برده داری در ایران باستان

تب‌های اولیه

62 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برده داری در ایران باستان

آیا برده داری ارمغان اسلام برای ایران بوده است؟؟!!


برخی می پندارند قبل از اسلام در ایران برده داری نبوده و برده داری ارمغان اسلام برای ایران است.در جای جای کتاب “مادیان هزار دادستان” احکام مربوط به برده بیان شده که به روشنی حکایت از آن دارد که قبل از اسلام در ایران برده داری رواج داشته است و نبود برده داری در ایران پیش از اسلام، دروغی بیش نیست. بنابراین، برده داری در ایران ارمغان اسلام برای این کشور نیست. در بخشی از کتاب «ماتیکان هزار داتستان» که در عصر ساسانیان به نگارش در آمده و در آن احکام شرعی زرتشتیان گرد آمده است، به احکام بردگی اختصاص دارد.
این کتاب به همت موبد رستم شهزادی به فارسی برگردانده شده و با عنوان «قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان» به چاپ رسیده است.

احکام بردگان را از صفحه ی 65 تا 67 می خوانیم. به برخی از این احکام توجه کنیم:

- «بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»

- «همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»

- «اشخاص آزاد و بنده هردو ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»

- «هرگاه بنده اکدینی (کافری) به همراهی آقای خود به دین مزدیسنی در آیند بنده در خدمت آقای خود باقی خواهد ماند.»

- «بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»

- «بندگان می توانند با اجازه ی آقای خود آزادی خود را با پول خریداری نموده یا دیگری را حاضر نمایند قیمت آنان را به مالک پرداخته آزاد نمایند.»(1)

به گواهی شاهنامه، اسفندیار زرتشتی در جنگ دینی با ارجاسب، با شکست دادن او در حمله به ترکستان، علاوه بر غارت گنجینه های او، دو گروه دختر کمرباریک و خواهران و دختران و مادر ارجاسب را با خود به ایران آورد.
حکیم فردوسی در شاهنامه می گوید:

همه گنج ارجاسپ در باز کرد
بکپّان درم سختن آغاز کرد

هزار اشتر از گنج دینار شاه
چو سیصد زِ دیبا و تخت و کلاه‏

صد از مشک، وَ ز عنبر و گوهران
صد از تاج، وَ ز نامدار افسران‏

از افگندنی هاى دیبا هزار
بفرمود تا برنهادند بار

چو سیصد شتر جامه چینیان
ز منسوج و زربفت و ز پرنیان‏

عمارى بسیچید و دیبا جلیل
کنیزک ببردند چینى دو خیل‏

برخ چون بهار و ببالا چو سرو
میان ها چو غرو و برفتن تذرو

ابا خواهران یل اسفندیار
برفتند بت روى صد نامدار

زپوشیده رویان ارجاسپ پنج
ببردند با مویه و درد و رنج‏

دو خواهر دو دختر یکى مادرش
پر از درد و با سوک و خسته برش(2)

آرتورکریستن سن مستشرق دانمارکی در کتاب ایران در زمان ساسانیان می نویسد: ایرانیان اکثراً دست اسیران جنگی را بر پشت بسته و آنها را به عنوان غلامی می فروختند… خریداران خود را مالک جان بردگان می دانستند.(3)

با استناد به منابع زرتشتی و غیر زرتشتی می توان وجود برده داری در ایران باستان را نشان داد:
1. ماتیکان هزار داتستان (قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان)، ترجمه: رستم شهزادی (رئیس سابق انجمن موبدان تهران)
2. مادیان هزار دادستان (احکام حقوقی در عصر ساسانیان)، ترجمه: سعید عریان
3. شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی
4. دانشنامه جهان اسلام، به کوشش بنیاد دایره المعارف اسلامی

پی نوشتها:

(1). قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان، گردآورنده و برگردان: رستم شهزادی (درگذشت: 1378)، تهران، انتشارات فروهر، چاپ دوم، 1386.

(2). شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه چاپ مسکو، تهران: مؤسسه نور، صفحه ۷۱۰ ، بخش “بازگشتن اسفندیار نزد گشتاسپ‏”

(3). ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستن سن، ترجمه رشید یاسمی، ص۲۴۰ و۳۴۴.

بنام خدا.

مقداد;800159 نوشت:
- «احکام بردگان را از صفحه ی 65 تا 67 می خوانیم. به برخی از این احکام توجه کنیم:

بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»

- «همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»

- «اشخاص آزاد و بنده هردو ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»

- «هرگاه بنده اکدینی (کافری) به همراهی آقای خود به دین مزدیسنی در آیند بنده در خدمت آقای خود باقی خواهد ماند.»

- «بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»

- «بندگان می توانند با اجازه ی آقای خود آزادی خود را با پول خریداری نموده یا دیگری را حاضر نمایند قیمت آنان را به مالک پرداخته آزاد نمایند.»(1)


باسلام.

بااینکه برده داری کار خیلی زشت و بلکه بی تمدنی کامل یک انسان بعنوان اشرف عقل و دانش و معرفت بوده و هست اما منکه ازنوشتار شما استاد بزرگوار جز مرام و معرفت و مهربانی ایرانیان درحق بردگان ندیدم ونمیبینم و اتفاقا ازاینکه میشنوم ایرانیان در آن زمانها حداقل حقوقی را برای بردگان و اسرای خود قائل بودند بیشتر مرا به شگفت و تفکر واداشته و وامیدارد که خواه ناخواه به این مهم نیز بیندیشم که این ملت و نژاد و فرهنگ چگونه ملت و نژاد با عقل و شعور ومعرفت و مرامی بوده و هم اکنون نیز هستند و هستیم که با مقایسه ای بین بردگی درایران و سایر ملل و آن شیوه های احتمالا وحشیانه و خشن از سوی سایرملل هم عصر، میتوان چنین نتیجه گیری بدست آورد که باید به اجداد باستانی خود واقعا درود فرستاد و به آنان گفت آفرین به آن مرام و معرفت که با آن رفتار انسانی خود درحق بردگان و بندگان خود که برده داری کاری عادی و مرسوم هم بوده ، باعث شدند بمرور فرزندانی متولد گردند که اینک فرزندانی مثل ما پرورش یافته ایم که خدایی چنین مهربان و مرام و مسلک و دین و مذهب و انقلابی چنین معصوم و مظلوم نسیبمان گردیده.

{والبته چه بسا دادن حداقل حقوق منجمله آزادی یا مرخصی در دهمین روز یا آزادی بخاطر تولد دهمین فرزند توسط ایرانیان باستان به بردگان،باعث دادن امتیازهای دیگر در میان سایرملل و اقوام مترقی گردیده که بعنوان مثال درمورد مرخصی ، این مرخصی رفته رفته در ادیان بزرگ به 7 روز رسیده}

{بهرحال اگر حرف و صحبتی بود >> بیغرض و منظوربود وبلکه باظلمهایی که شنیده ایم دیگران درحق بردگان خود میکردند ، خدا را شکر، جز رفتار مثبت و نیکو ازهموطنان باشرف خود ندیدیم.
ازطرفی دیگر، من دید مثبت قضیه را دیدم و مورد بررسی خود قرار دادم و شاید ظلم هایی هم بوده که من فعلا درمتن بالا ازجناب استاد بزرگوار چیزی مشاهده ننمودم و ندیدم و اگربوده تقاضا دارم جهت کسب اطلاعات و مطالعات بیشتر آنها را نیز بیان نمایید >> که البته امیدوارم چیزی جز خوبی نباشد}

باتشکر.

با سلام

در آغاز دوره هخامنشی، نهاد برده داری هنوز در ایران به طور کامل رشد نکرده بود. در میان مادها رسمی وجود داشت که به موجب آن، مردی تهیدست می‌توانست، در برابر دریافت غذای روزانه، خود را در اختیار مردی ثروتمند بگذارد. چنین شخصی وضع بردگان را داشت، اما چنانچه اربابش به او کم غذا می‌داد، او هر زمان می‌توانست وی را ترک کند. پارسیها، به هنگام تشکیل دولت شان، فقط چنین بردگی ساده‌ای را می‌شناختند و کار برده از لحاظ اقتصادی مهم نبود. اصطلاح متعارف برای مشخص کردن برده در ایران باستان، کلمة بَنْدَکَه، مشتق از بَندَه به معنای بند و زنجیر، بود، داریوش اول «ساتراپ»ها و امرای خود را بندکه‌های خود می‌خواند. همچنین داریوش اول، گاداتس، حاکم خود در دیونی، را برده «دولس / دُولوس» خویش می‌نامد. درست به سان بسیاری از کشورهای شرق باستان، تمام اتباع پادشاه، حتی عالی ترین صاحب منصبان، بندگان پادشاه شمرده می‌شدند، زین رو لقمان یونانی نوشته‌اند که جز پادشاه، تمامی مردم ایران جماعت بندگان اند. به همین ترتیب، اقتدار بزرگان خانواده‌های پدرشاهی بر افراد خانواده‌های خودشان مستبدانه بود و آنها می‌توانستند با فرزندان ایشان چون برده رفتار کنند.

یکی از اصطلاحات فارسی باستان برای برده، «گرده»، به معنای برده برده‌های خانگی، بود. این اصطلاح در مکتوبات آرامیِ اَرشام، ساتراپ مصر در قرن پنجم پیش از میلاد، و در متون بابلی دورة هخامنشی، به صورت، «گرده / گردو»، و در اسناد عیلامی که از تخت جمشید به دست آمده به صورت، «کورتش» آمده‌است. این افراد کارگران اعضای خانواده سلطنتی و خانواد نجبای پارس در ایران و بابل و مصر بودند. در گذر زمان، معنای کلمه «کورتش» گسترش یافت و به مفهوم «کارگر» به کار رفت. در متن عیلامی کتیبه بیستون، «کورتش» معادل «مانیه» در فارسی باستان در متنِ بابلی، به معنای کارگران مزدور است. احتمالاً «مانیه» به معنای «برده خانگی» بوده‌است. بسیاری از بردگانی که برای نجبای هخامنشی و پارسی کار خانگی می‌کردند مانند نانوایان، آشپزها، ساقیان، و خواجه سرایان، نیز از بین نمایندگان ملتهای شکست خورده گرفته می‌شدند. پارسیها تعداد معینی از این بردگان را از بازار برده فروشان می‌خریدند. دانسته‌های ما درباره برده‌های تحت مالکیت خصوصی در ایران نادر و اتفاقی است. یک قرارداد بابلی خرید بردهه از تخت جمشید که سالم مانده، تاریخ دوره حکومت داریوش اول را دارد. اما طرفین قرارداد و خود برده بابلی بوده‌اند.

در زمان هخامنشیان، در بابل و دیگر کشورهای فتح شده، نجبای پارسی به برده داران بزرگ تبدیل شدند. طبق برخی اسناد، ایرانیان برده‌های خود را در بابل می‌فروخته‌اند. در مجموع، حتی در پیشرفته ترین سرزمینهای قلمرو هخامنشی هم فقط تعداد کمی برده در قبال افراد آزاد وجود داشته‌اند و کار برده هیچگاه جایگزین کار کارگران آزاد نمی‌شده‌است. به هنگام پیدایش دولت پارس، در این نواحی برده داری تغییرات مهمی یافته بود؛ بردگی ناشی از بدهکاری دیگر مرسوم نبود. گذشته از کسانی که خودشان خود را می‌فروختند، به وثیقه گرفتن شخص در برابر وام، پیش از زمان پارسها به طور کامل از بین رفته بود. اگر بدهکاری وام خود را در مهلت مقرر نمی‌پرداخت، طلبکار حق داشت که فرزندان او را برده خود کند، یا بدهکار ورشکسته را دستگیر و در زندان بدهکاران محبوس کند، اما نمی‌توانست بدهکار را به بردگی به نفر سوم بفروشد. غالباً بدهکار وام خود را از راه کار آزاد به طلبکار می‌پرداخت و آزادیش را به دست می‌آورد. با قضاوت از روی اسناد بابلی و پاپیروسهای آرامیِ دوره هخامنشی، می‌توان گفت که بردگان اگر به خدمت ارباب ادامه می‌دادند یا غذا و لباس او را تا زمانی که زنده بود تأمین می‌کردند، گاهی آزاد می‌شدند

منابع اصلی را در سایت قرار بدین.دانلود کنیم بخونیم.یا خوده کتابو اسکن کنید اون قسمتشو.برده داری عربها که همه جا معروفه نیازی به تحقیق و اثبات نیست.ولی برده داری ایرانیا جای تحقیق داره.

مقداد;800159 نوشت:
آرتورکریستن سن مستشرق دانمارکی

چی شده اینجور مواقع حرف خارجیای کافرو قبول میکنین :khandeh!:

mohsen1990;800224 نوشت:
منابع اصلی را در سایت قرار بدین.دانلود کنیم بخونیم.یا خوده کتابو اسکن کنید اون قسمتشو.برده داری عربها که همه جا معروفه نیازی به تحقیق و اثبات نیست.ولی برده داری ایرانیا جای تحقیق داره.

چی شده اینجور مواقع حرف خارجیای کافرو قبول میکنین :khandeh!:

تاریخ ایران اینقدر نقطه درخشان و پررنگ نسبت به اعراب داره که این موضوع اضلا به چشم نمیاد ....
بله در این موارد غرب تاریخ نگار داره :))در موارد دیگه نداره دروغه الکیه Lol

mohsen1990;800224 نوشت:
چی شده اینجور مواقع حرف خارجیای کافرو قبول میکنین

با عرض سلام و ادب

اگر با دقت و توجه مطلب را مطالعه می کردید،حتما متوجه می شدید که منابع اصلی این مطالب از کتابهای زرتشتی است و فقط یک نمونه از منابع غیر ایرانی و به اصطلاح شما کفار بیان کردیم،از باب اینکه قابل توجه افرادی باشد که فقط با استناد به منابع همین کفار بر علیه اسلام جوسازی می کنند.

سید محمد جواد;800249 نوشت:
تاریخ ایران اینقدر نقطه درخشان و پررنگ نسبت به اعراب داره که این موضوع اضلا به چشم نمیاد ....
بله در این موارد غرب تاریخ نگار داره :))در موارد دیگه نداره دروغه الکیه :))

با عرض سلام و ادب

اولاً با عرض سلام و ادب

اگر با دقت و توجه مطلب را مطالعه می کردید،حتما متوجه می شدید که منابع اصلی این مطالب از کتابهای زرتشتی است و فقط یک نمونه از منابع غیر ایرانی و به اصطلاح شما کفار بیان کردیم،از باب اینکه قابل توجه افرادی باشد که فقط با استناد به منابع همین کفار بر علیه اسلام جوسازی می کنند.

ثانیاً کی بحث عربها را مطرح کرده که شما نمونه های درخشان تمدن ایران را به رخ می کشید،مگه اسلام یعنی عرب؟؟!! این توطئه دشمنان اسلام بوده است که بگونه ای در ذهن ها جا انداختند که اسلام یعنی عرب و عرب یعنی اسلام. حال آنکه اسلام دینی الهی و جهانی است و اختصاص به یک نژاد خاص ندارد. موضوع بحث این تاپیک این بود که با مراجعه به منابع زرتشتی ثابت شود که این ادعا که برده داری ارمغان اسلام برای ایران است،دروغی شاخدار و بی پایه و اساس است.

