زندگی با برادری که حیای چشم ندارد

تب‌های اولیه

46 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زندگی با برادری که حیای چشم ندارد

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

با سلام

برادر بنده از من چندسال بزرگتر است و از موقعی که یادم می آید او بدجوری به من (به عنوان شاید نوع زن چون درمورد دیگران دیده ام صدق می کند) نگاه می کند
درحال حاضر هیچ کدام در ابتدای جوانی نیستیم اما او هم چنان این نگاه را دارد. من واقعا وقتی با او صحبت می کنم عذاب می کشم و به چشمانم نگاه نمی کند و چشمانش مانند ماساژور بر روی اندامم حرکت می کند من در لباس پوشیدن بسیار دقت می کنم و مدتهاست که مانند پاکستانی ها از شلوار و پیراهن بلند و گشاد و حتی با رنگی غیر زیبا استفاده می کنم بلکه توجهش را از خودم برگردانم (اگر اعتراض هم کنم فحش می دهد و کینه به دل می گیرد و دنبال تلافیست)
خیلی وقتها دلم می گیرد که نمی توانم لباس و رنگی را که دوست دارم به تن کنم و حتی اگر استفاده کنم مادرم به شکل بدی برخورد می کند که برو عوض کن
برادرم حتی حرمت مرا که خواهرش هستم نگاه نمی دارد و در خانه براحتی با لباس زیر می گردد و حتی در همان حال توقع دارد به او نگاه کنم و به سوالات و حرفهایش گوش کنم و بابد به نوعی سرم را به چیزی مشغول کنم که فکر نکند به او بی محلی می کنم
من سال هاست که از پوشیدن لباس های زیبا محرومم و لباس های سالهای گذشته ام نو و دست نخورده مانده(گویی جوانی ام زنده زنده دفن شده)
آرزو به دلم مانده که یک روز بتوانم از لباس هایم با خاطری اسوده استفاده کنم
حتی در مورد ابرو و موهایم نظر می دهد گویی با همسرش صحبت می کند
می دانم که او بیمار است و الا آدمی که سلامت روان داشته باشد مراقبت سلامت روان دیگران نیز خواهد بود و باید شاگر خدا باشم که سلامتی را به من ارزانی داشته اما با این شکل روحم بیمار و افسرده گردیده
با کارشناسان مختلف روان شناس و اخلاق در سایت ها و حتی مکان کاریشان (روحانی و غیر روحانی کارشناسان با سابقه و معروف زن یا مرد) صحبت کرده ام و همه بلا استثناء گفته اند باید استقلال پیدا کنم و زندگی ام جدا شود
در اتاق دربسته و تنها هم دچار افسردگی می شوم و دائم هم نمی توانم از خانه بیرون باشم. بالاخره خانه مکان امن است و من هم دوست دارم در آن احساس امنیت کنم مگر چقدر می توانم از خانه بیرون بمانم؟
اخیرا که ساعت خواب و بیداری اش با من یکی شده وقتی می داند بیدارم بیدار می شود و وقتی برای خواب آماده می شوم او نیز می خوابد و یا بیدارست و زیر چشمی نگاهم می کند
با شرایطی که من دارم می دانم این کار(استقلال) تقریبا برایم غیر ممکن است و امیدی جز به پروردگار عالم که در رحمتی برایم بگشاید ندارم
لطفا راهنمای ام نمایید شاید کاربران دیگر نیز مشکل مشابهی داشته باشند
متشکرم



با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]عرض ادب و سلام خدمت همه شما بزرگواران
نظر شما در باره اين سؤال چيست؟
[/]

حامی;794358 نوشت:
عرض ادب و سلام خدمت همه شما بزرگواران
نظر شما در باره اين سؤال چيست؟

سلام علیکم

ای ناله پیر خانقاه از غم تو

وی گریه ی طفل بی گناه از غم تو

افغان خروس صبحگاه از غم تو

آه از غم تو هزار آه از غم تو

اگر من جای کارشناسان سایت بودم، با این همه دوست و آشنای طلبه و جوانان فقیر و مومنی که میشناختم، یکی شان را به این خانواده معرفی میکردم تا این دختر هرچه زودتر سروسامان بگیرد و از ان محیط خارج شود.

مدیران سایت لطفا آستین بالا بزنید و برای این خواهرمان که در تنگنا قرار گرفته است کدخدایی کنید.

مسلما برادر ایشان بیمار است و علت هم احتمالا به دلیل این است که به دیدن فیلم ها و تصاویر مستهجن عادت کرده و این امر نه تنها دیگر قابل پنهان کردن نیست بلکه ملکه ذهنش شده در رفتار ایشان نیز تجلی پیدا کرده و دیگر نمی تواند ان را مخفی کند.

در ثانی این خانواده مگر بزرگتر ندارد؟؟؟؟ این پسر پدر ندارد تا از این رفتارهایش جلوگیری کند؟ مادر ندارد تا برای دخترش تدبیری بیندیشد؟؟

سلام یه سیلی بزن تو گوشش البته توی شرایط مناسب باشه و فرد دیگه ای هم توی خونه باشه و نه وقتی که توی خونه تنها هستید که یه وقتی که یهو کار احمقانه ای نکنه یه سیلی بهش بزن بگو من خواهرتم بی غیرت

با سلام

پدر و مادر واکنششون چیه ؟ یا در جریان نیستند ؟

__________

پدر و مادر وظایفشون اینه در حد توان فرزندان رو در جهت صحیح هدایت کنند
و تربیت و تذکر و تنبیه و . . .

پدر باید چنان نفوذی در خانه داشته باشد که احد االناسی جرات نداشته همو چپ نگاه کنه !

اگر تونستید باهاشون در میون بزارید

_________________

تاپیکی در راستای چگونگی رفتارو حجاب در مقابل محارم :

http://www.askdin.com/thread52146.html

چه چیز عجیبی
حتی تو فرهنگ های غربی هم که اینقدر ازش بد می گن اما رابطه ی خواهر برادری و روابط اینجوری با محارم خط قرمز شدید فرهنگی و اجتماعی هست

Freeman;794386 نوشت:
چه چیز عجیبی
حتی تو فرهنگ های غربی هم که اینقدر ازش بد می گن اما رابطه ی خواهر برادری و روابط اینجوری با محارم خط قرمز شدید فرهنگی و اجتماعی هست

خط قرمز؟ هه!
بابا وضع فجیه خرابه، هیچ کسم نیست به آدم بگه، پسر نرو، پسر نکن، پسر بری وسط خیابون ماشین میزنه میمیری ها!!! وقتی کار از کار گذشت، وقتی ماشین بهت زد و مُردی، تازه میفهمی چه خبره!!!

از چی بگم برات؟!

