جمع بندی عدم انحصار زکات در موارد 9 گانه از دیدگاه قرآن و سنت

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدم انحصار زکات در موارد 9 گانه از دیدگاه قرآن و سنت

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

1-با وجود حدود 30 آیه مکی و مدنی(که حتی یک اشاره و یا نقلی نداریم که بر 9 چیز باشد) و همچنین حدود 100 روایت از پیامبر و امامان (سلام الله علیهم) چگونه میتوان پذیرفت که زکات فقط منحصر در 9 چیز است (بر حسب روایتی از پیامبرکه ایشان غیر آن 9 چیز را معاف کرده اند که البته باید راویان آن هم مورد بررسی قرارگیرد)و در بقیه آن 9 چیز مستحب است؟

به نص آیه 141 سوره انعام زیتون وانار هم زکاتشان واجب است! و در این صورت باید بفرمایید موارد زکات شد 11 تا!!! (به این کتاب ذیل آیه 141 سوره انعام مراجعه کنید:http://forghan.org/images/book/pdf/forghan2.pdf

از سى آيه ى مكّى و مدنى درباره ى زكات، شانزده آيه اش مكّى است و 14 آیه مدنی است!!!!(مانند آیه 4 سوره مومنون) پس شبهه مدنی و مکی بودن آیات محلی از اعتبار ندارد!

2-اما روایات:

الف-محمد بن مسلم و زراره از امام باقر و صادق علیهما السلام نقل کرده اند که امام علی علیه السلام برای اسب هایی که به چراگاه می رفتند در هر سال 2 دینار زکات وضع کرد

ب-ابا بصیر از امام صادق صلوات الله علیه پرسید آیا برای برنج زکات مقرر شده؟ فرمود:بلی در آن زمان در مدینه برنج نبود لذا در باب آن چیزی گفته نشده ولی فعلا در مدینه برنج کاشته میشود چگونه برنج زکات ندارد در صورتیکه عموم مالیات عراق از برنج است(روایت معتبر است-روات آن:ابراهیم بن هاشم-حماد-حریز و ابوبصیرحلبی)

اگر در این دو روایت دقت بفرمایید 2نکته دریافت میشود:

الف-اگر زکات مانند رکعات نماز غیر قابل تغییر بود و ثابت هرگز امام علی و امام صادق برنج و اسب را هم جز زکات نمیدانستند که این خلاف قانون اسلامی است

ب-عدم وجود برنج در زمان پیامبر و وجود آن در زمان امام صادق و معرفی کردن آن به عنوان زکات واجب خود نشان میدهد که رسول خدا به عنوان صلاح دید حکومتی و با شرایط اقلیمی و زمانی چنین فرموده اند که در آن 9 چیز باشد (نقل روایات و تحلیل ها با مقداری اضافات از علامه جعفری در تفسیر نهج البلاغه ج 20 ص 103-105)

در انتها برخی از منابع گفته هایم را خدمت شما معرفی میکنم (http://www.olumquran.com/fa/publicat...m/resale-novin و http://www.olumquran.com/fa/publicat...arikh-andisheh)

با تشکر از شما

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
دوست عزیز این متن قبلا توسط کاربر قرآن حکیم در انجمن گذاشته شده و کارشناس هم پاسخ دادند که در لینک زیر پست 5 موجود هست:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=50382

رضا ثقلین;812983 نوشت:
به نص آیه 141 سوره انعام زیتون وانار هم زکاتشان واجب است! و در این صورت باید بفرمایید موارد زکات شد 11 تا!!! (به این کتاب ذیل آیه 141 سوره انعام مراجعه کنید:

منظور از اين حق كه بهنگام درو بايد پرداخت چيست ؟ بعضى معتقدند همان زكات واجب ، يعنى يكدهم و يك بيستم است ، ولى با توجه به اينكه اين سوره در مكه نازل شده و حكم زكات در سال دوم هجرت و يا بعد از آن در مدينه
نازل گرديده است ، چنين احتمالى بسيار بعيد به نظر مى رسد.
در روايات فراوانى كه از اهلبيت (عليهم الاسلام ) به ما رسيده و همچنين در بسيارى از روايات اهل تسنن اين حق ، غير از زكات معرفى شده و منظور از آن چيزى است كه بهنگام حضور مستمند در موقع چيدن ميوه و يا درو كردن زراعت به او داده مى شود، و حد معين و ثابتى ندارد.
و در اين صورت آيا اين حكم واجب است يا مستحب ، بعضى معتقدند كه يك حكم وجوبى است كه قبل از تشريع حكم زكات بر مسلمانان لازم بوده ولى بعد از نزول آيه زكات ، اين حكم منسوخ شد، و حكم زكات با حد و حدود معينش به جاى آن نشست .
ولى از روايات اهلبيت (عليهم السلام ) استفاده مى شود كه اين حكم نسخ نشده و به عنوان يك حكم استحبابى هم اكنون به قوت خود باقى است .

رضا ثقلین;812983 نوشت:
2-اما روایات:

روایاتی که ظاهراً بر وجوب زکات در غیر از موارد نه گانه دلالت دارد،بیشتر فقها آنها را بر استحباب یا تقیّه حمل کرده اند. روایات باب 9، 13، 16 و روایت چهارم از باب 11 و همچنین روایت دوم از باب 17 از ابواب «ما تجب فیه الزکاة و ما تستحبّ فیه» کتاب وسائل الشیعه (مجموعاً حدود 28 روایت) از این نمونه است.
[=arial]بسیاری از فقها معتقدند روایات انحصاری (روایاتی که بر انحصار زکات در موارد نه گانه دلالت دارد) مشهورتر و بیشتر از روایات غیر انحصاری و دلالت آنها نیز آشکارتر است.(2)

نکته مهمی که لازم است بدانید و از نتیجه همه روایات زکات برداشت می شود این است که تعیین موارد نُه گانه، در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، فقط به عنوان صلاحدید و اعمال رویه حکومت وقت بوده و با شرایط اقلیمی و زمانی سنجیده شده است؛ نه این که حکم ابدی خدا باشد.

1. تفسیر نمونه ذیل آیه مربوطه.
2. الانتصار، ص210؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج4، ص41.


[=arial]

عمار;817699 نوشت:
با سلام و ادب

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

عمار;817699 نوشت:
با سلام و ادب
دوست عزیز این متن قبلا توسط کاربر قرآن حکیم در انجمن گذاشته شده و کارشناس هم پاسخ دادند که در لینک زیر پست 5 موجود هست:

بله نوشته های ایشان و پاسخ ها را دیدم حقیقتش را بخواهید برایم قانع کننده نبود! به همین دلیل برخی از مطالب ایشان را تحقیق کردم و مطالب را خواندم و شبهات ایشان را بار دیگر به نحوی دیگر مطرح کردم!

عمار;817699 نوشت:
منظور از اين حق كه بهنگام درو بايد پرداخت چيست ؟ بعضى معتقدند همان زكات واجب ، يعنى يكدهم و يك بيستم است ، ولى با توجه به اينكه اين سوره در مكه نازل شده و حكم زكات در سال دوم هجرت و يا بعد از آن در مدينه
نازل گرديده است ، چنين احتمالى بسيار بعيد به نظر مى رسد.

اولا میشود این بعضی را نام ببرید آیا از میان فقها و مفسرین شیعه هم کسانی هستند یا فقط میان اهل سنت است؟

ثانیا آیات زکات را عرض کردم که: از سى آيه ى مكّى و مدنى درباره ى زكات،16 آيه اش مكّى است و 14 آیه مدنی است!!!!(مانند آیه 4 سوره مومنون -سوره نمل آیه 3 سوره اعراف آیه 156-لقمان آیه4 ) پس شبهه مدنی و مکی بودن آیات محلی از اعتبار ندارد!