بنام خدا.

مقداد;800314 نوشت:
اگر با دقت و توجه مطلب را مطالعه می کردید،حتما متوجه می شدید که منابع اصلی این مطالب از کتابهای زرتشتی است و فقط یک نمونه از منابع غیر ایرانی و به اصطلاح شما کفار بیان کردیم،از باب اینکه قابل توجه افرادی باشد که فقط با استناد به منابع همین کفار بر علیه اسلام جوسازی می کنند.

متاسفانه یا خوشبختانه منم با این گفتار شما جناب کارشناس محترم موافقم {.البته با گفتاریا انتقاد دو بزرگوار هم همچنین}
یا بیاییم همه با هم دست در دست هم دهیم به مهر ...
و علم و دانش خودمونو پیشرفت بدیم که دیگه نیازی به منابع خارجی یا جهان به اصطلاح کفر نداشته باشیم {و هرچه آنها درکتب خود نوشته اند و احتمالا ربطش داده اند به فلان تاریخ نویس و تاریخ نگار قبول و باور نکنیم و بلکه به این گروه غربیان بگوییم شما این کتابها را بدهید بدست خود ما و خود ما میدانیم چگونه درستشان کنیم و یا ؟؟

و یا اینکه فعلا و بناچار برای بیان تاریخ کشور خودمون {کشوروفرهنگ خودمون} به آنها و منابع آنها اکتفا کنیم و با همین روال زندگی و زبونی سر کنیم وبسوزیم و بسازیم که چرا ایرانیان درقدیم این شکستوخوارکننده مثل 300 را متحمل شدن یا اینجور کارهای زشت و ناانسانی مثلا کردند و ..
و تا آنروز که بدست خودمان بدهند یا خواهدافتاد >> فعلا صبر و صبوری پیشه کنیم که انشاا... همه چیز در زیر سایه صبردرست خواهدشد.

باتشکر.

مقداد;800314 نوشت:

با عرض سلام و ادب

اولاً با عرض سلام و ادب

اگر با دقت و توجه مطلب را مطالعه می کردید،حتما متوجه می شدید که منابع اصلی این مطالب از کتابهای زرتشتی است و فقط یک نمونه از منابع غیر ایرانی و به اصطلاح شما کفار بیان کردیم،از باب اینکه قابل توجه افرادی باشد که فقط با استناد به منابع همین کفار بر علیه اسلام جوسازی می کنند.

ثانیاً کی بحث عربها را مطرح کرده که شما نمونه های درخشان تمدن ایران را به رخ می کشید،مگه اسلام یعنی عرب؟؟!! این توطئه دشمنان اسلام بوده است که بگونه ای در ذهن ها جا انداختند که اسلام یعنی عرب و عرب یعنی اسلام. حال آنکه اسلام دینی الهی و جهانی است و اختصاص به یک نژاد خاص ندارد. موضوع بحث این تاپیک این بود که با مراجعه به منابع زرتشتی ثابت شود که این ادعا که برده داری ارمغان اسلام برای ایران است،دروغی شاخدار و بی پایه و اساس است.

سلام

خب نقطه شروع و پیامبران و امامان ما عرب هستند .مسلمن قیاس انجام میپذیره
خیر برده داری بوده ولی نوع و گونه فرق میکرده کلا هم باشه
من به استاد خود حرف شما کارشناسان که فقط منابع اسلامی خودتان را قبول دارید و مابقی را رد میکنید میگویم منبع شما اعتبار ندارد ! حرف بنده این است هرجا بر وفق مراد باشد منبع اعتبار دارد
فکر کنم حرف بنده را متوجه شدید

mohsen1990;800224 نوشت:
منابع اصلی را در سایت قرار بدین.دانلود کنیم بخونیم.یا خوده کتابو اسکن کنید اون قسمتشو.برده داری عربها که همه جا معروفه نیازی به تحقیق و اثبات نیست.ولی برده داری ایرانیا جای تحقیق داره.

چی شده اینجور مواقع حرف خارجیای کافرو قبول میکنین :khandeh!:

با سلام
اینجا سخن از برده دری در ایران باستان است پس اگر دفاعی دارید بیان کنید و موضوع برده داری در اسلام را در تاپیکهای خودش پی گیری کنید
اینهم اسکن کتاب
در ضمن چه کسی در مورد منابع تاریخی فرموده کفار و غیره ؟

سید محمد جواد;800521 نوشت:
من به استاد خود حرف شما کارشناسان که فقط منابع اسلامی خودتان را قبول دارید و مابقی را رد میکنید میگویم منبع شما اعتبار ندارد ! حرف بنده این است هرجا بر وفق مراد باشد منبع اعتبار دارد

با عرض سلام و ادب.

نمی دانم شما اصلاً متن را خوانده اید یا خیر.و اینکه آیا متن را هم به این استاد بزرگوارتان نشان داده اید یا خیر؟
آقا سید!
کدام یک از این منابع منابع اسلامی می باشد؟؟؟؟

اگر تا بحال فرصت نکردید متن را با دقت بخوانید،بخش اصلی متن را دوباره برایتان قرار می دهم:
در بخشی از کتاب «ماتیکان هزار داتستان» که در عصر ساسانیان به نگارش در آمده و در آن احکام شرعی زرتشتیان گرد آمده است، به احکام بردگی اختصاص دارد.
این کتاب به همت موبد رستم شهزادی به فارسی برگردانده شده و با عنوان «قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان» به چاپ رسیده است.

احکام بردگان را از صفحه ی 65 تا 67 می خوانیم. به برخی از این احکام توجه کنیم:

- «بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»

- «همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»

- «اشخاص آزاد و بنده هردو ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»

- «هرگاه بنده اکدینی (کافری) به همراهی آقای خود به دین مزدیسنی در آیند بنده در خدمت آقای خود باقی خواهد ماند.»

- «بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»

- «بندگان می توانند با اجازه ی آقای خود آزادی خود را با پول خریداری نموده یا دیگری را حاضر نمایند قیمت آنان را به مالک پرداخته آزاد نمایند.»(1)

(1). قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان، گردآورنده و برگردان: رستم شهزادی (درگذشت: 1378)، تهران، انتشارات فروهر، چاپ دوم، 1386.

برخی عبارات را رنگی و درشت کردم که یوقت از دید شما مخفی نماند.اگر دقت کنید متن و مستندات از منابع زرتشتیان است.این را به همین کیفیت خدمت استادتان ارائه دهید تا بجای قضاوت عجولانه و متعصبانه کمی عالمانه و منطقی اظهار نظر کنند.

در ضمن ما نه منابع اسلامی را صددرصد می پذیریم نه منابع غیر اسلامی را صددرصد رد می کنیم.گزاره های تاریخی بر اساس ملاک های مشخص مورد ارزیابی قرار می گیرند و بعد در مورد صحت و سقم آنها اظهار نظر می کنیم.
آنهایی که بطور کلی قضاوت می کنند کسانی هستند که فقط مدرک علمی دارند ولی منطق و اسلوب مباحث علمی را بلد نیستند.

سید محمد جواد;800249 نوشت:
تاریخ ایران اینقدر نقطه درخشان و پررنگ نسبت به اعراب داره که این موضوع اضلا به چشم نمیاد ....
بله در این موارد غرب تاریخ نگار داره :))در موارد دیگه نداره دروغه الکیه :))

با سلام
دوست گرامی در انجمن تاریخ ما این درخششها را نشان داده ایم و حقایق را بیان کرده ه ایم بدون تعصب !! از کشور گوشا یها گرفته تا کشتار مردم بیگناه !تا شکنجه های غیر انسانی و حق و حقوق مردم و زنان و.....و.....
میتوانید در انجمن تاپیکها را دریابید
اینجا سخن از برده داری در ایران باستان است خیلی خوب است اگر سخنی است در همین مورد بیان کنید

واژة برده در فارسی باستان Uarta «ورته » (اسیر) در اوستایی ta- var «ورته » (بارتولومه ستون 1368 توجه کنید به tam az- var «ورتم ازـ »: به اسارت کشیدن قس wardaz «ورداز» در فارسی میانه و پارتی رجوع کنید به ادامة مقاله ) در فارسی میانه wardag «وردگ » (اسیر و زندانی ) و wardagih وردگیه » (اسارت ).
در متون پهلوی برده غالبا «انشهریگ » یا «بنده » نامیده شده است.

در آغاز دورة هخامنشی نهاد برده داری هنوز در ایران به طور کامل رشد نکرده بود.
در میان مادها رسمی بود که به موجب آن مردی تهیدست می توانست در برابر دریافت غذای روزانه خود را در اختیار مردی ثروتمند بگذارد.
چنین شخصی وضع بردگان را داشت اما چنانچه اربابش به او کم غذا می داد او هر زمان می توانست وی را ترک کند
( رجوع کنید به دیاکونوف ص 334ـ335).
پارسیها به هنگام تشکیل دولتشان (نیمة اول قرن ششم ق م ) فقط چنین بردگی ساده ای را می شناختند و کار برده از لحاظ اقتصادی مهم نبود.

اصطلاح متعارف برای مشخص کردن برده در ایران باستان کلمة بندکه ـ مشتق از بنده : بند و زنجیر بود ( رجوع کنید به کنت ص 199). این کلمه برای مشخص کردن برده های واقعی و بیان بستگی (= تقید) به طور اعم به کار می رفت .

برای مثال در کتیبة بهیستون (بیستون ) داریوش اول «ساتراپ »ها ] فرمانداران کل یا استانداران امرای خود را بندکه های خود می خواند
(در متن بابلی qallu «قلو» به معنای برده است ).

همچنین داریوش اول گاداتس حاکم خود در دیونی را بردة («دولس / دولوس ») خویش می نامد
(دیتنبرگر ج 1 ش 22).
درست به سان بسیاری از کشورهای شرق باستان تمام اتباع پادشاه حتی عالی مقامترین صاحبمنصبان بندگان پادشاه شمرده می شدند ازینرو مرجوع کنید به لفان یونانی نوشته اند که جز پادشاه تمامی مردم ایران جماعت بندگان اند

(برای مثال رجوع کنید به هرودوت 7.135 گزنفون 2.5.38).

به همین ترتیب اقتدار بزرگان خانواده های پدرشاهی بر افراد خانواده های خودشان مستبدانه بود و آنها می توانستند با فرزندان ایشان چون برده رفتار کنند
(ارسطو 9.12).
یکی از اصطلاحات فارسی باستان برای برده - grda «گرده ـ » به معنای بردة (برده های ) خانگی بود.
این اصطلاح در مکتوبات آرامی ارشام ساتراپ مصر در قرن پنجم پیش از میلاد و در متون بابلی دورة هخامنشی به صورت garda/u «گرده / گردو» و در اسناد عیلامی که از تخت جمشید به دست آمده به صورت kurtas «کورتش » آمده است
(دریور ص 63).

این افراد کارگران اعضای خانوادة شاهی و خانوادة نجبای پارسی در ایران و بابل و مصر بودند. در گذر زمان معنای کلمة «کورتش » گسترش یافت و به مفهوم «کارگر» به کار رفت .


در متن عیلامی کتیبة بیستون «کورتش » معادل - niya ¦ ma «مانیه » ـ در فارسی باستان (در متن بابلی به معنای کارگران مزدور) است . احتمالا «مانیه ـ» به معنای «بردة خانگی » بوده است
(کنت ص 202).





بسیاری از بردگانی که برای نجبای هخامنشی و پارسی کار خانگی می کردند (مانند نانوایان آشپزها ساقیان و خواجه سرایان ) نیز از میان نمایندگان ملتهای شکست خورده گرفته می شدند.
پارسیها تعداد معینی از این بردگان را از بازار برده فروشان می خریدند
(هرودوت 8.105).



دانسته های ما دربارة برده های تحت تملیک خصوصی در ایران نادر و اتفاقی است .
یک قرارداد بابلی خرید برده ( به دست آمده ) از تخت جمشید که سالم مانده تاریخ دورة حکومت داریوش اول را دارد.
اما طرفین قرارداد و خود برده بابلی بوده اند
(استولپر ص 299ـ303).



در زمان هخامنشیان در بابل و دیگر کشورهای گشوده شده نجبای پارسی به برده داران بزرگ تبدیل شدند
(داندامایف ص 111).
طبق برخی اسناد ایرانیان برده های خود را در بابل می فروخته اند
( رجوع کنید به استیگرز ش 22).
در مجموع حتی در پیشرفته ترین سرزمینهای قلمرو هخامنشی هم فقط تعداد کمی برده در قبال افراد آزاد وجود داشته اند و کار برده هیچگاه جایگزین کار کارگران آزاد نمی شده است .
به هنگام پیدایش دولت پارس در این نواحی برده داری تغییرات مهمی یافته بود بردگی ناشی از بدهکاری دیگر مرسوم نبود. گذشته از کسانی که خودشان خود را می فروختند به وثیقه گرفتن شخص در برابر وام پیش از زمان پارسها به طور کامل از بین رفته بود. اگر بدهکاری وام خود را در مهلت مقرر نمی پرداخت طلبکار حق داشت که فرزندان او را بردة خود کند یا بدهکار ورشکسته را دستگیر و در زندان بدهکاران محبوس کند اما نمی توانست بدهکار را به بردگی به نفر سوم بفروشد. غالبا بدهکار وام خود را از راه کار آزاد به طلبکار می پرداخت و آزادیش را به دست می آورد.



با قضاوت از روی اسناد بابلی و پاپیروسهای آرامی دورة هخامنشی می توان گفت که بردگان اگر به خدمت ارباب ادامه می دادند یا غذا و لباس او را تا زمانی که زنده بود تأمین می کردند گاهی آزاد می شدند
(داندامایف ص 438ـ455).



دورة ساسانی .

واژة «وردگ » به معنای «برده » یا «اسیر» اولین بار در کتیبه های ساسانی قرن سوم به کار رفته است
(ازجمله در کتیبة کردیر (کرتیر ) کعبة زردشت در نقش رستم سطرهای 12ـ13 بک ص 426ـ429).


واژة «ورداز» («اسیر») کلمة مشترک میان پهلوی ساسانی و اشکانی در کتیبة شاپور اول بر دیوار کعبة زردشت با قرینة مشابهی دیده می شود.


منبع اصلی اطلاع دربارة نهادهای دورة ساسانی که دربارة وضع قانونی و اجتماعی برده ها اطلاعات باارزشی به دست می دهد کتاب قانون مادیان هزار دادستان (ماتیکان هزار داتستان : کتاب هزار قانون)به زبان پهلوی است که مجموعه ای است از قضایای حقوقی که فرخ مرد وهرامان در قرن ششم میلادی آن را گرد آورده است . منابع پهلوی خصوصا کتاب هشتم دینکرد روایت پهلوی ضمیمة دادستان دینیگ و ایربدستان هیربدستان [ اطلاعاتی به دست می دهند که در فهم قطعات پیچیدة مادیان دربارة برده داری مرجوع کنید به ثر است .
مجموعة قانونی دیگر کتاب قانون ایشوبخت است که برای مسیحیان ایران در زمان ساسانیان تهیه شده بود
(تنها نسخة موجود آن ترجمة سریانی از اصل فارسی است ).
این کتاب حاوی مطالبی دربارة موقعیت برده ها در جوامع مسیحی در ایران است .



