هم جنس گرایی

تب‌های اولیه

110 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هم جنس گرایی

امروزه دانشمندان ثابت کرده اند که هم جنس گرایی یک رفتار طبیعی جنسی در بعضی از انسان هاست.اما قرآن و اسلام فرمان اعدام هم جنس باز ها را می دهد و در اسلام هم جنس گرایی جایز نیست.چرا؟

به نظر من از لحاظ عقلانی این کار نادرست است مگر میخواهد به چه نتیجه ای منجر شود؟ تولید مثل!
به نظرم باید به عنوان بیمار با این انسانها رفتار شود البته منتظر نظرات سایر بزرگواران هم هستم

با سلام
پاسخ خود را با سخنی از مرحوم علامه محمدتقی جعفری (ره) آغاز میکنیم. وی درجواب فیلسوف شهیر اروپایی برتراند راسل که چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است، نوشت: «با ازدواج میخواهد انسان به وجود آید، مساله تولد انسان مطرح است.»
بنابراین، ارضای غریزه جنسی و تامین نیازهای فیزیولوژیک انسان از آثار مثبت ازدواج است; ولی میتوان فلسفه و حقیقت ازدواج از نظر اسلام را در سه امر جست و جو کرد: تکمیل، تسکین و تولید.

هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش میکند. جوان در پی رسیدن به استقلال فکری است; برای جبران نواقص و تامین نیازهای بی شمار خود به سوی ازدواج سوق داده میشود و با گزینش همسری مناسب و شایسته موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم میکند. شهید مطهری در این باره میفرماید: «تشکیل خانواده یعنی یک نوع علاقه‏مند شدن به سرنوشت دیگران.... و یکی از علل این که در اسلام ازدواج یک امر مقدس و عبادت تلقی شده است همین است... ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است... پختگی که در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده ایجاد میشود، در هیچ جای دیگر نمیتوان به آن رسید. و آن را فقط در ازدواج و تشکیل خانواده باید بدست آورد.»(1)
بنابراین، میتوان ازدواج را مایه رشد و کمال یافتن انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه‏ای آفریده که بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف کامل میشود. مرد به زن نیازمند است و زن به مرد. هر کدام از دو جنس از نظر روحی و جسمی به هم وابسته‏اند و با قرار گرفتن در کنار هم یکدیگر را تکمیل میکنند.

مهم‏ترین نیازی که بر اثر ازدواج تامین میشود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگی است این نیاز که در سرشت آدمی ریشه دارد، چنان مهم است که خداوند در بیان فلسفه ازدواج میفرماید: «از آیات و نشانه‏های خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار دادیم تا در کنار آنان آرامش یابید».(2)
بنابراین، همسر موجب آرامش و امنیت‏خاطر و محیط خانه وسیله آرامش روحی زن و مرد قرار داده شده است. در اوایل جوانی احساس تنهایی، بیهودگی و نداشتن پناهگاه انسان را فرا میگیرد. ازدواج و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته و دلسوز این احساس را از بین میبرد و او را به آرامش روحی میرساند. این احساس آرامش به ثبات فکری و روحی، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت میانجامد. در واقع دست آفرینش نوعی کشش درونی میان زن و مرد به ودیعت نهاده تا هر کدام در سنین خاص خواهان یکدیگر شوند و اضطراب وپریشانیشان از طریق ازدواج به سکونت و آرامش تبدیل گردد. دانشمندان علوم تجربی و انسانی نیز ارضای صحیح و به موقع غریزه جنسی و ترشح معتدل غدد جنسی را برای سلامت جسم و روان آدمی لازم دانسته، عدم آن را سبب پاره‏ای از بیماریهای روانی و گاه جسمانی شمرده‏اند.

یکی از ثمرات بزرگ ازدواج وجود فرزند و بقای نسل آدمی است. تولید و تکثیر نسل را نباید کوچک و بی اهمیت‏شمرد; زیرا هدف آفرینش جهان وجود انسان و پرورش و تکامل او است. تولید و پرورش انسان‏های خدا پرست و موحد و نیکوکار و صالح، مطلوب خدای جهان آفرین است. از دیدگاه اسلام، وجود فرزند صالح برای پدر و مادر یک عمل صالح شمرده میشود و در سعادت دنیا و آخرت آن‏ها مؤثر است‏به همین جهت، معصومان تولید و تکثیر نسل را از اهداف ازدواج خوانده‏اند. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «چه مانع دارد که مؤمن برای خودش همسری برگزیند. شاید خدا فرزندی به او عطا کند که با گفتن لااله الاالله زمین را سنگین سازد.» در حقیقت زوج‏ها از طریق فرزندان خود رشته پیوند میان اعضای یک نسل را به وجود میآورند. این امر از اهداف اساسی ازدواج است; وجود فرزندان به گرمی، پویایی و صفای کانون خانواده میانجامد و انگیزه ادامه زندگی را در انسان تقویت میکند.
البته روشن است که در پرتو ازدواج یکی از نیازها و غرایز مهم انسان (غریزه جنسی) تامین و به روشی درست ارضا میشود.
با تأمین این نیاز جسمانی، فرد از نظر روانی، ذهنی و اخلاقی به آرامش میرسد و مسیر بسیاری از انحرافات جنسی و اخلاقی و اجتماعی بسته میشود.
بنابراین ازدواج، پیمودن یک مسیر صحیح و عقلانی و فطری است.
مطمئناً مواردی که ذکر شد، در ازدواج دو پسر یا دختر با هم تأمین نمی‌شود، بلکه به آن اهداف آسیب می‌رساند، پس ازدواج هم جنس در اسلام و در ادیان آسمانی مردود و ممنوع اعلام شده است.
از نگاه کلی تر هم جنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد و بر تحیر و سرگردانی و پریشانی آن‏ها افزوده میشود. به همین دلیل روایات زیادی درباره مذمت هم جنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، میتوان به زشت بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است. پیامبر اکرم‏صلی الله وعلیه وآله فرموده‏اند: "هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، آن چنان که تمام آب‏های جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب میکند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است".
سپس فرمود: "هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمیآید".(3)
در مذمّت لواط در قرآن از قول حضرت لوط به قومش آمده است: «أتأتون الذکران من العالمین؛ آیا در میان جهانیان شما به سراغ جنس مرد می‌روید و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است رها می‌کنید؟!‌ شما قوم تجاوزگری هستید».(4)
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بوی بهشت به مشام کسی که مورد هم جنس گرایی واقع می‌شود، نخواهد رسید».(5)
این رابطه از نظر شرعی کاملا مردود است و هرگز نباید انجام گیرد کما اینکه امام صادق (ع) در بیان فلسفه حرمت لواط می‌فرماید: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زنان بی نیاز می‌شدند و این موجب قطع نسل بشر می‌شد و مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می‌آورد.(6)
نظر پزشکی نیز ثابت شده که رابطه مرد با مرد و همجنس با همجنس یک رابطه پرخطر است. هیچ پزشکی چنین رابطه¬ای را توصیه نمی¬کند و مسلما هیچ نظریه مبنی بر سالم بودن و بی ضرر بودن این رابطه ارائه نگردیده، بر عکس، این رابطه همیشه از نظر پزشکی نقض گردیده است. از طرف دیگر سایر بیمارهای عفونی، ویروسی همانند هپاتیت، ایدز، سفلیس و سایر بیماری‌های مقاربتی از طریق مقعد راحت¬تر منتقل می‌شوند. خیلی از افراد تصور میکنند که در رابطه مقعدی هیچ خطری آنها را تهدید نمی‌کند، در حالی که چون مقعد در درون خود باکتریهای زیادی دارد، انتقال ویروسهای نظیر ایدز و... راحت¬تر انجام میگیرد این باکتریها با شستشو از بین نمی‌روند.

پی‌نوشت‌ها:
1. تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری. ص 252.
2. سوره روم (30) آیه 21.
3. وسائل الشیعه، ج 14، ص 249.
4. شعراء (15) آیه‌ 165.
2. 5 - تفسیر نمونه، ج 15، ‌ص 320.
6. وسائل الشیعه، ج4، ص252.

mj na;27116 نوشت:
امروزه دانشمندان ثابت کرده اند که هم جنس گرایی یک رفتار طبیعی جنسی در بعضی از انسان هاست.اما قرآن و اسلام فرمان اعدام هم جنس باز ها را می دهد و در اسلام هم جنس گرایی جایز نیست.چرا؟

با عرض سلام و خوشامد
دوست عزیز باید به تفکیک بین هست ها و باید ها توجه کنید ، شما از صرف هست و صرف توصیف نمی تونید به باید و تجویز برسید. کاری که علم می کنه اینه که در حوزه ی مربوط به خودش صرفا توصیف می کنه. مثلا علم
(در محدوده ی خودش) می گه فلان گروه به فلان دلیل گرایش به هم جنس دارن یا گرایش به قتل دارن و از کشتن دیگران لذت می برن یا گرایش به احسان و محبت به دیگران دارن یا ... (با فرض صحت این مطالب ، که در جای خودش باید بررسی بشه) ، از صرف این توصیف ها شما نمی تونید نتیجه های تجویزی بگیرید ، مثلا اینکه برای این گروه این رفتارها واجبه یا مستحب یا مباح یا مکروه یا حرام...

1- کدام دانشمند ؟ دانشمندان مسلمان یا؟ آیا شما کسانی که نوشیدنیشان مشروبات نجس الکلی ! غذایشان گوشت خوک ! تفریحشان شهوت پرستی ! هم و غمشان اسلام ستیزی ! تخصصشان فرضیه و نظراتی که به دور از انسانیت است را با کلام خداوند یکی می گیرید !!!!!!

mj na;27116 نوشت:
امروزه دانشمندان ثابت کرده اند که هم جنس گرایی یک رفتار طبیعی جنسی در بعضی از انسان هاست.اما قرآن و اسلام فرمان اعدام هم جنس باز ها را می دهد و در اسلام هم جنس گرایی جایز نیست.چرا؟


با سلام
دوست گرامی یک سوال!!؟
آیا در یک زوج همجنس گرا !عملی غیر از عمل یک زوج نرمال انجام میشود؟
در زوج همجنس گرا چه زن باشد و یا چه مرد!!!در این زوج یکی زن میباشد و دیگری مرد!!!این خنددار نیست؟!!
دوست گرامی اولا که این رفتار طبیعی نیست ؟!
دوم این که هیچ دانشمند و یا دکتر سالمی از لحاظ علمی همچین چیزی را ثابت نکرده!!!؟

...

..با سلام..

از انجایی که امور و احکام شرعی ؛همه از سنخ اعتباریات می باشند ؛ مصداق خارجی و یا عینیت خارجی ندارند ولی بر اساس دین اعتیار پیدا می کنند ؛مانند ازدواج بین خواهر و برادر که زمانی حلیت داشته است واکنون حرام است ؛در هر حال طبیعت دستگاه تناسلی ارضاع شهوت است و البته این امر طبع چونین دستگاهی است ؛ولی جهت ارضاء انرا دین معین می کند ؛نه خود شخص ؛موازین دینی نیز بر گرفته از مصالح و معایبی می باشد که جعل ان از طرف خداست نه مستقلا تراوش از عقل بشری ؛.این در حالی است که احکام الهی نیز بر اساس عقل وزین می گردد ؛حال می خواهد عقل انسان به ان غایت رسیده باشد یا نرسیده باشد؛این در حالی است که اصل دین انچه را که انسان باید با زحمت صد هزار ساله به غایات احکام عملی کاشف گردد ؛کار را برای او اسان کرده و این زحمت را خود متقبل شده است.نتیجتا خود احکام الهی همه از سنخ اعتباریات می باشند و لی چون مولود حقایق واقعی می گردند ؛واقعی می گردند...

--------------------------------

با سلام به دوستان عزیز و سلام و خوش آمد خدمتMj na محترم
چند نکته دقیق و قابل توجه در جواب این سوال وجود دارد که باید در نظر گرفت:
از چند جهت میشه به این سوال نگاه کرد
1- این سوال ناظر به: الف) این سوال علت حکم اسلام رو میپرسه.
علت اصلی این حکم اطاعت خداست و آزمودن بندگان در این زمینه.
البته ممکن علت های دیگر هم داشته باشه که ما نمیدونیم و اتفاقا این ندونستن خودش امتحانه؛که خداببینه ما اگه علت دستورات رو ندونیم بندگیش میکنیم یا نه؟
تذکر:ممکن هزار و یک حکمت در کنار این علت یا علتها هم باشه: مثل اینکه خداوند جنبه ضررهای مادی(ضررهای روحی،روانی،اقتصادی،فرهنگی و...) رو هم مد نظر داشته.
ب) دنبال علت حکم نیستیم و راه فراری برای انجام این کار میخواهیم و برای همین دنبال مناقشه در این حکم اسلام هستیم.
در جواب این رویکرد هم باید گفت: قابل مناقشه نیست و مجوزش هم در اختیار ما نگذاشتند.
ج) غیر مسلمانی به ما اشکال کرده و ازما جواب خواسته.
جواب: اجازه بدید متخصیصن دین پاسخشو بدن و شما سعی نکنید در این مسئله که تخصص ندارید وارد بشید.

2- این کار(ترویج عمل زشت همجنس گرائی) از سیاست های صهیونیسم و مستکبران جهانی است.به من اشکال نکنید که باز هم پای صهیونیسم رو جلو نکش، که برای همه روشنه که این حرف کاملا درسته.
بعنوان مقدمه کتاب پروتکلهای دانشوران صهیون رو بخونید و تاریخچه هوموسکشوآل ها رو بپرسید تا بفهمید که دوست دارند کار ما به کجا بکشه.(در این زمینه بحث زیاد حرف زیاد دارم، اگر میل داشتید بفرمائید در تاپیکی مفصلا مدارک و نکات رو بگم).

3- میخواهیم بفهمیم که آیا اسلام جنبه های دیگر(غیر الاهی و دنیوی)رو در نظر داره یا باری به هر جهت گفته و ما هم باید بگیم چشم؟
در جواب این سوال هم باید گفت:اول اگر (طبق درستور خود اسلام) اصول اعتقادی اسلام رو با استدلال و دلیل و مدرک قبول کردی باید مطیع باشی و دوم اینکه بله اسلام دین جامع و مانعه؛یعنی همه جهات رو در نظر میگیره؛ هم دنیوی هم اخروی اینطور نیست که بگه آقا جون فقط به قبر و قیامت بپرداز بلکه همه دنیا و آخرت با هم البته در راستای عقل.:Gol:

همجنس گرايي تفاوت يا انحراف ؟

همجنسگرايان در توجيه اقدامات خود و دست و پا كردن حقوق اجتماعي براي گروه خود ، اعلام مي دارند كه همجنس گرايي يك تفاوت است نه يك انحراف .

اتفاقا نكته اساسي اختلاف در همين جاست . پس بايد اين مسئله در آغاز روشن شود كه انحراف چيست ؟ و آيا همجنس گرايي يك انحراف است يا خير ؟

انحراف يا عدم انحراف كاملا يك امر نسبي است و در امور شخصي يا اجتماعي بر اساس معيارهاي مورد اعتقاد فرد سنجيده مي شود يعني ابتداء بايد ديد يك شخص همجنس گرا به چه چيز هايي باور دارد دين دارد يا لائيك است.

اگر دين دارد بايد بداند ، تمام اديان الهي عمل لواط يا مساحقه را نامطلوب دانسته و از آن نهي كرده اند و اينكه برخي از همجنس گرايان ادعا مي كنند اين مسئله در آغاز ، مورد تأييد اديان آسماني و كاري عادي بوده است ، هيچ مستندي ندارد .

و اگر لائيك است باز هم اين مسئله يك انحراف است چرا كه :

1-

ساختار بدني انسان ها در جهت تماس جنسي دو جنس مخالف طراحي شده است . در اين باب نمي توان بيشتر توضيح داد اما در نگاه هيچ انسان منصفي قابل انكار نيست .

2-

توليد مثل سالم از طريق ازدواج دو جنس مخالف صورت مي گيرد و به صورت طبيعي اين جنس مؤنث است كه در انسان ها و حيوانات ، عهده دار توليد نسل است و ابزار اين كار هم فقط براي او آفريده شده است بنابراين ادعاي طبيعي و عادي بودن توليد مثل دو همجنس ، نادرست و مخالف نوع خلقت بشر است.

3-

كشش و جاذبه بين انسان ها در دو جنس مخالف است و اين احساس به صورت فطري در عموم انسان ها وجود دارد و ادعاي طبيعي بودن كشش جنسي دو جنس موافق مانند ادعاي كور مادر زاد نسبت به طبيعي بودن نابينايي در آدميان است !

4-

در طول تاريخ اين عمل گناه محسوب مي شده است و افراد مبتلي در جامعه ، مطرود بوده اند و با وجود اهميت يا به قول همجنس گرايان تفاوت اين قضيه ، انسان هاي موفق و مفيدي در تاريخ (با وجود تلاش فراگيرشان در تاريخ سازي) به اين عمل شناخته نشده اند .

5-

مشكلات رواني و بيماري هاي جسمي كه اين عمل ايجاد مي كند ، نشانه ديگري از غير طبيعي بودن آنست هر چند همجنسگرايان در سال هاي اخير سعي كرده اند كه اين مسئله را با استناد به سخنان برخي روانشناسان و پزشكان ( احتمالا همجنسگرا !) طبيعي و بهداشتي جلوه دهند اما قاطبه كارشناسان آنها را بيمار و عملشان را بيماري تلقي مي كنند .
.....

mj na;27116 نوشت:
امروزه دانشمندان ثابت کرده اند که هم جنس گرایی یک رفتار طبیعی جنسی در بعضی از انسان هاست.اما قرآن و اسلام فرمان اعدام هم جنس باز ها را می دهد و در اسلام هم جنس گرایی جایز نیست.چرا؟


با سلام

دوستان جواب هاي متين و به جايي داده اند و هر بزرگواري به نكته اي قابل تامل اشاره كرده است كه مجموع اين مطالب مي تواند قانع كننده باشد

بنده با اجازتون اضافه مي كنم كه:

قوانين اسلام بر اساس و مبناي و فطرت انساني پايه ريزي شده است و هر قانوني كه خداوند بر بندگانش نازل كرده اس با توجه به نيازهاي انسانهاست

در ناموس طيبعت خداوند جفت گرايي را قرار داده است وبراي تمام موجودات جاندار

جهان اعم از حيوان و گياه و انسان جفت قرار داده است

حال اين جفت گرايي چه ثمراتي دارد به جاي خود بماند

انسان هم يكي از قطعات اين پازل طبيعت است كه از مخلوقات خداوند است و تنها موجودي كه در عالم با هم جنس خود ديده شده است انسان است و بس.