عمار;817699 نوشت:
و در اين صورت آيا اين حكم واجب است يا مستحب ، بعضى معتقدند كه يك حكم وجوبى است كه قبل از تشريع حكم زكات بر مسلمانان لازم بوده ولى بعد از نزول آيه زكات ، اين حكم منسوخ شد، و حكم زكات با حد و حدود معينش به جاى آن نشست .
ولى از روايات اهلبيت (عليهم السلام ) استفاده مى شود كه اين حكم نسخ نشده و به عنوان يك حكم استحبابى هم اكنون به قوت خود باقى است .

حکم نسخ شده صحیح است اما چرا مستحب؟؟؟؟ صریح آیه است نص آیه است فعل امر است آتوا!! خدا امر میکند ؟آن وقت مستحب است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حقه است! حق است دادن حق واجب نیست؟؟؟؟

عمار;817699 نوشت:
روایاتی که ظاهراً بر وجوب زکات در غیر از موارد نه گانه دلالت دارد،بیشتر فقها آنها را بر استحباب یا تقیّه حمل کرده اند.

عمار;817699 نوشت:
بسیاری از فقها معتقدند روایات انحصاری (روایاتی که بر انحصار زکات در موارد نه گانه دلالت دارد) مشهورتر و بیشتر از روایات غیر انحصاری و دلالت آنها نیز آشکارتر است.(2)

چرا استحباب؟؟ صراحت روایات امر بر وجوب دارد قرآن کریم نصا و ظاهرا امر بر وجوب دارد! چرا استحباب؟؟ واقعا چه اندیشه ای میتواند بپذیرد 100 روایت امری از بیش از 4 معصوم در زمان های مختلف نشان از استحباب دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فقط در کتاب زکات فروع کافی شیخ کلینی بیش از 7 روایت صحیح السند وجود دارد که زکات را بر مال التجاره- حبوبات مختلف و... واجب دانسته اند!

از منظر دلالت و تعداد دوستان و شما میتوانید مراجعه بفرمایید که کدام یک آشکار تر و معتبر تر است! من از بعضی فقها تعجب میکنم چگونه 100 روایت را نادیده گرفته اند

بنده 2 نمونه نقل کردم یکی از امام علی یکی از امام صادق علیهما السلام واقعا ادله این 2 روایت آشکار نیست؟؟؟؟؟! چه روایتی در باب زکات آشکار تر از این 2 روایت؟؟ دیگر چگونه باید انجام میدادند و میفرمودند؟!

اما ظاهرا تعدادی از فقهای قدیم و جدید این انحصار قبول ندارند(شیخ مفید- شیخ صدوق-ابوعلی-شهید صدر-علامه محمد تقی جعفری -آیت الله سیستانی با احتیاط واجب در زکات تجارت(به نقل از کارشناسان این سایت)آیت الله دکتر صادقی تهرانی و...(به نقل از رساله آیت الله صادقی و کتاب تبیان در سایت البلاغ) به نقل از کاربر قرآن حکیم

یک سوال دارم استاد اولین فقیهی که حکم به موارد نه گانه زکات کرد و باقی را واجب ندانست چه کسی بود؟


عمار;817699 نوشت:
نکته مهمی که لازم است بدانید و از نتیجه همه روایات زکات برداشت می شود این است که تعیین موارد نُه گانه، در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، فقط به عنوان صلاحدید و اعمال رویه حکومت وقت بوده و با شرایط اقلیمی و زمانی سنجیده شده است؛ نه این که حکم ابدی خدا باشد.

احسنت تقریبا همان که علامه جعفری فرمود این یک سوال اساسی است که چرا امام علی در زمان خلافتشان آن گونه زکات را تعیین کردند یا امام صادق آن حدیث را فرمودند واقعا آیا در زمان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله جز آن 9 مورد آیا عموم مردم به کار دیگری در مدینه و مکه و اطراف آنها مشغول بودند؟؟

وانگهی آیا حال که دامپروری و کشاورزی پیشرفت کرده آیا پرورش شتر هم مانند سایر دام ها امروزه پیشرفت داشته یا حتی از قدیم هم بسیار کمتر شده؟؟؟؟؟؟؟؟!!

آیا تجارت برنج و چای و برخی از میوه های پر مصرف مانند تجارت کشمش و خرما است؟؟! یا اینکه 10 ها برابر آن است؟؟؟؟! آیا پشتوانه چاپ اسکناس طلا و جواهرات نیست؟؟؟ پس همان اسکناس هم که پول رایج است به پشتوانه طلا و جواهرات ارزش مالی دارد!!

وانگهی آیا در زمان پیامبر و معصومین با چیزی غیر از سکه های طلا و نقره معملات روزمره مسلمین و مردم و خرید و فروش و تجارت و ... آنها بوده است؟؟؟؟!!

مشخص است که جواب این پرسش ها خیییییر است!!! اما حاضر نیستند برخی از فقها این مطالب را بپذیرند!!!! واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به کدام پشتوانه قرآنی یا روایی معتبر و یا حتی عقل سلیم غلط بودن و اصلاح این موارد نباید انجام گیرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!! در انتها برخی از منابع گفته هایم را خدمت شما معرفی میکنم که روی آن مطالعه داشته باشید(http://www.olumquran.com/fa/publicat...m/resale-novin و http://www.olumquran.com/fa/publicat...arikh-andisheh) با تشکر از شما

رضا ثقلین;817731 نوشت:
مشخص است که جواب این پرسش ها خیییییر است!!! اما حاضر نیستند برخی از فقها این مطالب را بپذیرند!!!! واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به کدام پشتوانه قرآنی یا روایی معتبر و یا حتی عقل سلیم غلط بودن و اصلاح این موارد نباید انجام گیرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!! در انتها برخی از منابع گفته هایم را خدمت شما معرفی میکنم که روی آن مطالعه داشته باشید(http://www.olumquran.com/fa/publicat...m/resale-novin و http://www.olumquran.com/fa/publicat...arikh-andisheh) با تشکر از شما

[=arial]با سلام مجدد
بنده نه فقیه هستم و نه کارشناس فقه.
آنچه به طور کلی لازم بود عرض کردم و به نظرم جواب مشخص هست.
فراتر از این بحث مسلما جاش اینجا نیست چون بسیار جزئی و بحث طلبگی در حد درس خارج و پژوهش دقیق است.
موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


عمار;817743 نوشت:
با سلام مجدد
بنده نه فقیه هستم و نه کارشناس فقه.
آنچه به طور کلی لازم بود عرض کردم و به نظرم جواب مشخص هست.
فراتر از این بحث مسلما جاش اینجا نیست چون بسیار جزئی و بحث طلبگی در حد درس خارج و پژوهش دقیق است.
موفق باشید

بله به نظر بنده هم پاسخ مشخص است بحث آنچنان پیچیده نیست! به هر حال ممنونم از پاسختان و قضاوت با دوستان و خوانندگان محترم در انتها توضیحاتی دیگر خدمت شما و دوستان عرض میکنم:


اگر انفاق واجب موارد 9 گانه محصور باشد. پس نسبت به دیگر اموال گسترده و زیاد باید چه گفت؟ با فرمایش خدا که «در اموال آنان (ثروتمندان) حق مشخصی برای درخواست کنندگان و محرومان است)) (آیه 24 و25 معارج)چه باید کرد؟

آیا غیر از اموال 9 گانه، مصداق مال نمی باشند؟ یا آنکه همین 9 چیز ناچیز برای اداره تهی دستان و حکومت اسلامی کافی است؟

نکته ي دیگر اینکه اگر زکات واجب تنها همان موارد 9 گانه بود پس چرا قرآن از مال اندوزی برحذر داشته و می فرماید: «... و کسانی که زر و سیم می اندوزند و آنها را در راه خدا انفاق نمی کنند ایشان را به عذابی دردناک نوید ده. روزی که آن اندوخته ها در آتش دوزخ بسی داغ شوند پس پیشانی و پهلو و پشت آنان با آنها تافته گردد (به آنها گویند این است آنچه برای خود اندوختید پس آنچه را می اندوختید بچشید».


