جمع بندی دغدغه من: به مرگ فکر می کنم اما می ترسم ، دلم میخواهد خدایی شوم

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دغدغه من: به مرگ فکر می کنم اما می ترسم ، دلم میخواهد خدایی شوم

سلام
میرم سر اصل مطلب
من دوست دارم از این دنیا برم اما خیلی از اون بلایی که قراره تو برزخ سرم بیاد میترسم.از قیامت میترسم که پرونده ی اعمالم توی دست چپم هست.چشمام پر از اشک هست که اینا رو می نویسم.من خدا رو دوست دارم اما بنده ی خوبی براش نیستم.دلم میخواد نمازام اول وقت و سر موقع باشه اما نیست.دلم میخواد حق الناس نداشته باشم اما دارم.دلم میخواد غیبت نکنم و نشنوم اما انجام میدم.دلم میخواد ارتباطمو با خدا قوی تر کنم اما نمی کنم.واسه همینه خیلی از مرگ میترسم.شب میخوام بخوابم میگم خداجونم قول میدم بنده ی خوبی باشم امشبه رو جونمو نگیر اما صبح که میشه تعهد دیشبم فراموش میشه.در اصل مرگو دوست دارم به خاطر گناهانم هست که میترسم به خاطر سست ایمانیم هست که میترسم.هر وقت دستم میسوزه میگم خدایا من تحمل این سوختگی جزئی رو نداشتم.چجوری تو جهنم بسوزم؟!!!

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد بصیر

[="Tahoma"][="Blue"]

تبسم عشق;801814 نوشت:
میرم سر اصل مطلب
من دوست دارم از این دنیا برم اما خیلی از اون بلایی که قراره تو برزخ سرم بیاد میترسم.از قیامت میترسم که پرونده ی اعمالم توی دست چپم هست.چشمام پر از اشک هست که اینا رو می نویسم.من خدا رو دوست دارم اما بنده ی خوبی براش نیستم.دلم میخواد نمازام اول وقت و سر موقع باشه اما نیست.دلم میخواد حق الناس نداشته باشم اما دارم.دلم میخواد غیبت نکنم و نشنوم اما انجام میدم.دلم میخواد ارتباطمو با خدا قوی تر کنم اما نمی کنم.واسه همینه خیلی از مرگ میترسم.شب میخوام بخوابم میگم خداجونم قول میدم بنده ی خوبی باشم امشبه رو جونمو نگیر اما صبح که میشه تعهد دیشبم فراموش میشه.در اصل مرگو دوست دارم به خاطر گناهانم هست که میترسم به خاطر سست ایمانیم هست که میترسم.هر وقت دستم میسوزه میگم خدایا من تحمل این سوختگی جزئی رو نداشتم.چجوری تو جهنم بسوزم؟!!!

باسلام و احترام
یکی از خصوصیات مومنین این است که نسبت به عاقبت خود، دغدغه دارند و به فکر آن هستند و برای خود ایمنی حاصل نمی کنند و به اعمال خود اعتماد نمی کنند و نمی گویند که حتما عاقبتم خوش خواهد شد، بلکه از عاقتب خود نگرانند و مرتب به فکر این هستند که نکند کاری کنند که عاقبتشان را خراب کند.
اما در عین حال می دانند که الان دارند چه می کنند می دانند که الان اگر از دنیا بروند، مثلا در حال توبه از دنیا رفته اند چون مدام توبه می کنند و حواسشان هست که گناهی از آنها سر نزند و اگر هم سر زند سریع توبه می کنند منتها از عاقبت نگرانند که نکند فردا این ایمان را از دست بدهند. اما از این که امروز ایمان دارند یا نه، مطمئن هستند که ایمان دارندو حداقل این است که به اعتقاد صحیح خود ایمان دارند و اهل شک نیستند که نکند ایمان نداشته باشند.
بله همه ی همت آنها این است که نکند در آینده این ایمان را از دست بدهند و از خدا مدام این درخواست را دارند که خدایا مارا عاقبت به خیر از این دنیا ببر. خدایا طوری نشود که فردا روزی ایمانم را از دست بدهم. نگرانی آنها نسبت به اعمال و ایمان خودشان است اما همین مومن، نسبت به رحمت الهی و عفو بخشش او امید کامل دارد، مطمئن است که اگر با ایمان از دنیا برود، خدا به وعده ی خود عمل می کند و او را اهل بهشت قرار می دهد. مطمئن است که اگر توبه کند قطعا خدا او را می بخشد.
پس یک مومن از با امید به خدا و رعایت وظایف خویش در حد توان، حراسی از مرگ ندارد، بلکه حراس او از آینده ی خود است که از آن خبر ندارد.
همین که شما دنبال اصلاح باشید و به سمت توبه باشید، هر چند عمرتان کفاف ندهد که همه گذشته را اصلاح کنید، خدا معامله فرد اصلاحگر را با شما خواهد کرد پس نباید از رحمت خدا ناامید شد.[/]

