جمع بندی تناقض «الله اکبر» با «لااله الا الله»

تب‌های اولیه

71 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تناقض «الله اکبر» با «لااله الا الله»

با سلام
جمله الله اکبر که هیچ جایی در قرآن تایید نشده است این مفهوم را میرساند که الله از سایر خدایان (اله) بزرگتر است که در تناقض با جمله لا اله الا الله میباشد. لا اله الا الله مورد تایید قرآن میباشد.
حال چرا این جمله ی مشکوک (الله اکبر) شعار مسلمین جهان شده است؟

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

با سلام و درود

از نظر علم منطق، برای تحقق تناقض، هشت شرط لازم است. ای کاش از نظر منطقی، این تناقض را تبیین می کردید، زیرا ادعای تناقض بین دو جمله «الله اکبر» و بین جمله «لا اله الا الله» ادعایی غیر علمی و نادرست است.

از طرفی جمله «الله اکبر»، ریشه قرآنی دارد:

«وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبيراً»
و بگو: «ستايش براى خداوندى است كه نه فرزندى براى خود انتخاب كرده، و نه شريكى در حكومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامى و) سرپرستى براى اوست!» و او را بسيار بزرگ بشمار.(اسراء: 17/ 111)

«وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبيرُ»؛ و خداوند بلندمقام و بزرگ است‏.(حج: 22/ 62)

«إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً»؛ (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرت هاست).(نساء: 4/ 34)

«عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبيرُ الْمُتَعال‏»؛ او از غيب و شهود آگاه، و بزرگ و متعالى است‏.(رعد: 13/ 9)

نکته: «کبیر» بر وزن فعیل، صفت مشبه است و بر کثرت، شدت و زیادی دلالت دارد.

مطلب دیگر: (خداوند بزرگتر از آن است که مورد وصف قرار بگیرد)
«الله» اسمی است مختص خداوند متعال.
«اکبر» بودن خداوند نه به این معنا است که سایر خدایان بزرگ هستند ولی خداوند بزرگتر است؛ بلکه معنای اکبر بودن خداوند به این معنا است که خداوند بزرگتر است از این که مورد وصف قرار بگیرد.

به بیان دیگر؛ عقل و فهم بشر، در حد و اندازه ای نیست که بتواند به حقیقت خداوند متعال پی ببرد و آن را درک کند؛ لذا عقل بشر اصلا قادر نیست خداوند متعال را در حد او توصیف نماید؛ از اینرو خداوند بزرگتر از آن است که توسط انسان ها مورد توصیف و تبیین قرار بگیرد.

در روایات معصومین (علیهم السلام) بدین مطلب تصریح شده است: «اللَّهُ‏ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَف‏» (الكافي (ط - الإسلامية)، ج ‏1، ص 117، ح 8)

مطلب سوم:
با مراجعه به کلام معصومین (علیهم السلام) به عنوان مفسران حقیقی قرآن، آشکار و واضح می شود که جمله «الله اکبر» شعار اسلام است و دارای معنایی بسیار والا و عمیق است.

قرآن پژوه;817285 نوشت:
جمله الله اکبر که هیچ جایی در قرآن تایید نشده است این مفهوم را میرساند که الله از سایر خدایان (اله) بزرگتر است
سلام و عرض ادب دوست عزيز
لطفاً بفرمائيد
"ساير خدايان" را از كجاي جملهء "الله اكبر" آورديد

الله اكبر = خدا بزرگتر است

اما نگفته از چه چيزي يا چه كسي بزرگتر است. حتي نگفته

"هذا الله اكبر" كه بگوئيم"اين خدا" يعني در قياس با "ساير خدايان" ، بلكه بطور مطلق گفته خدا
چطور ميفرمائيد مفهوم
"ساير خدايان" را ميرساند

اتفاقاً وقتي نگفته از چه چيزي برتر است ، سريعترين مفهومي كه به ذهن ميايد اين است كه خداوند

"از همه چيز" برتر است

با سلام به دوست عزیز
خود واقف هستید که وقتی میگوییم سیب سرخ تر , یعنی سیبی که بین سیب های دیگر سرختر میباشد. که بسیار واضح است.

با سلام و عرض ادب

میقات;817604 نوشت:
از طرفی جمله «الله اکبر»، ریشه قرآنی دارد:

«وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبيراً»
و بگو: «ستايش براى خداوندى است كه نه فرزندى براى خود انتخاب كرده، و نه شريكى در حكومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامى و) سرپرستى براى اوست!» و او را بسيار بزرگ بشمار.(اسراء: 17/ 111)

«وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبيرُ»؛ و خداوند بلندمقام و بزرگ است‏.(حج: 22/ 62)

«إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً»؛ (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرت هاست).(نساء: 4/ 34)

«عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبيرُ الْمُتَعال‏»؛ او از غيب و شهود آگاه، و بزرگ و متعالى است‏.(رعد: 13/ 9)

شما استاد گرامی کجا در آیات قرآن جمله ی الله اکبر را مشاهده فرمودید؟
خداوند خود صفت اکبر را نیاورده است. و از جملات مانند علی الکبیر استفاده نموده است. و اتفاقآ تاکید نموده است که خداوند در متعال بودن بزرگ است .
اگر خداوند را بخواهیم با هر چیز دیگری در یک کفه ی مقایسه قرار دهیم شاید ظلم باشد.
جنابعالی با توضیحات خود عملا قبول کردید که معنی الله اکبر در ظاهر جمله دارای معنای خوبی نمیباشد و باید یک معنای ذهنی دیگری از آن برای خود تصور کنیم.

قرآن پژوه;817756 نوشت:
با سلام به دوست عزیز
خود واقف هستید که وقتی میگوییم
سیب سرخ تر , یعنی سیبی که بین سیب های دیگر سرختر میباشد. که بسیار واضح است
خیر برادر گرامی

جمله این نیست:

خدای بزرگتر
که بخواهید با این جمله مقایسه اش کنید:
سیب سرخ تر

بلکه جمله این است:

خدا بزرگتر است
که مثالش این میشود:
سیب سرخ تر است

و وقتی شما بگوئید

"سیب سرخ تر است" یعنی دارید مطلقاً "سیب" را میگوئید ، در نتیجه شنونده از شما خواهد پرسید: "سیب از چه چیزی سرخ تر است؟"
نه اینکه بپرسد:
" سیب از کدام سیب ها سرخ تر است؟!"

برای آنکه صحبتم بهتر مشخص شود ، من یک جمله میگویم لطفاً بفرمائید جملهء من چه پرسشی در ذهن شما ایجاد میکند (الف یا ب):

موز پر ویتامین تر است:
الف - از کدام موزها؟
ب - از کدام میوه ها؟

قرآن پژوه;817758 نوشت:
اگر خداوند را بخواهیم با هر چیز دیگری در یک کفه ی مقایسه قرار دهیم شاید ظلم باشد


فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ

مؤمنون ، 14


پس بفرمائید آیا در ین آیه خداوند در حق خودش ظلم کرده؟

Reza-D;817702 نوشت:
سلام و عرض ادب دوست عزيز
لطفاً بفرمائيد "ساير خدايان" را از كجاي جملهء "الله اكبر" آورديد

الله اكبر = خدا بزرگتر است

اما نگفته از چه چيزي يا چه كسي بزرگتر است. حتي نگفته "هذا الله اكبر" كه بگوئيم"اين خدا" يعني در قياس با "ساير خدايان" ، بلكه بطور مطلق گفته خدا
چطور ميفرمائيد مفهوم "ساير خدايان" را ميرساند

اتفاقاً وقتي نگفته از چه چيزي برتر است ، سريعترين مفهومي كه به ذهن ميايد اين است كه خداوند "از همه چيز" برتر است

