جمع بندی تأثیر شبکه های اجتماعی در اخلاق
تبهای اولیه
[="Indigo"]با سلام خدمت شما کارشناس گرامی
میزان تاثیر گذاری شبکه های مجازی اجتماعی در اخلاقیات چقدر است و چگونه می توان از این تاثیرات به نحو مطلوب بهره مند شد؟[/]
با سلام خدمت شما کارشناس گرامی
میزان تاثیر گذاری شبکه های مجازی اجتماعی در اخلاقیات چقدر است و چگونه می توان از این تاثیرات به نحو مطلوب بهره مند شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم؛
پاسخ به این سؤال در قالب مجموعهای به نام «پیوست اخلاقی» یا «پیوست فرهنگی» قرار خواهد گرفت. پیوست اخلاقی به مجموعهی از الزامات و چالشهای اخلاقی گفته میشود که یک فن، هنر، صنعت، فنآوری، ورزش جدید و ... با خود به همراه میآورد. این پیوست اخلاقی اولا، آنها را بررسی میکند؛ ثانیا، برای چالشهایش راه حل ارائه میدهد. برای مثال «به کارگیری شبکه های مجازی اجتماعی»؛ بر اساس تعریف، ابتدا کارشناسان این موضوع را تحلیل اخلاقی میکنند که چه حسنهای اخلاقی و چه عیبهای اخلاقی دارد و همچنین، چه چالشهایی را ایجاد میکند.
در نوشتار پیشرو، از برشمردن حسنهای اخلاقی و معایب اخلاقی این پدیده به دلیل وضوح، صرفنظر کرده، به برخی راهحلهای مقابله با چالشهای آن پرداخته خواهد شد. ابتدا به برخی اصول مبنایی اشاره خواهد شد:
1. اصل اساسی در شبکه های مجازی، حفظ هویت دینی و اسلامی و دفاع از باورهای اعتقادی است. در حالی که در این شبکهها، دینداری و ایمان مورد تخریب و هجمه قرار میگیرد.
2. اصل «آسیبپذیری فوقالعادهی اخلاق در میان جامعه و خانوادهها»؛ چرا که مرز اخلاق، مرز ظریفی است و با کوچکترین هجمه شکسته میشود ولی متاسفانه در شبکه های مجازی حد و مرزی برای اخلاق وجود نداشته، ارزش های انسانی لگدمال میشود.
3. اصل «حراست از خانواده و استحکام پایههای این نهاد با ارزش»؛ اما متاسفانه امروزه شبکههای اجتماعی زیربنای خانواده را هدف قرار دادهاند و به سوی اضمحلال خانوادهها حرکت می کنند. به طوری که در آمار و ارقام هیچ حد و مرز رعایت شئون خانوادگی و حفظ هویت خانواده در نظر گرفته نمیشود. در این راستا، خانوادهها در این بازی خطرناک با شکست روبرو هستند بر این اساس، لازم است در پیوست فرهنگی شبکههای اجتماعی، خانواده محور باشد.
4. اصل «تعلیم و تبلیغ و حراست از سبک زندگی اسلامی»؛ این در حالی است که شبکه های اجتماعی با محتوا و پیام و تبلیغات خود سبک زندگی دینی را مورد هجمه قرار دادهاند؛ بنابراین، لازم است در پیوست فرهنگی به این نکته توجه شود.
5. اصل «حفظ وحدت و انسجام جامعه»؛ آسیب های ناشی از این شبکه ها کمک می کنند تا ناملایمات اجتماعی به وجود آید و اعتراضات از صحنه شهرها به شبکه های مجازی کشیده شود. به طوری که ریچارد واتسون معتقد است شبکهها محل ظهور اغتشاشات آینده خواهد بود. بنابراین، لازم است از شبکه های اجتماعی برای مقابله با این نقشه غرب استفاده گردد.
بنابراین، بر اهالی دغدغه مند و دینمدار این گونه شبکهها لازم است اصول فوق را در نظر داشته، در جهت اقامهی آن از شیوهها و تکنیکهای گوناگون «مجاهده» نمایند؛ چرا که همه معیارهای «جهاد با طاغوت» در این عرصه وجود دارد.
در همین راستا، بر استفاده کنندگان این شبکات لازم است قبل از هر چیز به مبانی دینی و اعتقادی و حدود شرعی کاملا واقف گردند؛ توحید و ابعاد مختلف آن شناخته گردند؛ مسائل علوم قرآنی در به زبان ساده و همه فهم مطرح گردند؛ حقوق اجتماعی انسانها شناخته شوند؛ مثلا، موضوعاتی از قبیل غیبت، تهمت، آسیبهای عاطفی، تبادل احساسات دو جنس مخالف و ... کاملا مشخص گردند. این گونه اقدامات در حکم مسلح نمودن افراد در نبردی تمام عیار در جبهه شبکههای مجازی در مقابل معاندان و دشمنان است. این مرحله، به عنوان مقدمه چینی و زمینهسازی خواهد بود.
در مرحله بعد، برخی اقدامات، از نوع دفاعی و انفعالی بوده ولی برخی اقدامات، از نوع تهاجمی و فعال است. مرحله اقدامات تهاجمی منطقیتر و آرامشبخشتر از مرحلهی اقدامات دفاعی است. نمونهی بارز اقدام تهاجمی و فعال، نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی است. این اقدام، اولین قدمی است که گامهای بعدی آن، به همت جوانان انقلابی و پر شور برداشته خواهد شد. اتفاقا، حیثیت اثباتی ما مقلدانِ «خمینی»، وابسته به همین اقدامات تهاجمی و فعال است.
