آيا خداوند طرفدار اشرافي گری است؟ (عدالت در شرايط خمس)

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا خداوند طرفدار اشرافي گری است؟ (عدالت در شرايط خمس)

به نام خدا
سلام.
سوالي از خدمتتون داشتم و اون اينكه چرا شرايط خمس براي كسايي كه درامد كمتري دارند سخت تر است؟
فرضا من با حقوق 800 هزار تومن، تصميم دارم يك خونه يا ماشين تهيه كنم، بنا بر اين همشو پس انداز ميكنم كه در طول يك سال، حتي اگه هيچيش رو خرج نكنم، مثلا ميشه حدود ده مليون تومن. تبعا بايد سالهاي زيادي پس انداز كنم تا بتونم اين وسيله يا خونه مد نظرم رو بخرم. و به پس اندازه خمس تعلق ميگيره. و 20 درصد حقوقي كه با زحمت پس انداز ميشه، بايد براي خمس ارائه بشه. با اين وجود، اشكال و سوال من به اين قسمت ماجرا نيست.
اشكال من اينجاست كه اگه كسي فرضا حقوق ماهيانه اش 10 مليون تومن باشه، سر سال اون خونه يا ماشين مد نظرش رو ميخره و نيازي نداره يك سال مالي صبر كنه كه بيست درصد اون رو به عنوان خمس ارائه بده.
آيا اين بي عدالتي و طرفداري از اشرافي گري در برابر قشر ضعيف نيست؟
با تشكر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد سجاد

فردا از آن ماست;818611 نوشت:
به نام خدا
سلام.
سوالي از خدمتتون داشتم و اون اينكه چرا شرايط خمس براي كسايي كه درامد كمتري دارند سخت تر است؟
فرضا من با حقوق 800 هزار تومن، تصميم دارم يك خونه يا ماشين تهيه كنم، بنا بر اين همشو پس انداز ميكنم كه در طول يك سال، حتي اگه هيچيش رو خرج نكنم، مثلا ميشه حدود ده مليون تومن. تبعا بايد سالهاي زيادي پس انداز كنم تا بتونم اين وسيله يا خونه مد نظرم رو بخرم. و به پس اندازه خمس تعلق ميگيره. و 20 درصد حقوقي كه با زحمت پس انداز ميشه، بايد براي خمس ارائه بشه. با اين وجود، اشكال و سوال من به اين قسمت ماجرا نيست.
اشكال من اينجاست كه اگه كسي فرضا حقوق ماهيانه اش 10 مليون تومن باشه، سر سال اون خونه يا ماشين مد نظرش رو ميخره و نيازي نداره يك سال مالي صبر كنه كه بيست درصد اون رو به عنوان خمس ارائه بده.
آيا اين بي عدالتي و طرفداري از اشرافي گري در برابر قشر ضعيف نيست؟
با تشكر

عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

برای پاسخ به سؤال شما لازم است چند نکته را به صورت اجمالی بیان کنیم:

1. اگر مخارج سالیانه ثروتمند اعم از منزل و خودرو و ... هم بالاتر از شأن او باشد ، مشمول خمس است .

2. حتی اگر ثروتمند هم با قناعت پس انداز داشته باشد از منظر بسیاری از مراجع ، دارایی او مانند فقیر مشمول خمس است و تفاوتی از این حیث ندارد.

3. مطابق فتوای برخی از مراجع تقلید اگر تهیه برخی از ضروریات زندگی جز از طریق پس انداز ممکن نباشد ، به چنین پس اندازی خمس تعلق نمی گیرد.

4. باید توجه داشت که بخش مهمی از خمس دریافتی برای فقرای جامعه مصرف می شود و از این جهت هم حمایت از این قشر محسوب می گردد.

5. قانون برای موارد غالب وضع می شود و موارد استثنایی نمی تواند در مصلحت بودن یک قانون، خدشه وارد نماید و یک قانونگذار تنها باید مصالح کلیی مفید برای جامعه را برای وضع قوانین در نظر بگیرد.

بنابراین و با توجه به تمام این نکات به صرف تعلق خمس در برخی موارد به فقرا نمی توان گفت که احکام خمس مطابق عدالت نبوده و در جهت اشرافی گری است!!

همیشه موفق و پایدار باشید

سجاد;824643 نوشت:

5. قانون برای موارد غالب وضع می شود و موارد استثنایی نمی تواند در مصلحت بودن یک قانون، خدشه وارد نماید و یک قانونگذار تنها باید مصالح کلیی مفید برای جامعه را برای وضع قوانین در نظر بگیرد.

بنابراین و با توجه به تمام این نکات به صرف تعلق خمس در برخی موارد به فقرا نمی توان گفت که احکام خمس مطابق عدالت نبوده و در جهت اشرافی گری است!!

با سلام و احترام. تشكر از پاسختون
مواردي كه فرمودين تقريبا همه براي كاهش ناراحتي ايجاد شده براي فردي است كه اين سوال برايش پيش امده. اگر نه به صورت سوال مرتبط نبود و سوال ديگه اي رو پاسخ دادين.
به جز شماره 3 و 5
شماره 3 رو بيشتر توضيح مي فرمائيد؟ چون ظاهرا مراجع در قيد حيات اين نظر رو تقريبا ندارن. و اگه دارن، ايا اين استثناء محسوب ميشه يا خير؟ و اينكه ايا وجود استنائات كه يك حكم را نقض نميكند، در صورت وجود يك مرجع با نظر استثناء، يك حكم را اثبات مي كند؟

در خصوص شماره 5، با اين حالت خاص چه كنيم؟ مگر همين قانون گذار، براي مريضي، سفر بودن و پيري و ... قانون روزه رو تبصره دار نكرده؟ حق و حقوق استثنائات در بحث خمس كجاست؟

سجاد;824643 نوشت:

عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

1. اگر مخارج سالیانه ثروتمند اعم از منزل و خودرو و ... هم بالاتر از شأن او باشد ، مشمول خمس است .