در منابع فارسی میانه رایجترین عبارات معرف برده عبارت اند از: «انشهریگ » به معنای تحت اللفظی «بیگانه » و «بندگ » به معنای تحت اللفظی «بسته و مقید».
اصطلاح دوم صرفا به معنای برده (شخص غیرآزاد با حقوق قانونی و مدنی محدود یا اصلا فاقد آن ) نیست بلکه برای تمام اتباع پادشاه بدون درنظر گرفتن جایگاه اجتماعی آنان در عبارت «شاهانشاه بندگ » (رعیت شاه شاهان ) به کار رفته است .
همینطور در عبارت «آتخش بندگ » یا «آدوران بندگ » بندگ (برده ) به معنای واقعی کلمه نیست بلکه منظور از آن فرد آزادی است که خود را وقف خدمت به یک آتشکدة زردشتی می کند و برخلاف برده از حقوق کامل شهروندی بهره مند است .



واژة مبهم «تن» به معنای «بدن » در مادیان برای معرفی شخصی به کار رفته است که به مدت معینی به عنوان وثیقة وام به طلبکار واگذار می شد و طلبکار او را مدتی مقرر در بردگی نگه می داشت و چنانچه بدهکار از پرداخت بدهی خود سر باز می زد طلبکار می توانست او را برده کند.
کاملا روشن نیست که واژة «تن » به معنای برده نیز به کار می رفته است یا نه . این که سایر اصطلاحات مبهم مانند «رهیگ » به معنای «جوان مرد جوان خادم » (قس رهی به معنای برده در فارسی امروزی ) و «ویشگ » (مردم توده ها) به معنای «تعلق به یک «ویس » ( =ده )( در ختنی ـ سکایی به معنای «خادم برده ») به معنای خاص برده به کار می رفته قطعی نیست .



مانند دیگر جوامع باستانی منشأ اصلی برده داری احتمالا جنگ بوده چنانکه از اصطلاح بسیار رایج انشهریگ (خارجی ) آشکار است .
از این گذشته مادیان از عوامل دیگری نیز سخن می گوید مانند فروش کودکان که پدر انجام می داد
(قسمت 133.13ـ17)
و برده کردن افرادی که برای مدت زمان محدودی به عنوان وثیقة قرض به طلبکار داده شده بودند
(قسمت 1 57.12ـ58.3).
فرزند برده بودن نیز گاهی سبب بردگی می شد.



اگرچه برده در قانون ساسانیان عمدتا به عنوان موضوع حق (مملوک ) تلقی می شد می توانست تا حد معینی صاحب حق (مالک ) هم باشد. از این جنبه شیوة متداول قانون ساسانیان با قوانین دیگر جوامع دوران باستان تفاوت چندانی نداشت .
با اینکه برده شی ء stag ¦ xwa «خواستگ »شمرده می شداستعدادهای انسانی او را که ممیز او از سایر اشیا و حیوانات بود بسادگی نمی شد نادیده گرفت .
چون دیگر جوامع باستانی برده به مقولة ویژة «دارایی زنده » تعلق داشت چنانکه ارسطو آن را تعریف کرده است و بنابراین به عنوان شخص نیز تلقی می شد. قانون ساسانیان صلاحیت قانونی محدودی به برده می داد اما در همان زمان او را موضوع حق (مملوک ) نیز می شمرد.



مادیان در چندین مورد از وضع دوگانة برده به عنوان شی ء و انسان سخن گفته و حال آنکه در موارد دیگر او را مانند یک دارایی تلقی کرده است ( رجوع کنید به قسمت 1 39.2 ـ 5 5 ـ 9).


انواع مختلف مالکیت برده امکان داشت : ممکن بود که برده کاملا از آن یک ارباب یا دارایی مشترک دو یا چند نفر باشد و هر کدام از آنها به عنوان صاحب مشترک ( s ¦ bahr-xwe ) اجازه داشت او را براساس سهم قراردادی در اختیار داشته باشد. برده را می شد به مدت معینی به تملیک شخص دیگری درآورد. برده ها همچنین به عنوان کسانی ذکر شده اند که وضع «برده های وابسته به زمین » را داشتند و با زمینی («دست کرد»)ی که روی آن کار می کردند فروخته می شدند
(قسمت 1 18.9ـ10 قسمت 2 16036ـ1037).
اگرچه در تمام این موارد برده به عنوان شی ء تعریف شده است در رفتار با این شی ء حقوق قانونی برده دار محدود بوده است زیرا برده در سطحی متفاوت از سایر اشیا یا حیوانات در مالکیت قانونی ( h ¦  § s ¦ xwe ) ارباب قرار می گرفت .
قانون ساسانیان برای رفتار ظالمانه با برده و قطع عضو برده تاوانی مقرر کرده بود بنابراین تا حدودی بردگان را در مقابل اقدامات مستبدانة مالکان حفظ می کرد
(قسمت 1 1.4ـ6).
همچنین فروش بردة زردشتی که قانون حق ادای فرایض مذهبی را برای او تضمین کرده بود به یک بی دین (غیرزردشتی ) ممنوع بود. در این مورد با هر دو طرف معامله صاحب برده و خریدار به عنوان دزد رفتار می شد و آنان مجازاتی را که برای دزدی («دروش » s dro ) در نظر گرفته شده بود متحمل می شدند
(قسمت 1 1.13ـ15).
برده ای که به کیش زردشت می گروید می توانست مالک بی دین خود را ترک کند و پس از جبران خسارت ارباب سابقش «رعیت شاه شاهان » یعنی شهروند آزاد بشود.
قطعه ای مهم در هیربدستان (12: 11ـ 15) حاکی از این است که حتی وام («ابام »)ی به این منظور به برده اعطا شده است (احتمالا از سوی نهادی مذهبی ).



صفات انسانی برده در دعاوی کاملا پذیرفته می شد: او می توانست در دادگاه به عنوان شاهد و بلکه خواهان و خوانده در دعاوی مدنی حضور یابد خصوصا در دعاوی راجع به مشاجراتی که بر سر تملک خود برده پیش می آمد.


ارباب می توانست به برده اش صلاحیت قانونی محدودی واگذار کند. امکان داشت صاحب برده به برده حق مصرف درآمد خودش را بدهد ( y kard ¦ a dixs ¦ n pa pad windis ) یعنی قطعه زمینی به او واگذار نماید و بنابراین دریافت بخششهایی از نفر سوم را نیز برای او میسر کند (قسمت 2 3.6ـ13). به طور طبیعی برده اصلا صلاحیت انتفاع نداشت بخشش شخص سوم فقط زمانی به او می رسید که اربابش از حق مالکیت خود چشم می پوشید (قسمت 1 106.1ـ4).


برده می توانست آزادیش را از طریق حکم قانونی آزادی بردگان به دست آورد.
او می توانست به طور کامل آزاد شود یا فقط آزادی محدودی کسب کند یعنی تا حد معینی (یک دوم یک سوم یک دهم ) آزاد شود و این غالبا هنگامی بود که برده دارایی مشترک چند ارباب بود که یکی (یا بیشتر) از آنها نسبت به سهم خود به برده آزادی می داد. اما اربابی هم که برده تماما به او تعلق داشت می توانست او را به نسبت معینی آزاد کند (قسمت 1 103.4ـ6).
فرزندان برده ای نیز که به طور نسبی آزاد شده بود به همان اندازة والدشان آزاد بودند (قسمت 1 1.6ـ7).
چنانکه گذشت برده ای که به کیش زردشت می گروید و اربابی غیرزردشتی داشت حق خرید آزادیش را به ابتکار خود داشت .
از سوی دیگر اگر پس از گرویدن اربابش به کیش زردشت او به آن آیین می گروید حق قانونی آزاد ساختن خود را برای همیشه از دست می داد (قسمت 1 1.16ـ17).
برده پس از گرفتن جواز آزادی («آزاد هیشت » مردی آزاد (رعیت شاه شاهان )می شد. مقامات قانونی دربارة امکان دوباره برده کردن مردی آزاد عقاید متفاوتی داشتند.
از نظر رد ـ اورمزد قانوندان بازگشت به بردگی ممکن بوده است (قسمت 1 20.7ـ10 = 31.15ـ32.1).



در کتاب قانون ساسانیان برده هایی که وقف آتشکدة زردشتی می شدند دو گروه بودند:
1) «انشهریگ آتخش » که بنابر اطلاعات بسیار پراکنده دربارة بردگی آتشکده برده به معنای واقعی کلمه بوده است یعنی شخصی بدون هرگونه حق قانونی (یا فقط با حقوق بسیار محدود) که احتمالا بیشتر در املاک آتشکده خدمت می کرده است
2) «آتخش بندگ » یا «آدوران بندگ » که شخصی آزاد حتی از اصلی اشرافی بوده و صرفا در معنای مجازی کلمه «برده » به شمار می آمده و از لحاظ مذهبی «مقید» به آتش بوده است .



یک مرد آزاد شده را نیز می شد به «آتخش ـ بندگیه » یا «آدوران بندگیه » داد یعنی خدمت یک آتشکده چنین برده ای را اربابش به همین منظور آزاد می کرد. برده ای که به طور کامل آزاد نشده بود در حدی که آزادی داشت فقط می توانست به عنوان یک «آتخش ـ بندگ » خدمت کند. او می توانست زن و فرزندانش را هم به خدمت آتش مقدس وقف کند (قسمت 2 40.3ـ6).

سید محمد جواد;800521 نوشت:
سلام

خب نقطه شروع و پیامبران و امامان ما عرب هستند .مسلمن قیاس انجام میپذیره
خیر برده داری بوده ولی نوع و گونه فرق میکرده کلا هم باشه
من به استاد خود حرف شما کارشناسان که فقط منابع اسلامی خودتان را قبول دارید و مابقی را رد میکنید میگویم منبع شما اعتبار ندارد ! حرف بنده این است هرجا بر وفق مراد باشد منبع اعتبار دارد
فکر کنم حرف بنده را متوجه شدید

صل چهارم (صفحه ۸۷ ـ ۸۸) از کتاب مادیان هزار دادستان (احکام حقوقی در عصر ساسانیان) به احکام بردگی اختصاص دارد.

در جای جای کتاب “مادیان هزار دادستان” (احکام حقوقی زرتشتیان در عصر ساسانیان) احکام مربوط به برده بیان شده که به روشنی حکایت از آن دارد که قبل از اسلام در ایران برده داری رواج داشته است


صفحه ۶۹

صفحه ۳۶۳

صفحه ۳۶۴


صفحه ۳۶۶


صفحه ۳۶۸


رضا;800547 نوشت:
صل چهارم (صفحه ۸۷ ـ ۸۸) از کتاب مادیان هزار دادستان (احکام حقوقی در عصر ساسانیان) به احکام بردگی اختصاص دارد.

در جای جای کتاب “مادیان هزار دادستان” (احکام حقوقی زرتشتیان در عصر ساسانیان) احکام مربوط به برده بیان شده که به روشنی حکایت از آن دارد که قبل از اسلام در ایران برده داری رواج داشته است


سلام
دوست گرامی متوجه نشدین
همانگونه که از این دسته تواریخ در باره ایران هست درباره اسلام هست
و همانگونه که شما گزینشی انتخاب میکنید در تایید یا رد تاریخی به دیگران هم حق بدهید در باره تاریخ کشور خودشان گزینشی عمل کنند نیت بنده این بود فقط
و الا این موراد را میدانم

مقداد;800537 نوشت:

با عرض سلام و ادب.

نمی دانم شما اصلاً متن را خوانده اید یا خیر.و اینکه آیا متن را هم به این استاد بزرگوارتان نشان داده اید یا خیر؟
آقا سید!
کدام یک از این منابع منابع اسلامی می باشد؟؟؟؟

اگر تا بحال فرصت نکردید متن را با دقت بخوانید،بخش اصلی متن را دوباره برایتان قرار می دهم:
در بخشی از کتاب «ماتیکان هزار داتستان» که در عصر ساسانیان به نگارش در آمده و در آن احکام شرعی زرتشتیان گرد آمده است، به احکام بردگی اختصاص دارد.
این کتاب به همت موبد رستم شهزادی به فارسی برگردانده شده و با عنوان «قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان» به چاپ رسیده است.

احکام بردگان را از صفحه ی 65 تا 67 می خوانیم. به برخی از این احکام توجه کنیم:

- «بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»

- «همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»

- «اشخاص آزاد و بنده هردو ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»

- «هرگاه بنده اکدینی (کافری) به همراهی آقای خود به دین مزدیسنی در آیند بنده در خدمت آقای خود باقی خواهد ماند.»

- «بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»

- «بندگان می توانند با اجازه ی آقای خود آزادی خود را با پول خریداری نموده یا دیگری را حاضر نمایند قیمت آنان را به مالک پرداخته آزاد نمایند.»(1)

(1). قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان، گردآورنده و برگردان: رستم شهزادی (درگذشت: 1378)، تهران، انتشارات فروهر، چاپ دوم، 1386.

برخی عبارات را رنگی و درشت کردم که یوقت از دید شما مخفی نماند.اگر دقت کنید متن و مستندات از منابع زرتشتیان است.این را به همین کیفیت خدمت استادتان ارائه دهید تا بجای قضاوت عجولانه و متعصبانه کمی عالمانه و منطقی اظهار نظر کنند.

در ضمن ما نه منابع اسلامی را صددرصد می پذیریم نه منابع غیر اسلامی را صددرصد رد می کنیم.گزاره های تاریخی بر اساس ملاک های مشخص مورد ارزیابی قرار می گیرند و بعد در مورد صحت و سقم آنها اظهار نظر می کنیم.
آنهایی که بطور کلی قضاوت می کنند کسانی هستند که فقط مدرک علمی دارند ولی منطق و اسلوب مباحث علمی را بلد نیستند.

با عرض سلام ادب خدمت استاد عزیز
در پایان گفتار خود به نیت بنده اشاره کردین همین کفایت میکند برای بنده
اصلا در اینکه برده داری بوده شکی نیست تا حدود سال 1300 البته با ملایمتها و ن با خوی وحشی گری که در دیگر کشورهای همسایه دیده میشده و میشود !
برای شخص بنده اصلا مهم نیست
اول گفتار خود هم عرض کردم خدمت اساتید و بزرگان بحث
ایران اینقدر قبل و بعد از اسلام شکوه و عظمت و خوبی در حق ملل و ... دارد که این موضوع همه گیر در عالم نکته ننگی نیست
کما اینکه منش نامه این موضوع خود گواه منش ایرانیان بوده و هست
عرایض بنده دقیقا در قسمتی هست که شما میفرمایید "منابع غیر اسلامی را صد در صد رد نمیکنیم "
بله ردنمیکنید هرجا به نفع باشد انتخاب میکنید
غیر این است ؟
ایا نقدی در کل جهان هستی از این سلسله وجود دارد که شما بپذیرید ؟
ما نقل کیشان خود میپذیریم ایرانیان برده دار بودند ننگ و تف و لعنت بر انان باد !!!