مجددآ سلام
اگر مفهوم جمله ی الله اکبر این میبود که خدا بزرگ است, شاید برای من هم سوال پیش نمیامد و چون خداوند در بسیاری از آیات توضیح داده است که ...الله العلی الکبیر , پس میگفتیم که منظور همان علی بودن خداوند است .
اما از آنجا که الله اکبر , ساخته ی بشر میباشد , صرف اینکه بگوییم چون آبا و اجداد ما اینگونه گفته اند برای من خوشایند نیست.
شما هم تایید میکنید که الله اکبر مفهوم مبهمی دارد چون فرمودید
اتفاقاً وقتي نگفته از چه چيزي برتر است ، سريعترين مفهومي كه به ذهن ميايد اين است كه خداوند "از همه چيز" برتر است

یعنی امکان مقایسه با هر چیزی را میتوان به ذهن خطور داد. در صورتیکه بدیهی ترین چیز همان الله های دیگر میباشد.
الله در چه چیزی از مقایسه شونده های خود بزرگتر است ؟ پناه میبرم به خدا , حجم ؟ وزن؟ حرارت؟ روشنایی؟ ........بخشندگی؟ مهربانی؟ .........
هر آنچه که لازم بوده که ما از صفات خداوند آگاه باشیم خودش به ما در قرآن گفته است.
آیا با آن مفهوم "از همه چیز بزرگتر بودن" قصد صفت سازی برای خداوند دارید؟
سیب سرختر , روز گرمتر, علی اکبر , حجرالاسود ..... همه وهمه با چیزی از جنس خود مقایسه میشوند

Reza-D;817766 نوشت:
موز پر ویتامین تر است:
الف - از کدام موزها؟
ب - از کدام میوه ها؟

مسلمآ نمیتوان گفت که از دوچرخه پر ویتامین تر است و باید با یک چیزی در محدوده ی مثلا میوه ها مقایسه شود و یا با موادی که پر ویتامین هستند از اقلام خوراکیها.

Reza-D;817768 نوشت:
فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
مؤمنون ، 14

پس بفرمائید آیا در ین آیه خداوند در حق خودش ظلم کرده؟

اگر خداوند در قرآن نیاورده بود بشر حق نداشت این صفت را خودسرانه به خداوند نسبت دهد.

سلام علیکم

قرآن پژوه;817774 نوشت:
اگر خداوند در قرآن نیاورده بود بشر حق نداشت این صفت را خودسرانه به خداوند نسبت دهد.

منظورتان این است که در قرآن آمده ؟

بسیار خب . آیا این آیه بنظر شما به اندازه کافی گویا هست

قُلْ أَي شَيءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةًقُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَينِي وَبَينَكُمْ ... ( الانعام / 19 )

بگو: «بالاترين گواهي، گواهي کيست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه ميان من و شماست؛

یعنی الله اکبر شهید بین الرسول و بینهم

در ادامه آیه شهادت به یگانگی خداوند را میفرماید

وَأُوحِي إِلَي هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ
و (بهترين دليل آن اين است که) اين قرآن بر من وحي شده، تا شما و تمام کساني را که اين قرآن به آنها مي‌رسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آيا براستي شما گواهي مي‌دهيد که معبودان ديگري با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنين گواهي نمي‌دهم». بگو: «اوست تنها معبود يگانه؛ و من از آنچه براي او شريک قرارمي‌دهيد، بيزارم!»

میقات;817604 نوشت:
مطلب دیگر: (خداوند بزرگتر از آن است که مورد وصف قرار بگیرد)
«الله» اسمی است مختص خداوند متعال.
«اکبر» بودن خداوند نه به این معنا است که سایر خدایان بزرگ هستند ولی خداوند بزرگتر است؛ بلکه معنای اکبر بودن خداوند به این معنا است که خداوند بزرگتر است از این که مورد وصف قرار بگیرد.

در جمله ی آخر جنابعالی , قسمت اول برداشت ظاهری و اولیه ی الله اکبر میباشد و قسمت دوم تفسیر و برداشتی که باید داشته باشیم.
یعنی معنای الله اکبر بصورت لغوی اینگونه برداشت میشود که خدایان بزرگ هستند ولی خداوند(الله) بزرگتر است؛ولی نباید این برداشت را برای الله اکبر بکار ببریم و باید بگوییم که خداوند بزرگتر است از این که مورد وصف قرار بگیرد.
ولی این عبارتی خنثی میباشد چون بدون الله اکبر هم ما نباید صفاتی که خداوند در قرآن تایید نکرده است به وی نسبت دهیم. خداوند خود را با صفات زیادی وصف کرده است پس قابل وصف میباشد و در قرآن مورد وصف هم قرار گرفته است.

فاتح;817777 نوشت:
سلام علیکم

نقل قول نوشته اصلی توسط قرآن پژوه نمایش پست ها
اگر خداوند در قرآن نیاورده بود بشر حق نداشت این صفت را خودسرانه به خداوند نسبت دهد.
منظورتان این است که در قرآن آمده ؟

با سلام
این عبارت در جواب فتبارک الله احسن الخالقین داده شده بود که اگر خداوند خود را احسن الخالقین وصف نمیکرد هیچ احدی نمیتوانست این صفت را به خداوند نسبت دهد

قرآن پژوه;817779 نوشت:
با سلام
این عبارت در جواب فتبارک الله احسن الخالقین داده شده بود که اگر خداوند خود را احسن الخالقین وصف نمیکرد هیچ احدی نمیتوانست این صفت را به خداوند نسبت دهد

علیکم السلام

حتی اگر آن شخص کسی باشد که تبئین قرآن از طرف خداوند به او ننفیذ شده است و از طریق جبرئیل امین تبئین بر او نازل میشده ولو اینکه در قرآن توصیفات مذکور نیامده باشد ؟

نظرتان در مورد آیه 19 سوره انعام چیست ؟

فاتح;817777 نوشت:
بسیار خب . آیا این آیه بنظر شما به اندازه کافی گویا هست

قُلْ أَي شَيءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةًقُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَينِي وَبَينَكُمْ ... ( الانعام / 19 )

در اینجا به بزرگتر بودن گواهی خداوند نسبت به گواهی دیگران اشاره شده و به بحث الله اکبر ارتباطی ندارد

قرآن پژوه;817773 نوشت:
مسلمآ نمیتوان گفت که از دوچرخه پر ویتامین تر است
برادر گرامی ، مثال فقط از باب نزدیک شدن موضوع به ذهن است و فقط باید وجه تشبیه در آن رعایت بشود. نه اینکه همه چیزش عیناً مانند موضوع باشد!

در مثال بنده ، موز میشود منظور اصلی
و سایر خوراکی ها میشود آنچه قرار است با موز مقایسه شود (همه چیز به غیر از سایر موزها)

سوال هم خیلی واضح است

قرآن پژوه;817774 نوشت:
اگر خداوند در قرآن نیاورده بود بشر حق نداشت این صفت را خودسرانه به خداوند نسبت دهد
صحبت ابتدایی شما حق بشر نبود ، بلکه فرمودید میتواند ظلم باشد!
وقتی که نمونهء نقض برای فرمایش شما وجود دارد ، معنایش این است که پس قیاس خداوند با چیزهای دیگر به خودی خود نمی تواند ظلم باشد
مگر آنکه ما قیاسی ناروا انجام بدهیم که فعلاً شما دلیلی برای ناروا بودن جملهء
"الله اکبر" نیاوردید
تنها میگوئید که به ذهن شما این میرسد که منظور مقایسه با سایر خدایان است!
البته برداشت ذهنی شما قابل احترام است ، اما سند نیست
لطفاً با استدلال بفرمائید که این جمله چطور میتواند مقایسه با سایر خدایان باشد

قرآن پژوه;817771 نوشت:
یعنی امکان مقایسه با هر چیزی را میتوان به ذهن خطور داد
بله دقیقاً همینطور است
منظور از
"الله اکبر" دقیقاً همین است که شما هرچیزی را که دلتان میخواهد به ذهنتان بیاورید ، باز خداوند از آن چیز بزرگتر است

البته این توضیح فقط از این جهت است که همین صورت ظاهری را فرض بگیریم
درحالیکه جناب کارشناس توضیح دادن که منظور این است که

"خداوند از هر نوع توصیفی برتر است"

قرآن پژوه;817771 نوشت:
سیب سرختر , روز گرمتر, علی اکبر , حجرالاسود ..... همه و همه با چیزی از جنس خود مقایسه میشوند
همه با چیزی از جنس خود مقایسه میشوند؟!

