دنیا در جستجوی آب حیات

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
دنیا در جستجوی آب حیات

[h=1][/h]
[h=1]دنیای امروز بسان فرد تشنه ای می ماند که تمامی آشامیدنی های به ظاهر لذیذ را چشیده، اما عطشش فروکش نکرده است و حال به دنبال ماء معینی است که تشنگی اش را بر طرف کند. تشنه ای که اگر قطره ای از این آب حیات را بنوشد، هرگز آن را رها نخواهد کرد.[/h]

دنیای امروز از گوناگونی ایدئولوژی ها و مکتب ها به ستوه آمده و نیازمند نجات بخشی است که زیر سایه مدیریت بی نظیر او به وحدت و یگانگی رسیده و طعم شیرین زندگی اصیل انسانی را بچشد. زندگی که در آن استعدادهای انسانی اش ارج نهاده شده و با او معامله انسان کنند؛ نه اینکه عقل او را که باید مصداق "العقل ما عبد به الرحمن" باشد، تنزّل داده و به یک عقل ابزاری در راستای برآوردن خواسته نفس تبدیل کنند.
مهدویت همان نسخه گم شده بشریت است که عمیق ترین نیازهای او را می شناسد و برای برآورده ساختن آن دقیق ترین درمانها را معرفی می کند.