با عرض سلام
1- اولا معلوم نیست دانشمندان چنین نظریه ای را داده باشند (البته ممکن است دانشمندی در عالم پیدا شود و چنین حرفی بزند اما یک نفر همه نمی شود )
2- باید دید دانشمندی که چنین نظریه ای را داده بر اساس چه بوده است
3- آیا هر دانشمندی در عالم هر حرفی را زد دلیل بر صحت و حق بودن آن است ؟
4- نوشته اید این کار رفتار طبیعی در برخی انسانهاست یک سوال از شما دارم آیا هر کاری که یک رفتار طبیعی در یک شخص است دلیل بر خوب بودن آن است ؟
پیامبر کشی در میان بنی اسرائیل یک رفتا طبیعی بود !!
غارت و چپاول الان در میان برخی یک ارزش است !
کشتن افراد بی گناه و کودکان برای امت یهود یک افتخار است !!
دزدی و تجاوز به ناموس دیگران برای بعضی زرنگی است !!
ارضای شهوت از طریق حیوانات برای گروهی یک داروی شفاء دهنده است
و هم جنس گرایی هم برای برخی یک نیاز شدید و ...است (البته می دانید که هم جنس گرایی در میان هیچ یک از حیوانات و پرندگان و... نیست یعنی حیوان نر با نر و ماده با ماده ارضای شهوت کنند )
بله برادر گرامی ! اگر کسی از فطرت پاک خود دور شد و سرمایه اصلی خود را از دست داد هر چیز ضد ارزش برای او یک ارزش و افتخار می شود

باسمه تعالی
با سلام و تشکر از همه دوستان

می دانیم که عقل بشری در شناسایی تمام مصالح دین و دنیای خود ناتوان است به همین دلیل خداوند متعال دین را بوسیله پیامبران برای بشر فرستاد تا سعادت دنیا و آخرت او را تامین کند.
پس اگر بشر مثلا خوردن گوشت خوک یا همجنس گرایی را برای انسان تجویز کرد این حکم را نمی توان با حکم خداوند حکیم که دانا به همه مصالح و مفاسد بشر است مقایسه کرد.
اما حکم خداوند متعال در مورد هم جنس گرایی در آیات پنج و شش سوره مومنون و آیات دیگر آمده است:

وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُون‏ إِلَّا عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِين/ فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُون(مومنون)

علامه طباطبایی می فرمایند:

كلمه" فروج" جمع فرج است- و به طورى كه گفته‏اند- به معناى عورت زن و مرد است، كه مردم از بردن نام آنها شرم مى‏كنند. و حفظ فروج كنايه از اجتناب از مواقعه نامشروع است، از قبيل زنا و لواط و يا جمع شدن با حيوانات و امثال آن. آیه «فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُون» تفریع است بر مطالب قبل لذا معنا این می شود: وقتى مقتضاى ايمان اين شد كه به كلى فروج خود را حفظ كنند مگر تنها از دو طايفه از زنان، پس هر كس با غير اين دو طايفه مساس و ارتباط پيدا كند، متجاوز از حدود خدا شناخته مى‏شود، حدودى كه خداى تعالى براى مؤمنين قرار داده است.
موفق باشید:Gol:‏‏

سوال و وجدان
هر کارخونه ای رو بوسیله محصولش ارزیابی میکنند و هر فردی رو از حرفاشو و کاراش و ...
سوالی دارم که این مقدمه رو تکمیل خواهد کرد:
* کسانی که همجنس گرا هستند، چه کسانی اند؟
* چه شخصیتی دارند؟
* اگر یک روانشناس ماهر و متعهد از آنها تست های مختلف شخصیت(درونی و بیرونی) و iq و eq و ... بگیرد به چه نتیجه ای خواهد رسید؟
* در مواجعه با آنها شما، بله شما + وجدان بیدار + سعادت طلبی، چه حسی خواهید داشت و از رفتار این افراد چه برداشتی خواهید کرد؟
ضمنا: جای این بحث در بخش کلام و آثار آن بخش اخلاق و روانشناسی می باشد.

http://www.njavan.com/forum/showthread.php?t=10844

بد نیست به این آدرس سری بزنید

ممنونم از پاسخ های دوستان ولی از نظر من هیچ کدام از پاسخ هایشان کوچک ترین جوابی به من نداد.
به این لینک سر بزنید:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%85%D8%AC%D9%86%D8%B3%E2%80%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C
در حال حاضر در تمام کشور های دنیا بجز چند کشور مسلمان عمل هم جنس گرایی آزاده.هم جنس گرایی به این صورت است که مثلآ از بین صد نفر یک نفر به جای اینکه به جنس مخالفش علاقه داشته باشه به هم جنس خودش علاقه مند است.این شخص هم اگه ازدواج کنه در ازدواجش هم چندان موفق نیست.(ازدواج با جنس مخالفش.)
شما فقط رفتید منابع موافق رو دیدید نرفتید منابع مخالف رو هم ببینید اونوقت اومدید این جا نظر میدید؟!

mj na;27378 نوشت:
ممنونم از پاسخ های دوستان ولی از نظر من هیچ کدام از پاسخ هایشان کوچک ترین جوابی به من نداد.
به این لینک سر بزنید:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%d9%87%d9%85%d8%ac%d9%86%d8%b3%e2%80%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c
در حال حاضر در تمام کشور های دنیا بجز چند کشور مسلمان عمل هم جنس گرایی آزاده.هم جنس گرایی به این صورت است که مثلآ از بین صد نفر یک نفر به جای اینکه به جنس مخالفش علاقه داشته باشه به هم جنس خودش علاقه مند است.این شخص هم اگه ازدواج کنه در ازدواجش هم چندان موفق نیست.(ازدواج با جنس مخالفش.)
شما فقط رفتید منابع موافق رو دیدید نرفتید منابع مخالف رو هم ببینید اونوقت اومدید این جا نظر میدید؟!


با سلام
دوست گرامی اینکه همجنس گرایی در کشورهای آزاد میباشد دلیل بر درست بودن ان نیست!!!؟
این مربوط به قانون ان کشور میباشد!! اینجا دوستان گرامی از لحاظ عقلی علمی و پزشکی و مذهبی تحلیل کردند !!
که در هر مورد فکر نکنم جواب نادرستی به این قضیه دادند!!
در همین کشورهای که شما میگوید همجنس گرایی آزاد میباشد از ۱۰۰ درصد همجنس گرایان ۸۰ درصد این قضیه را پنهان میکنند!!؟میشود بگوید به چه دلیل؟!!؟شاید در این کشورها قانونی یا تبصری موافق این اقلیت واقع شده باشد !!
اما عموم جامعه پذیرای این قضیه نیست !!میبینیم که این قضیه از لحاظ دینی و سیاسی هنوز مشکلات خودش را دارد!!!و به این سادگی که شما بیان میکنید نیست!!

reza;27379 نوشت:

با سلام
دوست گرامی اینکه همجنس گرایی در کشورهای آزاد میباشد دلیل بر درست بودن ان نیست!!!؟
این مربوط به قانون ان کشور میباشد!! اینجا دوستان گرامی از لحاظ عقلی علمی و پزشکی و مذهبی تحلیل کردند !!
که در هر مورد فکر نکنم جواب نادرستی به این قضیه دادند!!
در همین کشورهای که شما میگوید همجنس گرایی آزاد میباشد از ۱۰۰ درصد همجنس گرایان ۸۰ درصد این قضیه را پنهان میکنند!!؟میشود بگوید به چه دلیل؟!!؟شاید در این کشورها قانونی یا تبصری موافق این اقلیت واقع شده باشد !!
اما عموم جامعه پذیرای این قضیه نیست !!میبینیم که این قضیه از لحاظ دینی و سیاسی هنوز مشکلات خودش را دارد!!!و به این سادگی که شما بیان میکنید نیست!!

ببین آقای محترم من از شما می خوام بگین که چرا اسلام گفته که هم جنس گرایی حرام است.
اینکه شما می فرمایید بخاطر اینه که وقتی یک دگر جنس گرا رفتار یک هم جنس گرا رو می بینی براش عجیبه چون خودش هم جنس گرا نیست.
لطفآ از دادن پاسخ های بی ربط خودداری کرده و جواب مرا بدهید.

جواب روشن
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی و مخصوصا
Mj na
باید بگویم جواب درست و اساسی رو به جناب
Mj na داده ام ولی مثل اینکه مورد مطالعه ایشان قرار نگرفته است،
علت اصلی حرمت این مورد و خیلی از دستورات الهی برای ما گفته نشده،که همین خود امتحان خداست برای تخمین بندگی ما.(البته اگر سوال شود مگر خدا نیاز به امتحان بندگان دارد؟ باید گفت: جوابی جدا میطلبد که اساتید بخش کلام در این زمینه متبحرند)
در کنار علت یا علت های اصلی حکم حرمت همجنس گرائی،حکمت های فراوانی از قبیل ضرر های روانی،جسمانی،اجتماعی،اخروی(و معنوی)،و... وجود دارد که دوستان و بنده اجمالا به آن پرداختیم.
و اگر اسلام را با استدلال و دلیل و مدرک و عاقلانه، انتخاب نمودیم، دیگر معنا ندارد که در فروع آن چون و چرا کنیم.
تذکر به کاربر محترم
Mj na :دوست گرامی! بنده با توجه به رشته مورد تحصیل دانشگاهی خود(روانشناسی)و رشته حوزوی کلام مقارن و فرق،لازم دیدم که حرف های این گروه را بشنوم و شنیده ام و حتی ملاقات شخصی با آنها داشته ام و بی اطلاع از حرفها و ادعاها نیستم.
از طرفی در همین تاپیک آدرسی داده ام که از بین آدرسها انتخاب شده و مستهجن هم نیست و تا حدی آگاه کننده، سری بزنید.

mj na;27411 نوشت:
ببین آقای محترم من از شما می خوام بگین که چرا اسلام گفته که هم جنس گرایی حرام است.
اینکه شما می فرمایید بخاطر اینه که وقتی یک دگر جنس گرا رفتار یک هم جنس گرا رو می بینی براش عجیبه چون خودش هم جنس گرا نیست.
لطفآ از دادن پاسخ های بی ربط خودداری کرده و جواب مرا بدهید.

با سلام
دوست گرامی جواب شما در پست ۳ و پستهای دیگر کامل داده شده!!
در تمام ادیان همجنس گرایی گناه میباشد!!!و نادرست !؟این قضیه فقط شامل دین اسلام نمیشود !!؟
خب به این نتیجه رسیدیم که هر قضیه که آزاد باشد دلیل بر درست بودن ان در یک جامعه نیست!!طبق گفته خود شما!!!(
وقتی یک دگر جنس گرا رفتار یک هم جنس گرا رو می بینی براش عجیبه چون خودش هم جنس گرا نیست. ) اما این دلیل کتمان کردن این قضیه در مورد ۸۰ درصد افراد همجنس گرا نیست!!!؟بلکه خود این اشخاص واقف بر نادرست بودن این قضیه هستند!!! رفتار غیر طبیعی در جامعه غیر طبیعیست !!!این درست نشان دهنده!!نادرست بودن این قضیه میباشد حتی در مورد
قشر لائیک جامعه های که همجنس گرایی
در آنها آزاد میباشد!!

اسلام رابطه هم جنس گرایی میان مردان و میان زنان را تحریم می نماید. اسلام چنین رابطه ای را غیر طبیعی و انحرافی از روال معمول می داند. ذکر مشخصی از این عمل در قرآن آمده است: «آیا از همه مخلوقات به مردان میل می کنید، و همسرانی را که خدا برای شما خلق نمود رها می کنید؟ براستی که مردمی متعدی هستید». این آیه به مسلمانان یادآوری می کند که لوط پیامبر از سوی خدا مامور د که مردم خود را بر عمل هم جنس گرایی میان مردان و میان زنان انذار نماید. به علاوه، لواط عملی مغایر فطرت طبیعی انسان تلقی شده است.
همجنس گرائى چه در ميان مردان باشد (لواط) و چه در ميان زنان باشد (مُساحقه) از بدترين انحرافات اخلاقى است،
كه سر چشمه مفاسد زيادى در جامعه و مايه نابودى و هلاكت انسانها خواهد شد.
اصولاً طبيعت زن ومرد آنچنان آفريد شده است كه آرامش واشباع سالم خود را در علاقه به جنس مخالف (از طريق ازدواج سالم ) مى بينند و هر گونه تمايلات جنسى در غير اين صورت انحراف از طبع سالم انسانى و يك نوع بيمارى روانى است ، كه اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشديد مىگردد، ونتيجه اش بى ميلى به (جنس مخالف) واشباع ناسالم از طريق (جنس موافق) است ،
اين عمل ناپسند (همجنس گرائى) باعث مىشود كه مردان و زنان از زناشوئى و تشكيل خانواده صرف نظر كنند ، ودر نتيجه براى هميشه نسل بشر قطع گردد : بدين جهت خداوند بزرگ عمل زشت همجنس گرائى را بر تمام افراد بشر تحريم كرده، تا ناچار شوند ازدواج كنند .( تفسير نمونه : 14 / 257 ) روان شناسان وپزشكان معروف جهان همجنس گرائى را يكى از مهمترين انحرافات جنسى قلمداد كرده اند ،
مثلاً موريس دبس مىگويد : يكى از انحرافات جنسى كه خيلى شديد و سخت مى باشد تمايل به سمت هم جنس است .( كتاب چه مى دانم بلوغ : 64) فرويد : مىگويد عشق به هم جنس را مىتوان پردامنه ترين انحرافات خواند.( روان كاوى براى همه : 100) مَضرات همجنس گرائى از نظر بهداشت وروان : اين گونه روابط نا مشروع در اُرگانيسم بدن انسان وحتى در سلسله اعصاب وروان اثرات ويران گرى دارد،
افراد (همجنس گرا) تدريجاً به انزوا و بيگانگى از اجتماع و سپس بيگانگى از خويشتن رو مى آورند، وممكن است به بيمارى هاى جسمى و روانى مختلفى گرفتار شوند .( تفسير نمونه : 14 / 257 ) در زشتى و پستى هنجنس گرائى امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد : (ان الذكر يركب الذكر فيهتز العرش لذلك ) هر گاه جنس مذكّر با مذكّر آميزش كند عرش خداوند به لرزه در مى آيد .( وسائل الشيعه : 14 / 269 )
ودر روايت ديگرى از امير المؤمنين على (عليه السلام)از پيغمبر اكرم (صلىالله عليه وآله) : شنيدم چنين مىفرمود (لعن الله المشبهين من الرجال بالنساء والمشتبهات من النساء بالرجال) لعنت خدا بر آن مردى باد كه خود را شبيه زنان مى سازد (بامردان آميزش جنسى مى كند) ولعنت خدا بر زنانى باد كه خود را شبيه مردان مى كنند.( وسائل الشيعه : 14 / 255 ) دانشمندان مىگويند : ادامه كار همجنس بازى تمايلات جنس را نسبت به جنس مخالف در انسان تدريجاً مى كاهد و احساس زنانه در او پيدا مىشود ، وهر دو گرفتار ضعف مُفرط جنسى وسرد مزاجى مىشوند ، بطورى كه بعد از مدتى قادر به آميزش طبيعى (آمزيش با جنس مخالف) نخواهند بود ،
به همين دليل و به دلايل اخلاقى واجتماعى ديگرى اسلام شديداً همجنس گرائى را در هر شكل وصورت تحريم كرده و براى آن مجازاتى شديد كه گاه به سر حد اعدام مى رسد ، قرارداده است، حكم همجنس گرائى در مردان خواه فاعل باشد يا مفعول اعدام است. و همجنس گرائى در زنها پس از ثابت شدن صد تازيانه و بعضى از فقهاء گفته اند : اگر زن شوهر دارى اين عمل را انجام دهد حد او اعدام است .( وسائل الشيعه : 14 / 255 )

