جمع بندی القا و انتقال مفاهیم به یکدیگر بدون ابزار دنیای مادی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
القا و انتقال مفاهیم به یکدیگر بدون ابزار دنیای مادی

سلام بر استاد عزیز و گرانقدر :Rose:
سوالی از محضرتان داشتم که به این صورت است:
به عنوان مثال،
شخصی مفهومی را از مطلبی درک کرده است، حال آن شخص می خواهد آن مفهوم را به شخص دیگری منتقل کند.
در عالم ماده، قاعده بر این است که طرفین نسبت به زبان مشترکی جهت ارتباط با هم علم و آگاهی پیدا می کنند.
حال شخص اول، مفهوم درک شده از مطلب موردنظر را در قالب این زبان مشترک (به کمک ابزار زبان) برای شخص دوم بیان می کند.
در ادامه، شخص دوم قالب مورد نظر را (به کمک ابزار گوش) دریافت کرده و از آنجا که به قواعد این زبان مشترک علم و آگاهی دارد، مفهومی را از این قالب درک می کند.
اما آیا نفر دوم دقیقاً همان مفهوم درک شده توسط شخص اول را دریافت کرده است؟ مشخص نیست و به احتمال بالا نه!
اما چرا نتوانست همان مفهوم را درک کند؟
احتمالاً علت به متفاوت بودن شدت علم و معرفت اشخاص بر می گردد.
حال فرض را بر این قرار می دهیم که دو شخص مثال ما، از شدت علم و معرفت یکسانی برخوردار بودند! در این وضعیت هم، باز مشخص نبود که آیا این مفهوم در این سیر نزولی (از مفهوم عقلی-قلبی-ووو به قالب زبان-صوت) و صعوی (از قالب زبان-صوت به مفهوم عقلی-قلبی-ووو) به طور صحیح و بدون مشکل تغییر سطح داده است؟
آیا آن شخص مفهوم مورد نظر را درک کرده است! نکند به مفهوم دیگری رسید که منظور من نبود؟ (اکثراً هم، همینطور می شود!) و آنقدر باید حرف زد و چپ و راست را موزون نمود تا در جان طرف مقابل همان مفهوم دقیقاً شکل گیرد.
استاد عزیز و گرامی، چرا ما نمی توانم همان مفهوم درک شده در جان خود را بدون ابزار (مثل زبان و گوش) بر جان طرف مقابل القا کنیم؟ به طوری که طرف مقابل بدون کم و کاستی دقیقاً همان را درک کند.
مگر ما مجرد نیستیم؟ پس چرا نمی شود؟ یعنی اجازه نداریم مفاهیم را به این صورت بر دیگران القا کنیم؟ یعنی حتماً باید از قالب زبان استفاده کنیم؟
در انتظار پاسخ شما هستم :Sham:
با تشکر از استاد گرامی :Gol:

کارشناس پاسخگو: استاد اویس

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد اویس

با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی
در پاسخ به سوالتان باید بگویم اگر چه نفس موجودی مجرد بلکه دارای مقام فوق تجرد است اما نفس در عالم طبیعت محکوم به بدن مادی است یعنی نفس برای اجابت حوائج مادی خویش نیازمند استفاده از ابزار مادی بدن طبیعی است و چشم و گوش و زبان و دست و پا برخی از این ابزارهای مادی نفس در عالم طبیعت هستند و نفس برای انتقال مفاهیم به دیگران ناگزیر از استفاده این ابزار و ادوات مادی است.
البته این در ابتدای راه است. هستند کسانی که به مدد بندگی خالصانه خداوند و حفظ مراتب طهارت در شئون نفسانی خویش قوی گشته و بدون نیاز به این ابزار و ادوات می توانند کارهای خارق العاده انجام دهند. چنان که حضرت وصی امام علی علیه السلام می فرمایند:
«والله ما قلعت ‏باب خيبر ورميت به خلف ظهري اربعين ذراعاً بقوّة جسدية ولاحركة‏ غذائية لكنّي اُيّدت بقوّة‏ ملكوتيّة ونفس‏ بنور ربّها مضيئة»(بحار الانوار، ج‏21، ص‏26)
یعنی به خدا قسم من قلع درب خیبر و افکندن آن به 40 ذراع را بواسطه بازوانى كه از كنار سفره غذا تغذيه نموده و نيرومند شده است انجام ندادم، بلكه اين كار را با قدرت الهى به انجام رسانیدم».
آری قدرت واقعی روح انسانى از مطبخ نيست و انسان می تواند با تقویت روح و نفس مجرد خود بواسطه رعایت طهارت در تمامی مرتب انسانی از نیازمندی به ابزار و آلات مادی فراتر رود و هر کاری را در همین عالم ماده به صرف اراده خویش انجام دهد.
اما تغیر این مفاهیم از زبانی به گوش دیگر و عدم اندراج صحیح مفاهیم در اذهان دیگر به امور گوناگونی وابسته است که از جمله آنها می توان به عدم استفاده صحیح از کلمات در مقام بیان کردن و نیز عدم توجه صحیح کلمات در مقام شنیدن اشاره کرد.

