جمع بندی چگونه از عبادت ، لذت بیشتری ببریم؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه از عبادت ، لذت بیشتری ببریم؟

[="Indigo"]چگونه می توان از عبادات خودمان لذت بیشتری ببریم؟[/]

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نسیم رجمت

فهیمه.;805527 نوشت:
چگونه می توان از عبادات خودمان لذت بیشتری ببریم؟

[=&quot]درک لذت عبادت و احساس نشاط از آن متوقف بر تحصیل اسبابی و از بین بردن موانعی است. چرا که عابد تا ادب عبادت را نياموزد و عمل نکند و در زمره عشاق معبود در نيايد، ‌اسرارآموز احکام و عبادات نخواهد گشت و لذت عبادت را نخواهد چشيد.[=&quot]
[=&quot]امام سجاد(ع) عواملي را که مانع رؤيت ملکوت و درک باطن عبادت مي[=&quot]­[=&quot]شود، سه عامل معرفي کرده است. حضرت در مناجات خويش مي[=&quot]­[=&quot]گويد: [=&quot]
[=&quot]«خداوندا! آن هنگام که به سوي تو سر بر مي‌دارم و دست نياز دراز مي کنم و به راز و نياز مي پردازم، سه چيز حجاب و مانع مي‌شود که نتوانم ملکوت اعلاي تو را مشاهده کنم و اين سه پرده را خود با دست خويشتن بر آويخته ام. نخستين پرده اي که نگذارد ديده به ديدار تو بگشايم، عصيان من از فرمان توست. [=&quot]
[=&quot]پردة دوم، پرده اي است که از ارتکاب منهيات و معاصي به روي خويش کشيده ام و خود را از عنايت و مرحمت توبه دور داشته ام. [=&quot]
[=&quot]پردة سوم: غفلت من است؛ غفلتي که در اداي شکر و سپاس تو ورزيده ام. نعمت ها به من داده اي، ولي شکر (قولي و عملي) نعمت به جاي نياورده ام». (1)[=&quot]
[=&quot]بنابراين يکي از اسباب لذت در عبادات ، و راز و نياز با معبود ، غفلت گناه است.

پی نوشت :
1. [=&quot][=&quot][=&quot]صحيفه سجاديه، دعاي شماره 12.

[=&quot]

[=&quot]عبادت و راز و نياز با خدا، همراه با لذات معنوي غير قابل توصيف است. اما نه براي همه، بلکه براي عابدي که رابطه اش با معبود، رابطة محبّ (دوستدار) با محبوب و عاشق با معشوق باشد، تا جايي که عاشق خدا، خود محبوب و معشوق خدا شود که در آن صورت گوش و چشم و زبان و اعضا و جوارح او، جلوه و صبغه الهي پيدا مي[=&quot]­[=&quot]کند. بنابراين لذت معنوي عبادت را تنها کساني درک مي[=&quot]­[=&quot]کنند که «حبّ»‌خداوند در نهادشان بيدار شده و بر پروردگار جهان ايمان واقعي دارند. [=&quot]
[=&quot]حضرت مسيح(ع) در مواعظ حکيمانه اش مي گويد: «به حق(سوگند که راست) مي‌گويم! ‌همان طور که شخص بيمار به غذاي مطبوع و گوارا نظر مي کند و بر اثر شدت درد از خوردن آن لذت نمي برد، دنيا پرستان بر اثر حبّ مال، از عبادت الهي لذت نمي[=&quot]­[=&quot]برند و شيريني آن را درک نمي[=&quot]­[=&quot]کنند». (1)

پی نوشت :
[=&quot]

[=&quot]1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 17، ص 256[=&quot]


[=&quot]

نسیم رحمت;806898 نوشت:
مام سجاد(ع) عواملي را که مانع رؤيت ملکوت و درک باطن عبادت مي­شود، سه عامل معرفي کرده است. حضرت در مناجات خويش مي­گويد:
«خداوندا! آن هنگام که به سوي تو سر بر مي‌دارم و دست نياز دراز مي کنم و به راز و نياز مي پردازم، سه چيز حجاب و مانع مي‌شود که نتوانم ملکوت اعلاي تو را مشاهده کنم و اين سه پرده را خود با دست خويشتن بر آويخته ام. نخستين پرده اي که نگذارد ديده به ديدار تو بگشايم، عصيان من از فرمان توست.
پردة دوم، پرده اي است که از ارتکاب منهيات و معاصي به روي خويش کشيده ام و خود را از عنايت و مرحمت توبه دور داشته ام.
پردة سوم: غفلت من است؛ غفلتي که در اداي شکر و سپاس تو ورزيده ام. نعمت ها به من داده اي، ولي شکر (قولي و عملي) نعمت به جاي نياورده ام». (1)
بنابراين يکي از اسباب لذت در عبادات ، و راز و نياز با معبود ، غفلت گناه است.

