جمع بندی چرا فقط بهشت و جهنم داریم؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا فقط بهشت و جهنم داریم؟

با سلام خدمت کارشناس محترم بحث
چند روزی هست سوالی ذهنم رو درگیر کرده که دوست داشتم جواب این سوال رو بدونم....

ظاهرا هر کدام از ما انسانها ، نقشی در ورودمون به این دنیا نداشتیم ...

انسانهای مومن این رو یک نعمت بزرگ میدونن، نعمت حیات... که به واسطه این نعمت در کشاکش امتحانات این دنیا میتونن رشد کنن و در اخرت به بالاترین درجات و بهشت موعود خداوند نائل بشن... خوب تا اینجای بحث موضوع منطقی هست، یعنی یک زحمت و رنج و تلاش در این دنیا و این دوره زیستی کوتاه مدت و در عوض یک ابدیت اباد و لذت بخش...

اما از اونطرف قضیه اگر به موضوع نگاه کنیم ، کم نیستند افرادی که بنا به هر دلیلی ، توان پاس کردن امتحانات این دنیا رو ندارن ، مثلا فردی که دچار بیماری میشه یا دچار فقر میشه و..... به دلیل اینکه روی خودش به خوبی کار نکرده و ظرفیتهای خودش رو رشد نداده ، در کشاکش این رنج و دردها و ابتلائات ، مثلا ناشکری میکنه ، بی تابی میکنه ، نماز و روزه اش رو ترک میکنه ، کفر میگه و.... و طبق اموزه های دینی ما ، این فرد ، اخرت خوبی نخواهد داشت... یعنی در حقیقت این بیماری و فقر ، اگر بخاطر بی تدبیری خود فرد نبوده باشه ، یک لطف از سمت خداوند بوده که میخواسته سکوی پرتاب این فرد بشه ، ولی بهر دلیلی این فرد از این موقعیت برای رشد خودش استفاده نکرده. و نه تنها سکوی پرتاب نشده ، بلکه عاملی برای عذاب اون فرد شده....چه در دنیا و چه در اخرت

حالا یکبار صورت مسله رو میخوایم مرور کنیم...

خداوند به انسان نعمت حیات داد تا انسان از این فرصت استفاده کنه و به سعادت ابدی دست پیدا کنه....
عده ای که میتونن از پس امتحانات الهی بربیان که خوشا به سعادتشون...
اما عده ای که نمیتونن از پس ابتلائات و امتحانات الهی بربیان ، و اینها هم مانند افراد دسته اول ، از سر اجبار به این دنیا اومدن و حالا بهر دلیلی نتونستن به اهداف خلقت خداوند جامعه عمل بپوشانند ، چرا اینها باید در اخرت عذاب بکشن؟ یعنی خداوند اینها رو خلق کرده برای بهشت ، این افراد نتونستن امتیاز لازم برای ورود به بهشت رو کسب کنند ، حالا چرا این بنده های خداوند ، در اون دنیا دچار عذاب و الیم شوند؟

مثالی میزنم:

فرض کنید برای یک مسابقه تلویزیونی ، ده نفر ثبت نام میکنن.. خیلی طبیعی هست که هر کسی در این مسابقه توانایی بیشتری داشته باشه و تلاش بیشتری کنه، نفر اول میشه و بهش پاداش مسابقه رو میدن... ولی من مسابقه ای سراغ ندارم که مثلا نه نفر بازنده رو تنبیه کنن و یا اینکه کسانی رو که به نمره حد نصاب نرسیده اند رو تنبیه کنند... حالا شما همین مسابقه رو در نظر بگیرید که شرکت کننده هاش رو نه به دلبخواه خودشون ، بلکه ناخواسته در گود اون مسابقه انداخته باشن...اینکه خیلی شرایط بدتر از حالت ورود ازادانه به گود مسابقه هست.

حالا چرا مثلا غیر از بهشت و جهنم ، مثلا فضای خنثایی نیست ....
بهشت برای افرادی که تونستن امتحانات الهی رو پاس کنن.
جهنم برای افرادی که در حق دیگران ظلم و ستم و تعدی کردن ...
و اون محیط خنثای سوم برای افرادی که عواملی مثل بیماری ، فقر ، جنگ و... باعث استضعاف دنیوی اینها شده و این استضعاف باعث شده اینها از خدا و پیغمبر و دین و نماز و.... گریزان شوند...

امیدوارم سوالم مفهوم باشه و بلحاظ علمی قابل توجه باشه.

با تشکر .

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی

از این که سوال خوبی مطرح کردید و این سوال خوب را خوب هم توضیح دادید متشکرم

انسان ها در آمدنشان به دنیا مجبور هستند اما در این که در این دنیا که اجبارا آمده اند چه نقشی بزنند مختار اند
علت این که انسان ها اجبارا به دنیا می آیند واضح است چرا که راه رشد و کمال انسان از دنیا می گذرد و هیچ راهی جز گذر از دار تکلیف برای رسیدن به آن کمال برای انسان وجود ندارد

و خدایی که حکیم است و بخیل نیست آن چه از انسان ها که امکان وجودشان باشد را به دنیا می آورد تا در این مسیر به کمال برسند هیچ بخلی و هیچ عدم توانایی در این کار از سوی خدا نیست و اگر یک انسانی امکان آمدنش به دنیا می بود و خدا او را نمی آورد در حکمت و عدم بخل خدا شک می شد.

خدا انسان ها را به این صحنه امتحان می آورد و تمام مواد آزمون را هم به آنها می دهد (چه در درون چه در بیرون) تا انسان به آن رشد خود برسد. وظیفه خدا این است که این صحنه را برای انسان ایجاد کند و الا اگر ایجاد نکند در حکمت خدا شک است.

مهم این است که بدانیم این حرکت انسان به کمال که بایسته و شایسته است فقط در این بستر امتحان و ابتلا محقق می شود و خدا انسان ها را در این بستر قرار می دهد

مثال آن مثال مدرسه است که برای رسیدن به کمال علمی لاجرم باید به مدرسه وارد شد و مورد امتحان قرار گرفت تا رشد حاصل شود ولی دانش آموز جون می داند که این کودک فقط در این بستر می تواند رشد کند او را به مدرسه می فرستد و اگر هم شده اجبارا او را می فرستد که اگر نفرستد ولی خوبی نیست هر جند در این مدرسه برخی شاگرد تنبل هستند و بازیگوش اما ولی دانش آموز این امکان را برای او محقق می کند تا درس بخواند و به کمال علمی برسد.