سلام

فرد ثروتمند یک بار خمس را پرداخت میکند و تمام، سال بعد هم با خوبی و خوشی زندگی میکند.

اما فقیر بدبخت باید جون بکند از شکمش ببرد و برای خرید مایحتاج اولیه اش پس انداز کند سپس سر سال آن را تحویل مرجع تقلید محترم کند و معلوم هم نیست این مرجع محترم کجا خرجش میکند!!!

جالبه آدم بشینه تو خونه کتاب بخونه مردم براش جون بکنن و پس اندازشون رو بهش بدن.

قبلا با خودم میگفتم آقایان مراجع درآمدشون از کجاست؟! شکم این همه زن و صیغه از کجا پر میشه؟!

در کل با وجود احکام فعلی و البته قرآن که خمس را تنها یک بار آن هم برای جنگ به کار برده است بنده فعلا به این حکم اعتقادی ندارم. البته فعلا بهتره مشکل اول یعنی احکام حل بشه.

سجاد;824643 نوشت:

3. مطابق فتوای برخی از مراجع تقلید اگر تهیه برخی از ضروریات زندگی جز از طریق پس انداز ممکن باشد ، به چنین پس اندازی خمس تعلق نمی گیرد.

تا جایی که ما متوجه شدیم فقط آیت الله هادوی تهرانی که مرجع تقلید نیستند (متاسفانه) این نظر را دارند.

نظر ایشون: پس انداز خرید مایحتاج اولیه ی زندگی در شان، خمس ندارد.

شما اگر مرجعی با این نظر سراغ دارید لطفا معرفی کنید...

shsina;825218 نوشت:
سلام

فرد ثروتمند یک بار خمس را پرداخت میکند و تمام، سال بعد هم با خوبی و خوشی زندگی میکند.

اما فقیر بدبخت باید جون بکند از شکمش ببرد و برای خرید مایحتاج اولیه اش پس انداز کند سپس سر سال آن را تحویل مرجع تقلید محترم کند و معلوم هم نیست این مرجع محترم کجا خرجش میکند!!!

جالبه آدم بشینه تو خونه کتاب بخونه مردم براش جون بکنن و پس اندازشون رو بهش بدن.

قبلا با خودم میگفتم آقایان مراجع درآمدشون از کجاست؟! شکم این همه زن و صیغه از کجا پر میشه؟!

در کل با وجود احکام فعلی و البته قرآن که خمس را تنها در یک بار آن هم برای جنگ به کار برده است بنده فعلا به این حکم اعتقادی ندارم.

البته من به جز بحث خونه و خريد مايجتاج ضروري، خمس رو خيلي حكم مترقي اي ميدونم. خمس داستانش چيه؟ اينه كه شما پولت رو اگه خرج خودت و زندگيت و ... نكردي و يه جورايي احتكار كردي، يه بخشيش رو بدي تا در گردش اقتصادي به نيازمند حوزه اي خاص تعلق بگيره. يعني اتفاقا تحريك ميكنه كه من و شما، پولمون رو خرج كنيم. و اگه پول رو خرج كنيم چي ميشه؟ اين ميشه كه در جامعه گردش اقتصادي اتفاق ميفته، و گردش اقتصادي موجب پويايي و در نتيجه رشد اقتصادي ميشه. رشد اقتصادي و بهبود كسب و كار، خودش شغل ايجاد ميكنه و تعدد شغل ها و پويايي جامعه فقر و نياز رو از بين ميبره و در نتيجه هم خود فرد از خرج كردن پولش لذت ميبره و هم جامعه نصيبش رو ميبره. چه زماني؟ زماني كه اتفاقا شما سعي كنيد پولتون رو خرج كنيد كه خمس نديد حتي با اينكه به خاطر ترس از خمس دادن خرج كنيد.
حالا اگه اين كمك رو كه وظيفه اجتماعي و به سود همه ماست انجام نداديم، بخشي از پول رو كه به گردش اقتصادي و نياز بخشيش از جامعه قراره برسه، به شكل ظاهري يك جريمه گرفته ميشه. اين جريمه باز خودش نعمت توشه، يكي اينكه اون افراد بهره ميبرن، دومين مورد اينه كه من و شمايي كه خمس ميديم، وابسته دنيا نميشيم و وابسته پول نميشيم در نتيجه هم اخرت رو داريم و هم ارامش رو. كسي كه دلبسته پول نباشه، ارامش بيشتري داره. هم اينكه ياداور ميشيم كه نعمت خدا به ما اينقدر زياد بوده كه ما ميتونيم كمك كنيم به جامعه. هم اينكه نفس كمك كردن و محبت كردن حال ادم رو بهتر ميكنه و در نهايت اون جريمه ميتونه باعث بشه كه به گردش و رشد اقتصادي جامعه كمك كنيم سال بعد.
ولي اين موارد خاصش رو من نميتونم درك كنم