روایاتی که به معرفی حضرت مهدی علیه السلام پرداخته اند غالبا بُعد ظلم ستیزی ایشان را به تصویر کشیده و دائما آن را برجسته کرده اند. گویا این دسته از کلام معصومین علیهم السلام خواستار بیان وجه فطری انقلاب حضرت بوده اند که قابل فهم برای تمامی جهانیان باشد نه فقط تشیع. وجهی که برای تبیین آن نیاز به اشتراکات دینی نیست، تنها و تنها اشتراک در فطرت اولیه کافی است.
مهدویت تمدنی است که در رأس آن، امام معصومِ محیط به هستی (1) قرار گرفته که هیچ چیز در هیچ جای جهان از نظرگاه او مخفی نیست و به موجب عصمت خاصشان ذره ای از اجرای عدالت غفلت نمی فرمایند. بشریت امروز خواستار جامعه واحد جهانی است که در رأس آن چنین رهبری قرار گرفته باشد. رهبری که خطاب به ایشان می فرماید: «إنّا غیرُ مهملین لمراعاتكم، و لاناسین لذكركم ... و لولا ذلك لنزل بكم اللاّواء، و اصطلمكم الأعداء، فاتقوا الله جلّ جلاله و ظاهرونا؛ (2) ما در مراعات حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را فراموش نمی کنیم، و اگر چنین نبود، بلاهای سخت بر شما فرود می آمد و دشمنان، شما را نابود می کردند، پس تقوای الهی پیشه کنید و پشتیبان ما باشید.»
جهان امروز محتاج واسطه ای است که او را با این حقیقت شیرین آشنا کند. همین آشنایی کافی است که فرد خود باقی راه را ادامه دهد. در دنیایی که با مهندسی مهدویت ساخته شده باشد، اثری از، استعمار، استثمار، ظلم، فقر و بیماری های مختلف روحی، اخلاقی و روانی و... وجود نخواهد داشت. زیرا همه این دردها از یک چیز نشأت می گیرد و آن خودخواهی و نفس پرستی انسانهایی است که در این کره خاکی بر مسند مدیریت و ریاست جهان نشسته و با مدلهای ناقص خود قصد اداره تمام جهان را دارند. در چنین فضایی آن کس که بتواند چهره حقیقی منجی عالم را مطابق با فطرت توحیدی بشریت، به آنها عرضه کند گوی سبقت را ربوده است و به یقین این حقیقت زلال، امروز در دستان شیعیان است که براساس وعده «یسئلونک عن النعیم»، از چگونگی برخورد با این نعمت سؤال خواهد شد.
[h=2]زبان مشترک تمامی انسانها[/h] هیچ انسانِ انسان صفتی را در دنیا پیدا نمی کنیم که از عدالت بیزار باشد و از ظلم لذت ببرد. ظلم ستیزی یکی از امور فطری هر انسانی است، که قلمرو جغرافیایی نمی شناسد و در قالب دین و مذهب نمی گنجد؛ هر چند برخی از دینداران در این روحیه قوی تر از دیگرانند. شاید عده کثیری از مردم دنیا با مصادیق ظلم آشنا نباشند، اما هر گاه با حقیقت ظلم روبرو شوند اعلام بیزاری می کنند. همچون اعتراضاتی که مردم کشورهای غربی در مقابل نسل کشی سران خود دارند. هر جا افراد جامعه انسانی، کنشی را مصداق ظلم بدانند در مقابل آن اعلام نارضایتی می کنند و این از فطرت این افراد برخاسته است.
این وجه اشتراک برجسته انقلاب حضرت مهدی -ارواحنا فداه- و مردم در جغرافیای دنیاست. روایاتی که به معرفی حضرت مهدی علیه السلام پرداخته اند غالبا بُعد ظلم ستیزی ایشان را به تصویر کشیده و دائما آن را برجسته کرده اند. گویا این دسته از کلام معصومین علیهم السلام خواستار بیان وجه فطری انقلاب حضرت بوده اند که قابل فهم برای تمامی جهانیان باشد نه فقط تشیع. وجهی که برای تبیین آن نیاز به اشتراکات دینی نیست، تنها و تنها اشتراک در فطرت اولیه کافی است. «مهدی» زبان فطرت بشریت است که کافی است آن را در قالبی کاربردی به جهانیان عرضه کرد. در این صورت شاهد گرایش شدید مردم به این تمدن اصیل خواهیم بود.
[h=2]یتیم ترین انسانها[/h] جهان امروز محتاج واسطه ای است که او را با این حقیقت شیرین آشنا کند. همین آشنایی کافی است که فرد خود باقی راه را ادامه دهد. در دنیایی که با مهندسی مهدویت ساخته شده باشد، اثری از، استعمار، استثمار، ظلم، فقر و بیماری های مختلف روحی، اخلاقی و روانی و... وجود نخواهد داشت
شنیدن واژه یتیم برای تمامی انسانها، تداعی کننده فردی است که از داشتن نعمت پدر محروم است و بر اثر این محرومیت در بخشهایی از زندگی به صورت طبیعی با سختی هایی مواجه است. اما فرهنگ امام معصوم در تربیت انسان، نگاه را از این تعبیر و تفسیر ظاهری فراتر برده و او را متوجه محرومیت واقعی خویش می کند. محرومیت از داشتن نعمتی بزرگ و بی بدلیل که در جایگاه پدری امّت، نقش هدایتی و حمایتی ویژه دارد.
امام حسن عسکری علیه السلام در حدیثی زیبا می فرمایند: "أَشَدُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتِیمِ الَّذِی انْقَطَعَ عَنْ أَبِیهِ یُتْمُ یَتِیمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه وَ لَا یَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَیْه؛ (3) سختتر از یتیمی كسی كه پدرش را از دست داده، یتیمی است كه از امام زمانش دور افتاده و به او دسترسی ندارد."
بُعد دومی که در معرفی مهدویت کاربردی به نظر می رسد ترسیم محدودیتها و محرومیتهای بشریت در اثر غیبت منجی است. محرومیتهایی که دامنگیر تک تک افراد از متدینین تا بی دینان جهان امروز است. هر کس به گونه ای از این محرومیت در رنج و سختی است.
در این نگاه منجی فردی است که پدرانه در راستای هدایت و حمایت و نجات انسانها می کوشد و فرزند معنوی خویش را رها نمی سازد. ترویج این نگاه میان جوامع مختلف انسانی فصل جدیدی است برای گرایش هر چه بیشتر مردم به تمدن اصیل مهدوی.
امید است تک تک شیعیان حضرت در معرفی این فرهنگ اصیل و نجاتبخش، در محضر امام خویش سربلند و رو سفید باشند.
پی نوشت:
1- فجعلکم بعرشه محدقین، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره
2- المزار شیخ مفید، مناسک، ص9
3- مستدرک الوسائل، ج17 ص317


[/HR]