دنیا هم دقیقا مانند مدرسه است اگر مجازات یا ثوابی هم در آخرت هست نتیجه اعمال خودمان است نه یک چیز قراردادی دقیقا مانند آن دانش آموز تنبلی که درس نمی خواند و آینده خود را خراب می کند و جایگاه اجتماعی خود را پایین می آورد کسی برای او قرار داد نکرده که اگر درس نخوانی تو را می گذاریم سوفوری کنی و اگر درس بخوانی می شوی دکتر مردم و این قدر درآمد داری. این نتیجه عملی کار فرد در مدرسه است . و این را هم اضافه کنید اگر دانش آموزی در مدرسه علاوه بر این که درس نمی خواند اغتشاش هم می کند باعث درس نخواندن دیگران هم می شود شیشه مدرسه را هم می شکند اصلا یکی از معلم ها را هم می کشد به مدیر فحش می دهد و... آیا به صرف این که بگوید من که با اختیار خودم نیامده بودم مدرسه او را رها می کنند؟ هرگز باید نتیجه اعمال خود را ببیند

دنیا دقیقا همین جور است ما یک ولی دلسوزی به نام الله داریم (الله ولی الذین آمنوا) می خواهد ما را رشد بدهد با تمام امکانات پیشرفت(عقل فهم فطرت ...) ما را وارد این مدرسه می کند و اساتید و معلم های درجه یکی هم برای ما قرار می دهد (پیامبران و اولیای الهی) و کتاب راهنمای حرکت رو به جلو را هم برای ما می گذارد(قرآن) آنگاه آینده را هم به روشنی برای ما ترسیم می کند که اگر خوب عمل کردی نتیجه کارت می شود بهشت اگر بد عمل کردی می شود جهنم( فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره) این بهشت و جهنم چیزی جدای از اعمال ما نیست بلکه اثر تکوینی و تجسم عملی اعمال ماست.

حال اگر در این دنیا افرادی باشند که امکانات درونی و بیرونی شان برای تصمیم گیری درست و صحیح کافی نباشد مثلا کمبود روحی و ذهنی وفکری داشته باشند یا در جایی باشند که ندای پیامبر ها به آنها نرسیده باشند و یا در جو تبلیغاتی دشمنان به گونه ای قرار داشته باشند که حق را نیابند خدا با داشته های آنها و سعی آنها بر داشته هایشان با آنها برخورد می کند(لا یکلف الله نفسا الا وسعها) (ان لیس للانسان الا ما سعی)
و در قیامت چون این ها به خاطر کمبود امکانات هدایتی کمال لازم را نیافته بودند در عرصه ای برای آنها کلاس درس و امتحان قرار می دهد. که در اصطلاح دینی به آنا مستضعف گویند(الَّا الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَالْوِلْدانِ لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلًا فَاولئِكَ عَسَى‏ اللَّهُ انْ‏ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ‏ اللَّهُ عَفُوّاً غَفُوراً آنان (مستضعفان كافر و ظالم) جايگاه شان جهنّم است؛ مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه به راستى مستضعف هستند؛ نه چاره‏اى دارند و نه راهى (براى نجات از آن محيط آلوده) مى‏يابند. ممكن است خداوند، آنان را مورد عفو قرار دهد . خداوند عفو كننده و آمرزنده است.(نساء 4))

اما درباره این که چرا افراد گناه کار به جهنم می روند (در مثال مدرسه و فرد شرور واضح شد) این که انسان دارای نیل به خوبی و بدی است و خدا او را از نیل به بدی ها مکررا بر حذر داشته است و برای نیل به خوبی برای او پاداش در نظر گرفته است اولا این بهشت و جهنم تجسم عمل او در دنیاست و ثانیا : کمال او در گرو حرکت به طرف خوبی هاست و اگر به طرف بدی ها رفت خدا او را رها نمی کند بلکه در جهنم او را پاک می کند تا لایق درک خوبی ها شود.
به عبارت دیگر ورود انسان در دنیا مانند ورود انسان به یک مسابقه دلبخواهی نیست که شرکت در آن و یا شرکت نکردن در آن مساوی باشد بلکه دنیا تنها مسیر برای کمال است و خدا برای نیل به این کمال انسان را از آنچه که او را از این مسیر باز بدارد بر حذر کرده است و آن چه که انسان را از کمال دور می کند(بدی ها) در حقیقت خودشان حقیقتا جهنم اند که در دنیا آن را نمی بینند مال یتیم در حقیقت آتش است که خوردن آن در این دنیا ما را لایق جهنم می کند .

مضاف بر این که قوانین این دنیا برای رفاه حال عموم است و اگر کسی بخواهد آن را بر هم بزند بنا بر نظر عقلا باید مجازات شود.

شعیب;802367 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی

با سلام و احترام خدمت شما جناب شعیب گرامی

تشکر از پاسخ مبسوطی که درج فرمودید.

جدای از بحث اصلی ،در مورد مثال مدرسه من با شما کمی مخالف هستم چرا که چه بسا دانش اموزانی تنبل و بی انضباطی بوده اند که در دوران مدرسه از معلم و مدیر مدرسه گرفته تا سرایدار مدرسه که هیچ کس از انها رضایت نداشته و حتی مدرک دیپلم خود رو نگرفته اند و امروزه به لحاظ ثروت و موقعیت اجتماعی بسیار بالاتر از اون دسته از دانش اموزان کوشا و فعالی هستند که بی وقفه مدراج علمی رو تا مقاطع بالای علمی طی کرده اند و الان در به در دنبال یک شغل ساده و حداقلهای یک موقعیت اجتماعی هستند...فکر میکنم حداقل در دوران ما ، نشه مثل دهها سال پیش ، از مثال مدرسه بعنوان بحث اثر تکوینی استفاده کرد.

اما در مورد سوال اصلی تاپیک...
یک مورد تخصصی تر میخوام مطرح کنم:

ببینید ، ما در احادیث داریم که تعداد زیادی از افرادی که وارد جهنم میشوند ، افرادی هستند که بخاطر تنبلیشان وارد جهنم میشوند(نه بخاطر اینکه در حق کسی ظلم و تعدی کرده اند ) و یکسره سوف سوف کرده اند در این دنیا....
خداوند چون مظهر لطف و رحمت هست ، انسان رو خلق کرده ، در عرصه ازمایش قرار داده و بعد در قبال موفقیت در این ازمایشها براش جایگاه والای ابدی در نظر گرفته... خوب از چنین خدای لطیف و رحیمی غیر از این انتظار نیست....

