جمع بندی فرستادگان نزد پیامبر

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرستادگان نزد پیامبر

با سلام و خسته نباشید: بنده چند سوال اساسی داشتم.
1- آیا فیروز دیلمی جزو فرستادگان باذام به نزد پیامبر بود؟ یا افراد دیگری بودند؟ ابن بلخی نام او را آورده است؟!
2- محل تولد و نشو نمو او کجا بده است؟ آیا درست است که به دستور انوشروان بهمراه وهرز به یمن رفته است؟
3- اطلاعاتی در مورد کهانت و شعبده بازیهای قبل از اسلام می خواستم. بخصوص در مورد أسود عنسی که گفته می شود کاهن بوده است!
4- زنی که أسود عنسی بعد از استیلا بر صنعا با او ازدواج کرد آیا آزاد همسر شهر بن باذام بوده یا همسر باذام بوده است؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد ممسوس

حسین3;801103 نوشت:
1- آیا فیروز دیلمی جزو فرستادگان باذام به نزد پیامبر بود؟ یا افراد دیگری بودند؟ ابن بلخی نام او را آورده است؟!

با سلام و پورزش از تاخیر

در موردفرستادگان باذان نزد پیامبر گفته شده است انها چند نفر بودند از جمله وهب بن منبه، خورخسرو و فیروز دیلمی این مطلب در منابع مختلفی آمده است از جمله در طبری، ج۲ص ۲۵۵-۲۵۷؛ سیره ابن هشام، ج۱ص ۷۱-۷۲؛ درطبقات ان سعد ، ج۱، ص۲۶۰؛ همچنین مسعودی، در التنبیه، ص ۲۵۹ این مطلب را نقل نمودند.

ابن بلخی در کتاب فارسنامه خود نام فیروز دیلمی را آورده است وی او را جزو کسانی برشمرده که از جانب باذان نزد پیامبر در مدینه رفتند.[1]
فیروز دیلمی یکی از ایرانیان مسلمان است که در زمان پیامبر، اسلام آورد پیامبر کنیه اباعبدالله را برای او انتخاب کرد.[2] منابع تاریخی اشاره ای به محل تولد و مکان رشد و نمو وی نکرده اند. فیروز ساکن منطقه حمیر یمن بود از این رو به حمیری شناخته میشد. وی از ابناء فرس صنعا بوده است.[3] او خواهر زاده نجاشی است.[4]
فیروز جزو کسانی بود که انوشیروان او را به همراه باذان برای سرکوب حبشیان به یمن فرستاد[5] زیرا باذان بعد از وهرز و فرزندانش از طرف انوشیروان حاکم یمن شد.[6]
فیروز از پیامبر حدیث نقل کرده است.[7] وی از جانب پیامبر حاکم برخی از مناطق یمن شد.[8]
اسود عنسی به نام عبهلة بن کعب بن عوف است وی ملقب به ذوالخمار یا ذوالحمار بود.[9]


[/HR][1] . ابن بلخی، فارسنامه، ص 256، بنیاد فارس شناسی ، شیراز، 1374ش

[2] . ابن عبد البر، أبو عمر يوسف؛ الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق على محمد البجاوى، بيروت، دار الجيل، ط الأولى، 1412/1992، ج‏ 3، ص 1265.

[3] . ابن اثیر، اسدالغابه، ج 4 ص 71، دارالفکر بیروت 1409

[4] . همان

[5] . ابن قتیبه دینوری، المعارف، ص 335 ، تحقیق، ثروت عکاشه، هیات المصریه العانه للکتاب، قاهره، 1992 م

[6] . ابن سعد، محمد؛ الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش، ج ‏6، ص 419.

[7] . همان ج 6 ص 418

[8] . ابن هشام، عبد الملك الحميرى، تحقيق مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبد الحفيظ شلبى، بيروت، دار المعرفة، بى تا، ج ‏1، ص 69 و إمتاع‏الأسماع، پیشین، ج ‏2، ص 122.

[9] . سیره ابن هشام، ج 4 ص 271


وی کاهن و شعبده باز بود در میان مردم مذحج نفوذر بسیاری داشت. اسود متولد غاری به نام خبان بود که در همان غار رشد و نمو کرد و از همان جا خروج کرد.[1]
لقب او ذوالخمار بود زیرا بر روی صورت خود روبند نازکی میانداخت و به ایراد سخنان مبهمی مشغول میشد و میگفت سحیق و شقیق دو ملک هستند که بر من وحی میفرستند و برای مردم میخواند ( والمایسات میسا و الدارسات درسا یحجون عصبا و فرادا علی قلائص حمر و صهب) و یا اینکه به او ذوالحمار میگفتند زیرا الاغی داشت که وقتی به او میگفت سجده کن انجام میداد یا میگفت بنشین الاغ هم مینشست لذا مردم شیفته روبند و الاغ او بودند.[2]