برای اطمینان از سلامت و در مسیر مستقیم بودن هر پدیدهای به خصوص چنین پدیدهی مهم و اثر گذار، «چکاب» لازم است؛ یکی از اهرمهای تستگیری، معیار «افراط و تفریط» است. ما با مشاهدهی هر گونه افراط و تفریطی که نتیجهی این پدیده باشد، خواهیم فهمید که تعامل ما با این پدیده، تعاملی ناسالم و غیر صواب است. افراط و تفریط به انحاء و وجوه مختلف در این موضوع راه دارد که در صورت مشاهدهی علائم آن، بایستی به این زنگ خطر ترتیب اثر دهیم و اقدام مقتضی را انجام دهیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم؛
پاسخ به این سؤال در قالب مجموعهای به نام «پیوست اخلاقی» یا «پیوست فرهنگی» قرار خواهد گرفت. پیوست اخلاقی به مجموعهی از الزامات و چالشهای اخلاقی گفته میشود که یک فن، هنر، صنعت، فنآوری، ورزش جدید و ... با خود به همراه میآورد. این پیوست اخلاقی اولا، آنها را بررسی میکند؛ ثانیا، برای چالشهایش راه حل ارائه میدهد. برای مثال «به کارگیری شبکه های مجازی اجتماعی»؛ بر اساس تعریف، ابتدا کارشناسان این موضوع را تحلیل اخلاقی میکنند که چه حسنهای اخلاقی و چه عیبهای اخلاقی دارد و همچنین، چه چالشهایی را ایجاد میکند.
در نوشتار پیشرو، از برشمردن حسنهای اخلاقی و معایب اخلاقی این پدیده به دلیل وضوح، صرفنظر کرده، به برخی راهحلهای مقابله با چالشهای آن پرداخته خواهد شد. ابتدا به برخی اصول مبنایی اشاره خواهد شد:
1. اصل اساسی در شبکه های مجازی، حفظ هویت دینی و اسلامی و دفاع از باورهای اعتقادی است. در حالی که در این شبکهها، دینداری و ایمان مورد تخریب و هجمه قرار میگیرد.
2. اصل «آسیبپذیری فوقالعادهی اخلاق در میان جامعه و خانوادهها»؛ چرا که مرز اخلاق، مرز ظریفی است و با کوچکترین هجمه شکسته میشود ولی متاسفانه در شبکه های مجازی حد و مرزی برای اخلاق وجود نداشته، ارزش های انسانی لگدمال میشود.
3. اصل «حراست از خانواده و استحکام پایههای این نهاد با ارزش»؛ اما متاسفانه امروزه شبکههای اجتماعی زیربنای خانواده را هدف قرار دادهاند و به سوی اضمحلال خانوادهها حرکت می کنند. به طوری که در آمار و ارقام هیچ حد و مرز رعایت شئون خانوادگی و حفظ هویت خانواده در نظر گرفته نمیشود. در این راستا، خانوادهها در این بازی خطرناک با شکست روبرو هستند بر این اساس، لازم است در پیوست فرهنگی شبکههای اجتماعی، خانواده محور باشد.
4. اصل «تعلیم و تبلیغ و حراست از سبک زندگی اسلامی»؛ این در حالی است که شبکه های اجتماعی با محتوا و پیام و تبلیغات خود سبک زندگی دینی را مورد هجمه قرار دادهاند؛ بنابراین، لازم است در پیوست فرهنگی به این نکته توجه شود.
5. اصل «حفظ وحدت و انسجام جامعه»؛ آسیب های ناشی از این شبکه ها کمک می کنند تا ناملایمات اجتماعی به وجود آید و اعتراضات از صحنه شهرها به شبکه های مجازی کشیده شود. به طوری که ریچارد واتسون معتقد است شبکهها محل ظهور اغتشاشات آینده خواهد بود. بنابراین، لازم است از شبکه های اجتماعی برای مقابله با این نقشه غرب استفاده گردد.
بنابراین، بر اهالی دغدغه مند و دینمدار این گونه شبکهها لازم است اصول فوق را در نظر داشته، در جهت اقامهی آن از شیوهها و تکنیکهای گوناگون «مجاهده» نمایند؛ چرا که همه معیارهای «جهاد با طاغوت» در این عرصه وجود دارد.
در همین راستا، بر استفاده کنندگان این شبکات لازم است قبل از هر چیز به مبانی دینی و اعتقادی و حدود شرعی کاملا واقف گردند؛ توحید و ابعاد مختلف آن شناخته گردند؛ مسائل علوم قرآنی در به زبان ساده و همه فهم مطرح گردند؛ حقوق اجتماعی انسانها شناخته شوند؛ مثلا، موضوعاتی از قبیل غیبت، تهمت، آسیبهای عاطفی، تبادل احساسات دو جنس مخالف و ... کاملا مشخص گردند. این گونه اقدامات در حکم مسلح نمودن افراد در نبردی تمام عیار در جبهه شبکههای مجازی در مقابل معاندان و دشمنان است. این مرحله، به عنوان مقدمه چینی و زمینهسازی خواهد بود.
در مرحله بعد، برخی اقدامات، از نوع دفاعی و انفعالی بوده ولی برخی اقدامات، از نوع تهاجمی و فعال است. مرحله اقدامات تهاجمی منطقیتر و آرامشبخشتر از مرحلهی اقدامات دفاعی است. نمونهی بارز اقدام تهاجمی و فعال، نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی است. این اقدام، اولین قدمی است که گامهای بعدی آن، به همت جوانان انقلابی و پر شور برداشته خواهد شد. اتفاقا، حیثیت اثباتی ما مقلدانِ «خمینی»، وابسته به همین اقدامات تهاجمی و فعال است.