اما اون ادم تنبلی که به اجبار در این دنیا وارد شده و مثلا ازارش به احدی نرسیده ، اما از سر بی عقلی از اوانسی که خداوند بهش داده برای خرید بهشت استفاده نکرده ، مثلا نمازش رو نخونده و یا مواردی از این دست... خوب این فرد وقتی در جهان اخرت جایگاه بهشتیان رو ببینه ، به اندازه کافی حسرت و سوز خواهد داشت ... دیگه چرا این فرد حتما باید وارد اون جهنم سوزان بشه؟
یا مثلا فردی که در خانواده ای بد به دنیا اومده ، پدر و مادری معتاد و فقیر و.... این فرد توانایی این رو داشته این شرایط رو پشت سر بگذاره و رشد کنه .... اما... اما مثلا خودش و تواناییهاش رو دست کم گرفته و بالاخره یک روزی دیگه بریده از شرایط زندگی و خسته شده و نمازش رو ترک کرده و شروع به کفر گویی کرده و..... چرا این ادمی که به اجبار در این شرایط سخت قرار گرفته تا از دل این سختی ها رشد کنه و بزرگ بشه ولی حالا که نخواسته یا نتونسته بزرگ بشه ، باید در اخرت تنبیه بشه؟ چرا خداوند بهش نگه ، ببین فلانی من به این خاطر تو رو در اون شرایط قرار دادم که رشد کنی تا بتونی به بهشت برین دست پیدا کنی اما حالا که از این موقعیت استفاده نکردی ، اشکال نداره ، بیا برو در اخرت یک زندگی عادی خسته کننده نسبت به زندگی بهشتیان داشته باش... چرا این فرد به خاطر کفرگوییش، بخاطر شرایطی که در قرار گرفتن در اون شرایط نقشی نداشته باید عذاب بشه؟

شاید اینطور جواب داده بشه که این تجسم عملی خود اعمال هست.... مثلا کسی که در مصرف نمک زیاده روی کنه ، بصورت اتومات دچار بیماری فشار خون میشه کسی هم که در خواندن نماز کاهلی کنه ، دچار فلان درجات عذاب جهنم میشه ... قبول! اما ایا این مکانیزم توسط خود خداوند طراحی نشده مگه؟ مگر تغییر این مکانیزم برای خداوند کاری داشته؟

یا اینکه به خاصیت پاک کنندگی جهنم اشاره شده ، مگر اتش و سرب داغ و مار و عقرب و ترس و خوف در جهنم چه خاصیتی داره که باعث کمال یک انسان میشه و باعث اماده شدن یک فرد خاطی برای ورود به بهشت میشه؟ مثلا چرا به جای جهنم ، برای فردی که در زندگی 50 ساله این دنیا ، در خواندن نماز کاهلی کرده ، 500 سال نماز جبرانی در نظر گرفته نشده تا به رشد روحی بشه و بعد شرایط ورود به بهشت رو پیدا کنه؟

با تشکر.

بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام وعرض ادب
سوالی دارم.
اگرکسی بخاطرسختی ها وامتحان های زیادی که خداوندبرایش ایجادکرده ناامیدبشه و...ایا جایگاهش جهنم هست؟
گفته شده ناامیدی بزرگترین گناه است.
خب شایدواقعاشرایط محیط وامتحانات سخت خداوندباعث ناامیدی فردشده باشه.
مگرخداوندنمیدونه که این امتحان سخت بدترفرد رو دلزدمیکنه و...؟پس چرا امتحانات سخت میگیره؟
(بنده تازه عضوشدم اگرسوالم به موضوع ربطی نداره شرمنده.)
ان شاءلله امام زمان راتاوقتی زنده ام ببینم.

مولکول 68;802517 نوشت:
جدای از بحث اصلی ،در مورد مثال مدرسه من با شما کمی مخالف هستم چرا که چه بسا دانش اموزانی تنبل و بی انضباطی بوده اند که در دوران مدرسه از معلم و مدیر مدرسه گرفته تا سرایدار مدرسه که هیچ کس از انها رضایت نداشته و حتی مدرک دیپلم خود رو نگرفته اند و امروزه به لحاظ ثروت و موقعیت اجتماعی بسیار بالاتر از اون دسته از دانش اموزان کوشا و فعالی هستند که بی وقفه مدراج علمی رو تا مقاطع بالای علمی طی کرده اند و الان در به در دنبال یک شغل ساده و حداقلهای یک موقعیت اجتماعی هستند...فکر میکنم حداقل در دوران ما ، نشه مثل دهها سال پیش ، از مثال مدرسه بعنوان بحث اثر تکوینی استفاده کرد.

سلام دوست عزیز

معروف است که در مثل مناقشه نیست مثال از یک جهت مقرب و از صد جهت مبعد است قرار نیست یک مثال در همه جوانب بر ورد تطبیق کند وجه شبه را باید گرفت و بقیه را رها کرد.

اصلا دنیا قابل مقایسه با هیچ مثالی نیست فقط برای تقریب به ذهن مثال مدرسه را زدم که باز کمی از مثال مسابقه اختیاری به دنیا نزدیک تر است.

مولکول 68;802517 نوشت:
بینید ، ما در احادیث داریم که تعداد زیادی از افرادی که وارد جهنم میشوند ، افرادی هستند که بخاطر تنبلیشان وارد جهنم میشوند(نه بخاطر اینکه در حق کسی ظلم و تعدی کرده اند ) و یکسره سوف سوف کرده اند در این دنیا....
خداوند چون مظهر لطف و رحمت هست ، انسان رو خلق کرده ، در عرصه ازمایش قرار داده و بعد در قبال موفقیت در این ازمایشها براش جایگاه والای ابدی در نظر گرفته... خوب از چنین خدای لطیف و رحیمی غیر از این انتظار نیست....