پس در اینجا:
فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ


نیز باید خداوند خود را با چیزی از جنس خودش مقایسه کرده باشد
یعنی با خدایان دیگری که آنها هم خالق هستند اما خداوند از آنها بهتر است
درست است؟

فاتح;817780 نوشت:
علیکم السلام

حتی اگر آن شخص کسی باشد که تبئین قرآن از طرف خداوند به او ننفیذ شده است و از طریق جبرئیل امین تبئین بر او نازل میشده ولو اینکه در قرآن توصیفات مذکور نیامده باشد ؟

قرآن کلام خدا میباشد و کلام هر شخص دیگری نیز کلام همان شخص میباشد.

قرآن پژوه;817781 نوشت:
در اینجا به بزرگتر بودن گواهی خداوند نسبت به گواهی دیگران اشاره شده و به بحث الله اکبر ارتباطی ندارد

خب این همان اشکالی است که شما همان اول گرفتید و آن را ظلم دانستید
و فرمودید

قرآن پژوه;817758 نوشت:
اگر خداوند را بخواهیم با هر چیز دیگری در یک کفه ی مقایسه قرار دهیم شاید ظلم باشد.
جنابعالی با توضیحات خود عملا قبول کردید که معنی الله اکبر در ظاهر جمله دارای معنای خوبی نمیباشد و باید یک معنای ذهنی دیگری از آن برای خود تصور کنیم.

حال مقر هستید که در قرآن آمده و خداوند را بالاتر از خدائی که مشرکان میپرستیدند وصف میکند.

قرآن پژوه;817784 نوشت:
قرآن کلام خدا میباشد و کلام هر شخص دیگری نیز کلام همان شخص میباشد.

شما نباید فرمان خدا و رسالت نبی اش را انکار کنید.

Reza-D;817783 نوشت:
همه با چیزی از جنس خود مقایسه میشوند؟!

پس در اینجا:
فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ

نیز باید خداوند خود را با چیزی از جنس خودش مقایسه کرده باشد
یعنی با خدایان دیگری که آنها هم خالق هستند اما خداوند از آنها بهتر است
درست است؟

معنا و برداشت از این کلام خدا کاملا به ما میگوید که خالقین دیگری وجود داشته اند و یا شایدم دارند که خداوند بهترین آنها میباشد
قصد تفسیر که ندارم شاید منظور انسان باشد که چیزهایی را اختراع میکند و خداوند آن اختراعات را نیز خلق میشمارد

اصلا موضوع خدایان دیگر به این بخش از آیه مرتبط نمیباشد و بحث خالقین دیگر میباشد

قرآن پژوه;817787 نوشت:
معنا و برداشت از این کلام خدا کاملا به ما میگوید که خالقین دیگری وجود داشته اند و یا شایدم دارند که خداوند بهترین آنها میباشد
قصد تفسیر که ندارم شاید منظور انسان باشد که چیزهایی را اختراع میکند و خداوند آن اختراعات را نیز خلق میشمارد

اصلا موضوع خدایان دیگر به این بخش از آیه مرتبط نمیباشد و بحث خالقین دیگر میباشد

سلام علیکم

معنی ذهنی ای که از لفظ "الله اکبر" در ذهن مشرکین متبادر میشود و میشد این بود که الله یکی از خدایان آنهاست . آنها به الله بعنوان تنها یک خالق مینگرسیتند در بین خدایان دیگرشان. ( ر.ک به الاصنام / ص 4 )

ولی این معنی در ذهن یک مسلمان موحد متبادر نمیشود . لذا جای اشکال ندارد که اگر او بگوید الله اکبر .

معنی ای که از الله اکبر در ذهن او متبادر میشود الله اکبر بما یوصف است .

فاتح;817785 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط قرآن پژوه نمایش پست ها
در اینجا به بزرگتر بودن گواهی خداوند نسبت به گواهی دیگران اشاره شده و به بحث الله اکبر ارتباطی ندارد
خب این همان اشکالی است که شما همان اول گرفتید و آن را ظلم دانستید
و فرمودید

نقل قول نوشته اصلی توسط قرآن پژوه نمایش پست ها
اگر خداوند را بخواهیم با هر چیز دیگری در یک کفه ی مقایسه قرار دهیم شاید ظلم باشد.
جنابعالی با توضیحات خود عملا قبول کردید که معنی الله اکبر در ظاهر جمله دارای معنای خوبی نمیباشد و باید یک معنای ذهنی دیگری از آن برای خود تصور کنیم.
حال مقر هستید که در قرآن آمده و خداوند را بالاتر از خدائی که مشرکان میپرستیدند وصف میکند.

فاتح عزیز
شما درست میفرمایید من منظورم از هر چیز دیگری , چیزهایی بودند که در قرآن نیامده باشند. شما کوتاهی من در تایپ کلمات کمتر را ببخشید.
مثلا اگر بگوییم که خداوند از منظومه شمسی هم بزرگتر است (پناه بر خدا) . چون بدلیل آگاهی کم خود نسبت به خداوند این مقایسه را انجام داده ام شاید در حق خداوند ظلم کرده ام

قرآن پژوه;817787 نوشت:
اصلا موضوع خدایان دیگر به این بخش از آیه مرتبط نمیباشد و بحث خالقین دیگر میباشد
برادر عزیز بنده قصد مچ گیری ندارم
اما شما فرمودید باید با چیزی از جنس خود مقایسه بشود

پس دقت بفرمائید:
1 - گفتید قیاس هر چیزی با خدا میتواند ظلم باشد ، اما مثال نقضش از قرآن آورده شد
2 - فرمودید باید با چیزی از جنس خودش مقایسه بشود ، باز هم مثال نقضش آورده شد

نتیجه اینکه:
امکانش هست که خداوند با چیزی به غیر از خودش مقایسه بشود تا برتریش نشان داده بشود
البته این قیاس فقط از باب تفهیم برتری خداست وگرنه بنده هم با شما موافقم که هیچ چیز و هیچ کس با خداوند قابل قیاس نیست
اما برای تفهیم این برتری چاره ای نیست بجز اینکه با کلمات بیان شود

قرآن پژوه;817787 نوشت:
معنا و برداشت از این کلام خدا کاملا به ما میگوید که خالقین دیگری وجود داشته اند و یا شایدم دارند که خداوند بهترین آنها میباشد
قصد تفسیر که ندارم شاید منظور انسان باشد که چیزهایی را اختراع میکند و خداوند آن اختراعات را نیز خلق میشمارد
اما "خالقیت" که فقط صفت خداست!
پس چطور می تواند برای غیر خدا به کار برود؟
آیا شما می پذیرید که ما انسان ها از خودمان قدرتی بر خلقت داشته باشیم؟

توضیحی که شما دادید کاملاً درست است
لذا منظور قیاس خداوند با چیزی به غیر از خدایان دیگر است
حالا بنده نمونه ای دیگر برای شما می آورم. دقت بفرمائید:

يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ
به زبان چيزى را مى گويند كه در دل آنان نيست و خدا با آنچه كه مكتوم مى دارند ، آگاهتر است
سوره آل عمران ، 167

خب حالا دقت بفرمائید:
خداوند برترین خالقین است
خداوند برترین دانایان است
و......