برای اطمینان از سلامت و در مسیر مستقیم بودن هر پدیدهای به خصوص چنین پدیدهی مهم و اثر گذار، «چکاب» لازم است؛ یکی از اهرمهای تستگیری، معیار «افراط و تفریط» است. ما با مشاهدهی هر گونه افراط و تفریطی که نتیجهی این پدیده باشد، خواهیم فهمید که تعامل ما با این پدیده، تعاملی ناسالم و غیر صواب است. افراط و تفریط به انحاء و وجوه مختلف در این موضوع راه دارد که در صورت مشاهدهی علائم آن، بایستی به این زنگ خطر ترتیب اثر دهیم و اقدام مقتضی را انجام دهیم.
با سلام خدمت جناب حافظ
سوال: اگر بتوانیم الگویی داشته باشیم که بازتاب طرحهای کلان کشور به سمت ارتقاء سطح معنویت و ارزشهای ثبت شده اخلاقی جامعه حرکت کند به مثابه پیوست نگاری فرهنگی تلقی میشود؟ یعنی الگوهایی که منظم به طرحهای کلان اجرا شود.؟؟؟؟؟
سوال: اگر بتوانیم الگویی داشته باشیم که بازتاب طرحهای کلان کشور به سمت ارتقاء سطح معنویت و ارزشهای ثبت شده اخلاقی جامعه حرکت کند به مثابه پیوست نگاری فرهنگی تلقی میشود؟ یعنی الگوهایی که منظم به طرحهای کلان اجرا شود.؟؟؟؟؟
سلام علیکم؛ الگو داشتن خوب است اما هر الگویی اگر در نوع خودش بهترین هم که باشد، برای به کار بستن آن، باید بومی سازی شود و الا در تطبیق آن الگو بر جامعه هدف، با مشکل روبرو خواهید شد.
[="Indigo"]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم؛
پاسخ به این سؤال در قالب مجموعهای به نام «پیوست اخلاقی» یا «پیوست فرهنگی» قرار خواهد گرفت. پیوست اخلاقی به مجموعهی از الزامات و چالشهای اخلاقی گفته میشود که یک فن، هنر، صنعت، فنآوری، ورزش جدید و ... با خود به همراه میآورد. این پیوست اخلاقی اولا، آنها را بررسی میکند؛ ثانیا، برای چالشهایش راه حل ارائه میدهد. برای مثال «به کارگیری شبکه های مجازی اجتماعی»؛ بر اساس تعریف، ابتدا کارشناسان این موضوع را تحلیل اخلاقی میکنند که چه حسنهای اخلاقی و چه عیبهای اخلاقی دارد و همچنین، چه چالشهایی را ایجاد میکند.
در نوشتار پیشرو، از برشمردن حسنهای اخلاقی و معایب اخلاقی این پدیده به دلیل وضوح، صرفنظر کرده، به برخی راهحلهای مقابله با چالشهای آن پرداخته خواهد شد. ابتدا به برخی اصول مبنایی اشاره خواهد شد:
1. اصل اساسی در شبکه های مجازی، حفظ هویت دینی و اسلامی و دفاع از باورهای اعتقادی است. در حالی که در این شبکهها، دینداری و ایمان مورد تخریب و هجمه قرار میگیرد.
2. اصل «آسیبپذیری فوقالعادهی اخلاق در میان جامعه و خانوادهها»؛ چرا که مرز اخلاق، مرز ظریفی است و با کوچکترین هجمه شکسته میشود ولی متاسفانه در شبکه های مجازی حد و مرزی برای اخلاق وجود نداشته، ارزش های انسانی لگدمال میشود.
3. اصل «حراست از خانواده و استحکام پایههای این نهاد با ارزش»؛ اما متاسفانه امروزه شبکههای اجتماعی زیربنای خانواده را هدف قرار دادهاند و به سوی اضمحلال خانوادهها حرکت می کنند. به طوری که در آمار و ارقام هیچ حد و مرز رعایت شئون خانوادگی و حفظ هویت خانواده در نظر گرفته نمیشود. در این راستا، خانوادهها در این بازی خطرناک با شکست روبرو هستند بر این اساس، لازم است در پیوست فرهنگی شبکههای اجتماعی، خانواده محور باشد.
4. اصل «تعلیم و تبلیغ و حراست از سبک زندگی اسلامی»؛ این در حالی است که شبکه های اجتماعی با محتوا و پیام و تبلیغات خود سبک زندگی دینی را مورد هجمه قرار دادهاند؛ بنابراین، لازم است در پیوست فرهنگی به این نکته توجه شود.
5. اصل «حفظ وحدت و انسجام جامعه»؛ آسیب های ناشی از این شبکه ها کمک می کنند تا ناملایمات اجتماعی به وجود آید و اعتراضات از صحنه شهرها به شبکه های مجازی کشیده شود. به طوری که ریچارد واتسون معتقد است شبکهها محل ظهور اغتشاشات آینده خواهد بود. بنابراین، لازم است از شبکه های اجتماعی برای مقابله با این نقشه غرب استفاده گردد.
بنابراین، بر اهالی دغدغه مند و دینمدار این گونه شبکهها لازم است اصول فوق را در نظر داشته، در جهت اقامهی آن از شیوهها و تکنیکهای گوناگون «مجاهده» نمایند؛ چرا که همه معیارهای «جهاد با طاغوت» در این عرصه وجود دارد.
در همین راستا، بر استفاده کنندگان این شبکات لازم است قبل از هر چیز به مبانی دینی و اعتقادی و حدود شرعی کاملا واقف گردند؛ توحید و ابعاد مختلف آن شناخته گردند؛ مسائل علوم قرآنی در به زبان ساده و همه فهم مطرح گردند؛ حقوق اجتماعی انسانها شناخته شوند؛ مثلا، موضوعاتی از قبیل غیبت، تهمت، آسیبهای عاطفی، تبادل احساسات دو جنس مخالف و ... کاملا مشخص گردند. این گونه اقدامات در حکم مسلح نمودن افراد در نبردی تمام عیار در جبهه شبکههای مجازی در مقابل معاندان و دشمنان است. این مرحله، به عنوان مقدمه چینی و زمینهسازی خواهد بود.