اما اون ادم تنبلی که به اجبار در این دنیا وارد شده و مثلا ازارش به احدی نرسیده ، اما از سر بی عقلی از اوانسی که خداوند بهش داده برای خرید بهشت استفاده نکرده ، مثلا نمازش رو نخونده و یا مواردی از این دست... خوب این فرد وقتی در جهان اخرت جایگاه بهشتیان رو ببینه ، به اندازه کافی حسرت و سوز خواهد داشت ... دیگه چرا این فرد حتما باید وارد اون جهنم سوزان بشه؟

خب این فرد یک سری رزایلی دارد که باعث شده که در جهت کمال حرکت نکند آیا با عقلی که خدا داده به او و ابزاری که خدا برای کمال به او داده می توانسته به خوبی ها رو کند و نکرده ؟ آری می توانسته و برای همین دوری خود خواسته از رحمت الهی یک سری مکافات های تکوینی خواهد داشت یعنی وجودش کدر خواهد شد الطاف الهی را به خود جذب نکرده این ها در حقیقت همان آتشی است که خدا وعده اش را داده است یعنی چیزی جدای از عمل او نیست این فرد خود با دست خویش آن را می سازد وجودی که نور ندارد کدر شده است از اصل خود دور مانده است این ها همان آتش اوست. و اگر این بدی ها جزء ذات او نشده باشد مدتی به این آتش می سوزد و بعد خارج می شود

مثال دیگر در این باب:
پادشاهی برای این که مردم شهرش را به حضور بپذیرد و از نعمت های درگاه خود متنعم سازد مسابقه ای ترتیب می دهد و قصد دارد حتی الامکان همه شهروندان را به حضور بپذیرد و راهی جز ورود در این مسابقه نگذاشته است مردم هم که دربار او و نعمت های بیشمار آن را دیده اند به این مسابقه مشتاق اند.

مسئول مسابقه عده ای را برای یک مسابقه به جزیره ای دور دست می فرستد و قرار است در با این امکانات زندگی کنند و قرار می گذارند سنگ های قیمتی این جزیره که کمیاب هم هست به عنوان امتیاز های مسابقه جمع آوری کنند هر کس هر مقدار که جمع کرد امتیاز می گیرد و علاوه بر این که آن سنگ ها برای خودشان به عنوان پاداش داده می شود کسانی که تا این تعداد از این نوع سنگ بیاورند به تناسب جایزه می گیرند و جایزه بسیار خوبی می گیرند. و یک جایزه عمومی برای شرکت کننده ها این است که همه به خدمت پادشاه خوبی ها می رسند و در کاخ او در مهمان پذیر او میهمان می گردند.

این مسابقه قواعدی دارد که تخطی از آن به علت این که به جان دیگران ضرر می زند جریمه های متناسب با خود دارد که در پایان مسابقه در صورت تخلف از سنگ های قیمتی جمع شده آنها کم می شود و در صورت کمبود سنگ در محاسبه تنبیه خواهند شد.
محیط جزیره چیز های مختلف دارد گل و لای دارد لجن دارد خشکی دارد آب دارد خاک دارد گریس و چربی دارد و مار دارد عقرب دارد گل و گلزار دارد بوستان و ...دارد به محض ورود شرکت کننده ها به آنها یک نقشه از جزیره با خصوصیات آن و جا های خوب و بد خطرناک و ... و حتی جاهایی که می توانند سنگ رابیابند نیز نوشته است و تذکر داده اند که این سنگ مسابقه ما مشابه زیاد دارد بار خود را سنگین نکنید ودر میان این جزیره راهنماهایی برای زندگی راحت تر در این جزیره مرموز و گذر سالم از آن و جمع آوری سنگ های بیشتر قرار داده است.

شرکت کننده ها مدتی مامور به ایستادن در این جزیره هستند همه تذکر ها به آنها داده شده است به آنها می گویند اگر در این منطقه زندگی کنی تمیز می مانی اگر در آن منطقه بایستی خاکی می شوی و اگر در آن منطقه بنشینی بر از گل و لای چرک و کثیفی و ...و احتمال مار زدگی در این منطقه و عقرب زدگی در آنجا و...
.....
...
یکی از ویژگی های عجیب این مسابقه این است که افراد برای خروج از جزیره به صورت رندم و اتفاقی انتخاب می شوند و احتمال دارد کسی یک روز یا دو روز یا ده روز یا یک ماه یا یک سال و یا چند سال در این جزیره بمانند.
...

افرادی که برای خروج انتخاب می شوند ناگهانی سوار بر کشتی می کنند و به دربار سراسر نور و تمیز و عالی پادشاه می برند اما این افراد انتخابی همه یک حالتنیستند برخی با لباس های تمیز و صورتی آراسته و برخی با لباس های کثیف و صورتی آشفته و برخی با بدن هایی کرم خورده و مریض و پر از چرک و خونآبه از زهر مار و عقرب و ...
لاجرم این ها همه بدون تفکیک به دربار پادشاه بار نمی یابند برخی به محض ورود مستقیم وارد قصر می شوند با خوشحالی تمام با کوله باری از سنگ های قیمتی . برخی سنگ جمع کرده اند ولی لباس هایشان کثیف است این ها را به اتاق مجاور می برند و لباس شان عوض می شود بعد به خدمت پادشاه می رسند برخی هم تنشان هم کثیف است باید به حمام بروند و با دوش آبی گرم تمیز شوند و بعد به خدمت برسند برخی را باید به دست دلاک سپرد تا بدنشان را کیسه ای بکشد و مشتو مالی بدهد تا لایق حضور شوند برخی مریض اند ابتدا باید به درمانگاه بروند و مداوا شوند برخی به بیمارستان و چند روز بستری با آمپول و دواهای تلخ شاید مداوا شوند برخی متاسفانه آنقدر مریض و جراحت دارند که باید جراحی شوند و با تیغ آنها را لایق حضور کرد و برخی اصلا چیزی جمع نکرده اند و برخی به جای گوهر سنگ خارا آورده اند.

و برخی خیلی کارشان خراب است دوربین های مدار بسته تصویر آنها را گرفته و به پادشاه نشان داده اند که از بدو ورود نه تنها خود کاری در جمع سنگ قیمتی نمی کرد بلکه دست به اغتشاش زده بود جزیره را به هم زده بود مردم را ناامید می کردند و به قتل و غارت دست زده بودند و اموال دیگران را به دریا می ریختند این ها را نه تنها به بارگاه راهی نمی دهند بلکه به سیاهچال فرستاده و تنبیه می کنند. و اگر قابلیت این را داشتند بعد از مدتی به حضور می پذیرند.