علل همجنس بازی با توجه به دیدگاه اسلام

کشیده شدن افراد به اینگونه انحراف جنسى علل بسیار مختلفى دارد و حتى گاهى طرز رفتار پدر و مادر با فرزندان خود، و یا عدم مراقبت از فرزندان همجنس، و طرز معاشرت و خواب آنها با هم در خانه ممکن است از عوامل این آلودگى گردد. گاهى ممکن است انحراف اخلاقى دیگر سر از این انحراف بیرون آورد. قابل توجه اینکه در حالات قوم لوط مى خوانیم که عامل آلودگى آنها به این گناه این بود که آنها مردمى بخیل بودند و چون شهرهاى آنها بر سر راه کاروانهاى شام قرار داشت و آنها نمى خواستند از میهمانان و عابرین پذیرایى کنند در آغاز چنین به آنها وانمود مى کردند که قصد تجاوز جنسى به آنان دارند تا میهمانان و عابرین را از خود فرار دهند، ولى این عمل تدریجا به صورت عادت براى آنها در آمد و تمایلات انحراف جنسى تدریجا در وجود آنها بیدار شد و کارشان به جایى رسید که از فرق تا قدم آلوده شدند «بحار جلد 12 صفحه 147.». حتى شوخى هاى بى موردى که گاهى در میان پسران و یا دختران نسبت به همجنسان خود مى شود گاهى انگیزه کشیده شدن به این انحرافات مى گردد، به هر حال باید به دقت مراقب اینگونه مسائل بود، و آلودگان را به سرعت نجات داد و از خدا در این راه توفیق طلبید. در روایات و تواریخ اسلامى اعمال زشت و ننگین دیگرى به موازات انحراف جنسى از آنها نقل شده است از جمله در" سفینة البحار" مى خوانیم: «قیل کانت مجالسهم تشتمل على انواع المناکیر مثل الشتم و السخف و الصفح و القمار و ضرب المخراق و خذف الاحجار على من مر بهم و ضرب المعازف و المزامیر و کشف العورات »:" گفته مى شود مجالس آنها مملو بود از انواع منکرات و اعمال زشت، فحشهاى رکیک و کلمات زننده با هم رد و بدل مى کردند، با کف دست بر پشت یکدیگر مى کوبیدند، قمار مى کردند، و بازیهاى بچه گانه داشتند، سنگ به عابران پرتاب مى کردند و انواع آلات موسیقى را بکار مى بردند و در حضور جمع بدن خود را برهنه و کشف عورت مى نمودند"! «سفینة البحار صفحه 517». روشن است در چنان محیط آلوده اى، انحراف و زشتى هر روز ابعاد تازه اى بخود مى گیرد، و اصولا قبح اعمال ننگین برچیده مى شود و آن چنان در این مسیر پیش مى روند که هیچ کارى در نظر آنها زشت و منکر نیست!. و از آنها بدبخت تر اقوام و ملتهایى هستند که در عصر پیشرفت علوم و دانشها در همان راه گام برمى دارند و حتى گاهى اعمالشان بقدرى ننگین و رسوا است که اعمال قوم لوط را به فراموشى مى سپارد.
..
اثرات ویرانگر در اعصاب و روح انسان

این گونه روابط نامشروع در ارگانیسم بدن انسان و حتى در سلسله اعصاب و روح اثرات ویرانگرى دارد: مرد را از یک مرد کامل بودن، و زن را از یک زن کامل بودن ساقط مى کند، بطورى که چنین زنان و مردان همجنس باز، گرفتار ضعف جنسى شدید مى شوند و قادر نیستند پدر و مادر خوبى براى فرزندان آینده خود باشند و گاه قدرت بر تولید فرزند را به کلى از دست مى دهند. افراد" همجنس گرا" تدریجا به انزوا و بیگانگى از اجتماع و سپس بیگانگى از خویشتن رو مى آورند، و گرفتار تضاد پیچیده روانى مى شوند، و اگربه اصلاح خویش نپردازند ممکن است به بیماریهاى جسمى و روانى مختلفى گرفتار شوند. به همین دلیل و به دلائل اخلاقى و اجتماعى دیگر، اسلام شدیدا همجنس گرایى را در هر شکل و صورت تحریم کرده، و براى آن مجازاتى شدید که گاه به سرحد اعدام مى رسد قرار داده است.

مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى همجنس بازی

موضوع مهم این است که بى بند و بارى و تنوع طلبى بیمارگونه دنیاى متمدن مادى، بسیارى از پسران و دختران را به سوى این انحراف بزرگ مى کشاند، نخست پسران را تشویق به لباسهاى جلف و زنانه و خودآرایى مخصوص و دختران را به لباسهاى پسرانه دعوت مى کند، و از اینجا انحراف و همجنس گرایى شروع مى شود تا جایى که به وقیح ترین اعمال در این زمینه، شکل قانونى مى دهند و از هر گونه پیگرد و مجازات برکنار مى دانند. گرچه در دنیاى غرب که آلودگى هاى جنسى زیاد است، این گونه زشتیها مورد تنفر نیست و حتى شنیده مى شود در بعضى از کشورها همانند انگلستان طبق قانونى که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته این موضوع جوازقانونى پیدا کرده!! ولى شیوع این گونه زشتیها هرگز از قبح آن نمى کاهد و مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى آن در جاى خود ثابت است. گاهى بعضى از پیروان مکتب مادى که اینگونه آلودگیها را دارند براى توجیه عملشان مى گویند ما هیچگونه منع طبى براى آن سراغ نداریم!. ولى آنها فراموش کرده اند که اصولا هر گونه انحراف جنسى در تمام روحیات و ساختمان وجود انسان اثر مى گذارد و تعادل او را بر هم مى زند. توضیح اینکه: انسان به صورت طبیعى و سالم تمایل جنسى به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشه دارترین غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است. هر گونه کارى که تمایل را از مسیر طبیعی اش منحرف سازد، یک نوع بیمارى و انحراف روانى در انسان ایجاد مى کند. مردى که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردى که تن به چنین کارى مى دهد هیچکدام یک مرد کامل نیستند، در کتابهاى امور جنسى" هموسکسو آلیسم" (همجنس گرایى) به عنوان یکى از مهمترین انحراف ذکر شده است. ادامه این کار تمایلات جنسى را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجا مى کشد و در مورد کسى که تن به این کار در مى دهد احساسات زنانه تدریجا در او پیدا مى شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسى و به اصطلاح سرد مزاجى مى شوند، به طورى که بعد از مدتى قادر به آمیزش طبیعى (آمیزش با جنس مخالف) نخواهند بود. با توجه به اینکه احساسات جنسى مرد و زن هم در ارگانیسم بدن آنها مؤثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن مى شود که از دست دادن احساسات طبیعى تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد مى سازد، و حتى ممکن است افرادى که گرفتار چنین انحرافى هستند، چنان گرفتار ضعف جنسى شوند که دیگر قدرت بر تولید فرزند پیدا نکنند. این گونه اشخاص از نظر روانى غالبا سالم نیستند و در خود یک نوع بیگانگى از خویشتن و بیگانگى از جامعه اى که به آن تعلق دارند احساس مى کنند. قدرت اراده را که شرط هر نوع پیروزى است تدریجا از دست مى دهند، و یک نوع سرگردانى و بى تفاوتى در روح آنها لانه مى کند. آنها اگر به زودى تصمیم به اصلاح خویشتن نگیرند و حتى در صورت لزوم از طبیب جسمى یا روانى کمک نخواهند و این عمل به صورت عادتى براى آنها در آید، ترک آن مشکل خواهد شد، ولى در هر حال هیچ وقت براى ترک این عادت زشت دیر نیست، تصمیم مى خواهد و عمل. به هر حال سرگردانى روانى تدریجا آنها را به مواد مخدر و مشروبات الکلى و انحرافات اخلاقى دیگر خواهد کشانید و این یک بدبختى بزرگ دیگر است.

mj na;27378 نوشت:
شما فقط رفتید منابع موافق رو دیدید نرفتید منابع مخالف رو هم ببینید اونوقت اومدید این جا نظر میدید؟!

با سلام و تشكر از شما براي ادامه بحث
اينطور كه شما فكر مي كنيد نيست نظراتي كه حقير دادم با مراجعه با منابع موافق و مخالف بود اگر در پست قبلي دقت مي كرديد چنين سخني نمي گفتيد !
عجيب است چطور شما از نظريه چند پزشك و روانشناس به اين نتيجه رسيديد در دنيايي كه گاهي نظرات قطعي و اجماعي دانشمندان بعد از سالياني رنگ مي بازد چطور مي شود به تحقيقي غير جامع اكتفاء كرد آيا اينكه صرفا دليل بر وجود چنين پديده اي در تاريخ ايران باستان و يا جامعه امروز بياوريم مي تواند درست بودن آنرا اثبات كند ما كي گفتيم در تاريخ نبوده ! اينرا كه خود قرآن دارد مي گويد كه قوم لوط يك گروهي با چهار شهر آباد غالبشان اينچنين بودند و عذاب شدند حالا شما بگوييد در كل كره زمين فقط چند كشور مسلمان ، اين عمل را مجاز نمي دانند اينها كه استدلال نشد حرف هاي شما هم ما را قانع نمي كند لطفا اگر مايل به گفتگوي منصفانه هستيد تك تك جواب هاي حقير يا دوستان ديگر را با دليل و برهان رد كنيد تا بتوانيم با هم بحث كنيم
موفق باشيد

عاشق;27442 نوشت:
با سلام و تشكر از شما براي ادامه بحث
اينطور كه شما فكر مي كنيد نيست نظراتي كه حقير دادم با مراجعه با منابع موافق و مخالف بود اگر در پست قبلي دقت مي كرديد چنين سخني نمي گفتيد !
عجيب است چطور شما از نظريه چند پزشك و روانشناس به اين نتيجه رسيديد در دنيايي كه گاهي نظرات قطعي و اجماعي دانشمندان بعد از سالياني رنگ مي بازد چطور مي شود به تحقيقي غير جامع اكتفاء كرد آيا اينكه صرفا دليل بر وجود چنين پديده اي در تاريخ ايران باستان و يا جامعه امروز بياوريم مي تواند درست بودن آنرا اثبات كند ما كي گفتيم در تاريخ نبوده ! اينرا كه خود قرآن دارد مي گويد كه قوم لوط يك گروهي با چهار شهر آباد غالبشان اينچنين بودند و عذاب شدند حالا شما بگوييد در كل كره زمين فقط چند كشور مسلمان ، اين عمل را مجاز نمي دانند اينها كه استدلال نشد حرف هاي شما هم ما را قانع نمي كند لطفا اگر مايل به گفتگوي منصفانه هستيد تك تك جواب هاي حقير يا دوستان ديگر را با دليل و برهان رد كنيد تا بتوانيم با هم بحث كنيم
موفق باشيد

نمی دونم چطور بنده متوجه پاسخ شما نشدم ولی من همه پاسخ ها رو خوندم و براساس آنان نظر دادم.اغلب چیزهایی هم که دوستان فرمودن برای بنده تکراری بود و من هنوز چیز چندان جدیدی در اینجا یافت نکردم.منم بر اساس این نمی گم که چون در همه دنیا آزاده پس باید عمل سالمی باشه بلکه براساس علم می گم.دوست دارم که پاسخ این سوالم را بیابم.امید دارم که شما کمکم کنید.
تو رو خدا نگید که این یک امتحان الهی است.این نوع دلیل آوردن برای من به هیچ وجه قابل قبول نیست.چون دین منو از منطق دور می کنه و من نمی تونم دینمو بدون منطق بپذیرم.ما به ادیان دیگه هم کاری نداریم.
خب داشتم می گفتم.علم این طور ثابت کرده.البته در واقع می توان گفت که هم جنس گرایی یک بیماری است.یک بیماری بدون علاج!چون هم جنس باز ها بچه دار نمی شوند.
در نتیجه این عمل در کشور های مختلف آزاده.
یه دانشمندی بود یادم نیست اسمشو ثابت کرده بود که حتی هم جنس گرا ها از نظر فیزیولوژیکی هم با دگرجنس گراها تفاوت دارن.خب دیگه اینو که نمیشه از نظر روانشناسی درمان کرد.
قبلآ غربی ها نظرشون در مورد هم جنس گرا ها مثل ما بود ولی امروزه فهمیدن که هم جنس گرایی یک عمل طبیعیه! حتی در بین حیوانات هم دیده میشه!
حالا در ادامه یک مطلبی هم از یک آقای هم جنس باز براتون میزارم.
قبلآ هم که با کسای دیگه در مورد این مطلب بحث کرده بودم بعضی ها گفتن که ما عمل هم جنس گرایی را عملی غیر طبیعی می دانیم ولی با اعدام مخالفیم!خب....
راستی یادم نره پاسختون رو در مورد اون شخص هم جنس گرا بدم.منم زیاد شنیدم که افراد خاصی پیش آخوندا رفتن و ضرری که کردن مطابق با میل آخوندا بوده.در مون آدرسی که براتون گذاشتم نوشه بود که بعضی از غربی ها مدعی شده بودن که ما که تلاش کرده بودیم که یک هم جنس گرا رو به یه دگرجنس گرا تبدیل کنیم جز ضرر ب اون هم جنس گرا هیچ نتیجه ای نگرفتیم.ولی در بعضی از کشور های دیگه مدعی شده بودن که اونا موفق بودن.ولی به هر حال پزشکان غربی نتیجه ای نگرفتن.ظاهرآ یک هم جنس گرا ازدواج می کنه با جنس مخالفش.اما کمتر تفیقی در زندگی زناشوییش پیدا میکنه.چون خیلی تمایل به جنس مخالفش نداره.در نتیجه نه تنها اون هم جنس گرا ضرر کرده بلکه اون دگر جنس گرا هم ضرر کرده.

mj na;27460 نوشت:
منم بر اساس این نمی گم که چون در همه دنیا آزاده پس باید عمل سالمی باشه بلکه براساس علم می گم.دوست دارم که پاسخ این سوالم را بیابم.امید دارم که شما کمکم کنید.

در تاپيك قبلي در باب عدم اكتفاء به نظر يك عده از دانشمندان ، خدمت شما عرض كردم ، لذا به آساني نمي شود گفت كه منبع سخنان من علم است و اين را دليل گفته هاي خود دانست زيرا :
1- يك علم حاوي نظرات مختلفي درباره يك موضوع است و در غالب علوم دانشمندان درباره يك پديده نظرات مختلفي دارند لذا بدون اتكاء به يك تحقيق جامع و مورد تأييد مجامع معتبر كه در اغلب اوقات قابل دسترسي نيست ، نمي توان به راحتي اظهار نظر كرد و دليل خود را يك نظريه علمي اعلان كرد .
براي نمونه ، يك پيشنهاد ساده مي كنم ، تحقيقي درباره زيان ها يا فوايد نوشيدن چاي در اينترنت انجام دهيد چند سال هم وقت داريد ! اگر توانستيد به يك نتيجه متقن درباره زيان يا فايده چاي برسيد من به شما تبريك خواهم گفت ، شايد علت آن برايتان روشن نباشد اما با اطمينان مي شود گفت وجود انگيزه هاي فاسد برخي سرمايه داران و تاجران بين المللي نمي گذارد هيچ وقت نظر روشني براي مردم جهان پديد بيايد و همينطور بحث ما درباره همجنس گرايي كه مواجه است با دانشمندان همجنسگرا يا متمايل به آن يا آنهايي كه منافعي در شيوع اين شيوه منحرف در جهان دارند .
البته شما ممكن است نسبت بدبيني به من بدهيد اما اين در واقعيت جهان معاصر و در نتيجه بحث ما تأثيري ندارد !

mj na;27460 نوشت:
تو رو خدا نگید که این یک امتحان الهی است.این نوع دلیل آوردن برای من به هیچ وجه قابل قبول نیست.چون دین منو از منطق دور می کنه و من نمی تونم دینمو بدون منطق بپذیرم.

نه ما چنين سخني در مقام استدلالات منطقي به شما نمي گوييم اما اين نكته را توجه داشته باشيد كه نياز نيست تمام احكام دين ، در نظر شما منطقي جلوه كند تا بتوانيد ديندار باشيد نه تنها دين بلكه در خيلي از علوم عادي بشري مانند همان علم شريف پزشكي ، بسياري از مسائل نه تنها براي ما منطقي نيست بلكه گاهي خنده آور و مسخره است اما بخاطر اينكه به كارشناسان آن علم اعتماد داريم ، آنها را عمل مي كنيم و نتيجه هم مي گيريم .

mj na;27460 نوشت:
قبلآ غربی ها نظرشون در مورد هم جنس گرا ها مثل ما بود ولی امروزه فهمیدن که هم جنس گرایی یک عمل طبیعیه! حتی در بین حیوانات هم دیده میشه!

از كجا معلوم بعداً هم مثل ما نشه !
از كي تا حالا براي طبيعي بودن يك عمل ، مي توان به وجود آن در دنياي حيوانات استدلال كرد !!!
آيا اين منطقي است كه بگوييم چون در زندگي حيوانات نظام ديكتاتوري حاكم است و هر كه زور بيشتري داشت بايد بالاتر باشد ، پس در انسان ها هم بايد اينگونه باشد و نظام هاي ديكتاتوري كنوني بگويند بخاطر طبيعي بودن آن در دنياي حيوانات ، نظام ما بهترين شكل حكومت است و بعدا غربي ها و شرقي ها به نظر ما خواهند رسيد !!!

عاشق;27461 نوشت:
در تاپيك قبلي در باب عدم اكتفاء به نظر يك عده از دانشمندان ، خدمت شما عرض كردم ، لذا به آساني نمي شود گفت كه منبع سخنان من علم است و اين را دليل گفته هاي خود دانست زيرا :
1- يك علم حاوي نظرات مختلفي درباره يك موضوع است و در غالب علوم دانشمندان درباره يك پديده نظرات مختلفي دارند لذا بدون اتكاء به يك تحقيق جامع و مورد تأييد مجامع معتبر كه در اغلب اوقات قابل دسترسي نيست ، نمي توان به راحتي اظهار نظر كرد و دليل خود را يك نظريه علمي اعلان كرد .
براي نمونه ، يك پيشنهاد ساده مي كنم ، تحقيقي درباره زيان ها يا فوايد نوشيدن چاي در اينترنت انجام دهيد چند سال هم وقت داريد ! اگر توانستيد به يك نتيجه متقن درباره زيان يا فايده چاي برسيد من به شما تبريك خواهم گفت ، شايد علت آن برايتان روشن نباشد اما با اطمينان مي شود گفت وجود انگيزه هاي فاسد برخي سرمايه داران و تاجران بين المللي نمي گذارد هيچ وقت نظر روشني براي مردم جهان پديد بيايد و همينطور بحث ما درباره همجنس گرايي كه مواجه است با دانشمندان همجنسگرا يا متمايل به آن يا آنهايي كه منافعي در شيوع اين شيوه منحرف در جهان دارند .
البته شما ممكن است نسبت بدبيني به من بدهيد اما اين در واقعيت جهان معاصر و در نتيجه بحث ما تأثيري ندارد !


