، ص 306؛ ؛ إعراب القرآن و بيانه،درويش محيى الدين‏، ج ‏2، ص 527)
"
http://www.askquran.ir/showthread.ph...l=1#post542673

با تشکر و سپاس


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خیر البریه;822084 نوشت:
در کتب عامه باسناد متعدد صحیح آمده که مثلا آیه رجم در قران بود :

ثُمَّ قَالَ: إِيَّاكُمْ أَنْ تَهْلِكُوا عَنْ آيَةِ الرَّجْمِ، أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ لاَ نَجِدُ حَدَّيْنِ فِي كِتَابِ اللَّهِ، فَقَدْ رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَرَجَمْنَا، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَوْلاَ أَنْ يَقُولَ النَّاسُ: زَادَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى لَكَتَبْتُهَا - الشَّيْخُ وَالشَّيْخَةُ فَارْجُمُوهُمَا أَلْبَتَّةَ - فَإِنَّا قَدْ قَرَأْنَاهَا. قَالَ مَالِكٌ: قَالَ يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ:، قَالَ سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيِّبِ: فَمَا انْسَلَخَ ذُو الْحِجَّةِ حَتَّى قُتِلَ عُمَرُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ يَحْيَى: سَمِعْتُ مَالِكًا يَقُولُ: قَوْلُهُ الشَّيْخُ وَالشَّيْخَةُ يَعْنِي: الثَّيِّبَ وَالثَّيِّبَةَ فَارْجُمُوهُمَا أَلْبَتَّةَ. موطا واتحاف الخيره بسند صحيح .

عمر میگوید ما خودمان آیه رجم را در قران محمد ص خوانده بودیم اما الان نیست !!!!

ودر کتب شیعه هم باسناد صحیح :

قال أبو عبد الله عليه السلام: الرجم في القرآن قول الله عز وجل: إذا زنى الشيخ والشيخة فارجموهما البتة فإنهما قضيا الشهوة» الکافی (7/177


سند صحیح در کتب عامه برای شیعه حجت محسوب نمیشود مگر آنچه موافق قرآن و عترت باشد

روایت امام صادق از نوع خبر واحد است(به نقل از استاد آلا) با خبر واحد نمیشود قائل به تحریف قرآن شد!!

وانگهی روایات متواتر عرضه احادیث بر کتاب دیگر مجالی برای خبر واحد نمیگذارد!


اما نظراتی از علمای شیعه به نقل از استاد صدرا:


سؤال : آیا این روایات بیانگر نسخ و یا تحریف قرآنند؟

1) مرحوم آیت الله خویی مورد این اخبار را تقیه ای دانسته و اصصل آنرا قول عمر بن خطاب بیان نموده اند: «و لا شک في أنّهما وردتا مورد التقيّة، فإنّ الأصل في هذا الكلام هو عمر ابن الخطّاب، فإنّه ادّعى أنّ الرجم مذكور في القرآن، و قد وردت آية بذلك، و لكن اختلفت الروايات في لفظ الآية المدّعاة، فإنّها نقلت بوجوه، فمنها: ما في هاتين الصحيحتين، و منها: غير ذلك، و قد تعرّضنا لذلك في كتابنا البيان، في البحث حول التحريف، و أنّ القرآن لم يقع فيه تحريف‏».[9]

2) مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی نیز این اخبار را حمل بر تقیه و یا قرآن به معنای تفسیر و تبیین سنت در کلام معصوم دانسته اند:
«و لكن بعد قيام الأدلّة القاطعة و البراهين الساطعة على عدم وقوع التحريف في الكتاب، و أنّ ما بأيدينا مطابق لما أنزل إلى الرسول بعنوان القرآنية، لا يبقى مجال لمثل هذه الروايات، بل لا بدّ من حملها على التقيّة، أو على أنّ المراد بالقرآن هو القرآن المشتمل على الخصوصيّات الأُخرى أيضاً، من الشرح و التفسير و التأويل، و شأن النزول و أمثالها، كقرآن أمير المؤمنين (عليه السّلام)، مع أنّه يرد على تعبير الروايتين الإشكالات المتقدّمة كلّاً أو جلّاً كما لا يخفى، و قد انقدح من جميع ما ذكرنا عدم ثبوت الرجم في القرآن، بل الدليل عليه هي السنّة المستفيضة بل المتواترة».[10]

3) مرحوم آیت الله منتظری نیز می نویسند:
«فلعله كان في قرآن كتاب الوحي كقرآن امير المؤمنين «علیه السلام» مضافا الى آيات القرآن الشروح و المخصصات و المقيدات الجارية على لسان رسول الله «صلی الله علیه وآله» بعنوان شرح الآيات و تفسيرها و تخصيصها و تقييدها و كانوا يكتبونها مع الميز عن آيات الكتاب العزيز و الا فتحريف القرآن بالزيادة او النقص منه ممنوع جدا بل مخالف للضرورة».[11]

[9] . الخویی، القضاء و الحدود،ص237.

[10] . لنكرانى، محمد فاضل موحدى، تفصيل الشريعة في شرح تحرير الوسيلة - الحدود، در يك جلد، مركز فقهى ائمه اطهار عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1422 ه‍ ق

[11] . نجف‌آبادى، حسين على منتظرى، كتاب الحدود (للمنتظري)،تک جلدی، ص70، انتشارات دار الفكر، قم - ايران، اول، ه‍ ق.