مثال دنیای ما این است

مولکول 68;802517 نوشت:
یا مثلا فردی که در خانواده ای بد به دنیا اومده ، پدر و مادری معتاد و فقیر و.... این فرد توانایی این رو داشته این شرایط رو پشت سر بگذاره و رشد کنه .... اما... اما مثلا خودش و تواناییهاش رو دست کم گرفته و بالاخره یک روزی دیگه بریده از شرایط زندگی و خسته شده و نمازش رو ترک کرده و شروع به کفر گویی کرده و..... چرا این ادمی که به اجبار در این شرایط سخت قرار گرفته تا از دل این سختی ها رشد کنه و بزرگ بشه ولی حالا که نخواسته یا نتونسته بزرگ بشه ، باید در اخرت تنبیه بشه؟ چرا خداوند بهش نگه ، ببین فلانی من به این خاطر تو رو در اون شرایط قرار دادم که رشد کنی تا بتونی به بهشت برین دست پیدا کنی اما حالا که از این موقعیت استفاده نکردی ، اشکال نداره ، بیا برو در اخرت یک زندگی عادی خسته کننده نسبت به زندگی بهشتیان داشته باش... چرا این فرد به خاطر کفرگوییش، بخاطر شرایطی که در قرار گرفتن در اون شرایط نقشی نداشته باید عذاب بشه؟

قبلا هم عرض کردم که خدا به اندازه وسع از انسان تکلیف می خواهد و محدودیت ها را در نظر می گیرد و امتیاز می دهد . اما نمی توان گفت کسی که 10 درصد محدودیت دارد صد درصد خراب کرد تقصیر ندارد . بلکه انسان عقل دارد که رشد کندو در این که رشد کند مختار است اما این رشد نکردن عواقب تکوینی در پی دارد و آخرت تجسم اعمال است نه یک چیز قرار دادی که خدا بگوید حالا که عبادت نکردی می شد که تو را بهشت ببرم ولی می برم جهنم!! نه این گونه نیست نه خدا از کسی کینه دارد نه به عبادت کسی نیاز دارد بلکه خدا اثرات اعمال را به ما نشان می دهد خیر و شری که با دست خود کرده ایم را می بینیم نه این که یک چیز بیرونی باشد.

مولکول 68;802517 نوشت:
شاید اینطور جواب داده بشه که این تجسم عملی خود اعمال هست.... مثلا کسی که در مصرف نمک زیاده روی کنه ، بصورت اتومات دچار بیماری فشار خون میشه کسی هم که در خواندن نماز کاهلی کنه ، دچار فلان درجات عذاب جهنم میشه ... قبول! اما ایا این مکانیزم توسط خود خداوند طراحی نشده مگه؟ مگر تغییر این مکانیزم برای خداوند کاری داشته؟

خدا حکیم است و عادل. و تخطی از حکمت برای فرد حکیم شایسته نیست مثل این می ماند که بگوییم معلم حالا که فلانی صفر گرفته و باید برود سوفوری به او 20 بدهد تا بشود دکتر . این خارج از عدل و حکمت است . طرح دنیا و عالم آفرینش بر عدل است گندم از گندم بروید جو ز جو اگر خدا بیاید و بگوید حالا این دفعه جو ز گندم بروید بهتر است و یا گندم ز جو این خلاف حکمت است . اصلا آسمان و زمین قوامش بر عدل است: بالعدل قامت السموات و الارض، يعني آسمان ها و زمين ( يا به طور كلي هستي) بر اساس عدالت استوار شده است
خدا می فرماید کار من روی حساب و کتاب است و گتره نیست:
وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا ۖ وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا ۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَاسِبِينَ

ریخت و چینش این عالم مانند چینش اعداد است و هیچ چیز قابلیت جابجایی را ندارد 3 آگر 3 است باید بین 2 و 4 قرار بگیرد نمی شود گفت حالا نمی شود آن را برداریم و بعد از 7 قرار بدهیم !! در این صورت دیگر 3 نیست بلکه 8 است
خدا عالم را بر علت و معلول استوار کرد و تخطی از ان مخالف حکمت الهی است و این علت و معلول ها را به انسان ها تذکر داد که :وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یخَْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِى خَبُثَ لَا یخَْرُجُ إِلَّا نَکِدًا کَذَالِکَ نُصَرِّفُ الاَْیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ.

پس این نتیجه اعمال یک چیز قراردادی نیست که بشود آن را تغییر داد بلکه در نظام آفرینش علی ومعلولی که خدا از ابتدا طراحی کرده است هر معلولی علت خاص خود را دارد و تغییر در آن مخالف حکمت است. و این قرار گرفتن علت و معلول ها هم گتره ای نیست که بشود آن را جابجا کرد بلکه جز این نمی تواند در نظام علی و معلولی واقع شود.(نظام اعداد)



مولکول 68;802517 نوشت:
یا اینکه به خاصیت پاک کنندگی جهنم اشاره شده ، مگر اتش و سرب داغ و مار و عقرب و ترس و خوف در جهنم چه خاصیتی داره که باعث کمال یک انسان میشه و باعث اماده شدن یک فرد خاطی برای ورود به بهشت میشه؟ مثلا چرا به جای جهنم ، برای فردی که در زندگی 50 ساله این دنیا ، در خواندن نماز کاهلی کرده ، 500 سال نماز جبرانی در نظر گرفته نشده تا به رشد روحی بشه و بعد شرایط ورود به بهشت رو پیدا کنه؟

نماز و اعمال عبادی آنگاه بالا برنده است که از روی اختیار باشد و در قیامت که پرده ها فرو افتاد دیگر فرد از روی اختیار این کار را نمی کند بلکه اجبار بر 500 سال نماز برای پاک شدن اثری ندارد.

سرحال;802524 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام وعرض ادب
سوالی دارم.
اگرکسی بخاطرسختی ها وامتحان های زیادی که خداوندبرایش ایجادکرده ناامیدبشه و...ایا جایگاهش جهنم هست؟
گفته شده ناامیدی بزرگترین گناه است.
خب شایدواقعاشرایط محیط وامتحانات سخت خداوندباعث ناامیدی فردشده باشه.
مگرخداوندنمیدونه که این امتحان سخت بدترفرد رو دلزدمیکنه و...؟پس چرا امتحانات سخت میگیره؟
(بنده تازه عضوشدم اگرسوالم به موضوع ربطی نداره شرمنده.)
ان شاءلله امام زمان راتاوقتی زنده ام ببینم.

