جمع بندی مثال مطلق و مقیّد
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب
لطفا "مثال مطلق و مقیّد" را در متن زیر که کلامی از جناب ملاهادی سبزواری(ره) است توضیح فرمائید:
"انّما قالوا عقلیّا لان صیرورته عالما حسیّا و عالَما مثالیّا لیست حکمة........و نارٌ حسیّة و هی المحسوسة بالذات
و نارٌ مثالیة سواء کانت فی المثال المطلق او فی المثال المقیّد الذی فینا....."
با تشکر
بسم الله الرحمن الرحیمعرض سلام و ادب
لطفا "مثال مطلق و مقیّد" را در متن زیر که کلامی از جناب ملاهادی سبزواری(ره) است توضیح فرمائید:
"انّما قالوا عقلیّا لان صیرورته عالما حسیّا و عالَما مثالیّا لیست حکمة........و نارٌ حسیّة و هی المحسوسة بالذات
و نارٌ مثالیة سواء کانت فی المثال المطلق او فی المثال المقیّد الذی فینا....."
با تشکر
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
منظور از عالم مثال مطلق، عالمی است که مابین عالم عقل و عالم ماده قرار دارد. در واقع اگر مراحل تنزلي عالم را در نظر آوريم، ابتدا با عالم عقل برميخوريم که موجودات آن داراي تجرد عقلي ميباشند، يعني با آنکه همه حقايق مراحل بعد را در خود دارند اما خبري و اثري از ماده و شکل و اندازه و رنگ و... نيست. در مرحله بعد و با تنزلي که در وجود و يا ظهور روي ميدهد شکلها و اندازهها و رنگها در عالم مثال پديد ميآيند، اما هنوز محدوديت مادي و جسماني بدان افزوده نشده است. اما در مرحلة پاياني و در عالم ماده همه آنچه در عالم عقل بود، به همراه اشکال و اندازهها و رنگهاي ويژه و با مصاحبت و مقارنت مادّه وجود مييابند.
بنابراين، عالم مثال واسطهاي بين عالم عقل و عالم ماده است که به جهت رهايي از ماده مشابه عالم عقل بوده و مجرد است و از جهت شکلها و اندازهها و رنگها مشابه عالم ماده و مثال آن ميباشد لذا برزخ و حائل بين دو عالم است و از همين روي تجرد آن را تجرد برزخي مثالي ميگويند.
محقق قيصري در فصل ششم از مقدمه خود بر شرح فصوص الحکم پيرامون عالم مثال به تفصيل سخن ميگويد و در آغاز آن، پيرامون هويت عالم مثال ميگويد:
«اعلم انّ العالم المثالي هو عالمٌ روحانيٌ من جوهرٍ نوراني شبيه بالجوهر الجسماني في کونه محسوساً مقدارياً وبالجوهر المجرد العقلي في کونه نورانياً وليس بجسمٍ مرکب ماديٍ ولا جوهر مجرد عقلي لانه برزخٌ وحد فاصل بينهما؛[1] بدان عالم مثالي، جهاني روحاني از سنخ جواهر نوراني (و مجرد) است که از آن جهت که محسوس و مقداري است مشابه جوهر جسماني (و عالم ماده) بوده و از آن جهت که نوراني (و مجرد) است، شبيه جوهر مجرد عقلي ميباشد، بنابراين نه جسم مرکب مادي است و نه جوهر مجرد عقلي ميباشد چراکه عالم مثال برزخ و حد فاصل بين جسم مادي و مجردات عقلي است.
به این عالم مثال، اصطلاحا عالم مثال مطلق میگویندزیرا ا ز تقسيمات مهم در عالم مثال تقسيم آن به «عالم مثال متصل» و «عالم مثال منفصل» است. «عالم مثال متصل» يا «مثال اصغر» و يا «مثال مقيد»، همان مرحلة مثالي وجود انسان است و «عالم مثال منفصل» يا «مثال اکبر» و يا «مثال مطلق»، همان عالم واسطه ميان عالم مادّه و عالم عقل در جهان خارج از انسان ميباشد.
نسبت .
مثالهاي مقيد که همانا خيالات آدميان هستند چيزي جز نمونهاي از عالم مثال منفصل و سايهاي از سايههاي او نيستند که خداوند آنها را دليلي بر وجود عالم روحاني (مثال منفصل) قرار داده است. [2]
به عنوان مثال در مورد مثال مقید،
موفق باشید.
.......................................
پی نوشت:
[2].
[3]. برای اطلاع بیشتر، ر.ک امینی نژاد، علی، حکمت عرفانی صص501-507.