[=&quot]در دعاي سحر ابوحمزه ثمالي قدري از پرده هاي سه گانه باز مي[=&quot]­[=&quot]شود:‌ اللّهم انّي کلّما قلت قد تهيأت و تعبأت و قمت للصلوة بين يدک. . . [=&quot]
[=&quot]«خدايا! چه شده مرا هر وقت خواستم براي نماز و عبادت آماده و مهيا شوم، حال دعا و لذت مناجات از من گرفته مي[=&quot]­[=&quot]شود، بي حال و تنبل و کسل مي[=&quot]­[=&quot]گردم و حالت خواب آلودگي به من دست مي[=&quot]­[=&quot]دهد؟! هر گاه تصميم مي گيرم که ديگر گناه نکنم و در صف توبه کنندگان قرار گيرم و محبوب خدا شوم، لغزش ديگري دست مي[=&quot]­[=&quot]دهد. در نتيجه بين من و تو جدايي مي[=&quot]­[=&quot]اندازد و توفيق توبه و راز و نياز از من سلب مي‌گردد؟![=&quot]
[=&quot]خدايا!‌ نمي[=&quot]­[=&quot]دانم چرا؟ شايد ديده اي که من حق الله (مثلاً نماز) را سبک مي شمارم (و مقيد به انجام آن در اوّل وقت نيستم)، در نتيجه مرا از خود دور کرده اي؟!‌ يا شايد ديده اي که من در هنگام ‌گفتار و عمل از تو ذکر تو روي گردانده[=&quot]­[=&quot]ام، پس از من خوشت نمي آيد، يا اين که مرا در مقام دروغ گويان يافتي و از اين جهت پرتم کردي؟[=&quot]
[=&quot]يا چون ديدي در شکر گزاري نعمت هايت کوتاهي مي کنم، مرا از لذت مناجات با خودت محروم ساختي و يا ديدي که در مجالس سخنراني و موعظه علماي ديني شرکت نمي کنم، يا کم شرکت مي[=&quot]­[=&quot]کنم. پس مرا نزد خودت خوار و ذليل کردي و از شيريني و حلاوت عبادت و راز و نياز بي نصيب ساختي؟![=&quot]
[=&quot]خدايا! ‌شايد هم براي اين باشد که ديدي در زمره غافلان و غفلت زدگانم و به مجالس باطل و بيهوده مجالس گناه علاقه دارم، پس مرا به حال خود رها کردي. شايد هم ديگر دوست نداري صدايم و دعايم را بشنوي؟!‌[=&quot]
[=&quot]خداي من! شايد اين بي حالي و کسالت و خواب آلودگي من، مجازات اين جرم ها و گناهان و ساير گناهان و کيفر بي حيايي و بي شرمي[=&quot]­[=&quot]ام در کوتاهي انجام دستورها و فرمان هايت باشد. (1) [=&quot]
[=&quot]پس بايد همانند امام سجاد(ع) از خدا بخواهيم که ما را در کشتي نجات خود وارد کند، سپس لذت و حلاوت دعا و نماز و عبادات خويش را به ما بچشاند.

پی نوشت :
1. [=&quot][=&quot][=&quot]مفاتيح الجنان، دعاي ابوحمزه ثمالي؛مناجات خمس عشره، السابعه، مناجات المطيعين للّه.
[=&quot]

نسیم رحمت;806898 نوشت:
نخستين پرده اي که نگذارد ديده به ديدار تو بگشايم، عصيان من از فرمان توست.
پردة دوم، پرده اي است که از ارتکاب منهيات و معاصي به روي خويش کشيده ام و خود را از عنايت و مرحمت توبه دور داشته ام.

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی
تفاوت پرده ی اول و دوم چیست؟
آیا عصیان در مقابل فرمان خداوند تفاوت ظریفی با ارتکاب معاصی دارد که این دو را از هم جدا نموده اند؟

نسیم رحمت;806898 نوشت:
امام سجاد(ع) عواملي را که مانع رؤيت ملکوت و درک باطن عبادت مي­شود، سه عامل معرفي کرده است. حضرت در مناجات خويش مي­گويد:
«خداوندا! آن هنگام که به سوي تو سر بر مي‌دارم و دست نياز دراز مي کنم و به راز و نياز مي پردازم، سه چيز حجاب و مانع مي‌شود که نتوانم ملکوت اعلاي تو را مشاهده کنم و اين سه پرده را خود با دست خويشتن بر آويخته ام. نخستين پرده اي که نگذارد ديده به ديدار تو بگشايم، عصيان من از فرمان توست.
پردة دوم، پرده اي است که از ارتکاب منهيات و معاصي به روي خويش کشيده ام و خود را از عنايت و مرحمت توبه دور داشته ام.
پردة سوم: غفلت من است؛ غفلتي که در اداي شکر و سپاس تو ورزيده ام. نعمت ها به من داده اي، ولي شکر (قولي و عملي) نعمت به جاي نياورده ام». (1)