سلام

راه چاره تقواست:

(وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا)- الطلاق/2

البته هرکس به میزان توانایی خود:

(فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ) پس تا مى‏ توانيد از خدا پروا بداريد- التغابن/16

نتیجه:

(وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ) و فرجام [نيك] براى پرهيزگاران است- الأعراف/128

تبسم عشق;801814 نوشت:
سلام
میرم سر اصل مطلب
من دوست دارم از این دنیا برم اما خیلی از اون بلایی که قراره تو برزخ سرم بیاد میترسم.از قیامت میترسم که پرونده ی اعمالم توی دست چپم هست.چشمام پر از اشک هست که اینا رو می نویسم.من خدا رو دوست دارم اما بنده ی خوبی براش نیستم.دلم میخواد نمازام اول وقت و سر موقع باشه اما نیست.دلم میخواد حق الناس نداشته باشم اما دارم.دلم میخواد غیبت نکنم و نشنوم اما انجام میدم.دلم میخواد ارتباطمو با خدا قوی تر کنم اما نمی کنم.واسه همینه خیلی از مرگ میترسم.شب میخوام بخوابم میگم خداجونم قول میدم بنده ی خوبی باشم امشبه رو جونمو نگیر اما صبح که میشه تعهد دیشبم فراموش میشه.در اصل مرگو دوست دارم به خاطر گناهانم هست که میترسم به خاطر سست ایمانیم هست که میترسم.هر وقت دستم میسوزه میگم خدایا من تحمل این سوختگی جزئی رو نداشتم.چجوری تو جهنم بسوزم؟!!!

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما خواهر خوب و بزرگوارم

اینکه نگران آخرت خود هستید امری پسندیده است که جای تحسین دارد ان شاءالله ماجور باشید

اما چند نکته را نیز دقت داشته باشید،اینکه ما فقط نگران باشیم و غصه بخوریم اما اقدام نکنیم مسیر رسیدن را برایمان هموار نخواهد کرد! پس باید در عین توبه و پشیمانی عامل شویم
الان خداوند به شما یک نعمت بزرگ داده وآن هم اینکه دچار غفلت نیستید و حواستان به آخرت و اعمالتان است،پس باید از این نعمت و توفیق الهی استفاده کنید و خود را رشد دهید
گاهی ما میخواهیم همه کارهارا با هم انجام دهیم این است که شیطان راه را برایمان سخت جلوه میدهد،پس شروع کنید به صورت کم و روزانه چند مورد را اصلاح کنید،مثلا بنشینید خطا و گناهان را بنویسید و تصمیم بگیرید به ترتیب هرروز یک مورد را کمتر انجام دهید و شب به خاطر کمتر انجام دادن آن سجده شکر به جا آورید،اگر این کار را پیش بگیرید کم کم میبینید توانسته اید گناهان زیادی را ترک کنید

