جمع بندی حضرت زینب (س)همان ام کلثوم است؟یادوخواهر هستند؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حضرت زینب (س)همان ام کلثوم است؟یادوخواهر هستند؟

حضرت ام کلثوم که فرزند حقیقی حضرت علی و فاطمه علیهما السلام (غیر از حضرت زینب علیها السلام ) باشد آیا وجود دارد از لحاظ فقه شیعه؟؟؟ اصلن من کاری به قضیه ازدواج با دومی و... ندارم . اگر وجود دارد چرا هیچ سخنی از او به میان نیست و هیچ حسی نسبت به او نداریم؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

hossein0591;794919 نوشت:
حضرت ام کلثوم که فرزند حقیقی حضرت علی و فاطمه علیهما السلام (غیر از حضرت زینب علیها السلام ) باشد آیا وجود دارد از لحاظ فقه شیعه؟؟؟ اصلن من کاری به قضیه ازدواج با دومی و... ندارم . اگر وجود دارد چرا هیچ سخنی از او به میان نیست و هیچ حسی نسبت به او نداریم؟

سلام علیکم
به طور اجمال عرض می شود که در مورد وجود ام کلثوم و عدم وجود ایشان اختلاف است، برخی از آنجا که ام کلثوم کنیه است نه، آن را کنیه حضرت زینب دانسته اند و برخی ایشان را شخصی مجزای از حضرت زینب می دانند
بر فرض وجود اینکه کمتر از ایشان گفته می شود به دلیل شاخص تر بودن حضرت زینب علیه السلام است به هر حال در اکثر فرزندان ائمه علیهم السلام برخی معروفتر ند زیرا شاخصترند از جهات مختلف بیشتر مورد توجه بوده اند، حضرت عباس علیه السلام سه برادر مادری دیگر هم دارد اما هیچکدام به اندازه حضرت عباس علیه السلام مطرح نیستند، حضرت معصومه سلام الله علیها بیش از 15 خواهر دیگر هم دارند اما هیچ کدام به اندازه ایشان مطرح نیستند، شاه چراغ بجز امام رضا علیه السلام بیش از 15 برادر دیگر هم دارند اما هیچ کدام به اندازه شاه چراغ در بین مردم مطرح نیستند این دلیل شاخصتر بودند این بزرگان از جهات مختلف است، گاهی از جهت تقوا، گاه از جهت اجتماعی و گاهی نیز دلایل دیگر در این امر نقش داشته است
در پست های بعدی به تفصیل درباره این مطلب، بحث خواهد شد.

اما ادله کسانی که ایشان را با حضرت زینب یک نفر می دانند وقائلند حضرت زهرا تنها یک دختر به نام زینب داشته که کنیه ایشان ام کثوم بوده است.
دلیل اول: در جریان فدک حضرت علی علیه السلام امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و حضرت ام کلثوم را از شاهدان عنوان کرده اند(1) ولی نامی از حضرت زینب سلام الله علیها نیست در صورتی که اگر دو نفر باشند ایشان خواهر بزرگتر بود جا داشت نامش آورده شود.
دلیل دوم:روزی حضرت زهرا سلام الله علیها حسن را بر شانه راست و حسین را بر شانه چپ خود گزارده و با دست راستش دستش دست ام کلثوم را گرفته و به سوی خانه پیامبرصلی الله علیه واله وسلم رفت.(2) در اینجا نیز اسمی از حضرت زینب سلام الله علیها نیست.
دلیل سوم: در ماجرای شهادت امام علی علیه السلام آمده که ایشان یک شب در خانه امام حسن و یک شب در خانه امام حسین و یک شب در خانه ام کلثوم مهمان بودند (3) در برخی منابع به جای ام کلثوم منزل عبدالله بن جعفر آمده که در این صورت منزل عبدالله بن جعفر و منزل ام کلثوم یکی می شود و احتمال اینکه ام کلثوم همان زینب کبری سلام الله علیها باشد قریب به یقین می شود. در سایر گزارشات مربوط به شهادت امام علی علیه السلام نیز نام ام کلثوم آمده (4) و اثری از نام حضرت زینب نیست.نیز هنگام غسل حضرت علی علیه السلام، امام حسن علیه السلام زینب و ام کلثوم را صدا می زند(یعنی هر دو) ولی در ادمه حدیث لفط مفرد برایشان بکار می برد(5)که گویای این است که یک نفر بوده اند و امام می خواسته جهت احترام هم به نام و هم به کنیه ایشان را صدا بزند(مثل ما که می گوییم ابوالفضل العباس) اما بعدها تصور شده اینها دو نفر بوده اند.

