جمع بندی چرا عشق زمینی ؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا عشق زمینی ؟

سلام
اگه باید عاشق خدابشیم
پس چراباید عاشق بنده خدابشیم
ایا این دورمون نمیکنه از خدا

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد اويس

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی و تشکر بابت سوال به جایتان!

برای رسیدن به عشق حقیقی خداوند باید اصول و ضوابط خاصی را که در شریعت الهی آمده است مراعات کرد. درحقیقت رسیدن به عشق حقیقی خداوند در گرو انجام اعمالی است که خداوند آنها را دوست می دارد.

دوستی و علاقه به اشیا و افرادی که انسان را از خدا دور می کنند نه تنها آدمی را به عشق الهی نمی رساند بلکه از شدت علاقه به حق می کاهند و در مقابل نیز دوستی و عشق ورزی به اهل ایمان و یقین نه تنها مانع از عشق الهی نمی شود بلکه انسان را در تقرب به حضرت حق سبحانه و تعالی کمک می کند.

منتهی نکته باریکی که در اینجا وجود دارد این است که این ابراز علاقه به مومنین باید در دایره شریعت الهی باشد و از حدود شریعت تجاوز نکند. مثلا نمی توان به شخص نامحرمی به صرف ایمانی که در قلب اوست در کلام اظهار عشق و علاقه داشت زیرا در بسیاری مواقع این ابراز علاقه ها زمینه ساز گناه می شوند. اما اگر چنین خطری در میان نباشد اظهار دوستی مومنین به طور عام مشکلی ایجاد نمی کند.

نتیجه آن که نمی توان به طورکلی هر عشقی را مانع از عشق الهی دانست بلکه عشق ورزی به آیات الهی از آن حیث که آیات الهی اند، در چارچوب شریعت حق متعال می تواند انسان را در تقرب به حق کمک نماید و درک معنای کامل توحید صمدی قرآنی نیز انسان را به این حقیقت سوق می دهد.

با این بیان باید گفت تمامی احادیثی که تاکید در اظهار دوستی به زن و فرزند و خانواده و دوستان و خویشان و مومنین دارند به همین دلیل می باشند.

در حدیثی از جناب رسول اکرم صلي الله عليه و آله: آمده است: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه ُ فِى زُمرَتِهِم.(1)

یعنی هر كس گروهى را دوست بدارد (و نسبت به آنان ابراز مهر كند) خدا او را در زمره آنان محشور خواهد كرد.

پس در این حدیث نیک بیندیش!!

پینوشت:
1- نهج الفصاحه، ص 609، ح 2986

اویس;818340 نوشت:
در حدیثی از جناب رسول اکرم صلي الله عليه و آله: آمده است: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه ُ فِى زُمرَتِهِم.(1)

یعنی هر كس گروهى را دوست بدارد (و نسبت به آنان ابراز مهر كند) خدا او را در زمره آنان محشور خواهد كرد.

پس در این حدیث نیک بیندیش!!


سلام علیکم و رحمه الله
جناب استاد, امکانش هست که انسان محب اهل بیت (ع) باشد ولی شیعه آنها نباشد؟
اگر چنین است, آیا ایشان نیز شامل این حدیث می شوند؟

[="Tahoma"][="Blue"]

عارف;818341 نوشت:
جناب استاد, امکانش هست که انسان محب اهل بیت (ع) باشد ولی شیعه آنها نباشد؟
اگر چنین است, آیا ایشان نیز شامل این حدیث می شوند؟

رابطه بین حب و شیعه حقیقی، رابطه بین عموم و خصوص مطلق در مباحث منطقی است.
یعنی هر شیعه حقیقی محب اهل بیت علیهم السلام هست اما هر محبی به اهل بیت، شیعه حقیقی به شمار نمی آید.

اما در مورد شامل شدن حدیث در مورد کسانی که حب اهل بیت دارند باید بگویم:
حب دارای مراتبی از ظاهر تا مراتب بیشمار باطنی است. حب ظاهری یعنی حبی که صرفا محدود به اظهار زبان بوده باشد موجب حشر با ظاهر محبوب است. حب خیالی موجب حشر با مرتبه خیال محبوب است و حب عقلی موجب حشر با مرتبه عقل محبوب است.

