جمع بندی جایگاه مقام صلوح در عرفان

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جایگاه مقام صلوح در عرفان

با سلام و احترام

سوالاتی از کارشناس محترم داشتم.


مقام صلوح به چه معناست و تفاوتش با مقام خلوص چیست؟

چطور میشه به این مقام رسید؟

این مقام فقط مختص انبیاست یا انسان های عادی هم توان رسیدن به آن را دارند؟

و اینکه چرا بعضی از انبیا از جمله حضرت ابراهیم به این مقام در دنیا نرسیدند و در آخرت به آنها وعده داده شده؟
این موضوع نقص نیست؟

در رساله لب اللباب اشاراتی به این موضوع شده اما درست متوجه نشدم. اگه امکان داره به صورت مفصل تر توضیح بفرمایید.

پیشاپیش ممنونم از زحماتتون

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: جناب استاد

فریاد بی صدا;815198 نوشت:
مقام صلوح به چه معناست و تفاوتش با مقام خلوص چیست؟

سلام علیکم و رحمة الله
این اصطلاح صلوح را بنده فقط در مکتوبات علامه طهرانی دیده ام، همانطور که سرکار اشاره کردید ایشان اشارات قرآنی در مورد مقام صالحین را در برخی موارد به مقامی بالاتر از مقام مخلصین تعبیر کرده اند. جهت اطلاع کاربران عزیز بخشی از متن علامه طهرانی در این مورد تقدیم می شود:

مقام صلوح

به نصّ قرآن مجید عدّه‏ اى از پیامبران با این که داراى مقام اخلاص بوده ‏اند ولى با این همه مقامى عالیتر و ارجمندتر از اخلاص هست كه آنان بدان واصل نگشته و دعا مى ‏كرده‏ اند كه در آخرت به آن برسند. مثلا حضرت یوسف – على نبیّنا و آله و علیه السلام – با آن كه به نصّ قرآن از مخلَصین بوده است, (لقوله تعالى: انَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِین )[۱]، اما در مقام دعا از خداوند خود طلب مقام لحوق به صالحین را نموده عرض مى‏كند: انْتَ وَلیِّى فِى الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنى مُسْلِماً وَ الْحِقْنِى بِالصَّالِحینَ[۲]بنابراین آن حضرت در دنیا به مقام صلوح نرسیده بود لهذا دعا مى ‏كند كه پس از مرگ این لحوق حاصل شود… و حضرت إبراهیم علیه السّلام با آنكه مقامى شامخ را در خلوص دارا بوده، عرض مى‏ كند: رَبِّ هَبْ لی حُكْما وَ الْحِقْنى بِالصَّالِحینَ[۳] بنابراین مقام “صلوح” عالیتر از مقام “خلوص” است كه حضرت خلیل, الحاق خود را به واجدین آن از خداى خود تمنّا نمود. خداوند این دعاى حضرت إبراهیم را در دنیا اجابت ننمود، بلكه تحقّق آن را در آخرت وعده فرمود:وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِى الدُّنْیَا وَ انَّهُ فِى الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحینَ[۴] اقسام صلاح باید دانست كه این مرتبه از صلاح كه انبیاى سلف آرزوى آن را داشتند غیر از صلاحى است كه به نصّ آیه كریمه به آن حضرت و اولاد آن حضرت داده شده است لقوله تعالى:وَ وَهَبْنا لَهُ اسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلةً وَ كُلا جَعَلْنا صالِحینَ[۵] چه این صلاح را همه آنها دارا بودند و از جمله خود حضرت إبراهیم دارا بود و در عین حال تقاضاى صلاح دارد. پس این صلاح بسیار عالى ‏تر و بالاتر است.
و امّا دلیل بر آنكه حضرت رسول الله صلّى اللّه علیه و آله و عدّه‏ اى در زمان آن حضرت به درجه همین صلوح رسیده‏ اند، آیه كریمه قرآن از قول حضرت رسول ناطق است كه:

انَّ ولیِّىَ اللَهُ الَّذِى نَزَّلَ الْكِتَابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِین
[۶] اوّلا آن حضرت در این آیه اثبات ولایت مطلقه حضرت احدیّت را براى خود نموده سپس مى ‏فرماید كه ولىّ من آن كسى است كه تولّى امور صالحین را مى‏ نماید، پس معلوم مى ‏شود كه در آن زمان افرادى از مخلصین به مقام صلوح مى‏ زیسته‏ اند و پروردگار متولّى امور ایشان بوده است.بنابر آنچه ذكر شد، معلوم مى‏شود، كه سرّ دعاى انبیاء سلف و توسّل آنها به خمسه آل طهارت یا به ائمّه طاهرین چه بوده و علوّ رتبت مقام صلوح در آنان تا چه سرحدّى است كه مانند حضرت إبراهیم پیغمبرى لحوق خود را به آنها از خدا مى‏خواهد.”[۷]
علامه طباطبایی در توضیح آیۀ ۱۹۶سورۀ مبارکۀ اعراف می فرمایند: چون ظاهر این آیه این است كه رسول خدا (ص) ادعاى ولایت براى خود مى‏ كند، پس از ظاهرش بر مى ‏آید كه رسول خدا (ص) همان كسى است كه دارنده صلاح مورد آیه است، و ابراهیم (ع) از خدا درخواست مى‏ كند به درجه صالحانى برسد كه صلاحشان در مرتبه ‏اى بالاتر از صلاح خود او است، پس منظورش همان جناب است[۸]