دقت بفرمایید در عصر حاضر چه تعداد از مردم هستند که دارای آن 9 چیز هستند؟ آیا با این تغییرات و کم شدن آن 9 چیز و اینکه عموما صاحبان آن 9 چیز نسبت به سایر متمولان جامعه در آمد و ثروت بسیار کمتری دارند چگونه میشود انتظار داشت زکات که اصلا فلسفه آن از بین بردن فقر و تامین آن 8 موردی است که در آیه60 سوره توبه آمده با انحصار در 9 چیزی که بسیار کمتر از زمان معصومان است و حتی صاحبان آنها شاید خودشان باید زکات بگیرند تا بدهند!! میتواند جوابگوی آن 8 مورد آن هم در چنین سطح وسیعی از جامعه مسلمین باشد؟؟! برای مطالعه بهتر و بیشتر به تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری(ره) ج20 ص 100 به بعد مراجعه فرمایید که علامه به زیبایی و متقنی روایات را آورده و بحث کرده اند(ذیل خطبه 110) از طرفی دیگر :

آیا اگر همه ما امروزه خمس و زکات حقیقی مالمان را پرداخت میکردیم فقرو مشکلات مالی برای ایتام و مسکینان و... باقی میماند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!! آیا این مشکلات (یکی از عواملش) تغییر در برخی از آرای حقیقی و قرآنی و بعضا تفسیر و برداشت اشتباه از آنها نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!


وَقَالَ الرَّسُولُ يَـرَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُواْ هَـذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا 30

و پيامبر گفت: «پروردگارم! قوم من بى گمان اين قرآن را بس دور و مهجور بر گرفتند.» آیه 30 سوره مبارکه فرقان

با تشکر

رضا ثقلین;817731 نوشت:
آیا تجارت برنج و چای و برخی از میوه های پر مصرف مانند تجارت کشمش و خرما است؟؟! یا اینکه 10 ها برابر آن است؟؟؟؟! آیا پشتوانه چاپ اسکناس طلا و جواهرات نیست؟؟؟ پس همان اسکناس هم که پول رایج است به پشتوانه طلا و جواهرات ارزش مالی دارد!!

سلام و درود

من در مورد صحت مسائل فقهی نظر نمی دم چون کارشناس نیستم .

ولی اینکه بر فرض کالایی تجارتش زیاد و یا درآمدش بالاست دلیل نمیشه که متعلق زکات قرار بگیره!

بعد هم مردم چای نخورند که نمی میرند اینها که جزء مواد ضروری نیست شاید مثل الان خیلیها به مضرات چای پی ببرند و اون کارخونه بدبخت

ورشکست بکنه. کم نداریم کارخونه ها و صنایعی که بعد از مدتی به خاک سیاه نشستند و الان باید بریم بهشون زکات بدیم.

رضا ثقلین;818109 نوشت:
دقت بفرمایید در عصر حاضر چه تعداد از مردم هستند که دارای آن 9 چیز هستند؟

چه تعداد از مردم؟ نیاز نیست تعداد زیادی از مردم مثلا گندم و یا جو و...بکارند

شما باید زمینهای فراوان کشور رو در نظر بگیرید.

طرف یک نفر بیشتر نیست ولی 300 هکتار زمین داره . همین یه نفر شاید درآمدش معادل هزارن نفر باشه .

منطقه ما که بیای دریای از زمین می بینی که آخرش دقیقا معلوم نیست و مردم بیشتر گندم و جو می کارند.

در ثانی اون کارخونه دار یا اون تاجر فرش و یا تاجر برنج و ... گرچه زکات نداره ولی باید خمس بده

که اگه بده نه تنها فقیری نخواهیم داشت فقیر هم باید وارد کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


ابراهیم ا;818745 نوشت:
ولی اینکه بر فرض کالایی تجارتش زیاد و یا درآمدش بالاست دلیل نمیشه که متعلق زکات قرار بگیره!

بعد هم مردم چای نخورند که نمی میرند اینها که جزء مواد ضروری نیست شاید مثل الان خیلیها به مضرات چای پی ببرند و اون کارخونه بدبخت

ورشکست بکنه. کم نداریم کارخونه ها و صنایعی که بعد از مدتی به خاک سیاه نشستند و الان باید بریم بهشون زکات بدیم.

ابتدا از مشارکت و نظر دهی شما گرامی در این بحث تشکر میکنم

اما مطالبی خدمت شما عرض میکنم:

1-بحث ما بر سر این موضوع بود که از منظر قرآن و سنت زکات بر بیش از 9 چیز است ادله قرآنی و روایی آن را هم عرض کردم اما آنچه شما نگاشتید در پاسخ بنده باید عرض کنم پاسخ بنده این بود که اگر محور را نقلی بگیریم قرآن و روایات آن گونه میگویند اگر عقلی محض بگیریم واقعا این موارد 9 گانه در دنیای امروز هرگز نمیتواند پاسخ گوی نیاز فقرا و مساکین اسلام و موارد 8گانه زکات باشد


آیا با این تغییرات و کم شدن آن 9 چیز و اینکه عموما صاحبان آن 9 چیز نسبت به سایر متمولان جامعه در آمد و ثروت بسیار کمتری دارند چگونه میشود انتظار داشت زکات که اصلا فلسفه آن از بین بردن فقر و تامین آن 8 موردی است که در آیه60 سوره توبه آمده با انحصار در 9 چیزی که بسیار کمتر از زمان معصومان است و حتی صاحبان آنها شاید خودشان باید زکات بگیرند تا بدهند!! میتواند جوابگوی آن 8 مورد آن هم در چنین سطح وسیعی از جامعه مسلمین باشد؟؟!


2-
برادر گرامی اگر مردم کشمش و خرما و جو نخورند هم نمیمیرند!!!! این که استدلال نمیشود!! بحث بر سر این است که تجارت مثلا برنج در عصر ما بسیار فراگیر تر و پر سود تر از کشمش است! آن وقت صاحب کشمش باید زکات بدهد اما برنج نه!!!!!!!!!!! و حال آنکه دلیل نقل و عقل خلاف این را میگوید! اینکه چای مضرات دارد یا خیر بحث ما نیست و از طرفی بحث بر سر کارخانه چای نیست بلکه محصولات کشاورزی است!

ابراهیم ا;818745 نوشت:
چه تعداد از مردم؟ نیاز نیست تعداد زیادی از مردم مثلا گندم و یا جو و...بکارند

شما باید زمینهای فراوان کشور رو در نظر بگیرید.

طرف یک نفر بیشتر نیست ولی 300 هکتار زمین داره . همین یه نفر شاید درآمدش معادل هزارن نفر باشه .



سوای از این بحث که وضعیت کشاورزی در ایران در چه حالی است!! واقعا چند نفر در ایران هستند که دارای زمین های فراوانی هستند آن هم فقط مخصوص کشاورزی نه چیز های دیگر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اکثر کشاورزان ما میزان محدودی زمین و محصول کشاورزی دارند شما نباید تعدادی که در مقابل اکثریت قرار دارند را در نظر بگیرید بنده میگویم چرا یک کسی که برنج میکارد نباید زکات بدهد اما کسی که جو و گندم و کشمش دارد باید بدهد دلیل عقلی و نقلی چیست؟؟؟


ابراهیم ا;818745 نوشت:
در ثانی اون کارخونه دار یا اون تاجر فرش و یا تاجر برنج و ... گرچه زکات نداره ولی باید خمس بده

که اگه بده نه تنها فقیری نخواهیم داشت فقیر هم باید وارد کنیم.

برادر عزیز شما احکام مصرف خمس را میدانید؟ اگر نمیدانید توصیه دارم حتما مطالعه بفرمایید چون آن حجم عظیم خمس که احیانا دریافت میشود فقط برای 2 بخش است سهم امام که در حوزه های علمیه و موارد مخصوص خرج میشود و دیگری هم سهم سادات است سادات فقیر و یتیم و ابن سبیل پس اساسا ربطی به فقرای اسلام و رفع فقر و... ندارد!! این هم یک بدبختی دیگر است!

