جمع بندی بررسی برخی احادیث و حکمت آنها

تب‌های اولیه

116 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی برخی احادیث و حکمت آنها

با عرض سلام و خسته نباشید
حدودا دو سالی میشه که با خوندن چند جمله ، حس بدی(نچندان خوب) نسبت به حضرت فاطمه(س) پیدا کردم
جمله این بود:

اگر به آنچه ما امر می‌کنیم عمل کنید و از آنچه تو را نهی می‌کنیم پرهیز کنی از شیعیان ما هستی و الا خیر.


من به علائم نگارشی و لحن جملات در متن هایی که میخونم، اهمیت زیادی میدم
فکر کنم اولین بار که خوندمش خیلی ناراحت شدم چون انگار یه ناامیدی کامل تو حرفشون بود

خب امام من، پیامبر من؛ به خیلی چیز ها امر میکنند، بنظرم نمیشه یکی دوروزه همه ی اوامرشون رو اجرا کرد؛ و من تا سالی که بگی نگی بتونم بگم شیعه هستم باید ترس و عذاب وجدان رو داشته باشم؟!؟

یا جمله پایین از امام علی (ع):


زن و زندگی, همه اش دردسر است و زحمت بارتر اینکه, چاره ای از او نیست.
و یادم میاد در حدیث دیگه ای هم خونده بودم که امام گفته بودند عقل زن ها کامل نیست یا همچین چیزی

اینطور نبوده که حدیثی از معصومین نخونده باشم اما برخی احادیث حضرت فاطمه و امام علی (ع) برای من لحن تندی داره.
هنوزم که هنوزه نتونستم اون مهر و محبتی رو که نسبت به پیامبرم(ص) و(اکثر) ائمه(ع) دارم ، نسبت به این دو بزرگوار داشته باشم.
نمی تونم این جور جملات رو تو ذهنم نگه دارم و معتقد باشم که امامم و بانو، انسان های مهربان و عادلی بودند(هستند).
حالا ممنون میشم صحت حدیث بالا رو یه بررسی بکنید و یکم برام بازشون کنید که شاید این حس بد من از بین رفت.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام و ارادت محضر شما دوست فهیم و گرامی ؛

.me and God;807946 نوشت:
برای من لحن تندی داره
هنوزم که هنوزه نتونستم اون مهر و محبتی رو که نسبت به پیامبرم(ص) و(اکثر) ائمه(ع) دارم ، نسبت به این دو بزرگوار داشته باشم

بسیار خوشحالم که در خدمت شما هستم برای پاسخگویی به این سوال. این شبهه ذهنی شما بسیار به جای و تامل انگیزه و اتفاقا نشان دهنده اندیشه ورزی و تعقل و تعمق دقیق شما در اعتقادات و باورهای شماست.

من اگر اجازه بدهید در چند پست و در ارتباطی فعال و دوسویه با شما و سایر دوستان علاقمند در شرکت در بحث ها در خدمت شما باشم .

اولین مطلبی که می خواهم در آغاز بحث به آن اشاره کنم یک بحث کلی است و انشاالله در مباحث آتی به سوالات جزئی شما هم خواهم پرداخت.
دوست گرامی دین ما یک دین متن محور است. به این معنا که مفاهیم و باورهای آن در قالب هست ها و بایدها به دلیل این که ابدی است؛ تنها راه ماندگار نگاه داشتن آن مکتوب بودن آن بوده و از طریق نوشته و نوشتار پیام های این دین به ما رسیده است.
خب اگر دینی متن محور بود باید برای فهم هرچه بیشتر این دین ؛ تمام نکات و ویژگی هایی را که ممکن است انسان را به فهم بهتری از آن دین رساند در نظر گرفت. سوال شما دقیقا اشاره ای به جا و دقیق به یکی از این نکات بود .
ببینید آیات نورانی قرآن و یا کلام معصومین علیهم السلام ( احادیث صحیح و قطعی آنها) بیاناتی از 1400 سال پیش آن هم به زبان عربی است. شما امروز یعنی 1400 بعد می خواهید این بیانات را بفهمید، آن هم به زبان فارسی یعنی ترجمه متن، آن هم نه ترجمه دقیق و با اشراف کامل از سوی مترجمین بلکه ترجمه تحت اللفظی .
شما قطعا برای خودتان پیش آمده که چه در فضای مجازی و چه در قالب پیامک به شکل مکتوب عبارتی را برای کسی فرستادید و بعد احساس کردید فرد اصلا منظور شما را متوجه نشد و یا بد متوجه شد و بعد بلافاصله با تماس تلفنی به شکل شفاهی مساله را از ابهام خارج کردید.
بسیار مهمه این مساله که ابهام های صورت گرفته برای شما در آیات و روایات را چه طور برطرف کنید با توجه به عدم حضور امام زمانی که بتواند سوال شما را شفاهی پاسخ گو باشد. اینجاست که وظیفه ما سنگین ترمی شود و باید برای فهم سخن مکتوب به قرینه ها و نشان هایی که در خود کلام و یا در بیرون آن است توجه کنیم.
تمام عواملی که می تواند فهم ما رو از متون دینی ما کامل کند بشناسیم و از موانع فهم درست علاوه بر آَشنایی کامل پرهیز کنیم. پس دوست گرامی ؛ شما در حقیقت در قالب این سوالات به یک مساله مهم توجه کرده اید و آن این است که راه های فهم کامل و بهتر کلام معصومین چیست. در ادامه به بحث های دیگر در این خصوص خواهم پرداخت.انشا الله.

.me and God;807946 نوشت:
اگر به آنچه ما امر می‌کنیم عمل کنید و از آنچه تو را نهی می‌کنیم پرهیز کنی از شیعیان ما هستی و الا خیر
سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ بسیار خوب استاد "آلاء"

من یک سوال از شما می پرسم ممنون میشوم پاسخ بدهید:

شما فرزندی دارید و از او میخواهید اطاقش را جمع و جور کند. اما وقتی به خانه برمیگردید می بینید اطاقش را جمع نکرده
اولین کاری که می کنید چیست؟

Reza-D;808666 نوشت:
سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ بسیار خوب استاد "آلاء"

من یک سوال از شما می پرسم ممنون میشوم پاسخ بدهید:

شما فرزندی دارید و از او میخواهید اطاقش را جمع و جور کند. اما وقتی به خانه برمیگردید می بینید اطاقش را جمع نکرده
اولین کاری که می کنید چیست؟


خب من که هنوز سنم به این قد نمیده که بخوام تصور کنم مادری بعد اومدن به خونه چی میگه
ولی شاید اول علت رو بپرسه و با یخورده اوقات تلخی بچه رو مجاب به تمیز کردن اتاق کنه تا زمان مشخص

.me and God;808687 نوشت:
ولی شاید اول علت رو بپرسه
احسنت به شما
عاقلانه ترین کار این است که اول دلیل پرسیده شود
پس هیچ مادر عاقلی بدون اینکه دلیل کم کاری فرزند را بداند ، او را تنبیه نمی کند

حالا بپردازیم به حدیث مورد نظر شما:

.me and God;807946 نوشت:
اگر به آنچه ما امر می‌کنیم عمل کنید و از آنچه تو را نهی می‌کنیم پرهیز کنی از شیعیان ما هستی و الا خیر
ممکن است افراد زیادی نتوانند تمام آنچه امام خواسته را پیاده کنند. اما در آن دنیا علتش و چگونگیش از آنها پرسیده خواهد شد
اینطور نیست که همه را با هم بیندازند توی آتش!
یعضی ها نمی دانستند
بعضی ها به چگونگی یک موضوع آشنا نبودند
بعضی ها سعی کردند اما توانشان بیشتر از این نبوده
و......