از داستانا:
داستانهای مستهجن تمرکزشون توی این موضوعاته: خیانت، رابطه با محارم (خواهر، """مادر"""!!!، عمه، خاله، بگیر برو تا تهش)، همجنس بازی!
کافیه یکی از این داستانارو بخونی فکر و ذهنت، اصلا نگاهت به خواهر و مادرت عوض میشه Fool
اثر 1 دونه ممکنه 1 هفته بعد خوبه بشه، ولی اگه یدونه بشه 10 تا، 10 تا بشه 100 تا، اون موقعست که میشی برادر ایشون!!! اونموقعست که وای به حالته Fool
معلومم نیست این سایتا از کجا تغذیه میشن، یکی ندونه فکر میکنه طرف داره در راه خدا احسان میده! Fool

از فیلما:
کافیه طرف کلاس اول راهنمایی رو پاس کرده باشه، تمام فیلما به صورت کاملا طبقه بندی شده موجوده، فقط باید تصمیم بگیری چه ژانری دوست داری نگاه کنی! Fool Fool

من نمیدونم این کثافتا (ببخشید) هدفشون چیه! میخوان چی کار بکنن؟ آخرش که چی؟ بر فرض دنیا باغ وحش شد، آخه جوونای اینا هم توی این دنیاست Fool
حالا باز ما تو کشور یه چیزی به اسم فیلتر (البته زیاد به درد نمیخوره!) داریم، خارجیا اینم ندارن Fool

---

یه خواهش دارم از خواهرا و برادرا
خیلی جاها فقط حرف اسلامه، عملش نیست
حداقل توی این یه مورد بیایم به حرفش عمل کنیم؛ هر وقت احساس نیاز کردیم نگیم من 18 سالمه، نگیم پول نیست، کار نیست، به حرف خدا اعتماد کنیم و ازدواج کنیم. (الان همه میگن: برو بابا دلت خوشه!)
اونوقته که آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه...

---

بیخیال، منم فقط بلدم حرف بزنم...

چند سالشه؟؟؟
ماهواره دارید؟؟؟؟

سلام بر همگي
بنده يك راهنمايي بكنم
ما هميشه اولين چيزي كه به ذهنمان مي رسد را بيان مي كنم يعني اگر كسي جواب پيامك ما را نداد سريع بد بين مي شويم مثلا كمتر مي شود بگوييم كه شايد گوشي اش را جايي جاگذاشته است.
ايام عيد براي دايي ام پيامك فرستادم و تبريك گفتم. بعد كه ديدمش گفتم جواب نداديد اين جا هر دو ما دچار قضاوت زودهنگام شديم من گفتم جواب نداديد ايشان گفتند محال است كه فرستاده باشيد. وقتي در حضور ايشان پيامك دادم باز هم نرسيد بررسي كه كرديم تازه متوجه شديم گوشي دسته نوه اش (كودك) بوده و ما را جز ليست بررسي شود قرار داده است
...
بنابراين در مشكلاتي كه ما سوابق را نداريم بايد علل مختلف را بررسي كنيم
مثلا در مشكل بالا اين كار مي تواند
كاملا عامدانه باشد: فرد گرايش به شيطان پرستي مثلا پيدا كرده است و اباحه گر است
عامدانه باشد: فرد فشار زيادي از نظر جنسي متحمل مي شود و با ديدن فيلم و.... به آن دامن مي زند
نيمه عامدانه باشد: فرد بيمار و تا حدودي اختيارش كم شده
غيرعامدانه: فرد گرفتار اختلالات شديد ذهني است و اختياري ندارد
....
تكاليف شرعي فرع بر اختيار داشتن است يعني هر قدر فرد اختيار داشته باشد به همان ميزان تكليف و وظيفه دارد. بنابراين در مورد اخير فرد گناهي نكرده است ولي در موارد قبلي به تدريج از بالا به پايين گناهش شديدتر است

در مشكل بالا فرد(برادر) اختلال ذهني دارند و تا حدود زيادي اراده اش ضعيف شده است و پدر به رحمت خداوند رفته است و مادر پير هستند.
بنابراين اين راهكارها بيشتر معطوف به پرسشگر است تا برادر بيمار.
**************
خداوند همه بيماران جسمي و ذهني و معنوي را شفا دهد


خب اما توصیه ی بنده :

1. راهکاز اول ازدواج بود که اشاره کرده اند مقدور نیست فعلا و ان شالله که مقدور شود

2. اما توصیه :

در خانه به حجابتون مقید باشید .
استفاده از روسری و لباس و دامن بلند

چه اشکالی داره مگر ؟
در بیشتر خانواده های سنتی اصلا در همه حال مرسوم هست .

یعنی از طرف خودتون تمام زمینه ها رو به صفر برسونید .

[="Blue"]

حامی;794415 نوشت:
در مشكل بالا فرد(برادر) اختلال ذهني دارند و تا حدود زيادي اراده اش ضعيف شده است و پدر به رحمت خداوند رفته است و مادر پير هستند.
بنابراين اين راهكارها بيشتر معطوف به پرسشگر است تا برادر بيمار.

سلام
چند سالشه استاد؟
اون آقا چه اختلال داشته باشه و چه مشکل اعتقادی در حال حاضر نامحرم هست به خانوم
مثل همون خانوم هایی که به زنان متدین نامحرم هستند[/]

[="Navy"]سلام
خداپدرتونوبیامرزه.به مادرتونم عمرباعزت بده.
خواهرگرامی واقعاشرایط سختیه که ادم توخونه هم امنیت نداشته باشه.
بنظرمن همونجوری که جلویک نامحرم حجاب داریدجلوبرادرتونم حجاب داشته باشیدتاکم کم مشکل حل بشه.
حتی جوراب پات کن.سخته اما به امیداینکه دیگه برادرتون نگاه نکنه اینهارورعایت کنید.لباسهای نخی گشادبپوشیدتاگرمتونم نشه.
ماهم دعامیکنیم.
التماس دعا
[/]

واقعا جای تعجب داره خیلی عجیب
شرایط واقعا سختیه
اول آرامشتون و حفظ کنین شاید میخوان اذیتتون کنن و با عقایدتون مشکل دارن سعی کنی به روی خودتون نیارین و عادی برخورد کنین بعد اگر شد ببرینشون مشاور یا تشویقشون کنین برای ازدواج

دوستان گفتند که حجاب داشته باشید ولی از نظرم زیاد اثر نداره چرا که وقتی فکر پلیدی وارد ذهن شد دیگه حجاب فایده ای نداره

فقط می تونم بگم که وضعیتتون خیلی سخته، ما براتون دعا می کنیم

برادر همش خونه است؟

سرکار نمیره؟ که شما همش مجبوری بیرون بری و خودت ازش دور کنی؟

فکر می کنم که حریم بین شما و برادرتون شکسته شده، به غیر از نگاه هاش، همونطور که گفتید حرفاش هم دیگه برادرانه نیست.

ایشون حتما باید مشاوره بشن، با مادرتون هماهنگ بشید و قانعش کنید، هر چند کار سختیه، مادرتون هم مطمئنا دوست نداره در این باره با پسرش حرف بزنه

به بهونه مشکل خانوادگی و نبود پدر و این ها راضیش کنید

به نظرم باید روی فرد مشکل دار کار بشه نه شما، شما چیزی که از دستت بر می اومده رو انجام دادی

و یه سوال دیگه اینکه آیا برادرتون فقط نگاه هاش آزارنده است یا سعی هم کرده به شما نزدیک شه؟

اگر آره که قانونی اقدام کنید،

حامی;794415 نوشت:
سلام بر همگي
تكاليف شرعي فرع بر اختيار داشتن است يعني هر قدر فرد اختيار داشته باشد به همان ميزان تكليف و وظيفه دارد. بنابراين در مورد اخير فرد هنگاهي نكرده است ولي در موارد قبلي به تدريج از بالا به پايين گناهش شديدتر است

سلام
جناب حامی ما هیچ کدوم در برابر نیاز جنسی اختیار نداریم، یعنی شما میگی بیخیالش بشیم و غرق شهوات بکنیم خودمونو؟
ما در مقابل جنس مخالف اختیار نداریم
بعضی در مقابل جنس موافق اختیار ندارن
بعضیا کلا مشکل دارن
یعنی همه ی اینا باید بیخیال بشن چون دسته خودشون نیست و طبیعیه؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

n0o0b_sina;794464 نوشت:
یعنی شما میگی بیخیالش بشیم و غرق شهوات بکنیم خودمونو؟

سلام عليكم
متشكرم كه در بحث شركت كرديد
اين را از كجاي صحبت هاي بنده كشف و استنباط فرموديد؟!![/]

حامی;794471 نوشت:

سلام عليكم
متشكرم كه در بحث شركت كرديد
اين را از كجاي صحبت هاي بنده كشف و استنباط فرموديد؟!!

