امامت چيست؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امامت چيست؟

با سلام به همۀ دوستان

در مورد تعريف امامت، اختلاف نظر زيادى وجود دارد، و بايد هم وجود داشته باشد، چرا كه امامت از نظر گروهى (شيعه و پيروان مكتب اهلبيت «عليهم السلام») از اصول دين و ريشه‏هاى اعتقادى است، در حالى كه از نظر گروه ديگر (اهل سنت) جزء فروع دين و دستورات عملى محسوب می شود.

بديهى است اين دو گروه به مسأله امامت يكسان نمى‏نگرند و طبيعى است كه تعريف واحدى نيز ندارند.

به همين دليل می بينيم يك دانشمند سنى امامت را چنين تعريف می كند: "الِامامَة رِئاسَة عامّةٌ فى امُورِ الدِّينِ وَالدُّنْيا، خَلافَة عَنِ النَّبى صلى الله عليه و آله": «امامت رياست و سرپرستى عمومى در امور دين و دنيا به عنوان جانشينى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است». «1»

مطابق اين تعريف، امامت يك مسؤوليت ظاهرى در حد رياست حكومت است، منتها حكومتى كه شكل دينى دارد، و عنوان جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله (جانشينى و نيابت در امر حكومت) را به خود گرفته است و طبعاً چنين امامى می تواند از سوى مردم برگزيده شود.

بعضى نيز امامت را به معنى «جانشينى يك شخص از پيامبر صلى الله عليه و آله در برپاداشتن احكام شرع و پاسدارى از حوزه دين بطورى كه اطاعت او بر همه امت واجب باشد» دانسته‏ اند.«2»

اين تعريف تفاوت چندانى با تعريف اول ندارد، و همان مفهوم و محتوا، و همان آثار را، در بر دارد.

ابن خلدون در مقدمه معروفش بر تاريخ، نيز همين معنى را دنبال كرده است «3» شيخ مفيد در «اوائل المقالات» در بحث عصمت چنين مى‏گويد: «امامانى كه جانشينان پيامبران در اجراى احكام و اقامه حدود و حفظ شريعت و تربيت مردمند معصوم (از گناه و خطا) هستند، همچون معصوم بودن انبياء».«4»

مطابق اين تعريف كه با اعتقاد پيروان مكتب اهلبيت هماهنگ است امامت چيزى فراتر از رياست و حكومت بر مردم می باشد، بلكه تمام وظايف انبياء (بجز در يافت وحى و آنچه شبيه آن است) براى امامان ثابت است و به همين دليل شرط عصمت كه در انبياء مى‏باشد در امام نيز هست. (دقت كنيد)

از اين رو در شرح احقاق الحق، امامت در نزد شيعه چنين تعريف شده "هِىَ مَنْصَب الهى حائِز لِجَميعِ الشُّؤون الْكَريمَة وَالْفَضائِل الّا النُّبُوَّة وَ ما يُلازِم تِلْكَ الْمَرْتَبَةِ السّامِيَه": «امامت يك منصب الهى و خدادادى است كه تمام شئون والا و فضايل را در بر دارد جز نبوت و آنچه لازمه آن است».«5»

مطابق اين تعريف، امام از سوى خداوند و به وسيله پيامبر صلى الله عليه و آله تعيين مى‏شود، و همان فضايل و امتيازات پيامبر صلى الله عليه و آله را (جز مقام نبوت) دارد، و كار او منحصر به حكومت دينى نيست.

به همين دليل اعتقاد به امامت جزئى از اصول دين محسوب می شود، نه يكى از فروع دين و وظايف عملى.

موفق باشید ...

پاورقی________________________________
(1)- شرح تجريد قوشچى، صفحه 472.
(2)- شرح قديم تجريد از شمس الدين اصفهانى اشعرى( بنا به نقل توضيح المراد تعليقه بر شرح تجريد عقايد، تأليف سيد هاشم حسينى تهرانى، صفحه 672.
(3)- مقدمه ابن خلدون، صفحه 191.
(4)- اوائل المقالات، صفحه 74، چاپ مكتبة الداورى.
(5)- احقاق الحق، جلد 2، صفحه 300( پاورقى يك)، اقتباس از يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، آیةالله مکارم شیرازی، ص: 257.

:Gol:

سلام
امامت و نبوت از نظر بنده باید در یک عنوان کلی دیگر جزء اصول محسوب شوند و آن عنوان ولایت الهی است . این عنوان بیانگر نحوه ارتباط بالفعل انسانها با خدای متعال در همه اعصار خواهد بود .
موفق در پناه حق

حامد;92019 نوشت:
امامت و نبوت از نظر بنده باید در یک عنوان کلی دیگر جزء اصول محسوب شوند و آن عنوان ولایت الهی است . این عنوان بیانگر نحوه ارتباط بالفعل انسانها با خدای متعال در همه اعصار خواهد بود .

