جمع بندی خودم و خدایم را چگونه بیشتر بشناسم؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خودم و خدایم را چگونه بیشتر بشناسم؟

سلام و عرض ادب و آرزوی قبولی طاعات و عباداتتون
من از سن نوجوانی علاوه بر نیازهای خوراک و لباس و پوشاک و مدرسه رفتن و این ها کم کم احساس کردم به چیزای دیگه هم نیاز دارم احساس کردم باید خودم رو بیشتر بشناسم اینکه کی ام چجوری قراره تو آینده زندگی کنم و بعدش خالقم رو بشناسم و قراره تو این دنیا چه کارهایی رو انجام بدم و کلا هدفم چیه از زندگی...
متاسفانه به علت نبود مشاور و راهنمای خوبی که من تفکراتم جهت بده و یه راه درست رو جلوی پام بذاره یه مدت تو تفکرات خودم سرگردان بودم که چجوری باید پاسخ این سوالاتم رو به دست بیارم، وقتی دیدم اطرافیانم بیشتر وقتشون رو سرگرم کارهای روزمره هستن و به این چیزا فکر نمیکنن نمیدونستم باید چیکار کنم...به ذهنم رسید که برم قرآن رو مطالعه کنم شاید بتونم به پاسخ سوالام برسم بعدش با شنیدن کتابهای تفسیر قرآن و اینکه بعضیا میگفتن قرآن رو نمیشه همینجوری خوند و به فهمش رسید من هم دلسرد شدم...!
خلاصه این تفکرات برای چندین سال با من بودن ولی هیچوقت اراده و بستر مناسبی برای جواب دادن درست بهشون رو نیافتم! چون بعدش منم مثل بقیه اطرافیان درگیر کارهای تحصیل در مدرسه و بعدش کنکور و دانشگاه شدم ولی خب همیشه گوشه ذهنم این خلا رو احساس می کردم.. الان که 25 سالمه هنوزم با گذشت این همه سال از عمرم این احساس نیاز و خلا رو دارم تا اینکه از چند وقت پیش دوباره تصمیم گرفتم در این باره تحقیق و مطالعه کنم این شد که از چند نفر پرسیدم یکی گفت قرآن، یکی گفت قرآن رو باید با تفسیرش بخونی، یکی کتابهای دیگه معرفی کرد من هم چون این بار میخوام از یه مسیر درست و مطمئن کمک بگیرم با راهنمایی یکی از دوستان به این سایت اومدم که علاوه بر نظر مرجع تقلیدم از صاحب نظران اینجا هم بتونم کمک بگیرم.
خوشحال میشم کسانی که میتونن راهنماییم.
پیشاپیش ممنون.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]
یلدا 25;815492 نوشت:
من از سن نوجوانی علاوه بر نیازهای خوراک و لباس و پوشاک و مدرسه رفتن و این ها کم کم احساس کردم به چیزای دیگه هم نیاز دارم احساس کردم باید خودم رو بیشتر بشناسم اینکه کی ام چجوری قراره تو آینده زندگی کنم و بعدش خالقم رو بشناسم و قراره تو این دنیا چه کارهایی رو انجام بدم و کلا هدفم چیه از زندگی...
متاسفانه به علت نبود مشاور و راهنمای خوبی که من تفکراتم جهت بده و یه راه درست رو جلوی پام بذاره یه مدت تو تفکرات خودم سرگردان بودم که چجوری باید پاسخ این سوالاتم رو به دست بیارم، وقتی دیدم اطرافیانم بیشتر وقتشون رو سرگرم کارهای روزمره هستن و به این چیزا فکر نمیکنن نمیدونستم باید چیکار کنم...به ذهنم رسید که برم قرآن رو مطالعه کنم شاید بتونم به پاسخ سوالام برسم بعدش با شنیدن کتابهای تفسیر قرآن و اینکه بعضیا میگفتن قرآن رو نمیشه همینجوری خوند و به فهمش رسید من هم دلسرد شدم...!
خلاصه این تفکرات برای چندین سال با من بودن ولی هیچوقت اراده و بستر مناسبی برای جواب دادن درست بهشون رو نیافتم! چون بعدش منم مثل بقیه اطرافیان درگیر کارهای تحصیل در مدرسه و بعدش کنکور و دانشگاه شدم ولی خب همیشه گوشه ذهنم این خلا رو احساس می کردم.. الان که 25 سالمه هنوزم با گذشت این همه سال از عمرم این احساس نیاز و خلا رو دارم تا اینکه از چند وقت پیش دوباره تصمیم گرفتم در این باره تحقیق و مطالعه کنم این شد که از چند نفر پرسیدم یکی گفت قرآن، یکی گفت قرآن رو باید با تفسیرش بخونی، یکی کتابهای دیگه معرفی کرد من هم چون این بار میخوام از یه مسیر درست و مطمئن کمک بگیرم با راهنمایی یکی از دوستان به این سایت اومدم که علاوه بر نظر مرجع تقلیدم از صاحب نظران اینجا هم بتونم کمک بگیرم.
خوشحال میشم کسانی که میتونن راهنماییم.
[=microsoft sans serif]