نقل و قول کردم، بالارو مطالعه کنید

فقط حیای چشم ندارد؟ دوست دختر نداره که میگید دائم شما رو ورنداز میکنه؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]مورد داشتيم كه برادرش ياغي بود و اهل دوستان بد و مشروب. پدرش كويت كار مي كرد و مادرش پير بود و چندين شب برادر سراغ او رفته بود ولي او با دعوا و زد و خورد مانع شده بود
دختر قصد فرار داشت
البته بماند كه براي تحصيل به جايي رجوع كرده بود ولي انها با درك شرايط او به او پناه نداده بودندو اين دختر پيوسته دعاش اين بود كه برادرش با موتور تصادف كند بيمرد
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

n0o0b_sina;794473 نوشت:
نقل و قول کردم، بالارو مطالعه کنید

به نظرم اگر شما با اختلال اسكيزوفرني و...اختلالات مشابه آشنا شويد متوجه مي شويد منظورم چيست. در اين موارد تكليف ندارند[/]

حامی;794476 نوشت:

به نظرم اگر شما با اختلال اسكيزوفرني و...اختلالات مشابه آشنا شويد متوجه مي شويد منظورم چيست. در اين موارد تكليف ندارند

به اندازه ی کافی با این اختلالات آشنا هستم برای 7 پشتم بسته!
شما توی صحبتتون جمع بستید در صورتی که حداقل اکثر اختلالات جنسی، درمان دارن یا گذرا هستن. (تا جایی که من دیدم)

[=arial]سلام
قبل از هرچیز باید بگم واقعا متاسفم از وضعیتی که دارین
ولی به نظرم فعلا امنیتتون مهمتر از حال و هوای جوونیه
پس اولا سعی کنید بفهمید از چه مدل لباس و ... حتی رفتاری خوشش میاد
بعد دقیقا برعکسش عمل کنید
سعی کنید رفتارتون انقدر آزارش بده که از خونه فراری بشه
اینکه یه مدت در نظر همه یه دختر بداخلاق شلخته به نظر بیاین خیلی بهتر از اینه که اتفاقی که نباید بیفته
اگه بازم دست از سرتون برنداشت
بهتره اقدام قانونی انجام بدین
متاسفانه برادرتون در سراشیبی سقوط قرار گرفته
نذارین شمارو هم با خودش بکشه پایین

سلام و عرض ادب
انقدر متاسف شدم و انقدر ناراحتم كه با عرض عذر خواهي زياد ميگم ...بر سر ما كه توي كشور يه نهاد سازمان يافته ازدواج نداريم تا اين جور مواردي كه يك دختر نياز مبرم به ازدواج داره يه كاري براش بكنند تا امنيتش،آبرو و عزت و غرورش محفوظ بمونه .
بنظر من برخورد فيزيكي و زباني و چادر سركردن توي خونه و ... راه حل ايشون نيست برادري كه به احتمال بسيار زياد بيمار هستند و به گفته ايشون برخوردهاي تلافي جويانه دارند با پوشيدن حجاب بيشتر تحريك به عمل تلافي جويانه ميشند و وضعيت اين خواهرمون بدتر از گذشته خواهد شد .پيشنهاد مزدوج كردن برادرشون هم قبل از اينكه از وضعيت فعلي خارج بشند جالب نيست چه كسي دوست داره با چنين جواني ازدواج كنه يا يكنفر چنين جواني رو براي خودش يا خواهرش يا دخترش معرفي كنه ؟(آنچه براي خود نمي پسندي براي ديگران هم مپسند امام علي عليه السلام).
خواهر محترم من اطلاع دقيقي از موقعيت شما ندارم اما بنظر من اگه امكان ازدواج نداريد بايد مستقل بشيد اگر سركار ميريد يه خونه مستقل اجاره كنيد اگر امكان ادامه تحصيل در مقطع بالا تر رو داريد در انتخاب رشته شهري غير از شهر خودتون رو انتخاب كنيد يا اگر تحصيلات دانشگاهي نداريد اقدام كنيد و كنكور بديد مهم نيست چه رشته اي فوق ديپلم يه رشته ي معمولي و پايين توي يه شهرستان واگر هم مثلا ليسانس داريد و ميتونيد براي فوق ليسانس اقدام كنيد و شهرستانهاي غير شهر خودتون رو انتخاب كنيد .اگر شاغل نيستيد و مقدوره در يك شهر ديگه كار پيدا كنيد بهر حال بايد مستقل بشيد و در تمامي راهكارها حزم و دقت بخرج بديد تا نكنه خداي نكرده مبادا از چاله دربياييد و بيافتيد به چاه .
اگر رفتار برادرتون چيزي فراتر از نگاه هست و آزار يا بي حرمتي فيزيكي هم داره با مادرتون بوضوح مطرح كنيد ( هر چند از وراي توضيحاتتون بنظر ميرسه مادرتون درجريان رفتار برادرتون هستند كه با پوشيدن يك لباس خارج از عادتتون به شما اعتراض ميكنند كه لباستون رو عوض كنيد) و برادرتون رو تهديد كنيد كه با بزرگترهاي اقوام -مثل عمو يا دائي - مطرح كرده و ازشون كمك خواهيد خواست و بنظر من اگر بزرگترهايي در اقوام داريد كه دلسوز و مطمئن و حرف نگهدار هستند و قادرند اين مساله راحل كنند يا براي كاريابي يا ازدواج يا استقلال شما كمك كنند ،مطلب رو باهاشون درميون بذاريد يا حداقل براي يافتن يك شغل مناسب ازشون كمك بگيريد .
كارديگري كه به ذهن من ميرسه اينه كه به دفاتر بهزيستي مراجعه كنيد و با مددكار اجتماعي در خصوص مشكلتون صحبت كنيد فكر ميكنم راهكارهاي عملي خوبي براي شما داشته باشند . دونكته ي ديگر هم هست كه ميخوام خدمتتون عرض كنم .اول اينكه هرگز براي يه لحظه ياري خدا رو فراموش نكنيد ،اين وعده ي خداست كه هر كس دين خدا رو نصرت بده خدا هم او رو نصرت ميده ،شما با وجود مشكلات عديده بريا دين و دستور الهي با سختي زندگي ميكنيد اما فرمان خدا رو اجرا ميكنيد مطمئن باشيد كه ياري خداوند رو خواهيد ديد مبادا از صبوري و عمل به دستورات الهي خسته بشيد و كنار بكشيد اين وعده خداست و خدا خلف وعده نميكنه .
دوم اينكه به دستور العمل آيت الله بهجت براي بخت گشايي دختران عمل كنيد تا ان شاء الله ازدواج شما به زودي ميسر گردد (1)اين دستور العمل بسيار مجرب است حتما عمل كنيد تا ان شاء الله ازدواج موفقي هم روزيتان شود .