عالی بود :((:((:((
من دقیقا همین مشکلات رو دارم. مخصوصا مخصوصا اولیش

سلام
به نظر حقیر ،؛ عبادت وقتی لذت بخش است که انسان "خشوع" داشته باشد.
اگر خوب دقت کنیم ، می بینیم که خشوع در عبادت ، مساوق "ادب" است.
همچنین ، خشوع ، مفهوم "حضور قلب" را در خود دارد.

وقتی می خواهیم نماز بخوانیم :
اولا این نماز را اول وقت بخوانیم.
یعنی آن را بر همه کارهای دیگر " مقدم " بداریم.
وقتی نماز را بر بقیه کارها مقدم می کنیم ، یعنی "خدا" را بر "خودمان" مقدم داشته ایم.
این ، سرآغاز ادب و خشوع است...
چگئنه از عبادتش لذت می برد ، کسی که نماز را (بدون عذر عقلی) در اول وقتش نمی خواند؟!

دوما موقع خواندن نماز ، باید جوارح و جوانح ما حرکتی نکند.
مثلا مشغول خاراندن خودمان یا حتی مرتب کردن لباسمان نشویم.
مواظب باشیم قلبمان از "توجه به معبود" ، حرکت نکند به سوی توجه به "غیر معبود".
اگر بدانی در برابر چه کسی ایستاده ایم ، می دانیم که چطور باید بایستیم.
پس عدم خشوع ، ریشه در جهل ما دارد.
باید تمرین کنیم ایستادن ترسان و هراسناک و ذلیلانه و فقیرانه و بیچاره گونه و در عین حال امیدوار را در برابر معبود در وقت نماز ، تا بر اثر تمرین ، برای ما ملکه شود.

دیده اید بچه کوچک چطور از والدینش ، چیزی می خواهد؟
آیا فقط می گوید" فلان چیز را بده" ؟ یا با چهره و زبان بدن خود ، حالت خواهش و خضوع توأم با امید ، به خود می گیرد؟
ما هم باید در وقت نماز ، همین صفات را با زبان بدنمان به ظهور برسانیم.

لازمه همه اینها این است که نماز در مکان ساکتی باشد تا چیزی باعث انصراف ذهن انسان از توجه به معبود نشود.

یکی دیگه.;806925 نوشت:
تفاوت پرده ی اول و دوم چیست؟
آیا عصیان در مقابل فرمان خداوند تفاوت ظریفی با ارتکاب معاصی دارد که این دو را از هم جدا نموده اند؟

متن صحیفه این است که حضرت می فرماید :

اللَّهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِي عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلالٌ ثَلاثٌ، وَ تَحْدُونِي عَلَيْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ: يَحْجُبُنِي أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَ نَهْيٌ نَهَيْتَنِي عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَيْهِ، وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ فَقَصَّرْتُ فِي شُكْرِهَا.

با توجه به متن دعا، منظور از پرده اول سستی و کاهلی فرد در انجام اوامر الهی است که مکلف در انجام آن سستی می کند اعم از واجبات و مستحبات، و مراد از پرده دوم سرعت بنده در انجام معصیت یعنی محرمات است.

پرسش:
چگونه می توان از عبادات خودمان لذت بیشتری ببریم؟

پاسخ :

درک لذت عبادت و احساس نشاط از آن متوقف بر تحصیل اسبابی و از بین بردن موانعی است. چرا که عابد تا ادب عبادت را نياموزد و عمل نکند و در زمره عشاق معبود در نيايد، ‌اسرارآموز احکام و عبادات نخواهد گشت و لذت عبادت را نخواهد چشيد.

امام سجاد(ع) عواملي را که مانع رؤيت ملکوت و درک باطن عبادت مي­شود، سه عامل معرفي کرده است. حضرت در مناجات خويش مي­گويد:

«خداوندا! آن هنگام که به سوي تو سر بر مي‌دارم و دست نياز دراز مي کنم و به راز و نياز مي پردازم، سه چيز حجاب و مانع مي‌شود که نتوانم ملکوت اعلاي تو را مشاهده کنم و اين سه پرده را خود با دست خويشتن بر آويخته ام. نخستين پرده اي که نگذارد ديده به ديدار تو بگشايم، عصيان من از فرمان توست.