شما 1منبع نقد به بنده نشان بدید که قبول دارید بعد نیت و صدق گفتار ثابت میشود
یا حق

رضا;800536 نوشت:
با سلام
اینجا سخن از برده دری در ایران باستان است پس اگر دفاعی دارید بیان کنید و موضوع برده داری در اسلام را در تاپیکهای خودش پی گیری کنید
اینهم اسکن کتاب
در ضمن چه کسی در مورد منابع تاریخی فرموده کفار و غیره ؟


نوشته که.درکتابهای اوستا نیست.و از همسایگان اموختن.یعنی همسایگان که حمله کردن این چیزا را هم اوردن باخودشون.همونجور که چیزای خرافات زیادی اوردن با خودشون.بعدشم مگه همه ی کتابها راست هستن.تنها کتابی که تحریف و دروغ نیست قرانه.من بقیه کتابارو قبول ندارم.مخصوصا تاریخی.که دیگه اصلن.تاریخ را فاتحان مینویسن.چاپ 86 هستش.یعنی میتونن هرچی خاستن توش بنویسن.و تا میتونن بد بگن از پادشاهی.کی به کیه.

سید محمد جواد;800566 نوشت:
سلام
دوست گرامی متوجه نشدین
همانگونه که از این دسته تواریخ در باره ایران هست درباره اسلام هست
و همانگونه که شما گزینشی انتخاب میکنید در تایید یا رد تاریخی به دیگران هم حق بدهید در باره تاریخ کشور خودشان گزینشی عمل کنند نیت بنده این بود فقط
و الا این موراد را میدانم

با سلام
اینجا سایت اسک دین است اخوی و بخش تاریخ , اینجا مطالب بصورت تخصصی دنبال میشود
دوما اگر سخنی در مورد اسلام است بسم الله زودتر از شما کسانی بوده اند که چنین سخنانی گفته اند در انجمن میتوانید پیدا کنید !!
سوما چه کسی گفته ایران کشور شما است و کشور دیگران نیست؟
لطفا مطالب را به حاشیه نبرید و اگر سخنی در این مورد دارید عنوان کنید ما میشنویم !

mohsen1990;800646 نوشت:
نوشته که.درکتابهای اوستا نیست.و از همسایگان اموختن.یعنی همسایگان که حمله کردن این چیزا را هم اوردن باخودشون.همونجور که چیزای خرافات زیادی اوردن با خودشون.بعدشم مگه همه ی کتابها راست هستن.تنها کتابی که تحریف و دروغ نیست قرانه.من بقیه کتابارو قبول ندارم.مخصوصا تاریخی.که دیگه اصلن.تاریخ را فاتحان مینویسن.چاپ 86 هستش.یعنی میتونن هرچی خاستن توش بنویسن.و تا میتونن بد بگن از پادشاهی.کی به کیه.

با سلام
خیر اخوی تاریخ با سند درست پذیرفته میشود اینکه شما و یا دیگری قبول نداشته باشید دخلی به مطالب حق و درست ندارد
آنچه مشخص است برده داری در ایران باستان است که در ان جای هیچ شکی نیست اسناد بقدری در این مورد زیاد است که سخنی در رد ان باقی نمیگذارد
بهتر است کمی با علم تاریخ و شنا خت اسناد تاریخی آشنا شوید تا حقایق را دریابید
اما فرمودید قرآن را قبول دارید پس سخنان قرآن هم قبول کنید آنجا که خداوند مفرماید

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ
بگو بروید در روى زمین گردش کنید سپس بنگرید عاقبت و سرانجام گناهکاران چگونه بوده است.
الانم لطفا اگر مطلبی در مورد برده داری در ایران باستان دارید میشنویم بیان کنید و از مطالبی که موضوع را به حاشیه میبرد خوداری کنید

با سلام
ذکر کردیم که اسناد در مورد برده داری در ایران قبل از اسلام زیاد است

گواهی شاهنامه به برده داری در ایران پیش از اسلام

برده..........


اندرز کردن کى‏خسرو به ایرانیان‏
همان بدره و برده و چارپاى ++ براندیشم آرم شمارش بجاى

نامه نگارى قیصر به لهراسب‏
فراوان ورا برده و بدره داد ++ ز درگاه برگشت پیروز و شاد

در بند انداختن بهمن زال را
همان برده و بدره‏هاى درم++ ز مشک و ز کافور و ز بیش و کم

رزم کردن داراب با فیلپوس و به زنى گرفتن دخترش را
ابا برده و بدره و با نثار++ دو صندوق پر گوهر شاهوار
آمدن

بهرام با نعمان نزد پدرش یزدگرد
رسیدند نزدیک بهرامشاه++ ابا بدره و برده و نیک خواه

آمدن شنگل با هفت پادشاه نزد بهرام گور
همان هدیه‏ها را که آورده بود++ اگر بدره و تاج و گر برده بود

در داد و فرهنگ نوشین‏روان‏
بهشتى بد آراسته بارگاه++ ز بس برده و بدره و بار خواه

سزا دادن کسرى الانان و بلوچیان و گیلانیان را
همه جامه و برده و سیم و زر++ گرانمایه اسبان بسیار مر
آشتى

جستن قیصر روم از نوشین روان‏
پذیرفت زو هرچ آورده بود++ اگر بدره زرّ و گر برده بود

آشتى جستن قیصر روم از نوشین روان‏
بیاورد چندان سلیح و سپاه++ همان برده و بدره و تاج و گاه
اندر

فرستادن راى هند ، شطرنج نزد نوشین روان‏
همین بدره و برده و باژ و ساو++ فرستیم چندانک داریم تاو

گفتار اندر فرمان نوشین روان‏
بشمشیر خواهیم ز ایشان گهر++ همان بدره و برده و سیم و زر

آگاهى یافتن هرمزد از ناراستى بهرام چوبینه و پیمان بستن با خاقان‏
نپذیرفت ازو هرچ آورده بود++ علف بود اگر بدره و برده بود

گریختن خسرو پرویز به روم‏
سراپرده دیبه و گنج و تاج++ همان بدره و برده و تخت عاج

آمدن خسرو به بوم روم‏
فراوان بدو اندورن برده بود++ همان جاى قیصر بر آورده بود

کشته شدن شیر کپى بر دست بهرام چوبینه‏
فرستاد ده بدره گنجى درم++ همان بدره و برده از بیش و کم

فرستادن کى‏خسرو بندیان را با گنج نزد کاوس‏
دگر بردگان مهتران را ++سپرد بایوان ببرد از بزرگان و خرد

سید محمد جواد;800567 نوشت:

ایران اینقدر قبل و بعد از اسلام شکوه و عظمت و خوبی در حق ملل و ... دارد که این موضوع همه گیر در عالم نکته ننگی نیست

یا حق

با سلام
جناب شما با اسناد مشکل دارید و یا با حقایق؟

بازار برده فروشی در عصر هخامنشی

اووادئیچیه (خوادایتشه، متصیش)

اووادَئیچَیَه: و خوادایتَشَه (فارسی باستان)/ مَتِصیش (عیلامی).
شهری در ناحیه پارس که داریوش یکم در آنجا وَهیَزداتَه و مردانش را که برای استقلال از حکومت هخامنشی قیام کرده بودند، دار زد.
به موجب لوحه‌های تخت‌جمشید، این شهر در نزدیکی تخت‌جمشید جای داشته و یکی از بازارهای معتبر برده‌فروشی در عصر هخامنشی در آنجا بوده است.
اووادئیچیه همچنین مقر رئیس تشریفات تخت‌جمشید و مرکز امور دیوانی و اداری تخت‌جمشید بوده و در لوحه‌ها نام آن با نام تخت‌جمشید در نسبت با یکدیگر بکار رفته است.
دستکم در چهار لوح فروش برده در اووادئیچیه ثبت شده است.
قیمت متوسط یک برده در این بازار برابر با هشتاد گوسفند یا سه گاو و یا شش الاغ بوده است.

در یکی از چهار لوحه، از فروش یک زن برده با دو دخترش که یکی از آنها خردسال بوده، یاد شده است

(رجبی، هزاره‌های گمشده، جلد سوم، ص 299؛ کخ، ص 60، 61، 59 تا 96؛ هینتس، داریوش و ایرانیان، ص 347 و 472 تا 474؛ Dandamaev, p. 70).

http://irania.ir/ie/1058



رضا;800667 نوشت:
با سلام
اینجا سایت اسک دین است اخوی و بخش تاریخ , اینجا مطالب بصورت تخصصی دنبال میشود
دوما اگر سخنی در مورد اسلام است بسم الله زودتر از شما کسانی بوده اند که چنین سخنانی گفته اند در انجمن میتوانید پیدا کنید !!
سوما چه کسی گفته ایران کشور شما است و کشور دیگران نیست؟
لطفا مطالب را به حاشیه نبرید و اگر سخنی در این مورد دارید عنوان کنید ما میشنویم !

سلام
طرف صحبت بنده شما نبودین

رضا;800685 نوشت:
با سلام
جناب شما با اسناد مشکل دارید و یا با حقایق؟

بازار برده فروشی در عصر هخامنشی

اووادئیچیه (خوادایتشه، متصیش)

اووادَئیچَیَه: و خوادایتَشَه (فارسی باستان)/ مَتِصیش (عیلامی).
شهری در ناحیه پارس که داریوش یکم در آنجا وَهیَزداتَه و مردانش را که برای استقلال از حکومت هخامنشی قیام کرده بودند، دار زد.
به موجب لوحه‌های تخت‌جمشید، این شهر در نزدیکی تخت‌جمشید جای داشته و یکی از بازارهای معتبر برده‌فروشی در عصر هخامنشی در آنجا بوده است.
اووادئیچیه همچنین مقر رئیس تشریفات تخت‌جمشید و مرکز امور دیوانی و اداری تخت‌جمشید بوده و در لوحه‌ها نام آن با نام تخت‌جمشید در نسبت با یکدیگر بکار رفته است.
دستکم در چهار لوح فروش برده در اووادئیچیه ثبت شده است.
قیمت متوسط یک برده در این بازار برابر با هشتاد گوسفند یا سه گاو و یا شش الاغ بوده است.

در یکی از چهار لوحه، از فروش یک زن برده با دو دخترش که یکی از آنها خردسال بوده، یاد شده است

(رجبی، هزاره‌های گمشده، جلد سوم، ص 299؛ کخ، ص 60، 61، 59 تا 96؛ هینتس، داریوش و ایرانیان، ص 347 و 472 تا 474؛ Dandamaev, p. 70).

http://irania.ir/ie/1058



مطالب قبل بنده بخونید من اینو رد نکردم
شما قبلش مطالب بخونید

سید محمد جواد;800764 نوشت:
سلام
طرف صحبت بنده شما نبودین

سید محمد جواد;800765 نوشت:
مطالب قبل بنده بخونید من اینو رد نکردم
شما قبلش مطالب بخونید

با سلام
مطالب را میخوانیم چه اینجا و چه در کتب تاریخی
دوست گرامی اینجا سایت شیعیان و اسک دین است ما همگی اینجا هستیم تا خدمتی به اهل بیت ع کنیم !پس مخاطب تمامی کسانی هستند که مطالب را میخوانند !
شما ذکر کردید که
۱-ایران قبل از اسلام بسیار درخشان بوده !!!ما ذکر کردیم این درخششها را درانجمن تاریخ ذکر کرده ایم !!
۲-فرمودیدی به شما و دیگران حق بدهیم از کشورتان دفاع کنید !!ذکر کردیم مگر ایران تنها کشور شماست ؟و یا اگر کسی تاریخ را بیان کرد و یا از ظلمهای تاریخی که بوسیله شاهان انجام میشده سخنی گفت ایرانی نیست؟

اخه چطور ممکنه که تو ایران برده داری وجود داشته باشه:Ghamgin:

raha14;800774 نوشت:
اخه چطور ممکنه که تو ایران برده داری وجود داشته باشه:Ghamgin:

با سلام

رضا;800772 نوشت:
با سلام
مطالب را میخوانیم چه اینجا و چه در کتب تاریخی
دوست گرامی اینجا سایت شیعیان و اسک دین است ما همگی اینجا هستیم تا خدمتی به اهل بیت ع کنیم !پس مخاطب تمامی کسانی هستند که مطالب را میخوانند !
شما ذکر کردید که
۱-ایران قبل از اسلام بسیار درخشان بوده !!!ما ذکر کردیم این درخششها را درانجمن تاریخ ذکر کرده ایم !!
۲-فرمودیدی به شما و دیگران حق بدهیم از کشورتان دفاع کنید !!ذکر کردیم مگر ایران تنها کشور شماست ؟و یا اگر کسی تاریخ را بیان کرد و یا از ظلمهای تاریخی که بوسیله شاهان انجام میشده سخنی گفت ایرانی نیست؟

باشه
شما در این توصیفات یکه به قاضی میرید هرچی را دوست دارد قبول میکنید هرچی را دوست ندارید رد میکنید
این درباره کلیت تاپیک تاریخ این سایت بود نه این تاپیک
هر زمان فکر کردید که جنبه دارید بدون سانسور کردن کسی حرفی بزند بفرمایید بنده در خدمت هستم
مطمئن باشید فقط شما تاریخ نخوانده اید و علامه تاریخ هم نیستید

سید محمد جواد;800782 نوشت:
باشه
شما در این توصیفات یکه به قاضی میرید هرچی را دوست دارد قبول میکنید هرچی را دوست ندارید رد میکنید
این درباره کلیت تاپیک تاریخ این سایت بود نه این تاپیک
هر زمان فکر کردید که جنبه دارید بدون سانسور کردن کسی حرفی بزند بفرمایید بنده در خدمت هستم
مطمئن باشید فقط شما تاریخ نخوانده اید و علامه تاریخ هم نیستید

با سلام
اولا سخنتان را بدون توهین و حاشیه بیان کنید اینجا سخنانتان وجود دارد و خواهد داشت تا همگان ببینند !!سانسور کدام سانسور؟!!
ما یکه به قاضی نمیرویم اسناد درست حرف اول را میزند

دوما اگر سخنی دارید بسم الله میشنویم !!
ثابت کنید در ایران باستان برده داری وجود نداشته !
شما میتوانید مطالب ما را با دلیل و برهان رد کنید !!منتظریم
اگر سخنی ندارید اجازه دهید تاپیک مسیر خودش را طی کند

بازهم فردوسی و برده داری !!


غلام........................