01)- دستور العمل آيت الله بهجت : فرمودند: نماز جعفر طیار بخواند و پس از آن دعایی که در کتاب زادالعماد مجلسی آمده[ظاهرا همان دعايي است كه در مفاتيح الجنان در ذيل نماز جعفر طيار آمده است ] که در این هنگام خوانده شود بخواند و بعد به سجده برود و تلاش کند که حتما گریه کند(هرچند کم) و همین که چشمش را اشک گرفت حاجت خود را از خدا بخواهد. این کار را تا زمانی که حاجتش روا شود انجام دهد.

hoda..;794492 نوشت:
سلام و عرض ادب
انقدر متاسف شدم و انقدر ناراحتم كه با عرض عذر خواهي زياد ميگم ...بر سر ما كه توي كشور يه نهاد سازمان يافته ازدواج نداريم تا اين جور مواردي كه يك دختر نياز مبرم به ازدواج داره يه كاري براش بكنند تا امنيتش،آبرو و عزت و غرورش محفوظ بمونه .
بنظر من برخورد فيزيكي و زباني و چادر سركردن توي خونه و ... راه حل ايشون نيست برادري كه به احتمال بسيار زياد بيمار هستند و به گفته ايشون برخوردهاي تلافي جويانه دارند با پوشيدن حجاب بيشتر تحريك به عمل تلافي جويانه ميشند و وضعيت اين خواهرمون بدتر از گذشته خواهد شد .پيشنهاد مزدوج كردن برادرشون هم قبل از اينكه از وضعيت فعلي خارج بشند جالب نيست چه كسي دوست داره با چنين جواني ازدواج كنه يا يكنفر چنين جواني رو براي خودش يا خواهرش يا دخترش معرفي كنه ؟(آنچه براي خود نمي پسندي براي ديگران هم مپسند امام علي عليه السلام).
خواهر محترم من اطلاع دقيقي از موقعيت شما ندارم اما بنظر من اگه امكان ازدواج نداريد بايد مستقل بشيد اگر سركار ميريد يه خونه مستقل اجاره كنيد اگر امكان ادامه تحصيل در مقطع بالا تر رو داريد در انتخاب رشته شهري غير از شهر خودتون رو انتخاب كنيد يا اگر تحصيلات دانشگاهي نداريد اقدام كنيد و كنكور بديد مهم نيست چه رشته اي فوق ديپلم يه رشته ي معمولي و پايين توي يه شهرستان واگر هم مثلا ليسانس داريد و ميتونيد براي فوق ليسانس اقدام كنيد و شهرستانهاي غير شهر خودتون رو انتخاب كنيد .اگر شاغل نيستيد و مقدوره در يك شهر ديگه كار پيدا كنيد بهر حال بايد مستقل بشيد و در تمامي راهكارها حزم و دقت بخرج بديد تا نكنه خداي نكرده مبادا از چاله دربياييد و بيافتيد به چاه .
اگر رفتار برادرتون چيزي فراتر از نگاه هست و آزار يا بي حرمتي فيزيكي هم داره با مادرتون بوضوح مطرح كنيد ( هر چند از وراي توضيحاتتون بنظر ميرسه مادرتون درجريان رفتار برادرتون هستند كه با پوشيدن يك لباس خارج از عادتتون به شما اعتراض ميكنند كه لباستون رو عوض كنيد) و برادرتون رو تهديد كنيد كه با بزرگترهاي اقوام -مثل عمو يا دائي - مطرح كرده و ازشون كمك خواهيد خواست و بنظر من اگر بزرگترهايي در اقوام داريد كه دلسوز و مطمئن و حرف نگهدار هستند و قادرند اين مساله راحل كنند يا براي كاريابي يا ازدواج يا استقلال شما كمك كنند ،مطلب رو باهاشون درميون بذاريد يا حداقل براي يافتن يك شغل مناسب ازشون كمك بگيريد .
كارديگري كه به ذهن من ميرسه اينه كه به دفاتر بهزيستي مراجعه كنيد و با مددكار اجتماعي در خصوص مشكلتون صحبت كنيد فكر ميكنم راهكارهاي عملي خوبي براي شما داشته باشند . دونكته ي ديگر هم هست كه ميخوام خدمتتون عرض كنم .اول اينكه هرگز براي يه لحظه ياري خدا رو فراموش نكنيد ،اين وعده ي خداست كه هر كس دين خدا رو نصرت بده خدا هم او رو نصرت ميده ،شما با وجود مشكلات عديده بريا دين و دستور الهي با سختي زندگي ميكنيد اما فرمان خدا رو اجرا ميكنيد مطمئن باشيد كه ياري خداوند رو خواهيد ديد مبادا از صبوري و عمل به دستورات الهي خسته بشيد و كنار بكشيد اين وعده خداست و خدا خلف وعده نميكنه .
دوم اينكه به دستور العمل آيت الله بهجت براي بخت گشايي دختران عمل كنيد تا ان شاء الله ازدواج شما به زودي ميسر گردد (1)اين دستور العمل بسيار مجرب است حتما عمل كنيد تا ان شاء الله ازدواج موفقي هم روزيتان شود .

01)- دستور العمل آيت الله بهجت : فرمودند: نماز جعفر طیار بخواند و پس از آن دعایی که در کتاب زادالعماد مجلسی آمده[ظاهرا همان دعايي است كه در مفاتيح الجنان در ذيل نماز جعفر طيار آمده است ] که در این هنگام خوانده شود بخواند و بعد به سجده برود و تلاش کند که حتما گریه کند(هرچند کم) و همین که چشمش را اشک گرفت حاجت خود را از خدا بخواهد. این کار را تا زمانی که حاجتش روا شود انجام دهد.

کاملا درست است. وقتی که فردی در داخل خانواده به این مرحله می رسد (که حتی در عرف خانواده های غربی هم نکوهش شده است) چاره ایی جز اقدامات قانونی نمی ماند. دیگه پوشیدن لباس بلند و گشاد و این ها هم فایده نداره. به نظرم میرسه که شما حتما باید برای خلاصی از این وضع اقدام عاجل انجام بدید. اگر فامیل از قبیل دایی و عمو و ... برای شما کاری نکردند ( که اساسا بعید میدانم که کاری کنند وگرنه وضع به اینجاکشیده نمی شد) بهتر است به جایی مراجعه کنید که کمترین ضرر را بکنید. بهزیستی و نهادهای حمایتگر اجتماعی هم ممکنه بتونن کاری کنند ( حتما به این گزینه هم فکر کنید) اما انگی که به شما پس از ورود به بهزیستی زده میشه تا مدتها از زندگی پاک نمیشه. بهترین کار ازدواج است. همون طور که دوستمون گفتند از افراد فامیل و دوستان امین بخواید که براتون خواستگار بفرستند و اگر دیدی که نمیشه اونوقت برید سراغ حوزه های علمیه و مدارس دینی و حتی امام جماعت محلتون. برخی از روحانیون مسن هستند که از میان جوانان مومن افراد خوبی رو به شما معرفی میکنند. ممکنه که ظاهرا از نظر مالی فقیر باشند اما با اخلاق هستند و سایه بالای سر شما می شوند.