دوباره از همان مثال قبلی استفاده میکنم. این بار مادری را تصور کنید که به خانه می آید و می بیند فرزندش تمام تلاشش را کرده ، اما نهایتاً توانسته نیمی از اطاق را جمع و جور کند. درست است که مادر از فرزندش خواسته بوده که تمام اطاق را جمع کند ، اما همین مقدار را از فرزندش می پذیرد. چرا که می داند این فرزند تمام تلاشش را کرده. در دین هم همینطور است و میزان تلاش است که ملاک است

اما چرا امام(ع) اینقدر مطلق گفتند؟
چرا جوری گفتند که آدم فکر میکند جای هیچ اشتباهی ندارد؟

برای اینکه شیعه یعنی کاملترین انسان و هدف امام(ع) این است که این کاملترین انسان نمره اش 20 باشد ، نه کمتر
باز هم مثالی میزنم برای شما. معلم به دانش آموزان میگوید

شاگرد اول کسی است که نمره اش 20 باشد

خب این حرف معلم به معنای آن نیست که نمرات پایین تر از 20 قبول نمی شوند ، اما خب گر چه قبول میشوند

ولی شاگرد اول نخواهند بود
حالا اگر شما شاگرد اولی را معادل شیعه بودن بگیرید ، نتیجه این میشود که
شخصیت یک شیعه این است که تمام باید و نباید های دین را انجام دهد
اگر توانست ، که نمره اش 20 خواهد بود و اگر بالای 10 بود ، قبول میشود اما نه به عنوان شاگرد اول

این بار شاید حالا این سوال برایتان پیش بیاید که خب شاگرد اول شدن خیلی سخت است و کار هر کسی نیست
میخواهید چند نفر شاگرد اول برایتان مثال بزنم که معصوم هم نبودند؟

حضرت زینب(س)
حضرت عباس(ع)
حضرت علی اکبر(ع)
سلمان فارسی
و........

آنها کاملترین شیعیان هستند. حالا اگر کسی توانست به مقام آنها برسد که میشود شیعهء کامل (با نمره 20)
اگر هم کسی نتوانست ، لااقل باید تلاش کند نمرهء قبولی بگیرد

Reza-D;808805 نوشت:
باز هم مثالی میزنم برای شما. معلم به دانش آموزان میگوید شاگرد اول کسی است که نمره اش 20 باشد

خیر
حتی معلم ها هم در مواقع خاص بچه های 19 به بالا رو میگن شاگرد اول(وقتی درس ها خیلی سنگین میشه)
و تا اونجایی که میدونم معلمای با انصاف و با محبت اینچنین قطعی قضاوت و حکم نمی کنند
خوب میشد در ادامه حدیث میگفتند که ممکن است اگر کسی تلاشش را بکند بتواند مقام شیعه را داشته باشد در صورتی که تماما ریز و درشت دستورات ائمه(ع)رعایت نکرده باشد.
Reza-D;808805 نوشت:
آنها کاملترین شیعیان هستند. حالا اگر کسی توانست به مقام آنها برسد که میشود شیعهء کامل (با نمره 20)
اگر هم کسی نتوانست ، لااقل باید تلاش کند نمرهء قبولی بگیرد

Reza-D;808805 نوشت:
حضرت زینب(س)
حضرت عباس(ع)
حضرت علی اکبر(ع)
سلمان فارسی
و........

آنها کاملترین شیعیان هستند. حالا اگر کسی توانست به مقام آنها برسد که میشود شیعهء کامل (با نمره 20)
اگر هم کسی نتوانست ، لااقل باید تلاش کند نمرهء قبولی بگیرد

اینها که همه اطرافشون رو معصومین گرفته بودند خب احتمال بیشتری داشت تا شیعه کامل بحساب بیان
پس الان که هیچ امام معصومی در دسترس نیست من چه کنم که نمی تونم به منابع کاملا کاملا درست دسترسی داشته باشم ،وقتی هیچ الگویی کنارم ندارم در صورتی که اون بزرگواران خانوادتا الگو بودند

.me and God;808856 نوشت:
خیر
حتی معلم ها هم در مواقع خاص بچه های 19 به بالا رو میگن شاگرد اول(وقتی درس ها خیلی سنگین میشه)
و تا اونجایی که میدونم معلمای با انصاف و با محبت اینچنین قطعی قضاوت و حکم نمی کنند
خواهر گرامي من فقط مثال زدم و مثال فقط براي نزديك شدن معنا به ذهن مخاطب است
منظورم از نمره 20 ، اين بود كه شاگرد اول شدن نمرهء بالايي ميطلبد
حالا شما 19 و حتي 18 را هم مي توانيد جزء بهترين نمرات در نظر بگيريد
به هرحال منظورم اين است كه براي شيعهء واقعي بودن يك سقفي وجود دارد

ضمن اينكه شما هم حتماً اعتقاد داريد به اين آيه قرآن:

فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ

به نظر شما اگر قرار باشد به كسي كه نمرهء 19 گرفته ، به اندازهء كسي كه نمرهء 20 گرفته پاداش داده شود ، آيا اين كار ، ظلم در حق آن كسي كه 20 گرفته نيست؟

.me and God;808856 نوشت:
میشد در ادامه حدیث میگفتند که ممکن است اگر کسی تلاشش را بکند بتواند مقام شیعه را داشته باشد در صورتی که تماما ریز و درشت دستورات ائمه(ع)رعایت نکرده باشد
شما بايد حرف بنده را در كنار صحبت كارشناس محترم بخوانيد تا پاسخ كامل را دريافت كنيد
ايشان به نكتهء مهمي اشاره كردند. ببينيد خواهر گرامي:
آلاء;808487 نوشت:
آیات نورانی قرآن و یا کلام معصومین علیهم السلام ( احادیث صحیح و قطعی آنها) بیاناتی از 1400 سال پیش آن هم به زبان عربی است. شما امروز یعنی 1400 بعد می خواهید این بیانات را بفهمید، آن هم به زبان فارسی یعنی ترجمه متن، آن هم نه ترجمه دقیق و با اشراف کامل از سوی مترجمین بلکه ترجمه تحت اللفظی

پس شما ابتدا بايد متن عربي را ببينيد ، آن را دقيق ترجمه كنيد و مفهوم آن را بخوبي درك كنيد
آن وقت نتيجه گيري كنيد كه آيا در كلام معصوم(ع) بخش مورد نظر شما بيان شده است يا خير
براي نمونه به آيه زير دقت بفرمائيد

سوره بقره آيه 34:
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ
و زماني كه به فرشتگان گفتيم به آدم سجده كنيد پس همگي سجده كردند بجز ابليس كه سرپيچي كرد و تكبر ورزيد ، و او از كافران
بود

ترجمهء بالا ترجمهء درست آيه است. حالا ببينيد با كمال تعجب در برخي ترجمه ها اين آيه به غلط ترجمه شده:

ترجمهء انصاريان = ................ و از كافران شد
ترجمهء بهرام پور = ............... و از كافران گرديد
ترجمهء خرمشاهي = ........... و از كافران گرديد
ترجمهء فولادوند = ................ و از كافران شد
ترجمهء الهي قمشه اي = .... و از كافران گرديد
ترجمهء مجتبوي = ................ و از كافران گشت
ترجمهء مكارم شيرازي = ...... و از كافران شد

تا جايي كه من ديدم فقط در 2 يا 3 ترجمه ، "كانَ" به درستي ترجمه شده است
نكتهء مهم اين است كه تفاوت "بود" و "شد" فقط تفاوت يك كلمه نيست بلكه كلاً تفسير آيه را تغيير خواهد داد

وقتي بگوئيم ابليس از كافران

"شد" ، يعني تا آن لحظه كاملاً مومن بوده ولي در همان لحظه كه خدا از او خواست سجده كند ، كافر شده است
اما وقتي بگوئيم ابليس از كافران
"بود" ، يعني ابليس قبلاً هم كافر بوده اما آن را بروز نمي داده

خب خواهر گرامي ، وقتي يك كلمهء ساده مثل "كانَ" اينطور ترجمه ميشود ، ديگر خودتان قضاوت كنيد براي كلماتي كه معاني مختلف دارند چگونه خواهد بود
آن هم زبان عربي كه هر كلمه اي بار معنايي خودش را دارد و آن هم كلام معصومين(ع) كه هر كلمهء آن ميتواند حاوي اعجازي باشد

.me and God;808856 نوشت:
اینها که همه اطرافشون رو معصومین گرفته بودند خب احتمال بیشتری داشت تا شیعه کامل بحساب بیان. پس الان که هیچ امام معصومی در دسترس نیست من چه کنم که نمی تونم به منابع کاملا کاملا درست دسترسی داشته باشم ،وقتی هیچ الگویی کنارم ندارم در صورتی که اون بزرگواران خانوادتا الگو بودند
من هم براي همين در پست قبل به شما گفتم كه ابتدا علت را از شما جويا خواهند شد (مثال مادر و فرزند)
اتفاقاً يكي از مواردي كه به آن توجه ميشود همين است كه شما فرموديد. مثلاً نمرهء 15 يك شيعهء امروزي برابر با نمرهء 19 شيعيان زمان معصومين(ع) خواد بود. (نمره ها را مثالي عرض ميكنم نه دقيق)

خب به چه دليل؟

1 - چون آنها معصوم را مستقيماً ديدند و شناختند ، بعد پيروي كردند. اما شيعيان امروز نديده دارند معصومين(ع) را پيروي ميكنند و نديده ايمان آوردند

2 - همان دليلي كه فرموديد. آنها به معصوم دسترسي داشتند و ميتوانستند از آنها سوال كنند و رفتارشان را الگو قرار بدهند. اما اين امكان براي شيعيان امروزي وجود ندارد

پس اين فرمايش شما هم در نظر گرفته ميشود

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام و احترام خدمت دوستان فعال در بحث حاضر و سایر دوستان؛

.me and God;808856 نوشت:
خوب میشد در ادامه حدیث میگفتند که ممکن است اگر کسی تلاشش را بکند بتواند مقام شیعه را داشته باشد در صورتی که تماما ریز و درشت دستورات ائمه(ع)رعایت نکرده باشد.