با سلام

برقراری ارتباط، عبارت است از ؛ ارسال پیام از یک شخص به شخصی دیگر از طریق یک کانال ارتباطی کلامی یا غیر کلامی".
فرستنده، پیام را ایجاد و ان را منتقل می کند. پیرنده، فرد یا گروهی است که پیام را دریافت و به آن پاسخ می گوید. پیام، شامل اطلاعات فرستنده + تفسیر گیرنده از آن است. کانال ارتباطی، شیوه ای است که فرستنده از ان طریق پیام خود را به گیرنده منتقل می کند که ممکن است به صورت کلامی یا غیر کلامی (با استفاده از زبان بدن مثل اشارات و یا نوشتاری) باشد. بازخورد، اطلاعی است که فرستنده پیام از گیرنده پیام، به روش های مختلف، دریافت می کند.

ارتباط ضعیف می تواند از هر گونه نارسایی در الگوی ارتباط حاصل شود:
فرستنده نتواند یک پیام روشن را ارسال کند.
گیرنده به دقت گوش ندهد و نتواند پیام را به درستی دریافت کند.
گیرنده نتواند توسط یک بازخور صحیح، پیام را برای فرستنده روشن نماید.
فرستنده نتواند بازخورد را تصدیق کند و یا به آن پاسخ گوید.
مشکلات مربوط به هر یک از عناصر فرایند ارتباط که ممکن است به ارتباط ضعیف و ناکارآمد بینجامد، عبارتند از:

فرستنده:

برای اینکه پیام شما به خوبی از سوی گیرندگان پیام دریافت و درک گردد، ابتدا باید قابلیت اعتماد خوبی بین آنها کسب نمایید مثلاً به آنها نشان دهید که از دانش خوبی در حوزه مذکور برخوردارید. همچنین باید شناخت نسبی از گیرنده یا گیرندگان پیام تان (مثل آگاهی از سطح تحصیلات آنها) داشته باشید.

پیام:

پیام، فقط آنچه که فرد می گوید نیست، بلکه مفهومی که در پیام وجود دارد، نیز دارای اهمیت است. مفهوم به دو صورت در پیام متجلی می شود: مفهومی که فرستنده قصد آن را دارد و مفهومی که گیرنده از پیام دریافت می کند. پیام ها از دو مؤلفه منطقی و هیجانی تشکیل شده اند که در کنار یکدیگر می توانند مفهومی را منتقل کنند. گیرنده پیام با ترکیب این دو مؤلفه بهتر منظور فرستنده پیام را درک خواهد کرد مثلاً محبت، خشم یا تعجب اگر با بخش منطق پیام و ذکر علت این هیجانات ترکیب نگردد، نمی تواند پیام فرستنده را به خوبی منتقل کند. تون صدا، حالت چهره، نوع نگاه و حرکات بدنی فرستنده بیانگر مؤلفه هیجانی پیام و اعتبار بحث، نقطه آغاز و پایان بحث، استدلالات و مفاهیم مطرح شده در پیام با بخش منطقی پیام مرتبط می باشند.

کانال ارتباطی:

پیام ها ممکن است به شیوه های مختلفی مخابره شوند از جمله مکالمه رو در رو، تلفنی، ایمیل، نامه، و یا حتی به صورت غیر کلامی با استفاده از زبان بدن. کانال ارتباطی که برای انتقال هر پیام انتخاب می گردد باید متناسب با نوع و اهمیت ان باشد.

