جمع بندی نقش خدا در سلامت اخلاقی جامعه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقش خدا در سلامت اخلاقی جامعه

سلام.

متن زیر از کتاب «مبانی خداشناسی» آیت الله ری شهری در مورد نقش خداشناسی در جامعه است:

روایتی از امام رضا: (منبع: میزان الحکمه جلد 6 صفحه 154)
اعتقاد به خدا و پیامبر و پیامهای او فلسفه های بسیاری دارد. از جمله آنها اینکه اگر کسی اعتقاد به خدا نداشته باشد از نافرمانیهای او اجتناب نمیکند و از ارتکاب گناهان و کارهای ناشایسته بزرگ خودداری نمیکند. در هیچ فساد و ظلمی که دلخواه اوست هیچکس را مراقب خود نمی بیند.
امام رضا علیه السلام در این سخن ابتدا به این حقیقت اشاره می کنند که نقش خداشناسی در زندگی انسان بسیار است. سپس در تبیین بخشی از علل اعتقاد به خدا ، ابتدا نقش خداشناسی در سالم سازی جامعه بشر مطرح می کنند که عقیده ی خدا مانع از فساد و ظلم است. و اگر این اعتقاد از جامعه سلب شود ، هیچ چیز دیگری نمی تواند جلوی هوسرانی های انسان و فسادها و ستم های ناشی از آنرا بگیرد.

اما ریچارد داوکینز در پاسخ به این مسئله در کتاب خود می گوید:

طرح پرسش با اين بيان بسيار ناکسانه می نمايد. هنگامی که يک فرد اين پرسش را با من مطرح می کند (که مکرر رخ می دهد)، فوراً وسوسه می شوم او را چنين به چالش بگيرم: "آيا واقعاً می گوييد که فقط برای کسب رضايت و پاداش خدا، يا اجتناب از نارضايتی و عذاب او می کوشيد خوب باشيد؟ اين اخلاقيات نيست، اين تملق گويی است؛ به يک جور پاچه خواری جلوی دوربين امنيتی عظيمی می ماند که از آسمان شما را زير نظر دارد، يا ضبط صوت استراق سمعی که درون کله تان کار گذاشته شده، و کوچک ترين حرکات و انديشه هايتان را ثبت می کند. به قول انشتين "اگر نيکی کردن ما فقط از ترس عقوبت و به اميد پاداش باشد ، پس به غايت زبون هستيم". مايکل شرمر هم در کتاب علم خير و شر اين نکته را فصل ختام بحث می خواند. چرا که به نظر او اگر بگوييد که در غياب خدا "مرتکب دزدی، تجاوز و قتل" می شويد، نشان داده ايد که شخصی غيراخلاقی هستيد "و اولی تر است که به شدت از شما احتراز کنيم." از سوی ديگر، اگر بپذيريد که حتی در صورت عدم وجود نظارت الاهی همچنان آدم خوبی می مانيد، قطعاً زيرآب اين ادعا را زده ايد که برای خوب بودن، وجود خدا لازم است.

لطفا اشکالات صحبت ریچارد داوکینز را برایم مشخص کنید تا در مورد حدیث امام رضا (علیه السلام) شبهه ای برایم باقی نماند.
ممنونم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد رئوف

مددجو;815924 نوشت:
سلام.

متن زیر از کتاب «مبانی خداشناسی» آیت الله ری شهری در مورد نقش خداشناسی در جامعه است:

روایتی از امام رضا: (منبع: میزان الحکمه جلد 6 صفحه 154)
اعتقاد به خدا و پیامبر و پیامهای او فلسفه های بسیاری دارد. از جمله آنها اینکه اگر کسی اعتقاد به خدا نداشته باشد از نافرمانیهای او اجتناب نمیکند و از ارتکاب گناهان و کارهای ناشایسته بزرگ خودداری نمیکند. در هیچ فساد و ظلمی که دلخواه اوست هیچکس را مراقب خود نمی بیند.
امام رضا علیه السلام در این سخن ابتدا به این حقیقت اشاره می کنند که نقش خداشناسی در زندگی انسان بسیار است. سپس در تبیین بخشی از علل اعتقاد به خدا ، ابتدا نقش خداشناسی در سالم سازی جامعه بشر مطرح می کنند که عقیده ی خدا مانع از فساد و ظلم است. و اگر این اعتقاد از جامعه سلب شود ، هیچ چیز دیگری نمی تواند جلوی هوسرانی های انسان و فسادها و ستم های ناشی از آنرا بگیرد.

اما ریچارد داوکینز در پاسخ به این مسئله در کتاب خود می گوید:

طرح پرسش با اين بيان بسيار ناکسانه می نمايد. هنگامی که يک فرد اين پرسش را با من مطرح می کند (که مکرر رخ می دهد)، فوراً وسوسه می شوم او را چنين به چالش بگيرم: "آيا واقعاً می گوييد که فقط برای کسب رضايت و پاداش خدا، يا اجتناب از نارضايتی و عذاب او می کوشيد خوب باشيد؟ اين اخلاقيات نيست، اين تملق گويی است؛ به يک جور پاچه خواری جلوی دوربين امنيتی عظيمی می ماند که از آسمان شما را زير نظر دارد، يا ضبط صوت استراق سمعی که درون کله تان کار گذاشته شده، و کوچک ترين حرکات و انديشه هايتان را ثبت می کند. به قول انشتين "اگر نيکی کردن ما فقط از ترس عقوبت و به اميد پاداش باشد ، پس به غايت زبون هستيم". مايکل شرمر هم در کتاب علم خير و شر اين نکته را فصل ختام بحث می خواند. چرا که به نظر او اگر بگوييد که در غياب خدا "مرتکب دزدی، تجاوز و قتل" می شويد، نشان داده ايد که شخصی غيراخلاقی هستيد "و اولی تر است که به شدت از شما احتراز کنيم." از سوی ديگر، اگر بپذيريد که حتی در صورت عدم وجود نظارت الاهی همچنان آدم خوبی می مانيد، قطعاً زيرآب اين ادعا را زده ايد که برای خوب بودن، وجود خدا لازم است.