من با اجازه دوستان یک نکته ای رو به دوست محترمان عرض کنم ؛ گرچه ادامه بحث اول من در ادامه خواهد بود انشا الله؛

دوست عزیز و گرامی ؛ ببینید سوال شما به جاست و درست . اما این در صورتی هست که مثلا ما یک قطعه از یک پازل را برداریم و بگوییم چرا این خط رو کشیدند روی این کاغذ ؟ اصلا چرا این کاغذ خودش این شکلیه ؟ چرا صاف نیست؟ چرا انهاء دارد ؟؟؟؟؟
و چراهای دیگر. اما وقتی همان قطعه پازل را در میان هزاران یا تعدادی قطعه دیگر به هم وصل کنیم تازه متوجه می شویم که نه اتفاقا هم سایز و هم شکل و هم طرح روی آن قطعه حساب شده بوده است.
اما در بحث ما شباهتی است بین کلمات معصومین و آیات قرآن و پازل شریعت. ( در پست قبلی خدمتتان گفتم ، دین ما، دینی متن محور است و منظورم از پازل با حفظ احترام و وقداست متون دینی قرآن و روایات معصومین است)
اما چطور؟

در حدیث پیامبر اگرم صلی الله علیه وآله که اتفاقا یکی از صحیح ترین احادیث هم هست؛ ایشان می فرمایند :« انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» . بر اساس این حدیث و شمار زیادی دیگر از روایات و اتفاقا خود آیات قرآن که بیان می دارد: ای پیامبر تو معلم هستی و شان تو این است که به مردم مضامین این کتاب را تعلیم دهی؛ بخشی از مفاهیم دینی که بخش اصلی و ساختار اصلی شریعت دین اسلام را تشکیل می دهد ؛ آیات قرآن است . اما به دلیل این که مسائل و امور مردم بسیار زیاده ؛ قرآن کلیات مسائل را بیان کرده و تشریح و تبیین جزئیات را به بیان پیامبر و معصومین واگذار نموده است.
در قرآن کریم این مفهوم – به قدر توان و طاقت هر کس از او انتظار داشتن و مورد مواخذه قرار ندادن کسی که نمی توانسته واقعا کاری را درست انجام دهد - یکی از کلی ترین اصول دعوت اسلام است: « لا یکلف الله نفسا الا وسعها» ؛ « لیس الانسان الا ما سعی» و .....
بنابراین بر مبنای همان تشبیه صورت گرفته با پازل؛ آن موردی که شما مورد سوالتان است که چرا در کلام حضرت بیان نشده است ؛ علتش این است که ایشان در جای دیگر- یعنی در قرآن کریم- مساله را بیان شده دیده اند و قطعا در نظر داشته اند که شیعه ای که می خواهد به بیانات معصومین عمل کند باید قرآن را با روایات دوشا دوش هم و در کنار هم ببیند . اصول کلی که در قرآن آمده همیشه جاری است و سر جای خودش هست. و بیانات معصومین در واقع با فرض همان اصول کلی بیان شده است و به این دلیل این قیدها و یا جملات تکمیلی را در بیانات ائمه کمتر می بینیم در حالی که در برخی از موارد به آن اشاره هم داشته اند .

موفق باشید

Reza-D;808870 نوشت:
به نظر شما اگر قرار باشد به كسي كه نمرهء 19 گرفته ، به اندازهء كسي كه نمرهء 20 گرفته پاداش داده شود ، آيا اين كار ، ظلم در حق آن كسي كه 20 گرفته نيست؟

من میگم همیشه یه جا هست
یه استثنا
و چون وجود این استثنا رو تو حدیث پیدا نکردم ناراحتم
نمیدونم چرا هر چی فکر میکنم برام قابل هضم نیست خصوصا قسمت والا خیر!

آلاء;808872 نوشت:
علتش این است که ایشان در جای دیگر- یعنی در قرآن کریم- مساله را بیان شده دیده اند و قطعا در نظر داشته اند که شیعه ای که می خواهد به بیانات معصومین عمل کند باید قرآن را با روایات دوشا دوش هم و در کنار هم ببیند . اصول کلی که در قرآن آمده همیشه جاری است و سر جای خودش هست. و بیانات معصومین در واقع با فرض همان اصول کلی بیان شده است و به این دلیل این قیدها و یا جملات تکمیلی را در بیانات ائمه کمتر می بینیم در حالی که در برخی از موارد به آن اشاره هم داشته اند .

راستش،(متاسفانه) حرفاتون رو نمی تونم بخوبی درک کنم
در هر حال، فقط امیدوارم توضیحات بیشتری از خود حدیث بهم بدید

.me and God;808885 نوشت:
یه استثنا
بله ممكن است
براي نمونه ، همان موضوعي كه خودتان مطرح كرديد. اينكه شيعهء اين دوران معصوم را مستقيم نديده است

ببينيد خواهر محترم ، من يك ماجرايي را از امام جواد(ع) براي شما نقل ميكنم شايد به مشخص شدن موضوع كمك كند
اين ماجرا را بارها تعريف كرده ام ولي به نظرم هزار بار هم نقل بشود كم است چون به درد خيلي از مسائل ميخورد و نگاه انسان را عوض ميكند


در زمان مامون خليفه عباسي ، مناظره اي بين يحيي بن اكثم و امام جواد(ع) برگذار شد
در اين مناظره قرار بود يحيي سوالي از امام(ع) ميپرسد كه پاسخ امام(ع) علاوه بر عالمانه بودن ، براي ما مخاطبان نيز جاي تامل دارد

فقط از شما خواهش ميكنم بعد از آنكه سوال يحيي را خوانديد ، ابتدا خودتان به اين فكر كنيد كه پاسخ چيست ، بعد پاسخ امام(ع) را بخوانيد

يحيى از امام پرسيد:
حكم شخص محرمى كه صيد و شكارى را كشته باشد چيست؟

امام جواد(ع) فرمود:
صيد را در حلّ كشته يا در حرم؟
اين شخص عالم بوده يا جاهل؟
عمدا كشته يا به اشتباه؟
عبد بوده يا آزاد؟
صغير بوده يا كبير؟
دفعه اول او بوده يا براى چندمين بار اين كار را كرده؟
صيد ، پرنده بود يا غير پرنده؟
از شكارهاى كوچك بوده يا بزرگ؟
هنوز اصرار بر اين كار دارد يا پشيمان شده؟
شب در آشيانه او را گرفته يا در روز و آشكار؟
احرام براى حج بسته بوده يا براى عمره؟

حالا به نظر شما چرا امام(ع) بجاي يك پاسخ صريح ، اين همه سوال پرسيدند؟

Reza-D;808888 نوشت:

يحيى از امام پرسيد:
حكم شخص محرمى كه صيد و شكارى را كشته باشد چيست؟

امام جواد(ع) فرمود:
صيد را در حلّ كشته يا در حرم؟
اين شخص عالم بوده يا جاهل؟
عمدا كشته يا به اشتباه؟
عبد بوده يا آزاد؟
صغير بوده يا كبير؟
دفعه اول او بوده يا براى چندمين بار اين كار را كرده؟
صيد ، پرنده بود يا غير پرنده؟
از شكارهاى كوچك بوده يا بزرگ؟
هنوز اصرار بر اين كار دارد يا پشيمان شده؟
شب در آشيانه او را گرفته يا در روز و آشكار؟
احرام براى حج بسته بوده يا براى عمره؟

حالا به نظر شما چرا امام(ع) بجاي يك پاسخ صريح ، اين همه سوال پرسيدند؟


نمیدونم.
شما بیشتر توضیح بدید...(اگه میشه)

.me and God;808890 نوشت:
نمیدونم.
شما بیشتر توضیح بدید...(اگه میشه)
به روي چشم

چون هر كدام از پاسخ هايي كه به سوالات امام(ع) داده شود ، باعث ميشود حكم تغيير كند
يعني اينطور نيست كه بلافاصله حكم صادر شود ، بلكه بايد تمام جوانب آن بررسي شود

روز قيامت هم اينطور نيست كه خدا يا امامان(ع) به واسطه چند اشتباه سريع بگويند:
چون عمل نكردي پس شيعه نيستي!! تمام!!