در مرحله بعد، برخی اقدامات، از نوع دفاعی و انفعالی بوده ولی برخی اقدامات، از نوع تهاجمی و فعال است. مرحله اقدامات تهاجمی منطقیتر و آرامشبخشتر از مرحلهی اقدامات دفاعی است. نمونهی بارز اقدام تهاجمی و فعال، نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی است. این اقدام، اولین قدمی است که گامهای بعدی آن، به همت جوانان انقلابی و پر شور برداشته خواهد شد. اتفاقا، حیثیت اثباتی ما مقلدانِ «خمینی»، وابسته به همین اقدامات تهاجمی و فعال است.
برای اطمینان از سلامت و در مسیر مستقیم بودن هر پدیدهای به خصوص چنین پدیدهی مهم و اثر گذار، «چکاب» لازم است؛ یکی از اهرمهای تستگیری، معیار «افراط و تفریط» است. ما با مشاهدهی هر گونه افراط و تفریطی که نتیجهی این پدیده باشد، خواهیم فهمید که تعامل ما با این پدیده، تعاملی ناسالم و غیر صواب است. افراط و تفریط به انحاء و وجوه مختلف در این موضوع راه دارد که در صورت مشاهدهی علائم آن، بایستی به این زنگ خطر ترتیب اثر دهیم و اقدام مقتضی را انجام دهیم.
با تشکر از شما کارشناس گرامی
به نظر بنده راهکارهای شما خیلی کلی بود بنده به دنبال اخذ راهکارهای جزیی و عملی هستم لطفا راهکارهایی جزیی ارائه فرمایید.[/]
با سلام
انسان، موجودی مدنیالطبع نامیده شده و همواره با همنوعانش در ارتباط بوده، در واقع این ارتباط ریشه در نیاز او به ارتباطات اجتماعی دارد، همین نیاز سبب شکلگیری اجتماعات انسانی، شهرها و جوامع شده و در گذر زمان و ادوار زندگی انسان متحول و متطور گشته است. بشر، در دورههای گوناگون برای تسهیل ارتباطات اجتماعی خود دست به اختراعاتی از جمله، تلفن، تلگراف، تلوزیون، ماهواره و اینترنت زده است. شبکههای اجتماعی که زاده وب۲ هستند، از همین دست است.حضور در اجتماع یک رابطهدو سویه است، از یک سمت فرد با تمام مختصات فردی خویش، اخلاق، تربیت، روحیات و استعداد و تواناییهایش بر اجتماع خود تأثیر میگذارد و از سوی دیگر، از جامعه خود رنگ میپذیرد و ترکیب این دو ـ صوصیات فردی و اکتسابات اجتماعی سبک زندگی او را میسازد.اینترنت و خاصه شبکههای اجتماعی تأثیری مستقیم بر سبک زندگی افراد دارد. زنان نیز به عنوان بخشی از کاربران شبکههای اجتماعی که روز به روز بر تعدادشان اضافه میشود از این تأثیر، دور نیستند و ناخودآگاه تحت تأثیر اجتماعات مربوط به این شبکهها قرار میگیرند. نتایج آخرین پژوهش انجام شده در کشور بیانگر آن است که میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان ارتباط مستقیمی وجود دارد. ۶/۳۰ درصد مردان و ۳/۴۱ درصد زنان معتقدند شبکه های اجتماعی اینترنتی توانسته است به میزان بالایی در نوع ادبیات افراد جامعه موثر باشد. همچنین ۵/۴۹ درصد زنان و ۴/۴۱ درصد مردان بر این باور هستند که عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی در مقادیر متوسط به بالا توانسته است بر سبک پوشش ایشان در جامعه موثر باشد.بدین ترتیب رسانههای اجتماعی مبتنی بر گزاره های لیبرالیسم، جهانی تازه را پیش روی انسان قرار داده اند، جهانی که بودن در آن گاهی نبودن در جهان واقعی را به دنبال خواهد داشت و گاهی به علت تسریع در انجام کارها زمان بیشتری برای واقعی بودن در اختیار انسان خواهد گذاشت.
با تشکر از شما کارشناس گرامی
به نظر بنده راهکارهای شما خیلی کلی بود بنده به دنبال اخذ راهکارهای جزیی و عملی هستم لطفا راهکارهایی جزیی ارائه فرمایید.
حقیر در حال حاضر چنین پَک آمادهای ندارم علاوه بر این که این مهم، نیازمند کارگروههای مختلفِ آشنا با شیوههای پژوهش در زمینههای روانشناسی اسلامی و جامعهشناسی اسلامی و علوم تربیتی اسلامی میباشد. اینطور نیست که ارائهی راهکارهای جزئی نهایتا اثربخشی مثبت نداشته باشد، بلکه ممکن است به عکس، دارای آثار منفی باشد لذا نیاز به کار کارشناسی گروهی دارد.
بنده به یک مورد اشاره میکنم (البته شاید در آینده به موارد دیگری هم اشاره کردم):
این مورد را با یک مثال توضیح میدهم؛ گفته میشود بیشتر سرماخوردگیها در فصل تابستان است؛ چرا؟ چون در فصل زمستان، از آن جا که هوا سرد است هر کس، به وقت بیرون آمدن از اتاق، پوشش مناسب را به همراه خود خواهد داشت یعنی به صورت طبیعی هر انسانی در مواجهه با هر حالتی از طبیعت، گارد مناسب با آن حالت را خواهد گرفت در تابستان چون هوا گرم است معمولا با وادادگی در مقابل وسائل سرمایشی، خود را به اصطلاح «عرق خشک» میکنند.