پی نوشت ها:
۱- آیۀ ۲۴ از سورۀ یوسف: او از یندگان پاک شده و خالص شدۀ ما بود.
۲- آیۀ ۱۰۱ از سورۀ یوسف: تو ولی و صاحب اختیار من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق ساز.
۳- آیۀ ۸۳ از سورۀ شعرا: پروردگارا به من حکمی ببخش و مرا به صالحان ملحق ساز.
۴- آیۀ ۱۳۰ از سورۀ بقره: و هر هماناحقا او را در دنیا برگزیدیم و او در آخرت تحقیقا از صالحان است.
۵- آیۀ ۷۲ از سورۀ انبیاء: و ما اسحاق و یعقوب را به به او بخشیدیم از روی تفضل و زیادی رحمت، و همه را شایسته قرار دادیم.
۶- آیۀ ۱۹۶ از سورۀ اعراف: همانا ولی و صاحب اختیار من خدایی است که کتاب را نازل ساخته و او ولایت و صاحب اختیلری امور صالحان را دارد.
۷- رسالۀ سیر و سلوک اولی الالباب آیۀ الله سید محمد حسین حسینی طهرانی(ره )
۸- تفسیر المیزان ذیل آیۀ ۱۳۰ سورۀ مبارکۀ بقره

فریاد بی صدا;815198 نوشت:
چطور میشه به این مقام رسید؟

مانند هر مقامی که خداوند برای انسان بالقوه قرار داده است ، امکان رسیدن به این مقام نیز هست به شرط تلاش در بندگی.

فریاد بی صدا;815198 نوشت:
این مقام فقط مختص انبیاست یا انسان های عادی هم توان رسیدن به آن را دارند؟

همانطور که عرض شد از آیات قرآن اختصاصی نسبت به این مقام برای انبیاء عظام برداشت نمی شود و امکان دستیابی به آن برای دیگران نیز هست.
در پست قبل هم که دقت بفرمایید علامه طهرانی در اثبات این مقام برای رسول خاتم صل الله علیه و آله ، طبق آیه قرآن مومنینی را در همان زمان پیامبر صاحب این مقام برشمرده اند.

فریاد بی صدا;815198 نوشت:
و اینکه چرا بعضی از انبیا از جمله حضرت ابراهیم به این مقام در دنیا نرسیدند و در آخرت به آنها وعده داده شده؟
این موضوع نقص نیست؟

دلیل نرسیدن آن حضرت را ما نمی دانیم اما این نقص برای مقام رسالت و امامت حضرت ابراهیم علیه السلام نیست و ربطی به رسالت آن حضرت ندارد.
البته نقص برای آن حضرت نسبت به افراد بالاتر از خودشان هست که اشکالی هم ندارد و قرار نیست نبی خدا کامل به تمام معنا باشد. فقط در خداوند متعال نقص محال است نه در مخلوقات.
موفق باشید.

در این پست ، به عنوان نمونه ده آیه از قرآن کریم را که راجع به جایگاه و ویژگیهای صالحین صحبت شده ، آورده و مبحث صالحین را از درون آیات قرآن به شما عزیزان تقدیم می کنم. ان شاء الله خداوند توفیق صحیح فهمیدن و صحیح عمل کردن به آیات قرآن را به من و شما عنایت فرماید:

1- «وَ الذین امنوا و عملواالصالحات لَنُدخِلنَّهم فی الصالحین.» (سوره عنکبوت آیه 9 )
«و آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند را البته در صف صالحین آوریم.»
در این آیه آمده است : صالحین کسانی هستند که ایمان دارند و عمل صالح انجام می دهند. این یک خصوصیت بارز صالحین است ،یعنی كسانی كه ایمان صحیح آنها وارد عملشان شده و عمل آنها،فعل آنها در دنیا از نظر خداوند و اهل بیت علیهم السلام عمل صالح به حساب می آید.
در واقع كسانی كه ایمانیات واعتقادات خود را بر اساس فرمایشات خداوند واهل بیت صحیح وقوی می كنند وسعی می كنند به این ایمانیات صحیح ،بها داده وبه اذن خداوند این ایمانیات رادر راستای برپایی ظهور و آینده بعد از آن به عمل بكشانند،عملشان،عمل صالح به شمار می رود.(1)وبا توجه به این آیه خداوند چنین كسانی را جزو صالحین قرار می دهد.پس از نظر خداوند واهل بیت علیهم السلام صالح به كسی گفته می شود كه ایمانیات صحیح خود را تحت ولایت ولی عالم در راستای برپایی ظهور وآینده بعد از آن به عمل بكشاند.