بلكه اول بايد مشخص شود كه:
كسي كه عمل نكرده عالم بوده يا جاهل؟
توانايي عمل را داشته يا نداشته؟
تمام تلاش خود را كرد يا نه؟
مي توانست از امام معصوم كمك بگيرد يا امكانش را نداشت؟
سن اين شخص چقدر بوده؟
جنسيت او چه بوده؟
خانواده اش چطور بوده؟
در دنيا سختي هاي بزرگ داشته يا خير؟
اعمال صالح او چه بوده و چه تاثيري داشته؟
خطاهايش بزرگ است يا كوچك؟
خطاهاي او حق الله بوده يا حق النفس يا حق الناس؟
و................

اول تمام اينها بررسي ميشود ، بعد مشخص خواهد شد كه جايگاه هر كسي كجاست

Reza-D;808898 نوشت:
چون عمل نكردي پس شيعه نيستي!! تمام!!

پس چرا حضرت فاطمه (س) اینطور قطعی و مشخص گفتند؟
شایدم انتظار من زیاده ....

.me and God;808901 نوشت:
پس چرا حضرت فاطمه (س) اینطور قطعی و مشخص گفتند؟
شایدم انتظار من زیاده ....
اين را هم استاد "آلاء" توضيح دادند
ايشان گفتند كه بايد روايات و آيات قرآن را مثل پازل كنار هم بچينيد تا به پاسخ برسيد

با اجازهء ايشان من اين كار را انجام ميدهم (البته در حد سواد خودم)
روايتي كه فرموديد را بخش به بخش بررسي ميكنيم:

1 - اگر به آنچه ما امر می‌کنیم و از آنچه تو را نهی می‌کنیم.....
خب معصومين چه چيزي را به ما امر كرده اند و ما را از چه چيزي نهي كرده اند؟
پاسخ:
اينكه علم خود را در شناخت دين بالا ببريد و به آنچه كه يادگرفته ايد عمل كنيد و هر چه بر خلاف اين آموزه ها بود از آن دوري كنيد
(خب اين ميشود حد اعلا و نهايتي كه يك شيعه بايد به آن برسد. اما آيا راه ديگري براي شيعه بودن نيست؟ ببينيم)

2 - عمل كنيد و پرهيز كنيد
حالا ببينيم معناي عمل و پرهيز چيست؟ آيا آنها ميخواهند همه در حد نمرهء 20 عمل كنند؟
پاسخ را همانطور كه استاد فرمودند در ساير آيات و روايات بايد جستجو كنيم:

اولاً = لا یکلف الله نفسا الا وسعها - خداوند هيچ كس را جز به اندازهء توانش تكليف نمي كند

(يعني اگر واقعاً تلاشتان را كرده باشيد ، كافي است. اگر گناهي هم باشد جبران ميشود ، در موارد بعد عرض ميكنم)
ثانياً = اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ - خداوند توبه كنندگان را دوست دارد
(يعني اگر خطايي كرديد با توبه جبران كنيد)
ثالثاً = پيامبر (ص) ميفرمايند: السقم يمحو الذنوب - بيماري گناهان را نابود مي كند - بحارالأنوار ج : 64 ص : 244
(يعني اگر تلاش خود را كرده باشيد بيماري شما باعث پاك شدن شما در دنيا ميشود)
رابعاً = امام صادق(ع) ميفرمايند: هنگامي كه «عبد خدا» گناهش زياد مي شود و اعمالي كه آن را جبران كند نداشته باشد ، خداوند او را گرفتار حزن و اندوه مي كند تا كفارة گناهان او باشد
(اين هم يك راه ديگر براي جبران)

3 - اگر به آنچه ما امر می‌کنیم عمل کنید و از آنچه تو را نهی می‌کنیم پرهیز کنی از شیعیان ما هستی و الا خیر
حالا بهتر ميشود روايت را بررسي كرد. همانطور كه جناب "آلاء" هم فرمودنند ، اينكه شيعهء واقعي چه وظيفه اي دارد ، عمل چه تعريفي دارد ، وظيفهء ما چيست و خدا چه كمك هايي ميكند را يا قرآن كريم بيان كرده و يا خود معصومين(ع) در روايات ديگر بيان كرده اند

پس حالا توضيح روايت اينطور ميشود (يادتان باشد قسمت هاي قرمز را از آيات و روايات ديگر برداشت كرده ايم):
اگر
در حد توان خود تلاش كني و به آنچه ما امر كرديم عمل كني و از آنچه نهي كرديم پرهيز كني ، از شيعيان ما هستي و اگر هم اعمال تو كم و كاستي داشته باشد ، به واسطهء توبه ، بيماري و سختي هاي زندگي جبران ميشود ، ولي اگر عمداً كم كاري كني و خود را از امداد الهي دور كني ديگر از شيعيان ما نيستي

Reza-D;808908 نوشت:
اين را هم استاد "آلاء" توضيح دادند
ايشان گفتند كه بايد روايات و آيات قرآن را مثل پازل كنار هم بچينيد تا به پاسخ برسيد

با اجازهء ايشان من اين كار را انجام ميدهم (البته در حد سواد خودم)
روايتي كه فرموديد را بخش به بخش بررسي ميكنيم:

1 - اگر به آنچه ما امر می‌کنیم و از آنچه تو را نهی می‌کنیم.....

خب معصومين چه چيزي را به ما امر كرده اند و ما را از چه چيزي نهي كرده اند؟
پاسخ:
اينكه علم خود را در شناخت دين بالا ببريد و به آنچه كه يادگرفته ايد عمل كنيد و هر چه بر خلاف اين آموزه ها بود از آن دوري كنيد
(خب اين ميشود حد اعلا و نهايتي كه يك شيعه بايد به آن برسد. اما آيا راه ديگري براي شيعه بودن نيست؟ ببينيم)

2 - عمل كنيد و پرهيز كنيد
حالا ببينيم معناي عمل و پرهيز چيست؟ آيا آنها ميخواهند همه در حد نمرهء 20 عمل كنند؟
پاسخ را همانطور كه استاد فرمودند در ساير آيات و روايات بايد جستجو كنيم:

اولاً = لا یکلف الله نفسا الا وسعها - خداوند هيچ كس را جز به اندازهء توانش تكليف نمي كند

(يعني اگر واقعاً تلاشتان را كرده باشيد ، كافي است. اگر گناهي هم باشد جبران ميشود ، در موارد بعد عرض ميكنم)
ثانياً = اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ - خداوند توبه كنندگان را دوست دارد
(يعني اگر خطايي كرديد با توبه جبران كنيد)
ثالثاً = پيامبر (ص) ميفرمايند: السقم يمحو الذنوب - بيماري گناهان را نابود مي كند - بحارالأنوار ج : 64 ص : 244
(يعني اگر تلاش خود را كرده باشيد بيماري شما باعث پاك شدن شما در دنيا ميشود)
رابعاً = امام صادق(ع) ميفرمايند: هنگامي كه «عبد خدا» گناهش زياد مي شود و اعمالي كه آن را جبران كند نداشته باشد ، خداوند او را گرفتار حزن و اندوه مي كند تا كفارة گناهان او باشد
(اين هم يك راه ديگر براي جبران)

3 - اگر به آنچه ما امر می‌کنیم عمل کنید و از آنچه تو را نهی می‌کنیم پرهیز کنی از شیعیان ما هستی و الا خیر
حالا بهتر ميشود روايت را بررسي كرد. همانطور كه جناب "آلاء" هم فرمودنند ، اينكه شيعهء واقعي چه وظيفه اي دارد ، عمل چه تعريفي دارد ، وظيفهء ما چيست و خدا چه كمك هايي ميكند را يا قرآن كريم بيان كرده و يا خود معصومين(ع) در روايات ديگر بيان كرده اند

پس حالا توضيح روايت اينطور ميشود (يادتان باشد قسمت هاي قرمز را از آيات و روايات ديگر برداشت كرده ايم):
اگر
در حد توان خود تلاش كني و به آنچه ما امر كرديم عمل كني و از آنچه نهي كرديم پرهيز كني ، از شيعيان ما هستي و اگر هم اعمال تو كم و كاستي داشته باشد ، به واسطهء توبه ، بيماري و سختي هاي زندگي جبران ميشود ، ولي اگر عمداً كم كاري كني و خود را از امداد الهي دور كني ديگر از شيعيان ما نيستي

خیلی بهتر از قبل شد!
دستتون درد نکنه بابت پاسخ هاتون...
ولی خب اگه بخوام همه احادیثی رو که میخونم با قرآن تطبیق بدم خیلی خیلی سخته
چون پاسخگو گفتند قبول میکنم عقیده من اشتباهه که باید جزییات هم تو حدیث باشه...