سگالش افراسیاب با مهتران‏
غلام و کنیزک ببر هم دویست ++ بگویش که با تو مرا جنگ نیست

رفتن کنیزکان رودابه به دیدن زال زر
از یشان چو برگشت خندان غلام ++ بپرسید از و نامور پور سام


پرسیدن سهراب نام سرداران ایران را از هجیر
ز هودج فرو هشته دیبا جلیل ++ غلام ایستاده رده خیل خیل


آمدن گرسیوز نزد سیاوش‏
ز دروازه شهر تا بارگاه ++ درم بود و اسپ و غلام و کلاه


سپاه سپردن سیاوش به بهرام‏
صد اسپ گزیده بزرّین ستام ++ پرستار و زرّین کمر صد غلام


دیدن سیاوش افراسیاب را
بشبگیر با هدیه و با غلام ++ گرانمایه اسپان زرّین ستام


هنر نمودن سیاوش پیش افراسیاب‏
پرستار بسیار و چندى غلام ++ یکى پر ز یاقوت رخشنده جام


باز رفتن رستم به ایران زمین‏
غلام و پرستندگان ده هزار ++ بیاورد شایسته شهریار


گنجها بخشیدن خسرو ، پهلوانان را
بفرمود تا با کمر ده غلام ++ ده اسپ گزیده بزرّین ستام


گنجها بخشیدن خسرو ، پهلوانان را
پرستنده‏اى با کمر ده غلام ++ ده اسپ گرانمایه زرّین ستام


بازگشتن ایرانیان به نزد خسرو
پرستار چینى و رومى غلام ++ پر از مشک و عنبر دو پیروزه جام


جنگ رستم با کافور مردم‏خوار
بسى سیم و زرّ و گرانمایه چیز ++ ستور و غلام و پرستار نیز


کشته شدن هومان به دست بیژن‏
ده اسب آوریدند زرّین لگام ++ پرى روى زرّین کمر ده غلام


گذشتن خسرو به جیحون‏
غلام و پرستنده و چارپاى ++ نماندى بد و نیک چیزى بجاى


بازگشتن کى‏خسرو از توران به ایران زمین‏
ز مشک و پرستار و زرین ستام ++ همان جامه و اسب و تخت و غلام


باز رفتن گشتاسب با زریر به ایران زمین و دادن لهراسب تخت ایران او را
غلام و پرستار و رومى هزار ++ یکى طوق پر گوهر شاهوار


خواب دیدن بابک در کار ساسان‏
چو او را بران کاخ بر جاى کرد ++ غلام و پرستنده بر پاى کرد


رزم شاپور با رومیان‏
غلام و پرستار رومى هزار ++ گرانمایه دیبا نه اندر شمار


رفتن بهرام گور به نخجیر و خواستن دختران برزین دهقان‏
ابا هر یکى تیغ زن صد غلام ++ بزرّین کمرها و زرّین ستام


فرستادن قیصر سپاه و دختر نزد خسرو پرویز
خردمند و بیدار پانصد غلام ++ بیامد بزرّین و سیمین ستام


گفتار اندر بزرگى خسرو پرویز
غلام و پرستنده از هر درى ++ ز در و ز یاقوت و هر گوهر

رضا;800785 نوشت:
با سلام
اولا سخنتان را بدون توهین و حاشیه بیان کنید اینجا سخنانتان وجود دارد و خواهد داشت تا همگان ببینند !!سانسور کدام سانسور؟!!
ما یکه به قاضی نمیرویم اسناد درست حرف اول را میزند

دوما اگر سخنی دارید بسم الله میشنویم !!
ثابت کنید در ایران باستان برده داری وجود نداشته !
شما میتوانید مطالب ما را با دلیل و برهان رد کنید !!منتظریم
اگر سخنی ندارید اجازه دهید تاپیک مسیر خودش را طی کند

نکته اول اینکه اینقدر درشت مینویسید یعنی دارید داد میزنید؟یا مثلا باید با لحن عصبانی بخونم ؟یا قراره تحت تاثیر قرار بگیریم ؟
اینم توضیح بدید ممنون میشم

خیر برده داری در ایران بوده
همانطور که در اسلام کنیز وجود دارد و همچنان وجود دارد

سید محمد جواد;800796 نوشت:
نکته اول اینکه اینقدر درشت مینویسید یعنی دارید داد میزنید؟یا مثلا باید با لحن عصبانی بخونم ؟یا قراره تحت تاثیر قرار بگیریم ؟
اینم توضیح بدید ممنون میشم

خیر برده داری در ایران بوده
همانطور که در اسلام کنیز وجود دارد و همچنان وجود دارد

با سلام
با اینکه فارسی مینویسیم اما گویا برایتان روشن نیست !!
توضیح دادیم اگر در مورد برده داری در ایران باستان سخنی دارید بیان بفرمایید و مطلب کنیز در اسلام را در تاپیکهایی که در سایت ایجاد شده دنبال کنید این جستار مربوط به کنیز در اسلام نمیشود عنایت به موضوع داشته باشید بسیار روشن است

اما چون سخن از کنیز کرده اید بگذارید دست خالی نروید
شاهنامه پر است از اسناد


کنیزک...........


گفتار اندر زادن دختر ایرج‏
که ایرج برو مهر بسیار داشت ++ قضا را کنیزک ازو بار داشت


داستان مادر سیاوش‏
چو کاوس روى کنیزک بدید ++ بخندید و لب را بدندان گزید


سگالش افراسیاب با مهتران‏
غلام و کنیزک ببر هم دویست ++ بگویش که با تو مرا جنگ نیست


بدرود کردن کى‏خسرو به کنیزکان خود
کنیزک بدش چار چون آفتاب ++ ندیدى کسى چهر ایشان بخواب


بازگشتن اسفندیار نزد گشتاسپ‏
عمارى بسیچید و دیبا جلیل ++ کنیزک ببردند چینى دو خیل


بازگشتن رستم به جنگ اسفندیار
هزارت کنیزک دهم خلّخى ++ که زیباى تاج‏اند با فرّخى


رفتن رستم به کابل از بهر برادرش – شغاد
کنیزک پسر زاد روزى یکى ++ که از ماه پیدا نبود اندکى


رزم کردن داراب با فیلپوس و به زنى گرفتن دخترش را
کنیزک پس پشت ناهید شست ++ از آن هر یکى جامى از زر بدست


دیدن گلنار اردشیر را و مردن بابک‏
سیم روز تا شب گذشته سه پاس ++ کنیزک بپردخت ز اختر شناس


دیدن گلنار اردشیر را و مردن بابک‏
برفتند با زیجها بر کنار ++ ز کاخ کنیزک بر شهریار


گریختن اردشیر با گلنار
چو شد روى کشور بکردار قیر ++ کنیزک بیامد بر اردشیر


گریختن اردشیر با گلنار
کنیزک بگفت آنچ روشن روان ++ همى گفت با نامدار اردوان


گریختن اردشیر با گلنار
کنیزک بیامد بایوان خویش ++ بکف بر نهاده تن و جان خویش


گریختن اردشیر با گلنار
کنیزک در گنجها باز کرد ++ ز هر گوهرى جستن آغاز کرد


آگاهى یافتن اردوان از کار گلنار و اردشیر
کنیزک نیامد ببالین اوى ++ بر آشفت و پیچان شد از کین اوى


آگاهى یافتن اردوان از کار گلنار و اردشیر
جوان با کنیزک چو باد دمان ++ نپرداخت از تاختن یک زمان


به زنى گرفتن شاپور ، دختر مهرک را
ز برنا کنیزک بپیچید روى ++ بشد دور و بشست بر پیش جوى


به زنى گرفتن شاپور ، دختر مهرک را
کنیزک چو او دلو را برکشید ++ بیامد بمهر آفرین گسترید


به زنى گرفتن شاپور ، دختر مهرک را
کنیزک بدو گفت کاى شهریار ++ هر انگه که یابم بجان زینهار


به زنى گرفتن شاپور ، دختر مهرک را
کنیزک بدو گفت کز راه داد ++ منم دختر مهرک نوش زاد


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
چنین تا بر آمد برین چند گاه ++ بایران پراگنده گشته سپاه


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
کنیزک نبودى ز شاپور شاد ++ از ان کش ز ایرانیان بد نژاد


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
کنیزک بدادار سوگند خورد ++ بزنّار شمّاس هفتاد گرد


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
کنیزک همى خواستى شیر گرم ++ نهانى ز هر کس بآواز نرم


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
چنین گفت پس با کنیزک براز ++ که اى پاک بینا دل نیک ساز


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
کنیزک بدو گفت فردا پگاه ++ شوند این بزرگان سوى جشنگاه


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
پر اندیشه شد جان شاپور شاه ++ که فردا چه سازد کنیزک پگاه


رهانیدن کنیزک شاپور را از چرم خر
کنیزک سوى چاره بنهاد روى ++ چنانچون بود مردم چاره جوى


گریختن شاپور از روم و رسیدن به شهر ایران‏
فرود آمد از باره شاپور شاه ++ کنیزک همى رفت با او براه


رفتن برانوش پیش شاپور و پیمان بستن با او
کنیزک که او را رهانیده بود ++ بدان کامگارى رسانیده بود


سپردن یزدگرد ، پسرش بهرام را به منذر و نعمان و پرورش کردن او را
کنیزک بفرماى تا پنج و شش ++ بیارند با زیب و خورشیدفش


سپردن یزدگرد ، پسرش بهرام را به منذر و نعمان و پرورش کردن او را
بیاورد رومى کنیزک چهل ++ همه از در کام و آرام دل


داستان بهرام با کنیزک چنگ‏زن در شکار
جز از گوى و میدان نبودیش کار ++ گهى زخم چوگان و گاهى شکار


داستان بهرام با کنیزک چنگ‏زن در شکار
بتیر دو پیکان ز سر برگرفت ++ کنیزک بدو ماند اندر شگفت


داستان بهرام با کنیزک چنگ‏زن در شکار
چو او زیر پاى هیون در سپرد ++ بنخچیر زان پس کنیزک نبرد


خواستن بهرام گور دختر گوهرفروش را
بیامد کنیزک بدهقان بگفت ++ که مردى همى خواهد از ما نهفت


خواستن بهرام گور دختر گوهرفروش را
کنیزک ببرد آبدستان و تشت ++ ز دیدار مهمان همى خیره گشت


خواستن بهرام گور دختر گوهرفروش را
کنیزک بیاورد جامى نبید ++ مى سرخ و جام و گل و شنبلید


گزاریدن بزرگمهر خواب کسرى را
کنیزک بدان حجره هفتاد بود ++ که هر یک بتن سرو آزاد بود


گفتار اندر بزرگى خسرو پرویز
بمشکوى زرّین ده و دو هزار ++ کنیزک بکردار خرّم بهار

[="Arial"][="Blue"]بنام خدا.

عشق امامم;800331 نوشت:
بنام خدا.

نوشته اصلی توسط مقداد
اگر با دقت و توجه مطلب را مطالعه می کردید،حتما متوجه می شدید که منابع اصلی این مطالب از کتابهای زرتشتی است و فقط یک نمونه از منابع غیر ایرانی و به اصطلاح شما کفار بیان کردیم،از باب اینکه قابل توجه افرادی باشد که فقط با استناد به منابع همین کفار بر علیه اسلام جوسازی می کنند.

متاسفانه یا خوشبختانه منم با این گفتار شما جناب کارشناس محترم موافقم {.البته با گفتاریا انتقاد دو بزرگوار هم همچنین}
یا بیاییم همه با هم دست در دست هم دهیم به مهر ...
و علم و دانش خودمونو پیشرفت بدیم که دیگه نیازی به منابع خارجی یا جهان به اصطلاح کفر نداشته باشیم {و هرچه آنها درکتب خود نوشته اند و احتمالا ربطش داده اند به فلان تاریخ نویس و تاریخ نگار قبول و باور نکنیم و بلکه به این گروه غربیان بگوییم شما این کتابها را بدهید بدست خود ما و خود ما میدانیم چگونه درستشان کنیم و یا ؟؟

و یا اینکه فعلا و بناچار برای بیان تاریخ کشور خودمون {کشوروفرهنگ خودمون} به آنها و منابع آنها اکتفا کنیم و با همین روال زندگی و زبونی سر کنیم وبسوزیم و بسازیم که چرا ایرانیان درقدیم این شکستوخوارکننده مثل 300 را متحمل شدن یا اینجور کارهای زشت و ناانسانی مثلا کردند و ..
و تا آنروز که بدست خودمان بدهند یا خواهدافتاد >> فعلا صبر و صبوری پیشه کنیم که انشاا... همه چیز در زیر سایه صبردرست خواهدشد.

باتشکر.

مقداد;800159 نوشت:
برخی میپندارند قبل از اسلام در ایران برده داری نبوده و

بعد از عرض سلام خدمت شما استاد بزرگواروبزرگواران دیگر.
بنظر من حرف شما استاد بزرگوار کاملا درست است و بلکه برده داری از همان آغاز خلقت هم بوده آنجا که خداوند به فرشتگان خود گفت انسان را سجده نمایید و آنجا که حضرت حوا به حضرت آدم گفت ازاین میوه بخور ..

به اعتقاد من مهم این نیست که برده داری بوده یا نبوده بلکه بنظر من مهم این است که برده و بنده چه کسی یا چه چیزی بوده یا باشیم.

مگر الانهم بندگی تمام شده است ؟؟؟

الانهم همه برده و بنده هستیم یکی برده و بنده دین و مذهب و مرامش و یکی هم برده و بنده پول و کالا >> اینجا مهم این است که چگونه بردگان و بندگانی باشیم ..

الان اگر انصافا رئیس شما بشما دستوری بدهد که بشما گران آید و ازطرفی هم پول و پارتی هم نداشته باشید >> آیا انجامش نمیدهید ؟؟؟
یا مثلا اگر به زیر دستتان یک دستوری بدهید و او انجامش ندهد و جواب اعتراضتان هم به تندی یا پررویی بدهد آیا انصافا نمیخواهید پدرشو دربیارید؟؟؟

باور کنیم انصافا که اگر موقعیتش پیش آمده باشد یا بیاید پاسخ هر دو سوال بله هست و ازاینرو همه باید بدانیم که هم به انسانهایی ظلم کرده و در واقع آنها را بنوعی به بردگی و بندگی کشیده ایم و هم از سویی بخود ما ظلم شده و دیگرانی ما را به بند و بردگی کشیده اند فقط اینجا میدانید مهم الان چی هست >> اینجا مهم این نیست که برده و بنده چه کسی و چه چیزی باشیم یا چگونه بردگان و بندگانی باشیم بلکه در واقع اینجا مهم این است که اگر توجه نکرده اید انصافا از حالا توجه کنید.همین.

{بااینحال اگر شما دو گروه بزرگوار همچنان منابع غیرقابل انکاری در مورد حرفهای خود دارید که به آنها نیز باور قلبی و اعتقادی دارید و اصرارهم دارید که بیانشان نمایید،بیان نمایید اما اگر نه که از من میشنوید به این نوشتار بیشتر توجه کنید و رگ و غیرتمان برای الان ایران و باورهایمان و فرزندانمان و آینده مان بزند بیرون که دنیا دنیای وحشی و نامردی ست و اگر موقعیتش پیش بیاید رحم هم ندارد حتی به اولاد آخرین پیامبر بزرگ خود امام حسین {ع} هم رحم نکرد چه رسد به ایران و ایرانی یا شیعه و غیر شیعه یا انقلابی و غیر انقلابی}

باتشکر.

کنیز داری و برده داری در ایران همانقدر خوب بوده که در اسلام خوب است
به نظر من مشکلی نداره چرا که در دین خداوند وجود دارد پس کلیت مسئله بد نیست
با سپاس

سید محمد جواد;801015 نوشت:
کنیز داری و برده داری در ایران همانقدر خوب بوده که در اسلام خوب است
به نظر من مشکلی نداره چرا که در دین خداوند وجود دارد پس کلیت مسئله بد نیست
با سپاس

با سلام
مثل اینکه مطالب را مشاهده نمی کنید برده داری و کنیز داری در ایران باستان ظلم بود و بس!!
شما خوب بودن ان را در ایران باستان ثابت کن بعد بیا سراغ اسلام !!
بازهم تکرار میکنیم این تاپیک در مورد اسلام نیست چانچه به مطالب بی ربط ادامه دهید مطالب شما حذف میشود

رضا;801087 نوشت:
مثل اینکه مطالب را مشاهده نمی کنید برده داری و کنیز داری در ایران باستان ظلم بود و بس!!