نه من به چنین چیزی اعتقاد ندارم.فکر می کنم شما دیگه دارید کم میارید.آخه من هرموقع دیدم افراد کم میارن این طوری پاسخ میدن.حالا شما از جهان سرمایه داری صرف نظر کنید جهان سوسیالیسم چی؟یعنی اونجا هم جنس گرایی رو عملی غیر طبیعی میدونن یا اینکه بیشتر از جهان سرمایه داری طبیعی تر؟
در مورد دانشمندان هم بگم که مگه نظریه علمی الکی؟!هر نظریه علمی دارای یک اثبات قوی هستش وگرنه اونو نمی پذیرن.اونم چی هم جنس بازی!

عاشق;27461 نوشت:

نه ما چنين سخني در مقام استدلالات منطقي به شما نمي گوييم اما اين نكته را توجه داشته باشيد كه نياز نيست تمام احكام دين ، در نظر شما منطقي جلوه كند تا بتوانيد ديندار باشيد نه تنها دين بلكه در خيلي از علوم عادي بشري مانند همان علم شريف پزشكي ، بسياري از مسائل نه تنها براي ما منطقي نيست بلكه گاهي خنده آور و مسخره است اما بخاطر اينكه به كارشناسان آن علم اعتماد داريم ، آنها را عمل مي كنيم و نتيجه هم مي گيريم .

نه من قبول ندارم.برای اینکه ما کاری را انجام دهیم ابتدا باید اون کار از نظر علمی به ما اثبات بشه و بعد ارزش سازی بشه.وگرنه انجام اون کار برای یک فرد خصوصآ اگه مهم یا کمی مشکل باشه انجام شدنی نیست.مگر اینکه با فشار آوردن به اون شخص وادارش کنی.حالا من بعدآ در این باره با شما بحث می کنم.ولی اینو بدونید که چیزی که منطق توش نباشه قابل قبول نیست.

عاشق;27461 نوشت:

از كجا معلوم بعداً هم مثل ما نشه !
از كي تا حالا براي طبيعي بودن يك عمل ، مي توان به وجود آن در دنياي حيوانات استدلال كرد !!!
آيا اين منطقي است كه بگوييم چون در زندگي حيوانات نظام ديكتاتوري حاكم است و هر كه زور بيشتري داشت بايد بالاتر باشد ، پس در انسان ها هم بايد اينگونه باشد و نظام هاي ديكتاتوري كنوني بگويند بخاطر طبيعي بودن آن در دنياي حيوانات ، نظام ما بهترين شكل حكومت است و بعدا غربي ها و شرقي ها به نظر ما خواهند رسيد !!!

البته منظور منم دنیای حیوانات برای اثبات هم جنس گرایی نبود.
این نوع پیش بینی هم به نظر من خیلی منطقی به نظر نمی رسه.

خب حالا این مطلب رو عینآ از یک وبلاگ شخصی که هم جنس گرا هستش کپی پیست می کنم.اینو می گن نظر مخالف:
گریزی تاریخی به مساله همجنسگرایی

بخشی از روشنفکران و نخبگان جامعه را که به کناری نهیم، اکثر قریب به اتفاق مردم یا کلمه همجنسگرایی را نشنیده اند و یا با آن انس و الفتی ندارند. در عوض، مفاهیمی همچون "شاهد بازی"، "غلام بازی"، "غلام باره گی" و "بچه بازی" و حتی کلمات و اصطلاحات توهین آمیزی همچون "اواخواهر" و یا "ابنی" در ادبیات و فرهنگ و ذهنیت جامعه سابقه ای طولانی دارند. هرچند خود این مفاهیم به طور ضمنی بر سکس دو همجنس اشارت دارند اما اینها از یک طرف عمدتآ سکس دو مذکر همجنس را در اذهان تداعی و در نتیجه همجنسگرایی زنان را از اعیان دور می کند و از طرف دیگر در مفاهیم فوق صرفآ سکس فیزیکی برجسته می شود و عشق، عاطفه، نیاز و احساس متقابل دو همجنس را نادیده می گیرد. همچنین مفاهیم مورد اشاره، بیشتر بر سکس یک فرد بالغ با پسران جوان و گاهی نابالغ را در اذهان تداعی می کنند و به همین دلیل بسیاری از اوقات مردم همجنسگرایی را با بچه بازی که عملی زشت و جنایی است، یکی می دانند.
انتشار جزوه اطلاعاتی پیش رو با هدف روشن کردن مسائل و تفکیک سره از ناسره و با هدف آشنا ساختن فرهنگ عمومی با همجنسگرایان و نیازهای آنان است. هدف دیگر آن اصلاح فرهنگ و دیدگاه اجتماعی در باره جنسیت است.

حقوق بشر و حقوق ستم دیدگان و اقلیتهای اجتماعی از جمله همجنسگرایان، پا به پای هم رشد و گسترش یافته اند. دست آوردهای علمی تازه هم به عنوان پشتوانه محکمی برای گسترش حقوق اجتماعی عمل کرده اند.
سابقآ بعضی از روانکاوان گرايش به همجنس را انعکاسی از ترس از نزديکی به جنس مخالف تلقی کرده و آن را با موضوع عقده اوديپوس توضيح می دادند، اما وجه تشابه اين تئوري ها مبنی بودن آنها بر اساس تحقيقات و مشاهدات بالينی بود. يعنی اين روانکاوان اساس تحقيقات خود را همانا بيماران روانی همجنسگرا قرار داده و تحقيق خود را به حوزه همجنسگرايان عادی در اجتماع گسترش نمی دادند و اين اصلی ترين انتقاد به این گونه نظريات است چون تعدادی همجنسگرای بستری شده که همگی دچار اختلالات روانی اند، نمی توانستند و نمی بایست به عنوان نماينده کل جامعه همجنسگرايان در جامعه معرفی شوند، لذا حرکات و رفتار آنها را هم نمی توان به همه تعميم داد. به همین سبب هم هست که نتایج تحقيقات قديمی که بر بيمار بودن همجنسگرايان دلالت دارند، جانبدارانه و بدون اعتبار معرفی می شوند. نکته دوم این که سطح آگاهی بسيار نازل اجتماعی در باره پديده همجنسگرايی و تعصبات عمومی و وجود همجنسگراِیی در ليست بيماري ها در آن زمان، در نتيجه گيري های روانکاوان تاثیر گذار بودند. و سومین نکته این که، در آن دوره خود همجنسگرایان هم شناخت امروزی از احساسات خود نداشتند وچون فکر می کردند بیمار هستند، تعداد زیادی از آنها برای "معالجه" از روانشناسان و روانکاوان استمداد می طلبیدند.
فرويد که يکی از بنياگذاران روانکاوی است گرايش به همجنس را يکی از انواع تمايلات جنسی انسان معرفی می کند و آن را بيماری نمی داند. (1 و 2)
در سال 1948 محققی بنام کينسی (Kinsey) در مورد رفتار و عملکرد جنسی افراد بالغ در جامعه آمريکا دست به تحقيقات گستره و پايه ای زد. بر اساس تحقيقات کينسی معلوم شد که تعداد قابل توجهی از شرکت کنندگان در تحقيقات از سکس با همجنس خود گزارش داده اند. خيلی ها به مطالعات کينسی به عنوان باز کننده چشم ها بر مساله همجنسخواهی در جامعه آمريکا می نگرند. و بعد از آن بود که مشخص شد تعداد و درصد همجنسگرايان جامعه بسيار فراتر از آن چيزی است که قبلآ تصور می شده است.

بعد از آن محققان و دست اندرکاران جامعه شناسی به زدودن تعصبات و نگاههای منفی نسبت به همجنسگرايی کمک زيادی کردند. فورد و بيچ (Ford - Beach) در تحقيقات خود نشان دادند که همجنسگرايی نه تنها در همه جوامع انسانی وجود دارد بلکه حتی در ميان بخشی از حيوانات هم رفتارهای همجنسگرايانه مشاهده می شود.
در اواسط دهه پنجاه ميلادی اولين هوکر (Evelyn Hooker)، يکی ديگر از پيشگامان تحقيق در باره تمايلات و تعلفات جنسی انسان ها، به تحقيق و مطالعه جالبی برای مقايسه همجنسگرایان و دگر جنسگرایان دست زد. هدف او اين بود که ببيند آيا از نظر توان و تطبيق روانی، اختلافی بين اين دو گروه هست يا نه. او سوژه های مطالعات خود را نه همجنسگرايان ساکن خوابگاه بيماران روانی بلکه از همجنسگرايان درون جامعه انتخاب کرد و برای جلوگيری از نفوذ و تآثير هر گونه پيشداوری، گرايش جنسی تمام سوژه ها (چه همجنسگرا و چه دگرجنسگرا) را از همکاران خود مخفی نگه داشت. او در پايان تحقيقات خود به اين نتيجه رسيد که همجنسگرايی اختلال روانی نيست و هر همجنسگرايی حتمآ مختل روانی نمی باشد.
انتشار نتایج تحقيقات گستره که همگی بر بيماری نبودن پديده همجنسگرايی دلالت داشتند به این فکر دامن زد که اگر قرار باشد نتایج تحقيقات در بين بيماران روانی به کل جامعه و روابط اجتماعی تعمیم داده شود و مبنای حقوق انسان ها قرار بگیرد، آن وقت دگرجنسگرايان بيش از همه دچار مشکل می شوند، چون تعداد دگرجنسگرایان روانی، قاتل، متجاوز، شکنجه گر و دیکتاتور بیش از همه است. همین فکر به امر اعتراف عمومی نسبت به حقوق همجنسگرايان کمک شايانی نمود.
تغييرات مثبت صورت گرفته در ديدگاه عمومی جامعه در باره سکس، جنسيت و همجنسگرايی و فعاليت های شديدآ سياسی شده گروههای مختلف همجنسگرايان در جامعه و علنی شدن هر چه بيشتر افراد همجنسگرا، همه دست به دست هم دادند و به تغيير ديدگاه و مواضع جامعه روانکاوان، روان پزشکان و روان شناسان آمريکا در باره همجنسگرايی انجاميدند. انجمن روان پزشکان آمريکا که تا 1973 همجنسگرايی را به عنوان يک بيماری در ليست بیماريهای خود کلاسه کرده بود به تجديد نظر پرداخت و همجنسگرايی را رسمآ از ليست بیماری ها حذف نمود. به دنبال آن انجمن روان شناسان آمريکا و انجمن کارکنان خدمات اجتماعی هم به تبعيت از انجمن روان پزشکان به دفاع از پديده همجنسگرايی به عنوان يک پديده عادی پرداختند.

در اول ژانويه سال 1993 سازمان بهداشت جهانی (WHO) هم همجنسگرايی را از ليست بيماري های خود حدف کرد و آن را به عنوان يک پديده و گرايش طبيعی به رسميت شناخت. دليل تآخير زياد سازمان بهداشت جهانی در به رسميت شناختن همجنسگرايی مخالفت و مقاومت نمايندگان کشورهای ديکتاتورزده عضو اين سازمان است که باعث شدند جمله بنديها هم حتی الامکان کم رنگ شوند. اما جمله اصلی در اسناد سازمان بهداشت جهانی می گويد: "نفس گرايش جنسی به عنوان اختلال تلقی نمی شود."
بعد از سال 1973 تعداد هر چه بیشتری از کشورها قوانين خود را بر اساس آخرين دستآوردهای علمی در باره جنسیت و همجنسگرایی تنظیم نموده و در این مسیر حقوق اجتماعی- مدنی همجنسگرایان را در قوانین خود تثبیت کردند تا جایی که امروز در قوانین تمام کشورهای اروپایی، آمریکا، استرالیا، اسرائیل، افریقای جنوبی و کلآ در همه کشورهایی که دارای دمکراسی هستند، حقوق همجنسگرایان تثبیت شده است. آخرین کشوری که بیمار بودن همجنسگرایان را لغو کرده و حقوق همجنسگرایان را به رسمیت شناخته، کشور چین می باشد.
تلاش برای تثبیت حقوق همجنسگرایان تنها شامل کشورهای غربی نمی باشد. سال هاست که همجنسگرایان کشورهای غیر غربی از تایلند تا ترکیه، از مکزیک تا ایران و از لبنان و مصر تا بولیوی در تلاش برای دستیابی به حقوق خود هستند و دستآورهای مهمی هم داشته اند.

در کشور ما، چند سالی است که موضوع جنسیت در جامعه حاد شده و هرچند که تضييقات و فشارهای موجود امکان پرداخت جدی و علنی را از علاقه مندان سلب می کند اما به برکت اينترنت سايتهای زيادی کم و بيش به اين مسائل گريزی هر چند ناقص می زنند. با این همه، از مسير همين تلاشهاست که برداشتهای بی پايه و سنتهای بدون پشتوانه عقل و منطق فرسوده و ديدگاه های علمی و امروزی در باره جنسيت در فرهنگ اجتماعی ريشه دوانده و به مرور خود را تثبيت می کنند.
اما ظاهرآ مسير چنين حرکتی چندان هم ساده نیست. بنابراین شناخت صحيح از موانع و مشکلات پيش رو از يک طرف و جمع آوری بيشترين نيروی ممکن در اردوی خواهان آزادی جنسی و همکاري های نزديک و دست زدن به ابتکارات تازه، راه دست يابی جامعه به آگاهيهای جنسی و هزينه برقراری آزادی جنسی منطبق با حقوق بشر و شايسته يک جامعه مدرن را کم خواهد کرد.
جامعه پزشکان و روانشناسان ما يکی از مولفه های جدی در اردوی روشنگری و آگاهی رسانی در باره مسائل جنسي می باشد چرا که مساله با سلامتی و بهداشت روانی اجتماعی سر و کار دارد. و به همين دليل بايد با اعلام صریح نظرات علمی به دفاع از شرف حرفه ای خود اقدام کنند.
بخشی از دوستان اما گويا همچنان با مساله همجنس خواهی مشکل دارند. يعنی هر چند که محترمانه برخورد می کنند و از حق حيات همجنسگرايان دفاع می نمایند اما در حال و هوای قبل از نيمه اول قرن جاری سير کرده و تازه به بررسی اين مساله رسيده اند که آيا همجنسگرايی بيماری است يا نه و اگر هست چگونه بيماری ای؟ اختلال روانی؟ هورمونی؟ يا ناشی از تربيت خانوادگی.

صد البته نفس کنجکاوی چيز مثبتی است و شکی در اين نيست که به زودی اين دوستان به همان نقطه ای خواهند رسيد که همکاران آنها در کشورهای ديگر دهه ها پيش بدان رسيده اند. و آن این که همجنسگرايی بيماری نيست بلکه گرايش طبيعی و جنسي بخشی از انسان های اجتماع است

mj na;27460 نوشت:
نمی دونم چطور بنده متوجه پاسخ شما نشدم ولی من همه پاسخ ها رو خوندم و براساس آنان نظر دادم.اغلب چیزهایی هم که دوستان فرمودن برای بنده تکراری بود و من هنوز چیز چندان جدیدی در اینجا یافت نکردم.منم بر اساس این نمی گم که چون در همه دنیا آزاده پس باید عمل سالمی باشه بلکه براساس علم می گم.دوست دارم که پاسخ این سوالم را بیابم.امید دارم که شما کمکم کنید.

با سلام
دوست گرامی
شما که حتی نام این دانشمند سوئدی را که یک نظریه در این باب داده را نمیدانید چگونه مطلق میگوید علم ثابت کرده!!؟
فکر کنم اگر شما ایمانتان را به قرآن زیاد کنید ان موقع به اهمیت کلام ان پی میبرد!!و به علم قرآن که بد از ۱۴۰۰ سال هنوز در ان به کشف جدید علمی میرسند و دانشمندانی صادقانه در تلاش برای کشف حقایق بیشتر میباشند! بیاید در علم قرآن شک نکنیم !!حکمتهای قرآن بی نهایت دوست گرامی !!!

mj na;27460 نوشت:
تو رو خدا نگید که این یک امتحان الهی است.این نوع دلیل آوردن برای من به هیچ وجه قابل قبول نیست.چون دین منو از منطق دور می کنه و من نمی تونم دینمو بدون منطق بپذیرم.ما به ادیان دیگه هم کاری نداریم.


خب اگر شما میخواهید که همجنس گرای را زیر تیغ جراحی ثابت کنید!!(علمی )بفرماید بیشتر توضیح بدهید!!
جالب که شما میگوید دین شما را از منطق دور میکند!!؟ آیا اصلا به دین و کتاب خدا اعتقادی دارید؟!و بد دنبال جواب در دین میگردید !!رابطه منطق با دین رابطی لازم و ملز ومیست !!با کمی تحقیق در قرآن این قضیه بدست میاید!!

mj na;27460 نوشت:
خب داشتم می گفتم.علم این طور ثابت کرده.البته در واقع می توان گفت که هم جنس گرایی یک بیماری است.یک بیماری بدون علاج!چون هم جنس باز ها بچه دار نمی شوند.
در نتیجه این عمل در کشور های مختلف آزاده.