.me and God;808916 نوشت:
ولی خب اگه بخوام همه احادیثی رو که میخونم با قرآن تطبیق بدم خیلی خیلی سخته
بله خب سخت است
براي همين هم هست كه بايد به كارشناس مراجعه كنيم خواهر گرامي
بعضي از بزرگان ما 50 سال زحمت ميكشند تا به درجه اي برسند كه بتوانند روايات را توضيح بدهند
حتي همين توضيحاتي كه بنده عرض كردم را نيز بايد حتماً كارشناس تاييد كنند بعد بپذيريد

.me and God;808916 نوشت:
چون پاسخگو گفتند قبول میکنم عقیده من اشتباهه که باید جزییات هم تو حدیث باشه
كجا اين را گفتند؟

.me and God;808885 نوشت:
نمیدونم چرا هر چی فکر میکنم برام قابل هضم نیست خصوصا قسمت والا خیر!

.me and God;808885 نوشت:
راستش،(متاسفانه) حرفاتون رو نمی تونم بخوبی درک کنم
در هر حال، فقط امیدوارم توضیحات بیشتری از خود حدیث بهم بدید

سلام به خواهر عزیزم

یک پیشنهادی میکنم اگر تا حالا دقیق انجامش نداده اید ،انجام بدید شاید حل شد مساله تون

یک بنده خدایی بود دقیقا مثله شما به کلمات احادیث حساس بود و اتفاقا تصورش این بود همه جا باید همیشه مهربانی موج بزنه و مخصوصا در تمام سخنان چهارده معصوم.

اما یک کاری کرد و آن اینکه شروع کرد به خواندن زندگی نامه پیامبر و حضرت فاطمه و امامان ، خیلی دقیق و موشکافانه در منابع وکتب معتبر و البته با نیتی خالصانه

این خواندن زندگی نامه ها و برخوردهای مختلف و تفکرات مختلف معصومین در هرامری که در زندگی شان پیش می آمد و اینکه با چه حساب و کتابی یک سخنی را میفرمودند,

باعث شد بعد یک مدت خوده آن بنده ی خدا اقرار کند هرجا هرسخنی معصومین فرموده اند بی شک هدایت مطلق است برای همگان.(چون تازه فهمید این حساس بودنش برمیگشت به اینکه چون شناخت کاملی از معصومین نداشت پس

میتوانست خرده برآنها بگیرد که چرا در فلان مورد قشنگتر و مهربان تر از این سخن نگفته اند!)

اگرمیخواهید این روش را هم امتحان کنید:)

Reza-D;808929 نوشت:
كجا اين را گفتند؟

:
آلاء;808872 نوشت:
بنابراین بر مبنای همان تشبیه صورت گرفته با پازل؛ آن موردی که شما مورد سوالتان است که چرا در کلام حضرت بیان نشده است ؛ علتش این است که ایشان در جای دیگر- یعنی در قرآن کریم- مساله را بیان شده دیده اند و قطعا در نظر داشته اند که شیعه ای که می خواهد به بیانات معصومین عمل کند باید قرآن را با روایات دوشا دوش هم و در کنار هم ببیند . اصول کلی که در قرآن آمده همیشه جاری است و سر جای خودش هست. و بیانات معصومین در واقع با فرض همان اصول کلی بیان شده است و به این دلیل این قیدها و یا جملات تکمیلی را در بیانات ائمه کمتر می بینیم در حالی که در برخی از موارد به آن اشاره هم داشته اند .

Reza-D;808929 نوشت:
حتي همين توضيحاتي كه بنده عرض كردم را نيز بايد حتماً كارشناس تاييد كنند بعد بپذيريد

من کی گفتم پذیرفتم!؟
فقط گفتم بهتر شد Smile

آسمان بهشت;808940 نوشت:
باعث شد بعد یک مدت خوده آن بنده ی خدا اقرار کند هرجا هرسخنی معصومین فرموده اند بی شک هدایت مطلق است برای همگان.(چون تازه فهمید این حساس بودنش برمیگشت به اینکه چون شناخت کاملی از معصومین نداشت پس

میتوانست خرده برآنها بگیرد که چرا در فلان مورد قشنگتر و مهربان تر از این سخن نگفته اند!)

اگرمیخواهید این روش را هم امتحان کنید

پیشنهاد خوبیه ولی
فکر نکنم بتونم
خود این خوندن زندگی نامه ها و ... باز یه مشکل متفاوتی برای من داره که الان نمی تونم بگم

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما ؛

.me and God;808885 نوشت:
راستش،(متاسفانه) حرفاتون رو نمی تونم بخوبی درک کنم
در هر حال، فقط امیدوارم توضیحات بیشتری از خود حدیث بهم بدید

هیچ اشکالی نداره دوست گرامی ؛ شما اصلا اجباری نیست که نظرات بنده و سایر دوستان را الزاما قبول کنید . شما بشنوید و در بین حرفها و نظرات بهترین را انتخاب کنید . این حق شماست و اتفاقا مبنای دین هم همین است.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام و احترام خدمت دوستان گرامی ؛

Reza-D;808908 نوشت:
با اجازهء ايشان من اين كار را انجام ميدهم (البته در حد سواد خودم)
روايتي كه فرموديد را بخش به بخش بررسي ميكنيم:

بسیار ممنونم از دوست خوبمان با آی دی «

me and God» که بحث به این خوبی را مطرح کردند و از دوست و فعال خوب سایت اسک دین با آی «Rza-D» هم به دلیل پاسخ های خوب و دقت و پیگیر بودن بحث سپاسگذارم .

این پست محل نظرات دوستان است و بنده نیز همراه با شما اگر نکته ای لازم باشد و به نظرم مفید در ادامه بحث باشد عرض می کنم .

آلاء;809053 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام و احترام خدمت دوستان گرامی ؛

بسیار ممنونم از دوست خوبمان با آی دی «

me and God» که بحث به این خوبی را مطرح کردند و از دوست و فعال خوب سایت اسک دین با آی «Rza-D» هم به دلیل پاسخ های خوب و دقت و پیگیر بودن بحث سپاسگذارم .


این پست محل نظرات دوستان است و بنده نیز همراه با شما اگر نکته ای لازم باشد و به نظرم مفید در ادامه بحث باشد عرض می کنم .


میشه توضیحی بیشتری از حدیث بدید؟!؟
پس و پیش حدیث و اینکه در چه موقعیتی گفته شده و...(دو تا حدیث دیگه هم از امام علی(ع) مونده)(البته سر فرصت)
با همین احادیث از امام(ع) و بانو(س) چنان فکرم عوض شد در یک آن، که نسبت به بقیه احادیثشون هم حساس شدم
از کاربر Reza-D ممنونم ، مسائل رو باز تر و قابل فهم تر کردند برام ولی
در حدی آروم و متوجه نشدم که اگه حدیث دیگه ای اینچنینی دیدم ، دودل نشم.
انگار که یک ذهنیتی از این دو بزرگوار پیدا کردم که به سختی بتونم تغییرش بدم.
منتظر پاسخ و نظر بقیه کابران هم هستم

جناب کارشناس لطفا تک تک احادیث مطرح شده در پست اول رو بررسی کنید.

سلام علیکم

استاد بزرگوار جناب آلاء از مطالب شما سپاسگزارم و همچنین از مطلبی که جناب من و خدا مطرح کردند .

استنباط بنده ( اگر کم و کسری هست لطفا استاد و دوستان تذکر بدهند راهنمائی کنند ) از روش تربیتی اسلام اینچنین بوده که فرد را در موقعیت انفعال قرار نمیدهد و از او نمیخواهد که بدون پذیرش مقدماتی بطور دفعی و یکجا آداب و امر ونهی های تربیتی و تعالی جویانه مسلمانی را بپذیرد .