ظلم بود وبس؟!! اول مطالب خودت رو نگاه کن بعد حرف بزن:
لینک دو صفحه قبلت عکس اولش:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54877&p=800536&viewfull=1#post800536

بند 1- بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت درآمده باشند.
بند 3- زن غلام (کنیز) را نشاید زد یا آزرد یا به او ستم روا داشت، مالک یا آقایی که چنین کند مستوجب عقوبت بوده و عمل او جرم محسوب می شود.

شما ایرانی نیستین؟ لابد در اعراب رحمت بود و بس؟

صـادق;801401 نوشت:
ظلم بود وبس؟!! اول مطالب خودت رو نگاه کن بعد حرف بزن:
لینک دو صفحه قبلت عکس اولش:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=54877&p=800536&viewfull=1#post800536

بند 1- بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت درآمده باشند.
بند 3- زن غلام (کنیز) را نشاید زد یا آزرد یا به او ستم روا داشت، مالک یا آقایی که چنین کند مستوجب عقوبت بوده و عمل او جرم محسوب می شود.

شما ایرانی نیستین؟ لابد در اعراب رحمت بود و بس؟

با سلام
با آیدی عوض کردن به جایی نخواهید رسید
مطالب ما مشخص است اگر سخنی دارید در موضوع بیان کنید و از سخنان بیهوده پرهیز کنید
ما ایرانی هستیم اما آرزوی سلطنت در سر نداریم و همچنین تاریخ را با اسناد صحیح میپذیریم و از شاهان خائن و جنایات کار سخن میگوییم آنهم با سند

رضا;801422 نوشت:
اگر سخنی دارید در موضوع بیان کنید و از سخنان بیهوده پرهیز کنید

بیهوده که حرفهای شماست:

رضا;801087 نوشت:
برده داری و کنیز داری در ایران باستان ظلم بود و بس!!

من بیهوده گفتم یا تو؟

صـادق;801401 نوشت:
بند 3- زن غلام (کنیز) را نشاید زد یا آزرد یا به او ستم روا داشت، مالک یا آقایی که چنین کند مستوجب عقوبت بوده و عمل او جرم محسوب می شود.

صـادق;801453 نوشت:
بیهوده که حرفهای شماست:

من بیهوده گفتم یا تو؟

مثل اینکه خوشایند شما نیست!! هرچند گزارش شما داده شد

اما برای اینکه بدانید احکام بردگان را از صفحه ی ۶۵ تا ۶۷ [=Times New Roman]«ماتیکان هزار داتستان»می خوانیم.

به برخی از این احکام توجه کنیم:- «بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»

- «همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»

- «اشخاص آزاد و بنده هردو ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»

- «هرگاه بنده اکدینی (کافری) به همراهی آقای خود به دین مزدیسنی در آیند بنده در خدمت آقای خود باقی خواهد ماند.»

- «بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»

- «بندگان می توانند با اجازه ی آقای خود آزادی خود را با پول خریداری نموده یا دیگری را حاضر نمایند قیمت آنان را به مالک پرداخته آزاد نمایند.»

در صفحه ۱۰۱ نیز حکمی در مورد بردگان آمده است:
- «اگر کسی دو عدد از غلام بچگان خود را به قیمت دویست درهم به دیگری بخشد، در هنگام تسلیم نمی تواند به عذر این که غلامان بزرگ شده اند قیمت آنان را طبق سند نپذیرد بلکه باید غلامان را تسلیم کند.»

سلام بزرگوار.من اطلاعاتم کامل نیست و به همین خاطر نمی توانم با اطمینان نظری و قضاوتی داشته باشم.ولی به نظرم می رسد که وضع برده داری و کنیز داری در اسلام و ایران باستان تقریبا در یک سطح بوده اند.

رضا;801491 نوشت:
به برخی از این احکام توجه کنیم:- «بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»

اشتباه نکنم در اسلام هم بردگان همان کسانی هستند که در جنگ ها به اسارت در آمده اند.البته جنگ داریم تا جنگ.باید دید که منظور چه جنگ هایی هست.

رضا;801491 نوشت:
«همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»

اشتباه نکنم در اسلام فرزندان بردگان هم برده محسوب می شوند.اینطور نیست؟

رضا;801491 نوشت:
«اشخاص آزاد و بنده هردو ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»

خوب فکر نکنم این قانون آنچنان ظالمانه باشد... باید دید فلسفه ی این عمل چیست.نمی توان قضاوت کرد و حکم داد.

رضا;801491 نوشت:
«بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»

اشتباه نکنم این هم در اسلام هست.در اسلام هم صاحب برده اش را می تواند کرایه بدهد.اینطور نیست؟

در کل به نظرم برده داری در ایران تفاوت چندانی با اسلام ندارد.

پارسا مهر;801494 نوشت:
سلام بزرگوار.من اطلاعاتم کامل نیست و به همین خاطر نمی توانم با اطمینان نظری و قضاوتی داشته باشم.ولی به نظرم می رسد که وضع برده داری و کنیز داری در اسلام و ایران باستان تقریبا در یک سطح بوده اند.

اشتباه نکنم در اسلام هم بردگان همان کسانی هستند که در جنگ ها به اسارت در آمده اند.البته جنگ داریم تا جنگ.باید دید که منظور چه جنگ هایی هست.

اشتباه نکنم در اسلام فرزندان بردگان هم برده محسوب می شوند.اینطور نیست؟

خوب فکر نکنم این قانون آنچنان ظالمانه باشد... باید دید فلسفه ی این عمل چیست.نمی توان قضاوت کرد و حکم داد.

اشتباه نکنم این هم در اسلام هست.در اسلام هم صاحب برده اش را می تواند کرایه بدهد.اینطور نیست؟

در کل به نظرم برده داری در ایران تفاوت چندانی با اسلام ندارد.

با سلام
دوست گرامی برده داری حاصل اسلام نیست که بخواهیم بگوییم برده داری در ایران باستان با اسلام تقریبا یکسان بوده !
اسلام آورنده و مبدع برده داری نیست و چون نمی توانست یکجا و یکمرتبه آن را بر دارد، با تشریع احکام و به تدریج، دایره آن را محدود و کوچک نمود، و در فرصتهای مختلف نیز توصیه به آزاد کردن آنها کرده است.
اسلام با بیان احکام برده داری و توصیه های بسیار در آزادسازی آنها ـ حتی در ادای کفارات ـ و تشریع احکامی که سرانجام به آزاد شدن برده منتهی شود، مسیر برچیدن برده داری را طی نموده است.
اما در سایت تپیکهای زیادی در این رابطه زده شده که میتوان فهمید که اسلام با برده داری مخالف و مبارز کرده اما به شیوه ای که جامعه ان موقع بپذیرد !!
فراموش نکنید که پادشاهان ایران باستان خود را خیشاوند خدا میدانستند و خدا را هم بنده نبودند !!کافی به طبقات جامعه در ایران باستان نگاه کنید تا خود متوجه شوید نگرش شاهان به مردم چه بوده و چه رسد به بردها این زمین تا آسمان با وجود برده در اسلام فرق میکند
شما کافی است شرایط برده در اسلام را با شرایط برده در ایران باستان مقایسه کنید و همینطور احکام در مورد آنها !!
در مکتب پیامبر ص یکی از این برده ها میشود زید بن حارثه! پسرخوانده پیامبرص و در دامن پیامبر ص رشد میکند و با او زندگی میکند !!ما چنین چیزی را در شاهان هخامنشی و ساسانی نمیبینیم !!


اما توضیحات بیشتر را در این تاپیکها میتوانید در مورد اسلام و برده داری ببینید

نظر اسلام در مورد برده داری چیست؟

چرا برده داری در اسلام ممنوع نیست؟

نسخ شدن برده داری در اسلام؟!!!! حکم فقهی برده داری در زمان کنونی؟!

برده داري و قرآن؟؟كنيز و صدراسلام؟؟

مقاله ای در مورد برده داری در اسلام (غلام - کنیز)

[h=1]برده داری و کنیز داری[/h]
[h=1]آیا اسلام با برده داری مبارزه کرد؟[/h]

با توجه به این که اسلام ارزش فوق العاده ای برای انسان قائل است ، چرا ه برده داری را حرام نکرده است ؟

اما ببینیم چرا اسلام با برده داری موافق است و ایا واقعا این برداشت از اسلام درست است یا نه؟

گرچه در قرآن مجید مسئله برده ‏گیری و برده داری به عنوان یک دستور حتمی در مورد اسیران جنگی نیامده است، ولی نمیتوان انکار کرد که احکامی در قرآن برای بردگان ذکر شده است، که اصل وجود بردگی را حتی در زمان پیامبر(ص) و صدر اسلام اثبات میکند، مانند احکامی که در مورد ازدواج با بردگان یا احکام محرمیت یا مسأله مکاتبه(قراداد برای آزادی بردگان) هست.

این جا بعضی بر اسلام خرده میگیرند که چرا این آیین الهی با آن همه محتوا و ارزش‏های والای انسانی، بردگی را الغا نکرده، و طی یک حکم قطعی و عمومی آزادی همه بردگان را اعلام ننموده است؟

در یک جمله کوتاه باید گفت که اسلام برنامه دقیق و زمان بندی شده برای آزادی بردگان دارد که طی آن در نهایت همه آن ها می توانند تدریجاً آزاد میشوند، بی آن که این آزادی عکس العمل نامطلوبی در جامعه به وجود آورد.

اسلام هرگز ابداع کننده بردگی نبوده است، بلکه در حالی ظهور کرد که بردگی سراسر جهان را گرفته بود و با تار و پود جوامع بشری آمیخته بود. حتی بعد از اسلام در تمام جوامع، بردگی ادامه یافت، تا حدود یک صد سال قبل که نهضت آزادی بردگان شروع شد، چرا که به خاطر دگرگون شدن نظام زندگی بشر، مسئله بردگان به شکل قدیمی قابل قبول نبود ، اگر چه حتی امروز نیز برنامه برده داری به شیوه های دیگر مانند تجارت زنان و کودکان و.... هنوز پابرجا است.
حال اگر اسلام طبق یک فرمان عمومی دستور میداد همه بردگان را آزاد کنند، چه بسا بسیاری از آنان تلف میشدند، زیرا نه کسب و کار مستقلی داشتند و نه خانه و وسیله‏ای برای ادامه زندگی.
از این رو باید تدریجاً آزاد میشدند و جذب جامعه می گردیدند تا نه جان خودشان به خطر بیافتد و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، اسلام این برنامه حساب شده را تعقیب کرد.
برنامه اسلام در مورد بردگی، فقط در مورد اسیران جنگی که از کفار گرفته میشد، نبود، گرچه احکام خاص بردگان مربوط به این اسیران جنگی هست. در جنگ‏ها گاهی افراد بسیاری از کافران و مشرکان اسیر میشدند.
که اگر میخواستند اسرا را زندانی کنند، بودجه و هزینه هنگفتی بر دوش جامعه اسلامی بار میشد و اگر میخواستند همه را یک دفعه آزاد کنند، غیر عاقلانه بود، چون اینان کسانی بودند که با مسلمانان جنگیدند و حتی تعدادی از مسلمانان را کشته بودند .

بنابراین راه عقلایی این بود که حاکم اسلامی، اسیران را در اختیار افراد توانمند مسلمان قرار دهد و از این طریق خزانه بیت المال نیز برای برنامه های دولت اسلامی و حمایت از فقیران و مستضعفان و...غنی شود .
از طرفی این بردگان و اسیران کم کم در جامعه اسلامی هضم شده وبا برنامه تربیت اسلامی هدایت میشدند و بسیاری از آنان مسلمان میشدند و برای مولای خود کار اقتصادی انجام میدادند و هیچ باری بر دوش جامعه اسلامی و حکومت اسلامی اضافه نمیشد..

بنابراین درباره اسیران جنگی و کنترل و هدایت آنان به اسلام، این طرح، خوبی است.
البته این طرح الزامی نیست و حاکم اسلامی میتواند اسیران را بدون دریافت وجه آزاد کند یا میتواند با دریافت وجه آزاد کند و نیز میتواند به صورت اسیر و برده نزد مسلمانان بگذارد. هم چنین در برنامه‏های اسلامی به صورت احکام واجب و مستحب ، تشویق بر آزاد کردن بنده‏ها فراوان است، مثلاً کفاره افطار عمدی روزه ماه مبارک رمضان و کفاره قتل عمدی، هم چنین ثواب و سفارش بسیاری که در آزاد کردن بندگان بیان شده است ، به گونه ای که هر گاه عمل نیکی را بخواهند مورد سنجش قرار دهند ، ان را با آزاد کردن بنده ، تشبیه می کنند. این‏ها همه مواردی است که وسیله‏ای برای آزاد کردن بردگان بوده است.
اگر کمی دقیق تر بخواهیم پاسخ پرسش را بدهیم باید بگوییم:
نظام های اجتماعی در هردوران تابعی از مجموعه شرایط اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و ... می باشد.

همان گونه که امروزه نظام کارگری و کارفرمایی و ... در جهان حاکم است وشرایط اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی خاص آن را ایجاب نموده است . تا چندقرن پیش در تمامی جهان نظام برده داری روشی برای اداره امور آن دوران بوده است ؛ به گونه ای که هیچ نظامی در شرایط آن روز امکان جایگزینی یکباره آن را نداشته است . از این رو مناسب ترین شیوه در شرایط آن روز،شیوه برده داری بوده است . بررسی زمینه های این موضوع بسیار وسیع وگسترده و از مجال این پاسخ خارج است .

اسلام نیز با توجه به اینکه تغییراساسی در سیستم اجتماعی آن روز نه ضروری بوده و نه ممکن ، با اصل آن به مخالفت برنخواست ، ولی با وضع قوانین در رفع آن و آزادی بندگان اقدام نمود ، مانند :
در مجموع اسلام شرایطی را برای بردگان فراهم ساخت که آنان به مقامات و درجات مهم علمی و سیاسی در جامعه اسلامی دست یافتند .
در حقیقت اسلام با فراهم آوردن شرایط انسانی و عاطفی برای زندگی بردگان ، بردگان را از سراسر دنیا مشتاق به پیوستن به جامعه اسلامی نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادی ، مبلغ و مروج اسلام می شدند .
اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود کرد و از سوی دیگرراه آزادی بردگان را گشود و مسلما" یکی از عوامل دگرگونی نظام بردگی درجهان ، نقش اسلام در این زمینه بوده است .