تا خودت برای خودت کاری نکنی، هیچ کس برات کاری نمی کنه. به امید این و اون نباش. خودت تلاش کن تا زندگیت رو نجات بدی.

بهترین راه ازدواج هست البته سعی کنین رابطه تون رو یه مدت با برادرتون قطع کنین و یا به حد اقل برسونین.وجدانش بیدار میشه و میفهمه که شما واقعا خواهرش هستین و باید روتون غیرت داشته باشه.امیدواریم برادرتون هم زودتر ازدواج کنن.همه چیز درست میشه ان شاه الله


برادر شما
احتیاج به یک "تلنگر" دارند...ایشان خیلی از خدا دور شده اند.

این برادر کجاست ؟
اینو بدید دست من تا ادمش کن
چندتا سیلی چرخشی میخوابونم به موازات صورت و گردن که مثل فرفره دور خودش بچرخه تا ببینه دنیا دست کیه !
بعد در حین چرخش یدونه تیپا هم نثار مرکز ثقلش کنم تا اسم خودش رو هم فراموش کنه .
اینجور ادمارو باید با کتک مفصل بیدار کرد
خواهر خیلی محکم باش تا ازت حساب ببره

باید برادرتان را از این غفلت چندین ساله که در وی ریشه دار و تثبیت شده، آگاه و بیدار کرد،
ان شاء الله که برادر شما از این وضعیت، نجات پیدا کنند.
ولی اگر بعد از اقدامات لازم و راه های گوناگون ، هنوز مسئله باقی بماند، بهتر هست که شما و برادرتان در یک مکان و خانه زندگی نکنید،
دعا می کنم هر چه زودتر یک خواستگار خوب نصیب شما شده و از این وضعیت رهایی یابید.

[="Times New Roman"]سلام علیکم و رحمه الله
السلام علی یوسف النبی علیه و علی نبینا السلام..........
هر که در این بزم مقربتر است، جام بلا بیشترش می دهند.........
انشاء الله درست میشه خواهر گرامی

مطالبو خوندم.یه جورایی سطحی نگریه که بگیم حجابتو رعایت کنی درست میشه رفتارش کاملن.بهزیستی و روانشناس هم تاوقتی خود طرف نخاد نمیشه.اگه مسائلی مثل سن.عادتها.سرگرمیهاش.دوستاش....اینا مشخص بود میشد بهتر نظر داد.به نظرم اگه سن سربازی هست بفرستین سربازی.اکه سن کار هست بفرستینش کار.اگه زیر سن دیپلمه و دبیرستانیه بفرستینش یه جا با چندتا مرد بگرده.پسر که دور و ورش مرد نباشه و ادم بی غیرت باشه.خودشم غیرتشو از دست میده.اگه مرورگر اینترنتشو ببینین احتمالن سایت هایی مبتذل که ازینجور چیزا را رواج میدن زیاده.ببینین نقطه ضعفش چیه.ازش استفاده کنین.ببینین از کی حساب میبره.الگوش کیه.روی چی حساسه.از چی خجالت میکشه.دست اخرم درست نشد ببرین عقیمش کنین یا صبح ها نون و کافور بدین بخوره :khandeh!:.اینقدر گرایشات و فانتزیهای جنسی بدتر هست که این بینشون هیچی نیست.همشم بخاطر بی اطلاعی خونواده ها از تربیت فرزنداشونه.هرچی تو اینترنت میبینن و میخونن باور میکنن.

[="Blue"]

حامی;794415 نوشت:
سلام بر همگي
بنده يك راهنمايي بكنم
ما هميشه اولين چيزي كه به ذهنمان مي رسد را بيان مي كنم يعني اگر كسي جواب پيامك ما را نداد سريع بد بين مي شويم مثلا كمتر مي شود بگوييم كه شايد گوشي اش را جايي جاگذاشته است.

سلام
اینکه چرا اکثر افراد اینگونه هستند واقعا برای خودم خیلی وقت است که سوال شده!

حامی;794415 نوشت:
غيرعامدانه: فرد گرفتار اختلالات شديد ذهني است و اختياري ندارد

یعنی غیر اختیاری است؟!
یعنی او بیمار روانی است؟
اگر اینطور است او را باید به تیمارستان انتقال دهند چون به علت مرضش ممکن است به خیلی ها صدمه بزند
غیر از این است استاد؟[/]

باسلام
چندسالشون هست؟
جایگاه و نقش پدر مادر در خانواده چگونه هست ؟
رفتار پدر یا مادر به چه نحوی هست در منزل
چرا میزان انتظار برای نوع پوشش دختر خانواده بوده برای پسر خانواده نبوده؟
گاهی اوقات نوع رفتار پدر مادر در انتقال بعضی مسائل به طوری هست که فرزند رو نسبت به آن آگاه نکرده بلکه تحریک کرده اند
پیدا کردن علت توجه
این فرد در هر شرایطی باشد باز توجیهی برای رفتار نادرستشان نخواهد بود
آگاه سازی از عواقب و آثار رفتار های نادرست غیر مستقیم و در صورت نیاز مستقیم
آگاهی کردن بزرگتر خانواده از رفتار نادرست فرد
اگر در سن ازدواج هستند تلاش برای فراهم کردن شرایط ازدواج
مراجعه و راهنمایی گرفتن از مشاور خوب برادر یا دیگر اعضا خانواده
خدا آخر عاقبت همه رو بخیر کنه

[="Navy"]

اللیل والنهار;797969 نوشت:
رفتار پدر یا مادر به چه نحوی هست در منزل

سلام
خداقوت
مثل اینکه پدربزرگوارشون فوت کردند.[/]

باسلام
توصیه من به شما خواهر گرامی اینه که اتفاقا جوری رفتار کنید که برادرتون بفهمه که بهش بی محلی می کنید.اگه ادم از رفتار طرف مقابل بدش میاد باید ناراحتی خودتو ابراز کنه.طوری رفتار کنید که همه بفهمن برادرتون برای شما هیچ ارزش و اعتباری نداره.خیلی ادما لیاقت حرمت و احترامو ندارن .و اگه ادم در برخورد با دیگران قاطع باشه خیلی از مشکلات پیش نمیاد.

بنام خدا.

متن خیلی طولانی شده عذرخواهی میکنم.