با سلام و عرض خوش آمدی به شما
خدا در این دنیا انسان را به گونه ای خلق کرده که بتواند در شرایط مختلف کارایی های خود را از دست ندهد و امتحان هایش را به گونه ای طراحی کرده است که افراد در شرایط مختلف بتوانند آن را انجام دهند و به قول معروف تکلیف بمالا یطاق نکرده است و بر فرض اگر جایی شرایطی پیش آمد که از طاقت و اختیار بنده خارج بود تکلیف ساقط است و خدا او را مواخذه نمی کند.

امتحان سخت هم برای این است که سره از ناسره شناخته شوند به مثابه یک آهنگری که آهن را در کوره می گذارد و بر آن پتک می نوازد تا فولاد گردد و در این میان درجه و معیار آهن ها شناخته می شود و هر کدام درجه خود را باز می یابد با این تفاوت که در انسان عنصر اختیار دخیل است و انسان می تواند خود درجه اش را بالاتر یا پایین برد و رد این امتحان ها سر بلند بیرون بیاید یا سر افکنده

از طرفی اگر قرار بود خدا با علم خود بسنجد که این انسان آیا از این امتحان سربلند بیرون می آید یا نه ؟ اگر نه امتحان نکند دیگر امتحانی باقی نمی ماند امتحان این است که افراد در آن سنجش شوند نه این که ...

شعیب;802539 نوشت:
با سلام و عرض خوش آمدی به شما

بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس ازتوضیحات
استادگرامی سوال دیگری:افرادی که درخارج بدنیامی ایند ومثل پدرومادرشون مسلمان نیستندو...ایابه جهنم میروند؟
یاافرادی که مذهب سنی هستندهم جهنم میروند؟
یعنی بهشت فقط جای ما شیعیان البته شیعیانی که به دستورات خداوندعمل کنندهست؟
ان شاءلله امام زمان راتاوقتی زنده ام ببینم.

سرحال;802545 نوشت:
فرادی که درخارج بدنیامی ایند ومثل پدرومادرشون مسلمان نیستندو...ایابه جهنم میروند؟
یاافرادی که مذهب سنی هستندهم جهنم میروند؟
یعنی بهشت فقط جای ما شیعیان البته شیعیانی که به دستورات خداوندعمل کنندهست؟
ان شاءلله امام زمان راتاوقتی زنده ام ببینم.

سلام انشا الله که شما در رکاب امام زمان باشید
این یک بحث مفصلی است که بارها بحث شده است که برخورد خدا با انسان های از این دست چیست ؟
این افراد دو دسته اند : یا می توانستند حقیقت را پیجویی کنند و تحقیق وکنند و طریق حق را بروند و این کار را نکرده اند یا از روی تعصب یا از روی تنبلی به این دسته جاهل مقصر گویند این دسته بدون شک به جهنم می روند
اما در مقابل دسته اول گروهی هستند که تعدادشان هم زیاد است که حقیقت به آنها نرسیده است و آنها هم نمی توانند تحقیق کنند یا به خاطر این که ابزار لازم را ندارند یا به خاطر این که در تبلیغات شدید قرار دارند و به مخیله خود راه نمی دهند که اسلامی که این قدر به نامش دارند خون می ریزند(داعش) بر حق باشد به این گروه جاهل قاصر گویند خدا با این ها به گونه ای دیگر معامله می کند یا با آموزه های دینی خودشان(اگر دین دارند) و یا با آموزه های فطری(اگر دین ندارند) که اگر به این آموزه ها عمل کرده باشند به بهشت می روند و الا جهنمی اند.
این بحث با کلید واژه مستضعفین در قرآن بحث شده است روایات زیادی هم داریم که درآخرت خدا برای کسانی که به علل مختلف دین به آنها نرسیده صحنه ای مهیام یکند تا دین به آنها عرضه شود و آزمایش شوند:
(الَّا الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَالْوِلْدانِ لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلًا فَاولئِكَ عَسَى‏ اللَّهُ انْ‏ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ‏ اللَّهُ عَفُوّاً غَفُوراً آنان (مستضعفان كافر و ظالم) جايگاه شان جهنّم است؛ مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه به راستى مستضعف هستند؛ نه چاره‏اى دارند و نه راهى (براى نجات از آن محيط آلوده) مى‏يابند. ممكن است خداوند، آنان را مورد عفو قرار دهد . خداوند عفو كننده و آمرزنده است.(نساء 4))
برای اطلاعات بیشتر در این مورد:
به آدرس زیر در سایت مراجعه کنید:
http://askdin.com/showthread.php?t=31977

سوال:
چرا مثلا غیر از بهشت و جهنم ، مثلا فضای خنثی نیست ....
بهشت برای افرادی که تونستن امتحانات الهی رو پاس کنن. جهنم برای افرادی که در حق دیگران ظلم و ستم و تعدی کردن ...
و اون محیط خنثی سوم برای افرادی که عواملی مثل بیماری ، فقر ، جنگ و... باعث استضعاف دنیوی اینها شده و این استضعاف باعث شده اینها از خدا و پیغمبر و دین و نماز و.... گریزان شوند...