عمده آن حبی است که تمامی مراتب ظاهر و باطن را در نوردیده و همه شئونات انسان کامل را دربربگیرد. این چنین حبی موجب حشر انسان با تمامی مراتب انسان کامل در نشئات مافوق خواهد بود.
[/]

ممنون ازپاسخ
ولی من دقیقا قانع نشدم
خب عشق به ادم اهل ایمان
اما باز عشقه دوست داشتنه و وابسته شدن به اون فرد...

عارف;818341 نوشت:

سلام علیکم و رحمه الله
جناب استاد, امکانش هست که انسان محب اهل بیت (ع) باشد ولی شیعه آنها نباشد؟
اگر چنین است, آیا ایشان نیز شامل این حدیث می شوند؟

گرچه کلام استاد اویس بزرگوار پاسخ کامل وکافی است ولی جهت مزید اطلاع این مسوده نیز مفید است :
واژه شیعه خاستگاه وحیانی دارد، و قرآن کریم از حضرت ابراهیم خلیل به عنوان شیعه حضرت نوح یاد نموده:
« وان من شیعته لابراهیم؛ (1) ابراهیم از پیروان نوح بود».
در وصف ابراهیم در ادامه سخن از شیعه بودنش آمده: «اذ جاء ربه بقلب سلیم؛ (2) هنگامی که با قلبی پاک روی به پروردگارش آورد».
از این آموزه متعال می‌توان مفهوم دقیق شیعه بودن را به دست آورد. و آن این که شیعه واقعی کسی است که ابراهیم گونه در پیروی از امیر مومنان و سایر اهل بیت (ع) عمل نماید . خداوند را با قلب سلیم دیدار نماید، البته این همان قله بلند شیعه بودن است که کمتر کسی می تواند به آن دست یابد . افرادی چون سلمان، اباذر، عماد، مالک اشتر و برخی از علما و بزرگان شیعه در طول تاریخ توانسته‌اند بدان قله دست یابند .
این ره برای همگان باز است .هر کس اگر بخواهد می‌تواند بدان بار یابد، یا لااقل جلوه‌ای از آن نور را دریافت کند.
در عین حال کسانی که به ولایت امیر مومنان و سایر ائمه اعتقاد داشتند و به اندازه توان بکوشند که طبق آموزه‌های متعالی قرآن و عترت عمل کنند، از شیعیان واقعی محسوب می‌شود چون قرآن کریم درباره پیروان راستین ابراهیم فرمود:
«ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین آمنوا؛ (3) نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کردند و نیز دین پیامبر و امتش که اهل ایمان‌اند». پس همین معیار برای مشخص شدن پیرو و شیعه امیر مومنان نیز جریان دارد. کسانی که به ولایت او باور داند و به آن عمل می‌کند ،پیرو و سزاوارترین افراد به حضرت و سایر ائمه اند.
وظیفه شیعه این است که دقیقا طبق دستورات قرآن و سنت پیامبر و ائمه عمل کند. به عنوان نمونه به دو روایتی اشاره می‌شود که معیار شیعه واقعی را بیان کرده است، امام صادق فرمود:
«انما شیعه علی من عفّ بطنه و فرجه و اشتد جهاده و عمل لخالقه و رجا ثوابه و خاف عقابه، فاذا رأیت اولئک، فاولئک شیعة جعفر؛ (4) بی تردید شیعه کسی است که شکم و شهوت خود را حفظ می‌کند. اهل جهاد و تلاش بوده و خالص برای خدا عمل می‌کند، از کیفر و عذاب الهی همواه ترس دارد، اگر چنین افرادی را دیدید، شیعه امام جعفر صادق‌اند».
در روایت دیگر فرمود: «امتحنوا شیعتنا عند مواقیت الصلاه کیف محافظتهم علیها؛ (5) پیروان و شیعیان ما اهل بیت را هنگام فرا رسیدن اوقات نماز امتحان کنید، (ببینید که آیا شیعه واقعی‌اند یا نه) که چگونه مواظب نمازهای شان هستند».
معیار شیعه واقعی آن است که همواره می‌کوشد طبق دستورات قران وسنت عمل کند. محبت اهل بیت را بسیاری از مسلمانان غیر شیعه نیز دارند چون بر محبت اهل بیت در قرآن در آیه «موده» (6) تصریح شده است. بسیاری از بزرگان اهل سنت با استناد به همین آیه محبت اهل بیت را واجب می دانند و بدان ملتزم‌اند. تفصیل سخنان آن ها را در منبع ذیل جویا شوید. (7) بنابراین معتقدان به ولایت اهل بیت شیعیان آن ها هستند (گر چه در شیعه بودن‌شان مراتب دارند) ولی محبان اهل بیت اکثر مذاهب اسلامی هستند چون محبت اهل بیت در قرآن تاکید شده است.

