جمع بندی چرا عمامه در نماز مستحب است؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا عمامه در نماز مستحب است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
رَكْعَتانِ مَعَ الْعِمامَةِ خَيْرٌ مِنْ اَرْبَعَ رَكَعاتٍ بِغَيْرِ عِمامَةٍ.
دو ركعت نماز با عمّامه خواندن بهتر از چهار ركعتي است كه بدون عمّامه خوانده شود.
وسائل الشيعة، ج3، ص378

علت این که عمامه مورد توجه قرار گرفته چیست ؟ آیا عمامه تاج فرشتگان است ،‌ چرا عمامه مستحب است ،‌در مورد عبا چطور ؟

باتشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی و سایر دوستان بازدید کننده از پست جاری؛

مقسومی;817195 نوشت:
يامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
رَكْعَتانِ مَعَ الْعِمامَةِ خَيْرٌ مِنْ اَرْبَعَ رَكَعاتٍ بِغَيْرِ عِمامَةٍ.
دو ركعت نماز با عمّامه خواندن بهتر از چهار ركعتي است كه بدون عمّامه خوانده شود.
وسائل الشيعة، ج3، ص378
علت این که عمامه مورد توجه قرار گرفته چیست ؟ آیا عمامه تاج فرشتگان است ،‌ چرا عمامه مستحب است ،‌در مورد عبا چطور ؟

در مورد سوال شما در گام اول به به بررسی روایت مورد اشاره شما می پردازم و در گام های بعدی به بیان علت ثواب های بیان شده برای این عمل یعنی عمامه گذاری در نماز خواهم پرداخت.

روایت مورد اشاره شما را در کتاب شریف وسائل الشیعه مورد بررسی سندی قرار دادیم و پس از بررسی این روایت این نتیجه به دست آمد که روایت با وجود این که منتسب شده است به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اما فاقد زنجیره راویان است و ضعیف است.

جالب است بدانید در کتاب وسائل الشیعه بخشی از این کتاب به ذکر روایاتی در فضیلت عمامه گذاری چه در حالت غیر نماز و چه در حالت نماز اختصاص یافته که اکثر این روایات ضعیف و غیر قابل استناد است؛ روایاتی مانند این که عمامه ؛ تاج عرب است و یا فرد با گذاردن عمامه احتمال پیروزی در کارهای سخت را خواهد داشت مثل جنگ و غیره و .....

آلاء;818241 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی و سایر دوستان بازدید کننده از پست جاری؛

در مورد سوال شما در گام اول به به بررسی روایت مورد اشاره شما می پردازم و در گام های بعدی به بیان علت ثواب های بیان شده برای این عمل یعنی عمامه گذاری در نماز خواهم پرداخت.

روایت مورد اشاره شما را در کتاب شریف وسائل الشیعه مورد بررسی سندی قرار دادیم و پس از بررسی این روایت این نتیجه به دست آمد که روایت با وجود این که منتسب شده است به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اما فاقد زنجیره راویان است و ضعیف است.

جالب است بدانید در کتاب وسائل الشیعه بخشی از این کتاب به ذکر روایاتی در فضیلت عمامه گذاری چه در حالت غیر نماز و چه در حالت نماز اختصاص یافته که اکثر این روایات ضعیف و غیر قابل استناد است؛ روایاتی مانند این که عمامه ؛ تاج عرب است و یا فرد با گذاردن عمامه احتمال پیروزی در کارهای سخت را خواهد داشت مثل جنگ و غیره و .....

سلام استاد پس بقیه موضوع چی شد انگار سرتون خیلی شلوغه ببخشید .