لطفا اشکالات صحبت ریچارد داوکینز را برایم مشخص کنید تا در مورد حدیث امام رضا (علیه السلام) شبهه ای برایم باقی نماند.
ممنونم.



با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند نکته:

- نخست آنکه جهان بر اساس خواست ما تغییر نمی کند. به عبارت دیگر، این ما نیستیم که بر اساس خواست خود، علایق شخصی و تصورات فردی، چگونگی جهان بیرون را تعیین می کنیم بلکه این جهان خارج است که بایستی بر اساس آنچه که هست، معرفت و دانش ما را شکل بدهد.
از این رو، اینکه علاقه فردی داوکینز و دیگران بر چه است، دلیلی برای آن که جهان بیرون چگونه باشد، نخواهد بود. بلکه حقیقت جهان آن است که خدایی دارد که از طریق وحی، باید و نبایدهای اخلاقی را به انسان ها انتقال داده است. باید و نبایدهایی که بر اساس آن، انسان می تواند به کمال برسد.
حال اگر کسی این مدل را دوست ندارد، معنایش این نیست که در جهان خارج چنین چیزی وجود ندارد؛ معنایش صرفا این است که "علاقه" فرد مذکور چنین نیست.

- نکته دیگر اینکه، نیازمندی مسئله اخلاق به دین، از جهات مختلفی قابل بررسی است.

1. دین می تواند مصادیق خوبی و بدی را تعیین کند. به عبارت دیگر، در بسیاری از مسائل اخلاقی، ما می خواهیم خوب باشیم ولی نمی دانیم که خوب بودن یا بد بودن کدام است و در مورد مصادیق مشکل داریم. آیا از بین بردن جنینی که مشکل در بخشی از وجودش دارد، روا هست یا نیست؟ در بسیاری از مسائل سخت، تشخیص مصداق برای ما آسان نیست و دین در این مسائل می تواند کمک کند.

2. مسئله دیگر، پشتوانه و تضمین اخلاق است. هر قاعده و قانونی برایی اجرایی شدن نیازمند پشتوانه است. به طور مثال شما اگر بگویید همه مردم بایستی هنگام قرمز شدن چراغ بایستند. این قانون شما نیازمند تضمین و پشتوانه است واگرنه بسیاری از مردم به آن عمل نخواهند کرد. به عبارت دیگر، شما اگر بخواهید یک قانون کارآمد داشته باشید، بایستی بگویید که همه باید پشت چراغ قرمز بایستند واگرنه جریمه می شوند. اگر این جریمه نباشد، مسلما عده ی زیادی از قانون تبعیت نخواهند کرد.

اگر در قوانین اخلاقی هم نظر کنیم، بایستی ببینیم هر نظریه، برای اینکه جامعه را اخلاقی تر کند، از چه پشتوانه ای برخوردار است؟
در اخلاق دینی، پشتوانه مشخص است. خدایی که همه جا حاضر و ناظر است، همه چیز را می بیند و فرد نیکوکار را جزا می دهد و فرد بدکار را نیز متناسب با عملش جزا خواهد کرد. بنابراین یک تضمین و پشتوانه برای اخلاق وجود دارد. اما در فضای غیر دینی چه؟ چه تضمین و پشتوانه ای برای اخلاقی بودن وجود دارد؟ اساسا چرا فرد بایستی اخلاقی زندگی کند و محدودیت های آن را بپذیرد؟

3. دین به ما الگوهای اخلاقی معرفی می کند. به تعبیر قرآنی پیامبر بهترین الگو و اسوه است. آیا در فضای غیر دینی انسان هایی وجود داشته اند که به اندازه قدیسان و بزرگان دینی ما، الهام بخش دیگران برای زندگی اخلاقی و معنوی باشند؟

این موارد و امور دیگر، نشان دهنده آن است که اخلاق در فضای دینی، بسیار رفیعتر و والاتر از اخلاق در فضای غیر دینی است و اخلاق غیر دینی، در مباحث نظری و عملی دچار مشکلات بسیاری است.

- نکته دیگر اینکه، وجود خدایی که ما را به اخلاقی بودن هدایت می کند و پیامبری ارسال می کند که هدف از بعثتش را اتمام و تکمیل مکارم اخلاقی می نامد و در راستای اخلاقی بودن جزا و پاداش می دهد، قطعا به روند اخلاقی بودن کمک می کند تا افرادی که چنین پشتوانه هایی برای اخلاقی زیستن ندارند و طبیعتا کمکی هم به روند اخلاقی شدن نمی کنند.

موفق باشید

موضوع قفل شده است