2-«اِنَّ الذین امنوا و عملواالصالحات و اقاموا الصلوۀ و اتوا الزکوۀ لَهُم اجرهم عند ربِّهم و لا خوفٌ علیهم ولاهُم یحزنون. » (سوره بقره آیه 277)
همانا آنان که اهل ایمان هستند و عمل صالح انجام می دهند و نماز را اقامه می کنند و زکات می دهند آنان نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهند داشت .ایشان هرگز ترس و بیمی ندارند و هیچ غم و اندوهی نخواهند داشت.
از خصوصیات دیگر صالحین كه خداوند در این آیه فرموده است،این است كه:صالحین نمازشان اقامه می شود، ما مسلمان ها وقتی نماز می خوانیم،طبق آیه(45 عنكبوت)(2)چیزی را می سازیم. واین ساختن در قرآن با واژه (تَصنَعوُن)آمده است.
اگر ما انسانها نمازمان را درست وكامل وتحت ولایت ولی عالم به جا آوریم،این نماز،به شكل انسانی در كمال حسن و زیبایی ساخته می شود. انسانی كه زنده است و دارای روح می باشد.و روح نمازمان ،همان روح آن موقعیتی می باشد كه ولی عالم،نمازمان رادرآن موقعیت قرار داده است.
این نماز كه تحت ولایت ولی عالم،به شكل انسانی كامل در آمده است،می تواند در نظام عالم فعل انجام دهدو موثر باشد.و وقتی نماز به این كیفیت رسیده می شود،این نماز،اقامه شده است.
به همین دلیل است كه خداوند و اهل بیت بسیار تأكید دارند كه نمازتان رامُفت از دست ندهید.این نمازها باید اقامه شوند.باید انسانی موثر در پیاده شدن برنامه های خداوند در نظام عالم باشند.و طبق این آیه صالحین كسانی هستند كه نمازشان اقامه می شود.
ایشان كسانی هستند كه نمازشان تحت ولایت ولی عالم، در راستای برپایی ظهور و آینده بعد از آن اقامه می شود.در واقع حال و هوای نمازشان،حال و هوای برپایی ظهور امام زمان و بهشت بعد از آن است.روح نمازشان،روح برپایی ظهور است.اقامه شدن نماز یكی از راه هایی است كه صالحین توسط آن برای آینده كار می كنند و فعل انجام می دهند.و باعث برپایی ظهور وآینده بعد از آن می شوند.

3- « و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلوۀ انّا لا نضیعُ اجر المصلحین» (سوره اعراف آیه170)
«آنان که متوسل به کتاب شدند ، و نماز به پا داشتند ما اجر صالحین را ضایع نخواهیم کرد.»
این آیه از خصوصیت دیگر صالحین صحبت می کند. اینکه تمسک به کتاب دارند. طبق حدیث نورانیت (3) ، منظور از کتاب در این آیه ، اهل بیت هستند. پس وقتی در آیه 170 سوره اعراف ، از صالحین صحبت می شود که تمسک به کتاب دارند ، یعنی ایشان بند ولایت اهل بیت هستند.
صالحین تمام ابعاد وجودیشان ، حتی درجات ایمانشان بند ولایت اهل بیت است. در واقع ایشان تا بند ولایت امام ˜ نباشند ، نمی توانند صالح باشند و برای آینده کار کنند.

4-«ان الذین امنواوعملواالصالحات واخبتواالی ربهم اولئک اصحاب الجنۀهم فیها خالدون» (سوره هود آیه 23)
«آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند به درگاه خدای خود خاضع و خاشع گردیدند آنها البته اهل بهشت جاویدند و در آن بهشت ابدی متنعم خواهند بود.»
دیگر ویژگی صالحین که در این آیه بیان شده است ، خضوع و خشوع داشتن ایشان است.
کسی که با تمام ابعاد وجودیش بند ولایت اهل بیت باشد ، به طور یقین خصوصیات و رفتارهایی از خود نشان می دهد که همان خصوصیات و رفتار اهل بیت است و مرّضی خداوند است.در این آیه معنی دیگر «اخبتوا» تسلیم شدن است.(4) تسلیم شدن یعنی هماهنگ بودن . از این آیه اینطور می توان نتیجه گرفت که : صالحین کسانی هستند که خودشان را با امام ˜ و برنامه های امام ˜ هماهنگ می کنند.یعنی ایشان با كل برنامه های خداوند در نظام عالم هماهنگ هستند،به همین دلیل می توانند درپیاده كردن كل برنامه های نظام عالم در عمق عالم (دنیا) بسیار موثرباشند.