این حالی که شما دارید حال خیلی خوبی است اما نباید این حالت شما تبدیل به نا امیدی از رحمت الهی شود،
پس باید چند کار انجام دهید
1- بدانید خداوند توبه پذیر و مهربان است،نه تنها توبه شمارا میپذیرد بلگه گناهان گذشته را بعد از توبه حقیقی به حسنات تبدیل میکند(این وعده ایست که خداوند در قرآن به بندگانش داده است) چیزی که شاید منِ انسان با عقل و درک محدودم نتوانم درک کنم اما قدرت خداوند بالاتر از این هاست پس هرچه بخواهد میتواند انجام دهد
2- هر روز صبح که بیدار میشوید با خود شرط کنید که چند مورد از گناهان را انجام ندهید و در طول روز نیز مراقب باشید ،اگر خدایی نکرده انجام دادید نا امید نشوید و سریع استغار کنید
برای گناهان خود تنبیه در نظر بگیرید مثلا صدقه بدهید(اگر نیاز به توضیح بیشتر بود بفرمایید توضیح دهم)

3- همیشه بزرگان دین را برای خودتان الگو قرار دهید اما هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید ! بلکه خودتان را با گذشته خودتان مقایسه کنید و بدانید انسانها متفاوتند و خداوند نیز این تفاوت ها و موقعیت ها را مد نظر دارد ،پس با توجه به موقعیت خودتان مسیر تهذیب را پیش بگیرید ،خداوند کمترین کارهای بندگانش را میپذیرد
کافیست برای رضای خدا و با اخلاص چند قدم بردارید ،خداوند دها قدم شمارا جلو می اندازد

4- یادتان باشد گذشته رفته است،فردا نیامده است و شما امروز را فرصت دارید! پس سعی کنید امروزتان را بنده خوبی برای خدا باشید! آن هم در حد خودتان اما عاشقانه!
پس هرروز که بیدار میشوید از خداوند بابت آن روز شاکر باشید و سعی کنید در روز هرکار میخواهید انجام دهید رضای خدارا در نظر بگیریدو به نیست الهی انجام دهید ،کارهای خانه،همسر داری و تربیت فرزندان ،همه را به نیت الهی انجام دهید آنوقت تمام زندگی شما میشود عبادت و حس معنوی خوبی خواهد داشت

5- ماشین وقتی میخواهد حرکت کند نیاز به بنزین دارد،انسانها نیز نیاز به شارژ معنوی دارند،پس سعی کنید با انجام برخی کارها مانند خواندن نماز اول وقت،خواند چند آیه در روز باتدبر،خوندن زیارت عاشورا،خواندن دعاها در حد توانتان، با وضو بودن،در صورت امکان خواندن نماز شب ،و گفتن ذکر ها در طول روز ،شرکت در کلاس اخلاق علما و بزرگان در صورت امکان یا گوش دادن به سخنرانی آنها و غیره خودتان را شارژ معنوی کنید

هرگزاز رحمت الهی نا امید نباشید ،اینکه ما چگونه از دنیا برویم مهم است،پس حتی اگر در گذشته بنده خوبی نبودیم میتوانیم بهترین و عاشق ترین بنده شویم و به نهایت قرب الهی برسیم !فقط کافیست حقیقی استغفار کنیم و به آنچه میدانیم عمل کنیم و عاشقانه در این مسیر پیش رویم،به معصومین علیهم السلام توسل داشته باشیم و از همه مهمتر اخلاص را در هرکاری فراموش نکنیم

ان شاءالله خداوند بهترین عاقبت ها را برایتان رقم بزند و به قرب الهی برسید
برای بنده حقیر نیز دعا بفرمایید

التماس دعای فرج
یازهراسلام الله علیها

با سلام

کسی که مارو خلق کرده(خدا).است این که بنده خوبی هستیم یا نه بستگی به این داره که چه جوری مقایسه کنیم.اون چیزی که من توی دوستان مذهبی اسک دین می بینم بنده خوبی هستن (تو این دوره وزمانه)همیشه دان بانفس وشیطان مبارزه می کنن البته گاهی مغلوب میشن که طبیعیه.اگرم بنده خوبی نباشیم دلیلش ممکنه خیلی چیزا باشه که اولین ومهم ترینش گوش ندادن به ندای قلبی وخداییست.ببخشید پر حرفی کردم.یاعلی ع.