شما این جمله را تکرار میکنید که علم ثابت کرده!!!جالب که در هیچ جا اسمی از دانشمندانی که این قضیه را ثابت کردند نیست !!؟شاید یکی دو مورد پیدا کنید که بیشتر نظرییست تا اثبات ؟!!اما میگوید علم ثابت کرده !؟کجا؟کی؟با چه دلیلی؟
همجنس گرایی به این دلیل که در این زوج بچه وجود ندارد بیماری نیست دلیل زیادی دارد! که دوستان ذکر کردند!!؟
در آخر چه نتیجه عجیبی گرفتید !!؟چون اینطور میباشد پس در کشورهای دیگر
آزاد است ؟
تا بحال سیاست حزبهاو کادیدای ریاست جمهوری را در اروپا دنبال کردید!!؟که بعضی از وقتها بخاطر رای آوردن !و چپاول و نابودی جامعه دست به چه کارها و عقایدی میزنند!!؟!!

mj na;27460 نوشت:
یه دانشمندی بود یادم نیست اسمشو ثابت کرده بود که حتی هم جنس گرا ها از نظر فیزیولوژیکی هم با دگرجنس گراها تفاوت دارن.خب دیگه اینو که نمیشه از نظر روانشناسی درمان کرد.
قبلآ غربی ها نظرشون در مورد هم جنس گرا ها مثل ما بود ولی امروزه فهمیدن که هم جنس گرایی یک عمل طبیعیه! حتی در بین حیوانات هم دیده میشه!
حالا در ادامه یک مطلبی هم از یک آقای هم جنس باز براتون میزارم.
قبلآ هم که با کسای دیگه در مورد این مطلب بحث کرده بودم بعضی ها گفتن که ما عمل هم جنس گرایی را عملی غیر طبیعی می دانیم ولی با اعدام مخالفیم!خب....
راستی یادم نره پاسختون رو در مورد اون شخص هم جنس گرا بدم.منم زیاد شنیدم که افراد خاصی پیش آخوندا رفتن و ضرری که کردن مطابق با میل آخوندا بوده.در مون آدرسی که براتون گذاشتم نوشه بود که بعضی از غربی ها مدعی شده بودن که ما که تلاش کرده بودیم که یک هم جنس گرا رو به یه دگرجنس گرا تبدیل کنیم جز ضرر ب اون هم جنس گرا هیچ نتیجه ای نگرفتیم.ولی در بعضی از کشور های دیگه مدعی شده بودن که اونا موفق بودن.ولی به هر حال پزشکان غربی نتیجه ای نگرفتن.ظاهرآ یک هم جنس گرا ازدواج می کنه با جنس مخالفش.اما کمتر تفیقی در زندگی زناشوییش پیدا میکنه.چون خیلی تمایل به جنس مخالفش نداره.در نتیجه نه تنها اون هم جنس گرا ضرر کرده بلکه اون دگر جنس گرا هم ضرر کرده.

شما از برداشت جزئی نتیجه کلی میگیرد؟!!!
در غرب قبل از این هم توضیح داده شد !!این مساله مشکلات خودشو دارد چه از لحاظ اجتمایی و سیاسی و مذهبی !!صرفا بخاطر آزاد بودن ان دلیل بر درستی و علمی بودن ان نیست!!اینطور نتیجه گرفتن درست نمیباشد!!

reza;27471 نوشت:
با سلام
دوست گرامی
شما که حتی نام این دانشمند سوئدی را که یک نظریه در این باب داده را نمیدانید چگونه مطلق میگوید علم ثابت کرده!!؟
فکر کنم اگر شما ایمانتان را به قرآن زیاد کنید ان موقع به اهمیت کلام ان پی میبرد!!و به علم قرآن که بد از ۱۴۰۰ سال هر روز در ان به یک کشف جدید علمی میرسند!!حکمتهای قرآن بی نهایت دوست گرامی !!!

خب اگر شما میخواهید که همجنس گرای را زیر تیغ جراحی ثابت کنید!!(علمی )بفرماید بیشتر توضیح بدهید!!
جالب که شما میگوید دین شما را از منطق دور میکند!!؟ آیا اصلا به دین و کتاب خدا اعتقادی دارید؟!و بد دنبال جواب در دین میگردید !!رابطه منطق با دین رابطی لازم و ملز ومیست !!با کمی تحقیق در قرآن این قضیه بدست میاید!!

شما این جمله را تکرار میکنید که علم ثابت کرده!!!جالب که در هیچ جا اسمی از دانشمندانی که این قضیه را ثابت کردند نیست !!؟شاید یکی دو مورد پیدا کنید که بیشتر نظرییست تا اثبات ؟!!اما میگوید علم ثابت کرده !؟کجا؟کی؟با چه دلیلی؟
همجنس گرایی به این دلیل که در این زوج بچه وجود ندارد بیماری نیست دلیل زیادی دارد! که دوستان ذکر کردند!!؟
در آخر چه نتیجه عجیبی گرفتید !!؟چون اینطور میباشد پس در کشورهای دیگر آزاد است ؟
تا بحال سیاست حزبهاو کادیدای ریاست جمهوری را در اروپا دنبال کردید!!؟که بعضی از وقتها بخاطر رای آوردن !و چپاول و نابودی جامعه دست به چه کارها و عقایدی میزنند!!؟!!

شما از برداشت جزئی نتیجه کلی میگیرد؟!!!
در غرب قبل از این هم توضیح داده شد !!این مساله مشکلات خودشو دارد چه از لحاظ اجتمایی و سیاسی و مذهبی !!صرفا بخاطر آزاد بودن ان دلیل بر درستی و علمی بودن ان نیست!!اینطور نتیجه گرفتن درست نمیباشد!!

استغفرالله حاج آقا مگه من اون منبع ویکیپدیا رو بهت ندادم بری بخونی دیگه از این حرفا نزنی حوصله نداشتم برم ببینم اسم اون دانشمند چی بود ولی می دونم که در امریکا(فکر کنم ملیتشم امریکایی بود)بودش .فکر کنم شما اگه برید درست اونو مطالعه کنید دیگه انقدر باسه من این چیزا رو نمی گید.شما همش می خواین بگید که آقا یک دانشمندی بوده اونم بر اثر هزار عامل چنین چیزی رو گفته.
یه سری که به اونجا بزنی جوابتو میگیری.
در صورتی که بسیاری هستن تو امریکا که این عمل رو یک چیز طبیعی میدونن.حتی بعضی از کلیسا های اونجا هم تایید کردن.شما فقط برو تو ویکیپدیا ببین چند تا کشور تو دنیا هستن که هم جنس بازی تو اونجا آزاده.بنده اومدم اینجا سوال کنم اونوقت شما همش می خواین سرکوب به من بزنید؟ دیگه اگه تو اینجا نپرسم کجا بپرسم؟گفتم که تو تموم دنیا بجز چند تا کشور این عمل آزاده ولی این دلیل بر درست بودن این عمل نمیشه . باید از نظر علمی اونو بررسی کنیم که علم هم به این نتیجه رسیده.حالا شما بازم بگید تو حتی در بعضی کشور ها هم جنس گرا ها این ویژگیشونو تقیه می کنن اینم مال آدمای بیسواد ترشون است.شما در ابتدا می خواستید بگید که هم جنس گرایی تو بعضی از کشور های فوق العاده فحشا آزاده.ولی دیدیم که نتونستیداین هدفتون رو دنبال کنتید.
آقا خلاصه بگم آدمای هم جنس باز به هم جنس خودشون بیشتر علاقه دارن تا جنس مخالفشون.حالا شما بگید که چرا در اسلام عمل هم جنس بازی تکفیر شده.
توروخدا دوباره چرت و پرت جوابمو ندید و بح رو به فرعیات نکشید.

Mj na;27485 نوشت:
بنده اومدم اینجا سوال کنم اونوقت شما همش می خواین سرکوب به من بزنید؟ دیگه اگه تو اینجا نپرسم کجا بپرسم؟گفتم که تو تموم دنیا بجز چند تا کشور این عمل آزاده ولی این دلیل بر درست بودن این عمل نمیشه . باید از نظر علمی اونو بررسی کنیم که علم هم به این نتیجه رسیده.حالا شما بازم بگید تو حتی در بعضی کشور ها هم جنس گرا ها این ویژگیشونو تقیه می کنن اینم مال آدمای بیسواد ترشون است.شما در ابتدا می خواستید بگید که هم جنس گرایی تو بعضی از کشور های فوق العاده فحشا آزاده.ولی دیدیم که نتونستیداین هدفتون رو دنبال کنتید. آقا خلاصه بگم آدمای هم جنس باز به هم جنس خودشون بیشتر علاقه دارن تا جنس مخالفشون.حالا شما بگید که چرا در اسلام عمل هم جنس بازی تکفیر شده.


سلام

با اجازه دوستان

بنده مطالب دوستان را پی گیری می کردم و مطلبی هم در صفحه اول نوشتم

ولی یه سوالی از کاربر محترم mj naداشتم

بزرگوار شما به دنبال چه جوابی هستید لطف می کنید ان را صریح و شفاف بیان فرمایید؟؟

اگر به دنبال حکم نظر اسلام هستید که به خوبی می دانید اسلام این عمل را حرام می داند

اگر علت حرمت ان را می پرسید دوستان در پست بالا فرمودند و به نظر اقناع کننده بود

و البته چند نوع جواب می توان بدان داد:

--- که برخی احکام در اسلام هست که ما علت حرمت ان را نمی دانیم

--- اعمالی را که اسلام حرمت ان را صادر کرده و به دلیل قاطع در احادیث و روایات به ما بیان شده باشد در این صورت ما تابع دین اسلام و روایات خواهیم شد هرچند عقل و علم موافق ان باشد که باز ما بر عدم مخالفت علم و عقل با ان مساله هم دلیل داریم شاید مورد قبول برخی نباشد

--- البته هرچند مصداقا این مطلب را بدون دلیل بپذیریم اما برای ثابت کردن این که مطلبی که از طرف خداوند به ما رسیده است را باید قبول کرد دلایل قاطع عقلی داریم و اصلا به همین خاطر است که در برخی مواقع حکم خداوند را بدون دانستن حکمت ان قبول می کنیم

-- شما فرموده علم مخالف ان است با توجه به این که دوستان هم نظراتی را در بالا فرمودند ولی :
اگر واقعا علمی و علوم تجربی ثابت می کرد که این عمل به نفع بشر است تا به حال این عمل فراگیر شده بود و شهوت پرستان عالم اجازه حرف زدن در این مورد را به من و شما نداده بودند از این جهت خیالتان راحت باشد

شما فرموده اید که تا کم می اورید این حرف ها را می زنید نخیر بزرگوار
همان کسانی که علوم تجربی را خدای خود می دانند کم اورده اند و در اثبات این که عمل دارای منفعت است مانده اند

از طرفی برفرض که تعدادی دانشمند انگشت شمار صحت بر این عمل بکذارند و از نظر علوم تجربی هم ثابت کنند که عملی است بسیار خوب و......

باز برای ما حجت تمام نمی شود زیرا در بالا گذشت که این عمل را دین ما حرام دانسته دینی که هزاران دلیل عقلی و نقلی داریم که از طرخ خداوند است . ما حرف و سخن خدا را به فرضیه چندین بنده نمی دهیم اسم این را می گویند ایمان.

در اخر خدمتتان عارض ام که صریح و شفاف بفرمایید در این مورد از سلام چه می خواهید؟؟؟

اگر چرایی حرمت ان را می خواهید که باز گذشت

و اگر می خواهید از نظر تجربی ان را به اثبات برسانید که باز باید دراین صورت به طور بنیادی به بحث بنشینیم

که ایا علم می تواند مقوله های دینی را رد کند یا نه اگر این کونه باشد و شما اثبات فرمایید که در تعارض بین دین و علم ، علم توانایی رد این مقوله را دارد سلمنا مطالب شما عزیز را قبول می کنیم

Mj na;27485 نوشت:
استغفرالله حاج آقا مگه من اون منبع ویکیپدیا رو بهت ندادم بری بخونی دیگه از این حرفا نزنی حوصله نداشتم برم ببینم اسم اون دانشمند چی بود ولی می دونم که در امریکا(فکر کنم ملیتشم امریکایی بود)بودش .فکر کنم شما اگه برید درست اونو مطالعه کنید دیگه انقدر باسه من این چیزا رو نمی گید.شما همش می خواین بگید که آقا یک دانشمندی بوده اونم بر اثر هزار عامل چنین چیزی رو گفته.
یه سری که به اونجا بزنی جوابتو میگیری.
در صورتی که بسیاری هستن تو امریکا که این عمل رو یک چیز طبیعی میدونن.حتی بعضی از کلیسا های اونجا هم تایید کردن.شما فقط برو تو ویکیپدیا ببین چند تا کشور تو دنیا هستن که هم جنس بازی تو اونجا آزاده.بنده اومدم اینجا سوال کنم اونوقت شما همش می خواین سرکوب به من بزنید؟ دیگه اگه تو اینجا نپرسم کجا بپرسم؟گفتم که تو تموم دنیا بجز چند تا کشور این عمل آزاده ولی این دلیل بر درست بودن این عمل نمیشه . باید از نظر علمی اونو بررسی کنیم که علم هم به این نتیجه رسیده.حالا شما بازم بگید تو حتی در بعضی کشور ها هم جنس گرا ها این ویژگیشونو تقیه می کنن اینم مال آدمای بیسواد ترشون است.شما در ابتدا می خواستید بگید که هم جنس گرایی تو بعضی از کشور های فوق العاده فحشا آزاده.ولی دیدیم که نتونستیداین هدفتون رو دنبال کنتید.
آقا خلاصه بگم آدمای هم جنس باز به هم جنس خودشون بیشتر علاقه دارن تا جنس مخالفشون.حالا شما بگید که چرا در اسلام عمل هم جنس بازی تکفیر شده.
توروخدا دوباره چرت و پرت جوابمو ندید و بح رو به فرعیات نکشید.

[=Century Gothic]آقای مدافع همجنس گرایی بنده در جای تحصیل کردم و در جامعه ای زندگی میکنم که با این مسائلی که شما میفرماید !!در غرب برخورد نزدیک دارم و هم به خاطر کاری که دارم با انواع و تیپهای مختلف سرو کار دارم !!پس خواهشن از الفاظی استفاده نکنید که مناسب نیست! که گویا حق باشماست!!؟یا اینکه دیگران بدون تحقیق مطلب میگذراند!!و از این مساله چیزی نمیدانند!اا با ۲ تا مقاله و نوشته بهم وصل کردن میخواهید این امر را درست جلوه دهید باید بگویم که سخت در اشتباهید!!!
ای کاش در اینجا بودید و خودتان از نزدیک پیگیر این قضیه میشدید و این قدر مدافع این عمل زشت نمیشدید!!
و اینقدر از غرب دم نمیزدید!!آواز دهل از دور خوش است!!!
در ضمن جواب شما در مورد اسلام و دیدگاه اسلام به این قضیه داده شده!!!
چرا چالشهای بوجود آماده را در مورد این قضیه در جامعه و اگلیسها و واتیکان مطالعه نمیکنید ؟
لینکهای زیر در مورد چالشهای به وجود آماده در مورد همجنس گرایی میباشد

تعلیق اسقف متهم به همجنس گرایی در واتیکان

شبکه خبر :: انتقاد واتیكان از گسترش همجنس گرایی در غرب

واکنش شدید واتیکان به روند همجنس گرایی

انتقاد واتیكان از گسترش همجنس گرایی در غرب - و جهان - ایندکس ...

جزییاتی از پرونده رسوایی اخلاقی کشیش ملازم پاپ

تأكيد واتيكان بر ممانعت از ورود همجنس بازان به حوزه هاي ديني ...

نظر واتیکان در خصوص همجنس بازی

Psychological Operation - همجنسگرایان از فراخوان پاپ به خشم آمده اند

تصویب قانون ازدواج همجنس گرایان حمله علیه مفهوم خانواده است -

واتیکان: همجنسبازان به بهشت نمیروند

...

[=Century Gothic]با سلام
امیدوارم که این مطلب گرچه طولانیست !!اما تا آخر مطالعه کنید(
Mj na[=Century Gothic]) تا با نظر علم و دانشمندان در این مورد بیشتر آشنا شویم !!در ضمن منبع اصلی هم گذاشتم که اگر دوست داشتید !!اصل مطلب که به زبان انگلیسیست بخوانید!!
خوش حال میشوم بعد از خواندن ! نظر خود را راجع به اثبات علم در مورد همجنس گرایی بدهید
? *Mj na*!![=Century Gothic] !!