پی‌نوشت‌ها:
1. صافات (36) آیه 83.
2. همان آیه 84.
3. آل عمران (3) آیه 68.
4. سفینه البحار، ج 1 ماده شین ص 732.
5. همان.
6. شورا (42) آیه 22.
7. جلوه عرفانی نهضت حسینی، ص 83.

سلام علیکم و رحمه الله

با تشکر از پاسخ شما...
ولی هنوز دقیق جواب خودم را نگرفتم...

صادق;819642 نوشت:
شیعه واقعی کسی است که ابراهیم گونه در پیروی از امیر مومنان و سایر اهل بیت (ع) عمل نماید . خداوند را با قلب سلیم دیدار نماید

صادق;819642 نوشت:
وظیفه شیعه این است که دقیقا طبق دستورات قرآن و سنت پیامبر و ائمه عمل کند.

این معنای شیعه که بدون شک درست می فرمائید....(البته محل سوال حقیر نبود ولی تصریح این معنا به پاسخ سوالم کمک شایانی دارد)

اینجا محبین اهل بیت (ع) را صراحتا تعریف فرمودید که بسیار عالیست...

صادق;819642 نوشت:
محبت اهل بیت را بسیاری از مسلمانان غیر شیعه نیز دارند

صادق;819642 نوشت:
بسیاری از بزرگان اهل سنت با استناد به همین آیه محبت اهل بیت را واجب می دانند و بدان ملتزم‌اند.

بنابراین دو رگوه داریم که در اینجا باز مرزبندی آنها شفاف شده...

صادق;819642 نوشت:
بنابراین معتقدان به ولایت اهل بیت شیعیان آن ها هستند (گر چه در شیعه بودن‌شان مراتب دارند) ولی محبان اهل بیت اکثر مذاهب اسلامی هستند چون محبت اهل بیت در قرآن تاکید شده است.

ولی جناب استاد حالا با توجه به روایت مذکور اصل سوال بنده (به رنگ قرمز) جوابش چیست؟

عارف;818341 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله
جناب استاد, امکانش هست که انسان محب اهل بیت (ع) باشد ولی شیعه آنها نباشد؟
اگر چنین است, آیا ایشان نیز شامل این حدیث می شوند؟

بخش اول که مشخص شد که جواب مثبت است (که شما هم موضوع را شفاف فرمودید)
ولی جواب بخش دوم را نگرفتم...
یعنی آیا گروه دوم که شیعه نیستند ولی محب هستند (مانند همان مسلمانان غیر شیعه)
آیا

اویس;818340 نوشت:
در حدیثی از جناب رسول اکرم صلي الله عليه و آله: آمده است: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه ُ فِى زُمرَتِهِم.(1)

یعنی هر كس گروهى را دوست بدارد (و نسبت به آنان ابراز مهر كند) خدا او را در زمره آنان محشور خواهد كرد.

آیا این گروه که شیعه نیستند آیا با حضرت نبی اکرم (ص) محشور خواهند شد؟

اگر چنین است که دیگر چه غمی دارند؟!
و اینهمه اختلاف بین شیعه و سنی برای چیست؟!

سلام علیکم

شرک در محبت هم داریم.

انسان باید خدا را از همه بیشتر دوست داشته باشد و کسی که عاشق کسی شود به تمام حرفهای او گوش داده و بر آن عمل می کندو خدا امر به محبت می کند که انسان ها به یکدیگر محبت کنند و احترام بزرگان دین را داشته باشند.