خیر البریه;822084 نوشت:
پس مقصود عرضه اخبار بر این قرانست .

امام صادق امام باقر امام رضا علیهم السلام میگویند روایات ما را بر کتاب عرضه کنید!

آن وقت عملا کتابی وجود ندارد (از نظر شما) که صحیح باشد کلا بدون کم و کاست!

نتیجه این میشود که احادیث را بر کتابی ناقص که خود دارای خطاست(به قول شما) عرضه کنیم!!!!!!!!!!!

این که دور است!!!!!!!!!!!!! واقعا شما توجه به مطالبتان دارید؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!

پس یا باید کتاب بی کم و کاست و کامل و محک اصلی باشد که همین مصحف فعلی است!

یا احادیث متواتر عرضه احادیث بر کتاب تماما جعلی است!!

یا امام علیه السلام معاذ الله ما را امر به خطا و اشتباه کردند!!!!

رضا ثقلین;825350 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

استاد میقات قبلا به این مطلب پاسخ داده اند!


«الصَّابِئِينَ» در آیه 17 سوره مبارکه "حج"، به جهت این که اسم إن قرار گرفته (عطف بر اسم إن) منصوب است، و نصب آن با یاء است زیرا جمع مذکر سالم است.

«الصَّابِئونَ» در آیه 69 سوره مبارکه "مائده"، به جهت مبتدا بودن، مرفوع است. "صابئون" مبتدا است و خبر آن محذوف است، و تقدیر آن، چنین است: إن الذين آمنوا و الذين هادوا و النصارى حكمهم كذا، و الصابئون كذلك.

_______________
(إعراب القرآن الكريم، دعاس ـ حميدان ـ قاسم‏، ج ‏1، ص 268 و ج ‏2، ص 306؛ ؛ إعراب القرآن و بيانه،درويش محيى الدين‏، ج ‏2، ص 527)
"
http://www.askquran.ir/showthread.ph...l=1#post542673

با تشکر و سپاس


با سلام

این مطالبی که نگاشتید چه ارتباطی با انچه من نوشتم دارد؟!

رضا ثقلین;825350 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

استاد میقات قبلا به این مطلب پاسخ داده اند!


«الصَّابِئِينَ» در آیه 17 سوره مبارکه "حج"، به جهت این که اسم إن قرار گرفته (عطف بر اسم إن) منصوب است، و نصب آن با یاء است زیرا جمع مذکر سالم است.

«الصَّابِئونَ» در آیه 69 سوره مبارکه "مائده"، به جهت مبتدا بودن، مرفوع است. "صابئون" مبتدا است و خبر آن محذوف است، و تقدیر آن، چنین است: إن الذين آمنوا و الذين هادوا و النصارى حكمهم كذا، و الصابئون كذلك.

_______________
(إعراب القرآن الكريم، دعاس ـ حميدان ـ قاسم‏، ج ‏1، ص 268 و ج ‏2، ص 306؛ ؛ إعراب القرآن و بيانه،درويش محيى الدين‏، ج ‏2، ص 527)
"
http://www.askquran.ir/showthread.ph...l=1#post542673

با تشکر و سپاس


با سلام و احترام

به نظر شما مقصود خدا از قرآن و لوح در این آیه چیست؟

بل هو قران مجید
فی لوح محفوظ

پرسش:
چرا خدای متعال خودش را حافظ ذکر معرفی میکند در حالی که تورات و انجیل هم ذکر بودند و تحریف شدند؟ اگه منظور محافظت از تحریف نیست پس معنای محافظت چیست؟

پاسخ:
در آیه إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا ٱلذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ (1) اشاره به محافظت خدای متعال از قرآن شده است.
در آيات قبل آيه مورد بحث كلمه (ذكر) صريحا به معنى (قرآن ) آمده و اين آيه كه به دنبال آن آمده مسلما به همان معنى قرآن می باشد نه تورات و انجیل یا ... پس طبق این ایه خداوند تضمین نموده است محافظت خود را قرآن.

اما اينكه منظور از محافظت و پاسدارى قرآن در برابر چه امورى است ، باز مفسران تفسيرهاى گوناگونى دارند:
1 - بعضى گفته اند در برابر تحريف و تغيير و زياده و نقصان است .
2 - بعضى ديگر گفته اند در برابر فنا و نابودى تا آخر جهان .
3 - بعضى ديگر گفته اند در برابر منطقه اى گمراه كننده ضد قرآنى .
ولى اين تفاسير نه تنها با هم تضادى ندارند بلكه در مفهوم عام ((انا له لحافظون )) داخلند چرا اين محافظت و پاسدارى را كه به صورت مطلق و به اصطلاح با حذف متعلق آمده است در يك بعد خاص ‍ محصور و محدودش كنيم .
حق اين است كه ، خداوند طبق ظاهر آيه فوق وعده داده كه آنرا از هر نظر حفظ و پاسدارى كند: محافظت از هر گونه تحريف و محافظت از فنا و نابودى و محافظت از سفسطه هاى دشمنان وسوسه گر.(2)

و اینکه چرا خداوند تورات و انجیل رو از تحریف حفظ نکرده است در لینک زیر مطالعه نمایید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=42150

پی نوشت ها:
1. سوره حجر آیه 9
1. تفسير نمونه،آیت الله مکارم شیرازی، دار الكتب الإسلامية،ايران- تهران‏، 1371 ه. ش‏، چاپ: 10 ،ج‏11، ص: 17 .

موضوع قفل شده است