5- «
ان الذین امنوا و عملوا الصالحات انا لا نضیع اجرَ مَن احسَن عَمَلاً» (سوره کهف آیه 30)
«آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند ما هم اجر صالحین را ضایع نخواهیم گذاشت. کسانی که عمل احسن انجام داده اند.»
صالحین در این آیه کسانی معرفی شده اند که عملشان ، عمل احسنه است. یعنی عملی که برای برپایی ظهور امام زمان خاصیت دارد.
این مطلب از آیه 18 سوره زمر گرفته می شود :«فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» « بشارت بده به آن دسته از مردم که صحبتهای مختلف را می شنوند و از بین آنها احسنه را انتخاب می کنند.»
این معنا از این آیه در صورتی درست است که (فیتبعون حسنه) باشد. ولی در این آیه آمده است (فیتبعون احسنه) معنای این آیه چیز دیگری باید باشد. باید به صورتی معنا کنیم که احسنه جلوه کند.
باید بگوییم ، که بشارت بده به آن دسته از مردم که کلام حسن و مطالب حسن را می شنوند و از بین مطالب حسن ، احسن را انتخاب می کنند. مطالب حسنه و حسنات را می شنوند و از بین حسنات ، احسنه را انتخاب می کنند. در واقع شما در بین خوبها می توانی خوبتر را انتخاب کنی. در احادیث داریم که حسنه ولایت اهل بیت است.(5)ما وظیفه داریم حسنات (کلام اهل بیت) را بشنویم و احسن آن را انتخاب کنیم. این اهل بیت هستند که احسنه را تعیین می کنند. و ما وظیفه داریم از احسنه ای که اهل بیت تعیین کرده اند پیروی کنیم. ما به اصطلاح شیعیان، عموم مان محب اهل بیت هستیم و آنطور که خودمان بخواهیم ، سعی می کنیم که محبت بورزیم و اهل بیت را نصرت کنیم ، این درست نیست. ما نه تنها مأمور به این موضوع نیستیم ، بلکه مأمور به این هستیم که نظر اهل بیت را متوجه بشویم و آنطور که خودشان می خواهند نصرتشان کنیم.
در این زمان افراد مومن عموماً دنبال حسنات هستند. در طی هفته نماز می خوانند ، روزی یک جزء قرآن هم می خوانند و هر روز صدقه می دهند یا دنبال این هستند که در احادیث چه اخلاقیاتی خوب است و سفارش شده است ، همان را انجام دهند. ایشان احسنه چه انجام می دهند؟ تمام وظایفی که در آیات و احادیث ذکر شده حسنه است ولی شما احسنه چه انجام می دهید؟ در این زمان احسنه ، برپایی ظهور امام زمان است. این بشارت برای کسانی است که دنبال برپایی ظهور امام زمان باشند آنها مشمول این آیه می شوند که : «
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»

6- «وعدالله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننی...... » (سوره نور آیه 55)
«و خدا به کسانی از شما بندگان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده وعده فرموده که در زمین خلافت دهد چنانچه امم صالح پیغمبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت ، دین پسندیده آنان را بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند، و به همه ایشان بعد از خوف ایمنی کامل دهد و ...... »
این آیه مربوط به بعد از ظهور است(6) که خداوند دین مرّضی خود را توسط امام زمان و یارانشان ،كه همان صالحین هستند، بر همه ادیان درملك عظیم (7)خود تمکین و تسلط می بخشد.(8)در واقع صالحین تحت ولایت ولی عالم،مجری پیاده شدن رفتارهای مورد پسند خداوند به عنوان دین مرضی در عمق عالم هستند.
صالحین به گونه ای عمل می كنند كه مورد رضایت خداوند واهل بیت است.ایشان بر اساس دین مرضی خداوند،عمل می كنند.دین مرضّی را خداوند،طبق آیه 3 سوره مائده،دین كامل اسلام معرفی می كند.(9)
نتیجه اینكه: رفتار،عمل،روش وصادره های صالحین به گونه ای است كه مورد رضایت خداوند بوده ودین ایشان كه دین مرضّی ومورد تأیید خداوند است،در ملك عظیم اهل بیت ، به عنوان یك رفتار كامل وجامع توسط امام زمان تمكین داده می شود واین رفتار وفعلشان الگویی برای تمام خلایق،در ملك عظیم ودر آیندهء بعد از آن خواهد بود.

7- «ان الذین امنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه» (سوره بینه آیه 7)
«و آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند به حقیقت آنان بهترین اهل عالم هستند.»
در این آیه خداوند به عنوان یک خبر می فرماید : ای انسانها صالحین کسانی هستند که من آنها را بهترین اهل عالم می دانم ، تک تک شما انسانها باید سعی کنید بهترین اهل عالم شوید. باید سعی کنید در زمره صالحین قرار گیرید. سعی کنید برای آینده و برای برپایی ظهور کار کنید.
ما انسان ها در دنیا برای مأموریت آمده ایم.مأموریت مهمی كه خداوند برعهده ما گذاشته است وما نسبت به آن عهد ومیثاق بسته ایم.(10) طبق حدیث ذیل آیه 172 سوره اعراف(11) ما دردنیا آمده ایم،تا اهل بیت و به خصوص امام زمان را در برپایی ظهورشان وآینده بعد از آن یاری ونصرت كنیم.
خداوند در این آیه،می فرماید: شما باید همانند صالحین برای آینده وبرپایی ظهورامام زمان عمل كنید وزمینه ساز ظهور باشید تا جزو بهترین اهل عالم قرار گیرید.

8- «والذین امنوا و عملوا الصالحات سندخلنهم جنات تجری من تحتهم الانهار خالدین فیها ابدا لهم فیها ازواج مطهره و ندخلنهم ظلاً ظلیلاً» (سوره نساء آیه57)
«آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهند به زودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر درختانشان جاری است و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت جفتهای پاکیزه است و آنان را به سایه رحمت ابدی خود درآوریم.»
در این آیه خداوند از خصوصیات بهشتی که به صالحین تعلق می گیرد صحبت فرموده است.در حقیقت جایگاه صالحین راخداوند در این آیه توصیف كرده است.