در موضوع شبکههای اجتماعی، وضع به همین وضع است اگر با علم و عنایت به اثرات مثبت و یا مخرب این پدیده، و التفات به این که ممکن است با ورود به این عرصه، اصولی که در بالا گذشت، زیرپا گذاشته شود، خود به خود، شخص، گارد مناسب را خواهد گرفت و چه بسا در این عرصه، حتی به پختگی نسبی در زمینهی شناخت دین برسد چرا که در هر مورد، به دنبال پاسخها یا راهکارهای لازم برای رهایی از شبهات و اغواگریهاست یا به دنبال یافتِ ترفندهای پنهان در مسیجها و مدیاها خواهد بود با این روند، به مرور زمان دارای چشمی تیزبین و نقاد خواهد شد و چنین اتفاقی، یک اتفاق خوب و بصیرت افزا ست.
مطلبی که گفته شد، اگر چه باز از نظر شما یک مورد کلی ست اما اثرات کلان خوبی در افراد دغدغهمند خواهد داشت. پس اینطور نیست که هر کلیگویی به درد مسأله نخورد.
همین که شما بدانی این مسیری که در حال عبور از آنی (مثلا جاده چالوس)، مسیری لغزنده با پیچهای خطرناک است، همین، برای حراست و حضانت از شما کافی است در واقع خود شما با جوشش از درون، و با احتیاط و به کار بردن دقت، خود را حفظ و حراست کردهاید. در اسلام نیز مسأله «خویشتنداری»، «خودداری»، «خودنگهداری»، «خودکنترلی» و ... از جایگاه ویژهای برخوردار است. تقوا لوازم و ملزوماتی دارد یکی از پیشنیازهای تقوا، دانستن این است که این مسیر، پر است از رهزن. بدون لحاظ چنین پیشنیازی، تقوا، عملا با چالش مواجه خواهد شد. اگر با خوش خیالی و حسن ظن، شروع کنیم، قطعا قدممان خواهد لغزید.
در ضمن، تاپیک در مورد این موضوع، از نظرات بدیع و عالمانهی دوستان استقبال خواهد کرد.
[="Indigo"]حقیر در حال حاضر چنین پَک آمادهای ندارم علاوه بر این که این مهم، نیازمند کارگروههای مختلفِ آشنا با شیوههای پژوهش در زمینههای روانشناسی اسلامی و جامعهشناسی اسلامی و علوم تربیتی اسلامی میباشد. اینطور نیست که ارائهی راهکارهای جزئی نهایتا اثربخشی مثبت نداشته باشد، بلکه ممکن است به عکس، دارای آثار منفی باشد لذا نیاز به کار کارشناسی گروهی دارد.
ای کاش می شد با کمی تامل بیشتر در حد خودتان راهکارهایی جزیی برای اینکار ارائه دهید زیرا شما مانند همه خوانندگان عزیز این انجمن استحضار دارید که یکی از مسائل مبتلا به جوانان امروز و مشکلاتی که دامن گیر خانواده ها شده است همین مساله شبکه های مجازی است و از این روی توقعات ما از شما کارشناسان محترم بیش از این کلی گویی هاست![/]
ای کاش می شد با کمی تامل بیشتر در حد خودتان راهکارهایی جزیی برای اینکار ارائه دهید زیرا شما مانند همه خوانندگان عزیز این انجمن استحضار دارید که یکی از مسائل مبتلا به جوانان امروز و مشکلاتی که دامن گیر خانواده ها شده است همین مساله شبکه های مجازی است و از این روی توقعات ما از شما کارشناسان محترم بیش از این کلی گویی هاست!
همانطور که پیشبینی میکردم بالاخره چنین انتقادی از طرف شما متوجه بنده شد.
ببینید، دیدگاه بزرگان در مورد راهبرد (استراتژی) خودسازی با دیدگاه تشنگان طریق هدایت در راهبردها و چگونگی تهذیب نفس و طی طریق کمی متفاوت است. بزرگان بجای اهمیت دادن به کمیت، به کیفیت روشها و تعمیقبخشی آن ها توجه میداشتند، تشنگان معرفت، کمیت را اصل قرار داده، وجهه همت خویش میگمارند.
در پست بالا، با بهرهگیری از این استراتژی بزرگان، در حقیقت جواب سؤال شما داده شد اما نه به صورت کیلویی و وجبی؛ در عین حال، این دیدگاه که نباید به دنبال حجم انبوه معارف باشیم در قالبی که به ظاهر دلالت بر جهل بنده داشت، توصیه شد.
حضرت آیت الله بهجت در پاسخ به سؤال از ارائهی نسخهای برای پیشرفت و ترقی در مسیر سلوک الی الله و چگونگی مبارزه با نفس و شیاطین جنی و انسی، میفرمایند: «به آنچه که میدانید عمل کنید».
سؤال شما نیز همان سؤال است منتهی با قالب ظاهری متفاوت.
بهتر بود به جای توجه به صدر عرائضم، ذیل آن را هم مطالعه کرده و در مورد آن اظهار نظر میکردید.
آیا آن نکتهای که در پست 8 بیان شد، نکتهی کم اهمیتی بود! اینکه بتوانیم بر اصول بیان شده در پست ابتدائی پافشاری کرده و از آنان عدول ننماییم، در گرو همین مسئله است که بدانیم این فضا، فضایی ست آلوده و مسموم و خیلی خطرناک.
مثلا، در شهادت این چند شهیدی که در آتش بس خان طومان سوریه به فیض شهادت رسیدند شاید به دلیل آن بود که گمان کردند دشمن بر عهد و پیمان خود مبنی بر آتش بس، وفادار است لذا آتش بس را آتش بس دیدند و جلو رفتند.
چرا خیلی از جوانان این مرز و بوم در فضای مجازی، به دست دشمنان دین و ایمان غافلگیر میشوند؟! چون این فضا را فضایی امن انگاشته، به هیچ وجه اظهار خطر نمیکنند. چون خوش خط و خالی مار زهرآگین را دیدهاند، جلو میروند و آن گاه گرفتار این مار مسموم و زهرآگین شده، از پای در میآیند. در حالیکه باید ابتدا مار را ببینند نه خوش خط و خالی او را.