نتیجه چه میشود؟
خداوند در همه چیز و نسبت به همه کس برتر است
= الله اکبر

قرآن پژوه;817791 نوشت:
فاتح عزیز
شما درست میفرمایید من منظورم از هر چیز دیگری , چیزهایی بودند که در قرآن نیامده باشند. شما کوتاهی من در تایپ کلمات کمتر را ببخشید.
مثلا اگر بگوییم که خداوند از منظومه شمسی هم بزرگتر است (پناه بر خدا) . چون بدلیل آگاهی کم خود نسبت به خداوند این مقایسه را انجام داده ام شاید در حق خداوند ظلم کرده ام

سلام علیکم

بله قرآن ملاک است ولی حتی قرآن را اگر ظالم بخواند چیزی جز خسارت از آن سهم نمیبرد و یا جز خسارت از آن بر نمیگزیند و اگر جاهل بخواهد دست بر آن ببرد بدون اولی الالباب باز میماند. مثلا توصیف الرحمن علی العرش استوی یا یدالله فوق ایدیم در قرآن آمده ولی استنباطی بمانند مشرکین و کفار از جهال میشنویم.

قرآن پژوه;817791 نوشت:
مثلا اگر بگوییم که خداوند از منظومه شمسی هم بزرگتر است (پناه بر خدا) . چون بدلیل آگاهی کم خود نسبت به خداوند این مقایسه را انجام داده ام شاید در حق خداوند ظلم کرده ام
بله درست است. اما هر جمله ای یک سری قواعد و چهارچوب دارد و یک سری معانی را میرساند
هیچ گوینده یا شنونده ای وقتی صحبت از بزرگی خداوند میشود ، تصورش سمت اندازه و طول و عرض نمیرود!

مثلاً اگر من بگویم فلان کامپیوتر

"سرعت" زیادی دارد
هیچکس نمی پرسد: ی
عنی میتواند رکورد 100 متر المپیک را بزند؟!

Reza-D;817797 نوشت:
هیچ گوینده یا شنونده ای وقتی صحبت از بزرگی خداوند میشود ، تصورش سمت اندازه و طول و عرض نمیرود!

میشه بفرمایید چه چیزهایی را مجاز هستیم که تصور کنیم البته آن مواردی که جزو صفات الله در قرآن آمده است نیازی به گفتن ندارد.

قرآن پژوه;817802 نوشت:
میشه بفرمایید چه چیزهایی را مجاز هستیم که تصور کنیم البته آن مواردی که جزو صفات الله در قرآن آمده است نیازی به گفتن ندارد
بحث مجاز بودن نیست!

بحث این است که هر جمله ای صفات خودش را دارد. هر نوع نیکویی و برتری که قابل تصور باشد خداوند دارای حد اعلای آن است

مهربانی هست؟ خدا از همه مهربان تر است
قدرت هست؟ خدا از همه قدرتمندتر است
و........

و این صفات برای خداوند بی نهایت است پس خداوند از هرگونه توصیف برتر است

[="Tahoma"]

قرآن پژوه;817778 نوشت:
در جمله ی آخر جنابعالی , قسمت اول برداشت ظاهری و اولیه ی الله اکبر میباشد و قسمت دوم تفسیر و برداشتی که باید داشته باشیم.
یعنی معنای الله اکبر بصورت لغوی اینگونه برداشت میشود که خدایان بزرگ هستند ولی خداوند(الله) بزرگتر است؛ولی نباید این برداشت را برای الله اکبر بکار ببریم و باید بگوییم که خداوند بزرگتر است از این که مورد وصف قرار بگیرد.
ولی این عبارتی خنثی میباشد چون بدون الله اکبر هم ما نباید صفاتی که خداوند در قرآن تایید نکرده است به وی نسبت دهیم. خداوند خود را با صفات زیادی وصف کرده است پس قابل وصف میباشد و در قرآن مورد وصف هم قرار گرفته است.

با سلام و درود

این که خداوند بزرگتر از آن است که توصیف شود، بیان دیگر آیه شریفه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ‏ شَيْ‏ءٌ» است.

این که خداوند بزرگتر از آن است که توصیف شود، بیان دیگر آیه شریفه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» است. «احد» یعنی بی همتا، بی مانند و یکتا.

نکته: افضلیت به حسب اراده متکلم می تواند متفاوت باشد؛ لذا درست است که در قرآن لفظ «الله اکبر» نیست و آن در کلام معصومین (علیهم السلام) آمده است ولی خود همان معصومین نیز مراد و منظورشان از این جمله را مشخص کرده اند.

بنابر این:
«الله اکبر» با آیات قرآن سازگار و همراه است و مراد از آن این است که خداوند با هیچ چیزی قابل مقایسه و اصلا قابل توصیف نیست.

میقات;817827 نوشت:

با سلام و درود

این که خداوند بزرگتر از آن است که توصیف شود، بیان دیگر آیه شریفه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ‏ شَيْ‏ءٌ» است.

این که خداوند بزرگتر از آن است که توصیف شود، بیان دیگر آیه شریفه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» است. «احد» یعنی بی همتا، بی مانند و یکتا.

نکته: افضلیت به حسب اراده متکلم می تواند متفاوت باشد؛ لذا درست است که در قرآن لفظ «الله اکبر» نیست و آن در کلام معصومین (علیهم السلام) آمده است ولی خود همان معصومین نیز مراد و منظورشان از این جمله را مشخص کرده اند.

بنابر این:
«الله اکبر» با آیات قرآن سازگار و همراه است و مراد از آن این است که خداوند با هیچ چیزی قابل مقایسه و اصلا قابل توصیف نیست.

با سلام

استاد گرامی , جمله ی الله اکبر به معنای الله بزرگتر است , که فرمودید غلط است (در صورتیکه از لحاظ لغوی کاملآ درست است) .
و نیز فرمودید الله اکبر من ان یوصف صحیح است که ظاهرآ قرآن گفته ی شما را نقض کرده چون بسیار بسیار خداوند را وصف نموده است.
آیا درست است بپذیریم که ناچاریم یادگار آبا و اجدادی را تحمل کرده و چشم خود را بر حقایق ببندیم؟

وقتی خداوند میفرماید هو ارحم الراحمین , راحمین وجود دارند چون خداوند این را میگوید. ولی وقتی کبیر دیگری وجود ندارد چرا ما به او اکبر را نسبت دهیم؟
الله علی الکبیر , مومنان را شاد میکند و مشرکین را غضبناک .
الله اکبر , با تفسیر و تحلیل فراوان مومنان را راضی میکند و مشرکین را شاد.

با نحوه توجیهات جنابعالی , براحتی میتوان روز را شب و ماست را سیاه توجیه نمود.

لا اله الا الله....یعنی معبودی جز خدای یگانه نیست....

الله اکبر ... یعنی هیچ موجودی جز خدای یگانه نیست.
معنوی لغوی آن هم "خدا بزرگتر است" نیست...بلکه یعنی "خداوند، بزرگترین است!"

وقتی که شما به یک کوه نگاه می کنید....از شما بپرسند چه می بینید! می گویید کوه!
حال اگر کسی بگوید "من یک مورچه هم روی کوه می بینم!!!" تعجب می کنید! زیرا مورچه درمقایسه با کوه اصلا به چشم نمی آید و گویی وجود ندارد.
تمام موجودات جهان هم در مقایسه با خدا مثل همان مورچه ی روی کوه هستند!
بنابراین اغراق نیست اگر بگوییم جز خدا هیچ موجودی نیست....اگر هم هست همه از خود او نشأت گرفته اند.
الله اکبر، همین مفهوم را دارد.