باسلام خدمت شما پرسشگر گرامی و با آرزوی قبولی طاعات

قبل از پاسخ به این سوال، توجه شما را به یک نکته جلب میکنم:
شناختی که ما میتوانیم نسبت بخداوند داشته باشیم، شناختی ناقص است نه شناخت کامل. چرا که خداوند متعال نامحدود و نامتناهی است و موجودی که اینچنین است نمیتوان به تمام ابعاد وجودی اش، احاطه پیدا کرد. به همین جهت است که امیرمومنان علی(ع) میفرماید:
عقول را بر كنه صفات خویش آگاه نساخته اما آنها را از معرفت و شناسائى خود باز نداشته است.[۱]

با این حال، راه شناخت خداوند بر انسان بسته نیست و هر کسی به فراخور سطح درک و فهم خود، بهره ای از این شناخت میتواند ببرد.
در مورد شناخت خداوند سه دسته راه کلی وجود دارد:
1. شناخت از طریق نشانه ها
2. شناخت از راه دل
3. شناخت از طریق استدلال عقلی.

1. شناخت از طریق نشانه ها:
دسته اول از راه های شناخت، خودش به دو بخش کلی تقسیم میشود:
۱- نشانه‌های انفسی (خود شناسی)
۲- نشانه‌های آفاقی (هستی شناسی)
در این راه‌ها، انسان از طریق یک سری نشانه ها، سعی در شناخت خداوند دارد. نشانه هایی که یا در درون خودمان قرار دارد و به خود شناسی معروف است و نشانه هایی که در محیط پیرامونمان قرار دارد.
انسان در این مسیر، باید توجه کند که هر پدیده ای که در جهان آفرینش میبیند، همگی مخلوق خداوند است و به همین جهت، با دقت در آنها، تا حدودی میتواند نسبت به صفات خداوند آگاهی پیدا کند.
ایات و روایاتی که انسان را به شناخت خود فرا میخواند و تعابیر فراوانی که به فضیلت شناخت خود تاکید دارد، بازگو کننده اهمیت شناخت از طریق ایات انفسی است.
این اهمیت تا حدی است که شناخت نفس را ملازم با شناخت خداوند قرار داده است:
«من عرف نفسه فقد عرف ربه»(2)

در توضیح این حدیث لایه های معنایی متفاوتی می توان بیان کرد. مثلا وقتی نقص و نیاز خود را می بینیم، به برطرف کننده این نقص ها رهنمون می شویم که کسی جز خدای متعال نیست. یا وقتی به دقایق خلقت مادی و معنوی خود می اندیشیم، حکمت و علم بیکران الهی را می یابیم و ...از سوی دیگر، در جهان پیرامون ما، نشانه های فراوانی برای تامل و تدبر و شناخت صفات خداوند وجود دارد.

[=microsoft sans serif]اين راه که در کتاب شريف توحيد مفضل پیگیری شده است بهترين راه خدا شناسي براي مبتديان است.