فردا از آن ماست;825245 نوشت:
البته من به جز بحث خونه و خريد مايجتاج ضروري، خمس رو خيلي حكم مترقي اي ميدونم. خمس داستانش چيه؟ اينه كه شما پولت رو اگه خرج خودت و زندگيت و ... نكردي و يه جورايي احتكار كردي، يه بخشيش رو بدي تا در گردش اقتصادي به نيازمند حوزه اي خاص تعلق بگيره. يعني اتفاقا تحريك ميكنه كه من و شما، پولمون رو خرج كنيم. و اگه پول رو خرج كنيم چي ميشه؟ اين ميشه كه در جامعه گردش اقتصادي اتفاق ميفته، و گردش اقتصادي موجب پويايي و در نتيجه رشد اقتصادي ميشه. رشد اقتصادي و بهبود كسب و كار، خودش شغل ايجاد ميكنه و تعدد شغل ها و پويايي جامعه فقر و نياز رو از بين ميبره و در نتيجه هم خود فرد از خرج كردن پولش لذت ميبره و هم جامعه نصيبش رو ميبره. چه زماني؟ زماني كه اتفاقا شما سعي كنيد پولتون رو خرج كنيد كه خمس نديد حتي با اينكه به خاطر ترس از خمس دادن خرج كنيد.
حالا اگه اين كمك رو كه وظيفه اجتماعي و به سود همه ماست انجام نداديم، بخشي از پول رو كه به گردش اقتصادي و نياز بخشيش از جامعه قراره برسه، به شكل ظاهري يك جريمه گرفته ميشه. اين جريمه باز خودش نعمت توشه، يكي اينكه اون افراد بهره ميبرن، دومين مورد اينه كه من و شمايي كه خمس ميديم، وابسته دنيا نميشيم و وابسته پول نميشيم در نتيجه هم اخرت رو داريم و هم ارامش رو. كسي كه دلبسته پول نباشه، ارامش بيشتري داره. هم اينكه ياداور ميشيم كه نعمت خدا به ما اينقدر زياد بوده كه ما ميتونيم كمك كنيم به جامعه. هم اينكه نفس كمك كردن و محبت كردن حال ادم رو بهتر ميكنه و در نهايت اون جريمه ميتونه باعث بشه كه به گردش و رشد اقتصادي جامعه كمك كنيم سال بعد.
ولي اين موارد خاصش رو من نميتونم درك كنم

بله بله بله، همه ی اینهارو بنده هم میدانم و قبول دارم!!!

ولی 2 تا مشکل هست:

- پرداخت خمس به مراجع
- پرداخت خمس پول پس انداز شده برای تهیه ی مایحتاج اولیه ی زندگی در شان

[="Tahoma"][="Black"]

فردا از آن ماست;825216 نوشت:
شماره 3 رو بيشتر توضيح مي فرمائيد؟ چون ظاهرا مراجع در قيد حيات اين نظر رو تقريبا ندارن. و اگه دارن، ايا اين استثناء محسوب ميشه يا خير؟ و اينكه ايا وجود استنائات كه يك حكم را نقض نميكند، در صورت وجود يك مرجع با نظر استثناء، يك حكم را اثبات مي كند؟

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما و عذرخواهی بابت تأخیر در پاسخ

بله برخی از مراجع کنونی نیز چنین دیدگاهی دارند.

فردا از آن ماست;825216 نوشت:
در خصوص شماره 5، با اين حالت خاص چه كنيم؟ مگر همين قانون گذار، براي مريضي، سفر بودن و پيري و ... قانون روزه رو تبصره دار نكرده؟ حق و حقوق استثنائات در بحث خمس كجاست؟

تا جایی که خود قانونگذار تبصره ها و استثنائات با بیان کرده مشکلی نیست طبق همان عمل می شود ولی اگر از طرف قانونگذار ، دلائل متقنی مبنی بر استثناء چیزی یا تبصره خاصی به ما نرسیده باشد یا برای فقیه اثبات نشده باشد، طبعا باید به همان قانون کلی عمل شود تا به قانون عمل شده باشد.

در پناه حضرت حق باشید[/]

[="Tahoma"][="Black"]

shsina;825218 نوشت:
اما فقیر بدبخت باید جون بکند از شکمش ببرد و برای خرید مایحتاج اولیه اش پس انداز کند سپس سر سال آن را تحویل مرجع تقلید محترم کند و معلوم هم نیست این مرجع محترم کجا خرجش میکند!!!

جالبه آدم بشینه تو خونه کتاب بخونه مردم براش جون بکنن و پس اندازشون رو بهش بدن.

قبلا با خودم میگفتم آقایان مراجع درآمدشون از کجاست؟! شکم این همه زن و صیغه از کجا پر میشه؟!

در کل با وجود احکام فعلی و البته قرآن که خمس را تنها یک بار آن هم برای جنگ به کار برده است بنده فعلا به این حکم اعتقادی ندارم. البته فعلا بهتره مشکل اول یعنی احکام حل بشه.

مراجع محترم هم در مسیری که شرع برای آنها تعیین کرده ، وجوهات را مصرف می کنند و این طور نیست که صرف هزینه های شخصی زندگی شود.

البته در حد حقوق معقول شرعا می توانند از وجوهات، صرف مخارج شخصی کنند اما همین را هم خبر داریم که بسیاری احتیاط می کنند و از وجوهات بدین منظور استفاده نمی کنند و اگر به همه چنین مطلبی نسبت داده شود، قطعا کذب و تهمت است.

بزرگوار نوع بیان مطالب شما مناسب شأن شما و ما نیست بهتر است اگر نقطه نظری دارید به صورت علمی مطرح کنید تا پاسخ مناسب را دریافت نمایید البته می توانید پاسخ را نپذیرید.

حکم قرآن درباره خمس در تاپیک های مختلف و از طرف مراکز گوناگون پاسخ گرفته و هیچ فرقه اسلامی بین شیعه و سنی معتقد نیست که خمس تنها به غنائم جنگی منحصر است بنابراین اگر کسی چنین اعتقادی داشته باشد تابع هیچکدام از مذاهب شناخته شده اسلامی نخواهد بود.

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;832723 نوشت:

مراجع محترم هم در مسیری که شرع برای آنها تعیین کرده ، وجوهات را مصرف می کنند و این طور نیست که صرف هزینه های شخصی زندگی شود.

هیچ تضمینی نیست که ۱۰۰% در راه های تعیین شده مصرف بشه.

سجاد;832723 نوشت:

البته در حد حقوق معقول شرعا می توانند از وجوهات، صرف مخارج شخصی کنند اما همین را هم خبر داریم که بسیاری احتیاط می کنند و از وجوهات بدین منظور استفاده نمی کنند و اگر به همه چنین مطلبی نسبت داده شود، قطعا کذب و تهمت است.

به به از لحاظ شرعی هم که مشکل نداره. گل بود به سبزه نیز آراسته شد...