طاهر;794322 نوشت:
درحال حاضر هیچ کدام در ابتدای جوانی نیستیم

[=arial]
مشکل بزرگی ست که فقط باصبر و مقاومت شما حل خواهدشد اما عذاب هایی هم در کارهست اما همینه دیگه کاریش نمیشه کرد.
{شمابه این عنوان بهش نگاه کنید که یک عزیزی مثل مادربزرگوارتان بیمار و جاخواب شده و شماباید ازشون شدیدا مراقبت کنید که سختی های خودش را دارد حالا این به این شکله اما گذری هست واگرسن و سال برادرشما کم باشه نگران نباشید}{البته اشاره هم نکردید فقط درحد نگاهه یا نه اما ازمتن ارسال و خودسوال معلومه که فقط در حد نگاهه که اونم بنظرم بزرگتربشن{بزرگ ذهنی نه جسمی و سن و سالی} خودش خجالت خودش را خواهدداشت اما بهیچ عنوان شرم و حیا را نشکنید و دربین اشنایان علنیش نکنید که بعدها فقط شرم و حیا و خجالتش برای شما خواهریا برادرخواهدماند که درادامه داستان مشابهی هم شنیده ام که میگم فقط تاجای ممکن سعی کنید به این روش حلش کنید}

{مثلا بطورغیرمستقیم و داستان ها و مثال هایی از اینکه یک برادر به خواهرش {یاخواهربه برادرش} نظر داشت و همه همسایه ها و خانواده فهمیدند و آبروشون رفت و برادره {یا خواهره} مجبورشد خودکشی کنه یا .... یا خیلی مثال های دیگه که مثلا وقتی او حضوردارد شما و مادرتون برای هم تعریف کنید و حواستان باشد که انگار او در اطاق نیست و لو نروید که شایدنتیجه مناسب را ندهد}


طاهر;794322 نوشت:
(

طاهر;794322 نوشت:
اگر اعتراض هم کنمفحش می دهد و کینه به دل می گیرد و دنبال تلافیست)


نفرمودید به چه چیزی اعتراض کنید؟؟ {مثلا به نگاهاش یا نحوه نگاههایاموارددیگر؟؟}


طاهر;794322 نوشت:
و چشمانش مانند ماساژور بر روی اندامم حرکت می کند

[=arial]وقتی اینگونه نگاه را از او میبینید کم نیاورید و با حالتی خواهروبرادری بهش بگید قشنگه؟؟{یعنی لباسم} یا با تعجب بگید چرا اینجورنگاه میکنی مگر لکه ای چیزی روی لباس یا گردن یا شونمه؟؟ بااین حرفا از رو میره و میفهمه که شما اگرچه نسبت به نگاههای او بر خود ، حساسیت دارید اما نگاههای او را بهیچ عنوان هوس انگیز نمیپندارید وبلکه به او بعنوان یک برادر و پشت و پناه خود ایمان کامل دارید{بیدارکردن وجدان غیرت یا اعتمادبه نفس او}

طاهر;794322 نوشت:
و در خانه براحتی با لباس زیر می گردد و حتی در همان حال توقع دارد به او نگاه کنم و به سوالات و حرفهایش گوش کنم و بابد به نوعی سرم را به چیزی مشغول کنم که فکر نکند به او بی محلی می کنم

[=arial]بهمین دلیل و اینکه هنوزهیچ اقدام عملی انجام نداده چه بسا او اصلا منظوری که مد نظر شماست را ندارد و چه بسا منظور او تعریف کردن شما از اندام ورزشی یا نحیف او باشد که به اقتضای سنش دوست دارد شما یا حتی مادرش او را تحویل بگیرید و از او تعریف نمایید و البته شاید و تنها شاید و انهم بدلیل اشاره نکردن مستقیم شما به سن او>> شاید شما این تصورات را برای خودتان کرده یا داشته که با توجه به یک داستان که یکنفرتعریف میکردمیگفت یک دختر خانم نوجوانی درهمسایگی قدیمی ما بودند که هرجا میرسیدند بهمه میگفتند ..؟؟{همه بمن نظر سوء دارند حتی برادرهام و .. و بعد توسط یک دکترو مشاورپزشکی معلوم شد که او چون دختران هم سن و سالانش دوست پسر داشتند یا مورد توجه خانواده هایشان بودند و او چنین نبود بدینطریق خاسته توجه دیگران را بخودجلب نموده که منهم بله مورد توجه هستم و .. وبخاطر سن و سال کمش نتونسته فرقی قائل بشه بین غریب یا خودی}
{بهرحال این داستان مربوط به افراد کم سن و سال بود که با مشخص شدن سن و سال تقریبی هر دو که بالای 20 هست ربطی به آن پیدانخواهدکرد}

طاهر;794322 نوشت:
من سال هاست که از پوشیدن لباس های زیبا محرومم و لباس های سالهای گذشته ام نو و دست نخورده مانده(گویی جوانی ام زنده زنده دفن شده)

[=arial]{البته جای کتمان فساد و مچگیری ازشما نیست اما اگرتوقع راهنمایی های درست و مفید را هم دارید بایست هم که مشکلاتتان را درحد مجازو لزوم ، درست و صادقانه هم بیان نمایید}

طاهر;794322 نوشت:
حتی در مورد ابرو و موهایم نظر می دهد گویی با همسرش صحبت می کند

[=arial]{بادرنظرگرفتن عدم بیماری برادر یا عدم سوء نظر ازطرف او}بایدگفت حالا در کدام خانواده ها اینجور برادرهایی را نمیبینید؟؟اتفاقا اگرنبینید جای تعجب خواهدداشت و البته شاید روی دلسوزی و ترحم این نوع برادرها هم باشه که چون خواهرانشان کمبود توجه نداشته باشند یا ازسن ازدواجشان رد شده اند و یا احساس زشتی نکنن که چرا ازجنس مخالف کسی او را دوست نداشته و ندارد و یا به او توجه نمیکنند ویا .. و یا .. و خودشان در زیباترسازی خواهرانشان دخالت میکنند که ازنظر روحی تاثیری مثبت داشته باشند و نه نظر و فکرپلیدی{والبته اینهم یک نوع دید و برداشت مثبت خواهدبود و لطفاکسی نقل قول ننماید که این موردفقط برای این خواهرمحترم و برطرف نمودن سوء تفاهم احتمالی بین او و برادرشان مثال زده شد و الا راهنمایی ها را دیگردوستان کرده یا میکنند}

مابقی نوشتارتان هم اگر موارد بالا را حل نمایید خودبخود حل شده یا میشوند و با در نظر گرفتن اون داستان ، من نظرم اینه که شما ابتدا و ابتدا ببینید که واقعا برادرتان بیمارهستند یا خودتان؟؟ چون این واقعا خیلی مهم هست وممکن است که حتی بیمار واقعی در اصل خود شما باشید که حتی خود شما هم از ان بیخبرمانده یا هستید که درجایی خود را کودک و نوجوان معرفی مینمایید و در جایی دیگر انگار 30 سال سن دارید.

{بااینحال اگرهم واقعا برادرتون بیمارواقعی بودن یا هستن راهکارها را دادم اگرتونستید بامادرتان که احتمالا محرم اسرارتان هم هستند و فکر و شعورشان هم خیلی بیشترازشما که نگذاشته تابحال به کسی ازجمله اقوام بگویید و شرم و حیاها را برزید {که یکی ازدلایل یرداشت من نسبت به بیماری شما بعد از حفظ آبرو بود} در میان گذاشته و با ایشان این رل را بازی کنید و نصیحت اول من مجددا بشما >> اعتماد به نفس دادن به برادر بیمار که من بتو در حد {نعوذبالله} خدا و امامان معصوم{ع} و قران خدا اعتماد دارم{اگر دیگه نشد یا اثرنکرد،راههای دیگه رو امتحان کنید فقط مراقب باشید که اول راههای مثبت دیگه رو بروید یا رفته باشید}

باتشکر.