دشمنی دشمن در نظر شما به چه میزان است؟ به هر میزان این دشمنی، عمیقتر باشد، به همان میزان، امکان پیروزی شما در مقابل نقشههای او، بیشتر است.
پیشنهاد حقیر این است که شما به جای نگاه به نقطه ضعف و به اصطلاح نیمه خالی لیوان ما -پشت شماره 8- این نکتهی ذکر شده را بال و پر دهید. اسم این سایت، گفتگوی دینی است تنها بنده سخنگو نیستم جای اظهار فضل برای امثال شما نیز باز است. در این صورت است که مباحث پربارتر و دقیقتر خواهند شد.
از آن جا که حد این حقیر خیلی خیلی کم و ناچیز است نکته بیان شده در پست شماره 8 نیز کم و در حد خودم بود.
من پیشنهاد میکنم ، بجز شبکه خبر هیچ شبکه ای رو نبینین
هر شبکه ، برنامه ای نگاه کنین فساد ؛ تباهی توش جولان میده ، و اثر منفیشو میزاره
،
همون شبکه خبرم فیلتر خبری میکنن 60 درصد اخبارشو
اونم پیشنهاد نمیکنم
.
در کل بجای نیگا کردن به تلویزیون برید دو تا کتاب بخونید ، چیزی یاد بگیرید به درد ایندتون بخوره
بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال:
میزان تاثیر گذاری شبکه های مجازی اجتماعی در اخلاقیات چقدر است و چگونه می توان از این تاثیرات به نحو مطلوب بهره مند شد؟
پاسخ:
مقام اول: در این مقام، به میزان تأثیرگذاری شبکههای مجازی از دریچهی چگونگی اثراتگذاری این شبکهها اشاره خواهد شد.
هم به دلیل عقل و هم به دلیل نقل، مصاحبت و همنشینی، تأثیر زیادی بر افکار و رفتار و منش و شخصیت انسان میگذارد. میتوان به تجربه اثبات کرد همنشینیها حتی در حرکات نیمهارادی انسان نیز تأثیرگذار است. صاحبان اندیشه در تراث ادبی ما نیز بر این موضوع پافشاری دارند؛ به عنوان نمونه ملک الشعراء بهار چنین میسراید:
شبی در محفلی با آه و سوزی/ شنیدستم ز مرد پارهدوزی/ چنین میگفت با پیر عجوزی/ گِلی خوشبوی در حمام روزی/ رسید از دست مخدومی به دستم/ گرفتم آن گِل و کردم خمیری/ خمیری نرم و نیکو چون حریری/ معطر بود و خوب و دلپذیری/ بدو گفتم که مشکی یا عبیری/ که از بوی دلآویز تو مستم/ همه گِلهای عالم آزمودم/ ندیدم چون تو و عبرت نمودم/ چو گِل بشنید این گفت و شنودم/ بگفتا من گِلی ناچیز بودم/ ولیکن مدتی با گُل نشستم/ گُل اندر زیر پا گسترده پر کرد/ مرا با همنشینی مفتخر کرد/ چو عمرم مدتی با گل گذر کرد/ کمال همنشین در من اثر کرد/ و گرنه من همان خاکم که هستم.
میتوان گفت شبکههای مجازی پنجرهای است به سوی همنشینیهایی که شکل خارجی آن با نُرم و شکل همنشینیهای دهههای گذشته کمی متفاوت است، اما همان آثاری که برای همنشینی و مصاحبتهای ما در گذشته دیده میشد را میتوان به این سبک نو از همنشینی نسبت داد.
پس اولین نکتهای که در ارتباط با شبکههای مجازی و حتی رسانههای گروهی اعم از داخلی و خارجی متبادر به ذهن میشود، حکایت همنشینی و مصاحبت است. در حقیقت، با رواج شبکههای مجازی، «همنشینی» انسانها شکل تازهای به خود گرفته است و از رهگذر این همنشینی، آثار مثبت و منفی آن عائد انسان عصر فرامدرن میگردد. از طرفی، میتوان به عنوان یک فرضیه گفت، حضور جبهه طاغوت در این شکل از رسانه، گستردهتر و تأثیرگذارتر از حضور جبههی حق در شبکههای مجازی است؛ پس با یک حساب سر انگشتی، میتوان گفت، استفادهی درصد بیشتری از کاربران این گونه شبکههای اجتماعی، در آنسوی مرزهای ارزشی و هنجارهای دینی و اخلاقی قابل ردگیری است؛ این سخن به این معناست که به لحاظ آماری، احتمال آن که شبکههای اجتماعی، بیشتر در نقش همنشین سوء و ناباب ایفای نقش کنند بیشتر از نقطهی مقابل آن یعنی همنشین خوب است.
در نتیجه، میتوان گفت یکی از مهمترین آفات شبکههای مجازی، آفاتی است که از جانب یک همنشین شر به انسان خواهد رسید؛ اگر چه نمیتوان به این سخن کلیت داد و همه استفاده کنندگان از شبکههای مجازی را، افرادی با انگیزههای شیطانی و نفسانی معرفی و قلمداد کرد؛ قطعاً در این بازار وانفسا کسانی هستند که این عرصه را کشتزار آخرت خویش تلقی کرده، در آن به انگیزهی استیلای کلمه حق در فعالیتاند؛ اما سخن در این مقال، ناظر به کاربرانی است که بیشتر مشتری ضداخلاقیها و عبور از خط قرمزهای دینی و اخلاقی این شبکههایند. پس کسانی که این گونه فضاها برای آنان به مثابهی همنشین خوب و خیر است، تخصصاً از این گفتار خارج اند.