سجاد;832723 نوشت:

بزرگوار نوع بیان مطالب شما مناسب شأن شما و ما نیست بهتر است اگر نقطه نظری دارید به صورت علمی مطرح کنید تا پاسخ مناسب را دریافت نمایید البته می توانید پاسخ را نپذیرید.

اگر تاپیک را مطالعه میکردید متوجه میشدید که نکات بیان شده، شما پاسخی دارید بفرمایید.

سجاد;832723 نوشت:

حکم قرآن درباره خمس در تاپیک های مختلف و از طرف مراکز گوناگون پاسخ گرفته و هیچ فرقه اسلامی بین شیعه و سنی معتقد نیست که خمس تنها به غنائم جنگی منحصر است بنابراین اگر کسی چنین اعتقادی داشته باشد تابع هیچکدام از مذاهب شناخته شده اسلامی نخواهد بود.

این حرف از کارشناسای این سایت بعید بود!!!
اکثریت اهل تسنن خمس را تنها در غنیمت جنگی قبول دارند.

نقل قول:

به اعتقاد اهل سنت خمس فقط به غنیمت جنگی تعلق می‌گیرد. علمای تسنن معتقدند که واژه غنیمت در قرآن، فقط به معنای دستاوردهای جنگی است و گرفتن خمس مکاسب نامشروع است. ولی علمای شیعه در جواب این شبهه، آنان را به مراجعه پیرامون معنای واژه غنیمت در عربی فصیح(عربی قرآنی یا کلاسیک) و متون قدیمی فراخوانده‌اند، جایی که غنیمت به مفهوم ماحصل کار و تلاش آمده‌است.

مغنیه، مد، الفقه علی المذاهب الخمسة، ص ۱۸۶

shsina;832877 نوشت:
به به از لحاظ شرعی هم که مشکل نداره. گل بود به سبزه نیز آراسته شد...

با عرض سلام و احترام

یک بار هم خدمت شما گفته شد که بیان شما باید علمی باشد تا ما قادر به پاسخگویی به شما باشیم در غیر این صورت از پاسخ دادن معذوریم، چرا که این لحن صحبت، ما را به این گمان می رساند که پاسخ ما قبل از خوانده شدن توسط مخاطب ، پذیرفته نشده و مخاطب محترم برای فهمیدن سؤال نمی کنند.

البته در ادامه به مسائل مطرح شده برای بازدید کنندگان محترم تاپیک پاسخ ارائه خواهد شد.

موفق باشید

سجاد;833355 نوشت:

با عرض سلام و احترام

یک بار هم خدمت شما گفته شد که بیان شما باید علمی باشد تا ما قادر به پاسخگویی به شما باشیم در غیر این صورت از پاسخ دادن معذوریم، چرا که این لحن صحبت، ما را به این گمان می رساند که پاسخ ما قبل از خوانده شدن توسط مخاطب ، پذیرفته نشده و مخاطب محترم برای فهمیدن سؤال نمی کنند.

البته در ادامه به مسائل مطرح شده برای بازدید کنندگان محترم تاپیک پاسخ ارائه خواهد شد.

موفق باشید

من درباره خمس بارها در تاپیک های مختلف که برای این موضوع باز شدن سوال پرسیدیم ولی دریغ از حتی یک پاسخ ساده!!!

شما هم از لحاظ شرعی هم قانونی وظیفه دارید پاسخ سوالات مارو بدید حالا حتی اگر مطمئن باشید که قبول نمیکنیم! پس لطف کنید دنبال تصورات بی پایه و اساس نباشید!

سجاد;832721 نوشت:

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما و عذرخواهی بابت تأخیر در پاسخ

بله برخی از مراجع کنونی نیز چنین دیدگاهی دارند.

تا جایی که خود قانونگذار تبصره ها و استثنائات با بیان کرده مشکلی نیست طبق همان عمل می شود ولی اگر از طرف قانونگذار ، دلائل متقنی مبنی بر استثناء چیزی یا تبصره خاصی به ما نرسیده باشد یا برای فقیه اثبات نشده باشد، طبعا باید به همان قانون کلی عمل شود تا به قانون عمل شده باشد.

در پناه حضرت حق باشید

سلامت باشيد.
مساله اي كه هست اينه كه برخي مراجع فرضا مي فرمايند سه سال فرصت هست براي خريد خانه بدون خمس دادن. احاديث مرتبط با اين نظر كجا هست؟ خب اين نظر با توجه به فرضي كه ابتداي بحث خدمتتون عرض كردم و ظلمي كه به كم درآمد در مقابل پردرآمد مي شود، منطقي تر هست. يعني اينكه فردي سه سال فرصت داشته باشه براي خريد خونه، اگه نخريد، فرضا معنيش اين كه تلاش نكرده چون غالبا ميشه با سه سال و وامهايي كه ميدن، يه سرپناه تهيه كرد.
سوال بنده هنوز هست كه اين مساله اگر به سياق عرض بنده در پست اول باشه و مقايسه اي كه پر در امد و كم در امد شد، ناعدالتي خداوند تلقي ميشه، بنا بر اين نظر خداوند اين نيست. ميشه با عقل استنباط كرد و در خمس احكام ثانويه ارائه كرد. چرا ارائه نميشه؟ چطور در مواردي مثل موارد زكات احكام ثانويه مي تواند ارائه شود و احتياط كمي وجود دارد؟ ولي در زمان گرفتن پول و سرمايه زندگي مردم اين قدر احتياط نميشه؟

آيا سوالي كه از خدمتتون دارم با اون فرضيات خاص خودش غير منطقيه؟

shsina;832877 نوشت:
هیچ تضمینی نیست که ۱۰۰% در راه های تعیین شده مصرف بشه.

به به از لحاظ شرعی هم که مشکل نداره. گل بود به سبزه نیز آراسته شد...