کنیزها نیز در این بین مشمول همین قاعده و قانون بوده اند .
آنان از کشورهای دیگر که در جنگ بامسلمانان اسیر می شدند، و یا به صورت تجاری وارد ممالک اسلامی می گشتند، با فرهنگ اسلامی و مزایای نجات بخش آن آشنا شده و بسیاری از آنان همانند دیگر مردم در جامعه اسلامی زندگی می کردند و مالکیت کنیزدر حکم عقد ازدواج بود و موجب محرمیت به مالک آن می گردید .
از طرفی در از اسلام دستورهای زیادی درباره رفق و مدارا با بردگان وارد شده است تا آن جا که آنها را در زندگی صاحبان خود شریک و سهیم کرده‏اند. علی(ع) به غلام خود قنبر میفرمود: "من از خدای خود شرم دارم که لباسی بهتر از تو بپوشم، زیرا رسول خدا(ص) میفرمود: از آنچه خودتان میپوشید، بر آنها بپوشانید و از آنچه خود میخورید، آنها غذا دهید".(1):Sham::Sham:

"جرجی زیدان" در کتاب "تاریخ تمدن" میگوید: اسلام بر بردگان فوق العاده مهربان است.

پیغمبر اسلام(ص) درباره بردگان سفارش بسیار نموده، از آن جمله میفرماید: "کاری که برده تاب آن را ندارد، به او تحمیل نکنید و هر چه خودتان میخورید، به او بدهید".(2)

برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به : 1
- اسلام و مساله آزادی ، بردگی ، موسوی زنجانی 1- تامین حقوق افراد با وضع قوانین در مورد کیفیت استرقاق ( بنده گرفتن ) ، و تحریم آن جز در موارد خاص . 2- وضع قوانین در جهت حمایت ازحقوق بردگان و تنظیم روابط صحیح بین مالک و برده . 3- ترغیب مردم به آزادسازی بردگان و وضع قوانینی برای حصول این مقصود ( مانند کفارات وشرایط عتق ) .
2-از برد گی روم قدیم تا مارکسیسم ، حجتی کرمانی
3- فرآورده های دینی ،ناصر مکارم شیرازی
4- برده داری در روم باستان ، بیدار فکر
5- حقوق بشر،اسدالله مبشری
6- نگاهی به بردگی ، محمد علی گرامی
7- بردگی در اسلام ،صادق ایرجی
پی نوشت ها :
3.شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص 315.
4.همان

عشق امامم;800817 نوشت:
[=arial]بنام خدا.

بعد از عرض سلام خدمت شما استاد بزرگواروبزرگواران دیگر.
بنظر من حرف شما استاد بزرگوار کاملا درست است و بلکه برده داری از همان آغاز خلقت هم بوده آنجا که خداوند به فرشتگان خود گفت انسان را سجده نمایید و آنجا که حضرت حوا به حضرت آدم گفت ازاین میوه بخور ..

به اعتقاد من مهم این نیست که برده داری بوده یا نبوده بلکه بنظر من مهم این است که برده و بنده چه کسی یا چه چیزی بوده یا باشیم.

مگر الانهم بندگی تمام شده است ؟؟؟

الانهم همه برده و بنده هستیم یکی برده و بنده دین و مذهب و مرامش و یکی هم برده و بنده پول و کالا >> اینجا مهم این است که چگونه بردگان و بندگانی باشیم ..

الان اگر انصافا رئیس شما بشما دستوری بدهد که بشما گران آید و ازطرفی هم پول و پارتی هم نداشته باشید >> آیا انجامش نمیدهید ؟؟؟
یا مثلا اگر به زیر دستتان یک دستوری بدهید و او انجامش ندهد و جواب اعتراضتان هم به تندی یا پررویی بدهد آیا انصافا نمیخواهید پدرشو دربیارید؟؟؟

باور کنیم انصافا که اگر موقعیتش پیش آمده باشد یا بیاید پاسخ هر دو سوال بله هست و ازاینرو همه باید بدانیم که هم به انسانهایی ظلم کرده و در واقع آنها را بنوعی به بردگی و بندگی کشیده ایم و هم از سویی بخود ما ظلم شده و دیگرانی ما را به بند و بردگی کشیده اند فقط اینجا میدانید مهم الان چی هست >> اینجا مهم این نیست که برده و بنده چه کسی و چه چیزی باشیم یا چگونه بردگان و بندگانی باشیم بلکه در واقع اینجا مهم این است که اگر توجه نکرده اید انصافا از حالا توجه کنید.همین.

{بااینحال اگر شما دو گروه بزرگوار همچنان منابع غیرقابل انکاری در مورد حرفهای خود دارید که به آنها نیز باور قلبی و اعتقادی دارید و اصرارهم دارید که بیانشان نمایید،بیان نمایید اما اگر نه که از من میشنوید به این نوشتار بیشتر توجه کنید و رگ و غیرتمان برای الان ایران و باورهایمان و فرزندانمان و آینده مان بزند بیرون که دنیا دنیای وحشی و نامردی ست و اگر موقعیتش پیش بیاید رحم هم ندارد حتی به اولاد آخرین پیامبر بزرگ خود امام حسین {ع} هم رحم نکرد چه رسد به ایران و ایرانی یا شیعه و غیر شیعه یا انقلابی و غیر انقلابی}

باتشکر.

با عرض سلام و ادب

اینکه شما با چه دیدی به این قضایا نگاه می کنید،خیلی مرتبط با موضوع بحث تاپیک نیست و لذا در مورد درستی یا نادرستی آن هم بحثی نمی کنیم. موضوع بحث این است که عده ای به اصطلاح ایران پرست که فقط خودشان را ایرانی می دانند،اینگونه شبهه پراکنی می کنند که در ایران قبل از اسلام،برده و برده داری نبوده است و این اسلام بود که برده داری را برای ایران به ارمغان آورد.

ما با مراجعه به منابع از جمله منابع زرتشتیان،بیان کردیم که این دروغی شاخدار بر ضد اسلام است که عده ای به اصطلاح ایرانی پرست که ادعای تمدن و فرهنگ هم دارند،بر ضد اسلام ساخته اند تا ضمن بدنام کردن اسلام ارادت و اعتقاد ایرانیان به اسلام را کمرنگ کنند.

امیدوارم متوجه هدف از ایجاد این تاپیک شده باشید: هدف ما فاش کردن این دروغ بزرگی است که بر ضد اسلام ساخته و منتشر می کنند.قطعاً در ایران قبل از اسلام هم برده داری به معنای مصطلح و مشهورش وجود داشته است.

برده داری در ایران باستان یا اصلا وجود نداشته یا اگه وجود داشته بسیار کم بوده چون توجیه مذهبی آن زمان را نداشته
ولی بعد از اسلام به وفور بوده چون اسلام برده داری را توجیه کرد.
خود من قبلا سوال هایی درباره اینکه چرا در اسلام این سخنان زده شده مطرح کردم که متاسفانه اصلا این سوال گذاشته نشد که هیچ جوابی هم براش داده نشد.
برده داری در دین یهود و اسلام کاملا توجیه شده و احادیث اونو تایید میکنه . ولی در مسیحیت و زرتشت نه .

امام صادق (علیه السلام ) روایت آورده كه در ذیل جمله ((الحر بالحر))،
ترجمه تفسیر المیزان جلد 1 صفحه : 659

فرمود: اگر آزاد، برده اى را بكشد، بخاطر آن برده كشته نمیشود، تنها او را به سختى مى زنند و سپس خون بهاى برده را از او مى گیرند و نیز اگر مردى زنى را كشت و صاحبان خون آن زن خواستند قاتل را بكشند، باید نصف دیه قاتل را به اولیاء او بپردازند.

توجیه هایی مثل اینکه چون قبلا برده داری بوده برای همین اسلام اونو رد نکرده برای دینی که مدعی کامل بودن است . اصلا توجیه منتقی نیست.

بنام خدا.

مقداد;803450 نوشت:
عده ای به اصطلاح ایران پرست که فقط خودشان را ایرانی می دانند،اینگونه شبهه پراکنی می کنند که در ایران قبل از اسلام،برده و برده داری نبوده است و این اسلام بود که برده داری را برای ایران به ارمغان آورد.

ما با مراجعه به منابع از جمله منابع زرتشتیان،بیان کردیم که این دروغی شاخدار بر ضد اسلام است که عده ای به اصطلاح ایرانی پرست که ادعای تمدن و فرهنگ هم دارند،بر ضد اسلام ساخته اند تا ضمن بدنام کردن اسلام ارادت و اعتقاد ایرانیان به اسلام را کمرنگ کنند.

امیدوارم متوجه هدف از ایجاد این تاپیک شده باشید: هدف ما فاش کردن این دروغ بزرگی است که بر ضد اسلام ساخته و منتشر می کنند.قطعاً در ایران قبل از اسلام هم برده داری به معنای مصطلح و مشهورش وجود داشته است.

پس از عرض سلام.

بنده هم عرض کردم که با وجود اینهمه مدرک نمیشه گفت برده داری فقط ارمغان اسلام هست و اگرعده ای چنین باوری دارند یا باهیچ دلیل و برهانی هم حاضر به پذیرش ان نمیباشند {حتی منابع خود زرتشتیان} بنابراین باید گفت که این عده خصومت اصلیشون یا با دین یا با حکومت و نوع برخورد حکومت است که قصد دارند ناراحتی های خود را بهرطریق که میتوانند ابراز نمایند اما بنظر من این عده بهتر است با وجود اینهمه منابع و مدرک نه خود را خوار و تحقیر نمایند نه ایران را و نه عاشقان واقعی ایران را چرا چون با اینهمه دلیل و نپذیرفتن انها ...؟؟؟

و یا اینکه این عده بنظرمن بجای این لجبازی ها یا رد اینهمه دلیل و استدلال بهتراست بگویند اگر درایران هم برده داری بوده برداری از نوع انسانیت و متمدنش بوده که ایرانیان با وجود ظلمهایی که درطول تاریخ به برده ها میشده چگونه اینهمه امتیازات ویژه به بردگان خود داده بودند که همین امتیازات ایرانیان چه بسا رفته رفته به اینجا رسید که رییس جمهور متمدن ترین کشورجهان هم دستور لغو برده داری را صادرنمودند؟{1862امریکا.ابراهام لینکون شانزدهمین رییس جمهورایالات متحده}

بهرحال اینگونه افتخارکردن ها بمراتب هزار برابر بهتر از انگونه لجبازی هاست که بگوییم اصلا وجود نداشته{پذیرفتن با این شرط بهتر از نپذیرفتن با اینهمه دلیل و مدرک است {مگرانکه ثابت کنید منابع زرتشتیان هم دروغین بوده و بلکه تحت ظلم و جور حکومت یا سیاست نوشته شده اند که ان دیگر یک بحث دیگراست ولی اگراین منابع را قبول دارید پس اعتراض و کتمان برای چه؟} و این یعنی انتخاب بین بد و بدتر که بد را انتخاب نماییم که این بدی بمراتب بهتر از هزار خوبیه بد خواهدبود.

باتشکر.

سلام
ایرانیان باستان انسان های کثیفی بودن نه تنها برده داری بلکه خیلی کارای زشتی میکردن

برده داری در ان موقع بسیار رسم بود برده های ایرانیان هم اعراب و مردم بنی اسراییل بودن که انها را در دسته های هزار هزار تایی از شامات می اوردن در ایران بیگاری میکشیدن

در ایران اعمال زشت دیگری هم اتفاق می افتاد مثلا شاهان ایرانی علاقه زیادی به زنده سوزاندن پیامبران داشتن در کتاب پیامبران خوندم فقط کی خسرو 300 پیامبر را در اتش سوازند!(همه ما همش برامون سوال بود که چرا تو ایران پیامبر نمی اومد...چرا زیاد بودن اما اونا رو فورا می کشتند)

از اعمال بسیار زشت دیگر شاهان دربار پارس تفریح با اسیران و افسران ارشد دیگر قبایل بود که در جنگ اسیر می شدن
تفریحشان هم این بود که انان را در جلوی مردم برهنه میکردن و سیبل تیراندازی قرار میداند و انقدر تیر در مقعد اسیران رومی میزند تا متلاشی شوند و بمیرند!

از امام صادق علیه السلام پرسیدن ایرانیان باستان بهتر بودن یا اعراب؟
گفتن اعراب باستان دلهایشان ساده تر و صاف تر بود و بهتر بودن!

در قران ( وقتی ایرانیان بر اعراب بسیار فشار می اوردن و انها رو به بیگاری می بردن و اعراب نمی توانستند بر ارتش آنها پیروز شوند)
هم امده که «بزودی خبر خوبی به شما میرسد و آن شکست ایرانیان بدست رومیان است!»

در خود زمان پادشاهان سلسله های هخامنشی و اشکانیان که مثل ساواک بسیار ظالم و کثیف بود چون مردم دیگر نمی خواستن انها باشن ایران از اسکندر مقدونی شکست خورد و همان موقع بود که اروپایی که هیچی نداشت و در فقر شدید بود و مردمش حتی نمی دونستن حموم چیه! بوسیله طلاهایی که رومیان از کل ایران استخراج کردن رونق تازه ای گرفت !

از ان موقع به این طرف ایران همش فقیر تر و اروپا روزبروز متمدن تر شد (فقط بخاطر طلاهای ایران!)

پرنس کوچولو;803620 نوشت:
سلام
ایرانیان باستان انسان های کثیفی بودن نه تنها برده داری بلکه خیلی کارای زشتی میکردن

برده داری در ان موقع بسیار رسم بود برده های ایرانیان هم

اعراب و مردم بنی اسراییل بودن که انها را در دسته های هزار هزار تایی از شامات می اوردن در ایران بیگاری میکشیدن

در ایران اعمال زشت دیگری هم اتفاق می افتاد مثلا شاهان ایرانی علاقه زیادی به زنده سوزاندن پیامبران داشتن در کتاب پیامبران خوندم فقط کی خسرو 300 پیامبر را در اتش سوازند!(همه ما همش برامون سوال بود که چرا تو ایران پیامبر نمی اومد...چرا زیاد بودن اما اونا رو فورا می کشتند)

از اعمال بسیار زشت دیگر شاهان دربار پارس تفریح با اسیران و افسران ارشد دیگر قبایل بود که در جنگ اسیر می شدن
تفریحشان هم این بود که انان را در جلوی مردم برهنه میکردن و سیبل تیراندازی قرار میداند و انقدر تیر در مقعد اسیران رومی میزند تا متلاشی شوند و بمیرند!

از امام صادق علیه السلام پرسیدن ایرانیان باستان بهتر بودن یا اعراب؟
گفتن اعراب باستان دلهایشان ساده تر و صاف تر بود و بهتر بودن!

در قران هم امده که( وقتی ایرانیان بر اعراب بسیار فشار می اوردن و انها رو به بیگاری می بردن و اعراب نمی توانستند بر ارتش آنها پیروز شوند)
«بزودی خبر خوبی به شما میرسد و آن شکست ایرانیان بدست رومیان است!»

در خود زمان پادشاهان سلسله های هخامنشی و اشکانیان که مثل ساواک بسیار ظالم و کثیف بود چون مردم دیگر نمی خواستن انها باشن ایران از اسکندر مقدونی شکست خورد و همان موقع بود که اروپایی که هیچی نداشت و در فقر شدید بود و مردمش حتی نمی دونستن حموم چیه! بوسیله طلاهایی که رومیان از کل ایران استخراج کردن رونق تازه ای گرفت !

از ان موقع به این طرف ایران همش فقیر تر و اروپا روزبروز متمدن تر شد (فقط بخاطر طلاهای ایران!)

با عرض سلام و ادب.

در مورد حوادث و اتفاقات گذشته تنها باید بر اساس آنچه منابع تاریخی بدست می دهند،اظهار نظر کرد.لذا نقل مطلب بدون ذکر اسناد و منابع تاریخی ارزشی ندارد.