با توجه به مطالب فوق، در ذیل به برخی از احادیث ناظر به مزایا و مضارّ همنشینِ خوب و بد اشاره شده است تا از این عنوان (= همنشین خوب و بد) به موضوع «شبکههای مجازی» به عنوان یک همنشین برای انسان عصر حاضر پل زده، از این زاویه، به بررسی آثار آن بپردازیم:
عن امیرالمؤمنین علیه السلام: مِنْ أَحْسَنِ الِاخْتِيَارِ مُصَاحَبَةُ الْأَخْيَارِ وَ تَجَنُّبُ الْأَشْرَار[1]
عن امیرالمؤمنین علیهالسلام: صُحْبَةُ الْأَخْيَارِ تَكْسِبُ الْخَيْرَ كَالرِّيحِ إِذَا مَرَّتْ بِالطِّيبِ حَمَلَتْ طِيبا[2]
در این بیان نورانی، حضرت بیان میدارند که همانطور که باد با مرور بر اشیاء خوشبو، بوی خوش را با خود منتقل میکند، کسی که با مجامع خیر همنشین گردد، اینچنین شده، مایه کسب خیر و خوبی از آنان خواهد شد؛ میتوان به عکس این سخن نیز معتقد شد؛ یعنی همنشینی با اشرار نیز مایه کسب شر گشته، در انسان اثر سوء خواهد داشت که اتفاقا بیانی در همین مضمون در منابع روایی موجود است:
عن امیرالمؤمنین علیهالسلام: «صُحْبَةُ الْأَشْرَارِ تَكْسِبُ الشَّرَّ كَالرِّيحِ إِذَا مَرَّتْ بِالنَّتْنِ حَمَلَتْ نَتْنا»[3]
همچنین، در کتاب الإقبال سید بن طاوس از امام صادق علیهالسلام دعایی منقول است که در فقرهای از آن بیان داشته اند:
«اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِي مِنَ الأَشْرارِ، وَ لا مِنْ أَصْحابِ النَّارِ، وَ لا تَحْرِمْنِي صُحْبَةَ الأَخْيارِ، وَ احْيِنِي حَياةً طَيِّبَة»[4]
در این دعا، حضرت ابتدا مراتب بیزاری خود نسبت به قرار گرفتن در زمرهی اشرار و اهل دوزخ را اعلام داشته و در ادامه از حرمان خود نسبت به مصاحبت با اخیار شکوه میکند؛ قرابت این دو مضمون، بیدلیل نبوده، نشان از همپوشانی این دو دارد؛ یعنی، با محرومیت از مصاحبت اخیار است که انسان دچار قرار گرفتن در زمرهی اشرار و اهل آتش میشود. پس میتوان گفت یکی از مهمترین آفات و مضرات شبکههای مجازی، دوری و محرومیت از مصاحبت با اخیار است که در دعای منقول از امام صادق علیهالسلام، معبری برای دوری از حیات طیبة معرفی شده است.
همچنین در بیان دیگری از مولای متقیان علی علیهالسلام به یکی دیگر از آفات اجتماعی همنشینی با اشرار و بدان اشاره شده است:
عن امیرالمؤمنین علیهالسلام: «صُحْبَةُ الْأَشْرَارِ تُوجِبُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَار»[5]
در این مضمون، میتوان به یکی از پرضررترین آفات شبکههای اجتماعی رهنمون شد؛ هرگاه اکثریت جامعهای، با مصاحبت با وجههی منفی و هنجارشکنِ شبکههای اجتماعی، گرفتار همنشینی با اشرار شد، اخیار مورد سوء ظن جامعه قرار خواهد گرفت و در نتیجه، اخیار به انزوا خواهند رفت. البته میتوان سطح این بلیه اخلاقی را عمومیت بخشید و منحصر به رذایلی که دامن گیر جامعه میشود، ندانیم بلکه افراد نیز در مظنهی چنین رذیلهای قرار خواهند گرفت. حتی اگر رجال سیاسی و کشوری در جهتگیریهای سیاسی و دیپلماتیک خود گرفتار چنین خطائی شوند (یعنی با بیگانگان طرح دوستی بسته، بیگانگان و کفار را مصاحب و حلال مشکلات کشور قرار دهند) شاهد سوء ظن آنان به خوبان و محترمین جامعه خواهیم بود.
محتوای باطنیتر حدیث فوق آن است که مصاحبتها عامل تأثیرگذاری بر روی دوستیها و دشمنیهاست. در حقیقت، همنشینی و مصاحبتها دست بر روی یکی از مهمترین عامل گرایشی انسان یعنی «حبّ و بغض» گذاشته، آن را مدیریت میکند. به عنوان نمونه، همانگونه که در حدیث فوق بازتاب داده شده است، هنر محبت آن است که نسبت به اخیار و خوبان جامعه حسن ظن به خرج داده، از سر محبتی مادرانه، تصاویر قابل تفسیر به زشتی را به زیبایی تفسیر کنیم
اما با همنشینی با اشرار و بدان، این قاعده به عکس شده، از سر حسادت یا عوامل نفسانی دیگر، این تصاویر به بدترین وجه آن تفسیر میگردد. این مضمون اگر چه مدلول صریح متن حدیث نیست، اما معنایی است که از دل متن قابل فهم است. اینها برخی از اثرات نامطلوب اخلاقی است که از ناحیهی شبکههای مجازی دامنگیر کاربران اینگونه محیطها میگردد. این تأثیرات از دریچهی تأثیرگذاری یک مصاحِب و همنشین مورد توجه قرار گرفت و الا تأثیر این پدیده از زوایای دیگر اعم از جامعهشناسانه و روانشناسانه نیازمند بررسی است.