اکثریت اهل تسنن خمس را تنها در غنیمت جنگی قبول دارند.

سوالي از خدمتتون دارم، حالا خمس در غنيمت جنگي يا زكات در اهل تسنن، به كي داده ميشه؟ آيا بر پايه اعتماد به طرفي كه به آن ارائه مي شود نيست؟

اعتماد مساله اي نيست كه فقط به اين مورد ختم بشه، من و شما حتي در بهترين كشور غربي يا اسلامي، يك راي به يك نفر ميديد براي رئيس جمهوري، فرض رو بر پايه اعتماد به مجموعه اي طول و طويل دار مي ذاريم. چرا؟‌چون همه كه نمي تونن برن فرضا راي ها رو يكي يكي بشمارن، مي تونن؟
در بقيه جاها هم همينه، شما ماليات به يك شركت مي دين، ايا ميشه در تمام اون پروسه نظارت اساسي كرد؟ كه اقا من اين يك ريالي كه ماليات دادم، حتما رفته فلان جا و ...
يا در زندگي، شما پول به بچتون ميدين، هميشه ميرين تا لواشك خريدنش رو هم نظارت ميكنيد؟
يا ميريم امتحان ميديم، ايا خودمون هم ميريم برگه همه بچه ها رو همراه معلم يا استاد نظارت ميكنيم كه درست تصحيح بشه؟
مديريت در همه قسمتهاي ريز و درشت كشورها، آيا با جزئيات كامل قابل نظارته؟ يه سري ورودي و خروجي هاي كلي قابل نظارته. در همه كشورها شما رشوه مي بينين، يه جا كمتر، يه جا بيشتر. اين يني همه چي و همه جا قابليت نظارت وجود نداره.

يعني هيچ جا و روشي وجود نداره كه تضمين 100 درصد بده.

هر جايي رو در نظر بگيريم،‌فارغ از شرق و غرب بودن، مسلمون و غير مسلمون بودن، شيعه و سني بودن، افراد معتمدي دارن كه به عنوان مرجع قبولش ميكنن. اين در خصوص مراجع ديني هم صدق ميكنه. ولي اون افراد و مراجع يك سيكلي رو بايد طي بكنن و مورد تائيد واقع بشن تا به اين سطح برسن. حالا از بين اين افراد تائيد شده، شما و ما دستمون بازه كه كدومشو انتخاب كنيم و پاك تر و عالم تر بدونيم. مجبور نيستيم به انتخاب يكي از اين بزرگواران توسط شخص ثالث.

حالا ممكنه بعد از اين همه صحبت، ما شك كنيم به اين پروسه كه صحيحه يا پروسه بهتري هم وجود داره كه ميتونه جايگزين بشه كه اعتماد ما رو جلب كنه، اينو به نظر من هر دومون حق داريم سوال كنيم و دوستان و حتي خود مراجه موظف هستن پاسخ بدن

[="Tahoma"][="Black"]

فردا از آن ماست;833438 نوشت:
سلامت باشيد.
مساله اي كه هست اينه كه برخي مراجع فرضا مي فرمايند سه سال فرصت هست براي خريد خانه بدون خمس دادن. احاديث مرتبط با اين نظر كجا هست؟ خب اين نظر با توجه به فرضي كه ابتداي بحث خدمتتون عرض كردم و ظلمي كه به كم درآمد در مقابل پردرآمد مي شود، منطقي تر هست. يعني اينكه فردي سه سال فرصت داشته باشه براي خريد خونه، اگه نخريد، فرضا معنيش اين كه تلاش نكرده چون غالبا ميشه با سه سال و وامهايي كه ميدن، يه سرپناه تهيه كرد.
سوال بنده هنوز هست كه اين مساله اگر به سياق عرض بنده در پست اول باشه و مقايسه اي كه پر در امد و كم در امد شد، ناعدالتي خداوند تلقي ميشه، بنا بر اين نظر خداوند اين نيست. ميشه با عقل استنباط كرد و در خمس احكام ثانويه ارائه كرد. چرا ارائه نميشه؟ چطور در مواردي مثل موارد زكات احكام ثانويه مي تواند ارائه شود و احتياط كمي وجود دارد؟ ولي در زمان گرفتن پول و سرمايه زندگي مردم اين قدر احتياط نميشه؟

آيا سوالي كه از خدمتتون دارم با اون فرضيات خاص خودش غير منطقيه؟

با عرض سلام و احترام

بهتر است مقدماتی برای آگاهی بیشتر جنابعالی و خوانندگان محترم تاپیک بیان شود:

1. علم استنباط شرعی هم یک دانش است مثل دانش های دیگر بشر که احتمال خطا و اشتباه در آن هست و هیچ مرجعی هم ادعا ندارد صد در صد مواردی که استنباط کرده دقیقا همان است که خداوند فرموده است ؛ تفاوت مرجع تقلید با یک نفر عادی ، تفاوت یک متخصص با یک غیر متخصص است که احتمال خطای متخصص عقلا کمتر از دیگری است بنابراین غیر متخصص ها در همه زمینه ها به صورت طبیعی به متخصص مراجعه می کنند.
البته ناگفته نماند که ما معتقدیم مجتهد اعلمی که خداوند او را تأیید کند ، از توانایی بالاتر از یک متخصص برخوردار بوده و احتمال خطای او از یک متخصص عادی هم کمتر خواهد بود ان شاء الله.

2. وقتی در مسئله ای اختلاف نظر بین مراجع تقلید وجود دارد ،طبیعی است که نتوان هر دو حکم را حکم واقعی الهی دانست اما قطعا اگر مرجع تقلیدی درست انتخاب شده باشد هر چند حکم او در واقع خلاف حکم الهی باشد (که ما از آن بی خبر هستیم و در قیامت روشن می شود)،اما از حجیت لازم برخوردار بوده و می تواند در قیامت معذر مقلد خود باشد بنابراین همین مقلد اگر بر خلاف دستور مرجع خود عمل کند، معذور نخواهد بود.