إنَ الَذینَ امنوا وَالذّینَ هادوا والنصاری والصابئینَ مَن امنَ با لله والیومِ الاخروعَمَل صالِحاً فَلهُم اجرَهُم عندَ رَبهِم ولا خوفٌ علیهم ولا هم یَحزَنون. (سوره بقره آیه 62)
«هر مسلمان ویهود ونصارا وستاره پرست كه از روی حقیقت به خدا وروز قیامت ایمان آورد وعمل صالح انجام دهد،البته ازخدا پاداش نیكو یابدو هیچ گاه بیمناك واندوهگین نخواهد بود.»
یكی دیگر از خصوصیات صالحین را خداوند درآخر این آیه آورده است.اینكه ایشان هیچ ترس وبیمی وهیچ غم واندوهی در وقایع گذشته وآینده ندارند.
با توجه به آیات قرآن،وقتی مراحل حوادث آینده را بررسی می كنیم،با شدت و عظمت و عجایب صحنه های آخرالزمان مواجه می شویم.و این سئوال پیش می آید كه آیا برای نجات پیدا كردن و سرافراز شدن در این صحنه ها راهی وجود دارد.آیا ما هم می توانیم جزوكسانی باشیم كه در این صحنه ها و وقایع بزرگ آخرالزمان هیچ خوف و اندوهی ندارند و هیچ آسیبی نمی بینند و از مواهب بعد از ظهور بهره مند می گردند.
وقتی به قرآن می نگریم،می بینیم،خداوند راه حل عبور از این صحنه ها،در كمال سلامت وامنیت وشادی را درآیه38 سوره بقره بیان كرده است.
.....
فَإما یأتیَنَكُم منی هدیً فَمن تبَعَ هُدایَ فلا خوفٌ علیهِم ولا هم یَحزَنون.
.....تا آنگاه كه از جانب من راهنمایی برای شما آید،پس هركس از او تبعیت كند هرگز بیمناك واندوهگین نخواهد شد.
دراین آیه خداوند راز خوف واندوه نداشتن در حوادث ووقایع بزرگ آینده راتبعیت كردن از هدایت مطرح می كند.ومی فرماید در صورت تبعیت كردن شما از هدایتی كه برایتان می فرستم،هیچ خوف واندوهی دچار شما نمی شود.
در آیه 62 سوره بقره،خداوند می فرماید:صالحین كسانی هستند كه هیچ خوف واندوهی در وقایع وحوادث عظیم آینده ندارند.صحنه های آخرالزمان با این شدت و عظمتی كه دارد،آنان رابیمناك وترسان نمی سازد.یعنی ایشان دقیقاً از هدایتی كه برایشان فرستاده شده به طور كامل تبعیت كرده اند.
تبعیت، یعنی پیروی از امیال.یعنی علاوه بر پیروی در اخلاق وگفتار،انسان از امیال ونیات اهل بیت و بعد از آن از انبیاء و رسولان هم پیروی داشته باشد.
دوستان اگر بخواهیم همانند صالحین خوف و اندوهی در وقایع بزرگ و بسیار سخت آخرالزمان،نداشته باشیم،باید از اهل بیت و بعد از ایشان از انبیاء و رسولان تبعیت داشته باشیم.ما در زمانه ای هستیم كه ولی عالم امام زمان ولایت دارند.وما باید از ایشان تبعیت كامل داشته باشیم.وقبل از ایشان،از صالحینی كه رجعت می كنند باید تبعیت داشته باشیم.به طوری كه این تبعیت كردن جزئی ازفرهنگمان شود.جزئی از زندگیمان شود. ببینیم ایشان چه دوست دارند،ما همان را انجام دهیم.میل ایشان را در عمل خود بیاوریم.به تبعیت از ایشان بها بدهیم.تا انشاءالله ایشان مارا واجد چنین رفتاری كنند.در این صورت است كه انسان می تواند،به سلامت وقایع آخرالزمان رابدون هیچ خوف و اندوهی پشت سر گذارده و سرافراز ،از مواهب بعد از ظهور امام زمان بهره مند گردد.