بلکه او را در یک صیرورت تربیتی قرار میدهد و با ادله و براهین نقش زندگی را و هدف او را در این جهان مصور میکند . در این سیر تربیتی در بعد عملی فرد با هدایت و حمایت الهی در برخورد با آسیب های مفاسد و همچنین سود آنچه که به او توصیه شده , بمرور به صدق گفتار و خیرخواهی مسلمانی پی میبرد و خود آمر به خیر و ناهی از منکر میشود.
تبعا
در این نظام فرد در هر مرتبه ای از آگاهی قرار میگیرد باید مطابق با آن مرتبه از خودش انتظار داشته باشد . ( آگاهی به این معنی که آن آموزه هائی که بصورت نظری آموخته و آن را در مقام عمل انجام داده )

شیعه بودن از بالاترین این مراتب است .

در مورد خصوصیات زنان بنده تا جائیکه متوجه شدم روایاتی که به عقل زنان اشاره میکنند تنها در قالب حیثیاتی بیان شده اند که در حدود وظائف و مسئولیت های زنان نیست . مثل وظیفه و مسئولیت مملکت داری که با خصیصه اتکا به غیر که در زنان است , مطابقت و همخوانی ندارد و لذا اگر بخواهند مستقل این کار را انجام دهند غیر عاقلانه عمل میکنند .

فاتح;809213 نوشت:
شیعه بودن از بالاترین این مراتب است .

تا انجائیکه بنده در روایات دیده ام اشاره سلبی امام متوجه این مرتبه است نه متوجه خود شخص . البته در جاهائی هم به افراد مشخصی اشاره داشته اند ولی مصادیق تربیتی را به افراد نسبت نمیدهند و هر خطائی را که از فردی سر زده آن را جزء امر ذاتی فرد بدانند و بگویند چون اینطوری پس شیعه نمیشوی بلکه منظور این است که این خلق بد را باید ترک کنی یا به این خلق خوب باید متصف شوی.

مثلا این معنی که میفرماید کسی که تند خو است و زبان بد دارد شیعه ما نیست , منظور این است که شیعه یعنی کسی که زبان بد ندارد اگر میخواهید شیعه شوید زبان بد را ترک کنید
و به این معنی نیست که شما چون زبان تان بد است پس حکم بر شما صادر شد : شما شیعه نیستید ؛ این نتیجه گیری از روی استنباط و برداشت اشتباه ماست .

فاتح;809213 نوشت:
در مورد خصوصیات زنان بنده تا جائیکه متوجه شدم روایاتی که به عقل زنان اشاره میکنند تنها در قالب حیثیاتی بیان شده اند که در حدود وظائف و مسئولیت های زنان نیست . مثل وظیفه و مسئولیت مملکت داری که با خصیصه اتکا به غیر که در زنان است , مطابقت و همخوانی ندارد و لذا اگر بخواهند مستقل این کار را انجام دهند غیر عاقلانه عمل میکنند .

خب چرا امام(ع) جوری گفتند که چندان حس خوبی در شنونده ای که برای اولین بار میشنوه یا خواننده ای که برای اولین بار میخونه بوجود نمیاره؟!
نمی شد بهتر از این و آرام تر بیان کرد؟
(فقط سئواله و خدای نکرده ایراد به حدیث نمیگیرم)

.me and God;809224 نوشت:
خب چرا امام(ع) جوری گفتند که چندان حس خوبی در شنونده ای که برای اولین بار میشنوه یا خواننده ای که برای اولین بار میخونه بوجود نمیاره؟!
نمی شد بهتر از این و آرام تر بیان کرد؟
(فقط سئواله و خدای نکرده ایراد به حدیث نمیگیرم)

سلام علیکم

ایراد و اشکال منطقی گرفتن که مشکلی ندارد .

بنده پاسخ این سوال را نمیدانم . البته دلایلی مثل روش و لحن کلام معمول آن زمان در بین عرب زبان ها و همچنین شخص خاص مورد خطاب و اشاره در حدیث را میتوان در نظر گرفت

ولی بنده کلام قابل طرحی ندارم.

.me and God;809224 نوشت:
خب چرا امام(ع) جوری گفتند که چندان حس خوبی در شنونده ای که برای اولین بار میشنوه یا خواننده ای که برای اولین بار میخونه بوجود نمیاره؟!
نمی شد بهتر از این و آرام تر بیان کرد؟
(فقط سئواله و خدای نکرده ایراد به حدیث نمیگیرم)

با سلام

خب ببینید دختر خوب شما یه کلاس رو در نظر بگیرید یه عده از اونا تکلیفشون رو بدرستی انجام میدن

اما یه عده ای هستند با اینکه توان درس خوندن وانجام تکالیفشون رو دارن اما تکالیفشون رو بدرستی انجام نمیدن

اما به هرحال همه همکلاسن خب معلمه چکار میکنه خب مجبوره کلی صحبت کنه وکسی که خودش میدونه کم گذاشته

فکر میکنم متوجه بشه واونیکه مطمئنه تکالیفش رو داره به درستی انجام میده دیگه نبایستی از صحبتها وتوبیخهای معلمش ناراحت

بشه .

فاتح;809213 نوشت:
سلام علیکم
در مورد خصوصیات زنان بنده تا جائیکه متوجه شدم روایاتی که به عقل زنان اشاره میکنند تنها در قالب حیثیاتی بیان شده اند که در حدود وظائف و مسئولیت های زنان نیست . مثل وظیفه و مسئولیت مملکت داری که با خصیصه اتکا به غیر که در زنان است , مطابقت و همخوانی ندارد و لذا اگر بخواهند مستقل این کار را انجام دهند غیر عاقلانه عمل میکنند .

دوست عزیز گفته نشده که زنان در امور مملکت داری نمیتونن عاقلانه تصمیم بگیرن گفته شده عقل زنان "ناقصه" یعنی توی همه امور نمیتونن به اندازه ی مردان عاقلانه تصمیم بگیرند!!! شما باید برای این ادعایتان مدرک داشته باشید نه صرفا تفسیر

این حرف توهین تلقی شده و باعث بطلان معصومیت میشه پس کسی که این حرف رو زده معصوم نبوده
همچنین این حرف کاملا خلاف آیات قرآنه

shsina;809241 نوشت:
دوست عزیز گفته نشده که زنان در امور مملکت داری نمیتونن عاقلانه تصمیم بگیرن گفته شده عقل زنان "ناقصه" یعنی توی همه امور نمیتونن به اندازه ی مردان عاقلانه تصمیم بگیرند!!! شما باید برای این ادعایتان مدرک داشته باشید نه صرفا تفسیر

این حرف توهین تلقی شده و باعث بطلان معصومیت میشه پس کسی که این حرف رو زده معصوم نبوده
همچنین این حرف کاملا خلاف آیات قرآنه


ایشون فقط نظری دادند
نگفتند که حتما همینه
فکر میکنم قرار هم بر اینه که همه نظراتشون رو بگن و پاسخگو هم پاسخ صحیح رو ضمنش بگه.

همای رحمت;809238 نوشت:
با سلام

خب ببینید دختر خوب شما یه کلاس رو در نظر بگیرید یه عده از اونا تکلیفشون رو بدرستی انجام میدن

اما یه عده ای هستند با اینکه توان درس خوندن وانجام تکالیفشون رو دارن اما تکالیفشون رو بدرستی انجام نمیدن

اما به هرحال همه همکلاسن خب معلمه چکار میکنه خب مجبوره کلی صحبت کنه وکسی که خودش میدونه کم گذاشته

فکر میکنم متوجه بشه واونیکه مطمئنه تکالیفش رو داره به درستی انجام میده دیگه نبایستی از صحبتها وتوبیخهای معلمش ناراحت

بشه .


شاید برای حدیث حضرت فاطمه (س) یه مثال خوب باشه ولی بنظرم نمیشه این مثال رو به مسئله همه زنان در حدیث امام(ع) تعمیم داد.

.me and God;809257 نوشت:
شاید برای حدیث حضرت فاطمه (س) یه مثال خوب باشه ولی بنظرم نمیشه این مثال رو به مسئله همه زنان در حدیث امام(ع) تعمیم داد.

خب ببینید یه حدیث دیگه هم از حضرت علی علیه السلام داریم که میفرمایند زن مثل گل میمونه و .... .