[=microsoft sans serif]چندین آیه قران کریم بندگان را به تامل در خلقت اسمان و زمین و موجودات فرا میخواند. مانند این آیه شریفه:«إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ[بقره/۱۶۴]
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و كشتی هایى كه در دریا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى كه میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه ‏هایى است (از ذات پاك خدا و یگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مى ‏اندیشند.
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]
۱.نهج البلاغه. خطبه 49.
2. غرر الحکم، ص588



[=microsoft sans serif]2. شناخت از طریق دل:

در شناخت از راه دل باید توجه کرد که هر انسانی به طور فطری خدا را می شناسد و برای روشن شدن این شناخت باید به صیقل دادن دل پرداخت و آن را از آلودگی ها پاک کرد تا نور خدا در آن بتابد. کما اینکه اگر انسان لحظه ای تعلقات خویش را کنار بگذارد، دل او سریعتا متوجه خدا خواهد شد.


[=microsoft sans serif]شخصی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: خدا را به من آن چنان معرفی کن که گویی او را می بینم،‌ حضرت از او سؤال کرد: آیا هیچ وقت از راه دریا مسافرت کرده‌ای؟ (گویا حضرت توجه داشتند به این که قضیّه برای او اتفاق افتاده است) گفت: آری. گفتند: اتفاق افتاده است که کشتی در دریا بشکند؟ گفت: بلی، اتفاقاً در سفری چنین قضیّه ای واقع شد. گفتند: به جایی رسیدی که امیدت از همه چیز قطع شود و خود را مُشرف به مرگ ببینی؟ گفت: بلی چنین شد. گفتند: در آن حال امیدی به نجات داشتی؟ گفت: آری. گفتند: در آن جا که وسیله ای برای نجات تو وجود نداشت، برای چه کسی امیدوار بودی؟ آن شخص متوجه شد که در آن حال گویا دل او با کسی ارتباط داشته، در حدّی که گویی او را می دیده است.[3]

[=arial]
[=microsoft sans serif]
مراتب برتر این راه، شناخت خداوند لطيف از طريق رؤيت و ابزار دل مي‌باشد كه طريق اولياء است، يعني از طريق طبيعت و شناخت آفاقي و انفسي به عقل و استدلال عقلي راه مي يابند و با گذر از عقل به عشق و عرفان برسند و اهل مشاهده و معاينه و وصول به حق تعالي شوند.

[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]اين سخن مولاي عارفان علي(ع) و همچنين اهل معرفت است كه گفته اند: من در همه چيز خدا را مي بينم. خداي واقعي همان است كه در همه چيز ظهور دارد و نهايت عرفان اهل معرفت هم همين است كه خدا را در همه چيز ببينند. از ديدگاه عرفان خداي تعالي همان متن وجود و هستي است و هر چه كه غير ذات هستي وجود دارد مظاهر او است. مظاهر هم در حقيقت او را نشان مي دهند چون ظهور او هستند و اگر انسان دقت كند خداوند را در تمام مظاهر هستي خواهد ديد و مي توان گفت اشيا در حقيقت آينه هايي هستند كه خداوند را نشان مي دهند و به قول قرآن كريم آيه ها و نشانه هاي او هستند. منتهي بايد توجه كنيد كه اينگونه رويت مخصوص اهل معرفت است و اهل عقل و فلسفه و همچنين اهل تجربه و علم از آن محرومند، مگر اينكه ايشان نيز چنين اعتقاد و كنكاشي را بپذيرند و رو به سوي عرفان و شهود خداي متعال بياورند.


[=microsoft sans serif]

3. شناخت از طریق عقل:
در این راه، انسان از طریق استدلال و با به کار گیری عقل خود، به دنبال اثبات خداوند و شناخت اوصاف الهی بر می آید.
انسان با

[=microsoft sans serif] درک موجودات و اوصاف آنها پی به وجود خداوند و صفات الهي است. اين روش طريق خواص از مردم مي‌باشد، كساني كه پس از مطالعه در طبيعت و آيات تكويني او در خلقت، از طريق استدلال و برهان عقل و فلسفه و حكمت به شناخت خداي تعالي مي پردازند. البته همانطور که در ابتدا عرض شد، باید دقت کرد که انتظار بیش از حد از عقل نداشته باشیم و فکر نکنیم که با عقلمان میتوانیم به صورت کامل خداوند را بشناسیم. چنانکه امام سجاد(ع) در مورد این راه میفرماید:
«خردهای آدمیان از راه یافتن به کُنه جمال تو ناتوانند»(4)