10- «یومنون بالله و الیوم الاخر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات و اولئک من الصالحین» (سوره آل عمران آیه 114)
«ایمان به خدا و روز قیامت می آورند و امر به نیکویی و نهی از بدکاری می کنند و در نیکوکاری می شتابند و آنها از صالحین هستند.»
دراین آیه،خداوند چند خصوصیت صالحین را مطرح می كند،از جمله اینكه ایشان در خیرات سرعت می گیرند.در آیاتی دیگراز جمله آیه 148 سوره بقره (12) نیزداریم كه خداوند می فرماید:در خیرات سبقت بگیرید.
این خیرات چیست كه خداوند درقرآن مارابه سرعت وسبقت گرفتن درآن سفارش می كند.طبق آیات قرآن ماوظیفه داریم كه دنبال خیرات باشیم وبه خیرات بپردازیم.این خیرات چیست كه اگر كسی درآن سرعت وسبقت بگیرد وواجد این قسمت از آیه شود،جزو صالحین به حساب می آید. جزو السابقون می شود.
السابقون كسانی هستند كه در خیرات از دیگران سبقت وسرعت می گیرند.خیرات همان افعالی است كه السابقون به آن مقید بودند.خیرات همان افعالی است كه صالحین به آن مقید بودند وهستند.یعنی همان كارهایی كه در راستای ظهور انجام می دهند.
با بررسی زندگی ایشان،بر اساس آیات واحادیث این موضوع بر می آید كه:تمام افعال ایشان در راستای برپایی ظهوروآینده بعد از آن بوده وهست.واز نظر خداوند واهل بیت ، به این نوع افعال ،كه تحت ولایت ولی عالم باعث برپایی ظهوروآینده بعد از آن می شود،خیرات گفته می شود.(13) وبزرگترین خیر در این زمان،برپایی ظهور امام زمان است.شما رفتارهای ابراهیمی را بخوان،صفات ابراهیمی رابخوان،همان صفات یاوران مهدی است.شما صفات عیسی ˜ را بخوان،همان صفات یاوران مهدی است.یاوران مهدی السابقون هستند وصفات یاوران مهدی ،صفات السابقون است.لذا اینكه خداوند می فرماید:فاستَبقوا الخیرات یا یسارعون فی الخیرات،یعنی دربین خلایق،قبل از ظهور امام زمان خیراتی پخش می شود،كه این خیرات همان افعالی است كه صالحین از قبل باعثش بودندودر آن زمان به صورت نعمت دربین خلایق پخش می شود.(14) به همین دلیل خداوند می فرماید: در خیرات از یكدیگر سرعت وسبقت بگیرید.یعنی در نعماتی كه قبل از ظهور بابش باز می شود وباید ازآن در راستای برپایی ظهوراستفاده كرد.
مابه این سرعت وسبقت گرفتن در خیرات امر شده ایم.ما امر شده ایم كه آماده شویم به سرعت وسبقت گرفتن،در مقوله خیرات.ما چه مقدماتی راباید در خودمان آماده كنیم؟چه شرایطی را باید داشته باشیم؟كدام یك از من وشما زود تراز دیگران خیرات را دریافت می كند؟ما باید بر اساس این مباحث نظری یك رفتار عملی رادر جامعه عرضه كنیم. در حالیكه رفتار ماوفرهنگ ما درجامعه مناسب خیرات آخرالزمان نیست.