به قول جناب قرآن حکیم:

حالا چگونه 10 درصد از خمس و مال یک ثروتمند برای سادات فقیر و یتیم و... است اما 2/5 درصد یا حداکثر(دقت کنید حداکثر) 10 در صد(در بالاترین شرایط و نقل برخی روایات) زکات هم برای کل فقرا و مساکین و بیچارگان کل جهان اسلام است؟؟؟؟؟؟؟؟؟!! آیا این عادلانه است؟؟؟؟؟ آیا این عاقلانه است؟؟؟؟ آن هم با 9 چیز بودن زکات!!!!!!!!!!!!!! آن هم با توجه به اینکه مگر ما چند سادات فقیر و یتیم داریم؟؟؟؟ کل جمعیت سادات جهان یک دهم تعداد فقرا و موارد مصرفی زکات نیست!!!!!!!! چه برسد به آن اهدافی که این دو مالیات متقن و مفید اسلامی دارند!!! چه برسد به تعدادفقیران و ایتام سادات!!!!

با تشکر از شما

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اما نظرات برخی از علمای شیعه درباره موارد 9 گانه زکات:

در بین فقهای شیعه مشهور است که زکات، در همان موارد نه‌گانه واجب است و در غیر آن نُه مورد، زکاتی واجب نیست. بر آن، ادعای اجماع و اتفاق نیز شده است.

محقق حلّی از اجماع چنین گزارش می‌دهد:
(ولا یجب فی غیر ذلک وهو مذهب علمائنا عدا ابن الجنید
و (زکات) در غیر این (نُه مورد) واجب نیست و این مذهب علمای ما
، جز ابن جنید است.

ابن زهره نیز، این نظر را دارد و بر آن ادعای اجماع می‌کند:
(فزکاة الأموال تجب فی تسعة اشیاء... ولاتجب فیما عدا ما ذکرناه بدلیل الاجماع)
زکاة در نُه چیز از مال‌ها واجب است... ودر غیر آن‌ها واجب نیست، به دلیل اجماع.
(دقت بفرمایید دلیل اجماع است!!! بحثی از آیات و روایات نشده)

از عبارت محقق و دیگران استفاده می‌شود در میان علمای شیعه ، ابن جنید اسکافی، وجوب زکات را تنها در موارد نه‌گانه نمی‌داند و در مانند ذرت ،عدس ، کنجد،برنج و... واجب می‌داند.

در این‌باره علامه در مختلف می‌نویسد:
(اوجب ابن الجنید الزکاة فی الزیتون والزیت اذا کانا فی الأرض العشریه
ابن جنید، زکات زیتون و روغن آن را، اگر از زمین‌هاى عشریه به دست آمده باشند، واجب دانسته است،

غیر از ابن جنید، گویا یونس بن عبدالرحمان، از راویان و فقیهان بزرگ واز اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام، چنین نظری داشته است. وی، بر این نظر بوده که ویژه بودن زکات در نُه چیز، مربوط به صدر اسلام بوده است و چیزهای دیگری پس از آن، توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام بدان افزوده شده است. وی، در ذیل روایت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ابراز می‌دارد:
(معنی قوله (ان الزکاة فی تسعة اشیاء و عفا عماسوی ذلک) انّما کان ذلک فی اول النبوة کما کانت الصلاة رکعتین ثم زاد رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) فیها سبع رکعات وکذلک الزکاة وضعها وسنّها فی اوّل نبوته علی تسعة أشیاء ثم وضعها علی جمیع الحبوب)
معنای سخن پیامبر که فرموده (ان الزکاة فی تسعة اشیاء وعفا عما سوی ذلک) آن است که آن (واجب بودن زکات در نُه چیز) در آغاز نبوت بوده است، همان گونه نماز در آغاز دو رکعت بود و سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر آن هفت رکعت افزود همچنین زکات را در آغاز، بر نُه چیز واجب فرمود، سپس بر همه دانه‌ها قرار داد.

برخی احتمال داده‌اند که از ظاهر عبارت کافی و نیز عنوان های باب‌هاى زکات و ترتیبی که برای آن‌ها مقرر شده است، امکان دارد استفاده شود که کلینی نیز، معتقد به وجوب زکات، تنها در نُه چیز نبوده است. زیرا وی، پس از ویژه کردن چند باب به اصل وجوب زکات و اهمیت آن و نیز انگیزه وجوب زکات و ضرورت پرداخت آن، بابی را گشوده است با عنوان (باب ما وضع رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) الزکات علیه). در این باب، دو روایت آورده و سپس باب دیگری را گشوده با عنوان: (باب آنچه از دانه‌ها زکات دارند) و در آن شش روایت آورده است که دلالت می‌کنند بر وجوب زکات، در بیش‌تر از نُه چیز.
ثقةالاسلام کلینی، بر شیوه محدثان، نه در عنوان این دو باب و نه در ذیل آن، به مستحب غیر موارد نه‌گانه و یا تقیه‌اى بودن روایاتی که فراتر از نُه چیز را می‌گویند، اشاره نکرده است، بلکه پس از آن، باب دیگری را گشوده، با عنوان: (باب واجب نبودن زکات در چیزهایی چون: سبزی‌ها و مانند آن‌که از زمین می‌رویند: و در آن، به چیزهایی که زکات در آن‌ها واجب نیست، اشاره کرده است. بر این اساس، برخی احتمال داده‌اند که این باب، بخشی از دو باب پیش و نشان دهنده آن است که وی، نظر به وجوب زکات در غیر غلات چهارگانه داشته است.

همچنین شیخ صدوق و پدر وی، علی بن موسی بن بابویه، افزون بر چیزهای نه‌گانه، زکات مال التجاره را نیز واجب دانسته‌اند.

از علمای روزگار ما، افرادی چون: شهید آیت الله صدر، علامه آیت الله محمد تقی جعفری، و آیت الله دکتر صادقی تهرانی بر این نظرند که وجوب زکات، غیر از نُه چیز را نیز در بر می‌گیرد.
محمد تقی جعفری می‌نویسد:
(بنابراین، زکات به موارد نه‌گانه منحصر نیست و عموم و شمول حکم آن، بسی بیش‌تر و دامنه دارتر است.)
شهید صدر، به روشنی بیان می‌دارد:
(زکات، به عنوان یک دید اسلامی، مخصوص مال معینی نیست.)
البته وی، در حاشیه اش بر منهاج الصالحین، چنین نظری را ابراز نکرده است. بنابر این از تمامی این گفتارها و مروری که بر آرای برخی از فقیهان داشتیم، استفاده می‌شود که در میان فقهای شیعه نیز، وجوب زکات، تنها در نُه چیز، صددرصد قطعی نیست و در بین پیشینیان و علمای این روزگار، هستند عالمانی که به گستردگی دایره وجوب زکات نظر داده‌اند. از این روی، اجماعی بودن وجوب زکات در نُه چیز، همان‌گونه که برخی از بزرگان ادعا كرده‌اند، صرف نظر از خدشه‌هاى اصولی، قطعی نیست و در اصل راست آمدن آن، تردید است.

منبع: http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A8_%D8%B2%DA%A9%D8%A7%D8%AA

پس تا اینجا مشخص شد که از علمای گذشته افرادی چون شیخ صدوق -پدر شیخ صدوق- یونس بن عبد الرحمان(از اصحاب امام کاظم و امام رضا)-شیخ کلینی(با احتمال)-ابن جنید اسکافی-ابوعلی

و از علمای معاصر شهید آیت الله صدر- علامه محمد تقی جعفری-آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی و آیت الله العظمی سیستانی با احتیاط واجب(به فرمایش کارشناسان سایت) معتقد به عدم انحصار 9 گانه زکات بوده اند!