لذا سعی کنید مطالب خود را با ذکر سند و منبع ارائه کنید تا بتوان به تحلیل و بررسی آن پرداخت. بعنوان مثال به گفته محققان اروپایی ،اروپای امروز مدیون تمدن اسلامی است که البته ایرانیان نقش اصلی در ایجاد تمدن اسلامی در طول تاریخ داشته اند.

مونتمگری وات به صراحت می‌گوید:”هنگامی که انسان تمام جنبه‌های درگیری اسلام و مسیحیت در قرون وسطی را در نظر بگیرد روشن خواهد شد که تاثیر اسلام برای جامعۀ مسیحیت بیش از آن است که شناسایی شود. اسلام نه تنها در تولیدات مادی و اختراعات تکنولوژی اروپا شریک است و نه تنها اروپا را از نظر عقلانی در زمینه‌های علم و فلسفه برانگیخت، بل‌که اروپا را واداشت تا تصویر جدیدی از خود به وجود آورد”. وی در جای دیگر می‌نویسد ما باید به مدیون‌بودن عمیق خودمان به اسلام و عرب اعتراف کنیم. (مقاله تمدن اسلام و غرب،جعفری اسمر، ص ۱۷)

گوستاولوبون فرانسوی در بخشی از کتاب تمدن اسلام و عرب می نویسد: ما در این فصل ثابت خواهیم کرد که تأثیر تمدن اسلام در غرب بسیار بوده و تمدن اسلامی بود که اروپا را متمدن کرد.... وی ادامه می دهد که: آن زمانی که تمدن اسلامی به حد اعلای خود رسیده بود،مراکز علمی غرب عبارت بود از برجها و قلعه هایی که یک مشت حکمرانان و اربابان وحشی در آن زندگی می کردند و افتخارشان به این بود که سواد ندارند و ...(تمدن اسلام و عرب،گوستاولوبون،ص704)

با عرض سلام و ادب.

دوستان لطفاً از بحث پیرامون مطالب خارج از موضوع اصلی تاپیک خودداری نمایید.پست های غیر مرتبط حذف خواهد شد.

پرنسس کوچولو

مقداد;803655 نوشت:
از امام صادق علیه السلام پرسیدن ایرانیان باستان بهتر بودن یا اعراب؟
گفتن اعراب باستان دلهایشان ساده تر و صاف تر بود و بهتر بودن!

شما منبع این حدیث را بزار

شما از پست تان میخواهید اخرش بگین برده داری ارمغان اسلام نیست و در قبل حتی ایران وجود داشته.
اینکه برده داری قبل از اسلام وجود داشته حرفی نیست
زنا و قمار و .... هم وجود داشته
ولی اسلام بعنوان دین کامل اونو رد نکرده در حالی که میتوانسته اونو مثل زنا و ... رد کنه.
مگه برده داری بدتر از زنا نیست.
.....................................................................
نتها در اسلام نتها برده داری است بلکه حقوق برده ها با توجه به حکم قصاص ، نادیده گرفته شده
یعنی صاحب برده خیالش راحت چون بخاطر کشتن برده اش کشته نمیشه و فقط دوره ای زندانی میشه و دیه میده.
.........................................................
اگه برده داری حکم خداست و چیز خوبی بوده پس چرا این پست را مطرح میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟
..............................................

bababozorg;803906 نوشت:
شما از پست تان میخواهید اخرش بگین برده داری ارمغان اسلام نیست و در قبل حتی ایران وجود داشته.
اینکه برده داری قبل از اسلام وجود داشته حرفی نیست
زنا و قمار و .... هم وجود داشته
ولی اسلام بعنوان دین کامل اونو رد نکرده در حالی که میتوانسته اونو مثل زنا و ... رد کنه.
مگه برده داری بدتر از زنا نیست.

.....................................................................
نتها در اسلام نتها برده داری است بلکه حقوق برده ها با توجه به حکم قصاص ، نادیده گرفته شده
یعنی صاحب برده خیالش راحت چون بخاطر کشتن برده اش کشته نمیشه و فقط دوره ای زندانی میشه و دیه میده.
.........................................................
اگه برده داری حکم خداست و چیز خوبی بوده پس چرا این پست را مطرح میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟
..............................................

با عرض سلام و ادب.

دو مطلب در متن شما قابل ملاحظه و نیازمند ارائه توضیحاتی می باشد:

اینکه فرمودید،چرا اسلام برده داری را رد نکرد،نشان دهنده این است که در رابطه با نوع برخورد اسلام بابرده داری و ارائه برنامه ای دقیق و منطقی برای ریشه کن کردن آن مطالعه ای نداشته اید.

قبل از بیان توضیحاتی در مورد دیدگاه اسلام در مورد برده داری چند نکته را عرض می کنم:
اولاً با چه دلیل و سندی می گویید برده داری از زنا هم بدتر است.اگر حدیث یا گزارشی معتبر در این مورد دارید خوشحال می شویم استفاده کنیم. ثانیاً بطور قطع و یقین برده داری حکم خدا نیست و این جای هیچ شک و شبهه ای ندارد.

اما چرا اسلام برده داری را به یکباره ممنوع نکرد:

اصولا قضاوت در خصوص برخی مسایل نمی تواند تک بعدی و یک جانبه باشد. برای رسیدن به قضاوتی منصفانه و عادلانه در مورد آن ها نیاز است که انسان حقیقت جو، همه جوانب و ابعاد زمانی و مکانی و فرهنگی و اجتماعی مسئله را با دقت بررسی کند تا به نتیجه برسد.
موضوع برده داری در اسلام یکی از این موارد ویژه است. اسلام پس از شکل گیری در خصوص برخی انحرافات به طور ضربتی و قاطعانه برخورد کرد. اما در بسیاری از موارد هم برخورد این گونه نبود و به حکم عقل هم نباید این گونه باشد؛ به عنوان مثال در خصوص حکم شراب این گونه نبوده و این حکم به مرور زمان و تا حدودی تدریجی ابلاغ شده است. معمولا برخوردهای جدی و ضربتی اسلام در خصوص مشکلات عمیق عقیدتی بود، نه معضلات اجتماعی که حل آن نیاز به فرایندی حساب شده و دقیق دارد.

اما در خصوص برده داری پیش از هر چیز لازم است وضعیت این فرهنگ در جوامع آن روز مد نظر قرار گیرد. آن گاه شیوه برخورد اسلام با این پدیده زشت بررسی گردد؛ در واقع ما با یک فرهنگ اشتباه و عادت نادرست مواجه نیستیم. بلکه با یک ساختار پیچیده اجتماعی مواجهیم که در همه اجزا و تار و پود جامعه راه یافته، اقتصاد و فرهنگ و معیشت و دیگر ارکان جامعه با آن درهم تنیده است.
وجود بردگان در جوامع گوناگون آن قدر عمیق و بدیهی بود که در متمدن ترین کشورها تا حدود ۱۵۰ سال پیش بردگان جزء جداناپذیر بسیاری از جوامع بودند . تصور حذف برده ها از ساختار زندگی فردی و اجتماعی به ذهن کسی خطور نمی کرد ؛ مسلما این مساله در ۱۴۰۰ سال پیش بسیار عمیق تر و ریشه ای تر در جامعه استقرار داشت. اسلام نمی توانست با این مساله به شکلی سطحی و به اصطلاح انقلابی برخورد نماید.

ادامه دارد ...

اما در خصوص نوع نظر اسلام به این مساله باید گفت:
از آیات قرآن به دست می آید اسلام با بردگان و برده داری به عنوان حقیقتی موجود در جامعه برخورد کرده، احکام و راهکارهایی مشخص را در خصوص مواجهه با این حقیقت موجود و جهت گیری آن به سمتی معین ارائه داده است. با اندکی تامل می توان دریافت راهکارهای اسلام قوی ترین و منطقی ترین شیوه در مسیر منتفی نمودن و از بین بردن این فرهنگ غلط بوده است.
اسلام به هیچ وجه به برده داری به عنوان یک اصل و ضرورت نگاه نمی کند، بلکه تنها راهکارهایی برای برخورد درست با این حقیقت موجود ارائه می دهد. در واقع ابتدا برای اساس این مساله فلسفه و ساختار معینی تعریف کرده، تبیین می کند که در منظومه فکری اسلام در حقیقت انسانی افراد تفاوتی وجود ندارد. تفاوت انسان ها تنها در تقوا و ایمان آن هاست تا مولی هیچ گاه انسانیت خود را بالاتر از برده اش نبیند. این مساله یکی از مهم ترین معضلات در مبنای فکری برده داری بود که البته طرح همین مساله بیش از هر چیز برای کفار و مشرکان قریش ناگوار بود.

در گام بعدی اسلام تلاش نمود در زمان بندی معینی برای ریشه کنی این پدیده شوم به مقابله عملی برخیزد. در این مسیر مساله را به دو بخش بردگان موجود در جامعه و بردگانی که ممکن است به جامعه افزوده شوند تقسیم کرد؛ مشخص است که مساله ضروری در این میان مانع آفرینی در مسیر شکل گیری و توسعه این پدیده، یعنی راه ورود افراد جدید به حوزه بردگی است که اسلام با ترفندی این مسیر را بسیار محدود نمود.
برای توضیح این مساله مهم باید گفت: در عصر بعثت رسول گرامی اسلام(ص) برای بردگی راه های متعددی وجود داشت. وجود هر یک از این راه ها به بردگی رسمیت می بخشید و قانونی به حساب می آمد. آن راه ها بدین قرار بود:

ـ اسارت درجنگ ها: طبیعی است که دو طرف درگیر در جنگ از یکدیگر اسیر بگیرند. اسیران به صورت برده به خدمت گرفته می شدند.
ـ خواست حاکم و سرپرست: حاکم و سرپرست ستمگر افراد زیر دست را به بردگی می گرفت و در مزارع و دامداری ، به کار می گماشت. احیاناً آنان را به عنوان برده می فروخت.
ـ تبعیت طفل از مادر خویش که برده و کنیز بود، اگر چه پدرش آزاد بود، ولی به جهت کنیز بودنِ مادر، طفل هم محکوم به بردگی بود.
ـ فرار از لشکر و امتناع از جنگیدن و خدمت سربازی.
- فرار از کشوری و پناهنده شدن به دولت دیگر و خود را تسلیم آن حکومت نمودن . این کار برای حکمرانان کشوری که بدان پناهنده شده بودند، ایجاد حق می کرد و آنان می توانستند پناهندگان را به بردگی بگیرند.
ـ ارتکاب جرایمی همانند قتل،‌ دزدی و ... (جریان به بردگی گرفتن ساختگی بنیامین، برادر حضرت یوسف(ع) به جرم سرقت گویای این امر است).
ـ فقری که به موجب آن شخص خودش را به دیگری بفروشد و خود را ملزم سازد برای مولایش کار کند.
ـ فروختن فرزند؛ پدر حق داشت فرزند خویش را جهت تنگدستی به عنوان برده بفروشد.
ـ فروختن همسر؛ شوهر حق داشت. همسر خویش را به عنوان برده به فروش برساند.
ـ آدم ربایی، فرد دزدیده شده به عنوان برده فروخته می شد، مانند زید بن حارثه که ربوده و به عنوان غلام فروخته شد.
ـ باختن در قمار؛ گاهی فرد قمار باز خود را گرو قمار قرار می داد و در صورت باختن ، برده می شد.

ادامه دارد ...

اسلام همه این راه ها و سرچشمه های بردگی را مسدود نمود. تنها اوّلی را با شرایطی پذیرفت. آن را هم هرگز به عنوان جنبه الزامی اعلان نکرد؛ در واقع در صورت پیروزی در جنگ ، گرفتن برده الزامی نبود، بلکه دستور اسلام در این مورد این است که بعد از پایان جنگ با کفار، افرادی که اسیر می شوند، به چند صورت با آنان برخورد شود:

- از آنان فدیه گرفته شده، آزاد شوند؛
- با اسیران مسلمان مبادله شوند؛
- با انجام اموری نظیر آموختن خواندن و نوشتن به مسلمانان آزادی خود را به دست آورند ؛

در مواردی که راه های قبلی به صلاح یا ممکن نبود، به جای این که آن ها را بکشند، اسیرشان کرده و برای خدمت، به کار بگمارند و بین مردم تقسیم کنند.
بسیاری همین امر را نشانه تایید برده داری و همراهی اسلام با این رفتار غلط دانسته اند، در حالی که به نظر می رسد. این قضاوت اصلا منصفانه و دقیق نیست؛ فرض کنید دولتی کافر به جامعه اسلامی حمله کرده و در نتیجه این نبرد افرادی از سپاه دشمن به اسارت در آمدند؛ تکلیف این عده چیست و حکومت اسلامی چگونه باید با آن ها برخورد کند؟

جواب از چند گزینه خارج نیست؛ یا باید آن ها را از دم تیغ بگذراند، یا در زندان اسیر کرده و یا آن ها را آزاد نماید؛ اگر دقت کنیم همه این موارد دچار مشکلات عدیده ای است؛ زندانی کردن اسرا علاوه بر همه مفاسدی که اصل زندان در پی دارد، بار مالی سنگینی را بر دولت اسلامی تحمیل می کرد. جدای آن که با نیاز مالی بسیار مسلمانان در آن مقطع زمانی و کمبودهای فراوان و حجم زیاد اسرا این امر امکان پذیر نبود.
کشتن همه اسرا هم نتایج مثبتی در پی نداشت. زیرا بسیاری از این افراد شناخت کاملی از اسلام نداشتند. چه بسا با آشنایی درست به اسلام می گرویدند. به علاوه کشتن بیش تر افراد آثار و نتایج سوء فرهنگی و روانی در پی داشت که با فلسفه اسلام همخوانی نداشت.

از طرف دیگر آزادی همه اسرا هم کاری بسیار نامعقول بود، زیرا این افراد کسانی بودند که با اسلام و مسلمانان به جنگ برخاسته، حتی برخی از آنان را کشته بودند. یقینا آزادی آن ها همان و بازگشت به آغوش کفار و آمادگی برای شرکت در نبرد بعدی با انگیزه بیش تر همان؛ پس ناچار لازم بود بدون آن که نگه داری آن ها هزینه و فشاری بر جامعه اسلامی وارد کند. این افراد در متن جامعه به نوعی وارد شوند که هم آثار مثبت اقتصادی و رفاهی برای جامعه در پی داشته باشند و هم زمینه آشنایی آن ها با حقایق اسلام و بستر میل و گرایش به اسلام در آن ها فراهم گردد و هم ازحقوق انسانی محروم نشوند. این همان قانون برده داری مورد امضا و تجویز اسلام بود که اعمال شد.
هر چند این نوع برده ها در نهایت ندرت بودند، زیرا چنان که ذکر شد، بسیاری از این افراد با دادن فدیه یا با تعلیم خواندن و نوشتن به مسلمانان آزادی خود را به دست می آوردند. در نتیجه اکثر بردگان و کنیزان جامعه، گروه اول یعنی برده زادگان و کسانی بودند که توسط دلالان و تجار برده از مناطق آفریقایی و مانند آن اسیر می شدند و در مناطق مختلف دنیا به فروش می رسیدند.

ادامه دارد ...

موضوع قفل شده است