3. اولا علت یا علل دقیق دیدگاه فقهی یک مرجع را باید از خود ایشان پرسید و ما نمی توانیم اظهار نظر کنیم همان طور که ادعای دانستن علل دقیق تشخیص یک پزشک متخصص و فاکتور های دخیل در آن هم از یک غیر متخصص ادعایی ناپذیرفته است.
ثانیا خود متخصص هم برای توضیح فرایند دستیابی خود به یک دیدگاه یا فرضیه با مشکلاتی رو بروست و نمی تواند خصوصا برای غیر متخصصان و آنهایی که در درجه تخصصی او نیستند ، توضیحی ارائه دهد که دیگران مثل خود او آن را درک کنند چرا که روند علمی و تخصصی او را در آن زمینه طی نکرده اند.
ثالثا همان طور که خود بیان کردید اگر بخواهیم بنا را بر عدم اعتماد به همه بگذاریم زندگی بشر نابود خواهد شد و اصلا ممکن نیست کسی بتواند به زندگی خود ادامه دهد مگر اینکه در بسیاری از موضوعات و زمینه ها که لازم است به افرادی که تبحر بیشتری از او دارند، اعتماد کند اگر قرار باشد هر حکمی که مرجع ما داده ، محل شک و تردید ما واقع شود و تا خود متوجه نشدیم (که بعضا ممکن هم نیست متوجه شویم) بدان عمل نکنیم ، تقلید و حجیت تقلید بی معنا بوده و دین داری و تبعیت چنین انسانی از احکام الهی زیر سؤال خواهد بود.

4. تشخیص این که کدام حکم یا حتی عمل، منطقی تر است همیشه به نتایج بیرونی آن نیست و ممکن است یک روند درمانی پزشکی یا یک اکتشاف و اختراع یا هر دیدگاه و کار اندیشمندانه و فنآورانه ای با وجود تظاهر بیرونی بهتر و منطقی تر نزد عوام، از منظر متخصص همان فن، کاملا اشتباه بوده و نتایج مهلکی به بار آورد که گذر زمان آن را نشان بدهد.
به عنوان نمونه در دهه های گذشته اغلب قریب به اتفاق مسئولان با وجود هشدار برخی متخصصان ، اقدام به سد سازی های وسیع را بهترین راه مهار و کنترل آب های سطحی دانسته و برای آینده آن را ضروری می دانستند و مردم منطقه ای که آب و برق مورد نیاز آنها بوسیله سد به وفور تأمین می شد و دیگران هم از این اقدام به ظاهر منطقی کاملا خشنود بودند اما بعد گذشت چند سال و خشک شدن مناطق دور دست اطراف سد ، ایجاد گرد و غبار های وحشتناک و مختل شدن زندگی عادی و تنفس مردم حتی مناطق دور تر و بلکه کل کشور و تبدیل به معضلی بزرگ شدن آن ، این مسئله را روشن کرد که اقدام به سد سازی های وسیع بر خلاف ظاهر آن کاری غیر منطقی و مضر بوده است.

بنابراین قضاوت درباره احکام شرعی و اینکه چرا یک حکم داده شد یا داده نشد، تنها از طریق عقل و با توجه به نتایج بیرونی آن نمی تواند قضاوتی مقرون به صحت باشد و از آن بتوان احکام درست و نادرست را تشخیص داد چرا که اگر چنین روندی بجا بود در هیچ دانشی نیازی به تخصص و زحمات یک متخصص نبوده و هر کسی می توانست با یک نگاه متوجه درست یا نادرست بودن یک حکم یا مسئله شود.

5. وجود احکام ثانویه مختص به باب خاصی از ابواب فقهی نیست و در همه مسائل ممکن است بر حسب شرایطی که دارد ایجاد شود چه باب طهارات و نجاسات باشد و چه باب خمس و زکات

6. " تعبیر گرفتن پول و سرمایه مردم توسط مراجع عظام تقلید" تعبیر صحیحی نیست چرا که:
اولا کسی به زور وادار به پرداخت خمس و زکات و وجوهات شرعی از اموال خود نمی شود و اگر کسی اعتقاد نداشته باشد یا نتواند یا به هر علت دیگری وجوهات شرعی خود را نپردازد ، از طرف حکومت یا حاکم شرع از او گرفته نخواهد شد.

ثانیا این مراجع تقلید هستند که با این کار، منتی بر ما دارند نه ما بر آنها ؛ چرا که آنان به جهت اینکه کسی به اندازه آنان نمی تواند با رعایت همه حدود و مصالح شرعی ، عهده دار مصرف وجوهات در محل مد نظر خداوند باشد، متولی این کار شده اند تا به واجب شرعی که بر عهده آنان آمده، عمل نمایند.

ثالثا مراجع عظام تقلید هم هر پولی را به عنوان وجوهات نمی پذیرند و تا زمانی که برای آنها اطمینان حاصل نشود که بر مقلد ، خمس و زکاتی واجب شده شرعا خود را مستحق دریافت آن ندانسته زحمت بی جهتی بر خود هموار نمی کنند و حتی در زمانی بدانند یا گمان داشته باشند که از ناحیه پرداخت کننده ثروتمند ، اغراض نامناسب دیگری مانند منت بر دین خدا مطرح است به شدت از قبول چنین پول هایی خودداری می کنند.

از دوستان و بزرگواران می خواهم درباره مراجع تقلید و زندگی آنها و چگونگی برخورد آنان با وجوهات و مصرف آن مطالعاتی داشته باشند.