گاهی اصطلاح همجنس گرایی را پدیده ای می نامند که فردی دارای ویژگی هایی چون کشش، گرایش، میل، یا هویت می باشد. "گرایش"

[=Century Gothic][=Times New Roman][1] اصلی ترین ویژگی ای است که مردم عامه به یک فرد همجنس گرا می دهند.{2}

[=Century Gothic]دانش نسل شناسی و ادعاهای تغییرناپذیری همجنس گرایی

[=Century Gothic]غالبا گفتگو بر سر این است که گرایش به همجنس گرایی یک میل درون زاد و تغییرناپذیر در افراد می باشد. باور بر این است که مردم بیشتر می خواهند این پدیده را امری درون زاد و تغییرناپذیر بدانند. برای نمونه، عصب شناس و همجنس گرای نامدار سیمون لوای[=Times New Roman][2] می گوید: "...مردمی که چنین برداشتی از همجنس گرایان دارند باید بیشتر از حقوق آنها پشتیبانی کنند."{3}

[=Century Gothic]پژوهشها بر سر خاستگاه همجنس گرایی نشان می دهد که برادرخوانده ها گرایش بیشتری به این پدیده دارند تا برادرانی که از یک پدر و مادر متولد شده باشند، این گویای آن است که هیچ انگیزه ی ژنتیکی ای برای گرایش به همجنس وجود ندارد.{4}{5}{6} روزنامه ی دانش گزارش می دهد" این پژوهش نشان می دهد که هیچ سازه ی ژنتیکی ای {در گرایش به همجنس} وجود ندارد، بلکه بیشتر انگیزه ای است خانوادگی."{7}{8}{9} هر چند، درباره ی دیدگاه های روانی-اجتماعی و زیست شناسانه درباره ی خاستگاه همجنس گرایی، استاد روانپزشک دانشگاه کلمبیا، داکتر ولیام بیرن[=Times New Roman][3] و بروس پارسون در سال 1994 اعلام کردند: "تاکنون هیچ نظریه ای گواهی ای که نشان دهد این پدیده سرچشمه ی زیست شناسانه دارد پیشنهاده نشده است. ادعای کنونی ای که درباره ی خاستگاه زیست شناسانه ی گرایش جنسی وجود دارد بیشتر به خاطر ناخرسندی از وضعیت کنونی تفسیرهای روانی-اجتماعی این پدیده است تا این که معلومات تجربی در دست باشد." {10}

[=Century Gothic]داکتر طاهر[=Times New Roman][4]، جاز[=Times New Roman][5]، ام.دی[=Times New Roman][6] و وینیپگ[=Times New Roman][7] از کانادا می گویند: " ادعاهای روزافزونی که گویای "درون زاد" بودن این مسیله اند، فعالیت های سازمان های فعال در این زمینه را که به آن جنبه ی سیاسی می دهند، یعنی کسانی که قصد در سیاسی کردن خاستگاه های همجنس گرایی دارند، کاهش می دهد. بر بنیاد یک آمار که در دهه ی 1970 گرفته شده بود، ده درصد از همجنس گرایان ادعا می کردند که "سرشت"ی این چنین دارند... هر چند، بر بنیاد یک نظرسنجی دیگر در دهه ی 1980، نزدیک به سی و پنج درصد از آنها به دلیل افزایش فعالیت های پشتیبانی از حقوق همجنس گرایان، ادعا کردند که مادرزاد همجنس گرایند.{11}

[=Century Gothic]نسل شناسی، نمونه ی تحول یافته، و علم پیدایش

[=Century Gothic]در سال 1993و پروفسور میرون بارون[=Times New Roman][8]، ام.دی.، پژوهشگر و استاد نامدار در دانشگاه کلمبیا، در روزنامه ی بریتیش مدیکال ژورنال[=Times New Roman][9] نوشت که امروزه جنجالی بر سر نظریه ی تحول[=Times New Roman][10] و مفهموم جبرگرایی ژنتیکی در برخورد با همجنس گرایی وجود دارد. داکتر بارون می نویسد"...از نگاه نظریه ی تحول، همجنس گرایی جبرگرای ژنتیکی از سالیان پیش به این سو مردود اعلام شده است چرا که هم آوری[=Times New Roman][11] نداشته است."{12} در امریکا، بیشتر آزادی خواهان پیرو نظریه ی تحول هستند.{13} همچنین، در امریکا، آزادی خواهان دو برابر محافظه کاران (46% در برابر 22%) به نظریه ی تحول باور دارند.{14} بر بنیاد نوشته های داکتر بارون درباره ی همجنس گرایی، بسیاری از آزادی خواهان امریکایی مسایل تحول و همجنس گرایی را نمی پذیرند.

[=Century Gothic]باورهای یک فرد درباره ی دانش پیدایش[=Times New Roman][12]/اعتقاد به آفرینش و نظریه ی تحول به نظر می رسد دیدگاه هایش را در برخورد با همجنس گرایی متاثر می سازد. دانشمندان علم پیدایش و کسانی که به آفرینش زمین توسط خدا باور دارند ادعا می کنند که نظریه ی تحول حقایق خاستگاه جنسیت و هم آوری جنسی را ثابت کند.{15}{16} سازمان جهانی آفرینش[=Times New Roman][13] ابراز می دارد: "کنش های همجنس گرایانه بر خلاف گفته ی خداوند درباره ی گرایش طبیعی زن و مرد به یکدیگر می باشد. افزون بر این، اکثریت گسترده ای دانشمندان علم پیدایش دیدگاه جبرگرایانه ی ژنتیکی را درباره ی خاستگاه همجنس گرایی رد می کنند. {18}

[=Century Gothic]پس از جنگ دوم جهانی، بسیاری از هواخواهان برجسته ی نظریه ی تحول که پشتیبان طبیعت گرایی روشمند هستند وجود خدا را نفی می کنند{19} گروه بارنا درباره ی انکار وجود خدا و اخلاق گفته است که شماری کسانی که وجود را رد می کنند یا می پندارند دانش تنها به تجربه ی انسانی محدود می شود بیشتر از شمار باورمندان به خدا بوده است، آنها دارای ویژگی هایی چون: استفاده ی غیرقانونی مواد مخدر، نوشیدن الکل بسیار، داشتن روابط جنسی در حالی که خود مجردند، سقط جنین، رابطه ی جنسی با فردی از جنس دیگر در حالی که رسما همسر نیستند، کاربرد واژه های شرم آور و هرزه، قماربازی، الفیه و شلفیه و رفتار ناپسند جنسی، و سرو کار داشتن با پدیده هایی چون همجنس گرایی و دوجنس گرایی می باشند. {20}

[=Century Gothic]پرورش دینی و فرهنگ می توانند شدیدا سرعت همجنس گرایی را کاهش دهند.

[=Century Gothic]داکتر نایل وایتنهد[=Times New Roman][14] یک پژوهشگر و کیمیادان نیوزلندی است و همسرش بریار وایتنهد[=Times New Roman][15] یک نویسنده می باشد.{21} داکتر وایتنهد و همسرش مشترکا کتابی را به نام ژن هایم مرا چنین آفریده اند-نگاهی علمی به گرایشهای جنسی می گوید هیچ جبرگرایی ژنتیکی ای در سرشت درباره ی همجنس گرایی وجود ندارد (همجنس گرایان "مادرزاد" همجنس گرا نیستند) و اسناد و گواهی های فراوانی دال بر اینکه افراد همجنس گرا می توانند به یکجنس گرا دیگرگون شوند وجود دارد.{22}

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]به نظر می رسد همجنس گرایی میان یهودیان ارتدوکس رخنه نکرده است.


[=Century Gothic]داکتر وایتنهد و همسرش درباره ی فرهنگ های گوناگون می نویسند،

[=Century Gothic]اگر همجنس گرایی سخت متاثر از وراثت می بود، باید در همه ی فرهنگ ها دیده می شد، اما در بیست و نه فرهنگ از هفتاد و نه فرهنگی را که فورد و بیچ در سال 1952 نظرسنجی کردند، همجسن گرایی نایاب بوده و یا هرگز وجود نداشته است. در فرهنگ سیریونو بسیار نایاب بوده است، هر چند هیچ ممانعتی در وجود همجنس گرایی در آن فرهنگ دیده نشده است. پژوهشگران تنها یک مورد ضعیف همجنس گرایی در آنجا دیده اند که او نیز تاکنون رابطه ی جنسی با همجنس خود نداشته است. به نظر می رسد همجنس گرایی میان یهودیان ارتدوکس {یهودیت ارتدوکس همجنس گرایی را منع می کند} رخنه نکرده است، تا اندازه ای که خاخام ها، مفسران قانون یهودیت، اجازه می دادند که مردان در یک تخت با هم بخوابند، آنها احتمال رابطه ی جنسی را اندک می شمردند. کینسی نیز رخدادهای همجنس گرایانه ی اندکی بسیار اندکی را در میان یهودیان ارتدوکس دیده است...

[=Century Gothic]این گواهی را از میان مبلغان دینی ای یافته اند که 25 سال از زندگی شان را، بیش از یک انسان شناس[=Times New Roman][16]، در یک فرهنگ گذرانده اند... از همین رو آنها می توانند شاهدان قابل اعتمادی باشند. برای نمونه، بر عکس توده هایی چون زامبیا که در کوهستانهای گینه ی نو، جایی که همجنس گرایی اجباری است، زندگی می کنند تنها دو-سه درصد از وسترن دانی[=Times New Roman][17] (که همچنین در بلندی های گینه ی نو به سر می برند) عملا همجنس گرا هستند. هر چند، در توده ای دیگر از دانی ها که با هم روابط خونی داشتند، همجنس گرایی کاملا ناشناخته بود. مبلغان مسیحی می گفتند هنگامی که ما انجیل را برای این توده برگردان می کردیم، رییسان قومی شان، که کاملا با فرهنگ شان آشنا بودند، همین که به بخش رومان1 از انجیل رسیدند با آگاهی از پدیده ی همجنس گرایی شدیدا پریشان شدند؛ آنها مفهوم آن را به خوبی درک نکردند. به گفته یک مبلغ دینی دیگر، که بیست و پنج سال را با یک توده ی مردمی گذارنده بود، نمونه های بسیاری از لطیفه گویی و بدزبانی شنیده شده، اما هیچ موردی از همجنس گرایی هرگز به چشم دیده نشده است. هنگامی که دانی ها برای تبلیغ دینی به زامبیا رفته بودند، با کنش های همجنس گرایانه آنها را شگفت زده نمودند. هر چند برای یک بیگانه تشخیص یک رفتار ننگین همیشه دشوار است، درست است که اگر سه مورد همجنس گرایی در توده های مردمی که از نگاه وراثتی با هم پیوند دارند دیده شود، همجنس گرایی وراثتی اجباری امکان ندارد.

[=Century Gothic]در سال 1976، گون جی. پرود[=Times New Roman][18] و سارا جی. گرین[=Times New Roman][19] مطالعه ای را در روزنامه ی نژادشناسی[=Times New Roman][20] اثر کللان اس. فورد[=Times New Roman][21] و فرانک آمبروس بیچ[=Times New Roman][22] را بازتاب داده اند.{24} بر بنیاد نوشته ی مشترک پرود و گرین، جوامعی وجود داشتند که همجنس گرایی در آنها نایاب بوده یا هرگز دیده نشده است.{25} افزون بر این، آنها در مقاله ی شان اطلاعاتی را ارایه کرده اند که بر بنیاد آن، ارتباط مثبتی میان فرهنگ هایی که همجنس را پذیرفته اند یا نادیده انگاشته اند با فرهنگ هایی که همجنس گرایی در آنها متداول نبوده است، وجود دارد.{28}

[=Century Gothic]در سال 1993، ام. بارون در روزنامه ی بریتیش مدیکال ژورنال نگاشته است:

[=Century Gothic]برای نمونه، شماری از فرهنگ ها چون فرهنگ آشوری و یونانی-رومی- مردم با پدیده ی همجنس گرایی برخورد انعطاف پذیرانه تری داشته اند. این رفتار آزادانه تداول داشته است. الگوهای جنسی تا اندازه ای فرآورده ی انتظارات جامعه است، اما تصور تغییر در شیوع ویژگی ژنتیک در پاسخ به هنجارهای متغیر فرهنگی دشوار است.

[=Century Gothic]دنیس پراگر درباره ی یهودیت ارتدوکس و همجنس گرایی می نویسد:

[=Century Gothic]در سیبالین اوراکلس[=Times New Roman][23]، که یک یهودی مصری احتمالا در میان سالهای 163 و 45 پیش از میلاد نوشته شده باشد، نویسنده یهودیان را با دیگر ملل مقایسه می کند: یهودیان"پاس ازدواج را می دارند، و روابط ناپرهیزکارانه ای با پسران بر قرار نمی کنند، در حالی که فنیقیان، مصریان و رومیان، یونانیان خوش خط و خال و برخی دیگر ملل چون، پارسیان و غلاطیان[=Times New Roman][24] و سراسر آسیا وجود دارد." و در روزگار ما، تاریخ دان مسایل جنسی آمو کارلن[=Times New Roman][25] به نقل از پژوهشگر پدیده های جنسی آلفرد کینسی[=Times New Roman][26] می نویسد،"پدیده ی همجنس گرایی به ندرت در میان یهودیان ارتدوکس دیده شده است."{27}

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]هربرت هندین در ژورنال روانکاوان آکادمی امریکا می نویسد:

[=Century Gothic]انسان شناسان گفته بودند که فرهنگ های نخستین رقابت آمیز از قبیل فرهنگ هایی که تمایز یا برتری ای با مردان قبیله ی خود قایل نیستد، هیچ گرایش همجنس گرایانه ای ندارند.

[=Century Gothic]جمعیت شهرهای بزرگ نسبت به حومه های شهر، شهرهای کوچک و دهکده ها افزایش یافته است

[=Century Gothic]در سال 1994 در کتابی به نام سکس در امریکا[=Times New Roman][27]: نظر سنجی ای صریح توسط رابرت تی. میشل[=Times New Roman][28]، جان اچ.گانیون[=Times New Roman][29]، ادروارد او. لامان[=Times New Roman][30]، و جینا کولاتا[=Times New Roman][31] آمده است:

[=Century Gothic]دریافته ایم که افرادی که در شهرهای بزرگ رشد می کنند گرایش های همجنس گرایانه بیشتری نسبت به کسانی که در حومه های شهر، شهرهای کوچک یا دهکده های به سر می برند، دارند. این آمار در نظرسنجی جامعه ی همگانی[=Times New Roman][32] که یک سازمان ملی مستقل است نیز به چاپ رسیده است.{30}

[=Century Gothic]داکتر وایتنهد و بریار وایتنهد نیز دیدگاه همسانی دارند:

[=Century Gothic]رویدادهای همجنس گرایانه ی بیشتری در کسانی که در شهرهای بزرگ رشد یافته اند نسبت به مناطق غیرشهری دیده شده است، این بدان معناست که محیط به مراتب نیرومندتر از وراثت در پرورش همجنس گرایی می باشد.{31}

[=Century Gothic]تجاوز جنسی به عنوان یک انگیزه ی تاثیرگذار در همجنس گرایی

[=Century Gothic]در سال 1999، داکتر جفری ساتینوور، درباره ی جایگاه تجاوز جنسی به عنوان یک انگیزه ی تاثیرگذار در همجنس گرایی می نگارد:

[=Century Gothic]مطالعات نشان می دهد که افرادی که در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند گرایش بیشتری به همجنس گرایی دارند، به این معنا که ناخوشنودی از همجنس گرایی و نیز خود همجنس گرایی از انگیزه های عمومی سرچشمه می گیرد...{32}

[=Century Gothic]در سال 2001، ژورنال بایگانی های رفتارهای جنسی پژوهشی را زیر نام اطلاعات مقایسه ای کودکی و بزرگسالی در دیگرجنس گرایان[=Times New Roman][33] و همجنس گرایان به چاپ رسانید. این مقاله در کل می گوید:

[=Century Gothic]در پژوهشی بالای 942 مورد غیر بیمارستانی، مردان و زنان همجنس گرا به مراتب تجربه ی جنسی بیشتری نسبت به دیگرجنس گرایان داشته اند. چهل و شش درصد از مردان همجنس گرا و تنها هفت درصد مردان دیگرجنس گرا تجربه ی جنسی در دوران کودکی شان داشته اند. بیست و دو درصد زنان همجنس گرا و یک درصد زنان دیگرجنس گرا در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند. این پژوهش ظاهرا نخستین نظرسنجی ای بوده است که تجاوز جنسی دختران در آن به نمایش گذاشته شده است.{33}

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]نویسندگان مقاله ی اطلاعات مقایسه ای کودکی و بزرگسالی در دیگرجنس گرایان[=Times New Roman][34] و همجنس گرایان همچنین می نگارد که تجاوز جنسی در دوران کودکی می تواند انگیزه ی مهمی برای همجنس گرایی نباشد و پس از اینکه فرد خاطره ی تلخی از عمل جنسی در کودکی داشته باشد همجنس گرا شود، و پژوهشگران پزشکی می پندارند که قربانیان تجاوز جنسی ممکن است به رفتارهایی روی آورند که بیشتر آنها را مورد تجاوز جنسی قرار بدهند.{34}

[=Century Gothic]در سال 1998، داکتر ویلیام سی. هولمز و داکتر گایل بی. اسلاپ در ژورنال پزشکی جاما[=Times New Roman][35] می نگارند:

[=Century Gothic]پسران بزرگسال، به ویژه آنهایی که قربانی عمل جنسی از سوی مردی دیگر بوده اند، نزدیک به هفت برابر همتاهای خود که مورد تجاوز قرار نگرفته بودند، خودشان را همجنس گرا یا دوجنس گرا می نامیدند.{35}

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]دانشمند علوم نهانی، آلیستر کراولی یک دوجنس گرا بود و در طول زندگی اش او را به عنوان "نابکارترین مرد زمین" می شناختند. او می گوید: "من یک اهریمن انفرادی و عادی ای که تنها در اندیشه ی خود باشد نبودم. من می خواستم همیشه فرمانروای اهریمنان باشم.