گیرنده:

بدون شک شما انتظار دارید که پیام شما از سوی فرد مقابل دریافت و فهمیده شود. به خاطر داشته باشید که وضعیت و حالات گیرندگان پیام در درک آنها از پیامی که با آن روبرو می شوند، تأثیر می گذارد. خستگی، بی حوصلگی، عدم علاقه به فرستنده پیام یا محتوای پیام و همچنین حالات هیجانی گیرندگان پیام، در فرایند برقراری ارتباط حائز اهمیت می باشد. به عنوان مثال مردی که خسته از کار روزانه و با درگیری های فکری فراوان به منزل برمی گردد، هرگز نمی تواند گیرنده خوبی برای پیام همسرش در مورد کم کاری و بی توجهی او به وضعیت تحصیلی فرزندشان باشد. بنابراین ارتباط نارسایی شکل گرفته و نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد. اما اگر زن وضعیت همسرش را در نظر گرفته و زمانی مشکل را مطرح کند که او شرایط بهتری برای پذیرش پیام داشته باشد، حتماً این ارتباط به نتیجه بهتری خواهد انجامید (البته در صورتی که سایر موانع ارتباطی وجود نداشته باشند

بازخورد:

بازخورد، هم به روشی گفته می شود که گیرنده در پیش می گیرد تا به فرستنده بفهماند که پیام او را دریافت کرده است و هم روشی است که فرستنده از طریق آن می فهمد که گیرنده پیام او را به درستی دریافت کرده است. گیرندگان پیام با استفاده از روشهای کلامی و غیرکلامی مثل تأیید، اخم یا بی توجهی و ... به فرستنده بازخورد می دهند. دادن بازخورد برای هر دو طرف حائز اهمیت می باشد. به خاطر داشته باشید که با دادن بازخورد به فردی که پیامی را به شما منتقل می کند به او می رسانید که پیامش را دریافت کرده و نسبت به آن بی توجه نبوده اید. همچنین وقتی شما فرستنده پیامی باشید، با توجه به بازخوردهای فرد مقابل پی می برید که آیا او متوجه پیام شما شده و آن را به خوبی دریافت کرده است یا خیر. صادر نشدن هیچ گونه بازخورد کلامی یا غیر کلامی از سوی گیرنده به این معنا است که در واقع ارتباط مؤثری شکل نگرفته و پیام به درستی منتقل نشده است.

سوال:
مگر نه این است که نفس ما مجرد است پس ما چرا نمی توانم مفاهیم درک شده در جان خود را بدون ابزار (مثل زبان و گوش) به دیگران القاء نماییم؟

پاسخ:
در پاسخ به سوالتان باید بگویم اگر چه نفس موجودی مجرد بلکه دارای مقام فوق تجرد است اما نفس در عالم طبیعت محکوم به بدن مادی است یعنی نفس برای اجابت حوائج مادی خویش نیازمند استفاده از ابزار مادی بدن طبیعی است و چشم و گوش و زبان و دست و پا برخی از این ابزارهای مادی نفس در عالم طبیعت هستند و نفس برای انتقال مفاهیم به دیگران ناگزیر از استفاده این ابزار و ادوات مادی است.
البته این در ابتدای راه است. هستند کسانی که به مدد بندگی خالصانه خداوند و حفظ مراتب طهارت در شئون نفسانی خویش قوی گشته و بدون نیاز به این ابزار و ادوات می توانند کارهای خارق العاده انجام دهند. چنان که حضرت وصی امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
«والله ما قلعت ‏باب خيبر ورميت به خلف ظهري اربعين ذراعاً بقوّة جسدية ولاحركة‏ غذائية لكنّي اُيّدت بقوّة‏ ملكوتيّة ونفس‏ بنور ربّها مضيئة»(1)
یعنی به خدا قسم من قلع درب خیبر و افکندن آن به 40 ذراع را بواسطه بازوانى كه از كنار سفره غذا تغذيه نموده و نيرومند شده است انجام ندادم، بلكه اين كار را با قدرت الهى به انجام رسانیدم».
آری قدرت واقعی روح انسانى از مطبخ نيست و انسان می تواند با تقویت روح و نفس مجرد خود بواسطه رعایت طهارت در تمامی مرتب انسانی از نیازمندی به ابزار و آلات مادی فراتر رود و هر کاری را در همین عالم ماده به صرف اراده خویش انجام دهد.
اما تغیر این مفاهیم از زبانی به گوش دیگر و عدم اندراج صحیح مفاهیم در اذهان دیگر به امور گوناگونی وابسته است که از جمله آنها می توان به عدم استفاده صحیح از کلمات در مقام بیان کردن و نیز عدم توجه صحیح کلمات در مقام شنیدن اشاره کرد.

پی نوشت:
1.مجلسی، محمدباقر (1111ق)، بحارالانوار، تحقیق محمدباقر بهبودی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج‏لد21، صفحه‏26.

موضوع قفل شده است