بنابر این از تمامی این گفتارها و مروری که بر آرای برخی از فقیهان داشتیم، استفاده می‌شود که در میان فقهای شیعه نیز، وجوب زکات، تنها در نُه چیز، صددرصد قطعی نیست و در بین پیشینیان و علمای این روزگار، هستند عالمانی که به گستردگی دایره وجوب زکات نظر داده‌اند. از این روی، اجماعی بودن وجوب زکات در نُه چیز، همان‌گونه که برخی از بزرگان ادعا كرده‌اند، صرف نظر از خدشه‌هاى اصولی، قطعی نیست و در اصل راست آمدن آن، تردید است.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


احادیثی از اهل بیت نقل میکنم که آنها ما را به عرضه احادیث به قرآن ارجاع داده اند(پس حتی اگر روایاتی نقل شده باشد که مخالف قرآن کریم باشد باطل است):

از پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) به صورت متواتر(این حرف آیت الله معرفت است و آیت الله صادقی و بسیاری از علمای امامیه) نقل شده است كه «آنچه از جانب من به شما رسيد و موافق قرآن بود، آن را من گفته ام و آنچه به شما رسيد و مخالف قرآن بود، من آن را نگفته ام.»

بنده سوال میکنم اگر قرآن تحریف شده باشد یا کم و کاستی داشته باشد این روایت متواتر چه معنایی دارد؟؟؟؟؟ اگر قرآن تحریف و کم و زیاد شده باشد این روایت کلا از حیز انتفاع ساقط است!!!


در حديثى ديگر از امام صادق(عليه السلام) از قول پيامبر(صلى الله عليه وآله)چنين آمده است: «براى هر امر حقّى حقيقتى است و براى هر امر درستى نورى است. پس آنچه را موافق قرآن است، اخذ كنيد و آنچه را مخالف قرآن است، ترك كنيد.»

در صحيحه ابن ابى يعفور آمده است كه وى در مجلس امام صادق(عليه السلام) حاضر بود و از آن حضرت راه چاره اى در مورد اختلاف احاديث پرسيد; احاديثى كه برخى راويان آن ها مورد وثوق و برخى قابل اعتماد نيستند. حضرت فرمودند: «چون حديثى به شما رسيد و از قرآن يا گفتار رسول خدا(صلى الله عليه وآله)گواهى بر آن يافتيد، درست است و گرنه به درد آورنده اش مى خورد.»


در صحيحه ايّوب بن حر نيز آمده است كه شنيدم از امام صادق(عليه السلام) كه فرمود: «هر چيزى بايد به قرآن و سنّت ارجاع داده شود و هر حديثى كه موافق با قرآن نباشد، دروغى خوش نماست.»

احاديث فراوانى در اين باره وجود دارند و همه اين روايات در اين كه معيار تشخيص روايات صحيح از سقيم عرضه بر كتاب خدا و وجود شاهدى از قرآن يا سنّت متواتر يا ضرورت عقل رشيد (هدايت يافته به سوى حق و حقيقت) است اتفاق نظر دارند; چرا كه مطلبى نيست، جز آن كه درباره اش آيه قرآن يا حديثى هست; چنان كه امام صادق و امام باقر(عليهما السلام)فرموده اند: «وقتى به شما از چيزى خبر دادم، دليل آن را از قرآن بخواهيد.»

همچنين عيّاشى با اسنادش از محمد بن مسلم از امام صادق(عليه السلام) روايت كرده است كه امام(عليه السلام) فرمودند: «اى محمّد، هر آنچه در روايتى ـ از شخص نيك يا فاسد ـ براى تو آمد و موافق قرآن بود، پس آن را اخذ كن و بگير و هر آنچه مخالف قرآن بود، آن را اخذ نكن.»

منبع: http://marifat.nashriyat.ir/node/1732

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

احادیثی از اهل بیت نقل میکنم که آنها ما را به عرضه احادیث به قرآن ارجاع داده اند(پس حتی اگر روایاتی نقل شده باشد ولو اینکه صحیح السند باشد اگر مخالف قرآن کریم باشد باطل است):

۱.« عن هشام بن الحكم ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال : قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) في خطبة بمنى أو بمكّة :ياأيّها الناس ، ما جاءكم عنّي يوافق القرآن فأنا قلته ، وما جاءكم عنّي لا يوافق القرآن ، فلم أقله » ۵ .

۲.« عن النوفلي ، عن السكوني ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال : قال

رسول الله(صلى الله عليه وآله) :إنّ على كلِّ حقّ حقيقة ، وعلى كلّ صواب نوراً ، فما وافق كتاب اللهفخذوه ، وما خالف كتاب الله فدعوه » ۱ .


۳.«عن أبي جعفر، عن أبيه، عن عليّ صلوات الله عليه قال :الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلكة . . . إنّ على كلّ حقّ حقيقة ، وعلى كلّ صواب نوراً ، فما وافق كتاب الله فخذوا به ، وما خالف كتاب الله فدعوه » ۲ .

4.«عن محمّد بن مسلم قال : قال أبو عبدالله (عليه السلام) :يامحمّد ، ما جاءك من رواية من بَرٍّ أو فاجر يوافق القرآن فخذ به ، وما جاءك في رواية من برٍّ أو فاجر يخالف القرآن ، فلا تأخذ به » ۳ .


۵.«عن أيّوب بن الحرّ ، قال : سمعت أبا عبدالله (عليه السلام) يقول :كلّ شيء مردودٌ إلى الكتاب والسنّة ، وكلّ حديث لا يوافق كتاب الله ، فهو زخرف » ۴ .


۶.« حسين بن أبي العلاء . . . قال :سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن اختلاف الحديث يرويه من نثق به ، ومنهم من لا نثق به ، قال : إذا ورد عليكم حديث فوجدتم له شاهداً من كتاب الله ، أو من قول رسول الله (صلى الله عليه وآله) ، وإلاّ فالذي جاءكم به أولى به» ۵ .


۷.« عن أيّوب بن راشد ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال :ما لم يوافق من الحديث القرآن فهو زخرف » ۶ .


۸.« عن كليب الأسدي ، قال : سمعت أبا عبدالله (عليه السلام) يقول :ما أتاكم عنّا من حديث لا يصدّقه كتاب الله ، فهو باطل » ۱ .


۹.« عن سدير قال :كان أبو جعفر (عليه السلام) وأبو عبدالله (عليه السلام) [ يقولان ] : لا يصدّق علينا إلاّ بما يوافق كتاب الله وسنّة نبيّه (صلى الله عليه وآله) » ۲ .


۱۰.« عن الحسن بن الجهم ، عن العبد الصالح (عليه السلام) قال :إذا جاءك الحديثان المختلفان فقسهما على كتاب الله وعلى أحاديثنا ، فإن أشبههما فهو حقّ ، وإن لم يشبههما فهو باطل » ۳ .


۱۱.« عن عبدالرحمن بن أبي عبدالله ، قال : قال الصادق (عليه السلام) :إذا ورد عليكم حديثان مختلفان فاعرضوهما على كتاب الله ، فما وافق كتاب الله فخذوه ، وما خالف كتاب الله فردّوه » ۴ .


۱۲.« عن جابر عن أبي جعفر (عليه السلام) في حديث قال :انظروا أمرنا وما جاءكم عنّا ، فإن وجدتموه للقرآن موافقاً فخذوا به ، وإن لم تجدوه موافقاً فردّوه » ۵ .


۱۳.مقبولة عمر بن حنظلة عن أبي عبدالله (عليه السلام) :« قلت : فإن كان الخبران عنكما مشهورين قد رواهما الثقات عنكم ؟ قال : ينظر ، فما وافق حكمه حكم الكتاب والسنّة وخالف العامّة ، أخذ به ، ويترك ما خالف حكمه حكم الكتاب والسنّة ووافق العامّة » ۶ .