باتشکر فراوان

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی؛

مقسومی;817195 نوشت:
،‌در مورد عبا چطور ؟

در ادامه مطالب پست گذشته که به بیان این مطلب گذشت که روایات موجود در مورد ثواب عمامه گذاری اصولا روایاتی است که از جهت سندی ضعیف و غیر قابل اعتماد است.
اما آنچه از نظرات فقهای اسلامی استفاده می شود این است که روایت بخصوصی که بر استحباب پوشیدن عبا برای اقامه نماز دلالت کند در کتابهای حدیثی نداریم. زیرا در روایات اسلامی برای پوشش در هنگام نماز از دو کلمه استفاده شده است یکی (عبا و رداء ) است و دیگری (جبه ) است که هر دو به معنای پوششی است که در قدیم روی لباس ها می انداختند وبه معنای عبایی که به شکل امروزی باشد نبوده ازاین رو برای اطمینان خاطر حضرت عالی نظر یکی علما را که در این مورد تحقیقی جامعی انجام داده است می آوریم :
الثاني، الرداء للمنفرد و المأموم و الإمام، و في الأخير آكد، و المستفاد من الأخبار عدم إرادة الرداء المعمول في زماننا هذا و إن كان منه أيضا، بل المراد وضع شي‌ء على العنق و الرقبة زائدا على الاتزار فإنّ أصل الرداء ما يلقى على المنكبين مطلقا، سواء كان طويلا بحيث يصل من الطرفين إلى نصف الساق أو أعلا أو أخفض، أم لا.( شیخ علی پناه اشتهاردي، مدارك العروة، فقه استدلالی،تهران، دارالاسوه،سال 1417، ج‌13، ص401.)
ترجمه: دومین مستحب رداء است که برای امام و مأموم و کسی که فرادا نماز می خواند مستحب است ... رداء آن استکه بر شانه ها بیافتد چه کوتاه باشد و به ساق نرسد یا بلند باشد و برسد .. .
بنا براین طبق این نظر و نظرات دیگر فقهاء بخوبی استفاده می شود،هر پوششی که از شانه ها تا ساق پاهای انسان را بپوشاند در حال نماز مستحب است گر چه به طورحتم عبای معمول به شکل امروزی را نیز شامل می شود (. از اين رو مرحوم امام گاهي پارچه روي دوش خود مي انداختند كه اين صحنه هم تلوزيون پخش مي كند)
پس بنا به فتواها پوشیدن عبا ثواب دارد. ولی این که ثواب را هفتاد برابر می کند و ... ، روایتی نداریم.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی و سایر دوستان؛

مقسومی;817195 نوشت:
علت این که عمامه مورد توجه قرار گرفته چیست

مقسومی;817195 نوشت:
چرا عمامه مستحب است

دو محور از سوالات شما در این پست بدون جواب مانده بود که به یاری خداوند در ادامه به عنوان آخرین بخش مورد پاسخ قرار خواهم داد:

درمورد استحباب عمامه که آیا بر سر نهادن آن در تمام اوقات است و یا تنها برای اعمال خاصی اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی بر این اعتقادند که در همه حالات بر سر نهادن عمامه ثواب دارد و برخی دیگر استحباب آنها را تنها در مواردی مانند : آغاز سفر؛ هنگام رفتن در پی حاجت؛ برای نماز جمعه و نماز عید و هنگام خروج از حمام دانسته اند.
اما در مقابل؛ حالتی که در ان سفارش شده که عمامه در نماز بر سر نمازگذار باشد را اصطلاحا «تحت الحنک» می نامند. در نماز باید فرد نماز گذار برای این که از ثواب داشتن عمامه به سر بهره مند شود؛ سر عمامه را باز کرده و آن را بر روی شانه خود بیفکند که اصطلاحا به این حالت «تحت الحنک» می گویند.
خوب است بدانید که اگر عمامه را به حالت «تحت الحنک» در نماز نبود؛ برخی حکم به حرمت حتی داده اند و عده زیادی قائل هستند که کسی که عمامه به سر دارد ولی آن را به شکل«تحت الحنک» در نیاورده ؛ عمل مکروهی را انجام داده است.
به طور کلی اما در مورد استحباب عمامه به سر بودن در نماز بسیاری حکم استحباب را مطرح کرده اندو لی در مقابل افرادی از علما در این مورد تردید کرده اند.
اما در مورد علت استحباب پوشیدن عمامه در کتاب «جواهر الکلام» که یکی از مهمترین کتاب فقهی شیعه است بیان شده است که استحباب بیان شده به جهت زینت بوده است و بنا بر عرف زمان صدور روایت که در عربستان بوده و عمامه یکی از اجزای لباس بوده است؛ به نوعی سفارش و استحباب به پوشیدن آن را از جهت زینت بودن دانسته اند.
اما در همین کتاب بیان شده است که احتمال دارد که روایاتی که بیان می دارد نماز با عمامه دارای ثواب های بیشتری نسبت به نماز بی عمامه است از سوی راویان اهل سنت و در منابع آنان بیان شده باشد و به تدریج وارد روایات شیعه شده باشد.
و باز در همین کتاب بیان شده است که شاید بتوان روایات بیان شده در مورد استحباب «تحت الحنک» را در نماز به نوعی تفسیر آیه شریفه 29 سوره اعراف دانست:
«قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ »
«بگو: «پروردگارم امر به عدالت كرده است و توجّه خويش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او كنيد! و او را بخوانيد، در حالى كه دين (خود) را براى او خالص گردانيد! (و بدانيد) همان گونه كه در آغاز شما را آفريد، (بار ديگر در رستاخيز) بازمى‏گرديد.»
اما در مورد فلسفه بستن عمامه و یا «تحت الحنک» باید عرض کنم که برخی از روایات حاکی از آن است که این استحباب مخصوص به زمانی بوده است که مشرکان در صدر اسلام شعار و علامتی داشتند که «تحت الحنک» برای خود قرار نمی دادند و نام این عمل را «اقتعاط» مى‏گذاشتند. اگر کسى این کار را مى‏کرد معنایش این بود که من هم جزء آنها هستم‏. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند:«فرق بین مسلمان و کافر، بستن تحت الحنک در عمامه مسلمانان است».
لذا حتی برخی از محدثان مانند مرحوم فیض کاشانی، بستن تحت الحنک را منحصر در همان زمان صدر اسلام می دانند که نوعی مبارزه با شعار و علامت کافران بوده است.
برخی دیگر از فقها با توجه به این که امروزه بستن تحت الحنک نوعی لباس شهرت به حساب می آید، نه تنها حکم به استحباب آن نداده اند، بلکه بستن آن را به سبب جلب توجه کردن، از باب حرمت پوشیدن لباس شهرت، حرام دانسته اند. صاحب جواهر بعد از بیان گفتار کتاب "مفاتیح الشرایع" در حرمت بستن تحت الحنک می گوید: «من می گویم: چه بسا سزاوار است که به سبب وجود روایات لباس شهرت، قائل به حرمت شویم.» البته ایشان در این مورد نظر قطعی نداده است.
دقت کنید درست است که بحث در این مورد اختصاصا در مورد «تحت الحنک» از سوی علما مطرح شده است اما منظور می تواند بستن کل عمامه باشد زیرا در عرف امرزو لباس عربی آن هم همراه با عمامه رواج ندارد.
منابع:
1.روضة المتقین، ج۱، ص301 وج 2: 170 و 171و ص168.
2.لوامع صاحبقرانی، ج۳، ص۴۲۱.
.3جواهر الکلام، ج۸، ص۲۵۲.
4.فیض کاشانی، محسن، الوافی، ج‏20، ص 745، کتابخانه امیر المؤمنین (ع)، اصفهان، 1406ق.
. 5الرسائل العشر (حلّی)، ص۱۵۱.
6.من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 266، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413ق.
7.طوسی، محمد بن حسن،تهذیب الأحکام، ج‏2، ص 215، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.