پس انسان از همه بیشتر باید الله را دوست داشته باشد این نباید فقط لفظی باشد بلکه بالقلب و با عملش نشان دهد که الله را از هر کسی حتی نزدیکانش هم بیشتر دوست دارد .

من گاهی این را مرور ذهنم میکنم که وقتی که مادر کودک طفلش را می زند باز آن طفل به مادر رجوع می کند اگر ده بار هم بزند باز به مادر رجوع می کند اینطور نیست من بگویم یا طفل بگوید من از مادرم می شرمم پس به خاله رجوع می کنم.!!! (البته این به منظور دوست نداشتن خاله نمی باشد غلط برداشت نکنید.)

بعد از محبت الله تعالی محبت رسول ص (بدلیل آیات قرآن) باید بیشتر از همه باشد و بعد محبت رسول ص محبت خانواده و ائمه و پیشوایان و دیگر انسان ها و حتی دیگر مخلوقات را داشته باشد.

و همچنین قاعده ای هست عدم محبت با بزرگان ، انبیا و امامان سبب می شود که انسان از حقیقت دین دور شده و غیر ممکن هست کسی بگوید من محبت انبیا و امامان را ندارم اما محبت الله تعالی را دارم.

در بیشتر موارد دین حرمت از اطاعت بالاتر است.

اللهمّ إنّي أسألک حبَّک و حبَّ مَن يحبّک و حبَّ کلِّ عملٍ يقرّبني إلی حبِّک

عارف;819881 نوشت:
ولی جناب استاد حالا با توجه به روایت مذکور اصل سوال بنده (به رنگ قرمز) جوابش چیست؟

نقل قول نوشته اصلی توسط عارف نمایش پست ها
سلام علیکم و رحمه الله
جناب استاد, امکانش هست که انسان محب اهل بیت (ع) باشد ولی شیعه آنها نباشد؟
اگر چنین است, آیا ایشان نیز شامل این حدیث می شوند؟
بخش اول که مشخص شد که جواب مثبت است (که شما هم موضوع را شفاف فرمودید)
ولی جواب بخش دوم را نگرفتم...
یعنی آیا گروه دوم که شیعه نیستند ولی محب هستند (مانند همان مسلمانان غیر شیعه)
آیا

نقل قول نوشته اصلی توسط اویس نمایش پست ها
در حدیثی از جناب رسول اکرم صلي الله عليه و آله: آمده است: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه ُ فِى زُمرَتِهِم.(1)

یعنی هر كس گروهى را دوست بدارد (و نسبت به آنان ابراز مهر كند) خدا او را در زمره آنان محشور خواهد كرد.
آیا این گروه که شیعه نیستند آیا با حضرت نبی اکرم (ص) محشور خواهند شد؟

اگر چنین است که دیگر چه غمی دارند؟!
و اینهمه اختلاف بین شیعه و سنی برای چیست؟!

با سلام خدمت شما دوست گرامی

و با تشکر فراوان از استاد گرانقدر جناب صادق عزیز که با فرمایشات گرانبارشان ما را به فیض رساندند.

در پاسخ به سوالتان باید بگویم:
بنده در پست پیشین عرض کردم که :

حب دارای مراتبی از ظاهر تا مراتب بیشمار باطنی است. حب ظاهری یعنی حبی که صرفا محدود به اظهار زبان بوده باشد موجب حشر با ظاهر محبوب است. حب خیالی موجب حشر با مرتبه خیال محبوب است و حب عقلی موجب حشر با مرتبه عقل محبوب است.

این بیان حقیر در واقع پاسخ به همان سوال قرمز رنگ شماست.

منظور حقیر این بود که هر کسی به وزان حبی که به اهل بیت علیهم السلام دارد با ایشان در آخرت محشور خواهد شد منتهی این حب و حشر نیز دارای مراتب بسیار است. یعنی چنین نیست که بگوییم هر حبی نسبت به اهل بیت علیهم السلام حتی اگر خالی از اعمال نیک باشد سزاوار محشور شدن با تمام حقایق اهل بیت علیهم السلام در آخرت است بلکه حبی که خالی از اعمال نیک و پسندیده است اگر چه در اوقاتی موجب حشر با ابدان مثالی انسان کامل می شود اما موجب حشر با امام در تمامی مراتب وجودی ایشان نیست.