واقعا متاسف شدم اكه بدرتون فوت شده كارسخت ميشه به هرحال مرد خونه برادرتونه علاوه بر بوشش كه رعايت ميكنين به نظرم به رو خوتون نيارين كه ميفهمين جري تر ميشه يعني قبح اين مساله كه مامان وابجي متوجه نشن واسش از بين ميره دعا ميكنم زودتر ازدواج كني
منم تو اين شرايط بودم البته برادر ندارم ولي دركت ميكنم منم 1ساله تمام با شلوار كردي ومقنعه ومانتو واقعا سخته

سونامی;797997 نوشت:
بنام خدا.

متن خیلی طولانی شده عذرخواهی میکنم.

[=arial]
با این معرفی،احتمالا بایددرسن زیر 12 باشه که راههای قانونی و غیره هم اثری ندارند{عدم ارتکاب جرم به صرف فقط نگاه،برادرو حفظ آبروی حال و آینده او وخود خانواده}
اگرسن و سالشان کم باشد >>

[=arial]بنظرمن یک جهش زودهنگام ژنتیکی ست[=arial] که فقط باصبر و مقاومت شما حل خواهدشد اما عذاب هایی هم در کارهست اما همینه دیگه کاریش نمیشه کرد.
{شمابه این عنوان بهش نگاه کنید که یک عزیزی مثل مادربزرگوارتان بیمار و جاخواب شده و شماباید ازشون شدیدا مراقبت کنید که سختی های خودش را دارد حالا این به این شکله اما گذری هست واگرسن و سال برادرشما کم باشه نگران نباشید}{البته اشاره هم نکردید فقط درحد نگاهه یا نه اما ازمتن ارسال و خودسوال معلومه که فقط در حد نگاهه که اونم بزرگتربشه خودش خجالت خودش را خواهدداشت اما بهیچ عنوان شرم و حیا را نشکنید و دربین اشنایان علنیش نکنید که بعدها فقط شرم و حیا و خجالتش برای شما خواهریا برادرخواهدماند که درادامه داستان مشابهی هم شنیده ام که میگم فقط تاجای ممکن سعی کنید به این روش حلش کنید}

{مثلا بطورغیرمستقیم و داستان ها و مثال هایی از اینکه یک برادر به خواهرش {یاخواهربه برادرش} نظر داشت و همه همسایه ها و خانواده فهمیدند و آبروشون رفت و برادره {یا خواهره} مجبورشد خودکشی کنه یا .... یا خیلی مثال های دیگه که مثلا وقتی او حضوردارد شما و مادرتون برای هم تعریف کنید و حواستان باشد که انگار او در اطاق نیست و لو نروید که شایدنتیجه مناسب را ندهد}


نفرمودید به چه چیزی اعتراض کنید؟؟
و البته بهمین دلیل نمیتوان اقدامات قانونی یا مشاوره ای خانوادگی و علنی برگزارنمود که بهرحال ناراحت شده وبدلیل اقتضای سن و سالش که احتمالا اوان جوانی هم خواهدبود و ضررهای حیثیتی ، انتقام خودش را دریک فرصت مناسب ممکن است بگیرد و حتی ممکن است اقدام به صدمه جدی و جبران ناپذیر به خود یا شماهم بکند.

[=arial]وقتی اینگونه نگاه را از او میبینید کم نیاورید و با حالتی خواهروبرادری بهش بگید قشنگه؟؟{یعنی لباسم} یا با تعجب بگید چرا اینجورنگاه میکنی مگر لکه ای چیزی روی لباس یا گردن یا شونمه؟؟ بااین حرفا از رو میره و میفهمه که شما اگرچه نسبت به نگاههای او بر خود ، حساسیت دارید اما نگاههای او را بهیچ عنوان هوس انگیز نمیپندارید وبلکه به او بعنوان یک برادر و پشت و پناه خود ایمان کامل دارید{بیدارکردن وجدان غیرت یا اعتمادبه نفس او}

[=arial]بهمین دلیل و اینکه هنوزهیچ اقدام عملی انجام نداده چه بسا او اصلا منظوری که مد نظر شماست را ندارد و چه بسا منظور او تعریف کردن شما از اندام ورزشی یا نحیف او باشد که به اقتضای سنش دوست دارد شما یا حتی مادرش او را تحویل بگیرید و از او تعریف نمایید و البته شاید و تنها شایدو انهم بدلیل اشاره نکردن مستقیم شما به سن او>> شاید شما این تصورات را برای خودتان کرده یا داشته که با توجه به یک داستان که یکنفرتعریف میکردمیگفت یک دختر خانم نوجوانی درهمسایگی قدیمی ما بودند که هرجا میرسیدند بهمه میگفتند ..؟؟{همه بمن نظر سوء دارند حتی برادرهام و .. و بعد توسط یک دکترو مشاورپزشکی معلوم شد که او چون دختران هم سن و سالانش دوست پسر داشتند یا مورد توجه خانواده هایشان بودند و او چنین نبود بدینطریق خاسته توجه دیگران را بخودجلب نموده که منهم بله مورد توجه هستم و .. وبخاطر سن و سال کمش نتونسته فرقی قائل بشه بین غریب یا خودی}
{بهرحال شاید برادرشما بیمارنیست و هیچ غرض و منظور سوئی نداردذ و ..
}
البته شما هم جوری حرف زده و میزنید که خیلی سرپوشیده هستند {مثلا سن و سال} و هم انگار شرم و حیاها هنوز انچنان نریخته اند{و یا شاید هم خیلی حرف ها را نگفته و نمیگید بهرحال باعرض پوزش توقع کمک بیشتری هم نباید داشته باشید}

[=arial]
ملاحظه میفرمایید این نمونه اش؟؟ به این دلیل است که میگویم شما درگفتارتان انچنان صادق نیستید >> {البته کاری به فسادی که درجامعه هست ندارم اما شما ازیکطرف فرمودید هر دو به سن جوانی نرسیده ایم که باید گفت بچه یا نوجوان و درحدود زیر 12 یا 13 سال هستید اما ازاین طرف هم میگویید >> سالهاست .. و همچنین ادامه میدهید >> گویی جوانی ام زنده زنده .. {البته جای کتمان فساد و مچگیری ازشما نیست اما اگرتوقع راهنمایی های درست و مفید را هم دارید بایست هم که مشکلاتتان را درحد مجازو لزوم درست و صادقانه هم بیان نمایید}

[=arial]{بادرنظرگرفتن عدم بیماری برادر}بایدگفت حالا در کدام خانواده ها اینجور برادرهایی را نمیبینید؟؟اتفاقا اگرنبینید جای تعجب خواهدداشت و البته شاید روی دلسوزی و ترحم این نوع برادرها هم باشه که چون خواهرانشان کمبود توجه نداشته باشند یا ازسن ازدواجشان رد شده اند و یا احساس زشتی نکنن که چرا ازجنس مخالف کسی او را دوست نداشته و ندارد و یا به او توجه نمیکنند ویا .. و یا .. و خودشان در زیباترسازی خواهرانشان دخالت میکنند {والبته اینهم یک نوع دید و برداشت مثبت خواهدبود و لطفاکسی نقل قول ننماید که این موردفقط برای این خواهرمحترم و برطرف نمودن سوء تفاهم احتمالی بین او و برادرشان مثال زده شد}

مابقی نوشتارتان هم اگر موارد بالا را حل نمایید خودبخود حل شده یا میشوند و با در نظر گرفتن اون داستان ، من نظرم اینه که شما ابتدا و ابتدا ببینید که واقعا برادرتان بیمارهستند یا خودتان؟؟ چون این واقعا خیلی مهم هست وممکن است که حتی بیمار واقعی در اصل خود شما باشید که حتی خود شما هم از ان بیخبرمانده یا هستید که درجایی خود را کودک و نوجوان معرفی مینمایید و در جایی دیگر انگار 30 سال سن دارید.