پردة دوم، پرده اي است که از ارتکاب منهيات و معاصي به روي خويش کشيده ام و خود را از عنايت و مرحمت توبه دور داشته ام.

پردة سوم: غفلت من است؛ غفلتي که در اداي شکر و سپاس تو ورزيده ام. نعمت ها به من داده اي، ولي شکر (قولي و عملي) نعمت به جاي نياورده ام». (1)


بنابراين يکي از اسباب لذت در عبادات ، و راز و نياز با معبود ، غفلت گناه است.
عبادت و راز و نياز با خدا، همراه با لذات معنوي غير قابل توصيف است. اما نه براي همه، بلکه براي عابدي که رابطه اش با معبود، رابطة محبّ (دوستدار) با محبوب و عاشق با معشوق باشد، تا جايي که عاشق خدا، خود محبوب و معشوق خدا شود که در آن صورت گوش و چشم و زبان و اعضا و جوارح او، جلوه و صبغه الهي پيدا مي­کند. بنابراين لذت معنوي عبادت را تنها کساني درک مي­کنند که «حبّ»‌خداوند در نهادشان بيدار شده و بر پروردگار جهان ايمان واقعي دارند.
حضرت مسيح(ع) در مواعظ حکيمانه اش مي گويد: «به حق(سوگند که راست) مي‌گويم! ‌همان طور که شخص بيمار به غذاي مطبوع و گوارا نظر مي کند و بر اثر شدت درد از خوردن آن لذت نمي برد، دنيا پرستان بر اثر حبّ مال، از عبادت الهي لذت نمي­برند و شيريني آن را درک نمي­ کنند». (2)

در دعاي سحر ابوحمزه ثمالي قدري از پرده هاي سه گانه باز مي­ شود:‌ اللّهم انّي کلّما قلت قد تهيأت و تعبأت و قمت للصلوة بين يدک. . .

«خدايا! چه شده مرا هر وقت خواستم براي نماز و عبادت آماده و مهيا شوم، حال دعا و لذت مناجات از من گرفته مي­شود، بي حال و تنبل و کسل مي­گردم و حالت خواب آلودگي به من دست مي­دهد؟! هر گاه تصميم مي گيرم که ديگر گناه نکنم و در صف توبه کنندگان قرار گيرم و محبوب خدا شوم، لغزش ديگري دست مي­دهد. در نتيجه بين من و تو جدايي مي­اندازد و توفيق توبه و راز و نياز از من سلب مي‌گردد؟!

خدايا!‌ نمي­دانم چرا؟ شايد ديده اي که من حق الله (مثلاً نماز) را سبک مي شمارم (و مقيد به انجام آن در اوّل وقت نيستم)، در نتيجه مرا از خود دور کرده اي؟!‌ يا شايد ديده اي که من در هنگام ‌گفتار و عمل از تو ذکر تو روي گردانده­ام، پس از من خوشت نمي آيد، يا اين که مرا در مقام دروغ گويان يافتي و از اين جهت پرتم کردي؟
يا چون ديدي در شکر گزاري نعمت هايت کوتاهي مي کنم، مرا از لذت مناجات با خودت محروم ساختي و يا ديدي که در مجالس سخنراني و موعظه علماي ديني شرکت نمي کنم، يا کم شرکت مي­کنم. پس مرا نزد خودت خوار و ذليل کردي و از شيريني و حلاوت عبادت و راز و نياز بي نصيب ساختي؟!

خدايا! شايد هم براي اين باشد که ديدي در زمره غافلان و غفلت زدگانم و به مجالس باطل و بيهوده مجالس گناه علاقه دارم، پس مرا به حال خود رها کردي. شايد هم ديگر دوست نداري صدايم و دعايم را بشنوي؟!‌

خداي من! شايد اين بي حالي و کسالت و خواب آلودگي من، مجازات اين جرم ها و گناهان و ساير گناهان و کيفر بي حيايي و بي شرمي­ام در کوتاهي انجام دستورها و فرمان هايت باشد.» (3)


پس بايد همانند امام سجاد(ع) از خدا بخواهيم که ما را در کشتي نجات خود وارد کند، سپس لذت و حلاوت دعا و نماز و عبادات خويش را به ما بچشاند.

پی نوشت ها :
1. صحيفه سجاديه، دعاي شماره 12.

1. علامه مجلسی، بحارالانوار، چ بیروت، ج 17، ص 256

3. مفاتيح الجنان، دعاي ابوحمزه ثمالي؛مناجات خمس عشره، السابعه، مناجات المطيعين للّه.
موضوع قفل شده است