منابع:
1. ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص37
2. علل الشرایع، شیخ صدوق، ج1، ص186
3. انوار العلویه، ص370
4.بحار الانوار، ج42، 278
5.همان، ج42، 294

ادامه دارد

دلیل چهارم: عمر از حضرت علی علیه السلام می خواهد که ام کلثوم را به عقد وی در آورد ایشان می فرمایند من او را برای برادزاده ام عبدالله بن جعفر نگه داشته ام(1) با توجه به اینکه اختلافی در ازدواج حضرت زینب با عبدالله بن جعفر نیست مشخص می شود اینها یک نفر بوده اند والا جمع بین دو خواهر امکان پذیر نیست.
دلیل پنجم: نوشته روی قبر حضرت زینب سلام الله علیها به نام ام کلثوم است و در حموی جغرافی دان بزرگ نیز قبر ام کلثوم را در شام می داند.(2)

اینها و دلایل دیگر برخی را بر آن داشته تا ام کلثوم و حضرت زینب سلام الله علیها را یک نفر بدانند که گاهی با نام زینب و گاهی با کنیه ام کلثوم خطاب می شده است، طبق ابن نظر ام کلثومی جدای از حضرت زینب سلام الله علیها وجود ندارد که در تاریخ از ایشان سخنی به میان آمده باشد و ما نسبت به ایشان حساسیت داشته باشیم و احیانا در شب تولد و شب وفات ایشان را مراسم مناسب بگیریم .

منابع:
1.حاکم نیشابوری، مستدرک، ج3، ص142
2. معجم البلدان، ج3، 20

اما اگر این گزارشات را درست ندانیم و فرض کنیم که زینب سلام الله علیها شخصی بوده و ام کلثوم شخص دیگر باز نمی توان اشکال کرد که چرا در مورد حضرت زینب سلام الله علیها بیشتر سخن به میان آمده و ما نسبت به ایشان حساسیت بیشتری داریم زیرا
فرزندان ائمه از دو جهت برای ما قداست دارند
اول: انتساب به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه معصومین، مثلا حضرت زینب سلام الله علیها به جهت انتساب به فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام و نیز ام کلثوم به همین جهت نزد ما محترمند وقداست دارند
دوم: جایگاه خود شخص مجزای از انتسابش به معصومین علیهم السلام، این جایگاه گاه به دلیل فضائل اخلاقی، علمی و ویژگی های شخصی ایجاد می شود و گاه به دلیل شرایط اجتماعی و زمینه برای فعالیت بیشتر در مسائل و فعل و انفعالات اجتماعی حاصل می شود.

برای مثال در مورد فرزندان امام علی علیه السلام از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام ه معصومند بگذریم ایشان فرزندان پسر زیاد داشتند تنها از ام البنین چهار فرزند به نام های حضرت عباس، عثمان، جعفر و عبدالله داشتند اما هیچکدام از این بزرگواران به اندازه حضرت عباس علیه السلام در بین تشیع موقعیت ندارند زیرا حضرت عباس هر دو جهت بالا را داشت اما فرزندان دیگر در جهت اول با حضرت عباس علیه السلام مساوی بودند اما در جهت دوم یا مساوی نبودند یا شرایط اجتماعی به آنان اجازه بروز آن را نداد لذا می بینیم حضرت عباس علیه السلام بیشتر از دیگر فرزندان امام علی علیه السلام مطرح هستند. همین مثال را می توان در مورد حضرت معصومه سلام الله علیها و شاه چراغ زد
لذا اگر حضرت زینب سلام الله علیها با ام کلثوم یک نفر باشند که بحثی نیست اما اگر دو نفر باشند به دلیل مقام و جایگاه حضرت زینب سلام الله علیها و حضور ایشان و ایفای نقش نمونه در کربلا بیشتر از خواهرشان مطرح هستند و به همین دلیل ما نسبت به ایشان حساسیت بیشتری داریم.

پرسش:
آیا ام کلثوم همان حضرت زینب(س) است یا شخص دیگری؟ اگر شخص دیگری است چرا مانند حضرت زینب(س) از ایشان تجلیل به عمل نمی آید؟

پاسخ:
آنچه مشهور و معروف است وجود دو دختر برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) به نام‌های حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)و حضرت ام کلثوم است اما با این حال برخی بر این عقیده اند که حضرت زهرا(سلام الله علیها) یک دختر بیشتر نداشته که نامش زینب و کنیه اش ام کلثوم بوده است.(1)
برخی از ادله برای اثبات این نظریه عبارتند از:
دلیل اول: در جریان فدک حضرت علی (علیه السلام) امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) و حضرت ام کلثوم را از شاهدان عنوان کرده اند(2) ولی نامی از حضرت زینب (سلام الله علیها)نیست در صورتی که اگر دو نفر باشند ایشان خواهر بزرگتر بود جا داشت نامش آورده شود.
دلیل دوم:روزی حضرت زهرا (سلام الله علیها) حسن را بر شانه راست و حسین را بر شانه چپ خود گزارده و با دست راستش دستش دست ام کلثوم را گرفته و به سوی خانه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) رفت.(3) در اینجا نیز اسمی از حضرت زینب(سلام الله علیها) نیست.