{بااینحال اگرهم واقعا برادرتون بیمارواقعی بودن یا هستن راهکارها را دادم اگرتونستید بامادرتان که احتمالا محرم اسرارتان هم هستند و فکر و شعورشان هم خیلی بیشترازشما که نگذاشته تابحال به کسی ازجمله اقوام بگویید و شرم و حیاها را برزید {که یکی ازدلایل یرداشت من نسبت به بیماری شما بود} در میان گذاشته و با ایشان این رل را بازی کنید و نصیحت اول من مجددا بشما >> اعتماد به نفس دادن به برادر بیمار که من بتو در حد {نعوذبالله} خدا و امامان معصوم{ع} و قران خدا اعتماد دارم{اگر دیگه نشد یا اثرنکرد،راههای دیگه رو امتحان کنید فقط مراقب باشید که اول راههای مثبت دیگه رو بروید یا رفته باشید}

باتشکر.

البته به نظر من شما بد برداشت کردید و منظور ایشون اینه که اوایل جوانی رو گذرونده اند و الان بالای بیست سال هستن

بنام خدا.

زهراجاان;798054 نوشت:
البته به نظر من شما بد برداشت کردید و منظور ایشون اینه که اوایل جوانی رو گذرونده اند و الان بالای بیست سال هستن

طاهر;794322 نوشت:
[=arial]درحال حاضر هیچ کدام [=arial]در ابتدای جوانی نیستیم

{پس اشتباه در برداشت ازطرف من بوده و ضمن تشکرازاین راهنمایی،ادامه درفرصتی مناسبتر}

باتشکر.

سلام

گفتنی ها رو دوستان گفتن .. کاری کنید که ازتون زده شه .. به هر طریقی که شده این کار رو بکنید ، نمیشه مثلا رنگ موهاتون رو به رنگ موهای خودتون رنگ کنید تا اصلا جلب توجه نکنه براشون و دیگه بزارید همونجوری بلند شه ؟ یا مثلا مراقب باشید که از عطر و بوهایی که خوششون میاد استفاده نکنید .. و کمی هم خودتون رو به ندونستن و نفهمیدن بزنید ! نمیدونم چجوری بگم ولی اینها مهمه چون خدایی نکرده این اخلاق ایشون باعث میشه که شما تن به ازدواج اشتباه بدید و از چاله بیفتید تو چاه..

یه فوت و فن هایی خانمها دارن که میدونن چحوری جذاب جلوه کنن و یا اینکه چطوری نگاهی رو از خودشون برگردونن ... از این سیاست زنانه با تفکر و تامل استفاده کنید ..

سلام
خیلی به فکر فرو رفتم
واقعا چه شرایط سختی برای زندگی وجود داره
قطعا خدا همراه همه هست و تنها نمیمونه
این مورد خیلی خاص است و نیاز به بررسی همه جانبه و کارشناسی داره.
نمیشه از روی ظواهر امر خیلی قضاوت کرد و حتی با مطرح شدن این سوال بشه راهکار داد
استاد حامی فرمودن آقا دچار بیماری هستن، اما خوب این بیماری جز مواردی است که نه میشه مشخصا بهش دارو داد و نه تا خودش نخواهد اصلاحش کرد
خیلی نیاز به بررسی و کار داره
به نظرم نیازه این خانم حتما مشاوره داشته باشن و جوانب مختلف ماجرا را بررسی کنن
قطعا به عنوان یک بیمار برادر ایشون هم نیاز به درمان داره و با شرایط فعلی این برادر هم کسی را جز این خواهر نداره
باید قدری وسیع تر به ماجرا نگاه کنیم، شاید خدا این خانم را قرار داده تا این آقا را از منجلاب بیرون بکشه و چه کسی بهتر از خواهر
نیاز بیشتر به نظر کارشناسان مختلف داریم

حامی;794476 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]به نظرم اگر شما با اختلال اسكيزوفرني و...اختلالات مشابه آشنا شويد متوجه مي شويد منظورم چيست. در اين موارد تكليف ندارند[/]
اختلالات دوقطبی شدید اسیکزوفرنی شیزوفرنی مازوخیسم همجنس بازی خودازاری سکس با محارم همه اینا بیماری هستن ومتاسفانه شاهدشون هستیم

بنام خدا.

سونامی;798137 نوشت:
بنام خدا.

نوشته اصلی توسط زهراجاان
البته به نظر من شما بد برداشت کردید و منظور ایشون اینه که اوایل جوانی رو گذرونده اند و الان بالای بیست سال هستن

نوشته اصلی توسط طاهر
درحال حاضر هیچ کدام در ابتدای جوانی نیستیم

{ادامه خواهدداشت}

باتشکر.

منم بادرنظرگرفتن این جمله ازطرف خود ایشان {توجه به نقل قول بالا که اشاره داشتند درابتدای جوانی نیستیم} آن راهنمایی را ارائه دادم که گویی نوجوان هستند که الان باتذکر و اشاره شما دوست گرامی بنظرمیرسد بالای20 یا حدود 30 خواهندبود که این باعث خواهدشد کارکمی مشکل شده که اگراین خانم یقین دارند که برادرشون نسبت بهشون نظر سوء دارند {و حدس و گمان و خودکم بینی و ازاین دست مسائل و مشکلات هم نیستند} بهتراست که مادر یک بار به این فرزند و بطور علنی و بدون کوچکترین رودربایستی گوشزد نموده و تذکرجدی دهند و به این جوان فهمانده شود که خواهرت ازاین بابت {نگاهها و ازار و اذیت های تو} در رنج و عذاب است یا رنج میبرد و حتی اگر ادامه پیدا کرد در تذکربعدی بگویند خواهرت قصدخودکشی داشت که من نگذاشتم یا مثلا اگرمجددا ادامه پیدا کرد مادر بگوید قصد داشت موضوع را علنی نموده و به دایی و عمه و خاله و عمو و غیره بگوید و .. و اگرمجددا ادامه داشت >> مثل من دیگه شک دارم که قضیه به این منوال یا سادگی ها باشد وحرف جناب کارشناس درست بوده و حتما دکترومشاوره لازم و ضروری خواهدشد و انشاالله که خدا نظر لطفی نماید و مشکل شما و دیگرانی که این مشکل را دارند،بدون دردسر و ناراحتی امابطور جدی،حل گردد.

باتشکر.

سلام

گویا این برادر چنین دیدگاهی نسبت به مادرش ندارد؛ شما نیز سعی کنید مانند مادر رفتار کنید.

[="Arial"][="Blue"]بنام خدا.

مترصد;799031 نوشت:
سلام

گویا این برادر چنین دیدگاهی نسبت به مادرش ندارد؛ شما نیز سعی کنید مانند مادر رفتار کنید.

باسلام.

بنظرم فرق اساسی هست بین مادر تا خواهر >> اونهم اززمین تا اسمون.[/]

موضوع قفل شده است