مقام دوم: پس از اشاره به کیفیت میزان تأثیرگذاری شبکههای مجازی، در باب چگونگی بهرهبری از این پدیده به نفع سعادت زندگی دنیوی و اخروی باید گفت، قبل از هر چیز بر استفاده کنندگان این شبکات لازم است به مبانی دینی و اعتقادی و حدود شرعی و حقوق اجتماعی آگاه شوند؛ به خصوص به موضوعاتی از قبیل غیبت، تهمت، آسیبرسانیهای عاطفی، تبادل احساسات میان دو جنس مخالف و ... مسلط گردند. این گونه اقدامات در حکم مسلح نمودن کاربران این شبکههای مجازی است که پیشنیاز استفاده از این گونه فضاهاست.
قدم بعدی، باور کاربران یه خطرساز بودن و حساسیت فراوان شبکههای مجازی برای روح و روان فردی و اجتماعی افراد است. در میزان ضرورت این باور ذکر این مثال مفید است؛ درصد زیادی از سرماخوردگیها در فصل تابستان است؛ چرا؟ چون در فصل زمستان، از آن جا که هوا در فضای آزاد، سرد است افراد، به وقت بیرون آمدن از فضای ساختمان، پوشش مناسب را به همراه خود خواهند داشت یعنی به صورت طبیعی هر انسانی در مواجهه با هر حالتی از اوضاع طبیعی، گارد مناسب با آن حالت را خواهد گرفت به همین جهت، غالبا افراد در تابستان به جهت گرمی هوا و نبود گارد مناسب، با وادادگی در مقابل وسائل سرمایشی، به سرماخوردگی مبتلا میشوند.
در موضوع شبکههای اجتماعی نیز، وضعیت همین گونه است اگر با علم و عنایت به اثرات مثبت و یا مخرب این پدیده، و التفات به این که ممکن است با ورود به این عرصه، اصول حیاتی زندگی انسانی زیرپا گذاشته شود، خود به خود، فرد، در مقابل این نابسامانی گارد مناسب را خواهد گرفت و چه بسا در این عرصه، حتی به پختگی نسبی در زمینهی معارف دینی و نظری برسد چرا که در هر مورد، دیده نقادی خویش را باز کرده به همه چیز به دیده شک و تردید مینگرد در نتیجه منفعلانه هر مطلب و محتوایی را تلقی به قبول نمیکند همچنین، به دنبال پاسخها یا راهکارهای لازم برای رهایی از شبهات و اغواگریهاست یا به دنبال یافتِ ترفندهای مزورانهی پنهان در مسیجها و مدیاها خواهد بود با این روند، به مرور زمان دارای چشمی تیزبین و حساس خواهد شد و چنین اتفاقی، یک اتفاق خوب و بصیرت افزا ست.
همین که انسان بداند مسیری که در حال عبور از آن است (مثلا جاده چالوس)، مسیری لغزنده با پیچهای خطرناک است، مقدار زیادی از امنیت انسان تأمین خواهد شد؛ زیرا در این متد، فرد با جوشش از درون، و با احتیاط و به کار بردن دقت، خود را حفظ و حراست خواهد کرد. در اسلام نیز مفاهیمی چون «خویشتنداری»، «خودداری»، «خودنگهداری»، «خودکنترلی» و «تقوا»... در چنین فضایی قابل تصور است تقوا در هر گونه فضایی قابل اجرا نیست از مقدمات اجرای تقوا، باور داشتن به وجود رهزنهای بیشمار در مسیر راه است. بدون لحاظ چنین پیشنیازی، تقوا، عملا با چالش مواجه خواهد شد؛ زیرا اگر با خوش خیالی و حسن ظن، شروع کنیم، قطعا قدممان خواهد لغزید.
چرا خیلی از جوانان این مرز و بوم در فضای مجازی، غافلگیرانه گرفتار نقشههای دشمنان دین میشوند؟! زیرا این فضا را فضایی امن انگاشته، به هیچ وجه اظهار خطر نمیکنند. زیرا خوش خط و خالی مار زهرآگین را دیدهاند، اما زهرآگینی آن را باور نکردهاند؛ در حالیکه ابتدا باید خصلت اصلی مار (= زهرآگینی و گزندگی) را ببینند نه خوش خط و خالی او را.
میزان آسیبپذیری ما از شبکههای اجتماعی به میزان دشمنی دشمن در نظر ما وابسته است به هر میزان این دشمنی، عمیقتر باشد، به همان میزان، آسیبهای کاربران از دسیسهها و نقشههای برنامهریزان گرگ صفتِ این گونه شبکههای اجتماعی کمتر خواهد بود.
نتیجه:
با نگاه به شبکههای مجازی به دیدهی یک همنشین و مصاحب، همه محاسن و معایب همنشینی با فرد یا گروههای شایسته و ناشایسته، از دالان ارتباط با شبکههای مجازی متوجه کاربران آنها خواهد شد این ویژگی، شبکههای مجازی را به مثابه تیغی دولب توصیف میکند که قادر است در عین حال که سبب هدایت فرد و جامعه شود، سبب گمراهی فرد و جامعه گردد.
از منظری دیگر، باورمندی به این ویژگی (تیغ دو لب بودن) سبب آن خواهد شد تا بسیاری از خطرات در سایهی احتیاط و تقوای لازم مندفع گردد و شخص با قدم نهادن در جهت غنی سازی معرفتی خویش و خانواده خود و تسلط کافی بر مبانی فکری و دینی خود را واکسینه کرده، در مقابل دشمنی بدخواهان مسلح گردد. در این صورت است که میتوان تهدیدات شبکههای مجازی را به فرصتی برای ارتقاء روحی و معنوی خویش مبدل ساخت.
منابع
[1]. لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 471.
[2]. تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص 419.
[3]. لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 304.
[4]. سیدبن طاوس، الإقبال بالأعمال الحسنة، ج2، ص 54.
[5]. لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 302.