[=microsoft sans serif]3. توحید صدوق. ص231.
4.
[=&quot]میزان الحکمه، ج3، ص1893

پرسش:
چگونه میتوانم خود و خدایم را بشناسم؟

پاسخ:
[=microsoft sans serif]باسلام خدمت شما و با آرزوی قبولی طاعات

قبل از پاسخ به این سوال، توجه شما را به یک نکته جلب میکنم:
شناختی که ما میتوانیم نسبت بخداوند داشته باشیم، شناختی ناقص است نه شناخت کامل. چرا که خداوند متعال نامحدود و نامتناهی است و موجودی که اینچنین است نمیتوان به تمام ابعاد وجودی اش، احاطه پیدا کرد. به همین جهت است که امیرمومنان علی(ع) میفرماید:
عقول را بر كنه صفات خویش آگاه نساخته اما آنها را از معرفت و شناسائى خود باز نداشته است.[۱]
با این حال، راه شناخت خداوند بر انسان بسته نیست و هر کسی به فراخور سطح درک و فهم خود، بهره ای از این شناخت میتواند ببرد.
در مورد شناخت خداوند سه دسته راه کلی وجود دارد:
1. شناخت از طریق نشانه ها
2. شناخت از راه دل
3. شناخت از طریق استدلال عقلی.

1. شناخت از طریق نشانه ها:
دسته اول از راه های شناخت، خودش به دو بخش کلی تقسیم میشود:
۱- نشانه‌های انفسی (خود شناسی)
۲- نشانه‌های آفاقی (هستی شناسی)
در این راه‌ها، انسان از طریق یک سری نشانه ها، سعی در شناخت خداوند دارد. نشانه هایی که یا در درون خودمان قرار دارد و به خود شناسی معروف است و نشانه هایی که در محیط پیرامونمان قرار دارد.
انسان در این مسیر، باید توجه کند که هر پدیده ای که در جهان آفرینش میبیند، همگی مخلوق خداوند است و به همین جهت، با دقت در آنها، تا حدودی میتواند نسبت به صفات خداوند آگاهی پیدا کند.
ایات و روایاتی که انسان را به شناخت خود فرا میخواند و تعابیر فراوانی که به فضیلت شناخت خود تاکید دارد، بازگو کننده اهمیت شناخت از طریق ایات انفسی است.
این اهمیت تا حدی است که شناخت نفس را ملازم با شناخت خداوند قرار داده است:
«من عرف نفسه فقد عرف ربه»(2)

در توضیح این حدیث لایه های معنایی متفاوتی می توان بیان کرد. مثلا وقتی نقص و نیاز خود را می بینیم، به برطرف کننده این نقص ها رهنمون می شویم که کسی جز خدای متعال نیست. یا وقتی به دقایق خلقت مادی و معنوی خود می اندیشیم، حکمت و علم بیکران الهی را می یابیم و ...از سوی دیگر، در جهان پیرامون ما، نشانه های فراوانی برای تامل و تدبر و شناخت صفات خداوند وجود دارد.

[=microsoft sans serif]اين راه که در کتاب شريف توحيد مفضل پیگیری شده است بهترين راه خدا شناسي براي مبتديان است.


[=microsoft sans serif]چندین آیه قران کریم بندگان را به تامل در خلقت اسمان و زمین و موجودات فرا میخواند. مانند این آیه شریفه:«إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ[بقره/۱۶۴]
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و كشتی هایى كه در دریا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى كه میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه ‏هایى است (از ذات پاك خدا و یگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مى ‏اندیشند.
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]2. شناخت از طریق دل:

در شناخت از راه دل باید توجه کرد که هر انسانی به طور فطری خدا را می شناسد و برای روشن شدن این شناخت باید به صیقل دادن دل پرداخت و آن را از آلودگی ها پاک کرد تا نور خدا در آن بتابد. کما اینکه اگر انسان لحظه ای تعلقات خویش را کنار بگذارد، دل او سریعتا متوجه خدا خواهد شد.