پی نوشت ها :
1ـ در روایات بسیار به همراهی ایمان و عمل برای تعالی سفارش شده است.
2ـ ....إنَ الصلاةَ تَنهی عَنِ الفحشاءِ والمنكَرولَذكرُ اللهِ اكبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تَصنَعونَ. (سوره عنكبوت آیه 45)
..... راستی نماز باز می دارد از فحشاء ومنكر ویاد خدا بزرگتر است وخدا آنچه را كه می سازید می داند.
......ثُم قالَ:نَعم یا سعدُ والصلاةُ تتكلمُ ولها صورةٌ وخلقٌ تأمرُ وتنهی،قالَ سعدُ:فَتغیرَ لذالك لونی وَقُلتُ:هذا شیءٌ لا أستطیعُ(انأ) أتكلمُ بهِ فی الناس، فقالَ أبوُ جعفرٍ:وهل الناسُ إلا شیعتُنا فمن لَم یَعرف الصلاةَ فقد أنكرَ حقنا ثُم قالَ:یا سعد أُسمعُكَ كلامَ القرآنِ؟قالَ سعدٌ:فقلتُ:بلی صلّی الله علیكَ فقالَ: (....إنَ الصلاةَ تَنهی عَنِ الفحشاءِ والمنكَرولَذكرُ اللهِ اكبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تَصنَعونَ. (سوره عنكبوت آیه 45)فالنهیُ كلامٌ والفحشاءُ والمنكرُ رجالٌ ونحنُ ذكرُ الله ونحنُ أكبرُ.
سپس فرمود: آری سعد،نماز هم سخن می گوید وصورتی دارد وخَلقی باشد كه فرمان دهد وغدقن كند،سعد گوید:از این سخن رنگم پرید وگفتم: این چیزی است كه نمی توانم میان مردم بگویم.امام باقر(ع) فرمود:آیا مردم جز همان شیعیان ما هستند؟هر كه نماز را نشناسد ونفهمد،حق ما رامنكر است.سپس فرمود:ای سعد،من به تو سخن قرآن را بشنوانم؟ گفتم آری خدایت رحمت كند!فرمود: (...راستی نماز باز می دارد از فحشاء ومنكر ویاد خدا بزرگتر است وخدا آنچه را كه می سازید می داند.(سوره عنكبوت آیه 45) نهی سخن است(كه نماز می گوید) وفحشاء ومنكر،مردانی باشند،وما ذكر خداییم وما اكبر هستیم. (اصول كافی ،ج6 ،ص 385)
3ـ در حدیث نورانیت،حضرت علی(ع) فرموده اند:أنا الكتابٌ المُبین.منم كتاب روشنگر الهی.
4ـ به چهار سند روایت کرده اند ، حضرت امام صادق (ع) ، اخبات را تفسیر به تسلیم نموده اند. (تفسیر اطیب البیان جلد 7 ص33)
5 ـ محمد بن القاسم بن عبید معنعنا عن أبی عبدالله عسالة عن قوله ،مَن جاءَبالحَسَنةِ(فَله خیرٌمنها وهُم من فَزَعٍ یومئذٍ آمنونَ)ماهی الحسنه التی من جاء بها،أمن من فزع یوم القیمة؟قالَ:الحسنه ولا تنیا وحبنا.
از امام صادق(ع) دربارهء آیه،مَن جاءَبالحَسَنةِ(فَله خیرٌمنها وهُم من فَزَعٍ یومئذٍ آمنونَ) .(هر كسی نیكی به میان آورد،پاداشی بهتر از آن خواهد داشت،وآنان از هراس آن روز ایمنند.)سئوال شد: آن حسنه ای كه هر كس آن را بیاورد،از هراس روز قیامت در امان است ،چیست؟فرمود آن حسنه ولایت ما ومحبت ماست. /تفسیر فرات كوفی ص 139.
6 ـ امام صادق(ع)در تفسیر آیه فوق فرمودند:درباره قائم(عج) ویاران او نازل شده است./غیبت نعماتی،ص126.
7 ـ مُلك عظیم یا نشئه حق،همان بهشت بعد از ظهور امام زمان(عج) است كه اهل بیت(ع) یكی پس از دیگری در آن به ملكداری می پردازند.ملك عظیم اهل بیت(ع) در آیه 54 سوره نساء آمده است : (......فَقَد اتینا الَ ابراهیمَ الكتابَ والحكمةَ واتینا هُم مُلكاً عظیماً. كه البته ما برای ال ابراهیم كتاب وحكمت فرستادیم وبه آنها ملك وساطنتی عظیم عطا كردیم.)
8 ـ « هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و کفی بالله شهیدا» (سوره فتح آیه 28)
«او خدایی است که رسول خود را با قرآن و دین حق به عالم فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب گرداند و گواهی خدا کافی است.»
9 ـ الیومَ اَكمَلتُ لَكم دینكُم واتممتُ علیكُم نِعمتی وَرَضیتُ لكم الاسلامَ دیناً.....(سوره مائده آیه 3)
امروز دین شما را كامل كردم ونعمت را برشما تمام نمودم واسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم.
10 ـ وَ إذ اَخذَ ربُكَ مِن بنی ادَمَ مِن ظهورهم ذُریَتهم واَشهَدَهُم علی اَنفُسهم الستُ برَبكم قالوا بلی شَهِدنا اَن تَقولوا یوم القیمةِ إنا كُنّا عن هذا غافلین. (سوره اعراف آیه 172 )
وبه یاد آر هنگامی كه خدای تو از پشت فرزندان آدم(ع)ذرّیه آنها را برگرفت وآنها را برخود گواه ساخت كه من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند بلی.ما به خدایی تو گواهی می دهیم كه دیگر در روز قیامت نگویید ما از این واقعه غافل بودیم.
11 ـ قالَ رسول الله(ص):اخذ الله المیثاق من ظهر آدم بنعمان یعنی عرفه فأخرج من صلبه كل ذریّه ذرأها فنشرهم بین یدیه كالذر ثم كلمهم وكلا الست بربكم قالوا بلی.
حضرت رسول الله(ص) فرمودند: خداوند پیمان گرفت نسبت به پادشاهان وسروران(اهل بیت(ع) از نسل آدم یعنی به معرفت آنان..سپس همه فرزندان آدم را كه آفریده بود از پشتش بیرون آورد ودر جلویش آنهارا مانند ذره پراكنده كرد.سپس با آنان سخن گفت وفرمود الست بربكم قالوا بلی.(آیا من خدای شما نیستم؟گفتند: بله كه هستی.)/عوالی اللالی،ج1،ص182،فصل 8.
12 ـ ولِكُل وِجهةٌ هُو مُوَلیّها فاستبِقوا الخیراتِ أین ما تكونوا یَأتِ بِكم اللهُ جمیعاً إنَ اللهَ علی كُلِ شیئٍ قََدیرٌ. (سوره بقره آیه 148)
هر كسی را راهی است به سوی حق كه بدان راه یابد وبه آن قبیله روی آورد.پس بشتابید به خیرات كه هر كجا باشید همه شما راخداوند به عرصه محشر خواهد آورد محققاً خداوند بر هر چیز تواناست.
13 ـ روی ثقة الاسلام الكلینی(رح)بإستناد عن أبی خالد،عن أبی عبدالله(ع) دوعن أبی جعفر (ع) فی قول الله عزوجل: (فاستبقوا الخیرات) قال:الولایة و....ابو خالد از امام محمد باقر(ع)روایت كند كه آن حضرت درباره فرمایش خداوند عزوجل(فاستبقوا الخیرات) فرمودند:منظور از نیكی ها،ولایت اهل بیت(ع) است و.... /معجم أحادیث الامام المهدی (عج) ،صفحات 18 تا40،ذیل آیه 148 سوره بقره.
با توجه به این موضوع كه افعال ما،وقتی قیمت پیدا می كند وبرای برپایی ظهور وآینده بعد از آن خاصیت دارد كه تحت ولایت اهل بیت(ع) ودر نور ولایت ایشان باشد.
14 ـ و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم بركات من السماء و الارض .... (سورة اعراف آیة 96 )
وچنانچه مردم شهر ودیار همه ایمان آورده وپرهیزكار می شدند همانا ما درهای بركات آسمان وزمین را بر روی آنها می گشودیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