[=Century Gothic]داکتر هولمز و اسلاپ اشاره می کنند که "هیچ مطالعه ی طولی ای که رابطه ی میان تجاوز جنسی، نقش جنسی یا گرایش جنسی کم اهمیت پنداشته نشده است. هویت عدم تشابه نقش جنسی و همجنس گرایی یا دوجنس گرایی ممکن است پیش از تجاوز جنسی در فرد رونما شده باشد."{37} این پزشکان همچنین نمایشنامه ای تفکربرانگیز درباره ی اینکه چگونه یک همجنس گرای بزرگسال ممکن است جنسیتش را مورد خطر قرار بدهد، در حالی که برای این آگاهی ای از این رویکردشان ندارند، پیشکش می دارند.{38}

[=Century Gothic]در سال 1997، پژوهشگر نامدار گوندلاچ مطالعه ای درباره ی آزار جنسی همجنس گرایان زن ارایه می کند و چنین می نویسد:

[=Century Gothic]گوندلاچ (در سال 1977) 225 زن همجنس گرا و 233 زن دیگرجنس گرا را مورد بررسی قرار داده است، و دریافته است که 30 درصد زنان دیگرجنس گرا و 21 درصد زنان همجنس گرا مورد در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند. 26 تن از سی تن، پیش از چهارده سالگی گرایش همجنس گرایانه ی بزرگسالانه داشته اند، در حالی که نه تن شان گرایش دیگرجنس گرایانه.{39}

[=Century Gothic]افزون بر این، فشرده ی مطالعه ی کوندلاچ ابراز می دارد:

[=Century Gothic]16 تن از 17 نفر، میان سن 4 تا شانزده سال، (چهار تن شان برای زمانی دراز) از سوی یکی از نزدیکان یا دوستان نزدیک خانواده مورد تجاوز قرار گرفته بودند، در بزرگسالی همجنس گرا شده اند. چنین رفتارها و رویکردهایی با واکنش پدر و مادر روبه رو شده است."{40}

[=Century Gothic]شکست آزمایش هایی که می خواستند همجنس گرایی را از پنجره ی جبرگرایی بررسی کنند

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]داکتر دیان هامر پژوهشگری است که همیشه اطلاعاتی را ارایه می دهد که تایید کننده ی جبرگرایی وراثتی[=Times New Roman][36] همجنس گرایی است. سازمان های خبری مانند رادیوی ملی و نیوزویک داستان های خبری فراوانی درباره ی کارهای او گرد أورده اند.{41} روزنامه ی علمی ساینس درباره ی یافته های وراثتی-رفتاری گوناگونی که به دست می آید در یکی از شماره های خود در سال 1994 گفته است:

[=Century Gothic]بارها دانشمندان ادعا کرده اند که ژن ها یا گستره های کروموزومی ویژه ای را که در پیوند با ویژگی های رفتاری به دست آورده اند، اما آنها تنها برای اینکه توجیهی از تکرارناپذیری فرضیه شان ارایه دهند چنین سخنانی را می گویند. داکتر یال گلنتر می گوید، "متاسفانه بسیاری از یافته ها در پیوند با ژن های ویژه برای پیچیده ساختن رفتارهایی که تکرارپذیر بوده اند، دشوار است. همه ی آنها با هیاهو وارد بازار شده اند؛ همه شان بدون دیدی گمان برانه در روزنامه ها چاپ شده اند؛ اکنون همه شان اعتبار خود را از دست داده اند."{42}

داکتر مارتین ای. سیلورمن درباره ی مطالعات داکتر دیان هامر می نگارد:

در شانزدهم جولای سال 1993، گزارشی در روزنامه ی ساینس (صفحات 291 و 321) به چاپ رسید که ژن شناس نامدار دیان هامر و گروه پژوهشی اش در نهاد ملی سرطان گزارشی را فراهم کرده اند که با بررسی ها بالای چهل جفت برادر که هر دویشان همجنس گرا بوده اند، آنها به این نتیجه رسیده اند که انگیزه ی اصلی برای گرایش آنها به همجنس خود از کروموزومی سرچشمه می گیرد که از مادرشان به ارث برده اند. این گواهی ای شد که بپندارند همجنس گرایی خاستگاه زیست شناسانه دارد. دو سال بعد، الیوت مارشال در همین روزنامه (سی ام جون 1995، صفحه 268) گزارش کرد که جرج ابرس و جرج رایس از دانشگاه وستر اونتاریو ناموفقانه کوشیده اند که یافته های را در بوته ی آزمایش قرار دهند و "هیچ اسنادی که نشان دهنده ی انتقال وراثتی از مادر به پسر باشد" وجود ندارد. همچنین او گزارش داد که دفتر همبستگی پژوهش وابسته به بخش تندرستی و خدمات انسانی در حال بررسی یافته های هامر می باشد.{43}

در ماه می 2000، انجمن روانپزشکان امریکا ابراز داشته بود که "هیچ مطالعه ی علمی آزمون شده ای که رابطه ی علی میان زیست شناسی و همجنس گرایی را به اثبات برساند وجود ندارد.{44}

اراده به عنوان انگیزه ای برای همجنس گرایی – همجنس گرایی به عنوان یک گزینش

درباره ی مسئله ی همجنس گرایی و گزینش، وجود کسانی که در گذشته همجنس گرا بودند و وجود فرهنگهای انسانی ای که اصلا همجنس گرایی در آنجا وجود ندارد، این دیدگاه را که افراد خود یا حداقل به دلخواه دست به گزینش همجنس گرایی می زنند، تقویت می بخشد. به گونه ی فشرده می توان گفت، گفتگوی داغی درباره ی ترک همجنس گرایی وجود دارد. افزون بر این، اینکه جمعیت همجنس گرایان به بیماریهای گوناگون بیشتر گرفتارند و نیز همجنس گرایان از نگاه مغزی از سطح بهداشت پایین تری برخوردارند، می تواند دال بر این باشد که کردارهای همجنس گرایانه گزینشی است. عامل دیگری که درستی این دیدگاه را افزایش می بخشد رشدروزافزون خشونت میان شرکای همجنس گراست. افزون بر این، بر بنیاد گفته های کارشناسان، مرگ و میر میان همجنس گرایان نسبتا متداول است و حتی گاهی نیز بسیار جانورخویانه صورت می گیرد. همچنین جمعیت همجنس گرا گرابش شدیدی به استفاده از مواد مخدر دارند.

بر بنیاد یک نظرسنجی توسط الیسون ریسرچ فونیکس، آریزونا، 82% از کشیشان پروتستان اهل امریکا بر سر این که "همجنس گرایی پدیده ای گزینشی است" توافق دارند.{45}

کلیسای کاتولیک رومان بیان می دارد که خواسته های همجنس گرایانه گزینشی است اما داشتن خواسته های همجنس گرایانه گزینشی نیست.{46}{47} هر چند بر بنیاد باورهای واتیکان هیچ فردی نباید خود را درگیر با کردارهای همجنس گرایانه بکند چرا که آنها ناپسند شمرده شده اند."48}

داکتر نادیا ال اوادی دیدگاه هواخواهان اسلام را این چنین بازتاب می دهد:

پژوهشهای بسیاری در طول سالها برای کشف خاستگاه های همجنس گرایی انجام پذیرفته است. اما این دیدگاه را که همجنس گرایی گزینشی است کاملا رد شده است.{49}

[=Century Gothic]کسانی که روزگاری همجنس گرا بودند[=Times New Roman][37]

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]پُل قدیس در حال دفاع از موعظه اش (جیووانی ریکو)

[=Century Gothic]در پاسخ به این پرسش که آیا هجنس گرایی پدیده ای همیشگی است یا نه، یکی از داشته های تاریخی درباره ی کسانی که روزگاری همجنس گرا بودند، نامه ی پل قدیس به کلیسای قرنتی مسیحیت می باشد.

[=Century Gothic]پل قدیس می گفت همجنس گرایی یک گناه است:

[=Century Gothic]فریب نخورید: نه درگیر ناهنجاری جنسی، نه کافر، نه زناکار، نه مردانی روسپی، نه تجاوزگر جنسی، نه دزد، نه آزمند، نه مست، نه کشتارجو و نه کلاه بردار وارث پادشاهی خدا خواهد بود. و شماری از شما چنین دست به چنین کارهای ناپسندی زده است. اما شما را غسل دادیم، تقدیس بخشیدیم، و به نام عیسی، مسیح و روح القدس بر شما مهر تصدیق زدیم. – قرنتی 6:9-11

[=Century Gothic]امروزه گزارشهایی به دست ما می رسد که همجنس گرایان به خاطر ایمان مسیحی شان رو به دیگر جنس گرایی می آورند.{50}{51}{52}{53}{54}{55}{56}{57}{58}{59}

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]همجنس گرای سابق و رهبر دفاع از حقوق همجنس گرایان، میشل گلاتسه در حال گفتگو با مادر ماتیو سپارد.

[=Century Gothic]

[=Century Gothic]"ادبیات جنس شناسی نمونه های تغییر فراوانی را از همجنس گرایی به دیگرجنس گرایی گزارش می دهد. این مطاعلات به اندازه ی گسترده ای بوده است که باخترزمین (یک مرد همجنس گرا) در سال 1977 بخش کاملی از کتابش را درباره ی آزمایش دوباره ی همجنس گرایی برای بازنگری و نظرخواهی اختصاص داده است. هر چند شماری از همجنس گرایان ستیزه گر چنین ادعاهایی را غیرمحتمل و سلیقه ای می دانند، دلایل موثقی که گویای منحصر و درازمدت بودن روند دیگرگونی همجنس گرایی به دیگرجنس گرایی به چاپ رسیده است."

[=Century Gothic]غرب نام مردی را که هشت سال همجنس گرا بوده و سپس به دیگر جنس گرا دیگرگون شده است سخن می گوید...

[=Century Gothic]نویسنده ی نامدار دیگر، هاترر، که به دیگرگونی جهت یابی جنسی باور دارد گفته است، "از زبان صدها... مرد همجنس گرا شنیده ام به خواسته ی خود دیگرجنس گرا شده اند"{64}

مفسر کهن انجیل، ماتیو هنری درباره ی بخشش و تقدیس مسیح برای کسانی که از گناهان نامبرده شده در نامه ی پل دقیس{همجنس گرایی} به قرنتیان (که دامن شان به گناه همجنس گرایی آلوده بود) می گوید:

بخشایش چه دیگرگونی باشکوهی می آفریند! دامن آلوده ی مردان مقدس و فرزندان خدا را از گناه می زداید. شماری تان این چنین هستید، اما پیش از نبودید. شما به نام مسیح و روح خداوندمان پاکیزه شده اید، مقدس گشته اید و تصدیق شده اید. به یاد داشته باشید، مردانی که نابکاری مردان پیش از دیگرگونی شان نمی تواند پرده ای باشد در راه نوزایش و آشتی شان با خدا باشد. خون مسیح، و شستشو برای پاکسازی روان، می تواند همه ی گناه ها و ناپاکی ها را بزداید. دیگرگونی لفظی ای در نظم طبیعی وجود دارد: شما پاکیزه و تصدیق شده اید. پاکیزگی پیش از تصدیق نامبرده شده است: و اما نام مسیح، که شما را تصدیق گردانیده است، در برابر روح خداوند گماشته می شود، کسی که مهر تصدیق بر ما زده است. ما پاکیزگی مان را بدهکار مسیح هستیم؛ تطهیر ما توسط روح مقدس: اما هر دو یکی هستند.{65}

قانون نادرست جرم منفور از کسانی که روزگاری همجنس گرا بوده اند

فعالان حقوق همجنس گرایان و آزادی خواهان به دلیل رویدادها و فعالیت هایی که رخ داده است خشمگین شده اند.{66}{67} افزون بر این، مرکز اصلاحات امریکا چگونگی پیاده شدن قانون جرم منفور بر همجنس گرایان گفته اند:

در مادیسون، ویسکونسین، مردی که زندگی همجنس گرایانه را کنار گذاشته بود گفتگوی داغی را با یک همجنس گرا درباره ی همجنس گرایی در یک ایستگاه گاز آغاز می کند. مردی که دیگر همجنس گرا نبود، دیوید اوت، در طول رویداد فرزندش را در آغوش گرفته بود، و هیچ کدام با یکدیگر برخورد نداشتند. این فعال حقوق همجنس گرایان گفت اوت از سوی پولیس احساس تهدید کرده بود، و دادستان های محلی را محکوم به جرم منفور نمود.

اصطلاح "جرم منفور" از باور اوت از اینکه همجنس گرایی از نگاه اخلاقی نادرست است، سرچشمه می گیرد، جرمی که از یک هزار دالر تا ده هزار دالر جریمه دارد و سه ماه زندان دارد. اوت با ترس از زندانی شدن درازمدت، پنجاه ساعت خدمات اجتماعی رایگان و حضور اجباری در نشست هایی درباره ی "تسامح" توسط زنان همجنس گرا در دانشگاه ویسکونسین مادیسون دریافت نمود. یکی از گفتگوهای محوری این بود که رفتار همجنس گرایانه، غیراخلاقی نیست.

شهریه ی روند کامل این برنامه 7000 دالر بها دارد.

[=Century Gothic]بلاگ های ضد همجنس گرایی

[=Century Gothic]دو بلاگ نامدار ضد همجنس گرایی، امریکاییان در جستجوی حقیقت و جنبش همجنس گرایان مسیحی می باشد. رهبر بلاگ امریکاییان در جستجوی حقیقت پیتر لاباربرا و سرپرست بلاگ جنبش همجنس گرایان مسیحی پاتسور دی ال فوستر می باشد.

[=Century Gothic]آماری که در سال 2006 گرفته شده است نشان می دهد مردان همجنس گرا می خواهند دیگرجنس گرا شوند آن هم به انگیزه ی احساس رنجش روانی یا انگیزه های روحی

[=Century Gothic]آماری که در سال 2006 انجام پذیرفته گویای آن است که مردان همجنس گرا می خواهند به انگیزه ی رنجش روانی یا انگیزه های روحی به جای اینکه فشارهای بیرونی بر آنها تحمیل شود، دیگرجنس گرا شوند.

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]داکتر آلکس دی مونتووا می نویسد:" یک مسیحی باید با یک همجنس گرا رفتاری دوستانه و مهربانانه و از روی خرد داشته باشد چرا که این گونه رفتار پاسخی است به شکوه خداوند."{69}

[=Century Gothic]همجنس گرایی و کتاب مقدس

[=Century Gothic]شرح و تفسیر کتاب مقدس نشان می دهد که کتاب مقدس سخت همجنس گرایی را محکوم می کند.{70}{71}{72} افزون بر آن، پشتیبان حقوق همجنس گرایان جی پی هولدینگ گفتگوهایی را که در می گویند از همجنس گرایی در کتاب مقدس پشتیبانی نشده است رد می کند.{74}{75}{76}{77}{78} پاستور، استادیار دانشگاه پاستورال در آموزشگاه دانشهای دینی ماستر سمیناری درباره ی داکتر آلکس دی مونتووا می گوید: :" یک مسیحی باید با یک همجنس گرا رفتاری دوستانه و مهربانانه و از روی خرد داشته باشد چرا که این گونه رفتار پاسخی است به شکوه خداوند."{79}

[=Century Gothic]شهر باستانی لوط، همجنس گرایی، و باستان شناسی

[=Century Gothic]در کتاب مقدس همجنس گرایی را در کنار شهر لوط یادآور شده است. (بخش پیدایش 19:409)و هر چند کتاب مقدس گناهان دیگری را نیز در پیوند با شهر لوط نام می برد. مفسران کتاب مقدس ادعاهایی را که می گویند نخستین انگیزه ی همجنس گرایی در شهر لوط عدم مهمان نوازی بوده است رد می کنند.{80}{81}

[=Century Gothic]در کتاب مقدس درباره ی شهر لوط آمده است:

[=Century Gothic]...خداوند بر شهر لوط و گوموراه بارانی از سنگ های آتشین را از بهشت فرود آورد، و او همه ی شهرها را در هم کوبید، و نیز همه ی دره را، و در کنارش باشندگان شهرها و نیز هر آنچه در آن سرزمین ها می رویید. پیدایش بخش 19: آیه ی 24 و 25

[=Century Gothic]پژوهش باستان شناسانه ی بریانت وود درباره ی شهر لوط

[=Century Gothic]


[=Century Gothic] ویرانی شهر لوط توسط خدا

[=Century Gothic]درباره ی کارکرد باستان شناسانه ی داکتر بریانت وود در مورد شهر لوط آمده است:

[=Century Gothic]آشکار است که آتشی سهمگین همه ی شهر را نابود ساخت. این شهر زیر خاکستری به ضخامت چند پا مدفون گشت. گورستانی یک کیلومتری بیرون از شهر وجود دارد دربردارنده ی بام ها، پاسگاه ها، و خشت های سرخ شده می باشد.

[=Century Gothic]داکتر بریانت وود، درباره ی این خانه های گورستانی، می گوید، آتش از بام این ساختمان ها آغاز شد. احتمالا بام بر سر اهالی خانه فرود آمده و سپس همه ی ساختمان را دربرگرفته است. آنها همه ی خانه هایی را که کاوش کرده بودند، به این سان یافتند. این ویرانی سهمگین آتشین با چیزهایی که درباره ی ویرانی شهر توسط آتش فرود آمده از بهشت گفته شده است، همخوانی دارد. وود می گوید، "شواهد نشان می دهد که مکانی به نام باب اد-درا همان شهر لوط در کتاب مقدس می باشد.{82}

[=Century Gothic]داکتر وود شواهد دیگری را نیز درباره ی شهر لوط پیشکش می دارد.{83}{84}

[=Century Gothic]همجنس گرایی و ناهنجاری جنسی[=Times New Roman][38]

[=Century Gothic]بر بنیاد مقاله ای نوشته شده توسط مایلک فوست درباره ی همجنس گرایی و ناهنجاری جنسی:

[=Century Gothic]پژوهش تازه ی گروهی از پژوهش گران دانشگاه شیکاگو ناهنجاری و رفتار ناخوشایندی میان جمعیت همجنس گرایان مرد شهرها وجود دارد. به گفته ی همین پژوهش گران، 42.9 درصد مردان همجنس گرا در شیکاگو شورلند 60 انباز جنسی دارند، در حالی که 18.4 درصد میان 31 تا 60 انباز دارند. رو هم رفته، 61.3 درصد بیش از 30 انباز، 87.8 درصد بیش از 15 انباز دارند.

[=Century Gothic]پژوهشگران می گویند، در نتیجه، 55.1 درصد همجنس گرایان مرد در شورلند – معروف به "کانون همجنس گرایان مرد"- حداقل گرفتار به یک بیماری هستند.

[=Century Gothic]این پژوهش سه ساله بر رفتارهای جنسی شهروندان شیکاگو در کتاب "سازمان امور جنسی شهر"(چاپخانه ی دانشگاه شیکاگو) محصول بهار 2004.{85}

[=Century Gothic]در سپتامبر 2006، چاپخانه ی آگاپ، گزارش پایین را درباره ی همجنس گرایی و ناهنجاری جنسی می نگارد:

[=Century Gothic]بر بنیاد آماری که از سوی مجله همجنس گرایان آدووکات انجام گرفته، ناهنجاری جنسی میان همجنس گرایان یک واقعیت است. آمار نشان می دهد که 20 درصد همجنس گرایان 51 تا 300 انباز جنسی، و 8 درصدشان بیش از 300 انباز جنسی در همه ی طول زندگی شان داشته اند.

[=Century Gothic]کنش های همجنس گرایانه ی ناسالم نیز نگرانی پیشه وزران بهداشت را نگران کرده است. بر بنیاد آماری که از سوی پروژه ی بهداشت همجنس گرایان مرد انجام گرفته بیش از نیمی از همجنس گرایان گفتند که کنش های جنسی ناسالم داشته اند...