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;833646 نوشت:

با عرض سلام و احترام

بهتر است مقدماتی برای آگاهی بیشتر جنابعالی و خوانندگان محترم تاپیک بیان شود:

1. علم استنباط شرعی هم یک دانش است مثل دانش های دیگر بشر که احتمال خطا و اشتباه در آن هست و هیچ مرجعی هم ادعا ندارد صد در صد مواردی که استنباط کرده دقیقا همان است که خداوند فرموده است ؛ تفاوت مرجع تقلید با یک نفر عادی ، تفاوت یک متخصص با یک غیر متخصص است که احتمال خطای متخصص عقلا کمتر از دیگری است بنابراین غیر متخصص ها در همه زمینه ها به صورت طبیعی به متخصص مراجعه می کنند.
البته ناگفته نماند که ما معتقدیم مجتهد اعلمی که خداوند او را تأیید کند ، از توانایی بالاتر از یک متخصص برخوردار بوده و احتمال خطای او از یک متخصص عادی هم کمتر خواهد بود ان شاء الله.

2. وقتی در مسئله ای اختلاف نظر بین مراجع تقلید وجود دارد ،طبیعی است که نتوان هر دو حکم را حکم واقعی الهی دانست اما قطعا اگر مرجع تقلیدی درست انتخاب شده باشد هر چند حکم او در واقع خلاف حکم الهی باشد (که ما از آن بی خبر هستیم و در قیامت روشن می شود)،اما از حجیت لازم برخوردار بوده و می تواند در قیامت معذر مقلد خود باشد بنابراین همین مقلد اگر بر خلاف دستور مرجع خود عمل کند، معذور نخواهد بود.

3. اولا علت یا علل دقیق دیدگاه فقهی یک مرجع را باید از خود ایشان پرسید و ما نمی توانیم اظهار نظر کنیم همان طور که ادعای دانستن علل دقیق تشخیص یک پزشک متخصص و فاکتور های دخیل در آن هم از یک غیر متخصص ادعایی ناپذیرفته است.
ثانیا خود متخصص هم برای توضیح فرایند دستیابی خود به یک دیدگاه یا فرضیه با مشکلاتی رو بروست و نمی تواند خصوصا برای غیر متخصصان و آنهایی که در درجه تخصصی او نیستند ، توضیحی ارائه دهد که دیگران مثل خود او آن را درک کنند چرا که روند علمی و تخصصی او را در آن زمینه طی نکرده اند.
ثالثا همان طور که خود بیان کردید اگر بخواهیم بنا را بر عدم اعتماد به همه بگذاریم زندگی بشر نابود خواهد شد و اصلا ممکن نیست کسی بتواند به زندگی خود ادامه دهد مگر اینکه در بسیاری از موضوعات و زمینه ها که لازم است به افرادی که تبحر بیشتری از او دارند، اعتماد کند اگر قرار باشد هر حکمی که مرجع ما داده ، محل شک و تردید ما واقع شود و تا خود متوجه نشدیم (که بعضا ممکن هم نیست متوجه شویم) بدان عمل نکنیم ، تقلید و حجیت تقلید بی معنا بوده و دین داری و تبعیت چنین انسانی از احکام الهی زیر سؤال خواهد بود.

4. تشخیص این که کدام حکم یا حتی عمل، منطقی تر است همیشه به نتایج بیرونی آن نیست و ممکن است یک روند درمانی پزشکی یا یک اکتشاف و اختراع یا هر دیدگاه و کار اندیشمندانه و فنآورانه ای با وجود تظاهر بیرونی بهتر و منطقی تر نزد عوام، از منظر متخصص همان فن، کاملا اشتباه بوده و نتایج مهلکی به بار آورد که گذر زمان آن را نشان بدهد.
به عنوان نمونه در دهه های گذشته اغلب قریب به اتفاق مسئولان با وجود هشدار برخی متخصصان ، اقدام به سد سازی های وسیع را بهترین راه مهار و کنترل آب های سطحی دانسته و برای آینده آن را ضروری می دانستند و مردم منطقه ای که آب و برق مورد نیاز آنها بوسیله سد به وفور تأمین می شد و دیگران هم از این اقدام به ظاهر منطقی کاملا خشنود بودند اما بعد گذشت چند سال و خشک شدن مناطق دور دست اطراف سد ، ایجاد گرد و غبار های وحشتناک و مختل شدن زندگی عادی و تنفس مردم حتی مناطق دور تر و بلکه کل کشور و تبدیل به معضلی بزرگ شدن آن ، این مسئله را روشن کرد که اقدام به سد سازی های وسیع بر خلاف ظاهر آن کاری غیر منطقی و مضر بوده است.

بنابراین قضاوت درباره احکام شرعی و اینکه چرا یک حکم داده شد یا داده نشد، تنها از طریق عقل و با توجه به نتایج بیرونی آن نمی تواند قضاوتی مقرون به صحت باشد و از آن بتوان احکام درست و نادرست را تشخیص داد چرا که اگر چنین روندی بجا بود در هیچ دانشی نیازی به تخصص و زحمات یک متخصص نبوده و هر کسی می توانست با یک نگاه متوجه درست یا نادرست بودن یک حکم یا مسئله شود.

5. وجود احکام ثانویه مختص به باب خاصی از ابواب فقهی نیست و در همه مسائل ممکن است بر حسب شرایطی که دارد ایجاد شود چه باب طهارات و نجاسات باشد و چه باب خمس و زکات

6. " تعبیر گرفتن پول و سرمایه مردم توسط مراجع عظام تقلید" تعبیر صحیحی نیست چرا که:
اولا کسی به زور وادار به پرداخت خمس و زکات و وجوهات شرعی از اموال خود نمی شود و اگر کسی اعتقاد نداشته باشد یا نتواند یا به هر علت دیگری وجوهات شرعی خود را نپردازد ، از طرف حکومت یا حاکم شرع از او گرفته نخواهد شد.

ثانیا این مراجع تقلید هستند که با این کار، منتی بر ما دارند نه ما بر آنها ؛ چرا که آنان به جهت اینکه کسی به اندازه آنان نمی تواند با رعایت همه حدود و مصالح شرعی ، عهده دار مصرف وجوهات در محل مد نظر خداوند باشد، متولی این کار شده اند تا به واجب شرعی که بر عهده آنان آمده، عمل نمایند.