اسود عنسی در اواخر عمر پیامبر پس از حجة الوداع در نجران یمن با کمک قبیله مذحج خروج کرد و ادعای پیامبری نمود و به سرعت یمن را به تصرف خویش در آورد وی در شورشی که به صنعا داشت حاکم آن به نام شهر بن باذان را کشت و به زور و اجبار با همسر وی ازدواج نمود.[3]
در مورد هویت این زن اختلاف وجود دارد برخی نام او را آزاد و همسر شهر بن باذان میدانند.[4] برخی دیگر نام او را مرزبانه همسر باذان میشمارند.[5] وی دختر عموی فیروز دیلمی بود.[6]
پیامبر طی نامه ای به فیروز دیلمی حاکم بخشی از یمن از او خواست شر اسود را از سر مسلمین کم کند.[7]
اسود اهل شرب خمر و تارک الصلوة بود وی میگفت فرشته سحیق مرا از نماز معاف کرده است. مرزبانه زن مسلمان ایرانی در زیر زمین قصر سوراخی را به بیرون قصر تعبیه نمود و در فرصت مناسب فیروز دیلمی و داذویه و قیس بن مکشوح در شبی که اسود در شرب خمر افراط کرده بود از سوراخ مذکور وارد شده فیروز دیلمی او را خفه کرد و قیس سر از بدنش جدا نمود.[8]
خبر کشته شدن اسود از طریق وحی به پیامبر رسید حضرت فرمود دیشب اسود به دست مردی مبارک از خاندان مبارک کشته شد گفتند او که بود فرمود فیروز موفق فیروز موفق[9]


[/HR][1] . طبری ترجمه، ج 4 ص 1312

[2] . مقدسی، البدء والتاریخ، ج 2 ص 839

[3] . تاریخ طبری همان

[4] . تاریخ ابن خلدون، ج 2 ص 483؛ ابن اثیر، الکامل، ج 8 ص 31

[5] . مقدسی، البدء والتاریخ، ج 2 ص 839

[6] . همان

[7] . طبری همان

[8] . مقدسی، البدء و التاریخ، ج 2 ص 840

[9] . طبری، ج 4 ص 1363


پرسش:
آیا باذان حاکم یمن، فیروز دیلمی را نزد پیامبر (ص) فرستاد؟ نظر ابن بلخی در فارسنامه چیست؟

پاسخ:
در مورد فرستادگان باذان نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفته شده است آنها چند نفر بودند از جمله وهب بن منبه، خورخسرو و فیروز دیلمی این مطلب در منابع مختلفی از جمله در تاریخ طبری،[1] سیره ابن هشام،[2] طبقات ابن سعد،[3] و التنبیه مسعودی،[4] آمده است.

ابن بلخی در کتاب فارسنامه خود نام فیروز دیلمی را آورده است وی او را جزو کسانی برشمرده که از جانب باذان نزد پیامبر در مدینه رفتند.[5]
فیروز دیلمی یکی از ایرانیان مسلمان است که در زمان پیامبر (صلی الله علیه و اله) اسلام آورد پیامبر (صلی الله علیه و اله) کنیه اباعبدالله را برای او انتخاب کرد.[6] منابع تاریخی اشاره ای به محل تولد و مکان رشد و نمو وی نکرده اند. فیروز ساکن منطقه حمیر یمن بود از این رو به حمیری شناخته میشد. وی از ابناء فرس صنعا بوده است.[7] او خواهر زاده نجاشی است.[8]
فیروز جزو کسانی بود که انوشیروان او را به همراه باذان برای سرکوب حبشیان به یمن فرستاد.[9] زیرا باذان بعد از وهرز و فرزندانش از طرف انوشیروان حاکم یمن شد.[10]

فیروز از پیامبر (صلی الله علیه و اله) حدیث نقل کرده است.[11] وی از جانب پیامبر (صلی الله علیه و اله) حاکم برخی از مناطق یمن شد.[12]

اسود عنسی کسیت آیا او کاهن و شعبده باز بوده است؟
زنی که أسود عنسی بعد از استیلا بر صنعا با او ازدواج کرد آیا آزاد همسر شهر بن باذان بود یا همسر باذان بوده است؟
اسود عنسی به نام عبهلة بن کعب بن عوف است وی ملقب به ذوالخمار یا ذوالحمار بود.[13]

وی کاهن و شعبده باز بود در میان مردم مذحج نفوذ بسیاری داشت. اسود متولد غاری به نام خبان بود که در همان غار رشد و نمو کرد و از همان جا خروج کرد.[14]