۱۴.« أحمد بن الحسن الميثمي :أنّه سئل الرضا (عليه السلام) يوماً ـ وقد اجتمع عنده قوم من أصحابه ، وقد كانوا يتنازعون في الحديثين المختلفين عن رسول الله (صلى الله عليه وآله) في الشيء الواحد ـ فقال (عليه السلام) : . . . فما وردَ عليكم من خبرين مختلفين ، فاعرضوهما على كتاب الله ، فما كان في كتاب الله موجوداً حلالا أو حراماً ، فاتّبعوا ما وافق الكتاب ، وما لم يكن في الكتاب فاعرضوه على سنن النبيّ (صلى الله عليه وآله) ، فما كان في السنّة موجوداً منهيّاً عنه نهي حرام ، أو مأموراً به عن رسول الله (صلى الله عليه وآله)أمر إلزام ، فاتّبعوا ما وافق نهي رسولِ الله وأمره . . . وما لم تجدوه في شيء من هذه الوجوه فردّوا إلينا علمه ، فنحن أولى بذلك ، ولا تقولوا فيه بآرائكم » ۱ .


۱۵.« عن عبدالله بن بكير ، عن رجل ، عن أبي جعفر (عليه السلام) في حديث قال :إذا جاءكم عنّا حديث فوجدتم عليه شاهداً أو شاهدين من كتاب الله ، فخذوا به ، وإلاّ فقفوا عنده ، ثمّ ردّوه إلينا حتّى يستبين لكم » ۲ .


۱۶.« عن جميل بن درّاج ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال :الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في الهلكة ، إنّ على كلِّ حقّ حقيقة ، وعلى كلّ صواب نوراً ، فما وافق كتاب الله فخذوه ، وما خالف كتاب الله فدعوه » ۳ .


۱۷.« عن الحسن بن الجهم ، عن الرضا (عليه السلام) قال :قلت له : تجيئنا الأحاديث عنكم مختلفة ، فقال : ما جاءكم عنّا فقس على كتاب الله عزّوجلّ وأحاديثنا ، فإن كان يشبهها فهو منّا ، وإن لم يكن يشبهها فليس منّا » ۴ .


۱۸.« عن يونس بن عبدالرحمن . . . حدّثني هشام بن الحكم أنّه سمع أبا عبدالله (عليه السلام)يقول :لا تقبلوا علينا حديثاً إلاّ ما وافق القرآن والسنّة ، أو تجدون معه شاهداً من أحاديثنا المتقدّمة » ۱ .


۱۹.« عن يونس عن أبي الحسن الرضا (عليه السلام) :« لا تقبلوا علينا خلاف القرآن; فإنّا إن تحدّثنا حدّثنا بموافقة القرآن وموافقة السنّة ، إنّا عن الله وعن رسوله نحدّث ، ولا نقول : قال فلان وفلان ، فيتناقض كلامنا . . . فإذا أتاكم من يحدّثكم بخلاف ذلك فردّوه عليه ، وقولوا : أنت أعلم وما جئت به » ۲ .


۲۰.« وعن أبي سلمة الجمّال:عن أبي عبد الله(عليه السلام): قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): «قد كَثُرت الكذّابة علينا ۳ فأيُّ حديث ذُكر يُخالف كتابَ الله; فلا تأخذوه; فليس منّا» ۴ .

مصادر:

5.تفسير العياشي محمّد بن مسعود ۱ / ۸ طبع المكتبة العلمية الإسلامية ـ طهران ، تفسير البرهان السيّد هاشم البحراني ۱ / ۶۷ ـ ۶۸ تحقيق قسم الدراسات الإسلامية ـ طبع مؤسّسة البعثة ـ قم ، الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۵ .


1.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۱ ، تفسير العياشي ۱ / ۸ ، المحاسن ، البرقي أحمد بن محمّد ، تحقيق مهدي الرجائي ۱ / ۳۵۴ .


2.تفسير العياشي ۱ / ۸ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


3.تفسير العياشي ۱ / ۸ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


4.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۳ ، تفسير العياشي ۱ / ۹ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۷ .


5.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۲ ، المحاسن ، البرقي ۱ / ۳۵۲ ـ ۳۵۳ .


6.الكافي ۱ / ۶۹ الحديث ۴ .


1.تفسير العياشي ۱ / ۹ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


2.تفسير العياشي ۱ / ۹ .


3.تفسير العياشي ۱ / ۹ ، تفسير البرهان ۱ / ۶۸ .


4.وسائل الشيعة الحرّ العاملي ، محمّد بن الحسن ۲۷ / ۱۱۸ الحديث ۲۹ طبعة مؤسّسة آل البيت(عليهم السلام)ـ قم ، جامع أحاديث الشيعة السيّد حسين البروجردي ۱ / ۲۵۴، المطبعة العلمية ـ قم .


5.وسائل الشيعة ، الحرّ العاملي ۲۷ / ۱۲۰ الحديث ۳۷ .


6.الكافي ، الكليني ۱ / ۶۸ الحديث ۱۰ ، وسائل الشيعة ۲۷ / ۱۰۶ الحديث ۱ .


1.عيون أخبار الرضا ، الصدوق محمّد بن علي ۱ / ۲۳ ـ ۲۴ طبعة مؤسّسة الأعلمي ـ بيروت .


2.وسائل الشيعة ، الحرّ العاملي ۲۷ / ۱۱۲ الحديث ۳۳۳۵۱ .


3.وسائل الشيعة ۲۷ / ۱۱۹ الحديث ۳۳۳۶۸ .


4.وسائل الشيعة ۲۷ / ۱۲۱ الحديث ۳۳۳۷۳ .


1.اختيار معرفة الرجال (المعروف برجال الكشي) ، الشيخ الطوسي (قدس سره) تحقيق السيّد مهدي الرجائي ۲ / ۴۸۹ .


2.اختيار معرفة الرجال ۲ / ۴۹۰ .


3.قد جاءت هذه الجملة في حديث أمير المؤمنين (عليه السلام) أنّه قال: «قد كذب على رسول الله ۶ على عهده حتى قام خطيباً فقال: أيها الناس، قد كثرت علي الكذّابة، فمن كذب عليّ متعمّداً فليتبوأ مقعده من النار» ثم كذب عليه من بعده... الحديث رواه الكليني في الكافي (۱/۶۲) ح۱ باب اختلاف الحديث.


4.مختصر شرح الأخبار للقطب الراوندي (ت ۵۷۳ هـ) ص۳۲۶ الحديث رقم (۵) من المطبوع في علوم الحديث / العدد الأول ـ محرّم الحرام ـ طهران ۱۴۱۸هـ. واختيار معرفة الرجال (المعروف برجال الكشي) ، الشيخ الطوسي(قدس سره) تحقيق السيّد مهدي الرجائي ۲ / ۴۸۹ .

منبع: http://www.hadith.net/ar/post/3878/%...87-%d9%85/p21/

بسمه الحق

رضا ثقلین;812983 نوشت:
عدم وجود برنج در زمان پیامبر و وجود آن در زمان امام صادق و معرفی کردن آن به عنوان زکات واجب خود نشان میدهد که رسول خدا به عنوان صلاح دید حکومتی و با شرایط اقلیمی و زمانی چنین فرموده اند که در آن 9 چیز باشد (نقل روایات و تحلیل ها با مقداری اضافات از علامه جعفری در تفسیر نهج البلاغه ج 20 ص 103-105)

سلام علیکم

ابتدا عرض کنم لینکهایی که رفرنس دادید باز نمی شوند.

امّا اسلام دینی جهان شمول است پس اینکه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و اله در مکه یا مدینه برنج کشت نمی شده

می تواند دلیل عدم تعلق حکم زکات واجب به برنج باشد؟ آیا می توان از فحوای حدیث وجوب زکات برنج را استنباط کرد؟ چگونه؟

با تشکر

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55790

موضوع بالا(لینک) برای کمک به این موضوع ایجاد شد

موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


حبیبه;823144 نوشت:
ابتدا عرض کنم لینکهایی که رفرنس دادید باز نمی شوند.