ثالثا مراجع عظام تقلید هم هر پولی را به عنوان وجوهات نمی پذیرند و تا زمانی که برای آنها اطمینان حاصل نشود که بر مقلد ، خمس و زکاتی واجب شده شرعا خود را مستحق دریافت آن ندانسته زحمت بی جهتی بر خود هموار نمی کنند و حتی در زمانی بدانند یا گمان داشته باشند که از ناحیه پرداخت کننده ثروتمند ، اغراض نامناسب دیگری مانند منت بر دین خدا مطرح است به شدت از قبول چنین پول هایی خودداری می کنند.

از دوستان و بزرگواران می خواهم درباره مراجع تقلید و زندگی آنها و چگونگی برخورد آنان با وجوهات و مصرف آن مطالعاتی داشته باشند.

در پناه حضرت حق باشید

تشكر از حوصله و زماني كه صرف كرديد و مطالب خوبي كه ارائه كردين.
با توضيحاتي كه فرموديد اين مساله روشن شد كه بله ممكنه يك حكم درست باشه يا غلط و در عين حال بر خلاف نظر ما هم باشه.
جسارتا، سوالي كه بنده دارم از خدمتتون توي اين سايت ديني، يه مقدار جزئي تر اين مساله است. اين هست كه اثبات و نقض اين حكم رو بدونم. يا عقلي اين مساله توجيهي پيدا كنه. يعني صرفا به مرحله اگر و اما محدود نشه. "اثبات يا نقض اين مساله رو ميخوام بدونم". چون شبهه اي كه طرح شد خدمتتون در حقيقت با توضيحات شما ساييده شد ولي رفع نشد.
ضمن اينكه به نظر مياد يه همچين مواردي هست كه توي انتخاب يك مرجع براي ما تاثير داره. يعني من از روي لباس، ظاهر و مقام يك نفر نميتونم اعلم رو انتخاب كنم و حتي شايد اقبال عمومي به يك فرد و مرجع بزرگوار هم بر اساس همين فاكتورهاي غير بنيادي باشه. يعني از روي حركت عوام، يا ميزان تريبوني كه دست يك نفر هست، نميشه تبعا.

[="Tahoma"][="Black"]

فردا از آن ماست;877196 نوشت:
تشكر از حوصله و زماني كه صرف كرديد و مطالب خوبي كه ارائه كردين.
با توضيحاتي كه فرموديد اين مساله روشن شد كه بله ممكنه يك حكم درست باشه يا غلط و در عين حال بر خلاف نظر ما هم باشه.
جسارتا، سوالي كه بنده دارم از خدمتتون توي اين سايت ديني، يه مقدار جزئي تر اين مساله است. اين هست كه اثبات و نقض اين حكم رو بدونم. يا عقلي اين مساله توجيهي پيدا كنه. يعني صرفا به مرحله اگر و اما محدود نشه. "اثبات يا نقض اين مساله رو ميخوام بدونم". چون شبهه اي كه طرح شد خدمتتون در حقيقت با توضيحات شما ساييده شد ولي رفع نشد.
ضمن اينكه به نظر مياد يه همچين مواردي هست كه توي انتخاب يك مرجع براي ما تاثير داره. يعني من از روي لباس، ظاهر و مقام يك نفر نميتونم اعلم رو انتخاب كنم و حتي شايد اقبال عمومي به يك فرد و مرجع بزرگوار هم بر اساس همين فاكتورهاي غير بنيادي باشه. يعني از روي حركت عوام، يا ميزان تريبوني كه دست يك نفر هست، نميشه تبعا.

خواهش می کنم

1. در متن قبلی بیان شد که ورود جزئی تر به مسائل استنباطی نیازمند مقدماتی در مخاطب است و معلوم نیست ثمره ای داشته باشد.

2. اتفاقا این طور موارد بر انتخاب صحیح اثر منفی خواهد گذاشت چرا که طبع انسان خواهان این است که احکام راحت تری را داشته باشد و در نتیجه به دنبال مرجعی خواهد بود که مثلا خمس کمتری بپردازد یا کفاره و روزه قضای کمتری بگیرد از این رو بهتر است که بدون ورود به جزئیات و بر اساس همان دستور انتخاب مرجعی که در رساله ها آمده عمل شود تا این انتخاب، حجیت لازم را داشته باشد.

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;878129 نوشت:

خواهش می کنم

1. در متن قبلی بیان شد که ورود جزئی تر به مسائل استنباطی نیازمند مقدماتی در مخاطب است و معلوم نیست ثمره ای داشته باشد.

2. اتفاقا این طور موارد بر انتخاب صحیح اثر منفی خواهد گذاشت چرا که طبع انسان خواهان این است که احکام راحت تری را داشته باشد و در نتیجه به دنبال مرجعی خواهد بود که مثلا خمس کمتری بپردازد یا کفاره و روزه قضای کمتری بگیرد از این رو بهتر است که بدون ورود به جزئیات و بر اساس همان دستور انتخاب مرجعی که در رساله ها آمده عمل شود تا این انتخاب، حجیت لازم را داشته باشد.

در پناه حضرت حق باشید

سلامت باشين
1- خب سوال من اصلا توي اين تاپيك همينه. يني اگه قرار باشه به اين برسيم كه ممكنه خوب باشه ممكنه بد، قبلش هم تا حدودي بود ولي ظن قوي تر شد.
2- ايراد گرفته شده منطق عقلي داره كه ميخوام اين منطق عقلي نقض بشه يا اثبات. يه تناقض توي يه حكم وجود داره كه مساله اش به نظر ميرسه بايد محكم تر روشن بشه. و اگر پروسه بررسي علمي و ديني سوال ها طي نشه، به جز همين عقل چه پروسه اي براي انتخاب يك مرجع باقي مي مونه؟ همين عقلي كه اين شبهه رو پيش اورده