طاعات و عبادات حضرتعالی قبول حق

استاد گرامی،اگر مقامی مانده باشد که ابراهیم خلیل علی نبیّنا و علیه السلام

به آن نرسیده و آن را در آخرت طلب کنند و آن مقام نهایت ولایت باشد،آن مقام چیست؟

مقامی که مقام صالحین است؟

آیا می تواند فنای در حقیقت محمدیه (ص) باشد؟

با تشکر

حبیبه;816341 نوشت:
آیا می تواند فنای در حقیقت محمدیه (ص) باشد؟

سلام علیکم و رحمة الله

نظر حقیر هم اینست که آن مقام فنای در حقیقت محمدیه صلوات الله علیه و آله است. ولله عالم بحقائق الامور

جمع بندی
____________________________________________________________
مقام صلوح
پرسش
مقام صلوح به چه معناست و تفاوتش با مقام خلوص چیست؟ چطور می شود به این مقام رسید؟ این مقام فقط مختص انبیاست یا انسان های عادی هم توان رسیدن به آن را دارند؟ و اینکه چرا بعضی از انبیا از جمله حضرت ابراهیم به این مقام در دنیا نرسیدند و در آخرت به آنها وعده داده شده؟ این موضوع نقص نیست؟
پرسش
الف: به نصّ قرآن مجید عدّه‏ اى از پیامبران با این که داراى مقام اخلاص بوده ‏اند ولى با این همه مقامى عالیتر و ارجمندتر از اخلاص هست كه آنان بدان واصل نگشته و دعا مى ‏كرده‏ اند كه در آخرت به آن برسند. مثلا حضرت یوسف – على نبیّنا و آله و علیه السلام – با آن كه به نصّ قرآن از مخلَصین بوده است, (قوله تعالى: انَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِین )[یوسف/24] او از یندگان پاک شده و خالص شدۀ ما بود.»
اما در مقام دعا از خداوند خود طلب مقام لحوق به صالحین را نموده عرض مى‏كند: انْتَ وَلیِّى فِى الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنى مُسْلِماً وَ الْحِقْنِى بِالصَّالِحینَ[یوسف/101]تو ولی و صاحب اختیار من در دنیا و آخرت هستی، مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق ساز
بنابراین آن حضرت در دنیا به مقام صلوح نرسیده بود لهذا دعا مى ‏كند كه پس از مرگ این لحوق حاصل شود…
و حضرت إبراهیم علیه السّلام با آنكه مقامى شامخ را در خلوص دارا بوده، عرض مى‏ كند:
رَبِّ هَبْ لی حُكْما وَ الْحِقْنى بِالصَّالِحینَ[شعرا/83]
پروردگارا به من حکمی ببخش و مرا به صالحان ملحق ساز.
بنابراین مقام “صلوح” عالیتر از مقام “خلوص” است كه حضرت خلیل, الحاق خود را به واجدین آن از خداى خود تمنّا نمود. خداوند این دعاى حضرت إبراهیم را در دنیا اجابت ننمود، بلكه تحقّق آن را در آخرت وعده فرمود:وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِى الدُّنْیَا وَ انَّهُ فِى الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحینَ[بقره/130] اقسام صلاح باید دانست كه این مرتبه از صلاح كه انبیاى سلف آرزوى آن را داشتند غیر از صلاحى است كه به نصّ آیه كریمه به آن حضرت و اولاد آن حضرت داده شده است لقوله تعالى:وَ وَهَبْنا لَهُ اسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلةً وَ كُلا جَعَلْنا صالِحینَ[انبیاء/72] و ما اسحاق و یعقوب را به به او بخشیدیم از روی تفضل و زیادی رحمت، و همه را شایسته قرار دادیم. چه این صلاح را همه آنها دارا بودند و از جمله خود حضرت إبراهیم دارا بود و در عین حال تقاضاى صلاح دارد. پس این صلاح بسیار عالى ‏تر و بالاتر است. [1]
ب:
مانند هر مقامی که خداوند برای انسان بالقوه قرار داده است ، امکان رسیدن به این مقام نیز هست به شرط تلاش در بندگی.
ج: از آیات قرآن اختصاصی نسبت به این مقام برای انبیاء عظام برداشت نمی شود و امکان دستیابی به آن برای دیگران نیز هست «وَ الذین امنوا و عملواالصالحات لَنُدخِلنَّهم فی الصالحین[ عنکبوت/ 9]و آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند را البته در صف صالحین آوریم.»
د: دلیل نرسیدن حضرت ابراهیم (علیه السلام) را ما نمی دانیم اما این نقص برای مقام رسالت و امامت حضرت ابراهیم علیه السلام نیست و ربطی به رسالت آن حضرت ندارد.
البته نقص برای آن حضرت نسبت به افراد بالاتر از خودشان هست که اشکالی هم ندارد و قرار نیست نبی خدا کامل به تمام معنا باشد. فقط در خداوند متعال نقص محال است نه در مخلوقات.

__________________________________
پی نوشت:
[1]. برای اطلاع بیشتر ر. ک
رسالۀ سیر و سلوک اولی الالباب آیۀ الله سید محمد حسین حسینی طهرانی(ره )

موضوع قفل شده است