پاسخ:
انسان ها در آمدن به دنیا مجبور هستند اما در این که در این دنیا چه نقشی بزنند مختار اند
علت این که انسان ها اجبارا به دنیا می آیند واضح است چرا که راه رشد و کمال انسان از دنیا می گذرد و هیچ راهی جز گذر از
دار تکلیف برای رسیدن به آن کمال برای انسان وجود ندارد
و خدایی که حکیم است و بخیل نیست آن چه از انسان ها که امکان وجودشان باشد را به دنیا می آورد تا در این مسیر به کمال برسند هیچ بخلی و هیچ عدم توانایی در این کار از سوی خدا نیست و اگر یک انسانی امکان آمدنش به دنیا می بود و خدا او را نمی آورد در حکمت و عدم بخل خدا شک می شد.
خدا انسان ها را به این صحنه امتحان می آورد و تمام مواد آزمون را هم به آنها می دهد (چه در درون چه در بیرون) تا انسان به آن رشد خود برسد. وظیفه خدا این است که این صحنه را برای انسان ایجاد کند و الا اگر ایجاد نکند در حکمت خدا شک است.
مهم این است که بدانیم این حرکت انسان به کمال که بایسته و شایسته است فقط در این بستر امتحان و ابتلا محقق می شود و خدا انسان ها را در این بستر قرار می دهد
مثال آن مثال مدرسه است که برای رسیدن به کمال علمی لاجرم باید به مدرسه وارد شد و مورد امتحان قرار گرفت تا رشد حاصل شود ولی دانش آموز جون می داند که این کودک فقط در این بستر می تواند رشد کند او را به مدرسه می فرستد و اگر هم شده اجبارا او را می فرستد که اگر نفرستد ولی خوبی نیست هر جند در این مدرسه برخی شاگرد تنبل هستند و بازیگوش اما ولی دانش آموز این امکان را برای او محقق می کند تا درس بخواند و به کمال علمی برسد.
دنیا هم دقیقا مانند مدرسه است اگر مجازات یا ثوابی هم در آخرت هست نتیجه اعمال خودمان است نه یک چیز قراردادی دقیقا مانند آن دانش آموز تنبلی که درس نمی خواند و آینده خود را خراب می کند و جایگاه اجتماعی خود را پایین می آورد کسی برای او قرار داد نکرده که اگر درس نخوانی تو را می گذاریم سوفوری کنی و اگر درس بخوانی می شوی دکتر مردم و این قدر درآمد داری. این نتیجه عملی کار فرد در مدرسه است . و این را هم اضافه کنید اگر دانش آموزی در مدرسه علاوه بر این که درس نمی خواند اغتشاش هم می کند باعث درس نخواندن دیگران هم می شود شیشه مدرسه را هم می شکند اصلا یکی از معلم ها را هم می کشد به مدیر فحش می دهد و... آیا به صرف این که بگوید من که با اختیار خودم نیامده بودم مدرسه او را رها می کنند؟ هرگز باید نتیجه اعمال خود را ببیند
دنیا دقیقا همین جور است ما یک ولی دلسوزی به نام الله داریم (الله ولی الذین آمنوا)(1) می خواهد ما را رشد بدهد با تمام امکانات پیشرفت(عقل فهم فطرت ...) ما را وارد این مدرسه می کند و اساتید و معلم های درجه یکی هم برای ما قرار می دهد (پیامبران و اولیای الهی) و کتاب راهنمای حرکت رو به جلو را هم برای ما می گذارد(قرآن) آنگاه آینده را هم به روشنی برای ما ترسیم می کند که اگر خوب عمل کردی نتیجه کارت می شود بهشت اگر بد عمل کردی می شود جهنم( فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره)(2) این بهشت و جهنم چیزی جدای از اعمال ما نیست بلکه اثر تکوینی و تجسم عملی اعمال ماست.
حال اگر در این دنیا افرادی باشند که امکانات درونی و بیرونی شان برای تصمیم گیری درست و صحیح کافی نباشد مثلا کمبود روحی و ذهنی وفکری داشته باشند یا در جایی باشند که ندای پیامبر ها به آنها نرسیده باشند و یا در جو تبلیغاتی دشمنان به گونه ای قرار داشته باشند که حق را نیابند خدا با داشته های آنها و سعی آنها بر داشته هایشان با آنها برخورد می کند(لا یکلف الله نفسا الا وسعها) (ان لیس للانسان الا ما سعی)
و در قیامت چون این ها به خاطر کمبود امکانات هدایتی کمال لازم را نیافته بودند در عرصه ای برای آنها کلاس درس و امتحان قرار می دهد. که در اصطلاح دینی به آنا مستضعف گویند(الَّا الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَالْوِلْدانِ لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلًا فَاولئِكَ عَسَى‏ اللَّهُ انْ‏ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ‏ اللَّهُ عَفُوّاً غَفُوراً آنان (مستضعفان كافر و ظالم) جايگاه شان جهنّم است؛ مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه به راستى مستضعف هستند؛ نه چاره‏اى دارند و نه راهى (براى نجات از آن محيط آلوده) مى‏يابند. ممكن است خداوند، آنان را مورد عفو قرار دهد . خداوند عفو كننده و آمرزنده است.(3)

اما درباره این که چرا افراد گناه کار به جهنم می روند (در مثال مدرسه و فرد شرور واضح شد) این که انسان دارای نیل به خوبی و بدی است و خدا او را از نیل به بدی ها مکررا بر حذر داشته است و برای نیل به خوبی برای او پاداش در نظر گرفته است اولا این بهشت و جهنم تجسم عمل او در دنیاست و ثانیا : کمال او در گرو حرکت به طرف خوبی هاست و اگر به طرف بدی ها رفت خدا او را رها نمی کند بلکه در جهنم او را پاک می کند تا لایق درک خوبی ها شود.
به عبارت دیگر ورود انسان در دنیا مانند ورود انسان به یک مسابقه دلبخواهی نیست که شرکت در آن و یا شرکت نکردن در آن مساوی باشد بلکه دنیا تنها مسیر برای کمال است و خدا برای نیل به این کمال انسان را از آنچه که او را از این مسیر باز بدارد بر حذر کرده است و آن چه که انسان را از کمال دور می کند(بدی ها) در حقیقت خودشان حقیقتا جهنم اند که در دنیا آن را نمی بینند مال یتیم در حقیقت آتش است که خوردن آن در این دنیا ما را لایق جهنم می کند .
مضاف بر این که قوانین این دنیا برای رفاه حال عموم است و اگر کسی بخواهد آن را بر هم بزند بنا بر نظر عقلا باید مجازات شود.

اگر سوال شود
ما در احادیث داریم که تعداد زیادی از افرادی که وارد جهنم میشوند ، افرادی هستند که بخاطر تنبلیشان وارد جهنم میشوند(نه بخاطر اینکه در حق کسی ظلم و تعدی کرده اند ) و یکسره سوف سوف کرده اند در این دنیا....
خداوند چون مظهر لطف و رحمت هست ، انسان رو خلق کرده ، در عرصه ازمایش قرار داده و بعد در قبال موفقیت در این ازمایشها براش جایگاه والای ابدی در نظر گرفته... خوب از چنین خدای لطیف و رحیمی غیر از این انتظار نیست....
اما اون ادم تنبلی که به اجبار در این دنیا وارد شده و مثلا ازارش به احدی نرسیده ، اما از سر بی عقلی از اوانسی که خداوند بهش داده برای خرید بهشت استفاده نکرده ، مثلا نمازش رو نخونده و یا مواردی از این دست... خوب این فرد وقتی در جهان اخرت جایگاه بهشتیان رو ببینه ، به اندازه کافی حسرت و سوز خواهد داشت ... دیگه چرا این فرد حتما باید وارد اون جهنم سوزان بشه؟