[="Tahoma"]

قرآن پژوه;817896 نوشت:
با سلام

استاد گرامی , جمله ی الله اکبر به معنای الله بزرگتر است , که فرمودید غلط است (در صورتیکه از لحاظ لغوی کاملآ درست است) .
و نیز فرمودید الله اکبر من ان یوصف صحیح است که ظاهرآ قرآن گفته ی شما را نقض کرده چون بسیار بسیار خداوند را وصف نموده است.
آیا درست است بپذیریم که ناچاریم یادگار آبا و اجدادی را تحمل کرده و چشم خود را بر حقایق ببندیم؟

وقتی خداوند میفرماید هو ارحم الراحمین , راحمین وجود دارند چون خداوند این را میگوید. ولی وقتی کبیر دیگری وجود ندارد چرا ما به او اکبر را نسبت دهیم؟
الله علی الکبیر , مومنان را شاد میکند و مشرکین را غضبناک .
الله اکبر , با تفسیر و تحلیل فراوان مومنان را راضی میکند و مشرکین را شاد.

با نحوه توجیهات جنابعالی , براحتی میتوان روز را شب و ماست را سیاه توجیه نمود.

با سلام و درود

چه تناقضی؟! این که خداوند بزرگتر از آن است که توصیف شود، منظور با ذهن و عقل بشری است یعنی خداوند از در سطح عقول بشر نمی گنجد، نه این که هر نوع توصیفی منظور باشد؛ لذا توصیف خداوند از خودش که منظور نیست تا این ها را به هم ربط داده و به تناقض و ... تمسک می کنید.

مطلب دیگر؛
جایگاه معصومین (علیهم السلام) ـ که مفسران حقیقی قرآن هستند و از طرف خداوند به عنوان جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) و راهنما و رهبر الهی برای انسان ها هستند ـ با جایگاه آباء و اجدادی و ... متفاوت است.

مطالعه و تحقیق در باره جایگاه حضرات معصومین، این مشکل را برطرف می کند.

مطلب دیگر؛
اگر در چارچوب علم و منطق پیش برویم و معیارهای آن ها را رعایت کنیم به توجیه روز به جای شب و ... مبتلا نمی شویم و تفاوت این دو برایمان روشن می شود.

این که افضلیت به حسب اراده متکلم می تواند متفاوت باشد، یک مطلب علمی است. لذا با توجه به جایگاه معصومین ـ به عنوان شارع و رهبر الهی ـ وقتی خود ایشان منظورشان را از جمله «الله اکبر» تبیین نموده اند، دیگر نمی توان چیزی غیر از آن را به ایشان نسبت داد و ادعای دیگری داشت.

اگر چنین تبینی از سوی معصومین نبود، سخن شما قابل تامل بود، ولی اکنون چنین نیست؛ خصوصا که ـ در پست قبلی عرض شد ـ «الله اکبر» با آیات قرآن کاملا سازگار است.

نکته:
ادعای شاد شدن مشرکان از جمله «الله اکبر» ادعایی نادرست و بی اساس است؛ کما این که هیچ کدام تاکنون به عنوان اثبات ادعای شرک خود و پرستش غیر «الله»، به این جمله استدلال و تمسک نکرده اند.

سلام علیکم

استاد این معنائی که مدنظر جناب قرآن پژوه از "الله اکبر" است آیا محل استناد قرآنی آن آیه 45 سوره عنکبوت میتواند باشد ؟

[="Tahoma"][="Navy"]

قرآن پژوه;817285 نوشت:
با سلام
جمله الله اکبر که هیچ جایی در قرآن تایید نشده است این مفهوم را میرساند که الله از سایر خدایان (اله) بزرگتر است که در تناقض با جمله لا اله الا الله میباشد. لا اله الا الله مورد تایید قرآن میباشد.
حال چرا این جمله ی مشکوک (الله اکبر) شعار مسلمین جهان شده است؟

سلام
اولا ظواهر آیات قرآن کریم تنها منبع معارف دین نیست بلکه سنت بعنوان تفسیر قرآن کریم نیز از منابع معتبر است پس نیازی نیست یک تعبیر عینا در آیات قرآن کریم بیاید تا اسلامی باشد
ثانیا در تفسیر الله اکبر روایات صریحی داریم که از مقایسه خداوند با سایر اشیا ابا دارد بلکه می فرماید خدا بزرگتر از وصف شدن است
ثالثا خداوند از اشیاء جدا نیست تا با آنها مقایسه شود
رابعا در اسلام خدایان دیگر باطل اند لذا معنا ندارد خداوند متعال با آنها مقایسه شود
یا علیم[/]

[="Tahoma"]

فاتح;818176 نوشت:
سلام علیکم

استاد این معنائی که مدنظر جناب قرآن پژوه از "الله اکبر" است آیا محل استناد قرآنی آن آیه 45 سوره عنکبوت میتواند باشد ؟

«اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُون‏»
آنچه را از كتاب (آسمانى) به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز مى ‏دارد، و ياد خدا بزرگتر است؛ و خداوند مى ‏داند شما چه كارهايى انجام مى ‏دهيد.(عنکبوت/ 45)

با سلام و درود

این آیه به نفع استدلال جناب قرآن پژوه نیست، زیرا طبق استدلال ایشان باید گفت معنای لغوی این آیه چنین است که ذکر و یاد خدایان دیگر نیز مطرح است ولی ذکر و یاد خدا از آن ها بزرگتر است.

در حالی که قطعا چنین موضوعی مطرح نیست و خداوند چنین منظوری نداشته است.

از این آیه می توان به نفع جمله «الله اکبر» استدلال کرد که مراد مخاطب از افضلیت در این دو جمله مشخص است، و لذا ادعای مطرح بودن غیر الله در استفاده از این جملات، ادعایی نادرست و اشتباه است.

قرآن پژوه;817771 نوشت:

الله در چه چیزی از مقایسه شونده های خود بزرگتر است ؟ پناه میبرم به خدا , حجم ؟ وزن؟ حرارت؟ روشنایی؟ ........بخشندگی؟ مهربانی؟ .........

سلام. وقت بخير
آيا همه مواردي كه به بزرگ شمردن خداوند در قرآن اشاره شده، اشاره شده است كه از چه وجهي؟
واضح تر عرض مي كنم. همونطور كه بزرگتر در مقابل بزرگ يك مساله نسبيه، بزرگ در مقابل متوسط و كوچيك امري نسبيه. بنا بر اين، اگه در قران فرموده باشن، خدا بزرگ است، شما آيا باز ميتونيد اين سوال رو بپرسيد كه پس خدايان كوچيك و متوسطي هم وجود دارن كه خداوند بزرگ معرفي شدن؟ تبعا خير. پس نمي تونيم مبنا رو جايي بذاريم كه خودمان انتظار داريم. چون اين يك بحث تفسيري با راي ما نيست. كسي كه اين عبارت رو به كار برده، توضيحش رو هم داده. حالا اگه ما يه جور ديگه هم بفهميم، معنيش اين نيست كه اونطور ديگه هم واجبه باشه.
آيا مي توانيد بگوييد خداوند از چه نظر بزرگ است؟ العياذ بالله، حجم؟ وزن؟ روشنايي؟ تبعا خير
به نظر، فقط مباحث توصيفي ميتونه در اين جايگاه كه توضيح مبسوط داره استفاده بشه.