اللهم اجعل عاقبت امورنا خیرا..اللهم صل علی محمد و آل محمد و.عجل فرجهم شریف

یارب;802968 نوشت:
اینکه ما چگونه از دنیا برویم مهم است

بنظر می رسد کیفیت زندگی در این دنیا، کیفیت زندگی در آخرت را نشان می دهد؛ مانند حرکات نمایشی با سایه دست. فرد شعبده باز دست و انگشتان دستش را به هر شکلی درآورد سایه همان برروی دیوار می افتد.

یارب;802968 نوشت:
کافیست برای رضای خدا و با اخلاص چند قدم بردارید ،خداوند دها قدم شمارا جلو می اندازد

به قول مرحوم آیت الله بهجت در گرفتاریها و ابتلائات، انسان چاره ای جز توسل به خدا و پناه آوردنِ آن به آن و لحظه به لحظه به خدا ندارد!

سوال:
من دوست دارم از این دنیا برم اما خیلی از اون بلایی که قراره تو برزخ سرم بیاد میترسم.از قیامت میترسم که پرونده ی اعمالم توی دست چپم هست.چشمام پر از اشک هست که اینا رو می نویسم.من خدا رو دوست دارم اما بنده ی خوبی براش نیستم.دلم میخواد نمازام اول وقت و سر موقع باشه اما نیست.دلم میخواد حق الناس نداشته باشم اما دارم.دلم میخواد غیبت نکنم و نشنوم اما انجام میدم.دلم میخواد ارتباطمو با خدا قوی تر کنم اما نمی کنم.واسه همینه خیلی از مرگ میترسم.
شب میخوام بخوابم میگم خداجونم قول میدم بنده ی خوبی باشم امشبه رو جونمو نگیر اما صبح که میشه تعهد دیشبم فراموش میشه.در اصل مرگو دوست دارم به خاطر گناهانم هست که میترسم به خاطر سست ایمانیم هست که میترسم.هر وقت دستم میسوزه میگم خدایا من تحمل این سوختگی جزئی رو نداشتم.چجوری تو جهنم بسوزم؟!!!

جواب

باسلام و احترام
یکی از خصوصیات مومنین این است که نسبت به عاقبت خود، دغدغه دارند و به فکر آن هستند و برای خود ایمنی حاصل نمی کنند و به اعمال خود اعتماد نمی کنند و نمی گویند که حتما عاقبتم خوش خواهد شد، بلکه از عاقتب خود نگرانند و مرتب به فکر این هستند که نکند کاری کنند که عاقبتشان را خراب کند.
اما در عین حال می دانند که الان دارند چه می کنند می دانند که الان اگر از دنیا بروند، مثلا در حال توبه از دنیا رفته اند چون مدام توبه می کنند و حواسشان هست که گناهی از آنها سر نزند و اگر هم سر زند سریع توبه می کنند منتها از عاقبت نگرانند که نکند فردا این ایمان را از دست بدهند. اما از این که امروز ایمان دارند یا نه، مطمئن هستند که ایمان دارندو حداقل این است که به اعتقاد صحیح خود ایمان دارند و اهل شک نیستند که نکند ایمان نداشته باشند.
بله همه ی همت آنها این است که نکند در آینده این ایمان را از دست بدهند و از خدا مدام این درخواست را دارند که خدایا مارا عاقبت به خیر از این دنیا ببر. خدایا طوری نشود که فردا روزی ایمانم را از دست بدهم. نگرانی آنها نسبت به اعمال و ایمان خودشان است اما همین مومن، نسبت به رحمت الهی و عفو بخشش او امید کامل دارد، مطمئن است که اگر با ایمان از دنیا برود، خدا به وعده ی خود عمل می کند و او را اهل بهشت قرار می دهد. مطمئن است که اگر توبه کند قطعا خدا او را می بخشد.
پس یک مومن از با امید به خدا و رعایت وظایف خویش در حد توان، حراسی از مرگ ندارد، بلکه حراس او از آینده ی خود است که از آن خبر ندارد.
همین که شما دنبال اصلاح باشید و به سمت توبه باشید، هر چند عمرتان کفاف ندهد که همه گذشته را اصلاح کنید، خدا معامله فرد اصلاحگر را با شما خواهد کرد پس نباید از رحمت خدا ناامید شد.

موضوع قفل شده است