دلیل سوم: در ماجرای شهادت امام علی (علیه السلام) آمده که ایشان یک شب در خانه امام حسن و یک شب در خانه امام حسین و یک شب در خانه ام کلثوم مهمان بودند (4) در برخی منابع به جای ام کلثوم منزل عبدالله بن جعفر آمده که در این صورت منزل عبدالله بن جعفر و منزل ام کلثوم یکی می شود و احتمال اینکه ام کلثوم همان زینب کبری (سلام الله علیها)باشد قریب به یقین می شود. در سایر گزارشات مربوط به شهادت امام علی(علیه السلام)نیز نام ام کلثوم آمده (5) و اثری از نام حضرت زینب نیست.نیز هنگام غسل حضرت علی(علیه السلام)، امام حسن (علیه السلام) زینب و ام کلثوم را صدا می زند(یعنی هر دو) ولی در ادمه حدیث لفط مفرد برایشان بکار می برد(6)که گویای این است که یک نفر بوده اند و امام می خواسته جهت احترام هم به نام و هم به کنیه ایشان را صدا بزند(مثل ما که می گوییم ابوالفضل العباس) اما بعدها تصور شده اینها دو نفر بوده اند.

دلیل چهارم: عمر از حضرت علی(علیه السلام) می خواهد که ام کلثوم را به عقد وی در آورد ایشان می فرمایند من او را برای برادزاده ام ؛عبدالله بن جعفر نگه داشته ام(7) با توجه به اینکه اختلافی در ازدواج حضرت زینب با عبدالله بن جعفر نیست؛ مشخص می شود اینها یک نفر بوده اند والا جمع بین دو خواهر امکان پذیر نیست.
دلیل پنجم: نوشته روی قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) به نام ام کلثوم است و در حموی جغرافیدان بزرگ نیز قبر ام کلثوم را در شام می داند.(8)

این دلایل و دلایل دیگر برخی را بر آن داشته تا ام کلثوم و حضرت زینب(سلام الله علیها) را یک نفر بدانند که گاهی با نام زینب و گاهی با کنیه ام کلثوم خطاب می شده است.

اما اگر این گزارشات را درست ندانیم و فرض کنیم که زینب (سلام الله علیها) یک شخص بوده و ام کلثوم شخص دیگر باز نمی توان اشکال کرد که چرا در مورد حضرت زینب (سلام الله علیها)بیشتر سخن به میان آمده و ما نسبت به ایشان حساسیت بیشتری داریم
زیرا
فرزندان ائمه از دو جهت برای ما قداست دارند
اول: انتساب به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین، مثلا حضرت زینب (سلام الله علیها) به جهت انتساب به فاطمه زهرا (سلام الله علیها)و حضرت علی (علیه السلام) و نیز ام کلثوم به همین جهت نزد ما محترمند و قداست دارند
دوم: جایگاه خود شخص مجزای از انتسابش به معصومین (علیهم السلام)، این جایگاه گاه به دلیل فضائل اخلاقی، علمی و ویژگی های شخصی ایجاد می شود و گاه به دلیل شرایط اجتماعی و زمینه برای فعالیت بیشتر در مسائل و فعل و انفعالات اجتماعی حاصل می شود.

برای مثال در مورد فرزندان امام علی(علیه السلام)از امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) که معصومند بگذریم ایشان فرزندان پسر بیشتری داشتند تنها از ام البنین چهار فرزند به نام های حضرت عباس، عثمان، جعفر و عبدالله داشتند اما هیچکدام از این بزرگواران به اندازه حضرت عباس (علیه السلام) در بین تشیع جایگاه ندارند زیرا حضرت عباس هر دو جهت بالا را داشت اما فرزندان دیگر در جهت اول با حضرت عباس (علیه السلام) مساوی بودند اما در جهت دوم یا مساوی نبودند یا شرایط اجتماعی به آنان اجازه بروز آن را نداد لذا می بینیم حضرت عباس(علیه السلام) بیشتر از دیگر فرزندان امام علی (علیه السلام) مطرح هستند. همین مثال را می توان در مورد حضرت معصومه (سلام الله علیها)و احمدبن موسی؛"شاه چراغ" نسبت به دیگر فرزندان امام موسی کاظم(علیه السلام) گفت.
لذا اگر حضرت زینب (سلام الله علیها) با ام کلثوم یک نفر باشند که بحثی نیست اما اگر دو نفر باشند به دلیل مقام و جایگاه حضرت زینب (سلام الله علیها) و حضور ایشان و ایفای نقش نمونه در کربلا بیشتر از خواهرشان مطرح هستند و به همین دلیل ما نسبت به ایشان حساسیت بیشتری داریم.

منابع:

  1. داستان زندگی و ازدواج ام کلثوم، محمد حسین اجرائی، پارسایان،قم ، 1388 این کتاب در صدد اثبات این نظریه است.
  2. الصواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، مکتبه قاهره، مصر، 1385، ص37
  3. علل الشرایع، شیخ صدوق،دار احیاء التراث، بیروت، چاپ اول، 1408ق، ج1، ص186
  4. انوار العلویه، نقدی، شیخ جعفر، مطبعه الحیدریه النجف، چاپ دوم، 1381ه ق، ص370
  5. بحار الانوار، علامه مجلسی، موسسه وفا، بیروت، طبعه الثانیه، 1403ق. ج42، 278
  6. همان، ج42، 294
  7. حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1411ق. ج3، ص142
  8. معجم البلدان، یاقوت حموی، درا صادر، بیروت، ج3، 20
موضوع قفل شده است