میقات;817964 نوشت:
جایگاه معصومین (علیهم السلام) ـ که مفسران حقیقی قرآن هستند و از طرف خداوند به عنوان جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) و راهنما و رهبر الهی برای انسان ها هستند ـ با جایگاه آباء و اجدادی و ... متفاوت است.

مطالعه و تحقیق در باره جایگاه حضرات معصومین، این مشکل را برطرف می کند.

با سلام به استاد گرامی
اگر تفسیری از قرآن , یا حدیثی از بزرگان که آیات قرآن را نقض کند , باز هم باید به آن حدیث عمل کرد و احسن الحدیث را نادیده گرفت؟
روایات یا همان احادیث باید با قرآن هماهنگ باشند در غیر اینصورت به وسیله ای تبدیل میشوند که آیات قرآن نقض میگردند و روز را شب جلوه میدهند
قرآن احسن الحدیث است و نباید با سایر احادیث مورد مقایسه قرار گیرد. خداوند فرموده اند حدیث ها را گوش دهید و به بهترین آنها عمل کنید و در چند آیه بعد میفرمایند قرآن احسن الحدیث است , منظور واضح است که فقط باید به قرآن عمل گردد.
اگر حدیث ها در مورد موضوع دیگری بغیر از قرآن باشند میتوان آنها را با هم مقایسه نمود و بهترینشان را انتخاب کرد که البته باز هم نباید آیه ای از قرآن را نقض کنند.
حال وقتی قرار است که برای تک تک احادیث صحت گوینده ثابت شود و سپس بررسی شود که مخالف قرآن نباشد , پس بهتر است که مستقیمآ به خود قرآن مراجعه کنیم که هر چه برای هدایت لازم است در آن آورده شده است.

فردا از آن ماست;818617 نوشت:
آيا مي توانيد بگوييد خداوند از چه نظر بزرگ است؟ العياذ بالله، حجم؟ وزن؟ روشنايي؟ تبعا خير

خداوند بسیار واضح فرموده اند ....الله العلی الکبیر , ......الله العلی العظیم

میقات;818472 نوشت:
«اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُون‏»

.....و لذکرالله اکبر به ما میگوید که خواندن سخنان خداوند (که شما به آن میگویید یاد خدا) از نماز هم بزرگتر است
این جمله با الله اکبر بسیار متفاوت است و در مورد مقایسه ی صلات و ذکر بکار رفته است و هیچ ابهامی ندارد

میقات;817964 نوشت:
اگر چنین تبینی از سوی معصومین نبود، سخن شما قابل تامل بود، ولی اکنون چنین نیست؛ خصوصا که ـ در پست قبلی عرض شد ـ «الله اکبر» با آیات قرآن کاملا سازگار است.

با سلام
اگر ملاک شما قرآن بتنهایی باشد الله اکبر با قرآن هماهنگ نیست . وقتی خداوند برای خود صفت اکبر را نیاورده است چون در مقام الهی و تدبیر کننده امورات الهی , کبیر دیگری وجود ندارد , و حتی خود را فقط در متعال بودن کبیر میداند, پس چرا بشر خودسرانه صفت اکبر را برای الله انتخاب کرده است؟ این جمله ی الله اکبر وجود اله های دیگر را رد نمیکند در صورتیکه لا اله الا الله را در قرآن داریم گه وجود هر اله دیگری را بشدت رد میکند.
ملاک جنابعالی فقط روایات است که توقع دارید حتی اگر بگوید ماست سیاه است باید پذیرفته شود در صورتیکه روایات ممکن است صحیح نباشند و اگر در دوره ای صحت آنها بدرستی تشخیص داده نشده است وظیفه ی راسخین در علم است که با استناد به قرآن , احادیث را دوباره ارزش دهی کنند و نباید احادیث را همانند قرآن از دستکاری شدن و جعل شدن مصون بدانیم. مسئولیت تشخیص احادیث صحیح بعهده ی دانشمندان گذشته(آبا و اجداد) بوده که جای تعمق و بررسی بیشتر دارند. این حرف درستی نیست که بگوییم چون پدران ما از احادیث تبعیت میکردند پس ما نیز به روش ابا و اجداد خود عمل میکنیم. قرآن کلام الهی است که بعنوان یک کتاب مرجع در اختیار ما میباشد و از هر گونه تحریف مصون مانده است و کمترین وظیفه ی ما این است از قرآن اطاعت و تبعیت کنیم که اطاعت از قرآن , اطاعت از رسول گرامی میباشد.

قرآن پژوه;818731 نوشت:
خداوند بسیار واضح فرموده اند ....الله العلی الکبیر , ......الله العلی العظیم

همچنين خداوند فرموده اند انه كان لا يومن بالله العظيم، يا كبيرالمتعال و ...
لطفا مجدد متني كه عرض شد رو مطالعه كنين پاسخ رو بفرمائيد. بحث اصلي بنده رو كلا نديده گرفتيد.

میقات;817964 نوشت:
ادعای شاد شدن مشرکان از جمله «الله اکبر» ادعایی نادرست و بی اساس است؛ کما این که هیچ کدام تاکنون به عنوان اثبات ادعای شرک خود و پرستش غیر «الله»، به این جمله استدلال و تمسک نکرده اند.

با سلام
شرک , آنقدر زشت است که همگان از آن اطلاع دارند و کسی پیدا نمشود که بگوید من مشرک هستم. حتی بت پرست های زمان جاهلیت نیز خود را مشرک نمیدانسته اند و خداوند در آیه 18 سوره یونس میفرماید که بت پرستان بتها را نمیپرستیدند مگر برای شفاعت نزد الله . یعنی بت ها را بعنوان اله قبول نداشتند و فقط شفیع خود میدانستند ولی این خداوند است که در انتهای آیه عمل آنها را شرک میشمارد.
پس نباید دنبال اشخاصی بگردیم که بگویند ما از الله اکبر خوشمان میاید چون معنایش این است که از سایر اله های بزرگ دیگر, بزرگتر است ولی میتوان مشابه آن را در مسیحیت دید که بین پدر , پسر و روح القدس , معتقدند که تواناییهای پدر بیشتر است و وظایف محوله از سوی پدر به پسر و روح القدس, فقط بخشی از امورات پدر است که به آن دو محول شده است.

فردا از آن ماست;818752 نوشت:
همچنين خداوند فرموده اند انه كان لا يومن بالله العظيم، يا كبيرالمتعال و ...
لطفا مجدد متني كه عرض شد رو مطالعه كنين پاسخ رو بفرمائيد. بحث اصلي بنده رو كلا نديده گرفتيد.

با سلام
فقط در جواب سوال جنابعالی پاسخ دادم.
شما فرمودید : آيا مي توانيد بگوييد خداوند از چه نظر بزرگ است؟ العياذ بالله، حجم؟ وزن؟ روشنايي؟ تبعا خير
من هم اشاره کردم به اینکه خداوند در متعال بودن و علی بودن خود را بزرگ معرفی کرده است. که همان علی الکبیر میباشد. علی العظیم را حسب معنای علی بیان کردم . ولی همانگونه که خودتان اشاره کردید صفت عظیم بتنهایی استفاده شده ولی کبیر بتنهایی استفاده نشده است و همیشه همراه با کلمات علی و یا متعال آمده است.
در مورد بقیه مطالبتان که اگر من هم با یک حدیث مبهم اقناع میشدم که این بحث را پیش نمیکشیدم. شما هم میفرمایید به معنای مبهم و ناپسند الله اکبر نگاه نکن و فقط تفسیری که برای آن ارائه شده را بپذیر. مفسران نیز خود به این نتیجه رسیده اند که باید یک تفسیر جدید از این جمله ارائه گردد چون در معنا مشکل دارد.
ولی متاسفانه در کتب آموزشی , الله اکبر به معنای خدا بزرگتر است ترجمه گشته و بین مردم وجود دارد.