سوال:
آیا روایاتی که در مورد ثواب عمامه گذاردن در نماز در کتاب هایی مانند وسائل الشیعه رسیده است صحیح است؟ چرا عمامه گذاردن در نماز مستحب است و علت توجه به عمامه و در نظر گرفتن ثواب برای آن چیست؟

پاسخ:
آنچه باید وداشت این است که در بخشی از کتاب وسائل الشیعه به ذکر روایاتی در فضیلت عمامه گذاری چه در حالت غیر نماز و چه در حالت نماز پرداخته شده است که اکثر این روایات ضعیف و غیر قابل استناد است؛ روایاتی مانند این که عمامه ؛ تاج عرب است و یا فرد با گذاردن عمامه احتمال پیروزی در کارهای سخت را خواهد داشت مثل جنگ و غیره و .....(1)
اما آنچه از نظرات فقهای اسلامی استفاده می شود این است که روایت بخصوصی که بر استحباب پوشیدن عبا برای اقامه نماز دلالت کند در کتابهای حدیثی نداریم. زیرا در روایات اسلامی برای پوشش در هنگام نماز از دو کلمه استفاده شده است یکی (عبا و رداء ) است و دیگری (جبه ) است که هر دو به معنای پوششی است که در قدیم روی لباس ها می انداختند وبه معنای عبایی که به شکل امروزی باشد نبوده ازاین رو برای اطمینان خاطر حضرت عالی نظر یکی علما را که در این مورد تحقیقی جامعی انجام داده است می آوریم :
الثاني، الرداء للمنفرد و المأموم و الإمام، و في الأخير آكد، و المستفاد من الأخبار عدم إرادة الرداء المعمول في زماننا هذا و إن كان منه أيضا، بل المراد وضع شي‌ء على العنق و الرقبة زائدا على الاتزار فإنّ أصل الرداء ما يلقى على المنكبين مطلقا، سواء كان طويلا بحيث يصل من الطرفين إلى نصف الساق أو أعلا أو أخفض، أم لا.(2)
ترجمه: دومین مستحب رداء است که برای امام و مأموم و کسی که فرادا نماز می خواند مستحب است ... رداء آن استکه بر شانه ها بیافتد چه کوتاه باشد و به ساق نرسد یا بلند باشد و برسد .. .
بنا براین طبق این نظر و نظرات دیگر فقهاء بخوبی استفاده می شود،هر پوششی که از شانه ها تا ساق پاهای انسان را بپوشاند در حال نماز مستحب است گر چه به طورحتم عبای معمول به شکل امروزی را نیز شامل می شود (. از اين رو مرحوم امام گاهي پارچه روي دوش خود مي انداختند كه اين صحنه هم تلوزيون پخش مي كند)
پس بنا به فتواها پوشیدن عبا ثواب دارد. ولی این که ثواب را هفتاد برابر می کند و ... ، روایتی نداریم.
درمورد استحباب عمامه که آیا بر سر نهادن آن در تمام اوقات است و یا تنها برای اعمال خاصی اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی بر این اعتقادند که در همه حالات بر سر نهادن عمامه ثواب دارد و برخی دیگر استحباب آنها را تنها در مواردی مانند : آغاز سفر؛ هنگام رفتن در پی حاجت؛ برای نماز جمعه و نماز عید و هنگام خروج از حمام دانسته اند.
اما در مقابل؛ حالتی که در ان سفارش شده که عمامه در نماز بر سر نمازگذار باشد را اصطلاحا «تحت الحنک» می نامند. در نماز باید فرد نماز گذار برای این که از ثواب داشتن عمامه به سر بهره مند شود؛ سر عمامه را باز کرده و آن را بر روی شانه خود بیفکند که اصطلاحا به این حالت «تحت الحنک» می گویند.
خوب است بدانید که اگر عمامه را به حالت «تحت الحنک» در نماز نبود؛ برخی حکم به حرمت حتی داده اند و عده زیادی قائل هستند که کسی که عمامه به سر دارد ولی آن را به شکل«تحت الحنک» در نیاورده ؛ عمل مکروهی را انجام داده است.