پس معلوم میشه هر کدوم از احادیث رو واسه ی دلیل خاصی بیان فرمودند وشامل همه ی زنها نمیشه

همای رحمت;809258 نوشت:
خب ببینید یه حدیث دیگه هم از حضرت علی علیه السلام داریم که میفرمایند زن مثل گل میمونه و .... .

پس معلوم میشه هر کدوم از احادیث رو واسه ی دلیل خاصی بیان فرمودند وشامل همه ی زنها نمیشه

نگهداری گل هم زحمت داره!(حدیث اول از امام در پست آغازین)
به هر حال منتظر نظر پاسخگو درباره احادیث امام هستم.
احتمال زیاد مثل حدیث بانو، مربوط به موضوع،زمان و افراد خاصیه

این نظر بنده هست و ممکنه اشتباه باشه در صورت اشتباه بودن لطفا کارشناس محترم تصحیح کنند.

اینکه گفته شده زنان ناقص العقل هستند منظور این نیست که آن ها از قدرت فهم و دانش کمتری برخوردارند بلکه منظور این هست که خانوم ها به خاطر عواطف و احساسات بسیار قدرتمندتری که نسبت به آقایون دارند در تصمیم گیری ها احساسات رو در عقل دخیل میکنن و باعث میشود تصمیم درستی نگیرند

.me and God;809256 نوشت:
ایشون فقط نظری دادند
نگفتند که حتما همینه
فکر میکنم قرار هم بر اینه که همه نظراتشون رو بگن و پاسخگو هم پاسخ صحیح رو ضمنش بگه.

نظزات اشتباه نقد و رد خواهند شد

منتظرنما;809262 نوشت:
این نظر بنده هست و ممکنه اشتباه باشه در صورت اشتباه بودن لطفا کارشناس محترم تصحیح کنند.

اینکه گفته شده زنان ناقص العقل هستند منظور این نیست که آن ها از قدرت فهم و دانش کمتری برخوردارند بلکه منظور این هست که خانوم ها به خاطر عواطف و احساسات بسیار قدرتمندتری که نسبت به آقایون دارند در تصمیم گیری ها احساسات رو در عقل دخیل میکنن و باعث میشود تصمیم درستی نگیرند

چون احساسات رو در تصمیم گیری ها دخیل میکنن ما باید بگیم کم عقلن؟ یا این عمل نشانه ای برای کم عقلیست؟ این توهین نیست آیا؟ آیا همه ی زنان اینگونه اند؟

shsina;809265 نوشت:
چون احساسات رو در تصمیم گیری ها دخیل میکنن ما باید بگیم کم عقلن؟ یا این عمل نشانه ای برای کم عقلیست؟ این توهین نیست آیا؟ آیا همه ی زنان اینگونه اند؟

خیر توهین نیست بلکه ویژگی طبیعی آنهاست.همون طور که بانوان هم خیلی از ویژگی ها دارند که هیچکدوم از آقایون ندارند
نه همه زنان اینگونه نیستند و این در خود حدیث هم آمده است(دقیق نمیدانم ادامه همان حدیث است با حدیث دیگری)

shsina;809241 نوشت:
دوست عزیز گفته نشده که زنان در امور مملکت داری نمیتونن عاقلانه تصمیم بگیرن گفته شده عقل زنان "ناقصه" یعنی توی همه امور نمیتونن به اندازه ی مردان عاقلانه تصمیم بگیرند!!! شما باید برای این ادعایتان مدرک داشته باشید نه صرفا تفسیر

اول این مطلب را باید ذکر کنم که ادعای جنسیتی بودن عقل در اسلام بعنوان یک امر کلی یک ادعای باطل است ؛ در هیچ حدیث صحیحی این توصیف نیامده عقل همه مردان کامل است یا عقل همه زنان ناقص است یا برعکس که بتوان استنباط کلی بر اساس جنسیت شخص کرد .

حتی در امر مملکت داری هم از مشورت زنانی در کمال عقل و تجربه اند ( نه هر زنی ) میتوان استفاده کرد

این توصیه امیرالمومنین علی علیه السلام به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام است :

برحذر می دارم تو را از مشورت با زنان مگر آن زنانی که به دارا بودن کمال عقل تجربه شده اند.

نهج البلاغه صبحی صالح نامه 31 بحار، ج100، ص253.

shsina;809241 نوشت:
این حرف توهین تلقی شده و باعث بطلان معصومیت میشه پس کسی که این حرف رو زده معصوم نبوده
همچنین این حرف کاملا خلاف آیات قرآنه

و اما الدلیل ... ؟

الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضً وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ

مردان، سرپرست و نگهبان زنان اند، به خاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و به خاطر انفاقهایی که از اموال شان [در مورد زنان] می کنند. نساء /34

منتظرنما;809267 نوشت:
خیر توهین نیست بلکه ویژگی طبیعی آنهاست.همون طور که بانوان هم خیلی از ویژگی ها دارند که هیچکدوم از آقایون ندارند
نه همه زنان اینگونه نیستند و این در خود حدیث هم آمده است(دقیق نمیدانم ادامه همان حدیث است با حدیث دیگری)

ویژگی طبیعی آنهاست ولی همه ی زنان اینگونه نیستند!!! عجب!!!
یه سلامی هم بکنیم به زنان کم عقل سایت، سلام بی عقلا Fool

shsina;809269 نوشت:
ویژگی طبیعی آنهاست ولی همه ی زنان اینگونه نیستند!!! عجب!!!
یه سلامی هم بکنیم به زنان کم عقل سایت، سلام بی عقلا :|

بله ویژگی طبیعی آنهاست ولی همه زنان اینگونه نیستند بلکه اکثریت آنها اینگونه هستند.

همونطور که ویژگی طبیعی مردها اینه که از احساسات کمتری برخوردارند اما برخی مردها هم میبینیم که عواطف و احساسات زیادی دارند

فاتح;809268 نوشت:
اول این مطلب را باید ذکر کنم که ادعای جنسیتی بودن عقل در اسلام بعنوان یک امر کلی یک ادعای باطل است ؛ در هیچ حدیث صحیحی این توصیف نیامده عقل همه مردان کامل است یا عقل همه زنان ناقص است یا برعکس که بتوان استنباط کلی بر اساس جنسیت شخص کرد .

حتی در امر مملکت داری هم از مشورت زنانی در کمال عقل و تجربه اند ( نه هر زنی ) میتوان استفاده کرد

این توصیه امیرالمومنین علی علیه السلام به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام است :

برحذر می دارم تو را از مشورت با زنان مگر آن زنانی که به دارا بودن کمال عقل تجربه شده اند.

نهج البلاغه صبحی صالح نامه 31 بحار، ج100، ص253.

عزیز دلم شما گفتید این حدیث فقط برای امور حکومتی هست، دلیل شما برای این مدعا چیست؟!
من برای این دلیل میخوام واگرنه پر و واضحه زنان در مسائل حکومتی نمیتوانند مثل مردان عمل کنن!!!

فاتح;809268 نوشت:

و اما الدلیل ... ؟

الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضً وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ

مردان، سرپرست و نگهبان زنان اند، به خاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و به خاطر انفاقهایی که از اموال شان [در مورد زنان] می کنند. نساء /34

این الان شد دلیل توهین؟‌ Fool
میشه بفرمایید کجای آیه درباره کم عقلی صحبت کرده؟

منتظرنما;809271 نوشت:
بله ویژگی طبیعی آنهاست ولی همه زنان اینگونه نیستند بلکه اکثریت آنها اینگونه هستند.

همونطور که ویژگی طبیعی مردها اینه که از احساسات کمتری برخوردارند اما برخی مردها هم میبینیم که عواطف و احساسات زیادی دارند

عزیزه دلم اینا دلیل توهینه؟ ما داریم درباره یک انسان معصوم صحبت میکنیم!!!
درضمن شما میتونی ثابت کنی اکثر زنان کم عقلن؟‌ Fool
یا ثابت کنی اکثر مردان احساساتی نیستند؟ Fool

shsina;809273 نوشت:
عزیزه دلم اینا دلیل توهینه؟ ما داریم درباره یک انسان معصوم صحبت میکنیم!!!

کدوم توهین؟!