در پاسخ میگوئیم
این فرد یک سری رزایلی دارد که باعث شده که در جهت کمال حرکت نکند آیا با عقلی که خدا داده به او و ابزاری که خدا برای کمال به او داده می توانسته به خوبی ها رو کند و نکرده ؟ آری می توانسته و برای همین دوری خود خواسته از رحمت الهی یک سری مکافات های تکوینی خواهد داشت یعنی وجودش کدر خواهد شد الطاف الهی را به خود جذب نکرده این ها در حقیقت همان آتشی است که خدا وعده اش را داده است یعنی چیزی جدای از عمل او نیست این فرد خود با دست خویش آن را می سازد وجودی که نور ندارد کدر شده است از اصل خود دور مانده است این ها همان آتش اوست. و اگر این بدی ها جزء ذات او نشده باشد مدتی به این آتش می سوزد و بعد خارج می شود
مثال دیگر در این باب:
پادشاهی برای این که مردم شهرش را به حضور بپذیرد و از نعمت های درگاه خود متنعم سازد مسابقه ای ترتیب می دهد و قصد دارد حتی الامکان همه شهروندان را به حضور بپذیرد و راهی جز ورود در این مسابقه نگذاشته است مردم هم که دربار او و نعمت های بیشمار آن را دیده اند به این مسابقه مشتاق اند.

مسئول مسابقه عده ای را برای یک مسابقه به جزیره ای دور دست می فرستد و قرار است در با این امکانات زندگی کنند و قرار می گذارند سنگ های قیمتی این جزیره که کمیاب هم هست به عنوان امتیاز های مسابقه جمع آوری کنند هر کس هر مقدار که جمع کرد امتیاز می گیرد و علاوه بر این که آن سنگ ها برای خودشان به عنوان پاداش داده می شود کسانی که تا این تعداد از این نوع سنگ بیاورند به تناسب جایزه می گیرند و جایزه بسیار خوبی می گیرند. و یک جایزه عمومی برای شرکت کننده ها این است که همه به خدمت پادشاه خوبی ها می رسند و در کاخ او در مهمان پذیر او میهمان می گردند.
این مسابقه قواعدی دارد که تخطی از آن به علت این که به جان دیگران ضرر می زند جریمه های متناسب با خود دارد که در پایان مسابقه در صورت تخلف از سنگ های قیمتی جمع شده آنها کم می شود و در صورت کمبود سنگ در محاسبه تنبیه خواهند شد.
محیط جزیره چیز های مختلف دارد گل و لای دارد لجن دارد خشکی دارد آب دارد خاک دارد گریس و چربی دارد و مار دارد عقرب دارد گل و گلزار دارد بوستان و ...دارد به محض ورود شرکت کننده ها به آنها یک نقشه از جزیره با خصوصیات آن و جا های خوب و بد خطرناک و ... و حتی جاهایی که می توانند سنگ رابیابند نیز نوشته است و تذکر داده اند که این سنگ مسابقه ما مشابه زیاد دارد بار خود را سنگین نکنید ودر میان این جزیره راهنماهایی برای زندگی راحت تر در این جزیره مرموز و گذر سالم از آن و جمع آوری سنگ های بیشتر قرار داده است.
شرکت کننده ها مدتی مامور به ایستادن در این جزیره هستند همه تذکر ها به آنها داده شده است به آنها می گویند اگر در این منطقه زندگی کنی تمیز می مانی اگر در آن منطقه بایستی خاکی می شوی و اگر در آن منطقه بنشینی بر از گل و لای چرک و کثیفی و ...و احتمال مار زدگی در این منطقه و عقرب زدگی در آنجا و...
.....
...
یکی از ویژگی های عجیب این مسابقه این است که افراد برای خروج از جزیره به صورت رندم و اتفاقی انتخاب می شوند و احتمال دارد کسی یک روز یا دو روز یا ده روز یا یک ماه یا یک سال و یا چند سال در این جزیره بمانند.
...
افرادی که برای خروج انتخاب می شوند ناگهانی سوار بر کشتی می کنند و به دربار سراسر نور و تمیز و عالی پادشاه می برند اما این افراد انتخابی همه یک حالتنیستند برخی با لباس های تمیز و صورتی آراسته و برخی با لباس های کثیف و صورتی آشفته و برخی با بدن هایی کرم خورده و مریض و پر از چرک و خونآبه از زهر مار و عقرب و ...
لاجرم این ها همه بدون تفکیک به دربار پادشاه بار نمی یابند برخی به محض ورود مستقیم وارد قصر می شوند با خوشحالی تمام با کوله باری از سنگ های قیمتی . برخی سنگ جمع کرده اند ولی لباس هایشان کثیف است این ها را به اتاق مجاور می برند و لباس شان عوض می شود بعد به خدمت پادشاه می رسند برخی هم تنشان هم کثیف است باید به حمام بروند و با دوش آبی گرم تمیز شوند و بعد به خدمت برسند برخی را باید به دست دلاک سپرد تا بدنشان را کیسه ای بکشد و مشتو مالی بدهد تا لایق حضور شوند برخی مریض اند ابتدا باید به درمانگاه بروند و مداوا شوند برخی به بیمارستان و چند روز بستری با آمپول و دواهای تلخ شاید مداوا شوند برخی متاسفانه آنقدر مریض و جراحت دارند که باید جراحی شوند و با تیغ آنها را لایق حضور کرد و برخی اصلا چیزی جمع نکرده اند و برخی به جای گوهر سنگ خارا آورده اند.
و برخی خیلی کارشان خراب است دوربین های مدار بسته تصویر آنها را گرفته و به پادشاه نشان داده اند که از بدو ورود نه تنها خود کاری در جمع سنگ قیمتی نمی کرد بلکه دست به اغتشاش زده بود جزیره را به هم زده بود مردم را ناامید می کردند و به قتل و غارت دست زده بودند و اموال دیگران را به دریا می ریختند این ها را نه تنها به بارگاه راهی نمی دهند بلکه به سیاهچال فرستاده و تنبیه می کنند. و اگر قابلیت این را داشتند بعد از مدتی به حضور می پذیرند.
مثال دنیای ما این است.


پاورقی:
1- بقره 256
2- زلزال 8
3-نساء 4

موضوع قفل شده است