ممنونم از تذکرتان بله برخی از رفرنس ها باز نمیشد که عذر خواهی میکنم این هم از آدرس ها:

http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/resale-novin

http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/tarikh-andisheh

http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/tj-forghan2

حبیبه;823144 نوشت:
امّا اسلام دینی جهان شمول است پس اینکه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و اله در مکه یا مدینه برنج کشت نمی شده

می تواند دلیل عدم تعلق حکم زکات واجب به برنج باشد؟ آیا می توان از فحوای حدیث وجوب زکات برنج را استنباط کرد؟ چگونه؟

از منظر قرآنی حدود 30 آیه به صورت مطلق و حدود 100 روایت از معصومین علیهم السلام زکات را بر بیش از 9 چیز واجب کرده اند! این مطلب اصل است!

درباره محصولات کشاورزی که برنج هم یکی از آنها بیش از 10 روایت صحیح السند در کافی شیخ کلینی و وسائل الشیعه و کتب دیگر وجود دارد که زکاتشان را واجب کرده(البته با نام محصول و اندازه و شرایطش که در روایات و کتب فقهی آمده)

اما برنج نظر علامه جعفری بر این است که رسول خدا به عنوان صلاح دید حکومتی و با شرایط اقلیمی و زمانی چنین فرموده اند که در آن 9 چیز باشد

اگر در روایاتی که نقل شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم زکات را در 9 چیز قرار دادند اگر در این 9 چیز دقت شود تقریبا میشود گفت تمامی بازار و منابع اقتصادی آن دوران در مدینه و مکه را شامل میشده!

و عملا مواد و کالا های دیگر مشاورزی و دامی یا آنقدر کم بودند که عملا به حد نصاب زکات نمیرسیدند یا اینکه بهدلیل نبود یا کمی شدید تقاضا در بازار مورد توجه مردم برای کشت و پرورش نبوده!

این موارد بالا در حالتی است که بپذیریم اساسا رسول الله صلوات الله علیه و آله چنین مطلبی را فرمودند و الا اگر به قطعیت برسیم که چنین روایاتی کذب است دیگر احتیاجی به این توضیحات هم نیست!

اما اینکه فرمودید از روایات هم میشود ثابت کرد یا خیر؟
بنده روایتی را از امام صادق علیه السلام در همان پست اول نقل کردم که سندا هم صحیح است و موافق قرآن کریم است و عقلا هم مورد پذیرش است


ابا بصیر از امام صادق صلوات الله علیه پرسید آیا برای برنج زکات مقرر شده؟ فرمود:بلی در آن زمان در مدینه برنج نبود لذا در باب آن چیزی گفته نشده ولی فعلا در مدینه برنج کاشته میشود چگونه برنج زکات ندارد در صورتیکه عموم مالیات عراق از برنج است(روایت معتبر است-روات آن:ابراهیم بن هاشم-حماد-حریز و ابوبصیرحلبی)


البته روایات دیگری هم در کافی با سند صحیح درباره برنج نقل شده که دارای زکات است!

با تشکر از شما

بسمه الحسیب

رضا ثقلین;823624 نوشت:
از منظر قرآنی حدود 30 آیه به صورت مطلق و حدود 100 روایت از معصومین علیهم السلام زکات را بر بیش از 9 چیز واجب کرده اند! این مطلب اصل است!

سلام علیکم و رحمة الله

مقصود حضرتعالی این است که زکات به بیش از نه چیز تعلق می گیرد

و مراجع عظام تقلید حفظهم الله تعالی در استنباط موارد وجوب زکات مرتکب تسامح

و یا خطایی شده اند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

حبیبه;823662 نوشت:
مقصود حضرتعالی این است که زکات به بیش از نه چیز تعلق می گیرد

قطعا! ادله کتاب و سنت و عقل این چنین میگوید زکات بر بیش از 9 چیز تعلق میگیرد!

حبیبه;823662 نوشت:
و مراجع عظام تقلید حفظهم الله تعالی در استنباط موارد وجوب زکات مرتکب تسامح

و یا خطایی شده اند؟

مراجع و علمای معظم شیعه درباره حکم زکات 2 دسته هستند دسته ای موافق با محدود بودن زکات در 9 شی معروف هستند و دسته ای دیگر معتقدند زکات بر بیش از 9 چیز تعلق میگیرد(اعم از مال التجاره-محصولات کشارزی و...)


از علمای گذشته افرادی چون شیخ صدوق -پدر شیخ صدوق- یونس بن عبد الرحمان(از اصحاب امام کاظم و امام رضا)-شیخ کلینی(با احتمال)-ابن جنید اسکافی-ابوعلی

و از علمای معاصر شهید آیت الله صدر- علامه محمد تقی جعفری-آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی و آیت الله العظمی سیستانی با احتیاط واجب(به فرمایش کارشناسان سایت) معتقد به عدم انحصار 9 گانه زکات بوده اند!
ادله قرآن و روایات (که حدود 100 روایت است در منابع شیعه اعم از کتب اربعه-بحارالانوار- وسائل الشیعه و... که تقریبا میتوان گفت روایات در این زمینه متواتر است) بر عدم انحصار 9 گانه زکات است!

ادله عقلی هم واضح است که در پست های قبلی (شماره های 4-6-8) عرض کردم!

از مظر اجماع بنابر این از تمامی این گفتارها و مروری که بر آرای برخی از فقیهان داشتیم، استفاده می‌شود که در میان فقهای شیعه نیز، وجوب زکات، تنها در نُه چیز، صددرصد قطعی نیست و در بین پیشینیان و علمای این روزگار، هستند عالمانی که به گستردگی دایره وجوب زکات نظر داده‌اند. از این روی، اجماعی بودن وجوب زکات در نُه چیز، همان‌گونه که برخی از بزرگان ادعا كرده‌اند، صرف نظر از خدشه‌هاى اصولی، قطعی نیست و در اصل راست آمدن آن، تردید است.


منبع: http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D9%88%...A9%D8%A7%D8%AA

این ادله ها نشان دهنده حکم حقیقی زکات است! حالا اگر عده ای از مراجع و علمای امامیه خلاف این مطلب را گفته اند باید با دلیل این موارد را پاسخ داده و رد کنند(نه سخنان حقیر را بلکه ادله کتاب و سنت را)

و دلایل خود را بفرمایند که چرا زکات را بر بیشتر از 9 مورد واجب نمیدانند! که
نحن ابنا الدلیل در ضمن این را هم بدانید که مراجع تقلید معصوم نیستند ممکن است آنها هم اشتباه کنند معصوم قرآن و عترت است

شما گرامی هم اگر ردی علمی و منطقی بر نوشته های بالا دارید خوشحال میشوم بفرمایید!

بسمه الحق

رضا ثقلین;823686 نوشت:
و از علمای معاصر شهید آیت الله صدر- علامه محمد تقی جعفری-آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی و آیت الله العظمی سیستانی با احتیاط واجب(به فرمایش کارشناسان سایت) معتقد به عدم انحصار 9 گانه زکات بوده اند!

از بین بزرگانی که فرمودید تنها حضرت آیت الله العظمی سیستانی حفظه الله تعالی مرجع تقلیدند،یعنی از مراجع حاضر در شیعه

فقط ایشان حکم به عدم انحصار وجوب زکات در نه چیز دارند؟

رضا ثقلین;823686 نوشت:
شما گرامی هم اگر ردی علمی و منطقی بر نوشته های بالا دارید خوشحال میشوم بفرمایید!

خیر این مباحث تخصصی هستند و حقیر دانش و تسلطی بر آن ندارم.

امّا به جهت مسائل شرعیش نسبت به آن حساس شدم،اگر درست فهمیده باشم حضرتعالی می فرمائید

به مال التجاره هم به نظر حضرت آیت الله العظمی سیستانی،زکات تعلق می گیرد،یعنی تجّاری که در امر

صادرات و واردات هستند و مقلد ایشان، باید زکات مال التجاره شان را پرداخت کنند وگرنه مالشان شبهه ناک

می شود،و این امر بسیار مهمی است.

پ.ن

کارشناسان بزرگوار بخش احکام لطفا این اشکال را بررسی بفرمائید

و اگر لازم است در بخش سؤالات این مورد را بپرسم.