[=Century Gothic]این حقیقت که به نظر می رسد همجنس گرایان زندگی شان را کاملا به کنش های جنسی اختصاص می دهند، نگرانی رهبران احزاب را برنیانگیخته است. بر بنیاد سرمقاله ای از همین آمار در 15 آگوست ، مجله ی آدووکات:

[=Century Gothic]"{همجنس گرایان} رهبران بزرگ انقلاب جنسی ای که در دهه ی 1960 آغاز شده بود هستند، و ما کوشش هایی را که محافظه کاران در شناخت از اینکه ما کسیتیم نادیده انگاشته ایم.{86}

در نوامبر سال 2007 سازمان خبری وان نیوز نَو درباره ی پیتر لاباربرا از سازمان امریکاییان در جستجوی حقیقت که درباره ی فراگیری بیماری ایدز از راه ناهنجاری مردان همجنس گرا و نشستی که درباره ی ایدز از سوی پاستور ریک وارن و سناتور هیلاری کلینتون انجام گرفت گزارش داد:

فعال خانواده ها، پیتر لاباربرا می گوید می خواهد در راستای نبرد در با فراگیری بیماری ایدز با پاستور وارن همکاری کند اما نمی داند یک سیاستمداری که سرسختانه از حقوق همجنس گرایان دفاع می کند چه راهکارهایی پیشنهاد خواهد نمود. لاباربرا می نویسد،"او می گوید که وی نیز با کسانی که با دیگر برآمدها مخالف اند ایستادگی می کند، به گمان من پرسش این است که: آیا او با برخورد هیلاری کلینتون درباره ی مسئله ی همجنس گرایی و حتی بحران بیماری ایدز مخالف است؟"

هر چند او می پذیرد که با دفاعیه های یک مدافع حقوق همجنس گرایان همچون هیلاری کلینتون چه راهکارهایی را برای نبرد با بیماری ایدز به کلیساها پیشنهاد می کند شک دارد، این فعال از وارن و کلینتون می خواهد که برای گذر از مشکل ناهنجاری همجنس گرایی، که گاه به گاه منجره به بیماری ایدز و دیگر بیماری ها که از راه کنش های جنسی منتقل می شوند، راهکار درستی را روی دست بگیرند.

لاباربرا می نویسد: مکان های ویژه ای برای کنش های جنسی همجنس گرایان در خانه های همه ی شهرهای این کشور وجود دارد، این مکان ها جایی برای مردانی است که می خواهند کنش های جنسی را با همجنس خود انجام دهند. اینها ویروس اچ آی وی را به زنان بی گناه منتقل می کنند، چرا که شماری از این مردان خود را همجنس باز نمی دانند و حتی همسر نیز دارند. پس حالا باید با آن زمینه ی بحران بیماری ایدز چه کنیم؟"{87}

در نوامبر سال 2007 سازمان نامبرده گزارشی را درباره ی پیتر لاباربرا از سازمان امریکاییان در جستجوی حقیقت به نشر می رساند که در آن مطالعه ی دیگری را نشان می دهد در آن 2583 همجنس گرای مرد مسن تر در روزنامه ی پژوهش های جنسی در سال 1997 به چاپ رسیده است.{88} این مطالعه نشان می دهد که 2.7 درصد این مردان ادعا کرده اند که تنها یک انباز جنسی داشته اند.{89}دیوید پی. مک ویرتر، و اندرو ام. ماتیسون، ام. اس. دبلیو.، در پژوهش شان به نام زوج های مرد: چگونه روابط شان را بهبود می بخشند در سال 1984 می نویسند: مردانی که بیش از 5 سال روابط همجنس گرایانه ای با دیگر مردان داشته اند برای خود شرایط ویژه ای را در ارتباط جنسی شان در سطح جامعه ایجاد کرده اند.{90}

ناهنجاری مردان همجنس گرا در امریکا در دهه ی 1970

داکتر هویت درباره ی ناهنجاری جنسی مردان همجنس گرا در ایالات متحد در دهه ی 1970 در روزنامه ی پژوهش بر سکس می نگارد:

آزادی همجنس گرایان مرد در دهه ی 1970 با انفجاری از همجنس گرایی نزد مردان، به ویژه در شهرهای انعطاف پذیر مانند نیویورک و سانفرانسیسکو، یعنی شهرهای مرکزی همجنس گرایان، همراه بود. مدیر بخش بهداشت شهر نیویورک این وضعیت را چنین توضیح می دهد: "بر بنیاد گفته های خود همجنس گرایان مرد، آنها سالانه شریکان جنسی بسیاری دارند، گاهی شمارشان به صدها و حتی هزارها تن می رسد. گرایش های تند و شدید جنسی در میان مردان همجنس گرا و دو جنس گرا بسیار مشهود است. حمام ها، اتاق های پشت میخانه ها و باشگاه ها، و دیگر جایها که در معرض دید همگان است همچون کتاب فروشی ها و فیلم های سینمایی دیده می شود. چنین کنش هایی در حقیقت، فراوان دیده می شود و همراه با بیماریهای واگیردار جنسی می باشد و صحنه را برای شیوع بیماری ایدز که در اواخر دهه ی 1970 رایج شد، باز کرد. شمار کنش جنسی مقعدی و دهانی در مردان ...{91}

[=Comic Sans MS]همسران همجنس گرا و خشونت خانوادگی آنها

[=Comic Sans MS]


[=Comic Sans MS]یک مطالعه تازه از سوی دولت کانادا نشان می دهد: "خشونت میان همسران همجنس گرا دوبرابر دیگرجنس گرایان می باشد."

[=Comic Sans MS]مطالعات نشان می دهد که همسران همجنس گرا به گونه ی چشمگیری رفتارهای خشونت بار فراوانی از خود بروز می دهند. برای نمونه، یک مطالعه ی تازه از سوی دولت کانادا نشان می دهد: "خشونت میان همسران همجنس گرا دوبرابر دیگرجنس گرایان می باشد."{92} بر بنیاد مطالعات دانشگاه امریکایی پزشک کودکان، "خشونت میان همجنس گرایان دو تا سه برابر بیشتر از دیگرجنس گرایان است.{93} افزون بر این، همین دانشگاه می گوید، "گرایش به ازدواج با همجنس بیشتر از ازدواج با جنس دیگر می باشد، در حالی که این گونه ازدواج ها دو تا سه سال به درازا می کشند."{94}

[=Comic Sans MS]روزنامه ی بیمارستان های پرستاری شمال امریکا درباره ی همجنس گرایی و خشونت خانوادگی آنها گزارش می دهد:

[=Comic Sans MS]سوءرفتار خانوادگی در میان جامعه ی همجنس گرایان مرد ...

[=Comic Sans MS]خشونت مرد بر مرد و همجنس گرایانه میان همسران همچنس گرایی که هر دو اچ آی وی مثبت داشته اند، نیز گزارش شده است. سوءرفتار پنهانی شریک جنسی و خشونت همچون تحقیر، تهدید به افشای وضعیت بیماری ایدز آنها، خودداری از درمان اچ آی وی، و آسیب رساندن به اعضای خانواده یا جانوران خانگی می باشد.{95}

[=Comic Sans MS]در سال 2000، روزنامه ی پشتیبان حقوق همجنس گرایان، نیویورک تایمز، در مقاله ای به نام خاموشی دربرابر سوءرفتار روابط همجنس گرایان مرد پایان می یابد، نشان می دهد گزارش هایی درباره ی سوءرفتار خانوادگی میان همسران همجنس گرا به چاپ و نشر خواهد رسید.{96} این روزنامه می نگارد:

[=Comic Sans MS]اما مسیله ی سوء رفتار میان همجنس گرایان مرد تا این اواخر پوشیده مانده بود....

داو شانون، هماهنگ کننده ی برنامه ی بهبود خشونت در انجمن بهداشت فِنوِی که بیمارستانی درمان گر همجنس گرایان در شهر بوستون می باشد گفت، سالها همجنس گرایان مرد کوشش بر سرپوشیده نگه داشتن این مشکل کرده اند.

آقای قانون می گوید: مردم احساس می کنند، چرا باید در هوایی گندیده نفس بکشند؟ مردم قبلا احساس منفی ای درباره ی ما داشتند، واپسیک کاری که ما باید بکنیم این است که برداشت های مردم نسبت به خود را دیگرگون بسازیم.{97}

روزنامه ی نهاد پژوهشهای خانواده از معلومات گرفته شده از وزارت دادستانی(عدلیه) بخش آمارگیری و مرکز کنترول بیماری ها به این نتیجه می رسد که "مردان متاهلی که از همسرانشان جدا نشده اند بیست و پنج بار متر با برخوردهای خشونت آمیز خانوادگی در مقایسه با مردان همجنس گرایی بالفعل روبه رو می شوند." اگر مردان متاهل و مردانی را که از همسرانشان جدا شده اند در این جمع بیافزاییم، باز هم به این نتیجه می رسیم که مردان همجنس گرا هژده بار بیشتر رفتارهای خشونت بار خانوادگی از خود نشان داده اند. {98} بر بنیاد گزارشی که از سوی روزنامه ی خشونت های خانوادگی درباره ی همجنس گرایی و خشونت های خانوادگی به چاپ رسیده است، "83 درصد از شرکت کنندگان مورد سوءرفتار عاطفی قرار گرفته اند." ریاست امور رسیدگی بر سوءرفتارهای خانوادگی می گوید، "11 درصد زنان و 23 مردان همجنس گرا در روابط جنسی شان مورد تجاوز قرار گرفته اند، از نگاه جسمانی آسیب دیده اند، و یا مورد ترس و تهدید شریک جنسی شان واقع شده اند."{100}

بر بنیاد مطالعه ای که خشونت میان زنان همجنس گرا و دیگرجنس گرا را نشان می دهد، آمار خشونت میان زنان همجنس گرا به مراتب بیشتر از زنان دیگرجنس گراست.

[=Century Gothic]همجنس گرایی و آدم کشی

[=Century Gothic]تداول آدمکشی میان همجنس گرایان

[=Century Gothic]رونو جی. گبرت. ام. اس.، ام.پی.سی. که فرمانده ی اسبق بخش آدمکشی دایره ی پولیس شهر نیویورک در سال 1995 درباره ی همجنس گرایی و آدمکشی ابراز می دارد که آدمکشی میان همجنس گرایان نسبتا متداول است و این آدمکشی ها غالبا بالای مردانی است که از سوی شریک جنسی مردشان انجام پذیرفته، و نیز موارد همسانی بالای زنان همجنس گرا از سوی انباز جنسی شان رخ داده است.{101} در سال 2005، داکتر هارنام سینگ، داکتر لوو شرما و داکتر داتاروال در روزنامه ی فرهنگستان پزشکان عدلی هند درباره ی همجنس گرایی و آدمکشی گزارش داده اند که کشتار میان همجنس گرایان بسیار دیده شده که در آن هر دو انباز جنسی یا قربانی یا آدمکش بوده اند.{102}

[=Century Gothic]آدمکشی میان همجنس گرایان و درنده خویی آن

[=Century Gothic]روزنامه ی پزشکی عدلی مقالاتی درباره ی کشتار میان همجنس گرایان و زیاده روی در آن به چاپ رسانده است

[=Century Gothic]


[=Century Gothic]آسیب شناس برجسته، داکتر ویلیام اِکِرت درباره ی آدمکشی میان همجنس گرایان می نگارد، "به گونه ی برابری شمار بسیاری از آدمکشی ها، بخش بزرگی شان احتمالا در پیوند با روابط زودگذر، ما را به این پیامد می رساند که آنها فرآورده های سوءظن، حسادت و کشتار می باشد. هنگامی که کشتاری روی می دهد بدون استثنا با زیاده روی همراه می باشد... زیاده روی در روند کشتن یک انباز جنسی میان همجنس گرایان غالبا گونه ای از جرم سادیستیک است."

[=Century Gothic]شماری فراوانی از مقالات درباره ی آدمکشی میان همجنس گرایان و زیاده روی در آن در روزنامه ها به چاپ رسیده است.{103}{104}{105}{106} {107} در سال 1996، روزنامه ی پزشک عدلی بهب نام روزنامه ی پزشک عدلی و آسیب شناسی امریکا مقاله ای را به نام آدمکشی در میان قربانیان همجنس گرا: پژوهشی بر 67 مورد از سوی برووارد کانتی، فلوریدا، اداره ی آزمایش کننده ی بهداشت (1982-1992)، با تاکید ویژه بر زیاده روی در روند کشتار به چاپ رسید. به گونه ی چکیده این مقاله می گوید:

[=Comic Sans MS]آسیب شناسان عدلی همیشه می گویند که آدمکشی میان همجنس گرایان به مراتب خشونت بارتر از قربانیان دیگرجنس گرا می باشد. زیاده روی یا زخمی کردن قربانی بیش از اندازه ای که نیاز به مرگ فرد باشد مشخصه ی ویژه ی این گونه مرگها به شمارمی رود. ما شمار و گستره ی زخمیان همجنس گرا و دیگر جنس گرا را به دست آورد یم تا بدانیم کدام یک از این دو گونه رفتاری خشونت بارتر داشته اند... هنگامی که فردی شمار این زخمی ها (زخم شدید، کوچک یا بسیار شدید) و موراد یا اندازه ی زخمها در بدن را می بیند، درمی یابد کشتار میان همجنس گرایان بیشتر از آدمکشی میان دیگرجنس گرایان هست.{108}

[=Comic Sans MS]گفته های داکتر ویلیام اکرت درباره ی آدمکشی و زیاده روی در میان همجنس گرایان

[=Comic Sans MS]بر بنیاد نوشته های نیویورک تایمز، داکتر ویلیام اکرت پزشکی نامدار در زمینه ی آسیب شناسی است و قضایای منتهی به ترور سناتور رابرت اف کندی و چارلز مانسون را دنبال می کرده است.{109} داکتر اکرت بنیانگذار روزنامه ی پزشک عدلی و آسیب شناسی امریکا می باشد.{110}{111} بر بنیاد نوشته ی مجله ی تایم، داکتر اکرت پیشتاز در زمینه ی تلاش مشترک میان برپایی قانون و گروه های پزشک عدلی بوده است.{112}

[=Comic Sans MS]داکتر اکرت درباره ی آدمکشی میان همجنس گرایان می نگارد:

[=Comic Sans MS]به گونه ی برابری شمار بسیاری از آدمکشی ها، بخش بزرگی شان احتمالا در پیوند با روابط زودگذر، ما را به این پیامد می رساند که آنها فرآورده های سوءظن، حسادت و کشتار می باشد. هنگامی که کشتاری روی می دهد بدون استثنا با زیاده روی همراه می باشد... زیاده روی در روند کشتن یک انباز جنسی میان همجنس گرایان غالبا گونه ای از جرم سادیستیک است. در این گونه موارد زخم های حاصل از کارد و دیگر گونه های زخم تداول داشته است...{113}

[=Comic Sans MS]


[=Comic Sans MS]آسیب شناسان برجسته برنارد نایت و پکا ساکو گفته اند که شماری از آدمکشی هایی را که آسیب شناسان به چشم سر دیده اند به مردان همجنس گرا باز می گردد.

سرچشمه های دیگر دباره ی کشتار میان همجنس گرایان و زیاده روی در روند آن

برنارد نایت تا هنگام بازنشستگی اش در سال 1996 استاد در رشته ی آسیب شناسی عدلی در دانشگاه والز بوده است.{114} در سال 1993 به خاطر خدماتش در زمینه ی پزشک عدلی به او لقب فرمانده ی امپراتوری نگلستان(سی بی ای) دادند.{115}{116} داکتر برنارد نایت در موارد کشتارهای وحشتناکی چون فرد وست و روزماری وست، روبرتو کالوی (بانکدار واتیکان)، کودک کش نامدار ماری بِل، و قضیه ی تراسکات در کانادا درگیر بوده است.{117} داکتر پکا ساکو استاد و سرپرست بخش پزشک عدلی در دانشگاه تورکین فنلاند است.{118} او ویراستار روزنامه ی پزشکی عدلی بین المللی می باشد.{119} داکتر نایت و ساکو به گونه ی مشترک دست نامه ای را به نام آسیب شناسی عدلی نایت در سال 2004 به چاپ رساندند که در آن امده بود:

دلیل ویژه ی خشونت و تجاوز میان دیگرجنس گرایان تقریبا همیشه گونه ای آسیب عمومی همچون خفه کردن یا آسیب به سر بوده است. هر چند شاید کنش همسان همجنس گرایانه ی آن برابر با آن باشد؛ در حقیقت شماری از خشونت بارترین کشتارهایی را که آسیب شناسان دیده اند از سوی به مردان همجنس گرا باز می گردد.{120}

مقاله ی چاپ شده در روزنامه ی فرهنگستان پزشکی عدلی درباره ی کشتار میان همجنس گرایان می نگارد: "این درگیریهای عاشقان" میان همجنس گرایان مرد به خاطر هر دو سمت آغشته به درگیری عاطفی که به عنوان تجاوزگران جنسی به شمار می آیند، نمایانگر افزایش چشمگیر خشونت می باشد.{121}

دانش نامه ی قاتلان زنجیره ای نوشته شده توسط میشاییل نیویون درباره ی مسیله ی همجنس گرایی و کشتار میان آنها گزارش می دهد:

همجنس گرایان آدمکش آشکارا هیچ استثنا و انحصاری در خشونت قایل نیستند، بلکه جنایات آنها غالبا به شیوه های تندروانه ی زیاده روی یا قطع اندام انجام می گیرد... به نظر عادلانه می رسد اگر بگوییم که هر گاه همجنس گرایان مرد در دام خشونت یا تعصب می افتند، بیشتر توسط همجنس گرایی دیگر کشته می شوند تا به خاطر جرم انزجار.{122}

در دست نامه ای که نایت و ساکو نوشته ند آمده است که: "افزون بر این، به خاطر دردمند و ناتوان سازی مردی دیگرجنس گرا از سوی یک همجنس گرا ستیزه هایی را به بار می آورد."{123}
موضوع قفل شده است