به طور کلی اما در مورد استحباب عمامه به سر بودن در نماز بسیاری حکم استحباب را مطرح کرده اندو لی در مقابل افرادی از علما در این مورد تردید کرده اند.
اما در مورد علت استحباب پوشیدن عمامه در کتاب «جواهر الکلام» که یکی از مهمترین کتاب فقهی شیعه است بیان شده است که استحباب بیان شده به جهت زینت بوده است و بنا بر عرف زمان صدور روایت که در عربستان بوده و عمامه یکی از اجزای لباس بوده است؛ به نوعی سفارش و استحباب به پوشیدن آن را از جهت زینت بودن دانسته اند.(3)
اما در همین کتاب بیان شده است که احتمال دارد که روایاتی که بیان می دارد نماز با عمامه دارای ثواب های بیشتری نسبت به نماز بی عمامه است از سوی راویان اهل سنت و در منابع آنان بیان شده باشد و به تدریج وارد روایات شیعه شده باشد.
و باز در همین کتاب بیان شده است که شاید بتوان روایات بیان شده در مورد استحباب «تحت الحنک» را در نماز به نوعی تفسیر آیه شریفه 29 سوره اعراف دانست:
«قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ »
«بگو: «پروردگارم امر به عدالت كرده است و توجّه خويش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او كنيد! و او را بخوانيد، در حالى كه دين (خود) را براى او خالص گردانيد! (و بدانيد) همان گونه كه در آغاز شما را آفريد، (بار ديگر در رستاخيز) بازمى‏گرديد.»
اما در مورد فلسفه بستن عمامه و یا «تحت الحنک»، برخی از روایات حاکی از آن است که این استحباب مخصوص به زمانی بوده است که مشرکان در صدر اسلام شعار و علامتی داشتند که «تحت الحنک» برای خود قرار نمی دادند و نام این عمل را «اقتعاط» مى‏گذاشتند. اگر کسى این کار را مى‏کرد معنایش این بود که من هم جزء آنها هستم‏. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند:«فرق بین مسلمان و کافر، بستن تحت الحنک در عمامه مسلمانان است».(4)
لذا حتی برخی از محدثان مانند مرحوم فیض کاشانی، بستن تحت الحنک را منحصر در همان زمان صدر اسلام می دانند که نوعی مبارزه با شعار و علامت کافران بوده است.
برخی دیگر از فقها با توجه به این که امروزه بستن تحت الحنک نوعی لباس شهرت به حساب می آید، نه تنها حکم به استحباب آن نداده اند، بلکه بستن آن را به سبب جلب توجه کردن، از باب حرمت پوشیدن لباس شهرت، حرام دانسته اند. صاحب جواهر بعد از بیان گفتار کتاب "مفاتیح الشرایع" در حرمت بستن تحت الحنک می گوید: «من می گویم: چه بسا سزاوار است که به سبب وجود روایات لباس شهرت، قائل به حرمت شویم.» البته ایشان در این مورد نظر قطعی نداده است.
البته درست است که بحث در این مورد اختصاصا در مورد «تحت الحنک» از سوی علما مطرح شده است اما منظور می تواند بستن کل عمامه باشد زیرا در عرف امرزو لباس عربی آن هم همراه با عمامه رواج ندارد.(5)

منابع:
(1)- حرعاملی،وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، 1409ق، ج3، ص378.
(2)- شیخ علی پناه اشتهاردي، مدارك العروة، فقه استدلالی،تهران، دارالاسوه،سال 1417، ج‌13، ص401.
(3)- نجفی، محمدحسن،جواهرالکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1413،ج8، ص252.
(4)- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه،دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413ق، ج‏1، ص 266.
(5)- نجفی، محمدحسن،جواهرالکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1413،ج8، ص253.

موضوع قفل شده است