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم


حبیبه;823694 نوشت:
از بین بزرگانی که فرمودید تنها حضرت آیت الله العظمی سیستانی حفظه الله تعالی مرجع تقلیدند،یعنی از مراجع حاضر در شیعه

فقط ایشان حکم به عدم انحصار وجوب زکات در نه چیز دارند؟

خیر! آیت الله صادقی و آیت الله صدر هم مقلد داشتند و آیت الله صادقی رساله عملیه هم دارند!

اما از مراجع مشهور به جز آیت الله سیستانی آیت الله شبیری زنجانی هم میفرمایند: در زمان کنونی که پول طلا ونقره رواج ندارد،بنابر احتیاط واجب در هر نوع پول رایج در صورتی شرایط زکات طلا ونقره را داشته باشدزکات واجب است. در این تاپیک: http://www.askdin.com/showthread.php?t=40612

به هر حال فرمایش قرآن و عترت مشخص است که زکات بر بیش از 9 چیز است اگر هر یک از دوستان یا کارشناسان با دلیل و منطق میتوانند خوسحال میشوم ثابت کنند که فقط بر 9 چیز است!

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

بنده هم چنان منتظر پاسخی در دفاع از نظریه انحصار 9 گانه زکات هستم هریک از کارشناسان یا کاربران گرامی و محترم که پاسخی

در دفاع از این نظریه دارند تقاضا دارم و خوشحال میشوم که بیان کنند

با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بنده هم چنان منتظر پاسخی در دفاع از نظریه انحصار 9 گانه زکات هستم

هریک از کارشناسان یا کاربران گرامی و محترم که پاسخی در دفاع از این نظریه دارند تقاضا دارم و خوشحال میشوم که بیان کنند

با تشکر

[="Tahoma"][="Black"]عرض سلام و احترام

بله طبق دیدگاه حضرت آیت الله سیستانی ، احتیاط در پرداخت زکات مال التجاره است اما شرایطی را ایشان بیان داشتند که بسیاری از انواع مال التجاره ها مشمول این حکم نمی شوند:

زکات مال تجارت

مالی که انسان به عقد معاوضه مالک می‌شود، و برای تجارت و منفعت بردن نگاه میدارد باید ـ بنا بر احتیاط واجب ـ با چند شرط زکات آن را بدهد ـ و آن یک چهلم است ـ:
۱ ـ مالک بالغ و عاقل باشد.
۲ ـ مال حداقل به‌اندازه (۱۵) مثقال طلای مسکوک یا (۱۵) مثقال نقره مسکوک قیمت داشته باشد.
۳ ـ یک سال از وقتی که قصد منفعت بردن کرده است بر آن مال گذشته باشد.
۴ ـ قصد منفعت بردن در تمام سال باقی باشد، پس اگر در میان سال از آن قصد منصرف شود، و مثلاً قصد صرف آن را در مؤونه نماید، زکات واجب نیست.
۵ ـ مالک بتواند در تمام سال در آن تصرف کند.
۶ ـ در تمام سال به مقدار سرمایه یا بیشتر از آن، خریدار داشته باشد، پس اگر در قسمتی از سال به مقدار سرمایه، خریدار نداشته باشد، واجب نیست زکات آن را بدهد.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
http://www.sistani.org/persian/book/50/77/[/]

پرسش:
طبق آیات قرآن و روایت زکات منحصر در 9 چیز است یا 11 چیز و بیشتر؟
مثلا به نص آیه 141 سوره انعام زیتون وانار هم زکاتشان واجب است! و در این صورت باید بفرمایید موارد زکات شد 11 تا است.
در روایات هم به مواردی اشاره شده که زکات آنها واجب است ولی در احکام ذکر نشده است.

پاسخ:
در این آیه خداوی متعال می فرماید:
« وَهُوَ ٱلَّذِىٓ أَنشَأَ جَنَّٰتٍۢ مَّعْرُوشَٰتٍۢ وَغَيْرَ مَعْرُوشَٰتٍۢ وَٱلنَّخْلَ وَٱلزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُۥ وَٱلزَّيْتُونَ وَٱلرُّمَّانَ مُتَشَٰبِهًۭا وَغَيْرَ مُتَشَٰبِهٍۢ ۚ كُلُوا۟ مِن ثَمَرِهِۦٓ إِذَآ أَثْمَرَ وَءَاتُوا۟ حَقَّهُۥ يَوْمَ حَصَادِهِۦ ۖ وَلَا تُسْرِفُوٓا۟ ۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلْمُسْرِفِينَ »
اوست که باغهای معروش [= باغهایی که درختانش روی داربست‌ها قرار دارد]، و باغهای غیرمعروش [= باغهایی که نیاز به داربست ندارد] را آفرید؛ همچنین نخل و انواع زراعت را، که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نیز) درخت زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه، و از جهتی تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم میوه آنها متفاوت می‌باشد.) از میوه آن، به هنگامی که به ثمر می‌نشیند، بخورید! و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!

اما منظور از اين حق كه بهنگام درو بايد پرداخت چيست ؟ بعضى معتقدند همان زكات واجب ، يعنى يكدهم و يك بيستم است ، ولى با توجه به اينكه اين سوره در مكه نازل شده و حكم زكات در سال دوم هجرت و يا بعد از آن در مدينه نازل گرديده است ، چنين احتمالى بسيار بعيد به نظر مى رسد.
در روايات فراوانى كه از اهلبيت (عليهم الاسلام ) به ما رسيده و همچنين در بسيارى از روايات اهل تسنن اين حق ، غير از زكات معرفى شده و منظور از آن چيزى است كه بهنگام حضور مستمند در موقع چيدن ميوه و يا درو كردن زراعت به او داده مى شود، و حد معين و ثابتى ندارد.
و در اين صورت آيا اين حكم واجب است يا مستحب ، بعضى معتقدند كه يك حكم وجوبى است كه قبل از تشريع حكم زكات بر مسلمانان لازم بوده ولى بعد از نزول آيه زكات ، اين حكم منسوخ شد، و حكم زكات با حد و حدود معينش به جاى آن نشست .
ولى از روايات اهلبيت (عليهم السلام ) استفاده مى شود كه اين حكم نسخ نشده و به عنوان يك حكم استحبابى هم اكنون به قوت خود باقى است .(1)

اما روایاتی که ظاهراً بر وجوب زکات در غیر از موارد نه گانه دلالت دارد،بیشتر فقها آنها را بر استحباب یا تقیّه حمل کرده اند. روایات باب 9، 13، 16 و روایت چهارم از باب 11 و همچنین روایت دوم از باب 17 از ابواب «ما تجب فیه الزکاة و ما تستحبّ فیه» کتاب وسائل الشیعه (مجموعاً حدود 28 روایت) از این نمونه است.(2)

بسیاری از فقها معتقدند روایات انحصاری (روایاتی که بر انحصار زکات در موارد نه گانه دلالت دارد) مشهورتر و بیشتر از روایات غیر انحصاری و دلالت آنها نیز آشکارتر است.(3)

نکته مهمی که لازم است بدانید و از نتیجه همه روایات زکات برداشت می شود این است که تعیین موارد نُه گانه، در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، فقط به عنوان صلاحدید و اعمال رویه حکومت وقت بوده و با شرایط اقلیمی و زمانی سنجیده شده است؛ نه این که حکم ابدی خدا باشد.(4)

پی نوشت ها:
1. تفسير نمونه،آیت الله مکارم شیرازی، دار الكتب الإسلامية،ايران- تهران‏، 1371 ه. ش‏، چاپ: 10 ، ج‏6، ص: 3.
2. وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم‏، 1409 ق‏،چاپ: اول‏، ج‏9، ص: 9.
3. الانتصار، ص210؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج4، ص41.
4. مجله فرهنگ جهاد ،زمستان 1383 و بهار 1384، شماره 38 و 39، زکات در اندیشه بزرگان شیعه

موضوع قفل شده است