[=microsoft sans serif]شخصی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: خدا را به من آن چنان معرفی کن که گویی او را می بینم،‌ حضرت از او سؤال کرد: آیا هیچ وقت از راه دریا مسافرت کرده‌ای؟ (گویا حضرت توجه داشتند به این که قضیّه برای او اتفاق افتاده است) گفت: آری. گفتند: اتفاق افتاده است که کشتی در دریا بشکند؟ گفت: بلی، اتفاقاً در سفری چنین قضیّه ای واقع شد. گفتند: به جایی رسیدی که امیدت از همه چیز قطع شود و خود را مُشرف به مرگ ببینی؟ گفت: بلی چنین شد. گفتند: در آن حال امیدی به نجات داشتی؟ گفت: آری. گفتند: در آن جا که وسیله ای برای نجات تو وجود نداشت، برای چه کسی امیدوار بودی؟ آن شخص متوجه شد که در آن حال گویا دل او با کسی ارتباط داشته، در حدّی که گویی او را می دیده است.[3]

[=arial]

[=microsoft sans serif]
مراتب برتر این راه، شناخت خداوند لطيف از طريق رؤيت و ابزار دل مي‌باشد كه طريق اولياء است، يعني از طريق طبيعت و شناخت آفاقي و انفسي به عقل و استدلال عقلي راه مي يابند و با گذر از عقل به عشق و عرفان برسند و اهل مشاهده و معاينه و وصول به حق تعالي شوند.

[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]اين سخن مولاي عارفان علي(ع) و همچنين اهل معرفت است كه گفته اند: من در همه چيز خدا را مي بينم. خداي واقعي همان است كه در همه چيز ظهور دارد و نهايت عرفان اهل معرفت هم همين است كه خدا را در همه چيز ببينند. از ديدگاه عرفان خداي تعالي همان متن وجود و هستي است و هر چه كه غير ذات هستي وجود دارد مظاهر او است. مظاهر هم در حقيقت او را نشان مي دهند چون ظهور او هستند و اگر انسان دقت كند خداوند را در تمام مظاهر هستي خواهد ديد و مي توان گفت اشيا در حقيقت آينه هايي هستند كه خداوند را نشان مي دهند و به قول قرآن كريم آيه ها و نشانه هاي او هستند. منتهي بايد توجه كنيد كه اينگونه رويت مخصوص اهل معرفت است و اهل عقل و فلسفه و همچنين اهل تجربه و علم از آن محرومند، مگر اينكه ايشان نيز چنين اعتقاد و كنكاشي را بپذيرند و رو به سوي عرفان و شهود خداي متعال بياورند.


[=microsoft sans serif]

3. شناخت از طریق عقل:
در این راه، انسان از طریق استدلال و با به کار گیری عقل خود، به دنبال اثبات خداوند و شناخت اوصاف الهی بر می آید.
انسان با

[=microsoft sans serif] درک موجودات و اوصاف آنها پی به وجود خداوند و صفات الهي است. اين روش طريق خواص از مردم مي‌باشد، كساني كه پس از مطالعه در طبيعت و آيات تكويني او در خلقت، از طريق استدلال و برهان عقل و فلسفه و حكمت به شناخت خداي تعالي مي پردازند. البته همانطور که در ابتدا عرض شد، باید دقت کرد که انتظار بیش از حد از عقل نداشته باشیم و فکر نکنیم که با عقلمان میتوانیم به صورت کامل خداوند را بشناسیم. چنانکه امام سجاد(ع) در مورد این راه میفرماید:
«خردهای آدمیان از راه یافتن به کُنه جمال تو ناتوانند»(4)



موفق باشید.
[=microsoft sans serif]ــــــــــ
۱.نهج البلاغه. خطبه 49.
2. غرر الحکم، ص588
[=microsoft sans serif]3. توحید صدوق. ص231.
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]
4. میزان الحکمه، ج3، ص1893

[=microsoft sans serif]

موضوع قفل شده است