اگه گفته بشه خانوما در واحد زمان میتوانند چندین کار مختلف انجام دهند اما آقایون بیش از یک کار نمیتونند.به آقایون توهین کردیم؟!

shsina;809273 نوشت:

درضمن شما میتونی ثابت کنی اکثر زنان کم عقلن؟‌
یا ثابت کنی اکثر مردان احساساتی نیستند؟

فک میکنم این مطلب خیلی بدیهی باشه و نیاز به اثبات نداشته باشه

shsina;809272 نوشت:
عزیز دلم شما گفتید این حدیث فقط برای امور حکومتی هست، دلیل شما برای این مدعا چیست؟!
من برای این دلیل میخوام واگرنه پر و واضحه زنان در مسائل حکومتی نمیتوانند مثل مردان عمل کنن!!!

shsina;809272 نوشت:
این الان شد دلیل توهین؟‌
میشه بفرمایید کجای آیه درباره کم عقلی صحبت کرده؟

بله ! بسیار خب . شما عصبانی هستی بعد که آروم شدید اگر خواستید متن را بخوانید .

منتظرنما;809275 نوشت:
کدوم توهین؟!

اگه گفته بشه خانوما در واحد زمان میتوانند چندین کار مختلف انجام دهند اما آقایون بیش از یک کار نمیتونند.به آقایون توهین کردیم؟!

پس بی عقلی جزو توهین ها قرار نمیگیره
خانمی که میتونه چند تا کار رو هم زمان انجام بده چطوری بی عقله؟! برای انجام همچین کاری مغز میخواد یا نه؟

منتظرنما;809275 نوشت:

فک میکنم این مطلب خیلی بدیهی باشه و نیاز به اثبات نداشته باشه

بدیهی نیست دکتر جان، جدیدا مقالاتی حتی در خبرگزاری های فارسی نوشته شده که عکس این قضیه رو میگنه
مثلا ضربه ی عاطفی شدیدتر مردان هنگام طلاق!

shsina;809241 نوشت:
دوست عزیز گفته نشده که زنان در امور مملکت داری نمیتونن عاقلانه تصمیم بگیرن گفته شده عقل زنان "ناقصه" یعنی توی همه امور نمیتونن به اندازه ی مردان عاقلانه تصمیم بگیرند!!! شما باید برای این ادعایتان مدرک داشته باشید نه صرفا تفسیر

این حرف توهین تلقی شده و باعث بطلان معصومیت میشه پس کسی که این حرف رو زده معصوم نبوده

سلام

میدانید حقانیت حدیث ها رو کی درک خواهیم کرد ؟ زمانیکه همه امورات را به دست زنان بدهند. آنوقت تفاوت آن جامعه را با جامعه ای که مردها و زن ها تواما کنارهم اداره میکنند خواهیم فهمید...

چیزی که هست این هست مردها هم عقلانی هستند زن ها هم همینطور منتهی زن ها دارای عواطف بیشتر هستند نسبت به آقایان چون وظیفه شان چیز دیگریست در نظام خلقت.(زن ها ازدیاد عواطف دارند نه کمبود عقل)

چه بپذیرید چه نپذیرید عواطف زن ها در تفکرات اعمال رفتار و احساس هایشان غلبه دارد.آفریده شده اند برای افزون کردن مهر و محبت در هر حیطه. و البته توجه داشته باشید این عاطفی بودنشان اگر درست تربیت نشود بجای محبت و مهربانی

در افزایش احساسات منفی پیشی خواهند گرفت.

نگاهی بکنیم در مورد زنانی که در دنیا سمت های مهم و سیاسی دارند خودشان اذعان کرده اند که برای رسیدن به این سمت واقعا عواطف خود را فاکتور گرفته اند تا با منطق پا به پای آقایان این فعالیتشان را ادامه بدهند و حتی حاضر شده اند در

تربیت فرزندانشان پرستاری مهربان برای کودکانشان بگیرند تا فرزندانشان دچار کمبود عواطف نگردند!

وقتی معصوم میفرماید تفاوت عقلی دارند زنها و مردها بس بپذیریم. وتاکید بر ناقص بودن نکنیم.

کسی نمیتواند بر معصومین خرده بگیرد مگر اینکه قبلا گفتیم شناختش نسبت به آنها کم است.

به نظر بنده هم شناخت کامل تنها در این سایت صورت نمیگیرد هرچند همه کارشناسان و کاربران محترم صادقانه تلاش خود را میکنند و مطلب را تا یک نتیجه گیری سالم دنبال میکنند.

اما واقعا باید خودتان وقتی بگذارید و دنبال شناخت شخصیت و زندگانی ائمه بروید.تا خودتان همتی برای مطالعه وسیع نکنید حساسیت ها باقیست.(اگر شروع نکنید، هر چند وقت یکبار با اینگونه احادیث برخورد خواهید کرد و آخرسر کسی که اذیت

خواهد شد روحیه خودتان هست ،چون مساله را برای خودتان حل نکرده باقی گذاشته اید.)

ان شاء الله که به نتیجه خوبی میرسید@};-

shsina;809278 نوشت:
پس بی عقلی جزو توهین ها قرار نمیگیره
خانمی که میتونه چند تا کار رو هم زمان انجام بده چطوری بی عقله؟! برای انجام همچین کاری مغز میخواد یا نه؟

اگه بی عقلی معنا و مفهومش بی عقلی باشه توهین بسیار زشتیه

منتظر شنیدن پاسخ صحیح از کارشناس محترم هستیم کماکان ...

Smile

در ضمن بخاطر دعوت کارشناسان محترم اینجا نظرات مان را میگویم نه افراد دیگر.

.me and God;807946 نوشت:
یادم میاد در حدیث دیگه ای هم خونده بودم که امام گفته بودند عقل زن ها کامل نیست یا همچین چیزی

ایت الله جوادی مي‌گويندكه‌ گاهي‌ حادثه‌ و يا موضوعي، در اثر يك‌ سلسله‌ عوامل‌ تاريخي، زمان، مكان،افراد، شرايط‌ و علل‌ و اسباب‌ آن، ستايش‌ يا نكوهش‌ مي‌شود. معناي‌ ستايش‌ يانكوهش‌ بعضي‌ حوادث‌ يا امور جنبي‌ حادثه، اين‌ نيست‌ كه‌ اصل‌ طبيعت‌ آن‌ شيء،ستايش‌ و يا نكوهش‌ شده، بلكه‌ احتمال‌ دارد زمينة‌ خاصي‌ سبب‌ اين‌ ستايش‌ يانكوهش‌ شده‌ است‌ و اين‌ نكوهش‌ نهج‌البلاغه‌ راجع‌ به‌ زن، ظاهراً‌ به‌ جريان‌جنگ‌ جمل‌ برمي‌گردد. همان‌ گونه‌ كه‌ از بصره‌ و كوفه‌ نيز در اين‌ زمينه‌ نكوهش‌شده‌ است‌ با اين‌ كه‌ بصره، رجال‌ علمي‌ فراواني‌ تربيت‌ كرده‌ و كوفه‌ نيز مردان‌مبارز و كم‌ نظيري‌ را تقديم‌ اسلام‌ نموده ...

اين خطبه پس از فراغت از جنگ جمل بيان شده، جنگ جمل فاجعه اى بود كه به رهبرى عايشه به راه افتاد و هزاران نفر از مسلمانان در آن كشته شدند.
طبرى تعداد قربانيان اين جنگ را حداقل 10 هزار نفر كشته در اطراف شترى كه به عنوان نشان و علامت جبهه عايشه بود ذكر نموده است تاريخ طبرى، ج 6 ص 2472.. خطابات موجود در اين خطبه در حقيقت موشكافى يكى از زمينه هاى روانى، شخصى و شخصيتى فاجعه جمل و به گفته يكى از مفسّرين و مورخين مشهور اهل تسنّن، تعريضى به رفتار عايشه مى باشد. «هذا كلّه رمز الى عياشه»
(ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 214)

همچنین احادیث مشابهی در مورد مردان وارد شده:

پیامبر(ص) فرمودند:
«اعجاب المرء بنفسه حمق؛ خودپسندى مرد دلیل حماقت و بى خردى او است»

«اعجاب المرء بنفسه برهان نقصه و عنوان ضعف عقله؛ مردى که خودپسند است، عقلش ناقص و ضعیف است»

تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 308

.me and God;807946 نوشت:
زن و زندگی, همه اش دردسر است و زحمت بارتر اینکه, چاره ای از او نیست.

منظور از دردسر مسولیت آور بودن است.

[=arial]این عبارت ضرب المثل است چنان كه در فارسى مى‏ گويند: «زن و فرزند دردسر است و بى دردسر هم نمى‏شود زندگى كرد»، يعنى ازدواج مسئوليّت آور است، اگر مى‏خواهى آزاد باشى، تشكيل خانواده نده.

نهج البلاغة / ترجمه دشتى، پاورقی ص: 680
[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]

موضوع قفل شده است