قرآن پژوه;818758 نوشت:
با سلام
فقط در جواب سوال جنابعالی پاسخ دادم.
شما فرمودید : آيا مي توانيد بگوييد خداوند از چه نظر بزرگ است؟ العياذ بالله، حجم؟ وزن؟ روشنايي؟ تبعا خير
من هم اشاره کردم به اینکه خداوند در متعال بودن و علی بودن خود را بزرگ معرفی کرده است. که همان علی الکبیر میباشد. علی العظیم را حسب معنای علی بیان کردم . ولی همانگونه که خودتان اشاره کردید صفت عظیم بتنهایی استفاده شده ولی کبیر بتنهایی استفاده نشده است و همیشه همراه با کلمات علی و یا متعال آمده است.
در مورد بقیه مطالبتان که اگر من هم با یک حدیث مبهم اقناع میشدم که این بحث را پیش نمیکشیدم. شما هم میفرمایید به معنای مبهم و ناپسند الله اکبر نگاه نکن و فقط تفسیری که برای آن ارائه شده را بپذیر. مفسران نیز خود به این نتیجه رسیده اند که باید یک تفسیر جدید از این جمله ارائه گردد چون در معنا مشکل دارد.
ولی متاسفانه در کتب آموزشی , الله اکبر به معنای خدا بزرگتر است ترجمه گشته و بین مردم وجود دارد.

نه اصلا بحث اين نيست. هر چند ترجمه كبيرالمتعال بودن شما غلطه. شما چجوري كبير بودن رو در متعال بودن ترجمه كرديد!؟

خلاصه مرور ميكنم تا جايي كه خوندم و فهميدم.

؟ شما فرموديد چون الله اكبر يعني خدا بزرگتر است در نتيجه يعني خدايان ديگري هم وجود دارند.

=» بنده عرض كردم شما نمي تونيد از يك نسبت نتيجه گيري دلخواه خودتون رو داشته باشيد و كسي رو بابت نتيجه گيري خودتون محكوم كنيد. چون فرض شما از اساس باطله. چطور؟ شما فرموديد در عبارت الله اكبر، خداوند بزرگتر معرفي شده و چون تر يك امر نسبيه، پس بايد نسبت به بقيه باشه كه تا اينجا درست، و در ادامه فرموديد چون نسبت به بقيه است، پس اون بقيه يقينا خدايان ديگر است. اين حرف شما از نظر بنده سه تا اشكال داره كه يك مورد رو براي شروع عرض ميكنم:

- همونطور كه دوستان اشاره كردن شما به دلخواه خودتون نسبت به خدايان ديگر گرفتيد مساله رو. اما علت اشكال مثال نقضي هست كه عرض كردم. الله عظيم. فرقي نميكنه شما به جاي عظيم كبير بذاريد، رحيم بذاريد، رحمان بذاريد يا هر چيزي! شما كه ايرادتان به اين مساله نيست كه روي اين مساله مانور ميكنيد جناب! بحث ما اين هست كه نسبي گرفتن در مقايسه با اله هست يا هر چيز ديگري. حالا مثال نقض چي ميگه؟‌ميگه اگه به روش شما بخوايم قضاوت كنيم، العياذبالله خود خداوند اول مشرك هستن!! چرا؟ چون بزرگتر در مقايسه با بزرگ نسبيه، بزرگ هم در مقايسه به كوچيك و متوسط و ... و زماني كه خداوند فرمودند الله عظيم، چون نفرمودن در چه موضوعي عظيم هستن، پس در برابر يك سري اله هاي كوچيك و متوسط ديگه عظيم هستند!؟! پس اين يعني شرك!! اين استدلال شما از اساس باطله طبق مثالي كه عرض شد، نميدونم روشن عرض كردم؟

فردا از آن ماست;818770 نوشت:
؟ شما فرموديد چون الله اكبر يعني خدا بزرگتر است در نتيجه يعني خدايان ديگري هم وجود دارند.

با سلام
اول از همه خواهش میکنم جمله ای را که من نگفتم به من نسبت ندهید و با نقل قول بیان فرمایید. بنده نگفتم که در نتیجه یعنی خدایان دیگر وجود دارند . بحثی که با دروغ و افترا همراه شود بحث باطل است و نشان از سوء نیت و کم آگاهی افترا زننده دارد.

قرآن پژوه;818805 نوشت:
با سلام
اول از همه خواهش میکنم جمله ای را که من نگفتم به من نسبت ندهید و با نقل قول بیان فرمایید. بنده نگفتم که در نتیجه یعنی خدایان دیگر وجود دارند . بحثی که با دروغ و افترا همراه شود بحث باطل است و نشان از سوء نیت و کم آگاهی افترا زننده دارد.

اگه خلاف صحبتهاي شما بنده چيزي فهميدم، هدفمند نبوده كه هدفمند بودن چنين مساله اي و صرف عمر با ارزش براي چنين هدفي تبعا عاقلانه نيست. من خلاصه چيزي كه فهميدم رو عرض كردم، بنا بر اين، شما لطفا اون چيزهايي كه اشتباه فهميدم رو بفرمائيد تا بحث تصحيح بشه. بفرمائيد

فردا از آن ماست;818770 نوشت:
=» بنده عرض كردم شما نمي تونيد از يك نسبت نتيجه گيري دلخواه خودتون رو داشته باشيد و كسي رو بابت نتيجه گيري خودتون محكوم كنيد. چون فرض شما از اساس باطله. چطور؟ شما فرموديد در عبارت الله اكبر، خداوند بزرگتر معرفي شده و چون تر يك امر نسبيه، پس بايد نسبت به بقيه باشه كه تا اينجا درست، و در ادامه فرموديد چون نسبت به بقيه است، پس اون بقيه يقينا خدايان ديگر است. اين حرف شما از نظر بنده سه تا اشكال داره كه يك مورد رو براي شروع عرض ميكنم:

- همونطور كه دوستان اشاره كردن شما به دلخواه خودتون نسبت به خدايان ديگر گرفتيد مساله رو. اما علت اشكال مثال نقضي هست كه عرض كردم. الله عظيم. فرقي نميكنه شما به جاي عظيم كبير بذاريد، رحيم بذاريد، رحمان بذاريد يا هر چيزي! شما كه ايرادتان به اين مساله نيست كه روي اين مساله مانور ميكنيد جناب! بحث ما اين هست كه نسبي گرفتن در مقايسه با اله هست يا هر چيز ديگري. حالا مثال نقض چي ميگه؟‌ميگه اگه به روش شما بخوايم قضاوت كنيم، العياذبالله خود خداوند اول مشرك هستن!! چرا؟ چون بزرگتر در مقايسه با بزرگ نسبيه، بزرگ هم در مقايسه به كوچيك و متوسط و ... و زماني كه خداوند فرمودند الله عظيم، چون نفرمودن در چه موضوعي عظيم هستن، پس در برابر يك سري اله هاي كوچيك و متوسط ديگه عظيم هستند!؟! پس اين يعني شرك!! اين استدلال شما از اساس باطله طبق مثالي كه عرض شد، نميدونم روشن عرض كردم؟