با سلام

قطعا اين مطالب نياز به تفسير وتبيين بيشتري دارد

منتظريم

طاها;92031 نوشت:
قطعا اين مطالب نياز به تفسير وتبيين بيشتري دارد منتظريم

سلام
چشم بیشتر توضیح می دهیم :
از گذشته به ما گفته اند اصول دین سه تاست : توحید ، نبوت و معاد . بعد هم فرمودند : اصول مذهب 5 تاست ....
البته با اختلاف نظری که در این مورد هست .
سوال اینستکه چرا باید اصول دین سه تا یا پنج تا باشه ؟
احتمالا پاسخ اینستکه دین بر این اصول بنا نهاده می شود به عبارت دیگر اعتقاد به این سه اصل برای دیانت الزامی است .
شاید بپرسیم چرا توحید و بگویند توحید یعنی اعتقاد به یگانگی خدای متعال که اساسی ترین پایه دین است اما می پرسیم چرا نبوت ؟
جواب چیست ؟ جواب اینستکه نبوت یعنی لزوم اعتقاد به فرستاده ای از سوی خدا که بیان کننده دین اوست . به عبارت دیگر نبی نقطه وصل انسانها و دین است . نقطه ارتباط انسانها و خدا و حقایق هستی است .
سوال اینستکه آیا این ارتباط یک ارتباط محدود به زمان بعثت است یا لازم است این ارتباط برای همیشه و برای همه انسانها باشد ؟ جواب اینستکه : خیر . این ارتباط یک ارتباط دائمی و برای همه انسانها در همه اعصار است . یعنی انسانها می بایست با اتصال به یک انسان الهی به دین به خدا و به حقایق هستی مرتبط باشند چه اینکه دین از جنس اعلان و اخبار صرف نیست بلکه از جنس تربیت است و تربیت مربی دائمی می خواهد . اعتقاد به چنین امری مستلزم آنستکه ما به اصلی بنام ولایت الهی بجای نبوت قائل باشیم که این جریان مستمر آسمانی را از صدر تا ذیل تاریخ در بر بگیرد .
پس دین سه اصل دارد : توحید ، ولایت الهی ، معاد
موفق در پناه حق

حامد;92019 نوشت:
سلام
امامت و نبوت از نظر بنده باید در یک عنوان کلی دیگر جزء اصول محسوب شوند و آن عنوان ولایت الهی است . این عنوان بیانگر نحوه ارتباط بالفعل انسانها با خدای متعال در همه اعصار خواهد بود .
موفق در پناه حق

با سلام و تشکر

:Gol:

اصل مطلب و روح و باطن کلام، چیزی جز این نیست که نبوت و امامت همان تداوم ولایت الهی اند، منتها تفاوت شان در اینست که ولایت الهی در خود ذات یگانه خداوند استقلالی و بالذات است و در مقام نبوت و امامت بصورت اعطا شده و عنایت الهی و غیر مستقل.

اما آنچه در این مجال اهمیت دارد اینست که هر کدام از این سه مرتبه ولایت، (ولایت الله، ولایت رسول الله و ولایت امام معصوم) باید هم از لحاظ اسمی و هم از لحاظ شأن و شخصیت متمایز و جایگاهی که دارند بصورت جداگانه تعریف و مشخص شوند.

ولایت الله در ذیل مسأله توحید مطرح می شود و ولایت رسول الله در ذیل مسأله نبوت و ولایت امام معصوم (ع) در تداوم ولایت رسول الله و در مسأله امامت. در حقیقت، ولایت الهی، یک پیکره و روح واحد دارد با ساحت هایی متفاوت.

موفق باشید ...:Sham:

:Gol:

صدیق;106214 نوشت:
ولایت الله در ذیل مسأله توحید مطرح می شود و ولایت رسول الله در ذیل مسأله نبوت و ولایت امام معصوم (ع) در تداوم ولایت رسول الله و در مسأله امامت. در حقیقت، ولایت الهی، یک پیکره و روح واحد دارد با ساحت هایی متفاوت.

سلام
مطمئنا در بیان اقسام ولایت الهی به ولایت بالذات الهی و ولایت بالتبع نبی و امام می پردازیم اما تجمیع این عناوین در یک عنوان ثمرات ارزشمندی را برای آیندگان خواهد داشت .
بر اساس این نگاه ما یک حقیقت مستمر در طول تاریخ داریم که همان ولایت الله است که گاهی در چهره نبوت و گاهی درچهره امامت و وصایت ظهور کرده است . این نگاه ناشی از تربیتی دیدن مکتب دین است و با نگاهی که دین را صرفا آوردن کتاب می داند تفاوت زیادی دارد حتی قرآن هم دین را صرف آوردن کتاب توسط پیامبر نمی داند بلکه مجموعه ای از : پیامبر ، کتاب و میزان ( اوصیاء ) را ره آورد دین الهی می شمارد .
وقتی دین بعنوان مکتب تربیتی دیده شود همیشه باید کتاب و مربی اش مورد جستجو قرار گیرد . با این نگاه ما باید در کنار قرآن بطور مستمر مربی الهی را هم ببینیم لذا مساله امامت خیلی خیلی واضحتر می نماید .
باز هم اصرار داریم که : تجمیع این عناوین در عنوان ولایت الهی در اندیشه آیندگان نسبت به دین اثر بسیار عمیقتر و واقع بینانه تری خواهد داشت .
موفق باشید
موضوع قفل شده است