لقب او ذوالخمار بود زیرا بر روی صورت خود روبند نازکی میانداخت و به ایراد سخنان مبهمی مشغول میشد و میگفت سحیق و شقیق دو ملک هستند که بر من وحی میفرستند و برای مردم میخواند ( والمایسات میسا و الدارسات درسا یحجون عصبا و فرادا علی قلائص حمر و صهب) و یا اینکه به او ذوالحمار میگفتند زیرا الاغی داشت که وقتی به او میگفت سجده کن انجام میداد یا میگفت بنشین الاغ هم مینشست لذا مردم شیفته روبند و الاغ او بودند.[15]

اسود عنسی در اواخر عمر پیامبر پس از حجة الوداع در نجران یمن با کمک قبیله مذحج خروج کرد و ادعای پیامبری نمود و به سرعت یمن را به تصرف خویش درآورد وی در شورشی که به صنعا داشت حاکم آن به نام شهر بن باذان را کشت و به زور و اجبار با همسر وی ازدواج نمود.[16]
در مورد هویت این زن اختلاف وجود دارد برخی نام او را آزاد و همسر شهر بن باذان میدانند.[17] برخی دیگر نام او را مرزبانه همسر باذان میشمارند.[18] وی دختر عموی فیروز دیلمی بود.[19]
پیامبر (صلی الله علیه و اله) طی نامه ای به فیروز دیلمی حاکم بخشی از یمن از او خواست شر اسود را از سر مسلمین کم کند.[20]

اسود اهل شرب خمر و تارک الصلوة بود وی میگفت فرشته سحیق مرا از نماز معاف کرده است. مرزبانه زن مسلمان ایرانی در زیر زمین قصر سوراخی را به بیرون قصر تعبیه نمود و در فرصت مناسب فیروز دیلمی و داذویه و قیس بن مکشوح در شبی که اسود در شرب خمر افراط کرده بود از سوراخ مذکور وارد شده فیروز دیلمی او را خفه کرد و قیس سر از بدنش جدا نمود.[21]

خبر کشته شدن اسود از طریق وحی به پیامبر رسید حضرت فرمود دیشب اسود به دست مردی مبارک از خاندان مبارک کشته شد گفتند او که بود فرمود فیروز موفق فیروز موفق[22]

کلیدواژه : پیامبر اسلام، اسود عنسی، ادعای پیامبری، کاهن
فیروز دیلمی، باذان، حاکم یمن،

منابع
[1] . تاریخ طبری، ج 2 ص 255-277، دارالتراث، بیروت، 1387ق
[2] . سیره ابن هشام، ج 1 ص 71-72، دارالمعرفه، بیروت، بی تا
[3] . ابن سعد، طبقات، ج 1 ص 260، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1410ق
[4] . مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص 259، دارالصاوی، قاهره، بیروت، بی تا
[5] . ابن بلخی، فارسنامه، ص 256، بنیاد فارس شناسی ، شیراز، 1374ش
[6] . ابن عبد البر، أبو عمر يوسف؛ الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق على محمد البجاوى، بيروت، دار الجيل، ط الأولى، 1412/1992، ج‏ 3، ص 1265.
[7] . ابن اثیر، اسدالغابه، ج 4 ص 71، دارالفکر بیروت 1409
[8] . همان
[9] . ابن قتیبه دینوری، المعارف، ص 335 ، تحقیق، ثروت عکاشه، هیات المصریه العانه للکتاب، قاهره، 1992 م
[10] . ابن سعد، محمد؛ الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش، ج ‏6، ص 419.
[11] . همان ج 6 ص 418
[12] . ابن هشام، عبد الملك الحميرى، تحقيق مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبد الحفيظ شلبى، بيروت، دار المعرفة، بى تا، ج ‏1، ص 69 و إمتاع‏الأسماع، ج ‏2، ص 122، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1420ق
[13] . سیره ابن هشام، ج 4 ص 271
[14] . طبری ترجمه، ج 4 ص 1312
[15] . مقدسی، البدء والتاریخ، ج 2 ص 839، ، مكتبة الثقافة الدينية، بى تا
[16] . تاریخ طبری همان
[17] . تاریخ ابن خلدون، ج 2 ص 483؛ دارالفکر بیروت، 1408ق، ابن اثیر، الکامل، ج 8 ص 31، دارصادر، بیروت، 1385ق
[18] . مقدسی، البدء والتاریخ، ج 2 ص 839
[19] . همان
[20] . طبری همان
[21] . مقدسی، البدء و التاریخ، ج 2 ص 840
[22] . طبری، ج 4 ص 1363


موضوع قفل شده است