بسم الله الرحمن الرحیم
باسمه تعالی
با سلام و احترام و تشکر از پاسخ بسیار خوب حضرتعالی
استاد گرامی اگر ممکن است این تاپیک همچنان باز باشد،چرا که در همین حیطه
و مسئله ی اتحاد عاقل به معقول سؤالات زیادی دارم،که در صورت موافقت و فرصت
و بزرگواری شما به تدریج در همین تاپیک قرار می دهم.
با تشکر
پرسش:
لطفا "مثال مطلق و مقیّد" را در متن زیر که کلامی از جناب ملاهادی سبزواری(ره) است توضیح فرمائید:
"انّما قالوا عقلیّا لان صیرورته عالما حسیّا و عالَما مثالیّا لیست حکمة........و نارٌ حسیّة و هی المحسوسة بالذات و نارٌ مثالیة سواء کانت فی المثال المطلق او فی المثال المقیّد الذی فینا....."
پاسخ:
منظور از عالم مثال مطلق، عالمی است که مابین عالم عقل و عالم ماده قرار دارد. در واقع اگر مراحل تنزلي عالم را در نظر آوريم، ابتدا با عالم عقل برميخوريم که موجودات آن داراي تجرد عقلي ميباشند، يعني با آنکه همه حقايق مراحل بعد را در خود دارند اما خبري و اثري از ماده و شکل و اندازه و رنگ و... نيست. در مرحله بعد و با تنزلي که در وجود و يا ظهور روي ميدهد شکلها و اندازهها و رنگها در عالم مثال پديد ميآيند، اما هنوز محدوديت مادي و جسماني بدان افزوده نشده است. اما در مرحلة پاياني و در عالم ماده همه آنچه در عالم عقل بود، به همراه اشکال و اندازهها و رنگهاي ويژه و با مصاحبت و مقارنت مادّه وجود مييابند.
بنابراين، عالم مثال واسطهاي بين عالم عقل و عالم ماده است که به جهت رهايي از ماده مشابه عالم عقل بوده و مجرد است و از جهت شکلها و اندازهها و رنگها مشابه عالم ماده و مثال آن ميباشد لذا برزخ و حائل بين دو عالم است و از همين روي تجرد آن را تجرد برزخي مثالي ميگويند.
محقق قيصري در فصل ششم از مقدمه خود بر شرح فصوص الحکم پيرامون عالم مثال به تفصيل سخن ميگويد و در آغاز آن، پيرامون هويت عالم مثال ميگويد:
«اعلم انّ العالم المثالي هو عالمٌ روحانيٌ من جوهرٍ نوراني شبيه بالجوهر الجسماني في کونه محسوساً مقدارياً وبالجوهر المجرد العقلي في کونه نورانياً وليس بجسمٍ مرکب ماديٍ ولا جوهر مجرد عقلي لانه برزخٌ وحد فاصل بينهما؛(1) بدان عالم مثالي، جهاني روحاني از سنخ جواهر نوراني (و مجرد) است که از آن جهت که محسوس و مقداري است مشابه جوهر جسماني (و عالم ماده) بوده و از آن جهت که نوراني (و مجرد) است، شبيه جوهر مجرد عقلي ميباشد، بنابراين نه جسم مرکب مادي است و نه جوهر مجرد عقلي ميباشد چراکه عالم مثال برزخ و حد فاصل بين جسم مادي و مجردات عقلي است.»
به این عالم مثال، اصطلاحا عالم مثال مطلق میگویند. زیرا از تقسيمات مهم در عالم مثال تقسيم آن به «عالم مثال متصل» و «عالم مثال منفصل» است. «عالم مثال متصل» يا «مثال اصغر» و يا «مثال مقيد»، همان مرحلة مثالي وجود انسان است و «عالم مثال منفصل» يا «مثال اکبر» و يا «مثال مطلق»، همان عالم واسطه ميان عالم مادّه و عالم عقل در جهان خارج از انسان ميباشد.
نسبت .
مثالهاي مقيد که همانا خيالات آدميان هستند چيزي جز نمونهاي از عالم مثال منفصل و سايهاي از سايههاي او نيستند که خداوند آنها را دليلي بر وجود عالم روحاني (مثال منفصل) قرار داده است.(2)
به عنوان مثال در مورد مثال مقید،
پی نوشت:
1.قیصری، داود،شرح فصوص الحكم( القيصرى)،ص97، محقق / مصحح: سيد جلال الدين آشتيانى، ناشر: شركت انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، 1375.
2.همان،ص 98.
3.برای اطلاع بیشتر، ر.ک امینی نژاد، علی، حکمت عرفانی صص501-507.