دوست عزیز
اگر خداوند خود میفرمودند الله اکبر که دیگر جای بحث نبود. حتما بزرگانی وجود دارند که خداوند خود را اکبر توصیف نموده است و لیکن اینگونه نیست و خداوند از صفت اکبر برای خود استفاده نکرده است چون کبیر دیگری وجود ندارد. آیا فهمیدن این موضوع برای شما سخت است؟
حال که بشر برای خداوند صفت برتر قائل شده است و جمله ی الله اکبر را برای خداوند بکار برده است آیا کبیر دیگری را میشناسد که خداوند نسبت به آن اکبر باشد؟
وقتی خداوند خود را الله العلی الکبیر معرفی کرده است و الله الکبیر نگفته است مسلم بدانید که علی الکبیر هست و کبیر نیست.
وقتی خداوند خود را الله العظیم معرفی کرده و همچنین الله العلی العظیم , مسلم بدانید که هم عظیم هست و هم علی العظیم , ولی اعظم نیست.
چرا با کلام خدا مبارزه میکنید؟
خداوند صفاتی که برای خود قائل شده است برای شناساندن خود به بندگانش در قرآن آورده است
اگر کسی هم اکنون بگویید الله الاعظم , باز هم همین بحث ها مطرح خواهد شد چرا؟ چون مورد تایید خداوند نیست.
اگر هر صفت دیگری که در قرآن نیامده است به خداوند نسبت دهیم باز همین بحث مطرح خواهد شد.
وقتی خداوند خود را ارحم الراحمین معرفی کرده حتما راحمین وجود دارند که خداوند ارحم الراحمین است چون از صفت برتر استفاده کرده است.
اتفاقآ صحبتی که شما در مورد متوسط و کوچک در مقابل کبیر مطرح فرمودید کاملآ باطل است زیرا صفت جدیدی برای خداوند ساخته میشود که از اساس مورد تایید قرآن نمیباشد.

قرآن پژوه;818830 نوشت:

خداوند صفاتی که برای خود قائل شده است برای شناساندن خود به بندگانش در قرآن آورده است

اگر هر صفت دیگری که در قرآن نیامده است به خداوند نسبت دهیم باز همین بحث مطرح خواهد شد.

تشكر. البته با توجه به توضيحات شما، بحث براي من خيلي روشن تر شد اما گمون ميكنم بخشي از مطالب قبلي پابرجا هست بلكه لازمه.
موضوع جذاب تر شد.

شما خلط بحث مي فرمائيد. شما صفات تفضيلي رو داريد با صفاتي كه خداوند در خصوص خودشون فرمودن مقايسه مي فرمائيد. و مي فرمائيد كه چون در اون بين نيست، پس نيست! اما اينجا ميخوايم با يك آيه مرتبط بيشتر آشنا بشيم تا اين تفكيك برامون روشن تر بشه. ملاحظه بفرمائيد:

"سبحان الله عما يصفون" «سوره صافات آيه 159»

در اينجا خداوند مي فرمايند خدا قابل وصف نيست. در حالي كه شما مي فرمائيد محدود به اون صفاتي هستيم كه شما بيان كرديد. حال با اين آيه كريمه چه كنيم؟
بفرمائيد جواب رو تا ادامه رو عرض كنم خدمتتون.

قرآن پژوه;818830 نوشت:
زماني كه خداوند فرمودند الله عظيم، چون نفرمودن در چه موضوعي عظيم هستن، پس در برابر يك سري اله هاي كوچيك و متوسط ديگه عظيم هستند!؟! پس اين يعني شرك!! اين استدلال شما از اساس باطله طبق مثالي كه عرض شد، نميدونم روشن عرض كردم؟

دوست عزیز
این موضوعی که شما بیان فرمودید میتواند در مورد همه ی صفات خداوند مطرح گردد.
قبل از آن عرض کنم که صفاتی از خداوند که از نوع برتر نیستند خیلی صحیح بنظر نمیرسه که بصورت مقایسه ای استفاده بشه
اما بت پرستان هم برای بت های خود از صفات خداوند استفاده میکنن . مثلا در آیه ی 18 سوره یونس از بت های خود طلب شفاعت دارند یعنی بت خود را بیشتر از خداوند , رحمان الرحیم میدانند و یا اینکه بت های خود را ارحم الراحمین میدانند که از آنها طلب شفاعت دارند ولی از خود خدا مستقیم نمیخواهند. نیازهای خود را با بت ها در میان میگذارند چون فکر میکنند که بت ها سمیع و بصیر هستند. غیر از بت بزرگ از بت های کوچکتر در منازلشان استفاده میکردند چون فکر میکردند که بت هایشان مانند الله در همه جا حضور دارند واز دل آنها با خبر است. یک بت پرست تمایل دارد که بت خود را مجهز به صفات الهی نماید و در عین حال خود را هم مشرک نمیداند و میگویند که این صفات از جانب خدا به بت هایشان داده شده است تا امورات مردم بدست آنها انجام شود. در صورتیکه هیچ مستند و دستوری از جانب خدا نداشتند.

اگر ما از عبارت الله العظیم متوجه نمیشویم که منظور چیست , حداقل میدانیم که یکی از مهمترین اهداف خداوند در قرآن مبارزه با شرک است . پس اگر به قرآن باور داریم پس تشویق به شرک در قرآن فرضییه مردودی هست و شما نیز بر این موضوع تاکید دارید. قرآن در سایر آیاتی که راجع به علی العظیم اشاره فرموده است ما را متوجه میکند که میتواند منظور عظیم در علی بودن باشد . پس با مراجعه به آیات دیگر مشکل حل میشود.
اصولا اکثر صفات خداوند بصورت دو صفت در کنار هم بیان گردیده که صفت دقیقتر بیان گردد. مثلا صفت حکیم برای خداوند بتنهایی نیامده است و همیشه با علیم یا عزیز و یا خبیر و ... آمده است ولی برای خود قرآن صفت حکیم بتنهایی آورده شده است.
فراموش نکنیم که موضوع بحث , راجع به الله اکبر است که در قرآن نیامده است.

دوست عزیز
این آیه صفاتی را که دروغگویان به خداوند نسبت داده اند محکوم میکند که در آیات قبل از این آیه آورده شده است.
ومعنای آیه این است که : منزه است خداوند از آنچه آنها وصف میکنند.
در آیات قبل به دروغگویانی اشاره میکند که به خداوند نسبت داشتن فرزند دختر داده بودند و همچنین نسبت رابطه خدا با جن ها داده بودند.

قرآن پژوه;818855 نوشت:
دوست عزیز
این آیه صفاتی را که دروغگویان به خداوند نسبت داده اند محکوم میکند که در آیات قبل از این آیه آورده شده است.
ومعنای آیه این است که : منزه است خداوند از آنچه آنها وصف میکنند.
در آیات قبل به دروغگویانی اشاره میکند که به خداوند نسبت داشتن فرزند دختر داده بودند و همچنین نسبت رابطه خدا با جن ها داده بودند.

درسته، موضوع در خصوص دروغگويي و كذاست اما نتيجه گيري خداوند كلي هست. آيه بعد رو مشاهده بفرمائيد:

"سبحان الله عما يصفون"

=» «إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصينَ»

آيا يعني اينكه هيچ كسي نميتونه دروغ بگه به جز بندگان مخلص خدا؟ تبعا خير، بلكه هيچ كسي نميتونه توصيفي بكنه الا بندگان مخلص خدا. دو نتيجه ميگيريم:
1- توصيف نشدن خداوند مساله بسيار بزرگ و مهميه
2- خداوند نفرمودن توصيف نميتوانند بكنند الا خودم و الا اون توصيف هايي كه در كتابم اوردم بلكه فرمودن الا عبادالله مخلصين.
بنا بر اين، هر دو مساله مورد ابهام رفع ميشه و شما محدود نيستيد به تائيد خداوند براي اون وصف بلكه بايد عبادلله مخلصين رو ببينيد كيا هستند. ما معتقديم ائمه معصومين جزء اين بندگان مخلص خدا هستند حداقل.

البته اينكه ما بتونيم توصيف كنيم با اينكه بتونيم در وصف بگنجونيم، دو تا مساله متفاوته.

موضوع قفل شده است