محشور شدن با تمامی مراتب انسان کامل در گرو این است که شخص ضمن محبت قلبی به اهل بیت علیهم السلام در اعمال و رفتار نیز مطابق دستور العمل انسان ساز قرآن کریم و عترت طاهره عمل کند و عقل خویش را با آموزه های دینی اهل بیت بارور ساخته و قلب خود را به خزائن بیکران شهودی اهل بیت علیهم السلام متصل سازد و هکذا.

اویس;820388 نوشت:
حب دارای مراتبی از ظاهر تا مراتب بیشمار باطنی است. حب ظاهری یعنی حبی که صرفا محدود به اظهار زبان بوده باشد موجب حشر با ظاهر محبوب است. حب خیالی موجب حشر با مرتبه خیال محبوب است و حب عقلی موجب حشر با مرتبه عقل محبوب است.

سلام علیکم و رحمه الله
با سپاس از پاسخ کاملتان
آیا برای این معنا (مراتب حب و مراتب ظاهر در روز حشر) آیه یا روایتی وجود دارد؟

[="Tahoma"][="Blue"]

عارف;820498 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله
با سپاس از پاسخ کاملتان
آیا برای این معنا (مراتب حب و مراتب ظاهر در روز حشر) آیه یا روایتی وجود دارد؟

با سلام و احترام
متاسفانه بنده در این مورد حدیثی نیافتم.
شما میتونین حدیث مربوطه را از کارشناس حدیث پیگیر باشید.[/]

سوال:
آیا عشق به غیر خداوند مانع از عشق به خداوند است؟

پاسخ:
برای رسیدن به عشق حقیقی خداوند باید اصول و ضوابط خاصی را که در شریعت الهی آمده است مراعات کرد. در حقیقت رسیدن به عشق حقیقی خداوند در گرو انجام اعمالی است که خداوند آنها را دوست می دارد.
دوستی و علاقه به اشیا و افرادی که انسان را از خدا دور می کنند نه تنها آدمی را به عشق الهی نمی رساند بلکه از شدت علاقه به حق می کاهند و در مقابل نیز دوستی و عشق ورزی به اهل ایمان و یقین نه تنها مانع از عشق الهی نمی شود بلکه انسان را در تقرب به حضرت حق سبحانه و تعالی کمک می کند.

منتهی نکته باریکی که در اینجا وجود دارد این است که این ابراز علاقه به مومنین باید در دایره شریعت الهی باشد و از حدود شریعت تجاوز نکند. مثلا نمی توان به شخص نامحرمی به صرف ایمانی که در قلب اوست در کلام اظهار عشق و علاقه داشت زیرا در بسیاری مواقع این ابراز علاقه ها زمینه ساز گناه می شوند. اما اگر چنین خطری در میان نباشد اظهار دوستی مومنین به طور عام مشکلی ایجاد نمی کند.

نتیجه آن که نمی توان به طورکلی هر عشقی را مانع از عشق الهی دانست بلکه عشق ورزی به آیات الهی از آن حیث که آیات الهی اند، در چارچوب شریعت حق متعال می تواند انسان را در تقرب به حق کمک نماید و درک معنای کامل توحید صمدی قرآنی نیز انسان را به این حقیقت سوق می دهد.
با این بیان باید گفت تمامی احادیثی که تاکید در اظهار دوستی به زن و فرزند و خانواده و دوستان و خویشان و مومنین دارند به همین دلیل می باشند.

در حدیثی از جناب رسول اکرم (صلي الله عليه و آله): آمده است: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه ُ فِى زُمرَتِهِم.(1)
یعنی هر كس گروهى را دوست بدارد (و نسبت به آنان ابراز مهر كند) خدا او را در زمره آنان محشور خواهد كرد.

پی نوشت:
1- نهج الفصاحه، ص 609، ح 2986

موضوع قفل شده است